پرش به محتوا

حالیا مصلحت وقت در آن می‌بینم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
حالیا مصلحت وقت
زبانفارسی
شاعرحافظ[۱]
شمار ابیات۹
بحررَمَل مُثَمَّن مَخبون محذوف
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
متن

حالیا مصلحت وقت در آن می‌بینم
که کشم رخت بمیخانه و خوش بنشینم
جام می گیرم و از اهل ریا دور شوم
یعنی از اهل جهان پاکدلی بگزینم
جز صراحیّ و کتابم نبود یار و ندیم
تا حریفان دغا را بجهان کم بینم
سر بآزادگی از خلق برآرم چون سرو
گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم
بس که در خرقهٔ آلوده زدم لاف صلاح
شرمسار از رخ ساقیّ و می رنگینم
سینهٔ تنگ من و بار غم او هیهات
مرد این بار گران نیست دل مسکینم
من اگر رند خراباتم و گر زاهد شهر
این متاعم که همی‌بینی و کمتر زینم
بندهٔ آصف عهدم دلم از راه مبر
که اگر دم زنم از چرخ بخواهد کینم
بر دلم گرد ستم‌هاست خدایا مپسند
که مکدّر شود آیینهٔ مهرآیینم




۲



۴



۶



۸


نسخهٔ مبنا: تصحیحِ محمّد قزوینی و قاسم غنی

غزلی با مطلع «حالیا مصلحت وقت در آن می‌بینم»، غزل شمارهٔ ۳۵۵ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است.

مفهوم و درون‌مایه

[ویرایش]

وزن

[ویرایش]

در اجراها

[ویرایش]

حسین قوامی در برنامهٔ شمارهٔ ۲۲۶ از مجموعهٔ گل‌های رنگارنگ و برنامهٔ شمارهٔ ۹۶ از مجموعهٔ برگ سبز این غزل را در دستگاهِ سه‌گاه اجرا کرده است.[۲]

ترجمه‌ها

[ویرایش]

در دیگر آثار هنری

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • حافظ شیرازی، شمس‌الدین محمد بن بهاءالدین محمد. قزوینی، محمد؛ غنی، قاسم، ویراستاران. دیوان حافظ. تهران: سینا.
  • دادجو، درّه (۱۳۹۷). «خوش‌خوانی‌های شعر حافظ». در بهاءالدین خرمشاهی. دانشنامهٔ حافظ و حافظ‌پژوهی. ج. ۲. تهران: نخستان پارسی. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۹۹۷۶۴-۴-۷.