پرش به محتوا

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
غزلِ شمارهٔ ۱۵۲
زبانفارسی
شاعرحافظ
شمار ابیات۷
بحرفعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
متن

در ازل پرتوِ حُسنت ز تجلی دَم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
جلوه‌ای کرد رُخَت دید مَلَک عشق نداشت
عینِ آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
عقل می‌خواست کز آن شعله چراغ افروزد
برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد
مدعی خواست که آید به تماشاگَهِ راز
دست غیب آمد و بر سینهٔ نامحرم زد
دیگران قرعهٔ قسمت همه بر عیش زدند
دل غمدیدهٔ ما بود که هم بر غم زد
جانِ عِلْوی هوسِ چاهِ زنخدان تو داشت
دست در حلقهٔ آن زلفِ خَم اندر خَم زد
حافظ آن روز طربنامهٔ عشق تو نوشت
که قلم بر سرِ اسبابِ دلِ خُرَّم زد




۲



۴



۶


نسخهٔ مبنا: تصحیح محمد علی فروغی و قاسم غنی

غزل با مطلعِ «در ازل پرتو حسنت ز تجلّی دم زد» غزلِ شمارهٔ ۱۵۲ از دیوانِ حافظ به تصحیح قاسم غنی و محمّد قزوینی می‌باشد.[۱][۲][۳]

اجراها

[ویرایش]

محمّدرضا شجریان در قطعهٔ «راست پنجگاه» با نوازندگیِ محمّدرضا لطفی این غزل را خوانده است.

منابع

[ویرایش]
  1. «گنجینهٔ گنجور». museum.ganjoor.net. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۱۰-۱۰.
  2. «گنجینهٔ گنجور». museum.ganjoor.net. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۱۰-۱۰.
  3. «گنجینهٔ گنجور». museum.ganjoor.net. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۱۰-۱۰.