ویکیپدیا:زبان و زبانشناسی/بایگانی ۵۵
این صفحه یک بایگانی است. محتوای این صفحه را ویرایش نکنید. لطفاً هرگونه توضیح اضافی را به صفحهٔ بحث کنونی هدایت کنید. |
رد کردن به: فهرست بحثها • آغاز بحثها • پایین صفحه • افزودن بحث تازه این صفحه برای بحث و بررسی بر روی موضوعات مرتبط با زبان و زبانشناسی در ویکیپدیا ایجاد شدهاست. درخواستهای برابر فارسی برای واژههای خارجی و برعکس نیز همینجا مطرح میشوند. توجه داشته باشید که این صفحه به قصد واژهسازی ایجاد نشدهاست و تنها هنگامی باید در آن دربارهٔ واژهای بحث شود که آن واژه در سیاههٔ واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی و کتابهای علمی مرتبط نیامده باشد. ازاینرو، هنگامی که دنبال برابر فارسی یک واژهٔ بیگانه میگردید، قبل از مطرح کردن آن در این صفحه آن را در منابع زیر جستجو کنید. | |
استفاده از این صفحه
بایگانی
۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۲۷، ۲۸، ۲۹، ۳۰، ۳۱، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۳۹، ۴۰، ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۴۴، ۴۵، ۴۶، ۴۷، ۴۸، ۴۹، ۵۰، ۵۱، ۵۲، ۵۳، ۵۴، ۵۵ |
Sawed-off shotgun
درخواست ترجمه:
- واژه: Sawed-off shotgun
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: تفنگها
- پیوند: [۱]
- مثال: مقالهٔ en:Sawed-off shotgun در ویکیپدیای انگلیسی
- توضیحات: سلام. برگردان en:Sawed-off shotgun چه میشود؟ W7070 (بحث) ۲۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۶ (UTC)
- درود
- شات گان قنداق کوتاه چطور است؟ Mehan ❯❯❯ Talk ۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۱۸ (UTC)
Pajarito Plateau
درود. در چندجا که شنیدم به نظرم اومد ja در کلمه Pajarito به صورت «ها/ha» تلفظ میشود. برای ترجمه مقاله Pajarito Plateau باید عنوان فلات پاجاریتو باشد یا پاهاریتو؟ ▬ کپلر/بحث ۳ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۴۰ (ایران) ۲۳ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۰ (UTC)
- @کپلر، درود. تلفظ صحیح اصلیاش در زبان اسپانیایی استاندارد «پاخاریتو» است به معنیِ «پرندهٔ تازه پروبال درآورده» یا «جوجهٔ جوان». منتها تلفظ اسپانیایی نامهای اماکن در ایالات متحده آمریکا متأثر از لهجه و گویش آمریکای مرکزی/لاتین است، نه گویش ایبریایی/کاستیایی. در نتیجه «پاهاریتو» صحیح است. Tisfoon (بحث) ۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۳۷ (UTC)
- @Tisfoon تیسفون عزیز، درود. یک دنیا سپاسگزارم. به برنامهام اضافه کردم :) به همراه این ریسه امشب انجام میدم. ارادتمندم ▬ کپلر/بحث ۱۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۰۳ (ایران) ۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۳۳ (UTC)
استفاده از نیمفاصله
درود. مجموعه داستان درست است یا مجموعهداستان؟ در عنوان مقالهها از هر دو شکل استفاده شده است ▬ کپلر/بحث ۱۱ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۵۳ (ایران) ۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۲۳ (UTC)
- @کپلر گرامی، به نظر بنده مجموعهداستان با نیمفاصله. این واژه همانند آبلیمو بدون کسره خوانده میشود و میتوان گفت که واژۀ مرکب است. البته اگر مسئلۀ رواج مطرح باشد، نظر بنده به راستیآزمایی نیاز دارد. -- Iri1388 (بحث + مشارکتها) ۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۳ (UTC)
- @Iri1388 عزیز، درود و سپاس. من هم موافقم؛ یخرده دیگر ریسه باز بماند، بعد عناوین رو تغییر میدم. فقط مجموعه داستان نیست؛ مجموعه شعر و مانند آن هم باید تغییر کند. ارادتمندم ▬ کپلر/بحث ۱۴ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۱۲ (ایران) ۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۴۲ (UTC)
- @کپلر عزیز بله. وقتی برای ابهامزداییِ یک مجموعه بهکار میبرید و یا دارید به یک «فرنچایز» اشاره میکنید، باید با نیمفاصله بنویسید. مثلا بورن (مجموعهفیلم). --Tisfoon (بحث) ۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۲۴ (UTC)
- @Tisfoon سپاسگزارم تیسفون عزیز. آخر شب با ویرایشگر خودکار انجام میدم. هم عناوین، هم متن مقالات. ارادتمندم ▬ کپلر/بحث ۱۵ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۳۱ (ایران) ۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۰۱ (UTC)
- گفتههای بالا صحیح نیست. لغتنامهها را ببینید. تصحیفها را استانداردسازی نکنیم.
shoplifting
درخواست ترجمه:
- واژه: shoplifting
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: جرم شناسی و اصطلاحات روز مره
- پیوند: shoplifting
- مثال: مقالهٔ shoplifting در ویکیپدیای انگلیسی
- توضیحات: معادل shoplifting در زبان فارسی چیست؟
- ظاهرا «کار گرفتن» و «بلند کردن» در زبان روزمره بعضی از مردم رایج است، اما به غیر از دیکشنری آبادیس جایی ثبت نشده است.
اربابی دوم (بحث) ۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۳ (UTC)
- @اربابی دوم: «دزدی از فروشگاه». مراقب باشید از معادلِ مندرآوردی «مغازهدزدی» استفاده نکنید که هم گمراهکننده است و هم از لحاظ معنایی صحیح نیست.
- در مورد تفاوتهای سرقت، دزدی و دستبرد در فارسی و همچنین برخی تفاوت معانی میان واژههای steal و pilfer و snatch و embezzle و shoplift نگاهی به مقالهٔ سودمند زیر بیندازید:
- بررسی قالب «سرقت» در زبان فارسی بر اساس معناشناسی قالبی (نشریهٔ پژوهشهای زبانشناسی تطبیقی) Tisfoon (بحث) ۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۱۸ (UTC)
- @Tisfoon
- ممنون، چکیده مقاله را خواندم، اما متاسفانه چیزی دستگیرم نشد. برای مابقی مقاله نیز جستجو کردم اما چیزی به جزء همان چکیده و یکسری ارجاعات به زبان انگلیسی نیافتم. اربابی دوم (بحث) ۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۲ (UTC)
ترجمه
درخواست ترجمه:
- واژه: YourWord
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: فرهنگ و مردم شناسی
- پیوند: https://en.m.wikipedia.org/wiki/Iban_people
- مثال: According to Prof Derek Freeman in his Report on Iban Agriculture, Iban Dayaks used to practice twenty-seven stages of hill rice farming once a year and their shifting cultivation practices allow the forest to regenerate itself rather than to damage the forest, thereby to ensure the continuity and sustainability of forest use and/or survival of the Iban community itself
- توضیحات: در مقاله مردم ایبان ویکی فا که از مقاله متناظر انگلیسی ایجاد شده است در قسمت فرهنگ و آداب و رسوم (Culture and customs)، در ذیل بخش مالکیت زمین (Land ownership) که در مورد کشاورزی مردم ایبان است و در مورد کشت برنج بر روی سطوح شیبدار تپه ها مطالبی را عنوان کرده است. این جمله طولانی آمده است که کمی وهم برانگیز است. منظور دقیق مترجم را متوجه نشدم. البته بعد از جمله ابتدایی که به معنی طبق مطالب درج شده پرفسور درک فریمن در مورد کشاورزی ایبان است، تصور کنم در مورد هر بیست و هفت بار کشت برنج شاید خواسته بگوید که بعد به زمین استراحت می دهند و کشت نمی کنند ولی ترجمه کامل جمله برای نگارنده مقاله نامفهوم است. --غریبه ای در شهر (بحث) ۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۱۲ (UTC)
- هیچ کس متوجه مفهوم این جمله نشد؟ دو بخش از مقاله به خاطر وابسته بودن به این جمله در حال حاضر ناقص مونده . غریبه ای در شهر (بحث) ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۳۷ (UTC)
Lord Privy Seal
درخواست ترجمه:
- واژه: Lord Privy Seal
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: سیاست
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Lord_Privy_Seal
- مثال: The Lord Privy Seal (or, more formally, the Lord Keeper of the Privy Seal) is the fifth of the Great Officers of State in the United Kingdom, ranking beneath the Lord President of the Council and above the Lord Great Chamberlain.
- توضیحات: یکی از عنوانها در کابینهٔ بریتانیا است و مثل اینکه هیچ معادلی برایش در فارسی وجود ندارد، غیر از مهربان مهربان مهربان:))) آرامش (بحث • مشارکتها) ۹ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۰ (UTC)
- دورود تا آنجایی که من مطلع هستم، ۲ نشان سلطنتی در انگلستان معتبر است که یکی نشان خصوصی، و دیگری نشان بزرگ یا همان «Great Seal of the Realm» است که قدمت آنها به دوران «جان لکلند» (برادر ریچارد شیردل) میرسد هر کدام از این دو نشان، متولی دارند/پاسخ سئوال شما میشود «حافظ نشان خصوصی». -- کامران اورفه (بحث) ۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۱ (UTC)
Rock-cut architecture
درخواست ترجمه:
- واژه: Rock-cut architecture
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: جغرافی
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Rock-cut_architecture
- توضیحات: چند مقاله در ویکی انگلیسی وجود دارد که با این واژه مرتبط است و هنوز معادل سازی مناسبی برای آن اتخاذ نشده است. دو مقاله با اهمیت en:Rock-cut architecture و en:Indian rock-cut architecture هستند. حال برای این واژه چند معادلسازی می توان در نظر گرفت از جمله معماری سنگتراشی، معماری صخرهای، معماری سنگتراشی صخرهای و یا معماری صخرهتراشی. حال کدامیک به نظر صحیحتر است؟ در ظاهر امر مربوط به ایجاد تندیس و حتی غار و معابد از طریق تراشیدن بر روی صخره ها است. در اینترنت از آن گاهی به معماری صخرهای یا سنگ تراشی ذکر کرده اند که به نظر منطقی نیست زیرا هم باید به صخره و هم به تراشیدن و کنده کاری روی آن اطلاق شود و تنها یکی از این دو مورد باعث وهم در بازدید کننده مقاله میشود. آیا معماری سنگ تراشی صخره ای می تواند گزینه مناسبی باشد یا معادل بهتری میتوان در نظر گرفت؟--غریبه ای در شهر (بحث) ۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۰ (UTC)
- درود، [البته] حوزه تخصصی این مورد، هنرهای تجسمی است و نه جغرافیا/در هر صورت .. یک واژهٔ ترکیبی است که دقیقاً با آن آشنا هستم/من چند واژهٔ نزدیک به آن را پیشنهاد میدهم تا متوجه شوید به چه دلیل ترکیبی است
- Rock-cut temple که میشود «پرستشگاه صخرهای»
- Rock-cut tomb که میشود «گورصخرهای»/الان در ویکی «گوردخمه» برگردان شده[البته همین هم درست است]
با توجه به مواردی که عرض کردم فکر میکنم بهتر باشد همان «معماری صخرهتراشی» برگردان نمایید که رساتر است -- کامران اورفه (بحث) ۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۳۳ (UTC)
- Rock-cut temple را معبد سنگی هم می توان ترجمه کرد یا معبد صخره ای برای temple بیشتر کابرد دارد تا پرستشگاه. در گوردخمه ترجمه Rock-cut architecture معماری صخرهای شده است
- A rock-cut tomb is a burial chamber that is cut into an existing, naturally occurring rock formation, so a type of rock-cut architecture.
- گورْدَخمه (به انگلیسی: Rock-cut tomb) نوعی معماری صخرهای میباشد و فضایی است که در صخرهها، کوهها یا تپهها برای خاکسپاری متوفیان ساخته میشدهاست -- HootanDolati(بحث) «جمعه،۲ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۰۴ (ایران)» ۲۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۳۴ (UTC)
پیشنهاد ترجمه دو مقاله بومی از انگلیسی
درود دو مقاله بومی در ویکی انگلیسی دیدم که متاسفانه به زبان خودمان ترجمه نشده!
en:List of Assassin strongholds
en:Zuṭṭ
Khosrowparwiz (بحث) ۲ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۳۹ (UTC)
- درود/برای ترجمه مورد اول «فهرست قلعههای حشاشین» صحیح است و برای مورد دوم به نظرم «اسم خاص» [و تاریخی] یک گروه قومی است و باید به همان شکل نوشته شود و نباید در صدد ترجمه آن برآمد. -- کامران اورفه (بحث) ۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۵ (UTC)
- درود
- ممنونم از نظر شما
- منظور من از باز کردن این مقاله پیشنهاد ترجمه کل هر دو مقاله به علاقه مندان هست. Khosrowparwiz (بحث) ۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۶ (UTC)
- @Khosrowparwiz: خب، ظاهراً من درست متوجه نشده بودم/شرمنده/[البته] نمیدانم صحیح میگویم یا نه؛ فکر میکنم چنین درخواستی را بهتر باشد در «قهوهخانه گوناگون» مطرح کرد هر چند، چندان مطمئن نیستم/در هر صورت .. -- کامران اورفه (بحث) ۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۶ (UTC)
- مشکلی نیست کامران عزیز. در رابطه با محل این بحث قبلا پرسیدم گفتن اینجا بهتر است. به هر حال احتمالا باید خودم انجام دهم. بهتر است ابتدا پیش نویسی از آن تهیه کنم بعد کمک بخوام. این روش خوب هست یا پیشنهاد بهتری دارید؟
- Khosrowparwiz (بحث) ۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۵۴ (UTC)
- @Khosrowparwiz: برای پیشنهاد ترجمه ویکیپدیا:قهوهخانه/گوناگون مناسبترین صفحه است. {{کاربر|جـیپیوتر}} بحث ۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۴۲ (UTC)
- @Khosrowparwiz: خواهش میکنم/حتم دارم اشتباهی سهوی بوده و احتمالاً تصور ایشان این بوده که در جستجوی معنی واژگان هستید، نه درخواست یا کمک برای ایجاد آنها/چنانچه از اصول ساخت مقالات استاندارد مطلع هستید، معمولاً نیازی به پیشنویس نیست/به شخصه از ابزار «راهنما:ابزار/به ویکیفا» برای ساخت مقالات انگلیسی کمک می گیرم. هر چند، پیشنهاد میکنم حتماً ضروریات استفاده از آن را مثل؛ ترجمه مکفی و به اندازه + تکمیل جعبه اطلاعات (برابریابی واژگان) را حتماً به صورت دستی انجام دهید. اساساً؛ بهتر است با کسب تجربه و مشارکت بیشتر سراغ این ابزار بروید/اگر [از دید شما] مشکلی نیست که آنها را ایجاد کنم، در همینجا یا صفحه بحثم یک پیام بگذارید تا اقدام کنم (هر چند، من فقط ایجادشان می کنم و گسترش آنها با شما)[:)] -- کامران اورفه (بحث) ۱۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۲۵ (UTC)
- خیلی ممنونم کامران عزیز
- متاسفانه فعلا زمان و تمرکز انجام این کار را ندارم. برای همین پیشنهاد را ایجاد کردم شاید شخص دیگری این مقالات را ترجمه کند هرچند که حدس میزنم در نهایت خودم مجبور شوم ترجمه کنم. Khosrowparwiz (بحث) ۲۰ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۵ (UTC)
- @Khosrowparwiz: خواهش میکنم/حتم دارم اشتباهی سهوی بوده و احتمالاً تصور ایشان این بوده که در جستجوی معنی واژگان هستید، نه درخواست یا کمک برای ایجاد آنها/چنانچه از اصول ساخت مقالات استاندارد مطلع هستید، معمولاً نیازی به پیشنویس نیست/به شخصه از ابزار «راهنما:ابزار/به ویکیفا» برای ساخت مقالات انگلیسی کمک می گیرم. هر چند، پیشنهاد میکنم حتماً ضروریات استفاده از آن را مثل؛ ترجمه مکفی و به اندازه + تکمیل جعبه اطلاعات (برابریابی واژگان) را حتماً به صورت دستی انجام دهید. اساساً؛ بهتر است با کسب تجربه و مشارکت بیشتر سراغ این ابزار بروید/اگر [از دید شما] مشکلی نیست که آنها را ایجاد کنم، در همینجا یا صفحه بحثم یک پیام بگذارید تا اقدام کنم (هر چند، من فقط ایجادشان می کنم و گسترش آنها با شما)[:)] -- کامران اورفه (بحث) ۱۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۲۵ (UTC)
- @Khosrowparwiz: برای پیشنهاد ترجمه ویکیپدیا:قهوهخانه/گوناگون مناسبترین صفحه است. {{کاربر|جـیپیوتر}} بحث ۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۴۲ (UTC)
- @Khosrowparwiz: خب، ظاهراً من درست متوجه نشده بودم/شرمنده/[البته] نمیدانم صحیح میگویم یا نه؛ فکر میکنم چنین درخواستی را بهتر باشد در «قهوهخانه گوناگون» مطرح کرد هر چند، چندان مطمئن نیستم/در هر صورت .. -- کامران اورفه (بحث) ۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۶ (UTC)
- درود/برای ترجمه مورد اول «فهرست قلعههای حشاشین» صحیح است و برای مورد دوم به نظرم «اسم خاص» [و تاریخی] یک گروه قومی است و باید به همان شکل نوشته شود و نباید در صدد ترجمه آن برآمد. -- کامران اورفه (بحث) ۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۵ (UTC)
- اگر اشتباه نکنم نام فارسی این قوم zutt برابر با جت است. به عنوان نیروی مزدور برای اعراب فعالیت داشتند. -- HootanDolati(بحث) «جمعه،۲ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۵۲ (ایران)» ۲۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۲۲ (UTC)
dedicated
درخواست ترجمه:
- واژه: dedicated
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: باستان شناسی
- پیوند: https://en.m.wikipedia.org/wiki/Barabar_Caves
- مثال: Ashoka dedicated the caves of Sudama and Visvakarma to the ascetics called "Ajivikas" in the 12th year of his reign, when his religious evolution towards Buddhism was not yet fully completed
- توضیحات: واژه dedicated و dedicatory به تعداد دفعات بسیار زیاد در مقاله غارهای بارابار و دیگر مقاله های مرتبط با آن آمده است که معادل فارسی آن اهداء شده، وقف شده، اختصاص داده شده و اهدائی، وقفی و یا این چنین معادل هایی به فارسی است. در حال حاضر نگارنده مقاله فارسی برای عدم یکنواختی و تکراری نبودن واژه برای بازدید کننده به طور ناهمگون از معادل های فارسی متفاوت در مقاله فارسی استفاده کردهام ولی نکته اینجاست که کدام واژه مناسب تر است؟ وقتی حکمرانی غاری را میسازد و به فرقه مذهبی می دهد معادل آن وقف میشود؟اهداء میشود؟ اختصاص داده می شود؟ و یا اینکه وقتی حکمرانی کتیبه ای (متن جملهای) را در غاری درج میکند تا برای آیندگان به عنوان سندی باقی بماند کتیبه وقفی میگویند؟ کتیبه اهدایی و یا کتیبه اختصاص داده شده؟ نکته دوم این است که اگر یک معادل مشخص از اینها را فرض بگیریم معادل دقیق با توجه به مقاله باشد آیا تکرار زیاد یک واژه مشخص باعث خسته کننده شدن بازدید کننده مقاله نمیشود؟ --غریبه ای در شهر (بحث) ۱۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۵۰ (UTC)
- @غریبه ای در شهر: درود بر شما. با توجه به توضیحات شما، منطقی نیست که در همه جا، از یک واژه یکسان استفاده بشه. برای موارد کماهمیتتر «اختصاص»، برای موارد مهمتر «اهدا» و برای ماندگارتر «وقف» مناسب است که تشخیص هر مورد با نویسنده یا مترجم است. با سپاس فراوان AKhaleghizadeh (بحث) ۱۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۲ (UTC)
- وقف مفهوم حقوقی دارد. هدیه شخصی است. هدیه تقدیم کردن ، هدیه دادن و ... با وقف متفاوت است. در وقف مال و ... داده شده برای این است که منافع ثانوهی به مصرف برسد مثلا یک زمین کشاورزی و ... در هدیه خود موضوع داده میشود تا استفاده گردد. هدیه براحتی قابل فروش و تبدیل است اما وقف تبدیلش منوط به قبول واقف و یا افرادی است که واقف برای تصدی موقوفه گذاشته است و یا امنایی است که موقوفه را به عهده دارند. در انگلیسی برابر کلمه وقف waqf داریم. در برابر پرسش شما فکر کنم هدیه بهترین گزینه باشد. می توان با استفاده از افعال کمی این را تغییر داد. -- HootanDolati(بحث) «جمعه،۲ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۵۹ (ایران)» ۲۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۲۹ (UTC)
Nguyen
درود. تلفظ «Nguyen» چطوریست؟ یک نامخانوادگی رایج ویتنامی هست (اینجا) که تلفظ اون رو برای ترجمۀ چندتا از مقالهها نیاز دارم. ارادتمندم ▬ کپلر/بحث ۵ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۰۴ (ایران) ۲۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۴ (UTC)
- @کپلر: درود/اگر خطا نکرده باشم [نمیتوانم با اطمینان ۱۰۰٪ بگویم] تلفظ این واژه به این شکل است [نی-یِن] اما روی هم خوانده میشود [نیْیِن] -- کامران اورفه (بحث) ۲۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۵۲ (UTC)
- @کپلر: درود بر شما. بهترین نویسهگردانی فارسیاش که به تلفظِ اصلیِ ویتنامی نزدیک است «نویِن» است. (/nuːˈjɛn/ noo-YEN). البته در مواردی، برخی منابع فارسی متاسفانه «نِگوین» نوشتهاند که مطابق وپ:رایج باید همانگونه نوشت. مثلا بیبیسی فارسی نوشته: «نگوین فو ترونگ» Tisfoon (بحث) ۲۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۵۴ (UTC)
- @کامران اورفه و Tisfoon: از هر دو عزیز یک دنیا سپاسگزارم. به اجبارِ سیاست رایج، نگوین رو استفاده میکنم :) ارادتمندم ▬ کپلر/بحث ۷ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۳۹ (ایران) ۲۸ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۰۹ (UTC)
- @کپلر: درود بر شما. بهترین نویسهگردانی فارسیاش که به تلفظِ اصلیِ ویتنامی نزدیک است «نویِن» است. (/nuːˈjɛn/ noo-YEN). البته در مواردی، برخی منابع فارسی متاسفانه «نِگوین» نوشتهاند که مطابق وپ:رایج باید همانگونه نوشت. مثلا بیبیسی فارسی نوشته: «نگوین فو ترونگ» Tisfoon (بحث) ۲۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۵۴ (UTC)
معادل سازی Beat deafness
درخواست ترجمه:
- واژه: Beat deafness
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: موسیقی؛ علوم اعصاب
- پیوند: http://en.wikipedia.org/wiki/Beat_deafness
- مثال: Beat deafness is a form of congenital amusia characterized by a person's inability to distinguish musical rhythm or move in time to it
- توضیحات: بهطور خلاصه افرادی که قادر به رقصیدن یا انجام هرگونه حرکت دیگر بهصورت هماهنگ با ضرب و سرعت موسیقی نیستند، از این عارضهٔ عصبی رنج میبرند. مقاله را صرفاً با عنوان ترجمهشده ایجاد کردم چون نتوانستم معادل فارسی آن را پیدا کنم. اگر از میان دوستان کسی میتواند در یافتن معادل فارسی (و در صورت وجود، معادل فارسی رایج) کمک کند، ممنون میشوم. --{{کاربر|جـیپیوتر}} بحث ۱۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۲۶ (UTC)
- درود، به نظرم این همان اختلال در محدودهٔ «conductivity» یا «conduction» است که به معنی «The transmission of heat or electricity or sound» میباشد. خود ۲ واژهای که گفتم در زبان فارسی معنی «رِسانِش» میدهد/در بهترین حالت ممکن [اگر من بودم] «ضرب رِسانِشی» ترجمه می کردم -- کامران اورفه (بحث) ۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۵۵ (UTC)
- @کامران اورفه: سلام و ممنون. بهعنوان یک فارسیزبان ساکن در ایران، کلمهٔ رسانش را تاکنون نشنیدهام و احتمال این که برای رسیدن به این مقاله چنین عنوانی را جستجو کنم، صفر است. بیشتر به دنبال عنوانی هستم که یا در میان فارسیزبانان رواج داشته باشد (یعنی مخاطبان جایی آن را شنیده باشند و در ویکیپدیا جستجو کنند)، یا ترجمهای باشد که در اولین برخورد با عنوان انگلیسی، به ذهن مخاطب خطور کند و آن را در ویکیپدیا جستجو کند. {{کاربر|جـیپیوتر}} بحث ۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۰ (UTC)
- @Jeeputer: درود دوباره، من واژهای را که پیشنهاد دادم در یکی از فرهنگلغتهای پزشکی [بخش مربوط به شنوایی] خواندهام و اگر بخت یاری کند و بتوانم بیابم، حتماً رفرنسدهی خواهم کرد/ضمن اینکه فکر می کردم واژهای مصطلح است، مثلاً اینجا را ملاحظه بفرمایید لطفاً «رسانش گرمایی» -- کامران اورفه (بحث) ۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۲ (UTC)
- @کامران اورفه: از آنجا که «ضرب رِسانِشی» را پیشنهاد دادید (در حالی که این اصطلاح در واقع یک اصطلاح موسیقایی نیست)، جسارتاً برای این که مطمئن شویم بحث در مسیر درست است سؤال میکنم: آیا موضوع مقاله (ناشنوایی ضربی) را بررسی کردید؟ آنطور که فهمیدم، و در مقالهٔ رسانش گرمایی هم به آن اشاره شده، رسانش «به معنای انتقال انرژی جنبشی ذرات مادهٔ پاسخپذیر است». کاری به ارتباطش با ماده ندارم چون صوت و انتقال آن از طریق هوا هم در هر صورت با ماده مرتبط است، اما بهنظرم آنچه در این اختلال عصبی اتفاق میافتد در واقع باید برعکس رسانش باشد. هرچند که در واقع شخص مبتلا مشکلی از نظر شنیدن صدا ندارد (یعنی رسانش صدا به درستی از طریق گوش انجام میشود و مغز هم آن را دریافت میکند)، اما در درک خصوصیات موسیقایی آن مشکل دارد. موضوع را اینجا بهصورت مختصر توضیح میدهم: برخی اشخاص، با وجود این که از نظر شنوایی مشکلی ندارند و بعضاً گوشهای اصطلاحاً تیزی هم دارند، قادر به درک ضرب و تندای موسیقی نیستند و این مشکل زمانی خودش را به وضوح نشان میدهد که برای مثال شخص بخواهد همگام و هماهنگ با موسیقی برقصد یا مثلاً هماهنگ با یک درام که توسط نوازنده و بر روی تندای مشخصی نواخته میشود، ساز دیگری را بنوازد. در چنین مواردی شخص نمیتواند خود را با سرعت موسیقی هماهنگ کند. چنین افرادی دچار یک نارسایی عصبی هستند؛ صدا را میشنوند، اما مغز آنان از درک یکی از خصوصیات آن ناتوان است. حال اگر واژهای که فرمودید در علم پزشکی رواج داشته باشد، به احتمال زیاد در این مورد خاص باید به شکل «نارسانش» (یا شکل مشابه دیگری) استفاده شود. هرچند یک تناقضی هم اینجا هست. فرضاً «نارسانش» معنای عدم انتقال صدا را میرساند، اما در اینجا مشکلی در انتقال صدا وجود ندارد. در هر حال باید اول ببینیم نا+رسانش از نظر زبانشناسی درست است یا خیر و این که کاربردی در پزشکی دارد یا صرفاً اختراع خودم است! :) اگر شد و آن فرهنگ لغت را بررسی کردید، لطفاً خبرم کنید. {{کاربر|جـیپیوتر}} بحث ۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۲۳ (UTC)
- متوجه منظور شما شدم/من میدانم مقصود مقاله چیست و مشکل کنونی بر روی انتخاب نام آن است/اینجا چند نکته وجود دارد؛ به اعتقاد من اینکه از واژه «deafness» استفاده کرده، یعنی اینکه در اینجا یک [مولفه]، یک [عنصر] یا یک [جزء] از صدا را، ناپیدا یا گمشده برای گیرنده(شنونده) میداند. این را گفتم چون متوجه شدم فرمودید «مشکلی از بابت شنیدن صدا ندارد..» که اگر چنین بود، به اعتقاد من و بر طبق همان چیزی که گفتم، اساساً نباید از واژهٔ «deafness» استفاده می کردند/اگر همهٔ این موارد را نادیده بگیریم و عیناً بخواهیم برابریابی کنیم باید چیزی مثل «ضرب ناشنوایی» ترجمه کنیم/ما همین الان در فارسی، «شناس» در قبال «ناشناس» را داریم که علاوه بر «مصطلح» بودن، کاملاً «رواج» هم دارند و موارد دیگر../به نظر شما از این بابت [مترادف ساختن برای رسانش که میشود «نارسانش»] مشکلی وجود دارد؟ من که فکر نمیکنم؛ چون وقتی این واژه مصوب شده است، پس منعی برای مترادف ساختن آن وجود ندارد فقط بهتر است (اگر امکان دارد) با یک تگ یادداشت دربارهٔ رسانش/نارسانش توضیح مختصری بنویسیم تا مخاطب به سرعت مطلب را دریابد (از باب اینکه در مقولهٔ انتقال یا عدم انتقال صدا است و مصوب فرهنگستان است و .. همین دیگر)/دربارهٔ منبعی که گفتم.. باید به «زیرزمین» رجوع کنم و بستهبندی برخی از کتابهای حجیم گالینگور را که اجازه نداریم در کتابخانه بگذاریم را جستجو کنم/پیشتر (تا قبل از دستور مادر برای حذف این کتابها از کتابخانه) در جستجوی واژهٔ بیماری گوش «Otitis externa» بودم که متوجه شدم در همان فرهنگنامه ترجمه کرده بیماری گوش شناگران[:)]/ -- کامران اورفه (بحث) ۱۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۱ (UTC)
- میشود اینطور هم نوشت مثلاً «ضرب ناشنوایی یا ضرب نارسانشی یک بیماری است ..» این یک مثال بود که یادم آمد و همه چیز بسته به نظر شما است -- کامران اورفه (بحث) ۱۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۰۴ (UTC)
- «ضربِ نارسانشی» از دیدگاه من (که البته صرفاً اطلاعاتی عمومی در زمینهٔ پزشکی و بیماریها، و نیز در زمینهٔ زبانشناسی دارم) میتواند نامی برای یک نوع ضرب در موسیقی باشد. اما «نارسانش ضربی» یا «نارسانش ضرب» یا حتی «ضربنارسانش» (با نیمفاصلیه، در قالب یک واژهٔ ترکیبی)، با توجه به برداشتی که از ماهیت این عارضه دارم، بهنظرم میتواند عنوان دقیقتری باشد. در واقع تفسیرش چنین میشود: «نوعی نارسانش (عدم رسیدن؟) است که مانع رسیدن ضرب به محدودهٔ مورد نظر در مغز برای درک ضرب و تندای موسیقی میشود».
- برای تنوع نظرات و رسیدن به یک اجماع بهتر، فکر میکنم بد نباشد که یک مدت این بحث باز بماند؛ شاید دیگرانی هم نظر دادند. اگر نه هم که خودمان به یک جمعبندی میرسیم و صفحه را منتقل میکنیم. ممنون از شما. {{کاربر|جـیپیوتر}} بحث ۱۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۱۷ (UTC)
- @Jeeputer و کامران اورفه: درود بر شما. در زمان کاربرد «نارسانش ضربی»، یکی باید «نارسانش» رو هم تعریف کند که اصلا چی هست. به نظر من، وقتی واژۀ رایج ناشنوایی رو برای معادل Deafness داریم، نیازی به معادل سختتر آن یعنی «نارسانش» نیست. من فکر میکنم ناشنوایی ضربی سادهتر و روانتر از پیشنهادهای دیگر باشد. با سپاس فراوان از شما.AKhaleghizadeh (بحث) ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۴:۰۷ (UTC)
- @AKhaleghizadeh: درود بر شما/البته پیشنهاد «رسانش» [مصوب فرهنگستان] که بعد به ریشهٔ منفی آن «نارسانش» رسیدیم، مشروحاً در بالا بحث شد و فقط به طور خلاصه بگویم؛ «فرد مبتلا به «Beat deafness»، اساساً ناشنوا نیست» و صداها را میشنود «اما» در زمینهٔ [ادرک] یا [هماهنگی ریتمی] با صدا مشکل دارد. به همین دلیل، به اتفاق جیپوتر عزیز در جستجوی واژگانی بودیم که علاوه بر اینکه به مقصود اصلی [چنین بیماری] نزدیک باشد، در عینحال این اشتباه را در ذهن مخاطب جا نیندازد که چنین فردی، اصولاً ناشنوا است که در حقیقت چنین نیست/ -- کامران اورفه (بحث) ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۲۴ (UTC)
- @Jeeputer و کامران اورفه: درود بر شما. در زمان کاربرد «نارسانش ضربی»، یکی باید «نارسانش» رو هم تعریف کند که اصلا چی هست. به نظر من، وقتی واژۀ رایج ناشنوایی رو برای معادل Deafness داریم، نیازی به معادل سختتر آن یعنی «نارسانش» نیست. من فکر میکنم ناشنوایی ضربی سادهتر و روانتر از پیشنهادهای دیگر باشد. با سپاس فراوان از شما.AKhaleghizadeh (بحث) ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۴:۰۷ (UTC)
- میشود اینطور هم نوشت مثلاً «ضرب ناشنوایی یا ضرب نارسانشی یک بیماری است ..» این یک مثال بود که یادم آمد و همه چیز بسته به نظر شما است -- کامران اورفه (بحث) ۱۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۰۴ (UTC)
- متوجه منظور شما شدم/من میدانم مقصود مقاله چیست و مشکل کنونی بر روی انتخاب نام آن است/اینجا چند نکته وجود دارد؛ به اعتقاد من اینکه از واژه «deafness» استفاده کرده، یعنی اینکه در اینجا یک [مولفه]، یک [عنصر] یا یک [جزء] از صدا را، ناپیدا یا گمشده برای گیرنده(شنونده) میداند. این را گفتم چون متوجه شدم فرمودید «مشکلی از بابت شنیدن صدا ندارد..» که اگر چنین بود، به اعتقاد من و بر طبق همان چیزی که گفتم، اساساً نباید از واژهٔ «deafness» استفاده می کردند/اگر همهٔ این موارد را نادیده بگیریم و عیناً بخواهیم برابریابی کنیم باید چیزی مثل «ضرب ناشنوایی» ترجمه کنیم/ما همین الان در فارسی، «شناس» در قبال «ناشناس» را داریم که علاوه بر «مصطلح» بودن، کاملاً «رواج» هم دارند و موارد دیگر../به نظر شما از این بابت [مترادف ساختن برای رسانش که میشود «نارسانش»] مشکلی وجود دارد؟ من که فکر نمیکنم؛ چون وقتی این واژه مصوب شده است، پس منعی برای مترادف ساختن آن وجود ندارد فقط بهتر است (اگر امکان دارد) با یک تگ یادداشت دربارهٔ رسانش/نارسانش توضیح مختصری بنویسیم تا مخاطب به سرعت مطلب را دریابد (از باب اینکه در مقولهٔ انتقال یا عدم انتقال صدا است و مصوب فرهنگستان است و .. همین دیگر)/دربارهٔ منبعی که گفتم.. باید به «زیرزمین» رجوع کنم و بستهبندی برخی از کتابهای حجیم گالینگور را که اجازه نداریم در کتابخانه بگذاریم را جستجو کنم/پیشتر (تا قبل از دستور مادر برای حذف این کتابها از کتابخانه) در جستجوی واژهٔ بیماری گوش «Otitis externa» بودم که متوجه شدم در همان فرهنگنامه ترجمه کرده بیماری گوش شناگران[:)]/ -- کامران اورفه (بحث) ۱۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۱ (UTC)
- @کامران اورفه: از آنجا که «ضرب رِسانِشی» را پیشنهاد دادید (در حالی که این اصطلاح در واقع یک اصطلاح موسیقایی نیست)، جسارتاً برای این که مطمئن شویم بحث در مسیر درست است سؤال میکنم: آیا موضوع مقاله (ناشنوایی ضربی) را بررسی کردید؟ آنطور که فهمیدم، و در مقالهٔ رسانش گرمایی هم به آن اشاره شده، رسانش «به معنای انتقال انرژی جنبشی ذرات مادهٔ پاسخپذیر است». کاری به ارتباطش با ماده ندارم چون صوت و انتقال آن از طریق هوا هم در هر صورت با ماده مرتبط است، اما بهنظرم آنچه در این اختلال عصبی اتفاق میافتد در واقع باید برعکس رسانش باشد. هرچند که در واقع شخص مبتلا مشکلی از نظر شنیدن صدا ندارد (یعنی رسانش صدا به درستی از طریق گوش انجام میشود و مغز هم آن را دریافت میکند)، اما در درک خصوصیات موسیقایی آن مشکل دارد. موضوع را اینجا بهصورت مختصر توضیح میدهم: برخی اشخاص، با وجود این که از نظر شنوایی مشکلی ندارند و بعضاً گوشهای اصطلاحاً تیزی هم دارند، قادر به درک ضرب و تندای موسیقی نیستند و این مشکل زمانی خودش را به وضوح نشان میدهد که برای مثال شخص بخواهد همگام و هماهنگ با موسیقی برقصد یا مثلاً هماهنگ با یک درام که توسط نوازنده و بر روی تندای مشخصی نواخته میشود، ساز دیگری را بنوازد. در چنین مواردی شخص نمیتواند خود را با سرعت موسیقی هماهنگ کند. چنین افرادی دچار یک نارسایی عصبی هستند؛ صدا را میشنوند، اما مغز آنان از درک یکی از خصوصیات آن ناتوان است. حال اگر واژهای که فرمودید در علم پزشکی رواج داشته باشد، به احتمال زیاد در این مورد خاص باید به شکل «نارسانش» (یا شکل مشابه دیگری) استفاده شود. هرچند یک تناقضی هم اینجا هست. فرضاً «نارسانش» معنای عدم انتقال صدا را میرساند، اما در اینجا مشکلی در انتقال صدا وجود ندارد. در هر حال باید اول ببینیم نا+رسانش از نظر زبانشناسی درست است یا خیر و این که کاربردی در پزشکی دارد یا صرفاً اختراع خودم است! :) اگر شد و آن فرهنگ لغت را بررسی کردید، لطفاً خبرم کنید. {{کاربر|جـیپیوتر}} بحث ۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۲۳ (UTC)
- @Jeeputer: درود دوباره، من واژهای را که پیشنهاد دادم در یکی از فرهنگلغتهای پزشکی [بخش مربوط به شنوایی] خواندهام و اگر بخت یاری کند و بتوانم بیابم، حتماً رفرنسدهی خواهم کرد/ضمن اینکه فکر می کردم واژهای مصطلح است، مثلاً اینجا را ملاحظه بفرمایید لطفاً «رسانش گرمایی» -- کامران اورفه (بحث) ۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۲ (UTC)
- @کامران اورفه: سلام و ممنون. بهعنوان یک فارسیزبان ساکن در ایران، کلمهٔ رسانش را تاکنون نشنیدهام و احتمال این که برای رسیدن به این مقاله چنین عنوانی را جستجو کنم، صفر است. بیشتر به دنبال عنوانی هستم که یا در میان فارسیزبانان رواج داشته باشد (یعنی مخاطبان جایی آن را شنیده باشند و در ویکیپدیا جستجو کنند)، یا ترجمهای باشد که در اولین برخورد با عنوان انگلیسی، به ذهن مخاطب خطور کند و آن را در ویکیپدیا جستجو کند. {{کاربر|جـیپیوتر}} بحث ۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۰ (UTC)
- درود، به نظرم این همان اختلال در محدودهٔ «conductivity» یا «conduction» است که به معنی «The transmission of heat or electricity or sound» میباشد. خود ۲ واژهای که گفتم در زبان فارسی معنی «رِسانِش» میدهد/در بهترین حالت ممکن [اگر من بودم] «ضرب رِسانِشی» ترجمه می کردم -- کامران اورفه (بحث) ۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۵۵ (UTC)
معادل فارسی برای نام دو مقاله
لطفا برای نام فیلم Dial a Prayer(یک دعا را شمارهگیری کنید) و Twenty8k(بیست و هشت هزار) ترجمه مناسب ارائه دهید Behnam mancini (بحث) ۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۹ (UTC)
- Dial a Prayer - «شمارهٔ اقبالت رو بگیر»/Prayer در اینجا معانی دیگری هم مثل شانس، بخت، اقبال، بهره و قسمت هم دارد اما از میان همگی آنها، «اقبال» سادهتر و مناسبتر است/دربارهٔ واژگان دومی مطمئن نیستم، ظاهراً واژهای خودساخته و امروزی است/ -- کامران اورفه (بحث) ۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۲ (UTC)
- با تشکر از شما به شماره اقبالت رو بگیر منتقل کردم Behnam mancini (بحث) ۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۳۸ (UTC)
- @Behnam mancini: درود بر شما. برای اولی «بختت رو شمارهگیری کن» پیشنهاد میکنم. برای دومی به نظرم باید همان شیوه عنوان انگلیسی رو پیروی بفرمایید و بنویسید «بیستو۸هزار». با سپاس AKhaleghizadeh (بحث) ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۳:۵۵ (UTC)
- @Behnam mancini: من با پیشنهاد AKhaleghizadeh کاملاً موافقم، اتفاقاً در ابتدا نوشتم «شمارهٔ بختت رو بگیر» اما بعد دیدم شاید خیلیها متوجه واژه «بختت» نشوند و به همین دلیل با «اقبال» جاگزین کردم/اما نکته صحیح و درست در پیشنهاد AKhaleghizadeh عزیز، ذکر صحیح «شمارهگیری» است که برگردان ملموستر «dial» است و بهتر از ترجمه من برای مخاطب جا میافتد/ -- کامران اورفه (بحث) ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۲۸ (UTC)
- @Behnam mancini: سلام. برای دومی به نظر من اگر نویسهگردانی شود بهتر است: «توئنیایتکی» یا در بدترین حالت «توئنی۸کی». {{کاربر|جـیپیوتر}} بحث ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۹ (UTC)
درخواست ترجمه topped
درخواست ترجمه:
- واژه: topped
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: نظامی
- پیوند: https://en.m.wikipedia.org/wiki/Defense_industry_of_Israel
- مثال: Total arms transfer agreements topped $12.9 billion between 2004 and 2011
- توضیحات: مقاله فوق در ویکی فا با عنوان صنایع دفاعی اسرائیل ایجاد گردید. در جمله ای که کمی ابهام برای نگارنده ایجاد کرد دو واژه topped و transfer است. اکنون جمله به صورت موقت به صورت «مجموع قراردادهای تحویل تسلیحات بین سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۱۱ در اوج به ۱۲٫۹ میلیارد دلار رسید» ترجمه گردیده است ولی ترجمه ماشینی مبنی بر این بود که مجموع قراردادهای سلاح در این سالها به ۱۲٫۹ میلیارد دلار رسید. آیا واژه topped یعنی در این چند سال مجموع قراردادها به مبلغ ۱۲٫۹ میلیارد دلار رسید یا اینکه در اوج خود در یک سال مشخص به این مبلغ بالغ شد و منظور مجموع کل این چند سال نیست. دوم منظور از واژه transfer چیست؟ آیا منظور صادرات سلاح به خارج از کشور بوده است یا کل ارزش تولید سلاح توسط کارخانجات؟ در حال حاضر معادل قرارداد تحویل سلاح در نظر گرفته شده است که هم میتوان از آن به عنوان صادرات سلاح برداشت کرد و هم تحویل سلاح توسط کارخانجات.غریبه ای در شهر (بحث) ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۴ (UTC)
YourWord
درخواست ترجمه:
- واژه: YourWord
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: اقتصاد
- پیوند: http://en.wikipedia.org/wiki/Example
- مثال: This is a test
- توضیحات: توضیحات دیگر شما --5.62.243.77 ۴ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۳۶ (UTC)
- @5.62.243.77: درود بر شما. به نظرم «واژۀ مورد نظر شما» ترجمه خوبی باشه (گرچه یک کم طولانیه). با سپاسAKhaleghizadeh (بحث) ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۴:۳۰ (UTC)
ساختار جمله در فارسی
درخواست ترجمه:
- واژه: (کلمه نیست)
- زبان: فارسی
- حوزه تخصصی: زبانشناسی
- پیوند: وارونهسازی
- مثال: در این جملهها فاعل مفعول و فعل را معرفی کنید: «کاربران در ویکیپدیا مشارکت دارند» فاعل: مفعول: فعل: (خودم اینگونه داشتم: فاعل: کاربران. مفعول: ویکیپدیا. فعل: دارند. اما مثل اینکه اشتباه است.)
کاربران مقالههای ویکیپدیا را مینویسند. مفعول: فاعل: فعل: --Mostafamirchouli (بحث)۱۲ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۴۹ (ایران) ۲ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۹ (UTC)
- @Mostafamirchouli: درود بر شما. آیا منظور شما چک کردن درستی عنوان «وارونهسازی» هست؟ با سپاس AKhaleghizadeh (بحث) ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۲۴ (UTC)
- @AKhaleghizadeh خیر. سؤالم دقیقا همان است که مطرح کردهام، فاعل مفعول و فعل جملههایی که نوشتهام را میخواهم. Mostafamirchouli (بحث)۶ مهر ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۰۲ (ایران) ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۳۲ (UTC)
- @Mostafamirchouli: درودی دوباره. فاعل که همون «کاربران»، مفعولش «ویکیپدیا» و فعلش به نظرم ترکیبی و «مشارکت دارند» هست. با سپاس AKhaleghizadeh (بحث) ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۳۸ (UTC)
- @AKhaleghizadeh و همچنین درود بر شما. ممنون از مشارکتتان در این بحث.
- آیا میتوانید مطمئن شوید در این مورد، یا حداقل جملهای با همین مضمون که از اجزای آن مطمئن هستید را بیان کنید. Mostafamirchouli (بحث)۶ مهر ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۲۵ (ایران) ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۵ (UTC)
- @Mostafamirchouli: باز هم درود بر شما. در حالت کلی ما در جمله فاعل، مفعول و فعل داریم یا نهاد و فعل اسنادی. در حقیقت اگر جمله شما را ویرایش کنیم، حالت ساختار بهتر مشخص میشود. من جملۀ شما را به شکل زیر مینویسم: «کاربران صفحههای ویکیپدیا را ویرایش کردند.» در این جمله، کاربران فاعل، ویکیپدیا مفعول و ویرایش کردند فعل این جمله است. با سپاسAKhaleghizadeh (بحث) ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۰۶ (UTC)
- @AKhaleghizadeh فعل را به میکنند تغییر میدهم. از این ساختار اطمینان دارید؟ چون در پاسخ قبلی گفتید «به نظرم» میپرسم. Mostafamirchouli (بحث)۷ مهر ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۱۸ (ایران) ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۴۸ (UTC)
- @Mostafamirchouli: باز هم درود بر شما. در حالت کلی ما در جمله فاعل، مفعول و فعل داریم یا نهاد و فعل اسنادی. در حقیقت اگر جمله شما را ویرایش کنیم، حالت ساختار بهتر مشخص میشود. من جملۀ شما را به شکل زیر مینویسم: «کاربران صفحههای ویکیپدیا را ویرایش کردند.» در این جمله، کاربران فاعل، ویکیپدیا مفعول و ویرایش کردند فعل این جمله است. با سپاسAKhaleghizadeh (بحث) ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۰۶ (UTC)
- @Mostafamirchouli: درودی دوباره. فاعل که همون «کاربران»، مفعولش «ویکیپدیا» و فعلش به نظرم ترکیبی و «مشارکت دارند» هست. با سپاس AKhaleghizadeh (بحث) ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۳۸ (UTC)
- @AKhaleghizadeh خیر. سؤالم دقیقا همان است که مطرح کردهام، فاعل مفعول و فعل جملههایی که نوشتهام را میخواهم. Mostafamirchouli (بحث)۶ مهر ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۰۲ (ایران) ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۳۲ (UTC)
editathon
لطفا برای واژه editathon معادل ارائه دهید. هم اکنون واژه «همایه» به عنوان معادل به کار میرود. مثلا برای ویکیپدیا:همایه ماهیانه عبارت صحیحتری پیشنهاد کنید. پیشنهادها:
- همایه
- همایش
- گردهمایی
سپاس. هومن م (بحث) ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۵۶ (UTC)
- مقالهاش با عنوان ادیتاتان وجود دارد. ترجمه تحتاللفظی آن «ماراتن ویرایشی» یا مشابه آن است. «همایش» و «گردهمایی» که نادرست و چیز دیگری هستند. «ویرایش گروهی» یا «ویرایش همگانی» بد نیست و در اینجا نیز «ویرایش گروهی» به عنوان برابر editathon به کار رفته است: ویکیپدیا:چگونگی اجرای جلسه ویرایش گروهی. برای معادلیابی نیمنگاهی به en:Mapathon هم داشته باشیم که درباره همین فعالیت در OSM است و چیزی پیشنهاد شود که با آن عنوان نیز سازگار باشد. در نهایت اینکه عنوان مقاله میتواند مانند وضعیت فعلی باشد و فقط «همایه» را به عنوان قابلفهمتری برای عموم تغییر داد. -- HADI (بحث) ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۱ (UTC)
- @HAKHSIN سلام. نوآوریهای شما در اینجا کارساز هستند. لطفا شما هم پیشنهاد بدهید. سپاس. هومن م (بحث) ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۴۸ (UTC)
- سلام هومن، الان آمده بودم که حسابم را حذف کنم، چون دیروز بیش از ۷۰۰ واژهای که در ویکیواژه ثبت کرده بودم را @Base حذف کرد. ولی خوشحال میشوم پیشنهاد بدهم. تا فردا من هم پیشنهادم را ثبت میکنم.
- بعد حسابم را حذف میکنم. 86.55.47.229 ۲ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۶ (UTC)
- یه نگاه به این بنداز:
- https://fa.wiktionary.org/wiki/%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C%E2%80%8C%D9%88%D8%A7%DA%98%D9%87:%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1_%D8%B4%D8%AF%D9%86/Hosseinronaghi
- دوستمان @Ladsgroup چنان به وجد آمد که واقعا جا خوردم. نمیدانم شاید من اشتباه میکنم ولی پروژهای که پر از مدخل الکی است، آیا پیشنهادهای من را دوستانمان نمیتوانستند بعنوان مدخل الکی نگاه کنند؟ الان هم بخاطر اینکه حسابم بسته شده وارد نشدم. 86.55.47.229 ۲ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۱ (UTC)
- درموردش خواندم اینها پیشنهادهای اولیه من است:
- ویرامایِش: ترکیبی از ویرایش، آموزش/آمادگی و همایش
- ویراجار: ویرایش و جار
- هَماویرا: همایش و ویرایش
- داویرامِش: داو [داوطلب]، ویرایش، و همایش
- 5.112.60.70 ۲ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۳ (UTC)
- قرار نیست واژه اختراع کنیم. این برای بار هزارم. در ضمن شما از اینجا هم بن شدهاید.
:)
امیرΣυζήτηση ۳ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۰ (UTC)- @Ladsgroup @HAKHSIN بنده خدا از صفر که اختراع نکرده اند! برای «واژهی ترکیبی» editathon از انگلیسی چند واژه ترکیبی از واژههای فارسی پیشنهاد دادهاند. نظر من این است برای واژههای جدیدی مثل editathon که معادل در «منابع معتبر» نداریم، چنین ترکیبهای ابداعی اشکال ندارند.
- ضمنا واژه ترکیبی «ویرامایِش» بسیار زیبا است.
- هومن م (بحث) ۳ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۵ (UTC)
- وپ:تدام و وپ:ترکیب را بخوانید.
:)
امیرΣυζήτηση ۴ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۸ (UTC)
- وپ:تدام و وپ:ترکیب را بخوانید.
- @Ladsgroup @HAKHSIN بنده خدا از صفر که اختراع نکرده اند! برای «واژهی ترکیبی» editathon از انگلیسی چند واژه ترکیبی از واژههای فارسی پیشنهاد دادهاند. نظر من این است برای واژههای جدیدی مثل editathon که معادل در «منابع معتبر» نداریم، چنین ترکیبهای ابداعی اشکال ندارند.
- قرار نیست واژه اختراع کنیم. این برای بار هزارم. در ضمن شما از اینجا هم بن شدهاید.
- درموردش خواندم اینها پیشنهادهای اولیه من است:
- @HAKHSIN سلام. نوآوریهای شما در اینجا کارساز هستند. لطفا شما هم پیشنهاد بدهید. سپاس. هومن م (بحث) ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۴۸ (UTC)
- مقالهاش با عنوان ادیتاتان وجود دارد. ترجمه تحتاللفظی آن «ماراتن ویرایشی» یا مشابه آن است. «همایش» و «گردهمایی» که نادرست و چیز دیگری هستند. «ویرایش گروهی» یا «ویرایش همگانی» بد نیست و در اینجا نیز «ویرایش گروهی» به عنوان برابر editathon به کار رفته است: ویکیپدیا:چگونگی اجرای جلسه ویرایش گروهی. برای معادلیابی نیمنگاهی به en:Mapathon هم داشته باشیم که درباره همین فعالیت در OSM است و چیزی پیشنهاد شود که با آن عنوان نیز سازگار باشد. در نهایت اینکه عنوان مقاله میتواند مانند وضعیت فعلی باشد و فقط «همایه» را به عنوان قابلفهمتری برای عموم تغییر داد. -- HADI (بحث) ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۱ (UTC)