ویکیپدیا:زبان و زبانشناسی/بایگانی ۳۰
![]() | این صفحه یک بایگانی است. محتوای این صفحه را ویرایش نکنید. لطفاً هرگونه توضیح اضافی را به صفحهٔ بحث کنونی هدایت کنید. |
![]() رد کردن به: فهرست بحثها • آغاز بحثها • پایین صفحه • افزودن بحث تازه این صفحه برای بحث و بررسی بر روی موضوعات مرتبط با زبان و زبانشناسی در ویکیپدیا ایجاد شدهاست. درخواستهای برابر فارسی برای واژههای خارجی و برعکس نیز همینجا مطرح میشوند. توجه داشته باشید که این صفحه به قصد واژهسازی ایجاد نشدهاست و تنها هنگامی باید در آن دربارهٔ واژهای بحث شود که آن واژه در سیاههٔ واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی و کتابهای علمی مرتبط نیامده باشد. ازاینرو، هنگامی که دنبال برابر فارسی یک واژهٔ بیگانه میگردید، قبل از مطرح کردن آن در این صفحه آن را در منابع زیر جستجو کنید. | |
استفاده از این صفحه
بایگانی
۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۲۷، ۲۸، ۲۹، ۳۰، ۳۱، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۳۹، ۴۰، ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۴۴، ۴۵، ۴۶، ۴۷، ۴۸، ۴۹، ۵۰، ۵۱، ۵۲، ۵۳، ۵۴، ۵۵، ۵۶ |
Category:Modern history
- با تشکر از دوستان دوران مدرن به نظر گزینه بهتریست. یاماها۵ / ب ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۳۵ (UTC)
رده Category:Modern history الان رده:تاریخ نوین ترجمه شدهاست به نظر من باید رده:تاریخ مدرن باشد همچنین تعدادی از ردهها هم رده: تاریخ معاصر ترجمه شدند. لطفا نظر دهید که کدامیک را معیار قرار دهیم؟
- مدرن
- معاصر
- نوین
یاماها۵ / ب ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۴ (UTC)
- «عصر جدید» دقیق و رایج است. این یک اصطلاح غربی است و مربوط به فرهنگ غرب؛ و به دورهٔ پس از رنسانس و آغازشده با دکارت گفته میشود. «معاصر» (Contemporary) اما، به دورهای که از اواخر قرن بیستم آغاز میشود اطلاق میشود. «مدرن» را ترجیح نمیدهم چون فارسی نیست و «نوین» هم در این مورد رایج نیست. — ObZorDT ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۰۵ (UTC)
- من هم با نظر آبزورد کاملا موافقم. دیاکو « پیام » ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۴۶ (UTC)
- بعد از مدتی عصر جدیدتر با این عصر جدید اشتباه نمیشود؟ یاماها۵ / ب ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۱:۱۳ (UTC)
- فرهنگستان هم از مدرن استفاده کرده در اینجا یاماها۵ / ب ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۱:۱۷ (UTC)
- من مقاله ای با عنوان "عصر جدیدتر" در ویکی پیدا نکردم. ولی در هر صورت اگر هم در انتخاب "عصر جدید" اکراه دارید "دوران مدرن" هم میتواند گزینهٔ خوبی باشد. در اینجا history نباید "تاریخ" ترجمه شود. اگر به ویکیهای دیگر مراجعه کنید خواهید دید که در اینجا منظور "دوران" یا "عصر" است. دیاکو « پیام » ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۰۸ (UTC)
- همنظر با دیاکو. هر تصمیمی گرفتید لطفاً مقالههای مرتبط را نیز انتقال دهید تا همگون شوند. — ObZorDT ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۲۲ (UTC)
- فرهنگستان هم از مدرن استفاده کرده در اینجا یاماها۵ / ب ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۱:۱۷ (UTC)
- بعد از مدتی عصر جدیدتر با این عصر جدید اشتباه نمیشود؟ یاماها۵ / ب ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۱:۱۳ (UTC)
درود. با آنکه نباید واژههای زبان خود را فراموش کنیم استفاده نکردن از اینگونه وامواژهها هم زبان فارسی را تواناتر نمیکند. به همان اندازه که سرهنویسیِ مطلبی که برای همه است درست نیست بیرون کشیدن واژههای جاافتاده نیز زیانمند است. مدرن و مدرنیته مدتهاست که جا افتاده و این رده دقیقاً به همان سده ۱۶ به بعد اشاره دارد. با پیشنهاد شما کاملاً موافقم.-- Mpj7 (بحث) ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۲:۱۷ (UTC)
- انتخاب "عصر جدید" به سره نویسی ارتباطی ندارد. "عصر" و "جدید" هر دو عربی هستند. دیاکو « پیام » ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۰۸ (UTC)
Gnat
درخواست ترجمه:
- واژه: Gnat
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: زیستشناسی
- پیوند: http://en.wikipedia.org/wiki/Gnat
- توضیحات: در انلگیسی به این حشرات ریزی که دم غروب دور نور چراغ میچرخند و مثل یک ابر میشوند، Gnat گفته میشود. در واژهنامههای ترجمهٔ «پشه» آمده اما ظاهراً Gnat اصلاً mosquito نیست. آیا ترجمهٔ فارسی بهتری برایش داریم؟ --— حجت/بحث ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۱۸ (UTC)
- صحبتی که فرمودید در صفحهی بحث مقالهی انگلیسی هم مطرح شده. در ترکیبات، gnat را پشه یا مگس ترجمه کردهاند (fungus gnat = پشه قارچ) یا گفتهاند حشره دو بال (جستجو در اینترنت). به نظرم «گنات» یا «پشهی گنات» ترجمهی خوبیست. سیّد علی (بحث) ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۲۲ (UTC)
- درود. به گمان من شاید رایجترین نام برای «gnat با تلفظ نَت» پشهکوره باشد که دهخدا هم به آن اشارهای دارد. پشه ریز هم به آنها گفته میشود. -Mpj7 (بحث) ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۳:۵۹ (UTC)
- صحبتی که فرمودید در صفحهی بحث مقالهی انگلیسی هم مطرح شده. در ترکیبات، gnat را پشه یا مگس ترجمه کردهاند (fungus gnat = پشه قارچ) یا گفتهاند حشره دو بال (جستجو در اینترنت). به نظرم «گنات» یا «پشهی گنات» ترجمهی خوبیست. سیّد علی (بحث) ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۲۲ (UTC)
Urgell
درخواست ترجمه:
- واژه: Urgell
- زبان: کاتالونیایی
- حوزه تخصصی: شهرها
- پیوند: مقاله مورد فوق
- توضیحات: واژه فوق عنوان یک مقاله شهر از منطقه کاتالونیای اسپانیا است. قبلاً در مقالاتی که این صفحه به آنان پیوند خورده بود، اورخل نامگذاری شده بود و بنده همان را روی عنوان گذاشتم. حال از اساتید میخواهم که در صورت امکان تلفظ صحیح واژه را بررسی کنند. با سپاس --مهدی بحث۳ مهر ۱۳۹۶- ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۱۴ (UTC)
- طبق فونتیکی که برای این نام نوشته شده است، تلفظ نام کاتالان آن "اورژلی" و نام محلی آن "اورجلی" است که یکی از این دو را می توانید تغییر مسیر در نظر بگیرید ولی در هر صورت "اورخل" کاملا غلط است. دیاکو « پیام » ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۰۳ (UTC)
There's Something About Mary
آیا چیزی درباره مری وجود دارد ترجمه صحیحی است؟ Behnam mancini (بحث) ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۲۵ (UTC)
- نام انگلیسی مقاله عامیانه است و به نظرم «یه چیزی راجع به ماری هست» معادل بهتری است. (در فارسی هم میگوییم «یه چیزی راجع به فلانی هست که میخوام بهت بگم.») همچنین "Mary" به صورت «ماری» جا افتاده و بهتر است از آن استفاده شود. — ObZorDT ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۲۴ (UTC)
- در مورد عامیانه بودن من با آبزورد موافقم ولی باید همان "مری" نوشته شود. "ماری" صورت فرانسه و آلمانی این نام است. برای کشورهای انگلیسی زبان تلفظ درست و رایج "مری" است. بنابراین من با "یه چیزی راجع به مری هست" موافقم. دیاکو « پیام » ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۱۱ (UTC)
- با تشکر به یه چیزی راجع به مری هست منتقل کردم و به صورت تغییر مسیر یه چیزی راجع به ماری هست را هم اضافه کردم Behnam mancini (بحث) ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۰۰ (UTC)
Standard (music)
درخواست ترجمه:
- واژه: Standard
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: موسیقی
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Standard_(music)
- توضیحات: گویا در حیطهٔ سبکها و ژانرهای گوناگونِ موسیقی، Standard مفهوم مشخص و روشنی دارد و مایل نیستم از معالسازیهای ساده و غیردقیقی همچون «استاندارد (موسیقی)» استفاده کنم. پیشنهاد دوستانی که به ترمینولوژی موسیقی آشنایی دارند، چیست؟ با سپاس Tisfoon (بحث) ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۴:۳۰ (UTC)
Soup kitchen
بحث:نوانخانه -- SunfyreT ۱ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۴۴ (UTC)
Client State
درود؛ برای Client State در فارسی چه داریم؟ دولت تابع؟! __Âriobarzan ۱ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۵۶ (UTC)
- سلام! قبلا یک نیمچه گفتگویی در این باب شدهاست، و ظاهراً دولت دستنشانده مورد پسند قرار نگذفته است. دولت متکی در واژهنامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (اینجا) پیشنهاد شدهاست، اما هیچ دوستش ندارم و سلیقه خود من همان دولت دست نشانده را بسیار بیشتر میپسندد. --Alborz Fallah (بحث) ۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۱۵ (UTC)
- در همان واژهنامه فرهنگستان، دولت دستنشانده را معادل puppet state قرار دادهاست و نه Client State. واقعیتش اینست که در درک فارسی ما فرقی بین این دوتا قائل نیستیم و حس میکنم که همان انگلیسی زبانها هم با دقت ریاضی این واژهها را بکار نمیبرند، اما به هرحال در مورد فرق این واژهها اینطور توضیح داده شده است:
A client state is the term used that encapsulates satellite state, puppet state, vassal, etc.. It essentially means a nation that has a strong affiliation, if not reliance, on another nation.
- در همان واژهنامه فرهنگستان، دولت دستنشانده را معادل puppet state قرار دادهاست و نه Client State. واقعیتش اینست که در درک فارسی ما فرقی بین این دوتا قائل نیستیم و حس میکنم که همان انگلیسی زبانها هم با دقت ریاضی این واژهها را بکار نمیبرند، اما به هرحال در مورد فرق این واژهها اینطور توضیح داده شده است:
A puppet state a nation that is deemed independent from another nation but relies on it for all essential foreign purposes, like military and economic support. The states that of which gained independence from Tsar Russia in world war 1, like Ukraine, used to be puppet states.
A vassal state is a nation that is independent from another, but gives full military support to its dominant nation when requested. Many people in the '40s and '50s often referred to Tibet as a vassal state of imperial China. The term vassal by itself actually means the ruler of the vassal state rather than the actual state.
A tributary state is essentially a vassal that has more powers relinquished by the request of its dominant.
بنظرم خود فرد توضيح دهنده هم فرق دقيق كلاينت و پاپت را نمي دانسته است !--Alborz Fallah (بحث) ۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۳۳ (UTC)
Bionic Woman
دو سریال با نام Bionic Woman وجود دارد یکی زن بیونیک و دیگری زن ساختگی (مجموعه تلویزیونی ۲۰۰۷) ترجمه شدهاست، کدام عنوان صحیح است؟ Behnam mancini (بحث) ۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۳۹ (UTC)
- «زن ساختگی» صحیح بهنظر نمیرسد. معنایش به طور دقیق میشود «زنِ با اندام مصنوعی»؛ اما چون معادل خوبی در فارسی برای این معنی وجود ندارد، یا دارد و به ذهن من نمیرسد، میتوان «زن بایانیک» را استفاده کرد. «بیونیک» هم در منابع فارسی برای Bionics که تلفظ مشابه دارد استفاده شدهاست و استفاده از آن ناموجه نیست. — ObZorDT ۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۱۹ (UTC)
- فارغ از این که چه عنوانی درست است ولی این سریال در زمان کودکی من در زمان شاه از تلویزیون با عنوان "زن اتمی" پخش میشد تقریباً همزمان با سریال مرد شش میلیون دلاری. دیاکو « پیام » ۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۵۵ (UTC)
- با نظر Obzord موافق هستم که همان بیونیک را استفاده کنیم قابل قبول است چونکه مثلاً اگر میخواستیم همان زنِ با اندام مصنوعی هم بنویسیم باز این اشکال را داشت که فرق بین bionics و prosthetics را باز لحاظ نکردهایم. اندام ساختگی یا پروتز، میتواند بیونیک باشد یا نباشد به این معنی که دست دندان بابا بزرگها، پروتز هست اما بیونیک نیست، چونکه بیونیکها بوسیله محرکه الکتریکی یا مکانیکی کنترل میشوند اما پروتزی که بیونیک نباشد توانایی تحرک کارکردی ندارد. --Alborz Fallah (بحث) ۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۲۶ (UTC)
- با درود و ادب. از نظر علمی بیونیک یعنی ایجاد ساختار اناتومیک یا فرایندی فیزیولوژیک در بدن که توسط سیستمهای بیولوژیک مثل سیستم عصبی ادمی کنترل گردد. اما در این دو سریال که سریال اخیر بازخوانی همان سریال قدیمی است که در ایران با نام زن اتمی پخش میشد، کاراکتر زن فیلم علاوه بر دارا بودن ساختارهای ساختگی با کنترل بیولوژیکی، دارای قدرتهای ماورای زیستی نرمال هستند. مراجعه به دیکشنریAmerican Heritage® Dictionary of the English Language, Fifth Edition. (2011)نشان میدهد که علاوه بر معنای فوق معنای دیگری هم برای این واژه وجود دارد:Having extraordinary strength, powers, or capabilities; superhumanلذا شاید زن اتمی یا سوپر ومن هم پربیراه نباشند.با سپاسDrmehdiaa (بحث) ۷ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۲:۳۵ (UTC)
- با درود و ادب. از نظر علمی بیونیک یعنی ایجاد ساختار اناتومیک یا فرایندی فیزیولوژیک در بدن که توسط سیستمهای بیولوژیک مثل سیستم عصبی ادمی کنترل گردد. اما در این دو سریال که سریال اخیر بازخوانی همان سریال قدیمی است که در ایران با نام زن اتمی پخش میشد، کاراکتر زن فیلم علاوه بر دارا بودن ساختارهای ساختگی با کنترل بیولوژیکی، دارای قدرتهای ماورای زیستی نرمال هستند. مراجعه به دیکشنری
- با نظر Obzord موافق هستم که همان بیونیک را استفاده کنیم قابل قبول است چونکه مثلاً اگر میخواستیم همان زنِ با اندام مصنوعی هم بنویسیم باز این اشکال را داشت که فرق بین bionics و prosthetics را باز لحاظ نکردهایم. اندام ساختگی یا پروتز، میتواند بیونیک باشد یا نباشد به این معنی که دست دندان بابا بزرگها، پروتز هست اما بیونیک نیست، چونکه بیونیکها بوسیله محرکه الکتریکی یا مکانیکی کنترل میشوند اما پروتزی که بیونیک نباشد توانایی تحرک کارکردی ندارد. --Alborz Fallah (بحث) ۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۲۶ (UTC)
- فارغ از این که چه عنوانی درست است ولی این سریال در زمان کودکی من در زمان شاه از تلویزیون با عنوان "زن اتمی" پخش میشد تقریباً همزمان با سریال مرد شش میلیون دلاری. دیاکو « پیام » ۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۵۵ (UTC)
نوشتار و تلفظ نام های کرهای
درود. اخیرا مقالهای به نام «هیویئون» منتشر کردم که به سرعت به «کیم هیو-یئون» تغییر مسیر داده شد. متوجه شدم که اسامی کوچک کره ای را با فاصله و به صورت دو قسمتی نوشته میشود. این یک موضوع غلط است که به اشتباه رواج دارد و خود کشور کره جنوبی بسیار تلاش میکند تا این موضوع را اصلاح کند به این صورت که در تمامی نوشته های رسمی انگلیسی یا هر زبان دیگری، اسامی کوچک کره ای را به صورت سرهم مینویسد. مثلا Kim Hyo-yeon در کره جنوبی به صورت Kim Hyoyeon نوشته شده و از حالت اول پرهیز میشود. به همین سبب در خواست دارم که که این اشتباه اصلاح شده و از این به بعد به تلاش این کشور برای تصحیح زبان و نوشتار خود احترام گذاشته شود. همچنین اینجانب مقاله ی خود را به «هیویئون» باز میگردانم. با تشکر (TheXISMX ۶ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۵۸ (UTC))
- مهم این است که در منابع نام او به چه شکل آمدهاست. ضمن اینکه مقالهای که وجود دارد را دوباره نسازید، همان را گسترش دهید. — ObZorDT ۷ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۰۴ (UTC)
Traditional
درخواست ترجمه:
- واژه: Traditional
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: اقتصاد
- پیوند: http://en.wikipedia.org/wiki/Traditional
- مثال: This is a test
- توضیحات: توضیحات دیگر شما --5.113.203.119 ۸ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۲۹ (UTC)
دزدان دریایی کارائیب: مردگان قصه نمیگویند
با توجه به Dead Men در نام فیلم آیا عنوان دزدان دریایی کارائیب: مردان مرده قصه نمیگویند مناسب تر نیست؟ Behnam mancini (بحث) ۱ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۱۳ (UTC)
- @Behnam mancini: به نظر من مردگان ادبی تر است --- Rmashhadi ♪♫ ۱۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۱:۵۹ (UTC)
- درود. به باور من هم «مردان مرده» درست نیست. این نام با اشاره به ضربالمثلی قدیمی است که میگوید: «مرده که حرف نمیزنه» و ترجمه دقیقتر آن: «مردگان ماجرا را باز نمیگویند» که در ادبیات دزدان دریایی یعنی «همه را بکُش». --Mpj7 (بحث) ۱۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۳۳ (UTC)
Point Break
دو فیلم با عنوان Point Break در فارسی یکی به نقطه شکست و دیگری نقطه فروپاشی (فیلم ۲۰۱۵) ترجمه شدهاست، کدام عنوان صحیح است؟ Behnam mancini (بحث) ۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۳۷ (UTC)
- @Behnam mancini: فکر کنم نقطهٔ شکست بهتر باشد در مهندسی عبارت شکست استفاده میشود و نه فروپاشی در زبانهای دیگر هم به حد نهایی ترجمه شده --- Rmashhadi ♪♫ ۱۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۱:۵۷ (UTC)
- ببخشید حرفم را پس می گیرم --- Rmashhadi ♪♫ ۱۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۲:۰۰ (UTC)
- آیا باتوجه به عنوان Kick ترجمه صحیح ضربه بهتر از لگد نیست؟
- آیا باتوجه به عنوان تمناترجمه صحیح تر و بهتر از اشتیاق نیست؟
Behnam mancini (بحث) ۱۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۴۷ (UTC)
Kogiidae
بی زحمت معادل فارسی Kogiidae را بگویید سپاس --- Rmashhadi ♪♫ ۱۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۱:۵۵ (UTC)
- با درود. به نظر من «کُوگیاها». -- Mpj7 (بحث) ۱۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۱۴ (UTC)
- ممنون از زحمت راستش الگو:راسته آببازسانان/توضیحات را پیدا کردم --- Rmashhadi ♪♫ ۱۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۳۰ (UTC)
Fever Pitch
لطفا برای Fever Pitch که تب استقرار (فیلم ۲۰۰۵) ترجمه شده است، ترجمه مناسب پیشنهاد دهید Behnam mancini (بحث) ۱۵ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۵۱ (UTC)
باتوجه به اینکه این فیلم بر اساس آن سریال ساخته شده لطفا نام هردو را یکسان کنید و نامی که بهتر است را پیشنهاد دهید.Behnam mancini (بحث) ۱۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۵۴ (UTC)
- درود. «گارد ساحلی» برگردان فارسی نام «بیواچ» است و همانگونه که میدانید نام دایمی سریال بوده و مقالهٔ بیواچ ویکیفا معرفی این سریال بسیار پربیننده به عنوان یک اسم خاص همین صورت ماندنیاست.
فیلم تازهٔ گارد ساحلی برپایهٔ پوستر فیلم، نام حاشیهای آن (ساحل آماده نیست BEACHES AIN'T READY) است که بهمنظور بهرهمندی هرچهبیشتر آن از اشتهار گذشته، آن نام را در حاشیه آوردهاند. به نظر من گزینهها میتواند «بیواچ (گارد ساحلی)» ویا «بیواچ (ساحل آماده نیست)» یا جابهجایی محتوای پرانتز باشد. -- Mpj7 (بحث) ۲۱ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۵۲ (UTC)
Osmosis Jones
لطفاً برای Osmosis Jones که سلول قهرمان ترجمه شده نام مناسب پیشنهاد دهید Behnam mancini (بحث) ۱۵ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۵۸ (UTC)
- درود. هرچند واژهٔ فارسی یاخته را هم داریم در این مورد همان سلول قهرمان بهتر و جاافتاده است. -- Mpj7 (بحث) ۲۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۲۸ (UTC)
Mississippi
شیوه نگارش میسیسیپی درستتر است یا میسیسیپی؟--SunfyreT ۱۴ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۱۸ (UTC)
- به نظر یک بُنواژه در نظر گرفته شده و حالت سرهم (میسیسیپی) منطقیتر است. البته اگر به ریشهشناسیاش توجه کنیم احتمالا میسیسیپی صحیحترین حالت باشد. -N
ightD ۱۵ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۱۴ (UTC)
- املای میسیسیپی قدیمیتر است، میسیسیپی را برای سهولت تلفظ مینویسند. __Âriobarzan ۲۵ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۱۸ (UTC)
Osvaldo Golijov
بر اساس اینجا من نوشتار اسوالدو قلیخوف را ایجاد کردم اما مطمئن نیستم درست باشد. ویکی انگلیسی تلفظ اسپانیایی را [ˈɡolixof] آوردهاست. در منابع بیشتر به صورت گلیوف و قلیوف دیدهام. دوستان راهنمایی کنند. Wikimostafa (بحث) ۲۴ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۴۹ (UTC)
- احتمالاً اصل و ریشه اش همان قلیوف باشد ولی تلفظ اسپانیایی که از ویکی انگلیسی آوردهاید به نظر گلیخاف یا گلیهاف میآید. -N
ightD ۲۵ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۵۹ (UTC)
- اصالتاً رومانیایی است پس بعید است که نام خانوادگیاش ربطی به قلی داشته باشد! همان گلیخف یا گولیخوف درست است. __Âriobarzan ۲۵ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۱۶ (UTC)
- با سپاس، به اسوالدو گلیخوف منتقل شد. Wikimostafa (بحث) ۲۷ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۵ (UTC)
- اصالتاً رومانیایی است پس بعید است که نام خانوادگیاش ربطی به قلی داشته باشد! همان گلیخف یا گولیخوف درست است. __Âriobarzan ۲۵ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۱۶ (UTC)
Forte de Nossa Senhora da Conceição de Ormuz
نام قلعه هرمز كه ساخت پرتغالي ها است . آيا اگر ترجمه كنم " قلعه بانوي پاكزاد ما " ، درست است ؟--Alborz Fallah (بحث) ۳۰ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۲۶ (UTC)
- درود. اگراین ترجمه بخواهد نام نوشتار شود موافق نیستم٬ ولی ترجمهٔ آن متن طولانی به دنبال الگو البته کاملاً بجاست. مفهوم ترجمهٔ پیشنهادی هنوز میتواند برای خوانندگانی که با ادبیات کاتولیک آشنا نباشند تا اندازهای مبهم باشد. پیشنهاد من: دژ یا «قلعهٔ مریم مقدس» است و٬ یا اینکه به دنبال آن ترجمه در یک پرانتز به نام ایشان اشاره گردد. --Mpj7 (بحث) ۳۱ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۰۴ (UTC)
- سلام و سپاس از توجه . نمي خواهد نام نوشتار شود . اتفاقا منظورم ترجمه آزاد و مفهومی نيست ، اصطلاحات ديني بدون اطلاع از محيط فرهنگي آن دين سخت است ( مثلا ثارالله خودمان سخت ترجمه پذير است ) ؛ اما با توجه به اينكه اسم خاص است و بايد بتوان آنرا با قلعه هاي ديگر پرتغالي در قشم كنگ ، تيس و گامبرون تفاوت گذاشت خواستم كه ترجمه شود .دشواري ترجمه اش در Conceição است كه مشابه Conception انگليسي است ، يعني لقاح . اگر ترجمه كنيم بانوي گشنيده و يا لقاح شده اصلا بدرد نمي خورد . ظاهرا در محيط بومي پرتغال اعتقاد داشته اند كه با لقاح حضرت مريم در رحم مادرش كل پليدي ها از ايشان جدا شده است . مثل عقيده مسلمانها ( مخصوصا شيعه ) در مورد عدم رجس اهل بيت در آیه تطهیر . --Alborz Fallah (بحث) ۳۱ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۰۰ (UTC)
- درود دوباره. واژهٔ Conception به معنی فهم٬ اندیشه٬ شعور٬ و مقصود هم هست که میتواند صفت این بانو باشد٬ ولی همانگونه که اشاره نمودید در این نامگذاری منظور همان لقاح در باور نوعی تثلیث است. برای دیگران از جمله مسلمانان تفسیر این واژه به معانی دیگر آن دلالت دارد. توضیح بیشتر اینکه: نام مریم یا مری به تنهایی برای اشاره به ایشان کمتر استفاده میشود؛ معمولاً یکی از القاب؛ که استفاده از آن٬ خود بازگو کنندهٔ باورِ مکتبی و فرقهای گوینده هم هست٬ بکار میرود٬ حالا یا هدفمند و٬ یا گاهی کنایهآمیز. حتی یکی از متداولترین لقبها؛ (Virgin Mary) که با باورهای اسلامی هم سازگار است هنگام نویسهگردانی در یک فضای غیر مذهبی در زبان فارسی میتواند "ترجمه بدرد نخوری" به دست دهد. این بیش از ۴۰ لقب هرکدام اشاره به روایتی که از یکی از انجیلها برداشت شده دارند و معروفترین نقاشان هم انگاشت هنری خود را در تجسم مفهوم آن ارائه کرده و بر شکوه و جلال آن افزودهاند. قلعههای دیگر که نام بردید نام جغرافیایی خود را دارند و نام مذهبی این قلعه را متمایز خواهد کرد. با پوزش از طولانیشدن توضیح --Mpj7 (بحث) ۳۱ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۰۴ (UTC)
- متشكرم . --Alborz Fallah (بحث) ۳۱ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۵۵ (UTC)
- درود دوباره. واژهٔ Conception به معنی فهم٬ اندیشه٬ شعور٬ و مقصود هم هست که میتواند صفت این بانو باشد٬ ولی همانگونه که اشاره نمودید در این نامگذاری منظور همان لقاح در باور نوعی تثلیث است. برای دیگران از جمله مسلمانان تفسیر این واژه به معانی دیگر آن دلالت دارد. توضیح بیشتر اینکه: نام مریم یا مری به تنهایی برای اشاره به ایشان کمتر استفاده میشود؛ معمولاً یکی از القاب؛ که استفاده از آن٬ خود بازگو کنندهٔ باورِ مکتبی و فرقهای گوینده هم هست٬ بکار میرود٬ حالا یا هدفمند و٬ یا گاهی کنایهآمیز. حتی یکی از متداولترین لقبها؛ (Virgin Mary) که با باورهای اسلامی هم سازگار است هنگام نویسهگردانی در یک فضای غیر مذهبی در زبان فارسی میتواند "ترجمه بدرد نخوری" به دست دهد. این بیش از ۴۰ لقب هرکدام اشاره به روایتی که از یکی از انجیلها برداشت شده دارند و معروفترین نقاشان هم انگاشت هنری خود را در تجسم مفهوم آن ارائه کرده و بر شکوه و جلال آن افزودهاند. قلعههای دیگر که نام بردید نام جغرافیایی خود را دارند و نام مذهبی این قلعه را متمایز خواهد کرد. با پوزش از طولانیشدن توضیح --Mpj7 (بحث) ۳۱ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۰۴ (UTC)
- سلام و سپاس از توجه . نمي خواهد نام نوشتار شود . اتفاقا منظورم ترجمه آزاد و مفهومی نيست ، اصطلاحات ديني بدون اطلاع از محيط فرهنگي آن دين سخت است ( مثلا ثارالله خودمان سخت ترجمه پذير است ) ؛ اما با توجه به اينكه اسم خاص است و بايد بتوان آنرا با قلعه هاي ديگر پرتغالي در قشم كنگ ، تيس و گامبرون تفاوت گذاشت خواستم كه ترجمه شود .دشواري ترجمه اش در Conceição است كه مشابه Conception انگليسي است ، يعني لقاح . اگر ترجمه كنيم بانوي گشنيده و يا لقاح شده اصلا بدرد نمي خورد . ظاهرا در محيط بومي پرتغال اعتقاد داشته اند كه با لقاح حضرت مريم در رحم مادرش كل پليدي ها از ايشان جدا شده است . مثل عقيده مسلمانها ( مخصوصا شيعه ) در مورد عدم رجس اهل بيت در آیه تطهیر . --Alborz Fallah (بحث) ۳۱ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۰۰ (UTC)
Fraga
دوستانی که اسپانیایی بلدند آیا تلفظ فرایا درست است؟ --- Rmashhadi ♪♫ ۳۱ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۰:۵۰ (UTC)
- @Rmashhadi: با درود، خیر، تلفظ صحیحاش در اسپانیولی «فِراگا» و در زبان گالیسی «فراخا» است. بهتر است نویسهگردانی بر پایهٔ اسپانیولی استاندارد باشد: «فراگا». با احترام--Tisfoon (بحث) ۳ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۱:۵۰ (UTC)
Mobile device
درخواست ترجمه:
- واژه: Mobile device
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: رایانه
- پیوند: http://en.wikipedia.org/wiki/Mobile device
- توضیحات: به فارسی چی میشه؟ --دوستدار ایران بزرگ ۲۸ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۰۱ (UTC)
- درود. پاسخ کوتاه: قابل حمل و جابهجائی.
- وسیله٬ دستگاه٬ یا جاهایی مانند تلفن زمینی٬کامپیوتر رومیزی٬ تلویزیون خانگی٬ کتابخانه٬ آشپزخانه٬ بیمارستان٬ که در اصل خود برای با خود حمل کردن و جابهجائی دایم ساخته نشدهاند را «تابت Fixed» مینامیم. درمقابل؛ نوع «قابل حمل» این وسایل به طور کلی نوع موبایل آنها هستند ولی در فارسی واژههای مختلفی هستند که این منظور را میرسانند. مثالها: گوشی یا تلفن موبایل یا جیبی٬ کامیوتر شارژی یا باتریدار (لپتاپ)٬ تلویزیون سیار٬ کتابخانه سیار٬ آشپزخانه سیار٬ و بیمارستان صحرایی. -- Mpj7 (بحث) ۳۱ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۳:۵۵ (UTC)
- ابزار سيار، در ترجمه اپراتورهاي ثابت و سيار ارتباطات هم استفاده شده است. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۷ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۰۱ (UTC)
با توجه به جدایی شریل کول از اشلی کول و تغییر نام صفحه در انگلیسی به Cheryl (entertainer) لطفا نام مناسب پیشنهاد دهید Behnam mancini (بحث) ۱۲ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۱۰ (UTC)
YourWord
درخواست ترجمه:
- واژه: YourWord
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: اقتصاد
- پیوند: http://en.wikipedia.org/wiki/Test
- مثال: This is a test
- توضیحات: توضیحات دیگر شما --5.114.77.34 ۱۴ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۵۷ (UTC)
PEROXIDE
درخواست ترجمه:
- واژه: PEROXIDE
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: اقتصاد
- پیوند: http://en.wikipedia.org/wiki/PEROXIDE
- مثال: This is a test
- توضیحات: توضیحات دیگر شما --5.114.77.34 ۱۴ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۵۹ (UTC)
Political correctness
درخواست ترجمه:
- واژه: Political correctness
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: زبانشناسی اجتماعی
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Political_correctness
- مثال:
- However, the 'politically correct' thought agendas of the neo–Darwinists of the 1990s are ideologically opposed to the idea of 'Lamarckian Feedback'
- political correctness actually began as an in-joke on the left: radical students on American campuses acting out an ironic replay of the Bad Old Days BS (Before the Sixties) when every revolutionary groupuscule had a party line about everything.
- توضیحات: معادلی که هم اکنون بر مقاله فارسی این مفهوم گذاشته شده نارسا و نادرست است (کاربر:ماني، کاربر:Wikimostafa). این معادل مفهوم را به درستی نمیرساند. تعریف این مفهوم این است: «language, policies, or measures that are intended to avoid offense or disadvantage to members of particular groups in society» ترجمه فارسی این نمیشود ملاحظات سیاسی. شما ممکن است به هزار و یک دلیل ملاحظات سیاسی داشته باشید ولی به آنها گفته نمیشود Political correctness. یک تعریف دقیق دارد لزوماً هم منحصر به عرصه سیاسی نمیشود. وقتی شما بیایید به این در فارسی بگویید ملاحظات سیاسی شنوندهٔ فارسی زبان که ملاحظات سیاسی به گوشش آشناست میآید این دو را برابر هم قرار میدهد که نادرست است چرا که این دو مفهوم معادل هم نیستند. ملاحظات سیاسی میشود چیزی مثل Political consideration. --1234 (بحث) ۷ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۰۷ (UTC)
- منابع چه میگویند؟ دانشنامه سیاسی آشوری و دیگر منابع. البته من ملاحظات سیاسی را پیشنهاد ندادم، «ملاحظهکاری» را -بدون بررسی منابع- پیشنهاد دادم. یکی از معانی ملاحظه «سنجیدن جوانب» است، پس ملاحظهکاری از سنجیدهروی (پیشنهاد شما) چندان دور نباید باشد. در عین حال من با پیشنهاد شما هم مخالفتی ندارم اگر تحقیق دست اول نشود. Wikimostafa (بحث) ۷ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۲۸ (UTC)
- سلام. آشوری ادب سیاسی گفتهاست. هزاره، (به طعنه) ظاهرالصلاحی سیاسی، طهارت سیاسی و تقوای سیاسی. mOsior (بحث) ۷ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۴۰ (UTC)
- نگفتم شما پیشنهاد دادید چون در بحث بودید ذکرتان کردم.
- همین ظاهر الصلاح به نظر من به مفهوم خیلی نزدیک است. در منابع سنجیده روی سیاسی آمده بود- من از خودم درنیاوردم -برای همین به آن منتقلش کرده بودم؛ ولی هر کدام اینها به نظرم از عنوان فعلی بهتر است. --1234 (بحث) ۷ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۰۶ (UTC)
- منابع چه میگویند؟ دانشنامه سیاسی آشوری و دیگر منابع. البته من ملاحظات سیاسی را پیشنهاد ندادم، «ملاحظهکاری» را -بدون بررسی منابع- پیشنهاد دادم. یکی از معانی ملاحظه «سنجیدن جوانب» است، پس ملاحظهکاری از سنجیدهروی (پیشنهاد شما) چندان دور نباید باشد. در عین حال من با پیشنهاد شما هم مخالفتی ندارم اگر تحقیق دست اول نشود. Wikimostafa (بحث) ۷ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۲۸ (UTC)
- نوشتارهای جدید غالباً معادل political correctness را «نزاکت سیاسی» سیاسی گرفتهاند. مثل این، این، این، یا این. -N
ightD ۸ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۵۵ (UTC)- به نظر بهترین گزینه است (گمانم نزاکت نمود سطحیتر و متظاهرانه تری از ادب باشد). Wikimostafa (بحث) ۸ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۰۴ (UTC)
- فرهنگ جامع لغات و اصطلاحات سیاسی (نشر نی) «مصلحتاندیشی سیاسی» آورده. Wikimostafa (بحث) ۱۵ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۰۸ (UTC)
Play It to the Bone
لطفا برای نام مقاله Play It to the Bone ترجمه مناسب پیشنهاد کنید . Behnam mancini (بحث) ۱۵ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۵۱ (UTC)
- تا مغز استخوان مبارزه کن. با تمام وجود مبارزه کن. Wikimostafa (بحث) ۱۵ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۱۱ (UTC)
- باتشکر به تا مغز استخوان مبارزه کن منتقل کردم Behnam mancini (بحث) ۱۶ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۴۹ (UTC)
Camptotheca acuminata
درخواست ترجمه:
- واژه: Camptotheca
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: گیاهشناسی
- پیوند: http://en.wikipedia.org/wiki/Camptotheca
- توضیحات: از دوستانی که به فرهنگنامههای گیاهشناسی دسترسی دارند، خواهشمندم معادل فارسی این درخت را پیدا کنند. اگر معادل فارسی برای این درخت در فرهنگنامهها یا کتابهای آکادمیک وجود ندارد، پیشنهادتان برای نویسهگردانی چیست؟ با سپاس Tisfoon (بحث) ۱۸ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۲:۴۲ (UTC)
Tin Cup
لطفا برای Tin Cup که جام کوچک ترجمه شده است، نام مناسب ارائه کنید Behnam mancini (بحث) ۷ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۲۰ (UTC)
- درود. «طرفدار» یا «هوادار» هم در برخی از کشورهای فرانسوی زبان هم ترجمه شده.-- Mpj7 (بحث) ۲۱ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۰:۴۰ (UTC)
Technical details
درخواست ترجمه:
- واژه: Technical details
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: رایانه
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Node.js
در اینجا «جزئیات فنی»، و در مواردی «توضیحات فنی» و «فوت و فن کار» گزینههای رایج هستند.--Mpj7 (بحث) ۲۰ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۳:۴۹ (UTC)
معادل فارسی
سلام لطفاً معادل فارسی en:Geo URI scheme رو بگید. WPLifter • گفتگو ۱۴ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۴۴ (UTC)
- @Wikimostafa: ، @Diako1971: و @Tisfoon: سلام. لطفاً جواب دهید. WPLifter • گفتگو ۲۰ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۵۵ (UTC)
- شمای یوآرآی جغرافیایی؟ Wikimostafa (بحث) ۲۱ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۱۵ (UTC)
- من با مصطفی موافقم. به نظر من هم "شمای یوآرآی جغرافیایی" معادل خوبیه. دیاکو « پیام » ۲۱ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۰۱ (UTC)
- من با «شما» چندان موافق نیستم، چرا که «تصویر» یا «عکس» را به ذهن متبادر میکند. scheme معانی دیگری همچون «الگو»، «آرایه» و «نمایه» هم دارد. با توجه به اینکه آرایهها یا الگوهای Geo URI به صورت
geo:37.786971,-122.399677
یاgeo:37.786971,-122.399677;crs=Moon-2011;u=35
نوشته میشود، من ترجیح میدهم Geo URI scheme را بنویسم: «الگوی یوآرآی جغرافیایی»، «آرایه یوآرآی جغرافیایی» یا «نمایه یوآرآی جغرافیایی». بهویژه مورد آخر یعنی «نمایه یوآرآی جغرافیایی». با احترام Tisfoon (بحث) ۲۱ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۱:۴۹ (UTC)- سلام ممنون از همگی. پس بالاخره کدومشون؟ اگر روی یک نام همسخن بشید اون رو بزارم. چون داشتم با اسم شمای مقاله رو ایجاد میکردم. WPLifter • گفتگو ۲۲ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۲۹ (UTC)
- من با "الگو" کاملا مخالفم چون معنای دیگری دارد. ولی با :آرایه" یا "نمایه" مشکلی ندارم. و بین "آرایه" یا "نمایه"، "نمایه" را بیشتر می پسندم چون بهتر مفهوم "شما" را به ذهن متبادر می کند. دیاکو « پیام » ۲۲ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۰۳ (UTC)
- پس از نمایه یوآرآی جغرافیایی استفاده کردم. WPLifter • گفتگو ۲۲ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۲۳ (UTC)
- من با "الگو" کاملا مخالفم چون معنای دیگری دارد. ولی با :آرایه" یا "نمایه" مشکلی ندارم. و بین "آرایه" یا "نمایه"، "نمایه" را بیشتر می پسندم چون بهتر مفهوم "شما" را به ذهن متبادر می کند. دیاکو « پیام » ۲۲ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۰۳ (UTC)
- سلام ممنون از همگی. پس بالاخره کدومشون؟ اگر روی یک نام همسخن بشید اون رو بزارم. چون داشتم با اسم شمای مقاله رو ایجاد میکردم. WPLifter • گفتگو ۲۲ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۲۹ (UTC)
- من با «شما» چندان موافق نیستم، چرا که «تصویر» یا «عکس» را به ذهن متبادر میکند. scheme معانی دیگری همچون «الگو»، «آرایه» و «نمایه» هم دارد. با توجه به اینکه آرایهها یا الگوهای Geo URI به صورت
The Company Men
لطفا برای The Company Men معادل فارسی مناسب پیشنهاد دهید باتشکر Behnam mancini (بحث) ۱۹ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۱۴ (UTC)
- سلام چون فیلم درباره مردانی هست که کارشون رو در کارخانه از دست دادن فکر میکنم اسم مردان کارخانه مناسب باشه. WPLifter • گفتگو ۲۲ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۳۶ (UTC)
Remembrance poppy
برای این عنوان ترجمه نماد شقایق مناسب تر است یا نماد خشخاش؟ Behnam mancini (بحث) ۱۲ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۱۰ (UTC)
- همان نماد شقایق مناسب است. --Mpj7 (بحث) ۲۱ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۰:۲۱ (UTC)
- متشکرم Behnam mancini (بحث) ۲۵ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۰۵ (UTC)
Signaling
درخواست ترجمه:
- واژه: Signaling
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: زیستشناسی ملکولی
- مثال: cell signaling
- توضیحات: از این واژه، در رشتههای بیولوژی و پزشکی و شاخههای مرتبط، به همین صورتِ «سیگنالینگ» استفاده میشود که برای ذهنِ شنونده/مخاطب حرفهای رسا و آشناست. اما فکر کردم با همفکری شما، یک معادل فارسی هم برایش انتخاب کنم، تا بتوانم عنوانِ برخی مقالات موجود را تصحیح کرده و همچنین از آن، در ساختِ مقالات جدید هم استفاده کنم؛ بهنحوی که برای خوانندگان غیرحرفهای هم مفهوم باشد. در برخی کتابها یا مقالات پزشکی از معادلهایی نظیر «پیامدهی» و «علامتدهی» هم استفاده شدهاست. توجه بفرمائید که مخصوصاً از واژهٔ «پیامرسانی» استفاده نکردم، چرا که معادل دیگری در بیولوژی برای آن وجود دارد و معادل signaling نیست. در ضمن بهعنوان نمونه، در حالِ حاضر مقالهٔ «en:Cell_signaling» در فارسی بصورت نشانهگذاری یاخته ترجمه شده که اشتباه است و سیگنالینگ ربطی به نشانهگذاری (علامتگذاری) ندارد. با احترام Tisfoon (بحث) ۲۳ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۵۲ (UTC)
- درود. واژهٔ سیگنال خود کاملاً در فارسی جا افتاده و کاش میشد در مقام یک وامواژه از آن سیگنالیدن و سیگنالش ساخت. همانگونه که میفرمایید «سیگنالینگ» تنها برای مخاطب حرفهای، و البته برای آشنایان به زبان انگلیسی رسا و آشناست. به نظر من امروز شاید بتوان از «تبادل سیگنالی»، «تبادل سیگنالی یاختهای»، و «ارتباط سیگنالی یاختهای» در این مورد استفادهکرد. -- Mpj7 (بحث) ۲۷ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۲۹ (UTC)
- ضمناً: در مورد «en:Cell_signaling»؛ در یک بررسی کوتاه متوجه شدم «رده:پیامهای یاختهای» معادل انگلیسی ندارد، (شاید بهتر است پس از توجه به زیرردههایش، برداشته شود). همین نام یا «سیگنال/پیامهای بین یاختهای» بجای نام اشتباه نشانهگذاری یاخته را پیشنهاد میکنم.-- Mpj7 (بحث) ۲۷ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۳:۲۰ (UTC)
Frost
درخواست ترجمه:
- واژه: Frost
- زبان: انگلیسی
- پیوند: w:Frost
- توضیحات: هماکنون به یخبندان متصل است، که درست نیست. Frost رطوبت گازیشکل است، که یکراست تبدیل به یخ میشود. مانند ظرفی خارجشده از فریزر در تابستان، که لایهای یخزده بر سطح آن شکل میگیرد. با Rime متفاوت است. در w:Soft rime و w:Hard rime که یخپوشه مات ترجمه شدهاست (همچنین یخپوشه شفاف به w:Glaze (ice) متصل است.)، قطره به یخ تبدیل میشود. مثلاً شبنم یخبسته هم نباید درست باشد؛ چون آب در فرایند یخبستن مایع نبودهاست، و گاز چگالش شدهاست. --رتور (بحث) ۲۶ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۴۳ (UTC)
- مقالهای هم با نام بشمه برای Frost ساخته شدهاست. برای «سرماریزه» هم در فرهنگ معین دانههای تگرگ ریز نوشته شدهاست. رتور (بحث) ۲۶ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۰۶ (UTC)
- اگر مخالفتی نیست، بهتر است یخبندان به w:Frost (temperature) وصل شود. رتور (بحث) ۲۶ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۴۰ (UTC)
- درود و با سپاس از توجه شما، با وصل به w:Frost (temperature) موافقم. البته جای ترجمهٔ کاملتری هم از Frost در ویکیفا برای وصل به مقاله Frost هنوز خالی است. -- Mpj7 (بحث) ۲۷ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۵۴ (UTC)
Political quietism in Islam
درخواست ترجمه:
- واژه: Political quietism in Islam
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: دینی-سیاسی
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Political_quietism_in_Islam
- توضیحات: --MohamadReza(بحث) ۲۷ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۱۶ (UTC)
- انزواطلبی سیاسی در اسلام -N
ightD ۲۷ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۱۸ (UTC) - من "سیاستگریزی در اسلام" را پیشنهاد می دهم. دیاکو « پیام » ۲۷ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۲:۰۳ (UTC)
- سیاستپرهیزی در اسلام.آرش ツ ۱۰ آذر ۱۳۹۶/ ۱ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۲۰ (UTC)
Hangover
درخواست ترجمه:
- کلمه: Hangover
- زبان:انگلیسی
- حوزه تخصصی: پزشکی
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Hangover
- مثال: سری فیلمهای en:The Hangover " هنگ اور " که به غلط خماری (فیلم) برگردان شدهاست
- توضیح: در سوءمصرف مواد (اعتیاد) چند اصطلاح وجود دارد که مفهومهای کاملاً متفاوتی را میرسانند و یکی هم نیستند. هنگ اور (Hangover)
در اصل به معنی "سردرد و به هم خوردگی مزاج در فردای شب مشروبخواری" است که سعدی هم در بیت شب شراب نیارزد به بامداد خمار به آن اشاره کرده، اما ترجمه آن بصورت خماری اصلاً معادل خوبی نیست. خماری معادل withdrawal است. مکانیسم هنگ اور و withdrawal در اصل ضد هم است. در withdrawal، فردی که وابستگی به الکل یا تریاک یا امثالهم دارد، بعلت قطع مصرف، علائم سندرم محرومیت را نشان میدهد که نتیجه نبود آن ماده است، در صورتی که در Hangover، جمع شدن متابولیتهای سمی (مشتقات شیمیایی که از ماده اولی ایجاد شدهاند) - مثل استالدهید - باعث اثرات ناخوشایند هستند. Alborz Fallah (بحث) ۱ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۱۰ (UTC)
@Alborz Fallah: درود. نظرتان درباب «خمار مستی» چیست؟ دستِکم نزد من، این ترکیب معنای خمار اعتیاد را یادآوری نمیکند. --آرش ツ ۱۰ آذر ۱۳۹۶/ ۱ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۲۲ (UTC)
- @آرش: . اول سپاس از توجه شما. دوم اینکه خماری الکل را در آن صورت چه کنیم که با این اشتباه نشود؟ --Alborz Fallah (بحث) ۱ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۳۳ (UTC)
@Alborz Fallah: ارادتمندم البرزجان. نخستی را «خماری مستی» بنامیم و دومی را «خماری الکل» (یا «خماری ترک الکل»). البته این را بیفزایم که مآلاً در مقابل نظر متخصصانهٔ شما تسلیم ام. :-)--آرش ツ ۱۰ آذر ۱۳۹۶/ ۱ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۳۷ (UTC)
- اي عزيز اگر نظر تخصصي داشتم كه اصلا سوال نمي كردم ! البته چونكه عنوان فيلم لازم نيست كه دقيق معادل باشد و فيلمها هم كمدي هستند من نوعي چيزي در مايه " سردرد خرخوري " يا همان بامداد خمار را كه با ادبانه تر است بيشتر مي پسنديدم . اما براي اصطلاح معادل ندارم . در ضمن دنبال معادل براي withdrawal هم باشيد . در متون پزشكي كه به فارسي برگردانده اند ، اصلا "خماري " را استفاده نمي كنند شايد چونكه آنرا اصطلاح عاميانه مي دانند و غير پزشكي . بلكه براي withdrawal قطع مصرف استفاده مي كنند . مثلا سندرم قطع مصرف و نه سندرم خماري . --Alborz Fallah (بحث) ۱ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۵۴ (UTC)
Mateusz Morawiecki
تلفظ نام این سیاستمدار لهستانی چی میشه؟ --دوستدار ایران بزرگ ۹ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۱۳ (UTC)
- @Doostdar: با درود، «ماتئوش موراویهتسکی» (از زبان یک لهستانی بشنوید.) با احترام. --Tisfoon (بحث) ۱۲ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۲۰ (UTC)
ممنون. مقاله ایجاد شد. --دوستدار ایران بزرگ ۱۲ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۲۶ (UTC)
Herb
درخواست ترجمه:
- واژه: Herb
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: گیاهشناسی
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Herb
- توضیحات: برای ردهای با همین نام (Category:Herbs)؛ در وپفا رده:داروهای گیاهی برگزیده شدهاست. --KOLI (بحث) ۹ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۵۵ (UTC)
- امید عزیز، فکر کنم برای آنکه همهٔ مفاهیم آنرا (گیاه دارویی/ گیاه ادویهای/ گیاه چاشنی/ گیاه معطر) تاحدودی پوشش بدهد، واژهٔ «سبزی» از بقیه مناسبتر و جامعتر باشد. «اسپَـرَم» هم هست، اما معمولاً برای «گیاه معطر» بکار میرود و سایر معانی Herb را شامل نمیشود. Tisfoon (بحث) ۱۲ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۱۷ (UTC)
با توجه به اینکه در فارسی بمبئی مصطلح تر است آیا بهتر نیست عنوان در فارسی بمبئی باشد؟ Behnam mancini (بحث) ۲۵ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۰۸ (UTC)
Wikimostafa (بحث) ۲۷ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۳۷ (UTC)
- متشکرم Behnam mancini (بحث) ۱۳ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۱۵ (UTC)
فارسی نویسی
سلام
- آیا en:Warez، ورز با آوانگاری /ˈwɛərz/ "وِرز" خوانده میشود یا "وارز"؟
- معادل فارسی Release groups و Courier groups در en:Warez group، گروه ورز آیا به ترتیب "گروههای ناشر" و "گروههای پیک" هست؟
- معادل فارسی en:Topsite (warez) چه میشود؟
- سلام.
- "ورز" درست است.
- مورد دوم مواردی که گفتید درست است.
- مورد سوم هم می شود "تاپسایت". دیاکو « پیام » ۱۳ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۳۳ (UTC)
- سلام ممنون. تازه الان دیدم که یادم رفته بود امضا کنم! WPLifter • گفتگو ۱۳ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۱۲ (UTC)
شیشه رنگی
با سلام. مقاله ای با عنوان شیشه رنگی در ویکی موجود است که به بررسی تکنیک stained glass میپردازد. در حالی که تکنیک استیندگلس با استفاده از شیشههای رنگی به وجود میآید. یعنی شیشههای رنگی جزئی از این تکنیک هستند؛ بنابراین بهتر است از عنوان «استیندگلس» یا «شیشه نقشینه» استفاده شود تا مطالب را شامل شود. --Pirlook (بحث) ۱۸ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۱۷ (UTC)
- سلام. آنطور که من شنیدهام، یکی از تکنیکهای اجرا شده روی شیشه، که ویترا (یا ویترای) نام دارد، نامی است که در ایران مشهورتر است. ظاهراً در فرانسوی (به فرانسوی: Vitrail) یعنی این و Vitrerie را داریم که کلمه مصطلح در فارسی شبیه آنها است. از طرف دیگر شیشه ارسی هم بصورت غیر دقیق معادل همان شیشه رنگی است، اما نمیدانم که بکار بردن آن برای استیندگلس درست هست یا نیست. --Alborz Fallah (بحث) ۱۹ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۵۳ (UTC)
واژگان باستان شناسی
سلام. دارم مقالات دوران دیرینهسنگی ایران را کار می کنم نظیر فرهنگ برادوستی. واژگانی هست بخصوص در مورد ابزارها که معادل فارسی برایش ندارم یا نمی دانم اصطلاح زبان عمومی مناسب است یا خیر. en:Burin (lithic flake)، en:Blade (archaeology)، en:Microlith ، en:Flake tool، en:Scraper (archaeology) ، en: و bladelet و graver .--سید (بحث) ۲۶ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۱۸ (UTC)
- در این مقاله معادل هایی به کار رفته است اما من نفهمیدم هر یک معادل چیست نظیر اسکنه، رنده، تیغه، ریزتیغه، خراشنده و تیغه دندانه دار --سید (بحث) ۲۷ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۳۸ (UTC)
- این[۱] را هم یافتم. آیا می توانید بگویید چه واژه ای معادل با چه واژه ای به کار رفته است؟--سید (بحث) ۲۷ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۵۴ (UTC)
- این طور معادل یابی کردم: blade:تیغه، bladelet: ریزتیغه، burin: اسکنه، microlith: ریزتراشه، scraper: خراشنده، graver: رنده. flake؟ --سید (بحث) ۲۸ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۳۴ (UTC)
- لابد درسته 😶 --دوستدار ایران بزرگ ۲۸ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۴۸ (UTC)
The Mothman Prophecies
لطفا برای The Mothman Prophecies که در حال حاضر رسالت ماتم (فیلم) ترجمه شده در صورت صحیح نبودن، عنوان مناسب تر برای آن پیشنهاد دهید Behnam mancini (بحث) ۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۲۴ (UTC)
- درود. اگر بخواهیم نام را ترجمه نکنیم لازم است «رسالت ماتمن» باشد. در ویکیفا در مورد اسپیدرمن مرد عنکبوتی به کار رفته٬ مات به معنی حشره بید است . برای هماهنگی با آن به نظر من «رسالت مرد حشرهای» گزینه مناسبی است. -- Mpj7 (بحث) ۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۲۳ (UTC)
- رسالت معادل مناسبی برای Prophecies نیست. بلکه بهتر است به «پیشگوییها» ترجمه شود. --سید (بحث) ۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۵۸ (UTC)
- ظاهرا «مرد شاپرکی» رواج دارد. بهتر از مرد حشرهای است به همان دلیل که Insectman با Mothman تفاوت دارد. بعضی منابع به جای پیشگوییها از پیشگویی (مفرد) استفاده کردهاند، اما عنوان اصلی جمع است. به نظرم «پیشگوییهای مرد شاپرکی» مناسبترین است. اینها را هم ببینید: ۱، ۲ و ۳. آیدین (بحث) ۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۳۹ (UTC)
- رسالت معادل مناسبی برای Prophecies نیست. بلکه بهتر است به «پیشگوییها» ترجمه شود. --سید (بحث) ۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۵۸ (UTC)
- با درود بر همهٔ عزیزان. به نظر من با توجه به نقش واژگان در این عنوان و همچنین با در نظر گرفتن محتوای فیلم بهترین عنوان برای این فیلم "وحی مرد شبپرهای" است. در عبارت The Mothman Prophecies عمل Prophecies یعنی "وحی" از سوی The Mothman یعنی "مرد شبپرهای" به شخصیتهای داستان فیلم انجام میشود. در اینجا Mothman برای Prophecies نقش صفت را بازی میکند. دیاکو « پیام » ۷ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۴۰ (UTC)
- درود. با توجه به توصیهٔ جناب وکیلیان و نیز پیوندهایی که جناب آیدین افزودهاند بر اساس "رواج گسترده" «پیشگوییهای مرد شاپرکی» یکی از گزینههاست؛ هرچند "نقش و مفهوم واژگان" که جناب دیاکو به آن اشاره دارند تا اندازهای در اینجا٬ و به شکل جدیتری در ترجمهٔ ادبیات گستردهای که در این باره وجود دارد در آینده مشکل ساز است. شاپرک حشرهای نیست که که تنها در شب ظاهر شود٬ مثلا برای مقاله «en:The Mothman» "مرد شبپرهای" که اشاره به همین ماجراست مناسبترین گزینه است. در مورد The Mothman Prophecies به نظر من جستجو برای یافتن و توافق روی مناسبترین واژه برای Prophecie هنوز کمی کار دارد.-- Mpj7 (بحث) ۷ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۵۵ (UTC)
- از دیروز فکر میکنم که این نام از کجا اینطور در ذهنم مانده بود. اگر اشتباه نکنم زمانی سینما فرهنگ با نام «پیشگوییهای مرد شاپرکی» فیلم را نمایش داد که قاعدتا به رواج نام کمک کرده.
- یک موضوع دیگر در حاشیه همین بحث: من البته اطلاعاتم در حشرهشناسی نزدیک به صفر است. اما دیدم که Moth به بید (حشره) میانویکی دارد و شاپرک هم ابهامزدایی است که پیوند اولش همین بید (حشره) است. اگر اینها درست است که هیچ اما اگر اشتباه است لطفا اصلاح کنید. آیدین (بحث) ۷ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۵۳ (UTC)
- درود. با توجه به توصیهٔ جناب وکیلیان و نیز پیوندهایی که جناب آیدین افزودهاند بر اساس "رواج گسترده" «پیشگوییهای مرد شاپرکی» یکی از گزینههاست؛ هرچند "نقش و مفهوم واژگان" که جناب دیاکو به آن اشاره دارند تا اندازهای در اینجا٬ و به شکل جدیتری در ترجمهٔ ادبیات گستردهای که در این باره وجود دارد در آینده مشکل ساز است. شاپرک حشرهای نیست که که تنها در شب ظاهر شود٬ مثلا برای مقاله «en:The Mothman» "مرد شبپرهای" که اشاره به همین ماجراست مناسبترین گزینه است. در مورد The Mothman Prophecies به نظر من جستجو برای یافتن و توافق روی مناسبترین واژه برای Prophecie هنوز کمی کار دارد.-- Mpj7 (بحث) ۷ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۵۵ (UTC)
- باتشکر از نظر دوستان به پیشگوییهای مرد شاپرکی (فیلم) منتقل کردم Behnam mancini (بحث) ۸ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۵۵ (UTC)
Lock, Stock and Two Smoking Barrels
ترجمهٔ تحتاللفظیِ فعلیِ این فیلم یعنی «قفل، انبار و دو بشکه باروت» بهکلی نادرست و نامربوط است. یکی دوتا وبلاگ و سایت فارسی هم آنرا به صورت «ضامن، قنداق و دو لوله تفنگ تازه شلیکشده» ترجمه کردهاند که باز هم صحیح نیست. مطابقِ مطالب en:Lock,_stock,_and_barrel، این عبارت، نوعی «تکرار متشابهات» (merism) است به معنایِ «all» ،«total» و «everything». معادلهایی که به ذهن میرسند «تمام و کمال»، «از سیر تا پیاز»، «سر تا پا»، «یکجا»، «همه چیز»، «دارو ندار»، «همگی»، «کامل» و امثالهم هستند. فکر کردم با همفکری و اجماع دوستان، یک عنوان مناسب برای این فیلم مشهورِ گای ریچی پیدا کنیم. با احترام Tisfoon (بحث) ۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۵۱ (UTC)
- بهتره به وبلاگها اعتماد کنیم. «از شیر مرغ تا جون آدمیزاد» هم معادل مناسبی هست. --دوستدار ایران بزرگ ۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۱۷ (UTC)
- درود. این گفته در جای خود٬ در مفهوم جای یک پاراگراف را به خوبی پر میکند: در یک عملیات٬ رساندن چند بشکه پر از مواد آتشزا یا منفجره به بالای تپه یا کوه مشرف به دشمن کار سادهای نیست. فرضاً این کار نه تنها با موفقیت انجام شده بلکه فتیلهها را هم روشن کردهاند که مشغول دود کردن هستند. نکته در این مرحله حساس برداشتن قفلی است که بشکهها را در سراشیبی نگاهداشته و این دیگر اختیاری نیست٬ بشکهها باید راه بیفتند٬ اگر دیر بجنبند پس از آنهمه کار سخت و پر خطر٬ قربانی انفجار خودشان هستند نه دشمن. با توجه به این مفهوم میتوان پیگیری کرد. من فیلم را ندیدهام ولی در این لحظه تنها دو نام فارسی کمی نزدیک که به نظرم میرسد؛ «بجنب منتظر چی هستی» یا «این گوی و اینهم میدان» که شاید بهتر از نام کنونی باشد. در فرانسوی و آلمانی هم هر یک از مثال نزدیکی در زبان خود استفاده کردهاند.-- Mpj7 (بحث) ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۳۶ (UTC)
Strap
لطفا برای Strap که بند ترجمه شدهاست، معادل صحیح ارائه دهیدBehnam mancini (بحث) ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۰۰ (UTC)
- مگر "بند" یا "تسمه" مشکلی دارد؟ دیاکو « پیام » ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۰۵ (UTC)
- @Diako1971: میخواستم از درستی این نام مطمئن شوم، همچنین برای Webbing که روبان نواری ترجمه شده هم همین سوال را دارم که ترجمه صحیح است یا خیر؟ Behnam mancini (بحث) ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۳۹ (UTC)
- عنوان "روبان نواری" غلط است. چون اصولا "روبان" به شکل نوار است. فکر میکنم "روبان پارچهای" یا "روبان تسمهای" عنوان خوبی باشد. دیاکو « پیام » ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۰۴ (UTC)
- @Diako1971: میخواستم از درستی این نام مطمئن شوم، همچنین برای Webbing که روبان نواری ترجمه شده هم همین سوال را دارم که ترجمه صحیح است یا خیر؟ Behnam mancini (بحث) ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۳۹ (UTC)
- باتشکر از شما به روبان تسمهای منتقل کردم Behnam mancini (بحث) ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۱۴ (UTC)
- بند ، باند ، بست ، تسمه ، مهار ، آويز ، نوار ، روبان و باندرول و شايد هم قطار ؛ بسته به كاركرد در فارسي ترجمه مي شوند و واژه اي مثل بند كه خيلي قديمي است ( بنديگ به معني اسير در كتيبه هاي باستاني ما هست ) ممكن است كاربرد گسترده داشته باشد و جاي واژه هاي ديگر را هم بگيرد . watch strap به عنوان مثال در انگليسي از watch band شايعتر است ، اما در فارسي ما حتما بند ساعت مي گوييم و تسمه ساعت بكار نمي بريم . شايد اينطور باشد كه به شكل موسع اگر كاركرد بستن داشته باشد ، همان بند را بكار مي بريم ؛ اگر رابط منتقل كننده چرخش باشد تسمه و .... سليقه من در مورد Webbing چونكه ظاهرا همان طناب پهن است چيزي مثل طناب تسمه اي يا طناب پهن يا طناب روباني ؛ در اين مايه ها است .--Alborz Fallah (بحث) ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۵۳ (UTC)
Nuke
سلام معادل فارسی en:Nuke (warez) چی میشه؟ "نیوک" میشه؟ یا "مخرب" یا چیز دیگهای؟ WPLifter • گفتگو ۱۳ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۲۵ (UTC)
- لطفاً یک نفر جواب بده. WPLifter • گفتگو ۱۷ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۲۹ (UTC)
- محتوای نامناسب. --دوستدار ایران بزرگ ۱۸ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۳۴ (UTC)
- سلام محتوای نامناسب معادل Inappropriate content هست. مثل همین Nuke آیا نمیشه یک واژه یکتا و مناسب با اقدامات هک و نقض حق تکثیر که دارای فایلهای خراب و محتوای نامناسب هست گذاشت؟ WPLifter • گفتگو ۱۹ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۱۶ (UTC)
- از «محتوای خرابکارانه» میتونید استفاده کنید. --دوستدار ایران بزرگ ۱۹ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۲۱ (UTC)
- سلام محتوای نامناسب معادل Inappropriate content هست. مثل همین Nuke آیا نمیشه یک واژه یکتا و مناسب با اقدامات هک و نقض حق تکثیر که دارای فایلهای خراب و محتوای نامناسب هست گذاشت؟ WPLifter • گفتگو ۱۹ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۱۶ (UTC)
درود. با "نیوک" موافق نیستم. برای یک اصطلاحِ جاافتاده در یک زبان همیشه نمیتوان "یک واژهٔ یکتا و مناسب" در زبانی دیگر برایش یافت. سالها صفت رادیواکتیو برای هشدار در تماس یا نزدیک شدن به چیزی کسی یا رابطه و گفتگویی بکار رفته، از طرفی مفهوم (حمله اتمی to nuke somewhere) هم به اندازهٔ کافی به گوشها آشنا بوده که نیوکِ سادهتر بتواند جانشین رادیواکتیو شود و همان معنی را برساند. در غیاب آن سابقهٔ ذهنی در فارسی نیوک مفهومی ندارد. اگر هنوز به دنبال یک واژهٔ یکتا هستید همان "مخرب" یا "آلوده" برای مواردی بد نیست. در ویکیفا برچسب «مشکوک به خرابکاری» را داریم که آن واژهٔ یکتا و مناسب میتواند جای خرابکاری بیاید . --Mpj7 (بحث) ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۲۳ (UTC)
The Double
لطفا برای The Double که دوبل (فیلم ۲۰۱۱) ترجمه شده است، ترجمه مناسب تر پیشنهاد دهید Behnam mancini (بحث) ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۳ (UTC)
- @Behnam mancini: تصور میکنم با توجه به ادبیات رایج انگلیسی و نیز مضمون فیلم، عنوان "بدل" مناسب باشد؛ با تشکر --Alitehrani68 (بحث) ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۵۳ (UTC)
- به نظر من هم "بدل" گزینه خوبی است. --Mpj7 (بحث) ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۳۲ (UTC)
- باتشکر از دوستان گرامی به بدل (فیلم ۲۰۱۱) منتقل کردم Behnam mancini (بحث) ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۴۹ (UTC)
نامهای پرتغالی
آیا این نامگذاریها برای پادشاهان پرتغال صحیحاند؟ نامهای فعلی مقالات یکنواخت نیستند و نیاز به رسیدگی دارند.
- Afonso - آفونسو
- Sancho - سانچو (صحیح: سَـنشو)
- Dinis - دینیس (صحیح: جینیس)
- Beatriz - بئاتریز (صحیح: بئاتریس)
- João - ژواو (صحیح: ژوآوْ / ژوآئو)
- Sebastião - سباستیائو (صحیح: سباسچیائو)
- Henrique - هنریکه (صحیح: اِنهیک/اِنهیکی)
- Filipe - فیلیپه (صحیح: فیلیپی)
- José - ژوزه
- Miguel - میگوئل (صحیح: میـگِل)
- Luís - لوییس (صحیح: لوئیس/لوئیش)
- Carlos - کارلوس
آیدین (بحث) ۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۰۳ (UTC)
- آیدین گرامی، تلفظ صحیح نامها را در مقابلشان نوشتم. (سه مورد صحیح بود) منتها توجه داشته باشید، لهجههای برزیلی و پرتقالی تفاوتهایی با هم دارند و هنگام ساخت مقالات باید توجه داشت که فرد، زادهٔ کدام کشور است. برخی نامها حتی از استانی به استان دیگر ممکن است تلفظ متفاوتی داشته باشد. مثلاً نام João به چندین گونه مختلف (بر حسب کشور و منطقه) تلفظ میشود که دو گونهٔ رایجتر آنرا در بالا نوشتم. با احترام Tisfoon (بحث) ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۰۲ (UTC)
Regional Municipality
درود می شه بگید برابر فارسی Regional Municipality چیست برای نام مقالهٔ Regional Municipality of Peel میخواهم من منطقهٔ شهری گذاشته بودم اما دیدم urban area به معنی منطقه شهری است گفتم از دوستان بپرسم--- Rmashhadi ♪♫ ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۲۷ (UTC)
- درود. آن طور که در ویکی انگلیسی تعریف کرده برابر است با county و در نتیجه تقریبا "شهرستان" معنی میدهد. دیاکو « پیام » ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۵۶ (UTC)
Ertuğrul Sağlam
تلفظ نام Ertuğrul Sağlam در سایت forvo.com و همینطور این ویدئو به زبان ترکی (ثانیه ۳۰) به صورت واضح ارتورو سالام شنیده میشود و حرف ğ تلفظ نمیشود اما بعضی از کاربران اصرار دارند که باید حرف ğ به صورت غ تلفظ شود به همین دلیل از کاربران درخواست دارم نظر خودشان را پس از شنیدن تلفظ این نام در لینکهای قرار داده شده اعلام کنند. --Kasir بحث ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۳۶ (UTC)
- یوموشاک گ غ نوشته شود. مقالهاش را چند سال پیش نوشتهام. تلفظش خفیف است ولی اینطور نیست که بیاثر باشد. 4nn1l2 (بحث) ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۳۰ (UTC)
- جناب فور درست میگوید. ما این صدا را در فارسی نداریم اما در فارسینویسیِ واژگان ترکی و آذری، برایش از غ استفاده میکنیم. بدون غ نوشتن، برای خوانندهٔ آشنا با نگارش فارسیِ کلمات ترکی و آذری، اشتباه به نظر خواهد رسید. — حجت/بحث ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۱:۵۸ (UTC)
- باید برویم یک فرد ترکیهای پیدا کنیم از وی بپرسیم غ تلفظ میشود یا نه، قبلا دو مهندس از کشور ترکیه میشناختم نمیدانم الان در ایران هستند یا نه. --Kasir بحث ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۳۱ (UTC)
Greater Toronto Area
نام Greater Toronto Area را چه میگذارید من منطقه تورنتوی بزرگ گذاشتم غلط است؟ --- Rmashhadi ♪♫ ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۱۸ (UTC)
- @Rmashhadi: با درود، غلظ نیست، اما شاید «کلانشهر تورنتو» معادل بهتری باشد. به تعریف این واژه در کلانشهر توجه بفرمائید: یک شهر مرکزی+تعدادی شهر اقماری. GTA هم از یک شهر مرکزی (تورنتو) و تعدادی شهر اقماری چسبیده به آن (میسیساگا، مارکام، برمپتون، ریچموند هیل، نورث یورک، وان و غیره) تشکیل شدهاست. Tisfoon (بحث) ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۳۱ (UTC)
- حق با شما است لطف کردید--- Rmashhadi ♪♫ ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۱:۴۹ (UTC)
- کلانشهر درست است. این یکی از مواردی است که به یک metropolitan area (منطقهٔ کلانشهری) اسم خاصی دادهاند؛ نواحی مشابه برای شهرهای دیگر معمولاً اسم خاص ندارند و با اسامی نظیر en:New York metropolitan area یا en:Pittsburgh metropolitan area شناخته میشوند — حجت/بحث ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۱:۵۶ (UTC)
- ممنون از هر دو بزرگوار ممکن است نام های Regional municipality و Single-tier municipalities و Separated municipalities را هم بی زحمت بگویید تا در جدول مقاله ترجمه کنم؟ جناب دیاکو برای مورد اول شهرستان را گفتند اما دو مورد دیگر مانده--- Rmashhadi ♪♫ ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۱۴ (UTC)
- regional municipality اصطلاح کاناداییهاست برای چیزی که آمریکاییها county مینامند و ترجمهاش میشود شهرستان. دوتای دیگر را باید از خودمان بسازیم. پیشنهاد من (بعد از خواندن تعریفشان در ویکیپدیای انگلیسی) به ترتیب «شهرستان تکطبقه» و «شهرستان مجزا» است. برای درک مفهوم طبقه باید en:List of Ontario separated municipalities را ترجمه کنیم؛ اکثر شهرستانهای کانادا شامل دو طبقه (از نظر ساختار دولتی و داشتن شورای شهر/محله مستقل و ...) هستند که طبقهٔ اول شامل کل شهرستان است و طبقه دوم شامل زیربخشهایش (مثل محلههایش). یک سری استثنا هستند و فقط یک طبقه دارند. — حجت/بحث ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۳۹ (UTC)
- ممنون حتما مقاله شان را می سازم --- Rmashhadi ♪♫ ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۱۵ (UTC)
- ممنون از هر دو بزرگوار ممکن است نام های Regional municipality و Single-tier municipalities و Separated municipalities را هم بی زحمت بگویید تا در جدول مقاله ترجمه کنم؟ جناب دیاکو برای مورد اول شهرستان را گفتند اما دو مورد دیگر مانده--- Rmashhadi ♪♫ ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۱۴ (UTC)
mephobia
درخواست ترجمه:
- واژه: mephobia
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: روانشناسی
- پیوند: http://en.wikipedia.org/wiki/Test
- مثال: This is a test
- توضیحات: توضیحات دیگر شما --5.209.4.11 ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۲۱ (UTC)
- درود. در فهرست هراسها چنین هراسی وجود ندارد. در ویکی انگلیسی مقالهای بنام (mephobia) که منظور از آن بیماری ذهنیِ هراس از بیماری خستگی مزمن؛ «en:myalgic encephalomyelitisen» یا (ME) بوده، به عنوان مندرآوردی بودن قبلاً حذف شده است. -- Mpj7 (بحث) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۰۵ (UTC)
- درود.Mpj7 گرامی ،گویا پاسختان را در جای اشتباه نوشتهاید.Nargess.n (بحث) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۲۴ (UTC)
- درود Nargess.n گرامی، نه فکر نمیکنم؛ پرسش آی پی محترم، و توضیح الگوییِ آن، که پرسشی در آن طرح نشده با هم مربوط هستند و ویرایشکنندهٔ هر دو هم یکی است. --Mpj7 (بحث) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۵۶ (UTC)
- درود.Mpj7 گرامی ،گویا پاسختان را در جای اشتباه نوشتهاید.Nargess.n (بحث) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۲۴ (UTC)
معادل
درود.لطفاً بفرمایید معادل فارسی نام این نقاش ایتالیایی چیست؟سپاس فراوان.Nargess.n (بحث) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۲۶ (UTC)
- درود. گویا نویسهگردانی درستش می شود "سالواتوره پوستیلیونه" دیاکو « پیام » ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۵۸ (UTC)
تردید درباره عنوان یک فیلم
سلام. به نظرتون عنوان مقاله ی ۵۰۰ روز سامر صحیحه؟ عارون (بحث) ۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۱:۲۴ (UTC)
- سلام عنوان نچسبی است، مقاله ی فرانسوی ترجمه ی «(500) روز باهم» را پیشنهاد کرده که این عنوان، عنوان منتشر شده در کشورهای فرانسوی است و از سوی فیلمساز پیشنهاد شده به نظرم می توان این ترجمه را گذاشت (البته من از قوانین نامگذاری در ویکی بی خبرم)--- Rmashhadi ♪♫ ۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۱:۴۰ (UTC)
- @عارون: انشای من در ویکیپدیا:ترجمه عنوانها در ویکیپدیا را بخوانید.
- اسم فیلم همان 500 Days of Summer است؛ این که ۵۰۰ را داخل پرانتز گذاشتهاند از جهت ظرافت ظاهری است اگر نه در مطالب و مصاحبهها و غیره با نام کوتاه شدهٔ 500 Days راجع به آن صحبت میکنند.
- مانند مثال Cop Out که قبلاً همینجا مطرح شده بود، باز با یک جناس تام (به قول انگلیسی زبانها، pun) طرف هستیم. اینجا Summer هم معنای تابستان دارد و هم اسم یکی از شخصیتهای اصلی فیلم است.
- نمیشود نام فیلم را به شکلی ترجمه کرد که این ظرافت کلامی حفظ شود؛ حتی اگر کل فیلم به شکلی دوبله شود که اسم آن شخصیت را هم «تابستان» ترجمه کنند باز نچسب است چون تابستان اسم رایجی در فارسی نیست (برخلاف آذر و بهمن)، اما در انگلیسی اسم رایجی برای دختران است.
- بدیهی است که نام فیلم به شخصیت سامر اشاره دارد نه به فصل تابستان (تابستان کلاً ۹۳ روز است!) در نتیجه از آنجا که اسم شخصیت را ترجمه نمیکنیم، همان اسم ۵۰۰ روز سامر بهترین ترجمه است. — حجت/بحث ۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۰۱ (UTC)
با تشکر فراوان از دوستان. من نمی دونستم که -سامر- نامی دخترانه در زبان انگلیسی هست. پس دیگه عنوان فیلم مشکلی نداره. باز هم ممنون. عارون (بحث) ۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۱۰ (UTC)
- @عارون: از بین فصلها تنها فصلی که به طور رایج برای نام به کار میرود همین Summer است. البته Autumn هم ندرتاً شنیدهام، اما Fall و Spring و Winter رایج نیست. از ماهها هم April و June برای دختران رایج هستند و مثل این که August هم ندرتاً برای پسران به کار رفته.
- در فارسی هم ما فقط نام «بهار» را از فصلها به کار میبریم. از ماهها هم من آذر و بهمن را فقط شنیدهام که دومی فقط برای مردان و اولی بیشتر برای زنان به کار میرود. — حجت/بحث ۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۲۶ (UTC)
فرض کنید بجای سامر، پریسا باشد آنوقت ۵۰۰ روز پریسا نچسب نیست؟ عنوان فرانسوی چه ایرادی دارد احتمالا آنها هم مشکل ما را داشته اند و کلا این عبارت فقط در انگلیسی معنی می دهد برای همین در زبان های دیگر تغییر می کند.--- Rmashhadi ♪♫ ۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۲۱ (UTC)
- @عارون: شاید بتوان تابستان را هم با ظرافتی به نام سامر نسبت داد و وارد عنوان کرد، مثلاً «۵۰۰ روز تابستانی سامر»، «تابستان ۵۰۰ روزهٔ سامر»، «سامر و ۵۰۰ روز تابستانیاش» یا «سامر و تابستان ۵۰۰ روزهاش»-- آلفا۸۰ (بحث) ۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۱۸ (UTC)
درخواست برابر فارسی برای عنوان چند فیلم
با سلام. لطفاً برابر فارسی هر عنوان رو در جلویش بنویسید. با تشکر.
- آوانتی!: (خبرآنلاین، مانا نیستانی در رادیوفردا)
- جزیرهٔ اسرارآمیز (فیلم ۲۰۰۵)
- آنان قابل چشمپوشی بودند: (امیر قادری در فیلم)| آنها قایل قابل چشمپوشی بودند (فراستی (؟))
- بدرود جهان
- باد و شیر
- The Out-of-Towners (1970 film)
- کشتار روز ولنتاین (فیلم)
- طلسم گرگ (فیلم): (یورونیوز)| توتم گرگ (تسنیم)
- کارآگاه کی: راز جزیره گمشده
- شرارت (فیلم)
- درگیر عشق
- گاوباز (فیلم)
- هرکول آزادشده
- پسران ابو غریب
- خارج از محدوده
- تماس مدوسا (فیلم) (ایسنا)
- این فیلم (The Medusa Touch) در سینماهای ایران در آن زمان با نام "نگاه شیطانی" به نمایش درآمد. دیاکو « پیام » ۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۱۶ (UTC)
- شلیک به هدف (فیلم ۱۹۶۷) (هنر و تجربه، مجلهی فیلم)| شلیک به هدف (بیبیسی)| [تیراندازی] از فاصلهٔ کم، از نزدیک، بدون فاصله (فرهنگ هزاره) SlowManifesto (بحث) ۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۱۶ (UTC)
- بلو جی
- دسته سارقان
- اتاق فرمت (مهرزاد دانش)
- روستر کاگبرن (فیلم) (صدای آمریکا)
- پسر شماره ۷ (en) (صدا و سیما)
- Seven Below
- کوهستان وحشی (فیلم) (اعتماد)
- ساعت بزرگ (فیلم)
عارون (بحث) ۹ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۱۹ (UTC)
SlowManifesto (بحث) ۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۱۲ (UTC)
برابر فارسی عناوین فیلم ها- بخش دوم.
سلام. می دونم تعدادشون زیاده؛ ولی ممنون میشم اگر کمک کنید. با تشکر.
- سربلند (فیلم ۱۹۷۳): (مشابه سربلند (فیلم ۲۰۰۴))
- مردان جاده (فیلم) (صداوسیما)
- بار اضافه (فیلم ۱۹۹۷): (صداوسیما)
- en:Nuovomondo
- اتاق قتل (سینماپرس)
- جو یانگ قدرتمند (فیلم ۱۹۴۹))(پارسینه)
- گذرگاهی به سوی مارسی (خبرآنلاین)
- en:Captains of the Clouds
- زیردریایی (آفتاب)
- گلوله برفی (جام جم)
- ده سرخپوست کوچولو (فیلم ۱۹۶۵) (آنا)
- سرود کیبل هوگ (خبرآنلاین)
- en:The Colditz Story
- صد اسلحه (فیلیمو)
- جانگو حرامزاده
- en:Pressure Point (film)
- گمشده (فیلم ۲۰۱۲) (صداوسیما)
- کودک در زمان (فیلم) (همنام با کتاب)
- سیندرفلا
- en:Scream and Scream Again
- از کلانتر محلی خود حمایت کنید (en) (فیلیمو)
- en:Sundance and the Kid
- خالکوبی (فیلم) (صداوسیما)
ممنون دوستان. عارون (بحث) ۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۲۰ (UTC)
- @عارون: به صفحهشان در ویکیپدیای انگلیسی پیوندشان کنید که بشود قصه فیلم را خواند و بر آن اساس نظر داد — حجت/بحث ۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۲۷ (UTC)
- دوست عزیز، من خیلی وقته تو ویکیپدیا ویرایش نکردم و خیلی چیزها یادم رفته. لطفاً راهنمایی کنید که چطور به صفحه اون مقاله در ویکی انگلیسی لینک بدم. با تشکر. عارون (بحث) ۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۱۵ (UTC)
- اینطوری. SlowManifesto (بحث) ۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۲۷ (UTC)
- خیلی ممنون! عارون (بحث) ۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۲۵ (UTC)
درخواست کمک
درود.لطفاً در ترجمه جملات زیر (در توصیف عمره آدمویچ از شخصیتهای رمان و کوهستان به طنین آمد) مرا یاری بفرمایید.سپاس فراوان.Nargess.n (بحث) ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۱۱ (UTC)
She has seen humanity at its worst, having worked in war zones most of her career, and yet she has retained great capacity for compassion and mercy. She is also very street smart, fiercely intelligent, and brutally honest.
آیا این ترجمه درست است؟
«او با کار در مناطق جنگی در بیشتر دوران کاریاش، بشریت را در بدترین حالت خود دیدهاست و با این حال هنوز توانایی زیادی برای رحم و شفقت و همینطور توانایی و مهارت زیادی برای زندگی مدرن شهری دارد، شدیداً باهوش و بطور وحشیانهای صادق است.»
- @Nargess.n: من باشم این طوری می گم:
- او انسانیت را در بدترین حالت خود دیده است؛ بیشتر دوران کاری اش را در مناطق جنگی گذرانده اما هنوز احساس همدردی و مهر را در خود حفظ کرده است. همچنین او بسیار سرد و گرم چشیده، به شدت باهوش و به تلخی روراست است (به شدت رکگو است).
- --- Rmashhadi ♪♫ ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۵۱ (UTC)
- @Rmashhadi: سپاس خانم مشهدی عزیز. لطفاً این چند جمله را هم که من در مورد ترجمه درستش شک دارم بفرمایید.(از همان کتاب) سپاس فراوان.Nargess.n (بحث) ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۱۶ (UTC)
When he discovers the truth, he is deeply upset but aware of "[t]he part of him that over time would gradually, almost imperceptibly, accept this new identity that at present prickled like a wet wool sweater
او متوجه حقیقت می شود (حقیقت را کشف می کند)، به شدت غمگین است اما از آن بخش از وجودش که با گذر زمان این هویت جدید را که الان مثل یک پلیور خیس وجودش را می خورد، کم کم و تقریبا ناخودآگاه می پذیرد، آگاه است.- خیلی سعی کردم به متن پایبند باشم در فارسی جملات طولانی اصلا روان نیست.
- او حقیقت را درمی یابد. به شدت غمگین است اما می داند که بخشی از وجودش با گذشت زمان این هویت جدید را کم کم و تقریبا ناخودآگاه می پذیرد. هویتی که الان مثل یک پلیور خیس وجودش را می خورد.
- به نظرم دومی بهتر است اما خوب مثل متن انگلیسی همه را در یک جمله ننوشته--- Rmashhadi ♪♫ ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۲۶ (UTC)
- او حقیقت را درمی یابد. به شدت غمگین است اما می داند که بخشی از وجودش با گذشت زمان این هویت جدید را کم کم و تقریبا ناخودآگاه می پذیرد. هویتی که الان مثل یک پلیور خیس وجودش را می خورد.
- خیلی سعی کردم به متن پایبند باشم در فارسی جملات طولانی اصلا روان نیست.
- و این بخش بولد شده
Idris begins to set up plans to pay for her surgery in America, but upon returning home, he loses that drive
- یعنی تمایلش را از دست می دهد و دیگر برایش مهم نیست.
- @Rmashhadi: ، با عرض پوزش، همینطور وارد بحث میشوم. بسیار لذت بردم از ترجمهها. فقط یک نکته: احیانا prickled نمیتواند به truth مرتبط باشد؟ مثل prickled truth، حقیقت نخنما، یا همچنین چیزی؟ سپاس.-- آلفا۸۰ (بحث) ۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۴۴ (UTC)
- @Alfa80: نمی دونم راستش من آنقدر حرفه ای نیستم که قطعا به شما بگویم اشتباه می کنید، می توان از دوستان دیگر هم کمک گرفت بدم نمی آید دیگران هم نظر دهند تا مطمئن شویم --- Rmashhadi ♪♫ ۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۰۸ (UTC)
- @Rmashhadi: ، با عرض پوزش، همینطور وارد بحث میشوم. بسیار لذت بردم از ترجمهها. فقط یک نکته: احیانا prickled نمیتواند به truth مرتبط باشد؟ مثل prickled truth، حقیقت نخنما، یا همچنین چیزی؟ سپاس.-- آلفا۸۰ (بحث) ۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۴۴ (UTC)
- یعنی تمایلش را از دست می دهد و دیگر برایش مهم نیست.
درود. احساس «Prickle» شدن همان احساس چندشآوری است که در لحظهٔ برخورد سوزن یا خارهای نوک تیز با پوست حس میشود و شوکها و خراشهای کوچک ایجاد میکند. به نظر من؛ «مثل یک پلیور خیس وجودش را میخورد» خود ترجمهٔ متینی است. ترجمهٔ کلمه به کلمه میتواند: «وقتی او حقیقت را درمییابد به شدت غمگین است اما از آن بخش از وجود خود نیز آگاه است که با گذر زمان، رفته رفته و تقریبا ناخودآگانه، هویتی را که هماکنون مثل یک پلیور پشمی خیس، تنش را سوزنکاری میکند، خواهد پذیرفت». باشد. -- Mpj7 (بحث) ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۱۷ (UTC)
معادل برای Union Council (تقسیمات کشوری پاکستان)
چه معادلی برای Union council میتوان به کار برد؟ معنای آن ظاهرا چیزی شبیه به دهستان است، اما دربارهی شهرها نیز اعمال میشود. ویکی پنجابی همان یونین کونسل را استفاده کرده! Mensis Mirabilis (بحث) ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۵۰ (UTC)
- فعلا با عنوان شورای اتحادیه مقاله را ساختم. اگر عنوان بهتری به نظرتان میرسد بفرمایید. Mensis Mirabilis (بحث) ۲۳ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۳۱ (UTC)
تعلقه (تقسیمات کشوری)
لطفا اگر دربارهی واژهی تعلق یا تعلقه هم پیشنهادی دارید بفرمایید. این واژه در ایالت سند به جای تحصیل استفاده میشود. Mensis Mirabilis (بحث) ۲۳ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۳۹ (UTC)
معادل فارسی
سلام
- برای en:Moxie Marlinspike "مُکسی" بهتره یا "ماکسی" و "مارلینسپایک" بهتره یا "مارلینسپایک"؟
- en:Software architect "طراح نرمافزار" میشه یا "معمار نرمافزار"؟ WPLifter • گفتگو ۲۶ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۱۰ (UTC)
- "مارلینسپایک" درست است. "مکسی" و "ماکسی" هم به نظر من فرق چندانی نمیکند و هر دو میتواند به کار برود. در مورد en:Software architect هم باید ببینید کدام رواج دارد یا کاربرانی که در زمینهٔ برنامهنویسی تخصصی دارند نظر دهند. دیاکو « پیام » ۲۶ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۱۴ (UTC)
- @Diako1971: سلام در خصوص شناخت کاربران آشنا به برنامهنویسی اطلاعی ندارم و معلوم هم نیست کی جواب دهند. به نظر شما "معمار نرمافزار" را ایجاد کنم و بعد یک تغییر مسیر از "طراح نرمافزار" را به آن دهم؟WPLifter • گفتگو ۲۶ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۳۹ (UTC)
- از آن جایی که دو اصطلاح متمایز software design و software architecture داریم، پس بنابراین به احتمال بسیار قوی "طراح نرمافزار" و "معمار نرمافزار" با هم فرق میکنند و عبارت "معمار نرمافزار" باید به عنوان معادل به کار رود. دیاکو « پیام » ۲۶ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۱۱ (UTC)
- @Diako1971: و @WPLifter: جسارتا از دید من «معماری نرم افزار» درست است و نه «معمار نرم افزار» همین طور «طراحی نرم افزار» و نه «طراح نرم افزار»، البته من متن بالاتر رو نخواندم و فقط جملات دیاکو را خواندم--- Rmashhadi ♪♫ ۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۳۴ (UTC)
- "Software architecture" یک مقالهٔ دیگر دارد که در ویکیفا هم معماری نرمافزار ترجمه شدهاست. en:Software architect یک مقالهٔ دیگر است که البته شاید با وجود مقالهٔ en:Software architecture دیگر نیازی به وجود آن نباشد. دیاکو « پیام » ۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۵۶ (UTC)
- @Diako1971: بله من architecture را گفتم فکر کردم حواستان نبوده ظاهرا خودم حواسم نبوده. شرمنده--- Rmashhadi ♪♫ ۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۲۲ (UTC)
- "Software architecture" یک مقالهٔ دیگر دارد که در ویکیفا هم معماری نرمافزار ترجمه شدهاست. en:Software architect یک مقالهٔ دیگر است که البته شاید با وجود مقالهٔ en:Software architecture دیگر نیازی به وجود آن نباشد. دیاکو « پیام » ۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۵۶ (UTC)
- @Diako1971: و @WPLifter: جسارتا از دید من «معماری نرم افزار» درست است و نه «معمار نرم افزار» همین طور «طراحی نرم افزار» و نه «طراح نرم افزار»، البته من متن بالاتر رو نخواندم و فقط جملات دیاکو را خواندم--- Rmashhadi ♪♫ ۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۳۴ (UTC)
- از آن جایی که دو اصطلاح متمایز software design و software architecture داریم، پس بنابراین به احتمال بسیار قوی "طراح نرمافزار" و "معمار نرمافزار" با هم فرق میکنند و عبارت "معمار نرمافزار" باید به عنوان معادل به کار رود. دیاکو « پیام » ۲۶ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۱۱ (UTC)
- @Diako1971: سلام در خصوص شناخت کاربران آشنا به برنامهنویسی اطلاعی ندارم و معلوم هم نیست کی جواب دهند. به نظر شما "معمار نرمافزار" را ایجاد کنم و بعد یک تغییر مسیر از "طراح نرمافزار" را به آن دهم؟WPLifter • گفتگو ۲۶ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۳۹ (UTC)
Quantum praedecessores
درخواست ترجمه:
- واژه: Quantum praedecessores
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: تاریخ
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Quantum_praedecessores
--MohamadReza(بحث) ۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۱۵ (UTC)
به نوشتهٔ ویکی انگلیسی معنای خاصی ندارد و دو کلمهٔ اول این فرمان پاپ است:
(به لاتین: "Quantum praedecessores nostri Romani pontifices pro liberatione Orientalis Ecclesiae laboraverunt, antiquorum relatione didicimus, et in gestis eorum scriptum reperimus")
(به فارسی: اینکه چقدر پیشینیان ما، سرمؤبدان روم، تلاش کردند تا کلیسای شرقی را آزاد کنند را از تواریخ باستانیان و سرگذشت کارهای ایشان آموختهایم...)
به نظرم بهتر است با عنوانی مثل فرمان سال ۱۱۴۵ پاپ ساخته شود. -NightD ۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۳۶ (UTC)
- سپاس--MohamadReza(بحث) ۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۴۱ (UTC)
- میتوان با نام کوانتوم پردسسورس هم ساخته شود؛ در انگلیسی هم به صورت وامواژه به کار میرود نه به صورت ترجمه — حجت/بحث ۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۲۷ (UTC)
- سپاس فراوان--MohamadReza(بحث) ۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۴۷ (UTC)
Top R&B/Hip-Hop Albums (جدول بیلبورد)
درخواست ترجمه:
- واژه: Top R&B/Hip-Hop Albums
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: موسیقی / جدول بیلبورد
- پیوند: Top R&B/Hip-Hop Albums
- توضیحات: «Top R&B/Hip-Hop Albums» بخشی از جدول بیلبورد است. در وبگاه بیلبورد اشاره شده: www.billboard.com/music/aap-rocky/chart-history/r-b-hip-hop-albums
–– NameGame (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۱:۲۴ (UTC)
- «آلبومهای برتر آراندبی/هیپ-هاپ». همانند آهنگهای داغ آراندبی/هیپ-هاپ --Arian بحث ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۵۰ (UTC)
- @Arian: سپاس. -- NameGame (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۱۱ (UTC)
poll
درخواست ترجمه:
- واژه: poll
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: جوایز موسیقی
- پیوند: ASAP_Rocky#2007–11:_Career_beginnings_and_Live._Love._A$AP
- مثال: On December 5, he was nominated for BBC's Sound of 2012 poll.
- توضیحات: poll در اینجا چه معنی دارد؟ --NameGame (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۴۳ (UTC)
- «نظرسنجی». ضمنا تلفظ درست نام او، «اِیسَپ راکی» است. (برگرفته از این) -- Arian بحث ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۰۷ (UTC)
- @Arian: تشکر از پاسخ. من از آن در کاربر:NameGame/آساپ راکی استفاده میکنم.
- لطفا همیشه از {{پینگ}} یا {{پاسخ به}} برای پاسخ به هر کاربر استفاده کنید، فقط در صورت استفاده از پینگ و پاسخ به میشود از پاسخ مطلع شد. -- NameGame (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۲۳ (UTC)
- فکر میکنم بعد از ۲ سال و اندی ویرایش، نحوه عملکرد پینگ را بدانم :) همانطور که پیشتر هم بحث شده، پینگ کردن الزامی نیست. شما که انتظار پاسخ در این صفحه را دارید، باید آن را زیر نظر داشته باشید و منتظر پینگ نمانید. من از پینگ فقط در مواقعی استفاده میکنم که کاربر مخاطبم، انتظار پاسخ از من (یا در یک صفحه به خصوص) نداشته باشد. مثلاً اگر بخواهم نظر کاربری را در صفحه بحث یک مقاله بپرسم، او را پینگ میکنم. با سپاس. --Arian بحث ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۴۰ (UTC)
- @Arian: در رابطه با تلفظ صحیح نام ASAP Rocky، ویدیو در یوتیوب دیدم که به گفته شما «اِیسَپ راکی» تلفظ شده. چطور میشود تلفظ صحیح نام وی را در مقاله آساپ راکی اثبات یا تأیید کرد، آیا به منبع برای تأییدپذیری تلفظ نیاز است؟ -- NameGame (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۱۷ (UTC)
- اگر ویدئوی مدنظر شما همانی است که من دیدهام (خودش اسمش را میگوید) پیوند به همان کلیپ باید کافی باشد. در forvo هم آمده. --Arian بحث ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۲۲ (UTC)
- @Arian: در رابطه با تلفظ صحیح نام ASAP Rocky، ویدیو در یوتیوب دیدم که به گفته شما «اِیسَپ راکی» تلفظ شده. چطور میشود تلفظ صحیح نام وی را در مقاله آساپ راکی اثبات یا تأیید کرد، آیا به منبع برای تأییدپذیری تلفظ نیاز است؟ -- NameGame (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۱۷ (UTC)
- فکر میکنم بعد از ۲ سال و اندی ویرایش، نحوه عملکرد پینگ را بدانم :) همانطور که پیشتر هم بحث شده، پینگ کردن الزامی نیست. شما که انتظار پاسخ در این صفحه را دارید، باید آن را زیر نظر داشته باشید و منتظر پینگ نمانید. من از پینگ فقط در مواقعی استفاده میکنم که کاربر مخاطبم، انتظار پاسخ از من (یا در یک صفحه به خصوص) نداشته باشد. مثلاً اگر بخواهم نظر کاربری را در صفحه بحث یک مقاله بپرسم، او را پینگ میکنم. با سپاس. --Arian بحث ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۴۰ (UTC)
- @Arian: لطفا نشانی ویدیو را درج کنید. -- NameGame (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۷ (UTC)
- در اینجا. ضمناً به دلیل پینگهای مکرر، حساب شما را mute کردم. در صورتی که مرا پینگ کنید، دیگر برایم notification نمیآید. اگر مرا در جایی پینگ کردید و پاسخی ندادم، به همین خاطر است. --Arian بحث ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۴۵ (UTC)
- از این منبع یوتیوب استفاده میکنم، تشکر -- NameGame (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۵۴ (UTC)
- در اینجا. ضمناً به دلیل پینگهای مکرر، حساب شما را mute کردم. در صورتی که مرا پینگ کنید، دیگر برایم notification نمیآید. اگر مرا در جایی پینگ کردید و پاسخی ندادم، به همین خاطر است. --Arian بحث ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۴۵ (UTC)
- @Arian: لطفا نشانی ویدیو را درج کنید. -- NameGame (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۷ (UTC)
Bubbling Under Hot 100 Singles
درخواست ترجمه:
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: جدول موسیقی بیلبورد
- پیوند: Bubbling Under Hot 100 Singles
- توضیحات: درود. میخواهم در جدول رئیس (ترانه لیل پامپ) بکار ببرم. --NameGame (بحث) ۲۵ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۴۴ (UTC)
@Nightdevil: سپاس. مقاله رئیس (ترانه لیل پامپ) ایجاد کردم. -- NameGame (بحث) ۲۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۱۱ (UTC)
Afghan National Civil Order Police
درخواست ترجمه:
- واژه: Afghan National Civil Order Police
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: پلیس
- پیوند: Afghan National Civil Order Police
- توضیحات: ترجمه Afghan National Civil Order Police به زبان فارسی چه است؟ مقاله آن در ویکیپدیای انگلیسی Afghan National Civil Order Police موجود است --NameGame (بحث) ۱۰ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۱۸ (UTC)
- @NameGame: با درود، مطابق آنچه در صفحهٔ ۸۳ این جزوه آمده است: «پولیس نظم عامه افغان» (توجه بفرمائید که Police را حتماً «پولیس» بنویسید؛ مثل پولیس ملی افغانستان). بیبیسی فارسی هم تقریباً از همین ترجمه استفاده کرده است و البته آنرا «پلیس» نوشته است، اما بهتر است به همان شیوهای که در افغانستان رایج است، یعنی «پولیس» نوشته شود. با احترام Tisfoon (بحث) ۱۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۴۱ (UTC)
- @Tisfoon: درود. از نظر من بیبیسی فارسی کار درستی انجام داده به این دلیل که بیبیسی فارسی است، نه بیبیسی دری. من میخواهم این ترجمه را در این مقاله «بمبگذاری فوریه ۲۰۱۶ کابل»، بهکار ببرم. ویکیپدیای فارسی است اینجا، باید کلمات به زبان فارسی یا پارسی باشند نه دری.
- این منبع بیبیسی اگر مربوط به مقاله انگلیسی Afghan National Civil Order Police میباشد، این مقاله «پولیس نظم عامه افغان» را در ویکیپدیای فارسی ایجاد کنید، این مقاله لازم است. سپاس. (لطفا نظرتان را درباره «پولیس یا پلیس» در پاسخ بگویید، موافق هستید یا خیر) -- NameGame (بحث) ۱۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۵۹ (UTC)
- @NameGame: با درود مجدد خدمت شما همکار گرامی، در این مورد با شما، همنظر نیستم. شما بهتر میدانید که ویکیفا متعلق یه همهٔ فارسیزبانان در سرتاسر جهان است، نه مخصوص ایرانیان. قبلاً هم در اینباره زیاد بحث شده و قرار بر این است که مقالاتی که مربوط به افعانستان یا تاجیکستان است، با گویش و رسمالخط خودشان نوشته شود. «پولیس» هم دری نیست. همان «پلیس» است؛ منتها با رسمالخطی که در آنجا مرسوم است. در نتیجه باید بههمان صورت نوشته شود. وانگهی، حواسمان باشد که فارسی دری، جدای از ایران نیست و گویا زبان مرسوم در دربار ساسانیان هم بودهاست. به عبارت دیگر، نباید فارسی دری را با فارسی افغانستان اشتباه گرفت. در مورد بیبیسی فارسی هم خدمتتان عرض کنم که، عاری از خطا نیست یا به اصطلاح خودمان، «وحی مُنزل» نیست. به عنوان کسی که سالهاست مقالات هنری و فرهنگی آنرا پیگیری میکند، بعضاً موارد نادرست و غلطاندازی در آوانگاری یا نویسهگردانی (و حتی در ترجمه) در آن مشاهده کردهام. در نتیجه، نظر بنده آن است که مقالهٔ مذکور، با عنوانِ «پولیس نظم عامه افغان» ساخته شود. یا آنکه میتوانیم صبر کنیم تا در آینده، ویرایشگری از افغانستان، مقاله را بسازند و برایش اسم انتخاب کند. در انتها و جدایِ این بحث، پیشنهاد میکنم دربارهٔ مسائلی که مربوط به زبان فارسی، نگارش و قواعد آن است، نظرِ استادِ ارجمند حمید حسنی را بخواهید. با احترام Tisfoon (بحث) ۱۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۴۳ (UTC)
- با درود و احترام، به دلایلی که جناب تیسفون آوردند و منطقی میبینم، با املای رایج در افغانستان، یعنی با پولیس نظم عامه افغان موافقم. ارادتمند،
Hamid Hassani (بحث) ۱۳ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۵۱ (UTC)
- با درود و احترام، به دلایلی که جناب تیسفون آوردند و منطقی میبینم، با املای رایج در افغانستان، یعنی با پولیس نظم عامه افغان موافقم. ارادتمند،
- @NameGame: با درود مجدد خدمت شما همکار گرامی، در این مورد با شما، همنظر نیستم. شما بهتر میدانید که ویکیفا متعلق یه همهٔ فارسیزبانان در سرتاسر جهان است، نه مخصوص ایرانیان. قبلاً هم در اینباره زیاد بحث شده و قرار بر این است که مقالاتی که مربوط به افعانستان یا تاجیکستان است، با گویش و رسمالخط خودشان نوشته شود. «پولیس» هم دری نیست. همان «پلیس» است؛ منتها با رسمالخطی که در آنجا مرسوم است. در نتیجه باید بههمان صورت نوشته شود. وانگهی، حواسمان باشد که فارسی دری، جدای از ایران نیست و گویا زبان مرسوم در دربار ساسانیان هم بودهاست. به عبارت دیگر، نباید فارسی دری را با فارسی افغانستان اشتباه گرفت. در مورد بیبیسی فارسی هم خدمتتان عرض کنم که، عاری از خطا نیست یا به اصطلاح خودمان، «وحی مُنزل» نیست. به عنوان کسی که سالهاست مقالات هنری و فرهنگی آنرا پیگیری میکند، بعضاً موارد نادرست و غلطاندازی در آوانگاری یا نویسهگردانی (و حتی در ترجمه) در آن مشاهده کردهام. در نتیجه، نظر بنده آن است که مقالهٔ مذکور، با عنوانِ «پولیس نظم عامه افغان» ساخته شود. یا آنکه میتوانیم صبر کنیم تا در آینده، ویرایشگری از افغانستان، مقاله را بسازند و برایش اسم انتخاب کند. در انتها و جدایِ این بحث، پیشنهاد میکنم دربارهٔ مسائلی که مربوط به زبان فارسی، نگارش و قواعد آن است، نظرِ استادِ ارجمند حمید حسنی را بخواهید. با احترام Tisfoon (بحث) ۱۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۴۳ (UTC)
Iconography
درخواست ترجمه:
- واژه: Iconography
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: تاریخ و هنر
- پیوند: http://en.wikipedia.org/wiki/Iconography
- توضیحات: برای ساخت مقالۀ فارسی نیازمند معادل هستم --حکمت نظر (بحث) ۳ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۲۳ (UTC)
- سلام. صفحه با نام شمایلنگاری موجود است.لطفا همان مقاله را گسترش دهید.--ح.م (بحث) ۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۴۳ (UTC)
جوایز بخش جلوهگاه شرق - سینما آسیا
- خود یافتم NameGame (بحث) ۲۹ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۱۲ (UTC)
درود.
جوایز بخش جلوهگاه شرق - سینما آسیا به انگلیسی چه میشود؟ میخواهم در مقاله انگلیسی Shirin Yazdanbakhsh استفاده کنم. -- NameGame (بحث) ۲۵ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۳۱ (UTC)
در این منبع سیمرغ آسیا نارنجی پوش شد از وبگاه همشهری آنلاین به این جوایز اشاره شده. -- NameGame (بحث) ۲۵ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۳۳ (UTC)
- این ترجمه درست است؟! «Eastern Vista Awards - Cinema Asia»
دربارهٔ تلفظ لهستانی Krzysztof
با درود، ۵ کاربر لهستانی در اینجا، این نام را «کشیشتوف» تلفظ میکنند. همچنین خواهشمندم بقیه تلفظهای آنرا در اینجا گوش کنید. تقریباً همگی (بهاستتثنای یک مورد) «کشیشتوف» میگویند. پس چرا این نام در ویکیفا در تمام موارد بهصورت «کریشتوف» نویسهگردانی شدهاست؟ بجز کریشتوف کیشلوفسکی که رواج گسترده دارد، بقیه که چندان شناخته شده نیستند و رواج گسترده در منابع معتبر ندارند. آیا نباید این موراد اخیر را به همان «کشیشتوف» یا «کشیشتُف» منتقل کرد؟ نظر سایر دوستان گرامی چیست؟ Tisfoon (بحث) ۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۳۱ (UTC)
- بله. به نظر من هم باید همگی به کشیشتوف منتقل شوند. دیاکو « پیام » ۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۴۰ (UTC)
- بله، همین «کشیشتف» دقیقتر از «کریشتوف» و «کژیشتوف» است. —
Hamid Hassani (بحث) ۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۵۶ (UTC)
- من هم با شیوهٔ بدون واو موافقترم (فارغ از بقیهٔ موارد) Wikimostafa (بحث) ۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۴۵ (UTC)
- بنده اصراری بر حذفِ «و» در «کشیشتوف» ندارم؛ اما از آنجا که ژان کریستف را بدون «و» داریم، بد نیست «کشیشتف» و «کریستف» را بدون «و» بنویسیم.
- پ.ن.: املای «کریستوفر» با «و» ترجیح دارد. —
Hamid Hassani (بحث) ۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۲۱ (UTC)
- از همه بزرگواران که وقت گذاشتند و پاسخ دادند، سپاسگزارم Tisfoon (بحث) ۹ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۵۹ (UTC)
- من هم با شیوهٔ بدون واو موافقترم (فارغ از بقیهٔ موارد) Wikimostafa (بحث) ۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۴۵ (UTC)
- بله، همین «کشیشتف» دقیقتر از «کریشتوف» و «کژیشتوف» است. —
سرود ملی (ترانه لانا دل ری)
درخواست ترجمه:
- زبان: انگلیسی
- پیوند: National_Anthem_(Lana_Del_Rey_song)
- توضیحات: درخواست دارم مقاله سرود ملی (ترانه لانا دل ری) طبق مقاله انگلیسی آن بصورت کامل ترجمه گردد. سپاس --NameGame (بحث) ۹ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۴۵ (UTC)
درخواست کمک
درود.لطفاً متن زیر را ترجمه کنید.سپاس فراوان.Nargess.n (بحث) ۱۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۰۷ (UTC)
On February 2, 2018, Satellogic, a high-resolution Earth observation imaging and analytics company, launched a ÑuSat type micro-satellite named in honor of Maryam Mirzakhani
- در ۲ فوریه ۲۰۱۸ استلاجیک، شرکتی فعال در زمینهٔ تصویربرداری و تحلیل دیدبانی زمین، میکروماهوارهای از سری گنوست (به اسپانیایی: ÑuSat) را به فضا پرتاب کرد که به افتخار مریم میرزاخانی نامگذاری شدهاست.
شنیتکه یا اشنیتکه؟
درود. براساس قواعد نویسهگردانیِ فارسی، چون واژههای دخیل از اروپایی را با دو صامت آغاز نمیکنیم، نام خانوادگی آلفرد شنیتکه (به روسی: Альфред Шнитке) هم باید با الف آغاز شود: آلفرد اشنیتکه؛ موافقید؟ — Hamid Hassani (بحث) ۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۰۱ (UTC)
- من موافقم. البته در مواردی که دو واژه به هم ترکیب میشوند و واژهٔ دوم دارای خوشهٔ همخوانیست چون تضادی با هجابندی زبان فارسی پیدا نمیکند و از طرفی تلفظ درستتر را بازتاب میدهد معتقدم که نباید این "الف" نوشته شود. مثل نام مسرشمیت یا آیزنهوتنشتات. دیاکو « پیام » ۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۳۶ (UTC)
- موافقم. شیوه رایج هم اشنیتکه است. Wikimostafa (بحث) ۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۴۴ (UTC)
- باید توجه داشت که در فارسی همیشه «اشمیت» و «اسمیت» مینویسیم نه «شمیت» و «سمیت»؛ چون این دو هم در اصل با خوشهٔ همخوانی (-Schm-, Sm) آغاز میشوند. —
Hamid Hassani (بحث) ۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۲۳ (UTC)
- اگر اول واژه باشند موافقم. ولی اگر به عنوان آخرین واژهٔ یک نام مرکب به کار روند چون نام و هویتی جداگانه پیدا میکنند و تعارضی هم با الگوی هجایی فارسی ندارند بسیار بهتر است بدون "ا" نوشته شوند. چون خوشهٔ همخوانی در این موارد مطابق الگوی هجایی فارسی میتواند شکسته شود و به این صورت بخش بندی شود ""مسرش" و "میت" و در مورد نام آیزنهوتنشتات به ترتیب "آیزن"، "هوتنش"، "تات". دیاکو « پیام » ۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۳۷ (UTC)
- موافقم. —
Hamid Hassani (بحث) ۹ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۲۳ (UTC)
- موافقم. —
- اگر اول واژه باشند موافقم. ولی اگر به عنوان آخرین واژهٔ یک نام مرکب به کار روند چون نام و هویتی جداگانه پیدا میکنند و تعارضی هم با الگوی هجایی فارسی ندارند بسیار بهتر است بدون "ا" نوشته شوند. چون خوشهٔ همخوانی در این موارد مطابق الگوی هجایی فارسی میتواند شکسته شود و به این صورت بخش بندی شود ""مسرش" و "میت" و در مورد نام آیزنهوتنشتات به ترتیب "آیزن"، "هوتنش"، "تات". دیاکو « پیام » ۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۳۷ (UTC)
- باید توجه داشت که در فارسی همیشه «اشمیت» و «اسمیت» مینویسیم نه «شمیت» و «سمیت»؛ چون این دو هم در اصل با خوشهٔ همخوانی (-Schm-, Sm) آغاز میشوند. —
- موافقم. شیوه رایج هم اشنیتکه است. Wikimostafa (بحث) ۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۴۴ (UTC)
- @Hamid Hassani و Diako1971: با عنایت به گفتگوی اخیر میان دو بزرگوار، نامِ روسیِ «Светлана» چگونه باید نویسهگردانی شود؟ «سوتلانا» یا «اِسوتلانا»؟ با احترام. Tisfoon (بحث) ۱۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۴۸ (UTC)
- با درودِ دوباره، Светлана تا حدودی با Swift قابل مقایسه است. ما «سویفت/ سوییفت» میگوییم. جالب است که در ویرایش اولِ لغتنامهٔ دهخدا «اِسویفت*» ثبت شده بود و در ویرایشهای دوم و سوم (۱۳۷۳ و ۱۳۷۷) به شکلِ رایجترِ آن، یعنی «سویفت»، اصلاح شد. —
Hamid Hassani (بحث) ۱۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۵۸ (UTC)
- با درود. w در سویفت یک نیمواکه است و قایل مقایسه با в در اسوتلانا نیست. در اسوتلانا /v/ یک همخوان است. از این جهت در "سویفت" الف نمینویسیم چون نیمواکه "او" در نظر گرفته میشود و "او" تلفظ میشود ولی در "اسوتلانا" چنین نیست. /v/ را نمیتوان "او" در نظر گرفت. بنابراین به نظر من باید "اسوتلانا" نوشته شود. دیاکو « پیام » ۱۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۰۶ (UTC)
- جناب دیاکو، مگر ما در فارسی میانِ این دو «واو» (یعنی لبیدندانیِ /v/ و لبینرمکامیِ ناسودهٔ /w/) تمایزِ آوایی قائل میشویم؟ —
Hamid Hassani (بحث) ۱۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۵۲ (UTC)
- بستگی دارد به جایگاهش. اگر /w/ اولین آوای هجا باشد بین /v/ و /w/ تمایزی قائل نمیشویم. مثلا در واژهٔ wayward بین این دو واج تمایز قائل نمیشویم و مینویسیم "ویوارد" و آن را /v/ می خوانیم. ولی اگر در خوشه همخوانی باشد آنوقت بین /w/ و /u/ تمایز قائل نمیشویم و /w/ را تبدیل میکنیم به /u/. مانند همین نام swift. در این نام /w/ را تبدل میکنیم به /u/ تا خوشه همخوانی شکسته شود. مانند واژگان سواحیلی، سوازیلند، سوئیچ، دواین جانسون، دوایت آیزنهاور. ولی همه جا میان /v/ و /u/ تمایز قائل میشویم برای همین هیچ جا /v/ را تبدیل به /u/ نمیکنیم و در خوشههای همخوانی دارای /v/ برای شکستن خوشه همخوانی به اول واژه "ا" میافزاییم. دیاکو « پیام » ۱۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۰۴ (UTC)
- جناب دیاکو، مگر ما در فارسی میانِ این دو «واو» (یعنی لبیدندانیِ /v/ و لبینرمکامیِ ناسودهٔ /w/) تمایزِ آوایی قائل میشویم؟ —
- با درود. w در سویفت یک نیمواکه است و قایل مقایسه با в در اسوتلانا نیست. در اسوتلانا /v/ یک همخوان است. از این جهت در "سویفت" الف نمینویسیم چون نیمواکه "او" در نظر گرفته میشود و "او" تلفظ میشود ولی در "اسوتلانا" چنین نیست. /v/ را نمیتوان "او" در نظر گرفت. بنابراین به نظر من باید "اسوتلانا" نوشته شود. دیاکو « پیام » ۱۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۰۶ (UTC)
- با درودِ دوباره، Светлана تا حدودی با Swift قابل مقایسه است. ما «سویفت/ سوییفت» میگوییم. جالب است که در ویرایش اولِ لغتنامهٔ دهخدا «اِسویفت*» ثبت شده بود و در ویرایشهای دوم و سوم (۱۳۷۳ و ۱۳۷۷) به شکلِ رایجترِ آن، یعنی «سویفت»، اصلاح شد. —
فعل مفرد یا جمع
سلام. لطفاً نگاهی به بحثی که در بحث کاربر:Markman Darkman#معروف شدید! آغاز کردهام بیندازید و راهنمایی کنید — حجت/بحث ۱۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۳۱ (UTC)
- شما مختار هستید از صورت مفرد یا جمع استفاده کنید ولی چون اسم غیر عاقل هست بهتره از صورت مفرد استفاده کنید. --دوستدار ایران بزرگ ۱۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۳۶ (UTC)
ترجمه
درخواست ترجمه:
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: گواهی فروش موسیقی
- پیوند: en:Lust for Life (Lana Del Rey album)#Certifications
- مثال: sales figures based on certification alone
shipments figures based on certification alone
- توضیحات: میخواهم این متن را ترجمه کنید:
*sales figures based on certification alone
^shipments figures based on certification alone
کلمه Certified units نیز لطفا ترجمه کنید. در en:Lust for Life (Lana Del Rey album)#Certifications درج شدهاست. --NameGame (بحث) ۱۹ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۴۹ (UTC)
educational and career psychologist
درخواست ترجمه:
- زبان: انگلیسی
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Sara_Netanyahu
- مثال: Netanyahu is an educational and career psychologist by profession.
- توضیحات: --NameGame (بحث) ۲۰ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۶ (UTC)
پیرامون جوایز اهداشده
درخواست ترجمه:
Outstanding Young Person of the World Award by the Junior Chamber International
در این بخش از مقاله Şafak_Pavey#Honors استفاده شده -- NameGame (بحث) ۱۴ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۴۶ (UTC)
- سلام. شخصیت جوان برجسته جایزه جهان برای جونیور چمبر اینترنشنال. WPLifter • گفتگو ۱۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۳۹ (UTC)
- @WPLifter: درود. سپاس
- «جایزه جهان جونیور چمبر اینترنشنال برای شخص برجسته جوان» را صحیحتر میبینم. موافقید؟ -- NameGame (بحث) ۱۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۱۰ (UTC)
- درسته اول فکر کردم طبق عنوان خودتان (پیرامون جوایز اهداشده) جایزه به جونیور چمبر اینترنشنال اهدا شدهاست. البته بهتره جایزه جهان و جونیور چمبر اینترنشنال پشت سر هم نیان چون انگار «جونیور چمبر اینترنشنال» اسم «جایزه جهان» هست در صورتی که توسط اون اهدا شده. این بهتره: «جایزه جهان برای شخصیت جوان برجسته اهدا شده توسط جونیور چمبر اینترنشنال» WPLifter • گفتگو ۱۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۳۳ (UTC)
- @WPLifter: به اینصورت چهطور؟ «جایزه جهان اهداشده توسط جونیور چمبر اینترنشنال برای شخصیت جوان برجسته» -- NameGame (بحث) ۱۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۳۸ (UTC)
- این هم خوبه. WPLifter • گفتگو ۱۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۳۹ (UTC)
- سپاس. در شفق پاوی استفاده میکنم. -- NameGame (بحث) ۱۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۴۷ (UTC)
- این هم خوبه. WPLifter • گفتگو ۱۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۳۹ (UTC)
- @WPLifter: به اینصورت چهطور؟ «جایزه جهان اهداشده توسط جونیور چمبر اینترنشنال برای شخصیت جوان برجسته» -- NameGame (بحث) ۱۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۳۸ (UTC)
تلفظ یکسان برای Chandrasekhar
در وف اسم این اسم اخترشناس هندی به شیوههای مختلف استفاده شدهاست. دستکم چاندراسکار و چاندراسخار برای عدد و حد و اسم این دانشمند. با توجه به این که به نظر میرسد تلفظ هندی این اسم چاندراشِکار باشد، فکر میکنم بهتر باشد از یک شیوه برای تمام این مقالهها استفاده کنیم. لطفاً یک تلفظ مشخص انتخاب کنید تا همه مقالهها تصحیح شوند.astronomer (بحث) ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۰۱ (UTC)
- طبق این واجنویسی /ˌtʃʌndrəˈʃeɪkər/ در مقالهٔ شخص مورد نظر در ویکی انگلیسی و فایل صوتی گذاشته شده در این مقاله نویسهگردانی درستش "چاندراشکار" است. دیاکو « پیام » ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۳۵ (UTC)
- جستجوی وب، حدسی که من زدم را تأیید میکند: در کتابهای مربوط به ریاضیات و نجوم، اسم ایشان (درست یا غلط) «چاندراسخار» ترجمه شده و این ترجمهٔ احتمالاً نادرست، رایج شده در نتیجه باید به همان چسبید — حجت/بحث ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۳۶ (UTC)
@H simab: تلفظ هندی چاندراشکار است و در زبان انگلیسی چاندراسکار تلفظ میشود در آلمانی چاندرازکار و در عربی چاندراسخار. Moderato88 (بحث) ۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۲۰ (UTC)
@حجت: به عنوان یک ستارهشناس در بیشتر کتابهایی که خواندهام (مثل نجوم دینامیکی و تاریخچه زمان و اخترشناسی) تلفظ چاندراسکار استفاده شدهاست. گمان نمیکنم این اسم تا این اندازه رایج شده باشد که مجبور باشیم به تلفظ غلط بچسبیم. جدا از این که به نظرم تلفظ صحیح یک اسم، در همان زبان باید ملاک انتخاب باشد. به هر حال من تازهوارد هستم و نمیدانم در نهایت شیوه وپ برای تصمیم نهایی و تصحیح این تلفظهای متفاوت چیست. راهنمایی بفرمایید تا تصحیحشان کنم.astronomer (بحث) ۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۱۹ (UTC)
- من هم با سیماب موافقم. تلفظ نادرست فقط زمانی باید بر تلفظ درست ارجحیت داشته باشد که تلفظ نادرست در میان عموم مردم رواج داشته باشد و تلفظ درست هیچ رواجی نداشته باشد. نام این دانشمند آنقدر رایج نیست که مجبور باشیم تلفظ غلط را به کار ببریم. اگر چند منبع معتبر نام درست را به کار برده باشند کافیست حتی اگر تعداد منابعی که نام نادرست را به کار بردهاند خیلی بیشتر باشد. دیاکو « پیام » ۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۳۸ (UTC)
- با درود، پیشنهاد بنده «چندرشیکر» یا «چندرشیکهر» است. یک ایرانشناس به همین نام هم داریم. آنچه مسلّم است این است که تلفظ «خ» در این نام وجود ندارد، چنانکه اساساً زبانهای هندی «خ» ندارند. Chandra یعنی «ماه، ماه تابان، درخشان»، و Shekhar هم معنای آیینی دارد. —
Hamid Hassani (بحث) ۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۵۴ (UTC)
- با درود، پیشنهاد بنده «چندرشیکر» یا «چندرشیکهر» است. یک ایرانشناس به همین نام هم داریم. آنچه مسلّم است این است که تلفظ «خ» در این نام وجود ندارد، چنانکه اساساً زبانهای هندی «خ» ندارند. Chandra یعنی «ماه، ماه تابان، درخشان»، و Shekhar هم معنای آیینی دارد. —
- @Huji: ، با درود، اگر درست در خاطرم مانده باشد، جناب حسین معصومی همدانی در ترجمهٔ کتاب «جزء و کل» اثر ورنر هایزنبرگ، نام او را به صورت «چاندراساخار» (یا «چاندراسخار») ضبط و نویسهگردانی کردهاند. البته نسخهای که من داشتم، چاپ چندین سال پیش است و تجدیدچاپهای جدید را ندیدهام. با احترام Tisfoon (بحث) ۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۴۱ (UTC)
- امروز پس از مدتها یکی از همکاران را که اهل هند و فردی تحصیلکرده و آگاه است دیدم و چون خودم کنجکاو بودم، تلفظ نام این دانشمند بزرگ هندی را از او پرسیدم. ایشان به نقل از خودشان، به ۵ زبان از ۵۰ زبانی که در شبهقارهٔ هند تکلم میشود تسلطِ کامل دارد. او میگفت که دو تلفظ رایج این نامخانوادگی در هند، «چاندراشیکر» و «چاندراشِـکِـر/چاندراشِـیکـهر» است که اولی دقیقاً مطابق با IPA آن یعنی /ˌtʃʌndrəˈʃeɪkər/ است و این تلفظها، تقریباً همانهایی است که جناب حسنی فرمودند (با این تفاوت جزئی که قسمت اولش، یعنی پس از «چ»، الف است و نه فتحه = چاندرا = tʃʌndrə). البته من هم مثل جناب حجت، این نام را همیشه بهصورت «چاندراسخار» شنیده یا خوانده بودم و برایم جالب است که استاد بزرگی چون حسین معصومی همدانی هم، نامش را به همین صورت (با «خ») نویسهگردانی کردهاست. با احترام Tisfoon (بحث) ۲۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۳۰ (UTC)
معادل Hill station
واژهٔ معادل برای w:en:Hill station چیست؟ طبق مقاله ویکی انگلیسی، اینها مناطق تفریحی و استراحتگاههای استعمارگران در کشورهای هند و پاکستان (و بعضا آفریقایی بودهاند که در تابستان و گرما مورد استفاده قرار میگرفتند. فعلا با تفرجگاه کوهستانی ساختم. اگر واژهٔ بهتری در نظر دارید بفرمایید تا انتقال انجام شود. Mensis Mirabilis (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۴۶ (UTC)
- @Mensis Mirabilis: درود جناب ماه شگفتانگیز. «دهکده ییلاقی» پیشنهاد من هست چون از این اقامتگاهها به صورت موقتی استفاده میشه و واژه ییلاقی هم خصوصیات کوهستانی بودن و استفاده برای استراحت موقت رو بیان میکنه. ییلاق جایی هست برای اتراق (ایستگاه) ولی تفرجگاه استفاده دائمی داره نه موقت. از Hill station برای مهاجرت در فصل تابستان استفاده میشه (ییلاق) (پس استراحتگاه هست) و برای کاربرد تفریحی از اون استفاده نمیشه (تفرجگاه نیست). --دوستدار ایران بزرگ ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۵۱ (UTC)
- "هیل استیشن" همانطور که خودتان گفتید اصطلاحیست که در دوران استعمار هند به کار میرفته و مختص آن دوران و آن منطقه بودهاست و کمی هم بار نظامی دارد. پس نمیتواند تفرجگاه کوهستانی یا "دهکده ییلاقی" به کار رود. چه این دو مورد مفهومی بسیار کلی دارند و مختص جا یا زمان خاصی نیستند. میتوان همانگونه که بعضی از ویکیها آن را ترجمه نکردند آن را ترجمه نکرد و "هیل استیشن" نوشت یا این که ترجمهٔ واژه به واژه کرد که تقریبا میشود "ایستگاه کوهستانی". دیاکو « پیام » ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۳۵ (UTC)
- دهکده ییلاقی هم مناسب به نظر میرسد اما با توجه به «بار نظامی» گه جناب دیاکو فرمودند فعلا به هیل استیشن منتقل شد. با تشکر از دو دوست عزیز. Mensis Mirabilis (بحث) ۲۳ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۴۳ (UTC)
درخواست ترجمه:
- پیوند:
- en:Baqa_al-Gharbiyye
- en:Giv'at_Shmuel
- en:Kfar_Yona
- en:Migdal_HaEmek
- en:Nazareth_Illit
- en:Nesher
- en:Qalansawe
- en:Sakhnin
- en:Shefa-'Amr
- en:El'ad
- en:Modi'in_Illit
- توضیحات: لطفاً در یافتن برابر فارسی این عناوين من را یاری کنید (تنها عناوین شهرها). SlowManifesto (بحث) ۲۱ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۰۷ (UTC)
- مورد اول را می دانم در ایران به "بقاء غربی" معروف است. دیاکو « پیام » ۲۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۳۴ (UTC)
- ممنونم. اولی ساخته شد. SlowManifesto (بحث) ۲۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۵۵ (UTC)
- @SlowManifesto: ، با درود، تلفظها و نویسهگردانی این شهرها به این صورت است:
- ممنونم. اولی ساخته شد. SlowManifesto (بحث) ۲۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۵۵ (UTC)
- برای مورد هفتم نتوانستم تلفظ معتبری پیدا کنم. مورد اول هم ظاهراً در زبان عبری «باکا الغربیا» است. من نتوانستم اثری از «بقاء غربی» در منابع معتبر آنلاین فارسی پیدا کنم. شاید مقصود جناب دیاکو، مواردی چون شهرستان بقاع غربی و استان بقاع در لبنان است که عربیشان هم «البقاع» است، اما نام عبری באקה אל (Baqa)، در عربی بصورت «باقة» نوشته شدهاست و نویسهگردانیاش هم - اگر نام عربی این شهر ملاک باشد - قاعدتاً چیزی شبیه «باقا یا باقه» باید باشد و نه بقاء. با احترام Tisfoon (بحث) ۲۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۳۸ (UTC)
- بله. من این دو را با هم اشتباه کردم. ممنون از یادآوری. دیاکو « پیام » ۲۳ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۰۴ (UTC)
- پینوشت: تا آنجا که میدانم، تنها کسی که به زبان عبری آشنایی کامل داشتند، جناب «سندباد» بودند که گویا از سال ۱۳۹۰، دیگر فعالیتی در ویکیفا نداشتهاند و در نتیجه پینگ کردنشان بیفایده است. پیشنهادهای بنده تنها بر اساس جستجوی نام این شهرها در Forvo و شنیدن تلفظ آنها، از زبانِ کاربران بومی آن خطه است. Tisfoon (بحث) ۲۳ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۳۳ (UTC)
- بسیار ممنون. عربیِ Nazareth Illit گویا میشود الناصرة العليا. ما میتوانیم به عربی نزدیک شویم و مثلاً بگذاریم ناصره علیا؟ نکتهی عجیب این است که همین Illit در Modi'in Illit شده عیلیت و نه العليا. SlowManifesto (بحث) ۲۳ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۵۵ (UTC)
- @SlowManifesto: ، البته فرهنگ و تاریخ آن منطقه با هر دو قوم و زبان «یهود/عبری» و «عرب/عربی» عجین شدهاست و تقریباً همهٔ اماکن جغرافیایی، یک نام عبری و یک نام عربی دارند. اما حالا که دارید دربارهٔ شهرهای اسرائیل مقاله میسازید، بد نیست که به تلفظ آنها در زبان خودشان (عبری) وفادار بمانید و کاری به نام عربیاش (که بعضاً بسیار متفاوت از نام عبری آن است) نداشته باشید؛ مگر آنکه مطابق «وپ:رایج»، نام آن شهر در زبان فارسی، رواج گسترده در منابع معتبر داشته باشد. مثلاً اگر در منابع فارسی، «اورشلیم» رواج دارد، دیگر تلفظ «یقوشلایم» (تلفظ اصلی و صحیح بومی) را بکار نمیبریم. (نام عربیاش هم که بکلی متفاوت است = القدس). به نظر بنده، Illit را، همان «عیلیت» یا «ایلیت» بنویسید. (البته با جستجویی که در اینترنت کردم، گویا گاهی نیز «عیلئیت/ایلئیت» تلفظ میشود.) با احترام. Tisfoon (بحث) ۲۳ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۴۸ (UTC)
- بسیار ممنون. عربیِ Nazareth Illit گویا میشود الناصرة العليا. ما میتوانیم به عربی نزدیک شویم و مثلاً بگذاریم ناصره علیا؟ نکتهی عجیب این است که همین Illit در Modi'in Illit شده عیلیت و نه العليا. SlowManifesto (بحث) ۲۳ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۵۵ (UTC)
- برای مورد هفتم نتوانستم تلفظ معتبری پیدا کنم. مورد اول هم ظاهراً در زبان عبری «باکا الغربیا» است. من نتوانستم اثری از «بقاء غربی» در منابع معتبر آنلاین فارسی پیدا کنم. شاید مقصود جناب دیاکو، مواردی چون شهرستان بقاع غربی و استان بقاع در لبنان است که عربیشان هم «البقاع» است، اما نام عبری באקה אל (Baqa)، در عربی بصورت «باقة» نوشته شدهاست و نویسهگردانیاش هم - اگر نام عربی این شهر ملاک باشد - قاعدتاً چیزی شبیه «باقا یا باقه» باید باشد و نه بقاء. با احترام Tisfoon (بحث) ۲۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۳۸ (UTC)
معادل فارسی Census-designated place
برای w:en:Census-designated place چه پیشنهادی دارید؟ فعلا مکان مشخصشده در سرشماری را استفاده کردم. Mensis Mirabilis (بحث) ۲۳ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۴۴ (UTC)
- @Mensis Mirabilis: شاید بشود گفت حوزهٔ سرشماری. برای منظور سرشماری، کل کشور را تقسیم به مناطقی میکنند که هر کدام جدا شمرده میشود. مشابه همین کار در انتخابات را ما «حوزهٔ انتخاباتی» مینامیم پس این را هم میشود حوزهٔ سرشماری نامید. — حجت/بحث ۲۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۵۷ (UTC)
- حوزه قطعا از مکان مشخصشده بهتر است. منتقل کردم (تا نظرات دیگر). سپاس فراوانMensis Mirabilis (بحث) ۲۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۱:۰۰ (UTC)
جمله پیرامون شخص سیاستمدار
درخواست ترجمه:
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: سیاست
- پیوند: Şafak Pavey
- مثال: She is a member of the Turkish Grand National Assembly from the main opposition Republican People's Party (CHP) representing Istanbul Province.
- توضیحات: درود. لطفاً این جمله را ترجمه کنید. سپاس -- NameGame (بحث) ۱۲ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۰۴ (UTC)
- وی نماینده استان استانبول و عضو حزب مخالف یعنی حزب جمهوریخواه خلق در مجلس ملی کبیر ترکیه است. قارونی گفتوگو ۱۷ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۳۳ (UTC)
- @Gharouni: اینطور چطور؟ «وی عضو حزب مخالف حزب جمهوریخواه خلق در نمایندگی استان استانبول در مجلس ملی کبیر ترکیه است.» -- NameGame (بحث) ۱۸ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۵۶ (UTC)
- بسیار خوب است. ولی به نمایندگی صحیح است. قارونی گفتوگو ۱۸ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۲۰ (UTC)
- @Gharouni: اینطور چطور؟ «وی عضو حزب مخالف حزب جمهوریخواه خلق در نمایندگی استان استانبول در مجلس ملی کبیر ترکیه است.» -- NameGame (بحث) ۱۸ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۵۶ (UTC)
ارتشبد، en:General officer است یا en:General of the army؟--SunfyreT ۲۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۵۶ (UTC)
- طبق en:Template:United States uniformed services comparative ranks درجهٔ en:General of the army بالاترین درجهٔ نظامی است و بنابراین میشود معادل ارتشبد در ایران. درجهٔ en:General officer برابر است با سپهبد. دیاکو « پیام » ۲۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۰۶ (UTC)
- سپهبد الان به en:Colonel general پیوند دارد؟--SunfyreT ۲۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۱۰ (UTC)
- خط اول en:Colonel general را بخوانید. نوشته Colonel general برابر است با en:General officer در نیروی زمینی ایالات متحده. دیاکو « پیام » ۲۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۲۴ (UTC)
- سپهبد الان به en:Colonel general پیوند دارد؟--SunfyreT ۲۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۱۰ (UTC)
معادل Township در آمریکا
با توجه به سرعت گرفتن ساخت مقالات مناطق مسکونی آمریکا، نیاز فوری به ترجمه عناوین مختلف مناطق مسکونی این کشور وجود دارد. برای مقالهی w:en:Township_(United_States) چه عنوانی پیشنهاد میکنید؟ با توجه به w:en:Town#United_States (معادل شهرک)، این واژه با شهرک متفاوت به نظر میرسد. (فعلا با همان تاونشیپ ساختم) Mensis Mirabilis (بحث) ۲۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۲۵ (UTC)
درخواست ترجمه
لطفاً مطلب زیر را ترجمه کنید.سپاس فراوان.BaqBan20 (بحث) ۲۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۱۲ (UTC)
Asteroid 321357 Mirzakhani was named in her memory. The official naming citation was published by the Minor Planet Center (M.P.C. 108698).
- سلام. از نظر من:
- سیارک ۳۲۱۳۵۷ میرزاخانی به یادبود وی نامگذاری شد. نامگذاری افتخاری رسمی توسط مرکز بررسی ریزسیارهها منتشر شد (M.P.C. 108698).
- Saeidpourbabak (بحث) ۲۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۴۹ (UTC)
جوایز و نامزدیهای دریافتشده توسط داستان ترسناک آمریکایی: هتل
درخواست ترجمه:
- زبان: انگلیسی
- پیوند: کاربر:NameGame/ویرایش
- توضیحات: درود.
درخواست دارم جوایز و نامزدیهای دریافتشده توسط داستان ترسناک آمریکایی: هتل را ترجمه کنید، که از مقاله American Horror Story: Hotel گرفتهشدهاست. --NameGame (بحث) ۹ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۲۲ (UTC)
- نباید کیلویی بنویسید هر لغتی را که ایراد دارید درخواست ترجمه دهید --- Rmashhadi ♪♫ ۹ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۴۲ (UTC)
@Rmashhadi: من درخواست کردم مقاله را لطفا مشاهده و ترجمه کنند. مثلا Feels Freakout of the Year ترجمهاش چه میشود؟ NameGame (بحث) ۹ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۵۱ (UTC)
از کاربر @Tisfoon: درخواست میکنم. -- NameGame (بحث) ۱۱ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۳۵ (UTC)
- @NameGame: ؛
با درود، انجام شد. در ضمن Limited series به معنای «مجموعهٔ تلویزیونی غیر دنبالهدار» است (نه محدودشده). موارد قبلی نیز اصلاح شد. با احترام Tisfoon (بحث) ۱۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۳۵ (UTC)
- @Tisfoon: سپاس از وقتی که گذاشتید و ترجمه کردید. در بخش نتیجه جدول جوایز، چند کلمه انگلیسی هست، لطفا این چند کلمه را ترجمه کنید، من درست سر در نمیآورم. سپاس
- در حساب کاربری شما دیدم، مقاله دانتون ابی که از شبکه من و تو نیز پخش میشد، را کامل گسترش دادهاید و نشان خوب گرفته، متعجب شدم، خیلی خوبه. کنجکاوم بدانم شما لندن زندگی میکنید، تورونتو یا نیویورک؟ -- NameGame (بحث) ۱۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۱:۲۴ (UTC)
- @Tisfoon: درود. من اسامی را فارسیسازی کردم، حال در بخش نامزدهای جدول چند کلمه انگلیسی هستند. لطفا بازبینی کنید و مطابق جدول جوایز و نامزدیها در ویکیپدیای انگلیسی American Horror Story: Hotel#Awards and nominations کلمات انگلیسی را فارسی کنید.
- آیا بنظرتان عنوان «جوایز و نامزدیها» برای Awards and nominations مناسب است؟ -- NameGame (بحث) ۱۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۲۲ (UTC)
- @NameGame: ؛ خوب است، منتها جای کلمات را با هم عوض کنید. یعنی بنویسید: «نامزدیها و جوایز». در مورد الباقی موارد هم، خودتان میتوانید معادلهای مناسب را در «ویکیپدیا:ویکیپروژه فیلم/فرهنگستان» پیدا کرده و جایگزین کنید. Tisfoon (بحث) ۱۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۵۶ (UTC)
- @Tisfoon: عنوان را به «نامزدیها و جوایز» تغییر دادم.
- درباره واژههای انگلیسی پیرامون فیلم؛ من سختمه، درست معنی کلمات رو نمیفهمم، فهرست خیلی زیادیه. از @Nightdevil: درخواست دارم. -- NameGame (بحث) ۱۳ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۵۱ (UTC)
- @NameGame: ؛ خوب است، منتها جای کلمات را با هم عوض کنید. یعنی بنویسید: «نامزدیها و جوایز». در مورد الباقی موارد هم، خودتان میتوانید معادلهای مناسب را در «ویکیپدیا:ویکیپروژه فیلم/فرهنگستان» پیدا کرده و جایگزین کنید. Tisfoon (بحث) ۱۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۵۶ (UTC)
- @Huji: درود. لطفا شما اگر میتوانید، چند کلمه انگلیسی که در « جوایز و نامزدیهای دریافتشده توسط داستان ترسناک آمریکایی: هتل» موجود است را به فارسی ترجمه کنید تا در مقاله داستان ترسناک آمریکایی: هتل انتشار دهم. سپاس -- NameGame (بحث) ۱۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۱۰ (UTC)
- @NameGame: لطفاً عبارتهای انگلیسی آنجا را اینجا به صورت فهرست گلولهای بیاورید تا برای هر کدام ترجمهای پیشنهاد کنم. — حجت/بحث ۱۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۰۳ (UTC)
- @Huji: درود. لطفا شما اگر میتوانید، چند کلمه انگلیسی که در « جوایز و نامزدیهای دریافتشده توسط داستان ترسناک آمریکایی: هتل» موجود است را به فارسی ترجمه کنید تا در مقاله داستان ترسناک آمریکایی: هتل انتشار دهم. سپاس -- NameGame (بحث) ۱۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۱۰ (UTC)
- @Huji: درود.
نام اشخاص و حرفه:
- Production Mixer
- Re-recording Mixer
- ADR Mixer
- Foley Mixer
- Supervising Sound Editor
- Supervising Dialogue Editor
- Dialogue Editor
این نام انگلیسی این شخص « Robert M. Williams Jr. » به فارسی چه میشود؟ در IMDb هم صفحه دارد www.imdb.com/name/nm0929955
نام قسمتهای این سریال:
- «Checking In»
- «Room Service»
- «Chutes and Ladders»
- «Hallways»
فهرست قسمتهای فصل پنجم سریال در IMDb www.imdb.com/title/tt1844624/episodes?season=5
فهرست نامزدیها و جوایز فصل پنجم این سریال را در ویکیپدیای انگلیسی American_Horror_Story:_Hotel#Awards_and_nominations میتوانید مشاهده کنید. -- NameGame (بحث) ۱۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۲۴ (UTC)
پاسخ به این شرح است:
- Production Mixer
- mixer در اینجا به sound mixing اشاره داره که «صداگذاری» ترجمه شده، پس این میشود «صداگذاری تولید»
- Re-recording Mixer
- صداگذاری در ضبط مجدد
- ADR Mixer
- ADR مخفف automated dialogue replacement است که به دوبله اشاره دارد، پس «صداگذاری دوبله» یا «صداگذاری دوبلاژ»
- Foley Mixer
- Supervising Sound Editor
- sound editor میشود تدوینگر صدا، و supervising به نظارت یا ارشد بودن اشاره دارد، پس «تدوینگر ارشد صدا»
- Supervising Dialogue Editor
- تدوینگر ارشد دیالوگ
- Dialogue Editor
- تدوینگر دیالوگ
- Robert M. Williams Jr
- رابرت ام. ویلیامز جونیور (مشابه رابرت داونی جونیور)
- «Checking In»
- تحویل گرفتن اتاق
- «Room Service»
- خدمات اتاق؟ (منظور از room service خدماتی است که اتاق را تمیز میکنند و غذا به اتاق میآورند و غیره)
- «Chutes and Ladders»
- ناودانها و نردبانها
- «Hallways»
- راهروها
سوال بود بپرسید — حجت/بحث ۱۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۴۶ (UTC)
- @Huji: سپاس از شما. این کلمه «CAS» در کنار نام و حرفه افراد آمده؛
به این صورت:
- برندن بیبی، CAS (Production Mixer)
- جو ارل، CAS (Re-recording Mixer)
- داگ اندام، CAS (Re-recording Mixer)
-- NameGame (بحث) ۱۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۵۵ (UTC)
- @NameGame: قسمت CAS را حذف کنید. در برخی رشتهها در آمریکا مرسوم است که یک مخفف از مدرک یا عضویت انجمنهای حرفهای را دنبال نامشان میآورند. مثلاً پزشکی را به صورت John Smith MD نام میبرند. در هنر سینما این نسبتاً متداول است و مثلاً CAS مخفف Cinema Audio Society است و اشاره دارد که آن آقای برندن بیبی عضوت این انجمن صدا در سینما است. در فارسی این پسوندها مرسوم نیستند. — حجت/بحث ۱۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۵۴ (UTC)
- @Huji: سپاس، تمام کلمات انگلیسی را به فارسی برگرداندم، یک کلمه «Supervising Music Editor» ماند. میشود «تدوینگر ارشد موسیقی» ؟ -- NameGame (بحث) ۱۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۳۶ (UTC)
- @NameGame: بله — حجت/بحث ۱۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۳۸ (UTC)
- @Huji: قبل از انتشار «نامزدیها و جوایز» به مقاله داستان ترسناک آمریکایی: هتل، لطفا کاربر:NameGame/ویرایش را بررسی کنید و ببینید مشکلی دارد یا خیر، نظرتان چیست. -- NameGame (بحث) ۱۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۴۳ (UTC)
- پیوندهای میانویکی که به صورت (en) به کار بردهاید حذف کنید. اگر واقعاً باید بمانند (که البته من چنین فکر نمیکنم) هم تبدیل به یادکرد وب کنید — حجت/بحث ۱۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۱:۵۰ (UTC)
- @NameGame: بله — حجت/بحث ۱۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۳۸ (UTC)
- @Huji: سپاس، تمام کلمات انگلیسی را به فارسی برگرداندم، یک کلمه «Supervising Music Editor» ماند. میشود «تدوینگر ارشد موسیقی» ؟ -- NameGame (بحث) ۱۴ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۳۶ (UTC)
- @Huji: انجام شد، فقط خط اول «نوشتار اصلی» پیوند به میانویکی ماند. حال چه فکر میکنید. (لطفا در پاسخ نامکاربریام را پینگ کنید) NameGame (بحث) ۱۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۰۰ (UTC)
- @NameGame: در حال حاضر و در یک نگاه گذرا، مشکل دیگری نمیبینم. — حجت/بحث ۱۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۳۸ (UTC)
- @Huji: انجام شد، فقط خط اول «نوشتار اصلی» پیوند به میانویکی ماند. حال چه فکر میکنید. (لطفا در پاسخ نامکاربریام را پینگ کنید) NameGame (بحث) ۱۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۰۰ (UTC)
@Huji: در مقاله انتشار میدهم. سپاس از مشارکت شما در کمک به ترجمه. NameGame (بحث) ۱۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۴۱ (UTC)
@Tisfoon: در مورد limited series که شما فرمودید غیر دنبالهدار، اما در تعریفش نوشته:
Limited series are distinct from miniseries in that the production is seen to have potential to be renewed, but without the requirement of it having as many episodes as a typical order per season
بعد هم true detective را مثال زده که دنباله دار بود اما مانند بیگ بنگ و فرندز نبود بلکه کوتاه بود. ترجمه ی غیر دنبالهدار (بدون دنباله) پیشنهاد خودتان بود یا مصوب فرهنگستان است--- Rmashhadi ♪♫ ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۳۰ (UTC)
- @Rmashhadi: درود بانو؛ واژهٔ «غیر دنبالهدار» در اینجا اشارهای به تعداد فصلها یا قسمتها ندارد، بلکه مقصود آن است که اینها بر خلاف برخی دیگر، «دنبالهدار» نیستند. مثلاً روزهای زندگی ما از سال ۱۹۶۸ شروع شده و همچنان ادامه دارد و بیش از ۱۳۰۰۰ قسمت آن تاکنون پخش شدهاست. یا مسترپیس از سال ۱۹۷۱ شروع شده و همچنان ادامه دارد. سریال General Hospital، حدود ۵۴ سال است که در حال پخش است و هنوز هم ادامه دارد. در نتیجه همگی «دنبالهدار» هستند. اما فارگو یا true detective، بالاخره در چند فصل به پایان خواهند رسید. تصور بنده این است که ترجمهٔ تحتاللفظی «سریال محدودشده»، علاوه بر آن که این مفهوم را نمیرساند، ممکن است برای خواننده غلطانداز هم باشد: چه چیزی محدود شده؟ آیا پخش آن محدود به گروهِ سنی خاصی است؟ آیا محدود به کشور خاصی است؟ آیا مفاد آن سانسور شده؟ در نتیجه تصورم آن است که این ترجمه بهتر از ترجمهٔ تحتاللفظی آن است. (مضافاً اینکه در تعریفش هم گفته potential دنبالهسازی را داراست و نه اینکه همگی، لزوماً و حتماً، دنبالهدار خواهند شد.) البته اصراری به این معادلسازی ندارم و اگر شما یا سایر دوستان، ترجمهٔ دقیقتر و رساتری در ذهن دارید، از آن استقبال میکنم. با احترام Tisfoon (بحث) ۱۹ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۱۱ (UTC)
- ترجمه «Behind Lady Gaga's killer look in 'American Horror Story: Hotel'» چه میشود؟ در پیوند به بیرون مقاله American Horror Story: Hotel درج شده، میخواهم در پیوند به بیرون مقاله فارسی؛ داستان ترسناک آمریکایی: هتل استفاده کنم. -- NameGame (بحث) ۱۹ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۳۹ (UTC)
- لطفا کسی پاسخ بدهد. Huji - Nightdevil
- -- NameGame (بحث) ۲۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۳۹ (UTC)
- ترجمه نمیخواهد. با همان عنوان اصلی و بهصورت الگو:چپچین شده پیوند دهید. --N
ightD ۲۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۰۷ (UTC)
- ترجمه نمیخواهد. با همان عنوان اصلی و بهصورت الگو:چپچین شده پیوند دهید. --N
Singh Is Bliing
با سلام و تبریک سال نو خدمت دوستان عزیز و گرامی، خواهشمندم تا برای فیلم سینگ بلینگ نام مناسب پیشنهاد دهید. باتشکر فراوان Behnam mancini (بحث) ۲۰ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۰۴ (UTC)
- با درود و تبریک. این یک نام مندرآوردی است که نویسهگردانیش میشود «سینگ ایز بِلَیینگ». چند مفهوم تقریبی فکاهی نزدیک به واژهٔ بِلَیینگ را در ذهن ایجاد میکند. یکی که گوینده قادر به تلفظ حرف P یا F نیست و، یا منظورش همان بِلَیینگ (درحال بله گفتن) است که در آن صورت انگلیسی را با زبان مادریش مخلوط کرده. پس جمله میتواند «سینگ درحال پرواز است» (درهوا معلق است) یا «سینگ در حال بازی است» (بازی در آورده) یا همان «سینگ ایز بِلَیینگ» «سینگ بله میگوید» (رضایت میدهد) است.
- از قضا؛ هر سه فرض درست از آب در آمده زیرا در پایان سینگ ناپدید شده را در حالی که از پل آویزانش کردهاند پیدا میکنند، نجاتش میدهند، و او هم در مقابل به اصطلاح از خر شیطان پیاده میشود و کوتاه میآید. «سینگ بله میگوید» را پیشنهاد میکنم.-- Mpj7 (بحث) ۲۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۲۷ (UTC)
- باتشکر فراوان به سینگ بله میگوید منتقل کردم Behnam mancini (بحث) ۲۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۵۳ (UTC)
Endling
en:Endling--SunfyreT ۲۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۰۴ (UTC)
- درود. پیشنهاد من «پایانه (گونه)» است. آخرین فرد از یک گونه که با مردن یا (درگذشتن) آن حضور و ادامهٔ آن گونهٔ جاندار به پایان میرسد.
- این واژه که در ویکی انگلیسی در واژههای دور از ذهن ردهبندی شده در نیمهٔ قرن بیستم توسط پزشک آمریکایی رابرت وبستر، زمانی که در استرالیا بوده با شنیدن آن از یکی از بیمارانش؛ بانوی سالخوردهای که خود را آخرین فرد زنده از فامیل میدانسته٬ بکار برده شده. بعدها خود او و نیز مجلهٔ نیچر (پایان دهنده ender) یا (ترمینرک terminarch) را پیشنهاد کردند. -- Mpj7 (بحث) ۲۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۵۹ (UTC)
- گونهٔ پایانی. — حجت/بحث ۲۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۴۷ (UTC)
- جناب حجت مگر نه اینست که؛ Endling به آخرین فرد موجود از یک گونهٔ منقرض و نه همهٔ آن گونه گفته میشود؟ (با آنکه آن گونه هم دیگر از میان رفته). پایانه را از این جهت مناسب تر میبینم که قبلا همراه یا بجای ترمینال بکار رفته که همان نقطهٔ پایان خط است و واژهٔ terminal هنوز هم یکی از کاندیدهای مطرح برای جایگزینی Endling است.-- Mpj7 (بحث) ۲۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۰۹ (UTC)
- منطقی است. پیشنهاد من ممکن است ایجاد اشتباه کند. — حجت/بحث ۲۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۱۲ (UTC)
- جناب حجت مگر نه اینست که؛ Endling به آخرین فرد موجود از یک گونهٔ منقرض و نه همهٔ آن گونه گفته میشود؟ (با آنکه آن گونه هم دیگر از میان رفته). پایانه را از این جهت مناسب تر میبینم که قبلا همراه یا بجای ترمینال بکار رفته که همان نقطهٔ پایان خط است و واژهٔ terminal هنوز هم یکی از کاندیدهای مطرح برای جایگزینی Endling است.-- Mpj7 (بحث) ۲۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۰۹ (UTC)
- معادلش میشود "بازمانده" یا "آخرین بازمانده". "پایانه" آدم را یاد ترمینال میندازد. بهتر است از واژه ای که مفهوم دیگری را به ذهن متبادر میسازد خودداری شود. دیاکو « پیام » ۲۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۳۵ (UTC)
- گونهٔ پایانی. — حجت/بحث ۲۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۴۷ (UTC)
- اگر هم از پایانه استفاده کنیم، استفاده از گونه برای ابهامزدایی مناسب نیست. چون درباره تمام گونه نیست و تنها یک نمونه از گونه را پوشش میدهد. «پایانه (فرد)» یا «پایانه (نمونه)» یا کلمهای دیگر در این راستا مناسبتر است. آیدین (بحث) ۲۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۲۰ (UTC)
- پایانگونه قارونی گفتوگو ۲۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۲۸ (UTC)
تلفظ Nier: Automata
سلام و خسته نباشید خدمت تمامی دوستان. اخیرا در ویرایش نیئا: اتوماتا به مشکلی در خصوص خود نام "Nier" برخوردم. مشکل جایی هست که بازی در ژاپن تولید شده، و در ژاپن نام اصلی Nīa Ōtomata هست، به عبارتی همان نیئا اتوماتا فعلی. اما در ایران بیشتر با تلفظ انگلیسی آن-یعنی Nier Automata-سر و کار داریم. در عین حال، در اکثر موارد توسط وبگاه های فارسی، به صورت انگلیسی نوشته شده، و در برخی موارد،[۱][۲] به نام «نیر: اتوماتا» موجود هست. حالا تلفظ مرجع رو با توجه به شهرت در ایران قرار بدیم، یا با توجه به مکان ساخت، و در هر دو صورت، لطفا عنوان را بنویسید، چون در نوشتن نیا یا نیئا، و نیر یا نیئر هم ممکن هست مشکل پیش بیاد. ممنونم. ایرانی | گفتگو ۲۹ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۵۹ (UTC)
منابع
- ↑ «بررسی بازی NieR: Automata؛ هستی گرایی ژاپنی». دیجیاتو. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۳-۲۸.
- ↑ «هوش مصنوعی | نقد و بررسی بازی Nier Automata - بازی سنتر». بازی سنتر. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۳-۲۸.
Royal Rumble
آیا Royal Rumble برابر فارسی دارد؟--- Rmashhadi ♪♫ ۳ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۱۵ (UTC)
- درود. بهخاطر اسم خاص بودنش ترجمه نشده، شاید نویسهگردانی بصورت «کشتی حرفهای رویال رامبل» یا «مسابقات کشتی ...» نامأنوس و نامفهوم بودن آن را جبران کند. -- Mpj7 (بحث) ۴ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۰۵ (UTC)
- @Mpj7: متاسفانه مقاله هم رویال رامبل است می خواستم ببینم می توان بهترش کرد یا نه. ممنون--- Rmashhadi ♪♫ ۴ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۰۱ (UTC)
- سلام. اگر «رویال رامبل» کشتی کج منظورتون هست باید بگم «کشتی حرفهای رویال رامبل» اشتباه هست چون «رویال رامبل» خودش یک مسابقه هست از بسیار مسابقات مختلف موجود در کشتی کج. بهتره اسم همین رویال رامبل بمونه البته میشه با دونستن موضوع یا کلمات هم یک اسم فارسی براش ساخت در مسابقات بتل رویال en:Battle royal (professional wrestling) همه کشتیگیرها همزمان توی رینگ هستن و بعد هرکسی که از بالاترین طناب افتاد بیرون و کف دوپاش خورد به زمین حذف میشه تا در آخر یک نفر برنده بمونه اما برعکس در رویال رامبل دو نفر شروعکننده هستن و هر ۹۰ ثانیه یک کشتیگیر دیگه اضافه میشه و باقیش مثل بتل رویال هست. اما رویال رامبل یک مسابقه خاص و بزرگ و مهم هست و خودش یک پی-پر-ویو هست که اسم اصلیترین مسابقش رو گذاشتن برای پی-پر-ویو که در سال فقط یکبار اتفاق میفته و برنده در رسلمانیا به مصاف قهرمان جهان میره و سر کمربند مسابقه میده، اما بتل رویال ممکنه چند بار در سال هم اتفاق بیفته و به مهمی رویال رامبل نیست. البته موارد دیگری هم هستن که بهشون بتل رویال میگن مثل بازی en:PlayerUnknown's Battlegrounds و میبینیم در همشون کلمه "Royal" هست و این اشاره داره به تعداد زیاد بازیکنها یا مسابقه دهندهها. WPLifter • گفتگو ۴ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۲۶ (UTC)
- @WPLifter: سلام بله همون منظورم بود اما ظاهرا نمیشه فارسیش کرد دست کم رویال ربطی به پادشاهی نداره و یه اسمه--- Rmashhadi ♪♫ ۴ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۳۳ (UTC)
- سلام. اگر «رویال رامبل» کشتی کج منظورتون هست باید بگم «کشتی حرفهای رویال رامبل» اشتباه هست چون «رویال رامبل» خودش یک مسابقه هست از بسیار مسابقات مختلف موجود در کشتی کج. بهتره اسم همین رویال رامبل بمونه البته میشه با دونستن موضوع یا کلمات هم یک اسم فارسی براش ساخت در مسابقات بتل رویال en:Battle royal (professional wrestling) همه کشتیگیرها همزمان توی رینگ هستن و بعد هرکسی که از بالاترین طناب افتاد بیرون و کف دوپاش خورد به زمین حذف میشه تا در آخر یک نفر برنده بمونه اما برعکس در رویال رامبل دو نفر شروعکننده هستن و هر ۹۰ ثانیه یک کشتیگیر دیگه اضافه میشه و باقیش مثل بتل رویال هست. اما رویال رامبل یک مسابقه خاص و بزرگ و مهم هست و خودش یک پی-پر-ویو هست که اسم اصلیترین مسابقش رو گذاشتن برای پی-پر-ویو که در سال فقط یکبار اتفاق میفته و برنده در رسلمانیا به مصاف قهرمان جهان میره و سر کمربند مسابقه میده، اما بتل رویال ممکنه چند بار در سال هم اتفاق بیفته و به مهمی رویال رامبل نیست. البته موارد دیگری هم هستن که بهشون بتل رویال میگن مثل بازی en:PlayerUnknown's Battlegrounds و میبینیم در همشون کلمه "Royal" هست و این اشاره داره به تعداد زیاد بازیکنها یا مسابقه دهندهها. WPLifter • گفتگو ۴ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۲۶ (UTC)
- @Rmashhadi: درود. واژهگزینی همیشه و در همه جا امکانپذیر نیست. این مورد هم مثل بحث ویژیلانته هست. --دوستدار ایران بزرگ ۴ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۴۲ (UTC)
- @Mpj7: متاسفانه مقاله هم رویال رامبل است می خواستم ببینم می توان بهترش کرد یا نه. ممنون--- Rmashhadi ♪♫ ۴ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۰۱ (UTC)
Keypad
درود. با توجه به اینکه دو واژه برای صفحهکلید وجود داره باید تفاوت بین این دو رو مشخص کنیم. Key board صفحهکلید رایانه هست، برای Keypad چه معادلی پیشنهاد میکنید؟ --دوستدار ایران بزرگ ۲۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۰۱ (UTC)
- @Doostdar: همیشه بنا نیست بین زبانها رابطهٔ یک به یک برقرار باشد. در فارسی به هر دوی اینها صفحهکلید گفته میشود.
کار درست در اینجا این است که اول صفحهکلید به صفحهکلید رایانه منتقل شود (چون فقط راجع به آن است و میانویکیاش Computer keyboard است)، سپس تمام پیوندها به آن اصلاح شوند تا به نام جدید پیوند کنند (با ربات یا ویرایشگر خودکار به سادگی شدنی است)، و دست آخر مقالهٔ صفحهکلید از نو ساخته شود و به keypad میانویکی شود. بالای آن هم با کمک الگوی {{برای}} پیوندی به صفحهکلید کامپیوتر داده شود. — حجت/بحث ۲۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۴۷ (UTC)- مثل این هست که بگید به نوتبوک و اولترا بوک و لپتاپ و ... در فارسی به همهشان لپتاپ گفته میشه. اینها واژههای جدیدی هستند که با رشد فناوری به وجود اومده. لطفا کمی ذوق واژهسازی داشته باشید. --دوستدار ایران بزرگ ۲۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۵۳ (UTC)
- @Doostdar: نه، مثل آن نیست. صفحهکلید حاصل همین واژهسازی است. قبلش مشابه این در تلفن بوده که به آن میگفتیم «شمارهگیر». وقتی در ماشینحساب و زنگ در و ... هم رواج یافت، واژهسازی انجام شد و اسم همهشان شد صفحهکلید. یکی از انواع صفحهکلید، صفحهکلید رایانه است. الان اشتباه این آخری اسم مقالهاش صفحهکلید است. — حجت/بحث ۲۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۱۹ (UTC)
- مثل این هست که بگید به نوتبوک و اولترا بوک و لپتاپ و ... در فارسی به همهشان لپتاپ گفته میشه. اینها واژههای جدیدی هستند که با رشد فناوری به وجود اومده. لطفا کمی ذوق واژهسازی داشته باشید. --دوستدار ایران بزرگ ۲۶ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۵۳ (UTC)
- در یک کیبورد ممکنه کیپد هم وجود داشته باشته. اون وقت چطور میشه صفحه کلید رایانه صفحه کلید داشته باشه؟ این کیپد معمولا به صورت عددی در سمت راست کیبورد قرار داره. --دوستدار ایران بزرگ ۲۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۵۶ (UTC)
- گفتم که، بنا نیست تمام واژهها معادل یک به یک داشته باشند. در این جای خاص باید بگویید «بخش عددی صفحه کلید کامپیوتر». — حجت/بحث ۲۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۲۴ (UTC)
- درود. بعضی از نامهای خاص ابزار و وسایل که در زبانهای دیگر هستند را میشود و شده که معادل فارسی برایشان ساخت و گاهی مناسبند مثل هواپیما و غیره ولی مثلا تلویزیون یا تلفن یا تلسکوپ و... را نمیتوان چون هیچ چیز جور در نمیاید یا کلمات سختی میشوند مثل خودرو بزرگ جمعی (اتوبوس) به نظر من کیپد همان کیپد بماند بهتر است. مثلا شماره زن یا عددزن یا پهنه کلید که هیچکدام زیبا نیستند. قارونی گفتوگو ۲۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۴۹ (UTC)
- در یک کیبورد ممکنه کیپد هم وجود داشته باشته. اون وقت چطور میشه صفحه کلید رایانه صفحه کلید داشته باشه؟ این کیپد معمولا به صورت عددی در سمت راست کیبورد قرار داره. --دوستدار ایران بزرگ ۲۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۵۶ (UTC)
- @Gharouni: جناب قارونی اگر قرار باشه «واژهسازی» انجام نشه درک جملات زبان به مرور زمان پیچیده میشه و این باعث کم کاربرد شدن اون زبان میشه. واژههایی مثل اتوبوس یا تلویزیون در زمانی وارد زبان فارسی شدند که اکثر مردم بیسواد بودند و ابزارهای اطلاعرسانی مثل تلویزیون در همه جا وجود نداشت. اما امروزه ما حتی برای واژه «کامپیوتر» هم معادل فارسی میسازیم (رایانه). در مورد واژه کیپد استفاده مستقیم مناسب نیست چون واژه مشابه کیبورد رو داریم و تشخیص کیبورد و کیپد از هم بسیار مشکل خواهد شد. اما اگر از دو اصطلاح (به عنوان مثال) صفحه کلید و صفحه شماره استفاده کنیم به راحتی برای یک شخص فارسیزبان قابل فهم هست. --دوستدار ایران بزرگ ۲۹ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۰۳ (UTC)
- سلام. به نظر من همه چیز رو نباید معادلسازی کرد و توی فارسی برای اون کلمه یک کلمه جدید ساخت. البته ممکنه بشه برای "Keypad" یک واژه فارسی پیدا کرد اما در کل قرار نیست ما هر چیزی رو فارسی کنیم. مثلاً همین "کامپیوتر" که گفتید فارسیش میشه "رایانه"، خب این "رایانه" در جامعه و در زبان عامه مردم چقدر استفاده میشه؟ من الان بحثم رادیو و تلویزیون و رسانهها و جملات کتابی نیست بحثم خود مردم معمولی جامعه هستند که بهطور روزمره از این کلمات استفاده میکنن و من بشخصه هر جایی که بودم خیلی خیلی کم کلمه "رایانه" رو شنیدم چون همه بهش میگن "کامپیوتر" یا کلمه "نمایشگر" خیلی خیلی کم استفاده میشه چون اگر مربوط به "پیسی" باشه بهش "مانیتور" گفته میشه و اگر مربوط به "تیوی" باشه بهش "تلویزیون" میگن؛ و این ربطی هم به زمان قدیم یا جدید و سواد مردم نداره. در کل به نظرم "Keypad" و "keyboard" جدا باشن بهتره. WPLifter • گفتگو ۴ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۵۱ (UTC)
- @WPLifter: من هم قبلا مثل شما فکر میکردم و وقتی برای واژهگزینی برای دستگاه فروش خودکار بحث میشد گفتم بهتره از همون لفظ «وندینگ ماشین» استفاده کنید ولی الان فکر میکنم استفاده از واژه وندینگ ماشین برای عامه مشکله و در نوشته ها هم کمی گیج کننده هست. در بسیاری از موارد مثل رایانه، گوشی همراه، مرورگر (بروزر)، کیسه هوا (ایربگ)، صفحه لمسی (تاچ اسکرین)، ... هر دو واژه حداقل در شکل نوشتاری یا گفتاری کاربرد دارند. حذف کردن نام فارسی، صحیح نیست. --دوستدار ایران بزرگ ۴ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۴۲ (UTC)
- @WPLifter: خودتان در همین بخش بالا از واژهٔ «رسانه» (به جای مدیا) استفاده کردید. برخلاف تصور شما، «رایانه» و «نمایشگر» خیلی هم رایج هستند. ضمناً معیار «زبان عامه مردم» نیست (وپ:رواج را یک بار دیگر تا انتها بخوانید). — حجت/بحث ۴ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۱۲ (UTC)
- سلام من اصلا نگفتم که برای Keypad نباید واژه فارسی انتخاب کنیم بلکه من کلی گفتم که قرار نیست همه چیز حتما فارسی شود. در مثالهای شما شامل مرورگر، رسانه و ... درست است و در فارسی کاملا جا افتاده اما بعضی از کلمات فارسی هیچوقت نمیتوانند جای کلمات تلفظی که در ذهن مردم هستند را بگیرند شاید بتوانند در از طریق رسانه و ... کمی همهگیر شوند مثل رایانه اما باز هم از لغتی که در ابتدا مردم آن چیز را با آن نام میشناختند رواج کمتری دارند. الان شما به تلویزیون یا مانیتورتان نمایشگر میگویید؟! یا شما به کولر "سردکن"، "خنک کن" یا "تهویه" میگویید؟ در کل کلمات زیادی هستند که برای آنها معادل فارسی لحاظ شده اما استفاده نمیشوند یا اگر استفاده بشوند هم نسبت به کلمهای که از ابتدا در ذهن مردم بوده کمتر استفاده میشوند. مثلا معادل فارسی کلمه کپسول که شده "استوانک" یا معادل کلمه فلاسک که شده "دمابان" یا کلمه تکنسین که شده "فنورز" چقدر استفاده میشوند؟ WPLifter • گفتگو ۷ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۳۶ (UTC)
- @WPLifter: برعکس این حالت هم ممکنه رخ بده. شما بیشتر از واژه «دماسنج» استفاده میکنید یا «ترمومتر»؟ «فرهنگ لغت» رایجتر است یا «دیکشنری»؟ «تخته سیاه» رایجتر است یا «بلک بورد»؟ ماهواره رایجتر است یا ستلایت؟ سیستم عامل رایجتر است یا اپریتینگ سیستم؟ پیامرسان رایجتر است یا مسنجر؟ --دوستدار ایران بزرگ ۷ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۰۱ (UTC)
Cash register
اکنون مقاله صندوق به Cash register پیوند شده. به نظر نمیاد معادل درستی باشه، صندوق چیز دیگریست. --دوستدار ایران بزرگ ۵ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۴۳ (UTC)
- درود. بله کاملاً موافقم؛ مقالهٔ Cash register قاعدتاً میبابست به ماشین، دستگاه، یا ابزار ثبت نقد (وجه یا وجوه نقد) ترجمه میشده. واژهٔ «صندوق» در چند مورد مصرف ویژهٔ حقیقی و مجازی خود را دارد از جمله: صندوقچه که نوع بزرگترش همان صندوق است، صندوق پست، صندوق بینالمللی پول و صندوق بازنشستگی، که کاربرد مستقل آن به صورت کنونی مورد قابل توجیهی نیست. -- Mpj7 (بحث) ۵ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۵۵ (UTC)
- می توان یکی از معادل های زیر را برای آن در نظر گرفت:
- "صندوق اتوماتیک"
- "صندوق دریافت پول"
- "صندوق فروشگاه"
- "دستگاه صندوق" دیاکو « پیام » ۵ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۱ (UTC)
- گوگلیابی نشون میده رایجترین معادل برای این واژه «صندوق فروشگاهی» هست و در وبگاه های بسیاری از این واژه استفاده شده [۲]، [۳]، [۴]، ... شوربختانه مقاله صندوق فروشگاهی قبلا در ویکیپدیا ایجاد شده ولی به شکل نامناسبی بدون ویرایش رها شده. به نظرم حالا نیازه که این دو مقاله رو با هم ادغام کنیم و مهمتر اینکه یک معادل بهتر پیشنهاد کنیم چون وسیله مذکور یک «رایانه» هست و شباهتی به صندوق نداره! --دوستدار ایران بزرگ ۵ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۵۱ (UTC)
- یکی از دلیلهای قابل توجیه نبودن استفاده از واژهٔ «صندوق» که در بالا اشاره کردم وابسته دانستن Cash register با «کشو drawer» یا «کشو پول نقد cash drawer» یا «دخل» است. نام «Cash register» دخل را لزوماً شامل نمیشود و امروز میتوان به صورت جداگانه هر یک را خرید یا استفاده کرد. در بسیاری از مدلها بهویژه مدلهای قدیمیتر این دو باهم یکپارچه ساخته شدهاند ولی با افزایش گیشههای «تنها کارت» در فروشگاهها و نیز دلایل امنیتی انواع بدون دخل روز به روز درافزایش است. به نظر من بهتر است در دانشنامه از واژه صندوق در این نامگذاری استفاده نشود. -- Mpj7 (بحث) ۵ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۳۳ (UTC)
- @Mpj7: در تایید نظرات شما کش ریجستر فقط یک دخل برای پول نیست بلکه صندوقدار از درون این دستگاه رسید درمیاورد و به مشتری میدهد. به نظرم نه صندوق است نه دخل، لطفا یک معادل مناسب پیشنهاد کنید. --دوستدار ایران بزرگ ۵ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۲۸ (UTC)
- گوگلیابی نشون میده رایجترین معادل برای این واژه «صندوق فروشگاهی» هست و در وبگاه های بسیاری از این واژه استفاده شده [۲]، [۳]، [۴]، ... شوربختانه مقاله صندوق فروشگاهی قبلا در ویکیپدیا ایجاد شده ولی به شکل نامناسبی بدون ویرایش رها شده. به نظرم حالا نیازه که این دو مقاله رو با هم ادغام کنیم و مهمتر اینکه یک معادل بهتر پیشنهاد کنیم چون وسیله مذکور یک «رایانه» هست و شباهتی به صندوق نداره! --دوستدار ایران بزرگ ۵ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۵۱ (UTC)
- @Doostdar: با توجه به تعریف شما و نیز مقالهٔ «صندوق فروشگاهی»، بخش مورد گفتگو در واقع یک ماشین حساب ویژه است. «ماشینحساب فروشگاهی» یا «حسابگر فروشگاهی» شاید گزینهٔ مناسبی باشد. با ادغام هم موافقم. برای «Self-service cash registers»؛ که خریدار خودش هرچه را که برداشته یک به یک اسکن میکند و سرجمع را میپردازد، و در اروپا و آمریکا به سرعت در حال گسترش است، شاید نام «حسابگرهای اتوماتیک فروشگاهی» نیز؛ با استفاده از توصیهٔ جناب دیاکو، مناسب باشد. -- Mpj7 (بحث) ۵ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۴۰ (UTC)
- میانویکی ویکیداده رو به «صندوق فروشگاهی» پیوند کردم. تنها معادل مناسب در حال حاضر، صندوق فروشگاهی است. ماشین حساب نام وسیله دیگری است و فقط قادر به درج عدد هست در حالیکه صندوق فروشگاهی، رسید میده که روی آن حروف و نوشته وجود داره. حسابگر هم مناسب نیست چون حسابدار و حسابرس به اشخاصی با وظایف معین گفته میشه. در مورد خودپرداخت نیز انواع مختلف مثل دستگاه پوز در فروشگاه ها استفاده میشه. انتخاب نام ناسب برای این نوع خودپرداختها رو به کاربری موکول میکنم که قصد داره مقاله Self-checkout رو ایجاد کنه. --دوستدار ایران بزرگ ۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۴۷ (UTC)
- شما که خودتان تا اینجا، چه در آغاز و چه در ویرایشهای بعدیتان بر این باور بودید که "صندوق چیز دیگریست"! به هر حال دست کم واژهٔ صندوق با کمک آن صفحهٔ ابهام زدایی که زحمتش را کشیدهاید حالا میتواند در جاهای مناسبتری بکار رود. همانگونه که شما میگویید، در درازمدت من هم این نام را ماندنی نمیبینم. فروشگاهها هم تنها گروه استفادهکننده از این ماشین نیستند. با سپاس -- Mpj7 (بحث) ۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۵۵ (UTC)
- @Mpj7: «چاپگر رسید» خوب است؟ توجه کنید که کاربرد این دستگاه هم مثل «ماشین تحریر» در حال کم شدن است و به مرور جای خودش رو به دستگاههای دیگر مثل دستگاه پوز خواهد داد. به هر حال بنده اینجا درخواست برابر فارسی کردم تا یک کاربر به من یک برابر مناسب پیشنهاد بده، اگر معادل مناسبی برای Cash register دارید پیشنهاد کنید. --دوستدار ایران بزرگ ۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۲۱ (UTC)
به نظر من که «صندوق فروشگاه» مناسب است چون کاربرد این دستگاه فقط مربوط به فروش و تسویه وجه بوده و فرقی نمیکند که دستگاه دارای کامپیوتر و مانیتور همراه با صندوق پول باشد یا فقط یک صندوق پول با ماشینحساب و صفحهنمایش کوچک. البته برای بحث نقد و غیر نقد هم که در مجموع رسید چاپی کارتخوان در صندوق نگهداری میشود. میتوان نامش را «صندوق تسویه وجه» یا «صندوق تسویه وجه فروشگاه» گذاشت که هم پول نقد را شامل شود و هم کارت اعتباری را. WPLifter • گفتگو ۷ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۵۸ (UTC)
- @WPLifter: چه جور صندوقی است که پول غیر نقد رو هم شامل میشه؟ در گذشته صندوقها فقط برای پول نقد بودند. --دوستدار ایران بزرگ ۷ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۴۵ (UTC)
- صندوق مخصوص پول؟ خود کلمه صندوق یعنی یک جعبه دردار که در اون قفل میشه و میشه توش هر وسیلهای رو گذاشت چه صندوق لباس باشه چه صندوق ماشین و چه گاوصندوق و صندوق فروشگاهی. وقتی خریدار به جای پرداخت وجه نقد به فروشنده از کارت اعتباری استفاده میکنه و در دستگاه پوز میکشه دستگاه دو عدد رسید چاپ میکنه یکی مخصوص مشتری و دیگری مخصوص فروشنده که فروشنده هم میتونه این رسیدهارو تک تک یا با یک گزارش به صورت یکجا چاپ بگیره و در جایی نگهداری کنه. در ضمن اگر فروشنده چک دریافت کرد و تاریخ این چک نزدیک بود چک نقد و اگر تاریخ چک درازمدت بود چک مدتدار و برای حالا غیرنقد است؛ که میتوان این چکها و رسیدها را هم در صندوق گذاشت. WPLifter • گفتگو ۹ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۰۰ (UTC)
- @WPLifter: چه جور صندوقی است که پول غیر نقد رو هم شامل میشه؟ در گذشته صندوقها فقط برای پول نقد بودند. --دوستدار ایران بزرگ ۷ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۴۵ (UTC)
Altona North, Victoria
درود برابر فارسی این شهر، را آلتونا نورث (ویکتوریا) نوشته ام آیا درست است؟--- Rmashhadi ♪♫ ۸ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۲۳ (UTC)
- درسته مثل نورث یورک، نورث انگلیش، آیووا، بلایث، نورثآمبرلند، نورثایسترن منیتولن، ... --دوستدار ایران بزرگ ۸ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۰۹ (UTC)
- ممنون خوشحالم کردید --- Rmashhadi ♪♫ ۸ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۴۹ (UTC)
Sect
در حال حاضر فرقه به en:Cult پیوند دارد، پس en:Sect برابرش چیست؟ فرهنگستان برای en:sectarianism فرقهگرایی مصوب کرده است. کاربر:Sa.vakilian: جهت اطلاع--SunfyreT ۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۵۳ (UTC)
- سلام. الان هر کدام یک مقاله فارسی معادل دارد که ظاهرا هر دو هم درست است. --سید (بحث) ۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۳۵ (UTC)
- یعنی Sect زیرمجموعه Cult است؟ -- SunfyreT ۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۳۷ (UTC)
- نه زیرمجموعه نیست. اما من در فارسی عبارت دقیق تر یادم نمی آید.--سید (بحث) ۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۵۴ (UTC)
- یعنی Sect زیرمجموعه Cult است؟ -- SunfyreT ۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۳۷ (UTC)
- سلام. الان هر کدام یک مقاله فارسی معادل دارد که ظاهرا هر دو هم درست است. --سید (بحث) ۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۳۵ (UTC)
- در en:Sociological classifications of religious movements فرق میان en:Cult و en:Sect نوشته شدهاست. به طور خیلی خلاصه en:Sect شاخه ای از یک دین است که معترض به برخی از عناصر موجود در دین مادر است و معتقد است که در آن دین انحراف صورت گرفته و باید به دین پاک و بی آلایش اصلی بازگشت کرد. پیروان en:Sect گاهی از سوی رهیران دین مادر متهم به کفرگویی میشوند. ولی هدف en:Cult بازگشت به دین اصیل و پاک نیست. هدف en:Cult آوردن پدیده ای نو است. من گمان نمیکنم برای این دو معادل جداگانهٔ فارسی وجود داشته باشد. در ضمن ویکی روسی en:Cult را "سکت تمامیت خواه" ترجمه کردهاست. بدین معنی که در کالت یک رهبر کاریزماتیک کنترل کامل کالت را به عهده دارد. دیاکو « پیام » ۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۰۸ (UTC)
- به نظر میرسد به ترتیب، مذهب، فرقه، شعبه و/یا شاخه داریم. مثلاً دیباچهٔ این مقاله را ببینید. شاید آنطور که بحث شد، زیرمجموعه آن نباشد، ولی به نظر فرزند آن میرسد (رابطهشان تقدم و تأخری است).-- آلفا۸۰ (بحث) ۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۲۶ (UTC)
- سکت بیشتر به مجموعه باورهای آن گروه اشاره دارد ولی منظور از کالت خود آن اعضای گروه است.--1234 (بحث) ۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۵۸ (UTC)
- «فرقه» برای Sect که جداشده از گروه اصلی است، مناسب. فرقه از افتراق و جدایی است. «کیش» نیز برای Cult که آئینی نوظهور و مستقلتر است. رتور (بحث) ۸ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۱۴ (UTC)
- من با نظر رتور موافقم. دیاکو « پیام » ۱۱ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۰۲ (UTC)
Golmaal ، هندی
لطفا برای کلمه Golmaal که در ۴ فیلم زیر به کار رفته است:
ترجمه مناسب پیشنهاد دهید Behnam mancini (بحث) ۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۳۹ (UTC)
- درود. گلمال میتواند به معنی یک وضعیت فریبنده، و کمی سردرگم فرض شود. بنا بر ویکی انگلیسی در اینجا: Golmaal، این کلمه عنوان هشت فیلم و سریال هندی است که در همانجا لیست شدهاند. به نظر من نیازی به ترجمه آن نیست. ویکی انگلیسی از نامها کمتر استفاده کرده مثلاً برای هرج و مرج دوباره همان «گلمال (۲۰۱۷)» را بکار بردهاست. -- Mpj7 (بحث) ۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۵۹ (UTC)
- باعرض سلام، در این مقاله به انگلیسی ترجمه کرده Hotchpotch که معنی آن درهم و برهم می شود من براین اساس دنبال مشابه گشتم Behnam mancini (بحث) ۸ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۴۷ (UTC)
- بله، هاچپاچ همان آش شلمشوربای خودمان است، آنهم باز اشاره به همان هرج و مرج است که من در بالا یک وضعیت سردرگم خواندمش. در این مورد هرج و مرج از درهم و برهم کمی بهتر به نظر می رسد. -- Mpj7 (بحث) ۸ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۱۶ (UTC)
- ضمناً اگر از «هرج و مرج» برای این ۴ فیلم استفاده شود بهتر است (بازگشت هرج و مرج) به «هرج و مرج برمیگردد» که ترجمه دقیقتری از آن است تغییر کند. -- Mpj7 (بحث) ۸ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۱۹ (UTC)
- @Mpj7: با تشکر فراوان از راهنمایی شما، به هرج و مرج برمیگردد منتقل کردم Behnam mancini (بحث) ۱۲ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۵۸ (UTC)
PlayerUnknown's Battlegrounds
سلام معادل فارسی en:PlayerUnknown's Battlegrounds آیا «نبردگاه بازیکنان ناشناس» یا «نبردگاه ناشناس بازیکن» هست یا کلا چیز دیگهای هست؟
در ضمن پیشنهاد میکنم حتما این بازی مهیج رو انجام بدید که واقعا در سطح جهانی ترکوند و در پلتفرمهای PC و Xbox و اندروید موجود هست و به صورت آنلاین بازی میشه. WPLifter • گفتگو ۱۲ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۲۶ (UTC)
PlayerUnknown ناشناسِ بازیکن میباشد. Hovakhshatra (بحث) ۱۲ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۳۸ (UTC)
- میشود "نبردگاههای بازیکن ناشناس" دیاکو « پیام » ۱۳ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۳۹ (UTC)
اگر spiderman عنکبوت مردی ترجمه شود آنگاه PlayerUnknown نیز بازیکن ناشناس ترجمه میشود. تصویر اصلی بازی نیز بر «ناشناسی که ...» تأکید دارد نه «... که ناشناس است» Hovakhshatra (بحث) ۱۳ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۱۳ (UTC)
- اگر بخواهید ساختاری مانند spiderman را الگو قرار دهید آن وقت باید ترکیب مورد نظر را "ناشناس بازیکنی" ترجمه کنید. اینجا player نفش صفت را بازی نمیکند. ترکیب "ناشناسِ بازیکن" ترکیبی کاملا بی معنی و دور از ذهن در زبان فارسی است. در واقع در اصل این عبارت به این صورت بودهاست Player: Unknown یعنی این دو با دونقطه از هم جدا میشود برای همین هم هست که حرف اول Unknown بزرگ نوشته شدهاست. دیاکو « پیام » ۱۳ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۱۳ (UTC)
الزاما «ی» به انتهای ترکیبهای به آن شکل، افزوده نمیشود همانند seaside که «کنارِ دریا» و «لبِ دریا» ترجمه میشود نه «کنارِ دریایی» (هر چند یک زمانی برخی به نادرست «دریاکنار» را میخواستند انتخاب کنند). «ناشناسِ بازیکن» از نظر معنایی در زبان فارسی نادرست نیست بلکه تنها میشود گفت تا به کنون استفاده نشدهاست. معنایش میشود «ناشناسی که بازیکن شدهاست». ولی اینجا که میگوئید حرف بزرگ گذاشتن برای U جدا بودن را میخواهد برساند را باید فکر کرد، فعلا نظری ندارم چون motivation یا انگیزهٔ نامگذاری بازی یادشده را جستجو نکردهام. Hovakhshatra (بحث) ۱۳ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۲۵ (UTC)
- نسخه مود شده بازی «بازیکن ناشناس» هست اسمش رو گذاشتند «نبردگاه بازیکن ناشناس» تا با بازی اول متفاوت باشه. --دوستدار ایران بزرگ ۱۵ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۰۳ (UTC)
- سلام مممنون از همگی. @Diako1971: به نظر من هم "نبردگاههای بازیکن ناشناس" درسته اما از اونجایی که گفتید Player: Unknown در واقع جدا از هم هستن امکان داره Unknown برای Battlegrounds بوده باشه که بشه "نبردگاههایِ ناشناس" و در کل بشه "نبردگاههایِ ناشناسِ بازیکن"؟ WPLifter • گفتگو ۱۵ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۴۰ (UTC)
- نه. Unknown صفت Battlegrounds نیست. دیاکو « پیام » ۱۵ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۰۵ (UTC)
- نبردگاههای ناشناس به انگلیسی میشود unknown battlegrounds و نیازی به آپاستوروف+s ندارد. @Doostdar: از واژهٔ «مود» منظورتان دقیقا چیست، پیوندی که ویکیپدیا میدهد نام شهری است. Hovakhshatra (بحث) ۱۵ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۱۰ (UTC)
- سلام مممنون از همگی. @Diako1971: به نظر من هم "نبردگاههای بازیکن ناشناس" درسته اما از اونجایی که گفتید Player: Unknown در واقع جدا از هم هستن امکان داره Unknown برای Battlegrounds بوده باشه که بشه "نبردگاههایِ ناشناس" و در کل بشه "نبردگاههایِ ناشناسِ بازیکن"؟ WPLifter • گفتگو ۱۵ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۴۰ (UTC)
- @Hovakhshatra: گوگلیابی کنید به نتیایج خوبی میرسید. مود (بازی ویدئویی). --دوستدار ایران بزرگ ۱۵ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۱۶ (UTC)
- @Doostdar: من میدانم modهای بازیهای رایانهای چه هستند، در متن نخستتان کروشهای که دور «مود» زدهاید آن را به نام یک شهر پیوند دادهاست. Hovakhshatra (بحث) ۱۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۳۹ (UTC)
- سلام و ممنون.@Doostdar: درود. تا جایی که میدونم این بازی نسخه مود شده نداره. نسخه کامپیوترش که کرک نشده و باید از استیم خریدش اما نسخه موبایلش رایگانه ولی مود نیست و طبق امتیازی که در بازی به دست بیاری بهت پول میده تا در بازی خرج کنی. اگر هست لطف میکنید لینک دهید. WPLifter • گفتگو ۱۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۲۶ (UTC)
- @Doostdar: من میدانم modهای بازیهای رایانهای چه هستند، در متن نخستتان کروشهای که دور «مود» زدهاید آن را به نام یک شهر پیوند دادهاست. Hovakhshatra (بحث) ۱۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۳۹ (UTC)
- @WPLifter: ابتدا یک دور نوشته های من رو با دقت بخونید سپس به مقاله در ویکیپدیای انگلیسی رجوع کنید. --دوستدار ایران بزرگ ۱۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۲۹ (UTC)
- مقاله عربیشو دیدید؟ یعنی really؟ اگر ما بخواهیم مثل آنها بنویسیم میشه؟ پلی یرآن ناونز بتل گراندز باز هم قشنگتره. حالا که حروف مربوط را ندارند اقلا به عربی ترجمه کنند. شاید علف به دهن بزی شیرین میاد. جلالخالق. قارونی گفتوگو ۱۷ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۴۳ (UTC)
- نسخه مود شده بازی «بازیکن ناشناس» هست اسمش رو گذاشتند «نبردگاه بازیکن ناشناس» تا با بازی اول متفاوت باشه. --دوستدار ایران بزرگ ۱۵ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۰۳ (UTC)
Cult following
برای صفحه Cult following و این واژه نتوانستم ترجمه مناسبی پیدا کنم. خوشحال میشم اگر کسی بتونه من رو در این راه یاری کنه که بتوانم صفحهات رو ترجمه کنم. مرهاد پیام! ۲۶ فروردین ۱۵ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۴۴ (UTC)
- سلام فکر کنم "فرقه پیرو" بشه، تقریبا "طرفداران فرقه" هم میشه. WPLifter • گفتگو ۱۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۳۱ (UTC)
- @WPLifter: @Merhad77: «پیرو فرقه» صحیحتر است. -- NameGame (بحث) ۱۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۰۰ (UTC)
- @NameGame: البته در متن توضیح داده این افراد طرفداران و پیروان یک فرقه هستن و خودشون هم به عنوان یک فرقه شناخته میشن. WPLifter • گفتگو ۱۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۱۰ (UTC)
- به هر چیز پرطرفدار «کالت» گفته میشه مثل فیلم کالت. @WPLifter: کجا گفته شده کالت یک فرقه است؟ میشه لینک بدید. --دوستدار ایران بزرگ ۱۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۵ (UTC)
- en:Cult به فرقه پیوند دارد. همچنین در گوگل ترنسلیت و دیکشنری فضای جستجوی گوگل [۵] توضیح داده شده. در ضمن طرفداران هر چیزی هم در واقع یک فرقه هستند که به آن موضوع علاقه زیاد و تعصب دارند، مثل طرفداران جنگ ستارگان. WPLifter • گفتگو ۱۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۰۱ (UTC)
- هواداری بهتر است فرقه بیشتر جنبه مذهبی دارد منظورم پیروی از دسته خاص است نه ادیان این مقاله بیشتر به هواداران دو آتیشه فیلم یا بازی و غیره اشاره داره. قارونی گفتوگو ۱۷ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۲۲ (UTC)
- en:Cult به فرقه پیوند دارد. همچنین در گوگل ترنسلیت و دیکشنری فضای جستجوی گوگل [۵] توضیح داده شده. در ضمن طرفداران هر چیزی هم در واقع یک فرقه هستند که به آن موضوع علاقه زیاد و تعصب دارند، مثل طرفداران جنگ ستارگان. WPLifter • گفتگو ۱۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۰۱ (UTC)
- @WPLifter: @Merhad77: «پیرو فرقه» صحیحتر است. -- NameGame (بحث) ۱۶ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۰۰ (UTC)
YourWord
درخواست ترجمه:
- واژه: YourWord
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: عمومی
- پیوند: http://en.wikipedia.org/wiki/Test
- مثال: This is a test
- توضیحات: توضیحات دیگر شما --Mostafamirchouli (بحث) ۱۷ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۳۴ (UTC)
- درود @Mostafamirchouli: گرامی. به این صفحه خوش آمدید. شما در بخشی که گشودهاید پرسش خود را مطرح نکردهاید. اگر از الگو استفاده میکنید لازم است دست کم «YourWord»ها با واژه یا جمله مورد گفتگو (پرسش شما) جایگزین شوند. معمولاً نیازی هم به الگو نیست٬ لطفاً نگاهی به دیگر پرسشهای مطرح شده در این صفحه بیاندازید. با سپاس از حضورتان. -- Mpj7 (بحث) ۱۸ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۱۱ (UTC)
Nauglamír
درود کسی می داند تلفظ Nauglamír چیست؟ (از داستان های تالکین)--- Rmashhadi ♪♫ ۱۹ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۴۳ (UTC)
- @Rmashhadi: ظاهرا به صورت "now-gla-me-r" (نَو+گلا+می+ر)، طبق کتاب صوتی خوانده شده توسط مارتین شا (منبع: پستی در reddit) Mensis Mirabilis (بحث) ۲۲ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۴۷ (UTC)
- @Mensis Mirabilis: ممنون لطف کردید - Rmashhadi ♪♫ ۲۲ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۵۹ (UTC)
Reining
درخواست ترجمه:
- واژه: Reining
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: ورزش سوارکاری
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Reining
- مثال: مسابقات رینینگ
- توضیحات: نمیدانم باید اسم از آنجایی که اسم خاص است به همینصورت باشد یا معادلی در فارسی برایش وجود دارد که در رسانه های ایران از آن استفاده شده است. --Simsala111 (بحث) ۲۲ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۳۱ (UTC)
Oldenburg
درخواست ترجمه:
- واژه: Oldenburg horse
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: ورزشی
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Oldenburg_horse
- مثال: This is a test
- توضیحات: توضیحات دیگر شما --Simsala111 (بحث) ۲۲ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۳۴ (UTC)
- @Simsala111: اسم نژاده به نظرم همان اُلدن بِرگ - Rmashhadi ♪♫ ۲۲ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۰۴ (UTC)
@Rmashhadi: اصلا تخصصی ندارم و نمیدانم شاید اما باید نامی باشد که در بین فارسی زبانان و افراد حرفه ای سوارکاری نیز رایج باشد.Simsala111 (بحث) ۲۲ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۰۹ (UTC)