پرش به محتوا

سید مرتضی علم‌الهدی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از شیخ مرتضی)
سید مرتضی علم‌الهدی
اطلاعات شخصی
زاده
ابوالقاسم علی بن حسین بن موسیٰ

۳۴۴ یا ۳۴۵ خورشیدی
۳۵۵ هجری قمری
بغداد، عراق
آرامگاهکربلا، عراق
خویشاوندانسید رضی (برادر)

ابوالقاسم علی بن حسین بن موسی مشهور به سید مرتضی علم‌الهدی (۳۵۵هـ. / ۴۳۶هـ. - ۹۶۵ م/ ۱۰۴۴ م)، از فقیهان شیعه دوازده امامی بود. او برادر سید رضی (گرد آورندهٔ نهج‌البلاغه) و از شاگردان شیخ مفید و شیخ صدوق بوده است.[۱] وی در بغداد (عراق) متولد شد و دَر همان شهر درگذشت. پیکر او در کربلا و در کنار مزار حسین بن علی دفن شده است.[۲]

داستان آغاز تحصیل

[ویرایش]

محمدعلی بن محمد طاهر تبریزی خیابانی معروف به مدّرس در کتاب ریحانة الادب روایت علاقه مندی علم‌الهدی به تحصیل علوم دینی را بر این اساس بیان می کند که: شیخ مفید در رؤیا دید که فاطمه زهرا، حسنین (حسن و حسین) را پیش او آورده و می‌گوید: «یا شَیخ عَلِّمهُما الفقه» (به ایشان فقه آموز). فردای آن شب، فاطمه، مادر سید مرتضی و سید رضی، دو پسر خود را که در آن موقع خردسال بوده‌اند، پیش شیخ مفید آورد. فاطمه مادر کودکان، همان عبارت مذکور در رؤیا را به زبان آورده و گفت:

«ای شیخ، ایشان پسران من هستند. این‌ها را نزد شما آورده‌ام که فقه تعلیم آنها دهی.».[۳]

استادهای دیگر او عبارت‌اند از:

ابومحمد هارون، فرزند موسی تلعکبری (متوفی ۳۸۰ ه‍.ق)، محمد صدوق (متوفی ۳۸۱ ه‍.ق)، حسین بن علی بن بابویه برادر صدوق، احمد بن علی بن سعید کوفی، محمد بن عمران کاتب مرزبانی، ابویحیی بن نباته، ابوالحسن علی بن محمد کاتب، ابوالقاسم عبدالله بن عثمان بن یحیی، احمد بن سهل دیباجی.[۴]

شاگردان

[ویرایش]

شیخ طوسی، قاضی ابن براج، ابوالصلاح حلبی، ابوالفتح کراجکی، سلار دیلمی و چندی دیگر را در حوزه درسی خود آموزش داد.

او علوم متنوعی تدریس می‌کرد و هر یک از شاگردان او شهریهٔ معینی داشته‌اند، چنان‌که شیخ طوسی ماهی دوازده دینار اشرفی (طلای هجده عیار) و قاضی ابن‌ براج ماهی هشت دینار و دیگر طلاب را فراخور حال خود شهریه می‌داده است.

لقب علم‌الهدیٰ

[ویرایش]

خوانساری می‌نویسد: ابوسعید محمد بن حسین وزیر القادر بالله (خلافت ۳۸۱–۴۲۲) در سال ۴۲۰ بیمار شد. شبی در خواب دید که علی بن ابی‌طالب به او می‌گوید: «به علم‌الهدی بگو برای تو دعا کند تا از بیماری بهبود یابی.» وزیر گفت: «ای امیرالمؤمنین، علم الهدیٰ کیست؟» گفت: «علی بن حسین موسوی است.» چون از خواب برخاست، نامه‌ای به سید مرتضیٰ نوشت که برای او دعا کند و در آن نامه او را علم الهدیٰ (پرچم هدایت) خواند. سید مرتضی در ابتدا از قبول این لقب امتناع می‌ورزید تا آن که خلیفه پیام فرستاد که شایسته است لقبی که جدت داده است را بپذیری و امتناع نکنی. القادر بالله حکم رسمی کرد که همه از دیوان‌سالاران دربار گرفته تا عامهٔ مردم او را با این لقب بخوانند و این‌گونه او ملقب به «علم الهدی» گردید و تا قبل از ایشان هیچ عالم شیعی، ملقب به این لقب نبوده است.[۵]

آثار

[ویرایش]
  • الذریعة الی اصول الشریعة
  • الانتصار
  • الناصریات
  • الشافی فی الامامه
  • انقاذ البشر
  • المحکم و المتشابه
  • تنزیه الانبیاء
  • الاصول الاعتقادیة
  • الولایة عن الجائر یا الولایة من قبل الظالمین
  • المقنع فی الغیبه
  • المسائل الرسیة الاولی
  • المسائل الرسیة الثانیة
  • مسألة فی الاعتراض علی من یثبت قدم الاجسام
  • ابطال العمل بخبر الآحاد
  • مقدمة فی الاصول
  • العدد یا الرد علی اصحاب العدد
  • مسألة وجیزة فی الغیبة
  • المسائل التبانیات
  • دیوان المرتضی[۶]

فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی

[ویرایش]

هنگامی که حکومت در سال ۲۷۹ هجری قمری به معتضد عباسی واگذار شد، موضوع احترام به علویان و تعیین سرپرست برای سادات مطرح شد؛ از همین روی سید مرتضی پس از درگذشت برادرش سید رضی در سال ۴۰۶ ق، به درخواست حکومت عباسیان مسئولیت نقابت یعنی سرپرستی سادات آن شهر، امارت حج و نظارت بر دیوان مظالم را به عهده گرفت.[۷]

در نگاه دیگران

[ویرایش]

مهارت علمی او در فقه، کلام و ادبیات زبانزد بود. او مدت سی سال امیر حج و حرمین و نقیب الاشراف و قاضی‌القضات و مرجع شکایت‌های مردم بود. علامه حلی در کتاب «خلاصه» دربارهٔ او گوید:

«علم الهدی رکن امامیه و معلم ایشان بوده و مصنفات او تا زمان حاضر که ۶۹۳ هجرت می‌باشد، محل استفاده آن فرقه حقه می‌باشند.»[۸]

عزالدین احمد بن مقبل گوید:

«اگر کسی سوگند یاد کند که علم‌الهدی در علوم غربیه داناتر از خود عرب بوده، دروغ نگفته و گناهی نکرده است.»[۹]

ابن خلکان، یکی از مورخان اهل سنت دربارهٔ او می‌گوید:

«فضائل وی بسیار و تالیفات او در دین و احکام مسلمین شاهد صادق است بر این که شاخهٔ آن شجره بوده و از اهل آن خانواده جلیل است.»

ابن اثیر در کامل التواریخ، یافعی در مرآة الجنان، سیوطی در طبقات، خطیب بغدادی در تاریخ بغداد و ابن کثیر شامی و دیگران، همگی از سید مرتضی با بهترین عبارت‌ها یاد کرده‌اند و علم و فضیلت و دانش او را ستوده‌اند.

یکی از استادان ادبیات مصر[چه کسی؟] می‌گوید: «من از کتاب غرر الحکم و دررالحکم سید مرتضی مسائلی را استفاده کردم که در هیچ‌یک ازکتاب‌های دیگر به دست نیاورده‌ام.»[۱۰][۱۱]

منابع

[ویرایش]
  1. آشنایی با علوم اسلامی، ص 299.
  2. ریحانة الادب، ج ۴، ص ۱۹۰- رجال نجاشی، ص ۲۶۱، کد معرفی ۶۴۸. علاوه بر منابع فوق می‌توان به «ادب المرتضی» تألیف عبدالرزاق، و معجم‌المؤلفین، تألیف عمر رضاکحاله، ج ۷ مراجعه نمود. او در یکی از خانواده‌های سادات بغداد به دنیا آمد. نام اصلی‌اش علی بود که فرزند حسین، فرزند موسی، فرزند محمد، فرزند موسی، فرزند ابراهیم، فرزند موسی بن جعفر است. «علم الهدی»، «ذو الثمانین»، «ذو المجدین» و «شریف مرتضی» از القابش است.
  3. ریحانة الادب، ج 4، ص 185.
  4. «سید مرتضی علم الهدی». ویکی فقه.
  5. خوانساری، روضات، ص 575
  6. «فهرست آثار سید مرتضی». ویکی شیعه. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۱-۲۵.
  7. هادی کاوندی (۲۳ خرداد ۱۳۸۵). «افکار و احوال و آثار سید مرتضی».
  8. ریحانة الادب، ج 4، ص۱۸۳ تا۱۹۰، چاپ دوم، کتابفروشی خیام، تبریز، چاپ شفق
  9. مجله مکتب اسلام، سال اول، شماره 4.
  10. ریحانة الادب، ج 4، ص 184.
  11. «نام سیّد مرتضی علم الهدی در فهرست مشاهیر سازمان یونسکو قرار گرفت». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۴ ژوئیه ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۲۴ خرداد ۱۳۹۴.

پیوند به بیرون

[ویرایش]