محمدحسین نظیری نیشابوری
محمدحسین نظیری نیشابوری (درگذشته ۱۰۲۱ه.ق/۱۶۱۲م) از شاعران مؤلف و صاحب سبک تاریخ شعر پارسی بهشمار میرود که بر جریانات شعری معاصر و بعد از خود تأثیری عمیق نهاد.
او خالق این بیت بسیار معروف است که به صورت ضربالمثل درآمده:
گل به خزان شکفته شد وین دل بسته وا نشد | در بُن ناخن است نی بخت گره گشای را | |
درس ادیب اگر بود زمزمهٔ محبتی | جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را |
زندگینامه
[ویرایش]محمدحسین نظیری نیشابوری، در نیمهٔ دوم سده دهم (قمری) در نیشابور متولد شد. وی پس از گذراندن تحصیلات، به شاعری روی آورد و برای آزمودن طبع، به کاشان که از مراکز مهم شعر پارسی در آن روزگار و محل تجمع شاعران سبک وقوع بود روی آورد و در چند مجلس طرح شعر بر شاعران معتبر سبک وقوع پیروز شد و سپس عازم هند گردید. همزمان با حکومت سلاطین صفوی در ایران که به سبب اولویتهای سیاسی و نظامی، به شعر غیرایدئولوژیک توجه چندانی نداشتند، سلاطین گورکانی هند در شبه قارهٔ هند به حمایت گسترده از علم و ادب و هنر ایرانی پرداخته بودند و دربار آنان و دربارهای محلی امرایشان، مرکز تجمع بیشترین تعداد دانشمندان، صنعتگران، هنرمندان و ادب پیشگان ایرانی و ایرانی مآب شده بود. نظیری نیز با پیوستن به دربار جهانگیر شاه (ح. ۱۰۱۴–۱۰۳۷ ه.ق/۱۶۰۵–۱۶۲۷ م) امپراتور گورکانی هند و سپس بارگاه سپهسالار او خانخانان به ثروتی افسانهای دست یافت و مهمترین شاهکارهایش را در سالهای اقامت در هند آفرید تا آنکه به سال ۱۰۲۱ قمری در شهر آگره در اوج ثروت، شهرت، حرمت و محبوبیت درگذشت.
میراث و جایگاه او
[ویرایش]از نظیری نیشابوری دیوانی مشتمل بر انواع گوناگون شعر بر جا مانده که همه در حد کمالند[نیازمند منبع] و به استناد این اشعار متنوع، میتوان نظیری را از شاعران جامع در ادب پارسی و از آخرین بقایای چنین شاعرانی دانست.[نیازمند منبع] وی در انواع و قالبهای گوناگون شعر، استاد بود[نیازمند منبع] اما برتری انحصاری او که مورد توجه شاعران دیگر بود، در غزل تجلی یافته[نیازمند منبع] و با توجه به همین غزلیات است که برخی منتقدان و از جمله شبلی نعمانی او را از انبیای شعر پارسی دانستهاند و شاعرانی چون صائب تبریزی مقام خود را فروتر از نظیری دانستهاند. شگرد انحصاری نظیری در غزل، ارائهٔ تصویری مفاهیم انتزاعی و مخصوصاً عواطف و احساسات بشری است و چون جوهرهٔ غزل نیز همین احساسات و عواطف است، غزل نظیری، بدل به روایت ملموس و آشنای ملتهبترین و نازکترین عواطف و احساسات گردیده به گونهای که خوانندگان، بهسرعت و در سرحد شدت، با دنیای عواطف گرم و تپندهٔ نظیری پیوند میخورند.
برتریهای فنی غزل نظیری، ثروت او که خود نتیجهٔ برتریهای شعر وی است و نیز محبوبیت شخصی نظیری موجب تقلید وسیع شاعران معاصر و مابعد نظیری از غزلیات وی شد به گونهای که نظیری را بدل به شاعری با تأثیر عمیق بر شعر پارسی معاصر و مابعد خود ساخت و حتی آنچه امروز جریان بازگشت ادبی خوانده میشود و عکسالعمل شعر پارسی داخل ایران در برابر افراطگریهای اواخر سبک هندی بود، چیزی نیست جز بازگشت به شگردهای غزل نظیری نیشابوری و تعدادی دیگر از شاعران قرنهای دهم و یازدهم هجری، هرچند که به رغم موفقیت غزلهای نظیری، نمونههای تقلیدشده از او در دوران بازگشت ادبی، به سبب فقدان اصالت، چندان موفق از آب در نیامد.
نمونه اشعار
[ویرایش]یادت بهخیر باد که در گریههای گرم | شوقی که از خودم بِرَهانی نهادهای | |
ارزان مکن کرشمهٔ خوبی که در دلم | ذوقی که بیش از آن نتوانی نهادهای |
فلک مزدورِ ایمای تو باشد | نوازد هرکه را رای تو باشد | |
شود مجروح مغز استخوانم | سرِ خاری چو در پای تو باشد | |
نیازارم ز خود هرگز دلی را | که میترسم در او جای تو باشد | |
حریفی کز خرد بازیچه سازد | نگاه کارفرمای تو باشد | |
دو عالم نقد جان در دست دارند | به بازاری که سودای تو باشد | |
گل صدرنگ میرویَد از آن خاک | که دُردینوشِ صهبای تو باشد | |
کدورت نیست کاخِ سینهای را | که راهش بر تماشای تو باشد | |
نهایت نیست طومارِ دلی را | که عنوانش تمنای تو باشد… |
توبه هشیار می گویند و می گردد قبول | تا ننوشم می مرا یا رای استغفار نیست | |
پیش پای سرد و گرم روزگار افتاده ام | سایه در ویرانه ام از پستی دیوار نیست | |
اندکی ای ناله امشب بی اثر می یابمت | آنکه هر شب می شنید امشب مگر بیدار نیست | |
مُردم از شرمندگی تا چند با هر ناکسی | مردمت از دور بنمایند و گویم یار نیست |
چه خوش است از دو یکدل سرِ حرف باز کردن | سخنِ گذشته گفتن گلهٔ دراز کردن | |
نه چنان گرفتهای جا به میان جان شیرین | که توان تو را و جان را ز هم امتیاز کردن |
منابع
[ویرایش]- آتشکدهٔ آذر (۷۳۸–۷۱۱/ ۲)
- ایضاحالمکنون (۵۳۴/ ۱)
- حماسهسرایی در ایران (۳۵۷)
- تاریخ ادبیات ایران، براون (۱۶۸/ ۴)
- تاریخ ادبیات در ایران (۹۱۶–۸۹۷/ ۵)
- تاریخ نظم و نثر (۴۲۹)
- تذکرهٔ روز روشن (۸۴۱–۸۳۷)
- تذکرهٔ میخانه (۸۰۰–۷۸۵)
- دائرةالمعارف فارسی (۳۰۴۱–۳۰۴۰/ ۲)
- الذریعه (۱۲۱۳/ ۹)
- ریاضالعارفین (۲۳۷–۲۳۶)،
- ریحانه (۲۱۷–۲۱۶/ ۶)،
- سرو آزاد (۲۶–۲۴)،
- فرهنگ ادبیات فارسی (۵۱۵–۵۱۴)،
- سخنوران (۹۴۶–۹۴۵)،
- کاروان هند (۱۴۵۶–۱۴۴۹/ ۲)
- کلمات الشعراء (۱۷۹)،
- گنج سخن (۷۶–۶۴/ ۳)،
- لغتنامه (ذیل/ نظیری نیشابوری)،
- مجمعالخواص (۲۲۰–۲۱۹)،