آرامگاه خیام
آرامگاه عمر خیام | |
---|---|
نام | آرامگاه عمر خیام |
کشور | ایران |
استان | خراسان |
شهرستان | نیشابور |
بخش | مرکزی |
اطلاعات اثر | |
نوع بنا | آرامگاه |
مساحت | ۲۰هزار متر مربع (باغ) |
کاربری | گردشگری، آرمگاه عمر خیام |
دیرینگی | ۲ آوریل ۱۹۶۳/ ۱۲ فروردین ۱۳۴۲ |
دورهٔ ساخت اثر | دولت شاهنشاهی ایران |
بانی اثر | انجمن آثار و مفاخر فرهنگی |
معمار اثر | هوشنگ سیحون |
مالک فعلی اثر | سازمان فرهنگ |
اطلاعات ثبتی | |
شمارهٔ ثبت | ۱۱۷۵ |
تاریخ ثبت ملی | ۱۸ آذر ۱۳۵۴ |
اطلاعات بازدید | |
امکان بازدید | بله |
آدرس | neyshabur.ir (وبگاه شهرداری نیشابور) |
آرامگاه عمر خیام (گشایش: ۲ آوریل ۱۹۶۳م/ ۱۲ فروردین ۱۳۴۲)[۱] مکان خاکسپاری عمر خیام، از قطبهای گردشگری نیشابور، نماد شهر نیشابور و نمونهٔ برجستهٔ معماری نوین ایرانی است که طراحِّ آن هوشنگ سیحون بود و آن را در ۶ شهریور ۱۳۴۱ پایان داد.[۲] طرحش برگرفته از زندگی، زمانه و اندیشههای عمر خیام است که بر هر سه «ریاضیدان»، «اخترشناس» و «شاعر» بودنِ خیام استوار است و سازههای پیرامون آرامگاه، به پیشهٔ پدری خیام (خیمهدوزی) رویکرد دارد؛ ۲۲ متر بلندا دارد؛ پیکربندیاش بتنی با هستهٔ فلزی است و در باغی در حومهٔ جنوب شرقی شهر نیشابور جای دارد.
این بنا در تاریخ ۱۸ آذر ۱۳۵۴ با شمارهٔ ثبت ۱۱۷۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.[۳]
پیشینهٔ آرامگاه خیام
[ویرایش]پس از درگذشت عمر خیام در ۱۱۲۳م یا ۱۱۳۴م، پیکرش در گورستان مرکزی حیرهٔ نیشابور دفن شد که گوربنای ویژهای نداشته است. نظامی عروضی نقل کرده که خیام در ۱۱۱۲م در نشستی دوستانه دربلخ گفت «گور من در موضعی باشد که هر بهار، شمال [نسیم] بر من گلافشان میکند.»؛ سپس نظامی نوشت:
مرا این سخن مستحیل نمود و دانستم که چنونی گزاف نگوید. چون در سنهٔ ثلاثین [۵۳۰ق / ۱۱۳۶م] به نیشابور رسیدم، چهار سال بود تا آن بزرگ روی در نقاب خاک کشیده بود. آدینهای به زیارت او رفتم و یکی را با خود ببردم که خاک او به من نماید. مرا به گورستان حیره بیرون آورد و بر دست چپ گشتم. در پایین دیوار باغی، خاک او نهاده و درختان اَمرود و زردآلو، سر از باغ بیرون کرده و چندان برگ و شکوفه بر خاک او ریخته بود که خاک او در زیر گُل پنهان شده بود و مرا یاد آمد آن حکایت که به شهر بلخ از او شنیده بودم. گریه بر من افتاد که در بسیط عالم و اقطار ربع مسکون او را هیچ جای نظیری نمیدیدم. ایزد تبارک و تعالی جای او در جنان کناد بمنّه و کرمه.»
دوران نوین
[ویرایش]در دوران نوین، آرامگاه خیام در ضلع شرقی مسجد محمد محروق درون یک اتاقک ایوانمانند جای داشته است. خارجیهایی که از آرامگاه بازدید میکردند بارها درخواست کردهبودند که آرامگاهی برای خیام بسازند اما دولت ایران به آنها اجازه نداد. در هشتم تیر ۱۳۰۶ که در خواست ارباب کیخسرو نماینده زرتشتیان در مجلس شورای ملی مطرح بود که بیست هزار تومان از بودجه مجلس صرف ساخت آرامگاه فردوسی شود، عبدالله یاسایی نماینده سمنان و دامغان پیشنهاد داد که آرامگاه خیام نیز با همین مبلغ بازسازی شود و گفت:
«مقبره خیام خیلی بد نماست. کراراً بنده آنجا رفتهام و هر وقت رفتم حقیقتاً متأثر شدهام و هر خارجی که به آنجا میآید و این منظره را میبیند متأثر میشود. با این که میدانید رباعیات و اشعار حکیم خیام در اروپا چقدر مورد تقدیر است و با این که ساختمان این مقبره چندان خرجی ندارد چرا ما باید در این کار بیاعتنایی کنیم. آن محل در یک جای باصفا و بانزهتی است و در نزدیکی نیشابور واقع است و در مجاورت همان دهی است که خیام در او سکنا داشته است. حالا که خارجیها میآیند و میخواهند این مقبره را تعمیر کنند، هیچ سزاوار نیست که خودمان این کار را نکنیم و باید دانست همان مفاخری را که حکیم ابوالقاسم فردوسی برای ما تهیه کرده همان مفاخر را هم حکیم خیام تهیه کرده است».
با پیشنهاد یاسایی موافقت نشد و از او خواسته شد طرح جداگانهای برای ساخت آرامگاه خیام بدهد.[۴]
گوربنای ساده خیام تا سال ۱۳۱۳ برپا بود تا اینکه فراخواندگان مراسم گشایش آرامگاه فردوسی که به توس میرفتند، در میان راه از این آرامگاه نیز دیدن کردند. سپس پیشنهاد بازسازی این گوربنا، بهشکلی بهتر و شایستهتر مطرح شد؛ بنابراین، همزمان با برپایی جشن هزارهٔ فردوسی، انجمن آثار ملی آرامگاهی برای خیام ساخت.
این آرامگاه، به شکل سکویی چهارگوش و ساختمان سنگی روباز ساخته شد که در کنار آرامگاه و مسجد محمد محروق جای گرفت. آرامگاه عبارت بود از دو ایوان بالا و پائین و دیوار کوتاه سنگی از سنگ خلج که دراطراف محل قبر و روی قبر که سه یا چهار متر از دیوار بقعه فاصله داشت بکار رفته بود؛ و نیز یک ستون سنگی همراه یک رباعی از ملک الشعرای بهار با خط نستعلیق بر آن نقش کردند.
در سال ۱۳۳۸ هوشنگ سیحون آرامگاه بزرگتری برای خیام طرحریزی کرد؛ چرا که مشکل اصلی آرامگاه ستونی، نزدیکی بسیار به آرامگاه محروق بود. آرامگاه کنونی که سومین گوربنای خیام در دوران نوین است، در سیزدهم فروردین ۱۳۴۲ بهدست شهبانو فرح گشایش یافت و سازهٔ گوربنای پیشین به شهر نیشابور جابهجا شد و هماکنون در میدان خیام برپاست.
ساختار
[ویرایش]این آرامگاه در یک باغ کهن جای داردو مجموعهای از کتابخانه، موزه و مهمانخانه را داراست. تندیسی از خیام در درآمد باغ نصب شده است. مساحت باغ خیام بیست هزار متر مربع و طول گوربنا ۱۸ متر است که پیراموش درختان کاجاند.[۵] این گوربنا، آمیزهای هنر معماری مدرن و کهن ایرانی است که طراحش هوشنگ سیحون بود.
در کتیبههای لوزی و کاشیکاری شدهٔ آرامگاه، بیست رباعی از خیام به خط تعلیق بهخط مرتضی عبدالرسولی در ۱۳۳۹ ش نگاشته است.[۶][۷] که تحت نظارت طراح و معمار بنا، مهندس سیحون انجام شده و نمونهای منحصر به فرد از کاربرد خط تعلیق در کتیبهنگاری بناها بهشمار میرود. خط تعلیق هر چند امروزه فراموش شده اما نخستین خط ایرانی است و در روزگار خیام در میان کاتبان کاربرد فراوانی داشت.
هوشنگ سیحون خود دربارهٔ این بنا میگوید:
آرامگاه خیام در باغ امامزاده محروق نیشابور قرار داشت اولین کاری که باید انجام میدادم این بود که به گونهای طراحی کنم که آرامگاه خیام و امامزاده محروق تداخل پیدا نکنند به همین منظور من برای باغ محوری عرضی تعریف کردم تا آرامگاه را که در گوشه شمال شرقی باغ قرار داشت از امامزاده جدا کنم. از طرفی دیگر در چهار مقاله عروضی گفتاری از خیام آمده مبنیبر اینکه ایشان گفتهاند که: من آرزو دارم مزارم در جایی باشد که در بهاران برگ گل روی مزارم بریزد؛ بنابراین من مکانی در باغ را که اختلاف ارتفاع سه متری نسبت به درختان زردآلوی باغ داشت انتخاب کردم چون این مکان سه متر پائینتر قرار دارد فصل بهار شکوفههای زردآلو روی مزار میریزد. خیام ریاضیدان، منجم و ادیب بود؛ سعی داشتم که این سه جنبه شخصیتی در مزارش تجلی پیدا کند من ده پایه برای آرامگاه در نظر گرفتم عدد ده اولین عدد دو رقمی است و پایه و اساس بسیاری از اعداد میباشد از هر پایه دو تیغه بر پایه مدل ریاضی خاصی به صورت مورب بالا میرود و با دیگر تیغهها برخورد میکنند و از روبهرو بر روی پایه مقابلشان پائین میآید همه این تیغههای مورب در محور عمودی وسط برج همدیگر را قطع میکنند سطح پیچیده حاصله بر اثر یک فرمول ریاضی به وجود آمده که سنبله جنبه ریاضیان خیام است از طرف دیگر تقاطع تیغهها در سقف آرامگاه یک ستاره به وجود میآورد که سمبل ستارهشناسی خیام محسوب میشود.[۸]
این بنا ۱۰ پایه دارد که ۱۰، اولین عدد دورقمی ریاضی و پایهٔ اصلی اعداد است. از هر پایه دو تیغه مورب به صورت مارپیچ به سمت بالا میرود تا یکدیگر را میبُرند و سقف بنا را بسازند و از سوی دیگر فرود آیند که این خود یکی از شکلهای پیچیده ریاضی است. این شکل هندسی و عدد ۱۰ هر دو نماد دانش ریاضی خیام است.
برخورد تیغهها با همدیگر، فضاهایی پر و خالی و به ویژه در بالا، ستارههایی درهم را میسازند که از میانشان، آسمان آبی نیشابور پیدا است و کمکم نزدیکِ سرِ گنبد، ستارهها کوچکتر میشوند و درآخر یک ستاره پنجپر آنها را کامل میکند. این ستارهها و نقش آسمان، اشاره به شخصیت نجومی خیام دارند.
برخورد تیغهها همدیگر، ده لوزی بزرگ میسازند که با کاشی کاریهایی به خط نستعلیق شکسته و به روش خطاطان بزرگی مثل میرعماد، به شکل انتزاعی و مدرن از رباعیات خیام پر شدهاند. رباعیات را جلال همایی برگزید و زیبانویسیها بهدست مرتضی عبدالرسولی انجام شد. در تاریخ معماری ایران این نخستین بناست که خط شکسته نستعلیق در آن به کار میرفت. از درون نیز همین لوزیها پر از شعر با نقش گل و برگ و پیچک، با کاشی معرق تزیین شدند که همگی به شاعری خیام اشاره دارند.
هوشنگ سیحون دربارهٔ سازههای پیرامون آرامگاه خیام گفته:
دور تا دور برج در کنار چشمه سارها، یک دایره وسیع به مرکز خود برج ساخته شد. همه از سنگ گرانیت با اجزاء مثلثی شکل و تورفتگیها و برون آمدگیهایی که تا اندازهای شکل خیمه را تداعی میکنند و این اشاره به نام خیام است. چون پدرش خیمه دوز بود و نام او به همین مناسبت انتخاب شد… از طرف دیگر حوضها [را] با کاشی فیروزه [داریم] که در مجموع قسمتی از ستاره را نشان میدهند، به تعداد هفت پر به مفهوم هفت فلک و هفت آسمان و هفت تپه [که] باز اشاره به افلاک و نجوم، دانش دیگر خیام است. روی هم رفته مجموعه در یک حال و هوای شاعرانه با درختان تنومند در اطرافش ساخته شد و همانطور که خواست خود خیام بوده کاملاً باز است و مزارش [در] بهاران گل افشان.
رباعیهای به کار رفته در کتیبهها
[ویرایش]ای دوست غم جهان فرسوده مخور | بیهوده غم جهان فرسوده مخور | |
چون بوده گذشت و نیست نابوده پدید | خوش باش غم بوده و نابوده مخور | |
تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد | چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد | |
گر چشمه زمزمی و گر آب حیات | آخر به دل خاک فرو خواهی شد | |
هر سبزه که بر کنار جویی رسته است | گویی ز لب فرشتهخویی رسته است | |
پا بر سر سبزه تا به خواری ننهی | کان سبزه ز خاک لالهرویی رسته است | |
آنانکه محیط فضل و آداب شدند | در جمع کمال شمع اصحاب شدند | |
ره زین شب تاریک نبردند برون | گفتند فسانهای و در خواب شدند | |
ای دل همه اسباب جهان خواسته گیر | باغ طربت به سبزه آراسته گیر | |
و آنگاه بر آن سبزه شبی چون شبنم | بنشسته و بامداد برخاسته گیر | |
این کوزه چو من عاشق زاری بودهست | در بند سر زلف نگاری بودهست | |
این دسته که بر گردن او میبینی | دستیست که بر گردن یاری بودهست | |
آن مایه ز دنیا که خوری یا پوشی | معذوری اگر در طلبش میکوشی | |
باقی همه رایگان نیرزد هشدار | تا عمر گرانبها بدان نفروشی | |
ما لعبتگانیم و فلک لعبتباز | از روی حقیقتی نه از روی مجاز | |
یکچند درین بساط بازی کردیم | رفتیم به صندوق عدم یکیک باز! | |
چون عمر به سر رسد چه شیرین و چه تلخ | پیمانه چو پر شود چه بغداد و چه بلخ | |
می نوش که بعد از من و تو ماه بسی | از سلخ به غره آید از غره به سلخ | |
برخیز و مخور غم جهان گذران | بنشین و دمی به شادمانی گذران | |
در طبع جهان اگر وفایی بودی | نوبت بتو خود نیامدی از دگران | |
مرغی دیدم نشسته بر باره طوس | در پیش نهاده کله کیکاووس | |
با کله همی گفت که افسوس افسوس | کو بانگ جرسها و کجا ناله کوس | |
چون چرخ بکام یک خردمند نگشت | خواهی تو فلک هفت شمر خواهی هشت | |
چون باید مرد و آرزوها همه هشت | چه مور خورد بگور و چه گرگ به دشت | |
از دی که گذشت هیچ ازو یاد مکن | فردا که نیامدهست فریاد مکن | |
ربر نامده و گذشته بنیاد مکن | حالی خوش باش و عمر بر باد مکن | |
دشمن به غلط گفت که من فلسفیم | ایزد داند که آنچه او گفت نیم | |
لیکن چو در این غم آشیان آمدهام | آخر کم از آنکه من بدانم که کیم | |
در کارگه کوزهگری رفتم دوش | دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش | |
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش | کو کوزهگر و کوزهخر و کوزه فروش | |
در دایرهای که آمد و رفتن ماست | او را نه بدایت نه نهایت پیداست | |
کس مینزند دمی در این معنی راست | کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست | |
این قافله عمر عجب میگذرد | دریاب دمی که با طرب میگذرد | |
ساقی غم فردای حریفان چه خوری | پیش آر پیاله را که شب میگذرد |
نگارخانه
[ویرایش]پانویس
[ویرایش]- ↑ روزنامه اطلاعات. روزنامه اطلاعات. ۱۴ فروردین ۱۳۴۲. پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک) - ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۹ ژوئن ۲۰۱۶. دریافتشده در ۱۶ ژوئن ۲۰۲۰.
- ↑ «سازمان میراث فرهنگی و صنایعدستی و گردشگری». سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران. دریافتشده در ۲۰۱۱-۰۵-۱۹.
- ↑ «مذاکرات جلسه ۱۲۵ دوره ششم مجلس شورای ملی هشتم تیر ۱۳۰۶». بایگانیشده از اصلی در ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۱. دریافتشده در ۸ ژوئیه ۲۰۲۰.
- ↑ اشم جوادزاده، ص ۱۴۰
- ↑ فضائلی، ص ۴۱۶–۴۱۷
- ↑ بحرالعلومی، ص ۳۰۷
- ↑ وبگاه حکیم عمر خیام نیشابوری
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- هاشم جوادزاده، ۱۳۸۰، کتاب خراسان، کانون آگهی ایران نوین
- وبگاه حکیم عمر خیام نیشابوری
- رباعیات حکیم عمر خیام، به کوشش نساء حمزه زاده، مقدمه :دکتر محمدحسن سیدان، چاپ: شرکت چاپ ابریشم رشت
- حبیب اللّه فضائلی، اطلس خط، چاپ مشعل، اصفهان ۱۳۵۰ ش
- حسین بحرالعلومی، کارنامه انجمن آثار ملّی، تهران ۱۳۵۵ ش
- Arch Net
- باغ و آرامگاه خیام از زبان اولین نگهبان آن