کنگ (سرزمین)
کَنگ یا در چینی کنگجو (康居) نامی است برای مردمی باستانی و پادشاهیای در آسیای میانه. اتحادیهای بودهاست از مردمی با زبان و نژادی ناشناخته که برای دو سده دومین نیروی بزرگ فرارود را پس از یوئهچی شکل میداد.[۱]
شیراتوری کوراکیچی بر پایهٔ بررسیهای نوشتاری بر این باور است که مردم کنگجو ترکتبار بودهاند،[۲] ولی دیگر پژوهشگران آنان را ایرانیتبار یا تُخار میدانند.[۳]
تاریخ
[ویرایش]ژانگ چیان گردشگر و دیپلمات چینی که منطقه را در ۱۲۸ پیش از میلاد دیدهاست از کنگ بدین گونه یاد میکند:
«کنگجو در ۸۳۲ کیلومتری (۲۰۰۰ لی) شمال غربی دایوان (فرغانه) جای دارد. مردمش چادرنشین اند و آیینهایی همانند یوئهچیها دارند. آنان ۸۰٬۰۰۰ تا ۹۰٬۰۰۰ کماندار کارکشته دارند. کشوری کوچک است و با دایوان هممرز میباشد. فرمانروایی مردم یوئهچی در جنوب و هسیونگنو (هونها؟) در شرق را پذیرفتهاند.»[۴]
در زمان هانشو (۱۲۳ پیش از میلاد تا ۲۳ میلادی)، کنگجو به ملتی با جمعیت ۶۰۰٬۰۰۰ تن و دارای ۱۲۰٬۰۰۰ مرد جنگاور برآمد. کنگجو در آن زمان آشکارا نیرویی بزرگ برای خود بود. در آن زمان فرغانه و سُغد را که ۵ شهریار فروپایهتر (小王五) داشت، به زیر فرمان خود برد.[۵] پادشاهی یانچای (به معنای سبزدشت گسترده)، که مرکزش در شمال دریاچهٔ خوارزم (آرال) بود، باجگذار کنگ شد. گذرگاه شمالی جادهٔ ابریشم از این پادشاهی میگذشت و دارای ۱۰۰٬۰۰۰ کماندار کارکشته بود.[۶]
در زندگینامهٔ بانچائو، سردار چینی، در کتاب هو هانشو، یاد شده که در سال ۹۴ میلادی یوئهچیها تدارک ازدواجی میان شاهشان با شاهدخت کنگ را میدیدند. سپس چینیان «پیشکشهای ابریشمی شایانی» برای یوئهچیها میفرستند تا آنان به یوئهچیها فشار بیاورند که دست از پشتیبانی شاه کاشغر در برابر چینیان بردارند و چنین نیز میشود.[۷]
در بخش سرزمینهای غربی کتاب هو هانشو زیر عنوان گزارشی در ۱۲۳ میلادی به شاهنشاه چین آمده که، در آن زمان سغد (لییی 栗弋 = سویی粟弋) و یان و یانچای (که در آن زمان نامش به آلانلیائو تغییر کرده بود و گمان میرود که قلمروش تا دریای کاسپی [خزر] گسترش یافته بود) و کشوری در شمال یانچای همانند شهر راهبردی خجند (وویی北烏伊 یا اسکندریه اسخاته [دورترین اسکندریه]) همه باجگذار کنگاند.[۸]
در سدهٔ سوم میلادی 'ویلوئه' گفته که کنگ در میان شماری کشور که در گذشته وجود داشتهاند و نه کوچک شدهاند و نه گسترش یافتهاند جای دارد. در آن زمان پادشاهیهای لیو، یان و یانچای/آلان دیگر باجگذار کنگ نبودهاند.[۹][۱۰]
کنگ همچنان مستقل میماند و تا پایان سدهٔ سوم میلادی به چین سفیر میفرستد. اندکی پس از آن، توانش رو به کاستی میرود و بخشی از امپراتوری هپتال میشود.[۱]
نام
[ویرایش]"کنگجو康居 = آبگیر طراز، چاچ (تاشکند) و سغد. روشن نیست نام چینی کنگجو آوانویسی نامی قومی است یا این که جنبهٔ توصیفی دارد. جو (居) میتواند به معنای نشیمن، سرزمین، اقامتگاه یا اشغال نظامی باشد… این اصطلاح میتواند به معنای "سرزمین کنگ" یا "کنگستان" باشد… هرچند، واژهٔ کنگ (康) به معنای صلحجو و خوش نیز هست و سر هم میتواند سرزمین صلح، یا مردم صلحجو معنا دهد… حتی اگر نام کنگجو در اصل آوانویسی نامی بیگانه باشد، دست کم برای چینیزبانان معنای صلحجو میدادهاست و نام کنگ معنای فرعی مردم صلحجو را به ذهن میرساندهاست."[۱۱]
کنگجو در زمان سلسلههای سویی و تانگ به معنای دولت کنگ بودهاست، اگر چه در آن روزگار زیر فرمان خاقانان گوکترک بودهاست.[۱۲]
ممکن است کنگ در ارتباط با زیر شاخه ای از ترکان با نام کنگر باشد که نام آن در داستان افسانه ای ترکان «اغوز نامه» آمدهاست. در ترکی باستان کانگ به معنی گاری بودهاست (در ترکی آذربایجانی قونقا) که با پسوند «ار» به معنی مرد همراه شدهاست.[۱۳][۱۴][۱۵] این قوم (قوم کنگر که در اغوز نامه آمدهاست) بعد از اسلام به آسیای صغیر و آذربایجان و ماورا قفقاز مهاجرت کردهاست و امروزه در آذربایجان تحت عنوان کنگرلو زندگی میکنند.[۱۶][۱۷]
در نوشتارهای ایرانی
[ویرایش]در اوستا از این سرزمین با نام «کنگهه» (kangha) یاد شدهاست.[۱۸] در شاهنامه نیز از کنگ، بهشت کنگ، کنگِ گُزین و کنگِ افراسیاب نام برده شدهاست. کنگ یکی از شهرهای مهم توران بودهاست. اینجای را نباید با کنگدز و سیاوخشگرد اشتباه گرفت.[۱۹]
پانویس
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ "The Nomads of northern Central Asia," p. 463. Y. A. Zadneprovsky in: History of civilizations of Central Asia Volume II: The development of sedentary and nomadic civilizations: 700 B.C. to A.D. 250. Editor: János Harmatta. UNESCO publishing. Paris. ISBN 92-3-102846-4.
- ↑ Shiratori Kurakichi. Shiratori Kurakichi Zenshü (Tokyo: Iwanami Shoten, 1970), 48. Originally published in Tōyō Gakuhō 14, no. 2 (1925).
- ↑ Sogdians and Buddhism, p. 5. Mariko Namba Walter. (2006) Sino-Platonic Papers No. 174. Nov 2006. Dept. of East Asian Languages and Civilizations, University of Pennsylvania.
- ↑ "Records of the Great Historian, Han Dynasty II", Sima Qian, translated by Burton Watson, Revised edition (1993) Columbia University Press, p. 234. ISBN 0-231-08167-7
- ↑ Hulsewé, A.F.P. (1979) China in Central Asia: The Early Stage (123 B.C. –A.D. 23). Leiden, E.J. Brill. ISBN 90-04-05884-2, pp. 126, 130-132.
- ↑ Hulsewé, A.F.P. (1979) China in Central Asia: The Early Stage (123 B.C. –A.D. 23). Leiden, E.J. Brill. ISBN 90-04-05884-2, p. 129, n. 316.
- ↑ "Trois généraux chinois de la dynastie des Han orientaux," by Édouard Chavannes, p. 230. In: T'ouang pao 7 (1906)
- ↑ Hill (2009), pp. 377-383.
- ↑ Hill (2004),
- ↑ Hill (2009), p. 383.
- ↑ Hill (2009), p. 171.
- ↑ Tangshu chapter 221b, p. 1, translated (into French) by Édouard Chavannes in Documents sur les tou-kiue [turcs] occidentaux, pp. 132-147. Paris. (1900).
- ↑ اغوز نامه، اویغوری، نویسنده نا معلوم، قرن 13
- ↑ شجره تراکمه، ابوالغازی بهادر خان
- ↑ اغوزنامه موجود در تاریخ رشیدی جامع التواریخ
- ↑ پِچِنِگْها
- ↑ http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3463 - امروزه ترک زبانان بسیاری در سراسر جهان، بویژه در سرزمینهای میان شبه جزیرة بالکان تا شمال غربی سیبری، زندگی میکنند. بنا به تخمینی در حدود 98% این ترکها مسلمان اند. احمد جعفراوغلو اقوام ترک را با توجه به مناطق زندگی آنان بدین ترتیب تقسیم کردهاست : ترکهای سیبری، آلتایی، ترکهای ترکستان شرقی و غربی، ترکهای قفقاز و ایران، ترکهای ایتیل (ولگا) ـ اورال، کریمه، لهستان و رومانی که هر یک شامل اقوام مختلفی هستند، از جمله: ترکهای سیبری شامل اقوام یاکوت / یاقوت، کارگاس / کاراگاس / قره گاچ / قره آگاچ، سویان / سوین یا تووا / توبا/ توما، ایرتیش و توبول؛ ترکهای آلتایی شامل اقوام کیژی / کیشی، تلنگیت، تلوت /تلئوت، توبا و کوماند؛ ترکهای آباکان یا حاکاس / خاکاس / خکاس شامل ترکهای ساگای، بلتیر، کاچار، کویبال، کیزیل، شور/ شُر، کاماسین، چولم و چات؛ ترکهای ترکستان شرقی و غربی شامل قره قالپاق، ازبک، قرقیز، قزاق و ترکمن؛ ترکهای قفقاز شامل نوغای، کوندور، قره چای، بالکار، قمق و آذربایجان؛ ترکهای ایرانی شامل آذری، قشقایی، افشار، قاجار، شاهسون، قره داغها، قره پاپاخ، خمسه ، کنگرلو، خراسانی، بوچاقچی، قراییها، بیات، قراچورلو و دیگر طوایف کوچک، ترکمن؛ ترکهای ایتیل ـ اورال شامل قازان، آستاراخان، باشقیر و چوواش؛ ترکهای کریمه و لهستان ـ لیتوانیا، گاگوز.
- ↑ دوستخواه، جلیل، اوستا کهنترین سرودهای ایرانیان، پیوست، یادداشتها، زیر واژهٔ کنگ، چاپ اول، ۱۳۷۰، انتشارات مروارید
- ↑ شاهنامهٔ فردوسی، به کوشش جلال خالقی مطلق، دفتر چهارم، داستانِ جنگِ بزرگِ کیخسرو، گفتار اندر پیغام فرستادن افراسیاب به کیخسرو، ناشر:مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی)، در این بخش از شاهنامه آمدهاست که در حالی که افراسیاب در بهشتِ کنگ سنگر گرفتهاست به کیخسرو پیام میفرستد که اگر نتواند مقاومت کند به کنگدز میگریزد تا دست کیخسرو بدو نرسد.
منابع
[ویرایش]مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Kangju». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۱.
- Hill, John E. (2009) Through the Jade Gate to Rome: A Study of the Silk Routes during the Later Han Dynasty, 1st to 2nd Centuries CE. BookSurge, Charleston, South Carolina. ISBN 978-1-4392-2134-1.
- Hill, John E. 2004. The Peoples of the West from the Weilüe 魏略 by Yu Huan 魚豢: A Third Century Chinese Account Composed between 239 and 265 CE. Draft annotated English translation.[۱]
- Liu, Xinru: Migration and Settlement of the Yuezhi-Kushan. Interaction and Interdependence of Nomadic and Sedentary Societies in: Journal of World History, 12 (No. 2) 2001, p. 261-292. See [۲]
- The Tarim Mummies: Ancient China and the Mystery of the Earliest Peoples from the West. J. P. Mallory and Victor H. Mair. Thames & Hudson. London. (2000), ISBN 0-500-05101-1