ویکیپدیا:گزیدن مقالههای برگزیده/مرعشیان
مرعشیان
[ویرایش]مرعشیان (ویرایش • تاریخچه • بحث • پیگیری)
با تشکر از زحمات نویسنده جناب محک، به نظر میرسد که شفافیت مطالب، ویراستاری و انسجام مقاله بنحوی نیست که خوانندگان بتوانند به راحتی رویدادها را درک کنند.
Roozitaa (بحث) ۱۴ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۱۶ (UTC) نامزدکننده: محک (بحث • مشارکتها) ۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۵۰ (UTC)
- مقاله از نظر من تمام شده است؛ هرآنچه در بحثهای خوبیدگی گفته شد، سرانجام اعمال شدهاست و الآن به نظر خودم هیچ کاستی ندارد، لیکن منتظر نظراتتان جهت متعالی شدن مقاله هستم.--محک (گپ) ۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۵۰ (UTC)
- سلام. با تشکر از زحمات شما. در ابتدا لطف کنید اعتبار منابع زیر را نشان دهید:
- ابولقاسم طاهری: آیا ایشان همان ابولقاسم طاهری٬ استاد دانشگاه علامه طباطبایی هستند؟
- خیلی خیلی ممنونم که خلاصه به این مقاله هم سری زدید. این مقاله از قبلها در کتابخانه کامپیوتری من بود و اطلاعات چندانی درباره نویسندگانش نداشتم و فقط با سرچی در گوگل دیدم که آیا در اینترنت خبری از نامش هست یا نه. طاهری گفته شده توسط شما گویا همین طاهری مقاله نیست و مرا نیز در گوگل فریب داده بود. چنانچه در راسخون نوشته طاهری (فقیه) متولد پنج سال پیش از چاپ کتاب مذکور (۱۳۴۷) است. منبع مهمی هم نیست، میتوانم حذفش کنم.
- سپیده عسگری
- گویا تا دی ماه ۱۳۸۹ دارای مدرک کارشناسی معماری بوده. برای بخش فرهنگ و هنر مرعشیه منبع زیادی وجود ندارد (معتبر)، این یکی را هم به سختی یافتهام.
- ابولقاسم طاهری: آیا ایشان همان ابولقاسم طاهری٬ استاد دانشگاه علامه طباطبایی هستند؟
- چراغعلی لطفی بیشتر یک تاریخ نگار آماتور بوده است و کارهایش out dated هستند . به علاوه خیلی کتابهایش peer review نبوده نشده اند و اکثرا چاپ افست هستند. این منبع را بهتر است حذف کنید.
- اگر ممکن است این یکی حذف نشود، کتابی پژوهانه است و اطلاعاتی زیبا را به شکل کاملاً ارجاع شده در کتابش مییابید که بینظیرند، با توجه به سخنان سیکاسپی در بحثهای خوبیدگی هم فکر میکنم اعتبار لازمه را داشته باشد. در ضمن از سنگسری در اکثر مکتوبات معتبری که درباره تاریخ طبرستان است، استفاده میشود.
- از بعضی از کتابهایی که در قسمت منابع فهرست کرده اید در متن استفاده نکرده اید. مثل آشتیانی و خالندی (روی این سخن با کل ویکی نویسان است نه این مقاله بخصوص: کتابهای آشتیانی هم خیلی قدیمی است و از وضع فعلی که در اکثر مقالات تاریخی به این منبع نیم قرن پیش چسبیده ایم دل خوشی ندارم)--♦ بهزاد مدرس ♦ بحث ۲۳ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۰۳ (UTC)
- از خالندی در پانویس ۲۹ استفاده شده! «میربزرگ با توجه به گزارشهای تشیع دوازدهامامی سربداران که هالهای از تصوف را دربرداشته، تحتتأثیر قرار گرفته و مرید جانشین شیخ حسن جوری شد». آشتیانی هم در پانویس ۲۰ و ۲۱ بود که میتوانم به راحتی حذفش کنم.
- سوال. منابعی ارائه کردید که مرعشیان شیعه دوازده امامی بوده اند. آیا از ابتدا خاندان مرعشیان دوازده امامی بوده اند یا به مانند خیلی خانواده های دیگر شیعی گیلان و مازندران در ابتدا زیدی یا اسماعیلی بوده اند؟ ♦ بهزاد مدرس ♦ بحث ۲۳ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۲۸ (UTC)
- از ابتدا اثنیعشری بودند؛ لااقل از زمانی که به ایران (طبرستان) آمدند، چنین بوده.
- این نمادی که به عنوان پرچم سلسله مرعشیان ارائه می کنید باید تعیین تکلیف شود. منبع معتبری ارائه کنید که این نشان واقعا پرچم مرعشیان بوده است. به نظر می رسد که این یک تحقیق دست اول باشد. یا مستند به منبع معتبری نیست. ♦ بهزاد مدرس ♦ بحث ۲۳ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۲۸ (UTC)
- این پرچم مرعشیان نیست؛ نماد باوندیان است. منبعش هم کتابی است از اردشیر برزگر و باید در بحث:باوندیان درموردش بحث شود، نه اینجا. در کل ممنونمحک (گپ) ۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۱۴ (UTC)
- R0stam
- مخالف اصلا چرا این خوب شدهاست؟ کل مقاله نه سر دارد و نه ته. شالودهای هم اصلا در مقاله وجود ندارد. اعتبار نصف منابع هم که زیر سوال است. اصلا این پاراگراف مربوط به شاه اسماعیل چه چیزی میخواهد به خواننده بگوید؟ که شاه اسماعیل وجود داشته؟ پاراگرافهای بعدی چه میخواهند بگویند؟ همه این موارد در رایگیری اول خوب شدن هم مطرح شد که ایشان تنها یک مدت صبر کردند و بعد دوباره بدون تغییر خاصی نامزد کردند!
متاسفانه دیگر کاربران فرصت نکردند که در رای گیری دوم شرکت کنند و مقاله با یک رای موافق کاربر کلک خوب شد. حالا اطمینان دارم که ایشان اینقدر این مقاله درهم را نامزد میکنند تا برود صفحه اول. البته اشکالی هم ندارد چون شاید دو نفر دیگر در جهان هستی باشند که مقاله را ربط دهند به فانتزیهای تاریخی مورد هدف. رستم (بحث) ۱۲ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۴۲ (UTC)
- اگر شما را نمیشناختم فکر میکردم شما هیچ خطی از قوانین ویکی را نخواندهاید و یک آیپی تازه واردید. برادر اصلاً رایگیری در ویکی وجود ندارد. خوبیدگی این مقاله به اجماع رسیده. همچنین اخطار دهم که در صورت وپ:نیتیابی این بار شکایت خواهم کرد: «حالا اطمینان دارم که ایشان اینقدر این مقاله درهم را نامزد میکنند تا برود صفحه اول. البته اشکالی هم ندارد چون شاید دو نفر دیگر در جهان هستی باشند که مقاله را ربط دهند به فانتزیهای تاریخی مورد هدف.»
- شما هم نمیتوانید همینطوری الکی بگویید مقاله بد است. کجایش بد است؟ شما اصلاً آن را خواندهاید؟؟؟؟ میپرسید «این پاراگراف مربوط به شاه اسماعیل چه چیزی میخواهد به خواننده بگوید؟ که شاه اسماعیل وجود داشته؟»؛ در حالیکه اگر مقاله را حتی سراَسبی هم نگاه میکردید میفهمیدید که دارد ارتباطات صفویان و مرعشیان و در نتیجه نابودی تدریجی این سلسله را بررسی میکند. شاه اسماعیل با دخالتهای خود در سیاستهای داخله مرعشیان موجب وابستگی شدید این سلسله به خود و ضعف آنان شد. آیا این مطلب مهم نباید گفته شود؟؟؟ لطفاً از این به بعد مقاله را بخوانید سپس نظرتان را بگویید؛ [ونه رایتان را]. محک (گپ) ۱۲ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۱۸ (UTC)
- محک ویکیپدیا تاریخچه دارد! سه ماه بعد از خوب نشدن ت را به ط تبدیل کردید و بعد نامزد کردید: [۱]. صفحه رایگیری دوم هم ویکیپدیا:گزیدن مقالههای خوب/مرعشیان ۲ هنوز هست. اجماعی دیده نشود. نوژن بعد از ترک بحث توسط دیگران خودش با خودش اجماع کرد.
- مقاله را میخواهید برگزیده کنید ولی مثلا هیچ منبعی راجع به زبان رسمی آن حکومت نیاوردهاید! چرا طبری و فارسی؟ چرا طبری خالی نه؟ چرا فارسی خالی نه؟ چرا اصلا عربی زبان مذهبی نه؟ اصلا آیا دست نوشتهای از مورخی درباری یا دادگاهی از آن دوران مانده که بخواهید بگویید که زبانش چه بود! نامهای شعری متنی از این خانان محلی اصلا مانده؟ نمانده خوش تیپ! آیا اصلا نوشتهای دولتی یا غیر دولتی از آن تاریخ مانده که میگویید که زبان رسمیش! طبری بود؟ اصلا دادگاه و سیستمهای اداری اصلا داشتند؟ مورخ چه؟ شاعری و نویسندهای طبری در آن بازه؟ من که چیزی در مقاله نمیبینم. حکومت چند خان محلی را برداشتهاید میخواهید بزرگ کنید. عرض به خدمت شما که در دوران قبل از شاهاسماعیل کل ایران چنین بوده! آیا اصلا در متن تلاش کردید که بگویید این حکومت محلی چه فرق خاصی مثلا با خانان دیگر نقاط ایران داشتهاند که حالا مهم هستند؟
- شیعه بودند درست. ولی آیا اثنی عشری یا علوی؟ حاجی قبل از شاه اسماعیل فقط شهر ری و حومه اثنی عشری بود! وی بود که با زور شمشیر ایران را اثنی عشری کرد!
- منبع شما برای اثنی عشری این است [۲] اولا معصومه یدالله پور کیست؟ دوم در کجای متن آن آمده است که اثنی عشری بودند؟ چرا با جعل منبع مهمل میبافید!
- من هم به مانند دوستان آن بحث حوصله بحثی من هم دیگر ندارم و بحث را ترک میکنم.
- راستی. نیتیابی وقتی است که خودتان نیتتان را هر هفته جار نزده باشید! رستم (بحث) ۱۲ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۱۶ (UTC)
- کاملاً هویداست که هنوز هم مقاله را نخواندهاید. گویا شما با برگزیده شدن هرگونه مقاله که درباره تاریخ جزء باشد مخالفید :( ولی این مشکل شماست و ویکی با این مسئله کوچکترین مشکلی ندارد :) اگر واقعاً میخواهید مشکلات برطرف شوند، باید یکییکی مشکلات را بگویید تا بنده رفعشان کنم. این نمیشود که یهو بگویید تمام شاهان غیرسرشناسند یا تمام منابع غیر معتبر و...
- زبان) اتفاقاً برخلاف اطلاعات غلط شما، این سلسله دارای نویسندگان بزرگی است. میرظهیرالدین مرعشی، میرتیمور مرعشی دو مورخ سرشناس این دودمانند. از شاعران برجسته آن دوران در طبرستان طالب آملی، امیر پازواری و سیتی نسا آملی هستند که دو نفر اولشان به دربارهای هند یا ایران پناه میبرند و سومی زندگی طالب را به شکل منظومه درمیآورد. این دوره طلایی ادبیات طبری است.
- ویژگیهای متمایز این خاندان) در مقاله چنین چیزهایی هم آمده برای نمونه در همان لید مقاله آوردم: ۱.«جنبش مرعشیان نیز بر این اساس در همهٔ زمینهها از سربداران تأثیر پذیرفت» ۲.«نهضت مرعشیان به لحاظ رشد مذهب شیعه دوازده امامی در مازندران و گسترش آن به نواحی مجاور و ارتباط آن با کیاییان، سلسله حاکم بر بیه پیش و رسمی شدن تشیع دوازدهامامی در زمان صفویان اهمیت دارد» ...
- دین) ابتدا بگویم که مقاله پر است از منابعی که نشان دهنده شیعه ۱۲امامی بودن مرعشیاناند. مثلاً در بند قبلی جملهای جهت مثال آوردم که در آن نوشته شده. ثانیاً چه کسی و کدام منبع بُنجُلی گفته پیش از صفویان هیچ جای ایران شیعه ۱۲امامی نبودند؟!! هر منبعی را دوست دارید بردارید، بخوانید. نخستین شیعه در ایران علویان طبرستان بود. اولین سلسلههایی هم که ۱۲امامی شدند باوندیان، پادوسبانیان، بوییان و... هستند که همگی از شمال ایران هستند (طبرستان+گیلان+دیلم) این بحث به مقاله ربطی ندارد ولی همین قدر بگویم که اگر در ری شیعه بود، از صدقه سری حاکمان شیعه طبرستان میبود.
- انسانشناسی و فرهنگ از مهمترین منابع آنلاین است و یدالله پور دارای فوقلیسانس تاریخ. متن را هم بخوانید، جای ارجاع را مییابید ولی من ۱۰۰% اطمینان دارم که حتی سرجمع یک خط را هم از مقالات نخواندید. فقط عکسها را نگاه کردید و جعبه اطلاعات را سراسبی مطالعه کردید.
- وقتی اشکالات کلّی میگیرید بدون اینکه حتی یک خط از مقاله را خوانده باشید، جمعبندی کننده نباید هم به نظراتتان توجهی بکند. در اجماع حرفهای مستند شماست که اهمیت دارد نه هرآنچه میگویید. شما در وپ:گزیدن مقالههای خوب/مرعشیان ۲ چه گفتید که ارزش تأمل داشته باشد؟ فقط گفتید که مسائل قبل. مسائل قبل یا بعد هر چه که باشند باید تکتک بررسی شوند. اصلاً مقالات را در اینجا بررسی میکنیم برای همین. برای اینکه شما اشکالات را بگویید و من اگر خواستم رفعشان کنم، اگر نکردم، آن موقع ناموفق جمعبندی میشود. در هر دو نظرخواهی پیشین اشکالاتی که مطرح شد بر همین اساس متروک بود. ولی در دومین نظرخواهی جناب فلاح برخلاف اجماع نخست، اشکالات را یکییکی گفت و بنده رفعشان کردم، سپس ایشان اوکی دادند. پیشداوریهایتان و تخیلات خود را هم در مورد نیت نویسنده برای خودتان نگه دارید و اگر واقعاً نگران مقالهاید، هر اشکالی که میبیند ذکر کنید تا اصلاح گردد. محک (گپ) ۱۳ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۳۳ (UTC)
- کاملاً هویداست که هنوز هم مقاله را نخواندهاید. گویا شما با برگزیده شدن هرگونه مقاله که درباره تاریخ جزء باشد مخالفید :( ولی این مشکل شماست و ویکی با این مسئله کوچکترین مشکلی ندارد :) اگر واقعاً میخواهید مشکلات برطرف شوند، باید یکییکی مشکلات را بگویید تا بنده رفعشان کنم. این نمیشود که یهو بگویید تمام شاهان غیرسرشناسند یا تمام منابع غیر معتبر و...
- چرا میپیچانید؟ دو سوال ساده:
- منابع معتبر خود راجع به زبان رسمی را لیست کنید
- منابع معتبر خود را که مذهب رسمی را شیعه اثنی عشری اعلام نمودهاند را لیست کنید. رستم (بحث) ۱۳ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۰۲ (UTC)
- من هم از ابتدا دارم میگویم همین طوری سوال کنید. (به قول خودتان ساده :) ولی شما هِی کلّی سوال میکنید و آدم میماند که باید کجا را اصلاح کند!
- برای زبان منبعی نیست؛ شما گفتید کتابی هست که من نام بُردم. الآن هم اصلاً این گزینه از جعبه را خالی گذاشتم. چند گزینه دیگر هم در جعبه اطلاعات بیمنبع است. مثلاً «government_type=پادشاهی» آیا این یکی هم باید حذف شود؟
- برای دین خیلی منابع میتوان آورد، برای نمونه آنها که ۱۲ امامی بودن را مستقیماً ذکر کردهاند: «میرجعفری»، «خالندی»، «مجد ص۲۸۶» و اگر باز هم خواستید برایتان مییابم. جعبه را نیز آپدیت کردم…محک (گپ) ۱۵ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۰۱ (UTC)
- ممنون از مطلب بی منبع درباب زبان رسمی از مقاله.
- در باب ۱۲ امامی بودن من منابعی را که ذکر کردهاید را اصلا نمیشناسم که بگویم سرشناس هستند یا نه. بنابراین نظری فعلا نمیدهم! ولی لطفا شخص جمع کننده نظرخواهی حتما این موضوع را بررسی کند که بخش خیلی مهمی از مقاله هست. رستم (بحث) ۱۷ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۱:۲۳ (UTC)
- جناب بهزاد مدرس منابع را چک کردند. (در بالا) و فکر میکنم کمی از این کار باقی مانده باشد. محک (گپ) ۱۷ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۴۸ (UTC)
- چند پیشنهاد و تذکر:
- در لید نوشته "اوج قدرت مرعشیان از زمان تأسیس تا سال ۸۹۶ هجری بود که تیمور گورکانی به طبرستان یورش برد.": تیموردر سال ۸۰۷ (۷۸۳هـ. ش) در سن ۷۱ سالگی در گذشت. درست میفرمایید، همه سالها را یک بار دیگر چک خواهم کرد تا درست باشند.
- برخلاف آنچه در لید نوشته حمله تیمور دلیل ضعف و زوال بوده است اما به نظر می رسد که دلیل اصلی انقراض سیاست یکپارچه سازی صفویه بخصوص شاه عباس اول بوده است.طبق آنچه منابع نوشتند مرعشیان را میتوان به دو دوره پیش و پس از تیمور تقسیم کرد که دوره اول دارای استقلال است و دوره دوم متکی به شاهان ایران و همین مسئله است که باعث میشود در برابر سیاست صفویان هیچ راه گریزی برای این خاندان نماند.
- عبارت "از دلایل ترویج اسلام و علیالخصوص تشیع در طبرستان مهاجرت داعیان علوی ِعباسیان و بنیامیه به این سرزمین بود" خیلی واضح نیست. بخصوص داعیان چه ربطی به بنی امیه داشته اند. داعیان بیشتر برای اسماعیلیه استفاده می شود.
- در بخش اوضاع مازندران تا پیش از علویان اطلاعات متفرق گوناگونی داده شده. ضمن اینکه این اطلاعات ذهن خواننده ناآشنا را مشوش می کند در برخی موارد از دقت کافی برخوردار نیست. مثلا قدرت زیاریان در مازندران و گرگان تا مدت ها پس از مرداویج ادامه داشت. همچنین در برخی موارد اطلاعاتی در خصوص تاریخ عمومی ایران داده شده که لزوما ارتباطی با موضوع ندارد. پیشنهاد می کنم مطالب را به طور دقیق تر و کم دامنه تر در رابطه با پیشینه سیاسی و مذهبی مازندران بنویسید.یک بار دیگر میخوانمش…
- متن را یک بار به لحاظ دستوری ویرایش کنید. در برخی موارد بخصوص "پس از بازگشت قوامالدین به طبرستان و انعقاد مصالحه بین دو خاندان کیاچلاویان و کیاجلالیان، کیاافرسیاب چلاوی که پسرش به تازگی فخرالدوله حسن، واپسین اسپهبد باوندی را به قتل رسانده بود، نفوذ میربزرگ به حدی بود که افراسیاب چلاوی از نفوذ و اعتبار وی استفاده کرد و از روی مصلحت مرید وی گردید. او قوام الدین را به شیخی ملقب کرد." مقصود واضح نیست.
- افزودن سال وقوع حوادث بخصوص در زمان کمال الدین قبل از یورش تیمور وقتی منابع اولیه، ثانویه و مورد ارجاع هیچکدام سالها را ذکر نکردند، من چگونه بیابمشان؟
- استفاده از اصطلاحات نامرتبط به زمینه بحث مثل سناریو همچین بیربط هم نبودااا!
این ها مواردی بود که نشان می دهد دقت بیشتری در مقاله لازم است.--سید (بحث) ۲۹ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۴۷ (UTC)
- بابت تذکراتتان بینهایت سپاسگزارم محک (گپ) ۲۹ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۲۱ (UTC)
خوب است نمودار مرعشیان را کامل تر کنید و افرادی که مکرر در مقاله نامشان آمده مثل غیاث الدین را هم به آن بیافزایید.
ضمنا یک نکته بسیار مهم تبیین وضعیت عمومی، سیاسی و مذهبی ایران در فاصله قرن های هشتم تا دهم از تقریبا زوال ایلخانیان تا استقرار حکومت واحد توسط صفویان است.--سید (بحث) ۲۹ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۴۳ (UTC)
- شجرهنامه ولی نمیدانم چنین متنی را چگونه و با چه منبعی باید نوشت و کجا باید قرار داد و اصلاً چه باید نوشت؟ اگر چیز خاصی مورد نظرتان است، خودتان اضافه کنید زودتر به جواب میرسیم :) محک (گپ) ۲۹ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۰۶ (UTC)
- تقریبا تمام منابع تاریخی می تواند وضعیت عمومی ایران در آن سه قرن را ترسیم کند. چیز خیلی خاصی نیست. ویژگی های نظیر فقدان قدرت مرکزی، حکومت ها وسلسله های محلی محلی، ارتقای جایگاه تشیع و علویان، نهضت های سیاسی صوفیانه تا تشکیل صفویه که منجر می شود به ایجاد دولت نیرومند مرکزی، شکست حکومت های محلی و ادغام آن در داخل قلمرو جدید یکپارچه ایران، رسمیت یافتن تشیع و نهایتا سیاست مرکزگرای صفویه که تمام قدرت های محلی را به زیر سلطه خود می آورد. در واقع مرعشیان یکی از نمونه های دولت های آن دوره و نمونه ای مشابه با وضعیت عمومی حاکم بر ژئوپلتیک ایران سده های هشتم و نهم است. اگر یک از آنها مثل صفویه ایدئولوژی سیاسی و نیروی نظامی نیرومندی داشت احتمالا می توانست کشوری یکپارچه ایجاد کند.--سید (بحث) ۲۹ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۲۵ (UTC)
یک تذکر مهم خطاب به مرورگران:اعتبار منبع و دست اول نبودن فقط یکی از ملاک های مقاله برگزیده است. من تعجب می کنم چرا کسی یک بار متن مقاله را طی این مدت دقیق نخوانده به اشتباهات و ابهامات بسیار واضح آن پی ببرد. لطفا مقاله را از جهات ذیل بررسی کنید و نظرتان را بگویید. در ویکی پدیای انگلیسی برای این کار الگو هست اما نمی دانم اینجا هم الگو داریم یا خیر:
- تکمیل بودن: آیا متن همه موراد مهم مرتبط را به طور کامل پوشش داده؟
- بیان جزئیات: آیا به اندازه کافی بر جزئیات بحث تمرکز شده؟
- واضح بودن: آیا مطلب به اندازه کافی شفاف هست یا خواننده در بخش هایی سردرگم می شود؟
- صحیح بودن: آیا صرفنظر از منبع، اطلاعات از نظر تاریخی صحیح است یا دچار تناقض و اشتباه (مثلا در تاریخ ها) می باشد؟
- املا و انشای صحیح: آیا اشتباه املایی و انشایی دارد یا نه؟
- انطباق با وپ:شیوه: آیا اصول مقاله نویسی ویکی پدیا بخصوص در مورد لید، پانویس، ارجاعات و ویکی سازی در مقاله رعایت شده یا خیر؟
- منبع دار بودن:آیا همه مطالب منبع دارد؟
- اعتبار منبع: آیا منابع از اعتبار کافی برخوردار است؟
- بیطرفی: آیا متن مقاله بیطرفانه است یا جانبدارانه؟
- حق مالکیت متن: آیا حق مالکیت در متن رعایت شده یا کپی کاری شده؟
- پایداری: آیا مقاله به حد کافی پایدار است یا دستخوش جنگ ویرایشی است؟
- حق مالکیت عکس: آیا حق مالکیت در عکس ها رعایت شده و همگی دارای برچسب های صحیح نشان دهنده وضعیت مالکیت هستند؟
لطفا تمام این جوانب را بسنجید و بر یک یا دو مورد خاص تمرکز نکنید.
ضمنا به نظر من بر اساس مرور اولیه مقاله این اشکالات را دارد:
- تکمیل نیست:"شرایط عمومی سیاسی و مذهبی ایران در شده های هشتم، نهم و دهم".
- بخش هایی از آن واضح اطلاعات در برخی موارد سردرگم کننده است. خوب است در برابر اسامی به طور معترضه بیان شود که مثلا غیاث الدین، برادر فلانی، ...
- صحیح بودن آن یک بار باید به دقت بررسی شود. من در مرور اولیه چند اشتباه حتی در لید پیدا کردم.
- املا و انشا: یک نفر غیر محک باید متن را یک بار ویرایش املایی و انشایی کند. محک چشمش به متن عادت دارد و برخی اشتباهات از چشمش می افتد.
- انطباق با وپ:شیوه: پیوند داخلی بین مقالات در خصوص اسامی هاص ایجاد نشده. بقیه موارد را بررسی نکرده ام.
--سید (بحث) ۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۲۱ (UTC)
- در خصوص شرایط عمومی آن دوره، این مساله در تار و پود مقاله گنجانده شده و هرجایی که نیاز بوده به تحولات شرایط (مثلاً به قدرت رسیدن صفویه) پرداخته شده است.
- در خصوص نامها، دفعه اول آمده که مثلاً غیاث الدین فرزند کیست، ولی در دفعات بعد هر بار این مساله ذکر نشده که غیاث الدین برادر و فرزند کیست و اگر دقیق و کامل مطالعه کنید فکر می کنم موردی مبهم نباشد، اگر هست لطفاً مشخصاً اشاره کنید.-- Screwed talk ۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۴۲ (UTC)
- بنده هم با جناب سیکاسپی در این دو بند موافقم؛ مقاله نیازی به تایپیک «شرایط عمومی سیاسی و مذهبی ایران در شده های هشتم، نهم و دهم» ندارد لیکن میتوان بخشهای «اوضاع طبرستان پیش از بنیان دودمان مرعشیان» را طوری تغییر داد که به ایران در این دوران نیز بپردازد. ولی بهتر است توضیح درباره این تغییرات در ایران (پس از تاسیس مرعشیه) موازی با تاریخچه مرعشیان پیش برود تا خوانندگان سردرگم نشوند. درباره غیاثالدین و... هم که جناب کاسپی توضیح دادند. پنجمین ایرادتان را نیز نفهمیدم. وپ:شیوه قانونی درباره املا و انشا است؛ نه چیز دیگری(فیالمثل پیوند داخلی). محک (گپ) ۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۱۴ (UTC)
- من وپ:شیوه رو بر مبنای وپ:شیوه ویکی پدیای انگلیسی مد نظرم است که بسیار بیشتر از املا و انشاست. کلا در آنجا اصولی در خصوص شیوه مقاله نویسی مطرح است که در ایران ندرتا در جایی آموزش داده می شود. اصول نگارش مقاله شامل شیوه لیدنویسی، بخش بندی، ارجاع دهی و البته ویکی سازی می شود. البته این مورد رو خیلی به عنوان ایراد طرح نکردم. معتقدم یک نفر باید بر اساس آن استاندارد این مقاله و سایر مقالاتی را که می خواهند برگزیده شوند ارزیابی دقیق نماید.--سید (بحث) ۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۴۲ (UTC)
- هدف من از طرح شرایط عمومی آن دوره ارتقای سطح کار از یک مقاله توصیفی به سطح تحلیلی و ارائه مطالبی در خصوص گونه شناسی مرعشیان در ساختار سیاسی و اجتماعی آن دوره است. بحث مربوط به تکمیل مقاله رو در صفحه بحث مقاله ادامه می دهم. به نظرم مناسب تر است.--سید (بحث) ۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۱۹ (UTC)
- ابوسعید ایلخان تو مقاله لینک شده به ابوسعید ابوالخیر یکی یک زحمت بکشه یک بار مقاله رو دقیق و کامل بررسی و رفع نقص کنه. لطفا. --سید (بحث) ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۳۶ (UTC)
- بنده به خاطر شما سرتاسر متن رو یک بار دیگه خوندم منتهی در مقالهای به این بلندی با دهها یا صدها لینک، یکی-دوتا لینک اشتباه آن هم در بخشی که جزء تنه اصلی مقاله نیست، جای گذشت ندارد؟ :) بابت اضافه کردن آن بخش مورد نظرتان هم ممنون. محک (گپ) ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۰۸ (UTC)
- ابوسعید ایلخان تو مقاله لینک شده به ابوسعید ابوالخیر یکی یک زحمت بکشه یک بار مقاله رو دقیق و کامل بررسی و رفع نقص کنه. لطفا. --سید (بحث) ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۳۶ (UTC)
- هدف من از طرح شرایط عمومی آن دوره ارتقای سطح کار از یک مقاله توصیفی به سطح تحلیلی و ارائه مطالبی در خصوص گونه شناسی مرعشیان در ساختار سیاسی و اجتماعی آن دوره است. بحث مربوط به تکمیل مقاله رو در صفحه بحث مقاله ادامه می دهم. به نظرم مناسب تر است.--سید (بحث) ۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۱۹ (UTC)
- من وپ:شیوه رو بر مبنای وپ:شیوه ویکی پدیای انگلیسی مد نظرم است که بسیار بیشتر از املا و انشاست. کلا در آنجا اصولی در خصوص شیوه مقاله نویسی مطرح است که در ایران ندرتا در جایی آموزش داده می شود. اصول نگارش مقاله شامل شیوه لیدنویسی، بخش بندی، ارجاع دهی و البته ویکی سازی می شود. البته این مورد رو خیلی به عنوان ایراد طرح نکردم. معتقدم یک نفر باید بر اساس آن استاندارد این مقاله و سایر مقالاتی را که می خواهند برگزیده شوند ارزیابی دقیق نماید.--سید (بحث) ۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۴۲ (UTC)
- متشکر از توجهتان به عرض من. چون شما خودتان توسعه دهنده اصلی بوده اید و چشمتان با جملات مأنوس است بهتر است این زحمت را دیگری تقبل کند. ضمنا اشکال املایی و انشایی در مقاله برگزیده اصلا جای گذشت ندارد. --سید (بحث) ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۵۴ (UTC)
قصد مطرح کردن تک تک موارد و ایرادات مقاله را ندارم و همچنین نظر موافقی نیز راجع به برگزیدگی مقاله ندارم. جناب سید پرسیدهاند که «من تعجب می کنم چرا کسی یک بار متن مقاله را طی این مدت دقیق نخوانده به اشتباهات و ابهامات بسیار واضح آن پی ببرد.» در پاسخ نظرم را در میان میگذارم، دیگران را نمیدانم اما شخصاً به نظرم آمد که خواندن و فهم این مقاله از اول تا به آخر بسیار دشوار است. به نظر این مقاله چندان صیقل یافته، با انسجام و خوش ساخت نمیرسد. برای نمونه در پاراگراف زیر عنصر ایرانی یکی از عناصری است که از عنصر مغولی و سنی و شیعه جدا و تفکیک شده بدون اینکه در مورد کم و کیف عنصر یا گرایش ایرانی توضیح قابل فهمی داده شده باشد.
«با مرگ ابوسعید بهادرخان آخرین ایلخان مغول در سال ۷۳۶ قمری، ایران دچار وضع ملوک الطوایفی شد. طبق پژوهش فریدون اللهیاری و همکارانش قدرت های محلی تلاش کردند با اتکا به نیروی نظامی حکومت تشکیل دهند. اما علاوه بر آن برای استقرار قدرت خود و تأمین مشروعیت سیاسی از عوامل متعددی یاری جستند که در چهار دسته جا می گیرند و عبارتند از مغولی، ایرانی، سنی و شیعه. مفاهیم مغولی یعنی فرهنمندی (یعنی چه؟)و حق مرورثی (یعنی چه؟) جانشینان چنگیز توسط حاکمان محلی مغول نظیر چوپانیان، مفاهیم سنی توسط حاکمان مغول و ایرانی سنی نظیر آل مظفر و مفاهیم شیعه توسط سربداران و مرعشیان استفاده شد. دو گرایش مغولی و سنی تدریجا به حاشیه رانده شد و با پایان حکومت تیموریان کارکرد خود را از دست داد. اما گرایش های ایرانی و شیعه تقویت شد و صفویان با تلفیق آن ها توانستند وحدت ملی و دولت مرکزی در ایران برقرار سازند.»Roozitaa (بحث) ۱۱ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۱:۵۰ (UTC)