پرش به محتوا

ویکی‌پدیا:پرسش‌های متفرقه/بایگانی ۹

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

اگر پرسشی دربارهٔ اطلاعات عمومی یا تخصصی دارید، سایر کاربران ویکی‌پدیای فارسی داوطلب خواهند شد که به شما کمک کنند.

لطفاً:

  • پرسش‌ها دربارهٔ مشکلات فنی (دربارهٔ نرم‌افزار، نحوهٔ ویرایش یا همکاری با ویکی‌پدیا) مربوط به ویکی‌پدیا را در درخواست راهنمایی مطرح کنید.
  • جستجو کنید: ویکی‌پدیای فارسی در حال رشد است، به احتمال زیاد، جواب سؤال خود را در جایی خواهید یافت.
  • تحقیق یا پروژهٔ خود را اینجا نپرسید. اینجا محلی برای پرسیدن و حل‌کردن تکالیف مدرسه یا دانشگاه نیست.
  • آدرس تماس (ایمیل یا شماره تلفن) خود را ذکر نکنید.

هنگام پرسیدن:

  • پرسش را در یک بخش جدید بپرسید.
  • عنوان مناسبی برای پرسش خود انتخاب کنید: به گونه‌ای که سایر کاربران بدون خواندن شرح سؤال بدانند که سؤال دربارهٔ چه موضوعی است.
  • سؤال خود را با توضیح کامل بیان کنید هر کجا که لازم است پیوندهای لازم را نیز در متن ایجاد کنید.
  • صبور باشید: ممکن است چند روزی طول بکشد تا پاسخ بگیرید.

هنگام پاسخ‌دادن:

  • جواب کامل بدهید: به گونه‌ای که نیازی به دوباره پرسیدن یا تکرار قسمتی از سؤال نباشد.
  • دقیق باشید: اطلاعات لازم و کافی را در پاسخی گویا و قابل فهمیدن بیان کنید.
  • پیوند‌های لازم را فراهم کنید: اگر ممکن است به مقاله‌ای یا بحثی در ویکی‌پدیا یا سایر وب‌گاه‌ها ارجاع دهید.
  • نوشته‌های دیگران را ویرایش نکنید، مگر برای بهبود چیدمان.
  • از ارائهٔ توصیه‌های پزشکی یا حقوقی بپرهیزید.
  • ادب و نزاکت را رعایت کنید.


بایگانی‌ها: ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰
۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷

Archive
بایگانی‌ها

برنامه‌ریزی برای زندگی

[ویرایش]

من در حال حاضر در زندگی دانشجویی چهار پروژه (پروژه دانشگاه، پروژه آزمایشگاه، درس آزمایشگاه، پروژه درس فارسی که با ویکی‌پدیا انجام می‌شود، برگزاری یک کلاس آموزشی) به همراه کارهای دیگری که دوست دارم انجام دهم دارم (بودن در کنار دوستان هم‌خوابگاهی و کمک به آن‌ها و دادن بروشورهای آموزشی به آن‌ها). هنگامی که مشغول به انجام یکی می‌شوم باقی را فراموش می‌کنم. و بسیار احساس سردرگمی دارم.

آیا پیشنهادی برای برنامه‌ریزی بهتر برای من دارید؟--سفیدپر (بحث)۱۷ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۱۹ (ایران) ‏۹ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۴۹ (UTC)[پاسخ]

من هم رشته‌ای شما بودم در یک چنین وضعیت‌ای گیر کردم تغییر رشته‌دادم! فقط امیدوارم از این دست کارهای اینچنینی نکنید یک‌وقت :)) KhabarNegar خبرنگار۹ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۱۶ (UTC)[پاسخ]
سپاس‌گزارم که تجربه زندگیتان را به من لطف کردید جناب خبرنگار. امیدوارم که در زندگیتان موفق باشید.--سفیدپر (بحث)۱۸ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۳۲ (ایران) ‏۱۰ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۰۲ (UTC)[پاسخ]
همه کارهایتان را خرد خرد کنید و بخش‌های خرد را هر یک زیر دیگری بنویسید. سپس به انجام فهرستتان از بالا به پایین بپردازید و هر کدام را که انجام دادید کنارش یک تیک بزنید. این لذت بزرگی به شما می‌دهد و مطمئنتان می‌کند که نه تنها می‌توانید همهٔ کارهایتان را به پایان برسانید که نیازی نیست برای نمونه درس آزمایشگاه را کاملِ کامل کنید تا به پروژه‌اش برسید؛ بلکه درس را تا ۲۰ درصد جلو برید، به پروژه سوئیچ کنید و آن را ۱۰ درصد جلو برید، کمی استراحت کنید و این میان غذایتان را بپزید و تلفنی را که می‌خواستید به خانه بزنید، بزنید، سپس برای هر کدام از آنچه انجام داده‌اید یک تیک بزنید و به پیش روید :) -- نوژن (بحث) ‏۹ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۴۷ (UTC)[پاسخ]
جناب نوژن پیشنهادتان نهایت زیبایی و دقت دارد. این کار را انجام می‌دهم. از این به بعد تلفن‌هایم را هم به برنامه‌ام اضافه خواهم کرد.--سفیدپر (بحث)۱۸ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۳۲ (ایران) ‏۱۰ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۰۲ (UTC)[پاسخ]

قرص پروپراتد ۱۰

[ویرایش]

آیا قرص پروپراتد ۱۰، (proprated 10) برای کاهش استرس خوبه؟؟ آیا خوردن این قرص بدون نسخه پزشک خطرناکه؟؟؟ چه قرصی رو برای کاهش استرس توصیه می کنید؟؟ 2.181.99.204۱۱ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۱۷ (UTC)[پاسخ]

مصرف داروهای ضد استرس به صورت خودسر توصیه نمیشه، شما اگر دچار مشکل حاد هستید به پزشک سری بزنید، اگر هم استرس در اثر سختی‌های زندگی و مشکلات به وجود اومده، با ایجاد یک تنوع و مثبت اندیشی و رفع نقاط ضعف خودتون میتونید به آرامش برسید،یک مسافرت کوتاه میتونه علاوه بر تجدید قوا، تاثیر خیلی خوبی در کاهش تنش ها و فراموشی مشکلات داشته باشه p0lyzoarium بحث۲۷ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۳۲ (UTC)[پاسخ]
پروپراتد از اسم‌های تجاری پروپرانولول است. این دارو به نسخه پزشک نیاز دارد و با اینکه خیلی به عنوان ضد اضطراب استفاده می‌شود، ربطی به اضطراب واقعی ندارد. کارش این است که تپش قلب را پایین می‌آورد و پایین رفتن تپش قلب هم باعث آرامش می‌شود. برای اشخاصی که می‌خواهند در جمع سخنرانی کنند و تپش قلب و لرزش بدن می‌گیرند این دارو تاثیر دارد ولی به بقیه انواع استرس تقریبا هیچ ارتباطی ندارد. استفاده از آن قبل از فعالیت‌های بدنی شدید هم بسیار خطرناک است. پس اگر مثلا برای یک مسابقه ورزشی استرس دارید به هیچ وجه نباید این دارو را بخورید. توصیه قرص هم فقط کار پزشک معالج هر شخص است و هیچ شخص دیگری اجازه این کار را ندارد ولی این را بدانید که داروهای موثر برای استرس همانهایی هستند که به عنوان مواد مخدر شناخته می‌شوند. چون اگر دارویی تاثیر خوبی داشته باشد شخص علاقمند خواهد شد که دوباره آن را مصرف کند و داستان اعتیاد شروع خواهد شد.--همان (بحث) ‏۳۰ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۰:۱۹ (UTC)[پاسخ]

تعداد بازدید از یک مقاله ویکی‌پدیا

[ویرایش]

یه سوال داشتم اونم اینه که آیا ما نمی توانیم تعداد بازدید از یک مقاله را ببینیم؟ مهدی مشعورا (بحث) ‏۱۸ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۳۱ (UTC)[پاسخ]

به ویکی‌پدیا:ابزارهای آمار ویکی‌پدیا سر بزنید. p0lyzoarium بحث۱۹ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۳۳ (UTC)[پاسخ]
همچنین بنظرم میتوانید در تاریخچه مقالات روی لینک «آمار نمایش صفحه» کلیک کنید. دن کیشوت (بحث) ‏۱۹ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۴۹ (UTC)[پاسخ]
من وقتی این آمار مقالات را میبینم و الان هم حدود 329090 است آیا ویرایش هم جز این ها است یا خیر فقط مطالب تازه جزء این ها است؟مهدی مشعورا (بحث) ‏۱۹ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۵۳ (UTC)[پاسخ]
آمار فقط و فقط "تعداد بازدید" رو برای هر صفحه نشون میده. ربطی به ویرایش‌ها (چه معمولی چه جزئی) نداره. اما توی بخش "تاریخچه" همه‌ی ویرایش ها رو می تونین ببینین که البته جزئی ها علامت دار شده‌ان:) Javid44 MSG۲۱ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۵۱ (UTC)[پاسخ]

عکاسی ایران

[ویرایش]

در مقاله تاریخ عکاسی در ایران میخوانیم:

سرآغاز عکاسی در ایران، رویدادها و حرکت‌هایی را دربر دارد که گاه در نوع خود در جهان بی‌نظیر و برخی اوقات پیشرو حرکت‌های عکاسی در جهان است و از این لحاظ بسیار جای تامل و بررسی دارد.

دقیقا منظور چیست؟ میتوان یک مثال بزنید یا پیوندی از تصویری اینچنینی نشان دهید؟--p0lyzoarium بحث۱۹ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۳۰ (UTC)[پاسخ]


بالا ترین وپایین ترین رتبه ویکی پدیا فارسی

[ویرایش]

می شه بپرسم بالاترین رده وپایین ترین رده ای که زبان فارسی در تعداد مقالات رفته چقدر است؟مهدی مشعورا (بحث) ‏۱۹ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۵۶ (UTC)[پاسخ]

اگر منظورتان از نظر تعداد مقاله در میان سایر ویکی هاست تا رتبه ۱۸ام هم بالا رفته. پایینترین را باید پیران ویکی بگویند ولی پایینترین رتبه ای که در اینجا ذکر شده ۴۱ام بوده. Aleem (بحث) ‏۲۲ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۰:۲۴ (UTC)[پاسخ]

جدیدترین کشف علمی

[ویرایش]

جدید ترین کشف علمی در حال حاضر چیه؟مهدی مشعورا (بحث) ‏۱۹ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۱۳ (UTC)[پاسخ]

کاربر Javid44 پاسخ شما را در میز کمک به درستی دادند. اما اگر به صورت کلی تر به پیشرفتهای علمی نگاه کنیم می توان گفت که هر چند سال یکبار پیشرفتهای مهمی در یکی از حوزه های علم اتفاق می افتد. مثلا پروژه ژنوم انسان که از اواخر دهه ۸۰ میلادی شروع شده بود در دهه اول قرن حاضر به بار نشست و تا چند سال پیش دستاوردهای آن در حوزه های زیست‌شناسی و پزشکی نقل محافل بود. اما شاید بتوان گفت یکی از آخرین دستاوردهای مهم و مهیج علمی در یکی دو سال اخیر در حوزه فیزیک بوده است که مربوط به یافته های محققان در سرن است. این تحقیقات منجر به کشف بوزون هیگز شد که شاید بتواند به فهم بشر از نحوه به وجود آمدن کائنات کمک کند. از قضا برندگان جایزه نوبل فیزیک امسال نظریه پردازان همین کشف بودند.
به عنوان یک پیشنهاد اگر به موضوعات علمی و تاریخ علم علاقه دارید می توانید این صفحه ویکی انگلیسی را به ویکی پدیای فارسی اضافه کنید تا با پیشرفتهای علمی بهتر آشنا شوید :) (ضمنا صفحه Talk (بحث) آن هم نکات قابل اعتنایی دارد). Aleem (بحث) ‏۲۲ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۱:۳۴ (UTC)[پاسخ]

معروف ترین وداغ ترین علم دنیا

[ویرایش]

معروف ترین وداغ ترین علم دنیا چیه ؟ ( فیزیک - شیمی -زیست )مهدی مشعورا (بحث) ‏۲۰ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۵۲ (UTC)[پاسخ]

کاربر محترم٬ این پرسش جنبه کیلویی/ بازاری دارد لیک سعی میکنم جوابکی بدهم. علم نه داغ ترین و نه معروف ترین دارد... علم آغاز و انتها هم ندارد. علم پرنده شناسی همانقدر ارج و ارزش دارد که فیزیک هسته ای یا علم کشاورزی. همانطو هم که ارزش یک کارگر از یک دکتر هرگز کمتر نیست... در رابطه با اصل پرسش شما: شیمی در جهان بخاطر جنبه های بسیار گسترده اش مادر علوم طبیعی دانسته میشود و گاه بخش «ریزفیزیکی» آن از خود علم فیزیک سبقت میگیرد (چرخیدن الکترون ها دور هسته ریز فیزیک است و در علم شیمی است که ما برای الکترون ها یا خود هسته ایجاد «مزاحمت» میکنیم). این جواب من اصلا ارزش علمی ندارد. لطفا در استفاده احتمالی از این گفتار احتیاط لازم را بجا آورید. Xerxessenior (بحث) ‏۱۷ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۰۴ (UTC)[پاسخ]

حل شدن طلا در جیوه

[ویرایش]

آیا جیوه طلا را در خود حل میکند ؟ خواهش میکنم سریع جواب بدید چون کار خیلی مهمی دارم.مهدی مشعورا (بحث) ‏۲۲ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۰۱ (UTC)[پاسخ]

از آنجایی که بنده از دوران دبیرستان‌ٔام به یاد دارم، بله، به گمانم طلا در جیوه حل می‌شد، در نتیجه می‌توان گفت طلا در جیوه همانند شکر در چای رفتار می‌کند. KhabarNegar خبرنگار۲۲ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۰۹ (UTC)[پاسخ]

آیا حیوانات و گیاهان در آخرت محشور می شوند؟

[ویرایش]

آیا حیوانات و گیاهان در آخرت محشور می شوند؟با توضیح. ( چون برام خیلی مهم است و یه جورایی مثل تحقیق)مهدی مشعورا (بحث) ‏۲۵ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۵۶ (UTC)[پاسخ]

خیر. طبق گفته‌های اسلام تنها انسان هست که روح داره و از اونجایی که به صورت روح در آخرت هستیم، پس میشه نتیجه گرفت که حیوانات در بهشت/جهنم نخواهند بود. البته در بهشت انواع گیاهان وجود خواهند داشت.
به یاد هم داشته باشید که تحقیق یا پروژه خود را اینجا نپرسید. اینجا برای پرسیدن و حل کردن تکالیف مدرسه یا دانشگاه یا محلی برای پیدا کردن منابع برای تحقیق یا پروژه شما نیست. Javid44 MSG۲۵ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۳۵ (UTC)::[پاسخ]
ممنون ازاین که جواب دادی. من سوال پرسیدم و هیچ ربطی هم به مدرسه یا دانشگاهم نداره.مهدی مشعورا (بحث) ‏۲۵ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۴۰ (UTC)[پاسخ]
در مورد حیوانات طبق نظر محمدحسین طباطبایی در المیزان احتمالا پاسخ مثبت است. در سوره تکویر می‌خوانیم: بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِذَا الشمْس کُوِّرَت‏(۱) وَ إِذَا النُّجُومُ انکَدَرَت‏(۲) وَ إِذَا الجِْبَالُ سیرَت‏(۳) وَ إِذَا الْعِشارُ عُطلَت‏(۴) وَ إِذَا الْوُحُوش حُشِرَت‏(۵). آقای طباطبایی آیه پنجم را اینگونه ترجمه کرده: و روزگاری که وحشی‏ها هم مانند انسانها زنده می‏شوند. و در توضیح آن آورده: کلمه وحوش جمع وحش است، و این کلمه به معنای حیوانی است که هرگز با انسانها انس نمی‏گیرد، مانند درندگان و امثال آن. و ظاهر آیه از این جهت که در سیاق آیاتی قرار دارد که روز قیامت را توصیف می‏کند، این است که وحشی‏ها هم در روز قیامت مانند انسانها محشور می‏شوند. آیه شریفه و ما من دابة فی الأرض و لا طائر یطیر بجناحیه الا امم امثالکم ما فرطنا فی الکتاب من شی‏ء ثم الی ربهم یحشرون، نیز این احتمال را تایید می‏کند. و اما اینکه وحشیان بعد از محشور شدن چه وضعی دارند، و سرانجام کارشان چه می‏شود؟ در کلام خدای تعالی و در اخباری که قابل اعتماد باشد چیزی که از این اسرار پرده بردارد نیامده، بله چه بسا بتوان از آیه سوره انعام آنجا که می‏فرماید: امم امثالکم و نیز آنجا که می‏فرماید: ما فرطنا فی الکتاب من شی‏ء، پاره‏ای رمزها که فی الجمله وضع را روشن کند استفاده نمود، و آن رموز بر اهل دقت و تدبر پوشیده نیست. و چه بسا بعضی گفته باشند که: محشور شدن وحشی‏ها مربوط به روز قیامت نیست، بلکه از نشانه‏های قبل از قیامت است، و منظور از آن این است که قبل از قیامت (در اثر زلزله‏های پی در پی) همه وحشی‏ها از بیشه خود بیرون بجهند. (ج۲۰، صص ۳۴۷ تا ۳۵۱) Aleem (بحث) ‏۲۵ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۰۸ (UTC)[پاسخ]

دوست جوان، پرسش بهتری که می‌توانید بپرسید – و بی‌گمان باعث به حرکت درآمدن قوه کنجکاوی و حقیقت‌خواهیتان شود – این است که آیا اصلاً قیامتی وجود دارد؟ -- نوژن (بحث) ‏۲۶ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۰:۳۶ (UTC)[پاسخ]

بنظر من، اگر فرض کنیم که معاد وجود داشته باشد، باید وجود آنرا برای حیوانات و گیاهان و حتی اشیاء هم متصور باشیم. دن کیشوت (بحث) ‏۲۶ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۰۷ (UTC)[پاسخ]
کاربر مهدی مشعورا، ویکی‌پدیا مکانی است برای ایجاد مقالات و تکمیل دانشنامه، حال هر از گاهی هم ممکن است پرسشی ایجاد شود که در میز مرجع مطرح می‌شود، اما فکر نمیکنید کمی در این زمینه زیاده روی می کنید؟ p0lyzoarium بحث۲۶ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۳۹ (UTC)::[پاسخ]

می شه شما یه آدرسی در ویکی پدیا به من بدید تا من هر سوالی درمورد هر چیزی داشتم بپرسم؟ واقعا شما به این حرف من گوش کنید و بعد قضاوت کنید. آیا منی که هنوز در اطلاعاتم مشکلی است و توان نوشتن مقالات را به صورت حرفه ای ندارم به نظر شما بهتر نیست اول سوال بپرسم بعد مقاله بنویسم؟مهدی مشعورا (بحث) ‏۲۷ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۵۵ (UTC)[پاسخ]

جناب p0lyzoarium شاید حق با شما باشد، اما در جامعه ای که خیلی چیزها سرجایش نیست یک نوجوان سؤالاتش را کجا مطرح کند؟ در آن دوره همین آقایان مکارم شیرازی و سبحانی که به این درجات نرسیده بودند سلسله کتابهای جیبی منتشر کردند تحت عنوان "پرسشها و پاسخهای مذهبی" و پاسخ خود را به برخی سؤالات عنوان می کردند. اما حال چه؟ به گمانم سال ۷۸ بود که معلمی از تبریز به یکی از روزنامه های وقت نامه نوشت و گفت دانش آموزم از من پرسید چرا یوسف وقتی از چاه درآورده شد، خود را معرفی نکرد تا به غلامی نبرندش؟ من جوابی برایش نداشتم و سؤالات دیگری هم به ذهن خودم رسیده است. جای بسی شرمساری است که پاسخ این نامه جنجال و دستگیری و حبس (ولو کوتاه مدت) برخی از دست اندرکاران روزنامه بود. این است که به نظر من رویه کلی و درست باید بر تشویق پرسش باشد. حال اگر سؤالی نامربوط است یا وقت نداریم می توانیم جواب ندهیم. ارادتمند. Aleem (بحث) ‏۲۶ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۱۰ (UTC)[پاسخ]
با سپاس از شما همکار گرامی Aleem ، اندکی بحث را سیاسی کردید که باعث شد بحث به حاشیه برود، در پاسخ باید بگویم جلسات پرسش و پاسخ در شهرهای مذهبی ایران چون مشهد- قم -ری و... بسیار زیاد است، همچنین بسیاری از روحانیان در شهرهای مختلف ایران دفتر و نمایندگی برای پرسش و پاسخ شرعی دارند،صدا وسیما و رادیو،سایت های مذهبی،شماره تلفن مستقیم پاسگویی مذهبی و.. هم جای خود، خوشبختانه موضوعات مذهبی هم در ایران فیلتر نیستند(مگر موضوعات بهاییت و خداناباوری)، پس آنقدرها هم که شما میفرمایید چیزها از جای خود دور نیستند،از این موارد که بگذریم،بهترین مکان در دنیای مجازی برای هرنوع پرسشی و از هرموضوعی،انجمن‌های گفتگو هستند که کاربران فعال‌تری دارند و این دوست محترممون زودتر به جواب خودشون میرسند.از تمام این موارد که بگذریم، به نظر شخصی من،آدم نباید ذهنشو با سوالات عجیب و غریب پر کنه و برای خودش سوژه و شک درست کنه،اندکی وقت گذاشتن و مطالعه موضوعاتی چون ستاره‌شناسی،شیمی و زیست،به مراتب تاثیر چندین برابری مثبت در انسان داره p0lyzoarium بحث۲۷ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۲۷ (UTC)[پاسخ]
سپاس فراوان بابت نقد و نظرتان جناب p0lyzoarium و عذرخواهی از تاخیر. به گمانم حق با شماست و من اندکی موضوع را به حاشیه راندم. باری، نکته اصلی این بود که جلوی سؤال‌ورزی گرفته نشود حتی اگر سؤال نامربوط باشد که البته در این مورد به نظر من نیست (اینکه چرا روی این مساله حساس هستم را اگر خواستید در فرصتی دیگر بازخواهم گفت).
من البته به فضاهای مجازی که اشاره کردید سر نزده ام و لذا نمی توانم قضاوتی داشته باشم اما در مورد صدا و سیما که فرمودید مشکلی را که در آنجا سالهاست می بینم حاکمیت تک صدایی است، یعنی همه شبکه ها کمابیش مطلب یکسانی را با بیانهای مختلف ارائه می کنند که این در تضاد با روحیه پرسشگری است. آقای مطهری به عنوان یک ایدئولوگ مهم انقلاب زمانی گفت در جمهوری اسلامی ما حتی مارکسیسم را هم درس می دهیم. اما نه اینکه یک مسلمان بیاید و آن را بگوید. یک کسی بیاید که خودش مؤمن به مارکسیسم باشد. بعد ما هم می آییم حرف خودمان را میزنیم (نقل به مضمون). حالا ببینید اینکه پیش‌کش، حتی ادیان ابراهیمی هم به این شکل تدریس نمی شوند (یا من اطلاع ندارم). مثلا یک استاد مسیحی بیاید و مسیحیت را درس دهد. از این هم که بگذریم حتی نگاه اسلامی غیرشیعی هم جایگاه رسمی ندارد. به قول معروف شاهد از غیب رسید. همین توقیف روزنامه بهار را ببینید. چرا باید برای انتشار یک مقاله این اتفاق بیفتد؟ تنها به خاطر اینکه با قرائت شیعی از اسلام اختلاف دارد. البته به نظر من هم مقاله در برخی جاها ضعیف است و بیشتر به نظر می رسد که نویسنده دارد یک نظریه را بر تن واقعیت می پوشاند به جای اینکه برای واقعیت یک نظریه طراحی کند. اما آیا راه درست این نیست که اگر مقاله ایرادی دارد ما هم در جوابش مقاله ای بنویسیم و به اصطلاح پاسخش دهیم؟
در مورد آخر هم همصدا باشما، طرح سؤالات عجیب از نظر من هم نادرست و گمراه کننده است هرچند اگر اصل پرسشگری را بپذیریم لاجرم این موارد بعضا اتفاق می افتد. در همین راستا یک ملاحظه هم در مورد نظر همکار دیگرمان داشتم. و آن اینکه تحریک نوجوانان یا کسانی که در ابتدای جوانی هستند به فکرکردن روی این مسائل را بیشتر مضر می بینم. چون در این محدوده سنی افراد باید برای آینده‌شان برنامه ریزی کنند و به قولی درسشان را بخوانند تا در اجتماع موفقتر ظاهر شوند.Aleem (بحث) ‏۲۹ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۱۸ (UTC)[پاسخ]
ولی بنده از جناب نوژن تشکر میکنم چون ایشان کاربرها را تشویق به پرسش میکنند. دن کیشوت (بحث) ‏۳۰ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۵۱ (UTC)[پاسخ]

تازه وارد

[ویرایش]

سلام من تازه عضو ویکی پدیا شدم ولی طر استفاده از ان رو درست نمیدونم من کلی مقاله نوشتم ولی وقتی میخوام بنویسمش کلی کد باید وارد کنم میشه لطفا روش درست مقاله نویسی رو تو این سایت برام بفرستید؟ ممنون میشم arghavan alef

درود. به راهنما مراجعه فرمایید. اطلاعات بیشتری هم در صفحه بحثتان قرار دارد. ارادتمند--سفیدپر (بحث)۲۲ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۳۸ (ایران) ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۰۸ (UTC)[پاسخ]

آیا امام حسین خبر از آینده داشته است؟

[ویرایش]

در واقع سوال اصلیم اینه که اگه ایشون آگاه بودند که اگه علی اصغر (ع) رو از چادر بیرون ببرند توسط دشمنان کشته می‌شوند پس چرا همچین کاری رو کردند؟ Donyaaaaa (بحث) ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۰۹ (UTC)[پاسخ]

طبق کتب دینی و تالیفات علما ایشان از تمام علوم دنیا هم خبر داشته اما بر پایه عقل و خرد انسانی اگه بنگری هیچ ادمی از اینده خودش خبر نداره ... حسین علی موقعی که به سمت کوفه می‌رفت به این گمان بود که کوفیان با او بعیت می‌کنند و بخاطر همین بود که خانوداه ش رو همراه خود برد ... Oyakmohsen (بحث) ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۲۷ (UTC)[پاسخ]
حسین بن علی می‌دانست که قراره چه اتفاقی بیفته او قبل از اینکه به کربلا برسه باخبر شد که کوفیان مسلم را تنها گذاشته‌اند با این حال باز به راهش ادامه داد چون آغاز این مسیر وابسته به پایبندی کوفیان به بیعت نبود در مورد خانواده هم اگر خانواده اش را نمی‌برد که کربلا فراموش می‌شد و کسی نمی‌فهمید چه بلایی سرش آمده اگر قرار بود اتفاقی بیفته که غافلگیر بشه دیگر امام نبود و عصمتش زیر سوال می‌رفت او رفت تا نهایت شقاوت آن‌ها و تنهایی خودش و جدایی راه خودش از آن‌ها را نشان بده و مقدمهٔ پدید آمدن یک انقلاب بشه. --- Rmashhadi ♪♫۱۵ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۵۵ (UTC)[پاسخ]
@Rmashhadi فکر نمی‌کنید اگر فردی نتیجه همه اقداماتش را در زندگی بداند زندگی برایش بی معنا می‌شود؟ در واقع چنین فردی همواره باید نقش بازی کند نه زندگی. زندگی برایش بی مفهوم خواهد شد. Aleem (بحث) ‏۱۶ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۰:۰۸ (UTC)[پاسخ]

البته قسمتی از حرف شما درست است زیرا حسین فردی بوده است که زندگی دنیوی برای اوبی ارزش بوده وهمواره کاری را که برایین اسلام استوار بودانجام میداددرواقع او کاری را انجام می داده که خدا از او میخواسته. Amirhossein4546 (بحث) ‏۸ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۱۵ (UTC)[پاسخ]

@ کاربر Rmashhadi ... این سخنان از یک فرنگ رفته بعیده ؟؟ ... شما که در ویکی پدیا چند ساله مشارکت می‌کنید باید بدانید معیار حق و باطل اینجا وجود ندارد ما نمی‌توانیم یزید را معیار شقاوت و حسین را معیار حقیقت بنامیم .... باید عینک مذهب رو از چشمها برداشت و بعد راجع به واقعه کربلا سخن گفت Oyakmohsen (بحث) ‏۱۶ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۰۷ (UTC)[پاسخ]
ارادت فراوان جناب Oyakmohsen. البته که هر فردی حق دارد عقاید خودش را داشته باشد و ما بدانها احترام می‌گذاریم. اما سخنتان مرا به یاد جمله‌ای با همین مضمون از علی بن ابیطالب انداخت که به روایت آقای مطهری در جنگ جمل گفته شده. ظاهرا برای فردی خیلی گیج گننده بوده که در طرفی علی را ببیند و در طرف دیگر عایشه و طلحه و زبیر را. این است که پیش علی می‌آید و می‌پرسد آیا امکان دارد که این هر سه بر باطل باشند. علی در جواب می‌گوید ان الحق و الباطل لایعرفان باقدار الرجال اعرف الحق تعرف اهله، و اعرف الباطل تعرف اهله. این افراد نیستند که معیار حق و باطلند؛ حق و باطل با قدر و موقعیت افراد سنجیده نمی‌شوند. حق را بشناس تا اهلش را بشناسی و باطل را بشناس تا اهلش را بشناسی. Aleem (بحث) ‏۱۶ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۰۲ (UTC)[پاسخ]

پنج سال زندگی در فرانسه کمکم کرد که مسلمان بشم قبلش در ایران هیچی از این دین نمی‌دانستم و اگر تلویزیون ایران نگاه می‌کنید به شما حق می‌دهم. دربارهٔ حسین اینکه زندگی اش تنوع داشته یا خیر نمی دانم احتمالا دیدگاه او با من خیلی فرق می کرده اما خدا بخشی از دفتر سرنوشت را به او نشان داده بود قضای الهی برایش تعیین شده بود او وظیفه داشت که در جهت تصمیمی که برایش گرفته شده عمل کنه نه اینکه از آن فرار کنه و مثلا بگیم اینجا یا آنجا سرش کلاه رفت هدف او بیدار کردن مردم بود که البته اونها بیدار نمی‌شدند مگر با کشته شدن نوهٔ پیامبر و البته این اتفاق افتاد و انقلاب شد.

@Oyakmohsen: در مورد ناحقی یزید، کسی از مذهب سخن نگفت خود حسین هم نگفت دین داشته باشید گفت آزاده باشید زیر بار زور نرید، معاویه در صلح با حسن بن علی امضا کرده بود که پسرش شاه نشه اما زیر قولش زد یعنی حکومت یزید غیرقانونی بود بگذریم از اینکه خود معاویه هم حکومتش غیر قانونی بود نمونه اش جنگ با خلیفهٔ زمان، علی است. در تمام این صحبت‌ها اصلا بحث مذهب نیست بحث سیاست است اگر مذهبی را بگیریم که نظر شیعه را که می دانید طبق نظر بخش عظیمی از اهل سنت هم معاویه غیر قانونی بود چون خلیفه علی بود. اما چرا می گید یزید حقه او اسمش بود که حکومت اسلامی دارد اما خودش به قانون اساسی آن زمان یا به تعبیر دیگر دین اسلام پایبند نبود اگر تعریف امروزی برایش بگذاریم می‌شود دیکتاتوری، کسی که هرکاری دلش می‌خواهد می‌کند اگر هم بگویید ایرادش چیست می گم الان اگر به اسلام عمل نشه کسی ناراحت نمی شه اما اون زمان مردم خیلی مسلمان بودند (دست کم در احکام) برای همین کارهای یزید برایشان خیلی سنگین بود مثل آتش زدن کعبه یا خوردن شراب. --- Rmashhadi ♪♫۱۷ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۲۸ (UTC)[پاسخ]

دانش شما از دین شگفت‌انگیز است:«معاویه در صلح با حسن بن علی امضا کرده بود که پسرش شاه نشه»! صلح حسن و معاویه را بخوانید. اگر چه معاویه تخطی کرده بود اما حسین هیچ حقی بر خلافت نداشت چون پولش را گرفته بود. ایده آنکه حسین بعد از معاویه جانشین شود در هیچ منبع تاریخی زودتر از قرن ششم نیامده است. در مورد اینکه وی می‌دانسته یا نه. دو نکته ضروری است: ۱-دانش نسبت به آینده (حتی اگر نه یک انسان بلکه یک ذره فیزیکی نسبت به آینده خودش دانش داشته باشد) باشد به نقض علیت می‌انجامد دقیقا به همین دلیل است مباحث پیچیده فلسفی در مورد سفر در زمان وجود دارد. نتیجه‌گیری و ساده آن این است که دانش یک شخص نسبت به آینده (یا حتی یک صورت دیگر از آن، توانایی تغییر دادن گذشته) به بهم ریختن قوانین طبیعی موجود می‌انجامد ۲-بحث علی اصغر شد. هیچ منبع زودتر از قرن ششم به وجود حتی شخص علی اصغر استناد نکرده‌اند. معتبرترین منبع زمینه کربلا مقتل الحسین است که منبعی شیعی است و هیچ ذکری از علی اصغر نیاورده است. وجود علی اصغر و تیر خوردن رابین هودی وی تنها به جهت زیاد کردن قسمت اندوه‌ناک ماجرا به آن اضافه شده‌است. :)امیرΣυζήτηση ۱۷ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۳۸ (UTC)[پاسخ]

در مورد علی اصغر، من جایی نگفتم که علی اصغر واقعی است، گفتم زندگی حسین مثل فیلم هالیوود نبوده که بخواد از تقدیر فرار کنه و فرشتهٔ مرگ را سرکار بذاره. در مورد یزید هم، حسین نه به عنوان یک مدعی بلکه به عنوان یک شهروند معمولی به پا می خیزه، که این آدم با تمام اخلاق و رفتارش غیرقانونی (غیراسلامی) است و وظیفهٔ منه که به عنوان یک انسان بلند بشم بقیه هم به او نامه می‌دهند که بیا ما پشتیبانتیم. بعدش هم چرا آگاهی از آینده علیت را نقض می کنه یک آدم باهوش یا یک سیاستمدار همه می‌توانند آینده را تا حدی پیشبینی کنند و افراد را مدیریت کنند گیریم که بخواد به قول شما علت و معلول به هم بریزه این برای کسی است که بخواد از تقدیرش فرار کنه اما اون آدم نگاه می کنه وظیفه اش در حال حاضر چیه فارغ از اینکه به سود یا زیانش است کارش را می کنه و البته حق نداره چون از آینده خبر داره دربارهٔ دیگران قضاوت کنه به همین دلیل اگر وظیفه اش در جایی راهنمایی و حرف زدن انجام می ده با اینکه می دونه فرد مقابل گوش نمی کنه. او پیشوا است وظیفه اش هم هدایت کردنه یا با مردن خودش یا بدون اون، --- Rmashhadi ♪♫۱۷ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۱۵ (UTC)[پاسخ]
منطق جالبی دارید: گزاره حاکم خلاف می‌کند نتیجه من قیام می‌کنم که جای حاکم را بگیرم! آیا یک قیام رفورمیستی فارغ از سود و زیان کافی نبود؟ پیش‌بینی قطعیت ندارد، پیش‌بینی است! اگر شما از چیزی در آینده به قطع مطمئن باشید که هنوز علتش اتفاق نیافتده شما معلولی خواهید بود که زودتر از علت ظهور کرده. علیت معکوس را بخوانید. برای بقیه نیز سخنی ندارم. :)امیرΣυζήτηση ۱۷ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۵۷ (UTC)[پاسخ]
جناب امیر، در مقاله‌ای که اشاره کردید از جمله نوشته «معاویه نمی‌تواند برای خود جانشینی انتخاب کند و این کار را باید به شورا واگذار کند» و من هم از آنچه همکار گرامیمان نگاشته‌اند همین برداشت را داشتم. به عبارت دیگر بین این دو (هیچکس و یزید) رابطه کل و جزء برقرار است. اینکه گفته‌اید "شگفت‌انگیز" را نفهمیدم. مطلب دیگر، طبق همین بند حسین علی حقی نداشت برای خلافت، ولی محق بود که خلیفه را نامشروع بداند و از بیعت سرباززند. Aleem ▬ ‏۱۷ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۱۷ (UTC)[پاسخ]
روی سخنم شما نبودید. من به آن «معاویه در صلح با حسن بن علی امضا کرده بود که پسرش شاه نشه» استناد کردم. نوه ابوبکر هم از بیعت سرباز زد. که البته اتفاقات خوبی نیز برایش نیفتد و من هم در اینجا نیامدم که از یزید و معاویه دفاع کنم! ولی می‌گویم قیام حسین برای گرفتن خلافت، حق را به طرف مقابل می‌دهد که وی را به قتل را برساند. :)امیرΣυζήτηση ۱۷ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۲۴ (UTC)[پاسخ]
ممنون از پاسختان. نه، متوجه بودم که با من نبودید ولی چون من اشکالی در آن جمله ندیدم (بخوانید من هم بدان باور دارم) خواستم اگر اشتباه می‌کنم از اشتباه درآیم. اینکه به واژه شگفت‌انگیز اشاره کردم می‌خواستم بدانم دقیقا کجای مطلب از نظر شما اشکال دارد.
در مورد اینکه فرمودید قیام حسین برای گرفتن خلافت بود من چندان مطمئن نیستم. برایم باورش سخت می‌آید که کسی در موسم حج (که مسلمانان در مکه یا احیانا مدینه‌اند)، با همراهانی نه چندان زیاد (که بخشی از آنها نزدیکترین افراد خانواده‌اند) و در حالی که دیده است اطرافیان پدرش (جنگ صفین و نهروان و بعد قتل او) و نیز اطرافیان برادرش (همان مقاله صلح اشاراتی دارد) با آنان چه کردند در سودای خلافت با تکیه بر تعدادی [دعوت]نامه باشد. مضافا اینکه در راه هم نشانه‌هایی از میزان وفاداری آنها نظیر قتل مسلم و قتل قیس بن مسهر برادر رضاعی‌اش دریافت کند. علی الظاهر فرزدق هم به ایشان گفته بود که قلبهاشان با شماست و شمشیرهاشان علیه شما. این است که من چندان این خوانش را قابل قبول نمی‌بینم. Aleem ▬ ‏۱۷ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۵۷ (UTC)[پاسخ]
در پاسخ پرسش شما همکار گرامی Donyaaaaa، سوال شما اندکی تخصصی است و قطعا پاسخ‌هایی که درینجا می‌شنوید نظر شخصی و اعتقاد کاربران است که هیچکدام نمی‌تواند کامل و گویا باشد، من پیشنهاد دارم سوال خود را از قشر مذهبی و متخصص این کار بپرسید. می‌توانید به نزدیکترین مسجد محل سکونت خود مراجعه کنید و از امام جماعت مسجد بپرسید. p0lyzoarium بحث۱۷ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۰۳ (UTC)[پاسخ]
شاید بخش شگفت انگیز برای امیر عبارت «شاه» بوده که بله من این را از خودم گفتم چون معتقدم حکومتی که معاویه داشت با آنچه در چهار خلیفه اول دیدیم بسیار متفاوت بود و به پادشاهی شبیه تر بود نظر خودم بود چون اینجا محل منبع دادن نبود خواستم برداشت خودم را هم بگویم. حسین بن علی یک هدف داشت آن هم بیداری مردم زمان در برابر جور بود که به گواه تاریخ در این کار موفق بود اینکه بگویی برای خلافت شمشیر کشیده یعنی او بسیار آدم ابلهی بوده که نکرده با وعدهٔ پول و مقام کسی را دعوت به این کار کنه و به همه بهشت ندیده را وعده داده و با اینکه دیده همه تنهایش گذاشته‌اند باز به راهش ادامه داده و رنگ عوض نکرده --- Rmashhadi ♪♫۱۸ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۱۵ (UTC)[پاسخ]
شاید...ولی خب ما معمولا در اینجا با تسامح می نویسیم و با همان نگاه هم می خوانیم. اگر بخواهیم اینگونه سخت بگیریم از جملات بالا چیز زیادی نخواهد ماند. Aleem ▬ ‏۱۸ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۵۸ (UTC)[پاسخ]

مقاله سیتو مگالو ویروس

[ویرایش]

با سلام و خسته نباشید . CMV-IgG من 180 هست و قصد بارداری دارم سنم 35ساله وبارداری دومم هست میخواستم ببینم بارداریم برای جنین خطرناکه؟لطفا راهنماییم کنید ممنون به خاطر مقاله خوبتون — پیام امضانشدهٔ قبلی را 91.99.120.248 (بحث • مشارکت‌ها) نوشته‌است.

سايتو مگالو ويروس یا همان cmv ویروسی از خانواده هرپس است.این ویروس میتواند از طریق جفت و یا از طریق کانال زایمان و نیز شیردهی به نوزاد منتقل شود لذا بهتر است پیش از اینکه اقدام به بارداری کنید به پزشک متخصص مراجعه کرده تا بهتر راهنمایی شوید. p0lyzoarium بحث۲۰ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۰۷ (UTC)[پاسخ]

بنگاه‌های کاری یک شهر

[ویرایش]

می‌خواهم بدانم مردم در یک شهر از چه راه‌هایی پول در می‌آورند. چه سازمانی در این باره تحقیق می‌کند؟--سفیدپر (بحث)۱ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۰۸ (ایران) ‏۲۲ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۳۸ (UTC)[پاسخ]

سلام دوست بسیار عزیز، دوست دارم جواب بنویسم ولی نمیدانم از کجا شروع کنم؟ سئوال را در صورت امکان باز کنید یا روی بخشی تمرکز دهید. درغیر اینصورت باید کتابی بنویسم بس قطور ولی از عهده این بدهی بر نمی آیم Xerxessenior (بحث) ‏۲۸ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۴۳ (UTC)[پاسخ]
درود بر جناب خشایار پیر، سپاس‌گزارم؛ راستش را بخواهید ما جوانان برای زندگی نیاز به کار و کسب درآمد داریم. حتی در ابتدا شاید کاری انجام دهیم که ارتباطی به تخصص تحصیلیمان نداشته‌باشد. برای همین، نیازمندیم که شغلی پیدا کنیم تا هم زندگیمان را سر و سامان دهیم و هم استقلال پیدا کنیم. برای همین می‌خواستم بدانم مردم در یک شهر چه شغل‌هایی دارند. تا بتوانم از بین آن‌ها یا در کنار آن‌ها شغلی پیدا کنم. همین‌طور اگر اطلاعات مفیدی پیدا کنیم، می‌تواند برای همه مفید باشد. باز هم از جناب‌عالی سپاس‌گزارم،--سفیدپر (بحث)۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۸:۳۷ (ایران) ‏۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۰۷ (UTC)[پاسخ]
دوست عزیز سلام، رشته آموخته در مدرسه یا دانشگاه شباهت هایی جسته گریخته با شغل انسانها دارد، بخصوص نزد اقوامی چون ما. در شهر محل اقامت من در آلمان بیش از ۵۰۰ راننده تاکسی ایرانی هستند که ۶۰٪ ایشان مهندس هستند! ...لطفا با ایمیل تماس برقرار کنید و علم و آمارتان را بگویید تا شغل نیکی با همفکری برایتان بسازیم و برپا کنیم. هشدار: تولید محصول پیش پا افتاده و ساده نمایی چون سنجاق ته گرد به بیش از ۱۷۵۰۰ عمل مکانیکی احتیاج دارد و این بسیار بسیار مشکل است!!! لیک شما موفق خواهید شد چون حس میکنم که میخواهیدXerxessenior (بحث) ‏۳ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۴۲ (UTC)[پاسخ]
در ایران مرکز آمار و سازمان برنامه و بودجه آمارهای مربوط به میزان درآمد خانوارها را مشخص می‌کنند و با استفاده از آن درآمد سرانه و ضریب جینی و شاخص‌های اقتصادی دیگر را به دست می آورند.--همان (بحث) ‏۲۹ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۱۴ (UTC)[پاسخ]
درود جناب همان،‌ بسیار از لطفتان سپاس‌گزارم. البته گمان می‌کنم شغل افراد در مرکز آمار مشخص نشود.--سفیدپر (بحث)۱۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۸:۳۷ (ایران) ‏۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۰۷ (UTC)[پاسخ]

عکس های هوایی دهه 30

[ویرایش]

با سلام احترماً مستدعی است جهت چگونگی دستیابی به عکس هوایی منطقه ای در شهرستان علی آباد کتول (روستای چجا)استان گلستان مربوط به دهه 30 (سالهای 1330 الی 1339 نهایتاً1342) اینجانب را راهنمایی فرمائید. Rasool khan (بحث) ‏۲ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۴۷ (UTC)[پاسخ]

با سلام، امید شما تنها به این دو سازمان میتواند باشد: سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح یا سازمان نقشه برداری کشور. تهیه عکس های هوایی، تا قبل از به بازار آمدن رسانه اینترنت و امکانات مدرن (گوگل مَپ / ویکی مَپیا و غیره) تقریبا در همه کشور ها در انحصار چند موسسه محدود قرار داشت. در ایران یا اغلب کشور های اروپا چاپ و انتشار هرگونه عکس هوایی احتیاج به مجوز ویژه داشت/دارد. موفق باشید. Xerxessenior (بحث) ‏۲ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۵۳ (UTC)[پاسخ]

صدر اعظم --> نخست وزیر

[ویرایش]

دقیقاً از کی به بعد به صدر اعظم های ایران گفتند نخست وزیر؟ --1234 (بحث) ‏۳ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۰۵ (UTC)[پاسخ]

فکر نمی‌کنم صدراعظم هیچوقت در ایران رایج بوده باشد. در اواخر دوران قاجار در نوشته‌های رسمی همیشه از رئیس الوزرا استفاده می‌شد. به احتمال زیاد تا قبل از دوره پهلوی نخست وزیر در ایران وجود نداشته چون کسروی سر وزیر را به جای رئیس الوزرا پیشنهاد داده بود. در دوره پهلوی دوم دیگر از نخست وزیر استفاده می شد و رئیس الوزرا تقریبا فراموش شد. پس احتمالا باید در دوره رضا شاه و در فرهنگستان ایران نخست وزیر به جای رئیس الوزرا تصویب شده باشد.--همان (بحث) ‏۱۳ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۵۰ (UTC)[پاسخ]

کمونیسم و مکتب سوسیالیسم

[ویرایش]

151.238.112.123۳ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۲۶ (UTC)در تعاریف سوسیالیسم و کمونیسم نقاط مشترکی وجود دارد.اگر کمونیسم از زیرشاخه های مکتب سوسیالیسم است پس چرا به عنوان مثال آدولف هیتلر که رهبر کاریزماتیک حزب ملی سوسیالیست کارگران آلمان (حزب نازی) بود،ایده های ضد کمونیستی داشت ؟[پاسخ]

کاربر گرامی، نام ها باد و هوا هستند. حزب سوسیالیستی هیتلر با سوسیالیسم همانقدر رابطه داشت که جمهوری دموکراتیک خلق کره با دموکراتی. سوسیالیسم و کمونیسم هم در باور اولیه به هم نزدیکند ولی در تئوری کتابی در حقیقت دو مکتب متفاوتند. در گذشته هیج کشور کمونیستی و یا سوسیالیستی وجود نداشته و الگوی تعریفی و دانشنامه ای حقیقی این سیستم ها در جایی دیده نشده. جمله کشور هایی که تحت این نام ها اداره میشدند دیکتاتوری مطلق بودند. تنها سیستمی که از این شاخه ها در دنیا پیاده شده تقریبا سیستم سوسیال دموکراسی است و در اروپا چندین مورد را شاهدیم. احزابی با نام ...سوسیال دموکراسی فراوان هستند. Xerxessenior (بحث) ‏۳ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۱۱ (UTC)[پاسخ]
بسیاری از کشورهای دنیا بر مبنای سوسیالیسم اداره شده و می شوند منجمله بسیاری از کشورهای اروپا، کانادا، کوبا، کره شمالی. هیتلر هم یک سوسیالیست بود و به اقتصاد دستوری باور داشت و این ها با سرمایه داری مخالف هستند.--1234 (بحث) ‏۴ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۱:۳۵ (UTC)[پاسخ]
هر قدر نقاط مشترک میان دو مکتب بیشتر باشد احتمال جنگ و ستیز و چاقوکشی و گیس کشی میان پیروان آن‌ها هم بیشتر خواهد شد. چون این نقاط اشتراک آن‌ها را به تهدیدی بزرگ علیه همدیگر تبدیل می‌کند. برعکس اگر نقطه اشتراک نباشد دلیلی هم برای دشمنی وجود ندارد. این در طول تاریخ و در همه انواع اختلافهای سیاسی و قومی و مذهبی دیده شده. تنها دو کشور بزرگ با اکثریت شیعه در دنیا وجود دارند و طولانی‌ترین جنگ قرن بیستم هم میان آن‌ها اتفاق افتاد. حزب بعث تنها در دو کشور موفق شد به قدرت برسد و این دو کشور دقیقا یک ایدئولوژی و یک ساختار سیاسی را انتخاب کردند و تیره‌ترین روابط میان تمام کشورهای عربی هم بین همین دو کشور برقرار شد. پیروان هر دینی همیشه در جمع پیروان نزدیکترین دین به خود مورد حمله قرار می‌گیرند. مثلا ببینید بهائیت چقدر با اسلام اشتراک دارد یا یهودیت چقدر با مسیحیت اشتراک دارد.--همان (بحث) ‏۴ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۰۴ (UTC)[پاسخ]

اصطکاک

[ویرایش]

ایا نیروی اصطکاک همیشه منفی است؟ لطفا منابعی که بیشتر درمورد این مطلب توضیح دادند را به من معرفی کنید. Amirhossein4546 (بحث) ‏۶ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۱۵ (UTC)[پاسخ]

یک نیرو هیچگاه منفی نیست بلکه با توجه به جهت‌گیری‌ها (با فرض یک محور مختصات) می‌تواند در جهت موافق یا مخالف باشد. برای مثال در مسئله‌ای که نیرویی جسمی را به سمت راست می‌کشاند، نیروی اصطکاک برخلاف اون و در سمت چپ قرار خواهد گرفت؛ حال اگه سمت راست را موافق محور ها در نظر بگیرم، به صورت مجازی نیروی اصطکاک منفی خواهد شد. برای مطالعۀ بیشتر می‌تونید به کتاب مبانی فیزیک، بخش مکانیک از هالیدی مراجعه کنید (این کتاب به اسم فیزیک هالیدی معروف هست).
اگه سوالی دیگه هست در خدمتم :) Javid44 MSG۶ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۱۴ (UTC)[پاسخ]

کاربر گرامی، نیروی اصطکاک در عین مضر بودن یکی از مفید ترین پدیده های فیزیک است. اگر نیروی اصطکاک نمیبود لیوان از دستتان می افتاد، هیچ خودروی امروزی روی جاده نمی ایستاد، نردبان به دیوار تکیه نمی خورد و قدم برداشتن روی زمین برای انسان مقدور نبود. تمامی زندگی انسان سُرسُره ای بود بی انتها. ضمنا اصطکاک مفید در سطح مولکولی هم در نوع خود غوغا میکند... Xerxessenior (بحث) ‏۸ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۲۴ (UTC)[پاسخ]

dot net framework

[ویرایش]

آیا در visual studio 6 میشود c++.net نوشت؟ در microsoft visual studio 2010 با چه عنوانی پروژه باید باز کرد که c++.net بنویسیم؟ (MFC, ATL, CLR, win32) و در همین microsoft visual studio 2010 با چه عنوانی پروژه باید باز کرد که به هیچ عنوان از دات نت استفاده نکند؟ اگر win32 هست پس چرا هنگام انتخاب پروژه win32 بالا گزینه ایی هست که پلت فورم رو دات نت مشخص کرده؟ 5.200.226.212۹ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۴۳ (UTC)[پاسخ]

شما می توانید از قسمت win32 در قسمت اسم فایل به صورت دستی نام فایل تان را با پسوند .net بنویسید(بدیهی است که solution نیز به طور خودکار همین پسوند رو می گیره). مثلاً c.net . Freshman404 Talkا ۲۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۴۲ (به وقت تهران) ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۱۲ (UTC)[پاسخ]
در طول تمام مطالعاتم تا الآن همچین پسوندی مثل c.net ندیدم! الان پسوند فایل پروژه را به net تغییر دادم ولی گویا همچین پسوندی شناخته شده نیست زیرا کدهایی که رنگی علاگت گذاری شده بودند همه به رنگ فونت سیاه در آمدند!اگر اینطور است چرا وقتی پروژه را با استفاده از windows forms باز میکنم که احتمال بسیار میدهم که از دات نت استفاده میکند، چرا در آن همه فایل ها پسوند source.cpp دارند؟ در ضمن لطفا به پرسش اول پاسخ بدید چون بسیار مهم است. 5.200.215.11۱۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۳۳ (UTC)[پاسخ]

چرا اوگوست کمت اوگوست کنت خوانده می‌شود؟

[ویرایش]

کسی جواب این سوال را می داند؟ Aleem ▬ ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۰۵ (UTC)[پاسخ]

نام فرانسوی است -- نوژن (بحث) ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۳۸ (UTC)[پاسخ]
ممنون. آیا قاعده‌ای برای آن وجود دارد؟ آیا کلمات دیگری هستند در زبان مزبور که به همین نحو تلفظ شوند؟ Aleem ▬ ‏۱۲ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۰:۰۶ (UTC)[پاسخ]
بله، خوانش فرانسوی قاعده دارد (و کلی استثنا!) که تودماغی تلفظ کردن بعضی حروف از جمله مهم‌ترین آن‌هاست. برای نمونه، Montreal در لهجهٔ فرانسوی، «مون‌رئال» خوانده می‌شود نه مونترئال. -- نوژن (بحث) ‏۱۲ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۰:۱۴ (UTC)[پاسخ]

دوست گرامی سلام٬ با حروفی که در زبان فرانسوی نوشته ولی خوانده نمیشوند میتوان حجم کل نشریات یک کشور میان کوچک را تولید کرد☺. در جوانی با این زبان خوشآهنگ آشنا و از آن گریزان گشتم (راندوو= Rendezvous). درود بر ایتالیایی و آلمانی که نوشته شان را یک به یک میخوانند. Xerxessenior (بحث) ‏۱۲ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۳۰ (UTC)[پاسخ]

تناوبی

[ویرایش]

چرا درجدول تناوبی شعاع لیتیم از المینیوم بیشتر است؟ Amirhossein4546 (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۰۶ (UTC)[پاسخ]

خدمات مرجع

[ویرایش]

خدمات مرجع شامل چه خدماتی می باشد؟آیوش (بحث) ‏۲۰ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۱۵ (UTC)[پاسخ]

دمای صفر مطلق

[ویرایش]

چرا به دمای صفر مطلق نمیرسیم؟رشته کتابداری پزشکی ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۲۳ (UTC)

پایتخت

[ویرایش]

پایتخت فرهنگی ایران کجاست؟کتابداری پزشکی ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۲۳ (UTC)

لطفاً نگاهی به پایتخت فرهنگی در ایران بیاندازید--Freshman404 Talkا ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۰۹ (به وقت تهران) ‏۲۱ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۳۹ (UTC)[پاسخ]

افزودن مقاله بدون منبع به ویکی‌پدیا

[ویرایش]

سلام ... من میخوام یه مطلب که خودم نوشتم و منبع نداره وارد ویکی پدیا کنم...

اما نمیدونم چطوری...

میشه کمکم کنید تا یه مطلب بنویسم و ارسال کنم؟--Sadafi.f (بحث) ‏۲۴ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۵۸ (UTC)صدف[پاسخ]

درود بر شما دوست عزیز، پاسخ شما در اینجا داده شده‌است. پیروز باشید. ارژنـگ ۲۴ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۱۰ (UTC)[پاسخ]

بازهای پورین و پیریمیدین

[ویرایش]

176.221.21.187۶ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۱۶ (UTC)باسلام در باره بازهای پورین وپیریمیدین،به گروه آمین یا کتونی که در کجای حلقه و در کدام مشتق چه گروهی قرار میگیرد اشاره ای نشده ؛ و اینکه همه ی مشتقات پیریمیدینی رأس کربن شماره2 کتون دارند. با تشکر[پاسخ]

please type the text you see on the picture

[ویرایش]

http://i.imgur.com/if4bSWZ.jpg

راه حل (فیلم) it's the full title of

Korakov (بحث) ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۰۸ (UTC)[پاسخ]

Hi there! Well it seems that the movie title is "Solution," but the picture shows something like "Solution one" or "Solution of a (?)." In the second form, more text is needed to determine what the complete title was. In any case, the name of the article corresponding to that film in Persian wiki is Solution. -- نوژن (بحث) ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۳۱ (UTC)[پاسخ]
Thank you. This is actually the movie's title card so it shows the correct title (as title cards are the only authoritative source of movie titles). Could you please write the title in Persian script. EIr's transliteration reads "Rāh-e ḥall-e yek" but the last word doesn't look like یک. -- Korakov (بحث) ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۱۱ (UTC)[پاسخ]
I see. The way their "yek" is written is actually a second, yet outdated, form of writing the 'K' letter in Persian alphabet (here, with a Hamza). Also, since the picture is a bit blur, the word "yek" can also be read like "pek," but since the latter doesn't have a meaning in this language (or at least in this context), it is definitely "yek." Therefore, the translation is "Rāh-e ḥall-e yek," meaning "Solution one" or "First solution." -- نوژن (بحث) ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۴۵ (UTC)[پاسخ]


ملیت پیشینیان

[ویرایش]

سلام، ملیت گذشتگانی که هنگام حیاتشان مرزهای سیاسی روشنی موجود نبوده بر چه اساس تعیین می‌شود؟ و چگونه با نام کشورهای امروزین تطبیق می‌یابد؟ چندی است که کاربری در ویکی‌پدیا بسیاری از نامداران ماوراء‌النهر را از عنوان ایرانی خارج کرده و افغان دانسته است (و طبیعتاً دوستان واگردانی کرده‌اند). آیا بیرون از تعصبات ملی واقعاً می‌توان آن مردمان را ایرانی خواند؟ معیار ملیت چیست؟ محل تولد؟ محل مرگ؟ محل زندگی؟ و نام هر کدام از این‌ها با مرزبندی‌های چه زمانی؟ ایران پیش از اسلام؟ ایران زمان ساسانی؟ زمان شاهعباس؟ زمان...؟ زمان محمدرضا پهلوی؟ (مثلاً نامداران بحرینی تا ۵۰-۶۰ سال پیش هم همه باید ایرانی خوانده شوند؟) لطفاً به جای مصادیق قاعدهٔ کلی را تعیین کنید. سپاس--Bruno (بحث) ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۴۹ (UTC)[پاسخ]

قاعده چیزی است که منابع معتبر میگویند. منابع معتبر هم به نظر نمی‌رسد قاعده مشخص و دقیقی داشته باشند اما بیشتر هویت قومی و زبانی شخص و چیزی که در منابع قبلی گفته‌اند را در نظر می‌گیرند. ماوراء النهر اصولا جزء ایران نبوده. از دوران ساسانیان که مفهوم ایران شکل گرفت ایرانی‌ها جیحون را مرز شرقی خود می‌دانسته‌اند. اما فارسی‌زبان‌های آنجا را معمولا ایرانی می‌نامند و این ایرانی هم به ایرانی‌تبار بودن شخص اشاره دارد نه کشور ایران. ترک‌زبان‌های ماورا النهر را هم معمولا ترک‌تبار محسوب می‌کنند. همانطور که یونانی‌های آناتولی در همه دوره‌ها یونانی نامیده می‌شده‌اند با این که حتی در زمان حیات خود هم شهروند کشور دیگری بوده‌اند.
نام‌های سیاسی کشورهای امروزی اصلا مهم نیست چون اینها به بعد از مرگ آن شخص مربوط می‌شوند. آیا معقول است که ملیت یک شخصیت تاریخی بعد از مرگش با هر تغییر حکومت یا کشورگشایی تغییر کند؟ مثلا کسی که هزار سال پیش اهل سمرقند بوده یک روز مغول بشود، یک روز بخارایی، یک روز خجندی، یک روز چینی، یک روز قزاق، یک روز خوارزمی، یک روز افغانی، یک روز اهل شوروی، امروز ازبکستانی و فردا ...؟ حتی مرزبندی‌های سیاسی زمان حیات اشخاص هم خیلی در نظر گرفته نمی‌شوند. مثلا در هیچ منبعی به افرادی که در سرزمین‌های واقع در امپراتوری چنگیز خان و ایلخانان مغول به دنیا آمده‌اند «مغول» نمی‌گویند مگر اینکه واقعا تبار مغولی داشته باشند. ولی باز هم نمی‌شود به دنبال قاعده بود ساده‌ترین و مطمئن‌ترین کار رجوع به منابع است.--همان (بحث) ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۰۳ (UTC)[پاسخ]

ثبت یک قضیه ریاضی

[ویرایش]

با عرض سلام و خسته نباشید برای مطرح کردن یک قضیه ریاضی جدید و ثبت آن باید چکاری انجام بدهم و یا به کجا رجوع کنم؛ لطفاُ راهنمایی بفرمایید؛با تشکر خدانگهدار‏۱۴ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۹:۲۶ (UTC)

به اینجا نگاهی بیاندازید.--Freshman404 Talkا ۲۹ دی ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۲۹ (به وقت تهران) ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۵۹ (UTC)[پاسخ]
می‌توانید به انجمن ریاضی‌دانان جوان یا انجمن ریاضی ایران نیز مراجعه کنید. تلاش کنید قضیه‌ی درون ذهنتان را به یک استاد دانشگاه ریاضی‌دان نیز نشان دهید. -- نوژن (بحث) ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۰:۵۰ (UTC)[پاسخ]

I can read the year but I can't read the month

[ویرایش]

http://i.imgur.com/roVxURy.jpg http://i.imgur.com/ji9H9JW.jpg

In which month of 1366 was the film shot?

مرسی

Korakov (بحث) ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۱۱ (UTC)[پاسخ]

It says that the movie was shot in Bahman, 1366. سیگنالبحث۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۳۹ (UTC)[پاسخ]
I cant open these links becouse they are censored in my ISP, But if you want to know more about Bahman check this[۱] out KhabarNegar خبرنگار۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۳۳ (UTC)[پاسخ]
.It says " This film is shot in Bahman 1366 in Shahid Ma'soomi School in Tehran". Bahman is around February more or less - احسان (بحث) ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۴:۰۲ (UTC)[پاسخ]

ذوزنقه

[ویرایش]

در ذوزنقه کدام زاویه ها باهم برابراند؟لطفا سریع پاسخم را بدهید.

در ذوزنقه هیچ کدام از زوایا الزاماً برابر نیستند و تنها رابطه ای که می توان بین زوایا برقرار کرد این است که درآن زوایای مجاوربه دو ضلع غیر موازی با هم مکمل اند. Freshman404 Talkا ۱ بهمن ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۱۷ (به وقت تهران) ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۴۷ (UTC)[پاسخ]
شکلی از یک ذوزنقه

انرژی تاریک و خدا

[ویرایش]

آیا میتوان از انرژی تاریک استفاده کرد؟ آیا میتوان انرژی تاریک را که تمام نشدنی است همون قدرت ناتمام خدا دونست؟ آیا انرژی تاریک همون خداست؟ 37.63.228.135۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۲۲:۰۰ (UTC)[پاسخ]

شما باید ابتدا خدا را در قالب مفاهیم فیزیکی تعریف کنید تا سپس بتوانید برابری آن را با ماهیت دیگری اثبات کنید. طاها (بحث) ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۲۲:۰۹ (UTC)[پاسخ]
فرض کنید در فصل زمستان در خانه یک بخاری متوسط روشن است و دمای خانه ۳۰ درجه است. شخصی می‌گوید این بخاری نمی‌تواند آنقدر حرارت ایجاد کند که دمای اتاق را تا این حد افزایش دهد و نتیجه بگیرد که باید یک منبع حرارتی دیگر وجود داشته باشد که این انرژی اضافی را تولید کرده باشد. تا زمانی که این منبع حرارتی کشف نشده به این انرژی می گویند انرژی تاریک چون ما آن را نمی بینیم. داستان انرژی تاریک و ماده تاریک به همین صورت است تنها فرق آنها با انرژی معمولی و ماده معمولی این است که ما آنها را نمیبینیم فقط بر اساس محاسبات حدس میزنیم وجود داشته باشند. به محض اینکه مشخص شود این انرژی تاریک از کجا آمده روشن می‌شود.--همان (بحث) ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۱۲ (UTC)[پاسخ]

ژانویه

[ویرایش]

درود. ژانویه ۳۱ روزه نیست یا من اشتباه می‌کنم؟؟ Javid44 MSG۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۴۹ (UTC)[پاسخ]

من چرا چنین سوال احمقانه ای رو پرسیدم؟؟ :| Javid44 MSG۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۰۲ (UTC)[پاسخ]

?Is the use of possessive markers obligatory to express possession in Persian

[ویرایش]

Can "خانه دوست کجاست" ‎ also mean "Where is MY friend's house"?

In other words, do you absolutely need to add "ـم" or is "my" already implied when you ask "خانه دوست کجاست" ?

(I am not insterested in ezāfe constructions or any other way to express possession.)

I noticed that all translations (at least the ones I came across) of Sepehri's "نشاني" use the definite article ("THE friend's house")

whereas the title of Kiarostami's film is also translated as "Where is MY friend's house/home?".

(sorry for the layout but the site randomly changes the word order and my text becomes unintelligible)

Korakov (بحث) ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۰۰ (UTC)[پاسخ]

Although it depends on the context or the story of the movie, I don't think that the word "دوست" means "My Friend" here. Translating the phrase "خانه دوست کجاست" to "where is MY friend's house" is not right in my opinion. I believe using the definite article is more preferred as it will sense just like the Persian phrase.
And about the layout, there is a little problem especially when you are using parentheses and Persian words inside English context. Use chap-chin template and two-headed black arrow in the editing box (on the top right side) in order to change the direction of the text. Wish you the best.
سیگنالبحث۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۴۷ (UTC)[پاسخ]

فیلم جن گیر

[ویرایش]

سوال من اینه که چه چیزی فیلم جن‌گیر رو ترسناک کرده؟؟ من فیلم‌های ترسناک زیادی دیدم، اما از جمله معدود فیلم هایی که وافعا منو ترسوند همین فیلم بود. نظر شما راجع به ترسناک بودن این فیلم چیه و آیا شما هم از دیدن این فیلم وحشت زده شدید؟ به نظر من چون فیلم بر اساس یک داستان واقعی هست باعث شده فیلم ترسناک باشه

2.181.108.13۸ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۰۵ (UTC)[پاسخ]

شما یکی از جواب های ممکن را خود داده اید. جن‌گیری به موازات سوزاندن زنان به جرم "جادوگری" با کمک دادگاه های تفتیشی(انکیزیسیون) (در هردو مورد ر ک به مقاله زبانها دیگر) و غیره یکی از حقایق فجیع بشریت (بخوان شاخه کاتولیک مذهب مسیحی) میباشد. دانستن حقیقی بودن یک تصویر دردناک واکنش های بیننده را قویا تشدید میکند. استادنه بودن ساخت فیلم، کارگردانی و بازی هنرپیشه هم در این فیلم نقش سنگینی بازی میکنند. ضمنا داستان این فیلم حقیقی نیست و یک رُمان است ولی به موضوعی حقیقی تکیه میکند. Doktorjan (بحث) ‏۹ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۰:۲۱ (UTC)[پاسخ]

چرا صفحه شرکت پوراطب حذف شد؟

[ویرایش]

من اقدام به ساخت صفحه شرکت پوراطب کردم که توسط Yamaha5 حذف شده است . علت آن چیست . در صورتی که شرکت پوراطب به عنوان یک شرکت وارد کننده داروها و مکمل های دارویی از سال هفتاد و نه و جهت اطلاع رسانی به مردم مصرف کننده اقدام به ساخت این صفحه و صفحات مکمل های خودجهت اطلاع رسانی کرده است سلام ‏۹ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۰۶ (UTC)behnamtarin

باسلام
برای آنکه مقالات اینچنین ماندگار شود باید اصل وپ:اثبات در حد کمال و به تمامی رعایت شود. همچنین باید در نظر داشته باشید که منابع خودنوشته به هیچ عنوان منبع معتبری برای مقالات شرکت‌ها نمی‌باشد. در نتیجه احتمالا به دلیل رعایت نکردن این اصول دوستان مقاله را به درستی حذف کرده‌اند. توجه داشته باشید مقالات باید دارای منابع معتبر و مشهور به درستی و با رعایت وپ:اثبات باشند. KhabarNegar خبرنگار۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۱۵ (UTC)[پاسخ]

دزدیده شدن شناسنامه و کارت ملی و چگونگی جلوگیری از سوءاستفاده

[ویرایش]

«جابجا شده از میز کمک»
سلام امروز توی خیایون کیفم رو زدن :(شناسنامه و کارت ملیم و عابر بانک و هشتاد تومن هم پول توی کیفم بود، نمیدونم برای اینکه اون دزد از مدارکم سوءاستفاده نکنه دقیقا باید چیکار کنم، میشه راهنمایی کنید؟؟؟؟؟؟ باید به کجا مراجعه کنم تا بتونم جلوی سوءاستفاده از مدارکم رو بگیرم؟؟؟ 2.181.108.197۸ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۳۶ (UTC)[پاسخ]

سلام:خب چرا به کلانتری مراجعه نکردید؟ اون پولت که خدا رحمتش کنه! اما شناسنامه و کارت ملیت در صورت مراجعه کردن به کلانتری جای نگرانی نیست! اون عابر بانکتون هم که رمزش رو بلد نیست ! Oyakmohsen (بحث) ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۲۷ (UTC)[پاسخ]
سلام محسن جان؛ این بحث ابتدا در ویکی‌پدیا:میز کمک بود که آقای خبرنگار هم همین راه حل‌ها را به سوال کننده گفتند. این بحث را خود آقای خبرنگار یا سفیدپر به اینجا آورد. فرشید. بحث۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۳۲ (UTC)[پاسخ]
سلام. نمی دونم تموم شده یا نه اما بهت به عنوان کسی که این اتفاق براش افتاده پیشنهاد می‌کنم تا به کلانتری مراجعه نکنی! چون باید اونجا اعلام دزدی بکنی و میوفتی توی لووپ و کاغذ بازی. بهتره بری ثبت احوال و بانک و بقیه جاها و اعلام "مفقودی" کنی. سریعتره اینطوری! :) Javid44 MSG۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۴۸ (UTC)[پاسخ]
ما از وقتی اومدیم ایران خانوادگی دو بار تا حالا جیبمان را زده‌اند اولین کاری که می‌کنید باید شب و نصفه شب بانک را در جریان بگذارید تا کارتتان را بسوزاند بقیه را هم از نو بگیرید--- Rmashhadi ♪♫۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۱۰ (UTC)[پاسخ]

شما درخواست المثنی دهید ولی برای اینکه آقا دزده از مدارک شما سوء استفاده نکند میتوانید به شورای حل اختلاف بروید و دادخواست بدهید که مدارک بنده گم شده اونها هم نامه ای به شما میدهند که در آن نوشته است مدارک ذیل در تاریخ فلان گم شده است. و اگر از آن مدارک سوء استفاده شود از گردن شما ساقط است. اما معمولا سوء‌استفاده نمیشود و مدارک را داخل صندوق پست می اندازند و میرود اداره کل پست شما هم میتوانید از آنجا پیگیری کنید.--Serpico بحث۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۱۲ (UTC)[پاسخ]

صداهای عجیب و غریب که نیمه‌شب شنیده می‌شه

[ویرایش]

من نسبتا باور دارم که دیوونه نیستم، اما اخیرا اتفاقاتی برام افتاده که کم‌کم داره منو نگران می‌کنه. مدتی هست که حوالی نیمه‌های شب صداهای عجیب و غریبی می‌شنوم، انگار یکی داره آروم می‌کوبه به دیوار، اما من نمی‌تونم بفهمم صدا از کجا می‌یاد، این صدای ترسناک به طور تصادفی هر چند دقیقه تکرار می‌شن. این صداها متفاوت از صداهای معروف قلنج تلویزیون و یخچال و ... هستند که معمولا شب‌ها همه آدمها اون‌ها رو می‌شون. به هر حال من می‌تونم توی یه اتاق دیگه بخوابم، اما به نظرم کار درست این هست که بفهمم این صداها از کجا می‌یاد یا یه جوری این نگرانی رو برطرف کنم. من برای این معما پاسخی ندارم، اما امروز توی ویکی‌پدیای انگلیسی خوندم که وجود ارواح از نظر علم ثابت نشده و ادعاهایی که در طول تاریخ شده تا حدود خیلی زیادی جعلی بودند. انتظار ندارم یک نفر بدونه این صداها از کجا می‌یان، اما می‌خوام بدونم چطور می‌تونم این نگرانی رو از خودم دور کنم؟ وقتی به سن و سال خودم نگاه می‌کنم و می‌بینم یه همچین مسئله‌ای باعث نگرانیم شده... واقعا شرم‌آوره! 2.179.246.112۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۲۲:۴۴ (UTC)[پاسخ]

عزیزم این صداها به هیچ روی عجیب و غریب نیستند و اگر دنبال منشا آن‌ها بروید حتمن پیدایشان می‌کنید. در بیشتر مواقع این کوبیدن‌ها حاصل عشق‌بازی دو نفری هستند که در خانه بغلی زندگی می‌کنند! البته چندی پیش از یکی از دوستانم چنین شنیدم که در آپارتمانشان صداهای عجیب می‌شنید. پس از اینکه بررسی کردند دیدند به دلیل قدمت ساختمان و سرمای بسیار شدید امسال، آجرهای ساختمان منقبض و منبسط می‌شوند و در کل ساختمان صدای عجیب می‌پیچد. :) -- نوژن (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۲۲:۵۵ (UTC)[پاسخ]
غیر از اینی که نوژن گفت بسته به محل زندگی تون می تونه صدای حیوانات کوچک هم باشه مثل کبوتری که در لولهٔ آبگرمکن لانه کرده یا سنجابی که در آجرهای بیرونی لانه کرده یا اگر صدای خش خش می‌آید می تونی سوسکی باشه که از روی یک مشمع رد می شه چون در سکوت شب شنیده می شه فقط امیدوارم موش به اتاقتان نیامده باشه که در آوردنش واقعا مشکله --- Rmashhadi ♪♫۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۰۶ (UTC)[پاسخ]

تا قبل از اولین آسیب فیزیکی،مطمئن باش خیال پردازیه!
یک کاغذ بردار و لیستی تهییه کن از تمام احتمالاتی که میتونند منشا سروصدا باشند،حالا دونه دونه بهشون فکر کن و ببین کدومشون میتونند جونت را تهدید کنند...مطمئن میشی این توهمات تاثیر فیلم و رمان های ژانر وحشته!!!Abiii13 (بحث) ‏۳۰ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۳۲ (UTC)[پاسخ]

خاصیت هذلولی

[ویرایش]

سلام. توی هذلولی‌ها داریم: . می‌خواستم بدونم این معادله چطوری اثبات می‌شه؟ 46.224.200.35۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۲۵ (UTC)[پاسخ]

سلام. پاسخ در صفحه ۴۷۴ جلد اول (قسمت دوم) کتاب «حساب دیفرانسیل و انتگرال و هندسه تحلیلی» نوشته: جرج توماس و راس فینی، چاپ مرکز نشر دانشگاهی، آمده است. وهاب (گپ)۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۰۹ (UTC)[پاسخ]
آقا مرسی؛ یه دنیا ممنون! 46.224.252.38۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۳۴ (UTC)[پاسخ]

مساحت وهمنهشتی

[ویرایش]

آیا دومثلث هم مساحت همنهشت نیزهستند؟

خیر، دو مثلث قائم الزاویه و متساوی الاضلاع که هر دو مساحت یکسان دارند را به عنوان مثال نقض مقایسه کنید.--Freshman404Talk۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۱۱ (UTC)[پاسخ]

کتاب قضایای هندسی

[ویرایش]

ایا کتابی وجود دارد که اکثرقضایای هندسی راداراباشد؟ 2.190.65.117۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۳۱ (UTC)[پاسخ]

فرمولاسیون ریمل

[ویرایش]

سلام. کسی هس ک بدونه فرمولاسیون ریمل چیه و درصد مواد سازندش چیه؟Saideh71 (بحث) ‏۵ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۳۲ (UTC)[پاسخ]

Maskara. توجه داشته باشید که چشم بسیار حساس است و قبل از تولید این جنس بایستی اساسی ترین آزمایش‌های طولانی مدت(!) آلرژی/بهداشتی روی آن در لابراتوار انجام بگیرند. حتما با یک کارشناس کار کشته شیمی مواد غذایی/بهداشتی مشورت کنید. "درصد"‌ها از مخفیات تولید کنندگان است و هر تولیدکننده باوجدانی یک سال تا زمان تولید و به بازار آوردن زحمت می‌کشد. ساده ترین مواد شیمیایی پس از ترکیب با مواد دیکر تغییر هویت داده شخصیت جدیدی بخود می‌گیرند. موفق باشید. Xerxessenior (بحث) ‏۵ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۲۲:۴۴ (UTC)[پاسخ]

لوازم آرایشی همه اش مضر است هنرپیشه‌ها را نگاه کنید در چهرهٔ بدون آرایششان هیچی مژه ندارند چه ایرانی چه غربی--- Rmashhadi ♪♫۱۰ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۲۲:۴۱ (UTC)[پاسخ]

برگزار یا برگذار

[ویرایش]

مدتی است بحثی در لیست پستی گروه کاربران لینوکس مشهد شکل گرفته با این عنوان که «برگذاری جلسات» صحیح است یا «برگزاری جلسات» اینجا و اینجا.
به نظر شماکدام درست است؟
--کلپَسهkalpase۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۵۵ (UTC)[پاسخ]

هر دو صحیح است. از کتاب غلط ننویسیم. --پویان (بحث)۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۹:۰۴ (UTC)[پاسخ]
برگزاری صحیح (حداقل صحیح تر) است. --Freshman404Talk۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۰۳ (UTC)[پاسخ]
به نظر من (نظر شخصی از آموزه‌های شخصی)، برگزار از گزاردن[نیازمند منبع]، اما گویا پویان منبع دارد:) موفق‌باشید KhabarNegar خبرنگار۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۳۸ (UTC)[پاسخ]
گزاردن به معنی اداکردن و اجرا کردنه که در اینجا هم همین منظور مد نظره نه قرار دادن. اون منبع هم برای نفت بود... Freshman404Talk۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۰۱ (UTC)[پاسخ]
ربطی به نفت نداره از کتاب آورده، من کتاب غلط ننویسیم در دسترسم نیست. وگرنه همان را می‌آوردم. --پویان (بحث)۷ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۳۴ (UTC)[پاسخ]
فکر کنم در مدرسه برگزار یاد گرفته بودیم چرا در واژه نامه نگاه نمی‌کنید--- Rmashhadi ♪♫۷ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۲۲:۴۱ (UTC)[پاسخ]
خیلی عالی و ممنون بابت اطلاعات خوب دوستان. بر اساس لینک دوستان من در کتاب غلط ننویسیم بررسی کردم. و گویا هر دو درسته اما بهتره برگذار بنویسیم.
--کلپَسهkalpase۸ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۶:۱۲ (UTC)[پاسخ]
این مقاله جای هیچ بحثی نمی‌گذارد و اصلا قابل مقایسه با مطالب چند خطی نجفی و معین و دهخدا نیست. بدون تردید «برگزار کردن» معنی انجام دادن چیزی را می‌‌دهد و برگذار یا به معنی بالا بردن می‌شود مثل «بر» در برکشیدن یا به معنی از کنار آن گذاشتن مثل «بر» در برطرف کردن. بعضی جاها معنی آنها متضاد هم میشود. مثلا وقتی میگوییم «به سکوت برگذارش کردند» این معنی برگذار متضاد برگزار است.--همان (بحث) ‏۸ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۲۴ (UTC)[پاسخ]

Digital Filter

[ویرایش]

سلام؛ کسی از دوستان هست که بتونه دستور Digital Filter رو توی متلب(Matlab) اجرا کنه. من یه مثال ازش لازم دارم.

پ‌.ن:لطفاً به Helpش ارجاع ندید که خیلی طولانی و به درد نخور -برای من- بود. یه مثال کافیمه سپاس Freshman404Talk۲۱ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۲۲ (UTC)[پاسخ]

این کمکت می‌کنه؟--132.187.4.171۲۱ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۳۵ (UTC)[پاسخ]
نه به کارم نمیاد!--Freshman404Talk۳۰ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۴۷ (UTC)[پاسخ]

تلویزیون سوریه

[ویرایش]

من اواخر دهه ۷۰ در مراوه‌تپه زندگی می‌کردم. در آن منطقه به طرز حیرت‌انگیزی یک کانال تلویزیونی سوریه! (سوریه نه روسیه) گاهی دریافت می‌شد (فکر می‌کنم بر روی باند یواچ‌اف). در حالیکه فاصله آنجا با نزدیکترین نقطه خاک سوریه بیشتر از ۱۲۰۰ کیلومتر است و چندین سری رشته کوه در مسیر قرار گرفته‌اند. همیشه برایم سوال بود که چطور چنین چیزی ممکن است و هیچوقت هم توضیحی پیدا نکردم. حالا به مناسبتی یاد این قضیه افتادم و آمدم اینجا بپرسم شاید کسی توضیحی برای آن سراغ داشته باشد. توضیحات بیشتر هم اینکه آنتن‌ها در آنجا حداقل ده متر بالاتر از پشت بام نصب شده و از طریق یک بوستر به تلویزیون متصل می‌شدند در غیر این صورت هیچ چیزی در تلویزیون مشاهده نمی‌شد. با آنتن و بوستر نرمال فقط دو کانال از پنج کانال سراسری ایران قابل دریافت بود که کانال دو معمولا برفکی بود. کانال سه در صورت استفاده از آنتن یواچ‌اف (پره‌های چهارشاخه برنجی) دریافت می‌شد ولی با برفک زیاد. کانال‌های روسیه به صورتی که قابل دیدن باشند دریافت نمی‌شدند ولی یک کانال ترکمنستان معمولا دریافت می‌شد که با توجه به بعد مسافت طبیعی بود.--همان (بحث) ‏۲۴ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۳۴ (UTC)[پاسخ]

دوست عزیز سلام، در خوشبینانه ترین وجه ممکن و تحت عالی ترین شرائط فیزیکی و جوّی شما میتوانید -اگر آنتن گیرنده هم ایدآل باشد- امواج آنالوگ فرستنده بسیار قوی برج میلاد تهران را در قزوین یا کمی دورتر دریافت کنید. کمی از آن دورتر بدون ایستگاه رِلِه دریافت امواج امکان ندارد. امواجی که شما دریافت میکرده اید یا در ایران ویا در کشوری همسایه تقویت میشده اند. بُرد موج دسیمتری UHF اگر مانعی در بین نباشد بین ۷۰ تا ۱۵۰ کیلومتر و بُرد بلامانع VHF/FM حد اکثر ۲۰۰ کیلومتر است. Xerxessenior (بحث) ‏۲۵ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۵۶ (UTC)[پاسخ]
این را می‌دانم که با توجه به انحنای کره زمین و عوارض جغرافیایی چنین چیزی کاملا غیر ممکن است ولی چرا باید ایران کانال تلویزیونی سوریه را رله کند؟ آیا ممکن است یک اشتباه فنی این وسط اتفاق افتاده باشد؟ مثلا فرستنده ایرانی یا ترکمنستانی به اشتباه امواج کانال تلویزیونی سوریه را به جای کانال خودشان فرستاده باشند؟ و البته چطور این امواج به آن فرستنده رسیده؟ بالاخره آنها هم باید اول آن را دریافت کنند تا تقویتش کنند. آیا آنتن‌های مخصوص آنها اجازه این کار را می‌دهد؟--همان (بحث) ‏۲۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۰:۳۳ (UTC)[پاسخ]
@همان و دالبا: تاجایی که من می‌د‌انم (۱) تفاوت گذردهی رادیویی طبقات جو می‌تواند حالتی مشابه شکست نور برای امواج رادیویی پیش آورد (en:Atmospheric duct). در رادارها گاهی از این قضیه استفاده می‌شود (en:Over-the-horizon radar) ولی فکر کنم برای پخش تلویزیونی نتیجهٔ عجیبی بدهد. (۲) در مورد رله: فرض کنید می‌خواهید دو باند f1 و f3 را رله کنید و فرکانس f2 بین این دو فرکانس است. رله‌ای قدرتمند که دو پهنای باند میان‌گذر تیز داشته‌باشد و توان بالایی داشته باشد تلفات انرژی زیادی دارد. شاید طراح رله ایرانی از خیر آن باند میانی گذشته و رلهٔ ساده‌تری را طراحی کرده‌است. طاها (بحث) ‏۲۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۱:۱۷ (UTC)[پاسخ]
یعنی منظورتان این است که کانال تلویزیون سوریه روی باندی ارسال می‌شده که مثلا بین کانال یک و دو ایران قرار می‌گرفته و هنگام رله کانال‌های تلویزیونی ایران این هم آن وسط خودش را جا می‌کرده؟ یک اتفاق جالب دیگری هم که در آنجا می‌افتد این بود که گاهی مکالمات تلفن مردم هم دریافت می‌شد و یک تفریح ما شده بود گوش دادن به تلفن‌ها که معلوم هم نبود مال چه کسی هستند! نمی‌دانم این اتفاق در مناطق دیگر هم می‌افتد یا نه ولی این هم می‌تواند مرتبط به آن باشد.--همان (بحث) ‏۲۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۴:۳۱ (UTC)[پاسخ]
در مورد رله این احتمال خیلی مطرح است. اما این‌که چگونه این کانال به محدودهٔ تقویت رله وارد شده باید مربوط به پدیده‌های انعکاس جوی عجیب و غریب باشد که در یک مکان خاص اتفاق می‌افتد. مثلاً یادم هست که استادمان می‌گفت ضریب تضعیف رادیویی یونوسفر خیلی پایین است و امواج مسافت‌های خیلی بیشتر از حد معمول را می‌توانند در آنجا طی کنند. طاها (بحث) ‏۲۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۴:۴۳ (UTC)[پاسخ]
بازی آتاری همسایه‌ها(معمولاً دزد و پلیس و اینها) و بعدها سوپر ماریو، با این تلویزیون قرمزها سیاه‌وسفید ۱۴ اینج، صدای تلفن که روی رادیو می‌افتاد :) ، یادشون بخیر KhabarNegar خبرنگار۲۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۴:۵۰ (UTC)[پاسخ]
[۲]، شاید KhabarNegar خبرنگار۲۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۴:۵۶ (UTC)[پاسخ]
در w:en:Ultra high frequency نوشته شده:

UHF TV signals are not carried along the ionosphere but can be reflected off of the charged particles down at another point on Earth in order to reach farther than the typical line-of-sight transmission distances

منظور این جمله را درست نمی‌فهمم. اگر امواج یواچ‌اف/وی‌اچ‌اف به یونوسفر نمی‌رسند، چطور ذرات باردار آن می‌توانند آن را منعکس کنند؟--همان (بحث) ‏۲۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۰۶ (UTC)[پاسخ]

نگفته نمی‌رسند، گفته نمی‌توانند رد شوند. KhabarNegar خبرنگار۲۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۰۹ (UTC)[پاسخ]
[۳]، نمی‌توانند گذردهند(انتقال دهند) اما رفلکت که می‌توانند بکنند. KhabarNegar خبرنگار۲۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۱۱ (UTC)[پاسخ]
بله درست است.--همان (بحث) ‏۲۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۱۳ (UTC)[پاسخ]
حالا یک چیز جالب، با جمع حرف استاد طاها در پارگراف آخر، و همین جمله‌ی شما، میشه یک نتیجه گرفت، البته درستی‌اش را نمی‌دانم، اما اگر این دو مورد شماها را صحیح فرض بگیریم، چی میشه؟ میشود گفت امواج به یونوسفر رفته آنجا با ضریب تضعیفی پایین طی مسیر کرده، و سپس به زمین انعکاس یافته، البته احتمالاً این نظریه اشتباه هست، اما از جمع دو گذاره‌ی فوق امکان پذیر می‌شود گفت هست، حالا KhabarNegar خبرنگار۲۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۱۵ (UTC)[پاسخ]
راستش پدیدهٔ انعکاس محتمل‌تر است؛ من پدیدهٔ انتقال را بیشتر به عنوان پدیده‌ای عجیب مثال زدم. طاها (بحث) ‏۲۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۲۳ (UTC)[پاسخ]
من فکر می‌کنم فرایند را می‌توان اینطور توضیح داد: ۱- یونوسفر امواج را به اطراف بازتاب داده است و برد آن را چند برابر کرده‌است. ۲ - شکست امواج در لایه‌های مختلف جو باعث شده تا دوباره برد امواج چند برابر بشود و مقداری به ایستگاه رله برسد. ۳-فرکانس امواج نزدیک به فرکانس شبکه‌های ایرانی بوده و ایستگاه رله ایرانی آنها را هم تقویت کرده است. ۴- بوستر آنتن‌های گیرنده تلویزیونی این امواج را تقویت کرده و آن را قابل دریافت کرده‌است.--همان (بحث) ‏۲۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۳۵ (UTC)[پاسخ]
این یک احتمال می‌تواند باشد. این پدیدهٔ جالب en:Earth–ionosphere waveguide را هم ببینید که در آن جو به صورت رسانا عمل می‌کند گرچه برای UHF این‌گونه نیست. طاها (بحث) ‏۲۶ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۵۰ (UTC)[پاسخ]
اینکه حداکثر برد امواج وی‌اچ‌اف ۲۰۰ کیلومتر است هم نمی‌تواند درست باشد چون تمام مناطق شمالی ایران بیش از ۷۰۰ کیلومتر از نزدیکترین نقطه خاک روسیه فاصله دارند. فاصله مراوه تپه دقیقا ۸۳۰ کیلومتر است که حدود ۲۵۰ کیلومتر از آن از خشکی می‌گذرد. در حالی‌که در بسیاری از نقاط تلویزیون روسیه روی باند وی‌اچ‌اف-ال دریافت می‌شود و به صورت پیوسته هم هست و نمی‌توان آن را مربوط به پدیده‌های عجیب جوی دانست. البته به بوستر، نوع آنتن و نوع تلویزیون و تنظیم جهت دقیق آنتن بستگی دارد و تقریبا همیشه هم برفکی است ولی به هرحال امواج باید برسد تا دریافت شود. یا شاید هم روس‌ها از فرکانس‌ها و روش‌های رله خاصی استفاده می‌کنند.--همان (بحث) ‏۲۷ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۲۳ (UTC)[پاسخ]
دوست عزیز امواج مغناطیسی از جمله نور هرگز نمیمیرند ولی با هر سانتیمتری که پیش میروند پیر و ضعیف میشوند. مگر اینکه در ایستگاهی تقویت شوند. امواج جی پی اس از ۲۲۰۰۰ کیلومتری به زمین میرسند و هنوز کارساز میمانند. موج کوتاه از اسدآباد همدان و هشتگرد تا آمریکا میرود و ترانزیستور های رادیو را ملتهب میکند ولی امواج تلویزیونی پس از ۱۵۰ کیلومتر جان ندارند که ناله کنند. ضمنا تبدیل یک سیستم پخش تلویزیون خانگی بسیار ساده (همراه با یک گیرنده ماهواره یا که پخش ویدیو) به یک فرستنده تلویزیونی ضعیف، بطوری که همه همسایه ها تا شعاع ۱۰۰ متری تشکر کنند☺ از عهده هر دانشجوی ترم چهارم الکترونیک برمیاید (البته بچه های علم و صنعت، امیرکبیر، آزاد قزوین از ترم سه به بعد☺. شریف از ترم ۵ به بعد، اما...) درود Xerxessenior (بحث) ‏۲۷ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۳۳ (UTC)[پاسخ]
بالاخره روس‌ها که در وسط دریای خزر ایستگاه رله ندارند. امواج از ایستگاه رله یا فرستنده‌ای که بیش از ۷۰۰ کیلومتر فاصله دارد می‌آیند ولی باز هم جان دارند یا حداقل با اکسیژن و سرم و ... جان می‌گیرند. در مورد بخش آخر حرفتان آیا این به طور تصادفی هم ممکن است که گیرنده تلویزیونی به فرستنده تبدیل شود؟ منظورم دریافت بازی آتاری و فیلم ویدئوی همسایه در گیرنده‌های تلویزیونی است. مورد پخش تلفن را چطور می‌توان توضیح داد؟ مگر امواج تلفن از طریق سیم‌ها منتقل نمی‌شوند؟ گیرنده تلویزیونی که امواجش را از هوا می‌گیرد. و جالب است که فقط قدیمها از این اتفاقات می‌افتاد.--همان (بحث) ‏۳۰ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۲۵ (UTC)[پاسخ]
در مورد تلفن‌هایی که گفتید، تلفن‌های بی‌سیم بوده‌اند، احتمالاً. KhabarNegar خبرنگار۳۰ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۳۲ (UTC)[پاسخ]
در سیستم های دریافت هوایی امکان پخش اتفاقی را (حد اقل من) نمیبینم ولی اگر سیستم دریافت از طریق کابل مخابرات باشد که در غرب خیلی رایج است امکان دارد. کافی است خروجی دستگاه پخش را به سیستم کابل خانه وصل کنید. چنین بلایی سر آشنایی دور آمد و تمام ساختمان در شادی های ایشان با فیلم های خصوصی و خفن ایشان شریک بودند☺. راستی کابل خالص تلفن در اروپا دارد جمع میشود و یک کابل دارد کار اینترنت، تلفن، رادیو و تلویزیون را انجام میدهد... یا از طریق همان دو رشته سیم معروف تلفن یا که یک کابل هم‌محور. تلفن کلا IP شده (Voice over IP) و از خط اینترنت استفاده میکند. الان خط من چنین شده. متاسفانه معمای شما حل نشده ماند. چیز دیگری به عقلم نمیرسد جز ایستگاه رله و بازپخش موضعی. Xerxessenior (بحث) ‏۳۰ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۴۳ (UTC)[پاسخ]

اژدهای کومودو

[ویرایش]
(این واقعا یه سوال نیست و شاید برای میز مرجع مناسب نباشه، اما پیش خودم فکر کردم که مناسب‌ترین جا، همینجاست که برای یه جور گفتگوی آزاد تدارک دیده شده.)
اژدهای کومودو، سوسماری که هم‌اندازه یک تمساح هست و مثل مار نیش می‌زنه، چی از این ترسناک‌تر؟

با این موجود عجیب و ترسناک به طور اتفاقی آشنا شدم و گفتم شاید بد نباشه اینجا مطرح کنم تا دوستان هم در جریان قرار بگیرند (اگر تا حالا این اتفاق نیوفتاده). اگر از دوستان کسی نظر یا مطلبی در این مورد داره که مناسب قرار گرفتن در مقاله مربوطه نیست، ممنون می‌شم در اینجا مطرح کنه تا ما هم استفاده کنیم. -- bkouhi (بحث) ‏۳۰ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۰۲ (UTC)[پاسخ]

اژدهای کومودو نیش نمی‌زند! بلکه گاز می‌گیرد. بذاقش سمی است و میکروب‌های درون آن تقریبن همیشه جانور را می‌کشند. البته خود گاز گرفتنش آنقدر قوی است که تکهٔ بزرگی از گوشت قربانی را می‌کند؛ از این رو تقریبن شانسی برای زنده ماندن وجود ندارد! البته انسان توانایی درمان دارد. اتفاقن چندی پیش مطلب مفصلی درباره این اژدها در نشنال جئوگرافیک قرار داشت :) -- نوژن (بحث) ‏۳۰ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۴۵ (UTC)[پاسخ]
چه جالب، نمی‌دانستم بزاقش سمی است. شاید بشود آمیکی برای آن نوشت. نوشتارش هم در ویکی انگلیسی برگزیده است. وهاب (گپ)۳۱ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۹:۲۲ (UTC)[پاسخ]

سینوس پی دوم منهای تتا

[ویرایش]

سینوس پی دوم منهای تتا برابر چیست؟ — پیام امضانشدهٔ قبلی را 151.245.79.252 (بحث • مشارکت‌ها) نوشته‌است.

برابر کسینوس تتا است. از این رابطه استفاده کنید:
قرار دهید و و طرف راست را ساده کنید.
یا به صورت هندسی فکر کنید که پی‌دوم منهای تتا بازتاب زاویه است نسبت به نیساز ربع اول و چهارم و نتیجه بگیرید که برابر کسینوس زاویه است. طاها (بحث) ‏۳۰ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۲۲:۰۵ (UTC)[پاسخ]
طاها جان این الان چی بود؟یادآوری ریاضی؟--Freshman404Talk۳۱ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۴:۵۴ (UTC)[پاسخ]
Freshman404 کامنتتان جالب بود. تصحیح کردم. طاها (بحث) ‏۳۱ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۰۵:۰۷ (UTC)[پاسخ]