با مرگ میر مصطفی خان در روز یکشنبه ۷ اوت۱۸۱۴ میلادی (۱۶ مرداد۱۱۹۳ خورشیدی)، روسها به ناچار حکومت پسر ارشد وی، میر حسن خان را به رسمیت شناختند، اما میر حسن خان برخلاف روش پدر، با اهداف توسعهطلبانه روسها به مخالفت برخاست؛ در نتیجه ایلینسکی، حاکم روسی لنکران، تمام اعضای خانواده وی را به بهانههای گوناگون علیه وی بسیج کرد و مخالفان برای تشکیل حکومت تالش به رهبری میر عباس بیگ از لنکران خارج شدند، اما تدبیر میر حسن خان موجب موفق نشدن مخالفان وی شد. روسها با دست گذاشتن بر اموال و املاک خاندان میر مصطفی خان، به ایجاد تشتت و تفرقه در میان فرزندان میر مصطفی خان موفق شدند و سپس با تحریک گروهی از مخالفان محلی، کوشیدند میر حسن خان را دستگیر کنند، به گونهای که وی ناچار شد همراه با خانوادهاش با مشقت بسیار به اردبیل برود.
دوره دوم جنگهای ایران و روسیه (۱۸۲۶ تا ۱۸۲۸)[ویرایش]
میر حسن خان که از شنیدن این خبر بهتزده شده بود، وزیرکل خود، میرزا خداویردی را برای کسب اطلاع دقیق از این مسئله، در واپسین روزهای زمستان به حضور ولیعهد در تبریز فرستاد. در باریابی، عباس میرزا خطاب به میرزا خداویردی گفت:
شما دو روز است آمدهاید و من از خجالت نمیتوانستم همین کیفیت را آشکار نموده باشم، چرا که میر حسن خان [را] به منزله پسر بزرگ خود محسوب میداشتم و میر[حسن خان] شمشیر من است و سبقتالمجاهدین من بود.
به خدای لاشریک قسم، آنچه لازمه و سعی و کوشش نمودیم، در خصوص واگذار نکردن تالش به دولت روسیه، چاره نشد. آخرالامر سردار روسیه گفت: بلکه از هفت کرور پول دست کشیده باشم، اما از تالش دست نخواهیم کشید!
دیگر بدون چاره، من راضی شدهام. حال به میر حسن خان تکلیف میکنم اگر میتواند با دولت روسیه سازش نماید، [سازش] بکند. من هیچوقت از او رنجیدهخاطر نخواهم شد. امید داریم باز هم ولایت تالش به این دولت، عاید شده باشد.
و الّا اگر ما را میخواهد، ولایت تالش را تخلیه کرده، در وقت آمدن قشون روسیه به تالش، تالش را به تحویل روسیه بدهد و خودش از سرحد [به] این طرف ساکن نموده باشد که ولایت شهر اردبیل را مع ولایت کرگانرود و اسالم و ویلکیج، در عوض تالش به او التفات نمودیم که گذران خود را در آنجا با کمال آسودگی بگذارند و عهد و میثاق با او کردم [که] چقدر همین دولت قزلباشیه برقرار است، همین ولایتهای مزبوره در تحت تصرف او، در دست اولادان او بر سبیل خالصه بماند.[۴]
میر حسن خان با رد خواسته عباس میرزا، حاضر به تخلیه تالش شمالی نشد. سرانجام پس از کش و قوس فراوان و چند درگیری و نیز وارد شدن تلفات سنگین به نیروهای میر حسن خان در پی هجوم نیروهای روسی، نیروهای میر حسن خان در ژوئیه۱۸۲۸ میلادی (تیر۱۲۰۷ خورشیدی) از تالش شمالی خارج شدند.
تلاشهای نافرجام برای باز پسگیری تالش شمالی[ویرایش]
با مرگ میر حسن خان، حکومت تنها بخشی از تالش جنوبی که با نام الوف آستارا[۳] شناخته میشد به میر کاظم خان (پسر او و داماد نایبالسلطنه عباس میرزا) رسید. دودمان خانات تالش از نسل میر حسن خان، حدود ۱۰۰ سال، حکومت الوف آستارا را در اختیار داشتند تا این که در زمان رضاشاه، با تغییرات ساختار اداری و سیاسی در منطقه و تشکیل شهرستان و ایجاد فرمانداری حاکمیت این خاندان در منطقه به پایان رسید.
میر حسن خان از دو همسر خود، صاحب ۴ پسر به نامهای میر عبدالله بیگ، میر جواد بیگ، میر خانکشی بیگ و میر کاظم خان و ۳ دختر به نامهای میر نساء خانم، میر زهرا خانم و میر سارا خانم بود.
↑ ۳٫۰۳٫۱الوف آستارا شامل شهرستانهای امروزی آستارا و نمین میشود.
↑لنکرانی، احمد (۱۳۸۰). اخبارنامه: تاریخ خانات تالش در زمان جنگهای روسیه علیه ایران. به کوشش علی عبدلی. تهران: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه. ص. ۱۱۸. شابک۹۶۴-۳۶۱-۰۳۹-X.
↑نصیری، محمدرضا (۱۳۶۸). اسناد و مکاتبات تاریخی ایران: قاجاریه. ج. ۲. تهران: کیهان. ص. ۱۲۱.
↑برادگاهی، سعیدعلی (۱۳۷۸). «جواهرنامه لنکران». چهار رساله در زمینه تاریخ و جغرافیای تالش. به کوشش علی عبدلی. رشت: گیلکان. ص. ۶۴. شابک۹۶۴-۹۰۵۵۶-۵-۷.
↑لنکرانی، میرزا احمد (۱۳۸۰). اخبارنامه: تاریخ خانات تالش در زمان جنگهای روسیه علیه ایران. به کوشش علی عبدلی. تهران: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه. ص. ۱۵۴. شابک۹۶۴-۳۶۱-۰۳۹-X.
لنکرانی، میرزا احمد (۱۳۸۰). اخبارنامه: تاریخ خانات تالش در زمان جنگهای روسیه علیه ایران. به کوشش علی عبدلی. تهران: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه. شابک۹۶۴-۳۶۱-۰۳۹-X.