مدیریت درمان سرطان لوزالمعده
مدیریت درمان
[ویرایش]سرطانهای بخش برونریز
[ویرایش]یکی از ارزیابی مهمی که پس از تشخیص بیماری انجام میشود آن است که آیا برداشتن تومور با جراحی امکانپذیر است یا خیر (به مرحلهبندی مراجعه کنید)، زیرا جراحی تنها راه درمان سرطان لوزالمعده است. اینکه آیا میتوان تومور را برداشت یا نه بستگی به میزان گسترش سرطان دارد. محل دقیق تومور نیز عامل مهمی است و سیتی اسکن میتواند نشان دهد که پیوستگی یا نزدیکی تومور با رگهای خونی اصلی که از نزدیک لوزالمعده عبور میکنند، چگونه است. سلامت عمومی فرد نیز باید مورد ارزیابی قرار گیرد، اگرچه سن بهخودی خود مانعی برای جراحی نیست.[۱]
شیمیدرمانی و تا حدی پرتودرمانی احتمالاً برای بیشتر مبتلایان پیشنهاد میشود، صرف نظر از اینکه جراحی امکانپذیر باشد یا خیر. متخصصان توصیه میکنند که مدیریت سرطان لوزالمعده باید با همکاری نزدیک یک تیم چندرشتهای شامل متخصصان در چندین حوزهٔ سرطانشناسی باشد و بنابراین بهتر است در مراکز بزرگتر و مجهزتر انجام شود.[۲][۱]
جراحی
[ویرایش]جراحی با هدف درمان قطعی فقط در حدود یک پنجم (۲۰٪) موارد تازه تشخیصدادهشده امکانپذیر است.[۳] اگرچه سیتی اسکن جهت تصمیمگیری برای جراحی کمککننده است، اما در عمل، تشخیص اینکه آیا تومور را میتوان بهطور کامل برداشت («قابلیت برداشتن» آن) دشوار است، و ممکن است تنها در طی عمل جراحی مشخص شود که حذف موفقیتآمیز تومور بدون آسیب رساندن به سایر بافتهای حیاتی امکانپذیر نیست. اینکه برداشتن تومور با جراحی شدنی است یا خیر به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله میزان دقیق مجاورت آناتومیکی موضعی تومور، یا درگیری عروق خونی وریدی یا شریانی[۲] و همچنین مهارت جراح و در نظر گرفتن دقیق میزان و چگونگی بهبودی پس از عمل و دوران نقاهت.[۴][۵] سنِ فرد بهخودی خود، دلیلی برای جراحی نکردن نیست، اما وضعیت کلی عملکرد بیمار باید برای یک چنین جراحی سنگینی مناسب باشد.[۳]
یکی از ویژگیهای خاصی که ارزیابی میشود، وجودِ یک لایه شفاف یا صفحهای از چربی است که مانعی بین تومور و عروق ایجاد میکند که اگر وجود داشته باشد دلگرمکننده است و اگر موجود نباشد، وضعیتی ناامیدکننده است.[۱] بهطور سنتی، ارزیابی نزدیکی تومور به رگهای وریدی یا شریانی اصلی، بر حسب «میزان مجاورت» (طبق تعریف تومور نباید با بیش از نیمی از محیط رگ خونی در تماس باشد؛ بدون اینکه توسط چربی جدا شده باشد)، «پوشش» (زمانی که تومور قسمت اعظم محیط رگ را در بر میگیرد)، یا درگیری کامل رگ انجام میشود.[۶]: ۲۲ برداشتن بخشهایی از رگهای خونی ممکن است در برخی موارد امکانپذیر باشد،[۷][۸] بهویژه اگر درمان نئو-اَدجوانت اولیه امکانپذیر باشد،[۹][۱۰][۱۱] که با استفاده از شیمیدرمانی[۵][۶]: ۳۶ [۱۲] و/یا پرتودرمانی[۶]: ۲۹–۳۰ صورت میپذیرد.
برای ارزیابی گسترش عروقی، از «طبقهبندی ایشیکاوا» بر روی دادههای حاصل از بررسیهای آنژیوگرافی استفاده میشود:[۸][۱۳]
درجه | توصیف |
---|---|
درجه ۱: | رگها سالم هستند (درگیری عروقی وجود ندارد) |
درجه ۲: | دیواره سمت راست ورید مزانتریک فوقانی درگیر است. |
درجه ۳: | مانند قبلی، اما در محل تلاقی با سیاهرگ باب کبدی |
درجه ۴: | تومور تمام محیط ورید مزانتریک فوقانی را فرا گرفته است. |
درجه ۵: | مانند قبلی با درگیری سیاهرگ باب کبدی |
حتی زمانی که به نظر میرسد جراحی موفقیتآمیز بوده است، بررسی آسیبشناسی زیر میکروسکوپ نشان میدهد که سلولهای سرطانی اغلب در اطراف لبههای بافت برداشتهشده باقی ماندهاند (این کار همیشه انجام میشود)، و نشان میدهد سرطان بهطور کامل حذف نشده است.[۲] علاوه بر این، سلولهای بنیادی سرطانی معمولاً در بررسی میکروسکوپی قابل مشاهده نیستند و در صورت حضور، ممکن است به رشد و گسترش خود ادامه دهند.[۱۴][۱۵] بنابراین لاپاروسکوپی اکتشافی (یک روش جراحی سبک با هدایت دوربین) ممکن است برای به دست آوردن ارزیابی واضحتری از نتیجه یک عمل جراحیِ کامل انجام شود.[۱۶]
برای سرطانهایی که سر لوزالمعده را درگیر میکنند، روش جراحی ویپل رایجترین رویکرد روش جراحی با هدف درمان قطعی است. جراحی ویپل یک عمل جراحی سنگین و بزرگ است که شامل برداشتن سر لوزالمعده و منحنی دوازدهه با هم («پانکراتو-دئودنکتومی»)، ایجاد یک میانبُر (بایپَس) برای عبور غذا از معده به ژژونوم («گاسترو-ژژونوستومی») و اتصال یک حلقه از ژژونوم به مجرای صفراوی برای تخلیه صفرا («کُـلهسیستو-ژژنوستومی») است. این جراحی سنگین را تنها در صورتی میتوان انجام داد که فرد بتواند از یک چنین جراحی بزرگی جان سالم به در ببرد و سرطان بدون تهاجم به احشای موضعی یا متاستاز موضعی باشد؛ بنابراین، فقط در موارد اندکی قابل انجام است. سرطانهای دم لوزالمعده را میتوان با استفاده از روشی به نام «پانکراتکتومی دیستال» برداشت، که اغلب با برداشتن طحال همراه است.[۲][۱] امروزه اغلب میتوان این کار را با استفاده از روشهای کم تهاجمی لاپاروسکوپی انجام داد.[۲][۱]
اگرچه جراحی به قصد درمان قطعی، دیگر با نرخ بسیار بالای مرگومیر که تا دهه ۱۹۸۰ رایج بود همراه نیست، اما بخش زیادی از افراد (حدود ۳۰ تا ۴۵٪) همچنان میبایست برای عوارض پس از جراحی (که توسط خود سرطان ایجاد نمیشود)، درمان شوند. شایعترین عارضه این جراحی، اشکال در تخلیه معده است.[۱] برخی از روشهای جراحی محدودتر نیز ممکن است برای تسکین علائم بیمار، مورد استفاده قرار گیرند (به مراقبت تسکینی مراجعه کنید): به عنوان مثال، زمانی که سرطان به دوازدهه یا رودهٔ بزرگ زده باشد یا روی آنها فشار بیاورد. در چنین مواردی، جراحی بایپَـس ممکن است جلوی انسداد را بگیرد و کیفیت زندگی را بهبود بخشد، اما به هدف درمانِ قطعیِ سرطان انجام نمیشود.[۳]
شیمیدرمانی
[ویرایش]یک تا دو ماه پس از جراحی، شیمیدرمانی کمکی (اَدجوانت) با جمسیتابین و فلوروراسیل در صورتی که فرد وضعیت عملکردی[و ۱][الف] مناسبی داشته باشد، قابل انجام است.[۱۸][۱۹] در افرادی که برای جراحیهای سنگین درمانی مناسب نیستند، ممکن است از شیمیدرمانی برای افزایش طول عمر یا بهبود کیفیت زندگی استفاده شود.[۱] گاهی پیش از جراحی، شیمیدرمانی نئو-ادجوانت یا پرتوشیمیدرمانی در تومورهایی که «قابل برداشت مرزی» هستند، در نظر گرفته میشود (به مرحلهبندی مراجعه کنید) تا اندازه تومور را به حدی برسد که انجام جراحی مقدور یا مفید باشد. در سایر موارد، انجام درمان نئو-ادجوانت مورد اختلافنظر است، زیرا جراحی را به تأخیر میاندازد.[۱][۱۸][۲۰]
سازمان غذا و داروی ایالات متحده آمریکا (FDA) بهدنبال اثبات بهبود کیفیت زندگی و افزایش ۵ هفتهای در میانگین مدت بقا در مبتلایان به سرطان لوزالمعده پیشرفته در یک کارآزمایی بالینی که جمسیتابین مصرف کرده بودند، این دارو را در سال ۱۹۹۷ تأیید کرد.[۲۱] جمسیتابین نخستین داروی شیمیدرمانی بود که توسط سازمان غذا و داروی آمریکا بر پایهٔ کارآزمایی بالینیای تأیید شد که هدف نهاییاش[و ۲] بهبود کیفیت زندگی (و نه بقای بیمار) بود.[۲۲] شیمیدرمانی با استفاده از جمسیتابین بهتنهایی، بهمدت حدود یک دهه استاندارد درمان دارویی سرطان لوزالمعده بود، زیرا تعدادی از کارآزماییهایی که آن را در ترکیب با سایر داروها آزمایش کردند، نتایج قابل توجهی بهتری را نشان ندادند. با این حال، امروزه مشخص شده است که ترکیب جمسیتابین با ارلوتینیب، نرخ بقای مبتلایان را به میزان متوسطی افزایش میدهد، و در نتیجه سازمان غذا و دارو در سال ۲۰۰۵ ارلوتینیب را جهت استفاده در سرطان لوزالمعده مورد پذیرش قرار داد.[۲۳]
رژیم شیمیدرمانی فولفیرناکس با استفاده از چهار دارو، موثرتر از جمسیتابین به تنهایی بود،[۲۴][۲۵] اما با عوارض جانبی قابل توجهی همراه بود و بنابراین فقط در افرادی قابل انجام است که «وضعیت عملکردی» مناسبی دارند.[۲۴][۲۱] این مسئله همچنین در مورد پاکلیتاکسل متصل به پروتئین،[و ۳] هم صادق است که سازمان غذا و دارو در سال ۲۰۱۳ به آن برای استفاده با جمسیتابین در سرطان لوزالمعده مجوز داد.[۲۶] تا پایان سال ۲۰۱۳، هر دو رژیم شیمیدرمانی مورد بحث همراه با جمسیتابین به عنوان گزینههای درمانی خوب در کسانی که قادر به تحمل عوارض جانبی بودند، در نظر گرفته شدند و جمسیتابین به تنهایی، یک گزینه مؤثر برای کسانی بود که اینگونه نبودند. یک کارآزمایی مقایسهای پایاپای بین دو گزینه جدید در حال انجام است و کارآزماییهای دیگری برای درمانهای متفاوت در دست اقدام است. با این حال، در چند سال اخیر تغییرات شکلگرفته در رژیمهای درمانی، تنها چند ماه زمان بقای بیمار را افزایش داده است.[۲۱] کارآزماییهای بالینی اغلب برای درمانهای اَدجوانت نوین انجام میشوند.[۱۸]
پرتودرمانی
[ویرایش]نقش پرتودرمانی به عنوان یک درمان کمکی (اَدجوانت) پس از جراحی از دهه ۱۹۸۰ مورد بحث بوده است.[۱] در اوایل دهه ۲۰۰۰، «کارگروه مطالعاتی اروپا برای پژوهشهای سرطان لوزالمعده»[و ۴] برتری پیشآگهی شیمیدرمانی اَدجوانت را نسبت به پرتوشیمیدرمانی نشان داد.[۲۷][۲۸][۱۸] «انجمن آنکولوژی پزشکی اروپا» توصیه میکند که پرتودرمانی کمکی فقط برای افرادی که در کارآزماییهای بالینی شرکت کردهاند، استفاده شود.[۱۹] با این حال، تمایل مستمری در پزشکان آمریکایی در استفاده از رادیوتراپی اَدجوانت نسبت به پزشکان اروپایی دیده میشود. کارآزماییهای بالینی فراوانی، انواع مختلفی از ترکیبات درمانی را از دهه ۱۹۸۰ تا کنون آزمایش کردهاند که نتایج متناقضی دربرداشته است، اما نتوانستهاند این مشکل را بهطور قطعی حل کنند.[۱][۱۸]
گاهی هدف از پرتودرمانی، کوچک کردن تومور به اندازهای است که بتوان آن را با جراحی برداشت؛ اما استفاده از آن در تومورهای غیرقابل جراحی همچنان بحثبرانگیز است، چرا که نتایج متناقضی از کارآزماییهای بالینی بهدست آمده است. بهدنبال انتشار نتایج اولیهٔ یک کارآزمایی بالینی که در سال ۲۰۱۳ ارائه شد، تمایل برای استفاده از پرتودرمانی در درمان تومورهای پیشرفتهٔ موضعی «بهطور قابل توجهی کاهش یافت.»[۲]
تومورهای نوراندوکرین
[ویرایش]درمان تومورهای نوراندوکرین، از جمله انواع بدخیم ناشایع، ممکن است رویکردهای گوناگونی را دربرگیرد.[۲۹][۳۰][۳۱][۳۲] برخی از تومورهای کوچک کمتر از ۱ سانتیمتر را که بهطور تصادفی شناسایی میشوند — مثلاً هنگام انجام سیتی اسکن بهمنظوری دیگر — میتوان با روش «انتظار همراه با مراقبت دقیق از بیمار»[و ۵][ب] زیر نظر داشت.[۲۹] اتخاذ این روش به خطر ارزیابیشده جراحی بستگی دارد که تحت تأثیر محل تومور و حضور سایر مشکلات همزمان پزشکی است.[۲۹] تومورهایی که تنها در داخل لوزالمعده قرار دارند (تومورهای موضعی) یا متاستاز محدود دارند (مثلاً به کبد)، ممکن است با جراحی برداشته شوند. نوع جراحی به محل تومور و میزان انتشار به غدد لنفاوی بستگی دارد.[۳۴]
برای تومورهای موضعی، جراحی محدودتری به نسبت جراحیهای مورد استفاده برای درمان آدنوکارسینوم لوزالمعده (که پیشتر در بالا شرح داده شد) انجام میشود، اما به غیر از این تفاوت، نحوه جراحی مشابه روشهای برداشتن تومورهای برونریز است. دامنه پیامدهای درمانی بسیار متفاوت است. برخی از انواع این تومورها پس از جراحی میزان بقای بسیار بالایی دارند در حالی که برخی دیگر پیشآگهی ضعیفی دارند. از آنجایی که همهٔ این گروه از تومورها نادر هستند، دستورالعملها کنونی تأکید دارند که درمان باید در یک مرکز تخصصی انجام شود.[۳۴][۳۵] پیوند کبد ممکن است در موارد خاصی از متاستاز کبدی در نظر گرفته شود.[۳۶]
برای تومورهای فعال، داروهای آنالوگِ سوماتواستاتین همچون اوکتروتاید، قادر به کاهش تولید بیش از حد هورمونها هستند.[۳۴] لانرئوتاید هم قادر است رشد تومور را آهسته کند.[۳۷] اگر تومور علامتدار باشد و نتوان آن را با جراحی برداشت، درمان هدفمند با اورولیمس یا سانیتینیب گاهی به کاهش علائم و کند کردن پیشرفت بیماری کمک میکند.[۳۵][۳۸][۳۹] شیمیدرمانی سیتوتوکسیک استاندارد عموماً برای تومورهای نوراندوکرین چندان مؤثر نیست، اما ممکن است زمانی که سایر درمانهای دارویی در جلوگیری از پیشرفت بیماری شکست میخورند،[۳۵] یا در موردِ تومورهای نوراندوکرین با تمایز کم[و ۶] استفاده شود.[۴۰]
پزشکان در صورت وجود دردِ ناشی از گسترش آناتومیک سرطان، مثلاً متاستاز به استخوان، گاهی پرتودرمانی تجویز میکنند. برخی از تومورهای نوراندوکرین، پپتیدها یا هورمونهای خاصی را جذب میکنند و این تومورها ممکن است به درمان پزشکی هستهای با پپتیدهای نشاندارشده یا هورمونهایی مانند آیوبنگوان (ید-۱۳۱ یا MIBG) پاسخ دهند.[۴۱][۴۲][۴۳][۴۴] حذف با بسامد رادیویی، فرایند انجماد تومور[و ۷] و آمبولیزاسیون شریان کبدی[و ۸] نیز گاهی مورد استفاده قرار میگیرند.[۴۵][۴۶]
مراقبتهای تسکینی
[ویرایش]«مراقبتهای تسکینی»، مراقبتهای پزشکی-پرستاری هستند که بر مدیریت درمان و تسکین علائم برخی بیماریهای جدی مانند سرطان و بهبود کیفیت زندگی بیماران تمرکز دارند.[۴۷] از آنجا که آدنوکارسینوم لوزالمعده معمولاً در مراحل پیشرفته تشخیص داده میشود، مراقبتهای تسکینی اغلب تنها گزینهٔ درمانیِ موجود است.[۴۸]
مراقبت تسکینی بر درمانِ خودِ سرطان متمرکز نیست، بلکه هدفش تسکین علائمی مانند درد یا حالت تهوع بیمار است و به تصمیمگیری در نحوهٔ مدیریت درمان کمک میکند، از جمله اینکه آیا مراقبت از بیمار در «مرکز مراقبت از بیماران مراحل انتهایی»[و ۹] مفید است یا خیر و اگر لازم است، اینکار در چه زمانی باید انجام شود.[۴۹]
در زمان تشخیص سرطان لوزالمعده، ۴۰ تا ۸۰ درصد بیماران دچار درد شکمی هستند و با پیشرفت سرطان، بیش از ۹۰ درصد بیماران درد متوسط تا شدید شکم و پشت دارند که این در اثر تهاجم سلولهای سرطانی به شبکهٔ عصبی سلیاک و مزانتریک ایجاد میشود.[۵۰] درد سرطان را میتوان با داروهایی مانند مواد افیونی یا از طریق مداخله عملکردی[و ۱۰] دیگر، مثلاً توسط بلاک عصبی روی شبکه سلیاک[و ۱۱] کنترل کرد. این عمل، کارکرد اعصاب منتقلکنندهٔ درد از شکم را دگرگون میکند یا بسته به روش مورد استفاده، بهکلی از بین میبرد. انسداد شبکه عصبی سلیاک یک روش ایمن و مؤثر برای کاهش درد است و بهطور کلی، نیاز به استفاده از مسکنهای مخدر را کاهش میدهد که دارای عوارض جانبی قابل توجهی است.[۱][۵۱] درمان دارویی درد، مبتنی بر مُسکنهایی است که بر اساس شاخص «نردبان درد» سازمان جهانی بهداشت تجویز میشود: در پلهٔ اول، داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی تجویز میشود. در صورت بیاثر بودن این داروها، داروهای پلهٔ دوم نردبان ضد درد، یعنی مخدرهای ضعیف (کدئین، دیهیدروکدئین، ترامادول) تجویز میشود. هنگامی که اپیوئیدهای ضعیف در دوزهای حداکثر خود، دیگر اثربخشی کافی نداشته باشند یا واکنشهای نامطلوب دارویی رخ دهد، بیمار به سطح بعدی درمان یعنی پلهٔ سوم نردبان تسکین درد میرود: مواد افیونی قوی که شامل مُرفین، اکسیکدون، فنتانیل و بوپرنورفین است. داروهای ضد درد به صورت خوراکی، پوستی (ترانسدرمال) با تزریق وریدی (برای دردهای شدید) تجویز میشوند.[۵۲] داروهای کمکی ضددرد[و ۱۲] داروهایی هستند که خود مسکن نیستند، اما موجب تشدید خاصیت ضددردی مسکنها می شوند و در مدیریت درد ناشی از سرطان لوزالمعده در کنار مسکنهای اصلی بهکار میروند که در درجه اول برخی از داروهای ضدافسردگی (آمیتریپتیلین، سرترالین) و سپس داروی ضد تشنج (گاباپنتین، پرگابالین، کاربامازپین، والپروات، لاموتریژین) هستند.[۵۳]
سرطان لوزالمعده با خطر بالای ابتلا به افسردگی مرتبط است[۱] که بهشدت کیفیت زندگی بیماران را بدتر میکند.[۵۴] افسردگی در سرطان لوزالمعده همچنین با افزایش قابل توجه خطر خودکشی همراه است.[۵۵] درمان افسردگی ناشی از سرطان مبتنی بر داروهای ضد افسردگی و رواندرمانی است. جهت درمان دارویی از ضد افسردگی سه حلقهای و مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین استفاده میشود که اثربخشی هر دو گروه دارویی یکسان است.[۵۶][۵۷]
سایر علائم یا عوارضی که میتوان با جراحی تسکیندهنده درمان کرد، انسداد تومور روده یا انسداد مجرای صفراوی است. برای دومی که در ۷۵–۶۵٪ از موارد اتفاق میافتد[۵۸] و منجر به زردی انسدادی، خارش آزاردهنده، بدتر شدن کیفیت خواب، اسهال و کاهش وزن میشود، ممکن است یک لوله فلزی کوچکِ خود متسعشونده به نام اِستِنت توسط آندوسکوپی کارگذاری شود تا مجاری صفراوی را باز نگه دارد.[۵۹][۶۰]
انسداد مجرای پیلور در ۱۰ تا ۲۵ درصد از بیماران مبتلا به سرطان لوزالمعده رخ میدهد. دلیل این انسداد در سرطان لوزالمعده، تهاجم سلولهای بدخیم به شبکه عصبی سلیاک و اختلال در حرکت معده و دوازدهه یا در نتیجه گسترش مستقیم و موضعی تومور یا فشار وارده توسط آن به دوازدهه (و تا حد اندکی بر روی معده) ایجاد میشود.[۵۰] اگر انسداد مجرای پیلور در بیماری رخ دهد که امید به زنده ماندنش بیش از ۶–۳ ماه باشد، آناستوموز دستگاه گوارش (بایپس) به صورت لاپاراسکوپی یا جراحی باز انجام میشود. برخی از بیماران را میتوان با قرار دادن یک استنت فلزی خودگشادشونده با آندوسکوپی در محل تنگی درمان کرد. در بیماران با وضعیت عمومی بد، سودمندترین درمان ممکن است لولهگذاری آندوسکوپیک معده از طریق پوست[و ۱۳] (لولهٔ پگ)[و ۱۴] باشد که تغذیه رودهای را ممکن میسازد.[۶۱]
هم جراحی و هم خودِ تومورهای پیشرفتهٔ غیرقابل جراحی، در بسیاری از موارد منجر به بروز اختلالات دستگاه گوارش انسان ناشی از کمبود فراورده برونریز لوزالمعده میشوند (نارسایی برونریز). اینها را میتوان با تجویز داروی «پانکراتین»[و ۱۵] درمان کرد که حاوی آنزیمهای صناعی لوزالمعده است و بهتر است همراه با غذا مصرف شود.[۳] اشکال در تخلیه معده (تأخیر در تخلیه معده) شایع است و ممکن است تبدیل به معضلی جدی شود که به بستری شدن بیمار در بیمارستان بینجامد. درمان این عارضه ممکن است با روشهای مختلفی صورت پذیرد، از جمله تخلیه معده با لولهگذاری بینی به معده و داروهایی به نام مهارکنندگان پمپ پروتونی یا آنتاگونیستهای گیرندهٔ H2، که هر دو تولید اسید معده را کاهش میدهند.[۳] از داروهایی چون متوکلوپرامید نیز میتوان برای تسریع تخلیه و پاکسازی محتویات معده استفاده کرد.
مدیریت رژیم غذایی مناسب در طول درمان جهت اطمینان از تأمین کالری و نیازهای تغذیهای بیمار بسیار مهم است. تجویز مکملهای آنزیمی لوزالمعده از آن جهت اهمیت دارد که نارسایی بخش برونریز لوزالمعده، بهطور قابل توجهی وضعیت تغذیهای بیمار را بدتر میکند. درمانهای دارویی کمکی شامل تجویز پروژسترونها (مدروکسیپروژسترون)، کورتیکواستروئیدها، استروئیدهای آنابولیک (ناندرولون، اکساندرولون)، الانزاپین و میرتازاپین است.[۶۲]
پانویس
[ویرایش]واژهنامه
[ویرایش]- ↑ Performance status
- ↑ Clinical Trial Endpoint
- ↑ nab-paclitaxel
- ↑ European Study Group for Pancreatic Cancer Research (ESPAC)
- ↑ Watchful Waiting
- ↑ poorly differentiated PanNET
- ↑ Cryoablation
- ↑ Hepatic artery embolization
- ↑ Hospice
- ↑ procedural intervention
- ↑ Celiac plexus
- ↑ Analgesic adjuvant
- ↑ Percutaneous endoscopic gastrostomy
- ↑ PEG tube
- ↑ Pancreatin
یادداشتها
[ویرایش]- ↑ مقیاسی از میزان توانایی بیمار در انجام دادن وظایف عادی و فعالیتهای روزانه.[۱۷]
- ↑ بهدقت زیر نظر گرفتن وضعیت بیمار بدون آنکه درمانی صورت گیرد؛ مگر آنکه علائمی ایجاد شود یا علائم موجود تغییر نمایند. این رویه گاهی در مورد بیماریهایی بهکار میرود که به کندی پیشرفت میکنند، و هنگامیکه خطرات درمان از فواید احتمالی حاصل از آن بیشتر باشد هم بهکار میرود.[۳۳]
منابع
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰۰ ۱٫۰۱ ۱٫۰۲ ۱٫۰۳ ۱٫۰۴ ۱٫۰۵ ۱٫۰۶ ۱٫۰۷ ۱٫۰۸ ۱٫۰۹ ۱٫۱۰ ۱٫۱۱ Wolfgang CL, Herman JM, Laheru DA, Klein AP, Erdek MA, Fishman EK, Hruban RH (September 2013). "Recent progress in pancreatic cancer". CA: A Cancer Journal for Clinicians. 63 (5): 318–48. doi:10.3322/caac.21190. PMC 3769458. PMID 23856911.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ Ryan DP, Hong TS, Bardeesy N (September 2014). "Pancreatic adenocarcinoma". The New England Journal of Medicine. 371 (11): 1039–49. doi:10.1056/NEJMra1404198. PMID 25207767.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ Bond-Smith G, Banga N, Hammond TM, Imber CJ (May 2012). "Pancreatic adenocarcinoma". BMJ. 344 (may16 1): e2476. doi:10.1136/bmj.e2476. PMID 22592847. S2CID 206894869.
- ↑ Gurusamy KS, Kumar S, Davidson BR, Fusai G (February 2014). "Resection versus other treatments for locally advanced pancreatic cancer". The Cochrane Database of Systematic Reviews. 2 (2): CD010244. doi:10.1002/14651858.CD010244.pub2. PMID 24578248.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ Mollberg N, Rahbari NN, Koch M, Hartwig W, Hoeger Y, Büchler MW, Weitz J (December 2011). "Arterial resection during pancreatectomy for pancreatic cancer: a systematic review and meta-analysis". Annals of Surgery. 254 (6): 882–93. doi:10.1097/SLA.0b013e31823ac299. PMID 22064622. S2CID 42685174.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ "Pancreatic adenocarcinoma. NCCN Guidelines Version 1.2015" (PDF). NCCN Guidelines. National Comprehensive Cancer Network, Inc. 4 December 2014. Retrieved 26 December 2014.
- ↑ Alamo JM, Marín LM, Suarez G, Bernal C, Serrano J, Barrera L, et al. (October 2014). "Improving outcomes in pancreatic cancer: key points in perioperative management". World Journal of Gastroenterology. 20 (39): 14237–45. doi:10.3748/wjg.v20.i39.14237. PMC 4202352. PMID 25339810.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ Lopez NE, Prendergast C, Lowy AM (August 2014). "Borderline resectable pancreatic cancer: definitions and management". World Journal of Gastroenterology. 20 (31): 10740–51. doi:10.3748/wjg.v20.i31.10740. PMC 4138454. PMID 25152577.
- ↑ Polistina F, Di Natale G, Bonciarelli G, Ambrosino G, Frego M (July 2014). "Neoadjuvant strategies for pancreatic cancer". World Journal of Gastroenterology. 20 (28): 9374–83. doi:10.3748/wjg.v20.i28.9374 (inactive 31 January 2024). PMC 4110569. PMID 25071332.
{{cite journal}}
: CS1 maint: DOI inactive as of ژانویه 2024 (link) - ↑ Gillen S, Schuster T, Meyer Zum Büschenfelde C, Friess H, Kleeff J (April 2010). "Preoperative/neoadjuvant therapy in pancreatic cancer: a systematic review and meta-analysis of response and resection percentages". PLOS Medicine. 7 (4): e1000267. doi:10.1371/journal.pmed.1000267. PMC 2857873. PMID 20422030.
- ↑ Christians KK, Evans DB (June 2015). "Additional support for neoadjuvant therapy in the management of pancreatic cancer". Annals of Surgical Oncology. 22 (6): 1755–58. doi:10.1245/s10434-014-4307-0. PMID 25519932.
- ↑ Tsvetkova EV, Asmis TR (August 2014). "Role of neoadjuvant therapy in the management of pancreatic cancer: is the era of biomarker-directed therapy here?". Current Oncology. 21 (4): e650–7. doi:10.3747/co.21.2006. PMC 4117630. PMID 25089113.
- ↑ Mullapudi B, Hawkes PJ, Patel A, Are C, Misra S (2015). "Borderline resectable pancreatic cancer". Indian J Surg Oncol. 6 (1): 63–68. doi:10.1007/s13193-014-0374-8. PMC 4412859. PMID 25937766.
- ↑ Zhan HX, Xu JW, Wu D, Zhang TP, Hu SY (February 2015). "Pancreatic cancer stem cells: new insight into a stubborn disease". Cancer Letters. 357 (2): 429–37. doi:10.1016/j.canlet.2014.12.004. PMID 25499079.
- ↑ Tanase CP, Neagu AI, Necula LG, Mambet C, Enciu AM, Calenic B, et al. (August 2014). "Cancer stem cells: involvement in pancreatic cancer pathogenesis and perspectives on cancer therapeutics". World Journal of Gastroenterology. 20 (31): 10790–801. doi:10.3748/wjg.v20.i31.10790. PMC 4138459. PMID 25152582.
- ↑ Allen VB, Gurusamy KS, Takwoingi Y, Kalia A, Davidson BR (July 2016). "Diagnostic accuracy of laparoscopy following computed tomography (CT) scanning for assessing the resectability with curative intent in pancreatic and periampullary cancer". The Cochrane Database of Systematic Reviews. 2016 (7): CD009323. doi:10.1002/14651858.CD009323.pub3. PMC 6458011. PMID 27383694.
- ↑ «واژهنامه سرطان». موسسه تحقیقات، درمان و آموزش سرطان (مرکز جامع سرطان، دانشگاه علوم پزشکی تهران).
- ↑ ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ ۱۸٫۲ ۱۸٫۳ ۱۸٫۴ Vincent A, Herman J, Schulick R, Hruban RH, Goggins M (اوت 2011). "Pancreatic cancer" (PDF). Lancet. 378 (9791): 607–20. doi:10.1016/S0140-6736(10)62307-0. PMC 3062508. PMID 21620466. Archived from the original (PDF) on 12 January 2015.
- ↑ ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ Seufferlein T, Bachet JB, Van Cutsem E, Rougier P (October 2012). "Pancreatic adenocarcinoma: ESMO-ESDO Clinical Practice Guidelines for diagnosis, treatment and follow-up". Annals of Oncology. 23 (Suppl 7): vii33–40. doi:10.1093/annonc/mds224. PMID 22997452.
- ↑ Heinemann V, Haas M, Boeck S (October 2013). "Neoadjuvant treatment of borderline resectable and non-resectable pancreatic cancer". Annals of Oncology. 24 (10): 2484–92. doi:10.1093/annonc/mdt239. PMID 23852311.
- ↑ ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ ۲۱٫۲ Thota R, Pauff JM, Berlin JD (January 2014). "Treatment of metastatic pancreatic adenocarcinoma: a review". Oncology. 28 (1): 70–74. PMID 24683721.
- ↑ Ryan DP (8 ژوئیه 2014). "Chemotherapy for advanced exocrine pancreatic cancer: Topic 2475, Version 46.0" (subscription required). UpToDate. Wolters Kluwer Health. Archived from the original on 8 December 2014. Retrieved 18 November 2014.
- ↑ "Cancer Drug Information: FDA Approval for Erlotinib Hydrochloride". National Cancer Institute. National Institutes of Health. 3 ژوئیه 2013. Archived from the original on 29 November 2014. Retrieved 5 December 2014.
- ↑ ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ "Chemotherapy Regimen Extends Survival in Advanced Pancreatic Cancer Patients". National Cancer Institute. 7 June 2011. Retrieved September 6, 2013.
- ↑ Conroy, T; Desseigne, F; Ychou, M; et al, on behalf of Groupe Tumeurs Digestives of Unicancer, PRODIGE Intergroup (2011). "FOLFIRINOX versus gemcitabine for metastatic pancreatic cancer". New England Journal of Medicine. 364 (19): 1817–1825. doi:10.1056/nejmoa1011923. PMID 21561347.
{{cite journal}}
: نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) - ↑ Borazanci E, Von Hoff DD (September 2014). "Nab-paclitaxel and gemcitabine for the treatment of patients with metastatic pancreatic cancer". Expert Review of Gastroenterology & Hepatology. 8 (7): 739–47. doi:10.1586/17474124.2014.925799. PMID 24882381. S2CID 31633898.
- ↑ Neoptolemos, Jp; Dunn, Ja; Stocken, Dd; Almond, J; Link, K; Beger, H; Bassi, C; Falconi, M; Pederzoli, P; Dervenis, C; Fernandez-Cruz, L (November 2001). "Adjuvant chemoradiotherapy and chemotherapy in resectable pancreatic cancer: a randomised controlled trial". The Lancet (به انگلیسی). 358 (9293): 1576–1585. doi:10.1016/S0140-6736(01)06651-X. PMID 11716884. S2CID 23803289.
- ↑ Neoptolemos, John P.; Stocken, Deborah D.; Friess, Helmut; Bassi, Claudio; Dunn, Janet A.; Hickey, Helen; Beger, Hans; Fernandez-Cruz, Laureano; Dervenis, Christos; Lacaine, François; Falconi, Massimo (2004-03-18). "A Randomized Trial of Chemoradiotherapy and Chemotherapy after Resection of Pancreatic Cancer". New England Journal of Medicine (به انگلیسی). 350 (12): 1200–1210. doi:10.1056/NEJMoa032295. ISSN 0028-4793. PMID 15028824.
- ↑ ۲۹٫۰ ۲۹٫۱ ۲۹٫۲ "Neuroendocrine tumors, NCCN Guidelines Version 1.2015" (PDF). National Comprehensive Cancer Network, Inc. NCCN). 11 November 2014. Retrieved 25 December 2014.
- ↑ Falconi M, Bartsch DK, Eriksson B, Klöppel G, Lopes JM, O'Connor JM, et al. (2012). "ENETS Consensus Guidelines for the management of patients with digestive neuroendocrine neoplasms of the digestive system: well-differentiated pancreatic non-functioning tumors". Neuroendocrinology. 95 (2): 120–34. doi:10.1159/000335587. PMID 22261872. S2CID 6985904.
- ↑ Jensen RT, Cadiot G, Brandi ML, de Herder WW, Kaltsas G, Komminoth P, et al. (2012). "ENETS Consensus Guidelines for the management of patients with digestive neuroendocrine neoplasms: functional pancreatic endocrine tumor syndromes". Neuroendocrinology. 95 (2): 98–119. doi:10.1159/000335591. PMC 3701449. PMID 22261919.
- ↑ Pavel M, Baudin E, Couvelard A, Krenning E, Öberg K, Steinmüller T, et al. (2012). "ENETS Consensus Guidelines for the management of patients with liver and other distant metastases from neuroendocrine neoplasms of foregut, midgut, hindgut, and unknown primary". Neuroendocrinology. 95 (2): 157–76. doi:10.1159/000335597. PMID 22262022. S2CID 2097604.
- ↑ «واژهنامه سرطان». موسسه تحقیقات، درمان و آموزش سرطان (مرکز جامع سرطان، دانشگاه علوم پزشکی تهران).
- ↑ ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ ۳۴٫۲ Öberg, K; Knigge, U; Kwekkeboom, D; Perren, A; et al. (ESMO Guidelines Working Group) (October 2012). "Neuroendocrine gastro-entero-pancreatic tumors: ESMO Clinical Practice Guidelines for diagnosis, treatment and follow-up". Annals of Oncology. 23 Suppl 7 (suppl 7): vii124-30. doi:10.1093/annonc/mds295. PMID 22997445. (Table 5 outlines the proposed TNM staging system for PanNETs.)
- ↑ ۳۵٫۰ ۳۵٫۱ ۳۵٫۲ Burns WR, Edil BH (March 2012). "Neuroendocrine pancreatic tumors: guidelines for management and update". Current Treatment Options in Oncology. 13 (1): 24–34. doi:10.1007/s11864-011-0172-2. PMID 22198808. S2CID 7329783.
- ↑ Rossi RE, Massironi S, Conte D, Peracchi M (January 2014). "Therapy for metastatic pancreatic neuroendocrine tumors". Annals of Translational Medicine. 2 (1): 8. doi:10.3978/j.issn.2305-5839.2013.03.01. PMC 4200651. PMID 25332984.
- ↑ Nick Mulcahy (17 December 2014). "FDA Approves Lanreotide for Neuroendocrine Tumors". Medscape Medical News. WebMD LLC. Archived from the original on 18 January 2015. Retrieved 25 December 2014.
- ↑ Everolimus Approved for Pancreatic Neuroendocrine Tumors بایگانیشده در ۱۶ ژوئیه ۲۰۱۶ توسط Wayback Machine The ASCO Post. 15 May 2011, Volume 2, Issue 8
- ↑ National Cancer Institute. Cancer Drug Information. FDA Approval for Sunitinib Malate بایگانیشده در ۵ ژانویه ۲۰۱۵ توسط Wayback Machine. Pancreatic Neuroendocrine Tumors
- ↑ Text is available electronically (but may require free registration) See: Benson AB, Myerson RJ, Sasson AR (2010). Pancreatic, neuroendocrine GI, and adrenal cancers. Cancer Management: A Multidisciplinary Approach (13th ed.). UBM Medica. ISBN 978-0-615-41824-7. Archived from the original on 15 May 2011.
- ↑ Gulenchyn KY, Yao X, Asa SL, Singh S, Law C (May 2012). "Radionuclide therapy in neuroendocrine tumours: a systematic review". Clinical Oncology. 24 (4): 294–308. doi:10.1016/j.clon.2011.12.003. PMID 22221516.
- ↑ Vinik AI (November 2014). "Advances in diagnosis and treatment of pancreatic neuroendocrine tumors". Endocrine Practice. 20 (11): 1222–30. doi:10.4158/EP14373.RA. PMID 25297671.
- ↑ Kwekkeboom DJ, de Herder WW, van Eijck CH, Kam BL, van Essen M, Teunissen JJ, Krenning EP (March 2010). "Peptide receptor radionuclide therapy in patients with gastroenteropancreatic neuroendocrine tumors". Seminars in Nuclear Medicine. 40 (2): 78–88. doi:10.1053/j.semnuclmed.2009.10.004. PMID 20113677.
- ↑ Bodei L, Cremonesi M, Kidd M, Grana CM, Severi S, Modlin IM, Paganelli G (August 2014). "Peptide receptor radionuclide therapy for advanced neuroendocrine tumors". Thoracic Surgery Clinics. 24 (3): 333–49. doi:10.1016/j.thorsurg.2014.04.005. hdl:11392/2378236. PMID 25065935.
- ↑ Castellano D, Grande E, Valle J, Capdevila J, Reidy-Lagunes D, O'Connor JM, Raymond E (June 2015). "Expert consensus for the management of advanced or metastatic pancreatic neuroendocrine and carcinoid tumors". Cancer Chemotherapy and Pharmacology. 75 (6): 1099–114. doi:10.1007/s00280-014-2642-2. PMID 25480314. S2CID 39434924.
- ↑ Singh S, Dey C, Kennecke H, Kocha W, Maroun J, Metrakos P, et al. (August 2015). "Consensus Recommendations for the Diagnosis and Management of Pancreatic Neuroendocrine Tumors: Guidelines from a Canadian National Expert Group". Annals of Surgical Oncology. 22 (8): 2685–99. doi:10.1245/s10434-014-4145-0. PMID 25366583. S2CID 8129133.
- ↑ "Palliative or Supportive Care". American Cancer Society. 2014. Archived from the original on 21 August 2014. Retrieved 20 August 2014.
- ↑ Buanes TA (August 2014). "Pancreatic cancer-improved care achievable". World Journal of Gastroenterology. 20 (30): 10405–18. doi:10.3748/wjg.v20.i30.10405. PMC 4130847. PMID 25132756.
- ↑ "If treatment for pancreatic cancer stops working". American Cancer Society. 11 June 2014. Archived from the original on 22 October 2014. Retrieved 20 August 2014.
- ↑ ۵۰٫۰ ۵۰٫۱ Gouma, D.J.; Busch, O.R.; Van Gulik, T.M. (2006). "Pancreatic carcinoma: palliative surgical and endoscopic treatment". HPB (Oxford). 8 (5): 369–376. doi:10.1080/13651820600804021. PMID 18333090.
- ↑ Arcidiacono PG, Calori G, Carrara S, McNicol ED, Testoni PA (March 2011). Arcidiacono PG (ed.). "Celiac plexus block for pancreatic cancer pain in adults". The Cochrane Database of Systematic Reviews. 2019 (3): CD007519. doi:10.1002/14651858.CD007519.pub2. PMC 6464722. PMID 21412903.
- ↑ Szczeklik and Gajewski, 2493–2494.
- ↑ Szczeklik and Gajewski, 2499–2500.
- ↑ Tempero et al, 82.
- ↑ Turaga, K.K.; Malafa, M.P.; Jacobsen, P.B.; Schell, M.J.; Sarr, M.G. (2011). "Suicide in patients with pancreatic cancer". Cancer. 117 (3): 642–647. doi:10.1002/cncr.25428. PMID 20824626.
- ↑ Mayr, M.; Schmid, R.M. (2010). "Pancreatic cancer and depression: myth and truth". BMC Cancer. 10: 569. doi:10.1186/1471-2407-10-569. PMID 20961421.
- ↑ Fazal, S.; Saif, M.W. (2007). "Supportive and palliative care of pancreatic cancer" (PDF). JOP. 8 (2): 240–253. PMID 17356251.
- ↑ Tempero et al, 79.
- ↑ Tempero et al, 79.
- ↑ De La Cruz MS, Young AP, Ruffin MT (April 2014). "Diagnosis and management of pancreatic cancer". American Family Physician. 89 (8): 626–32. PMID 24784121.
- ↑ Tempero et al, 80.
- ↑ Mueller, T.C.; Burmeister, M.A.; Bachmann, J.; Martignoni, M.E. (2014). "Cachexia and pancreatic cancer: are there treatment options?". World J Gastroenterol. 20 (28): 9361–9373. doi:10.3748/wjg.v20.i28.9361. PMID 25071331.