فارسی گرگانی
فارسی گرگانی | |
---|---|
فارسی گرگانی | |
زبان بومی در | ایران استان گلستان |
منطقه | شهرستان گرگان |
گویشها | فارسی گرگانی
تقی آبادی
تقار تپهای
|
الفبای فارسی | |
کدهای زبان | |
ایزو ۳–۶۳۹ | – |
فارسی گرگانی گویشی از زبان فارسی می باشد که تحت تاثیر زبان تبری قرار دارد و زیر مجموعه گویشهای فارسی-تبری[۱](Perso-Tabaric Dialects) قرار میگیرد و در نواحی شرقی شهرستان گرگان گویش می شود.[۲] این گویش از غرب با گویش طبری گرگانی و از شرق با طبری کتولی و از جنوب با گویش زیارتی و از شمال با زبان ترکمنی همسایه می باشد. گویش فارسی گرگانی در واژگان تحت تاثیر زبان طبری می باشد و در صرف افعال تحت تاثیر گویش خراسانی می باشد. این گویش در برخی محلات همچون تقی آباد و تَقَرتَپه حتی در فعل نیز تحت تاثیر زبان طبری می باشد و این تاثیر به این دلیل هست که این گویش همچون یک جزیره کوچک از غرب و جنوب و شرق توسط زبان طبری احاطه شده است. به گفته حبیب برجیان مرز دقیق گویش طبری و فارسی در شهر گرگان مشخص نیست و هر دو زبان در این شهر گویش می شود ولیکن به طور سنتی اکثر محلات غربی به زبان طبری و اکثر محلات شرقی به زبان فارسی گویش می کنند و در نیمه شرقی به مرکزیت نوده ملک به گویش کتولی صحبت می شود.[۳] گویش فارسی گرگانی با گویش استرآبادی که تا قرن هفدهم توسط بومیان گرگان گویش میشده است متفاوت است و گویش استرآبادی با زبان مازندرانی نزدیکی داشته است.[۴] محمد بن احمد شمسالدین المقدسی جغرافیدان قرن چهارم هجری در کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم آورده است: لِسانٌ قومِس و جُرجان مُتَقارِبانِ یَستَمِعونَ اِلها یَقولونَ هاده و هاکِن و لهٌ حَلاوَةٌ و لِسانُ اَهلِ طبرستانَ مُقارِبٌ لَها الّی فی عَجَلِهِ یعنی زبان کومش و گرگان بهم نزدیک است و می گویند هاده و هاکِن [«بِده» و «بِکُن»] و آن را حلاوتیست و زبان مردم طبرستان بدانها نزدیک است تفاوت ندارد مگر در شتاب[۵][۶].دانشنامه ایرانیکا گویش گرگانی قدیم را گویشی از زبان طبری یا گویشی بسیار نزدیک به آن میداند.[۷] این گویش هماکنون منقرض شدهاست.[۸] این گویش قرابت بسیاری با زبان مازندرانی و گویشهای سمنانی داشتهاست.[۸]لغتنامه دهخدا نیز گویش قدیم گرگانی را جزوی از زبان تبری و گویشهای سمنانی دانسته و تصریح کردهاست که هنوز هم در گرگان و روستاهای اطراف گرگان گویشوران زبان طبری زندگی میکنند.[۸] به گفته دکتر میر دهقان گویش گرگانی زیرمجموعه زبان مازندرانی می باشد و زبان مازندرانی به سه گویش غربی، مرکزی و شرقی تقسیم می شود.[۹]
گویش گرگان
[ویرایش]مردم بومی شهرستان گرگان به چهار گویش طبری گرگانی، فارسی گرگانی، گویش زیارتی و گویش کتولی صحبت می کنند که سه گویش طبری گرگانی، گویش کتولی و گویش زیارتی زیرمجموعه زبان مازندرانی می باشد و گویش فارسی گرگانی زیر مجموعه گویشهای فارسی-طبری می باشد که تحت تاثیر زبان طبری قرار دارد.
- طبری گرگانی : این گویش در نواحی غربی گرگان صحبت می شود.[۱۰]
- فارسی گرگانی : این گویش در نواحی شرقی گرگان صحبت می شود.[۱۱]
- گویش زیارتی : این گویش در نواحی جنوبی گرگان صحبت می شود.[۱۲]
- گویش کتولی : این گویش در نیمه شرقی گرگان به مرکزیت نوده ملک صحبت می شود.[۱۳]
دستور زبان
[ویرایش]ضمایر
[ویرایش]در گویش فارسی گرگان ضمیر سه حالت دارد: فاعلی، مفعولی و ملکی.[۱۴] (نمونه زیر براساس گویش شرق گرگان تنظیم شده است)
ضمیر | ۱ مفرد | ۲ مفرد | ۳ مفرد | ۱ جمع | ۲ جمع | ۳ جمع |
---|---|---|---|---|---|---|
فاعلی، شرق گرگان | man | tu | u | mâ | šomâ | unâ |
مفعولی، شرق گرگان | manre | tore | ure | mâre | šomare | unâre |
ملکی، شرق گرگان | em | et | eš | emân | etân | ešan |
صرف فعل
[ویرایش]در جدول زیر فعل رفتن (reften) بر اساس گویش فارسی شرق گرگان در زمانهای مختلف صرف میشود. [۱۵] (نمونه زیر براساس گویش شرق گرگان تنظیم شده است)
زمان/شخص | ۱ مفرد | ۲ مفرد | ۳ مفرد | ۱ جمع | ۲ جمع | ۳ جمع |
---|---|---|---|---|---|---|
گذشته ساده | reftem | refti | reft | reftim | reftin | reften |
گذشته کامل | refte-bodem | refte-bodi | refte-bodem | refte-bodim | refte-bodin | refte-boden |
گذشته استمراری | mereftem | merefti | mereft | merftim | mereftin | mereften |
گذشته در حال انجام | dâštem mereftem | dâšti merefti | dâšt mereft | dâštim mereftim | dâštin mereftin | dâštan mereften |
حال ساده/آینده | merem | meri | mere | merim | merin | meren |
حال در حال انجام | dârem-merem | dâri-meri | dâre-mere | dârim-merim | dârin-merin | dâren-meren |
حال التزامی | berem | beri | bere | berim | berin | beren |
آینده | mexâm berem | mexây beri | mexâd bere | mexâym berim | mexâyn berin | mexân beren |
جملات
[ویرایش]برخی جملات فارسی گرگانی شرق گرگان و مقایسه آن با طبری گرگانی غرب گرگان و فارسی:
فارسی معیار | گویش فارسی گرگان | گویش طبری گرگان |
---|---|---|
دختر میخواهی بگیری مادرش را نگاه کن | doxter mexây begiri be mâr-eš negâh kon | kijâ xâni bairi vene mâr re hâreš |
امشب نمیتوانم قدم بزنم | emšo jijo nemetânem bezenem | emšo jijo natumbe bazenem |
عروس ماه را می ماند داماد شاه را می ماند | ârus be mâh memâne dâmâd be šâh memâne | ârus mâh re mondene dâmâd šâh re mondene |
واژگان
[ویرایش]شماری از واژههای فارسی گرگانی (شرق گرگان) و مقایسه آن با گویش طبری گرگانی(غرب گرگان) و فارسی:[نیازمند منبع]
فارسی گرگانی (شرق گرگان) | طبری گرگانی (غرب گرگان) | فارسی معیار |
---|---|---|
peser | peser/rikâ | پسر |
deter/doxter | deter/kijâ | دختر |
piyer | piyer | پدر |
mâr | mâr | مادر |
berâr | berâr | برادر |
jijo/sâb | jijo/sâb | قدم |
pâpelu | pâpeli/pâpilu | پروانه |
dim | dim | صورت |
ârus | ârus | عروس |
šu | šu | شب |
emšu | emšu | امشب |
gu | gu | گاو |
moliče | molije/melije | مورچه |
ašnefe | ašnufe | عطسه |
morqâne | morqâne | تخم مرغ |
lik/sikâ/urdek | sikâ/bili | اردک |
afatu | aftu/eftu | آفتاب |
marjom | marji | عدس |
نمونه
[ویرایش]هر سال نزدیکا عَید که مِشِه میانِ خانه ما، سَرِ پول بارا خرید رخت و لُباس نو، کَلکَل راه مِفتِه. امسال هم پِزقِه این کَلکَل از سر صُبانه زِده شد،
نِمِدانم صُبَت از کُجه به عَید وُ این حرفا رسید که مَمَد درآمِد گفت:
«اِندَفـِه من مُخوام از این شلوار بَگی گوشادها که جُواد دارِه بیگیرم».
جُواد بِچِّه همسادِه مائه که همسِندِ مَمَدِه وُ چیک وُ پیکِشان هم با همدِگِه ئِه.
پییَرِ ما اَم تا این رِ شينید چِشاشِ اَتومتو کرد وُ مَمَدِ گفت:
«خودت از در وُ همسادِه شرم نِمِکُنی مُخوای از اون تُمبانها کَعَینَهو پیژامه مُمانِه پات کنی؟»
سر این یَک موضوع که پییَرِه حق داره،
چون بِچِّه¬ها مَلِّه هم هر دَفِّه جُواد رِ با اون شِلوار مِبینَن مِگَن:
«شِفتِ دینگِلا رِ بیوین چه طور شاب مِزَنه، لَخِّه تُمبان خانوار پاش کرده،
گُمان مُکُنه خَیلی پَک وُ پُز بهم زِدِه،
دُماغِش که مِثِّ دُماغِ ولی بِرِک مُمانه، اینِ رَم مُپوشِه دِگِّه باهاش مو نِمِزَنِه.»[۱۶]
جستارهای وابسته
[ویرایش]- مردمان مازندرانی
- طبرستان
- استان مازندران
- زبان مازندرانی
- گویشهای فارسی-مازندرانی
- زبان فارسی
- گرگان
- استان گلستان
- شهرستان گرگان
منابع
[ویرایش]- ↑ برجیان، حبیب. زبان های البرز. ص. ۳۰.
- ↑ حبیب برجیان، گویشهای پارسی-تبری در منطقه انتقال زبان با مرز مازندران، ۱۹۹.
- ↑ حبیب برجیان، گویشهای پارسی-تبری در منطقه انتقال زبان با مرز مازندران، ۲۰۰.
- ↑ صادق کیا، واژهنامه گرگانی، ۴۰.
- ↑ برجیان، جبیب؛ ایرانی، اکبر؛ کیانفر، جمشید؛ نورانی نژاد، ستایش (۱۳۸۸). «متون طبری». آینه میراث فصلنامه ویژه نقد کتاب،کتاب شناسی،واطلاع رسانی در حوزه متون. دوره جدید ضمیمه شماره ۱۵: صفحه ۱۱.
- ↑ احسن التّقاسیم فی معرفة الاقالیم، ص ۳۶۸
- ↑ [ http://www.iranicaonline.org/articles/gorgani-dialect GORGĀNI DIALECT in Encyclopædia Iranica = ],
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ «حروفیان». لغتنامه دهخدا. بایگانیشده از اصلی در ۱۸ اکتبر ۲۰۱۴. دریافتشده در ۱۴ اکتبر ۲۰۱۴.
- ↑ میردهقان، مهین ناز (۱۳۹۹). «اشتراک و افتراق میان گویش گرگانی و زبان فارسی معیار بر مبنای جهانی های گرینبرگ در رده شناسی سازه ای». دومین همایش ملی آموزش زبان فارسی و زبان شناسی: ۵.
- ↑ تربتی نژاد، حسین (۱۳۹۱). «توصیف ساختمان فعل در گویش طبری غرب گرگان»: ۹۲.
- ↑ BORJIAN, HABIB (2013). ""Perso-Tabaric Dialects in the Language Transition Zone Bordering Mazandaran"". Studia Iranica (به انگلیسی): 199.
- ↑ BORJIAN, HABIB (2013). ""Perso-Tabaric Dialects in the Language Transition Zone Bordering Mazandaran"". Studia Iranica (به انگلیسی): 199.
- ↑ BORJIAN, HABIB (2004). "Mazandaran: Language and People (The State of Research)". Yerevan State University (به انگلیسی): 295. doi:10.1163/1573384043076045.
- ↑ BORJIAN, HABIB (2013). ""Perso-Tabaric Dialects in the Language Transition Zone Bordering Mazandaran"". Studia Iranica (به انگلیسی): 200.
- ↑ BORJIAN, HABIB (2013). ""Perso-Tabaric Dialects in the Language Transition Zone Bordering Mazandaran"". Studia Iranica (به انگلیسی): 200.
- ↑ نصیبی، علی (۱۳۸۹). چمبلوک. پیک ریحان. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۹۸۳۴۹۳.