پرش به محتوا

مردم آذری

صفحه نیمه‌حفاظت‌شده
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از ترک‌های آذربایجانی)

مردم آذری
کل جمعیت
۳۰ تا ۳۵ میلیون نفر[۱]
مناطق با جمعیت چشمگیر
 ایران۱۱٫۱۴ میلیون[۲] بیش از ۱۵ میلیون (دانشنامه بریتانیکا)[۳]
۱۰٫۹–۱۵ میلیون(فکت بوک CIA,[۴] کنوپل،[۵] اتنولوگ،[۶] ایزدی،[۷] سویتوچوفسکی[۸])
۱۲–۱۸٫۵ میلیون (الینگ،[۹] میناهان،[۱۰] قیصری[۱۱])
 آذربایجان۹٬۲۳۵٬۰۰۱[۱۲]
 ترکیه۵۳۰٬۰۰۰–۲٬۵۰۰٬۰۰۰[۱۳][۱۴]
 روسیه۶۲۱٬۸۰۰–۱٬۵۰۰٬۰۰۰[۱۳][۱۵]
 گرجستان۲۸۴٬۷۶۱[۱۶]
 قزاقستان۸۵٬۲۹۲[۱۷]
 آلمان۱۵٬۲۱۹[۱۸]
 اوکراین۴۵٬۲۰۰[۱۹]
 ازبکستان۴۴٬۴۰۰[۲۰]
 ترکمنستان۳۳٬۳۶۵[۲۱]
 هلند۱۸٬۰۰۰[۲۲]
 قرقیزستان۱۷٬۸۲۳[۲۳]
 بریتانیا۴۵٬۰۰۰[۲۴]
 بلاروس۶٬۳۶۲[۲۵]
 ایالات متحده آمریکا۲۴٬۳۷۷–۴۰۰٬۰۰۰[۲۶][۲۷][۲۸]
 کانادا۳٬۴۶۵[۲۹]
 لتونی۱٬۶۹۷[۳۰]
 اتریش۱٬۰۰۰[۳۱]
 استونی۸۸۰[۳۲]
 لیتوانی۷۸۸[۳۳]
زبان‌ها
زبان ترکی آذربایجانی[۳۴][۳۵]
دین
• اکثریت: اسلام (اکثراً: شیعه دوازده‌امامی اقلیتاً: سنی)
• اقلیت: بهائیت، مزدیسنا، مسیحیت
قومیت‌های وابسته
دیگر اقوام ایرانی‌تبار
(بلوچتاتتالشسیستانیکردگیلک اچم (خودمونی)مازندرانی)

مردم آذربایجانی یا آذری‌ها یک گروه قومی ترک‌زبان ایرانی‌تبار قفقاز جنوبی و شمال‌غرب فلات ایران هستند. آذری‌ها دومین گروه‌قومی پرجمعیت در ایران [نیازمند منبع]و اکثریت جمعیت جمهوری آذربایجان را تشکیل می‌دهند. علاوه بر ایران و آذربایجان، آنها به‌طور سنتی در قلمرو روسیه (داغستانگرجستان و همچنین در ترکیه (قارص و ایغدیر) زندگی می‌کنند.

اکثر آذری‌ها مسلمان شیعه هستند، بیشتر جمعیت آنان در ایران ساکن هستند و پس از آن در جمهوری آذربایجان که اکثریت جمعیت این کشور را شامل می‌شوند. منطقه سکونت آنها در ایران در منطقه آذربایجان که شامل استان‌های آذربایجان شرقی، غربی، اردبیل و زنجان است، همچنین در استان‌های قزوین و همدان نیز حضور گسترده‌ای دارند؛ تعداد زیادی از آنها نیز در اثر مهاجرت داخلی در شهرهایی همچون تهران و کرج ساکن شدند که بخش بزرگی از جمعیت این مناطق را تشکیل می‌دهند.

در طول تاریخ سرزمین آذری‌ها همواره جزو کشور ایران بوده است، در پی جنگ‌های روس و ایران در سال‌های ۱۸۱۳ و ۱۸۲۸، سرزمین‌های ایران قاجاری در قفقاز به امپراتوری روسیه واگذار شد و قراردادهای گلستان در سال ۱۸۱۳ و ترکمانچای در سال ۱۸۲۸ باعث جدا شدن منطقه‌ای از ایران شد که اکنون جمهوری آذربایجان نام دارد.

زبان آنها زبان ترکی آذربایجانی است که جزو گروه اغوز زبان‌های ترکی است [نیازمند منبع] که با ترکمنی و ترکی استانبولی خویشاوندی دارد، این زبان در اثر تهاجمات و مهاجرت‌های ترک‌های اغوز از آسیای میانه در این منطقه رواج یافت و به مرور جایگزین زبان آذری باستان و دیگر زبان‌های ایرانی که در این منطقه رواج داشت شد.

آذری‌ها در ایران در جنبه‌های مختلف سیاست، اقتصاد، نظامی و مذهبی حضور و نقش قابل توجهی دارند، همچنین نقش قابل توجهی در تاریخ این کشور و توسعه ناسیونالیسم ایرانی دارند، علاوه بر این رهبر فعلی ایران، علی خامنه‌ای و بسیاری از رهبران سیاسی، نظامی و اقتصادی ایران آذربایجانی هستند.

نام

نام آذربایجان یک نام کهن ایرانی است که از نام باستانی آتروپات، یک ساتراپ (فرماندار) پارسی که در حدود ۳۲۱ پیش از میلاد در آتروپاتن (آذربایجان ایران امروزی) حکومت می‌کرد نامگذاری شده است. ریشه نام آتورپات در زبان پارسی باستان است که به معنای نگهبان آتش است که خود ترکیبی از آتر به معنای آتش و پات به معنای نگهبان است.

نام امروزی آذربایجان شکل عربی شده آذرپایگان به معنی نگهبانان آتش است. خود کلمه آذرپایگان از پارسی باستان آتورپاتکان به معنای «سرزمین نگهبانان آتش» است. نام گروه قومی آذربایجانی امروزی و نام کشور آذربایجان نیز ریشه در این نام باستانی دارد.[۳۶][۳۷][۳۸][۳۹][۴۰]

در منابع قرون ۱۶ تا ۱۷ میلادی، آذربایجانی‌ها همراه با سایر مردمان دولت صفوی با اصطلاح «قزلباش» نامیده می‌شدند که در اصل برای اتحاد قبایل عشایری ترک به کار می‌رفت، در همان دوره ترک‌های عثمانی آذری‌ها به همراه فارسی‌زبانان شیعه را عجم می‌نامیدند. در آغاز قرن نوزدهم روس‌ها آذربایجانی‌ها را تاتار یا تاتارهای قفقازی نامیدند، این اصطلاحی بود که روس‌ها برای اشاره به اقوام ترک‌زبان استفاده می‌کردند.

آذری‌ها در میان خود و در زبان محاوره‌ای خود را تُرک نیز می‌خوانند.

پیشینه

آذربایجانی‌های باستان به زبان آذری باستان که از زبان‌های ایرانی و از شاخه زبان‌های هند و اروپایی است سخن می‌گفته‌اند.[۴۱] در قرن یازدهم در پی فتوحات سلجوقیان، قبیله‌های غز شروع به مهاجرت به قفقاز و آناتولی از فلات ایران کردند و سپس سیل مهاجرت قبیله‌های اغوز و ترکمن با هجوم مغولان شدت یافت.[۴۲] در این هنگام قبایل اغوز به گروه‌های کوچکتری تقسیم شدند، قسمتی از آن‌ها که بیشتر سنی بودند به آناتولی رفتند و در آنجا سکنی گزیدند و بقیه در قفقاز ماندند و بعدها به دلیل نفوذ صفویه مذهب خود را تغییر داده و شیعه شدند. برای مدت زمان زیادی آن‌ها با نام «ترکمن» یا «ترکمان» شناخته می‌شدند. از قرن سیزده به بعد مردمان منطقه آذربایجان بر اساس هویت جدید شیعه و زبان ترکی یعنی زبان ترک‌های اغوز تغییر زبان داده و به زبان ترکی حرف می‌زنند. هرچند قابل ذکر است تا قبل از اواخر قرن نوزده گویشوران زبان آذری باستان در مناطق دور افتاده همچون: هرزند، گالین گویا و روستاهای شهرود در خلخال و انرجان وجود داشتند و ترک‌سازی کامل مردمان آذربایجان بعد از این تاریخ می‌باشد. امروزه این مردمان ترک‌زبان، «آذربایجانی» شناخته می‌شوند.

بر اساس گفته بریس ریباکو (تاریخ‌نویس روسی): در رابطه با به وجود آمدن فرهنگ آذربایجان در قرون چهاردهم و پانزدهم پیش از هر چیزی باید به رابطه ادبیات و قسمت‌های دیگر فرهنگ توجه داشت که به‌طور اساسی با زبان پیوند خورده است، همان‌طور که حتی پس از ترک سازی، فرهنگ جمعیت محلی آذربایجان به صورت سنتی باقی‌ماند. هرچند حضور یک قشر عظیمی از ایرانیان در شکل‌گیری قوم آذربایجان تأثیرگذار بوده است. نخست وجود تعداد زیادی از کلمات ایرانی و عربی در زبان ترکی آذربایجانی و دوم استفاده از زبان‌های ترکی آذربایجانی و ترکی استانبولی در ایران به عنوان زبان میانجی. پس از استقلال جمهوری آذربایجان فرهنگ آذربایجان همواره رابطه نزدیکی را با فرهنگ‌های ایرانی و عربی به دلیل مذهب و سنت‌های تاریخی مشترک داشته است.[۴۳]

تا پیش از حملهٔ مغول به ایران، مردم آذربایجان به زبانی تاتی‌تبار که آن را زبان آذری باستان می‌نامید، سخن می‌گفته‌اند.[۴۴][۴۵][۴۶] هنوز هم می‌توان باقی‌مانده این زبان را در همه جای آذربایجان ایران و جمهوری آذربایجان یافت. زبان ترکی در سده‌های پس از پاگیری اسلام در ایران، بر اثر مهاجرت تدریجی و متمادی ایل‌های ترک، به‌ویژه در آسیای صغیر جایگزین زبان‌های هند و اروپایی رایج در این منطقه شده است.

با توجه به تاریخ و مسیر کوچ ایل‌های ترک به آسیای صغیر از طریق آذربایجان می‌توان نتیجه گرفت که چیره گشتن زبان ترکی در آذربایجان امری تدریجی بوده است که مراحل آن را می‌توان بدینسان فهرست نمود:

  1. در دوران مغول‌ها که بیش‌تر سربازان آنان ترک بودند و آذربایجان را تختگاه خود قرار داده بودند، ترکان در آن ناحیه نفوذ یافتند. هرچند در این دوره هم در ابتدای نفوذ مغولان به این منطقه، آن‌ها تنها گروه کوچکی از ترکان را که در دشت مغان می‌زیستند، بیرون کردند.
  2. حکومت‌های ترکمنان آق‌قویونلو و قراقویونلو و اسکان آن‌ها در آذربایجان بیش از پیش موجب رونق زبان ترکی و تضعیف زبان‌های محلی شد.
  3. سپاه قزلباش که ترک بودند و پیش‌تر در آناتولی می‌زیستند تا آن‌که تیمور جمعی از رؤسای آنان را به بند کشید و آن‌گاه به‌دست خانقاه صفوی آزادشده و در خدمت صفویان قرار گرفتند و در آذربایجان ماندگار شدند.
  4. آذربایجان سال‌هایی در سیطره عثمانیان بود؛ به‌ویژه در روزگار ناتوانی دولت‌های مرکزی ایران.

دوران باستان

تاریخ شناسان بر این باورند که آلبانیای قفقاز اولین ساکنان جمهوری آذربایجان بوده‌اند.[۴۷][۴۸] اقوام آریایی سکا و به دنبال آن‌ها مادها این منطقه را تصاحب کرده و امپراتوری خود را تا شمال رود ارس گسترش دادند.[۴۷] مادها یک امپراتوری عظیم را در سالهای ۹۰۰–۷۰۰ قبل از میلاد بنیان نهادند که در حدود ۵۵۰ سال پیش از میلاد با امپراتوری هخامنشی ادغام شد. در این دوران، دین زرتشتی در قفقاز و آتروپاتن (آذربایجان) رواج یافته بود. هخامنشیان تقریباً در سال ۳۳۰ پیش از میلاد از اسکندر مقدونی شکست خوردند اما به ساتراپ مادی «آتروپاتن» اجازه داده شد تا در قدرت باقی بماند. به دنبال افول سلوکیان در سال ۲۴۷ پیش از میلاد، پادشاهی باستان ارمنستان کنترل نواحی آلبانیای قفقاز را از سال ۱۹۰ پیش از میلاد تا ۳۸۷ پس از میلاد به‌دست گرفت.[۴۹][۵۰]آلبانی‌های قفقاز پادشاهی مستقل خود را در اولین سده قبل از میلاد بنیان نهادند. این پادشاهی در سال ۲۵۲ پس از میلاد توسط ساسانیان تسخیر شده و پادشاهی به صورت ایالت وابسته به امپراتوری ساسانی درآمد.[۴۷] پادشاه آلبانیای قفقاز «اورنایر» در سده چهارم بعد از میلاد دین رسمی ایالت آلبانیا را مسیحیت اعلام کرد و آلبانیا تا قرن هشتم مسیحی باقی‌ماند.[۵۱][۵۲] کنترل ساسانی‌ها با شکستشان از اعراب مسلمان در سال ۶۴۲ میلادی پایان یافت.[۵۳]

دوران پس از اسلام

عرب‌های مسلمان، ساسانیان و سپس امپراتوری روم شرقی را در قفقاز شکست دادند. آن‌ها آلبانیای قفقاز را بعد از مقاومتشان توسط شاه جوانشیر در سال ۶۶۷ به صورت ایالت وابسته (ایالت غیرمستقل) درآوردند.[۴۷] در سده‌های نهم و دهم میلادی نویسندگان عرب از منطقه‌ای در بین رودهای ارس و کورا به نام اران (آلبانیای قفقاز/ آذربایجان) شروع به نام بردن کردند.[۴۷] در این هنگام اعراب از بصره و کوفه به آذربایجان آمدند و سرزمین‌هایی که توسط بومیان رها شده بود را تصاحب کردند؛ بنابراین اعراب از زمین داران تراز اول (بزرگ/قدرتمند) شدند.[۵۴] تغییر دین در آذربایجان کند بود به‌طوری‌که ساکنان آذربایجان برای سال‌ها در برابر تغییر دین مقاومت نشان دادند و ناخشنودی آذربایجانی‌ها با مهاجرت گروه‌های کوچکی از اعراب به شهرهایی همچون تبریز و مراغه بیشتر شد. این مهاجرت‌های اعراب باعث به‌وجود آمدن قیامی در آذربایجان توسط بابک خرمدین در سالهای ۸۱۶–۸۳۷ گشت.[۵۵] هرچند با مقاومت توده‌هایی از مردم در برابر اسلام، بیشتر آذربایجانی‌ها به اسلام تغییر دین دادند. بعدها پادشاهی‌های شدادی، روادی و ساجیان در قرن‌های ۱۰ و ۱۱ بر قسمت‌هایی از آذربایجان حکمرانی کردند. در میانه‌های قرن یازدهم سلجوقیان تسلط اعراب را بر آذربایجان از بین بردند و امپراتوری عظیمی را بنیان نهادند که بیشتر نواحی غرب آسیا را در بر می‌گرفت. با سلطه سلجوقیان، ایلات اغوز شروع به کوچ به آذربایجان کردند و بدین گونه ترک سازی مردمان آذربایجان شروع شد.[۵۶][۵۷] فرهنگ ایرانی به حیات خود ادامه داد و شاعرانی همچون نظامی گنجوی در این دوران شکوفا شدند.[۴۷] سلطنت ترک‌ها با حمله مغول‌ها دستخوش وقفه شد و ترک‌ها با سلطه تیمورلنگ به حاکمیت برگشتند، سپس قره قویونلوها و آق قویونلوها تا به حاکمیت رسیدن صفویان در سال ۱۵۰۱ قدرت را در دست داشتند.[۴۷][۵۴]

دوران معاصر

مسجد آذری‌های مقیم بوشهر. سالهاست که مردم آذری در کنار دیگر قومیت‌ها در بوشهر زندگی می‌کنند

صفویان که از آذربایجان ایران برخاسته بودند و تا سال ۱۷۲۲ به حکومت ادامه دادند توانستند ایرانی نوین را پایه‌گذاری کنند.[۵۸][۵۹] موفقیت‌های آن‌ها در ساخت ساختمان‌های دولتی، معماری و دانش چشمگیر بود. دولت صفویه به دلیل فساد داخلی و فشارهای خارجی از طرف دولت‌های روسیه و در افغانستان دولت هوتکیان رو به افول گذاشت. صفویان مذهب شیعه را که قسمت مهمی از هویت ملی ایرانیان و بیشتر ساکنان جمهوری آذربایجان است ترویج و گسترش دادند. صفویان هنر و فرهنگ (ادب) را ترویج دادند، شاه عباس یکم فضای روشنفکرانه‌ای را در ایران به‌وجود آورد، به‌طوری‌که بسیاری دانشمندان از این دوران به عنوان «دوران جدید طلایی (شکوفایی) ایران» یاد می‌کنند.[۶۰] شاه عباس یکم اصلاحات پایه‌ای در دولت و ارتش ایجاد کرد و به نیازهای مردم عادی رسیدگی نمود.[۶۰] او سعی کرد اوضاع داخلی را با استفاده از شیعه گری ثبات ببخشد.[۵۴] پس از سقوط صفویه، برای مدت کوتاهی عثمانی‌ها قسمتهایی از خاک ایران را اشغال کردند. نادر شاه افشار که در آن زمان حاکم خراسان بود افغان‌ها را شکست داد و ایران را دوباره فتح کرد. بعد از افشاریه سلطنت کوتاه کریم خان فرا رسید و بعد از زندیه سلسله قاجاریه در سال ۱۷۷۹ بر آذربایجان و ایران شروع به حکومت کرد.[۴۷] در این زمان روس‌ها تهدید بزرگی برای اراضی ایران در قفقاز به حساب می‌آمدند. جنگ‌های ایران و روسیه در قرن هجدهم شروع شد و در اوایل قرن نوزدهم با دو قرارداد گلستان در سال ۱۸۱۳ و ترکمن چای در سال ۱۸۲۸ که منطقه قفقاز را رسماً از ایران جدا به امپراتوری روسیه می‌داد پایان یافت.[۶۱] نقش آذربایجان بر انقلاب مشروطه ایران انکار ناپذیر است. بزرگ‌ترین شخصیت‌های انقلابی ستارخان[۶۲] و باقرخان هردو آذربایجانی بودند. انقلاب مشروطه ایران سلسله قاجاریه را که امتیاز تنباکو و نفت را به امپراتوری بریتانیا داده بودند و اراضی ایران را به امپراتوری روسیه واگذار کرده بودند متزلزل کرد. مجلس ایران با تلاشهای مشروطه خواهان شروع به کار کرد. در برخی مناطق جنبش مشروطه با شورش رعایا (کشاورزان) علیه تنها حامیان داخلی سلطنت یعنی اربابان (زمین داران) و مالیات بگیران همراه بود. روزنامه‌های دموکراسی طلب شروع به کار کردند و روشنفکران ایرانی با دیدن شهرهایی همچون پاریس و پتروگراد شروع به نوگرایی کردند. شاه قاجار و مشاوران انگلیسی اش به انقلاب مشروطه تاختند ولی عمر سلسله قاجاریه رو به پایان بود. احمد شاه آخرین شاه قاجار که در روزهای آشفتگی ایران با وامی که از دولت روسیه گرفته بود در حال خوشگذرانی در اروپا بود با رای اکثریت مجلس و حمایت نخست‌وزیر وقت رضاخان که یک فرمانده قدیمی نیروهای قزاق بود بر کنار شد.[۶۳] در پی برکناری رضاشاه در سپتامبر ۱۹۴۱، نیروهای شوروی کنترل نواحی آذربایجان ایران را به‌دست گرفتند و فرقه دموکرات آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشه‌وری را به سر کار آوردند.[۶۴][۶۵] نگرانی‌های ایالات متحده آمریکا و بریتانیا از ادامه حضور نیروهای روس در آذربایجان بعد از جنگ جهانی دوم باعث خروج نیروهای روس از خاک آذربایجان در اواخر سال ۱۹۴۶ شد. بلافاصله بعد از خروج نیروهای روس از آذربایجان، دولت ایران کنترل آذربایجان را دوباره به‌دست گرفت. پروفسور گری هس در این باره گفته است: «در ۱۱ دسامبر نیروهای ایران وارد تبریز شدند و دولت پیشه‌وری به سرعت فروپاشید. البته آذربایجانی‌ها از ورود نیروهای ایرانی شورمندانه استقبال کردند چون تهران را بر مسکو ترجیح می‌دادند. صرفنظر کردن شوروی از آذربایجان ایران احتمالاً به عوامل گوناگونی بود، از جمله می‌توان به تمایل آذربایجانی‌ها به ایران و امتیاز نفت که در دراز مدت برای دولت شوروی باقی می‌ماند نام برد»[۶۶] درحالی که آذربایجانی‌های ایران با اجتماع ایران آمیخته شدند، خویشاوندان آن‌ها در جمهوری آذربایجان پس از ۷۰ سال حاکمیت شوروی به استقلال کوتاهی در سال‌های ۱۹۱۸–۱۹۲۰ رسیدند، آذربایجانی‌های جمهوری آذربایجان در اکتبر ۱۹۹۱ استقلال خود را دوباره بازیافتند و سپس گرفتار جنگ قره باغ با همسایه خود، ارمنستان شدند.

ژنتیک

هاپلوگروپ پدری شایع میان ترکمن‌های اغوز تبار، هاپلوگروپ Q حدود ۴۵٪ است که منشأ در سیبری دارد، این هاپلوگروپ تنها در حدود ۴٫۵٪ در مردم آذری وجود دارد که سهم حدود ۱۰٪ از تبار ترکی-سیبریایی را بیان می‌کند[۶۷]همچنین هاپلوگروپ اصلی مردم آذربایجان، هاپلوگروپ J2 می‌باشد (حدود ۴۰٪) که منشأ در غرب آسیا و خاورمیانه دارد که بیانگر آنست که جمعیت آذربایجان منشأ از مردمانی دارد که پیش از آریایی‌ها و ترکها در ایران زندگی می‌کردند.[۶۸]

از لحاظ ژنتیکی، مردم آذربایجان بیشتر به بومیانی که پیش از مهاجرت آریایی‌ها و ترک‌ها در جنوب قفقاز زندگی می‌کردند شباهت دارند و هم ترکان ترکیه و کردها ریشه از اقوامی دارند که از هزاران سال پیش در مناطق شرقی مدیترانه زندگی می‌کرده‌اند و تأثیر اقوام آریایی و ترک تبار بیشتر زبانی است تا نژادی.[۶۹][۷۰]

برای بررسی تنوع ملکولی mtDNA در جمعیت آذری‌های ایران، ۱۳۳ نمونه فرد آذری که در نقاط مختلف منطقه آذربایجان (ایران) ساکن بودند انتخاب گردیدند. خون این افراد برای تخلیص mtDNA جمع‌آوری گردید و mtDNA تخلیص شده با استفاده از روش PCR-RFLP مورد مطالعه قرار گرفت. ۱۴ هاپلوگروپ مورد شناسائی قرار گرفت که ۸۲٪ آنها از هاپلوگروپ‌های اختصاصی اروپایی بودند. هاپلوگروپ H شایع‌ترین هاپلوگروپ بود و ۷۹ هاپلوتیپ نیز مشخص شدند. در این مطالعه جمعیت آذری‌های ایران یک جمعیت نامتجانس مشاهده گردیدند که تمامی هاپلوگروپ‌های آسیایی، اروپایی و آفریقائی در آنها مشاهده گردید. مقایسه هاپلوگروپ‌های مطالعه حاضر با جمعیت‌های دیگر نشان دهنده تشابه بسیار جمعیت آذری ایران با سایر جمعیت‌های ایرانی بود[۷۱] تحقیقات ژنتیکی نشان می‌دهند که عموم اقوام و گروه‌های جمعیتی ایرانی که در ایران امروزی (و حتی فراتر از مرزهای سیاسی فعلی ایران) ساکن هستند، علیرغم اینکه دارای تفاوتهای جزئی فرهنگی هستند و حتی گاه به زبانهای مختلف هم تکلم می‌کنند، دارای ریشه ژنتیکی مشترکی هستند و این ریشه مشترک به جمعیتی اولیه که در حدود ده تا یازده هزار سال پیش در قسمتهای جنوب غربی فلات ایران ساکن بوده بر می‌گردد.[۷۲] ارتباط ژنتیکی قوی بین کردها و آذری‌های ایران وجود دارد، آزمایش‌های ژنتیکی صورت گرفته تفاوت معنی داری بین این جمعیت‌ها و سایر اقوام عمده ایران نشان نداد. با توجه به نتایج فعلی، به نظر می‌رسد کردهای امروزی و آذری‌های ایران متعلق به یک ریشه ژنتیکی مشترک هستند.[۷۳]

برخی مطالعات ژنتیکی نشان می‌دهد که ژنتیکِ مردمِ آذری در ایران با دیگر اقوام ساکنِ ایران ارتباط بسیار نزدیکی دارد و تفاوت زیادی از یک سو با مردمان مغول و ترکمن، و از سوی دیگر با مردمان عرب دارند.[۷۴]

مطالعات ژنتیکی نشان داده که آذربایجانی‌های ایران (azeris) هم از نظر میتوکندری دی‌ان‌ای، که فقط از مادر منتقل می‌شود و هم از نظر کروموزوم ایگرگ، که فقط از پدر به ارث می‌رسد، به همسایگان جغرافیایی خود یعنی اقوام بومی قفقازی (گویشوران به زبان‌های قفقازی) شبیه ترند تا به پارسی زبان‌های ایران (persians) (هندوایرانی زبان)،[۷۵] نتایج نشان داد که پارس‌ها و ارمنی‌های ایران بیش از همه به ترک‌های قشقایی و ترک‌های تاتار شبیه[نیازمند توضیح بیشتر] هستند.[۷۵][۷۶]

مقایسه شباهت دی‌ان‌ای میتوکندریایی (mtDNA) چند گروه قومی، آذری‌های ایران (azeris) و آذری‌های جمهوری آذربایجان(azeris_S)، گرجستان (Georgians_S)، تهرانی‌ها (Iranias_S)، پارس زبان‌های مرکز و جنوب ایران (persians) در تصویر نشان داده شده‌اند

مطالعات ژنتیکی دیگر در مورد ارمنی‌ها قوم همسایه هندواروپایی زبان آذربایجانی‌ها هم نشان داده که شباهت ژنتیکی آن‌ها هم در نسب مادری و هم در نسب پدری به همسایگان قفقازی بیشتر از هم‌زبانان هندواروپایی است. خصوصیات ژنتیکی قفقازی‌ها نیز در مجموع چیزی بین اروپائی‌ها و ساکنان خاورمیانه است که نسب مادری شباهت بیشتری را به اروپائی‌ها و نسب پدری شباهت بیشتری را به خاورمیانه‌ای‌ها نشان می‌دهد. این نتایج ایده جابجایی زبانی آذربایجانی‌ها را تقویت می‌کند و نشان می‌دهد که گروه‌های مهاجر آن قدر کوچک بوده‌اند که سهم ژنتیکی آن‌ها در جمعیت فعلی قابل مشاهده نیست.[۷۷][۷۸][۷۹][۸۰] مطالعات دپارتمان ژنتیک دانشگاه کمبریج به علاوه همین امر، تمایز و فاصله ژنتیکی مردمان آذری با تُرک‌های آناتولی و اروپا را نیز نشان می‌دهد.[۸۱] طی تحقیقی که در سال ۱۳۸۹ روی جمعیت‌های ساکن در ایران انجام شد، سهم هاپلوگروپ منتسب به اقوام آریایی در کل جمعیت ایران فقط ۱۰/۲ درصد به‌دست آمد،[۸۲] در مقیاس و مقایسه جهانی، جمعیت ایران از لحاظ شباهت کروموزوم Y (نسب پدری) از یک سو به هندوها و پاکستانی‌ها و از سوی دیگر به مردمان آسیای میانه و همچنین کشورهای خاورمیانه نزدیکی و قرابت دارد.[۸۲] بر مبنای یک مقاله منتشر شده در سال ۲۰۱۳، که مقایسه‌ای است در مورد ساختار ژنتیکی ۳۵۲ ایرانی، با وجود اینکه تنوع ژنتیکی کل ایرانیان بسیار بالا است، آذری‌های ایران قرابت ژنتیکی نزدیکتری با مردم گرجی در مقایسه با گروه‌های ایرانی، ترکیه ای و همچین آذری‌های قفقاز دارند. برخلاف تصور موجود که فرض می‌شود که آذربایجانی‌ها (ساکنان امروزی کشور جمهوری آذربایجان) با آذری‌های ایرانی ریشه مشترک دارند، تحقیقات نشان می‌دهد که آذری‌های ناحیه قفقاز ویژگی ژنتیکی متفاوتی از آذری‌های ساکن ایران دارند و موقعیتی میان آذری ها/گرجی‌ها از یک سو و ایرانی ها/ترک‌ها از سوی دیگر دارند.[۸۳] باور غالب دانشمندان بر این است که آذربایجانی‌های امروز از نسل آلبانیای قفقاز هستند[۸۴][۸۵][۸۶][۸۷] که در قفقاز و شمال ایران قبل از ترک سازی می‌زیستند. مردمان آذری قبل از ترک سازی به زبان آذری سخن می‌گفتند.[۸۸] مورخان از جمله ولادیمیر مینورسکی دربارهٔ ترک‌سازی مردمان قفقاز و ایرانی‌ها می‌نویسد:

در اویل قرن یازدهم ورود قبایل اغوز ابتدا به صورت گروه‌های کوچک و سپس در دسته‌های بزرگ در دوران سلجوقیان شروع شد. در نتیجه جمعیت آذربایجان و قفقاز جنوبی ترک شدند و خصوصیاتی همچون ورود اصوات فارسی و عدم رعایت هم آوایی در بعضی کلمات وارد شده غیر ترکی در زبان ترکی آذربایجانی دیده می‌شود.[۸۹]

برخی از مردم آذربایجان دارای سابقهٔ اخیر از نسبت قبیله‌ای (به ایل‌های ترک یا کرد) هستند. از گروه‌های عمدهٔ قبایل ترک که هنوز قابل تشخیص هستند، می‌توان به شاهسون‌های مشکین و اردبیل، افشار‌های ارومیه و صائین‌قلعه و بیات‌های ماکو اشاره کرد.[۹۰]

شواهد ژنتیک‌شناسی نشان می‌دهد که آذری‌ها از نظر نژادی شبیه همسایگان قفقازی خود هستند و در طول تاریخ آریایی زبان و ترک زبان شده‌اند[۷۰][۶۹][۶۸][۶۷]

آریایی سازی

با مهاجرت و تسلط سیاسی، گروهی از قبایل آریایی تبار از قرن سوم قبل از میلاد از آسیای میانه، به این مناطق، زبان‌های قبلی این منطقه از بین رفته، و جای خود را به زبان‌های آریایی(هندواروپایی)دادند.[۶۸]

تا قبل از ترک سازی، عموم مردم این مناطق به شاخه ای از زبان‌های آریایی موسوم به زبان آذری سخن می‌گفتند[۸۸]

ترک‌سازی

در زمان سلجوقیان اولین اقوام ترک به صورت عمده وارد آذربایجان شدند.[۹۱] مهاجرت ترک‌های اغوز از ترکمنستان تا زمان حکومت مغولان ادامه یافت به‌طوری‌که بسیاری از نیروهای ایلخانان ترک بودند و همین موضوع از دلایل اصلی ترکیزه شدن زبان آذربایجان بود. در زمان صفویان ترک‌سازی آذربایجان با نفوذ قزلباشها افزایش یافت. واژه آذربایجان از واژه کهن ولایت «آتورپاتکان» مشتق شده و بیانگر این است که با تغییر زبان، اسامی محلی هر چند با تغییرات اندکی از ترک‌سازی جدا ماندند.[۹۲]

فرهنگ

آذربایجانی‌ها با سایر مردم ایران از دید فرهنگی نزدیکی دارند، دی‌ان‌ای ساکنان بومی منطقه تفاوتی با یکدیگر ندارد،[۹۳] و مذهب آنان شیعه است که آنان را از دیگر ترک‌زبانان که سنی هستند متمایز می‌گرداند. علاوه بر این به همراه دیگر اقوام ایرانی نوروز، سال نو را با شکوه جشن می‌گیرند.

عزاداران حسینیه اعظم زنجان از معروف‌ترین عزاداران حسینی ایران[۹۴]

آذری‌ها علاوه بر به آیین‌های ملی و مذهبی، در بسیاری از جنبه‌های فرهنگی آداب مخصوص به خود را حفظ کرده‌اند و در بعضی از موارد، مراسم و آیین‌های رایج بین آنان شهرت ملی یافته است. برخی از آین آیین‌ها ریشه مذهبی دارد، مانند دسته‌های عزاداری حسینیهٔ اعظم زنجان، تبریز، ارومیه و اردبیل که از مشهورترین دسته‌های سوگواری مذهبی در ماه محرم در بین ایرانیان آذری به‌شمار می‌رود.[۹۵][۹۶] مراسم‌های دیگری چون تشت‌گذاری، شبیه‌خوانی، شاه‌حسین‌گویان، سینه‌زنی، و زنجیرزنی از دیگر آداب و رسوم رایج در بین آذری‌ها به حساب می‌آید.[۹۷][۹۸][۹۹]

موسیقی آذربایجانی نیز بخش مهمی از هویت فرهنگی این مردم محسوب می‌شود و هنرمندان آذربایجانی با خلاقیت خود موسیقی خاص خود را آفریده‌اند. «عاشیق»، در آذربایجان (هم در ایران و هم در جمهوری آذربایجان)، شاعر و نوازنده‌ای است که همراه با ساز آواز خود را اجرا می‌کند. عنوان قدیمی عاشیق‌ها «اوزان» است. علاوه بر قهوه‌خانه‌ها، عاشیق‌ها در عروسی و دیگر مراسم نیز اجرا می‌کنند. از داستان‌های حماسی که عاشیق‌ها نقل می‌کنند، می‌توان به کوراوغلو، و از داستان‌های عاشقانه می‌توان به اصلی و کرم اشاره کرد.[۱۰۰][۱۰۱][۱۰۲] بسیاری از رقص‌ها و آوازهای محلی (رقص لزگی،...) همچنان اجرا می‌شوند.[نیازمند منبع]

نقش آذری‌ها در شیوع ملی‌گرایی در ایران

سرانجام جنبش مشروطه ایران تأسیس سلسهٔ پهلوی بود[۱۰۳][۱۰۴][۱۰۵] معمار اصلی چنین سیاستی میرزا فتحعلی آخوندزاده (آخوندوف)، یکی از روشنفکران آذری بود.[۱۰۶][۱۰۷] آخوندزاده، با تاسی به دیدگاه خاورشناسان مبنی بر برتری نژاد آریایی، امپراتوری‌های پیش از اسلام ایران را به‌عنوان جامعهٔ آرمانی مطرح کرد که با اشاعه اسلام توسط اعراب به قهقرا رفت.[۱۰۸] این ایدئالیسم توسط پادشاهان دودمان پهلوی به اجرا گذاشته شد. محمدرضا پهلوی خود را به لقب آریامهر، به معنی خورشید آریایی‌ها، مفتخر کرد،[۱۰۹] لقبی که سازنده آن صادق رضازاده شفق، که خودش نیز آذری بود. حسن تقی‌زاده، مؤسس انجمن ایران در برلین، نیز در ایجاد ناسیونالیسم ایرانی نقشی بارز داشت. او، در مقالاتی که بعد از سال ۱۹۱۶ در مجله «کاوه» منتشر می‌کرد، سعی داشت یکی بودن نژاد آلمانی‌ها و ایرانی‌ها را ثابت کند.[۱۱۰][۱۱۱]

جدایی قفقاز از ایران

در پی جنگ‌های ایران و روسیه در سده‌های ۱۲ و ۱۳ هجری خورشیدی، مناطقی از ایران در قفقاز (بعضی صرفاً تحت کنترل اسمی) از ایران جدا شده و به امپراتوری روسیه پیوسته شدند[۱۱۲] و این موضوع شامل کشور کنونی جمهوری آذربایجان نیز می‌شود.

عهدنامه‌های گلستان در سال۱۱۹۲ (خورشیدی) (۱۸۱۳ (میلادی)) و ترکمان‌چای در سال (خورشیدی) (۱۸۲۸ (میلادی)) سرحد مرز ایران و روسیه را معین کردند. در پی این موضوع و جدایی مردم آذربایجان، مردم جمهوری آذربایجان بیشتر سکولار شدند و مسلمانان مذهبی بیشتر در آذربایجان زندگی می‌کنند. در پی استقلال جمهوری آذربایجان از شوروی در سال ۱۳۷۰، علاقهٔ مردم به مذهب و روابط دوطرفه بیشتر شده است.

جمعیت آذری‌ها

تصاویری از مشاهیر آذربایجان

جستارهای وابسته

منابع

  1. https://books.google.com/books?id=YJwsAQAAIAAJ&dq=30+million+South+Azerbaijan&q=30-35&hl=en
  2. Inc, Encyclopaedia Britannica (2012-03-01). Britannica Book of the Year 2012. Encyclopaedia Britannica, Inc. p. 792. ISBN 978-1-61535-618-8.
  3. "Azerbaijani (people)". Encyclopædia Britannica. Retrieved 24 January 2012.
  4. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام CIA Iran وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  5. Michael Knüppel, "TURKIC LANGUAGES OF PERSIA: AN OVERVIEW", Encyclopaedia Iranica [۱] "Altogether, one-sixth of today's Iranian population is turcophone or bilingual (Persian and Turkic; see Doerfer, 1969, p. 13).
  6. Ethnologue - Languages of Iran
  7. Mehrdad Izady – Columbia University – Gulf 2000 Project – Language Map of Iran – 2012 http://gulf2000.columbia.edu/maps.shtml%27%27 بایگانی‌شده در ۲ اوت ۲۰۱۷ توسط Wayback Machine"
  8. Swietochowski, Tadeusz; Collins, Brian C. (1999). Historical dictionary of Azerbaijan. Lanham, Maryland: Scarecrow Press. شابک ‎۰−۸۱۰۸−۳۵۵۰−۹. "15 میلیون (1999)"
  9. Elling, Rasmus Christian. Minorities in Iran: Nationalism and Ethnicity after Khomeini, Palgrave Macmillan, 2013. Excerpt: "The number of Azeris in Iran is heavily disputed. In 2005, Amanolahi estimated all Turkic-speaking communities in Iran to number no more than 9 million. CIA and Library of congress estimates range from 16 percent to 24 percent—that is, 12–18 million people if we employ the latest total figure for Iran's population (77.8 million). Azeri ethnicsts, on the other hand, argue that overall number is much higher, even as much as 50 percent or more of the total population. Such inflated estimates may have influenced some Western scholars who suggest that up to 30 percent (that is, some 23 million today) Iranians are Azeris." [۲]
  10. Minahan, James (2002). Encyclopedia of the Stateless Nations: S-Z. Greenwood Publishing Group. p. 1765. شابک ‎۹۷۸−۰−۳۱۳−۳۲۳۸۴−۳ "Approximately (2002e) 18,500,000 Southern Azeris in Iran, concentrated in the northwestern provinces of East and West Azerbaijan. It is difficult to determine the exact number of Southern Azeris in Iran, as official statistics are not published detailing Iran's ethnic structure. Estimates of the Southern Azeri population range from as low as 12 million up to 40% of the population of Iran – that is, nearly 27 million..."
  11. *Ali Gheissari, "Contemporary Iran:Economy, Society, Politics: Economy, Society, Politics", Oxford University Press, 2 April 2009. pg 300Azeri ethnonationalist activist, however, claim that number to be 24 million, hence as high as 35 percent of the Iranian population"
  12. "Population by ethnic groups". The State Statistical Committee of the Republic of Azerbaijan. 2012. Archived from the original on 24 November 2013. Retrieved 17 January 2012.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ van der Leeuw, Charles (2000). Azerbaijan: a quest for identity: a short history. Palgrave Macmillan. p. 19. ISBN 978-0-312-21903-1.
  14. Lewis, M. Paul (2009). "Azerbaijani, South". Ethnologue: Languages of the World, Sixteenth edition. SIL International. Retrieved 29 January 2012.
  15. "Итоги переписи". 2002 census. Russian Federation State Statistics Service. 2004. Archived from the original on 2 February 2008. Retrieved 17 January 2012.
  16. "Ethnic groups by major administrative-territorial units" (PDF). ۲۰۰۲ census. National Statistics Office of Georgia. Archived from the original (pdf) on 7 April 2014. Retrieved 17 January 2012.
  17. "Population by national and/or ethnic group, sex and urban/rural residence (2009 census)" (PDF). Agency for the Statistics of the Republic of Kazakhstan. Archived from the original (PDF) on 16 June 2012. Retrieved 15 August 2012.
  18. "Foreign population on 31.12.2006 by citizenship and selected characteristics". Federal Statistical Office (Destatis). Archived from the original on 16 November 2010. Retrieved 3 February 2012.
  19. "About number and composition population of Ukraine by data All-Ukrainian census of the population 2001". Ukraine Census 2001. State Statistics Committee of Ukraine. Retrieved 17 January 2012.
  20. "The National Structure of the Republic of Uzbekistan". Umid World. ۱۹۸۹. Archived from the original on 23 February 2012. Retrieved 17 January 2012.
  21. "Всесоюзная перепись населения ۱۹۸۹ года. Национальный состав населения по республикам СССР". Демоскоп Weekly (به روسی). ۱–22 January 2012. Retrieved 17 January 2012.
  22. "The Kingdom of the Netherlands: Bilateral relations: Diaspora" (PDF). Republic of Azerbaijan Ministry of Foreign Affairs. Archived from the original (pdf) on 6 July 2011. Retrieved 17 January 2012.
  23. "۵٫۰۱٫۰۰٫۰۳ Национальный состав населения" (PDF) (به روسی). National Statistical Committee of Kyrgyz Republic. ۲۰۱۱. Archived from the original (pdf) on 13 November 2013. Retrieved 17 January 2012.
  24. Oguz-Gassanly, Murad (۲۰۰۱). "Azeri Diaspora. The Case of the United Kingdom". Azeri Voice. Archived from the original on 2 May 2014. Retrieved 17 January 2012.
  25. "Population Census 1999". National Statistical Committee of the Republic of Belarus. Archived from the original on 26 May 2012. Retrieved 18 January 2012.
  26. "Azerbaijani-American Council partners with U.S. Census Bureau". News.Az. 28 December 2009. Archived from the original on 7 April 2014. Retrieved 2012-07-11.
  27. http://www.azeris.org/images/proclamations/May28_BrooklynNY_2011.JPG[پیوند مرده]
  28. "Obama, recognize us – St. Louis American: Letters To The Editor". Stlamerican.com. 9 March 2011. Archived from the original on 13 September 2012. Retrieved 2012-07-11.
  29. "Ethnic origins, 2006 counts, for Canada, provinces and territories - 20% sample data". Statistics Canada. 10 June 2010. Archived from the original on 11 December 2020. Retrieved 18 January 2012. In the 2006 census, 1,480 people indicated 'Azeri'/'Azerbaijani' as a single response and 1,985 as part of multiple origins.
  30. Poleshchuk, Vadim (March 2001). "Accession to the European Union and National Integration in Estonia and Latvia" (PDF). Archived from the original (pdf) on 2 March 2011. Retrieved 18 January 2012. ۲۳۲ citizens
  31. "The Republic of Austria: Bilateral relations" (PDF). Republic of Azerbaijan Ministry of Foreign Affairs. Archived from the original (pdf) on 8 March 2020. Retrieved 18 January 2012.
  32. /I_Databas/Population_census/08Ethnic_nationality._Mother_tongue._Command_of_foreign_languages/&lang=۱ "Population Census of 2000". Statistics Estonia. Retrieved 19 January 2012. {{cite web}}: Check |url= value (help)[پیوند مرده] Select "Azerbaijani" under "Ethnic nationality".
  33. "Population by national and/or ethnic group, sex and urban/rural residence". United Nations Statistics Division. Retrieved 17 January 2012.
  34. فلوانتین
  35. Must go
  36. Miniature Empires: A Historical Dictionary of the Newly Independent States by James Minahan, published in 2000, page 20
  37. Lendering, Jona. "Atropates (Biography)". Livius.org. Archived from the original on 29 October 2007. Retrieved 27 July 2018.
  38. Chamoux, François. Hellenistic Civilization. Blackwell Publishing, published 2003, page 26
  39. Bosworth, A.B. , and Baynham, E.J. Alexander the Great in Fact and Fiction. Oxford, published 2002, page 92
  40. Encyclopædia Iranica, "Azerbaijan: Pre-Islamic History", K. Shippmann
  41. "Encyclopaedia Iranica". Iranicaonline.org. Retrieved 27 July 2018.
  42. "Encyclopaedia Iranica. C. E. Bosworth. Arran". Iranicaonline.org. Archived from the original on 11 March 2008. Retrieved 27 July 2018.
  43. » “History of the East” (“Transcaucasia in XI-XV centuries” in Rostislav Borisovich Rybakov (editor), History of the East. 6 volumes. v. 2. “East during the Middle Ages: Chapter V. , 2002. – ISBN 5-02-017711-3. http://gumilevica.kulichki.com/HE2/he2510.htm)%22[پیوند مرده].
  44. آذری یا زبان باستان آذربایجان، احمد کسروی
  45. The original sedentary population of Azarbayjan consisted of a mass of peasants and at the time of the Arab conquest was compromised under the semi-contemptuous term of Uluj(“non-Arab”)-somewhat similar to the raya(*ri’aya) of the Ottomon empire. The only arms of this peaceful rustic population were slings, see Tabari, II, 1379-89. They spoke a number of dialects (Adhari, Talishi) of which even now there remains some islets surviving amidst the Turkish speaking population. It was this basic population on which Babak leaned in his revolt against the caliphate. V. Minorsky, Studies in Caucasian history, Cambridge University Press, 1957, pg 112
  46. Lazard, Gilbert ۱۹۷۵, “The Rise of the New Persian Language” in Frye, R. N. , The Cambridge History of Iran, Vol. 4, pp. 595-632, Cambridge: Cambridge University Press. pp 599 Azarbaijan was the domain of Adhari, an important Iranian dialect which Masudi mentions together with Dari and Pahlavi.
  47. ۴۷٫۰ ۴۷٫۱ ۴۷٫۲ ۴۷٫۳ ۴۷٫۴ ۴۷٫۵ ۴۷٫۶ ۴۷٫۷ Historical Dictionary of Azerbaijan by Tadeusz Swietochowski and Brian C. Collins. The Scarecrow Press, Inc. , Lanham, Maryland (1999), ISBN 0-8108-3550-9. Retrieved 7 June 2006.[کدام صفحه؟]
  48. Azerbaijan, US Library of Congress Country Studies. Retrieved 7 June 2006.
  49. "Armenia-Ancient Period", US Library of Congress Country Studies. Retrieved 23 June 2006.
  50. Strabo, "Geography", Perseus Digital Library, Tufts University. Retrieved 24 June 2006.
  51. "Albania", Encyclopaedia Iranica, p. ۸۰۷. Retrieved 15 June 2006.
  52. "Voices of the Ancients: Heyerdahl Intrigued by Rare Caucasus Albanian Text" by Dr. Zaza Alexidze, Azerbaijan International, Summer 2002. Retrieved 27 July 2018.
  53. "Islamic Conquest", Library of Congress...
  54. ۵۴٫۰ ۵۴٫۱ ۵۴٫۲ A History of Islamic Societies by Ira Lapidus, p. ۴۸. Cambridge University Press, Cambridge (1988), ISBN 0-521-77933-2. Retrieved 7 June 2006.
  55. The Prophet and the Age of the Caliphates by Hugh Kennedy, p. ۱۶۶. Longman Group, London (1992), ISBN 0-582-40525-4. Retrieved 7 June 2006.
  56. "Azerbaijan: Early History", Library of Congress...
  57. Turkic Languages: Classification - Encyclopædia Britannica. Retrieved 8 June 2006.
  58. The Safavid Empire بایگانی‌شده در ۲۷ آوریل ۲۰۰۶ توسط Wayback Machine, University of Calgary. Retrieved 8 June 2006.
  59. Safavid Empire 1502–1736, Iran Chamber. Retrieved 19 June 2006.
  60. ۶۰٫۰ ۶۰٫۱ Kathy Sammis, Focus on World History: The First Global Age and the Age of Revolution, pg 39.
  61. The Azerbaijani Turks: Power and Identity under Russian Rule by Audrey Altstadt. Hoover Institution Press (1992), ISBN 0-8179-9182-4. Retrieved 7 June 2006.[کدام صفحه؟]
  62. "Sattar Khan". Iranchamber.com. Retrieved 27 July 2018.
  63. Tadeusz Swietochowski, Russia and Azerbaijan: A Borderland in Transition (ISBN 0-231-07068-3)
  64. "New Evidence on the Iran Crisis ۱۹۴۵–۴۶" (PDF). Cold War International History Project Bullet ۱۲/۱۳. Wilsoncenter.org. p. ۳۰۹. Archived from the original (PDF) on 18 May 2015.
  65. «کامیل، احمدی. بررسی صلح‌مدار چالش هویت قومی در ایران، (مطالعه‌ای به شیوه GT در بین پنج گروه قومی ایران)، نشریه علمی مطالعات پژوهشی در علوم انسانی و علوم اجتماعی، شماره ۶۳، ص ۶۵–۹۳». johs.jseas.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۱-۲۳.
  66. "Gary. R. Hess Political Science Quarterly, Vol. 89, No. 1 (March 1974)" (PDF). Retrieved 27 July 2018.
  67. ۶۷٫۰ ۶۷٫۱ «Distribution of paternal haplogroups in iranian Population».
  68. ۶۸٫۰ ۶۸٫۱ ۶۸٫۲ «Paternal haplogroups distribution in azeri males».
  69. ۶۹٫۰ ۶۹٫۱ Arnaiz-Villena, Antonio; Palacio-Gruber, José; Amirzargar, Ali; Vaquero-Yuste, Christian; Molina-Alejandre, Marta; Sánchez-Orta, Alejandro; Heras, Alba; Nikbin, Behrouz; Suarez-Trujillo, Fabio (2022-06-01). "HLA alleles and haplotypes in Iran Tabriz Azeris population: genes and languages do not correlate". Human Immunology (به انگلیسی). 83 (6): 477–479. doi:10.1016/j.humimm.2022.04.002. ISSN 0198-8859.
  70. ۷۰٫۰ ۷۰٫۱ Suarez-Trujillo, Fabio; Juarez, Ignacio; Palacio-Gruber, José; Manuel Martín-Villa, José; Amirzargar, Ali; Arnaiz-Villena, Antonio (2022-11-01). "HLA genetic study in Iran Saqqez-Baneh Kurds: no genetic trace of Aryan invasions in Anatolian Turks and Kurds is found". Human Immunology (به انگلیسی). 83 (11): 737–738. doi:10.1016/j.humimm.2022.07.005. ISSN 0198-8859.
  71. https://www.sid.ir/fa/Journal/ViewPaper.aspx?id=143615
  72. https://www.bbc.com/persian/science/2012/05/120515_l10_ashrafian_clarification
  73. https://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1111/j.1744-313X.2007.00723.x
  74. Yepiskoposian, L.; et al. (2011). "The Location of Azaris on the Patrilineal Genetic Landscape of the Middle East (A Preliminary Report)". Iran and the Caucasus. 15 (1): 73–78. doi:10.1163/157338411X12870596615395.
  75. ۷۵٫۰ ۷۵٫۱ "Complete Mitochondrial DNA Diversity in Iranians" (به انگلیسی). Published: November 14, 2013. {{cite web}}: Check date values in: |تاریخ= (help)
  76. Derenko, M. , Malyarchuk, B. , Bahmanimehr, A. , Denisova, G. , Perkova, M. , Farjadian, S. , & Yepiskoposyan, L. (2013). Complete mitochondrial DNA diversity in Iranians. PloS one, 8(11), e80673.
  77. «نسخه آرشیو شده» (PDF). بایگانی‌شده (PDF) از روی نسخه اصلی در ۳۰ اکتبر ۲۰۰۴. دریافت‌شده در ۳۰ اکتبر ۲۰۰۴.
  78. "Azerbaijani (people)" Encyclopædia Britannica
  79. An Introduction to the History of the Turkic Peoples by Peter B. Golden. Otto Harrasowitz (1992), ISBN 3-447-03274-X. Retrieved 8 June 2006.
  80. Turkic Peoples, Encyclopedia Americana, volume 27, page 276. Grolier Inc. , New York (1998) ISBN 0-7172-0130-9. Retrieved 8 June 2006.
  81. «Azeri Genetics - DNA of Azerbaijan's Turkic people». www.khazaria.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۷-۱۷.
  82. ۸۲٫۰ ۸۲٫۱ "پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران". ganj-old.irandoc.ac.ir (به انگلیسی). Archived from the original on 17 June 2018. Retrieved 2018-06-17.
  83. Derenko, M. , Malyarchuk, B. , Bahmanimehr, A. , Denisova, G. , Perkova, M. , Farjadian, S. , & Yepiskoposyan, L. (2013). Complete Mitochondrial DNA Diversity in Iranians. PloS one, 8(11), e80673.
  84. Kobishchanov, Yuri et al. Axum. Pennsylvania State University Press, 1979; p. 89
  85. Ronald G. Suny: What Happened in Soviet Armenia? Middle East Report, No. 153, Islam and the State. (Jul.  – Aug. , 1988), pp. 37–40.
  86. Agdzhoyan, Anastasia; Iskandarov, Nasib; Ponomarev, Georgy; Pylev, Vladimir; Koshel, Sergey; Salaev, Vugar; Pocheshkhova, Elvira; Kagazezheva, Zhaneta; Balanovska, Elena (2023-09-09). "Origins of East Caucasus Gene Pool: Contributions of Autochthonous Bronze Age Populations and Migrations from West Asia Estimated from Y-Chromosome Data". Genes. 14 (9): 1780. doi:10.3390/genes14091780. ISSN 2073-4425. PMID 37761920.
  87. Derenko, Miroslava; Malyarchuk, Boris; Bahmanimehr, Ardeshir; Denisova, Galina; Perkova, Maria; Farjadian, Shirin; Yepiskoposyan, Levon (2013-11-14). "Complete Mitochondrial DNA Diversity in Iranians". PLoS ONE. 8 (11): e80673. doi:10.1371/journal.pone.0080673. ISSN 1932-6203. PMC 3828245. PMID 24244704.
  88. ۸۸٫۰ ۸۸٫۱ Foundation، Encyclopaedia Iranica. «Welcome to Encyclopaedia Iranica». iranicaonline.org (به انگلیسی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۱-۱۷.
  89. Minorsky, V. ; Minorsky, V. "(Azarbaijan). Encyclopaedia of Islam. Edited by: P. Bearman, Th. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill
  90. «AZERBAIJAN vi. Population and its Occupations and Culture». Iranica.
  91. An Introduction to the History of the Turkic Peoples pp. 385-6
  92. "The spread of Turkish in Azerbaijan", Encyclopaedia Iranica,. Retrieved 11 June 2006.
  93. مازیار اشرفیان بناب. «توضیح در مورد نتایج یک تحقیق پیرامون نژاد ایرانیان». BBC News فارسی. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۰۷-۲۷.
  94. «زنجان». ایسنا. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۱-۲۳.
  95. «Online Store». web.archive.org. ۲۰۱۶-۰۳-۰۴. بایگانی‌شده از اصلی در ۴ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۱-۲۳.
  96. TABNAK، تابناک |. «نخستین قربانگاه جهان تشیع در زنجان». fa. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۱-۲۳.
  97. «احمدی، کامیل. مطالبات قومی در ایران بر مدار عدالت و توسعه، نشریه علمی مطالعات پژوهشی در علوم انسانی و علوم اجتماعی. شماره ۶۳، تابستان ۱۴۰۰، ص ۱۰۹ - ۱۰۷».
  98. «عزاداری محرم 91مراسم شاه حسین گویان -آذربایجان شرقی». آپارات - سرویس اشتراک ویدیو. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۱-۲۳.
  99. TABNAK، تابناک |. «مراسم عزاداری «شاخسی، واخسی» تبریز». fa. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۱-۲۳.
  100. C F Albright (1987). "ʿĀŠEQ". Encyclopaedia Iranica (به انگلیسی).
  101. احمدی، کامیل. از مرز تا مرز (پژوهشی جامع در باب هویت و قومیت در ایران). لندن، انتشارات مهری. چاپ اول. (۱۴۰۰). ص ۱۶۴.
  102. محمدرضا درویشی، دایرةالمعارف سازهای ایرانی، مؤسسه فرهنگی هنری ماهور، تهران، ۱۳۸۰، صفحه ۲۳۰.
  103. Abrahamian, History of Modern Iran, (2008), p.91
  104. Roger Homan, "<673:TOOTIR>2.0.CO;2-K&size=LARGE The Origins of the Iranian Revolution," International Affairs 56/4 (Autumn 1980): 673–7.
  105. Abrahamian, Ervand (1982). Iran Between Two Revolutions. Princeton, New Jersey: Princeton University Press. pp. 123–163. ISBN 978-0-691-05342-4. OCLC 7975938.
  106. Cottam, Richard W. (1979). Nationalism in Iran. Pittsburgh: University of Pittsburgh Press. p 18.
  107. Bayat, Mangol (1991). Iran’s First Revolution: Shi’ism and the Constitutional Revolution of 1905-1909. Oxford & New York: Oxford University Press. p 145.
  108. Adib-Moghaddam, Arshin (2006), "Reflections on Arab and Iranian Ultra-Nationalism", Monthly Review Magazine, 11/06.
  109. Keddie, Nikki R.; Richard, Yann (2006), Modern Iran: Roots and Results of Revolution, Yale University Press, pp. 178f., ISBN 0-300-12105-9
  110. بهنام، جمشید (1386). برلنی‌ها: اندیشمندان ایرانی در برلن 1915-1930. نشر فرزان، تهران.
  111. افشار یزدی، محمود (1338).
  112. «VI History». دانشنامهٔ انکارتا. ۴ مرداد ۱۳۸۷. بایگانی‌شده از اصلی در ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹. دریافت‌شده در ۱۵ ژوئن ۲۰۱۲.
  113. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام looklex.com وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  114. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام ToolAutoGenRef1 وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  115. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام britannica.com وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  116. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام ethnologue.com وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  117. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام eurasianet.org وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  118. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام ReferenceA وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  119. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام داده‌نامه سازمان سیا وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  120. http://www.ir-psri.com/Show.php?Page=ViewArticle&ArticleID=914
  121. «The Gulf/2000 Project - SIPA - COLUMBIA UNIVERSITY». gulf2000.columbia.edu. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۰۷-۲۷.
  122. "Azerbaijani | people" (به انگلیسی). Retrieved 2018-07-27.
  123. Project, Joshua. "People Groups | Joshua Project". www.joshuaproject.net (به انگلیسی). Retrieved 2018-07-27. {{cite web}}: line feed character in |عنوان= at position 16 (help)
  124. http://www.ethnologue.com/show_country.asp?name=AZ Ethnologue report for Azerbaijan
  125. «ВПН-2010». www.perepis-2010.ru. بایگانی‌شده از اصلی در ۳۰ مه ۲۰۱۲. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۰۷-۲۷.