پرش به محتوا

گراشی (خمره)

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

گِراشی (تلفظ: Gerāši) نام خمرههای بزرگ سفالین نخودی‌رنگ مایل به قرمز است که جهت تدفین مردگان دورهٔ اشکانی از ناحیهٔ گراش، فارس به هرمزگان برده می‌شده‌است.[۱] در کاوش‌های باستان‌شناسی که در منطقهٔ تاریخی مغ بریمی میناب انجام شده‌است، قبرستان وسیعی حاوی گورخمره‌های گراشی کشف شد. درون گورخمره‌ها به شیوهٔ تدفین دورهٔ اشکانی، اجساد به صورت جنینی دفن شده بودند. این گورخمره‌های سفالی در میان بومیان هرمزگان به گراشی مشهور است؛ زیرا از دیرباز این گونه خمره‌ها را از شهر گراش به بنادر و شهرهای حاشیهٔ خلیج فارس می‌بردند.[۲] این خمره‌ها امروزه به عنوان صنایع دستی میناب شناخته می‌شوند و به بخشی از آیین‌های سنتی برخی شهرهای منطقهٔ جنوب ایران تبدیل شده‌است.[۳] تقی آشوری در دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، گراشی را «کوزهٔ دهان‌گشاد مخصوص نگهداری آب در تابستان» معرفی می‌کند که در میناب تولید می‌شوند.[۴]

واژه‌شناسی

[ویرایش]

واژهٔ «گراشی» به‌طور مشخص برگرفته از منطقه گراش و به معنی «منسوب به گراش» است. در واقع سفال‌گری در گراش پیشینه‌ای دیرینه دارد و شهرت آن به گونه‌ای است که در برخی مناطق، هر نوع خمره‌ای را گراشی می‌نامند.[۵][۶]

گراشی در امروز

[ویرایش]

امروزه نیز تعداد معدودی کارگاه‌های سفال‌گری در گراش فعال است اما این خمره‌ها در شهر گراش با این نام شناخته نمی‌شوند. این درحالی است که هنوز هم در هرمزگان، مخصوصاً در شهرهای میناب و بندر خمیر، به خمره‌های بزرگی که برای ذخیرهٔ خرما، آب و… و همچنین ساخت تنور سنتی استفاده می‌شود، «گراشی» می‌گویند.[۱]

در روستای لشتغان بندر خمیر کوره‌های خمره‌پزی وجود دارد که گفته می‌شود محل سکونت مهاجران گراشی بوده‌است.[۷]

در ادبیات عامه

[ویرایش]

در میان مردم میناب ضرب‌المثلی رایج است که به گراشی اشاره دارد. ضرب‌المثل «باشی باشی ابیتت گراشی» به معنی «جلوی باد نرو که می‌میری و تو را در گراشی دفن می‌کنند» در واقع به گور-خمره‌های تاریخی منطقه اشاره دارد.[۸]

در شعر

[ویرایش]

در اشعار شاعران جنوبی نیز واژهٔ گراشی استفاده شده‌است؛ که از آن جمله می‌توان به شعرهای صادق رحمانی، شاعر و مبدع رباعیات نیمایی، اشاره کرد:[۹][۱۰]

شعر نو

[ویرایش]
من گمشده‌ای در این حوالی دارم
آن گمشده
آه
ای گراشی‌ها کو؟

رباعی

[ویرایش]

بر خاک سفال، نقش‌پاشی‌ها کواسطورهٔ چیره‌دست کاشی‌ها کو
بر شاخهٔ باد نغمه‌ای زد کوکو :سازندهٔ خمرهٔ گراشی‌ها کو

جستارهای وابسته

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ صلاحی، عبدالعلی (۱۳۹۵). جامعه‌شناسی گراش. شیراز: نشر اناالحق. صص. ۸۷. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۹۰۳۳۵-۷-۷.
  2. علویه، «گراشی‌ها از خاک بیرون می‌آیند»، صحبت نو، ۲.
  3. "حلیم جم". اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری (به انگلیسی). 2018-10-06. Retrieved 2019-03-15.
  4. «سفال و سفالگری صفحه 2 | مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی». www.cgie.org.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۲-۱۴.
  5. «اینجا ایران است؛ سفالگری هنر دیرین شهرستان گراش». Pars Today. ۱۳۹۷-۱۱-۲۹. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۳-۱۵.
  6. آذرلی، غلامرضا (۱۳۸۷). فرهنگ واژگان گویش‌های ایران. تهران: نشر هزار کرمان.
  7. «دربارهٔ بندرخمیر – گردشگری بندرخمیر|معرفی جاذبه‌های گردشگری بندرخمیر». پارامتر |پیوند= ناموجود یا خالی (کمک); پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  8. علویه، «گراشی‌ها از خاک بیرون می‌آیند»، صحبت نو، ۲.
  9. صادق رحمانی. «در این شب آهسته با صادق رحمانی». پارامتر |پیوند= ناموجود یا خالی (کمک); پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  10. www.tabnak.ir https://www.tabnak.ir/fa/news/726998/سازندۀ-خمرۀ-گراشی‌ها-کو. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۳-۱۵. پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)

منابع

[ویرایش]

علویه، سیما (آذر ۱۳۸۷). «گراشی‌ها از خاک بیرون می‌آیند». صحبت نو. گراش. ۱ (۲۵): ۲.