کارو دردریان
کارو | |
---|---|
نام اصلی | کاراپت دِردِریان |
زاده | ۱۶ آبان ۱۳۰۴ همدان، ایران |
درگذشته | ۲۷ تیر ۱۳۸۶ (۸۱ سال) کالیفرنیا، ایالات متحده آمریکا |
آرامگاه | گورستان گلندل، کالیفرنیا |
لقب | کارو |
پیشه | شاعر، ادیب، نویسنده |
زمینه کاری | ادبیات |
ملیت | ایرانی ارمنیتبار |
کتابها | شکست سکوت، نامههای سرگردان، صلیب شکسته، سایه ظلمت |
همسر(ها) | کارمن |
فرزند(ان) | رمی، ربکا، رنه |
خویشاوندان | ویگن (برادر) |
کاراپت دِردِریان (به ارمنی: Կարապետ Տէրտէրեան) با نام ادبی کارو (۱۶ آبان ۱۳۰۴ – ۲۷ تیر ۱۳۸۶) نویسنده و شاعر ایرانی ارمنیتبار بود. او برادر ویگن بود.
زندگینامه
[ویرایش]کاراپت دِردِریان در ۱۶ آبان۱۳۰۴ در شهر همدان زاده شد ولی در بروجرد و اراک نیز زندگی کرده بود.[۱] پدربزرگ مادری او اهل همدان و پدرش از بازماندگان خانوادهای بود که همه اعضای آن در نسلکشی ارمنیها کشتهشده بودند و او در سال ۱۲۹۴ از ترکیه به ایران گریخته و دست سرنوشت او را به باغ پدربزرگ مادری ویگن کشانده بود. آنها هم به او اجازه داده بودند تا در باغ زندگی کند. او در آنجا به تجارت فرش پرداخت. پس از مدتی پدر و مادر ویگن عاشق یکدیگر شده و با هم ازدواج کردند.[۲] حاصل این ازدواج هشت فرزند از جمله پنج پسر به نامهای زاون، ویگن، کارو، هراند و واهه و سه دختر به نامهای ژولیت، هلن و آرمینه بود. کارو سومین فرزند خانواده بود.[۳]
کارو درباره پدر خود گفته بود:
«پدر ما یک ارمنی متعصب بود و شاید به همین علت بود که این چنین و بدون وقفه صاحب فرزند شد. از دیدگاه پدرم بیش از یک و نیم میلیون ارمنی را در مسلخ جنگ جهانی اول با فجیعترین روشهای ضدانسانی به خواب جاودانی فرستاده بودند و لازم بود که ملت ارمنی را از انقراض نجات دهد.»[۲]
با وجود اشغال ایران در جنگ جهانی دوم و ورود نیروهای متفقین به همدان کسبوکار پدر ویگن در فرشفروشی همچنان رونق داشت. آنها را ابتدا به اراک و سپس به بروجرد کشاند. اما پس از دو سال زندگی در بروجرد پدر آنها به خاطر سینهپهلو در ۳۹ سالگی در گذشت و خانواده پرجمعیت ویگن را در بحران فرو برد. مادر کارو در شرایط تنگدستی خانواده، آنها را به ناچار به مراغه برد تا نزد زاون، پسر ارشدش زندگی کنند. زیرا زاون در غیاب پدر، نانآور خانواده شده بود.[۲]
با روند رو به بهبود اوضاع، خانواده ویگن در سال ۱۳۳۰ از تبریز به تهران رفتند.[۲]
کارو و ویگن رابطهٔ بسیار صمیمانهای داشتند.[۲] کارو از نسل نخست شاعران نیمایی بود.[۴] کارو یکبار ازدواج کرد و از همسرش جدا شد. او دو دختر و یک پسر به نامهای رمی، ربکا و رنه داشت.[۵]
درگذشت
[ویرایش]کارو دردریان در ۲۷ تیر ۱۳۸۶ در آسایشگاهی به نام «دهکده مریم» در ایالت کالیفرنیا دیده از جهان فروبست. پیکر او را پس از یک هفته نگهداری در سردخانه در روز چهارشنبه ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۷ در گورستان گلندیل به خاک سپردند.
«به خاطر روابط بینهایت انسانی و دوستانه که نه به عنوان برادر، صرفا به عنوان دوست، بالاتر از برادر با ویگن داشتم به نظرم پارهای از کلمات و جملات من خویشتن خویش را در پدیدهای به نام ویگن خلاصه کردم.» (از کتاب برادرم ویگن)
کتابها
[ویرایش]- شکست سکوت
- نامههای سرگردان
- برادرم ویگن
- سایهٔ ظلمت
- سمفونی سرگردانی یک انسان
- خاطرات یک گورکن
- ماسهها و حماسهها
- پروازهای فکر
- دو بیتیها
- کفرنامه
جستارهای وابسته
[ویرایش]پانویس
[ویرایش]- ↑ http://www.radiozamaneh.info/music/2007/10/post_178.html بایگانیشده در ۱۱ نوامبر ۲۰۰۷ توسط Wayback Machine خود او در کتابش برادرم ویگن میگوید پدرش شغل فرش فروشی را پیشهٔ خود ساخته بود و شاید به همین خاطر بود که یک جا ساکن نمیشدیم و نیز در جایی میگوید:در بروجرد: همانجا که پدرم سی و نه سالگی، علیرغم هیکل ورزیده و سلامت و بیچون و چرایش – با یک " سینه پهلوی " ساده، پیوندش را برای همیشه با زندگی گسست … در «بروجرد» بود که پدرم، به فرمان سرنوشت، نابهنگام تر از آنچه انتظار میرفت، به خواهران و برادران خودش پیوست؛ و نیز در جایی میگوید: و هیچ نفهمیدیم چطور شد که یکباره، خود را در زادگاه «ستار خان» یافتیم.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ فرج بالافکن (۴ آبان ۱۴۰۲). «بر گیسویت ای جان کمتر زن شانه؛ ۲۰ سال بعد از ویگن». بیبیسی فارسی.
- ↑ یونانسیان، یادی از سلطان جاز ایران.
- ↑ Welcome to Shahrvand
- ↑ «رادیو زمانه | آهنگ زمانه | استادان موسیقی | ویگن، سرباز فراری». بایگانیشده از اصلی در ۱۱ نوامبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۱۳ نوامبر ۲۰۰۷.
منابع
[ویرایش]- یونانسیان، ایساک (تابستان ۱۳۹۶). «کارو دردریان، شاعر فریادها به مناسبت نودمین سال تولد وی». فصلنامه فرهنگی پیمان. سال بیست و یکم (۸۰).
- برقعی، سیدمحمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. پنجم. ص. ۲۸۹۷–۲۹۰۲.
- لازاریان، ژانت د (۱۳۸۲). «نویسندگان، شعرا و مترجمین». دانشنامه ایرانیان ارمنی. تهران: انتشارات هیرمند. صص. ۲۱۹–۲۰. شابک ۹۶۴-۶۹۷۴-۵۰-۳.