ویکیپدیا:گزیدن مقالههای برگزیده/کیا افراسیاب چلاوی
کیا افراسیاب چلاوی
[ویرایش]ارزیابی معیارها:
- نثر: روان بوده و مطالب را به خوبی متقل میسازد.
- جامعیت و مانعیت: با توجه به کمبود مطالب و منابع در این زمینه، این معیار به خوبی برآورده شدهاست.
- تحقیقشده: در میان معدود منابع به خوبی انجام شدهاست.
- بیطرفی: بیطرفانه است.
- ثبات: دارای ثبات است.
- دیباچه: مناسب است.
- ساختار: روند اتفاقات به خوبی به تصویر کشیده شدهاست.
- ارجاعدهی: مناسب و بدون ایراد است.
- پروندهها: مناسب و کافی است.
با تشکر از @محک عزیز به موجب مقالهٔ شایسته و مفیدشان و دوستان عزیزی که در بررسی و بهبود مقاله نقش بسزایی داشتند. با آرزوی موفقیت برای همهٔ دوستان و به خصوص نگارشگر محترم. :) -- - Mr_MohammadJavad_M بحث ۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۴۷ (UTC)
- بحث زیر بسته شده است. لطفاً آن را تغییر ندهید. ادامهٔ دیدگاهها باید در صفحهٔ بحث مناسب ثبت شوند. نباید ویرایش دیگری در این ریسه انجام شود.
کیا افراسیاب چلاوی (ویرایش • تاریخچه • بحث • پیگیری)
نامزدکننده: محک (بحث • مشارکتها) ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۳۵ (UTC)
- امیدوارم کمی سریعتر گمب را پیش ببریم چون قرار است «آشخور» بشوم و تا «یغلبی» به «کله کچلم» نینداختند فرصت کار روی آن را دارم :)) --محک 📞 ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۵۶ (UTC)
- سلام. بسیار خوب است. برای شروع بخش شرایط زمانه را توسعه دهید. به نظر می رسد که وی در دوره ملوک الطوایفی میان ایلخانیان و تیموریان می زیسته است. شما معرفی این دوره و ویژگی آن را ذیل عکس آورده اید. به این صورت تحقیق دست اول می شود. اینها را باید با منبع معتبر و قدری توضیح بیشتر در داخل متن بیاورید. ویژگی مهم دیگر این دوره تصوف بوده است که ظاهرا میر قوام الدین مرعشی از این ناحیه کسب منزلت و مشروعیت می کرده است و کیاافراسیاب فاقد آن بوده است. این ویژگی فرهنگی و مذهبی را هم در شرایط زمانه توضیح دهید.--سید (بحث) ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۱۰ (UTC)
درباره ارتباط این دوره با شیوه حکومت ایلخانان و یا تأثیر این دوره بر به وجود آمدن صفویه، متأسفانه کمی مشکل کمبود منابع تحلیلی وجود دارد. هیچکدام از منابعی که دارم این دو منظر را به مرعشیان یا چلاویان و یا حتی سربداران مرتبط نکردهاند! لذا زیر آن تصویر کمی چشم بر هم گذاشتم و آنچه لازم میدانستم را با جسارت نوشتم. اگر موافق این کار نیستید، حذفش خواهم کرد.
ولی درباره ارتباط تصوف و اتفاقات آن دوره منبع به حد کفایت هست و توضیحات این بخش را با یک منبع جدید بیشتر کردم. --محک 📞 ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۵۷ (UTC)
- متوجه نشدم. من چیزی درباره «شیوه حکومت ایلخانان و یا تأثیر این دوره بر به وجود آمدن صفویه» طرح نکردم!--سید (بحث) ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۳۴ (UTC)
Sa.vakilian گرامی:
من فکر کردم منظورتان آوردن مطلب زیرعکس (روند تبدیل مشروعیت نظامی به م. صوفی) به داخل بخش نخست است. شرایط زمانه را در مقدمه آوردم. اگر مطلب خاصی درباره آن دوره را لازم میدانید، بفرمایید که اضافه کنم. محک 📞 ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۳۳ (UTC)
- من گفتم مطلبی که زیر عکس آورده اید، مصداق تحقیق دست اول است.--سید (بحث) ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۱۲ (UTC)
- متوجه نشدم. من چیزی درباره «شیوه حکومت ایلخانان و یا تأثیر این دوره بر به وجود آمدن صفویه» طرح نکردم!--سید (بحث) ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۳۴ (UTC)
@Mr MohammadJavad M و N.badihi: سلام. لطفا شما دو بزرگوار نیز این مقاله را موشکافانه بررسی بفرمایید.--سید (بحث) ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۵۳ (UTC)
@Sa.vakilian: درود به سید گرامی و پوزش بابت تأخیر. متاسفانه این مدت مشغول مقالهها هستم و علاوه بر اون به زودی درگیر دانشگاه میشم. در کنار اینها آشنایی با موضوع هم ندارم لذا با آرزوی موفقیت برای نگارشگر مقاله، امکان بررسی ندارم. ممنون :) -- - Mr_MohammadJavad_M بحث ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۲۹ (UTC)
- بررسی بدیهی
- درود Sa.vakilian و محک گرامی. ضمن خسته نباشید به نویسندۀ محترم مقاله باید بابت تاخیری که در پاسخگویی داشتم، پوزش بطلبم، مدتی بود بسیار درگیر بودم.
- نکتهای که در آغاز مقاله به چشمم خورد بخش منبعشناسی بود. به نظرم این بخش جای گسترش دارد. دربارۀ کتابهایی که نوشتهاید توضیحی ارائه نشده، به نظر شما بهتر نیست کمی به مطالب مرتبط با موضوعتان که در این کتابها نوشتهشده نیز بپردازید؟ پس از آن نیز از نویسندگانی نام بردهاید که آثارشان نوشته نشده و کمی ایجاد ابهام و سردرگمی میکند.
من سعی میکنم با دقت تمام مقاله را مطالعه کنم و اگر نکتهای بود بیان کنم. باز هم عذرمیخواهم بابت تاخیرم. موفق و پیروز باشید :) N.badihi (بحث) ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۴۷ (UTC)
N.badihi گرامی: سلام، ممنون که نظارتش را پذیرفتید 🌷 اتفاقاً به این بخش «منبعشناسی» خیلی دقت کردم و به نظرم پرفکت است :) پیشتر منبعشناسی در ویکی مرسوم نبود و جناب سید این بخش را تبدیل به بخشی واجب برای برگزیده شدن کردند که به نظرم کار خوبی هم بود ولی این اواخر خیلی افراط در آن شده.
- مقالهای تحت عنوان منبعشناسی مرعشیان ساختم و چکیده بسیار مختصری از آن را به مقاله آوردم و معتقدم دیگر کاربران تاریخینویس هم باید به همین شکل منبعشناسی را کوتاه بنویسند چون زیاد گسترش دادن این بخش مخاطب را پیش از آغاز داستان مقاله خسته میکند و جزئیات کامل و بسیط باید در مقاله مجزا بیاید، اهمیتش هم طبق رهنمود وپ:وزندهی کم است و آوردن همان لینک به مقاله اصلی منبعشناسی کافی است. مثلا چند وقت پیش میخواستم مقاله طغرلبیگ را بخوانم (آن موقع منبعشناسی در ابتدای مقاله بود) و پیش از آن که این سکشن را تا آخر بخوانم، علاقهام به خواندن مقاله را از دست دادم و بیخیال ادامهاش شدم و رفتم خوابیدم :)) خود همین انتقال منبعشناسی به پایان مقاله خود گویای ایجاد مشکلات بلندنویسی در منبعشناسی هست. یکجورهایی مثل بروشور وسایل خانگی است که اگر بیش از یک برگه باشد، کسی آن را نمیخواند :)) اصلاً بعضی جاها منبعشناسی انقدر افراط به خرج داده شده که حالت تحقیق دست اول پیدا میکند و ارتباطش با فرد/سلسله موضوع مقاله مشخص نیست! (@Sa.vakilian: قابل توجه شما)
- بحث بالا باید در جای خود ادامه یابد و مختص به این مقاله نیست اما درباره این مقاله به خصوص دو منبع اولیه خیلی مهمترند (آملی و ظهیرالدین) که هر کدام یک خط توضیح داده شدند که سعی کردم همان دو خط هم صرفاً ارتباط مورخان با کیاافراسیاب را مشخص میکند و نه ویژگی کتابشان یا زندگینامههایشان و خط فکریشان. دو خط دیگر هم درباره جمعی از دیگر منابع است. اما بعد دیدم یکی از مقالات ژورنالی مطالبی درباره جانبدارانه بودن این مورخان اصلی را آورده که لازم دیدم در پاراگراف دوم به این مطلب هم بپردازم چون به شخص کیاافراسیاب ربط داشت.--محک 📞 ۱ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۳۴ (UTC)
- پ.ن) درباره سرخ بودن لینکهای آن سه منبع باقی مانده حق با شماست، بررسی میکنم و اگر ارزش و سرشناسی داشتند، به زودی میسازمشان. محک 📞 ۱ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۳۶ (UTC)
- درود، وقتبخیر محک گرامی.
- (از سوی دیگر، از قرن هفتم و نجمالدین کبری سرسلسلهٔ طریقت کبرویه، که اهل تسنن بودند، تدریجاً به شیعیان نزدیک شده) به نظرم این جمله کمی مبهم است.
- در این دوره با گسترش فقر و ظلم توأمان ایلخانان... آیا تمایل مردم به تصوف تنها به خاطر فقر و ظلم در آن زمان بود؟! به گمانم عوامل دیگری نیز در این موضوع تاثیرگذار بودند. فقر و ظلم دو خصیصهای هستند که در تاریخ زیاد به آن برمیخوریم، منظورم این است که تنها مربوط به این بازه و زمان نیست پس چرا در این دوران تمایل به تصوف بیشتر به چشم میخورد؟ و این که پیشنهادی برای جایگزینی کلماتی به جای (فقر و ظلم) ندارید؟ نمیدانم چرا احساس میکنم کمی تند است :)
- در جایی از نشر تفکر شیخ خلیفهٔ آملی صحبت کردهاید، این تفکر چه بوده؟ مطلبی در مورد آن نیست که واضحتر این موضوع را بیان کنید؟
- امکان دارد شرحی از جریان شیخیه بیان کنید؟ از ایجاد جریان (درویشی شیخیه) نوشتهاید اما اشارهای به آن نشده.
من نکاتی که در متن به چشمم میخورد را حین مطالعه تصحیح میکنم، فعلا تا بخش اوضاع مذهبی خواندم. در اسرع وقت مابقی هم بررسی میکنم. موفق و پیروز باشید :) N.badihi (بحث) ۶ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۵۲ (UTC)
N.badihi گرامی: سلام. کاش کمی بیشتر توضیح میدادید که منظور از گنگ بودن و واضح نبودن این موارد چیست. (چون طبیعتاً من ِنویسنده، برایم گنگ نیست)
- در مورد کبرویه اصلاحاتی ایجاد کردم و این مطلب را هم به خط اول افزودم که پیشتر شیعه و صوفی آبشان به یک جوی نمیرفت. اگر باز هم گنگ به نظر میآید لطفاً بفرمایید که مشکل از کجاست تا تصحیح کنم. (یک مثال از عالم شیعه منعطف به صوفیان آوردم که شیخ حیدر است و سپس یک مثال از عالم صوفی منعطف به شیعه آوردم که کبرویه است)
- من نگفتم «فقط» و «تنها» فقر و ظلم موجب این اتفاق شدند ولی آن هم تأثیر مهم و بزرگی داشته؛
بهرترتیب نام دو مورخی که گفتند فقر و ظلم چنین کرده را در ابتدای جمله آوردم که جانبداری، تندی و فکت بودن جمله تغییر کند.(نکته این که البته با شما موافقم که بسیاری از دلایل دیگر برای رشد تصوف در آن دوره بود ولی این مقاله خیلی بیربطتر از آن است که بتواند تمامی دلایل را پوشش دهد.) - درباره شیخ خلیفه پرانتزی افزودم
- جمله شیخیه و سربداری اصلاح شد.
- فعلاً ✋ --محک 📞 ۶ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۳۶ (UTC)
- دکتر نصر در آثارشون توضیحاتی در مورد بسط تصوف داده اند که قدری همدلانه تر از فقر و ظلم است. برای نمونه می توانید «اسلام و تنگناهای انسان متجدد» را ببینید. در مورد تأثیر کبرویه هم در اثار ایشان و هم هانری کربن مطلب هست. از جمله در تاریخ فلسفه اسلامی به اجمال و در جلد سوم اسلام ایرانی به تفصیل.--سید (بحث) ۷ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۵۵ (UTC)
- از سه کتابی که معرفی کردید، «تاریخ فلسفه اسلامی» را دارم؛ در تفصیل کبرویه - صص ۳۳۰ تا ۳۴۵ - به رابطهاش با شیعیان نپرداخته. (البته اشارههایی جزئی مثلاً به شیعه-صوفی بودن همدانی و سمنانی و دیگر شاگردان او دارد) در کل با این مقاله مرتبط نیست. دو کتاب دیگر را هم سر فرصت خواهم جست (خصوصاً که یک سری مطالب در فهرست مندرجاتشان حس کنجکاویام را قلقلک میدهد :))
- دوستان توجه فرمایند که وزندهی به این مطالب چقدر باید کم باشد؛ چون مقاله درباره یک سیاستمدار است که با یک شیخ در ارتباط بوده. آن شیخ از قضای زمانه پیرو طریقتی بوده. لذا مخاطب صرفاً بداند این طریقت صوفی-شیعی از کجا آمده. و گویا از قرن هفت-هشت چند صوفی و شیعه بودند که بهم نزدیک شدند و چهار پاراگراف درباره کل اینها آوردهام.
- لذا دلیل این که حالا تصوف چرا آن موقع رشد کرده، هیچ ربطی به این مقاله و مقدمهای که خلاصهاش را عرض کردم ندارد؛ بنابرین آن جمله مورد اختلاف (ظلم و فقر) را هم کلاً حذف کردم :) --محک 📞 ۷ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۴۱ (UTC)
- به نظرم این موضوع در این مقاله فرعی است. بیشتر جایش در مقالات اصلی این حوزه است. شاید در حد یک جمله کفایت کند. --سید (بحث) ۷ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۲۶ (UTC)
- درود محک گرامی. در مورد گنگ بودن جملات باید بگویم ابهامات کاملا رفع شده، سپاس :)
- به نظرم این موضوع در این مقاله فرعی است. بیشتر جایش در مقالات اصلی این حوزه است. شاید در حد یک جمله کفایت کند. --سید (بحث) ۷ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۲۶ (UTC)
- دکتر نصر در آثارشون توضیحاتی در مورد بسط تصوف داده اند که قدری همدلانه تر از فقر و ظلم است. برای نمونه می توانید «اسلام و تنگناهای انسان متجدد» را ببینید. در مورد تأثیر کبرویه هم در اثار ایشان و هم هانری کربن مطلب هست. از جمله در تاریخ فلسفه اسلامی به اجمال و در جلد سوم اسلام ایرانی به تفصیل.--سید (بحث) ۷ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۵۵ (UTC)
- در بخش دربار باوندی نوشتهاید فخرالدوله تلاش کرد بین دو خاندان چلاوی و جلایر صلح برقرار کند اما افراسیاب چلاوی مخالف بود، سوالی برایم پیش آمد که علت مخالفتش چه بوده؟
- به گسترش بحث (درویشی و سرداری) اشاره کردهاید، که من به خوبی متوجه آن نشدم، این بحث چه بوده؟
- به گمانم رویان به صفحه اشتباهی لینک شده :) (بهتر است یک بار پیوندها را بررسی کنید، گاهی اشتباهی لینک شدند.)
- منظور از (حاکمان جز) در بخش اتحاد چلاوی، همان بزرگانی است که چند سطر پایینتر به عنوان مخالفان با وی ذکر کردهاید؟
- (از سویی فرزندان حسن باوندی، به جلالالدوله اسکندر، استندار پادوسپانیان، پناه بردند.) اسکندر استاندار رویان بود و حاکم پادوسپانیان؟
- نبرد جلالک مار پرچین دقیقا در چه سالی رخ داده؟ در متن سال ۷۶۰ نوشته شده و در سالشمار سال ۷۶۲.
- سالشمار خیلی کوتاه و خلاصه است، بنظرتان بهتر نیست وقایعی نظیر مرگ هم در آن ذکر شود؟
موفق و پیروز باشید :) N.badihi (بحث) ۷ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۵۰ (UTC)
N.badihi گرامی: احتمالاً به این خاطر که پس از ایجاد اختلاف و آغاز درگیری، او که ضعیفتر بود، به دیوانسالاری رسید و به قول بزرگان، در موضع قدرت قرار گرفت. طبیعتاً برای دلجویی از جلالیان، میبایست قدرت را با آنان شریک میشد.
- این بحث کمی بیربط به مقاله حاضر است ولی اینجا مختصر و مفیدش را میگویم: پیروان تصوف گوشهگیر بودند و در امور دنیوی دخالت نمیکردند، از سویی شیعیان تا قبل قرن هفت-هشت معروف بودند به قیام و جنگ علیه حکومتها. این دو ویژگی ضد هم بود و دو گروه هم بنا بر احادیثی که از پیشوایان خود داشتند، از هم متنفر بودند. (مثلا علی میگوید حیف است که آدمی خود را از لذایذ دنیا محروم کند یا امام صادق در رد عزلت چیزهایی گفته) خلاصه این که در قرن هفت-هشت، چندین تن از عالمان این دو گروه سعی کردند با گروه مقابل آتش بس کنند. (من جمله کبرویه و حیدر آملی) حاصل این نزدیکی کودکی شورشی-سادهزیست و ظلمستیز-مساواتخواه بود؛ یعنی شیخ خلیفه، که اهل آمل شیعهنشین است، به خراسان صوفینشین میرود و در شهری میان این دو منطقه، سبزوار، نوع جدیدی از مذهب و طریقت را پایهگذاری میکند که شیعی-صوفی است. این جنبش تبدیل به حکومت میشود یعنی سربداران. ولی [به نظر خودم] هنوز برای در هم جمع شدن دو روحیه جنگ و سادهزیستی در یک جنبش کمی زود بود و مردم آمادگی آن را نداشتند، (برای تجسم باید بگویم که اگر این آمادگی وجود داشت، چیزی مثل کمونیسم در دوره معاصر میبود) برهمین اساس پس از مرگ شیخ خلیفه پیروان دو دستگی کردند و عدهای خواهان گسترش حکومت و جنگ در دنیا بودند (به نظر تشیع مایل بودند) و عدهای دیگر خواهان خانقاه و ثواب اخروی بودند (مایل به تصوف) گروه اول را «سربدار» و گروه دوم را «شیخیه» مینامند. البته هیچکدام گروه دیگر را نفی نمیکرد؛ شیخیه هم علیه ظلم جهاد میکردند (لیکن محافظهکارانه) و سربدارها هم سیر و سلوک داشتند (لیکن رادیکالانه). این دو گروه همچون دو حزب سیاسی در یک کشور (حکومت سربداران) بودند و البته فراز و نشیب بسیاری هم داشتند؛ مثلا گاه نیز کسی مثل شمسالدین در این کشور پیدا میشد که میگفت هر دو گروه به زور باید یکی شوند تا خودش رهبر هر دو گروه باشد!
- بله جز=خُرد=جزئی
بله. ضمنا لینک قرمز حاکمان پادوسپانی را نیز در آینده پیگیری خواهم کرد تا به صورت رباتیک ساخته شوند.
- زمان نبرد جلالک (که در آن کیا افراسیاب مُرد) دقیقاً مشخص نیست چه زمانی بوده. متن مربوط به این اختلاف نظر را از «میراث» به بخش «جلالک» آوردم تا بیشتر در دید باشد.
- برای سالشمار هم اتفاق خاص دیگری وجود نداشت [یا به ذهن من نمیرسد]. (درباره تاریخ مرگ هم که خط بالا توضیح دادم.) ارادتمند: --محک 📞 ۷ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۰۴ (UTC)
- درود محک گرامی. من باقی مطالب را هم خواندم و تغییراتی که لازم میدانستم را اعمال کردم؛ مورد دیگری به نظرم نمیرسد. امیدوارم هرچه سریعتر مقاله به برگزیدگی برسد. با احترام :) N.badihi (بحث) ۸ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۵۷ (UTC)
- لطفا از یک کاربر دیگر برای ویراستاری املایی و انشایی کمک بگیرید.
- آیا کتاب های دیگر آقای مجد مثل ظهور و سقوط علویان طبرستان و میرقوام الدین مرعشی را هم دیده اید؟--سید (بحث) ۹ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۴۶ (UTC)
سید گرامی: کتاب علویان را یک بار مرور کردم (البته کامل نخواندم) مطالبش درباره چندین قرن پیشتر است و متمرکز بر علویان طبرستان میباشد. ولی از وجود کتاب میرقوامالدین خبر نداشتم.
بنیامین گرامی: شما وقت دارید که زحمت ویراستاری را بکشید؟ --محک 📞 ۹ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۵۰ (UTC)
- سلام، باشد. اگر عجله ندارید، عصر یا غروب انجام میدهم. Benyamin-ln (بحث) ۱۷ مهر ۱۳۹۷، ساعت ۱۲:۲۷ (ایران) ۹ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۵۷ (UTC)
- سلام، بابت تأخیر عذرخواهم، دیروز کاری پیش آمد و بدقول شدم. پانویسها به دلیل عدم ذکر پارامتر «سال» در {{پک}}، لینک نبودند که اصلاح شد. با توجه به وپ:ارجاع گروهی، ارجاعها نیز تفکیک شدند. یکی دو مورد ویرایش جزئی نیز به چشمم خورد که انجام دادم. Benyamin-ln (بحث) ۱۹ مهر ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۴۰ (ایران) ۱۰ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۱۰ (UTC)
بنیامین گرامی: یک دنیا ممنون. --محک 📞 ۱۰ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۱۵ (UTC)
- سلام، بابت تأخیر عذرخواهم، دیروز کاری پیش آمد و بدقول شدم. پانویسها به دلیل عدم ذکر پارامتر «سال» در {{پک}}، لینک نبودند که اصلاح شد. با توجه به وپ:ارجاع گروهی، ارجاعها نیز تفکیک شدند. یکی دو مورد ویرایش جزئی نیز به چشمم خورد که انجام دادم. Benyamin-ln (بحث) ۱۹ مهر ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۴۰ (ایران) ۱۰ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۱۰ (UTC)
- سلام، باشد. اگر عجله ندارید، عصر یا غروب انجام میدهم. Benyamin-ln (بحث) ۱۷ مهر ۱۳۹۷، ساعت ۱۲:۲۷ (ایران) ۹ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۵۷ (UTC)
- سید (بررسی اولیه)
من یک بررسی گذرا کردم و این موارد به چشمم خورد:--سید (بحث) ۲۲ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۵۸ (UTC)
- مقاله نیازمند آن است که شخص غیر از نامزدکننده یک بار آن را ویراستاری کند.
- بخش منبع شناسی ابهام دارد. مثلا نوشته منابع تیموری، اما خواننده مقصود را نمی فهمد. یا آنکه منابع اولیه و ثانویه خوب جدا نشده اند. نوشته «منابع متأخری نیز وجود دارند که غالباً بر اساس منابع متقدم نوشته شدهاند» خب این همیشه همه جا درست است. باید منابع متقدم (اولیه) و متاخر (ثانویه) مشخص شوند.
- ترتیب مطالب با یک نوشتار زندگی نامه مطابقت ندارد. مثلا مطالبی در بخش «دربار باوندیان» درباره کیاافراسیاب آمده است و بعدش بخش تبار آورده شده است.
- جای بخش هایی نظیر والدین و ولادت و کودکی و نوجوانی و ... خالی است.
- تاریخ ها یکدست نیست . بعضی جاها میلادی و برخی موارد قمری است.
- کل مقاله بر روی حدودا 12 سال از زندگی وی متمرکز است. آیا هیچ اطلاعاتی از سال های پیش از آن در دست نیست!
- سلام سید جان.
- جناب بنیامین پیشتر زحمتش را کشیدند.
- در جمله نخست منبعشناسی نوشته «مهمترین منابع متقدم این دوره کتابهای فلان و بهمان هستند.» بعد این «فلان و بهمان» توضیح مختصری داده شدند. بعد از آن نوشته «نویسندگان معاصر دیگری همچون x, y, z نیز مطالبی دربارهٔ این دوره دارند.» که اینها هم مشخص است متقدماند. درجا پس از آن نوشته «منابع متأخری نیز وجود دارند که غالباً بر اساس منابع متقدم نوشته شدهاند؛ مانند الف و ب و ج.» الآن کدام بخش ابهام دارد که تصحیح کنم؟!
- درباره منابع تیموری هم یک یادداشت افزودم. به نظرم نباید مطالب و منابعی که ارتباط مستقیم با افراسیاب ندارند را در این بخش بیاوریم. بدین شکل هم منبعشناسی طولانی نمیشود، هم تحقیق دست اول نیست و هم همین مقدار مطلبی که نوشتیم مفید و جالب خواهد بود.
تبار را بالاتر آوردم.
- ایضاً پاسخ مورد ۶:
خیلی درباره این مطالبی که فرمودید، گشتم. بسیاری از منابع آکادمیک را گشتم ولی چون غالباً فوکوس مطالب را روی قوامالدین مرعشی قرار دادهاند، به عقبه افراسیاب نپرداخته بودند. بر همین اساس قیدشان را زدم و رفتم منابع اولیه (ظهیرالدین و آملی) را مطالعه کردم ولی آنها هم چیز درخور توجهی درباره پیشینه او ننوشتهاند! حتی مطلب چندانی درباره اسپهبد پیشین باوندی (رستم ششم) هم وجود ندارد که بتوان از لابهلای آن چیزی بیرون کشید! به نظر میرسد قسمتهایی از این بخش «تبار» را هم مورخین معاصر بنا بر نام او نوشته باشند و نه منابع اولیه.
هجری شدند --محک 📞 ۲۳ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۳۵ (UTC)
- ویراستاری هنوز جای کار دارد و برخی افعال دچار حذف بدون قرینه لفظی و معنوی شده اند.
- من هم موافقم که منبعی که مستقیما ربط ندارد آورده نشود. اما منبعی که ربط دارد مثل مقاله حسن صباح باید بیشتر توضیح داده بشود. مثلا آنجا که گفته اید «ویسندگان معاصر دیگری همچون عبدالرزاق سمرقندی، حافظ ابرو، میرخواند و دولتشاه سمرقندی نیز مطالبی دربارهٔ این دوره دارند.» خب اینها در کدام آثارشان به موضوع پرداخته اند؟ «میرزا عبدالخلیل مرعشی، ملا شیخ علی گیلانی، قاضی احمد غفاری و غیاثالدین خواندمیر» اینها در کدام آثار؟ اینکه منابع معاصر تیموری درباره کیاافراسیات مطلب نوشته اند، جایش در متن است، نه در پانویس.
- یعنی کسی نمی داند او قبل از قدرت گرفتن از چه تیر و طایفه ای بوده و والدینش که بوده اند و کجا تربیت شده و ...؟ خب دست کم همین را روشن در مقاله بنویسید.
- گویا اطلاعاتی درباره همسر و فرزندان وی موجود است، که جایش در مقاله خالی است. چیزهایی در بخش میراث آورده اید. اما به طور مشخص یک بخش برای خانواده بسازید.--سید (بحث) ۲۳ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۲۷ (UTC)
- نام کتب را به منابع افزودم. منابع تیموری که در یادداشت آوردم به پسر کهتر افراسیاب پرداختند. بعضیهایشان البته مشترکاً به خود او هم پرداختند که نامشان از قبل در بخش منبعشناسی بوده و هست.
- درباره پیشینهاش چیزی در منابع نیست. تنها «بابازاده طلوتی» یک انتساب جعلی به گیو گویا در منابع تیموری یافته و میگوید او از یک خانواده «بزرگ زمینداران» در ناحیه چلاو است؛ که این را هم یحتمل از اسمش حدس زده!
- درباره خانواده هم چیز زیادی پیدا نکردم. از بالا و پایین کتابهای مختلف را گشتن تنها توانستم نام هشت پسرش را بفهمم که در جعبه اطلاعات قرار دادم. از این هشت تن، هفتتایشان بیش از خود او عمر نکردند و آخری هم اسکندر شیخی معروفالحال است. تنها یک نوه از آن هفت تن باقی مانده که در مقاله به آن نپرداختم (اگر لازم است، به میراث میافزایم)
- درباره همسرش هم چیزی ندیدم. تنها از اقوام او خواهر و خواهرزادهاش (با نام ریبه) شهرت دارند که این زن همسر آخرین اسپهبد باوندی بود و پیش از این هم زن کس دیگری بوده و داستان افترایش در «اوضاع دربار باوندیان» آمده.
- یک نکته را لازم شد بگویم؛ انگیزه بنده از انتخاب این مقاله برای برگزیده کردن اهمیت زمانی فرد است. سرگذشت او نمایانگر اهمیت مسئله «مشروعیت» در تاریخ است و دقیقاً در دورهای از تاریخ ایستاده که پیشش حکومتی جدا از دین و وابسته به موروث ساسانی بودند و پسش حکومتی تصوفی-تشیعی؛ او در این مخلص یکه و تنها گیر کرده و به هر دری که میزند، به قول شاعر گفتنی «گذر گهی است پر ستم كه اندرو به غیر غم، یكی صلای آشنا به رهگذر نمیزند»
لذا با وجود کم بودن منابع و مطالب این دوره، به نظرم شایستگی برگزیده بودن را داشت. --محک 📞 ۲۳ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۲۸ (UTC)
- یک بخش به نام خانواده بسازید و اطلاعات فرزندان و همسر و اقوام را در آن بیاورید. مطالب الگو بهتر است در متن هم بیاید.
- اتفاقا موقعیت تاریخی جالبی است. سعی کنید این موقعیت را با منابع معتبر در بخش مقدمه/زمینه برجسته کنید.--سید (بحث) ۲۴ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۴۳ (UTC)
- @محک: مقاله شدیدا نیاز به ویراستاری توسط شخصی جز شما دارد.--سید (بحث) ۱ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۱۰ (UTC)
- @MOSIOR: پس زحمت این یکی را شما بکشید
--محک 📞 ۱ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۱۲ (UTC)
- چشم. به زودی انجام خواهم داد. (فکر کنم به کسی که این استیکرها را باب کرد باید چندوقتی مرخصی بدهند ؛) ). mOsior (بحث) ۶ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۵۷ (UTC)
MOSIOR گرامی: نگران او نباشید، میرود سربازی و درست میشود.
--محک 📞 ۶ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۳۲ (UTC)
- چشم. به زودی انجام خواهم داد. (فکر کنم به کسی که این استیکرها را باب کرد باید چندوقتی مرخصی بدهند ؛) ). mOsior (بحث) ۶ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۵۷ (UTC)
- @MOSIOR: پس زحمت این یکی را شما بکشید
با اجازه @Huji: گرامی کامنتش ذیل کاروانسرای دیر گچین را اینجا می گذارم:--سید (بحث) ۳ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۲ (UTC) لازم نیست که خود منبعشناسی را از منابع دیگر اقتباس کنید. اما بخش منبعشناسی باید چیزی فراتر از فهرست کردن منابع باشد. به نظر من باید دست کم راجع به این منابع توضیحی هم داده باشد یا اگر نقدی بر آنها مطرح بوده طرحش کند. در ردیف (موسیقی)#منبعشناسی نمونهٔ این را میبینید. — حجت/بحث ۲ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۱۹ (UTC)
- نظر نهاییم این است که همه متن جز منبع شناسی خوب است و چند پیوند قرمز بخصوص در بخش منبع شناسی هم هست. یک مورد هم مبهم بود که برچسب زدم. البته من شیوه ارجاع دهی و کیفیت منابع را بررسی نکردم. --سید (بحث) ۹ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۵۳ (UTC)
@Mr MohammadJavad M: سلام. لطفا در صورت امکان بررسی و جمع بندی نهایی این مقاله را انجام دهید. تشکر--سید (بحث) ۱۲ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۰۰ (UTC)
Sa.vakilian گرامی: سید جان شرمنده که پاسخ ندادم. داشتم دنبال کتاب «میرقوامالدین مرعشی» که فرموده بودید، میگشتم و منتظر بودم که پس از خواندن کامل آن کتاب پاسختان را بدهم ولی متأسفانه کتابخانهی اصلی ساری اجازه امانت گرفتن کتب تاریخ طبرستان را به اعضای خود نمیدهد و تلاشم راه به جایی نبرد!
- بخش منبعشناسی به نظرم کفایت میکند ولی اگر به نظرتان کم است، منبعشناسی مرعشیان را بنگرید و هرکدام لازم است را بفرمایید که اضافه کنم. چون به نظر خودم الباقی آن کتب ربط چندانی به شخص افراسیاب ندارند. --محک 📞 ۱۲ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۵۷ (UTC)
- Mr_MohammadJavad_M
@محک و Sa.vakilian: سلام و خسته نباشید به محک و سید عزیز و گرامی. مقاله رو مطالعه کردم. به محک عزیز خسته نباشید میگم. به نظرم برای جمعبندی مشکل چندانی وجود نداره. فقط تکلیف بخش منبعشناسی باید مشخص بشه و چند مورد کوچک که به نظرم اومد.
- یک برچسب مبهم در بخش جهتدار بودن اندیشهٔ میربزرگ اومده که لطف کنید و با اطلاعات لازم برطرفش کنید.
- در نهایت تضادهای گوناگون بین این دو و رفتار و اشرافیتگرایی کیا افراسیاب، موجب جدایی میربزرگ از او شد. به نظرم بخش دوم جمله به نوعی بار منفی داره چون واقعا من شک دارم اشرافیتگرایی که مدنظر دارم و مرسومه اصلا برای حاکمی محلی در مازندران قابل پیادهسازی بوده باشه. علاوه بر اون اگر بتونید با استفاده از منابع در تضادهای بین این دو جریان دقیق بشید خیلی خوب میشه.
- در بخشهای مختلف مقاله به روابط کیاافراسیاب با میرقوامالدین و مسلکش پرداخته شده اما به طور مستقیم به اعتقادات شخص کیاافراسیاب پرداخته نشده. آیا در منابع اطلاعاتی به طور مستقیم پیرامون این موضوع موجود نیست؟
- سالشمار کیاافراسیاب به نظرم میتونه دارای اطلاعات بیشتری باشه. وقایعی که تاثیر مستقیم در زندگی کیاافراسیاب داشته مثل قتل فخرالدوله حسن یا اتحاد با میرقوامالدین و ... .
تا زمانی که محک گرامی موارد بالا رو بررسی کنند، سعی میکنم اگر مورد دیگهای به چشمم خورد بگم. فعلا هم فقط متن مقاله رو بررسی کردم. به زودی بحث رو هم بررسی میکنم و اگر شرایط مهیا بود اقدام به جمعبندی مقاله خواهم کرد. آرزوی موفقیت براتون دارم. :) -- - Mr_MohammadJavad_M بحث ۱۲ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۲۴ (UTC)
- سلام @Mr MohammadJavad M: دلیل برچسب مبهم را نمیدانم؛ یک نقلقول است که در ادامه منظورم از این نقلقول را کاملاً توضیح دادم (@Sa.vakilian: دلیلش چیست؟) در مورد دوم هم «اشرافگرایی» به عنوان نقطهی مقابل «سادهزیستی صوفیان» قرار دارد. موارد سوم و چهارم پیشتر در همین نظرخواهی مطرح و بررسی شدند. اطلاعات درباره کیا افراسیاب بسیار اندک است و اتفاقات مرتبط با او (منجمله آن دو تا که شما فرمودید) هم غالباً در یکی از دو سال ۷۵۰ یا ۷۶۰ رخ دادهاند. --محک 📞 ۱۲ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۱۳ (UTC)
- راستش تعبیر جهت دار بودن بوی وپ:طفره را می دهد و هرچند منظور شما این نبوده، اما بهتر است از این تعبیر استفاده نشود. اندیشه هر کسی جهت دار است و بهتر است کلا این را حذف کنیم.--سید (بحث) ۱۳ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۲۶ (UTC)
منظور بنده جور دیگری بود ولی این تعبیر هم از آن بر میآمد؛ حذفیدم. --محک 📞 ۱۳ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۳۳ (UTC)
- یعنی در شمال هیچ راهی برای دستیابی به کتاب قوام الدین مرعشی نیست! اگر نیست، می تونی به حساب من بخری.--سید (بحث) ۱۳ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۴۵ (UTC)
- آخه من نمیفهمم اگه از کتابخونه نشه کتاب امانت گرفت، پس دیگه چه بدرد میخوره؟! همه که وقت ندارن ساعت اداری برن اونجا بشینن نکتهبرداری کنن :( حالا یه کاریش میکنم، فقط کمی شاید طول بکشه. --محک 📞 ۱۳ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۱۳ (UTC)
سید گرامی: سلام. امروز در وقت اداری به کتابخانه رفتم و همانجا نشستم و کتاب «قوامالدین مرعشی» را روزنامهای خواندم. جای تعجبی نیست که هیچ چیز جدیدی درباره کیا افراسیاب نبود. البته اطلاعات خوبی درباره اندیشههای میربزرگ و صوفی-شیعیان در آن بود ولی به نظرم برای این مقاله لازم نیامد. دو-سه کتاب جالب دیگر هم با همین اوصاف یافتم و مطالعهای گذرا کردم؛ به خصوص کتاب «تذکره مرعشیه صفویه از دیدگاه روانشناسی ارث و محیط» برایم جالب آمد ولی در آن هم چیز خاصی افزون بر مقاله کنونی درباره افراسیاب ندیدم. خلاصه این که پس از کلی وقت صرف کردن برای خواندن کتاب، تنها چندتایی جمله یادداشت کردم و آنها مناسب مرعشیان است! :) --محک 📞 ۲ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۵۴ (UTC)
- @محک و Mr MohammadJavad M: سلام. تشکر. الان با این مقاله چه کنیم؟--سید (بحث) ۲ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۰۴ (UTC)
- آخه من نمیفهمم اگه از کتابخونه نشه کتاب امانت گرفت، پس دیگه چه بدرد میخوره؟! همه که وقت ندارن ساعت اداری برن اونجا بشینن نکتهبرداری کنن :( حالا یه کاریش میکنم، فقط کمی شاید طول بکشه. --محک 📞 ۱۳ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۱۳ (UTC)
- راستش تعبیر جهت دار بودن بوی وپ:طفره را می دهد و هرچند منظور شما این نبوده، اما بهتر است از این تعبیر استفاده نشود. اندیشه هر کسی جهت دار است و بهتر است کلا این را حذف کنیم.--سید (بحث) ۱۳ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۲۶ (UTC)
@Sa.vakilian: سلام سید گرامی. حالا که در منابع هم اطلاعات خاصی یافت نمیشه به نظرم مشکلی نیست. من آخرین بررسیهارو میکنم و اگر مشکل یا کار خاصی برام پیش نیاد، نهایتا تا فردا شب تصمیم نهایی رو دربارهٔ جمعبندی مقاله میگیرم. :) -- - Mr_MohammadJavad_M بحث ۲ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۳۶ (UTC)
@محک: سلام و وقت بخیر محک عزیز :) مقاله رو برای جمعبندی بررسی کردم. دو پیوند قرمز در مقاله هست که اگر زحمت ساختش رو بکشید دیگه مشکلی برای جمعبندی نمیمونه. در ضمن وقایع مهمی مانند اونچه پیش از این گفتم حتی اگر دارای همپوشانی سال با موارد دیگه هست در سالشمار درج کنید تا بتونه خواننده رو به صورت کامل راهنمایی بکنه. بهتون خسته نباشید میگم. :) -- - Mr_MohammadJavad_M بحث ۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۰۲ (UTC)
--محک 📞 ۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۴۶ (UTC)
- @محک: محک جان، جلالالدوله اسکندر رو ظاهرا فراموش کردی. :) -- - Mr_MohammadJavad_M بحث ۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۴۰ (UTC)
محمدجواد گرامی: حاکمان پادوسپانی تعدادشون خیلی زیاده و بعداً مقالههاشون رو با ربات یا به شکلهای دیگه انبوه خواهم ساخت. لطفاً این یکی رو فاکتور بگیرید. (ضمن این که به قول دوستان وظیفه نامزدکننده گمب نیست که لینکهای سرخ رو بسازه
) --محک 📞 ۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۵۹ (UTC)
- @محک: محک جان، جلالالدوله اسکندر رو ظاهرا فراموش کردی. :) -- - Mr_MohammadJavad_M بحث ۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۴۰ (UTC)
- بحث بسته شده است. لطفاً آن را تغییر ندهید. ادامهٔ دیدگاهها باید در صفحهٔ بحث مناسب ثبت شوند. نباید ویرایش دیگری در این ریسه انجام شود.