ویکیپدیا:گزیدن مقالههای برگزیده/دین الهی
شرایط برگزیدگی را دارد. Roozitaa (بحث) ۱۵ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۹ (UTC)
- بحث زیر بسته شده است. لطفاً آن را تغییر ندهید. ادامهٔ دیدگاهها باید در صفحهٔ بحث مناسب ثبت شوند. نباید ویرایش دیگری در این ریسه انجام شود.
دین الهی
[ویرایش]دین الهی (ویرایش • تاریخچه • بحث • پیگیری)
نامزدکننده: محک (بحث • مشارکتها) ۱۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۲ (UTC)
- @محک موضوع جالبیست. تا حالا هیچ مقالهای از ادیان هندی نتوانستهاست برگزیده شود. آرامش (بحث | مشارکتها) ۱۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۷ (UTC)
- درسته، به غیر از این، فقط اوپانیشادها را داریم که جناب Nightdevil به زیبایی ترجمه کردند. از ۲۰۱۸ که سراغ این مقاله رفتم، به تاریخ و فرهنگ هند شدیداً علاقمند شدم. واقعاً شبه قاره هندوستان سرزمین عجیبی است و اطلاعات فارسی وب درباره این سرزمین عجیب بسیار اندک است. تازه تأسفآور آنجاست که بخش گستردهای از فرهنگ، ادب و سیاست هندوستان به زبان فارسی بود ولی درباره همین منابع فارسی نمیشود در وب فارسی چیزی یافت و باید انگلیسیش را بخوانی! مینیاتورها، شعرها و کتابهای فارسی دوران اکبرشاه و جهانگیرشاه اوج هنر زبان فارسی-ایرانی هستند که برای ما ناشناخته ماندهاند. محک 📞 ۱۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۸ (UTC)
- و این به نظرم باعث دو چیز خیلی خوب میشود. نخست اینکه با نمایش آن در صفحهٔ اصلی به افزایش دانش فارسیزبانان غیرهندی از هند میافزاید و دوم اینکه باعث تعادل میان مقالههای برگزیده در زمینهٔ دین و مذهب میشود که خیلی از آنها دربارهٔ ادیان یهودیت، مسیحیت و اسلام هستند و مقالههای برگزیدهٔ سایر ادیان و عقاید کمترند. آرامش (بحث | مشارکتها) ۱۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۲۴ (UTC)
- درسته، به غیر از این، فقط اوپانیشادها را داریم که جناب Nightdevil به زیبایی ترجمه کردند. از ۲۰۱۸ که سراغ این مقاله رفتم، به تاریخ و فرهنگ هند شدیداً علاقمند شدم. واقعاً شبه قاره هندوستان سرزمین عجیبی است و اطلاعات فارسی وب درباره این سرزمین عجیب بسیار اندک است. تازه تأسفآور آنجاست که بخش گستردهای از فرهنگ، ادب و سیاست هندوستان به زبان فارسی بود ولی درباره همین منابع فارسی نمیشود در وب فارسی چیزی یافت و باید انگلیسیش را بخوانی! مینیاتورها، شعرها و کتابهای فارسی دوران اکبرشاه و جهانگیرشاه اوج هنر زبان فارسی-ایرانی هستند که برای ما ناشناخته ماندهاند. محک 📞 ۱۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۸ (UTC)
بازخوانی مرداب
- درود بر شما و سپاس برای نامزدی این جستار. شخصا دوست دارم چنین موضوعاتی را در میان برگزیدگان داشته باشیم. پیشگفتار (لید) به نظرم چند ایراد جزئی دارد:
- ارجاعدهی در این بخش، بهویژه برای مطالبی که انتظار میرود در متن اصلی آمده باشند، بهتر است نباشد.
- صلح کل یعنی چه؟ صلح جمعی و سازش همگانی؟
- یعنی صلح میان همه. با لحن فارسی تهرانی «صلح همگانی» زیباترست. ولی چون این واژگان عیناً بود و فارسی هم بود، تغییر و تصرف روا نیست
- متوجه شدم، سپاس از روشنگری شما.
- یعنی صلح میان همه. با لحن فارسی تهرانی «صلح همگانی» زیباترست. ولی چون این واژگان عیناً بود و فارسی هم بود، تغییر و تصرف روا نیست
- بند سوم بهنظرم رَوَند رویدادها را خوب پوشش نداده. در آغاز آمده «خود را مصلح دین اسلام ... معرفی کرده و توحید الهی را مذهب خود دانست» (برداشت از این جمله: آیین الهی، همانند شیعه و سنی، مذهبی از اسلام است). سپس بیدرنگ گفته میشود «پس از ارائهٔ دین الهی توسط اکبرشاه ... مخالفتهای بسیاری در میان علمای مسلمان بهوجود آورد و عدهای از روحانیان او را به کفر و بدعت متهم کردند» (برداشت از این جمله: این آیین خودش یک دین است و مذهب اسلامی نیست). البتهکه لید باید چکیده باشد و آوردن همهچیز لازم نیست، ولی شاید بهتر باشد اندکی بگویید که این وسط چه شد که از مذهب به دین تغییر کرد.
- توحید الهی نه دین است و نه مذهب. مقاله را باید خواند تا متوجه ذات قضیه شد. مذهب در قسمت نخست صرفاً چیزی برابر با شیعه و سنی نیست؛ تصوف هم مذهب است. مذهب یعنی «راه و روش» و اینجا به طریقت معنای نزدیکی دارد.
- درست میفرمایید که باید جستار را خواند. با این همه، توجه داشته باشید که من نمونهای از خوانندۀ ناآگاه به دین الهی هستم. منِ ناشی زمانی که لید را خواندم تا یک دید کلی از درونمایۀ جستار داشته باشم، با خواندنِ این بند سردرگم شدم و نفهمیدم که سرانجام این یک مذهب اسلامی است یا یک دین جدا (مثلاً نوعی بدعت). طبیعتاً من نمیتوانم ادعا کنم که همۀ خوانندگان ناشی را نمایندگی میکنم، ولی شاید عدهای همانند من باشند.
- توحید الهی نه دین است و نه مذهب. مقاله را باید خواند تا متوجه ذات قضیه شد. مذهب در قسمت نخست صرفاً چیزی برابر با شیعه و سنی نیست؛ تصوف هم مذهب است. مذهب یعنی «راه و روش» و اینجا به طریقت معنای نزدیکی دارد.
- «دین الهی سیستمی اخلاقی است که ...» مشکل وزن ندارد؟
- در متن مقاله با منبع بریتانیکا عیناً همین کلمات آمده. وقتی مرجع صاحب نظر میگوید سیستم اخلاقی بوده، لابد بوده دیگه.
- «این آیین نوزده عضو داشت که یکیشان پیشتر هندو بود» این جمله بهنظرم ناقص است؛ آیا منظورتان این است که دیگر پیروان این آیین از اسلام آمده و تنها یکی از هندو؟
- بله. نفهمیدم کجایش از نظرتان ناقص است.
- دقیقا معلوم نشده بود که پیروان دیگر مسلمان بودند. من با شکوتردید چنین استنباطی داشتم.
- بله. نفهمیدم کجایش از نظرتان ناقص است.
- (این مورد خیلی مهم نیست) در مواردی مثل ثبتشده، حواسمان به نیمفاصله باشد. تأثیرگذاشتن حشو و نادرست است؛ اثرگذاشتن درست است.
- من روی این موارد ویراستاری حرفهای احاطه ندارم. اگر بتوانید حین خواندن یک دستی هم روی این واژگان بکشید، ممنونتر (😜) میشوم :)
سیَه مُرداب (بحث) ۲۵ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۳۷ (UTC)
- فعلاً ✋ --محک 📞 ۲۶ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۵۸ (UTC)
- اگر مشکلی ندارید، من اندکی ویرایش خواهم زد؛ ولی بگذارید نخست یکدور پیشنهادهایم را بدهم و سپس به این کار بپردازم.
- فعلاً ✋ --محک 📞 ۲۶ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۵۸ (UTC)
سیَه مُرداب (بحث) ۲۷ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۳۳ (UTC)
@محک: با اجازه، دربارۀ بخش پیشزمینه: به باور من، زیر بخش پیشینۀ مذهبی مغولان — بهجز نخستین جمله (اکبر از نسل چنگیزخان و تیمور گورکانی بود و رویکرد پیشینیان بر او تأثیرگذار بودهاست) — برای این جستارْ زائد و بیربط است؛ میتوان این زیربخش را — جز همان جملۀ نخست — حذف کرد و آغاز بخش را با الگوی {{همچنین ببینید}} به جستار دین در امپراتوری مغول پیوند داد. همچنین دو زیربخش دیگر (شکلگیری عقاید اکبر و سلطنت اکبر کبیر) نیز با یکدیگر تلفیق شوند (بهگونهای که ترتیب رویدادها رعایت شود) و بهعبارتی این بخش هیچ زیربخشی نداشته باشد. اگر با من موافق نیستید، دستکم پیشنهاد میکنم آغاز زیربخش پیشینۀ مذهبی مغولان را با الگوی {{اصلی}} به همان جستاری که گفتم پیوند دهید. سیَه مُرداب (بحث) ۲۷ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۳۳ (UTC)
سیَه مُرداب گرامی: واقعاً باید ببخشید. اصلاً این گمب را فراموش کرده بودم. موارد پیشنهادم دوم را اعمال کردم. اگر ممکن است، باقی کار را ادامه دهیم. باز هم شرمنده! محک 📞 ۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۲۳ (UTC)
- @محک: درود دوباره. خواهش میکنم، مشکلی نیست. دوباره جستار را میخوانم و موارد را به عرضتان میرسانم. فقط یک مورد را اکنون میگویم، درباره منابع. بهگمانم بهتر است در جستارهای برگزیده، یادکردها دقیقتر انجام شوند. من برای یکی از منابع، شیوه را تغییر دادم. خواهشمندم ویرایش مرا بازببینید. چنانچه موافق بودید، دیگر منابع را نیز به این شیوه دربیاورید (بهویژه آنان که تجمیع دارند)؛ وگرنه، خنثی کنید تا دربارهاش بیشتر گفتگو کنیم. DarkSwamp8 ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۸ (UTC)
DarkSwamp گرامی: روش به کار رفته غلط نیست و جزء روشهای مرسوم در ویکیپدیاست؛ ولی توصیهشدهترین روش (که خودم هم اغلب از آن استفاده میکنم) همین روشی است که شما به کار بردید. چون یادکردها را دقیق نوشته بودم، تبدیلش آسان است و به زودی همه را به روش توصیه شده تغییر میدهم. محک 📞 ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۲۲ (UTC)
- @محک: درود دوباره. خواهش میکنم، مشکلی نیست. دوباره جستار را میخوانم و موارد را به عرضتان میرسانم. فقط یک مورد را اکنون میگویم، درباره منابع. بهگمانم بهتر است در جستارهای برگزیده، یادکردها دقیقتر انجام شوند. من برای یکی از منابع، شیوه را تغییر دادم. خواهشمندم ویرایش مرا بازببینید. چنانچه موافق بودید، دیگر منابع را نیز به این شیوه دربیاورید (بهویژه آنان که تجمیع دارند)؛ وگرنه، خنثی کنید تا دربارهاش بیشتر گفتگو کنیم. DarkSwamp8 ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۸ (UTC)
- @محک: سپاس از شما. روش پیشین نیز بیگمان درست بود، ولی با شیوه میتوان بهکمک پارامترهای
ص
وف
ارجاعات دقیقتر به منبع داد (در روش پیشین، تجمیع چنین اجازهای نمیدهد). من الگو:جعبه اطلاعات دین را نیز درونریزی کردم که میتوانید برای این جستار تعبیه کنید (البته الگو:Infobox religion وجود داشت، ولی ویژهٔ مسیحیت است و در خودِ ویکیانگلیسی هم نامش تغییر کرده). البته الگو تازهساخت است؛ بنابراین اگر مشکلی پیش آمد، بفرمایید تا برطرفش کنم.--DarkSwamp8 ۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۰ (UTC)جعبه را افزودم. پارامتر آخری باید حذف شود. محک 📞 ۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۵۳ (UTC)
@محک: سپاس از سرعت عملی که دارید. الگو نیز اصلاح شد. از الان بازخوانی را آغاز میکنم. پیش از آن پرسشی دارم: آیا دربارهٔ دین الهی در ادبیات و فرهنگ عامه، چیزی در منابع آمده؟ من یک مورد در ویکیفرانسوی پیدا کردم (Catherine Clément, Les Ravissements du Grand Moghol) که گویا رمانی تاریخی است (شاید چیزی همانند پسر ایرانی). اگر مطلبی برای این منظور پیدا نشد، میتوان آن را در بخش «برای مطالعه خواندن» گذاشت. DarkSwamp8 ۲ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۲۲ (UTC)
- «هنگامی که اکبرشاه در ۱۳ سالگی بر تخت سلطنت نشست کرد» -> «هنگامی که اکبرشاه در ۱۳ سالگی بر تخت سلطنت نشست»
- «به عرفان و درویشی علاقهمند بود» -> «به عرفان و درویشی علاقه داشت» (تکرار بود)
- «به عنوان مسلمانی معتقد و مقید به آداب ظاهری دین» -> «معتقد و مقید به آداب ظاهری اسلام» (به عنوان زائد است)
- «از سویی» -> «از سوی دیگر»
- «از نفوذ شدیدی برخوردار بود» -> در کجا؟
- «آموزشهای مذهبی اکبر نیز توسط بیرم خان به «عبدالطیف» سپرده شد» -> «بیرم خان آموزشهای مذهبی اکبر را به عبدالطیف سپرده شد» (چرا نام شخص در گیومه آمده؟ وانگهی در یادداشتی جایی بنویسید اصلاً این کیه؟)
- نمیدانم عبدالطیف کیست و بهمین خاطر گیومه گذاشتم.
- «در این دوران، ذهن اکبرشاه تجربههای روحانی، اجتماعی و سیاسی خود را آغاز کرد و او شبها دربارهٔ خدا و راه رسیدن به او تأمل میکرد و همواره در فاصلهٔ میان جنگها به مسائل دینی بازمیگشت» -> (بهگمانم باید بازنویسی شود. مگر اینکه خود اکبر زنده شود و بگوید در ذهنش چه میگذشت، وگرنه چگونه میتوان دربارهٔ پندارهای کسی که سالها پیش میزیست اظهار نظر کرد؟)
از روی زندگینامههایش که هم خود اکبر شاه و هم نزدیکترین افراد به او نوشتهاند، میشود چنین برداشتهایی کرد. (وقتی اتوبیوگرافی دارد، انگار هنوز میشود زندهاش کرد :)
- «که به عنوان تسامح میان مذاهب شمرده میشود» -> «که نوعی تسامح (ترجیحا از واژگان همگانیتر همچون رواداری و مدارا بهره گرفته شود) میان مذاهب بهشمار میرود»
- «بسیاری از راجپوتها در نتیجهٔ این اقدام به اکبرشاه پیوستند و اکبرشاه با زنی راجپوت ازدواج کرد و هندوان را در ادارهٔ امور کشور به خدمت گرفت» -> «بسیاری از راجپوتها در نتیجهٔ این اقدام به اکبرشاه پیوستند؛ حتی اکبر با زنی راجپوت ازدواج کرد و هندوان را نیز در ادارهٔ امور کشور به خدمت گرفت»
- «این اقدام موجب انتقاداتی از سوی علمای مسلمان شد» -> «این اقدام، انتقادات علمای مسلمان را برانگیخت»
- «ولی حرکتی به سوی وحدت و توسعهٔ امپراتوری بود. در مقابل متفکرانی اکبرشاه را برای هدایت جامعهٔ هند به سوی «وحدت ملی» و حرکتی آگاهانه برای استقرار اندیشهٔ «ملیت هندی»، بالاتر از تفرقهٔ مذهبی میستایند» -> «ولی برخی متفکران او را برای هدایت جامعهٔ هند به سوی «وحدت ملی» و حرکت در جهت استقرار اندیشهٔ «ملیت هندی» ستودند» (ولی حرکتی به سوی وحدت و توسعهٔ امپراتوری بود با توجه به جملهٔ پسین زائد مینماید)
- «بهوجود آورندهٔ ملیت هندی» -> «پدیدآورِ ملیتِ هندی»
- «خواندهاند» -> «خواندند»
- «غالب این افراد «متفکرانی آزاده با دیدگاههای نو و ضدسنتی» وصف شدهاند» -> (توسط چهکسی؟)
درون گیومه بود که یعنی عیناً از منبع نقل کردهام. محض محکمکاری ناقل را به جمله افزودم.
- «و علیالخصوص» -> «بهویژه»
گرچه اینها ایراد نیستها. هر کس سبک انشای خودش را دارد.
- «گردآورد» -> «گرد آورد»
- «شاهان همسایه با قلمرو مغولان» -> (آیا نیاز است «با قلمرو مغولان» بیاید؟)
- «حلقههای چندگانه» -> (منظور «چندین حلقه» است؟)
بله
- «و گونهای از تسامح و آزاداندیشی مذهبی و عقلانیت را در هند به نمایش گذاشت» -> (زدوده شود. دانشنامه بهتر است نتیجهگیری را به خواننده واگذارد)
نام مؤلف را آوردم تا از فکت خارج شود. گرچه یک منبع معتبر و متخصص این حرف را زده و لذا جمله میتواند فکت هم باشد.
- «اکبر در طرح تازهای، ظاهراً بنا بر درخواست عالمان دینی به قضاوت میان آنان پرداخت. گویا این مسئله به اشارهٔ خود اکبرشاه صورت گرفتهاست» -> (بالاخره علما درخواستند یا خود اکبر اشاره کرد؟)
- یاد حکایت بهلول و هارون افتادم
میگن هارون میخواست به شهری حمله کنه، در دربار مطرح کرد و نظر وزیران رو خواست. همه یکی-یکی دلیل آوردن که مثلاً اونها قوین، ارتش اونها مجهزتره، الان زمستونه نمیشه رفت و... و همه گفتن کار خوبی نیست. آخرسر بهلول گفت خیلی هم کار خوبیه، اونا کلی پول دارن، میریم میگیریم دیگه. هارون بی معطلی گفت هزار دینار جایزه به بهلول بدین که انقدر داناست. یکی پرسید بین این همه علما و دانشمندان، خلیفه چرا حرف این احمق رو گوش میده؟ بهلول گفت چون خلیفه میخواست بشنوه حمله به اون شهر کار خوبیه و نقشهاش توسط درباریان تأیید بشه و من بودم که نظرش رو تأیید کردم.
- اینجا هم اکبرشاه به درخواست علما، حاضر شد کاری که خودش در نظر داشت رو انجام بده. در واقع اینطوری برای تصمیم خودش مشروعیت خرید.
- یاد حکایت بهلول و هارون افتادم
- «احتمالاً پذیرش امضای این سند توسط علمای اهل سنت، نه به اجبار و فشار، بلکه برای مقابله با گسترش روزافزون تشیع بودهاست» -> (اگر علمای بقیه مذاهب با «اجبار و فشار» پذیرفتند، بهتر است ذکر شود. وگرنه آوردن این جمله دلیلی ندارد)
دلیلش این است که علمای تسنن پیش از این اتفاقات در جایگاه بالاتر بودند و دلیلی لازم داشته که موافقت کنن (یا اجبار یا دلیل منطقی دیگه). دیگران که از خداشون بود آدم حسابشون کنن و نظرشون رو بخوان که.
- «در عمل به بالاترین مقام دینی کشور در میان تمامی مذاهب موجود، تبدیل شود. به گونهای که به بالاترین مجتهد مملکت بدل شد و کسی را یارای مقابله با او نبود» -> «عملاً به بالاترین مقام دینی کشور در میان تمامی مذاهب موجود بدل شود؛ به عبارتی بالاترین مجتهد آن مرز و بوم شده بود و دیگر کسی مقابله با او را نمییارست»
اگر به سلیقه است، من انشای خودم را در این مورد ترجیح میدهم. اشکال شیوهنامهای که ندارد؛ دارد؟
- «عالمان از یکدیگر ناراحت شده و اختلافاتشان فزونی یافت و این روند باعث شد» -> «از یکدیگر رنجیدند (نیاز به تکرار عالمان نیست) و اختلافاتشان فزونی یافت.(کوتاهکردن جمله) این روند باعث شد»
- «موجب شد او متقاعد شود که» -> «او را متقاعد کرد که»
- «و تصمیم به ادغام آنان گرفت» -> «و بنابراین تصمیم به ادغامشان گرفت»
- «در همین سال رسم «خطبه» را نیز بهوجود آورد و از آن پس» -> «در همان سال ۱۵۸۲ رسم «خطبه» را نیز پایه گذاشت و سپس»
- «وجود حکومتهای قدرتمند صفوی، عثمانی و پاپ که در آنان پادشاه رهبری روحانی کشور را نیز در دست داشت، میتوانست از انگیزههای تأسیس عبادتخانه باشد» -> (چرا این جمله اینجا آمده؟!!! عبادتخانه چند خط پیش بسته شد)
ترتیب دو پاراگراف جابجا بود!
- «چنانچه حضور علمای مسلمان در دستگاه حکومت مانعی برای اختیارات اکبرشاه محسوب میشد» -> (با نقطهویرگول از جملهٔ پیشین جدا شده، ولی هیچ وابستگی میانشان نمیبینم)
چنانکه درست بود؛ نه چنانچه.
- «اکبر به بیدینی، شیعیگری و برهمنی متهم و تکفیر شد ولی این اتهامها را انکار کرد و بر مسلمان بودن خود تأکید داشت» -> (نخست اینکه چهکسی تکفیر کرد. دیگر اینکه بهتر است برهمنی پیوند شود)
طبیعتاً توسط مسلمانان سنی که قدرتشان را از دست داده بودند. جلوتر به این مورد به تفصیل بیشتری پرداخته شده. -
- سرانجام اینکه برخی جاها نوشتید «اکبرشاه» و برخی جاها «اکبر». بهتر است یکدست «اکبر» نوشته شود.
برای تنوع جملهبندیها چنین تغییرات جزئی عیبی ندارند. مگر باعث ابهام میشود؟ فکر نکنم کسی اکبر و اکبرشاه را با هم متفاوت درنظر بگیرد.
@محک: بازخوانی «عبادتخانه و فلسفهٔ صلح کل» را انجام دادم. پیشنهادهایی نوشتم که هر چقدر صلاح میدانید، بپیرایید.--DarkSwamp8 ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۳ (UTC)
- مرسی --محک 📞 ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۵ (UTC)
- @محک: درود دوباره. سپاس از شما. همانطور که عرض کردم، اینها بیشتر «پیشنهاد» هستند. چون این جستار بنا است که «برگزیده» شود و به صفحه اصلی برود، تا جایی که فکر کنم به بهبود کمک میکند موارد را مینویسم. پیشنهادها معمولاً برپایه چیزی است که از ویراستاری آموختم (برای نمونه، سادهنویسی) و میکوشم سلیقه خودم را وارد نکنم، با این همه احتمالش کم نیست از دستم در برود. بنابراین شما آنهایی را که صلاح میدانید میتوانید بویرایید یا حتی نظر مرا با دخلوتصرف اعمال کنید. البته اگر پیشنهادهای من خیلی با سبک نوشتاری شما جور نیست، میتوانم آنها را کمتر کنم. درباره «علیالخصوص»، بهگمانم بیش از حد عربی است و برای همین پیشنهاد دادم جایگزین شود (تا جایی که دیدم ناظران چنین چیزی را درنظر میگیرند، برای نمونه ویژه:تفاوت/27547719) وگرنه طبیعتا بررِسَنده نباید سلیقهاش را تحمیل کند. جدای از همه اینها، فرمودید «از روی زندگینامههایش که هم خود اکبر شاه و هم نزدیکترین افراد به او نوشتهاند، میشود چنین برداشتهایی کرد»؛ جرقهای در ذهنم خورد که آیا این جستار با توجه به ماهیتش (تاریخی) سزاوار بخشی بهنام «منبعشناسی» یا «تاریخنگاری» نیست؟ پیشتر نیز میپنداشتم یک چیز انگار کم است، اکنون دانستم که آنچه دنبالش بودم همین است. نمیدانم چقدر مقدور است، ولی پیشنهاد میکنم چنین بخشی نگاشته شود. DarkSwamp8 ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۲۲ (UTC)
«پیدایش دین الهی»
- «با چرخشی آرام به سوی روشنگری به گسترش نظریهٔ «صلح کل» خود پرداخت» -> روشنگری نباید پیوند شود، ربطی به اینجا ندارد.
- رفتار او شفاف نبود؟! یعنی دیگران نمیفهمیدند یا مخفیکاری میکرد.
- شفافیت صرفاً متضاد مخفی و یواشکی نیست. این یک اصطلاح و عبارت مرسوم در سیاست است. (مثلاً رک به این) به طور خلاصه یعنی کارهایی که میکرد که اهدافش را با کسی در میان نمیگذاشت.
- « اما در هر صورت سیاستهایی نه تنها در جهت افزایش نفوذ و قدرت شخصی، بلکه با توجه به سود و منافع ملی تمامی مردمان هند بود و در جهت اجرای عدالت عمومی طرحریزی شده بود» -> با توجه به جمله، «سیاستهایی» باید بشود «سیاستهایش»
- «با مشکل عدم تسلط روحانی بر غیرمسلمانان مواجه بود» -> اینجا «روحانی» صفت است یا بهچم «آخوند»؟
آخوند [از نوع هندو]. با واژه «مذهبی» تغییر دادم.
- «کردهبود» -> باید با فاصله باشد، نه نیمفاصله.
- «بنابر آنچه به نقل از ابوالفضل علامی در تاریخ آمده» -> خیلی راحت میتوان این را نوشت «بهگفتهٔ ابوالفضل علامی،»
- «نشدهبود» -> فاصله
- «عنوان کردن» -> نیمفاصله (همچنین «عنوانکردن» خیلی اصطلاح روشن و دقیقی نیست)
- «خود را به عنوان اصلاحگر اسلام معرفی کرد» -> «بهعنوان» نیمفاصله میخواهد (همچنین در اینجا زائد است)
- «چیز زیادی در این باره نمیدانیم» -> «چیز زیادی در این باره در دست نیست» (تا جایی که دیدم، اولشخص در جستارها نقد میشود)
- «به یکی از نوکیشها «شست»، که نوعی نشان است، داد» -> «به یکی از نوکیشها نشان «شست» داد» (همچنین در یادداشت بیاید که این چیست)
«وجه تسمیه»
- مشکلی در آن نیافتم. ولی بهعنوان گیر بنیاسرائیلی، عبارتها معمولاً «دیده میشوند» یا «بهکار میروند»، «یادشدن» برای موجودات پسندیده است. DarkSwamp8 ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۴۰ (UTC)
- یک مورد «دیده میشدند» به چشمم خورد که اصلاح کردم. بقیه را نیافتم. --محک 📞 ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۵ (UTC)
«کلیات اصول»
- یکی از جملات را (آن که به پادشاه اسپانیا نامه مینویسد) تغییر دادم، خواهشمندم بازبینید.
- «براساس نظرات نویسندهٔ دانشنامه بزرگ اسلامی» -> نام اثر بهتر است کج بیاید (همچنین مگر دانشنامه تنها یک نویسنده دارد؟)
- «اصول سیستم» -> بهگمانم «سیستم» حشو است، شاید اشتباه میکنم
حشو نبود شاید کمی گنگ بود. به بنیادهای نظام تغییر دادم.
- «ملاقاتهای خصوصی اکبر با عالمان ادیان مختلف و آشنایی با مذاهب مختلف سهم بهسزایی در تغییر باورهای او داشت» -> این جمله آیا وابسته به این بخش است؟ بیشتر به پیدایش دین الهی میخورد.
- «انجام نپذیرفت» -> برپایه شیوهنامه بهتر است «انجام شد» بیاید (در اینجا از تکرار نیز جلوگیری میشود)
- برای پیوند به جستاری در زبان دیگر، بهتر است از الگوی پیوند میانزبانی بهره گیرید تا قرمز بودن پیوند آن مشخص شود
مقاله را ساختم
- «اکبر پس از درگذشت ... به کتابت قرآن اظهار افتخار میکرد» -> این بخش انگار هماهنگ با جملات پیشین نیست شاید وابسته به جای دیگری باشد
ابتدای جمله آداب عبادت مشابه با زرتشتیان آمده. بعد درباره نداشتن قدیس و مکان مقدس حرف زده. اینجا هم میگوید نماز را به شیوه اسلام میخواندند و مسجد خاصی برای این تدارک نمیدیدند و همچنان اذان و کتابت قرآن برقرار بود.
- «او بسیاری از دستورهای اخلاقی و عملی آیینش را از عرفان و تصوف اسلامی گرفت» -> حس میکنم تکراری است
مشابه است ولی یک مضمون ندارد. اینجا تأکید بر «دستورهای اخلاقی و عملی» دین الهی است. در بخش «تأثیرپذیری اکبر از مذاهب مختلف» طبیعتاً وجههای گستردهتری از این تأثیرات بیان شده بود. پنجره نگاه فرق دارد. --محک 📞 ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۳۹ (UTC)
- بخشهای «تأثیرپذیری اکبر از مذاهب مختلف» و «نقدها» برایم عجیب بود و انتظار چنین چیزی را نداشتم (اگرچه وقتی دیدم جستار بهنسبت حجمش ۹ بخش اصلی دارم، شک کردم شاید چنین اتفاقی افتاده باشد)، بنابراین از این دو میگذرم.
- متوجه منظورتان نشدم!
«پیروان»
- «پس از آن که آزمایشهایی را میگذراندند» -> بهگمانم «آزمون» در اینجا گویاتر باشد.
- در بند دوم، ۲ کامنت اچتیامال آوردهاید که بهتر است تکلیفشان مشخص شود.
برای اولی مقاله ساختم و لینک کردم ولی برای دومی باید به منابع فارسی آن دوره دسترسی داشت که ندارم. چندتایی از کتابهای آن دوره، مثلاً توزک جهانگیری، را خواندم ولی جمله مشابه به چشمم نخورد. فعلاً جمله را نمایان کردم ولی توضیح درباره لهجه هندی را گذاشتم بماند. شاید بعداً کسی دید و دسترسی داشت که تصحیح کند.
- «در شأن منزل» -> صفت و موصوف جابهجا آمدهاند؟
- بله. در فارسی هندی گویا چنین جابجاییهایی بین صفت-موصوف و مضاف-مضافالیه رایج بوده. بهرحال چون اصل کلمه به یک لهجه از فارسی است، تهرانی کردنش از ارزش آن خواهد کاست.
«میراث»
- «تلاشی که بهرغم اصالت احساسهای برانگیزاننده آن» -> برای دانشنامه، بیشازاندازه احساسات دارد و ادبی است.
حذف.
- «بی شک و شبهه، اولین کتاب سماوی و سرچشمه تحقیق و بحر توحید است و موافق قرآن مجید، بلکه تفسیر آن است» -> نهاد جمله چیست؟
«یادکردها»
- در صورتی که از {{پک/بن}} بهره میگیرید، باید پارامتر
|رف=
را نیز در الگوی یادکرد اصلی مقدار دهید تا پله شود (یکی را خودم انجام دادم).
«سخن پایانی»
- در پایان، دو نکته میماند:
- بخشی بهنام «منبعشناسی» معمولاً در جستارهای تاریخی برگزیده انتظار میرود؛ البته باید دید تا چه اندازه امکانش هست.
- بخشهای «تأثیرپذیری اکبر از مذاهب مختلف» و «نقدها» از دید من به جاده خاکی زده؛ از سویی مطالب بسیاری آمده که بیشتر وابسته به خودِ اکبر است تا توحید الهی، از دیگر سو بقیه مطالب جایشان به بار من در بخشهای دیگر (ازجمله «پیشزمینه» و «پیدایش دین الهی») است و حتی همان مطالب دربارهٔ میتواند چکیدهاش در «پیشزمینه» بیاید. به هر روی، تغییر ساختار گسترده است و بهتر بُوَد زمانی انجام شود که بازبین(های) دیگر نیز چنین نظری داشته باشند.
- به هر روی، من بهجز دو بخش نامبرده، درونمایه را یکدور بازخواندم و تا جایی که به چشمم آمد پیشنهاد ویرایش و پیرایش دادم. قصد داشتم که بازخنها را نیز بر برسم که شوربختانه زمانش را ندارم. نامزدکننده را سپاس میگزارم که موارد را زودهنگام پاسخ گفت و نیز برای نوشتار بسیار ارزنده و زیبایی که به ویکیپارسی ارزانی داشتهاست. وانگهی از @Roozitaa: با توجه به تجربهٔ سترگ ایشان در زمینهٔ خوبیدگی و برگزیدگی جستارهای آیینی و میتختشناختی (ازجمله دین در امپراتوری مغول که تا اندازهای به این جستار وابسته است) دعوت میکنم نظارت این گمب را عهده دارد.
پایان بازخوانی DarkSwamp8 ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۱۴ (UTC)
- DarkSwamp ممنون 🙏 محک 📞 ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۵۵ (UTC)
- موضوع برای من جذاب بود و به نظرم ارزش انتخاب شدن را داشته است.
- اشتباهیاب: ۱۸ مشکل نوشتاری یا شیوهنامهای را نشان می دهد که باید برطرف شود.
- لینکدهی با دقت انجام نشده است و به نظرم این بزرگترین ایراد مقاله است.عنوان هایی که لینک نشده اند و در ویکی پدیای فارسی و غیرفارسی مقاله دارند کم نیستند مثلا ژروم خاویر. بعضی از نام ها هم ممکن است مقاله نداشته باشند مانند احمدرضا عبادی و محمدمهدی علیمردی و بهتر است خیلی کوتاه معرفی شوند مثلا استاد دانشگاه فلان یا نویسنده کتاب فلان و غیره . همانطور لینک به تغییر مسیر به رنگ سبز هم زیاد است.
- به نظرم در مرحله برگزیدگی بهتر است که لینک قرمز در متن نباشد چون مقاله در بهترین حالت خود قرار می گیرد.
- اکبر از نسل چنگیزخان و تیمور گورکانی بود و رویکرد پیشینیان بر او تأثیرگذار بودهاست. بهتر است به جای «رویکرد» از «تساهل دینی» یا توضیحی واضح تر استفاده شود .
- مریم الزمانی یا «ماریا زمانه بیگم» که همان همسر هندوی محبوبش جودا بای است. [۱]
- اشاره نشده که اکبر ساتی اجباری را ممنوع کرده است.
- تا جایی که به نظرم می آید گرویدن به این دین الهی کاملاً آزادانه بوده است. وگرنه به ۱۹ نفر پیرو محدود نمی شد. این پاراگراف محمدجواد رحمتی معتقد است دین الهی بیش از آن که یک دین باشد، یک نحلهٔ فکری است که با گذشت زمان به فراموشی سپرده شد و حتی خود اکبرشاه نیز آن را از یاد برد. وی در ادامه ضمن ارجاعی به یک نوشته از جانشین اکبرشاه، میگوید: غالب مردم از این بدعت گریزان بودند و همچنان علیرغم شکنجه و زندان که اکبرشاه بر آنها روا میداشت، بر دین سابق خود باقی ماندند. آیا آوردن این نقل که ضد واقعیت های بیان شده توسط اکثریت است وزن دادن زیادی به یک نظریه مهجور نیست.
- منوچهر پزشک همچنین معتقدست اکبرشاه برخی از مخالفان نوآوریهایش را پنهانی به قتل رساند (مثلاً کی؟) و برخی را تبعید کرد و از آن جمله، «شیخ عبدالنبی» و «ملا عبدالله سلطانپوری» را به عنوان «امیر الحاج» مسئول همراهی با حاجیان کرد و از پیرامون خود پراکند. نوآوریهایش گنگ است. به نظر این عقیده شخص منوچهر پزشک است که به علت مخالفت با دین الهی شیخ عبدالنبی به تبعید فرستاده شد اما در https://www.iranicaonline.org/articles/abd-al-nabi نوشته شده «اکبر شاه اما از گستاخی عبدالنبی و اختلافات او با معدوم الملک خسته شد و هر دو را به زیارت به مکه فرستاد.»
- در مورد چگونگی مالیات زائران هندی و زمان لغو آن توضیح لازم است.
- مثل اینکه تساهل مذهبی اکبر تحت تأثیر همسر محبوبش جودا بای هم دانسته میشود.
- سه برادر به نامهای «ابوالفتح»، «همایون» و «نورالدین گیلانی» در این دوره خود را به اکبرشاه نزدیک کردند و به پرسشهای فقهی اکبرشاه پاسخ میدادند. «بدائونی»، از علمای اهل سنت، ابوالفتح را از کسانی میداند که اکبرشاه را از اسلام دور کردند. اینها کی هستند و چطور اکبر را از اسلام دور کردند؟
- پکسنج هم در قسمت پانویس و هم در قسمت منابع چندین خطا را نشان میدهد.Roozitaa (بحث) ۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۷ (UTC)
در حال انجام... سلام. ممنون که وقت گذاشتید و انقدر با دقت و سرعت خواندید. چند مورد از این سؤالات نیاز به منابع و پژوهش بیشتر دارد که به تدریج خواهم افزود. محک 📞 ۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۲۶ (UTC)
- به ترتیب پاسخ میدهم:
تعداد لینکها خیلی زیاد است و تنوع خیلی بالاست. تا جایی که میتوانستم لینک دادم و لینکها را ساختم. لینکهای سبز اشکالی دارند؟ فکر کنم فقط کاربرانی که در ترجیحات گزینهاش را فعال کرده باشند رنگ سبز را میبینند و این یک افزونه مدیریت محتواست.
تنها چند لینک قرمز ماند.
در زیرنویس یک تصویر درباره ساتی توضیح دادم چون خیلی جزئیتر از مباحث کلی مقاله است.
- in 1582, Akbar issued an order to prevent any use of compulsion in sati. خلاصه
- in 1582, Akbar issued an order to prevent any use of compulsion in sati. خلاصه
با شما همنظر هستم ولی بهرحال دیدگاه اقلیت که شرایط منبع معتبر را هم دارد، باید لحاظ شود. چون مشکوک است و ادعای بزرگی است، با ارجاع درون متن آوردم.
- غرض آلود به نظر می رسد این حرف را پسر ارشدش جهانگیر مثل اینکه گفته. جهانگیر چنان رابطه اش با پدرش اکبر بد بوده که گویا یک بار با زهر قصد داشته او را بکشد و به همین دلیل هم مجازات شده.
- به نظرم هر کسی مقاله را بخواند، متوجه میشود این نظر مشکلداری است. پیشتر در کنار نام رحمتی نوشته بودم «پژوهشگر منتقد اکبر» (یا همچین چیزی) که در گمخ جناب کاربر:Alamir گفتند حذفش کنم زیرا «...برای اینکه در کار آکادمیک مبنا بر بیطرفی محقق است و قرار نیست پژوهشگر طرفدار یا مخالف یک شخصیت تاریخی باشد. از منظری، همه پژوشها نقادانه است، ولی بار کلمه «منتقد» بیشتر سیاسی است تا پژوهشی. به نظر من اصلا لازم نیست بگویید ایشون منتقد هستند یا مخالف هستند، همین که نقل قولش رو بیارید، که آوردهاید، موضغ ایشان را روشن میکند» غرضورزانه هست، ولی به نظرم باشد. ضمناً جهانگیر انقدری هم با پدرش بد نبود. گویا بر سر انارکلی شاکی بود و با علما همدست شد که اکبر را سرنگون کند و ابوالفضل را هم کشت. ولی بعداً پشیمان شد و شرح این پشیمانی را کامل در کتاب خاطراتش توضیح داده.
- در منابع آمده که به پدرش زهر داده! اینکه رابطه اکبر و پسرش جهانگیر را بد نمیدانید از بلندنظری شماست:)
- غرض آلود به نظر می رسد این حرف را پسر ارشدش جهانگیر مثل اینکه گفته. جهانگیر چنان رابطه اش با پدرش اکبر بد بوده که گویا یک بار با زهر قصد داشته او را بکشد و به همین دلیل هم مجازات شده.
- مقاله شیخ عبدالنبی را ساختم که در آن جزئیات از سه دانشنامه وابسته به بریل آمده. یک منبع قتل را [احتمالاً] به اکبرشاه نسبت داده و دو منبع دیگر هم از فعل «قتل» برای درگذشت عبدالنبی استفاده کردند گرچه نگفتند چه کسی او را کشت. بهرحال اکبرشاه او را زندانی کرد و اموالش را مصادره نمود و او در زندان درگذشته. البته در بخش نقد مقاله ما هم این مطلب دارای ارجاع درون متن هست.
در بخش تأثیر ادیان و قسمت مربوط به هندوئیسم، چند خطی به جودا اختصاص دادم. به نظرتان کافی است؟
- کافی هست اما به نظرم مونیل لال درست نیست مونیل لعل باید باشد.
- کافی هست اما به نظرم مونیل لال درست نیست مونیل لعل باید باشد.
گرچه مقاله ابوالفتح گیلانی وجود داشت، ولی این سؤال شما مرا واداشت که بیشتر بگردم و کتابی از عباس امانت یافتم که پاسخ را میدهم. در قسمت مربوط به تصوف و نقطویه به گرایش فکری ابوالفتح گیلانی پرداختم.
--محک 📞 ۵ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۴ (UTC)
- به ترتیب پاسخ میدهم:
- کاربر:محک، آخرین مورد این است به نظرم در مورد چگونگی پراکندگی پیروی در بین مردم و دلیل محدود بودن اعضای آن توضیح بیشتری لازم است. محمدجواد رحمتی در همان مقاله نوشته که «باید تصریح کرد که بنا بر مستندات عرضه شده در این گفتار، دین الاهی اکبرشاه بیشتر حالت احزاب سیاسی عصر ما را داشته و فقط درباریان و وابستگان به آن، از این به اصطلاح دین پیروی می کردند.» جایی خواندم اینها پیروانی بودند که به طور کامل اصول را رعایت می کردند حدود هزار نفر هم تا حدی پیرو بودند.Roozitaa (بحث) ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۰:۱۶ (UTC)
Roozitaa گرامی: جمله رحمتی را با ارجاع درون متن افزودم و یک جمله هم از چودهاری پشتبندش اضافه کردم. منابع مفصلتر را هم مجدداً چک کردم که اگر به تعداد پیروان اشارهای کردند پیدا کنم ولی چیزی نیافتم. محک 📞 ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۴ (UTC)
- بسیار خوب، دست شما درد نکند. چند روز دیگر جمع بندی را انجام می دهم.Roozitaa (بحث) ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۰ (UTC)
----
- بحث بسته شده است. لطفاً آن را تغییر ندهید. ادامهٔ دیدگاهها باید در صفحهٔ بحث مناسب ثبت شوند. نباید ویرایش دیگری در این ریسه انجام شود.