پرش به محتوا

ویکی‌پدیا:نظرخواهی/اصلاح روند حذف یا ماندگاری مقاله‌های افراد مرتبط با ایران و افغانستان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

با توجه به انبوه سخت‌گیری بر زادگان یا افراد مرتبط با ایران و افغانستان، شاهد این هستیم که مقالات افراد سرشناس و شناخته‌شدهٔ مرتبط به این کشورها، در نظرخواهی‌های حذف، به آسانی حذف می‌شوند؛ در حالی که افرادی با سرشناسی کمتر یا شرایط مشابه خارجی، دارای مقاله هستند و اگر هم مقالات آنان به نظرخواهی برای حذف برود، بعید است که حذف شود. دلایل بسیاری از کاربران گرامی که موافق حذف این سری از مقالات هستند، کمبود منابع و نهایتاً، ربط دادن مسائل به سرشناسی بوده‌است. پیشنهاد می‌شود ویکی‌پدیای فارسی، با حفظ و رعایت سیاست‌ها و رهنمودهای اصلی، برای چنین مقالاتی، بیشتر دقت و مدارا کند. موارد جزئی بسیار هستند؛ برای مثال، رسانه‌هایی که از اموال همگانی استفاده می‌کنند، باید بی‌طرف باشند و تمام مردم آن سرزمین را سود برسانند. اما در مواردی خاص، که می‌تواند مثلاً در مورد زنان هنرمند باشد، چنین نمی‌کنند. همچنین اگر اینجا توافقی حاصل شد، مدیران همواره دقت کنند که از این اجماع، برای حفظ و نگهداری مقالات افراد غیرسرشناس استفاده نشود.

پیش از نظر دادن، لطفاً ویکی‌پدیا:سرشناسی (افراد) را بخوانید.

در صورت داشتن پیشنهاد بهتر برای موضوعات یاد شده، آن را اضافه کنید.

فهرست مدارا و نرمی‌های پیشنهادی

[ویرایش]

ورزشکاران و داوران ورزشی بانوان

[ویرایش]
بحث زیر پایان یافته است و به‌زودی بایگانی خواهد شد.
اجماع حاصل نشد. مهدی صفار ۱۱ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۰۳ (ایران) ‏۱ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۳ (UTC)[پاسخ]

ورزشکاران و داوران ورزشی بانوان که در لیگ‌های سطح بالای کشوری (همچون لیگ برتر فوتبال، والیبال، بسکتبال و...) شاغل بوده‌اند، در صورتی که «منابع قابل توجه» یا «معتبری» هم در مورد آن‌ها یافت نشود، می‌توانند در ویکی‌پدیای فارسی، مقاله داشته باشند. اگرچه، این بند، به معنای پذیرش مقالات بدون منبع، نیست.

نظرات

[ویرایش]

* موافق با سیاست‌ها و رهنمود‌ها مطابق است هکتور (بحث) ‏۱۸ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۰۷ (UTC) [پاسخ]

هنرمندان زن

[ویرایش]
بحث زیر پایان یافته است و به‌زودی بایگانی خواهد شد.
اجماع حاصل نشد. مهدی صفار ۱۱ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۰۸ (ایران) ‏۱ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۸ (UTC)[پاسخ]

اهالی هنر و سرگرمی زن ایرانی، چه در صورتی که داخل این کشور و با رعایت رسوم ویژه، کار کنند، چه در خارج آن، ممکن است به دلیل عدم بی‌طرفی رسانه‌های ایرانی، دچار مشکل کمبود منابع، برای اثبات سرشناسی شوند. در این موارد، شمار و نوع منابع، به عنوان یک دلیل برای سرشناس بودن یا نبودن، مد نظر نخواهد بود.

نظرات

[ویرایش]
@HviaH: در مورد افراد غیر ایرانی بله اما در مورد افراد ایرانی و تا حدی افغان این رهنمودها ما رو به جایی نمی‌رسونه.. مثلا کسی مثل میثم ابراهیمی با این که در چندین برنامه در تلویزیون حضور داشته و سه آلبوم و چندین تک آهنگ منتشر کرده و حداقل آهنگ تیتراژ هفت هشت فیلم و برنامه در تلویزیون کشور ایران رو خونده ولی هفت هشت بار تا همین چند ماه پیش مقاله‌اش حذف شده.. وقتی صفحۀ چنین کسی چند بار با دلایل مختلف مثل «عدم سرشناسی» حذف می‌شه مشخصه که این رهنمودها که شما می‌گید کافی و روشن هستند، کافی نیستند و بهتره برای افراد ایرانی به ویژه هنرمندها که هر روز مقاله‌هاشون حذف می‌شه رهنمودهایی غیر از رهنمودهای فعلی ایجاد بشه ★☆★مُحَمَّد جَرارے★☆★گفت‌وگو|Talk ‏۱۱ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۴۸ (UTC)[پاسخ]

هنرمندان خارج از ایران

[ویرایش]
بحث زیر پایان یافته است و به‌زودی بایگانی خواهد شد.

اجماع وجود دارد. به متن رهنمود اضافه شود. ARASH PT  بحث  ‏۲۶ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۱۵ (UTC)[پاسخ]

  • اهالی هنر و سرگرمی ایرانی اعم از زن و مرد که در خارج از ایران فعالیت دارند، در صورتی که آثارشان از یکی از شبکه‌های پرمخاطب خارجی (که میان کاربران، پرمخاطب بودن آن مورد پذیرش باشد، مانند من‌وتو و بی‌بی‌سی فارسی) پخش شود، می‌توان آن را در حد یک پخش در سطح ملی در نظر گرفت تا به ماندن مقالات این افراد، کمک شود.الف همچنین برنامه یا مستندی در این شبکه‌ها که به این افراد و آثارشان بپردازد، می‌تواند به عنوان یک «منبع معتبر و کافی» برای سرشناسی این افراد تلقی شود. چنین افرادی، قابلیت اجرا در سطح ملی ایران را ندارند. مگر آنکه موردی خاص باشد که نیاز به اجماع کاربران دارد.
  • الف: به مثابه یک شبکهٔ ملی فرض شوند و بند «پخش در سطح ملی» از رهنمودهای کنونی سرشناسی برایشان قابل اعمال باشد.
  • توجه: باتوجه به نکاتی که در نظرات گفته شد، ایرانی بودن (ملیت) شخص برای بند «پخش در سطح ملی» مد نظر نخواهد بود.

نظرات

[ویرایش]
  • موافق دلایل در قسمت زنان ذکر شد. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۹ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۴۱ (UTC)[پاسخ]
  • موافق این از مواردی است که واقعا از ضعف منابع رنج می‌برند، هرچند شاید در فضای مجازی خوب پوشش داده شوند ولی تا وقتی منبع معتبر نداشته باشند در ویکی به مشکل بر می‌خورند. شاید بشود تخفیفی در این زمینه اعمال کرد البته این بستگی به خود کاربران دارد که مایل به ماندن مقاله شخص باشند یا حذفش. Mr Smt (بحث) ‏۹ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۲۵ (UTC)[پاسخ]
  • موافق البته بهتره تغییراتی در این بخش هم ایجاد بشه.. خیلی از هنرمندهای داخل ایران هم مقاله ندارند و هر روز مقاله‌های خودشون و آثارشون با بهانه‌های مختلف حذف می‌شه، به ویژه هنرمندهای موسیقی رپ و باید اون‌ها رو هم در نظر گرفت. ★☆★مُحَمَّد جَرارے★☆★گفت‌وگو|Talk ‏۹ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۱۰ (UTC)[پاسخ]
  • موافق موافقم. واقعا هم در ایران امکان اجرا در سطح ملی برای این هنرمندان، نیست. هکتور (بحث) ‏۱۸ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۱۷ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف به جد مخالفم و چنین تبصرهایی عملاً فراهم آوردن زمینه‌ها و امکان‌های دور زدن رهنمودهای ویکی‌نویسی است و فردا روز دیگرانی مدعی می‌شوند خوب حالا دایره این تبصره‌ها را گسترده‌تر نمایید و عملاً ویکی‌پدیا می‌شود اینستاگرام. خواهش می‌کنم با نگاهی دوراندیشانه طرح مسئله و نظر کنیم و سهل‌گیری کمکی ممکن است عدد مقاله‌ها را افزایش دهد اما روز به روز از کیفیت و اهمیت آن می‌کاهد! مرسی نسیان «بحث» ‏۱۰ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۰۷ (UTC)[پاسخ]
@HviaH: مثلا در مورد سرشناسی هنرمندان موسیقی نوشته: «دارای اثری ممتاز در سطح ملی باشند که در جدول رده‌بندی ملی موسیقی یک کشور آمده باشد (نظیر جدول‌های بیلبورد).» یا «دست‌کم دو آلبومشان توسط یک ناشر موسیقی کلان منتشر شده باشد یا توسط یکی از ناشران مستقل معتبر منتشر شده باشد (این شامل آن دسته از ناشران موسیقی است که دست کم چند سال قدمت دارند، و ناشر آثار چندین خواننده یا نوازندهٔ دیگر هم هستند که آن‌ها خودشان به طور مستقل سرشناس هستند).».. با این رهنمودها کسی که حداقل دو آلبومش توسط رادیو جوان یا آونگ موزیک یا سروش و... (که ناشر مستقل معتبر محسوب می‌شند) منتشر شده باشه باید در ویکی‌‌‌پدیا مقاله داشته باشه اما خیلی راحت مقالۀ این افراد حذف می‌شه.. یا مثلا ما در ایران و افغانستان چیزی به اسم جدول بیلبورد و نمره دهی به آهنگ و آلبوم و صد آهنگ داغ و... نداریم و این بخش هم برای سرشناس دانستن یا ندانستن هنرمندان ایرانی و افغانستانی تا هزاران سال دیگه هم به کار نمی‌یاد پس بهتره به جای این رهنمودها رهنمودهای جایگزین که مناسب هنرمندان ایرانی و افغان باشه رو در نظر گرفت. ★☆★مُحَمَّد جَرارے★☆★گفت‌وگو|Talk ‏۱۱ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۳ (UTC)[پاسخ]
  • موافق به عنوان پیشنهاد دهنده نخستین؛ این مورد، نیاز است به همین شکل و حتی با تشخیص مدیران (در صورت نیاز مثلاً نظرخواهی حذف) اعمال شود. مدیران اگر حس کردند مثلاً از این دارد سوءاستفاده می‌شود، این حق را دارند که مقاله را حذف کنند. چنین چیزی در آینده مشکلی ایجاد نخواهد کرد. Europe V (بحث) ‏۱۲ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۰ (UTC)[پاسخ]
  • موافق بنظرم پخش شدن آثار از صدا و سیمای ایران، رادیوجوان، آونگ، بی‌بی‌سی، صدای امریکا و منوتو (نه یکبار بلکه سه بار یا بیشتر) همگی می‌تواننند معیار سرشناسی باشند، از آنجا که این‌ها در جامعهٔ ایران سرشناسی کافی را دارند. امین💬 ‏۱۲ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۴۸ (UTC)[پاسخ]
  •  نظر: فکر کنم لب کلام این پیشنهاد این است: شبکه‌های تلویزیونی فارسی‌زبانی که از خارج از ایران اداره می‌شوند (به‌ویژه: صدای آمریکا، من‌وتو و بی‌بی‌سی فارسی) به مثابه یک شبکهٔ ملی فرض شوند و بند «پخش در سطح ملی» از رهنمودهای فعلی سرشناسی برایشان قابل اعمال باشد. اگر هدف این است، که دیگر چه فرقی دارد که شخص مورد نظر بازیگری ایرانی باشد یا ترک یا موسیقی‌دانی عرب یا که چه. اگر قصد داریم که این شبکه‌ها را «ملی» فرض بگیریم، برای همه باید بگیریم. — حجت/بحث ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۱۳ (UTC)[پاسخ]
    @Huji: بله همینگونه است و منطقی است که تنها برای ایرانیان نباشد. پیشنهاد را ویرایش کردم. Europe V (بحث) ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۲۶ (UTC)[پاسخ]
  • موافق بسیاری از این شبکه‌ها حداقل از صداوسیمای ایران معتبرتر هستند با تمام نقدهایی که بر آنها وارد است دلارام عطا ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۲۲ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف دو بخش جدا از هم رو در یک نظرسنجی ادغام کرده‌اید/ پخش شدن اثر نمی تواند موجب سرشناسی شود کما اینکه در برنامه بلور بنفش بی بی سی، آثار هنرمندان به قول مجری حتا گمنام جهت معرفی پخش می شود با این استدلال همه سرشناسی لازم رو کسب خواهند کرد چون یک بار در فلان شبکه ملی اثرشون پخش شده/ ولی در مورد اینکه یک شبکه معتبر در مورد یک هنرمند مستندی پخش کند بلی--Persia ☘ ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۳۸ (UTC)[پاسخ]
    @Persia: مورد اول باید بهتر توضیح داده می‌شد؛ در واقع اینگونه است: این شبکه‌ها، به مثابه یک شبکهٔ ملی فرض شوند و بند «پخش در سطح ملی» از رهنمودهای فعلی سرشناسی برایشان قابل اعمال باشد. آثار هنرمند گمنام در شبکه ملی داخلی نیز احتمالاً هست. Europe V (بحث) ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۲۶ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف اگر مشکل در اعتبارسنجی منابع است، نباید اینگونه آنرا حل کرد، منابع معتبر شمرده شوند خودبخود این مسئله حل می‌شود Mahdi Mousavi «بحث» ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۴ (UTC)[پاسخ]

امامان جمعه

[ویرایش]
بحث زیر پایان یافته است و به‌زودی بایگانی خواهد شد.
اجماع حاصل نشد. ARASH PT  بحث  ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۳ (UTC)[پاسخ]

امامان جمعه از مهمترین شخصیت‌های سیاسی در سطح محلی هستند. فهم تاریخ سیاسی منطقه بدون آشنایی با آنان ناقص می‌ماند. پیشنهاد می‌شود امام جمعه شهرهای بالای ۲۰۰ هزار نفر که دست‌کم ۵ سال در این سمت باقی مانده‌اند صاحب مقاله باشند. به عنوان مثال غلامحسین ابراهیمی را نگاه کنید.

نظرات

[ویرایش]
  • موافق معیار خوبی است.. "شهرهای بالای ۲۰۰ هزار نفر که دست‌کم ۵ سال در این سمت باقی مانده‌اند"... Europe V (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۳۴ (UTC)[پاسخ]
  • موافق به عنوان پیشنهاددهنده. داشتن مسئولیت برای یک میلیون نفرسال (۲۰۰ هزار نفر × ۵ سال) نشان‌دهندهٔ اهمیت است. از راه‌های دیگر هم می‌شود به مقدار یک میلیون نفرسال رسید، مثلا بودن در سمت امام جمعه به مدت دو سال در یک شهر ۵۰۰ هزار نفری یا ده سال در یک شهر ۱۰۰ هزار نفری (شهرهای زیر صد هزار نفر خارج از قاعده هستند و سنوات برایشان مهم نیست = حتی با بیست سال امام جمعه بودن هم به طور اتوماتیک سرشناس تلقی نخواهند شد). ‏4nn1l2 (بحث) ‏۹ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۴۵ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف استدلال یک میلیون نفر را زیاد درست نمی‌بینم. اغلب اشخاص حاضر در نماز جمعه افراد تکراری هستند نهایتا نیم میلیون بشود تصورشان کرد. در کل رو راست بگویم امامان جمعه کار شاقی نمی‌کنند که بخاطر چند وقت داشتن این مسئولیت لایق صفحه ویکی باشند. گفتن حرف‌های دیکته شده نه معادل وپ:خلاق است نه چیز دیگر. همان مثال غلامحسین ابراهیمی را ببینید در ۳۰ روز اخیر مقاله‌اش کلا ۲۰۴ بازدید داشته که نشان می‌دهد واضحا سرشناس نیست. Mr Smt (بحث) ‏۹ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۲۰ (UTC)[پاسخ]
    پیشنهاد من ربطی به تعداد افراد «حاضر» در نماز جمعه ندارد و مسئولیت‌های ائمه جمعه هم فقط خواندن خطبه‌ها نیست! ائمه جمعه به‌ویژه در شهرهای متوسط و نسبتا بزرگ (نه کلانشهر، نه شهر کوچک) نقش مهمی ایفا می‌کنند و همقد و همقوارهٔ فرماندار و شهردار و نمایندگان مجلس و اعضای شورای شهر هستند. به عنوان یک مثال ملموس، تصمیم‌گیری دربارهٔ دوچرخه‌سواری زنان با شورای فرهنگ عمومی است که ریاست آن‌ها به دست ائمه جمعه است و شورا حرفی خلاف نظر ائمهٔ جمعه نمی‌زند. همانطور که عرض کردم، برای شناخت کامل از تاریخ یک منطقه، آشنایی با ائمه جمعه که از بازیگران اصلی هستند ضروری است. مثلا درگیری سپاه با امام‌جمعهٔ وقت سبزوار در سال ۱۳۶۱ که منجر به درگیری مسلحانه در سطح شهر و کشته شدن حداقل دو نفر شد جزوی از تاریخ سبزوار است. کامنتم در [۱] را بخوانید. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۹ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۴۹ (UTC)[پاسخ]
    از «یک میلیون نفر» و «نیم میلیون نفر» هم پیداست که متوجه عرایض بنده نشده‌اید. اولا بنده از واحد «نفرسال» استفاده می‌کنم که حاصلضرب نفر در سال است و هر دو جزء مهم هستند. ثانیا جمعیت کل شهر سبزوار (نه حاضران در نماز جمعه) را که ۲۴۰ هزار نفر باشد در عدد ۴ سال (مدت مسئولیت امام جمعه) ضرب می‌کنم تا به یک میلیون نفرسال برسم. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۹ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۵۴ (UTC)[پاسخ]
    تاریخ یک منطقه مسئله‌ای دانشنامه‌ای است و می‌توان در مقالات ذکرش کرد ولی همچنان اشاره می‌کنم کار بیشتر امام جمعه‌ها گفتن مطالب دیکته شده است (منظور هم فقط خطبه‌ها نیست). همان مسئله دوچرخه سواری بانوان هم مسئله‌ای دیکته شده به ایشان محسوب می‌شود. چطور است همزمان اکثرشان یک چیزهای مرتبط به هم را می‌گویند؟ متوجهم هر برهه در جامعه یک چیز شاید مهمتر باشد ولی اینکه امامان جمعه «خط می‌گیرند» روشن است. همانطور که گفتم این افراد معیاری مثل وپ:خلاق و هرچیز دیگری ندارند، نهایتا یک مدت روی کار هستند بعدش اغلب کنار می‌روند که شایسته داشتن صفحه ویکی نمی‌کندشان. نظر من را بخواهید همان نماینده مجلس و غیره هم فقط یک مدت نهایتا سرشناس باشند (آنهایی که بی‌حاشیه و ساکت هستند مخصوصا) بعد از آن، آنها هم شایسته داشتن صفحه ویکی نیستند. مایکل جکسون نیستند که دائم اشخاص مختلف بخواهند سرچ‌شان کنند (وپ:سر). استدلال «یک میلیون نفر» همچنان غلط است. مثل این است بگویید چون یک نفر آهنگ فلانی را هزار بار دانلود کرده و شنیده پس فلانی سرشناس است! خیر نفر در سال درست نیست بلکه تعداد اشخاص گوناگون مهم است. اینکه مثلا ۱۰۰ نفر همیشه پای منبر حاج آقا باشند حتی اگر میلیون‌ها بار هم پای منبر ایشان بشینند باز فقط همان ۱۰۰ نفر حاج آقا را می‌شناسند. Mr Smt (بحث) ‏۹ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۰۴ (UTC)[پاسخ]
    نمایندهٔ مجلس سرشناس است. متوجه اصرار بر حذف صفحات نمی‌شوم. اگر به کار منِ نوعی نمی‌آیند خوب نمی‌خوانمشان؛ مجبورم که نکرده‌اند! جای کسی را هم تنگ نکرده‌اند. داشتن مقالهٔ ویکی‌پدیا هم به کار خود نمایندگان مجلس نخواهد آمد و در حوزهٔ انتخابیهٔ خودشان مشهورترشان نخواهد کرد. خودشان هم به اندازهٔ کافی دم و دستگاه دارند و نیازمند ویکی‌پدیا نیستند. منِ نوعی به عنوان علاقه‌مند مایل به اطلاع از وضعیت ایشان هستم. در انگلستان هر نمایندهٔ مجلس نمایندهٔ یکصدهزار نفر است، در ایران نمایندهٔ سیصد هزار نفر. امام جمعه هم مثل نمایندهٔ مجلس. ائمهٔ جمعه معمولا به مدت طولانی (مثلا ۲۹ سال، اغلب مادام‌العمر) در سمت خودشان باقی می‌مانند و محتاج صفحهٔ ویکی‌پدیا نیستند. آن‌ها سلبریتی نیستند که نان شبشان گرو بازدیدکنندگان و طرفدارانشان و تیک آبی و ... باشد. این ویکی‌پدیا و علاقه‌مندان هستند که برای تکمیل خود به این مقاله‌ها نیاز دارند. معیار یک میلیون نفرسال هم برای شهرهای بالای صدهزار نفر جمعیت است و ربطی به صد نفر مخاطب حاج‌آقا و ... ندارد. کسی که در قبال صد هزار نفر (اندازهٔ نمایندهٔ انگلستان) مسئولیت دارد حتما حائز اهمیت است. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۹ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۵۰ (UTC)[پاسخ]
  •  نظر: چرا در ویکی‌پدیای فارسی به کمیت‌گرایی نیاز داریم؟ چون این برای ویکی‌پدیای فارسی بهتر جواب می‌دهد. اگر تعداد مدیران شش‌دانگ ویکی‌پدیای فارسی زیاد بود می‌شد مثل ویکی‌پدیای انگلیسی معیارهای سرشناسی را مبهم و کیفی تعریف کرد و از مدیر انتظار داشت که قضاوت ویراستارانهٔ خوب نشان دهد. واقعیت این است که این وضعیت در ویکی‌پدیای فارسی برقرار نیست. به عنوان مثال، بنده قواعد سرانگشتی خوبی دربارهٔ مدیریت شهری (شوراهای شهر و شهرداری‌ها) در ایران تدوین کرده‌ام که می‌توانید آن‌ها را در بحث الگو:مدیریت شهری در ایران بخوانید و مدعی هستم عمل به این قواعد نتیجهٔ بهتری از بررسی موردی و بردن مقالات به نبح می‌دهد. نشان به این نشان که توانستم شورای اسلامی شهر سبزوار (شهر ۲۴۰ هزار نفری) را در نبح نگه دارم و حتی آن را خوب کنم ولی شورای شهر خرم‌آباد (شهر ۳۷۰ هزار نفری و مرکز استان) از نبح سربلند بیرون نیامد! یک دلیلش این است که رأی و نظر بسیاری از کاربران به وضعیت کنونی مقاله بستگی دارد. مثلا کاربری که گفته بود لطفاً مقالهٔ ریحانه پارسا را «زودتر حذف کنید» پس از آنکه بنده آن را دوباره از صفر ساختم، ظرف یک هفته نظرش تغییر کرد و عملا گفت مقاله بماند و شخص سرشناس است. قطعا در این یک هفته اتفاق خاصی نیفتاده که روی سرشناسی ریحانه پارسا اثر گذاشته باشد. در نتیجه، اگر مبحثی هست که بتوان آن را به نحوی از انحاء اندازه‌گیری کرد (مثلا همین ائمهٔ جمعه) بهتر است برایش معیارهای کمّی تعریف کرد. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۹ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۰۹ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف به جد مخالفم و چنین تبصرهایی عملاً فراهم آوردن زمینه‌ها و امکان‌های دور زدن رهنمودهای ویکی‌نویسی است و فردا روز دیگرانی مدعی می‌شوند خوب حالا دایره این تبصره‌ها را گسترده‌تر نمایید و عملاً ویکی‌پدیا می‌شود اینستاگرام. خواهش می‌کنم با نگاهی دوراندیشانه طرح مسئله و نظر کنیم و سهل‌گیری کمکی ممکن است عدد مقاله‌ها را افزایش دهد اما روز به روز از کیفیت و اهمیت آن می‌کاهد! مرسی نسیان «بحث» ‏۱۰ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۰۶ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف به وپ:سر۲ ارجاع می‌دهم؛ امامان جمعه معمولاً پوشش گستردهٔ خبری نمی‌گیرند و از همین رو، به صرف امام‌جمعه بودن (یا امام‌جمعهٔ شهر بزرگ بودن، یا برای مدت طولانی امام‌جمعه بودن) سرشناس نیستند. — حجت/بحث ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۱۵ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف به صرف امام‌جمعه بودن باعث احراز سرشناس نمیشود. ‏ SunfyreT ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۳۷ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف صرف امام جمعه بودن معیارهای سرشناسی را برآورده نمیکند.--MohamadReza(بحث) ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۵۲ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف استدلال جنابان حجت و سانفایر Mahdi Mousavi «بحث» ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۶ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف صرف امام جمعه بودن سرشناسی نمی‌یاره --N.Iran.S (بحث) ‏۲۵ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۵۷ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف بنابر جدیدترین نظرسنجی دینی در ایران، ۶۰٪ مردم نماز نمی‌خوانند و ۲۷٪ مردم به‌تناوب و روزی ۵بار، نماز می‌خوانند. این یعنی از جمعیت ۱۰۰,۰۰۰ نفری یک شهر به‌طور متوسط، ۲۷,۰۰۰ نفر نماز می‌خوانند. حال این را در نظر نمی‌گیریم که برخی از این افراد، ممکن است اصلا به مسجد یا پیش امام جمعه هم نرفته باشند. حال، چون هر امام جمعه کلا نمازگذار ۲۷,۰۰۰ نفر است، سرشناس است؟ (دقت کنید که دفعات نمازگذاری برای هر فرد حساب نمی‌شود، بلکه تعداد افرادی که نمازگذاری برای آنان انجام می‌شود حساب می‌شود). به این دلیل و همچنین دلیل همکار امیر اس‌ام‌تی گرامی، مخالفم. سپاسگذارم آی اَم هکتور (بحث) ‏۳ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۲۳ (UTC)[پاسخ]
  • موافق نگاه مذهبی یا ایدئولوژیک به موضوع اشتباه است. این اشخاص همواره در ساختار سیاسی و قدرت؛ تعیین‌کننده و معتبرند. — KOLI ‏۷ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۳۱ (UTC)[پاسخ]

قوه قضائیه

[ویرایش]
بحث زیر پایان یافته است و به‌زودی بایگانی خواهد شد.
اجماع حاصل نشد. ARASH PT  بحث  ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۳ (UTC)[پاسخ]

قوه قضائیه از زمان تاسیس تا کنون، کلا هفت، هشت معاونت داشته است. برخی از مهم‌ترین منصب‌های معاونت‌ها مثل معاون حقوقی یا حتی معاون آموزش قوه قضائیه که متصدی جذب و گزینش کل قضات کشور هست حذف شده. بنابراین همانطور که تمام اعضای هیئت دولت (قوه مجریه) و نمام نمایندگان مجلس (قوه مقننه) دارای سرشناسی هستند. پیشنهاد می‌کنم قوه قضائیه هم مشمول این موارد شود. در صورت موافقت با توجه به ساختار قوه قضائیه، "معاوننین، سرپرستان معاونت و قائم مقامان معاونت‌ها سرشناس محسوب می‌شوند."

نظرات

[ویرایش]
@Huji: بله. لااقل درباره معاون اول، معاون آموزش و تحقیقات، معاون حقوقی و معاون منابع انسانی می‌توانم به شما اطمینان دهم. Shiasun (بحث) ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۲۷ (UTC)[پاسخ]
@Shiasun: مثال می‌زنید؟ از معاونان فعلی و قبلی، منبع معتبر نشان می‌دهد که بحث‌های بالا را کرده باشد؟ — حجت/بحث ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۳۳ (UTC)[پاسخ]
@Huji: مثلا این نبح که نهایتا منجر به حذف گردید. عزل و نصب [۲]، درباره او [۳] نقل قول‌های فراوانی هم شده که گویا تاثیری ندارد مثل [۴]، گزارش بازدیدهایش [۵][۶]، تصمیماتش [۷][۸] [۹]. (اسمش را هم بزنید منابع بسیار دیگری هم یافت می‌شود.) با احترام Shiasun (بحث) ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۶ (UTC)[پاسخ]
@Shiasun: این‌هایی که مثال زدید، بیشترش مصاحبه و نقل قول بود. کلاً مصاحبه و نقل قول با خود شخص را بگذارید کنار تا فقط در مورد مطالبی که «راجع به خود ایشان» است (نه نقل از ایشان راجع به موضوعی دیگر) صحبت کنیم.
در تمام این‌ها که مثال زدید، من حتی نتوانستم بفهمم که ایشان کی قاضی شده، قبلاً سمتش چه بوده، متولد کجاست و چند ساله است. آیا این‌ها در مورد نامبرده یافت می‌شود؟ همچنین توجه کنید که همین سؤال را راجع به چند نفر دیگر از معاونان هم باید مثال بزنید. — حجت/بحث ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۵۱ (UTC)[پاسخ]
@Huji: اگر به من باشد که تمام معاونین قوه را طبق وپ:سرسیاس سرشناس می‌دانم. سمتشان قطعا ملی است. در یک زمان واحد، کمتر از ده نفر از این اشخاص در کشور وجود دارد. ما داریم درباره جایگاه شخص صحیت می‌کنیم که شخصی که در این جایگاه قرار می‌گیرد سرشناس می‌شود یا نه؟ قطعا در جامعه حقوقی جزو سرشناس‌ترین‌ها است. اگر دو تا وکیل در ویکی باشد، در جریان جنجال چندماه اخیر گرفتن استقلال کانون وکلا هستند. چیزی که الآن دغدغه اصلی اسکودا شده! همانطور که درباره تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس همین دوره اخیر هیچ اطلاعاتی وجود ندارد ولی به سبب موقعیتشان سرشناس هستند. اینکه شما متوجه نشدید ایشان متولد چه سالی هست و الآن در چندسالگی به سر می‌کند، بعید می‌دانم جزو ملزمات سرشناسی باشد.
من از باب موقعیت این افراد دارم صحبت می‌کنم. اگر واقعا جایگاه این اشخاص اینقدر مبهم است؛ من حرفی ندارم و کاری از دستم برنمی‌آید. این‌ها همه کربلایی هستند. Shiasun (بحث) ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۱ (UTC)[پاسخ]
@Shiasun: من هم در اهمیت این جایگاه (در سطح ملی) هیچ شکی ندارم. اما خودتان واقفید که بین اهمیت و سرشناسی فرق هست. اگر موضوعی مهم باشد، اما منابع معتبر به آن نپردازند (به هر دلیلی)، دانشنامه هم چون باید انعکاس منابع معتبر باشد، از پرداختن به آن‌ها معذور می‌شود. — حجت/بحث ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۱۷ (UTC)[پاسخ]
@Huji: به نظرم در این مصداق، اهمیت همراه با سرشناسی است. همانطور که غیر از سایت خود مجلس، منبعی دیگر برای تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس شورای ملی وجود ندارد. حال آنگه به سبب موقعیتشان همگی سرشناس هستند.
البته بنابر فرمایش اخیر شما (اهمیت این جایگاه در سطح ملی) پیشنهاد دیگری هم به ذهنم رسید که شاید یتوان به جای اختصاص یک معیار مستقل به این افراد، عبارت «معاونین، سرپرستان معاونت و قائم مقامان معاونت‌های قوه قضائیه» را به معیار اول (و یا سوم) وپ:سرسیاس افزود. Shiasun (بحث) ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۲۷ (UTC)[پاسخ]
@Shiasun: برای همین عرض کردم که وپ:سر۲ را بخوانید. هیچ کسی به خاطر موقعیتش سرشناس نیست (نه فقط در سیاست، که در هیچ حوزهٔ دیگری هم چنین نیست). بعضی موقعیت‌ها «معمولاً» منجر به این می‌شوند که صاحب آن منسب مورد پوشش منابع قرار بگیرد؛ مثلاً فوتبالیستی که در لیگ‌های مطرح بازی کند، معمولاً مورد پوشش منابع قرار می‌گیرد و می‌توانید راجع به سنش و این که کجاها بازی کرده اطلاعات گیر بیاورید. اما اگر در یک حوزه‌ای (به هر دلیل) اشتغال به یک شغل (هر قدر هم مهم) معمولاً منجر به پوشش منابع نشود، سرشناسی نمی‌آورد.
مثال خارج از سیاست می‌زنم: آیا رئیس شرکت چند میلیارد دلاری بین‌المللی بودن، سرشناسی می‌آورد؟ ممکن است بگویید بله چون چنین آدمی خیلی مهم است؛ آن هم نه در سطح یک کشور خاص، بلکه در سطح جهان. اما از آنجا که بیشتر شرکت‌های خصوصی، اطلاعات رؤسایشان را گسترده مطرح نمی‌کنند و مورد پوشش قرار نمی‌گیرد، رؤسای خیلی از این قبیل شرکت‌ها سرشناس نیستند. شرکت‌های سهامی عام بحثشان جداست (در خیلی کشورها، موظفند یا مرسوم است که اطلاعاتی را منتشر کنند).
متوجه عرض بنده می‌شوید؟ نفس موقعیت یک فرد، باعث سرشناسی نیست. نفس این که بازیگر جایزه گرفته باعث سرشناسی نیست. نفس این که موسیقی‌دان در شبکه‌های رسمی برنامه اجرا کرده باعث سرشناسی نیست. نفس این که استاد دانشگاه به عضویت آکادمی علوم فلان کشور در آمده باعث سرشناسی نیست. «باعث» (به معنای علت و معلولی) نیست. اما این‌ها معمولاً با چیزی که باعث سرشناسی است (که همانا پوشش در منابع است) «همراه» هستند و این همراهی این قدر متداول است که ما از آن معیارها برای سرشناسی استفاده می‌کنیم.
این‌جا هم بحث همین است. نفس معاونت که سهل است، رئیس قوه قضائیه بودن «باعث» سرشناسی نیست. اما آیا معمولاً راجع به معاونان مذکور .. نه راجع به حرف‌هاشان و نظراتشان، راجع به خودشان اطلاعات در منابع می‌آید؟ همانطور که راجع به رئیس قوه رخ می‌دهد و فکر نکنم نه در گذشته نه در آینده رئیس قوه‌ای داشته باشیم که با دو تا جستجوی ساده اینترنتی نتوان تاریخ تولدش را در آورد. — حجت/بحث ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۲۵ (UTC)[پاسخ]
@Huji: من می‌گویم اجماع برای سرشناسی افراد بر اساس جایگاهشان وجود دارد مثل همان وپ:سرسیاس. پس "اَدلُّ دلیل علی امکانِ شیء، وقوعُه". بنابر نظر شما (آنطور که من فهمیدم) اینکه اگر شخصی رییس قوه قضاییه یک کشور بیش از ۸۰ میلیونی شود ولی (لَو فُرِض) منبعی به او نپردازد، که بفهمیم متولد چه سالی هست و الی آخر ... نباید مدخل مستقل داشته باشد. چرا نباید داشته باشد؟ با توجه به وپ:سر۲ که خودش یک انشاء است نه سیاست!
حداقلش این است که عقلِ محدودِ من نمی‌تواند استدلال شما را بپذیرد. مجددا به جهت تقریب به ذهن همان مثال نمایندگان مجلس شورای ملی را یادآوری می‌کنم خدمتتان. Shiasun (بحث) ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۵۱ (UTC)[پاسخ]
زبان ناقص من است که نتوانسته مطلب را منتقل کند. بحث یک شخص خاص نیست. بحث الگویی جاری در بین اشخاصی است که نقشی مشابه دارند. اگر یک نفر رئیس قوهٔ قضاییهٔ کشوری شود و راجع به او نتوان اطلاعات به دست آورد، اما برای نفرات قبل و بعد از او اطلاعات باشد، کماکان می‌شود گفت «معمولاً» برای افراد صاحب این سمت پوشش گسترده منابع دیده می‌شود و همه‌شان سرشناس هستند.
توجه کردید؟ بحث سر یک مصداق خاص نیست؛ سر این است که «معمولاً» برای تمام مصادیق یک منسب، آیا پوشش گسترده هست یا نیست. اگر هست، به همه تسری می‌دهیم. اگر نیست، یا نادر است، تسری نمی‌دهیم.
برای همین است که چند سطر بالاتر گفتم که به یک مثال (جناب مصدق) نباید اکتفا کنید و مثالهای بیشتری بیاورید. ده تا معاون را که هرگز از معاونت بالاتر نرفتند و منسب دیگری که باعث سرشناسی شده نداشتند فهرست کنید؛ بعد برای هر کدام بگویید آیا پوشش منابع «راجع به آن شخص» در چه حدی است. بعد با هم تصمیم می‌گیریم. حتی اگر بخواهید می‌توانید از کسانی که بعد از معاونت به مقام دیگری رسیدند هم مثال بزنید (به قول خودتان در پایین «همین رئیسی») منتها مراقب باشید که منابعی که فهرست می‌کنید مال دورهٔ تصدی در معاونت باشد نه پس از آن که سوء برداشت نشود. — حجت/بحث ‏۲۰ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۲۱ (UTC)[پاسخ]
@Huji: اختیار دارید/ معمولا این اشخاص یا قبلا کاره‌ای یودند در مملکت و یا بعد از معاونت هم منصب‌های مهم دیگری گرفتند. من چند نمونه از باب مثال ذکر می‌کنم. (ولی وقت پیدا کردن منبع را ندارم، اما احتمالا یا آنان را می‌شناسید و یا اگر در گوگل سرچ کنید، متوجه سرشناسی‌شان خواهید شد. شاید هم بگویید سرشناسی‌شان برای چیز دیگری است که خوب، معاونین معمولا از افراد چهره انتخاب می‌شوند)
معاونین فعلی: محمد مصدق، علی باقری کنی، حسن درویشیان، محمدباقر ذوالقدر، محمدحسین فروزان‌مهر
معاونین آملی لاریجانی:غلامحسین محسنی اژه‌ای، علی رازینی، علیرضا امینی، احمد واعظی
معاونین شاهرودی: سید ابراهیم رئیسی، حسین میرمحمدصادقی، محمدهادی مروی، علیرضا جمشیدی
معاونین یزدی: سید مصطفی محقق داماد، حسین کرمی، محمدرضا عباسی‌فرد. Shiasun (بحث) ‏۲۰ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۱۹ (UTC)[پاسخ]
@Shiasun: اگر چیزی که گفتید درست باشد (معمولاً این افراد مشاغل مهم قبلی داشته باشند) که باید آنچه خواستم برایتان راحت باشد. برای همین فهرستی که تهیه کردید، آیا پوشش منابع در زمان معاونتشان و پیش از آن می‌توانید پیدا کنید؟ پوششی که فقط نقل قول و مصاحبه نباشد، بلکه راجع به خود فرد و زندگی‌اش باشد؟ — حجت/بحث ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۱:۲۹ (UTC)[پاسخ]
@Huji: شرمنده، فرصت و انگیزه‌اش را ندارم‌./ ممنون بابت وقتی که گذاشتید. Shiasun (بحث) ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۵۲ (UTC)[پاسخ]
من هم در حال حاضر درگیر کارهای انتخابات هیئت هستم و فرصت ندارم. بعداً شاید خودم این کار را برایتان انجام دادم. رهنمود ساختن، زحمت دارد. همین‌که یک ایدهٔ جالب به ذهن رسید کافی نیست. — حجت/بحث ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۳۰ (UTC)[پاسخ]
@Amir smt: سلام و احترام. می‌دانید که ملاک شناختن مردم نیست بلکه ملاک منابع است. به عبارت دیگر شهرت با سرشناسی متفاوت است. اما اگر قائل به این‌ها هم نباشیم به نظر من برخی معاونین از عده قابل توجهی از نمایندگان مشهورتر هستند. البته بالعکس این قضیه هم صادق است. مثلا همین رئیسی را همه از زمان معاونت قوه قضائیه می‌شناسیم.
مضاف بر اینکه سرشناسی و شهرت اینان در جامعه حقوقی و قضائی کشور کاملا محرز است. Shiasun (بحث) ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۰۵ (UTC)[پاسخ]
بله Shiasun گرامی، متوجهم سرشناسی با منابع (معتبر) سنجیده می‌شود، فقط بر اساس منطق عرض کردم نمایندگان مجلس سرشناسی کافی را دارند قطعا (حتی اگر منابع به آنها نپردازند). همچنین تا جایی که بنده می‌دانم رأی و عملکرد همه نمایندگان مجلس مهم و تاثیرگذار بر کشور است، این هم دلیل ثانی برای اهمیت نمایندگان مجلس است. آیا موارد قضایی که می‌فرمایید نیز چنین هستند که سهل‌گیری در موردشان صحیح باشد؟ همچنین قطعا می‌دانید صرفاً نسبتاً سرشناس بودن در یک حوزه، سرشناسی کافی نمی‌آورد. ما پزشکانی داریم که در بین پزشکان سرشناس‌تر هستند ولی خب باز صفحه ویکی ندارند. سهل‌گیری‌های این چنینی به نظر زیاد درست نمی‌آیند، با احترام Mr Smt (بحث) ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۴۰ (UTC)[پاسخ]
@Amir smt: بله. برای روشنی جایگاه این اشخاص لازم است عرض کنم که معاون اول که در حد رئیس قوه اختیار دارد، معاون آموزش و تحقیقات هم گزینش و آموزش کل قضات کشور را عهده‌دار است، معاونت حقوقی هم کل قوانین و لوایح را تدوین می‌کند برخی از معاونین هم به صورت مستقل همیشه رئیس یک سازمان ملی هستند مثل سازمان بازرسی کل کشور، سازمان ثبت اسناد و املاک و سازمان و سازمان پزشکی قانونی. با احترام Shiasun (بحث) ‏۲۰ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۲۴ (UTC)[پاسخ]
  • موافق وقتی کسی اینقدر مورد توجه منابع است[۱۰] ننوشتن دربارهٔ او در ویکی‌پدیا چه معنی‌ای دارد؟ دروازه‌بانی ویکی‌پدیا قرار است جلوی روییدن علف‌های هرز را بگیرد، نه اینکه گلچین تهیه کند. این‌ها دقیقاً جزو مطالب بی‌ضرر هستند که شاید در حفظ کردنشان سودی باشد، ولی در حذف کردنشان مطلقاً هیچ سودی نیست (مگر بازی کردن با ویکی‌پدیا). ‏4nn1l2 (بحث) ‏۲۰ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۴۶ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف با سرشناسی ذاتی برای "سرپرستان معاونت و قائم مقامان معاونت‌ها"به چند دلیل: اول اینکه اغلب این پستها قابل مقایسه با اعضای هیات دولت و نمایندگان مجلس نیست و حتی در دولت هم بجز کابینه بقیه از جمله همین «سرپرستان معاونت و قائم مقامان معاونت‌ها» سرشناسی ذاتی ندارند. دوم وپ:سیاستمدار برای پستهای سیاسی است و این پیشنهاد شامل پستهای اداری می شود. سوم اگر عقیده بر این است که این افراد سرشناس اند طبعا نیاز به امتیاز جداگانه ای برای سرشناس ذاتی ندارند. ما کم نداریم از قضات و دادستانهای قوه قضاییه که خودشان به دلیل مورد پوشش قرار گرفتن مستقل سرشناس هستند اما اینکه استدلال کنیم چون تعداد قابل توجهی قاضی و دادستان قابلیت سرشناسی ویکی پدیایی دارند پس باید ذاتا همه قضات و دادستانها سرشناس باشند، بنظر من استدلال غلطی است چون سیاست ویکی پدیا تبدیل شدن به دفترچه اطلاعات افراد و اشخاص و اصناف و پستها نیست بلکه مقاله نویسی بر اساس منابع معتبر خارج از ویکی است. فرهنگ2016 (بحث) ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۲۹ (UTC)[پاسخ]
@فرهنگ2016: سلام. پیشنهادی که دادم مربوط به تمام قضات نبود. (حتی یک هزارم قضات هم اینگونه نیستند) تمام این افراد (معاونت، سرپرستی و قائم مقامی) در یک زمان واحد به اندازه انگشت‌های دست هستند. با احترام Shiasun (بحث) ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۵۲ (UTC)[پاسخ]
@Shiasun: سلام. بله مخالفت من هم با سرشناسی ذاتی برای "سرپرستان معاونت و قائم مقامان معاونت‌ها" بود. قضات و دادستانها را به عنوان مثال مطرح کردم. طبعا معاون اول، دادستان کل، رئیس دیوان عالی همین الان هم مشکلی برای استفاده از وپ:سیاستمدار ندارد. اما پستهای (بنظر من) اداری که مشخص نیست مثل اعضای کابینه و نمایندگان مجلس و استانداران در سیاست کشور نقش داشته باشند بهتر است که سرشناسی ذاتی برای آنها قائل نباشیم و از دیگر معیارها برای آن استفاده کنیم. فرهنگ2016 (بحث) ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۴۰ (UTC)[پاسخ]
@فرهنگ2016: چون وقت گذاشتید و پاسخ دادید، از باب احترام توضیحاتی رو یادآور می‌شوم، شاید تاثیرگذار باشه. ابتدا باید پذیرفت که این جایگاه یک جایگاه ملی وتاثیر گذار است. بالاتر به امیر هم مِن باب مثال چند نمونه‌ای عرض کردم که معاون آموزش و تحقیقات قوه، گزینش و آموزش کل قضات کشور را عهده‌دار است، معاونت حقوقی مسئول تدوین کل قوانین و لوایح است. برخی از معاونین هم به صورت مستقل همیشه رئیس یک سازمان ملی هستند مثل سازمان بازرسی کل کشور، سازمان ثبت اسناد و املاک و سازمان و سازمان پزشکی قانونی. حالا ممکن است بگوییم از هفت هشت معاونت، یکی از آن‌ها در امور مهم کشوری محلی از اعراب ندارد و فعالیتش منحصر در خود قوه است مثل معاونت فرهنگی. از این نمونه ها در هیات دولت هم داریم. مثل دبیر هیات دولت (مقاله‌اش را هم خودم نوشتم) که خودش هیچ اختیار تصمیم‌گیری ندارد ولی منصبش مهم و ملی است و باعث سرشناسی می‌شود. با احترام Shiasun (بحث) ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۰۳ (UTC)[پاسخ]
@Shiasun: مساله همین استفاده از کلمه «شاید» است. طبعا این افراد در سازمان و دستگاه خود نقش مهمی دارند اما در سیاست کشور با شاید روبرو است. مثلا هیات دولت علاوه بر قدرت اجرایی درجه اول، به دلیل مصوباتش هم نقش کلیدی در سیاست کشور دارد. نمایندگان مجلس هم همه با هم در یک تراز نقش کلیدی در سیاست کشور دارند. مقام اجرایی یک سازمان بنظر من در مقایسه با این موارد نقش ثانویه در سیاست کشور دارد. البته در مورد سازمان بازرسی کل کشور، سازمان ثبت اسناد و املاک و سازمان و سازمان پزشکی قانونی مطمئن نیستم و قبلا هم در نبح بعضی از این موارد چون مطمئن نبودم شرکت نکردم. فرهنگ2016 (بحث) ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۰۰ (UTC)[پاسخ]
فرهنگ عزیز؛ من شاید را برای تاثیر استدلالم روی شما آوردم نه سرشناسی افراد مذکور Shiasun (بحث) ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۳۲ (UTC)[پاسخ]
@Shiasun: همینطور که از نظرات و طبعا بعضی از نبح ها پیداست روی بعضی از پستهای قوه قضاییه اجماعی بر سرشناسی ذاتی نیست. خود من برداشتم این است که بعضی از پستها صرفا پستی اداری و اجرایی است و حتی در راس نیست و وپ:سیاستمدار را براورده نمی کند. مثلا رئیس قوه، معاون اول، دادستان کل، رئیس دیوان عالی و دیوان عدالت اداری پستهای در راس و کلیدی هستند که می تواند شامل حال وپ:سیاستمدار باشد اما معاونت آموزش و فرهنگی و بعضی سازمانهای اداری پستهای در راس یا کلیدی در سیاست نیست و حتی با وجود اهمیت نقشهای ثانویه دارد و قابل مقایسه با کابینه و مجلس که پوشش قابل توجهی دارد نیست. بحث این نیست که اینها قدرت یا اهمیت ندارد. مثلا فرمانداران خیلی از شهرهای ایران ممکن است قدرتشان کم از استاندار بعضی از استانها نباشد اما عالی ترین مقام استان بودن ملاک سرشناسی ذاتی است نه قدرت و اهمیت در واقعیت. بنظر من با توجه به ابهام و عدم اجماع روی بعضی از پستهای قوه قضاییه بهتر بود بجای یک عبارت مبهم دقیقا مشخص می کردید چه پستهایی باید شامل سرشناسی ذاتی شود شاید روی بعضی از پستها و نه همه اجماع شکل می گرفت. فرهنگ2016 (بحث) ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۵۶ (UTC)[پاسخ]
@فرهنگ2016: از نظر من معاونت قوای سه‌گانه یک منصب ملی و دارای سرشناسی ذاتی است. معاونت آموزشی را که فرمودید، قطعا از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین‌ها می‌دانم. این یعنی همان معیار اول وپ:سرسیاس Shiasun (بحث) ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۰۸ (UTC)[پاسخ]
@Shiasun: دقیقا رسیدیم به اصل قضیه که روی این اهمیت اجماع بین کاربران وجود ندارد. البته خیلی از پستهای سیاسی و اجرایی در پایتخت منصب ملی محسوب می شود و اگر با این دید نگاه کنیم خیلی از مدیران دستگاه های دولتی در پایتخت منصبی ملی دارند اما حداقل در نبح ها اجماعی بر سرشناسی هر منصب ملی نیست. فرهنگ2016 (بحث) ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۲۰ (UTC)[پاسخ]
@فرهنگ2016: طبق وپ:سرسیاس که عرض کردم، مناصب ملی سرشناسند که خوب در نبح‌ها گاها سلیقه‌ای عمل میشه! اما شاید توجه به این نکته تاثیر داشته باشه که قیاس مدیرکل‌های دولتی با معاونین قوه، قیاس مطلوبی نیست. هر معاونت خودش چندین اداره کل دارد. وقتی مدیرکل منصبش مهم و ملی باشد، معاون قوه‌ای که چندین مدیرکل زیرنظرش است به طریق اولی اینچنین است. یادمان نرود که داریم درباره معاون یکی از قوه‌های سه‌گانه صحبت می‌کنیم. (که در دو قوه دیگر این جایگاه سرشناس است) نه معاون اداره و معاون وزیر و ...! اگر تا اینجا حرفم تاثیر داشت که فبهاالمراد و الا گرفتن بیش از این از وقت شما را صحیح نمی‌دانم. با احترام و ارادت Shiasun (بحث) ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۵۱ (UTC)[پاسخ]
@Shiasun: البته وپ:سرسیاس نگفته سه قوه و معاونانش سرشناس هستند و به طور کلی بحثی مطرح کرده که در ویکیفا مصداقهایی آورده اما اشاره ای به قوه قضاییه و معاونانش نکرده است. در ویکی انگلیسی هم بطور کلی بحث کرده برای همین در آنجا هم به دو پروژه دیگر ارجاع داده تا مصادیق دقیقتری برای این رهنمود مشخص کند. طبعا در ویکی انگلیسی هم روی همه مناصب اجماع نیست. نمونه اش ساختار قضایی آمریکا که برای سرشناسی پروژه جداگانه دارد. تا وقتی اجماع دقیقی که بگوید معاونان همه قوا به یک اندازه سرشناسی دارند در رهنمود بیاید، من بجای استفاده از واژه سلیقه ای عمل کردن برداشتم این است که روی سرشناسی همه مناصب اجماع وجود ندارد. مثلا در رهنمود به طور دقیق به نمایندگان مجلس اشاره شده است و اگر بر فرض نماینده ای در نبح مقاله اش حذف شود بله این سلیقه ای است چون رهنمود فعلی دقیقا به این منصب اشاره کرده است. فرهنگ2016 (بحث) ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۴۳ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف ویکی‌پدیا تابع منابع است، اگر در منابع بدانها پرداخته شده است سرشناسند و الا هیچ Mahdi Mousavi «بحث» ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۸ (UTC)[پاسخ]
  • موافق معاون قوه قضائیه هم رتبه وزیر و از مقامات سیاسی سرشناس است. در حالی که خیلی وقت ها برای معاون وزیر هم مقاله ساخته ایم، چرا برای معاون قوه نسازیم؟! --سید (بحث) ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۵۲ (UTC)[پاسخ]
  • مخالف وزیران به واسطه بررسی توسط مجلس و نماینده مجلس به واسطه انتخابات دارای سرشناسی بالقوه هستند، به بیان دیگر مطمئنیم این اشخاص توسط منابع پوشش می‌گیرند ولی «معاوننین، سرپرستان معاونت و قائم مقامان معاونت‌ها قوه قضائیه» صرفاً یک منصب انتصابی هستند و سرشناسی بالقوه برای آن‌ها قابل تصور نیست. -- ‏ SunfyreT ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۰۱ (UTC)[پاسخ]
@Sunfyre: معاونین رئیس جمهور هم سرشناس هستند ولی بررسی ندارند و منصوب می‌شوند. دبیر هیئت دولت هم همینطور هست. Shiasun (بحث) ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۲۷ (UTC)[پاسخ]

نظرات

[ویرایش]

موافق

[ویرایش]
  • موافق با تخفیف بیشتر به اشخاصی که ممکن است به دلیل «نوع فعالیتشان» (که هم راستا با حکومت ایران نباشد)، منابع داخلی به آنها نپردازند و منابع خارجی هم برایشان اهمیت چندانی نداشته باشد این اشخاص. این اشخاص البته باید وپ:معس را برآورده کنند ولی به نظرم با تخفیف شاید بتوانیم ضعف منابع را چشم‌پوشی کنیم. Mr Smt (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۳ (UTC)[پاسخ]
    اگر معس را برآورده کنند که نیازی به سهل‌گیری نبوده و حذف مقاله توسط مدیر تخلف بوده و باید یقهٔ او را گرفت (لطفاً معنای تحت‌اللفظی را در نظر نگیرید و مفهوم کنایی‌اش را مد نظر قرار دهید). ولی می‌شود گفت اگر معس پنجاه-پنجاه است، مقاله را نگه دارند. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۷ (UTC)[پاسخ]
  • موافق همچنین جدا از افرادی که به دلیل ضعف منابع (یعنی اگر در یک کشور دیگر بودند به راحتی سرشناس ویکیایی می‌شدند) مقالاتشان حذف می‌شود، برخی هستند که به وضوح سرشناسند اما به نبح می‌رود. یکی از معیارها برای این افراد می‌تواند نتایج گوگل یا حتی بازدید خود مقاله ویکی‌پدیا باشد. مثلا همان ریحانه پارسا، این شخص وپ:کربلایی نیست. مقاله در ویکی‌پدیا شاید یک مقدار اعتباری به او بدهد، اما تاثیری در شهرتش ندارد. موارد بیشماری مثل این مورد هستند. Shawarsh (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۰۰ (UTC)[پاسخ]
  • موافق با کلیت طرح موافقم. نبح ویکی‌پدیای فارسی مشکل دارد و بارها خواهان رفع مشکلات از سوی مدیران شده‌ایم ولی آن‌ها التفاتی نکرده و همچنان بر حذف مقالات با سوپررأی و جمع‌بندی‌های ضعیف قالبی و یک‌کلمه‌ای در حد «حذف شود» یا «بماند» (که گویی به آن‌ها الهام می‌شود یا شاید هم تاس می‌اندازند) ادامه داده‌اند. به نظرم تعریف واضح‌تر معیارها (ازجمله کمیت‌گرایی) آخرین چاره است. رفتار مدیران باعث شده سایر کاربران هم به قول خودشان برای «برقراری تعادل و عدالت» به حذف‌گرایی روی آورند و عملا بگویند اگر فلانی حذف شد چرا ریحانه پارسا حذف نشود. گسترش روند حذف‌گرایی به سایر حیطه‌ها هم تسری یافته و تقریبا هر آخوندی که به‌تازگی صاحب‌مقاله شده پایش به نبح کشیده می‌شود و اتفاقا شانس حذف شدنش هم بالاست. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۱۳ (UTC)[پاسخ]
    @4nn1l2: با توجه به تجربیاتی که دارید، اگر وقت کردید، مواردی که من نوشتم هم بررسی و ویرایش کنید تا قابل اجراتر و مناسب‌تر باشند. Europe V (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۳۶ (UTC)[پاسخ]
  • موافق موافقم دلیل را هم در نظرم در پایین گفتم--ولگ (بحث) ‏۹ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۱:۳۳ (UTC)زاپاس. احمدگفتگو ‏۱۰ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۴۷ (UTC)[پاسخ]
  • موافق متاسفانه بسیاری از هنرمندان زیرزمینی و... جایی در منابع معتبر فارسی داخل ایران ندارند و به دلیل فشارها با رسانه‌های خارج از ایران هم مصاحبه نمی‌کنند یا از ایران خارج شده‌اند اما هنوز مورد پوشش وسیع رسانه‌های مکتوب خارج از ایران قرار نگرفته‌اند. خوانندگانی که در ایران (درست یا غلط) طرفدار میلیونی دارند و تقریبا تمام روزنامه‌نگاران و فعالین هم آنها را می‌شناسند اما اجازۀ درج اخبارشان را ندارند اما صفحاتشان به دلیل کمبود منابع معتبر به سادگی در نبح حذف می‌شود. دلارام عطا ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۲۹ (UTC)[پاسخ]
  • موافق. متاسفانه افرادی در ایران وجود دارند که با اینکه طرفداران بسیاری دارند و به وضوح سرشناسند، به‌خاطر تبعیض از هر نوعی(دینی، جنسیتی، نژادی و...) منابع معتبر به آن‌ها نمی‌پردازند. دیدگاه من اینست که این افراد نباید قربانی این تبعیض‌ها شوند. می‌توان با کمی تخفیف از نظر سرشناسی به این افراد (البته با رعایت حداقل‌های ویکی و وپ:معس)، مقاله‌هایشان را نوشت و نگه داشت. سپاسگذارم آی اَم هکتور (بحث) ‏۷ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۳ (UTC)[پاسخ]
  • موافق مدت‌ها پیش بحث مفصلی راجع به سرشناسی هنرمندان هیپ‌هاپ فارسی با جناب حجت داشتم که بدنهٔ اصلی مباحث بنده همین تبعیضی بود که نسبت به فارسی‌زبانان اعمال می‌شود؛ هرچند در پایان، آن مباحث موجب احیای بهرام نورایی شد اما همین مسئلهٔ آزاردهندهٔ اثبات سرشناسی فارسی‌زبانان در ویکی‌پدیا فارسی حتی تاحدودی فعالیت من را از آن موقع به سمت سایر پروژه‌ها چرخاند و حالا امیدوارم با درایت دوستان این رویه اصلاح شود. --Maometto📝‏۸ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۲۰ (UTC)[پاسخ]

مخالف

[ویرایش]
  • مخالف با جنسیت‌زدگی و جنسیت نگری نسبت به موضوع. اینکه در نبح‌های آینده بخواهیم به جنسیت یک شخص اشاره کنیم و مثلا بگوییم «فلانی چون زن است مقاله‌اش بماند»، استدلال منطقی نیست و حتی به‌دور از اصول ویکی‌پدیا است. البته اینکه تصور شود زنان در موقعیت الزاما پایین‌تری در هنگام بررسی سرشناسی قرار دارند درست نیست، بارها دیده‌ام هنرمندان مرد با اینکه وپ:معس را برآورده می‌کردند مقالاتش حذف شده. بنابراین کلا جنسیت‌نگری سودی برای پروژه نخواهد داشت و ما را از بی‌طرفی دور خواهد کرد. Mr Smt (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۶ (UTC)[پاسخ]
    ضمناً در دنیای مدرن (خصوصا غرب) روز به روز نقش جنسیت درحال کمرنگ شدن است، اینکه ما بخواهیم در ویکی نقش جنسیت را پر رنگ کنیم جالب نیست. متوجهم جوامعی مثل ایران مشکلات مربوط به جنسیت اشخاص زیاد است ولی نباید در ویکی هم به آنها دامن بزنیم و از آن‌ور بوم بیفتیم. Mr Smt (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۸ (UTC)[پاسخ]
    @Amir smt: ما کاری به جامعه نداریم کاربر گرامی. رسانه‌ای که از منابع همگانی استفاده می‌کند و بر اساس منش خود که در وبگاه‌های آنان قابل دسترسی است، به برخی مسائل نمی‌پردازد و سود را به عده‌ای از جامعه نمی‌رساند، مورد بحث است. این نظر شما، هیچ ربطی به چیزهایی که بالا آمده‌است، ندارد. Europe V (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۲۶ (UTC)[پاسخ]
    @Europe V: اتفاقا کاملا مربوط است مگر اینکه دقیق نخوانده باشید، بعدا بخواهیم در نبح به جنسیت افراد اشاره کنیم و عامل ماندن و نماندن مقاله‌شان بدانیم، خودمان را از بی‌طرفی و منطق دور کرده‌ایم و مصداق جنسیت‌گرایی‌ست. به‌هرحال اگر نظر بنده را درست نمی‌دانید منتظر نظر بقیه بمانید شاید متفاوت گفتند. Mr Smt (بحث) ‏۸ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۴۲ (UTC)[پاسخ]
با کاربر Mr SMT موافقم.. بهتره به جنسیت نپرداخت و در این نظرخواهی مسئلهٔ جنسیت را در نظر نگرفت. ★☆★مُحَمَّد جَرارے★☆★گفت‌وگو|Talk ‏۸ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۴۹ (UTC)[پاسخ]
بهتره به جای جنسیت موارد دیگه مانند فعالیت‌ها، تعداد آهنگ‌ها و آلبوم‌‌‌های موسیقی و فیلم‌های هنرمندان ایرانی (اعم از زن یا مرد) رو در نظر گرفت.. مثلاً اگر این مواردی که نوشته شده رو در نظر بگیریم هنرمند زنی که تنها یک آهنگ خونده (فارغ از میزان مخاطب و...) هم می‌تونه به عنوان «خوانندهٔ زن ایرانی» بودن دارای مقاله باشه. ★☆★مُحَمَّد جَرارے★☆★گفت‌وگو|Talk ‏۸ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۰۴ (UTC)[پاسخ]

ممتنع

[ویرایش]

نظرها

[ویرایش]
  •  نظر: ب نظر من معیارهای حذفمان ایراد دارد ن سرشناسی ما باید معیارهای حذف را اصلاح کنیم ن سرشناسی را دقت کرده اید ک بیشتر مقالات ک حذف می شوند یا بدلیل این است ک منابع ندارند یا کاربری خرابکار ساخته است هرچند سرشناس هم ک باشد ب همین دلیل پاک خواهد شد ب نظرم معیار های حذفمان ایراد دارد ن سرشناسی این نظر شخصی من است و من موافق اسن صحبت ها بودم ولی ب نظرم ریشه اشکال در حذف است چون سرشناسی ک در همه جا یکسان است این ایراد در حذف مقالات سرشناس مثل ریحانه پارسا است ک حتی مدیر حذف هم خود ب این باور دارد سرشناس است این نظر شخص من بوده است با احترام وقتی مدیری میداند مقاله شهرت کافی برای ماندن دارد ب چ دلیل مقاله را حذف می کند گیریم ک یک خرابکار ساخته باشد این شد دلیل تقصیر ان شخص ک مشهور است چیست؟مقصر اوست؟مدیران ک نباید یکه ب قاضی روند و احساسی تصمیم بگیرند مدیریت باید قاطع عمل کند وقتی میداند ریحانه پارسا مشهور است چ دلیل دارد حذفش کند این سوالی است ک باید پاسخ داده شود یاخیر؟ تازه ریحانه مشتی است از یک خروار ک معلوم نیست چندین هزار مقاله بخاطر همین اشتباهات در حذف ک شهرت کافی را داشتند حذف شده اند این اشکال بر مدیران عزیز و زحمت کش وارد است ک چرا؟؟؟--ولگ (بحث) ‏۹ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۱:۲۶ (UTC)زاپاس. احمدگفتگو ‏۱۰ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۴۷ (UTC)[پاسخ]
  •  نظر: سلام. مشکل اصلی مدارا کردن یا نکردن نیست بلکه "برخوردهای کاملاً سلیقه ای" است که حتی معیارهای فعلی هم رعایت نمی شود. یعنی صفحاتی وجود دارند که هیچکدام از معیارهای سرشناسی را ندارند (اجازه بدهید مثال نزنم) و صفحاتی هم حذف می شوند که همه معیارهای سرشناسی را دارند (مثل صفحه سیدبشیر حسینی). حتی در نبح های اخیر دیده ام برخی افراد واضحاً دلایل خارج از معیار برای حذف (یا احتمالا باقی ماندن) می آورند و با همین دلایل نظر جمعبندی میشود

مثلاً فلان فرد حذف شود چون؛ وابسته به حکومت است! چون با رابطه به این جایگاه رسیده! چون من خوشم نمی آید! یا فلان فرد باقی بماند چون فلان شبکه با او یکبار مصاحبه کرده! چون...

بحث دوم این است که اتفاقا اگر قرار است مدارا صورت بگیرد نه با ورزشکاران و هنرمندان (که بخاطر چهره بودن افراد زیادی آنها را می شناسند) بلکه باید برای "چهره های علمی" باشد که چون جزو سلبریتی ها به حساب نمی آیند یا اصلا ساخته نمی شوند و یا خیلی سریع حذف میشوند درحالیکه مفاخر ما هستند و باید حتما در دانشنامه باشند (مثال فراوان است؛ حداقل در حوزه پزشکی از اینکه بسیاری از بزرگترین دانشمندان ما صفحه ندارند در عجبم: شاهین آخوندزاده، مصطفی قانعی و...) Mrs.Alef (بحث) ‏۱۳ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۴۹ (UTC)[پاسخ]