ویکیپدیا:اجماع برای چگونگی انتخاب مدیران/مدیران غیرفعال
مدیران غیرفعال
[ویرایش]پیش از این بحثی در مورد تداوم یا قطع دسترسی مدیران غیرفعال آغاز شده بود که به دلیل نبود اجماع خاتمه یافت. تصمیمگیری در این زمینه نیاز به اجماع دارد. ٪ مرتضا ۱۳ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۲۲:۲۴ (UTC)
- مانند مدیران فعال، با درخواست پانزده نفر و عدم رای اعتماد مجدد از سمت خود عزل خواهند گردید.--دانقولا ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۰:۳۵ (UTC)
- به نظر من باز مثل مورد پیشنهادی من در بالا: درخواست نصف تعداد کل رأیدهندگان مدیریت. بهآفرید ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۱:۱۷ (UTC)
- دلیلی ندارد حسابی که ازش استفادهای نمیشود دسترسیاش قطع شود و یا کاهش یابد. لطفاً دلیل بیاورید. اینکه شما فهرست را ببینید و خوشتان نیاید که این افراد غایب در آن حضور داشته باشند دلیل منطقی نیست. من ترجیح میدهم اگر کسی مدتی غایب است به جای گرفتن دسترسیهایش و حمله کردن و آزار و اذیت هر روزه آنها (برای مثال اعلام برائت!) برای بازگشت آنها تلاش شود. حسام ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۶:۴۳ (UTC)
- به حسام: دلایل مستقیمی که برای عزل مدیران غیر فعال باشند کم هستند. اما اگر کاربران ویکیپدیای فارسی روی این کار اجماع کنند، دیگر نیازی به دلیل نخواهد بود. ▬ حجت/بحث ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۸:۱۴ (UTC)
- دیگر این اسمش اجماع نیست. اسمش رأی اکثریت است. حتماً هم میدانید که ویکیپدیا دموکراسی و یا تمرینی برای آن نیست. از خواص دموکراسی بی منطق اینست که اگر همه رأی به اعدام یک شهروند جامعه دادند آن شهروند اعدام شود حتی اگر دلیلی برای آن وجود نداشته باشد! حسام ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۸:۱۹ (UTC)
- بستگی دارد چه طور به این توافق برسیم. اگر اجماع بر این باشد که همینطوری الکی و بیدلیل این کاربرها را عزل کنیم، این اجماع ایراد دارد. اما اگر مثلاً کاربران ویکیپدیای فارسی به این نتیجه برسند که نمیتواند به کاربری که مدتها از ویکیپدیا دور بوده اعتماد کرد، اسمش میشود یک اجماع بر اساس یک عقیده مشترک. مثالی هم میزنم: برخی ویکیها اجماع کردهاند که حتی مدیران فعال هم باید ششماه یکبار رای اعتماد بگیرند. این یک اجماع بر اساس یک عقیده مشترک کاربران است. ▬ حجت/بحث ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۸:۲۶ (UTC)
- خب پس به جای اینکه بگویید دلایل کم هستند دلایل را مطرح کنید تا بررسی شوند. آنوقت ببینیم با توجه به آن دلایل و سابقه این موضوع مطرح شدن آن موضوعیت دارد یا خیر. حسام ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۸:۳۳ (UTC)
- بستگی دارد چه طور به این توافق برسیم. اگر اجماع بر این باشد که همینطوری الکی و بیدلیل این کاربرها را عزل کنیم، این اجماع ایراد دارد. اما اگر مثلاً کاربران ویکیپدیای فارسی به این نتیجه برسند که نمیتواند به کاربری که مدتها از ویکیپدیا دور بوده اعتماد کرد، اسمش میشود یک اجماع بر اساس یک عقیده مشترک. مثالی هم میزنم: برخی ویکیها اجماع کردهاند که حتی مدیران فعال هم باید ششماه یکبار رای اعتماد بگیرند. این یک اجماع بر اساس یک عقیده مشترک کاربران است. ▬ حجت/بحث ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۸:۲۶ (UTC)
- دیگر این اسمش اجماع نیست. اسمش رأی اکثریت است. حتماً هم میدانید که ویکیپدیا دموکراسی و یا تمرینی برای آن نیست. از خواص دموکراسی بی منطق اینست که اگر همه رأی به اعدام یک شهروند جامعه دادند آن شهروند اعدام شود حتی اگر دلیلی برای آن وجود نداشته باشد! حسام ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۸:۱۹ (UTC)
- نظر خود من: باید سعی کرد که به ویکی بازگردند اما این تلاش را محدود به پیام در صفحهٔ بحث و ارسال پست الکترونیکی میدانم. اگر علی رغم این تلاش باز نگشتند، با اجماع کاربران میشود دسترسی را قطع کرد. این کار به نظر من دقیقاً به همان شکلی صورت میگیرد که رایگیری برای مدیریت انجام میشود، و حدنصابها و شرایط هم مانند رایگیری برای مدیریت خواهد بود. ▬ حجت/بحث ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۸:۱۷ (UTC)
- دلیل موافقت من با پیشبینی کردن روالی برای عزل مدیران غیر فعال: از نظر من کسی که برای وظایفی که به او در ویکی محول شده ارزش قایل است، وقتی نتواند از عهدهشان برآید و مجبور به ترک ویکی باشد، میتواند این را در خود ویکی اعلام کند، و همچنان که هم اینک در خیلی از ویکیها رسم است، خودش درخواست قطع دسترسی مدیریتی کند. کسی که حتی تا این اندازه هم برای وظیفهای که به او محول شده ارزش قایل نباشد، شایسته اعتماد کامل کاربران ویکیپدیا نخواهد بود، و کاربران «میتوانند» (اما اجبار ندارند) که در مورد خلع دسترسی مدیریتی وی تصمیمگیری کنند. ▬ حجت/بحث ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۴:۱۵ (UTC)
- کسی در ویکیپدیا وظیفه ندارد. کاربران اختیار ویرایش دارند مدیران هم چند اختیار بیشتر از جمله حذف صفحات و غیره. لازم نیست با گرفتن این دسترسی به افراد بفهمانیم که شما وظیفهنشناس هستید. این استدلال از نظر من مردود است. حسام ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۵:۲۱ (UTC)
- دقیقاً همینطور است. مانند خود حجت جان و جناب افشار که حال به هر دلیلی که بود ادامهٔ فعالیت خود را در سمت مدیریت مقدور نمیدیدند و استعفا دادند. آیا نمیتوانستند استعفا نداده و کاربران را به امید بازگشتشان بگذارند؟ احساس مسئولیت وظیفهٔ مدیر میباشد و همین احساس است که اعتماد میآورد. مدیر بدون اعتماد کاربران فقط اسماً مدیر است و چه بهتر که همان اسم را هم نداشته باشد.--کامیار ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۵:۵۱ (UTC)
- مدیر ویکیپدیا با مدیر شرکت و کارخانه فرق میکند. مدیر ویکیپدیا یک نفر نیست و تعدادش هم محدود نیست. هر کسی که مورد اعتماد باشد و از دسترسی بیشترش سوءاستفاده نکند و یا دسترسی بیشترش باعث دردسر بیشتر نشود، مدیر میشود. هروقت هم بخواهد ویرایش میکند هروقت هم نخواهد نمیکند. به شما هم حساب کاربری دادهاند چرا هر روز ویرایش نمیکنید؟ غیبت برای چه؟ احساس مسئولیتتان کجا رفته است؟ به همه کاربران اینترنت دسترسی ایجاد تغییر در مقالات داده شدهاست. چرا آنها به خاطر عدم استفاده از این اختیارشان بازخواست نمیشوند!؟ تا سوءاستفاده صورت نگیرد دلیلی ندارد دسترسی گرفته شود. حسام ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۶:۱۵ (UTC)
- شما چند بار این حرف را زدید. موضوع هم همین است که عدهای از کاربران میگویند غیبت دلیل خوبی برای عزل مدیران است. شما میگویید نیست، بسیار خوب. من نوعی میگویم هست. وقتی نقطه اشتراکی نداریم دیگر چرا تکرار میکنید؟--آقایی ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۷:۳۱ (UTC)
- مدیر ویکیپدیا با مدیر شرکت و کارخانه فرق میکند. مدیر ویکیپدیا یک نفر نیست و تعدادش هم محدود نیست. هر کسی که مورد اعتماد باشد و از دسترسی بیشترش سوءاستفاده نکند و یا دسترسی بیشترش باعث دردسر بیشتر نشود، مدیر میشود. هروقت هم بخواهد ویرایش میکند هروقت هم نخواهد نمیکند. به شما هم حساب کاربری دادهاند چرا هر روز ویرایش نمیکنید؟ غیبت برای چه؟ احساس مسئولیتتان کجا رفته است؟ به همه کاربران اینترنت دسترسی ایجاد تغییر در مقالات داده شدهاست. چرا آنها به خاطر عدم استفاده از این اختیارشان بازخواست نمیشوند!؟ تا سوءاستفاده صورت نگیرد دلیلی ندارد دسترسی گرفته شود. حسام ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۶:۱۵ (UTC)
- به حسام: دلایل مستقیمی که برای عزل مدیران غیر فعال باشند کم هستند. اما اگر کاربران ویکیپدیای فارسی روی این کار اجماع کنند، دیگر نیازی به دلیل نخواهد بود. ▬ حجت/بحث ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۸:۱۴ (UTC)
- خوب به گمانم که هم من موضع خودم را واضح گفتم، و هم حسام موضع خودش را واضح گفته. به نظرم وقت آن است که دیگران هم دیدگاهشان را بگویند، و نهایتاً همه به آن چیزی عمل کنیم که مورد توافق عموم است، نه این که مرتب حرف خودمان را به زبانی دیگر تکرار کنیم. ▬ حجت/بحث ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۲۰:۵۲ (UTC)
اگر به پیشنهاد من مبنی بر رایگیری ۵۰ درصدی دورهای عمل کنیم عملا فرقی بین غیرفعال و فعال نخواهد بود. اما میشود مدت زمانی را در نظر گرفت که اگر ویرایش نکردند دسترسیشان را معلق کرد، اما کسب دوباره آن مشروط به رای اکثریت مطلق نباشد. یعنی بتوانند آن را سادهتر از باقی کاربران به دست آورند. این طور نگرانی حسام هم که «اینها کلی زحمت کشیدند و باید قدردانی کرد ازشان» رفع میشود. یک امتیاز ویژهای خواهند داشت که باقی ندارند و میشود مشوق بازگشتشان.--آقایی ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۰:۰۷ (UTC)
- من با تعلیق مخالفم. اگر قرار است هر وقت برگردد بتواند دسترسی را پس بگیرد پس تعلیق بیمعنی میباشد. وقتی هم که نیست که خوب مشخص است که عملاً دسترسی به کاری ندارد. اما در جواب حسام باید بگویم که وضع یک مدیر با کاربر بسیار متفاوت است. چون مدیر دارای دسترسی ویژه به بعضی از کارها مانند قطع دسترسی، حذف صفحات، حفاظت صفحه و... میباشد پس اگر در جریان امور جاری نباشد نمیتواند به خوبی تصمیمگیری کند. و چون این تصمیمات ممکن است به ضرر عدهای بیانجامد بهتر است هنگامیکه قصد رفتن برای مدت طولانی دارد و یا میخواهد خداحافظی کند، رسماً اختیارات او سلب شوند. یا بعد از زمان معینی، مثلاً ۶ ماه اگر خبری نشد، ابتدا تلاش برای بازگرداندن و تعیین تکلیف وضعیت او انجام شود و اگر نشد و جوابی گرفته نشد، با اجماع کاربران این اختیارات سلب شوند. چکیدهٔ نظر من: مدت مجازی برای عدم فعالیت اعلام شود. بعد از اتمام آن، تلاش برای برگرداندن و تعیین تکلیف انجام شود. اگر جواب مثبت بود و مدیر مربوطه برگشت و اعلام آمادگی و یا استعفا کرد که مسئله حل است. اگر جوابی دریافت نشد موضوع به اجماع گذاشته شود. اگر اجماع بر حذف دسترسیها بود، حذف شود واگر نبود برای مدت معین دیگری فرجه داده شود و دوباره رویه انجام شود.--کامیار ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۶:۴۷ (UTC)
- در ویکیپدیا با توجه به شکل نرمافزار حتی مدیر هم نمیتواند ضرر خاصی برساند مگر اینکه در صفحه اصلی خرابکاری کند. احتمال این اتفاق بسیار کم است و احتمال بازگشت و عدم بازگشت هر فرد هم نامشخص. اگر پس از بازگشت هر اقدامی انجام داد امکان خنثیسازی و تغییر آن توسط مدیران دیگر وجود دارد. با ناآگاهی از قوانین جدید هم کسی سوءاستفاده نمیکند. در ویکیپدیای فارسی در نامزدی مدیریت هم کسی از آگاهی فرد به قوانین و یا در جریان امور بودن سؤال نمیکند حالا نمیدانم چرا در مورد مدیران غایب اینقدر مسأله مهم میشود. مسأله هم فقط قوانین است و نه جریان امور. ویکیپدیا آنقدر بزرگ خواهد شد که کسی در جریان همه امورش نخواهد بود و دلیلی هم ندارد کسی چنین خاصیتی داشته باشد. در نهایت اینکه اعتماد با گذر زمان از کسی سلب نمیشود بلکه اقدامات فرد محک این قضیهاست که این محک در مورد غایبان وجود ندارد. حسام ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۷:۰۳ (UTC)
- اتفاقاً چون ویکیپدیا برزگ و بزرگتر خواهد شد این قوانین لازمند. شاید الان بودن یا نبودن و یا غیبت مدیری نمایان نباشد و فرقی نکند و قابل کنترل و خنثیسازی باشد ولی شاید فرداها با وجود صدها مدیر دیگر نتوان این موضوع را جمع کرد. من هم تمرکزم بر اعمال قدرت از سوی مدیر غایب یا آگاهی و عدمش نبود، منظور اعمال قدرت بر روی بحثی خاص بود که بر آن اشرافی ندارد. این که بیاستیم اگر کاری کرد آن موقع اقدام کنیم و... پسندیده نیست و همان نوشدارو پس از مرگ سهراب است و جنجال آفرین، متأسفانه چون الان مصداق ندارد قابل لمس نیست ولی اگر اتفاق بیافتد ویکی وارد چالشی بزرگ خواهدشد. در مورد اعتماد هم با شما موافقم که مشمول مرور زمان نمیشود، ولی اتفاقاً مرور زمان اعتماد میآورد، اما این نکته را بدانید که آیا این مدیران که در زمان گذشته آمدهاند بدون اجماع خاص و به قول شما دسترسی Emergeny دریافت کردهاند بین کاربران دارای اعتماد میباشند؟ آیا رویهای برای سنجش میزان اعتماد کاربران داریم؟ در ویکیهای دیگر (بعضی از ویکیها) بنابر شنیدهها به مدیران هر چند وقت یکبار رأی اعتماد میدهند و این دقیقاً مصداق این امر است که مقبولیت عمومی از شرایط مدیران باید باشد و این نیابد به نحوی باشد که مدیری با ۱۰٪ مقبولیت بتواند ادمهٔ کار بدهد! یعنی به نظر شما منطقی میباشد که مدیری که زمانی با رأی همین کاربران مقبولیت داشته و مدیر شده حال به رأی همین کاربران احترام نگذارد؟ به این یک سیستم کنترلی میگویند. اما بحث دربارهٔ مدیران فرمایشی و انتصابی (یا انتخابی با رأی محدود) که جای خود دارد. رئیس جمهوری که در یک جامعهٔ صد نفری ۸۰ نفر مقبولیت داشتهاست حال با رشد جامعه به ۱۰۰۰ نفر آیا باید با همان ۸۰ رأی رئیس بماند؟ حال شما دائماً ویکی را از جامعه مجزا میکند و آن را تابع قوانین محدود شده میدانید که من میگویم اینگونه نیست. زیرا همان مدیر با رأی انتخاب شده پس با رأی هم میتوان آن را عزل کرد. ویکی جامعهای مجازی با کاربرانی واقعی میباشد که اصول آن از جوامع واقعی کپی برداری شدهاست و اجرا میشود. کسی که زمان ۴ الی ۵ ساعت در روز را در ویکی میگذراند باید همانند یک شهروند بتواند رفتار کند. کارخانهٔ ویکی کاربرانش و ومحصولات آنها مقالاتش و ادوات تولیدش نرمافزار و قوانین کنترلیش رهنمودها میباشند. درود--کامیار ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۷:۵۶ (UTC)
- شما تصور اشتباهی در مورد ویکیپدیا دارید. چگونه رئیس جمهور را با مدیر ویکیپدیا مقایسه کردید!؟ وقتی یک نفر رئیس جمهور میشود ۱۰ نفر دیگر نمیتوانند رئیس جمهور شوند. این اولین و مهمترین تفاوت است. وقتی ما در اینجا محدودیت نداریم میتوانیم بیشمار مدیر هم داشته باشیم و غیبت یک نفر از آنها هم به خودش مربوط است و نه به ما. چیزی که مهم است سوءاستفاده از دسترسی بیشتر است که هروقت رخ داد باید بررسی شود. با غیبت احتمال سوءاستفاده بیشتر نمیشود! حسام ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۹:۳۹ (UTC)
- تصور شما از تصور من تصور اشتباهی است! شما مثالهای منرا که در محدودهٔ خاصی مطرح کردم به کل ویکیپدیا ارتباط میدهید و نتیجهگیری میکنید. من حرف تعداد مدیر و یا رئیس جمهور نزدم که مقایسه میفرمایید، من حرف اعتماد و تعداد اعتمادکنندگان را زدم، حالا هزار نفر هم باشند فرقی نمیکند و باید همگی معتمد باشند.در موردهای دیگر هم که جواب ندادید! اما اتفاقاً به نظر من غیبت یک مدیر اصلاً به خودش مربوط نیست و کاملاً به همهٔ کاربران مربوط میشود. انرژی و زمان صرف شدهاست تا شخصی مدیر شود تا به کار کاربران رسیدگی کند و کاربران برای انتخاب دلیل داشتهاند و تپقع نیز دارند، اگر نه چرا مدیر شدهاست؟ اگر دلبخواهی هست که هیچ و حق با شماست. بنا به نظریهٔ شما پس همین الان همهٔ مدیران و دیوانسالاران ول کنند و بروند و بگویند که دلمان میخواهد، پس تکلیف ویکی با سایر کاربران چه میشود؟ هیچ مدیری نیست، به همین سادگی. حالا اجازه دهیم که بحث را دوستان دیگر هم ادامه دهند و شاید ما از بمبست خارج شویم. به هر حال نظر من آن بود که گفتم و نظر شما هم محترم است مانند همه، اگر اجماع به عدم لزوم باشد حتماً آنگونه میشود و بلعکس. این فکر که هر مدیر هم سالیانه یا شش ماه یکبار کسب اعتماد دوباره کند مانند سایر ویکیها هم جالب است و اتفاقاً مسئلهٔ ما را هم حل میکند زیرا این دوستان غایب باید حاضر شوند و پاسخگو و طبیعتاً نیامدنشان و عدم پاسخگویی آنان یعنی بی اعتمادی و عزل خودکار. دوستان این را هم پیگیری کنند. درود--کامیار ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۰:۱۱ (UTC)
- همه مدیران اگر بخواهند میتوانند بگذارند و بروند. آنها هم کاربر اینجا هستند همانطور همه کاربران هم میتوانند بگذارند و بروند. به همین راحتی! در هنگام رأیگیری از هیچکس تعهد نمیگیرند. معنی هم ندارد. حسام ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۱:۰۰ (UTC)
- ما هم برای همین در حال بحث هستیم. بگذارند و بروند ولی وقتی گذاشتند و رفتند کاربران دیگر تکلیفشان را مشخص کرده و به آن معنی میدهند. اینجا مدیر میخواهد و دیوانسالار و وظیفه کاربران است تا از بیمدیری آن را حفظ کنند. در ضمن بعضی از کارها ماهیتاً تعهدآور هستند. من هم مجبور نیستم در ادارهام کار کنم و میتوانم بگذارم و بروم و هیچ کجا هم تعهدی برای ماندنم ندادهام ولی اولاً در صورت رفتنم از حقوق و مزایایی که دارم محروم میشوم و دوماً به همین راحتی نمیتوانم برگردم. اصولاً با احتساب حرفهای شما تعهد در جهان بیمعنی میباشد. از آن هم راحتتر--کامیار ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۱:۱۷ (UTC)
- تعهد برای کار بی اجر ویکیپدیا بیمعنیست. این داشتن اختیارات بیشتر و کمک بیشتر به ویکیپدیا لطفی است که این افراد میکنند نه وظیفهای که ما لطف کردهایم به آنها سپردهایم! حسام ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۵:۵۷ (UTC)
- اگر بخواهیم دیگر لطفی به ویکی نکنند چه باید بکنیم؟ لطف زورکی درست نمیباشد. در ضمن تعهد تنها عاملی است که انسان را دعوت به کاری میکند و ترغیب به پیگیری. یادتان باشد اینجا همه بیاجر کار میکنند. در بین بیاجران مدیران بیشتر کار میکنند ولی به علت اعتمادی که کاربران دیگر به آنها دارند طبیعتاً دارای تعهد میباشند. من وقتی شکایتی نزد مدیری میبرم به علت اعتماد من به آن میباشد و این اعتماد برای مدیر تعهد میآورد که بدون غرض قضاوت کند.--کامیار ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۶:۱۲ (UTC)
- ویکیپدیا مال شما نیست که بخواهید دیگر لطف نکنند. تا هروقت بخواهند لطف میکنند. اعتماد ربطی به تعهد نسبت به کار بیشتر ندارد. مثال شکایت هم ربطی ندارد. حسام ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۶:۳۰ (UTC)
- حرف من نیست. منظورم من نوعی میباشد. شاید هم خواستند که دیگر لطف نکنند. به هر حال این تصمیم منوط به کاربران است. من هم آندو را به هم ربط ندادم. مراجعه را به اعتماد و اعتماد را به تعهد ربط دادم. ویکی مال شما هم نیست که بخواهید همینطور لطف الکی نکنند. هیچ کس لطف نمیکند همه از روی میل کار میکنند. این شما بودید که کار آنها را لطف نامیدید.--کامیار ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۶:۳۸ (UTC)
- فکر کنم این بحث ما دور باطل باشد. نظرهایمان مخالف است و هر دو هم دلیل داریم. تا دیگران چه گویند. به هر حال من موافق عزل مدیران غیر فعال برای مدت طولانی که حتی با درخواست برگشتن هم موافقت نمیکنند طبق راهکاری منطقی هستم و شما نیستید و ظاهراً نتوانستیم همدیگر را مجاب کنیم. بحث ما بیهودهاست. به هر حال من تمام حرفهایم را زدم و از این به بعد تابع نظرات سایر گرامیان هستم.هر چه تصمیم گیرند مورد قبول است. اما خلاصهٔ نظر من: موافق عزل مدیران غیر فعال برای مدت طولانی که حتی با درخواست برگشتن هم موافقت نمیکنند و پاسخی نمیدهند طبق راهکاری منطقی و مدون هستم.--کامیار ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۶:۵۴ (UTC)
- ویکیپدیا مال شما نیست که بخواهید دیگر لطف نکنند. تا هروقت بخواهند لطف میکنند. اعتماد ربطی به تعهد نسبت به کار بیشتر ندارد. مثال شکایت هم ربطی ندارد. حسام ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۶:۳۰ (UTC)
- اگر بخواهیم دیگر لطفی به ویکی نکنند چه باید بکنیم؟ لطف زورکی درست نمیباشد. در ضمن تعهد تنها عاملی است که انسان را دعوت به کاری میکند و ترغیب به پیگیری. یادتان باشد اینجا همه بیاجر کار میکنند. در بین بیاجران مدیران بیشتر کار میکنند ولی به علت اعتمادی که کاربران دیگر به آنها دارند طبیعتاً دارای تعهد میباشند. من وقتی شکایتی نزد مدیری میبرم به علت اعتماد من به آن میباشد و این اعتماد برای مدیر تعهد میآورد که بدون غرض قضاوت کند.--کامیار ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۶:۱۲ (UTC)
- تعهد برای کار بی اجر ویکیپدیا بیمعنیست. این داشتن اختیارات بیشتر و کمک بیشتر به ویکیپدیا لطفی است که این افراد میکنند نه وظیفهای که ما لطف کردهایم به آنها سپردهایم! حسام ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۵:۵۷ (UTC)
- ما هم برای همین در حال بحث هستیم. بگذارند و بروند ولی وقتی گذاشتند و رفتند کاربران دیگر تکلیفشان را مشخص کرده و به آن معنی میدهند. اینجا مدیر میخواهد و دیوانسالار و وظیفه کاربران است تا از بیمدیری آن را حفظ کنند. در ضمن بعضی از کارها ماهیتاً تعهدآور هستند. من هم مجبور نیستم در ادارهام کار کنم و میتوانم بگذارم و بروم و هیچ کجا هم تعهدی برای ماندنم ندادهام ولی اولاً در صورت رفتنم از حقوق و مزایایی که دارم محروم میشوم و دوماً به همین راحتی نمیتوانم برگردم. اصولاً با احتساب حرفهای شما تعهد در جهان بیمعنی میباشد. از آن هم راحتتر--کامیار ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۱:۱۷ (UTC)
- همه مدیران اگر بخواهند میتوانند بگذارند و بروند. آنها هم کاربر اینجا هستند همانطور همه کاربران هم میتوانند بگذارند و بروند. به همین راحتی! در هنگام رأیگیری از هیچکس تعهد نمیگیرند. معنی هم ندارد. حسام ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۱:۰۰ (UTC)
- تصور شما از تصور من تصور اشتباهی است! شما مثالهای منرا که در محدودهٔ خاصی مطرح کردم به کل ویکیپدیا ارتباط میدهید و نتیجهگیری میکنید. من حرف تعداد مدیر و یا رئیس جمهور نزدم که مقایسه میفرمایید، من حرف اعتماد و تعداد اعتمادکنندگان را زدم، حالا هزار نفر هم باشند فرقی نمیکند و باید همگی معتمد باشند.در موردهای دیگر هم که جواب ندادید! اما اتفاقاً به نظر من غیبت یک مدیر اصلاً به خودش مربوط نیست و کاملاً به همهٔ کاربران مربوط میشود. انرژی و زمان صرف شدهاست تا شخصی مدیر شود تا به کار کاربران رسیدگی کند و کاربران برای انتخاب دلیل داشتهاند و تپقع نیز دارند، اگر نه چرا مدیر شدهاست؟ اگر دلبخواهی هست که هیچ و حق با شماست. بنا به نظریهٔ شما پس همین الان همهٔ مدیران و دیوانسالاران ول کنند و بروند و بگویند که دلمان میخواهد، پس تکلیف ویکی با سایر کاربران چه میشود؟ هیچ مدیری نیست، به همین سادگی. حالا اجازه دهیم که بحث را دوستان دیگر هم ادامه دهند و شاید ما از بمبست خارج شویم. به هر حال نظر من آن بود که گفتم و نظر شما هم محترم است مانند همه، اگر اجماع به عدم لزوم باشد حتماً آنگونه میشود و بلعکس. این فکر که هر مدیر هم سالیانه یا شش ماه یکبار کسب اعتماد دوباره کند مانند سایر ویکیها هم جالب است و اتفاقاً مسئلهٔ ما را هم حل میکند زیرا این دوستان غایب باید حاضر شوند و پاسخگو و طبیعتاً نیامدنشان و عدم پاسخگویی آنان یعنی بی اعتمادی و عزل خودکار. دوستان این را هم پیگیری کنند. درود--کامیار ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۰:۱۱ (UTC)
- شما تصور اشتباهی در مورد ویکیپدیا دارید. چگونه رئیس جمهور را با مدیر ویکیپدیا مقایسه کردید!؟ وقتی یک نفر رئیس جمهور میشود ۱۰ نفر دیگر نمیتوانند رئیس جمهور شوند. این اولین و مهمترین تفاوت است. وقتی ما در اینجا محدودیت نداریم میتوانیم بیشمار مدیر هم داشته باشیم و غیبت یک نفر از آنها هم به خودش مربوط است و نه به ما. چیزی که مهم است سوءاستفاده از دسترسی بیشتر است که هروقت رخ داد باید بررسی شود. با غیبت احتمال سوءاستفاده بیشتر نمیشود! حسام ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۹:۳۹ (UTC)
- اتفاقاً چون ویکیپدیا برزگ و بزرگتر خواهد شد این قوانین لازمند. شاید الان بودن یا نبودن و یا غیبت مدیری نمایان نباشد و فرقی نکند و قابل کنترل و خنثیسازی باشد ولی شاید فرداها با وجود صدها مدیر دیگر نتوان این موضوع را جمع کرد. من هم تمرکزم بر اعمال قدرت از سوی مدیر غایب یا آگاهی و عدمش نبود، منظور اعمال قدرت بر روی بحثی خاص بود که بر آن اشرافی ندارد. این که بیاستیم اگر کاری کرد آن موقع اقدام کنیم و... پسندیده نیست و همان نوشدارو پس از مرگ سهراب است و جنجال آفرین، متأسفانه چون الان مصداق ندارد قابل لمس نیست ولی اگر اتفاق بیافتد ویکی وارد چالشی بزرگ خواهدشد. در مورد اعتماد هم با شما موافقم که مشمول مرور زمان نمیشود، ولی اتفاقاً مرور زمان اعتماد میآورد، اما این نکته را بدانید که آیا این مدیران که در زمان گذشته آمدهاند بدون اجماع خاص و به قول شما دسترسی Emergeny دریافت کردهاند بین کاربران دارای اعتماد میباشند؟ آیا رویهای برای سنجش میزان اعتماد کاربران داریم؟ در ویکیهای دیگر (بعضی از ویکیها) بنابر شنیدهها به مدیران هر چند وقت یکبار رأی اعتماد میدهند و این دقیقاً مصداق این امر است که مقبولیت عمومی از شرایط مدیران باید باشد و این نیابد به نحوی باشد که مدیری با ۱۰٪ مقبولیت بتواند ادمهٔ کار بدهد! یعنی به نظر شما منطقی میباشد که مدیری که زمانی با رأی همین کاربران مقبولیت داشته و مدیر شده حال به رأی همین کاربران احترام نگذارد؟ به این یک سیستم کنترلی میگویند. اما بحث دربارهٔ مدیران فرمایشی و انتصابی (یا انتخابی با رأی محدود) که جای خود دارد. رئیس جمهوری که در یک جامعهٔ صد نفری ۸۰ نفر مقبولیت داشتهاست حال با رشد جامعه به ۱۰۰۰ نفر آیا باید با همان ۸۰ رأی رئیس بماند؟ حال شما دائماً ویکی را از جامعه مجزا میکند و آن را تابع قوانین محدود شده میدانید که من میگویم اینگونه نیست. زیرا همان مدیر با رأی انتخاب شده پس با رأی هم میتوان آن را عزل کرد. ویکی جامعهای مجازی با کاربرانی واقعی میباشد که اصول آن از جوامع واقعی کپی برداری شدهاست و اجرا میشود. کسی که زمان ۴ الی ۵ ساعت در روز را در ویکی میگذراند باید همانند یک شهروند بتواند رفتار کند. کارخانهٔ ویکی کاربرانش و ومحصولات آنها مقالاتش و ادوات تولیدش نرمافزار و قوانین کنترلیش رهنمودها میباشند. درود--کامیار ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۷:۵۶ (UTC)
- در ویکیپدیا با توجه به شکل نرمافزار حتی مدیر هم نمیتواند ضرر خاصی برساند مگر اینکه در صفحه اصلی خرابکاری کند. احتمال این اتفاق بسیار کم است و احتمال بازگشت و عدم بازگشت هر فرد هم نامشخص. اگر پس از بازگشت هر اقدامی انجام داد امکان خنثیسازی و تغییر آن توسط مدیران دیگر وجود دارد. با ناآگاهی از قوانین جدید هم کسی سوءاستفاده نمیکند. در ویکیپدیای فارسی در نامزدی مدیریت هم کسی از آگاهی فرد به قوانین و یا در جریان امور بودن سؤال نمیکند حالا نمیدانم چرا در مورد مدیران غایب اینقدر مسأله مهم میشود. مسأله هم فقط قوانین است و نه جریان امور. ویکیپدیا آنقدر بزرگ خواهد شد که کسی در جریان همه امورش نخواهد بود و دلیلی هم ندارد کسی چنین خاصیتی داشته باشد. در نهایت اینکه اعتماد با گذر زمان از کسی سلب نمیشود بلکه اقدامات فرد محک این قضیهاست که این محک در مورد غایبان وجود ندارد. حسام ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۷:۰۳ (UTC)
- اجازه دهید این مبحث منوط به ویکیپدیا:اجماع برای چگونگی انتخاب مدیران/عزل مدیران باشد. هر اتفاقی آنجا افتاد در اینجا هم بیافتد. این مبحث حالت خاصی از آن یکی است. ارادتمند--دانقولا ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۸:۲۹ (UTC)
- اگر بحث رای اعتماد وجود داشته باشد این بحث سالبهٔ به انتفاء موضوع است. به نظر بهتر است هر سال مدیران رای اعتماد بگیرد. در این صورت ممکن است مدیری یک سال فعالیت نداشته باشد اما از نظر کاربران هنوز قابل اعتماد باشد و یا نباشد. در صورتی که گرفتن رای اعتماد به اجماع نرسد آنوقت میشود در این مورد گفتوگو کرد. عزیزی ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۹:۲۰ (UTC)
- مدیران غیر فعال خلع شوند بهتر است. این گوشزدی است برای کسانی که پست را میگیرند و میروند پی کارشان تا همه جا پز بدهند ما مدیر ودیوانسالار فلان جاییم و برای خودشان سرشناسی دست و پا میکنند!--ایستاده با مشت ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۲۰:۵۰ (UTC)
- به نظر من هم مدیر غیرفعال چندان جالب نیست. خصوصاً در مورد برخورد با کاربران. من فکر میکنم یک مدیر باید با جامعهٔ ویکی به حد کافی آشنا باشد تا بتواند در مورد مثلاً قطع دسترسی در اثر سه برگردان فلان کاربر تصمیم بگیرد. مورد بعد اینست که این انگیزهای میشود برای مشارکت بیشتر مدیران. نکته دیگر آن که در این صورت کیفیت بالا میرود. ۴ تا مدیر پرکار بهتر است از چند مدیری که ماهی یک بار لاگاین کنند.-- بهزاد بحث ۱۷ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۷:۰۲ (UTC)
- هنوز علت چنین بحثی برای من روشن نیست. اگر زحمتی نیست کسی توضیح صریح بدهد.
- آیا مدیر غیر فعال جای کسی را تنگ کرده است؟ آیا نقض قانونی مرتکب شده است؟ و یا چه؟ به چه علتی یک مدیر بدون دلیل خاصی باید از مدیریت خلع شود؟ فراموش نکنید که ویکی پدیا یک پروژه داوطلبانهاست و کسی نمیتواند کسی را مجبور به ویرایش کند. از موافقین این طرح عذر میخواهم ولی به نظر من چنین بحثی بی شباهت به گفتاری اینچنین کودکانه نیست. شما تصورش را بکنید که مدتی از ویکی پدیا دور بماند، سپس بازگردید ببینید صرفاً به خاطر دوری از ویکی دسترسی شما قطع شدهاست. چنین چیزی را برای دسترسی مدیریتی تعمیم دهید • Яohan ب ۲۶ آذر ۱۳۸۶، ۱۸:۳۰(UTC)
- اصولاً به پروژه تقلیل مدیران (به هر نحوی اعم از استعفا یا خلع) خوشبین نیستم. کسی از این موضوع منتفع میشود؟ همواره این امید وجود دارد که کاربری و یا مدیری فعال دوباره به ویکی باز گردد • Яohan ب ۲۶ آذر ۱۳۸۶، ۱۸:۳۵(UTC)
- اولاً خدارا شکر شما آنقدر سابقه دارید تا بدانید که کودکانه خواندن نظرات دیگران مصداق بینزاکتی میباشد. من تصور میکنم که حداقل منظورتان من نبودم، تا دوستان دیگر چه بیاندیشند. اما در مورد خلع مدیران غیر فعال، مدیر قدرت قطع دسترسی دارد، قدرت محافظت صفحات دارد و...، پس میتواند آن را در هر زمان اعمال کند. من اصلاً نمیپسندم که من نوعی که ۱ سال هست در پروژه روی مقالهای کار میکنم و زحمت کشیدهام به ناگهان مقاله قفل شود و یا کاربری که روی آن کار میکند قطع دسترسی شود آن هم توسط مدیری که بیخبر از همه جا فقط برای اعمال اینجور دسترسیها آمدهاست و بس. این خود جنجالآفرین است و البته این تنها یک نمونه از صدها مثال بود. اینجا یک پروژه آزاد است و با توافق اعضا همه کار میتوان کرد و خوشامد شما (نوعی) و یا بدبین و خوشبین بودنتان زیاد تفاوتی نمیکند. و فکر کنم درست و یا غلط چیزی است که همه باید تشخیص دهند و اگر مثلاً از ۳۰ نفر ۲۰ نفر بگویند میتوان کرد یعنی آن درست است. البته از نظر اینکه کاربری یا مدیری هر وقت بخواهد میتواند برگردد و شروع به کار کند من هم موافقم، چه بهتر که بعنوان یک کاربر معمولی بیایید و دوبارهٔ پروسهٔ مدیریت را طی کند. کاربران برگزیدهاند و همانها هم میتوانند برای خلعش تصمیم بگیرند.--کامیار ۱۸ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۶:۲۸ (UTC)
- کاربر مذکور کودک بود (از هر که بخواهد بپرسید حتی خودش) دیگر آنکه مگر مدیران الان از همه جا باخبرند؟ مدیر در جایی که با خبر است اعمال قدرت میکند نه چشم بسته.
- دیگر: اگر به زعم شما دوری از ویکی بودن یک مدیر موجب اخلال میشود (که نمیشود) بگذارید بیاید و اخلال کند و به خاطر اخلالگریاش دسترسی اش محدود شود، نه به خاطر دوری اش • Яohan ب ۲۷ آذر ۱۳۸۶، ۰۶:۴۹(UTC)
- بله کاربر مذکور کودک بود ولی شما کار آن را به موافقین این طرح شباهت دادهاید که معنی آن میشود اینکه کاربران موافق نیز کودک هستند. بگذریم، مسئله منحرف نشود بهتر است. البته من هم امیدوارم دقیقاً مدیر در جایی که باخبر است اعمال قدرت کند، ولی نه محدودیتی بر آن است و نه سیاستی منعش کردهاست. واما در جواب دیگر باید بگویم بله ممکن است بشود و ممکن هم هست نشود. به هر حال یا مدیر خلع شده برمیگردد یا نه، اگر نه که چه خلع کنیم و چه نه تفاوتی نمیکند پس بهتر است خلع کنیم (به همان دلایلی که گفتم). اگر برگردد و اعمال قدرت اشتباه کند و سپس در فکر اصلاح باشیم که نمیشود. نوشدارو پس از مرگ سهراب! ولی ممکن هم هست که برگردد و اتفاقاً خوب هم کار کند، که به نظر من احتمالش نسبت به حالات ذکر شده پایینتر میباشد. بعلاوه میتواند برگردد و مانند یک کاربر معمولی کار کند و دوباره مدیر شود. اگر موافقت عمومی آن بود خوب مدیر میشود. کسی که شناخته شده بودهاست و پشتوانهٔ ویرایشی خوبی دارد و معتمد است نباید از این موضوع واهمهای داشته باشد.--کامیار ۱۸ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۷:۱۸ (UTC)
- بازهم این تفکر ناشی از برداشت ناصحیح از ساختار ویکیپدیا و مدیران آن است. در ویکیپدیا عمل هر کاربر و حتی هر مدیر قابل واگردانی است پس نوشدارو بعد از مرگ سهراب بیمعنیست. اگر بنابر ضربالمثل باشد «سری که درد نمیکند را دستمال نمیبندند».این کاربران زمانی مورد اعتماد بودهاند و گذر زمان و غیبت آنها را خرابکار و موجودی ترسناک نمیکند. شاید در جو موجود قرار نداشته باشند ولی خرابکار نمیشوند و کماکان مورد اعتمادند. در مدت یک یا دو هفته پس از بازگشت هم سریعاً در جو فعلی قرار میگیرند. در نهایت به قول جیمبو ولز:
- بله کاربر مذکور کودک بود ولی شما کار آن را به موافقین این طرح شباهت دادهاید که معنی آن میشود اینکه کاربران موافق نیز کودک هستند. بگذریم، مسئله منحرف نشود بهتر است. البته من هم امیدوارم دقیقاً مدیر در جایی که باخبر است اعمال قدرت کند، ولی نه محدودیتی بر آن است و نه سیاستی منعش کردهاست. واما در جواب دیگر باید بگویم بله ممکن است بشود و ممکن هم هست نشود. به هر حال یا مدیر خلع شده برمیگردد یا نه، اگر نه که چه خلع کنیم و چه نه تفاوتی نمیکند پس بهتر است خلع کنیم (به همان دلایلی که گفتم). اگر برگردد و اعمال قدرت اشتباه کند و سپس در فکر اصلاح باشیم که نمیشود. نوشدارو پس از مرگ سهراب! ولی ممکن هم هست که برگردد و اتفاقاً خوب هم کار کند، که به نظر من احتمالش نسبت به حالات ذکر شده پایینتر میباشد. بعلاوه میتواند برگردد و مانند یک کاربر معمولی کار کند و دوباره مدیر شود. اگر موافقت عمومی آن بود خوب مدیر میشود. کسی که شناخته شده بودهاست و پشتوانهٔ ویرایشی خوبی دارد و معتمد است نباید از این موضوع واهمهای داشته باشد.--کامیار ۱۸ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۷:۱۸ (UTC)
- اولاً خدارا شکر شما آنقدر سابقه دارید تا بدانید که کودکانه خواندن نظرات دیگران مصداق بینزاکتی میباشد. من تصور میکنم که حداقل منظورتان من نبودم، تا دوستان دیگر چه بیاندیشند. اما در مورد خلع مدیران غیر فعال، مدیر قدرت قطع دسترسی دارد، قدرت محافظت صفحات دارد و...، پس میتواند آن را در هر زمان اعمال کند. من اصلاً نمیپسندم که من نوعی که ۱ سال هست در پروژه روی مقالهای کار میکنم و زحمت کشیدهام به ناگهان مقاله قفل شود و یا کاربری که روی آن کار میکند قطع دسترسی شود آن هم توسط مدیری که بیخبر از همه جا فقط برای اعمال اینجور دسترسیها آمدهاست و بس. این خود جنجالآفرین است و البته این تنها یک نمونه از صدها مثال بود. اینجا یک پروژه آزاد است و با توافق اعضا همه کار میتوان کرد و خوشامد شما (نوعی) و یا بدبین و خوشبین بودنتان زیاد تفاوتی نمیکند. و فکر کنم درست و یا غلط چیزی است که همه باید تشخیص دهند و اگر مثلاً از ۳۰ نفر ۲۰ نفر بگویند میتوان کرد یعنی آن درست است. البته از نظر اینکه کاربری یا مدیری هر وقت بخواهد میتواند برگردد و شروع به کار کند من هم موافقم، چه بهتر که بعنوان یک کاربر معمولی بیایید و دوبارهٔ پروسهٔ مدیریت را طی کند. کاربران برگزیدهاند و همانها هم میتوانند برای خلعش تصمیم بگیرند.--کامیار ۱۸ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۶:۲۸ (UTC)
- اصولاً به پروژه تقلیل مدیران (به هر نحوی اعم از استعفا یا خلع) خوشبین نیستم. کسی از این موضوع منتفع میشود؟ همواره این امید وجود دارد که کاربری و یا مدیری فعال دوباره به ویکی باز گردد • Яohan ب ۲۶ آذر ۱۳۸۶، ۱۸:۳۵(UTC)
I just wanted to say that becoming a sysop is *not a big deal*. I think perhaps I'll go through semi-willy-nilly and make a bunch of people who have been around for awhile sysops. I want to dispel the aura of "authority" around the position. It's merely a technical matter that the powers given to sysops are not given out to everyone.
- علت به وجود آمدن این دید اشتباه هم عدم توافق کاربران در ایجاد ساختارهای لازم چون میانجیگری و ... است. از دست دادن و عزل مدیر باید تنها در بحرانیترین شرایط صورت گیرد. حسام ۱۸ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۷:۴۸ (UTC)
- okپس اگر becoming a sysop is *not a big deal اجازه دهید اینها پس آنکه مجدد در جو کنونی ویکیپدیا قرار گرفتند مجدداً برای مدیریت اقدام کنند. به قول جناب کامیار احتمال اینکه ایشان پس از بازگشت تصمیمات نادرست یا دردسرساز بگیرند بسیار محتمل است. چرا باید ریسک کرد؟ در ضمن، تجربه نشان داده وقتی هم مدیری اشتباه میکند معمولاً به این راحتیها خطای خود را نمیپذیرد. چندین صفحه بحث و جدل یابد تا دیوانسالاری بیاید واگردانی کند؛ شما یادتان هست؟ ؛)-- بهزاد بحث ۱۸ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۰:۵۲ (UTC)
- علت به وجود آمدن این دید اشتباه هم عدم توافق کاربران در ایجاد ساختارهای لازم چون میانجیگری و ... است. از دست دادن و عزل مدیر باید تنها در بحرانیترین شرایط صورت گیرد. حسام ۱۸ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۷:۴۸ (UTC)
- به نظر من هم زیاد مسئله مهمی نیست و اصولا مشکل فعلی ما هم مدیران غیر فعال نیستند. شاید بهتر باشد قانونی بسازیم که مدیرانی که یک یا چند ماه نبودهاند دست به قطع دسترسی و اعمال مدیریتی تشنجزا نزنند تا با جو و تغییرات سیاستهائی که روزانه تغییر میکنند، آشنا شوند. نوید ۲۷ آذر ۱۳۸۶ ۰۸:۵۰ (UTC)
یک سئوال
[ویرایش]مجموعه بحث های بالا، من را به این نتیجه رساند که متاسفانه هنوز تعریف مشترکی از دو کلمه وجود ندارد. کاربر فعال کیست و کاربر قدیمی یا با تجربه کدام است. برای پیگیری بحثها نیاز به یک تعریف مشترک از این دو کلمه داریم--دانقولا ۱۶ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۳:۱۶ (UTC)