پرش به محتوا

مشهدی محمدعلی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

مشهدی محمدعلی خالقی ترازوچی (در گفتار عامیانه: مشتی ممدلی) سورچی و شوفر مشهوری در تهران قدیم بود.[۱][۲] در فرهنگ عامه و فولکلور ایران، داستان‌ها، ترانه‌ها و روایت‌هایی در مورد او وجود دارد،[۳] که شاید همه آن‌ها منطبق بر واقعیت نباشند.[۴][۵]


ماشین مشتی ممدلی در اصطلاح ایرانیان به خودرویی شخصی گفته می‌شود که قدیمی و اسقاط است و ایرادات فراوانی داشته، ولی هم‌چنان با آن می‌رانند.[۶]

روایت‌ها

[ویرایش]

گفته می‌شود وی فردی متمول و صاحب چندین رأس اسب و درشکه بوده‌است.[۷][۸] او درشکه‌چی‌هایی را در استخدام خود داشته‌است که در خیابان‌های تهران مسافران را جابجا می‌کرده‌اند،[۹] اما خودش نیز پابه‌پای آن‌ها با درشکه‌اش در شهر مردم را سوار می‌کرده‌است.[۱۰][۱۱] او همچنین در میان دیگر سورچی‌های شهر از نفوذ بالایی برخوردار بود.[۱۲] در زمانی که درشکه‌ها در تهران از رونق می‌افتند، او با خرید چند مینی‌بوس به کار خود ادامه می‌دهد.[۱۳][۱۴] گفته می‌شود او شخصیتی مشهور، خوش‌خلق و مورد احترام مردم بوده‌است و هنگامی که کودکان او را در خیابان می‌دیدند، دنبال او راه می‌افتادند[۱۵] و چنین شعری می‌خواندند:[۱۶]

ماشین مشتی ممدلینه بوق داره نه صندلی
شاگرد شوفر داد می‌زنهامیریه بی‌معطلی
با ماشین مشتی ممدلی!

در ایران آن زمان، شوفری شغلی با منزلت اجتماعی بالا محسوب می‌شده‌است و بنابراین او از این نظر جایگاه اجتماعی خوبی داشته‌است.[۱۷]

روایت‌های در مورد قراضه بودن خودروی وی ممکن است درست نباشد، چنانچه یکی از تبلیغ‌های چاپی «گاراژ مشهدی محمدعلی» چنین بوده‌است:[۱۸]

با ماشین‌های لوکس به دورافتاده‌ترین نقاط تهران سفر کنید
جهت رفاه حال سکنه پایتخت با ۵ دستگاه ماشین سواری به تمام نقاط تهران سفر کنید: امیریه، باغشاه، توپخانه، چراغ‌برق، دروازه شمیران، سبزه‌میدان، چاله‌خرکشی، پامنار، میدان اعدام

حسن فرازمند در روزنامه اطلاعات یکی از حکایت‌های در مورد او را چنین نقل می‌کند که مشهدی محمدعلی از پولدارهای معروف تهران بود و زمانی که خیابان‌های تهران سنگ‌فرش یا خاکی بوده، صاحب یک اتومبیل استون مارتین (شبیه ون) بوده‌است. راننده وی در خیابان‌های شهر مسافرکشی می‌کرده و از آنجا که مشهدی محمدعلی خسیس بوده‌است، به وضعیت خودروی خود رسیدگی نمی‌کرده، چنانچه صندلی‌هایش تق‌و‌لق، سپرها و گل‌گیرهایش آویزان و بدون بوق و چراغ بوده‌است و با گذر از خیابان صدا می‌داده‌است.[۱۹]

یادکرد منابع

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]

* پارسا، حسین منوچهر (۱۳۷۸). اولین دائرةالمعارف جامع اتومبیل در ایران. تهران: امیرعلی. شابک ۹۶۴-۹۰۳۵۳-۲-X.