درگاه:ساری
ویرایش به درگاه ساری خوش آمدید!
ساری ِپورتال ره خِش بمونی! درگاههای ویکیپدیا: فرهنگ · جغرافیا · بهداشت و درمان · تاریخ · ریاضیات · علوم طبیعی · مردم · فلسفه · دین · اجتماعی · فناوری ساری مرکز استان مازندران و شهرستان ساری در شمال ایران، بزرگترین و پرجمعیتترین شهر مازندران است. به اهالی ساری، سارَوی گفته میشود. ساری با بیش از ۶۰۰۰ سال قدمت، قدیمیترین شهر شمال ایران میباشد و در طول تاریخ از شهرها و پایتختهای مهم طبرستان بودهاست. این شهر امروزه به سه منطقهٔ شهری تقسیم میشود و طبق سرشماری ۱۳۹۰، جمعیت آن ۲۹۶٫۴۱۷ نفر بودهاست. ویرایش نوشتار برگزیده
مرعشیان، سربدارن مازندران یا مرعشیه دودمانی شیعه بود که در قرن هشتم هجری در طبرستان حکومت میکرد. سادات حسینی مرعشی که در سرزمین مازندران ساکن بودند، نسبشان به علی بن حسین میرسید. مؤسس دولت مرعشیان قوامالدین بن عبدالله نیز از حامیان و پیروان علما و رهبران سربداران بودهاست. جنبش مرعشیان نیز بر این اساس در همهٔ زمینهها از سربداران تأثیر پذیرفت. قوامالدین، ملقب به میربزرگ، که از سادات مرعشی بود در ۷۶۰ هجری قمری مقارن ۱۳۵۹ میلادی، با قیام علیه چلاویان حکومت مرعشی را تأسیس کرد. او پیش از آنکه به قدرت برسد، با کیا افراسیاب چلاوی، متحد شد، ولی «تضاد گوناگون بین آن دو و خوی و اشرافیت کیا افراسیاب»، سبب قیام و در نهایت پیروزی میربزرگ شد و مرعشیان در اندک زمانی تمامی مازندران را در حیطهٔ نفوذ خود درآوردند. نهضت مرعشیان به لحاظ رشد مذهب شیعه دوازده امامی در مازندران و گسترش آن به نواحی مجاور و ارتباط آن با کیاییان، سلسله حاکم بر بیه پیش و رسمی شدن تشیع دوازدهامامی در زمان صفویان اهمیت دارد. اوج قدرت مرعشیان از زمان تأسیس تا سال ۸۹۶ هجری بود که تیمور گورکانی به طبرستان یورش برد. علت عمدهٔ فروپاشی مرعشیان در درجهٔ یکم ظهور تیمور بودهاست، البته جنگهای پیدرپی این خاندان با امرای محلی و همسایگان و همچنین دنیاگرایی رهبران بعدی از عوامل فروپاشی این نظام به شمار میروند. مرعشیان هیچگاه به قدرت اولیهٔ حکومت میربزرگ برنگشت و آن «یکپارچگی و وحدت» هرگز به این ناحیه بازنگشت. در دوران صفویه به صورت تدریجی و نهایتاً در عصر شاه عباس یکم، در سال ۹۹۰ قمری، مازندران کلاً تحت سیطرهٔ مستقیم صفویان درآمد. ویرایش زندگینامه برگزیده
اسپهبد خورشید آخرین اسپهبد دودمان دابویگان طبرستان بود. خورشید هنگامی پدرش، دادمهر، وفات یافت شش سال داشت و با مرگ دادمهر عموی خورشید، فرخان کوچک، به مدت هشت سال نیابت و قیومیت او را برعهده گرفت و در سال ۷۴۸ با رسیدن خورشید به سن چهاردهسالگی حکومت را به وی سپرد. خورشید پس از تحویل گرفتن مقام اسپهبدی از فرخان کوچک، با توطئه فرزندان او روبرو شد و برهمین اساس در تمیشه تاجگذاری کرد ولی مدتی بعد در نبردی فرزندان فرخان را شکست داده و در سارویه، پایتخت طبرستان، مستقر شد. از مهمترین رخدادهای دوران فرمانروایی خورشید، پناه بردن یک شورشی به نام سنباد به او میباشد. سنباد در میان قومس و طبرستان توسط پسرعموی خورشید کشته شد و اسپهبد سرش را به بغداد، نزد خلیفه عباسی، منصور دوانیقی، فرستاد. بعدها ولیعهد منصور، المهدی، موفق شد با اجازه گرفتن از اسپهبد برای ورود سپاهیانش به طبرستان، این ناحیه را فتح کند. اسپهبد خورشید پس از فتح طبرستان زن و فرزندان خود را به همراه اموالش در غاری گذاشته و به سوی پلام در دیلم رفت. زمانی که خورشید خبر آنکه اعراب توانستند پناهندگان غار را شکست دهند و خانوادهاش را دستگیر کنند، را شنید، خودکشی نمود. این درحالی بود که حدود پنجاه هزار سرباز در دیلمستان به او پیوسته بودند و همچنین از سوی دیگر، منصور عباسی راضی شدهبود برایش اماننامه بفرستد. ویرایش ردهها
ویرایش نگارهٔ برگزیده
چشمههای باداب سورت در سال ۱۳۸۷ به عنوان دومین اثر طبیعی ملی ایران ثبت شد. در سال ۱۳۸۷، دماوند، چشمههای باداب سورت و سرو ابرکوه به عنوان سه اثر طبیعی توسط سازمان میراث فرهنگی ثبت شدند. ویرایش گردشگری
ویرایش گفتاورد
یعقوب پس ایشان بتاختن برفت و فوجی سپاه بربنه بگذاشتند که شما خوش خوش از پس من همی آئید [و خود برفت و] بساری بدیشان رسید، چون یعقوب را بدیدند، هزیمت کردند بی هیچ حرب. تاریخ سیستان ص ۲۲۳ ویرایش ویکیپروژهها
ویرایش آنچه میتوانید انجام دهید
|