جهانگیر خورشیدی
جهانگیر خورشیدی | |
---|---|
بیست و یکمین اتابک لر کوچک | |
سلطنت | 940 - 949 هجری قمری |
جانشین | شاه رستم دوم |
درگذشته | 949 هجری قمری |
فرزند(ان) | شاه رستم دوم، میرمحمدی |
دودمان | اتابکان لر کوچک |
پدر | شاه رستم اول |
جهانگیر خورشیدی یا میرجهانگیر خورشیدی بیست و یکمین حاکم دودمان اتابکان لر کوچک و فرزند شاه رستم خورشیدی است.[۱][۲] او پس از مرگ پدرش بر لر کوچک حکومت کرد و در نهایت با دستور شاه تهماسب صفوی کشته شد.[۳]
حکومت
[ویرایش]دایرةالمعارف بزرگ اسلامی دربارهٔ او مینویسد: «جهانگیر پس از قتل برادر حکومت یافت، اما به سبب نافرمانی از صفویان، عبدالله خان استاجلو حاکم همدان در ۹۴۹ قمری از سوی شاه طهماسب به لرستان سپاه برد و جهانگیر را به قتل آورد.»[۴]
روابط با صفویان
[ویرایش]اسکندر بیگ ترکمان در کتاب عالم آرای عباسی در باب روابط جهانگیر خورشیدی با صفویان مینویسد:
در سال ۹۴۷ قمری در جریان سفری که شاه تهماسپ، پس از تصرف بغداد، برای نبرد با والی دزفول، علاءالدوله عناشی، از لر کوچک عبور میکرد، جهانگیر اتابک را در خرمآباد به حضور پذیرفت و وی را مورد لطف و نوازش قرارداد. —اسکندر بیگ ترکمان، عالم آرای عباسی[۵]
اما این روابط خوب چندان دوامی نداشت چرا که در سال ۹۴۹ قمری شاه تهماسب صفوی به بهانه بیعدالتی فراوان جهانگیر خورشیدی، عبدالله خان استاجلو حاکم همدان را به نبرد اتابک جهانگیر فرستاد.[۶]
مرگ و جانشینی
[ویرایش]عبدلله خان استاجلو به لرستان حمله میبرد و جهانگیر را کشت.[۷] شرف خان بدلیسی درمورد جانشیان جهانگیر مینویسد: «او دو فرزند پسر به نامهای شاه رستم و محمدی داشت. پس از قتل وی، ابومسلم گودرزی لَلِه شاه رستم، وی را با اکراه به نزد شاه تهماسپ برد. شاه نیز او را روانهٔ قلعهٔ الموت کرد. ابومسلم گودرزی نیز بخاطر این خدمت، منصب میرآخوری خاصهٔ شاه را دریافت کرد. اما محمدی فرزند دیگر جهانگیر که خردسال بود، توسط گروهی از رؤسای قبایل به قلعهٔ چنگله برده شد و از معرض دید عموم دور نگاه داشته شد. در نتیجهٔ این وضع طوایف و قبایل مقیم آن حدود به حال خود رها شدند و شرایط سیاسی اجتماعی در لرستان رو به وخامت نهاد التهاب اوضاع سبب گردید شخصی از جماعت لرها که شباهت زیادی به شاه رستم داشت، اعلام کرد که شاه رستم خود اوست که توانسته از قلعهٔ الموت گریخته و خود را نجات دهد. وی سپس به نزد خانوادهٔ شاه رستم رفت تا با تبانی با همسر شاه خود را تثبیت کند. رؤسای طوایف لرستان نیز به گرد او جمع آمدند. تهماسپ به ناچار شاه رستم واقعی را از قلعهٔ الموت آزاد نمود و فرمان لر کوچک را بنام او صادر کرد. شاه رستم به لرستان رفت و مدعی دروغین را دستگیر و بقتل رسانید.»[۸]
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ admin (۲۰۱۸-۱۰-۲۶). «اتابک جهانگیر». تقویم تاریخ صبور - مستندسازی ابنیه تاریخی. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۳-۲۱.
- ↑ «اتابکان لرستان | نقشهٔ تاریخ». بایگانیشده از اصلی در ۱۴ ژوئیه ۲۰۲۰. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۳-۲۱.
- ↑ «اتابکان لرستان». موسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۳-۱۹.[پیوند مرده]
- ↑ «اتابکان لرستان صفحه 2 | مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی». www.cgie.org.ir. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۳-۱۹.
- ↑ اسکنر بیگ ترکمان، تاریخ عالم آرای عباسی، صفحهٔ ۹۱
- ↑ قاضی احمد غفاری، تاریخ جهان آرا، ص ۱۷۴
- ↑ قاضی احمد غفاری، تاریخ جهان آرا، ص ۱۷۴
- ↑ شرف خان بدلیسی، شرفنامه، صص ۴۷ و ۴۸