پرش به محتوا

تور

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از تور پسر فریدون)
تور
اطلاعات کلی
نامتور
نام کاملاوستایی: Tūiriia, پارسی میانه: Tūr
نام‌های دیگرتورج
منصبشاه
نژادایرانی
دودمانفریدونیان
آئیندیویسنا
ملیتتورانی
قلمروتوران
سایر اطلاعات
شناخته شدهقاتل برادر ایرج
دورهپیشدادیان
پیش اززادشم
جنگ‌هاجنگ ایران و توران
نبرد اولجنگ با منوچهر
نتیجه نبردهلاکت تور
خانواده
نام نیاآبتین
نام پدرفریدون
نام مادرشهرناز
همسرآزاده
فرزندانزادشم
نوهپشنگ
نبیرهافراسیاب
برادرانسلم، ایرج

تور یا تورَج (به اوستایی: ت.ت.'tūiriia'؛ به پارسی میانه: ت.ت.'tūr')، بر پایهٔ اسطوره‌های ایران‌زمین پسر دوم از سه پسر فریدون بود که در جهان‌بخشی فریدون کشور توران به او اختصاص یافت. تور با همدستی برادر بزرگ‌ترش سلم بر برادر کوچک‌تر یعنی ایرج شوریدند و او را کشتند. تور نخستین شاه و پدیدآورنده سرزمین توران بود. معنای واژه تور را در پارسی شغال [۵]گفته‌اند.

حکیم طوس فردوسی صحنه قتل ایرج را این‌گونه وصف می‌نماید:

سخن را چو بشنید پاسخ ندادهمان گفتن آمد همان سرد باد
یکی خنجری آبگون برکشیدسراپای او چادر خون کشید

تور که نام آن در خدای‌نامه‌های ساسانی تُوَرمیش (شکارچی گوسفند وحشی) آمده، پهلوانی دلیر بوده که با پتک عظیم و آذرخشاگین خود در نبرد های متفاوت دیوان را به زانو درآورده بوده و در جنگ‌های متفاوت همراه آفریدون بوده و بعد از بر تخت نشینی خود در توران دیوزده شده و به همراه برادرش روام، بر پدر و برادر خود ایرج می‌شورد. از آنجا نامش در خدای‌ نامگ به تور (شغال) تغییر می‌کند و همواره به نام تور یا تورج شناخته می‌شود[۶]در تاریخ طبری هم تور طرج نام دارد.

تصویری از شاهنامه، سلم و تور، ایرج را به قتل می رسانند.

دوره زندگانی تور و برادران بر دو یا سه بخش تقسیم می‌شود، بخش اوّل و دوم آن دوران کودکی و دوران ازدواج است در این دوره از زندگی هر سه برادر هیچگونه اختلاف یا دشمنی با یکدیگر نداشتند حتی تا زمان خواستگاری از دختران سرو شاه یمن توسط وزیر فریدون جندل، سه برادر در صلح و آرامش به‌سر می‌بردند. امّا بخش سوّم زندگی آنها که همراه با کینه و دشمنی از یکدیگر آغاز شد زمانی هست که فریدون هر یک را مرزبان ایالتی بزرگ منسوب نمود بطوریکه اراضی مزبور چنان فراخ وسعت داشت که حکومت فریدون بر آنها مشکل بود. این شد که سلم و تور هر کدام مرزهای سپرده شده را کشوری مستقل برای خویش مبدل نمودند که البته زبان، فرهنگ و آداب و رسوم آن اراضی مختص به خود بود.

به قول شاهنامه آفریدون جهان را سه بخش کرد[۷] نخست ملت روم و خاور را به سلم سپرد. سپس قوم ترکان و چین به تور واگذاشت آنگاه سرزمین اصلی و بخشی از کشورهای پیرامونی نظیر میان‌رودان و بیت‌المقدس را تحت عنوان ایران به پسر کوچکتر ایرج سپرد. نکته قابل تأمل دربارهٔ اراضی سپرده شده به تور این است که سرزمین مزبور بعد از حیات تور با عنوان کشور توران شناخته و رسمیت یافت. بدین منوال باید سکنه توران را آمیزه‌ای از اقوام و قبایل وحشی صحراگرد و چادرنشینی تلقی نمود که بواسطه حکومت تور و اخلافش به مرور وارد دایرهٔ مدنیت و تمدن می‌شدند. افراسیاب نوه تور بیشتر افراد جنگجوی مزدور را از میان همین صحراگردان که در تاریخ تحت عنوان کلی‌تر بنام سکاها مشهورند، وارد میدان می‌نمود.[۸] در شاهنامه، زمانیکه قلمرو سه برادر تعیین می‌شود فردوسی تنها از تور هم‌ردیف با تخت کیان نام برده است نه از برادرانش سلم و ایرج:

دگر تور را داد توران زمینورا کرد سالار ترکان و چین
یکی لشکری نامزد کرد شاهکشید آنگهی تور لشکر به راه
بیامد به تخت کئی بر نشستکمر برمیان بست و بگشاد دست[۹]
یک فرش کهن کاشانی از دورهٔ قاجاری که دور تا دور آن نقش پادشاهان اسطوره‌ای ایران قرار گرفته‌اند. در میانهٔ آن، نگارهٔ چند تن از شاهان ایران نوین جا داده شده‌است.

پانویس

[ویرایش]
  1. https://www.cgie.org.ir/fa/news/154322/پارسی-سره-از-جلال-تا-جلال---دکتر-محمدعلی-سلطانی---بخش-دوم
  2. https://www.digitale-sammlungen.de/en/view/bsb11180462?page=386,387
  3. https://opacplus.bsb-muenchen.de/discovery/fulldisplay?docid=alma991034077359707356&context=L&vid=49BVB_BSB:VU1&lang=de&search_scope=MyInstitution&adaptor=Local%20Search%20Engine&tab=LibraryCatalog&query=any,contains,BV037248174
  4. https://www.bsb-muenchen.de/en/collections/orient/languages/persian/
  5. فریدون جنیدی .شاهنامه فردوسی. «کتابها |جامع ترین وبسایت دانلود رایگان کتاب های پی دی اف و صوتی». کتابها. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۷-۰۵.
  6. خدای‌نامه، محمد جواد مشکور.
  7. منظور اراضی بسیار وسیع تحت فرمان او بود که از شرق دریای مدیترانه گرفته تا قلل هندوکش و ماورالنهر ادامه می‌یافت.
  8. اصطلاح ترکان چین به صحراگردان گفته شده‌است نه مردم چین
  9. شاهنامه. جلد اوّل. فریدون، ص ۲۱

منابع

[ویرایش]