بهآفرید (شاهنامه)
بهآفرید (شاهنامه) | |
---|---|
اطلاعات کلی | |
نام | بهآفرید |
منصب | شاهدخت |
نژاد | کیانیان |
دودمان | ارزانیان |
آئین | مزدیسنا |
ملیت | ایران |
سایر اطلاعات | |
شناخته شده | اسارت توسط ارجاسپ |
خانواده | |
نام نیا | لهراسپ |
نام پدر | گشتاسپ |
خواهران | همای |
برادران | اسفندیار، پشوتن |
بهآفرید / بِهْآفَریٓد/ دختر گشتاسپ، شخصیت زن اسطورهای در اساطیر ایران است. نام او در شاهنامه به صورت بهآفرید و در تاریخ طبری به صورت باذافره و فاذافره آمدهاست. وی به همراه خواهرش، همای، به دست خیونان اسیر میشود و سرانجام برادرش اسفندیار ایشان را میرهاند.
دگر دختر شاه بهآفرید | که باد هوا هرگز او را ندید | |
به خواری ورا زار برداشتند | برو باره و تاج نگذاشتند[۱] |
بهآفرید در شاهنامه
[ویرایش]در شاهنامه از بهآفرید و همای به عنوان دختران گشتاسپ و خواهران اسفندیار یاد شدهاست. وقتی به گشتاسپ خبر میرسد که تورانیان دخترانش را اسیر کردهاند و ارجاسپ آنان را به روییندژ بردهاست، از پسرش اسفندیار میخواهد که برای نجات خواهراناش دست بهکار شود. اسفندیار در کسوت بازرگانان به دژ رویین میرود و در آنجا خواهران خود را با لباسی ژنده، نیمه عریان و گریان مییابد. اسفندیار در نقش عرضهکننده کالا و خواهرانش به بهانه خریدار کالا با یکدیگر رابطه برقرار میکنند و اسفندیار از آنها میخواهد چند روز صبر نمایند تا چارهای بیندیشید سرانجام اسفندیار ارجاسپ و دیگر سرداران روییندژ را کشته و بهآفرید و همای را نجات میدهد.
بهآفرید در اوستا
[ویرایش]این نام در اوستا به گونهٔ واریذکنا آمدهاست. در یشت نهم اوستا، گِوش یَشت (درواسپ یَشت)، فصل هفتم بند ۳۱ آمدهاست: مرا این کامیابی ارزانیدار که تَثریاونت دٌژدین را براندازم، که سپنج اوروشک دیوپرست را براندازم، که دیگر باره همای و واریذکنا را از سرزمین خیونها به خاندان بازگردانم، که سرزمینهای خَیونها را برافگنم: پنجاهها صدها، صدها هزارها، هزارها دههزارها، دههزارها صدهزارها.»[۲]
در تاریخ طبری
[ویرایش]این نام در تاریخ طبری باذافره ضبط شدهاست.[۳] البته در بخشهای دیگری از دستنویسهای این تاریخ، فاذافره آمدهاست. طبری مینویسد: خرزاسف (ارجاسپ) دفترها بسوخت و لهراسف و هیربدان بکشت و آتشکدهها ویران کرد و بر اموال و گنجها تسلط یافت و دو دختر بشتاسب (گشتاسپ) را که یکی خمانی (هومایا، همای) و دیگری باذافره نامداشت اسیر کرد.[۴] این نام را گردیزی اوفیه آوردهاست.[۵]
پانویس
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- حسین، الهی قمشهای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.
- اوستا کهنترین سرودهای ایرانیان، به کوشش گزارش و پژوهش: دکتر جلیل دوستخواه.، تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۷۹
- فردوسی، ابوالقاسم (۱۳۷۶)، شاهنامهٔ فردوسی متن انتقادی بر اساس چاپ مسکو (جلد سوم)، به کوشش به کوشش دکتر سعید حمیدیان، تصحیح متن به اهتمام م.ن. عثمانوف، زیر نظر ع. نوشین.، تهران: نشر قطره، شابک ۹۶۴-۵۹۵۸-۱۵-۶
- شهیدی مازندرانی، حسین (۱۳۷۷)، فرهنگ شاهنامه (نام کسان و جایها)، تهران: نشر بلخ
- طبری، محمدبن جریر (۱۳۵۲)، تاریخ طبری (تاریخالرسل و الملوک)، ترجمهٔ ابوالقاسم پاینده، تهران: بنیاد فرهنگ ایران
- گردیزی، ابوسعید عبدالحی بن ضحاک بن محمود (۱۳۶۳)، زینالاخبار (تاریخ گردیزی)، به کوشش به تصحیح و مقابله عبدالحی حبیبی.، تهران: دنیای کتاب