ایل عبدالملکی
ایل عبدالملکی یکی از ایلات کرد است که با زبان کردی سخن میگوین. منشأ عبدالملکیها به جنوب کردستان و شمال استان کرمانشاه و منطقه زاگرس مرکزی برمیگردد. این مردم در دورههای مختلف تاریخی به مناطق گوناگونی از ایران کوچانیده شدند. ایل عبدالملکی در جنگهای بسیاری همچون جنگهای قفقاز و جنگ هرات شرکت داشتهاند. اکنون بخش مهمی از عبدالملکیها با وجود دوری از مبدأ اصلی خود که کرمانشاه و همدان بودهاست در منطقۀ چهار قلعۀ عبدالملکی در استان مازندران و به مرکزیت زاغمرز زندگی میکنند و کماکان به زبان لکی سخن میکنند. آخرین رئیس ایل عبدالملکی در این منطقه قاسمخان عبدالملکی (هژبرالدوله) نام داشت.
در قلمرو علیشکر هم عبدالملکیها از طوایف گوران به شمار میروند و پیشتر طوایف عبدالملکی تا عصر زندیه بر ناحیه ثلاث همدان (نهاوند، ملایر و تویسرکان) و بروجرد سیطره داشتند، اما در زمان کریمخان زند، بخش اعظم ایل به شیراز کوچانده شد و پس از سقوط زندیه بهدستور آغامحمدخان قاجار به جرم اتحاد با زندیه در سراسر ایران از شمال و گرگان تا قم و اراک و ... متفرق شدند، در این زمان قلمرو ثلاث همدان و بروجرد بهتدریج در تصرف قبایل ترک، لک و لر درآمد.
ساختار طایفهای ایل عبدالملکی
[ویرایش]نویسنده کتاب اشرف البلاد مینویسد که «ایل عبدالملکی به چهار قبیله مهم: ۱- فهروند(فلاحی)، ۲-زینوند، ۳- شیخاوند، ۴- کالوند تقسیم شده و هر طایفه به چند تیره و هر تیره به چند چند طایفه منقسم میشوند. قبیله فهروند ساکن زاغمرز شامل دو تیره: ۱- سرخاب ۲- چهاربنیچه میباشند. و تیرههای سرخاب به شش طایفه:۱- سه طایفه شاهقلی ۲- سه طایفه هوز پاشاکلایی و تیره چهاربنیچه هم به شش طایفه: ۱- سه طایفه یاسم ۲- سه طایفه وتی تقسیم میشوند».[۱]
فرضیه قشقایی بودن ایل عبدالملکی
[ویرایش]بعضی از کتابهای تاریخی و عشایری عبدالملکیها را قشقایی دانستهاند. ایرج افشار سیستانی به نقل از مسعود کیهان مینویسد: ایل عبدالملکی اصلاً قشقایی اند و در ابتدای دوره قاجاریه به مازندران هجرت کرده و در زاغمرز سکنی دارد[۲]. هنری فیلد در مردم شناسی ایران مینویسد: «اصلاً عبدالملکیها یکی از قبایل قشقایی بودند که در حدود سال ۱۷۹۰ به وسیله آقامحمدخان در شهریار نزدیک تهران انتقال یافتند»[۳].
ایرج افشار سیستانی نیز هنگامی که به نقل گفتههای رابینو[۴] دربارهٔ عبدالملکیها میپردازد، شگفتی خود را از عقیده مسعود کیهان دربارهٔ قشقایی بودن عبدالملکیها و ترکزبانی آنها اینگونه بیان میکند: «گفته رابینو مبینی بر اینکه عبدالملکیها به کردی سخن میگفتند با گفته دکتر مسعود کیهان که آنان را قشقایی و ترکزبان دانسته مغایرت دارد.»[۵]
زبان عبدالملکیها در زمره زبان هورامی قرار میگیرد. اگرچه در طی سالیان دراز تاریخی در خویشاوندی و زندگی با اقوام مختلف از جمله لکهای زندیه و واگیری واژگان محدودی از زبان آنها برخی تاریخنویسان را به اشتباه انداخته که آنها را به به گویش لکی ارتباط بدهند، اما هماکنون نیز عبدالملکیها به زبان هورامی سخن میگویند.
کوچ ایل عبدالملکی از شیراز به در گز خراسان
[ویرایش]ایل عبدالملکی در دستگاه دولت زندیه از مقام و جایگاه والایی برخوردار بود. کریم خان زند عبدالملکیها را که از ایلات کرمانشاهان و لرستان بودند به شیراز کوچاند و در محلۀ موردستان شیراز اسکان داد که در قسمت مغرب و شمال ارگ کریم خان واقع بود. ابدالخان عبدالملکی از سرداران شجاع لطفعلی خان زند صفحات بیشماری از تاریخ نبردهای نبردهای پایانی دوره زندیه را به خود اختصاص داده بود. بنابراین عبدالملکیها بهطور مستقیم در جریان تحولاتی که در دولت زندیه رخ میدادهاست قرار داشتهاند و به همراه آنان به مناطق گوناگونی کوچانده میشدهاند تا آنجا که برخی از مورخان، ایل عبدالملکی را جزو زندیه میدانند. در کوچ تاریخی زندیه به درگز خراسان در سال ۱۱۴۲ ه ق به دستور نادرشاه افشارو بازگشت ایشان به شیراز در سال ۱۱۶۲ ه ق، عبدالملکیها نیز با آنان بودهاند و بعضی از مورخان نیز به این موضوع پرداختهاند.[۶]
منابع
[ویرایش]- جمال ابوطالبی عبدالملکی پژوهشگر ایل عبدالملکی[۷]
- ↑ کتاب «اشرف البلاد» تالیف علی بابا عسگری، ناشر مولف، تهران ۱۳۵۰، ص ۳۱۶
- ↑ کتاب ایلها، چادرنشینان و طوایف عشایری ایران، ایرج افشار سیستانی، ناشر مؤلف، ایران ۱۳۶۶، ص ۱۰۷۹
- ↑ کتاب مردم شناسی ایران، هنری فیلد، ترجمه عبدالله فریار، انتشارات ابن سینا، تهران،۱۳۴۳، ص۲۰۰
- ↑ سفرنامه مازندران و استرآباد، رابینو، ترجمه وحید مازندرانی، انتشارات علمی فرهنگی، تهران ۱۳۵۲ص ۱۰۱
- ↑ کتاب ایلها، چادرنشینان و طوایف عشایری ایران، ص ۱۰۸۰
- ↑ کتاب تاریخ ایل عبدالملکی، تالیف رضا قنبری عبدالملکی، ص ۳۷
- ↑ https://www.farsnews.ir/news/13920512001038