اشعث بن قیس
اشعث بن قیس | |
---|---|
زاده | حضرموت |
درگذشته | ۶۶۱ کوفه |
وفاداری | خلافت راشدین (۶۳۲–۶۴۱) |
شاخه نظامی | ارتش خلفای راشدین |
جنگها و عملیاتها | نبرد قادسیه (۶۳۶) فتح مدائن (۶۳۷) نبرد جلولا (۶۳۷) نبرد نهاوند (۶۴۲) نبرد صفین (۶۵۷) نبرد نهروان |
خویشاوندان | محمد بن اشعث (پسر) جعده بنت اشعث (دختر) قتیله بنت قیس (خواهر) حسن بن علی (داماد) عبدالرحمن بن محمد(نوه) کنده (قبیله) |
کارهای دیگر | حاکم آذربایجان حاکم موصل |
ابو محمد معدی کرب بن قیس بن معدی کرب از تیره حارث بن معاویه و بزرگ قبیله کنده در حضرموت بود. وی ملقب به اشعث است که به معنای ژولیده مو میباشد. بعضی جاها به وی لقب اشج (شکسته پیشانی) و عرف النار (به معنای خائن) دادهاند.[۱] همچنین او پدر محمد بن اشعث و جعده، همسر حسن بن علی بوده است.
دوران جوانی و زمان محمد
[ویرایش]اشعث پیش از اسلام خودش و اجدادش يهودی بودند[۲][۳] ،در سالهای جوانی وی به قبیله مراد که پدرش را کشته بودند حمله کرد، اما اسیر شده و مجبور به پرداخت ۳۰۰۰ شتر به عنوان فدیه گردید. در سال ۱۰ هجری/۶۳۱ میلادی او سرکرده گروهی بود که برای تسلیم بخشی از قبیله کَنده در مدینه به محمد، مأموریت یافته بودند. قرار بود خواهر أشْعَث به نام قُتَیْلَة به ازدواج محمد در آید، اما پیش از آنکه قتیله به مدینه بیاید، محمد درگذشت.[۱]
دوران خلافت ابوبکر
[ویرایش]بعد از درگذشت محمد، اشعث به همراه قبیلهاش شورش کرده و مسلمانان آنان را در قلعه نَجیر، محاصره نمودند. نقل است که اشعث شرط تسلیم قلعه را به در امان بودن خود و ۹ نفر دیگر گذاشت، اما از نوشتن نامش در عهدنامه تسلیم سرباز زده و به این ترتیب از اعدام رهایی یافت و به مدینه فرستاده شد و ابوبکر نه تنها وی را بخشید بلکه خواهرش اُمِّ فَروَه (قریبه) را به ازدواج اشعث درآورد. اما برخی روایات حاکی از آنند که این ازدواج باید در زمان نمایندگی اشعث از سوی محمد صورت گرفته باشد.[۱]
دوران خلافت عمر و عثمان
[ویرایش]اشعث در غزای شام حضور داشت و بینایی یکی از چشمانش را در جنگ یرموک از دست داد. پس از ابوعُبَیْدة، اشعث و قبیله اش را به نزد سَعْد بن ابی وَقّاص در قادسیه فرستاد و اشعث در آن جا فرمانده سپاهی بود که شمال عراق را تصرف کرد.[۱]
اشعث و قبیله اش در کوفه اقامت کردند و وی در سال ۲۶ هجری/۷–۶۴۶ میلادی، در لشکر کشی به سمت آذربایجان حضور داشت.[۱] وی مسئولیت اسکان و ثبت نام اعراب در آذربایجان را بر عهده داشت و به آنان فرمان داد تا ایرانیان را به دین اسلام دعوت کنند.[۴]
دوران خلافت علی و حسن
[ویرایش]اشعث در زمان خلافت علی، مدتی والی آذربایجان بود و مسجدی در اردبیل بنا نمود. همچنین وی مردان قبیله اش کنده را در منطقه سراب آذربایجان اسکان داد.[۵]
اشعث در جنگ صفین، چه در جنگیدن و چه در مذاکرات حکمیت نقش مؤثری داشت و از کسانی بود که علی را مجبور به پذیرش حکمیت و انتخاب ابوموسی اشعری به عنوان حکم اهالی عراق نمود. بر همین اساس روایات شیعی وی را «یک خیانت کار دیرینه» قلمداد میکنند.[۱] اشعث که قدرتمندترین رهبر قبیلهای کوفه بود، بر پایهٔ روایتها، به علی گفت که اگر پیشنهاد صلح را نپذیری، یک نفر هم از قبیلهٔ من برای تو نخواهد جنگید. وی همچنین به عنوان پیک علی به سوی معاویه رفت تا از قصدش برای به قرآن کردن نیزهها آگاه شود. در خلال شکلگیری حکمیت، اشعث آرزو داشت که بلاتکلیفی بین علی و معاویه طولانی شود تا بتواند از قدرت علی جلوگیری کرده و نفوذ گذشته خود را دوباره بدست آورد.[۶]
اشعث بن قيس كسی است كه علی بن ابی طالب بر فراز منبر او را منافق پسر كافر خطاب كرده است و نشان میدهد كه از نظر علی بن ابی طالب، اشعث منافق بوده است، ضمن اينكه در ادامه خطاب به اشعث چنين گفته است: «به خدا سوگند یک بار در زمان کفر اسیر شدى و بار دیگر در اسلام، و در هر مرتبه نه ثروتت تو را سودى داد و نه تبارت به دادت رسید. مردى که عشیره خود را به دم شمشیر بسپارد، و مرگ را به سوى آنان کشاند حق اوست نزدیکانش با او دشمنى ورزند، و بیگانگان از او ایمن نباشند.»[۷][۸]
اشعث بن قیس و توطئه کشتن علی
[ویرایش]بسیاری از منابع میگویند وی از نقشه کشتن علی خبر داشته و ابن ملجم شب واقعه را در مسجد اعظم در حال مشاوره با وی به سر میبردهاست. در هنگام سحر، اشعث به ابن ملجم علامتی نشان داد که حُجْر بنِ عُدَی آن را شنید و از آن توطئهای حس کرد و قصد داشت به علی اطلاع دهد، اما دیر رسید. اشعث به ابن ملجم رسیدن سحر را خبر داد که منابع شیعی آن را نشانهای از تشویق وی برای کشتن علی میدانند. روایاتی دیگر میگویند که اشعث در خانهاش با ابن ملجم گفتگو کرده نه مسجد و حجر بعد از کشته شدن علی به اشعث میگفت که در اصل تو قاتل علی بودی. بر طبق نقل یعقوبی، ابن ملجم یک ماه در خانه اشعث بود و شمشیرش را تیز میکرد. مسعودی روایتی متفاوت با دیگر منابع دارد که حاکی از آن است که وقتی اشعث از نقشه ابن ملجم آگاه شد، وی را سرزنش نمود. ابوالعباس مبرد نیز میگوید که اشعث نقشه کشتن را به علی اطلاع داد اما علی در پاسخ گفت که ابن ملجم هنوز وی را نکشتهاست و بنابراین نمیتواند وی را بکشد؛ بنابراین روایات از اشعث تصاویری مختلف از یک توطئه چی قتل علی تا یک یار وفادار به او، ارائه میدهند.[۹]
اشعث در سال ۴۰ هجری/۶۶۱ میلادی در زمان خلافت حسن بن علی در کوفه درگذشت[۱۰].
همسر و فرزندان
[ویرایش]اشعث با ام فروه خواهر ابوبكر (دختر ابيقحافه) ازدواج كرد، حاصل اين چند فرزند بود، از جمله دختري به نامه جعده و دو پسر به نامهای محمد و قيس[۱۱].
جعده دختر اشعث بود که با حسن (امام دوم شیعه) ازدواج کرد و نهایت او را با سم به قتل رساند[۱۲].
محمد پسر اشعث بود که نقش اصلی را در اسير شدن مسلم بن عقيل در كوفه ايفا كرد و در درگيری مسلم با سربازان عبيدالله بن زياد نقش فرماندهی را بر عهده داشت[۱۳]. فرزند محمد، يعنی عبدالرحمن بن محمد بن اشعث كسی بود كه محل اختفاي مسلم را متوجه شد و آن را به عبیدالله بن زیاد خبر داد[۱۴].
قيس پسر ديگر اشعث بود و از كسانی بود كه به حسين بن علی نامه نوشت و او را به كوفه دعوت كرد[۱۵]، اما پس از تسلط عبيدالله بن زياد به او پيوست و در واقعه كربلا از فرماندهان سپاه عمر سعد بود[۱۶] و پس از كشته شدن حسين بن علی، قطیفه (جامه پرزدار ـ روپوش) خز او را ربود[۱۷]؛ پس از آنكه سرهای كشته شدگان سپاه حسين بن علی را از تن جدا کردند و به کوفه نزد عبيدالله بن زياد بردند. قبیله کنده به ریاست قیس بن اشعث، ۱۳ سر را حمل میکردند[۱۸].
از جعفر صادق امام ششم شيعيان نقل شده است كه اشعث بن قیس در قتل علی بن ابیطالب شریک است و دخترش جعده، حسن بن علی را مسموم کرد و محمد پسر اشعث نیز در كشته شدن حسین بن علی شرکت داشت[۱۹].
پانویس
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ Reckendorf, “al-As̲h̲ʿat̲h̲”, 1: 696–7.
- ↑ الحيدر آبادي، محمد حميد الله. مجموعة الوثائق السياسية للعهد النبوي والخلافة الراشدة. ج. ۱ جلد. دار النفائس. صص. ۳۵۳.
- ↑ «مجموعة الوثائق السياسية للعهد النبوي والخلافة الراشدة - الحيدر آبادي، محمد حميد الله - کتابخانه مدرسه فقاهت». lib.efatwa.ir. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۸-۱۷.
- ↑ Daniel, “ʿARAB iii. Arab settlements in Iran”, 2: 210–214.
- ↑ Bosworth, “AZERBAIJAN iv. Islamic History to 1941”, 3: 224–231.
- ↑ Poonawala، ʿALĪ B. ABĪ ṬĀLEB.
- ↑ بن الحسن الموسوي [ السيّد الرضيّ ]، أبو الحسن محمّد الرضي. نهج البلاغة. دار الكتاب اللبناني. صص. ۶۱.
- ↑ «نهج البلاغة - السيد الشريف الرضي - کتابخانه مدرسه فقاهت». lib.efatwa.ir. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۸-۱۷.
- ↑ Veccia Vaglieri, “Ibn Muld̲j̲am”, 3: 887–90.
- ↑ «أسد الغابة ط الفكر - ابن الأثير، أبو الحسن - کتابخانه مدرسه فقاهت». lib.efatwa.ir. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۹-۲۱.
- ↑ «الاستيعاب في معرفه الاصحاب - ابن عبد البر - کتابخانه مدرسه فقاهت». lib.eshia.ir. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۹-۲۱.
- ↑ «الاستيعاب في معرفه الاصحاب - ابن عبد البر - کتابخانه مدرسه فقاهت». lib.eshia.ir. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۹-۲۱.
- ↑ «تاريخ الأمم و الملوك - الطبري، ابن جرير - کتابخانه مدرسه فقاهت». lib.eshia.ir. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۹-۲۱.
- ↑ «تاريخ الأمم و الملوك - الطبري، ابن جرير - کتابخانه مدرسه فقاهت». lib.eshia.ir. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۹-۲۱.
- ↑ «تاريخ الأمم و الملوك - الطبري، ابن جرير - کتابخانه مدرسه فقاهت». lib.eshia.ir. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۹-۲۱.
- ↑ «تاريخ الأمم و الملوك - الطبري، ابن جرير - کتابخانه مدرسه فقاهت». lib.eshia.ir. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۹-۲۱.
- ↑ «تاريخ الأمم و الملوك - الطبري، ابن جرير - کتابخانه مدرسه فقاهت». lib.eshia.ir. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۹-۲۱.
- ↑ «تاريخ الأمم و الملوك - الطبري، ابن جرير - کتابخانه مدرسه فقاهت». lib.eshia.ir. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۹-۲۱.
- ↑ «الكافي- ط الاسلامية - الشيخ الكليني - کتابخانه مدرسه فقاهت». lib.eshia.ir. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۹-۲۱.
منابع
[ویرایش]- Reckendorf, H (1986). "al-As̲h̲ʿat̲h̲". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. ۱ (second ed.). Leiden: E. J. Brill. p. ۶۹۶–۷.
- Poonawala, Ismail (2011). "ʿALĪ B. ABĪ ṬĀLEB". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Retrieved 21 March 2012.
- Veccia Vaglieri, L (1986). "Ibn Muld̲j̲am". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. ۳ (second ed.). Leiden-London: E. J. Brill. p. ۸۸۷–۹۰.
- Bosworth, C.E (1987). "AZERBAIJAN iv. Islamic History to 1941". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Vol. ۳ (first ed.). Bibliotheca Persica Press. p. ۲۲۴–۲۳۱.
- Daniel, E.L (1986). "ʿARAB iii. Arab settlements in Iran". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Vol. ۲ (first ed.). Bibliotheca Persica Press. p. ۲۱۰–۲۱۴.