آمرینون
دادههای بالینی | |
---|---|
نامهای تجاری | Inocor |
نامهای دیگر | inamrinone (USAN US) |
AHFS/Drugs.com | International Drug Names |
روش مصرف دارو | تزریق وریدی |
کد ATC | |
وضعیت قانونی | |
وضعیت قانونی |
|
دادههای فارماکوکینتیک | |
زیست فراهمی | n/a |
پیوند پروتئینی | ۱۰ تا ۴۹٪ |
متابولیسم | کبدی |
نیمهعمر حذف | ۵ تا ۸ ساعت |
دفع | کلیوی (۶۳٪) و مدفوع (۱۸٪) |
شناسهها | |
| |
شمارهٔ سیایاس | |
پابکم CID | |
IUPHAR/BPS | |
دراگبنک | |
کماسپایدر | |
UNII | |
KEGG | |
ChEMBL | |
CompTox Dashboard (EPA) | |
ECHA InfoCard | 100.056.700 |
دادههای فیزیکی و شیمیایی | |
فرمول شیمیایی | C10H۹N3O۱ |
جرم مولی | ۱۸۷٫۲۰۲ g·mol−1 |
مدل سه بعدی (جیمول) | |
| |
| |
(صحتسنجی) |
آمرینون (انگلیسی: Amrinone) که به نام اینامرینون نیز شناخته میشود و با نام Inocor به فروش میرسد، یک مهارکننده پیریدین فسفو دی استراز ۳ است.[۱] آمرینون دارویی است که ممکن است پیش آگهی را در بیماران مبتلا به نارسایی احتقانی قلب بهبود بخشد. نشان داده شدهاست که آمرینون انقباضات شروع شده در قلب را با آزادسازی کلسیم ناشی از کلسیم (CICR) افزایش میدهد.[۲] اثر اینوتروپیک مثبت آمرینون با افزایش انتخابی CICR با بهره بالا انجام میشود، که به انقباض میوسیتها با فسفوریلاسیون از طریق مسیرهای پروتئین کیناز A وابسته به cAMP (PKA) و Ca2+ کالمودولین کیناز کمک میکند.
کارکرد
[ویرایش]این دارو انقباض قلب را افزایش میدهد و نوعی وازودیلاتور است. این دارو با مهار تجزیه cAMP و cGMP توسط آنزیم فسفودی استراز (PDE3) عمل میکند.[۳]
مهار PDE-III و عملکرد قلب
[ویرایش]فسفو دی استراز ۳ در عضله قلب، ماهیچه صاف عروق و پلاکتها وجود دارد. PDE III پیوند فسفودی استر را در cAMP تجزیه میکند تا آن را تجزیه کند.[۴][۵] وقتی PDE III مهار میشود، cAMP را نمیتوان غیرفعال کرد. افزایش cAMP با تجویز آمرینون در عضله صاف عروق با تسهیل جذب کلسیم توسط شبکه سارکوپلاسمی (نوع خاصی از ER صاف) و کاهش کلسیم موجود برای انقباض، اتساع عروق ایجاد میکند.[۴][۶] در میوسیتها، افزایش غلظت cAMP به نوبه خود فعالیت PKA را افزایش میدهد. این کیناز جریان ورودی Ca2+ را از طریق کانالهای Ca2+ نوع L بهبود میبخشد، که منجر به آزاد شدن کلسیم ناشی از کلسیم از شبکه سارکوپلاسمی میشود و جرقه کلسیمی را ایجاد میکند که باعث انقباض میشود. این منجر به یک اثر اینوتروپیک میشود. افزون بر این، PKA فسفریله و غیرفعال میکند فسفولامبانهایی را که SERCA را مهار میکنند، که یک پمپ آنزیمی است که برای خاتمه انقباض، Ca2+ را از سیتوپلاسم حذف میکند، آن را در شبکه سارکوپلاسمی ذخیره میکند و باعث ایجاد آرامش پیشروی شریانی میشود. اثر هر دو اثر اینوتروپیک و لوزیتروپیک استفاده از آمرینون را برای درمان نارسایی قلبی توجیه میکنند. آمرینون فشار گوه مویرگی ریوی را کاهش میدهد در حالی که برون ده قلبی را افزایش میدهد، زیرا به عنوان یک گشادکننده عروق شریانی عمل میکند و ظرفیت وریدی را افزایش میدهد در حالی که بازگشت وریدی را کاهش میدهد. کاهش خالص کشش دیواره میوکارد و مصرف O2 هنگام استفاده از آمرینون وجود دارد. آمرینون همچنین اثرات مفیدی در طول دیاستول در بطن چپ دارد، از جمله آرامش، انطباق و پرکردن بیماران مبتلا به نارسایی احتقانی قلب.
کاربرد
[ویرایش]مدیریت کوتاه مدت CHF شدید (به دلیل افزایش مرگ و میر، احتمالاً به دلیل نارسایی قلبی، طولانی مدت استفاده نمیشود).
اثرات در نارسایی احتقانی قلب
[ویرایش]نارسایی احتقانی قلب (CHF) با کاهش عملکرد بطنی و ناهنجاری در گردش خون محیطی و اندامها مشخص میشود. کاهش آزادسازی فاکتور آرامشبخش مشتق از اندوتلیوم (EDRF) باعث کاهش تحریک گوانیلات سیکلاز میشود و سطح GMP حلقوی (cGMP) در ماهیچه صاف عروق کاهش مییابد.[۷][۸][۹] این امر آرامش را در عروق مختل میکند و بخشی از چرخه معیوب CHF است. بیماران مبتلا به CHF گیرندههای آدرنرژیک β-۱ خود را کاهش میدهند که توانایی آنها را برای فعال کردن آدنیلات سیکلاز داخل سلولی، که تشکیل cAMP را کاتالیز میکند، تغییر میدهد. cAMP دومین پیام رسان است که سطح کلسیم موجود را برای انقباض قلب کنترل میکند. نشان داده شدهاست که تجویز IV آمرینون برون ده قلبی (CO) و حجم ضربه (SV) را افزایش میدهد، در حالی که همزمان فشار پر شدن بطن چپ را کاهش میدهد و مقاومت در عروق محیطی را کاهش میدهد. این اتفاق منجر به افزایش ضربان قلب یا فشار خون نمیشود. بهبود عملکرد بطنها احتمالاً ناشی از تحریک مستقیم میوکارد افسرده و همچنین کاهش مقاومت عروق محیطی است.[۱۰]
موارد منع مصرف
[ویرایش]بیماران مبتلا به تنگی آئورت، کاردیومیوپاتی هیپرتروفیک، یا سابقه حساسیت مفرط به دارو.
موارد احتیاط
[ویرایش]ممکن است ایسکمی میوکارد را افزایش دهد. فشار خون، نبض و ECG باید بهطور مداوم کنترل شود. آمرینون فقط باید با نرمال سالین یا ۱/۲ نرمال سالین رقیق شود. هیچ محلول دکستروز نباید استفاده شود. فورزماید، یک دیورتیک حلقه، نباید در خط IV که آمرینون را تحویل میدهد، تجویز شود.
عوارض جانبی
[ویرایش]ترومبوسیتوپنی بارزترین عارضه جانبی مرتبط با دوز است، اما گذرا و بدون علامت است. تهوع، اسهال، سمیت کبدی، آریتمی و تب از دیگر عوارض جانبی هستند.
سنتز
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ Hamada Y, Kawachi K, Yamamoto T, et al. (August 1999). "Effects of single administration of a phosphodiesterase III inhibitor during cardiopulmonary bypass: comparison of milrinone and amrinone". Japanese Circulation Journal. 63 (8): 605–9. doi:10.1253/jcj.63.605. PMID 10478810.
- ↑ Xiong W.; Ferrier G.R.; Howlett S.E. (2004). "Diminished Inotropic Response to Amrinone in Ventricular Myocytes from Myopathic Hamsters Is Linked to Depression of High-Gain Ca2+-Induced Ca2+ Release". The Journal of Pharmacology and Experimental Therapeutics. 310 (2): 761–773. doi:10.1124/jpet.103.064873. PMID 15064331. S2CID 6036283.
- ↑ Wilmshurst P. "The HealthWatch Award 2003: Dr Peter Wilmshurst - "Obstacles to honesty in medical research"". Archived from the original on 2015-04-25.
{{cite journal}}
: Cite journal requires|journal=
(help) - ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ Levy J.H.; Ramsay J.; Bailey J.M. (1990). "Levy J.H. , Ramsay J. , Bailey J.M.". Journal of Cardiothoracic Anesthesia (4): 7–11. doi:10.1016/0888-6296(90)90226-6.
- ↑ LeJemtel T.H.; Scortichini D.; Levitt B.; Sonnenblick E.H. (1989). "Effects of Phosphodiesterase Inhibition on Skeletal Muscle Vasculature". American Journal of Cardiology. 3 (2): 27–30. doi:10.1016/0002-9149(89)90389-5. PMID 2909994.
- ↑ Packer M.; Medina N.; Yushak M. (1984). "Hemodynamic and clinical limitations of long- term inotropic therapy with amrinone in patients with severe chronic heart failure". Circulation. 70 (6): 1038–1047. doi:10.1161/01.cir.70.6.1038. PMID 6388899.
- ↑ Klein N.A.; Siskind S.J.; Frishman W.H.; Sonnelblick E.H.; LeJemtel T.H. (1981). "Hemodynamic Comparison of Intravenous Amrinone and Dobutamine in Patients With Chronic Congestive Heart Failure". American Journal of Cardiology. 48 (1): 170–175. doi:10.1016/0002-9149(81)90587-7. PMID 7246440.
- ↑ Carabello B.A. (1980). "Effects of Amrinone on Myocardial Energy Metabolism and Hemodynamics in Patients with Severe Congestive Heart Failure Due to Coronary Artery Disease". Circulation. 62 (1): 28–34. doi:10.1161/01.cir.62.1.28. PMID 7379283.
- ↑ Konstam M.A.; Cohen S.R.; Weiland D.S.; Martin T.T.; Das D.; Isner J.M.; Salem D.N. (1986). "Relative Contribution of Inotropic and Vasodilator Effects of Amrinone- induced Hemodynamic improvement in congestive heart failure". American Journal of Cardiology. 57 (4): 242–248. doi:10.1016/0002-9149(86)90899-4. PMID 3004184.
- ↑ LeJemtel T.H.; Keung E.; Ribner H.S.; Davis R.; Wexler J.; Blaufox D.M.; Sonnenblick E.H. (1980). "Sustained Beneficial Effects of Oral Amrinone on Cardiac and Renal Function in Patients With Severe Congestive Heart Failure". American Journal of Cardiology. 45 (45): 123–129. doi:10.1016/0002-9149(80)90229-5. PMID 7350759.
- ↑ G. Y. Lesher, Ch. J. Opalka, U.S. Patent ۴٬۰۰۴٬۰۱۲ (1977).
- ↑ Ch. J. Opalka, G. Y. Lesher, U.S. Patent ۴٬۰۷۲٬۷۴۶ (1978).
- ↑ G. Y. Lesher, C. J. Opalka, U.S. Patent ۴٬۱۰۷٬۳۱۵
- ↑ GB 2070008, Gelotte, Karl Olaf & Edward David Parady, "Process for preparing 5-cyano(3,4'-bipyridin)-6(1H)-one", published 1981-09-03, assigned to Sterling Drum Inc.