پرش به محتوا

پیش‌نویس:چشم پزشکی عصبی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نورو-افتالمولوژی یا چشم‌پزشکی عصبی یکی از شاخه های فوق تخصصی در حوزه آکادمیک است که ترکیبی از دو رشته عصب‌شناسی و چشم‌پزشکی محسوب می‌شود. این رشته معمولاً به بررسی بیماری‌های سیستمیک پیچیده‌ای می‌پردازد که علائم آن‌ها در دستگاه بینایی بروز می‌کند. متخصصان این حوزه ابتدا آموزش تخصصی خود را در یکی از دو رشته مغز و اعصاب یا چشم‌پزشکی به پایان می‌رسانند و سپس دوره فلوشیپ یا فوق تخصص را در نورو-افتالمولوژی می‌گذرانند. از آنجا که بررسی‌های تشخیصی در بیماران مبتلا به اختلالات عصبی-چشمی خاص ممکن است نتایج طبیعی داشته باشد،[۱] گرفتن شرح حال پزشکی دقیق و انجام معاینه فیزیکی از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین دلیل، نورو-افتالمولوژیست‌ها معمولاً زمان زیادی را برای معاینه و بررسی بیماران خود اختصاص می‌دهند.

آسیب شناسی های رایجی که به یک متخصص نورو-افتالمولوژی ارجاع داده می شوند شامل اختلالات سیستم بینایی آوران مانند التهاب عصب بینایی، نوروپاتی بینایی، ادم پاپیلی، تومورها و سکته های مغزی و اختلالات سیستم بینایی وابران نظیر آنیزوکوری ، دوبینی ، فلج عضلات چشم ، افتادگی پلک، نیستاگموس، انقباضات پلکی، سکته چشم یا عضلات چشمی واسپاسم یک طرفه صورت نیز در این دسته قرار می گیرند.

بزرگ‌ترین انجمن بین‌المللی در این حوزه، انجمن چشم‌پزشکی عصبی آمریکای شمالی [۲] است که سالانه یک نشست تخصصی برگزار می‌کند و مجله علمی نورو-افتالمولوژی را منتشر می‌کند. متخصصان چشم پزشکی عصبی اغلب در زمره استادان مراکز پزشکی بزرگ دانشگاهی هستند.

از آنجایی که بیماران نورو-افتالمولوژی معمولا به بیماری هایی در سایر زمینه ها مانند روماتولوژی ، غدد درون ریز ، سرطان شناسی ، قلب و غیره نیز مبتلا هستند، متخصصان این رشته اغلب رابط هایی بین بخش چشم پزشکی و سایر بخش ها در مراکز پزشکی هستند. [۳]

توضیحات

[ویرایش]

چشم‌پزشکی عصبی بر بیماری‌های سیستم عصبی تمرکز دارد که بر بینایی، کنترل حرکات چشم یا رفلکس های مردمک تأثیر می‌گذارند. نورو-افتالمولوژیست‌ها معمولاً با بیمارانی مواجه می‌شوند که به بیماری‌های پیچیده و چندسیستمی مبتلا هستند، و تشخیص‌های غیرمعمول و چالش‌برانگیز در این حوزه امری رایج است.

بسیاری از متخصصان این رشته در مؤسسات آکادمیک فعال هستند. جالب توجه است که چهار برنده نخست جایزه آموزشی معتبر از کادمی چشم پزشکی Straatsma آمریکا، از متخصصان چشم‌پزشکی عصبی بودند.[۴]

اگرچه این رشته عمدتاً شامل جراحی نمی‌شود، نورو-افتالمولوژیست‌ها ممکن است برای انجام برخی اقدامات جراحی آموزش ببینند. این اقدامات شامل جراحی عضله چشم برای درمان استرابیسم بزرگسالان، فنستراسیون عصب بینایی برای مدیریت فشار خون ایدیوپاتیک داخل جمجمه‌ای، و تزریق ّ بوتولینوم برای درمان بلفارواسپاسم یا اسپاسم یک طرفه صورت است.[۵]

تحولات تاریخی

[ویرایش]

در ابتدای قرن بیستم، هیچ کتاب درسی به زبان انگلیسی درباره چشم‌پزشکی عصبی وجود نداشت. در سال ۱۹۰۶، دکتر ویلیام کمپبل پوزی، استاد چشم‌پزشکی در پلی‌کلینیک فیلادلفیا، و دکتر ویلیام جی. اسپیلر، استاد نورولوژی در دانشگاه پنسیلوانیا، کتابی با عنوان "چشم و سیستم عصبی: روابط تشخیصی آن‌ها" را ویرایش و منتشر کردند. این کتاب که توسط انتشارات J. B. Lippincott & Co چاپ شد، یکی از نخستین منابعی بود که به بررسی ارتباط میان چشم و سیستم عصبی پرداخت.

در مقدمه این کتاب آمده است:

«با وجود اینکه عموماً پذیرفته شده است که داشتن دانش نورولوژی برای چشم‌پزشکان ضروری است و آشنایی با چشم‌پزشکی نیز کمک بزرگی به متخصصان مغز و اعصاب می‌کند، اما هیچ کتابی به زبان انگلیسی وجود ندارد که به‌طور جامع حوزه مشترک میان این دو تخصص را پوشش دهد.»[۶]

فرانک بی. والش یکی از بنیان‌گذاران علم چشم‌پزشکی عصبی بود که نقش برجسته‌ای در توسعه این رشته و معرفی آن به جامعه پزشکی ایفا کرد. او در سال ۱۸۹۵ در اکسبو، ساسکاچوان به دنیا آمد و در سال ۱۹۲۱ از دانشگاه مانیتوبا فارغ‌التحصیل شد. والش به موسسه چشم‌پزشکی ویلمر در دانشگاه جانز هاپکینز پیوست و با برگزاری کنفرانس‌های صبحگاهی در زمینه چشم‌پزشکی عصبی که هر شنبه برگزار می‌شد، به آموزش و ترویج این رشته پرداخت.

او اولین کتاب درسی جامع در حوزه چشم‌پزشکی عصبی را گردآوری کرد که در سال ۱۹۴۷ منتشر شد. این کتاب در سال‌های بعد توسط چندین نسل از شاگردان والش به‌روزرسانی و تکمیل شده است.[۷]

آینده

[ویرایش]

تصویربرداری عصبی کارکردی پیشرفته، راه را برای درک بهتر، ارزیابی و مدیریت بسیاری از بیماری‌های عصبی و عصبی-چشمی هموار کرده است. با پیشرفت دانش علوم اعصاب، توانایی نورو-افتالمولوژیست‌ها نه تنها در تشخیص بلکه در درمان بیماری‌ها نیز به شکل چشمگیری افزایش یافته است. همچنین، روش‌های درمانی جدیدی برای بیماری‌هایی که پیش‌تر باعث آسیب به بینایی می‌شدند، در حال توسعه هستند.[۸]

به‌عنوان نمونه، آزمایش‌های بالینی استفاده از ژن درمانی برای درمان نوروپاتی بینایی ارثی Leber در فوریه ۲۰۱۴ آغاز شد.[۹] این تحقیقات از نخستین کاربردهای ژن‌درمانی در دستگاه عصبی مرکزی به شمار می‌آید. علاوه بر این، پیشرفت‌های چشمگیری در بازسازی سلول های گانگلیونی شبکیه و برقراری مجدد ارتباطات سیناپسی میان عصب بینایی و مغز حاصل شده است.[۱] [۱۰] [۱۱]

یکی از اهداف مؤسسه ملی بهداشت آمریکا (NIH) استفاده از فیزیولوژی دستگاه بینایی به‌عنوان پنجره‌ای برای مطالعه انعطاف پذیری عصبی و پزشکی ترمیمی در دستگاه عصبی مرکزی است.[۱۲] این حوزه از علوم اعصاب، آینده‌ای امیدوارکننده دارد و به‌طور عمیقی با چشم‌پزشکی عصبی مرتبط است.

لینک های خارجی

[ویرایش]
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ Lessell, S (Apr 2000). "What can we expect in neuro-ophthalmology in the next century?". Archives of Ophthalmology. 118 (4): 553–4. doi:10.1001/archopht.118.4.553. PMID 10766142.
  2. "North American Neuro-Ophthalmology Society". North American Neuro-Ophthalmology Society Home Page. Archived from the original on 26 September 2014. Retrieved 28 September 2014.
  3. McDonnell, Peter (1 Nov 2004). "Is neuro-ophthalmology in jeopardy?". Ophthalmology Times. 29 (21): 4. Archived from the original on 2 April 2015.
  4. Frohman, LP (Sep 2008). "The human resource crisis in neuro-ophthalmology". Journal of Neuro-Ophthalmology. 28 (3): 231–4. doi:10.1097/wno.0b013e318185e084. PMID 18769291.
  5. Spitze, A; Al-Zubidi, N; Lam, P; Yalamanchili, S; Lee, AG (October 2014). "Neuro-ophthalmology as a career". Indian Journal of Ophthalmology. 62 (10): 1013–4. doi:10.4103/0301-4738.146007. PMC 4278112. PMID 25449937.
  6. Posey, William Campbell; Spiller, William G. (1906). The Eye and Nervous System: Their Diagnostic Relations by Various Authors. Philadelphia and London: J.B. Lippincott Company.
  7. Angelucci, Diane. "Groundbreaking neuro-ophthalmologist honored". EyeWorld. Archived from the original on 5 March 2015. Retrieved 28 September 2014.
  8. Newman, SA (Jun 2012). "Interventional neuro-ophthalmology: not an oxymoron". Journal of Neuro-Ophthalmology. 32 (2): 177–84. doi:10.1097/wno.0b013e318256638e. PMID 22617746.
  9. Lam, BL; Feuer, WJ; Schiffman, JC; Porciatti, V; Vandenbroucke, R; Rosa, PR; Gregori, G; Guy, J (Apr 1, 2014). "Trial end points and natural history in patients with G11778A Leber hereditary optic neuropathy : preparation for gene therapy clinical trial". JAMA Ophthalmology. 132 (4): 428–36. doi:10.1001/jamaophthalmol.2013.7971. PMC 4266137. PMID 24525545.
  10. Watanabe, M; Fukuda, Y (Nov 2002). "Survival and axonal regeneration of retinal ganglion cells in adult cats". Progress in Retinal and Eye Research. 21 (6): 529–53. doi:10.1016/s1350-9462(02)00037-x. PMID 12433376.
  11. Xia, Y; Nawy, S; Carroll, RC (Nov 7, 2007). "Activity-dependent synaptic plasticity in retinal ganglion cells". The Journal of Neuroscience. 27 (45): 12221–9. doi:10.1523/jneurosci.2086-07.2007. PMC 3073613. PMID 17989288.
  12. "NEI Audacious Goal Initiative". National Eye Institute. Retrieved 28 September 2014.