پیشنویس:ملیگرایی در قرون وسطی
نظریه بر وجود ملیگرایی در قرون وسطی ممکن است به پارادایمهای عمومی متعلق ethnosymbolism و primordialism یا خاص خود. چندین محقق ناسیونالیسم از وجود ناسیونالیسم در قرون وسطی (عمدتا در اروپا) حمایت میکنند. این مکتب فکری با مدرنیسم متفاوت است، که نشان میدهد ناسیونالیسم پس از اواخر قرن ۱۸ و انقلاب فرانسه شکل گرفت.[۱]
اروپای غربی و شمالی
[ویرایش]از جمله نویسندگانی که طرفدار پیدایش ملتها در قرون وسطی هستند، میتوان به آدریان هاستینگز (۱۹۲۹–۲۰۰۱) اشاره کرد.[۳] کار اصلی او «ساخت ملت: قومیت، دین و ناسیونالیسم» (۱۹۹۷) است که بر اساس مجموعه ای از سخنرانیها در ۱۹۹۶ در دانشگاه کوئین بلفاست ارائه شدهاست. هاستینگز از نظریه مدرنیستی اریک هابسبام، ارنست گلنر، جان برولی و بندیکت اندرسون انتقاد میکند و معتقد است که دین در ایجاد ملتها و ناسیونالیسم محوریت دارد. از نظر وی، انگلستان قدیمیترین نمونه یک ملت بالغ محسوب میشود و توسعه ملتها با کلیسای مسیحی و گسترش زبانهای مکتوب رایج در اقوام موجود پیوند تنگاتنگی دارد.[۴] نویسندگان دیگر منشأ ناسیونالیسم و آگاهی ملی انگلستان و برخی از کشورهای اروپایی را بلافاصله پس از قرون وسطی، در قرن ۱۶، دنبال میکنند.[۱][۵] هاستینگ استدلال میکرد که آنچه باعث ظهور ملیگرایی شد گسترش توانایی نوشتن و خواندن بود.[۶]
برای بسیاری از غیر مدرنیستها، ملتها از سنت یهودی-مسیحی بیرون آمدهاند. جان الکساندر آرمسترانگ (۱۹۲۲–۲۰۱۰) یکی از اولین دانشمندان مدرن بود که استدلال کرد که ملتها ریشههای ماقبل مدرن دارند و تشکیل آنها توسط نهادهای مذهبی محلی کمک شدهاست. در همین راستا، سایر مطالعات ضد مدرنیستی توسط هاستینگز ، آنتونی دی اسمیت و استیون گروسبی ناسیونالیسم را به سنتهای یهودی-مسیحی نسبت دادند. هاستینگز بر نقش زبان تأکید میکند و مخالفت مسیحیت با اسلام را عامل مهمی در شکلگیری ناسیونالیسم میداند. او همچنین به عنوان یک عامل مهم در قومشناسی در اروپای غربی، اعتقاد به مردمی برگزیده بودن را در نظر میگیرد که با تنش بین کاتولیک و پروتستانتیسم بیشتر تقویت شد.
آذر گات (که ادعا میکند ملت یهود از دوران باستان وجود داشتهاست) ادعا میکند (بر خلاف اندرسون) که ایجاد جوامع خیالی نه تنها با سکولاریزاسیون و ظهور سرمایهداری چاپی در عصر مدرن امکانپذیر شدهاست، بلکه میتواند زودتر توسط گفتار و از طریق مناسک مذهبی[۷] گات با دیدگاه مدرنیستی مبنی بر اینکه امپراتوریهای چند قومی پیش از مدرن توسط نخبگانی بیتفاوت به ترکیب قومی رعایای آن اداره میشد، موافق نیست. در حقیقت، تقریباً تمام امپراتوریها بر هسته قومی غالب استوار بودند، در حالی که اکثر جوامع قومی بسیار کوچک و ضعیف بودند تا دولت مستقل خود را داشته باشند.
به گفته مورخ کاسپار هیرشی، این مفهوم ملتها و ناسیونالیسم است که با گذشت زمان تغییر میکند و قرن ۱۸ تنها آغاز مدل مدرنیستی این مفهوم است. او در کار خود «منشأ ناسیونالیسم» سیر تحول ناسیونالیسم را از قرن ۱۴ ارائه میدهد. از نظر وی، ناسیونالیسم در اروپای قرون وسطایی کاتولیک متولد شد و نتیجه امپریالیسم روم بود.[۸] از نظر هیرشی، ناسیونالیسم لزوماً یک پدیده توده ای نیست (همانطور که مدرنیستها معتقدند) بلکه میتواند گفتمان اقلیتهای نخبه ملیگرا باشد.[۹][۱۰] دانشمندان دیگری مانند دورون مندلز، استیون گروسبی و آویل روشوالد بر ظهور نوعی ناسیونالیسم در میان یهودیان باستان استدلال میکنند. دیوید گودبلات از نظریه مشابه حمایت میکند و اشاره میکند که ناسیونالیسم یهودی در توصیف خود یهودیان دوره معبد دوم (قرن ۵ تا ۱ قبل از میلاد) ظاهر میشود.[۱۱]
Sverre Bagge ریشههای ناسیونالیسم نروژی را از «اتحاد تدریجی پادشاهی» در قرن ۹، که منجر به تشکیل پادشاهی نروژ، دانمارک و سوئد شد، بررسی میکند. یک نوع ایالت نروژ تا قرن سیزدهم با عدالت عمومی، مالیات، یک سازمان نظامی مشترک و حق امتیاز وجود داشت. در قرن دوازدهم و سیزدهم ادبیات مشهور حماسه ای (شفاهی و مکتوب) گسترده بود و احساسات میهن پرستانه ملی را بیان میکرد. بخش قابل توجهی از مردم به پادشاه وفادار بودند و علایق خود را با شاه تشخیص میدادند. باگ معتقد است که در مورد نروژ، بین ناسیونالیسم در قرون وسطی و در دوره مدرن تفاوت درجه وجود دارد نه تفاوت کیفیت.[۱۲]
پروفسور سحان کاراتاسلی با بررسی اشکال مختلف هویت جمعی در شمال از قرن یازدهم تا شانزدهم، معتقد است که در اواسط قرن دوازدهم دولت-شهرها «ناسیونالیسم مدنی» را ایجاد کردند. در آن دوره، کمونهای شهرها حومه خود را (کانتادو) ادغام کردند و به وجود آمدند. این فرایند باعث ایجاد شکافها و رقابتهای اجتماعی داخلی شد که دلیل اختراع اشکال جدید پیوندها بین گروههای اجتماعی و بین دولت و افراد بود. از شیوههای قدیمی تر مانند مرزهای کلیسایی (اسقف اعظم) استفاده شد که شهر و حومه را متحد کرد. نمادها و اسطورههای جدید و «سنتهای اختراع شده» نیز ایجاد شد. یک «سنت اختراعی» قابل توجه، فرقههای جدید حامیان مقدس بود، مانند سنت آنسانو از سینا ، سنت اسکندر حامی برگامو ، سنت پترونیو، حامی بولونیا و غیره. اکثر این مقدسین «جدید» مردم محلی بودند (از جمله بسیاری از زنان غیرحرفه ای) از زمینههای متواضع که مردم عادی میتوانستند به راحتی با خودشان ارتباط برقرار کنند و نه توسط قدرتهای کلیسایی بلکه توسط افراد شهری (یعنی دولتهای جمعی) ارتقا یافتند. آیینها و جشنوارههای مدنی مرتبط با این مقدسین که بر وحدت کمون یا دولت شهر تأکید داشتند، ایجاد شد. تصویر قدیس حامی به عنوان نشانه و ضامن وحدت بین شهر و کانتادو در نظر گرفته شد.[۱۳]
کلیسای ارتدکس شرقی، بیزانس، اسلاوها و یونانیان
[ویرایش]دیمیتری اوبولنسکی معتقد است که اسلاوهای ارتدکس در اروپای شرقی و بالکان (روسها، بلغاریها و صربها) در قرون وسطی دارای ملیگرایی و همچنین آگاهی ملی بودند. این ملیگرایی به دلیل نارضایتی آنها از امپریالیسم بیزانس، به ویژه در مسائل کلیسایی، مانند تعیین اسقف توسط پدرسالار قسطنطنیه، بسیج شد. از دیدگاه مثبت، پدرسالار با ایجاد مناطق کلیسایی در مناطق اسلاوی به ایجاد آگاهی ملی کمک کرد. این امر در مورد سایر مردمان ارتدوکس غیر اسلاوی نیز اتفاق افتاد، زیرا اسقف نشینهای ولاخیا و مولداوی، دو ایالت رومانی، به ترتیب در سال ۱۳۵۹ و در ۱۴۰۱ تأسیس شدند. پدرسالار هر از گاهی چنین امتیازاتی را به دیگر جمعیتهای مسیحی اسلاو میداد، مانند اعطای خودکفالی به کلیساهای بلغارستان و صربستان، یا تعیین روسهای قومی به عنوان کلانشهرهای کیف.[۱۶]
برخی از محققان معتقدند که ریشه ناسیونالیسم یونانی جدید به قرون وسطی برمی گردد، به ویژه بین قرن ۱۳ تا اواسط قرن ۱۵. در این دیدگاه، رویدادی که منجر به توسعه آگاهی ملی یونان مدرن شد، درگیری با جنگ صلیبی چهارم و حکومت متعاقب آن فرانکیها بود. ناسیونالیسم مدرن یونانی پس از افزایش فتح قسطنطنیه در ۱۲۰۴ و ایجاد despotates که موفق امپراتوری بیزانس، به خصوص در اپیروس، نیقیه و موریا. در آن زمان، اصطلاح Hellene ("یونانی") احیا شد - قبلاً به عنوان مترادف " بت پرست " بیاعتبار شده بود - و به موازات " رومی " استفاده میشد. استفن G. Xydis از واژه پیش ملیگرایی برای ظهور هویت ملی یونان جدید در بیزانس متأخر استفاده میکند.[۱۷][۱۸]
جان الکساندر آرمسترانگ (۱۹۲۲–۲۰۱۰) به «ناسیونالیسم زودرس» این دوره بیزانس، بر اساس احساس انتخاب و محافظت خدا در عصر ناملایمات اشاره میکند. به عنوان «اسرائیل واقعی»، کلیسای ارتدکس و جامعه از لطف خدا برخوردار بودند، در حالی که کشیشان و مردم با لاتینهای «بدعت گذار» و ترکهای «بی وفا» مبارزه میکردند.
به گفته میشل بوکار[۱۹] جهان ارتدوکس شرقی از قرن دوم سنت طولانی ترجمه کتاب مقدس به زبانهای ملی را داشت. ارتدوکس و اسقف اعظم قسطنطنیه با ایجاد الفبای ملی مانند الفبای سیریلیک اولیه، تشکیل کلیساهای ارتدوکس مستقل ملی را تسهیل کردند. او با تجزیه و تحلیل یک متن مذهبی قرن 14th، نشان میدهد که احساس واضحی از ملیت روسیه وجود دارد. او پیشنهاد کرد که این متون مذهبی قدیمی ضرورت تجدید نظر در برخی مفروضات مربوط به ماهیت مدرن فرض شده ملت را نشان میدهد.[۲۰] بوشار در اثر قبلی خود، آگاهی ملی روسیه را در قرن ۱۱ دنبال میکند، همانطور که در متون مذهبی مانند مزامیرهای اسلاوی و آپوکریف منعکس شدهاست.[۲۱] به گفته ریچارد ج. کرامپتون، توسعه سواد اسلاوئی کلیسای قدیم در طول قرن ۱۰ ممانعت از جذب اسلاوهای شرقی جنوبی به فرهنگ بیزانس، که باعث شکلگیری هویت متمایز بلغاری میشود، داشتهاست.
منابع
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ Schwyzer, Philip (2016-06-02). "Nationalism in the Renaissance". Oxford Handbooks Online (به انگلیسی). doi:10.1093/oxfordhb/9780199935338.013.70. ISBN 978-0-19-993533-8. Retrieved 2020-06-12. خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ نام «OxfordHB» چندین بار با محتوای متفاوت تعریف شده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ Tom James, Overview: The Middle Ages 1154 - 1485 / / Nationalism triumphs, BBC History, 2017
- ↑ Viger, Jonathan (2016). "L'émergence et la reproduction des nations: un essai bibliographique critique sur la réflexion théorique et l'analyse historique dans l'étude du nationalisme / Coakley, John, 2012, Nationalism, Ethnicity and the State: Making and Breaking Nations, Londres, Sage / Gat, Azar, 2013, Nations: The Long History and Deep Roots of Political Ethnicity and Nationhood, Cambridge, Cambridge University Press / Malesevic, Sinisa, 2013, Nation-States and Nationalisms: Organization, Ideology and Solidarity, Cambridge, Polity Press". Politique et Sociétés (به فرانسوی). 35 (1): 125–144. doi:10.7202/1035795ar. ISSN 1203-9438.
- ↑ Baycroft, Timothy (1999). "Adrian Hastings, The Construction of Nationhood: Ethnicity, Religion and Nationalism. Cambridge: Cambridge University Press, 1997. 235 pp. £13.99". Nations and Nationalism (به انگلیسی). 5 (1): 127–52. ISSN 1469-8129.
- ↑ Ikenberry, G. John (2019-08-12). "Book review: Nationalism: A Short History by Liah Greenfeld, Brookings Institution Press, 2019". Foreign Affairs (به انگلیسی). ISSN 0015-7120. Retrieved 2020-06-12.
- ↑ Weitzman, Steven (2008). "On the Political Relevance of Antiquity: A Response to David Goodblatt's Elements of Ancient Jewish Nationalism". Jewish Social Studies. 14 (3): 165–172. ISSN 0021-6704. JSTOR 40207028.
- ↑ Storm, Eric (2018). "A New Dawn in Nationalism Studies? Some Fresh Incentives to Overcome Historiographical Nationalism". European History Quarterly (به انگلیسی). 48 (1): 113–129. doi:10.1177/0265691417741830. ISSN 0265-6914. PMC 6195252. PMID 30443098.
- ↑ Caspar Hirschi, The Origins of Nationalism: An Alternative History from Ancient Rome to Early Modern Germany, Cambridge University Press, 2011, p. 2
- ↑ Mabry, Tristan James (2013-06-01). "Book Review: The Origins of Nationalism: An Alternative History From Ancient Rome to Early Modern Germany, by C. Hirschi". Comparative Political Studies (به انگلیسی). 46 (6): 757–760. doi:10.1177/0010414013479101. ISSN 0010-4140.
- ↑ Grosby, S., Leerssen, J., & Hirschi, C. (2014). Continuities and shifting paradigms: A debate on Caspar Hirschi's 'The origins of nationalism'. Studies on National Movements, 2, pp 24-35: Caspar Hirschi, "Duck or quack? On the lack of scholarly soundness and decorum in Joep Leerssen’s review.
- ↑ Weitzman, Steven (2008). "On the Political Relevance of Antiquity: A Response to David Goodblatt's Elements of Ancient Jewish Nationalism". Jewish Social Studies. 14 (3): 165–172. ISSN 0021-6704. JSTOR 40207028.
- ↑ Bagge, Sverre (1995). "Nationalism in Norway in the middle ages". Scandinavian Journal of History (به انگلیسی). 20 (1): 1–18. doi:10.1080/03468759508579290. ISSN 0346-8755.
{{cite journal}}
:|hdl-access=
requires|hdl=
(help) - ↑ Sahan Savas Karatasli, "Communal Patriotism, Civic Nationalism and City-State Chauvinism: Transformation of Collective Identities in Northern Italy, 1050-1500", International J. of Politics, Culture, and Society, (2016) 29, 1,, pp. 73-101. Pre-published at https://krieger.jhu.edu/, pp. 1-30.
- ↑ Dennis P. Hupchick, The Bulgarian-Byzantine Wars for Early Medieval Balkan Hegemony: Silver-Lined Skulls and Blinded Armies, Springer, 2017, شابک ۳۳۱۹۵۶۲۰۶۱, p. 314.
- ↑ Michael Palairet, Macedonia: A Voyage through History, Volume 1, Cambridge Scholars Publishing, 2016, شابک ۱۴۴۳۸۸۸۴۳۵, p. 245.
- ↑ Obolensky, Dimitri (1972). "Nationalism in Eastern Europe in the Middle Ages". Transactions of the Royal Historical Society. 22: 1–16. doi:10.2307/3678825. ISSN 0080-4401. JSTOR 3678825.
- ↑ Xydis, Stephen G. (1968). "The Medieval Origins of Modern Greek Nationalism". Balkan Studies. 9: 1–20: 12, 19.
- ↑ Moles, Ian N. (1969). review of A. Vakalopoulos, History of New Hellenism, Thessaloniki, 1961 (in Greek language. Α. Βακαλόπουλος, Ιστορία του Νέου Ελληνισμού). "Nationalism and Byzantine Greece". Greek, Roman, and Byzantine Studies: 95–107.
- ↑ "Bouchard, Dr Michel". University of Northern British Columbia (به انگلیسی). Retrieved 2020-06-12.
- ↑ Bouchard, Michel (2004-03-01). "A critical reappraisal of the concept of the 'Imagined Community' and the presumed sacred languages of the medieval period". National Identities. 6 (1): 3–24. doi:10.1080/1460894042000216481. ISSN 1460-8944.
- ↑ Bouchard, Michel (2001). "The Medieval Nation of Rus': The Religious Underpinnings of the Russian Nation". Ab Imperio (به انگلیسی). 2001 (3): 97–122. doi:10.1353/imp.2001.0040. ISSN 2164-9731.
برای مطالعه بیشتر
[ویرایش]- هاگن شولزه ، ایالات ، ملل و ناسیونالیسم: از قرون وسطی تا به امروز، مارس ۱۹۹۸، ویلی بلکول، ۳۹۲ صفحه.شابک ۹۷۸−۰−۶۳۱−۲۰۹۳۳−۱شابک 978-0-631-20933-1
- بوکار میشل ، "ارزیابی مجدد انتقادی مفهوم" جامعه تصور شده "و زبانهای مقدس فرض شده دوره قرون وسطی" ، هویتهای ملی، جلد. ۶، ۲۰۰۴ - شماره ۱. خلاصه
- میشل بوچارد ، ملت قرون وسطایی روسیه: بنیانهای مذهبی ملت روسیه، Ab Imperio، ۳/۲۰۰۱، pp. 97–122. چکیده به زبان روسی
- کلر ویدا ، "شناسایی قومی و کلیشهها در اروپای غربی ، حدود 1100-1300." , History Compass ۱۲/7 (2014): ۵۸۶–۶۰۶ ، 10.1111/hic3.۱۲۱۷۴