پرش به محتوا

پیش‌نویس:مشکل تونل

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

"این مقاله در حال ترجمه از ویکی انگلیسی است

لطفا حذف نشود."

مسئله تونل یک آزمایش فکری -فلسفی است که اولین بار توسط جیسون میلار معرفی شد. این مسئله یک تغییر در مسئله ترولی کلاسیک است که به منظور تمرکز بر اخلاق وسایل نقلیه خودران طراحی شده است، و همچنین درباره پاسخ به این سوال صحبت میکند که چه کسی باید تصمیم بگیرد که چگونه در سناریوهای مرگ و زندگی واکنش نشان دهد.

فرمول اصلی[ویرایش]

مسئله تونل برای جلب توجه افراد به مشکلی خاص در اخلاق طراحی/مهندسی توصیف گردیده و در ابتدا به صورت زیر مطرح شد:

مشکل تونل: شما در امتداد یک جاده کوهستانی یک طرفه در یک ماشین خودران حرکت می کنید که به سرعت به یک تونل باریک نزدیک می شود. درست قبل از ورود به تونل، یک کودک سعی می کند از وسط جاده با دویدن عبور کند، اما در وسط جاده زمین میخورد و عملاً ورودی تونل را مسدود می کند. ماشین فقط دو راه دارد: کودک را زیر بگیرد و او را بکشد یا به دیوار دو طرف تونل منحرف شود و در نتیجه خودتان کشته شوید. عکس العمل خودرو چگونه باید باشد؟ [۱]

سایر فیلسوفان نیز آزمایش‌های مشابه فکری ای با تمرکز بر موضوع خودروهای خودران ارائه داده اند. [۲] پیش‌فرض این آزمایش‌های فکری این است که حتی با فناوری‌های بسیار پیچیده خودروهای خودران، خودروها با موقعیت‌هایی مواجه می‌شوند که نمی‌توانند از آسیب جلوگیری کنند.

هدف[ویرایش]

هدف از مشکل تونل تمرکز بر دو سوالی است که برای طراحان و کاربران خودروهای خودران ایجاد می کند:

  1. عکس العمل خودرو چگونه باید باشد؟
  2. چه کسی باید تصمیم بگیرد که ماشین چگونه واکنش نشان می دهد؟

در فرمول اصلی خود، مشکل تونل به عنوان یک تصمیم "پایان عمر" برای مسافر خودرو مورد بحث قرار می گیرد: بسته به نحوه واکنش خودرو، مسافر یا زنده می ماند یا می میرد. به دلیل این ویژگی، میلار (Millar) استدلال می‌کند که مشکل تونل ما را وادار می‌کند که بپرسیم آیا طراحان/مهندسان از اختیار اخلاقی مشروع برای تصمیم‌گیری از طرف کاربران خودروهای مستقل برخوردار هستند یا خیر. در واقع، سؤال دوم به منظور به چالش کشیدن این مفهوم استاندارد است که همه تصمیمات طراحی صرفاً ماهیت فنی دارند. در جایی که ویژگی‌های طراحی «پاسخ‌های مادی به سؤالات اخلاقی» [۳] در زمینه مورد استفاده توسط افراد ارائه می‌دهند، میلار استدلال می‌کند که طراحان باید راه‌هایی برای ترکیب ترجیحات کاربر بیابند تا از روابط پدرمابانه غیرقابل توجیه بین فناوری و کاربر جلوگیری کنند.

از آنجایی که مسئله تونل بر مسائل طراحی اخلاقی در فناوری‌های نیمه خودمختار متمرکز است، به عنوان یک مشکل در اخلاق رباتیک در نظر گرفته می‌شود. [۴]

پاسخ عمومی[ویرایش]

راجر کریسپ مشکل تونل را در وبلاگ اخلاق عملی دانشگاه آکسفورد به نمایش گذاشت. مدخل حاوی نقدی از مشکل است که توسط میلار ارائه شده است. [۵]

مشکل تونل تمرکز نظرسنجی انجام شده توسط Open Roboethics Initiative (ORi) بود. در پاسخ، 64 درصد از شرکت کنندگان گفتند که ماشین باید مستقیم حرکت کند و کودک را بکشد، در حالی که 36 درصد گفتند باید منحرف شود و مسافر را بکشد. علاوه بر این، 48 درصد از پاسخ دهندگان گزارش دادند که این تصمیم «آسان» بود، در حالی که 28 درصد و 24 درصد ادعا کردند که به ترتیب «متوسط دشوار» و «سخت» است. وقتی از آنها پرسیده شد که چه کسی باید تصمیم بگیرد، تنها 12٪ معتقد بودند که طراح/تولیدکننده باید تصمیم بگیرد، 44٪ احساس می کردند که مسافر باید تصمیم بگیرد، و 33٪ معتقد بودند که باید به قانونگذاران واگذار شود. [۶] [۷]

  1. "An ethical dilemma: When robot cars must kill, who should pick the victim? - Robohub". robohub.org.
  2. Lin, Patrick. "The Robot Car of Tomorrow May Just Be Programmed to Hit You". Wired.
  3. "Proxy Prudence: Rethinking Models of Responsibility for Semi-autonomous Robots" (PDF). University of Miami School of Law.
  4. "UBC researchers hope to open up dialogue on driverless cars | the Ubyssey, UBC's official student newspaper". Archived from the original on 2014-06-25. Retrieved 2014-06-26.
  5. "The Tunnel Problem - Practical Ethics". blog.practicalethics.ox.ac.uk.
  6. "If death by autonomous car is unavoidable, who should die? Reader poll results - Robohub". robohub.org.
  7. "My (autonomous) car, my safety: Results from our reader poll - Robohub". robohub.org.