پیشنویس:رعنا فرنود
در انتظار بازبینی. لطفاً شکیبا باشید.
این ممکن است بیش از شش ماه زمان ببرد؛ چرا که بازبینی پیشنویسها هیچ ترتیب مشخصی ندارد. در حال حاضر ۳۳۳ مقالهٔ ثبتشده در انتظار برای بازبینی هستند.
جایی که میتوانید کمک بگیرید
چگونگی بهبود یک پیشنویس
همچنین میتوانید با کنکاش در ویکیپدیا:مقالههای برگزیده و ویکیپدیا:مقالههای خوب نمونههایی از بهترین نوشتارها با موضوعی مشابه مقالهٔ مورد نظر خودتان را بیابید. شانس بیشتر برای یک بازبینی سریع برای این که شانس بازبینی سریع مقالهتان بیشتر شود، پیشنویس خود را با استفاده از دکمهٔ پایین با برچسبهای ویکیپروژهٔ مرتبط برچسب بزنید. این کار به بازبینیکنندگان کمک میکند تا مطلع شوند که یک پیشنویس جدید با موضوع مورد علاقهٔ آنها ثبت شدهاست. برای مثال، اگر مقالهای دربارهٔ یک فضانورد زن نوشتهاید، میتوانید برچسبهای زندگینامه، فضانوردی و دانشمندان زن را بیفزایید. منابع برای ویرایشگران
ابزارهای بازبینی
|
رعنا فرنود | |
---|---|
زادهٔ | ۸ خرداد ۱۳۳۲ مشهد، ایران |
ملیت | ایرانی |
پیشه | نقاش |
وبگاه |
رعنا فرنود (متولد خرداد ۱۳۳۲) نقاش ایرانی است.[۱] از اوایل دههی ۱۳۶۰ تا امروز، به صورت حرفهای نقاشی میکند و یکی از نقاشان برجستهی نسل خود محسوب میشود.[۲] آثار او را میتوان به دورههای مختلف و به سبکهای گوناگون — از واقعگرایانه تا انتزاعی و فیگوراتیو — تقسیم کرد.
او در سالهای دههی ۱۳۸۰ به عضویت گروه «دنا»، گروهی از نقاشان زن ایرانی، درآمد و در نمایشگاههای متعدد این گروه در داخل و خارج از ایران شرکت کرد.[۳]
رعنا فرنود در حال حاضر عضو «انجمن نقاشان ایران» است و تا کنون آثار خود را در نمایشگاههای انفرادی و گروهی در ایران و خارج از ایران ارائه کرده است.[۴]
زندگی
[ویرایش]رعنا فرنود در سال ۱۳۳۲ در مشهد متولد شد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی، به تهران رفت و در هنرستان هنرهای زیبای دختران (بهزاد) ثبتنام کرد. در ۱۳۵۰ از این هنرستان فارغالتحصیل شد. از ادامهی تحصیل در رشته هنر در دانشگاه صرفنظر کرد و به آمریکا رفت. پس از دو سال، و پیش از پایان تحصیلاتش در رشتهی جامعهشناسی، به ایران بازگشت.[۵]
در سال ۱۳۵۳، برای مدت کوتاهی در بخش هنرهای تجسمی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در تهران مشغول به کار شد. همزمان، در «مدرسه عالی ترجمه» در رشته زبان انگلیسی نیز تحصیل کرد و در سال ۱۳۵۵ از این مدرسه مدرک کارشناسی گرفت. [۶]
فرنود در فاصله سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۸۰ به مدت کوتاهی در تربتجام و سپس در مشهد زندگی میکرد.[۷] او اکنون ساکن تهران است.
فعالیت هنری
[ویرایش]رعنا فرنود پس از یک دهه دوری از هنر، با عکاسی به نقاشی بازگشت. نقاشی را با استفاده از سوژههای عکسهایش و برای تمرین تکنیکهای واقعگرایانه شروع کرد. آثار او در این دوره متأثر از حس از دست دادن و نابودی و بازماندگی است که بیشک از انقلاب سال ۱۳۵۷ و جنگ ایران و عراق الهام گرفتهاند.[۸]
رعنا فرنود که به مدت ده سال (از ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۰) نقاشی را کنار گذاشته بود، اولین نمایشگاه خود را با عنوان «بازماندهها» در آبان سال ۱۳۶۷ در گالری سیحون برگزار کرد. فیروزه مهاجر، منتقد هنری و استاد ادبیات ایتالیایی در دانشگاه تهران، در مطلبی که به مناسبت این نمایشگاه در نشریه آدینه منتشر شد، مینویسد: «رعنا فرنود نقاشی نيست كه در پی عدم صراحت و ابهام باشد و چیزهایی هم كه فعلاً میخواهد بگويد، نیازی به زبانی مبهم ندارد. او تجربه و انديشهاش را بيان میكند و میداند كه مهم حل مجهولات موجود است و نه طرح مجهولاتی كهنه و نو.»[۹]
سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۲ را میتوان دورهی میانیِ گذارِ از نقاشی واقعگرایانه به انتزاعی دانست؛ رعنا فرنود به تدریج از واقعگرایی فاصله گرفت. آثاری که در نمایشگاه «ارم اینجاست» در گالری سیحون به نمایش گذاشته شد، نشان از این تحول در کار هنرمند دارد. علیاصغر قرهباغی، منتقد هنری، در نشریه آدینه مینویسد: «نقاشیهای فرنود به مفهوم دقیق انتزاعی نیست؛ نوعی جایگزین برای منظرهنگاری سنتی است که با کاهشهای افراطی پدید آمده است، اما کیفیتهای ذهنی را کاهش نمیدهد [...] کیفیت رویاگونهی نقاشیهای فرنود برآمده از ذهن است و بیشتر به دنیای درون وابسته است تا جهان بیرون [...] او نیز همچون بسیاری از نقاشان مشرقزمین عناصر طبیعت را یگانه میبیند و بههم میپیوندد و آنها را به شکل فرمهای بیمانند در موقعیتی بیمانند و بیزمان تصویر میکند.» [۱۰]
در سال ۱۳۷۶، مجموعهای از آثار وی در گالری «آلن لو برا» در شهر نانت فرانسه و همزمان با چهاردهمین جشنواره فیلم زنان، به نمایش درآمد. [۱۱]
در سال ۱۳۷۸ پس از یک دوره بیماری مجموعه آثار جدیدی را در گالری آریا به نمایش گذاشت. فرنود در مصاحبهای که بعدها در مجله تندیس منتشر شد، میگوید: «در این کارها تمام تجربیاتِ گذشته همراه با شرایط جسمی و وضعیت روحی بعد از جراحی و موقعیتی که بین بودن و نبودن قرار دارد و تمامی تجربیات جسمی سختی که سپری میشود و همه سؤالات و حالاتی که بعد از آن به وجود میآید و احساساتی که برای کسی جز تو قابل درک نیست، همه و همه دخیل بودهاند. این دوره آغاز پیدایش موجودات ناشناخته از درون کار است که با خراشیدن لایههای سختِ بیرونی و رسیدن به لایههای درونی شکل گرفته است. خراشیدن این لایههای سختْ تلاشی است برای دستیابی به لایههای زیرین و آنچه در ته بوم و یا در اعماقِ زندگی، تاریخ، جامعه و یا در وجود خودم نهفته است.»[۱۲]
نمایشگاه انفرادی بعدی او با عنوان «پرواز شبانه» در شهر نانت فرانسه در سال ۲۰۰۰ میلادی برگزار شد. در این دوره از آثارِ رعنا فرنود، شکلهای جنینی و کمپوزیسیونهای دو یا سهتایی اشاراتی اند به تولد و حیات که به گفتهی او بازتابی از دغدغهها و دلنگرانیها و اضطرابهایی است سرشار از ناامنی و تعلیق میان زندگی و مرگ. [۱۳]
خانهی هنرمندان ایران در سال ۱۳۸۰ نمایشگاهی از مروری بر آثار رعنا فرنود را برگزار کرد که در جریان آن، فیلم مستندی نیز دربارهی زندگی و آثار او نمایش داده شد. [۱۴] این فیلم را پویا آریانپور و بهار بهبهانی به سفارش انجمن نقاشان ایران ساختند.[۱۵]
آخرین مجموعه از آثار نیمهانتزاعی او در سال ۱۳۸۱ در گالری گلستان به نمایش درآمد. پس از هشت سال فاصله، رعنا فرنود مجموعهای جدید از آثار خود را در سال ۱۳۸۹ در گالری اعتماد به نمایش گذاشت. او آثار این دوره را متأثر از وقایع سیاسی-اجتماعی آن سالها میداند. «چیزهایی که حیوانات از انسانها میدانند» روایت موجوداتی است که در موقعیتِ آخرالزمانی در کنار هم قرار گرفته بودند. او در این باره میگوید: «هیچیک از این چهرهها واقعیت بیرونی ندارند، کسی به عنوان الگو وجود نداشته، به نوبت از پسزمینه بیرون آمدند، اعلام وجود کردند و انگار مونولوگی را زیرِ لب زمزمه میکنند.» [۱۶]
یوسف اباذری، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، در مقالهای تحتعنوان «تأملات ایرانی: یوتوپیا، سیاست» که در ماهنامهی آیین منتشر کرد، با اشاره به آثار رعنا فرنود مینویسد: «انسانهای فرنود انسانهای روزمره نیستند. انسانهای دورهی وضعیت فوقالعادهاند، طرد شده... هم طرد شدهاند و هم از طریق این طرد با دیگران درآمیختهاند... در نقاشیهای این دوره فرنود مکان وجود ندارد، آدمها و اشیاء و اشکال در نامکان غوطهورند.»[۱۷]
تحولات اجتماعی و تجربیاتِ شخصی هنرمند در شکلگیری آثار این دوره اهمیت دارند، اما به گفتهی رعنا فرنود، مفاهیم در روندِ نقاشی است که معنی و جایگاه خود را پیدا میکنند و نه برعکس: «برخوردم به سوژه غیر واقعگرایانه است. یعنی از منظر سوژهای معین، با یک ایده یا فکرِ از پیش طراحی شده، کار را شروع نمیکنم. در ابتدا بدون استفاده از ایدهای منسجم شروع میکنم و آزادانه از اتفاقات بهره میگیرم. با پیشرفت کار، نطفهی فکر شکل میگیرد و به تدریج انضباط و انسجام فکری، با آگاهی، سامان مییابد. بنابراین «مفهوم» در نقاشی ایجاد میشود و نه اینکه نقاشی براساس «مفهوم» ایجاد شود.» [۱۸]
در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۳، نمایشگاه پرترهها، با عنوان «در هاویه کیست که تو را حمد گوید؟»، در گالری اعتماد برگزار شد. هنرمند در مصاحبه با روزنامه اعتماد، روندِ تحول در کار خود را اینگونه توضیح میدهد: «فضای آبستره تغییر میکردند و موتیفهای انسان، حیوان یا طبیعت خیلی گنگ و مبهم، تدریجاً، شکل میگرفت. [...] میتوانم بگویم که این موتیفها تحت تأثیر شرایط خاص بیرونی و همچنین بر اثر کشمکشی درونی و با یک انفجار، مثل یک زمینلرزه، به وجود آمدند و شکل پیدا کردند. یک سری آدمهای دفرمه شده پدیدار شدند که عناصر دیگری را هم با خودشان همراه کرده بودند. من، به آنها شکل دادم و سپس به عنوان یک ناظر به آنها نگاه کردم و پرسیدم اینها که هستند و از کجا آمدهاند.»[۱۹]
وحید شریفیان، هنرمند و نویسنده، در مطلبی در ماهنامه گلستانه، فیگورهایی را که هنرمند به تصویر کشیده نه مسخ شده میداند و نه ناامید؛ او آنها را موجوداتی میبیند که پایان یک واقعه را انتظار میکشند: «صورتهای رعنا فرنود دلهرههای یک نقاش هستند، همان زمان که دلهرههای یک انسانند، با فروتنیِ کامل، بدون شیلهپیله در زمینی از هوش، در سرزمین عفونت.»[۲۰]
در سال ۱۳۹۴، رعنا فرنود مجموعهای از آثار خود را در گالری امکان به نمایش گذاشت که متعلق به سه دورهی مختلف بود. در بیانیهی این نمایشگاه آمده است که نقاشیهای فرنود «همواره از مرز بازنمایی تجربهی زیسته از یک سو، و غرق شدن در عوالم شخصیِ فارغ از دغدغههای اجتماعی از سوی دیگر، فراتر رفته است... شاید همین توجه به تأثیرات نیروهای اجتماعی، و نه حضور بیواسطهی عناصر اجتماعی است که دنیای هنری خاص او را پدیده آورده است.»[۲۱]
رعنا فرنود با نمایشگاه «گلهای ملال» که در سال ۱۳۹۷ در گالری امکان برگزار شد، به سراغ مفهومی به مراتب درونیتر و شخصیتر میرود؛ مرگ. «گلهای ملال»، همانطور که در بیانیهی نمایشگاه نیز آمده است، «نه با نگاهی تغزلی یا تزئینی کشیده شدهاند و نه میتوان آنها را در جرگه گرایشهایی همانند جورجیا اوکیف یا اندی وارهول دستهبندی کرد.»[۲۲]
سحر عسگری، پژوهشگر و منتقد هنری، در نشریهی حرفه:هنرمند مینویسد: «فیگورهای فرنود خواه هیئت انسان به خود بگیرند، خواه حیوان یا هر چیز دیگر، بازنمایی عناصر و مفاهیم روزمره نیستند. آنها بیش از هر چیز سطوحی برآمده از خط و رنگاند که برخورد نیرو نسبتهای حسانی را به شکلی سیال و موقتی ثبت میکنند. پیکرههایی به شدت دینامیک و پویا که گویا لحظهای در برابر ما ژست گرفتهاند اما به محض آنکه روی برگردانیم دوباره به اعماق اقیانوس تپندهی رنگها و خطها فرومیروند تا با هیئتی نو به صحنه آیند. آنها از دل فرآیندی تماماً مدرن متولد شدهاند.»[۲۳]
داریوش کیارس، منتقد هنری، با اشاره به دورههای مختلف کاری رعنا فرنود میگوید: «نقاشی میبینیم پیوسته بهروز و خلقکننده. این امر وی را با همکاران خود در تناقضی عجیب نشان میدهد. در شرایطی که تجددگرایی مد بود، طبیعت میکشید و در مرحلهای که نقاشی به سمتوسوی سنتگرایی و فیگوراتیو میرفت، رو به آبستره آورد. در حقیقت، او پیوسته به جای ادای احترام به گذشته خود، در مقابل آن برمیخیزد.»[۲۴]
نمایشگاهها
[ویرایش]انفرادی
- ۱۳۹۷، «گلهای ملال»، گالری امکان، تهران، ایران.
- ۱۳۹۴، «روی کاغذ»، گالری امکان، تهران، ایران.
- ۱۳۹۳، «در هاویه کیست که تو را حمد گوید؟»، گالری اعتماد، تهران، ایران.
- ۱۳۸۹، «چیزهایی که حیوانات از انسانها میدانند»، گالری اعتماد، تهران، ایران.
- ۱۳۸۱، گالری گلستان، تهران، ایران.
- ۱۳۷۹، گالری آریا، تهران، ایران.
- ۱۳۷۹،«پرواز شبانه»، گالری رایون ورت، نانت، فرانسه.
- ۱۳۷۸، گالری آریا، تهران، ایران.
- ۱۳۷۶، آتلیه آلن لو برا، نانت، فرانسه.
- ۱۳۷۵،«ارم اینجاست»، گالری سیحون، تهران، ایران.
- ۱۳۷۲، گالری سیحون، تهران، ایران.
- ۱۳۶۸، «بازماندهها»، گالری سیحون، تهران، ایران.
گروهی
- ۱۳۹۸، «آن»، گالری امکان، تهران، ایران.
- ۱۳۹۷، «لبه»، گالری امکان، تهران، ایران.
- ۱۳۹۷، «ناتمام است درخت»، گالری امکان، تهران، ایران.
- ۱۳۹۶، گالری امکان، تهران، ایران.
- ۱۳۹۰، آرت دوبی، دوبی، امارات متحده عربی.
- ۱۳۸۷، گالری خاک، تهران، ایران.
- ۱۳۸۶، آرت لندن، لندن، انگلستان.
- ۱۳۸۲، «نقاشی معاصر ایران»، مدرسه ایتالیایی، تهران، ایران.
- ۱۳۸۲-۱۳۸۰، «نسیمی از باغ های ایران، هنر نوین ایران»، نمایشگاهی توسط مرکز بینالمللی مِریدین، واشینگتن دی سی، نیویورک، بلویل ایلینوا، لوس آنجلس، آتلانتا، تگزاس، فلوریدا، امریکا.
- ۱۳۷۹، اکسپوی هنر بینالملل، نیویورک، امریکا.
- ۱۳۷۸، «نمایشگاه نقاشی معاصر»، گالری یحیی، تونس، تونس.
- ۱۳۷۸، «اولین نمایشگاه بین المللی طراحی معاصر»، تهران، ایران.
- ۱۳۷۶، «نهمین نمایشگاه سه سالانهی آکادمی لالیت کالا»، دهلینو، هند.
- ۱۳۷۶، «نمایشگاه هنر چین»، پکن، چین.
- ۱۳۷۶، خانه ایران، پاریس، فرانسه.
- ۱۳۷۹-۱۳۷۸-۱۳۷۵، گالری رایون ور، نانت، فرانسه.
- ۱۳۷۴، دانشگاه کرتیه، پاریس، فرانسه.
- ۱۳۶۹، گالری افرند، تهران، ایران.
- ۱۳۶۹، گالری سیحون، تهران، ایران.
- ۱۳۶۹، موزه هنرهای معاصر تهران، تهران، ایران.
- ۱۳۶۸، موزه هنرهای معاصر تهران، تهران، ایران.
- ۱۳۶۷، گالری سیحون، تهران، ایران.
نمایشگاههای گروهی با گروه دنا
- ۱۳۸۶، مرکز فرهنگی قنات القصبا، شارجه، امارات متحده عربی.
- ۱۳۸۵، گالری بگاش، دبی، امارات متحده عربی.
- ۱۳۸۵، بنیاد فرهنگی، ابوظبی، امارات متحده عربی.
- ۱۳۸۵، گالری آژاتیکا، ورشو، لهستان.
- ۱۳۸۴، گالری ۲ سوویاتی، کرواکوف، لهستان.
- ۱۳۸۴، موزه لودویگ، کوبلنز، آلمان.
- ۱۳۸۴، گالری آرت اسپیس، دبی، امارات متحده عربی.
- ۱۳۸۳، دانشگاه علوم پایه، زنجان، ایران.
- ۱۳۸۳، موزه هنرهای معاصر، اصفهان، ایران.
- ۱۳۸۳، خانه هنرمندان یزد، یزد، ایران.
- ۱۳۸۲، موزه لیو های سو، شانگهای، چین.
- ۱۳۸۲، موزه هوبی، ووهان، چین.
- ۱۳۸۲، موزه یان هوانگ، پکن، چین.
- ۱۳۸۲، تالار شهرداری، اوسلو، نروژ.
- ۱۳۸۲، گالری سالا اونو، رم، ایتالیا.
- ۱۳۸۲، مرکز فرهنگی کایزا، هلسینکی، فنلاند.
- ۱۳۸۲، شهرداری اوری، اوری، فرانسه.
- ۱۳۸۱، موزه کوکولا، کوکولا، فنلاند.
- ۱۳۸۱، گالری ها کزه کونسکرینگ، لاهه، هلند.
- ۱۳۸۱، تالار پارلمان اروپا، بروکسل، بلژیک.
- ۱۳۸۱، گالری آمبر، لاهه، هلند.
- ۱۳۸۱، گالری کارو، لاهه، هلند.
- ۱۳۸۱، گالری ویگا دو، بوداپست، مجارستان.
- ۱۳۸۱، تالار سازمان ملل، ژنو، سوییس.
- ۱۳۸۱، پالازوریل دی ناپلی، ناپل، ایتالیا.
- ۱۳۸۱، گالری فابین فرینس در موندو استودیو، ماربلا، اسپانیا.
- ۱۳۸۱، دانشگاه علوم پایه، زنجان، ایران.
- ۱۳۸۰، ویلا دل کاردیناله، ناپل، ایتالیا.
- ۱۳۸۰، گالری کویر، رفسنجان، ایران.
- ۱۳۸۰، گالری کلاسیک، اصفهان، ایران.
منابع
[ویرایش]- مهاجر، فیروزه. آبان ۱۳۶۷، «تصویر پاره پاره شده نقاش»، آدینه (۲۹): ۴۶-۴۷.
- کوبان، سیما. آذر ۱۳۶۷، «حضور نقاشی تازه نفس»، دنیای سخن (۲۳): ۵۰-۵۱.
- قرهباغی، علیاصغر. خرداد ۱۳۷۲، «بازگویی تاریخ رنسانس برای توجیه لبخند مونالیزا»، آدینه (۸۰-۸۱): ۵۸-۵۹.
- نوکنده، م. طاهر. آبان ۱۳۷۵، «درهمآمیزی رنگ و احساس و دریا»، آدینه (۱۱۳).
- مهاجر، فیروزه. اردیبهشت ۱۳۷۸، «لایههای مواج زندگی...»، روزنامه صبح امروز.
- سعد، شفق. زمستان ۱۳۷۸، «تجرید ذهنیت ایرانی در نقاشیهای رعنا فرنود»، طاووس (۲): ۱۸۲-۱۸۵.
- موریزینژاد، حسن. ۲۱ شهریور ۱۳۸۵، «نقاشی: رعنا فرنود (هنرمندان معاصر ایران)»، تندیس (۸۲): ۴-۶.
- اباذری، یوسف. آذر و دی ۱۳۸۷، «تأملات ایرانی: یوتوپیا، سیاست»، آیین (۱۷ و ۱۸): ۹-۳۰.
- اباذری، یوسف. ۲۱ و ۲۳ آذر ۱۳۸۹، «چیزهایی که حیوانها از انسانها میدانند؛ نوشتههایی شتابزده درباره نقاشیهای جدید رعنا فرنود»، روزنامه شرق (۱۱۳۴-۱۱۳۵).
- کیارس، داریوش. آذر ۱۳۸۹، «حیرت حیوان؛ نگاهی به آثار رعنا فرنود در گالری اعتماد»، تندیس (۱۸۹): ۷.
- اتحاد، علی. زمستان ۱۳۸۹، «حکایت آنکس که گریخت»، هنر فردا (۲۸): ۱۷۴.
- فرنود، رعنا. ۱۳۸۹، چیزهایی که حیوانها از انسانها میدانند؛ ۱۳۸۷-۱۳۸۹، کاتالوگ نمایشگاه.
- فرهادیکیا، مهسا. ۸ مرداد ۱۳۹۲، «رفع تبعیض جنسیتی نسبت به زنان هنرمند»، تندیس (۲۵۴): ۲۰.
- گلستانه، علی. ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳، «نقاشی کردن به مثابهی کار؛ نمایش آثار رعنا فرنود در گالری اعتماد»، تندیس (۲۷۴).
- روحانی، حافظ. ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۳، «پدیدارهای ناکجاآبادی»، اعتماد (۲۹۶۶).
- کمیلی، نوژن. تیر ۱۳۹۳، «هاویه یا هیولا؛ تبارشناسی مفهوم خلاقیت در آثار رعنا فرنود»، گلستانه (۱۳۱): ۳۴-۴۲.
- شریفیان، وحید. تیر ۱۳۹۳، «چیزی بیشتر از امید به نابودی؛ یادداشتی بر نقاشیهای رعنا فرنود در گالری اعتماد»، گلستانه (۱۳۱): ۴۳-۴۴.
- گلستانه، علی. ۱۳ مهر ۱۳۹۵، «ایدهای دربارهی توان تصویر؛ به بهانهی تابلویی از رعنا فرنود»، تندیس (۳۳۴): ۱۴.
- تقیزاده، ژینوس. خرداد ۱۳۹۷، «سفر تخیل و تجرید»، شبکه آفتاب (۴۲): ۸۸-۹۳.
- عسگری، سحر. بهار ۱۳۹۷، «شهامت مدرن شدن»، حرفه:هنرمند (۶۷): ۱۰۰-۱۰۳ .
پانویس
[ویرایش]- ↑ http://www.raanafarnoud.com
- ↑ فرهادیکیا، مهسا. ۸ مرداد ۱۳۹۲، «رفع تبعیض جنسیتی نسبت به زنان هنرمند»، تندیس (۲۵۴): ۲۰.
- ↑ «گروه نقاشان دنا سايت خبري راه اندازي كرد»، خبرگزاری مهر. ۲۳ خرداد ۱۳۸۴. دریافت شده در ۲۲ مرداد ۱۴۰۲.
- ↑ http://www.raanafarnoud.com/?page_id=47
- ↑ موریزینژاد، حسن. ۲۱ شهریور ۱۳۸۵، «نقاشی: رعنا فرنود (هنرمندان معاصر ایران)»، تندیس (۸۲): ۴-۶.
- ↑ همان: ۵.
- ↑ همان.
- ↑ همان: ۶.
- ↑ مهاجر، فیروزه. آبان ۱۳۶۷، «تصویر پاره پاره شده نقاش»، آدینه (۲۹): ۴۶-۴۷.
- ↑ قرهباغی، علیاصغر. خرداد ۱۳۷۲، «بازگویی تاریخ رنسانس برای توجیه لبخند مونالیزا»، آدینه (۸۰-۸۱): ۵۸-۵۹.
- ↑ تقیزاده، ژینوس. خرداد ۱۳۹۷، «سفر تخیل و تجرید»، شبکه آفتاب (۴۲): ۸۸-۹۳.
- ↑ موریزینژاد، حسن. ۲۱ شهریور ۱۳۸۵، «نقاشی: رعنا فرنود (هنرمندان معاصر ایران)»، تندیس (۸۲): ۶.
- ↑ تقیزاده، ژینوس. خرداد ۱۳۹۷، «سفر تخیل و تجرید»، شبکه آفتاب (۴۲): ۸۸-۹۳.
- ↑ موریزینژاد، حسن. ۲۱ شهریور ۱۳۸۵، «نقاشی: رعنا فرنود (هنرمندان معاصر ایران)»، تندیس (۸۲): ۶.
- ↑ https://www.pooyaaryanpour.info/documentaries
- ↑ روحانی، حافظ. ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۳، «پدیدارهای ناکجاآبادی»، اعتماد (۲۹۶۶).
- ↑ اباذری، یوسف. آذر و دی ۱۳۸۷، «تأملات ایرانی: یوتوپیا، سیاست»، آیین (۱۷ و ۱۸): ۹-۳۰.
- ↑ روحانی، حافظ. ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۳، «پدیدارهای ناکجاآبادی»، اعتماد (۲۹۶۶).
- ↑ همان.
- ↑ شریفیان، وحید. تیر ۱۳۹۳، «چیزی بیشتر از امید به نابودی؛ یادداشتی بر نقاشیهای رعنا فرنود در گالری اعتماد»، گلستانه (۱۳۱): ۴۳-۴۴.
- ↑ بیانیه نمایشگاه روی کاغذ
- ↑ بیانیه نمایشگاه گلهای ملال
- ↑ عسگری، سحر. بهار ۱۳۹۷، «شهامت مدرن شدن»، حرفه:هنرمند (۶۷): ۱۰۰-۱۰۳ .
- ↑ کیارس، داریوش. آذر ۱۳۸۹، «حیرت حیوان؛ نگاهی به آثار رعنا فرنود در گالری اعتماد»، تندیس (۱۸۹): ۷.