ویکیپدیا:گزیدن مقالههای خوب/رأی بدیل

رأی بدیل
ویرایش ورودیها | |||
---|---|---|---|
اندازهٔ مقاله | ۱۱۰٬۲۸۲ | ||
آیا مقاله ترجمه از ویکیهای دیگر است؟ | خیر | ||
منبعدارکردن همهٔ مطالب |
![]() | ||
جایگزینی منابع نامعتبر (بهخصوص منابع ویکیایی) با منابع معتبر |
![]() | ||
بررسی تکتک منابع ارجاعدادهشده |
![]() | ||
استانداردسازی منابع با الگوهای یادکرد |
![]() | ||
افزودن الگو(ها)ی جعبهٔ اطلاعات |
![]() | ||
افزودن الگو(ها)ی جعبهٔ گشتن |
![]() | ||
افزودن رده و میانویکی مناسب |
![]() | ||
افزودن تصاویر مناسب |
![]() | ||
پیوند به محتوا(ها)ی مرتبط در پروژههای خواهر |
![]() | ||
پیوند پایدار منابع برخط (کد) | بهزودی انجام میشود | ||
هنوز ناظر وپ:گمخ صحت ورودیها را تأیید نکردهاست. |
نامزدکننده: امیدوارم این مقاله برای رفرم انتخاباتی در کشورهای فارسیزبان سودمند باشد. اهم مطالب ذکر شدهاست و جزئیات را به مرحلهٔ برگزیدگی موکول میکنم. برای نوشتن مقاله، معتبرترین و باکیفیتترین منابع را دستچین کردم. سعی کردم شیوهنامه را رعایت کردم. برای نثر مقاله از زبان ساده و دقیق استفاده کردم. پذیرای نظرها، نقدها، و پیشنهادهای دوستان هستم. 4nn1l2 (بحث • مشارکتها) ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۲:۳۷ (UTC)
@Dalba: سلام. اگر به موضوع مقاله علاقهمندید، خوشحال میشوم مقاله را بخوانید و کموکاستیهایش را گوشزد کند یا اگر ایرادی میبینید متذکر شوید. ممنونم. 4nn1l2 (بحث) ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۱:۳۹ (UTC)
@طاها: سلام. اگر به موضوع مقاله علاقهمندید، خوشحال میشوم به مقاله نگاهی انداخته و نظرتان را بگویید. سنگ محک در صورت نیاز: بریتانیکا و بررسی مقالهٔ ویکی انگلیسی همین دو ماه پیش توسط یک استاد دانشگاه (مقالهٔ وپ انگ از نظر محتوا غنی است ولی بررسی تقریباً سطحی بوده است). البته مقالهٔ وپ فا هیچ ارتباطی به وپ انگ نداشته و کاملاً مستقل نوشته شده است. تشکر 4nn1l2 (بحث) ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۳۰ (UTC)
- سلام جناب فور؛ نامم را که آوردید، گفتم نظرم را عرض کنم :))
- در تاریخچه اگر مقدور است نخستین جاهایی که از این روش بهره جستند هم ذکر شود.
- در بخش معایب و محاسن «رالف نیدر» را معروفترین مورد رایشکن معرفی کردید که به نظرم بهترست از حالت فکت به نقلقول بدل شود.
- بخش «معیارهای انتخاباتی» چرا این نام را دارد؟ دلیل خاصی دارد که آن را از معایب و مزایا جدا کردید؟
- بخش استفادهکنندگان در ویکیپدیای انگلیسی یک مقاله دختر دارد و موارد دیگری را هم در جاهای دیگر آورده.
- در همان بخش، در موردهایی که انتخابات بدیل را به چیز دیگری تغییر دادند، بالمثل فیجی، اگر دلیلشان را هم بفرمایید خوب خواهد بود.
- اگر مقدور بود، نقشهای هم از مناطق بهرهجو از رای بدیل آورید.
- درمجموع مقاله خوبی است و بابت زحمتی که کشیدید سپاسگزارم: محک ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۱۹ (UTC)
- سلام جناب محک و تشکر فراوان بابت بررسی مقاله.
- سعی میکنم روی تاریخچه بیشتر کار کنم ولی این مورد کمی سخت است چون منابع زیاد به تاریخچه نپرداختهاند و بیشتر روی خود فرایند تمرکز کردهاند [نتیجه را اعلام خواهم کرد.]
- دربارهٔ رالف نیدر، ادعای معروفترین بودن را رقیق کردم. نوشتم یکی از معروفترینها. هرچند در هر منبعی راجع به نامزد رأیشکن خواندم، بلافاصله پشتبندش به نام رالف نیدر هم اشاره شده بود.
- معیارهای انتخاباتی در واقع ارزیابی نظامها از منظر ریاضیات است. معیارها میتوانند فقط جنبهٔ تئوری داشته باشند، و در عمل هیچگاه رخ ندهند. در این باره اندکی توضیح به ابتدای بخش اضافه کردم.
- کشورهای دیگری هم هستند که سابقهٔ برگزاری انتخابات به این روش را دارند (مثلاً کانادا و نیوزیلند) ولی مهمترینها همانهایی هستند که الان ذکر شدهاند. این کشورها را برای مرحلهٔ برگزیدگی نگه داشته بودم :)
- از قضا فیجی یک مورد بسیار مهم است که در منابع زیاد رویش بحث شده. آن را گسترش دادم ولی هرآنچه تاکنون پیدا کردهام مربوط به دههٔ ۲۰۰۰ بوده که به اتخاذ روش رأی بدیل اشاره داشته است. دربارهٔ دههٔ ۲۰۱۰ که رأی بدیل کنار گذاشته شد، هنوز منبع درخوری پیدا نکردم. با این حال جستجو ادامه دارد.
- نقشهٔ اسویجی از کشورهای استفادهکننده تهیه و تعبیه شد.
- تشکر از بررسی دقیقی که داشتید. درست همان مواردی را مطرح کردید که یا از دید ناظر درونی پنهان میمانند (و نیاز به ناظر بیرونی هست مثل چیستی معیارها) یا آنهایی که میخواستم (مثل فیجی) به مرحلهٔ برگزیدگی موکول کنم :) 4nn1l2 (بحث) ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۳:۳۱ (UTC)
- با تشکر از پاسخهایتان، دو سوال برایم پیش آمده: در جایی از مقاله یادم میآید که نوشته بود امکان ندارد (یا خیلی سخت است) که نامزدی با انداختن آرایش در سبد حریف خود، پیروز شود؛ ولی در مثال رهبری حزب کارگر بریتانیا انگار این اتفاق میتوانست افتاده باشد. آرای بیش از حد بالای «دیوید» در شمارش نخست باعث حذف او شده در حالی که با 10 درصد کمتر یا 12 درصد بیشتر پیروز بود. گرچه مشروعیت و دور دوم اینها صادقند ولی هضم این برایم سخت است که با رای کمتر بتوان پیروز شد و با رای بیشتر نتوان!
- مسئله دیگری که ذهنم را مشغول کرد، این است که آیا چنین روش انتخاباتی از لحاظ روانشناختی بررسی شدهاست یا نه؟ این روش قطعا با روش دومرحلهای یک تفاوت بزرگ دارد و آن فرصت تبلیغ مجدد نداشتن برای نامزدان و نداشتن تفکر جدا برای رایدهندگان است. مثلا وقتی دو مرحله باشد و در مرحله اول نامزد مورد حمایت بنده حذف شدهباشد، میروم روی آن دو نفر دیگر تحقیق میکنم و به یکیشان رای میدهم ولی وقتی یکباره باید رای داد این رای دومم را خیلی دقیق انتخاب نخواهم کرد. برای مثال در یکی از همین رایگیریهای ویکیپدیای فارسی یکبار قرار شد بنابر اولویت به چند نفر رای دهیم و من از نفر سوم به بعد را بدون دقت و فلهای نوشتم. در مقایسه با مثال حزب کارگر، آیا رای دومهای مردم به همان محکمی رای نخستشان است و اگر دور دوم جداگانه برگزار میشد، همین نتیجه را داشت؟ لذا فکر میکنم جدا از برتری نسبی این روش روی کاغذ، باگهایی دارد که در عمل خود را نشان میدهند. محک ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۴۷ (UTC)
- فکر کنم اشتباهی شده. در انتخابات رهبری حزب کارگر، دیوید در دور اول ۳۷٫۸ درصد رأی دارد و اد ۳۴٫۳ درصد. در دور دوم آرای نامزدهای حذفشده (برنهم، ابوت، و بالز) بیشتر به اد میرسد و او پیروز میشود. فقط اعداد ستون میانگین مهم هستند.
نقص نایکنوایی (احتمال پیروزی بیشتر در صورت حمایت کمتر) بیشتر جنبهٔ تئوری دارد و اثبات آنکه در عمل چنین اتفاقی در یک انتخابات رخ داده بسیار سخت (و تقریباً نشدنی) است. اعداد و ارقامی هم که ریاضیدانان محاسبه کردهاند در واقع تخمینهایی بر اساس مدلهای سادهشده و یک سری پیششرطها بوده که بر سرشان اختلافنظر زیاد است.
خلاصه آنکه انتخابات حزب کارگر با این مشکل مواجه نبوده است. مثالی از دنیای واقعیت که امکان بروز این سناریو وجود داشته، شهرداری ۲۰۰۹ برلینگتون است. دقت کنید که فقط میگویم امکانش وجود داشته، اما اینکه چنین سناریویی در عمل رخ داده یا نه را مطمئناً کسی نمیداند و هرگز نمیتواند بداند. - من چیزی راجع به مطالعهٔ این روش از منظر روانشناختی تاکنون ندیدهام. نظامهای رأیگیری را دو گروه مطالعه میکنند: ۱) دانشمندان علوم سیاسی و سیاستمداران؛ ۲) ریاضیدانان و اقتصاددانانی که روی نظریه انتخاب اجتماعی کار میکنند.
نداشتن فرصت تبلیغ در دور دوم همانطور که میتواند نقطهٔ ضعف باشد، میتواند نقطهٔ قوت هم باشد. نامزدان در برخی کشورها برای انتخاب شدن باید پول هنگفتی خرج کنند. اما منبع این پول، ثروت شخصی نیست، بلکه کمکهای مردمی و از همه مهمترین لابیها و کمکهای شرکتهای بزرگ است. برخی از نامزدان همهٔ سرمایهشان را در همان دور اول خرج کردهاند و هیچ اندوختهای برای دور دوم ندارند (حتی امکان ورشکست شدن هم هست). از آن طرف رأیدهندگان در روش رأی بدیل، صادقانه رأی خواهند داد ولی در روش دومرحلهای میتوانند بهراحتی تاکتیکی رأی دهند [البته در هر انتخاباتی با هر روشی میتوان تاکتیکی رأی داد. اختلاف فقط بر سر سادگی و سختی و میزان ریسکپذیری است. توصیه میکنم پاراگراف آخر مقالهٔ روش کومبز را بخوانید.] مثالی از دنیای واقعیت برایتان میزنم. در انتخابات ریاستجمهوری ۱۹۹۵ فرانسه، لیونل ژوسپن در دور اول ۲۳٫۳ درصد رأی آورد، ژاک شیراک ۲۰٫۷ و ادوار بالادور ۱۸٫۵ درصد. همه میدانستند که شیراک نامزدی قدر و در دوئلها شکستناپذیر است. بنابراین اگر تعدادی از طرفداران ژوسپن به بالادور رأی تاکتیکی میدادند تا شیراک سوم شود (ژوسپن اول بماند و بالادور دوم شود)، شیراک حذف میشد و ژوسپن میتوانست بالادور را در دور دوم بهراحتی شکست بدهد. هیچکدام از این اتفاقها رخ نداد و شیراک در دور دوم ژوسپن را مقهور کرد. اما در آلمان بارها این اتفاق افتاده است. شاید عجیب به نظر برسد ولی حزب اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان همواره از عدهای از طرفدارانش میخواهد که به حزب دموکرات آزاد آلمان رأی دهند تا این حزب از حد نصاب ۵ درصد عبور کند، وارد پارلمان شود و دموکراتمسیحیها بتوانند دولت ائتلافی را با مشارکت دموکراتآزادیها تشکیل دهند. این تاکتیک اغلب جواب میدهد. ولی در انتخابات ۲۰۱۳ پارلمان ایالتی نیدرزاکسن نتیجهٔ عکس داد و حزب سوسیال دموکرات آلمان پیروز شد. [۱]
خلاصه اینکه اگر از همان اول، اولویتهای دوم و سوم رأیدهندگان مشخص باشد، احتمال رأیدهی صادقانه بالاتر میرود. باید به رأیدهندگان آموزش داد تا اولویتهای دوم و سوم و بعدیشان را هم با دقت انتخاب کنند. 4nn1l2 (بحث) ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۲۷ (UTC)موافق ممنون بابت توضیحات وافی و خارج از گودی که دادید. انشاالله نظر مساعد دوستان دیگر را نیز برای خوب شدن کسب کند. از آنجا که موضوع جذابی دارد، امیدوارم برای برگزیدگی فرصت بهدست آید تا با دقت و جزئیات بیشتر موضوع مقاله را بررسی کنم. موفق باشید؛ محک ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۰:۳۷ (UTC)
- فکر کنم اشتباهی شده. در انتخابات رهبری حزب کارگر، دیوید در دور اول ۳۷٫۸ درصد رأی دارد و اد ۳۴٫۳ درصد. در دور دوم آرای نامزدهای حذفشده (برنهم، ابوت، و بالز) بیشتر به اد میرسد و او پیروز میشود. فقط اعداد ستون میانگین مهم هستند.
@Roozitaa: سلام. به نظرم این مقاله به سطح خوب رسیده است. صیقلهای بیشتر، افزودن جزئیات و مطالب بیشتر، و آبی کردن سایر پیوندها بهتر است به مرحلهٔ برگزیدگی موکول شود. اگر به موضوع مقاله علاقه دارید، لطفاً به مقاله و نظرخواهی نگاهی انداخته و اگر صلاح میدانید نظرخواهی را جمعبندی کنید. با تشکر 4nn1l2 (بحث) ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۰۶ (UTC)
@محک: سلام دوباره. شما که لطف کرده مقاله را خواندید، لطفاً نظرخواهی را هم جمعبندی کنید. من هم در این مدت به چند نظرخواهی دیگر رسیدگی کردهام/میکنم و آنها را جمعبندی خواهم کرد. سپاس 4nn1l2 (بحث) ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۵:۰۸ (UTC)
- @فور: خوبیت نداشت بحث دو نفرهای که یک طرفش خودم بودم را جمع کنم :) اگر کاربر دیگری تا آخر هفته در نظرخواهی شرکت نکرد، جمعش میکنم. @Sa.vakilian: سید جان شما هم اگر نقطه-نظری دارید، بفرمایید که اجماع محکمتری صورت گیرد. محک ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۵۱ (UTC)
- محک، نظرخواهیهای خوب شدن را میتوان دونفره (یک نامزدکننده و یک بررسیکننده) ظرف یک هفته جمع کرد. نیاز به شخص ثالث نیست. نباید وقت مشارکتکنندگان صرف امور بوروکراتیک و فرمالیته شود. برای مداقه و موشکافی مرحلهٔ برگزیدگی هست. با این حال هر جور صلاح میدانید. 4nn1l2 (بحث) ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۳۱ (UTC)
- سلام. به نظر من هم نیاز نیست. ضمنا 4nn1l2 به حد کافی مسلط هستند و من هم در این حوزه خیلی تخصص ندارم.--سید (بحث) ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۱:۴۰ (UTC)
- محک، نظرخواهیهای خوب شدن را میتوان دونفره (یک نامزدکننده و یک بررسیکننده) ظرف یک هفته جمع کرد. نیاز به شخص ثالث نیست. نباید وقت مشارکتکنندگان صرف امور بوروکراتیک و فرمالیته شود. برای مداقه و موشکافی مرحلهٔ برگزیدگی هست. با این حال هر جور صلاح میدانید. 4nn1l2 (بحث) ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۳۱ (UTC)
- درود؛ وقتم فقط به این می رسد که تنها یک نکته را که به نظرم می رسد مطرح کنم. به نظرم شروع یک مقاله خوب و تعریف موضوع مقاله خوبیت ندارد که با دو پیوند قرمز آغاز شود.Roozitaa (بحث) ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۲۴ (UTC)
- درود و تشکر بابت شرکت در نظرخواهی. نظام انتخاباتی اکثریتی و نظام انتخاباتی ترجیحی را ساختم. وضع مقاله از لحاظ پیوندهای آبی/قرمز بدک نیست. دلیل اینکه این دو پیوند در خط اول مقاله را تا الان نساخته بودم، تأمل بیشتر برای بررسی منابع انگشتشمار فارسی بود. شاید عجیب باشد ولی نظام انتخاباتی اکثریتی که معادلش در کتابها و مقالات plurality/majority است در ویکی انگلیسی نیز نیست. میانویکیاش در حال حاضر تقریباً اشتباه است. رنگ سیاهش را en:Template:Electoral systems ببینید. در واقع ما در فارسی معادلهای مناسبی برای plurality و majority نداریم و مجبوریم آنها را توصیف کنیم: اکثریت نسبی و اکثریت مطلق. اما این اصطلاحات معانی ثابت و دقیقی ندارند و باید در متن تعریف شوند…
نظام ترجیحی (که در وپ انگ Ranked voting آمده و در معادلیابی این اصطلاح هم جای تردید هست) نیز مفهوم خاصی ندارد و به هر نظامی که از برگههای رأی ترجیحی استفاده کند گفته میشود. تصویر برگهٔ رأی ترجیحی در مقاله هست و فکر نمیکردم که سرخ بودن پیوند، مخل فهم مطلب باشد. با تشکر 4nn1l2 (بحث) ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۰۳ (UTC)
- درود و تشکر بابت شرکت در نظرخواهی. نظام انتخاباتی اکثریتی و نظام انتخاباتی ترجیحی را ساختم. وضع مقاله از لحاظ پیوندهای آبی/قرمز بدک نیست. دلیل اینکه این دو پیوند در خط اول مقاله را تا الان نساخته بودم، تأمل بیشتر برای بررسی منابع انگشتشمار فارسی بود. شاید عجیب باشد ولی نظام انتخاباتی اکثریتی که معادلش در کتابها و مقالات plurality/majority است در ویکی انگلیسی نیز نیست. میانویکیاش در حال حاضر تقریباً اشتباه است. رنگ سیاهش را en:Template:Electoral systems ببینید. در واقع ما در فارسی معادلهای مناسبی برای plurality و majority نداریم و مجبوریم آنها را توصیف کنیم: اکثریت نسبی و اکثریت مطلق. اما این اصطلاحات معانی ثابت و دقیقی ندارند و باید در متن تعریف شوند…