ویکیپدیا:گزیدن مقالههای خوب/ایدز
ایدز
[ویرایش]ویرایش ورودیها | |||
---|---|---|---|
اندازهٔ مقاله | ۲۵۸٬۳۹۸ | ||
آیا مقاله ترجمه از ویکیهای دیگر است؟ | بله | ||
منبعدارکردن همهٔ مطالب |
![]() | ||
جایگزینی منابع نامعتبر (بهخصوص منابع ویکیایی) با منابع معتبر |
![]() | ||
بررسی تکتک منابع ارجاعدادهشده |
![]() | ||
استانداردسازی منابع با الگوهای یادکرد |
![]() | ||
افزودن الگو(ها)ی جعبهٔ اطلاعات |
![]() | ||
افزودن الگو(ها)ی جعبهٔ گشتن |
![]() | ||
افزودن رده و میانویکی مناسب |
![]() | ||
افزودن تصاویر مناسب |
![]() | ||
پیوند به محتوا(ها)ی مرتبط در پروژههای خواهر |
![]() | ||
پیوند پایدار منابع برخط (کد) |
![]() | ||
هنوز ناظر وپ:گمخ صحت ورودیها را تأیید نکردهاست. |
ایدز (ویرایش | تاریخچه) • بحث • پیگیری
سپاس از نامزدکننده گرامی که با زحماتشان کیفیت نوشتار به سطح خوبیدگی رسید.

نامزدکننده: Mehran (بحث • مشارکتها) ۱۵ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۱۰ (UTC)
- لطفاً بخش «ایران» را حذفکنید. نوشتار هر چه جهانیتر باشد، بهتر است. اگر قرار باشد «ایدز در ایران» در نوشتار باشد، باید «ایدز در افغانستان» و «ایدز در تاجیکستان» (کشورهایی که زبانشان پارسی است) در نوشتار باشد. بنابراین ایدز در ایران بهتر است که حذفشود. -- Armanjafari ☺گفتگو ۱۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۱۶ (UTC)
- اینکه بخواهیم به خاطر فقدان اطلاعات یک بخش، اطلاعات بخش دیگر را حذف کنیم کار درستی نیست. اگر منابع معتبر در موردافغانستان و تاجیکستان هم سراغ دارید معرفی کنید تا به مقاله اضافه شود. ●مـهـران گفتمان● ۲۶ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۰۵ (UTC)
- لطفاً بخش «ایران» را حذفکنید. نوشتار هر چه جهانیتر باشد، بهتر است. اگر قرار باشد «ایدز در ایران» در نوشتار باشد، باید «ایدز در افغانستان» و «ایدز در تاجیکستان» (کشورهایی که زبانشان پارسی است) در نوشتار باشد. بنابراین ایدز در ایران بهتر است که حذفشود. -- Armanjafari ☺گفتگو ۱۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۱۶ (UTC)
سلام، راستش مقاله بسیار پر و پیمان است و فرصت نکردم به دقت بخوانمش اما چند نکته در پیکره مقاله توجهم را جلب کرد. یک اینکه توصیه شیوهنامه بر این است که حدالامکان از واژگان انگلیسی در سطح مقاله استفاده نشود و به نظرم این موارد باید جایگزین شوند، توصیه من برای جایگزینی واژگانی که به دفعات در سطح مقاله کاربرد داشتهاند استفاده از قابلیت Replace در نرمافزار مایکروسافت ورد است. نکته دوم هم پیوندهای قرمز مقاله است که تعدادشان زیاد است و بد نیست تعدادیشان ساخته شود. من یکی از موارد موجود در لید که برایم جالب بود را ساختم اما در باقی موارد تخصصی ندارم، اگر در لید پیوند قرمزی نماند بسیار عالی میشود چون بسیاری از خوانندگان از این بخش فراتر نمیروند و شاید یکی از همین پیوندها کارشان را راه بیاندازد. بد نیست یکی از تصاویر میانی مقاله نیز راستچین شود تا چهارده عکس زیر هم سبب خستگی چشم نشود. اگر وقت کنم حتماً مقاله جامعتان را از بعد محتوایی نیز مورد بررسی قرار خواهم داد. دوستدار MaHaN MSG ۲۷ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۵۷ (UTC)
- شیوهنامه تاکید میکند که عنوان مقالهها فارسی باشد، فکر میکنم منظور شما واژه HIV باشد که در مقاله انگلیسی است، من با توجه به اینکه در منابع فارسی از HIV استفاده میشود و اچآیوی تقریباً واژهای ناآشنا است، از همان HIV استفاده کردم. این هم به صورت قانونی نانوشته در ویکیپدیای فارسی درآمده که همه واژگان فارسی باشند، در حالی که در ویکیپدیای انگلیسی استفاده از زبانهای دیگر آزاد است و کلماتی را میبینید که دارای حروفی هستند که در الفبای انگلیسی وجود ندارد. به نظرم برای سرنامهای به کار برده شده درون متن که در منابع فارسی رایج نیستند (مثلاً VOA یا org و...) اگر سختگیری را کمتر کنیم بد نباشد. با این حال اگر برای شما اچآیوی ظاهری نامانوس ندارد، آن را با یک کلیک جایگزین خواهم کرد!
- در مورد پیوندهای قرمز، من قبل از این بسیار تلاش کردم و تعداد آنها را به حداقل رساندم، اما پیوندهای لید را میسازم. از آنجا که مقالات خوب تعداد بازدیدشان تقریباً مانند سایر مقالات است، سایر پیوندها را تا زمان برگزیدگی خواهم ساخت. در مورد تصاویر هم حق با شماست و آن را هم اصلاح میکنم. ●مـهـران گفتمان● ۲۷ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۴۷ (UTC)
- عبارت «قانون نانوشته» در اینباره توصیف دقیقیست. در ویکیپدیا:آن چه معیار مقاله خوب نیست به طور ضمنی به عدم اجبار این کار اشاره شده است، اگر بنا بر آشنایی خواننده با واژه است نظر من نیز بر همان HIVست. از آنجایی که وقتم تنگ است و فکر نکنم فرصتی برای بررسی محتوایی مقاله بیابم چند نکته جزئی دیگر را مطرح میکنم تا بدقول نشوم و بعد میروم پیکارم!:) حجم مقاله نسبت به سرعت عامه بازدیدکنندگان زیاد است و راهکارهایی که پیشتر دوستان در مقاله مایکل جکسون اجرا نمودند همانند انتقال الگوهای حجیم همانند جعبه اطلاعات به صفحهای جداگانه و... میتوانند کارگشا باشد. یادکردها باید به جمله پیشین چسبیده و با جمله بعدی یک اسپیس فاصله داشته باشند. بخش داغ ننگ از جالبترین قسمتهای مقاله برای من به عنوان فردی با دید بیرونی و ناآشنا به موضوع بود و فکر میکنم جای گسترش زیادی داشته باشد (مخصوصاً پیرامون این رخداد در کشورهای جهان سومی). خسته نباشید MaHaN MSG ۲۷ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۱۶ (UTC)
- در مورد حجم مقاله توضیحی بدهم، نمیدانم در مایکل جکسون چه فرایندی طی شده، اما اگر مثلاً نصف مقاله را به یک زیرصفحه منتقل کنیم و سپس آن را در مقاله بگنجانیم، ممکن است در ظاهر حجم مقاله کاهش یابد، اما در حقیقت حجم تغییری نکرده و نرمافزار مدیاویکی را فریب دادیم تا سایز را نصف نشان دهد!
- اما جدای از این بحث، آنچه در en:WP:SIZERULE تحت عنوان اینکه مقاله از صد کیلوبایت بیشتر نشود آمده، حجم مقالهای که در تاریخچه نشان داده میشود نیست، و به حجم متنی خالص (یعنی بدون تصاویر و جداول و پانویس و...) مقاله اشاره دارد. ابزاری هم برای محاسبه متن خالص ارائه کرده (که در حال حاضر حجم متنی خالص زیر صدکیلو است)
- یادکردها همه تصحیح شدند. در رابطه با بخش داغ ننگ هم سعی میکنم آن را گسترش دهم، البته اگر منابع معتبر در این زمینه وجود داشته باشد. این را به برگزیدگی موکول کنیم!:) ●مـهـران گفتمان● ۲۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۳۵ (UTC)
- عبارت «قانون نانوشته» در اینباره توصیف دقیقیست. در ویکیپدیا:آن چه معیار مقاله خوب نیست به طور ضمنی به عدم اجبار این کار اشاره شده است، اگر بنا بر آشنایی خواننده با واژه است نظر من نیز بر همان HIVست. از آنجایی که وقتم تنگ است و فکر نکنم فرصتی برای بررسی محتوایی مقاله بیابم چند نکته جزئی دیگر را مطرح میکنم تا بدقول نشوم و بعد میروم پیکارم!:) حجم مقاله نسبت به سرعت عامه بازدیدکنندگان زیاد است و راهکارهایی که پیشتر دوستان در مقاله مایکل جکسون اجرا نمودند همانند انتقال الگوهای حجیم همانند جعبه اطلاعات به صفحهای جداگانه و... میتوانند کارگشا باشد. یادکردها باید به جمله پیشین چسبیده و با جمله بعدی یک اسپیس فاصله داشته باشند. بخش داغ ننگ از جالبترین قسمتهای مقاله برای من به عنوان فردی با دید بیرونی و ناآشنا به موضوع بود و فکر میکنم جای گسترش زیادی داشته باشد (مخصوصاً پیرامون این رخداد در کشورهای جهان سومی). خسته نباشید MaHaN MSG ۲۷ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۱۶ (UTC)
- نوژن
درود. درباره دیباچه:
- جمله «باعث میشود که افراد به عفونتهایی مانند عفونت فرصتطلب و تومور دچار شوند که معمولاً روی دستگاه ایمنی افراد تاثیرگذار است.» را متوجه نمیشوم؛ مگر خود ایدز دستگاه ایمنی را نابود نمیکند و بعد بیماریهایی چون عفونت و تمور باعث مرگ نمیشوند؟ اینجا انگار مساله causality کمی پیچ خورده. میشود توضیح بیشتر دهید؟
- «ویروس عمدتاً از طریق آمیزش جنسی محافظت نشده (مانند مقعدی و حتی دهانی) منتقل میشود.» به نظرم ارتباط محکمی میان نمونههای آورده شده با قضیه «محافظت نشده بودن» ذکر نشده. ارتباط واژنی هم میتواند محافظت نشده باشد و گذاشتنش درون آن پرانتز در عمل همهٔ راههای ارتباط جنسی را شامل میشود (از راه گوش یا بینی را یادم رفت!:)
- اینکه تحقیقات نشان میدهند «HIV در اصل متعلق به غرب آفریقا و در اوایل قرن بیستم بوده» کمی گنگ است. وقت نکردم به ژورنال نگاهی بیندازم، ولی اگر بحث فیلوژنتیکی باشد قضیه به میلیونها سال بر میگردد. آهان، در بخش دیگری آورده شده که در اوایل قرن بیستم به انسان منتقل شده.
- تازگیها نشانههای امیدبخشی از اینور و آنور رسیده و حتا سازمان ملل نوید درمان داده. اینها را خوب است برای برگزیدگی بیفزایید. به ویژه آن دختربچه که تازگیها خبرش صدا کرده.
-- نوژن (بحث) ۲۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۰۷ (UTC)
- خیر، نابودی دستگاه ایمنی از عوارض پایانی بیماری (مرحله سوم) است. جملهای که نوشتید به جمله قبلی آن هم مربوط میشود «در عفونت اولیه، فرد ممکن است برای مدت کوتاهی بیماری شبه آنفولانزایی را تجربه کند. به همین دلیل معمولاً این بیماری تا یک دوره طولانی بدون هیچ علائمی دنبال میشود.» من آن جمله را اصلاح کردم تا مفهوم را بهتر برساند: «هر چقدر که بیماری پیشرفت یابد، تداخل بیشتری با دستگاه ایمنی بدن پیدا میکند و باعث میشود که افراد به عفونتهایی مانند عفونت فرصتطلب و تومور دچار شوند و معمولاً در افرادی که دستگاه ایمنی آنها به خوبی عمل میکند تاثیرگذار نیست.» (در محلی دیگر آمده «عفونت فرصتطلب ممکن است توسط باکتری، ویروس، قارچ و انگل به وجود بیاید که معمولاً توسط دستگاه ایمنی بدن کنترل میشود.» به این معنی که اگر کسی دستگاه ایمنی قویتری داشته باشد، دچار عفونت فرصتطلب یا تومور نخواهد شد و کلاً ایدز دیرتر بر روی آن فرد اثر خواهد کرد)
- پرانتز مربوط به محافظتنشده نبود، منظور آمیزش جنسی بود که در اصل واژنی است و مقعدی و دهانی هم شامل آن میشود. محل پرانتز را تغییر دادم. (گوش و بینی هم بسی شادآورد بود!:)))
- هنوز کلاً یک قرن هم از کشف HIV نگذشته! این ویروس اصلاً وجود نداشته و در میمونها با نام دیگری (SIV) بوده و وقتی به بدن انسان منتقل شده و کمی هم جهش یافته، به HIV تبدیل شده است.
- شخصاً تاکنون خبری مربوط به درمان ایدز به گوشم نرسیده. برای این مطلب که گفتید جستجو خواهم کرد و اگر منبع معتبری پیدا شد حتماً اضافه خواهم کرد. ●مـهـران گفتمان● ۲۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۰۳ (UTC)
موافق سپاس بابت زحمات نویسنده گرامیMaHaN MSG ۲۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۴۴ (UTC)
موافق مقاله خوب و پرمحتوایی است از نظر پزشکی هم مورد تائید میباشد و منابع معتبری دارد فقط پیوندهای قرمز زیاد دارد که آنهم مشکلی نیست و در صورتیکه آن مقالات ایجاد گردد- حوزه پزشکی ویکی فا پربارتر میشود فلورانس (بحث) ۲۸ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۵۷ (UTC)
موافق . با سپاس از نویسنده گرامی . چند نکته خیلی کوچک هم بنظرم رسید که اگر درست بگویم ممکن است در بهتر کردن نتیجه بکار آید . نوشته شده است : بسیاری از افراد ۲ تا ۴ هفته پس از در معرض قرار گرفتن این بیماری، دچار بیماریهایی مانند شبهآنفلوانزا یا مونونوکلئوز میشوند و برخی دیگر هم هیچ نشانه قابل توجهی در آنها دیده نمیشود. فکر کنم متن انگلیسی شفاف نبوده است ( البته بخاطر فیلتر ، به متن اصلی دسترسی پیدا نکردم و آرشیو هم پاسخ نداد ) ؛ وگرنه دچار مونونوکلئوز نمیشوند بلکه دچار علائمی میشوند که شبیه مونونکلئوز و یا شبیه آنفلوآنزا است : خود اچ آی وی علائم را ایجاد کرده و هیچ اثری از مونونوکلئوز نیست ، بعلاوه خود شبه انفلوآنزا هم یک بیماری نیست و مجموعهای از علائم است که مثلا ممکن است خوردن ریفامپین آنرا ایجاد کرده باشد : در زبان روتین پزشکی فارسی همان فلولایک را میگوییم تا اشتباه با موارد دیگر نشود . شاید اگر بنویسید که بسیاری از افراد ۲ تا ۴ هفته پس از تماس با ویروس، دچار نشانههایی شبیه به آنفلوانزا یا مونونوکلئوز میشوند و برخی دیگر هم هیچ نشانه قابل توجهی ندارند. در مورد جعبه بیماری ، نظر شخصی من این است که کل جعبه را از انگلیسی منتقل به فارسی نکنیم چونکه در ICD10 و ICD9 ، الگوها کار نمیکنند و با کلیک کردن روی پیوند به بیراهه میرویم : نظر شخصی من این است که صفحه ICD10 و ICD9 را با یک پیوند به بیرون ساده بیاوریم و والسلام ، چونکه مدلاین پلاس و غیره در ویکی فارسی درست عمل نمیکند ، در ویکی های اروپایی معتبر هم ، مثل ویکی آلمانی همین کار را کرده اند و تنها ICD10 و ICD9 را میاورند . --Alborz Fallah (بحث) ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۵۲ (UTC)
- ادامه : نوشته شده است : خارش پوست که در ۲۰ تا ۵۰ درصد موارد رخ میدهد، خود را بر روی بالاتنه نشان میدهد و به شکل لکههای نوک تیز میباشد ؛ لکه نوک تیز ، معادل Maculopapular rash قرار داده شده است که فکر کنم همان راش ماکولوپاپولر ترجمه شود بهتر است ، چونکه همین مصطلح است . اگر بخواهیم معادل گزاری کنیم ، راش ، ضایعات متعدد ریز ریز و سرخ پوست است ، ماکول ، تغییر رنگ است که زیاد بزرگ نیست و نیم سانت بیشتر نمیشود ، پاپول ، توپر است مثلا به فارسی شاید بشود گفت جوش گوشتی ، جمعا راش ماکولوپاپولر یک اصطلاح توصیفی است که شاید معادل فارسی نداشته باشد . Alborz Fallah (بحث) ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۱۸ (UTC)
- ادامه : جمله انگلیسی Thus, it is recommended that HIV be considered in patients presenting an unexplained fever who may have risk factors for the infection
را اینگونه ترجمه کرده اند که : بنابراین، توصیه میشود که به بیماران دارای تب توجیهناپذیر است تذکر داده شود که ممکن است دارای عفونت HIV باشند و خطر ابتلا به این عفونت در آنها وجود دارد. در حقیقت اگر این کار را بکنیم ، بیماری که تب با منشع نامعلوم دارد ، آسیب روانی میبیند و ترجمه شاید اینطور بهتر باشد : " بنابراین شایسته است که عفونت با HIV در بیمارانی که دارای فاکتورهای مستعد کننده هستند ، مد نظر باشد " .--Alborz Fallah (بحث) ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۲۶ (UTC)
- سپاس از نکات ریز و مفیدی که فرمودید. عرض شود که جمله انگلیسی صحیح بوده و درست هم ترجمه شده، فقط یک لغت «شبه» جا افتاده است. اگر دقت کنید اسمی از آنفولانزا نیامده و به جای آن از شبهآنفلوانزا (influenza-like illness) استفاده شده، برای مونونوکلئوز هم باید از واژه مشابه «شبه-مونونوکلئوز» (mononucleosis-like illness) استفاده میشد که با ریزبینی شما مشهود شد.
- در مورد ICD10 و ICD9، تغییراتی در الگو به وجود آوردم و الان برای همه مقالات پیوند صحیح را نشان میدهد. سایر مواردی که فرمودید را در اسرع وقت اصلاح خواهم کرد. ●مـهـران گفتمان● ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۲۹ (UTC)
- عالی است . متشکرم . اینکه اینجا نکته هایی که بنظرم میرسد را مینویسم برای این است که مستقلا دست در مقاله نبرم ، چونکه قرار است بعنوان مقاله خوب برگزیده شود و ممکن است دست بردن من در مقاله درست نباشد . --Alborz Fallah (بحث) ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۳۷ (UTC)
- این چه حرفی است؟ مقاله متعلق به شما و همه کاربرانی است که آن را میخوانند و شما هم در این زمینه فردی متخصص هستید. خوشحال میشوم اگر هر گونه اصلاحی که صلاح دیدید را انجام دهید تا با نام خودتان هم در تاریخچه ثبت شود. ●مـهـران گفتمان● ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۳۹ (UTC)
- عالی است . متشکرم . اینکه اینجا نکته هایی که بنظرم میرسد را مینویسم برای این است که مستقلا دست در مقاله نبرم ، چونکه قرار است بعنوان مقاله خوب برگزیده شود و ممکن است دست بردن من در مقاله درست نباشد . --Alborz Fallah (بحث) ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۳۷ (UTC)
- به هرحال ، چند نظر ، بهتر از یک نظر من تنها است . :ادامه : نوشته شده است : رایج ترین وضعیتهایی که هشداری بر وجود ایدز هستند التهاب ریه ناشی از پنوموسیستیس ... ؛ فکر کنم التهاب ریه را برابر با pneumonia نگذاریم درست تر باشد .پنومونی اصطلاح کاربردی تری است .recurring respiratory tract infections را عفونتهای راجعه تنفسی ترجمه کنیم . --Alborz Fallah (بحث) ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۴۶ (UTC)
- سرطان لنفوم را همان لنفوم بورکیت بنویسیم مصطلحتر است . --Alborz Fallah (بحث) ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۴۷ (UTC)
تمام اصلاحاتی که فرمودید انجام شد. ●مـهـران گفتمان● ۱ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۳:۱۷ (UTC)
- سرطان لنفوم را همان لنفوم بورکیت بنویسیم مصطلحتر است . --Alborz Fallah (بحث) ۳۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۴۷ (UTC)