پرش به محتوا

ویکی‌پدیا:شیوه‌نامه/واژه‌هایی که باید مواظب استفاده از آن‌ها بود

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

واژه‌ای نیست که استفاده از آن در یک مقاله ویکیپدیا همواره ممنوع باشد، اما بعضی واژگان ممکن است نمایشی ستیزه‌گر یا گنگ عرضه کنند. اگر چنین واژگانی، بد استفاده شوند، معانی متفاوتی از آنچه مد نظر بوده را می‌رسانند. لغاتی که به طور ضعیفی انتخاب شده‌اند ممکن است یک نقطه نظر را به نحوی زیرکانه پیش ببرند، به طرزی غیرعمدی تحقیرآمیز باشند، یا فقط ناشی از شیوه غلط (مثلاً کلیشه‌ها) باشند. تعدادی از واژگانی که باید از آن‌ها اجتناب کرد یا با ملاحظه از آن‌ها استفاده کرد اینجا فهرست شده‌اند.

واژگانی که جهت‌گیری می‌دهند

[ویرایش]

تکلف

[ویرایش]

کلماتی که باید در استفاده از آن دقت کنید: متواتر، تحسین‌آمیز، متحیرکننده، خیره‌کننده، اعجاب‌انگیز، مقتدر، توانا، زیبا، بهترین، زیباترین، متعارف، درخشان، زیرک، باهوش، باجذبه، باکلاس، استاد بزرگ، دانشمند ارجمند، فرزانه

یک طاووس: من عالی‌ترین، زیباترین، خوشگل‌ترین، دل‌فریب‌ترین، ...ترین، ....ترین، ...ترین، پرنده روی کره زمین هستم!

هنگام نوشتن مقالات، از کلمات تکلف‌آمیز و تملق‌آمیز اجتناب کنید، زیرا این‌گونه توصیفات اطلاعات واقعی منتقل نمی‌کنند. به عنوان مثال، به‌جای «مهم»، «برجسته» یا «تأثیرگذار» خواندن یک فرد، حقایقی پیرامون او بنویسید تا خواننده خود قادر باشد استنتاج شخصی‌ای راجع به فرد موردنظر انجام دهد. اگر موضوعی جالب، طعنه‌آمیز یا قابل ملاحظه است، آن را نشان دهید، نگویید. کلمات تکلف‌آمیز معمولاً برپایهٔ دیدگاه‌های فردی استوار هستند و کمکی به تثبیت سرشناسی یک مقاله نمی‌کنند. از استفاده از این کلمات خصوصاً در بخش آغازین مقاله اجتناب کنید.

مثال‌ها

[ویرایش]
این جمله تکلف‌آمیز شمرده می‌شود
اقتصاد برزیل توانا و درخشان است.
درست
اقتصاد برزیل از نظر برابری قدرت خرید طبق داده‌های صندوق بین‌المللی پول[۱] و بانک جهانی در جایگاه نهم جهانی قرار دارد.[۲]

منابع


  1. "World Economic Outlook Database". International Monetary Fund. 2007-04-01. Retrieved 2007-08-15. Gross domestic product based on purchasing-power-parity (PPP) valuation of country GDP
  2. "World Development Indicators database" (PDF). World Bank. 2007-07-01. Retrieved 2007-08-15. PPP GDP 2006

الفاظ طفره‌آمیز

[ویرایش]

الفاظ طفره‌آمیز واژه‌ها یا عبارت‌هایی هستند که جانبداری پنهان در جملات را با نسبت دادن آنها (و عقاید مطرح شده در آنها) به منابع بی نام و نشان پنهان می‌کنند. در واقع الفاظ طفره‌آمیز بدون آنکه به خواننده اجازهٔ تدقیق در موثق بودن منبع را بدهند نوعی مرجعیت کاذب ایجاد می‌کنند. اگر جمله‌ای نتواند بدون الفاظ طفره‌آمیز منظور خود را برساند، بی‌طرفانه نیست. باید کوشش شود تا منبع موثق جمله پیدا شود و اگر نشد آن جمله حذف شود.

مثلاً این جمله به طرز آشکاری جانبدارانه است:

  • «تهران باحال‌ترین شهر دنیا است.»

جمله زیر هم می‌کوشد با استفاده از منابع نامشخص ظاهری غیرجانبدارانه به جمله بالا بدهد:

  • «برخی می‌گویند تهران باحال‌ترین شهر دنیا است».

جمله دوم از جمله اول بهتر است زیرا دست‌کم در پی آن نیست که عقیده‌ای را در قالب واقعیت محض عرضه کند. با این حال هنوز هم کامل نیست. چه کسی چنین می‌گوید؟ شما؟ من؟ این سخن چه زمانی گفته شده است؟ چه تعدادی از افراد چنین عقیده‌ای دارند؟ چگونه افرادی چنین عقیده‌ای دارند؟ چه تعصباتی دارند؟

الفاظ طفره‌آمیز دیدگاه‌ها را بی‌طرف نمی‌کنند فقط قضیه را به نحوی ماستمالی، مبهم و غیرمستقیم می‌کنند. بهتر است که یک عقیده به جای انتساب به منبعی بی نام و نشان، به یک شخص مشخص نسبت داده شود.

چند نمونه

[ویرایش]

جمله‌های زیر نمونه‌هایی از الفاظ طفره آمیزند که غالباً در ویکی‌پدیا یافت می‌شوند:

  • «برخی مردم می‌گویند..»
  • «اعتقاد عمومی بر این است که…»
  • «پیشنهاد / دیده شده است که …»
  • «بعضی‌ها معتقدند…»
  • «اکثر مردم می‌گویند…»
  • «منتقدان/متخصصان می‌گویند…»
  • «برخی تاریخ‌نویسان استدلال می‌کنند که…»
  • «از نظر بسیاری …»
  • «اتهامات…»
  • «ظاهراً…»
  • «بنا به گفته‌ها…»
  • «دانشمندان/محققان/دانشگاهیان جدی…»
  • «غالب دانشمندان/محققان/دانشگاهیان…»

مشکل‌های دیگر

[ویرایش]

مشکل اصلی الفاظ طفره‌آمیز این است که آنها با دیدگاه بی‌طرف در تعارضند. هرچند که مشکلات دیگری هم دارند.

  • لحن انفعالی. لحن الفاظ طفره‌آمیز معمولاً انفعالی است. این لحن از تأثیرگذاری متن می‌کاهد.
  • حشو الفاظ طفره‌آمیز حشوآمیزند. بی‌آنکه اطلاعاتی به جمله اضافه کنند آن را دراز می‌کنند.
  • پیچیده‌گویی الفاظ طفره‌آمیز، برای انتقال نکته، نیاز به نوعی پیچیده‌گویی دارند، مثلاً جملهٔ «مربع چهار ضلع دارد.» جمله‌ای ساده است ولی جملهٔ «نظر عموم بر چهارضلعی بودن مربع است» موجب پیچیدگی بی‌مورد واقعیت می‌شود.
  • برخی/بسیاری/اکثر/همه/اندکی. به کار بردن الفاظ طفره‌آمیزی چون برخی معتقدند… منجر به پرسش این سؤال می‌شود که چند نفر چنین اعتقادی دارند. «آیا برخی یعنی اکثر؟» بسیاری یعنی چه تعداد؟ این امر باعث اتلاف وقت ویرایشگران شده و صبرشان را لبریز می‌کند.
  • تکرار: تکرار جملهٔ «ظن عموم بر این است که فلانی فلان کار را کرده است.» در یک بند آن را مصنوع می‌کند.

اصلاح الفاظ طفره‌آمیز

[ویرایش]

با الگوی «{{طفره‌آمیز}}» می‌توان نظر دیگران را جلب کرد.

برای اصلاح الفاظ طفره‌آمیز می‌توان دو کار اساسی انجام داد:

  1. ذکر منبع برای عقیدهٔ بیان شده.
  2. تغییر لحن به گونه‌ای که به بیان واقعیات بارز بپردازد.

این جمله گونه‌ای از نوشتار طفره‌آمیز است:

  • «برخی ابراز داشته‌اند که جرج بوش بی‌سواد است.»

این یکی هم همانقدر طفره‌آمیز است:

  • «منتقدان جرج بوش ابراز داشته‌اند که او بی‌سواد است.»

اما اگر منبع این عقیده را بیاوریم خود خواننده می‌تواند تصمیم بگیرد که آیا منبع موثق و قابل‌اعتماد هست یا خیر:

  • «مایکل مور در کتاب سفیدپوستان احمق نامه‌ای سرگشاده به جرج بوش نوشت و پرسید: جرج، آیا تو سواد خواندن و نوشتن در حد یک انسان بالغ را داری؟»

معمولاً کارکردن با جملات و الفاظ مداحانه بدون استفاده از الفاظ طفره‌آمیز دشوار است. مثلاً جملهٔ «تیم ملی برزیل بهترین تیم ملی فوتبال جهان است» بسیار وسوسه‌انگیز است که این جمله به این صورت طفره‌آمیز بازنویسی شود: «به نظر برخی از مردم تیم ملی برزیل بهترین تیم ملی فوتبال جهان است.» ولی چگونه می‌توانیم این عقیده را به صاحب‌عقیده‌ای منتسب کنیم. میلیون‌ها نفر طرفدار تیم برزیل هستند و صدها متخصص فوتبال تیم برزیل را برترین در تاریخ می‌دانند. کلید مشکل این است که از همان اول واژهٔ مداحانه را حذف کنیم: «برزیل تا به حال ۵ بار قهرمان جام جهانی شده‌است. هیچ کشور دیگری بیشتر از چهار بار قهرمان جام جهانی نشده است.» اگر فقط گرد واقعیات بارز و عینی بگردیم دیگر لزومی ندارد که عقیده‌ای را ذکر کنیم. البته به این نکته توجه کنید که مقاله‌ای که در آن هیچ اظهار نظر واضحی صورت نگرفته است هم می‌تواند جانبدارانه باشد: مثلاً اینکه چه واقعیاتی را ذکر می‌کند و به چه واقعیاتی اشاره نمی‌کند می‌تواند مقاله را جانبدارانه کند.

استثناها

[ویرایش]

همانند هر قانون کلی دیگری در اجرای این توصیه‌نامه، باید با توجه به سایر نیازهای مقاله جانب اعتدال رعایت شود. به ویژه هنگامی که نیاز به اختصار و وضوح داریم.

اینها برخی از مواردی هستند که ممکن است استثنا به حساب آیند:

  • هنگامی که خودِ باور یا اعتقاد موضوع بحث است. مثلاً، «در سده‌های میانه اکثر مردم معتقد بودند که خورشید به گرد زمین می‌چرخد.»
  • هنگامی که باورمندان یک عقیده شامل طیف گسترده‌ای شده و سخت پرشمارند: «بعضی از مردم سگ را به عنوان حیوان خانگی ترجیح می‌دهند و برخی گربه را.»
  • هنگام نشان دادن تقابل یک عقیدهٔ در اقلیت: «گرچه آثار برامس بخشی از میراث موسیقی کلاسیک است اما بنجامین بریتن در ارزش آثار وی شک دارد.» اهمیت برامس تقریباً (اگر نه تحقیقاً) واقعیتی غیرقابل بحث است. هنگام توضیح نظر اقلیت لازم نیست که منبع عقیدهٔ اکثریت ذکر شود.

برچسب‌های مناقشه‌برانگیز

[ویرایش]

... فرقه، نژادپرست، منحرف، فرقه، بنیادگرا، مرتد، افراطی، غیرواقعگرا، تروریستی، مبارز آزادی، اسطوره، شبه-، گیت، جنجالی…

برچسب‌های دارای بار ارزشی مانند فرقه خواندن یک سازمان، نژادپرست، تروریست، یا مبارز آزادی خواندن یک فرد یا منحرف خواندن یک عمل جنسی می‌تواند نظرات ستیزه‌آمیز برانگیزد و از کاربرد آن‌ها باید اجتناب کرد مگر آنکه به طور گسترده توسط منابع معتبر برای توصیف موضوع مورد استفاده قرار گرفته باشند که حتی در آن صورت نیز باید به شکل انتساب درمتن بیان شوند. از لفظ افسانه در معنای غیررسمی‌اش دوری کنید و برای هر کاربرد رسمی این لفظ به طور دانشورانه زمینه‌سازی کنید.

پیشوند شبه- القا می‌کند که چیزی غلط یا جعلی ست که بحث‌برانگیز است. پسوند -گیت تلقین کننده وجود رسوایی است. تنها وقتی از این الفاظ در مقاله استفاده کنید که به طور گسترده در خارج از آن مورد استفاده قرار گرفته باشد آن هم به طور در خط اگر شک دارید. مطمئن شوید که منابع معتبر وجود یک جنجال را تأیید کرده‌اند و لفظ برای دادن وزن نامتناسب به یک دیدگاه حاشیه‌ای مورد استفاده قرار نمی‌گیرد.

مترادف‌های گفت

[ویرایش]

واژه‌هایی که باید مراقب شان بود: ... افشا کردن، خاطرنشان کردن، برملا کردن، توضیح دادن، اصرار کردن، حدس زدن، ادعا کردن، اظهار کردن، اعتراف کردن، انکار کردن، روشن سازی کردن…

گفت، بیان کرد، خواند، نوشت، نظر داد، و بنا بر تقریباً همواره بیطرف و درست اند. هنگام استفاده از عبارات جهت‌دارتر باید بسیار مراقب بود.

مثلاً، این که نوشته شود فردی چیزی را روشن کرد، توضیح داد، افشا کرد، دریافت، خاطرنشان کرد، یا برملا کرد ممکن است مؤید این باشد که آن چیز درست است، تا این که صرفاً این واقعیت را بیان کند که آن چیز گفته شده.

نوشتن این که کسی اصرار کرد، ذکر کرد، مشاهده کرد، بر این باور است، یا گمان کرد ممکن است به میزان مراقب بودن، مصمم بودن، یا دسترسی به شواهد اشاره کند، آن هم زمانی که چنان چیزهایی تأییدپذیر نباشند.

نوشتن این که کسی چیزی را تصریح کرد یا چیزی را ادعا کرد ممکن است با تأکید کردن بر تناقض احتمالی، یا تأیید تلویحی بی‌توجهی به شواهد، اعتبار آن اظهارنظر را زیر سؤال ببرد. به طور مشابه هنگام استفاده از اعتراف کرد و نفی کرد مخصوصاً برای زندگان، مراقب باشید، چرا که این افعال ممکن است به طور نامناسبی مؤید مجرمیت باشند.

اصطلاحات فاقد دقت

[ویرایش]

حسن تعبیر

[ویرایش]

کلمه‌هایی که باید مراقب شان بود: ... فوت کرد، جانش را داد، به آسایش ابدی رسید، عشقبازی کرد، تلفات جانبی، زندگی با سرطان، ...

واژه مُرد بیطرف و درست است، از حسن تعبیرهایی چون وفات کرد دوری کنید. به همین ترتیب، رابطه جنسی داشت بیطرف است؛ حسن تعبیر عشقبازی کرد خودبینانه است. برخی واژگانی که در بسیاری از پیش زمینه‌ها بی اشکالند ممکن است معانی حسن تعبیرانه‌ای داشته باشند که باید از آنها دوری کرد: برای مشکل از مسئله یا مناقشه استفاده نکنید؛ تلفات غیرنظامی نباید تلفات جانبی خوانده شود.

اگر شخصی «دچار مصیبتی» است، یا «مبتلا به رنج یا بیماری‌ای» است، همین را به تنهایی بگویید؛ «با این رنج کلنجار می‌رود» یا «در زندگی جز رنج ندید» خودپسندانه است. هنجارها برای اصطلاحات در خصوص معلولیت‌ها و معلولین ممکن است فرق کند. هدف بیان واضح و مستقیم بدون ایجاد رنجش نالازم است. زبانِ ساده را نامناسب ندانید.

نوواژه‌ها

[ویرایش]

نوواژه‌ها اصطلاحاتی هستند که اخیراً یا در محیط‌های خاصی رایج شده‌اند که منحصر بدان‌ها باقی مانده‌اند. در بیشتر موارد، آن‌ها در فرهنگ‌های لغات عمومی ظاهر نمی‌شوند، گرچه ممکن است به طور معمول درون جوامع یا مشاغل خاصی به کار بروند. از این واژگان باید دوری گزید زیرا تعاریف آن‌ها ناپایدار است و بسیاری‌شان باقی نمی‌مانند. هنگامی که استفاده از یک نوواژه برای توصیف تحولات جدید در یک زمینه خاص لازم باشد معنی آن باید با منابع معتبر پشتیبانی شود.

ساختن کلمات ترکیبی جدید با پیشوندها و پسوندهایی همچون پیش، پسا، غیر، شبه یا ضد می‌تواند به ایجاز و اختصار مطلب کمک کند اما باید مطمئن باشید که محصول آن اصطلاحی غلط‌انداز یا توهین‌آمیز نباشد یا وزن بیش از حدی به یک دیدگاه خاص نبخشد. برای مثال افزودن پسوند ایسم به یک کلمه این مفهوم را متبادر می‌کند که از یک نظام فکری مستقل صحبت می‌کنیم.

احتمال دارد

[ویرایش]

در مورد حقایق علمی یا گزارش‌ها استفاده از کلمه‌هایی که شبهه می‌افکنند یا از قوت جمله می‌کاهند ناپسند است.

مثال:

  • احتمال دارد از او حین شکنجه اعتراف گرفته باشند.
  • بر اثر گرم کردن آب احتمال دارد آب جوش بیاید.

«به نظر می‌رسد»، «احساس می‌شود»

[ویرایش]

جاها یا وقایع نامشخص

[ویرایش]

کلمه‌هایی که باید مراقب شان بود: این کشور، اینجا، آنجا، یک جایی، گاهی اوقات، اغلب، گاه گاهی، به نحوی …

همانند بخش قبل، عبارات مشخص را به کلی‌ها ترجیح دهید. بهتر است از توصیفات صریح، بر مبنای منابع معتبر در مورد این که یک واقعه چه زمانی، کجا یا چگونه رخ داده استفاده شود. به جای گفتن «در آوریل ۲۰۱۲، سناتور اسمیت یک جوری توانست میزان محبوبیت خود را ۱۰٪ افزایش دهد،» بگویید «در آوریل ۲۰۱۲، محبوبیت سناتور اسمیت ۱۰٪ افزایش یافت، که نظرسنجی شوندگان آن را به موضع جدید او در زمینه سیاست خارجی مربوط دانستند.»[1] به جای گفتن «سناتور اسمیت اغلب در سخنرانی‌های خود به بحث در زمینه سیاست خارجی می‌پردازد،» بگویید «سناتور اسمیت در مبارزات انتخاباتی خود، و متعاقباً در سخنرانی پیروزی خود در مرکز همایش‌های ایالت به بحث در مورد سیاست خارجی پرداخت.»[2]

به خاطر داشته باشید که ویکی‌پدیا دانشنامه‌ای جهانی است، و مکان‌ها یا زمان‌های مشخصی «پیش فرض» فرض نمی‌شوند. ما بر واقعیت‌ها و دیدگاه‌ها به آن درجه ای تأکید می‌کنیم که منابع معتبر بر آنها تأکید می‌کنند. الفاظی چون «این کشور» نباید مورد استفاده قرار بگیرند.

واژگان از نظر دستوری نادرست

[ویرایش]

«گاهاً»، «خواهشاً»

[ویرایش]

«گاه» و «خواهش» واژه‌های فارسی هستند و استفاده تنوین عربی در این موارد نادرست است. باید از واژه‌هایی مانند «گه گاه»، «گاهی» و «خواهشمندیم» استفاده کرد. در صورتی که واژه عربی باشد، مانند «بعض» می‌توان از تنوین استفاده کرد (مانند بعضاً).

نمودن

[ویرایش]

مثال:

  • او در مقطع راهنمایی تحصیل می‌نماید. به جای او در مقطع راهنمایی تحصیل می‌کند.

«گفتنی‌است»، «لازم است ذکر شود»، «به جرأت می‌توان گفت»

[ویرایش]

عوامانگی، وقاحت و فحاشی

[ویرایش]

ویکی‌پدیا سانسور نمی‌شود، و گنجانده شدن مطالبی که ممکن است زننده باشد بخشی از مقصود از آن به عنوان یک دانشنامه است. نقل قول‌ها باید همواره لفظ بلفظ همان‌طور که در منبع اصلی آمده نقل شوند. به هر روی، زبانی که عوامانه، وقیحانه یا دشنام آلود باشد باید تنها در صورتی مورد استفاده قرار گیرد که حذف آن از دقت یا مرتبط بودن یک مقاله بکاهد، و معادل غیروقیحانه‌ای وجود نداشته باشد. چنین کلماتی نباید خارج از نقل قول و نام‌ها مورد استفاده قرار گیرند مگر این که خود موضوع مقاله باشند.

پانویس

[ویرایش]