ویکیپدیا:ویکیپروژه بناهای تاریخی/گروه C/متن۵
ظاهر
قلعه گاورود | قلعهای بوده است نزدیک سلطانیه |
قلعه گبرها | نام خرابهای است در مشرق شهر ری، مجاور کارخانۀ سیمان، واقع در دامنۀ شمالی کوه بی بی شهربانو. این قلعه به شکل دایرهای است به شعاع تقریباً پنج متر |
قلعه گردکوه | کوهی منفرد به ارتفاع حدود هزار ذرع، حدود دو و نیم فرسخی غرب دامغان، شمال ایران که یکی از قلاع مشهور اسماعیلیه بر آن بوده است. این قلعه که دز گنبدان، دژ گنبدان، گنبداندز، گنبداندژ نام داشته است، بسیار صعبالوصول بوده است و ناحیۀ اطراف آن را منصوریه میگفتند. بر طبق افسانههای ملی، اسفندیار را گشتاسب به سفارش گرزم و به سبب بدخواهی او، نخستین بار در آنجا زندانی کرد بند بر پای نهاد. اما پس از آنکه از ارجاسب شکست خورد، جاماسب را هم به نیکخواهی و اندرزهای او، به آزاد ساختن و بازآوردن اسفندیار از زندان فرمان داد و سپاهسالاری لشکر را در جنگهای با توران به او بدو سپرد. پس از فوت ملکشاه سلجوقی و قتل نظامالملک (۴۸۵ق)، اسماعیلیه بر دژ گردکوه مسلط شدند. پس از اینکه خورشاه به اطاعت هولاکوخان درآمد (۶۵۴ق)، قلاع ملاحده که بیش از صد قلعه بود همه تسلیم شدند، مگر قلعۀ گردکوه که بیست سال بعد به اطاعت درآمد، و بدین حساب، قلعۀ گردکوه قریب دویست سال در اختیار اسماعیلیه بوده است. قلعۀ گردکوه در زمان امیر تیمور باز اهمیتی داشته است؛ آثاری از این قلعه هنوز باقی است |
قلعه گلوگلاب | دو قلعۀ بسیار قدیمی واقع در ۴۸ کیلومتری جنوب بهبهان نزدیک رودخانۀ «تاب» یا «هندیان» |
قلعه گنگبهشت | نام قلعهای است که ضحاک در شهر بابل ساخته بود و آن را بهشت گنگ نیز گویند |
قلعه گواتر | قلعۀ گواتر بر فراز تپهای در امتداد جاده ساحلی چابهار گواتر است که آثاری متعلق به هزاره سوم پیش از میلاد دارد |
قلعه لال | قلعهای بود در طبرستان |
قلعه مارخانان | قلعهای به اصفهان که آتشکده «شهر اردشیر» را در جانب آن ساخته بودند |
قلعه ماکو | سیدعلیمحمد شیرازی معروف به باب پس از مدتی که در اصفهان تحت نظر بود به قلعۀ ماکو تبعید شد |
قلعه ماهفرخان | نام قلعهای دارای دو برج، یک گنبدخانه و یک غار. آبادی حسنآباد جویم در ۲۱ کیلومتری جنوب شهر جویم در فارس است |
قلعه مبارکآباد | نام قلعهای در استر آباد، نزدیک پهلویدژ که امروز در شهرستان گرگان قرار دارد. ظاهراً قلعه توسط شاه طهماسب اوّل صفوی احداث شد تا حاکم استرآباد برای جلوگیری از حملات ترکمنها در آن اقامت نماید. در سال ۱۰۰۷ق شاه عبّاس اوّل دستور به تعمیر قلعه را داد. قاجارها بعداً بر اثر اختلاف داخلی آنجا را ترک کردند و قلعه متروک شد |
قلعه محمدعلیخان | ویرانهٔ قلعهٔ محمدعلیخان (برادر باقرخان تنگستانی) در آبادی گلکی واقع است |
قلعه مرادسلطان | دس زندیان. این بنا در بازرجان قرار دارد |
قلعه مندیش | قلعهای است از خراسان. نام ولایتی بوده در غور و این قلعه در آنجا بوده است |
قلعه منصورهکوه | قلعهای که شاهغازی حاکم طبرستان پس از هشت ماه محاصره از اسماعلیان بازپس گرفت |
قلعه منصوریه | قلعهای بوده است از اسماعیلیان نزدیک طالقان |
قلعه مهرهبن | قلعهای در طبرستان که شاه غازی حاکم طبرستان پس از هشت ماه محاصره از اسماعیلیان پسگرفت |
قلعه میرخسرو | ویرانههای قلعهای در شهرستان پاوه |
قلعه مینا | نام قلعهای است فیما بین لار و هرمز قریب به شمیل |
قلعه نای لامان | قلعهای بوده است در زابلستان |
قلعه نای | نام قلعهای است. دزی بود که مسعود در آنجا در بند بود. نام قلعهای که مسعود سعد در آن قلعه محبوس بوده. تا ببینی تا به یک سال کند/ پر ز دینار و درم قلعهٔ نایفرخی. ز تاج شاهان پر کن حصار شادخ را/ چو شاه شرق ز گنج ملوک قلعهٔ نایفرخی. قلعۀ نای سومین زندان مسعود سعد است و در آن سه سال زندانی بوده است و حبسیات او در وصف نای و رنج زندان از شاهکارهای شعر فارسی است، از جمله: چون نای بینوایم از این نای بینوا/ شادی ندید هیچکس از نای بینوامسعود سعد |
قلعه نرتو | نام قلعهای است محکم از قلاع ولایت بادغیس و لنگر امیر غیاث و ولایت کرخ که از اجزاء شهر هراتاند |
قلعه نو | ده (جمعیت۱,۸۵۱، سرشماری ۱۳۴۵ش)، مرکز دهستان نارویی، بخش نارویی و شهرکی، شهرستان زابل، استان بلوچستان و سیستان، ۲۹ کیلومتری جنوب شرقی زابل. خرابههای شهری منسوب به دورهٔ هخامنشیان در محل موسوم به دهانه غلامان، نزدیک آبادی قلعه نو، در ۱۹۶۰ کشف و در ۱۹۶۲ به وسیلهٔ هیئت باستانشناسی ایتالیائی خاکبرداری شد. احتمال دادهاند که دهانه غلامان مطابق است با شهر زارین در سیستان، که کتسیاس از آن نام برده است |
قلعه نوبنجان | قلعهای بوده است در شهر نوبندجان نوبندجان. |
قلعه نیاستر | قلعهای است بین کاشان و قممعجمالبلدان. از دیههای قاسان. نیاستر و مزارعها از رستاق قاسانتاریخ قم |
قلعه هاروک | قلعهای بوده در حدود سیواس آسیای صغیر که تیمور آن را تسخیر و خراب کردظفرنامه |
قلعه هاموندز | از قلاع اسماعیلیان. یکی از قلاع اسماعیلیان بود که خورشاه به امر هولاکو خرابکرد |
قلعه هزاراسب | نام شهرکی و قلعهای استوار نزدیک خیوه بر ساحل چپ جیحون که تا خوارزم سه روز راه فاصله داشته است. آبْ آن را چنان فراگرفته بود که به صورت شبهجزیره درآمده بود. نزدیک قلعهٔ هزار اسپ جنگی میان سنجر و اتسز خوارزمشاه رخ داد که به غلبهٔ سنجر انجامید (۵۳۳ق). بنا بر تاریخ جهانگشای جوینی، این شهر پس از حملهٔ مغول در آب غرق شد |
قلعه هزاربر | نام قلعهای است از ولایت خراسان. هزاربز |
قلعه هزو | قلعهای است در ساحل بحر فارسمعجم البلدان. هزو و ساویه دیگر نواحی اعمال است از ساحلیات که با جزیرۀ قیس رود به حکم امیر کیش باشد و با گرمسیر زمین کرمان پیوسته استفارسنامۀ ابن بلخی. در مآخذ جغرافیایی متأخر نام آن نیست |
قلعه هفته | نام قلعهای محکم بوده است از بناهای شاپور ذوالاکتاف که محبس اعراب بوده و کسی را خاصه از عرب در آن راه نمیدادند. گویند آثار سور آن تا ششصد سال پیش دیده میشده استانجمن آرا |
قلعه هندوان | نام قلعۀ بلخ استبرهان قاطع |
قلعه واذشیر | قلعهای نزدیک کرمان. صاحب ترجمۀ محاسن اصفهان نام آن چنین آوردهاست: «خبر این حال متساقط زبان به زبان به کرمان رسید. برادرش ملک، قلعه واذشیر را در دفع حصنی حصین و سدی مکین دید با جمله متعلقان و خاصگیان رخت و اسباب مایحتاج به کلی بدانجا کشید و هیچ سبب مخالفت و محاربت و منازعت و مکاشفات میان ایشان ناشی و ظاهر نمیشد»محاسن اصفهان |
قلعه ولهبنوبالمن | قلعهای در استرآباد که مؤید «آی اِبه» آن را تسخیر کرد |
قلعه وهانزاد | نام قلعۀ سُمَیْرَم که از اعمال اصفهان بوده استمحاسن اصفهان،معجم البلدان |
قلعه یزدخواست | دهستان ایزدخواست دارای قلعهٔ نیمهویران عهد ساسانی است |
قلعهدختر (باکو) | قلعۀ دختر (برج دختر «قیزقلعهسی») احتمالاً از دورۀ ساسانیان به ارتفاع ۲۷ متر در قسمت قدیمی شهر |
قلعهدختر (کرمان) | امروز در بیست کیلومتری شمال شهر کرمان واقع است. قلعهای بود مشرف به شهر کرمان و آن سابقاً مرکز شهر مزبور بود |
قلعهدختران | این قلعه در نزدیکی شوشتر است. در عقیلی که سه فرسنگی شوشتر است بالای کوه بنای شهری ساختهاند. غاری هم در نزدیکی این قلعه در وسط کوه دیده میشود |
قلعهها چارده سنخاص | از راه بجنورد که به طرف عراق میآیند بعد از دو سه منزل به چارده سنخاص میرسند قبل از ورود به جلگه از قریه ٔ دربند که واقع در دربندی است که نیم فرسخ امتداد دارد و عرضاً تنگ میباشد عبور میشود. چارده سنخاص مابین بجنورد و اسفراین واقع و عبارت از چهار قلعۀ بزرگ است که به اندک فاصله با یکدیگر در جلگۀ سنخاص بنا شده یکی از آن قلاع قریب الانهدام و سه قلعۀ دیگر آباد ودر هر قلعه پنجاه الی شصت خانوار رعیت هست. اسم یکی از قلعهها اندغان است. از دهنۀ دربند که وارد جلگۀ سنخاص میشوند به فاصلۀ نیم فرسنگ این قلعه واقع است و قدری پایینتر قلعۀ موسوم به خداشاه. و قریۀ سنخاص معتبر و با سکنه و باغات است این محل یکی از معابر تراکمه بوده که به سمت عباسآباد و بسطام به تاخت و تاز میآمدهاند. چارده سنخاص بادهای تند بد دارد و در اطراف آن جنگلهای اورس زیاد استمرآت البلدان |
قلیچلیمحله | از محلههای معروف شهر ساری است |
قنات امامزاده صالح | قناتی واقع در تجریش |
قنات پارک | نام قناتی است در ملایر |
قنات چاربرجآباد | از قنوات قدیمه قم بوده و حالا خراب استمرآت البلدان |
قنات زرّینکمر | کاریزی معروف در نجفآباد که به دست شیخ بهایی طراحی شده است (منتسب به شیخ بهایی) |
قنات مهرجرد | از قنوات وقفی شهر تهران در سمت شمال. مقدار آب آن دو سنگ و مسافت مادر چاه تا شهر حدود نیم فرسنگ است |
قنات یوسفآباد | از قنوات تهران دارای چهل سنگ آب. از مادرچاه آن تا شهر یک فرسنگ است که از شمال وارد شهر تهران میشود |
قنادر | محلهای است به اصفهان. گروهی از محدثان از آنجا برخاستهاندلباب الانساب |
قیصریه اصفهان | راستۀ بازار عهد صفوی در شمال میدان نقش جهان اصفهان. سردر آن به میدان باز می شود |
قیصریه تبریز | زیباترین بازار شهر تبریز که مرکز معاملات کالاهای گرانبها و جواهرات است، قیصریه (بازار شاهی) نام دارد. این بازار هشتگوش و بسیار بزرگ است. قیصریه را حدود سال ۸۵۰ق به فرمان اوزونحسن، که مقر سلطنتش تبریز بود، بنا کردهاند، این مجموعۀ شکوهمند در جریان زلزلۀ شدید تبریز سال ۱۱۹۳ق به شدت آسیب دید و از عمارتهای بلند و بناهای محکم اثری باقی نماند |
قیصریه لار | بازار و سرای سنگی از عهد صفویه در شهر لار که ظاهراً سرمشق بازار وکیل شیراز بوده است |
کاخ ابیض (تهران) | این بنا به دستور ناصرالدین شاه در قسمت غربی محوطۀ گلستان، که سابقاً محل کلاهفرنگی یا برج آقامحمدخانی بود، بنا نهاده شد (۱۳۰۸ق). در اواخر سلطنت ناصرالدینشاه، عبدالحمید دوم سلطان عثمانی مقداری اثاثیۀ نفیس برای شاه ایران هدیه فرستاد و چون در این موقع همۀ کاخها و تالارهای سلطنتی پر از تابلوها و اثاثیۀ گرانبها بود، ساخت این کاخ ضرورت یافت. چون گچبریها و نماسازی کاخ سفید رنگ و پلهها و ازارهها نیز از سنگ مرمر سفید بود، آن را کاخ ابیض نامیدند. کاخ ابیض مدتها دفتر کار نخست وزیر بود و جلسات هیئت دولت نیز در همینجا تشکیل میشد. پس از آن کاخ در اختیار ادارۀ کل هنرهای زیبا قرار گرفت و اکنون موزه است |
کاخ اختصاصی | (پاسارگاد) دس هخامنشیان. حدود ۱,۳۵۰ متر از آرامگاه کوروش فاصله دارد و مساحت آن حدود ۳,۴۱۰ متر مربع است. از نقشهای برجستۀ کاخ، جز تکههای شکستۀ پایین آن چیزی باقی نمانده است |
کاخ اخیضر | قصری است که نعمان اکبر آن را در حیره نزدیک خورنق بنا کرد |
کاخ اردشیر سوم | دس هخامنشیان. تخت جمشید. (۵۶ کیلومتری شمال شرقی شیراز و شش کیلومتری استخر در جلگۀ مرودشت). بنایی در مغرب ساختمان هدیش و جنوب حیاط جنوبی کاخ آئینه دیده میشود که فقط دارای چند تنۀ ستون سنگی و یک دیوار شمالی تقریباً بلندی دو متر میباشد و دو پلکان کوچک هم در دو انتهای دیوار وجود دارد. دیوار شمالی نامبرده، مزین و آراسته است به نقوش سربازان و پاسبانان پارس و سرلوحه به یک خط و زبان که مضمون هر سۀ آنها یکی است و از مفاد آنها چنین معلوم میشود که این بنا و دو پلکان کوچک، از بناهای اردشیر سوم میباشد |
کاخ آپادانا (تخت جمشید) | بارگاه یا تالار بارعام هخامنشیان در تخت جمشید و آن قریب چهار متر از سطح سردر بزرگ بلندتر ساخته شده و برای رسیدن به آن پلکانی دوطرفه موجود است. دیوارهای پیشبست سطح اعلی به نقوشی مزین است و در اینجا کتیبهای از خشاریاشا دیده میشود |
کاخ بار عام | دس هخامنشیان. در شمال شرقی آرامگاه کوروش قرار دارد و از آن یک ستون، چند پایه ستون، سنگهای پایهدرگاهها و چند جرز سنگی باقی مانده است. وسعت کل این کاخ و ایوانها و اتاقهای اطرافش حدود ۲,۴۶۴ متر مربع است |
کاخ تچر | کاخی در جنوب غربی آپادانا در تخت جمشید که بر سکویی سه متر بالاتر از سطح آپادانا قرار دارد. این بنا که از نخستین بناهای تخت جمشید است مشتمل است بر یک تالار مرکزی دوازده ستونی با اتاقهای کوچک جانبی، دو اتاق مربعشکل در شمال که خود دهلیزها و اتاقهای جانبی داشتهاند و یک ایوان هشتستونی و پلکانی دوطرفه در جنوب. پلکانی غربی موجود را بعدها اردشیر سوم (حک ۳۳۸- ۳۵۹قم) افزوده و کتیبۀ بلندی هم بر آن کنده است |
کاخ ثریّا | دس (۲۷۹- ۲۸۸ق). المعتضد بالله همین که پایههای حکومت خویش را استوار یافت و کاخ ثریا را که به فرمان او در نزدیکی بغداد ساخته بودند افتتاح کرد، رسماً از ابن معتز برای نقل مکان به بغداد دعوت کرد |
کاخ چهارحوض | نام یکی از کاخهای شاه عباس اول صفوی در اصفهان که در مجاورت عمارت تیموری واقع بود و از یک طرف به باغ چهلستون و از طرف دیگر به میدانی (که به مناسبت همان کاخ به نام چهار حوض خوانده میشد) ارتباط داشت. |
کاخ چهلستون (اصفهان) | کاخ مجلل دورۀ صفوی در اصفهان، دارای مجالس نقاشی تاریخی و تزیینات عالی. قراین متعدد حاکی است که تالار بزرگ آن از زمان شاه عباس اول است. کتیبۀ ایوان مورخ ۱۰۵۶ق به نام شاه عباس دوم و تعمیر به نام شاه سلطانحسین میباشد. باغ بزرگ آن فعلاً تنها باغ موجود عهد صفوی است |
کاخ چهلستون (قزوین) | بنای دورۀ شاهطهماسب اول صفوی در قزوین که در دورۀ قاجاریه ایوان پایین و کلیه طبقۀ بالای آن تجدید شد. نقاشیهای دورۀ صفوی، زیر گچ، در طبقۀ اول موجود است و اخیراً ضمن احداث موزۀ قزوین نمونههای آن را که نمایان شده تعمیرکردهاند |
کاخ دروازه | یا کاخ شرقی نقشبرجستهدار که در ۱,۲۵۰ متری شمال شرقی آرامگاه کوروش واقع است. در پیرامون این بنا ایوان و اتاقهایی بوده است که آثار آن محو شده است |
کاخ رشک جنان | کاخ سابق عهد صفوی، شامل بنای آجری سه طبقه واقع در باغ چهلستون اصفهان. در حدود ۱۳۰۶ش، هنگام احداث خیابان سپه اصفهان قسمتی از سراسر ضلع شمالی باغ چهلستون و کاخ ویران رشکجنان ضمیمۀ آن خیابان گردید |
کاخ سهدروازه | کاخ مرکزی تختجمشید و از بناهای عهد هخامنشی است. این بنا در جنوب حیاط شرقی کاخ آپادانا - یعنی حیاطی که بین کاخهای آپادانا و صدستون واقع شده - قرار دارد |
کاخ شبداز | کاخی بزرگ از بناهای متوکل عباسی در سرمنرای (سامره)معجم البلدان |
کاخ صرحا | کاخی افسانهای که غالباً بنای آن را به بختنصر (نبوکد نصر) و برخی به فرعون مصر و بعضی به کیکاوس نسبت دادهاند و در قرآن نیز «صرح» آمده |
کاخ عباسآباد (بهشهر) | دسصفویان. عمارتی در حدود نه کیلومتری جنوب شرقی شهر بهشهر بوده که در حال حاضر استخر، سد و برج آن به صورت مخروبه باقی است |
کاخ عشرتآباد | تهران. کاخ عشرتآباد در دورۀ ناصرالدینشاه قاجار بنا شد. غرس اشجار را در باغ عشرتآباد، ناصرالدینشاه در ۲۸ شوال با چهار اصله درخت افتتاح کرد. اکنون باغ و کاخ عشرتآباد پادگان نظامی و تأسیسات ارتش است |
کاخ مرمر | کاخی که محل اقامت شاه پهلوی بود و بعد محمدرضا شاه پهلوی در آن اقامت کرد. قبلاً در محل فعلی کاخ ساختمانی بود که به عمارت امیر لشکر شهرت داشت. وقتی که رضاخان به وزارت جنگ منصوب شد، آن را از سالار لشکر خریداری کرد و در اوایل سلطنت خود دستور داد که کاخی جدید در همان محل ساخته شود. ساختمان قصر جدید دو سال به طول انجامید. نمای خارجی کاخ همه از مرمر شفاف خراسان است و از همین سنگ در قسمتی از تزیینات داخلی سراسری کاخ نیز استفاده کردهاند. آیینهکاریهای اطراف پلهها طوری ساخته شده که پلههای بسیار را منعکس میسازند. بالا سر پلکان طاق گنبدی شکل زیبایی است که تذهیب کاری شده و آنچه که از بیرون کاخ به صورت گنبدی فیروزهای دیده میشود نمای خارجی همین طاق است. تالار آیینه در قسمت جنوبی ساختمان واقع شده. این تالار سالن پذیرایی کاخ مزبور است و سفیران رجال عالیقدر در این تالار به حضور شاه میرسیدند. تالار آیینه چند در دارد که یکی از آنها به دفتر خاتم باز می شود. دفتر خاتم از شاهکارهای خاتمسازی ایران است. اکنون این کاخ تبدیل به موزه شده است |
کاخ هدیش | دسهخامنشیان. استان فارس، شهرستان مرودشت. کاخی در جنوب شرقی کاخ تچر که به نقش شاه و خدمه و سربازان و جانوران مزین است. کشف کتیبهای بر یکی از جرزهای درگاه شمال شرقی این کاخ متعلق به داریوش بزرگ نشان داد که ساخت آن در آخر دورۀ داریوش بزرگ آغاز شده بوده است |
کاخ هشتبهشت (اصفهان) | عمارتی است در شهر اصفهان نزدیک کاخ چهلستون، به شکل هشتضلعی. مرکب از تالار بزرگی است که در وسط قرار گرفته و دارای چهار طاق و چهار قسمت بنا میباشد |
کاخ هشتبهشت (تبریز) | دس۸۷۱ق. نام عمارتی در تبریز در دوران آققوینلوها |
کارخانهٔ بلورسازی | دس ۱۲۸۵ق. این کارخانه بلورهای اعلی تهیه میکرد ولی مدتی بعد به دلیل کمبود مواد اولیه تعطیل شد |
کارخانه ریسمانریسی تهران | دس ۱۲۷۵ق. در نزدیکی قصر قاجار، نزدیک تهران، وسایل این کارخانه را محمودخان ناصرالملک از مسکو خریده بود، این کارخانه بعد از چندی تعطیل شد و بعدها به ضرابخانه تبدیل شد |
کارخانه قند تهران | دس کارخانۀ قند در ۱۳۱۳ق با تشویق امینالدوله و با وساطت وزیر مختار بلژیک در تهران شروع به کار کرد |
کاروانسرا امینآباد | شهرضا، جادۀ شهرضا ـ آباده، کیلومتر چهل. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان بنا: بانی کاروانسرا به درستی شناخته نشده است. تاورنیه (۱۶۰۵-۱۶۸۹) از این بنا به نام «امینآباد» و «امامآباد» یاد کرده و آن را از بناهای امامقلیخان، حاکم شیراز، دانسته استسفرنامۀ تاورنیه. ماکسیم سیرو ، با توجه به شباهت این بنا با دو کاروانسرای دهبید و خانخوره، هر سه را اثر یک معمار دانسته استکاروانسراهای ایران و ساختمانهای کوچک میان راهها. دیگر اطلاعات مکتوب: سیرو این کاروانسرا را «امینآباد» مینامد و مینویسد که احتمالاً آن را در زمان شاهعباس اول صفوی یا شاهصفی ساختهاند و در جای دیگر مینویسد که شباهت سَردَر این بنا با کاروانسرای یزدخواست احتمال احداث آن را در دورۀ شاهعباس اول بیشتر میکندکاروانسراهای ایران و ساختمانهای کوچک میان راهها. پاسکال کُست (۱۷۸۷-۱۸۷۹) از این بنا نقشۀ خوبی تهیه کرده است که وضع بنا را در آن زمان نشان میدهدمجموعۀ آثار معماری سنّتی ایران. سیر تحول بنا: این بنا به نظر پژوهشگران از کاروانسراهای دورۀ صفویه است. اهالی محل نیز ساخت این کاروانسرا، مسجد، آبانبار، و حمامی در روستای امینآباد را به زمان شاهعباس اول صفوی نسبت میدهند. تاورنیه در توصیف این بنا به باغ زیبایی در اطراف آن اشاره میکند که امروزه وجود نداردسفرنامۀ تاورنیه. به گفتۀ اهالی محل، در زمان ظلالسلطان، به سبب ناامنی منطقه، قوای وی در این کاروانسرا مستقر بودهاند. پس از آن، ظلالسلطان این بنا، آبانبار، حمام، و مسجد روستای مجاور آن را به عروس خود بخشید که بعدها ملکالتجار آنها را از او خرید. این بناها پس از فوت ملکالتجار جزو بناهای وقفی قرار گرفت که وقفنامۀ آنها در اختیار ادارۀ اوقاف است. کاروانسرای امینآباد در دورۀ پهلوی اول به قزاقخانه و بعد از آن به مقر ژاندارمری تبدیل شدکاروانسرای امینآباد. این بنا به مرور زمان آسیبهایی دیده و در حال حاضر، سازمان میراث فرهنگی در حال مرمت آن است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این بنا از معدود کاروانسراهایی است که قاعدۀ هشت دارد. مساحت آن در حدود ۲,۸۰۰ مترمربع است که حیاطی به شکل هشتضلعی بخش عمدهای از آن را اشغال کرده است. سیرو معتقد است که در این بنا، طرح خشک فضای گوشهها در کاروانسراهای دیگر، با حیاطی هشت ضلعی حل شده است. حیاط، بهرغمِ هشت ضلعی بودنش، به سبب وجود ایوانهای میانۀ چهارضلع، که دوبهدو رو به هم واقع شدهاند، همچنان الگوی چهار ایوانی دارد. در هریک از چهار جبهۀ فرعی (جبهههای بدون ایوان)، شش ایوانچه با حجرههای پشتی و در هر جبهۀ اصلی، ایوانی در میانه و دو حجره و ایوانچه در طرفین آن قرار گرفته است. بدین ترتیب، جبهههای فرعی و اصلی نماهایی کاملاً متفاوت یافتهاند. در جرزهای قطور گوشههای حیاط نیز، حجرههایی ساخته شدهاند. بدین ترتیب، این جرزهای حجیم به زیبایی سبک شده است. در اضلاع جنوبِ غربی و جنوبِ شرقی، این حجرهها قاعدۀ هشت و سقف رسمیبندی دارند. مطابق معمول، اسطبلها بر گرداگرد دیگر فضاهای کاروانسرا حلقه زدهاند. شاهنشینهای سه ایوان کاروانسرا و دستگاه ورودی، حلقۀ اسطبلها را قطع کرده و آن را به چهار بخش تقسیم کردهاند. راه ورود به اسطبلها هشت دالانی است که در طرفین اضلاع اصلی حیاط قرار گرفتهاند. اکنون بخش بسیاری از طاقهای اسطبلها فرو ریخته است. هریک از سه ایوان شمالی، شرقی، و غربی شاهنشینی در انتهای خود دارند و با دو حجرۀ طرفین خود مرتبطاند. به این ترتیب، هر ایوان با فضاهای اطراف خود مجموعۀ پیوسته و وسیعی تشکیل میدهد. قاعدۀ شاهنشین ایوان شمالی با دو شاهنشین دیگر متفاوت و به شکل دایره است. ایوان ضلع جنوبی دو طبقه است و عمقی بیش از دیگر ایوانها دارد. این ایوان جزئی از دستگاه ورودی شده و با فضاهای طرفین خود و سَردَر، مرتفعترین بخش کاروانسراست. حجرهها و ایوانچههای طرفین این ایوان دو طبقه است. بدین ترتیب، نقطۀ شاخصی در نمای پیرامون حیاط ایجاد و بر ورودی بنا تأکید شده است. در طبقۀ دوم ایوان جنوبی، تالار وسیعی وجود دارد که از یک سو به حیاط کاروانسرا و از سوی دیگر، از داخل سَردَر، به فضای پیرامون کاروانسرا دید دارد. دو رویه بودن این فضا، موجب شده است که همواره نسیم مطبوعی در آن جریان داشته باشد. سَردَر مرتفع کاروانسرا و طاقنماهای طرفین آن اندکی از سطح دیوار پیش آمده و در میان نمای سادۀ برجها و اضلاع طرفین آنها، متشخّص شدهاند. دیوارهای خارجی کاروانسرا، سنگی و فقط دیوار ضلع جنوبی (جبهۀ ورودی) از آجر است که این خود تأکیدی بر این جبهۀ بناست. سَردَر مستقیماً به ایوان جنوبی راه دارد. اتاقهای کاروانسرادار و نگهبانان در طرفین این ایوان واقع است. دیوارهای حیاط آجری و پایۀ آنها سنگی است. ایوانچههای پیرامون حیاط، سقفهای رسمیبندی دارند. در نماهای اصلی، بر بالای ورودی اسطبلها و در پشتبغل ایوانها، تزیینات آجری و عباراتی با خط بنّایی وجود داشته است. امروزه بخش بسیاری از پوشش ایوانچهها و لبۀ فوقانی بنا و نیز تزیینات آجری آنها فرو ریخته است. با توجه به نقشۀ ترسیمی پاسکال کست، سکویی هشت ضلعی در میانۀ حیاط وجود داشته که از بین رفته است. در هشت گوشۀ خارجی بنا، هشت برج وجود دارد. این برجها، علاوه بر آنکه از حیث بصری به نمای خارجی استحکام بخشیدهاند، نقش مهمی در امنیت کاروانیان داشتهاند. تأسیسات دفاعی، از جمله برجها و محلهای تیراندازی در بالای آنها و دیوارها، حکایت از آن دارد که امینآباد منطقهای پرخطر بوده است. در حال حاضر، کنگرۀ دیوار خارجی کاروانسرا وجود ندارد؛ ولی جزئیات آن در تصویر ترسیمی تاورنیه دیده میشود |
کاروانسرا آهوان | سمنان، جادۀ سمنان دامغان، کیلومتر چهل. کتیبههای تاریخدار بنا: بر سردر بنا، کتیبهای با این ماده تاریخ وجود داشته است: خامۀ تأثیر در اتمام تاریخش نوشت/منزل امن و امان است و رباط بیبدل. که تاریخ ۱۰۴۳ق را نشان میداده و در پایان کتیبه، تاریخ ۱۰۹۷ق ثبت بوده است. متن کامل کتیبه در مطلع الشمس آمده است. این کتیبه را در دورۀ اخیر ربودهاندفهرست کاروانسراهای ایران. بانیان بنا: در کتیبۀ سَردَر کاروانسرا، نام شاهسلیمان آمده بوده و تاریخ پایان کتیبه (۱۰۹۷ق) از سالهای سلطنت شاه سلیمان اول صفوی است؛ اما تاریخ ۱۰۴۳ق، که از ماده تاریخ به دست میآید، زمان سلطنت شاهصفی استمطلع الشمس. این بنا به غلط «کاروانسرای شاهعباسی» نام گرفته استآثار باستانی سمنان. دیگر اطلاعات مکتوب: مؤلف مطلع الشمس به آبانباری در مقابل در کاروانسرا و چاپارخانهای در جنب شرقی آن اشاره کرده است که امروزه وجود ندارند. ویلیام جکسون در ۱۹۰۳، از این کاروانسرا دیدن کرده و شاهد استفادۀ مسافران از آن بوده استفهرست کاروانسراهای ایران. سیر تحول بنا: بنا از آثار قرن یازدهم هجری قمری است. این کاروانسرا در دورۀ اخیر پاسگاه ژاندارمری شد، اما قبل از آن زائران امام رضا و مسافران مشهد از آن استفاده میکردندآثار باستانی سمنان. امروزه این بنا بیاستفاده مانده است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: بنا با مساحتی بیش از ۵,۲۰۰ مترمربع از کاروانسراهای بزرگ شمرده میشود. حیاط وسیع میانۀ کاروانسرا با ابعادی حدود ۳۸×۴۴ متر بیش از ۳۲درصد سطح آن را تشکیل داده است. این حیاط با ردیف ایوانچهها و ایوانها محصور شده و حجرههای کاروانسرا در پشت ایوانچهها قرار گرفتهاند. طرح گوشههای جبهۀ جنوبی حیاط با جبهۀ مقابل آن متفاوت است. در گوشههای جبهۀ جنوبی، هریک از ایوانچهها، که قاعدۀ نیمهشت دارند، با سه حجره مرتبط میشوند و حجرۀ میانی این گوشهها با قاعدۀ هشت، فضای این قسمت را پر کرده است. در گوشههای شمالی، حجرههایی با قاعدۀ نیمصلیبی قرار دارد که هر یک به حیاط کوچکی در پشت این جبهه مربوط است. این حیاطها خود ایوانچه و حجرههایی دارند که فضای باز و خصوصیای برای خانوادهها مهیا میکنند. اسطبلهای کاروانسرا فضاهایی کشیده در پشت جبهههای شرقی، غربی، و جنوبی بنا هستند. شاهنشین ایوان جنوبی حلقۀ اسطبلها را قطع و آنها را به دو بخش تقسیم کرده است. راه ورود به اسطبلها از دو طاقنمای انتهایی جبهۀ جنوبی و طاقنماهای انتهای شمالی اضلاع شرقی و غربی حیاط است. بدین ترتیب، ورودی اسطبلها تقارن معمول در اغلب کاروانسراها را ندارد. در کف اسطبلهای جبهۀ غربی، جویمانندهایی وجود دارد که در دیوارۀ آنها، فرورفتگیهایی هست. کاربرد آنها مشخص نیست و شاید از تغییرات دورۀ اخیر باشد. دستگاه ورودی؛ شامل سردر، هشتی، و ایوان جبهۀ شمالی حجم منظم و شاخصی در کل بنا دارد. در سمت مقابلِ دستگاه ورودی، ایوان جبهۀ جنوبی و شاهنشین انتهای آن حجم مرتفعی دارند. سردر نمای ضلع شمالی کاروانسرا صورتی شاخص دارد. این سردر با ارتفاع دو طبقه از نمای این ضلع پیش آمده است و مانند حجمی جداگانه جلوه میکند. هشتی پشت سردر، فضایی وسیع و مرتفع است که غرفهها و اتاقهایی در دو طبقۀ طرفین خود دارد. این غرفهها در طبقۀ بالا با طاقنماهای طرفین سَردَر مرتبطاند. هشتی مستقیماً به ایوان جبهۀ شمالی و سپس به حیاط کاروانسرا راه مییابد. دهانۀ ایوان میانۀ هر جبهه، رخبام حیاط را میشکند و الگوی چهار ایوانی بنا را به رخ میکشد. در این میان، دو ایوان شمالی و جنوبی شاخصترند. این ایوانها با آنکه دهانهای هماندازه با ایوانهای شرقی و غربی دارند، بلندترند و در طرفین خود، جرزهای قطور آجری دارند. نمای رو به حیاط این جرزها طاقنماسازی و درون آنها فضاهایی فرعی تعبیه شده است. ایوان شمالی مرتفع و به ارتفاع دو طبقه است. شاهنشین این ایوان فضای دو طبقهای است که طبقۀ بالای آن به غرفههای دو سوی بالای ایوان راه دارد. در میانۀ حیاط کاروانسرا، حوضی با شکل تزیینی قرار داشته که امروزه بقایایی از آن برجاست |
کاروانسرا باغ شیخ | پنج کیلومتری شرق ساوه. کتیبههای تاریخدار بنا: هم اکنون در بنا،کتیبۀ تاریخدار وجود ندارد. بانیان و سازندگان بنا: بانی این کاروانسرا شناخته نشده است. سیر تحول بنا: بر اساس منابع بررسیشده، این کاروانسرا از آثار دورۀ قاجاریان استفهرست کاروانسراهای ایران. بنا امروزه متروک و بیاستفاده است، اما قسمتهای مختلف آن بهخوبی حفظ شدهاند. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این بنا با مساحتی در حدود ۴,۸۰۰ مترمربع در ردیف کاروانسراهای بزرگ قرار دارد. در میانۀ این کاروانسرا، حیاط مربع شکلی به ضلع ۳۷ متر واقع است. در هر ضلع حیاط، ایوانی در میانه و مجموعاً شش ایوانچه در دو طرف آن قرار دارد که هریک از ایوانچهها با حجرهای مرتبط است. در انتهای هر ایوان نیز (جز ایوان جبهۀ ورودی)، اتاقی قرار دارد که صورت شاهنشین یافته است. فضاهای دور حیاط، برخلافِ بیشتر کاروانسراها، همسطح حیاط است. در پَخهای گوشههای حیاط، درگاههای ورود به اسطبل و پلکان بام تعبیه شدهاند. فضاهای اصلی اسطبل، که در چهار گوشۀ حیاط قرار گرفتهاند، قاعدۀ مربع و ستونی آجری قطور در میانۀ خود دارند. این فضاها با فضاهای طویلی مرتبطاند که بهصورتِ بازوهایی در پشت حجرههای کاروانسرا امتداد یافتهاند. ردیف سکوهایی که در یک سوی اسطبلها دیده میشود، بارانداز بوده است. راه ورود به کاروانسرا از میانۀ ضلع جنوبِ شرقی است. سَردَر همسطح نمای جبهۀ ورودی است، اما با ارتفاعی معادل دو طبقه و طاق رسمیبندی و آجرکاری پشتبغلها تشخص یافته است. جای خالی یک کتیبه در داخل سَردَر دیده میشود که احتمالاً حاوی تاریخ ساخت بنا نیز بوده است. نمای خارجی این ضلع کاروانسرا از ردیف طاقنماهای عمیق در طرفین سَردَر تشکیل شده است که بر اهمیت ورودی تأکید میکند. در پشت سَردَرْ هشتی وسیع و مرتفعی قرار دارد. هشتی با طاق رسمیبندی زیبایی پوشیده شده که ترکیبی از دو رسمی سوار بر هم است. خطوط رسمی این طاقْ گچی است و به این ترتیب،از زمینۀ آجری جدا شده و جلوۀ بیشتری یافته است. فضاهای دو طبقۀ پیرامون هشتی آن را به تیمچهای کوچک شبیه ساختهاند. این فضاها در طبقۀ دوم، طاقهایی رسمیبندیشده و مقرنس دارند و با سَردَر و طاقنماهای طرفین آن، ترکیب فضایی جالبی پدید آوردهاند. کلاهک هشتوجهی در میانۀ طاقِ هشتی بر فراز نمای این جبهه از داخل و خارج کاروانسرا به چشم میخورد. جلوۀ هشتی و فضاهای جانبی آن در نمای جنوبِ شرقی کاروانسرا چشمگیر است. بدین ترتیب، هرچند چهار نمای حیاط شکل مشابهی دارند، نمای این ضلع مهمتر از دیگر نماها جلوه میکند. دهانۀ ایوانها وسیعتر از ایوانچههاست؛ اما چون ارتفاع آنها چندان بیشتر از دیگر قسمتهای حیاط نیست، جلوۀ زیادی در حیاط ندارند. بنای کاروانسرا تماماً آجری است و آجرکاری در پشتبغل سَردَر، ایوانها، و هشتی دیده میشود. چهار برج آجری توپُر در چهار گوشۀ بنا واقع است که به حجم آن استحکام بخشیدهاند |
کاروانسرا بیستون | کرمانشاه، جادۀ کرمانشاه ـ همدان، کیلومتر سی. کتیبههای تاریخدار بنا: دو کتیبه بر سردر بنا وجود دارد. یکی، حاکی از اتمام ساخت آن در زمان شاه سلیمان صفوی و دیگری دربارۀ تعمیر بنا در دورۀ ناصرالدینشاه قاجارکرمانشاهان ـ کردستان. همچنین این کاروانسرا وقفنامهای دارد که بر صخرۀ بیستون حجاری شده و مورخ ۶۹۰۱ق است. متأسفانه حجاری وقفنامه بر صخره منجر به از بین رفتن یکی از حجاریهای برجستۀ دورۀ پارتیان شده استکرمانشاهان ـ کردستان. بانیان و سازندگان بنا: بانی اولیۀ کاروانسرا مشخص نیست؛ ولی احداث آن احتمالاً به فرمان شاهعباس اول صفوی آغاز شده و بنا بر کتیبۀ موجود، به اهتمام شیخ علیخان زنگنه، صدراعظم شاه سلیمان صفوی به پایان رسیده است. بر اساس کتیبۀ دیگر، کاروانسرا در زمان ناصرالدینشاه به دستور میرزاآقاخان نوری و به دست حاجی جعفرخان معمارباشی اصفهانی مرمت شده استکرمانشاهان ـ کردستان. عضدالملک نوشته است که این مرمت موجب خرابی بیشتر کاروانسرا شدسفرنامۀ عضدالملک به عتبات. کتیبۀ وقفنامۀ صخرۀ بیستون به خطّ محسن امامی و حجاری آن به دست مقیم هروی استکرمانشاهان ـ کردستان. دیگر اطلاعات مکتوب: این کاروانسرا برای اقامت زائران عتبات عالیات احداث شده استتاریخ عالمآرای عباسی. جز دو کتیبۀ صفوی و قاجاری سَردَر، کتیبهای بر دیوار سَردَر وجود دارد که به علت شکستگی بخشی از آن نمیتوان تشخیص داد که متعلق به چه سالی استکرمانشاهان ـ کردستان. سیر تحول بنا: این بنا از کاروانسراهای دورۀ صفویه است؛ اما در پایۀ دیوارهای آن تا کف طاقنماها از سنگهای تراشخوردۀ ساسانی استفاده شده استکرمانشاهان ـ کردستان. در دهههای اخیر، این بنا در اختیار ادارۀ امور زندانها بوده است که بام آجرفرش آن را با کاهگل پوشاندهاندطرح مرمت و احیای کاروانسرای بیستون. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این کاروانسرا مساحتی بیش از ۶۰۰۰ متر مربع دارد و صحن وسیع مستطیلشکل میانۀ آن ۴۸٫۵×۴۲ متر است. در میانۀ هر ضلع این صحن، ایوانی و در هر سوی این ایوانها، سه حجره با ایوانچۀ جلوی آن واقع است. بهعلاوه، در گوشههای حیاط، ایوانچههایی تعبیه شده که هریک با سه حجره مرتبط است. اسطبل، در پشت حجرهها و بر گرداگرد بنا واقع است، اما به چهار بخش جداگانه تقسیم شده است: در دو جبهۀ شمالی و جنوبی، ایوانها و دستگاه ورودی حلقۀ اسطبل را قطع کرده و در دو جبهۀ شرقی و غربی، هر چند ایوانها کمعمقاند و حلقۀ اسطبل را قطع نکردهاند، باز این فضا دو بخش شده است. راه ورود به اسطبلها از آخرین طاقنماهای اضلاع طولی صحن است که از ویژگیهای طرّاحی این کاروانسراست. سَردَر کاروانسرا از امتداد افقی نمای خارجی آن کاملاً پیش آمده و با طاقنماهای طرفین خود، حجمی شاخص و دو طبقه در ورودی بناست. اکنون طاق این سردر فرو ریخته و فقط نمای خارجی آن بهصورتِ دیواری باقی است. این سردر با طاقنماهای عمیق طرفینْ این نما را از دیگر نماهای خارجی تفکیک کرده و به آن اهمیت بخشیده است. هشتی فضای وسیعی است که با فضاهای عمیقی، در دو طبقه، احاطه شده و از طریق ایوان جنوبی به صحن راه میبرد. این ایوان از دیگر ایوانها مرتفعتر است و به این ترتیب جبهۀ ورودی را در صحن مشخص کرده است. از قرارگیری شاهنشین کاروانسرا در انتهای ایوان شمالی و نیز ایوان بلند جنوبی محوری قوی در طرح کاروانسرا پدید آمده و هندسۀ کلی بنا انتظام یافته است. در میانۀ صحن کاروانسرا، چاه آب، و بقایای حوضی چهار گوش در کنار دهانۀ آن دیده میشود. چهار برج با اشکال متفاوت در چهار گوشۀ خارجی بنا قرار دارد. این برجها در گوشههای شمالِ شرقی و جنوبِ شرقیْ هشتوجهی و در دو گوشۀ دیگر مدوّر است. این تفاوت ممکن است ناشی از مرمتهای بنا باشد |
کاروانسرا پاسنگان | جادۀ قم به کاشان، کیلومتر هفتاد. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان: در فهرست کاروانسراهای ایران، به نقل از کتاب مولر، آمده که این بنا را بازرگانی قزوینی به نام «حاجی محمدباقر» ساخته استفهرست کاروانسراهای ایران. دیگر اطلاعات مکتوب: نصرتالله مشکوتی این کاروانسرا را از بناهای قرن سیزدهم هجری قمری دانسته و مولر نیز احداث آن را به نیمۀ اول همین قرن (۱۲۲۲ق/۱۸۰۷م) نسبت داده استفهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران؛ اما ماکسیم سیرو این بنا را متعلق به پیش از زمان شاهعباس اول صفوی میداندکاروانسراهای ایران و ساختمانهای کوچک میان راهها. پاسکال کُست (۱۷۸۷-۱۸۷۹) از این کاروانسرا طرح دقیقی در کتاب خود آوردهکاروانسراهای ایران و ساختمانهای کوچک میان راهها که تقریباً مشابه وضع امروزی آن است. دیولافوا (۱۸۵۱-۱۹۱۶) در ۱۲۹۹ق از بنا دیدن کرده و در سفرنامۀ خود تصویر نمای ورودی آن را آورده استایران، کلده، و شوش؛ ولی این تصویر تفاوتهای عمدهای با بنای موجود دارد و احتمالاً مربوط به کاروانسرایی دیگر است. سیر تحول بنا: چنانکه گذشت، دربارۀ تاریخ احداث بنا اختلاف نظر وجود دارد. این کاروانسرا به پاسگاه ژاندارمری تبدیل شده بود، اما اکنون متروک و بیاستفاده است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: کاروانسرا شکل مربع و مساحتی بیش از ششهزار متر مربع دارد و جزو کاروانسراهای بزرگ است. صحن آن مربعی به ضلع ۴۴ متر است که چهار ایوان و ایوانچههای متعدد آن را احاطه کردهاند. در این کاروانسرا، ایوانچهها مقدمۀ ورود به فضای بسته نیستند. در هر ضلع صحن، ایوانی در میانه و در هر سوی ایوان، دو ایوانچه وجود دارد. مرتفع شدن ایوانها نسبت به دیگر بخشهای بنا موجب شکست رخبام کلی صحن در مرکز هر جبهه و در نتیجه، افزایش اهمیت و جلوۀ ایوانها در صحن شده است. راه ورود به اسطبلهای چهارگانه، که بر گرد بنا حلقه زدهاند، از پَخهای گوشههای صحن است. اتاقهای چهارپاداران منحصر به فضاهایی کوچک در ورودی اسطبل و در جرز دیوارهاست که امروزه این فضاها مسدود شده است، اما در نقشۀ کست از بنا دیده میشود. ورودی بنا در میانۀ ضلع جنوبی آن قرار دارد. سَردَر همسطح نمای خارجی است، ولی از رخبام کلی بنا بالاتر رفته است. طاق سَردَر رسمیبندی است و آجرکاری در طاق و پشتبغلهای آن دیده میشود. بر بالای درگاه ورودی، جای خالی کتیبهای مشهود است. ردیف طاقنماهای بسیار کمعمق در طرفین سَردَر نمای آن را توسعه داده و بر اهمیت آن افزوده است. دستگاه ورودی کاروانسرا صورتی خلاصه یافته و در ایوان جبهۀ جنوبی ادغام شده است. به عبارت دیگر، این ایوان نقش هشتی را ایفا میکند. راه اتاقهای نگهبانان کاروانسرا نیز از همین ایوان است. دو قسمتی بودن سقف این ایوان مؤید نقش دوگانۀ آن است، یعنی نقش هشتی و ایوان. در طبقۀ بالای این بخش از بنا، فضاهایی بوده که در تصویر ترسیمی کست کاملاً معلوم استکاروانسراهای ایران و ساختمانهای کوچک میان راهها؛ اما امروزه فقط آثار کمی از دیوارهای آن باقی است. در این تصویر، فضایی نیمباز بر بالای سَردَر دیده میشود که احتمالاً در گذشته در و پنجرههای چوبی داشته و به سبب گذر هوا از آن، فضایی مطبوع در این ناحیه گرم بوده است. این فضا قوس نیمدایره بیرونزدهای داشته که باعث افزایش مضاعف ارتفاع سردر میشده است. دو طبقه بودن قسمت ورودی در میانۀ جبهۀ جنوبی موجب شده تا در نماهای صحن، این جبهه و ایوان میانی آن اعتبار بیشتری بیابد. وجود ایوان عمیق جبهۀ شمالی در سوی مقابل ورودی وجود محوری مشخص را به ذهن القا میکند. ایوانهای دو سوی دیگر صحن هریک حجرهای در انتهای خود دارند که تنها اتاقهای مستقل بنا هستند. در چهار گوشۀ خارجی، چهار برج توپُر مدوّر از سنگ لاشه ساختهاند. این برجها بر بالای خود کنگره یا جانپناه بلند ندارند و ظاهراً کارکرد دفاعی نداشتهاند. دو آبانبار در خارج کاروانسرا و یکی در میانۀ صحن آن وجود داشته است. چون این کاروانسرا در ناحیهای خشک قرار داشته، تأمین آب برای کاروانها از کاربردهای مهم آن است |
کاروانسرا تربت حیدریه | این کاروانسرا در نزدیکی مزار قطبالدین حیدر قرار دارد |
کاروانسرا حسینخانی | همدان، انتهای راسته کاروانسرای حسینخانی. این کاروانسرا از نوع کاروانسراهای درون شهری است که قاعدتاً زمانی به بازار شهر متصل بوده و اکنون از آن جدا افتاده است. این جدایی از ارزش اقتصادی آن کاسته و بنابراین از دست طمع سودجویان مصون مانده و کمتر دستخوش تصرف شده است؛ اما از گزند باد و باران و گذر ایام و غفلت مردمان به دور نمانده و آثار فرسودگی و خرابی در چهره آن پیداست. کار از جنوب و غرب به خیابان محدود میشود و دو ضلع دیگرِ زمینِ آن کاملاً صاف و راستگوشه است. روبهروی آن، در آن سوی خیابان غربی، سرایی به نام «سرای مرغی» واقع است. کاروانسرای حسینخانی، همچون دیگر کاروانسراها، حیاطی وسیع دارد که قوام همه اجزای طرح به آن است- حیاطی که حیات همه طرح بدان بسته است. حجرههای کثیر در یک طبقه در اطرافِ این صحن نشسته و بدان رو کردهاند. ایجاد استحکام در هندسه طرح و تنوع بخشیدن به ضرباهنگ نماها، در عینِ حفظ تعادل و تقارن در آنها، و معنا بخشیدن به اشکال با کنار هم نشاندن شکلهای کوچک و بزرگ دغدغه همیشگی معماران قدیم بوده است. نیل به این خواستهها در کاروانسرا، به سبب گستردگی صحن و کوچک بودنِ نسبتِ ارتفاع بدنه به ابعاد افقی صحن و کثرت حجرههای مشابه و مکرر، دشوارتر از بناهای مشابه بوده است. در کاروانسرای حسینخانی، برای نیل به این مقاصد، بدنه صحن در میانه هر جبهه به شکلِ نیمشش عقب نشسته است. بهعلاوه، در این نقاط، بنا در حد دو طبقه ارتفاع یافته و در نتیجه، در مرکز هر جبهه، ایوانگونهای پدید آمده است. این تغییرِ رُخبام صحن و بیرونزدگی حجمها موجب شده است که ارتفاع جدارهای صحن بیشتر جلوه کند و تناسبات بهتری برای صحن حاصل آید و ضربآهنگِ نمای داخلی نیز تنوعی خوشایند بیاید. دهانههای دیگر در دو اندازه یک در میان در کنار هم نشستهاند و بعضی از دهانههای کوچکتر به کفشکن حجرهها اختصاص دارد. قاعده فرد بودن تقسیمات در همه جبههها مراعات شده است. نکته شایان توجه این است که این تقسیمات در داخل ایوانگونهها نیز ادامه یافته است. به عبارت دیگر، ایوانگونهها در برش افقی از ترکیبِ یک دهانه بزرگتر با دو دهانه کوچکتر پدید آمده است (در دهانههای کوچکتر، پلکان طبقه بالا را تعبیه کردهاند). در جلو هر حجره، ایوانچهای بوده که پناهی برای حجره و سایهروشن مطلوبی برای نمای صحن فراهم میآورده است. بعدها بسیاری از ایوانچهها را حذف و به حجرهها افزودهاند. با شکل کشکولی صحن، ایوانچههای کنجها نسبت به دیگر ایوانچهها تغییر زاویه یافته و تنوعی دیگر در طرح نما و حجم داخلی ایجاد شده است. شیوه حل مشکل همیشگی فضاهای واقع در کنج به کمک ایوانچههای مذکور شایان توجه است. همه حجرههای کنجها، همچون دیگر حجرهها، مستطیلشکل و کامل است؛ و قرار گرفتن آنها در کنج سبب تغییر شکلشان نشده است. مشکل وصول به آنها نیز صرفاً با ایوانچههایی به سادگی و زیبایی حل شده است. ورودیهای صحن در ایوانگونههای جنوبی و غربی واقع است که از سَردَرهای سادهای در خیابان آغاز و، با راهرو یا هشتی کوچکی، به صحن ختم میشود. به جز این سَردَرها، بنا نما و تظاهر بیرونی ندارد. نکته شایان توجه دیگر در طرح این کاروانسرا شیوه حل مسئله اختلاف سطح است. ترازِ سطح خیابانها، خصوصاً خیابان غربی، با کف صحن اختلاف زیادی دارد. مشکلِ این اختلاف تراز را، به سادگی و به نحوی نامتعارف، با تعبیه پله و سطح شیبدار در ورودیهای مذکور حل کردهاند. از همین رو، هشتیها نیز، اگرچه شکل قاعده هر یک مربع و ایستاست، بیشتر به فضای عبوری سادهای شباهت یافته است. جز پنجرههای قسمتِ فوقانی ایوانگونهها، که نمایی تخت دارد، همه عناصر بنا دارای قوس جناغی است. نما ترکیبی است از آجر، در دیوارها، و چوب، در سطح بزرگ در و پنجرهها. در لچکیها و درون قوسها، شیوه آجرچینی اندک تغییر و تنوعی یافته است. در وسطِ صحن، گودال یا پایانی هست که استفاده از چشمهای را ممکن میسازد. آثاری از چهار باغچه بزرگ نیز در چهار طرف پایان دیده میشود که احتمالاً سطح وسیعی از صحن را میپوشانده است. در این صورت، این کاروانسرا، برخلافِ نوع کاروانسراها، صحنی سرسبز و خرم داشته است |
کاروانسرا خواجه ابوالحسن | دس ۱۲۰۰ق. نام کاروانسرایی است در مرکز شهر جویم |
کاروانسرا دهنمک | گرمسار، کیلومتر چهل جادۀ گرمسار ـ سمنان. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان: مؤلف مطلع الشمس این بنا را از کاروانسراهای شاهعباسی دانسته استمطلع الشمس؛ اما در سه سفرنامۀ هرات، مرو، و مشهد آمده که این کاروانسرا از آثار شاهاسماعیل صفوی استسه سفرنامۀ هرات، مرو، مشهد. اعتمادالسلطنه نوشته که در دورۀ قاجار، حاجی علینقی، تاجر کاشانی، این بنا را مرمت کرده استمطلع الشمس. دیگر اطلاعات مکتوب: ژول لورنس در ۱۲۶۴ق/م از این بنا دیدن و تصویری از آن تهیه کرده است. این تصویر کاروانسرا را در نزدیکی قلعهای مخروبه و چندین آبانبار نشان میدهدسفرنامۀ از خراسان تا بختیاری. سیر تحول بنا: بنا پس از دورۀ قاجار، به ضرورت تعمیر و در دو دهۀ اخیر نیز، بهصورتی کلیتر مرمت شده است. این کاروانسرا در حال حاضر متروک است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: بنا با مساحتی بیش از ۴,۳۰۰ مترمربع کاروانسرایی نسبتاً بزرگ است. ابعاد صحن آن ۳۴×۵٫متر است و دیگر فضاها؛ شامل ایوانها، ایوانچهها، حجرهها، و اسطبلها در اطراف آن قرار دارند. در هر جبهۀ صحن، ایوانی در میانه و در طرفین هر ایوان، سه حجره و یک ایوانچه قرار دارد. تقسیمات نماها و ارتفاع ایوانها در صحن کاملاً یکسان است و حجرهها اندازۀ واحدی دارند. طرح این کاروانسرا در مقایسه با کاروانسراهای دیگر بسیار منظم است. از هریک از پخهای گوشههای صحن، دو دالان عمود بر هم منشعب میشود که به قسمتهای مختلف اسطبل، که در پشت حجرهها قرار دارد، راه مییابد. در میان این دو دالان، حجرهای برای چهارپاداران تعبیه شده است. این حجره نیز مشابه دیگر حجرههاست. وجود طاقنماهایی هماندازه با عرض حجرهها در این دالانها به این قسمت نظم بیشتری بخشیده است. عرض هریک از دالانها و طاقنماهای دو طرف آن نیز به اندازۀ عرض یک حجره است و این موجب شده است که زنجیرۀ حجرهها و اتاقها به دور حیاط در قاعده بهصورت حلقهای بسته به نظر آید. حلقههای متوالی حجرهها و اسطبلها را ایوانها و اتاقهای پشت آنها در میانۀ هر جبهه و در امتداد محورهای صحن قطع میکنند. بدین ترتیب، اسطبلها به چهار بخش الشکل، که در چهار گوشۀ بنا قرار گرفتهاند، تقسیم شدهاند. ورودی بنا؛ شامل سردر، هشتی، و متعلقات آن در میانۀ جبهۀ جنوبی قرار دارد. این قسمت تنها بخش دوطبقۀ کاروانسراست که در حجم کلی، صورتی شاخص یافته است. سردر و طاقنماهای دو طرف آن، مانند دیگر کاروانسراهای دورۀ صفویه، از امتداد افقی نمای خارجی پیشتر آمده است. این سردر مرتفع و نماسازیشده در میانۀ نمای سادۀ خارجی کاروانسرا تظاهر بیشتری یافته است. در داخل سردر، جای کتیبه یا تزیینی کمربندی دیده میشود. در طرفین طبقۀ اول هشتی، اتاقهایی به نگهبانان و در طبقۀ دوم آن، اتاقهای دیگری احتمالاً به محافظان یا کاروانسرادار اختصاص داشته است. کاهش تدریجی ارتفاع عناصر بنا از سردر به هشتی و سپس ایوان پشت آن موجب شده است که بهرغمِ دو طبقه بودن بخش ورودی، ارتفاع آن در نمای جبهۀ جنوبی صحن به چشم نیاید و ایوان این جبهه نیز ارتفاعی معادل سه ایوان دیگر داشته باشد. اصرار معمار بر نظم و تشابه نماهای چهارگانۀ صحن و قرینه ساختن آنها از ویژگیهای این بناست؛ به طوری که در صحن، بر جهتی تأکید نمیشود و نوعی بیجهتی القا میشود. چهار برج نگهبانی مدوّر در چهار گوشۀ بنا وجود دارد. فضاهای داخل برجها اشکال منظم هندسی دارند. وجود این چهار عنصر در گوشهها سبب شده است که بنا از بیرون چون قلعهای مستحکم به نظر آید |
کاروانسرا دودهک | دلیجان، کیلومتر بیست جادۀ دلیجان ـ قم. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان: بانی کاروانسرا شناخته نشده است. دیگر اطلاعات مکتوب: ماکسیم سیرو از این کاروانسرا با نام «رودهن» یاد کرده و آن را از آثار دورۀ صفویه دانسته استراههای باستانی ناحیۀ اصفهان و بناهای وابسته به آنها. سیر تحول بنا: این بنای قدیمی تا به امروز سالم مانده است، ولی از آن استفاده نمیشود. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این کاروانسرا در ساحل رودخانهای قرار دارد. یک پل صفوی بر این رودخانه باقی است که ارتباط کاروانسرا و روستای دودهک را با روستاهای سمت دیگر رودخانه برقرار میکند. این بنا با مساحتی نزدیک به سههزار مترمربع از کاروانسراهای نسبتاً کوچک است؛ با این حال، تعدد و تنوع فضاهای آن جالب توجه است. حیاط مربعشکل بنا در میانۀ اضلاع خود، ایوانهای عمیقی دارد که دو ایوان شمال غربی و جنوبِ غربی آن بعداً با احداث دیوار به دو بخش تقسیم شده است. ایوان جنوب شرقی روی آبانباری زیرزمینی قرار گرفته و تنورخانهای در آن است. در پشت هریک از ایوانچههای اضلاع جنوب شرقی و شمال غربی حیاط، حجرهای قرار دارد؛ ولی ایوانچههای دو ضلع دیگر با فضای دیگر مربوط نیستند. نماهای حیاط دوبهدو متقارناند، اما فضاهایی متفاوت در پشت آنها وجود دارد. راه ورود به این فضاها، که بیشتر اصطبل و انبارند، از آخرین طاقنماهای اضلاع جنوب شرقی و شمالِ غربی حیاط است. گوشههای کاروانسرا نیز یکسان نیستند و طرحهای متفاوتی دارند. در دو گوشۀ شمالی و جنوبی، اسطبلهایی با قاعدۀ مربع و با ستونی در میانه وجود دارد که اسطبل گوشۀ شمالی بهصورت بازویی تا ایوان شمال غربی ادامه یافته است؛ ولی در گوشههای غربی و شرقی، مجموعهای از انبارها با ابعاد مختلف قرار دارند. در گوشۀ شرقی، علاوه بر انبارها، یک حمام هم ساخته شده که از ویژگیهای این بناست. راه ورود به کاروانسرا از میانۀ جبهۀ شمال شرقی است. سردر؛ مانند حجمی جداگانه از نمای خارجی بیرون زده و از رخبام کلی این ضلع بالاتر است. جرزهای قطور و طاق نماسازیشدۀ سردر تشخص ویژهای به آن داده است و طاقنماهای این ضلع کاروانسرا بر اهمیت جبهۀ ورودی تأکید میکنند. سردر مستقیماً به ایوان این جبهه از بنا گشوده میشود. در سمت شمال غربی این ایوان، دو فضای مرتبط وجود دارد. فضای اول، که در بناهای مشابه به ندرت دیده میشود، قاعدهای مربع و طاقی مدور دارد و محراب آن نشان میدهد که نمازخانۀ کاروانسرا بوده است. فضای دوم قهوهخانهای است با قاعدۀ مستطیل، که اجاق و دودکش آن قابل تشخیص است. در سمت دیگر این ایوان، اتاقهای کاروانسرادار و درگاه ورود به مجموعۀ انبارهای شرقی کاروانسرا قرار دارند. هفت برج مدور توپُر در چهار گوشۀ کاروانسرا و نیز در میانۀ اضلاع خارجی آن قرار دارند که قطر آنها از پایین به بالا کاسته شده و بنا را به قلعه شبیه کرده است |
کاروانسرا رباطکریم | تهران، کیلومتر سی جادۀ تهران ـ ساوه. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار وجود ندارد؛ ولی در گذشته، کتیبهای مربوط به اوایل قرن سیزدهم هجری قمری بر بالای درِ کاروانسرا وجود داشته استآگاهینامه. بانیان: بانی این کاروانسرا شناخته نشده است. سیر تحول بنا: بر اساس منابع بررسی شده، این کاروانسرا متعلق به دورۀ قاجار و اکنون سالم و پابرجاست. نکاتی دربارۀ معماری بنا: کاروانسرای رباطکریم مساحتی در حدود ۳,۵۰۰ مترمربع دارد. بر گرداگرد حیاط مربعشکل میانۀ بنا ایوانچههایی و در پشت هریک، حجرهای قرار دارد. حجرهها و ایوانچهها، شکل و اندازهای یکسان دارند و صورتی منظم به بنا بخشیدهاند. طاقچهبندی منظم و وجود بخاری دیواری در میانۀ ضلع انتهایی، مشخصۀ حجرههاست. در وسط هریک از اضلاع شمال غربی و جنوبِ شرقی حیاط ایوانی وجود دارد. عرض این ایوانها با ایوانچههای پیرامون حیاط تفاوتی ندارد؛ اما معمار، قاب مشترک ایوان جنوبِ شرقی و کفشکنهای طرفین آن را از رخبام حیاط بالاتر زده و صورت شاخصی بدان بخشیده است. در انتهای این ایوان، شاهنشین دو طبقهای قرار دارد. آجرکاری ایوانها بر الگوی دوایوانی بنا تأکید میکند. اسطبلها، که کاروانسرا را احاطه کردهاند، به پنج قسمت شدهاند. راه یک قسمت از اسطبلها از فضای ورودی و انتهای ایوان شمالِ غربی و ورودی چهار قسمت دیگر از آخرین طاقنماهای اضلاع شمالِ شرقی و جنوبِ غربی حیاط است. در جوار ورودی چهار قسمت اخیر، حجرههایی برای چهارپاداران تعبیه شده که هر یک شکلی متفاوت دارند. دستگاه ورودی که از جلوخان، سردر، و هشتی تشکیل یافته است، در گوشۀ شمالی بنا قرار دارد. محور مجموعه فضاهای ورودی با محور بنا اختلاف دارد. به همین علت، هشتی با دیگر فضاهای کاروانسرا به شکلی معوج مرتبط میشود. به این ترتیب برخلاف بیشتر کاروانسراها، سَردَر نسبت به کاروانسرا چرخیده و در امتداد محور حیاط نیز ننشسته است. با وجود این، راه ورود به حیاط از محور حیاط است. دیوارهای خارجی در گوشۀ غربی کاروانسرا، برخلاف بناهای مشابه، شکل منظم هندسی ندارند. به نظر میرسد که در این قسمت، بناهای دیگری وجود داشته که مانع نظم کامل شکل بیرونی کاروانسرا شده است. جلوخان طویل کاروانسرا نیز شاید به علت وجود این بناها احداث شده باشد. امروزه قسمتهای زیادی از این جلوخان تخریب شده است. سردر نمایی مشابه با ایوانها دارد. جلوخان، به سبب طاقنماهای طرفینش و نیز طاقنماهای طرفین سردر، به حیاطی در مقابل سردر شبیه شده است. سردر مستقیماً به هشتی راه مییابد. هشتی با قاعدهای هشتونیمهشت و طاقی رسمیبندیشده، از یک سو با اتاق نگهبانان و از سوی دیگر با انتهای شمالِ غربی حیاط ارتباط دارد. ایوان شمالغربی نیز به همراه ایوان مقابل خود محوری قوی در طرح کاروانسرا پدید آورده که نظمی مؤکد را بر فضای کاروانسرا حاکم کرده است |
کاروانسرا رضا | قزوین، بازار سعدالسلطنه. کاروانسراهای بازار اغلب از یک صحن وسیع با حجرههایی در پیرامون آن و یک دستگاه ورودی تشکیل میشود. در کاروانسرای حاج رضا، ورودی تفصیل بسیار یافته و خود به تیمچهای بدل شده است. بنابراین باید این بنا را ترکیبی از تیمچه و کاروانسرا دانست. امروزه این کاروانسرا به بازار مرتبط نیست؛ اما از کیفیت طرح و اجزای آن، که شبیه به کاروانسراهای بازار است، چنین برمیآید که در گذشته، دست کم از محلِ ورودی اصلی مجموعه در غرب آن، به بازار متصل بوده است. بزرگی صحن آن را از محصوریت سرا، که از کاروانسرا کوچکتر است، بیبهره ساخته؛ اما در عوض، چشماندازها را گستردهتر و فضا را دلبازتر کرده است. حجرههای متعدد به صورتی تقریباً تکراری در پیرامون صحن نشستهاند. طبقه فوقانی با تعبیه رواق مجوّف شده است. این رواق در واقع مجموعه ایوانچههایی پیدرپی است که دسترس حجرهها را تأمین کرده است. همه حجرههای طبقه پایین، مانند حجرههای مدارس، ایوانچه دارد که برخلافِ طبقه بالا، به هم مرتبط نیستند. قاعده این ایوانچهها مستطیل شکل است؛ مگر ایوانچههای وسطِ جبههها و کنجهای صحن، که قاعده نیمهشت دارد. از این گذشته، اندازه دهانه حجرههای میانی هر جبهه اندکی بزرگتر از دیگر حجرههاست؛ اما در مجموع، در این نقاط، تحول مهمی در ضرباهنگ نما حس نمیشود، مگر در جبهه غربی، که مدخل صحن است. در این سمت، دهانه میانی ارتفاعی معادل دو طبقه یافته است. ایوانچههای طرفین این دهانه حذف شده که به ظنّ قوی، از تصرفات اخیر است. گنبد کوچک و، در پسِ آن، گنبد بزرگِ تیمچه نیز در همین نما بر فراز ایوان دیده میشود. بزرگی صحن موجب شده است که حجم این دو گنبد به خوبی نقش خود را در فضای ساده کاروانسرا ایفا کند. حجرهها به سادگی در پیرامون صحن نشستهاند؛ و با توجه به اینکه زمین شکل منظمی ندارد، عمق آنها تابع فاصله لبه صحن تا لبه زمین است. بدین لحاظ، برخی از حجرههای ضلع جنوبی بسیار طویل است. نمای صحن سرتاسر آجری است و فقط در لچکیهای قوسِ میانی جبهه شرقی، در مقابل ورودی، کاشی به کار رفته است (البته ویرانی کاروانسرا مانع قضاوت دقیق در اینباره میشود). صحن اگر هم زمانی حیاطسازی داشته، امروزه از آن بیبهره است. این فقدانِ آب و سبزه بر سنگینی و یک نواختی فضا میافزاید. هشتی کاروانسرا خود تیمچهای نسبتاً بزرگ است که مجاورتش با سطح وسیع و ساده صحن، ظرافت و پُرکاری آن را آشکارتر ساخته است. تیمچه قاعدهای چلیپاشکل و ارتفاعی معادل دو طبقه دارد. از دیدگاه تحلیلی میتوان این فضای چلیپاشکل را مرکب از یک قسمتِ میانی و چهار قسمت جانبی تلقی کرد. قسمت میانی قاعده هشتونیمهشت (نزدیک به مربع) و گنبدی بلند با روزنی در وسط دارد. بر روی این روزن، کلاهک بلند و ظریفی نهادهاند. هر یک از چهار قسمت جانبی قاعده نیمهشت و سقفی مرکب از یک طاق و یک نیمطاق دارد و در وسط هر طاق، روزنی مدور با کلاهکی شبیه به کلاهک روزنِ گنبدِ اصلی تعبیه شده است. همنشینی این گنبدها و کلاهکها در حجم بیرونی بنا نیز ترکیب زیبایی پدید آورده که از صحن پیداست. فضای داخلی تیمچه تحت سلطه آجر است و تنوع طرحهای آجرکاری این سلطه را بیشتر به رخ بیننده میکشد. از کاشی نیز در جایجای دیوارها و طاقها و بیشتر در لچکی قوسها استفاده کردهاند. رسمیبندیهای سادهای که به طوقه گنبد و طاقهای جانبی ختم میشود سقف و دیوارها را به هم میپیوندد. از نکاتِ شایانِ توجه در طرح این تیمچه آهنگِ اوج و حضیض زیبای فضای داخلی است که از نوای ملایم قسمتهای جانبی فضا آغاز و به نوای بلند قسمت میانی ختم میشود. همه عناصر فضا در این همنوازی دخیلاند: از شکل قاعده گرفته تا شکل و ارتفاع طاقها و شکل دیوارها و قوسها و رسمیبندیهایی که این عناصر را به هم میپیوندد و نهایتاً شکل و محلِ روزنهای سقف، در این همنوازی دخیلاند. به سبب همین فضاسازی و نیز اهمیت حجم بیرونی گنبدها در نمای مجموعه بوده که نیمطاقهای چهار جانب فضا دوپوش شده است. تیمچه به واسطه فضایی با قاعده مربع و طاق مدور به صحن مرتبط میشود. ورودی تیمچه در جانبِ غربِ آن نیز از راهروی کوتاه و سپس فضایی با قاعده مربع و طاق مدور تشکیل شده است. حجرهها در دو طبقه در اطراف تیمچه نشستهاند؛ اما نکته اینجاست که، برخلافِ معمول، محور طولی حجرهها به موازات یکی از محورهای فضای میانی نیست، بلکه با آنها زاویه نیمقائمه میسازد. شاید علت این امر مورّب بودنِ اضلاع زمین یا واقع شدن ورودی در کنج زمین باشد که این نیز از تنوع امکانات طراحی، در عینِ حفظ قالبهای هندسی، خبر میدهد |
کاروانسرا روغنی | دس زندیان. دهانۀ اصلی کاروانسرای روغنی (در بازار وکیل شیراز) با مقرنسکاریهای زیبا زینت یافته و اِزاره و دالان ورودی با سنگهای سرخفام پوشش شده است. در چوبی اصلی این کاروانسرا همچنان برپاست |
کاروانسرا شاهعباسی (کرج) | خیابان قدس، میدان قدس. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان بنا: بانی این بنا شناخته نشده استسرزمین قزوین. سیر تحول بنا: این بنا منسوب به دورۀ صفویان است؛ ولی امروزه مدرکی دال بر آن در دست نیست. در دورۀ معاصر نیز، اولین مدرسۀ کشاورزی ایران در آن تشکیل شدهسرزمین قزوین و اکنون در اختیار وزارت کشاورزی است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این کاروانسرا بنایی است با قاعدۀ مربع و مساحتی در حدود ۳۷۰۰ مترمربع، که حیاطی مربعشکل با ضلع نزدیک به سی متر در میانۀ آن قرار دارد. در پیرامون این حیاط، مانند اغلب بناهای مشابه، ایوانها و ایوانچههایی قرار گرفته و هریک از ایوانچهها به حجرهای در پشت خود راه دارد. در گوشههای شمالشرقی و شمالغربی حیاط نیز، ایوانچههایی احداث شده که هریک به سه حجره متصل است. امروزه این حجرهها را به ایوانچۀ جلوی آنها الحاق کرده و فضایی بزرگ پدید آوردهاند. نقشههای ارائه شده در اینجا صورت اصیل بنا را نشان میدهد. حجرههای این کاروانسرا در مقایسه با بناهای مشابه کوچکتر است؛ و در کل، در این بنا، سطح نسبتاً کمی به حجرهها اختصاص یافته است. گرداگرد بنا اسطبل است. راه ورود به اسطبلهای جبهۀ شمالی از دو سوی ابتدای ورودی در داخل بناست؛ اما راه اسطبلهای جبهۀ جنوبی از پَخهای گوشۀ حیاط است. در واقع، وجود دو نوع راه متفاوت به اسطبلها از ممیزات این کاروانسراست؛ چون در دیگر کاروانسراها معمولاً این راهها طرح مشابهی دارند. قرار گرفتن ورودی در ضلع شمالی از دیگر ویژگیهای این کاروانسراست؛ زیرا در دیگر کاروانسراها، ورودی معمولاً در ضلع جنوبی است. سردر این کاروانسرا با دو طاقنما در طرفین آن از امتداد افقی نما پیشتر آمده است. رخبام مستقیم بنا نیز در این نقطه شکسته شده و بالاتر رفته است. ردیف طاقنماهای عمیق در این ضلع بنا به نمای ورودی اهمیت و تشخّص بیشتری بخشیده است. بر بالای درگاه ورودی بنا، جای خالی کتیبهای دیده میشود که احتمالاً حاوی اطلاعات مربوط به تاریخ احداث بنا بوده است. کاروانسرا فاقد هشتی است؛ و به عبارت دیگر، هشتی آن با ایوان شمالی ترکیب شده است. در سوی مقابل ورودی، در میانۀ جبهۀ جنوبی نیز، ایوانی مشابه ایوان شمالی دیده میشود که انتهای آن از طرفین باز شده و بدینگونه، فضای وسیعی، شبیه به شاهنشین، پدید آمده است. ایوانهای دو جبهۀ شرقی و غربی هم بسیار عمیقاند و مانند دو ایوان شمالی و جنوبی، رخبام کلی حیاط را شکستهاند؛ و از این رو، الگوی چهار ایوانی بنا کاملاً جلوه کرده است. کاروانسرا برج یا عنصر برجمانند ندارد و نماهای خارجی آن راست گوشه است. نبود برج در اطراف بنا و همچنین فقدان اتاق محافظان در دستگاه ورودی سیمای کاروانسرایی درونشهری به این بنا بخشیده است و نشان میدهد که معمارش کمتر نگران امنیت آن بوده است |
کاروانسرا شاهعباسی (میبد) | بلوار قاضی میرحسین. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است؛ اما بر کتیبۀ ورودی آبانبارِ مقابل ورودی کاروانسرا، معروف به «آبانبار کلار»، تاریخ ۱۰۷۰ق دیده میشودیادگارهای یزد. چون طرح آبانبار کاملاً با طرح کاروانسرا هماهنگ است، احتمالاً دو بنا همزمان ساخته شدهاند. بانیان بنا: بانی کاروانسرای میبد، میرزا محمدامین (۱۰۶۷ـ )، فرزند خواجه محمدعلی یزدی، معرفی شده استجامع مفیدی. صفاءالسلطنه نیز، بانی کاروانسرا را محمدولیمیرزا معرفی کرده استگزارش کویر: سفرنامۀ صفاءالسلطنه نایینی (تحفه الفقرا). محمدولیمیرزا فرزند فتحعلیشاه قاجار و حاکم یزد بودهجامع مفیدی و کاروانسراهای متعددی؛ از جمله کاروانسراهای ساغند، خرانق، و علیآباد را در این منطقه ساخته استگزارش کویر: سفرنامۀ صفاءالسلطنه نایینی (تحفه الفقرا). بنا بر کتیبۀ آبانبار، بانی آن میرزامحمد سمیع، فرزند محمدابراهیم، بوده و به سرکاری خواجه محمدتقی فیروزآبادی بنا شده است. در پایان این کتیبه، نام خطّاط آن، محمد یزدی، ذکر شده استیادگارهای یزد. دیگر اطلاعات مکتوب: در فهرست کاروانسراهای ایران، این بنا از جمله آثار دورۀ صفویه معرفی شده است فهرست کاروانسراهای ایران. مؤلف یادگارهای یزد در معرفی این بنا، ضمن اشاره به بنیان صفوی آن، مینویسد که بنای کاروانسرای فعلی به شیوۀ قاجاری استیادگارهای یزد. در سیمای باستانی شهر میبد آمده است که ساختمان سبک صفوی هنوز استوار مانده و به احتمال زیاد بر ویرانههای کاروانسرایی قدیمیتر بنا شده استسیمای باستانی شهر میبد. سیر تحول بنا: در تاریخ احداث بنا اختلاف نظر وجود دارد. در جلو این کاروانسرا، بازارچهای بوده که سقف چارسوی آن فرو ریخته بود و در سالهای اخیر، بازسازی شده است. قسمتهای دیگر کاروانسرا نیز بر اثر رطوبت و به مرور زمان آسیب دیده بود که اکنون کاملاً مرمت شده است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: کاروانسرای میبد، هستۀ اصلی یکی از کاملترین مجموعههای راهداری بوده و بناهایی؛ مانند چاپارخانه، آبانبار، و یخچال در جوار آن قرار داشته استسیمای باستانی شهر میبد. در میانۀ کاروانسرا، حیاط مربعشکل وسیعی با گوشههای پَخ وجود دارد. گرداگرد حیاط را ایوانچهها و حجرههای پشت آنها فرا گرفته است. در میانۀ هر ضلع نیز، ایوانی قرار دارد؛ ولی چون ارتفاع این ایوانها معادل ارتفاع ایوانچههاست، نمود کمتری دارند. بهعلاوه، تفاوتِ اندک دهانۀ ایوانها با دهانۀ ایوانچهها از اهمیت و تشخّص ایوانها کاسته است. در کل، در این کاروانسرا، سطح کمتری به حجرهها اختصاص یافته است؛ بهطوریکه بعضی از حجرهها مساحتی به اندازۀ ایوانچۀ مقابل خود دارند. در چهار گوشۀ حیاط، فضاهای هشتیمانندی قرار دارد که راه اسطبلها، انبارها، و پلکانهای بام از آنهاست. اسطبلها، برخلافِ معمول، نه بهصورت حلقهای به دور بنا، بلکه در پشت جبهههای شرقی و غربی قرار گرفتهاند. کاروانسرا انبارهایی نیز دارد که فضاهایی کشیدهاند و در پشت حجرههای جبهههای شمالی و جنوبی قرار دارند. ورودی کاروانسرا از ضلع شمالی آن است و در مقابل سَردَر آن، ورودی آبانبار قرار دارد. این دو بنا در دو سوی بازارچهای قرار دارند و ورودی هر دو در چارسوی مرتفع این بازارچه واقع است. دستگاه ورودی کاروانسرا فاقد هشتی است و مستقیماً به ایوان شمالی گشوده میشود، اما گشودگی انتهای ایوان به نوعی نقش هشتی را ایفا میکند. در میانۀ حیاط کاروانسرا، حوضخانهای هشتوجهی قرار دارد که آب قنات به آن وارد میشده است. احداث این فضا در میانۀ حیاط از ممیزات کاروانسرای میبد است. حوضخانه فضایی خنک و دلپذیر در گرمای تابستان کویر بوده است و غرفههایی برای استراحت کاروانیان در پیرامون آن ساختهاند. این کاروانسرا به سبب استقرار در جوار قلعه و نزدیکی به شهر امنیت کامل داشته و شاید به همین علت فاقد عناصر دفاعی؛ مانند برج، است. چاپارخانۀ مجاور کاروانسرا امروزه مرمت شده است. نقشۀ این بنا در نقشههای ارائه شده در این مجموعه، نیامده است |
کاروانسرا شاهعباسی (نطنز) | ابتدای جادۀ کاشان. کتیبههای تاریخدار بنا: کتیبۀ کمربندی سردر بنا، به تاریخ ۱۰۲۹ق است که آسیب فراوانی دیده و قسمتهایی از آن ربوده شده استآثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز. بانیان بنا: در کتیبۀ سردر، بانی کاروانسرا ابوالمعالی، مشهور به «آقامیرزا بن اسدالله بن علی الحسینی البرزی النطنزی»، معرفی شده استآثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز. او وقایعنویس شاه عباس اول صفوی بوده و در دربار وی اعتبار بسیار داشته، به طوری که خطّ وی به اندازۀ مهر پادشاه معتبر بوده استآثار ملی اصفهان، تهران. در این کتیبه، به شخصی به نام «علاءالملک» نیز اشاره شده که احداث بنا به اهتمام وی بوده استآثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز. دیگر اطلاعات مکتوب: از این بنا با نام «قلعۀ کوهآب» یاد شده و آمده که کاروانسرا به مرور زمان در بین اهالی به این نام معروف شده استمیراث فرهنگی نطنز: آثار تاریخی، آداب و سنّتها و تاریخ نطنز. سیر تحول بنا: این کاروانسرا از آثار نیمۀ اول قرن یازدهم هجری قمری است. بنا تا اوایل دورۀ پهلوی مورد استفادۀ کاروانیان بوده و امروزه بیاستفاده مانده است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این کاروانسرا قاعدهای مستطیل و مساحتی حدود چهارهزار مترمربع دارد. فضاهای مختلف کاروانسرا با نظمی کامل در کنار یکدیگر قرار گرفته و تقارن در آن رعایت شده است. حیاط میانۀ بنا؛ مانند بیشتر کاروانسراها، ایوانها و ایوانچههایی در پیرامون دارد که هریک به حجرهای ربط دارد. اسطبلها؛ مانند حلقهای، دیگر فضاها را در بر گرفتهاند. این حلقه را اتاقهای پشت ایوانها در میانۀ هر جبهه قطع کردهاند و به این ترتیب، اسطبل چهار قسمت شده است. درگاههای ورود به اسطبلها در پَخ گوشههای حیاط تعبیه شده و از طریق راهروهایی مورب، میتوان به اسطبلها راه یافت. مصالح کاروانسرا از سنگ و آجر است. همۀ فضاها پایههایی از سنگ لاشه دارند و در بسیاری از قسمتها، دیوارها تا زیر سقف سنگی است. طاقنماها و غرفههای داخل فضاها با حاشیهای از آجر در دیوارهای سنگی قرار گرفته و قوسها و تویزههای سقف تا روی دیوارها با آجر امتداد یافتهاند. بدین ترتیب، ترکیب تقریباً نامنظمی از سنگ و آجر در فضاهای داخلی بنا دیده میشود. ماکسیم سیرو نوشته است که طرح طاقها و سقفها نشاندهندۀ مهارت معماران این ناحیه استکاروانسراهای ایران و ساختمانهای کوچک میان راهها. راه ورود به کاروانسرا در امتداد محور طولی حیاط و از میانۀ ضلع شمالی بناست. حجم مرتفع و پیشآمده و دیوار طاقنماسازی شدۀ جبهۀ ورودی اهمیت و تشخّص خاصی به نمای ورودی داده است. طاقنماهای مورب دو سوی سردر به آن صورتی تراشخورده و ظریف بخشیده و ورودی را نیز شاخصتر کردهاند. این بنا فاقد هشتی است. در این قسمت از جبهۀ ورودی، ایوان با فضای پشت خود ترکیب شده و ایوان طویلی پدید آمده که فضای ورودی را در خود دارد. از درگاههای کوچکی در عقب این قسمت میتوان به اسطبلها راه یافت. دو حجرۀ طرفین ایوان جبهۀ شمالی نیز ارتباط جداگانه و مستقیمی با این ایوان دارند. در طبقۀ بالای این جبهه، اتاقکی آجری قرار دارد که با چند درگاه به چهار طرف گشوده میشود. این درگاهها، علاوه بر آنکه باعث تهویۀ فضا میشوند، نظر به کوههای زیبای پشت کاروانسرا را ممکن میسازند. در میانۀ حیاط کاروانسرا، بقایای حوضی دیده میشود. این حوض احتمالاً از آب چشمهای که در فاصلۀ کمی از ورودی کاروانسرا میجوشد پر میشده و به حیاط کاروانسرا طراوت و زیبایی میبخشیده است. آثار اطراف این چشمه از وجود تأسیسات دیگری در جوار کاروانسرا خبر میدهد. همچنین سنگ عصاریای که امروزه در داخل کاروانسراست، احتمالاً متعلق به عصارخانهای بوده که روغن چراغ کاروانیان را تأمین میکرده استمیراث فرهنگی نطنز: آثار تاریخی، آداب و سنّتها و تاریخ نطنز |
کاروانسرا شاهعباسی (نیشابور) | خیابان امام خمینی، نرسیده به میدان خیام. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان بنا: بانی بنا شناخته نشده است. دیگر اطلاعات مکتوب: این کاروانسرا با توجه به سبک معماری آن از آثار دورۀ صفویه معرفی شده استفهرست کاروانسراهای ایران. آبانباری با دو بادگیر در جلو کاروانسرا وجود داشته استمطلع الشمس. که امروزه وجود ندارد. سیر تحول بنا: این کاروانسرا مدتی مقرّ ژاندارمری شهر بوده که در آن زمان ضمن مرمت، تغییراتی در آن داده شده استفهرست کاروانسراهای ایران. بنا اکنون موزۀ نیشابور شده است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این بنا با مساحتی در حدود ۴۹۰۰ متر مربع از کاروانسراهای نسبتاً بزرگ به شمار میرود. حیاطی مربعشکل با گوشههای پَخ، در میانۀ بنا قرار دارد و با چهار ایوان و ۲۴ ایوانچه، که هریک حجرهای در پشت خود دارد، احاطه شده است. اسطبلها در ردیف دوم و پیرامون حیاط حلقه زدهاند. اسطبلها؛ شامل فضاهایی ستوندار در گوشههای حیاط و فضاهای طویلیاند که آنها را به هم مرتبط میکنند. در این کاروانسرا، سطح بسیاری به اسطبلها اختصاص یافته است و حجرهها نسبت به آنها سطح کمی را اشغال کردهاند. راه ورود به اسطبلها از پَخهای گوشههای حیاط و بدون عنصر واسط است. این شیوۀ دسترسی به ندرت در کاروانسراهای دیگر دیده میشود. در دورۀ اخیر، ایوانها نیز به اسطبلها گشوده شدهاند. راه ورود به کاروانسرا از میانۀ ضلع شمالی آن است. سَردَر مرتفع بنا، طبق سلیقۀ دورۀ صفویه از امتداد افقی نمای ضلع ورودی این جبهه بیرون زده است. طاقنماهایی در دو طبقۀ طرفینِ پَخخوردۀ سردر، حجم آن را تراشخورده کردهاند. ردیف طاقنماها در دو سوی سردر، نمای جبهۀ ورودی را از دیگر نماهای خارجی متمایز و زمینۀ مناسبی برای تأکید بر سردر ایجاد کردهاند. سه ضلعِ دیگر کاروانسرا، نمایی ساده و بدون تزیین دارند. بهعلاوه، سردر با آجرکاری در پیشانی و پشتبغلها، تشخّص بیشتری یافته است. سَردَر به هشتی وسیعی راه مییابد که سقف رسمیبندی دارد. در دو سوی هشتی، غرفهها و اتاقهایی بوده که امروزه تخریب شده و در نتیجه هشتی به اسطبلهای دو سوی این جبهه باز شده است. هشتی مستقیماً به ایوان جبهۀ شمالی و سپس حیاط کاروانسرا راه مییابد. تقسیمات چهار نمای پیرامون حیاط با یکدیگر مشابه و حاکی از نظمی دقیق است. رخبام کلی حیاط را نمای ایوانها شکسته است. ایوانهای دو جبهۀ شمالی و جنوبی از دو ایوان دیگر اندکی بلند و بر محور ورودی تأکید میکنند. دو ایوان شرقی و غربی نیز با آجرکاری در پیشانی شاخص شدهاند. حیاط کاروانسرا امروزه با حوضی در میانه و باغچههایی در اطراف آن محوطهسازی شده که در نقشههای ارائهشده نیامده است. در اطراف کاروانسرا، چهار برج وجود داشته استمطلع الشمس که از میان رفتهاند |
کاروانسرا شیخ علیخان | (چاه سیاهنو) اصفهان، ۳۵ کیلومتری شمالِ غربی اصفهان. کتیبههای تاریخدار بنا: کتیبۀ سَردَر کاروانسرا حاکی از اتمام ساخت آن در ۱۰۹۸ق است. لوح سنگی دیگری در این قسمت، حاوی این ماده تاریخ است: روان بهر تاریخ کلکم نوشت/ ببانی عطا کرد ایزد بهشت. مصراع دوم این بیت نیز به حساب ابجد، تاریخ ۱۰۹۸ق را نشان میدهدگنجینۀ آثار تاریخی اصفهان. بانیان بنا: بر اساس کتیبههای موجود، بانی این کاروانسرا شیخ علیخان زنگنه، وزیر شاه سلیمان صفوی و معمار بنا استاد طاهر، فرزند استاد رضا اصفهانی بوده است. او بانی بناهای دیگری چون مسجد و حمامی در نزدیکی قلعۀ تبرک نیز بوده است. در آن محل، بازار، خانه، باغ، و کاخی نیز از آثار شیخ علیخان زنگنه وجود داشته که از بین رفتهاندبخشی از گنجینۀ آثار ملی، اصفهان. دیگر اطلاعات مکتوب: ماکسیم سیرو، ضمن معرفی این بنا و توصیف قسمتهای مختلف آن، گفته است که خشکتر شدن فلات ایران موجب شد تا منزلگاه چاهسیاه قدیم یا چهاربرج، کارایی خود را از دست بدهد و کاروانسرای چاهسیاهنو با دو رشته قنات در یک فرسنگی آن ساخته شودراههای باستانی ناحیۀ اصفهان و بناهای وابسته به آنها. اوژن اوبن (۱۸۶۳ـ ) در این کاروانسرا اقامت کرده و دربارۀ آن نوشته است که از این محل، کاروانهای زیارتی استفاده میکردهاند و کاروانهای باری کمتر در این راه دیده میشدندایران امروز. سیر تحول بنا: بنا از آثار قرن یازدهم هجری قمری است و هستۀ اولیۀ روستای امروزی را تشکیل میدهد. دربارۀ بازسازی یا مرمت بنا، اطلاعات مکتوبی در دست نیست؛ اما به گفتۀ اهالی، در حدود ۱۳۵۰ش، بنا تا حدی مرمت شده است که آثار آن نیز وجود داردکاروانسرای چالهسیاه. نکاتی دربارۀ معماری بنا: کاروانسرا در زمینی با ابعاد ۸۰×۸۰ متر قرار دارد. ابعاد حیاط آن، که در میانۀ بنا قرار دارد، ۵۰×۳۸ متر است. چهار ایوان در میانۀ اضلاع حیاط و ۲۴ ایوانچه در بین ایوانها قرار گرفتهاند. هریک از ایوانچههای سه ضلع شمالی، شرقی، و غربی با حجرهای مرتبطاند. اسطبلها در پشت این حجرهها امتداد یافتهاند و ورودی آنها در کنجهای حیاط است. در دو گوشۀ ضلع جنوبی حیاط، دالانی با یک شکست به اسطبل راه مییابد؛ ولی از گوشههای شمالِ شرقی و شمالِ غرب دو دالان کوتاه، هریک به فضایی وسیع با طاق مدوّر منتهی میشوند که به اسطبلها راه دارند. این فضاها طاقنماهای عمیقی در اطراف خود دارند و تظاهر طاق گنبدی آنها در نمای این جبهه از حیاط جالب توجه است. در جبهۀ جنوبی کاروانسرا، دو مجموعۀ مستقل؛ شامل دو حیاط مرکزی کوچک با ایوانچهها و حجرههای پیرامون آنها ساخته شده که هریک از حجرهها به خانوادهای مسافر، اختصاص مییافته است. ورودی بنا در میانۀ جبهۀ جنوبی قرار دارد و سردر مرتفع آن با طاقنماهای دو طبقه از امتداد افقی نمای ضلع ورودی بیرون زده است. طاق سردر، رسمیبندی است و در پشتبغلها و درون طاقنماهای طرفین آن، تزیینات آجری با نقوش هندسی دیده میشود. ردیف طاقنماهای دو سوی سردر موجب امتداد نمای آن در دو طرف شده است. با کم کردن عمق دو طاقنمای انتهای ضلع ورودی، ردیف طاقنماها به دیوار پُر و مدوّر گوشههای بنا پیوند داده شده و نمایی کامل و طرّاحیشده بهوجود آمده و نمای جبهۀ ورودی را از دیگر نماهای بیرونی تفکیک کرده است. گوشههای مدوّر و حجیم کاروانسرا چون برجهایی به نظر میآیند. هشتی بنا، فضایی وسیع با قاعدۀ هشتونیمهشت و طاق رسمیبندیشده است. در اطراف این فضا، غرفههای دو طبقهای قرار دارند که روشنایی آنها از پنجرههای مشبک آجری طبقۀ بالا تأمین میشود. حجم مرتفع هشتی و فضاهای پیرامون آن در نمای جبهۀ جنوبی حیاط شاخص است. ایوان مرتفع این ضلع حیاط نیز بر اهمیت این جبهه میافزاید. در جبهۀ شمالی نیز، ایوانی با ارتفاعی معادل ایوان جنوبی وجود دارد. شاهنشین دو طبقۀ کاروانسرا در پشت ایوان شمالی قرار دارد. عناصر مرتفعِ محور ورودی و انتظام متقارن فضاهای دو جبهۀ شرقی و غربی این محور بر اهمیت محور ورودی افزوده است |
کاروانسرا صدرآباد | ۳۵ کیلومتری شمالشرق قم. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان: بانی این کاروانسرا به درستی شناخته نشده است. لرد کرزن (۱۸۵۹-۱۹۲۵) ، با توجه به نام کاروانسرا، بانی آن را امینالسلطان صدراعظم دانستهایران و قضیۀ ایران و بنا بر سفرنامۀ عضدالملک، این کاروانسرا و آبانبار مجاور آن را ظهیرالدوله مرمت کرده است. دیگر اطلاعات مکتوب: به نوشتۀ ماکسیم سیرو تا ۱۳۰۱ش، در بین شهرهای قم و ری، یک مسیر تابستانی و یک مسیر زمستانی وجود داشته است و کاروانسرای صدرآباد در خطّ سیر تابستانی بوده و راهی سنگفرش متعلق به دورۀ صفویه داشته استکاروانسراهای ایران و ساختمانهای کوچک میان راهها. سیر تحول بنا: به نظر کارشناسان، بنای اولیۀ این کاروانسرا از آثار دورۀ صفویان است و در دورۀ قاجاریان، قسمتهایی به آن افزودهاند. در ابتدای قرن چهاردهم هجری قمری، راه دیگری به قم احداث شد که از اهمیت و استفادۀ راههای قدیمیتر کاستکاروانسراهای ایران و ساختمانهای کوچک میان راهها. بدین ترتیب، کاروانسرای صدرآباد نیز بیاستفاده ماند. این بنا تا امروز بهخوبی حفظ و نگهداری شده است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این کاروانسرا دو حیاط (به جز حیاطی کوچک و خصوصی) دارد که فضاهای مختلف در پیرامون آنها نشستهاند. حیاط دوم کوچکتر است و قاعدۀ هشتونیمهشت و ایوانچههایی بر گرداگرد دارد. ایوانچههای دو ضلع شرقی و غربی این حیاط عمیق است، اما حجرههای در انتهای آنها نیست. این ایوانچهها امروزه پوشیده و به حجره تبدیل شده است. دو اسطبل طویل در پشت جبهههای شرقی و غربی و دو اسطبل اختصاصی در گوشههای شمالِ غربی و شمالشرقی این حیاط قرار دارد. راه اسطبلها نیز در پَخهای چهار گوشۀ حیاط است. راه ورود به این حیاط از ایوان میانۀ ضلع جنوبی آن است. در دو سوی جبهۀ ورودی این حیاط، دو فضای متفاوت دیده میشود: در سوی شرقی، حیاط خصوصی کوچکی با ایوان و حجرههای اطراف آن و در سوی غربی، فضای کشیدهای متشکل از سه چهار طاقی در امتداد یکدیگر. در کل، این بخش از کاروانسرا با فضاهایش چون کاروانسرایی کامل است؛ گویی کاروانسرایی در کاروانسرای دیگر قرار گرفته باشد. احتمالاً این بخش بنای اولیۀ کاروانسرا بوده و قسمتهای دیگر بعداً به آن اضافه شده است. حیاط اول کاروانسرا بزرگ و مستطیلشکل است و بیشتر صورت خدماتی دارد و تکمیلکنندۀ بخش دوم به نظر میرسد. در پیرامون این حیاط نیز، ایوانچههایی واقع است که در هریک از اضلاع شرقی و غربی آن، سه ایوانچه با حجرههای پشت خود مرتبطاند. آخرین طاقنماهای این دو ضلعِ حیاط درگاه ورود به اسطبلهای طویلی است که در پشت جبهههای شرقی و غربی حیاط کوچک قرار دارد. بدین ترتیب، در این جبههها، دو ردیف اسطبل به موازات یکدیگر، اما بدون ارتباط با هم، به وجود آمده است. راه ورود به کاروانسرا، چنانکه گفتیم، از میانۀ ضلع جنوبی حیاط اول است. سردر مرتفع و پیشآمدۀ دستگاه ورودی صورتی شاخص دارد و تنها بخش مرتفع در حجم کلی کاروانسرا است. این سردر با کمرپوش دو طبقه شده است و در طبقۀ بالای آن، ایوانچه و حجرهای دیده میشود. حجرۀ مذکور از دو سو در معرض هواست و قاعدتاً فضایی مطبوع داشته است. در نمای ضلع ورودی، ردیفی از طاقنماهای عمیق وجود داشته که امروزه به ایوانچههای داخل بنا افزوده شده و بهصورتِ حجرههایی در این ضلع حیاط درآمده است. شکل اولیه و نیز شکل تغییر یافتۀ این ضلع کاروانسرا در فهرست کاروانسراهای ایران دیده میشود. دو ضلع خارجی شرقی و غربی بنا نیز سراسر پوشیده از طاقنماهای عمیقی است که نمای خارجی مجللی برای کاروانسرا فراهم آورده است. سه برج مدور توپُر در هریک از این اضلاع نیز به استحکام و زیبایی بنا افزوده است. در مجاورت ضلع جنوبی کاروانسرا، آبانبار بزرگی با دو بادگیر وجود دارد که آب مورد نیاز کاروانیان از آن تأمین میشده است |
کاروانسرا علیآباد | مهریز، جادۀ مهریز آباده، کیلومتر ۴۵. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان: بانی این کاروانسرا دوستمحمدولیمیرزا، پسر فتحعلیشاه قاجار، بوده استیادگارهای یزد. دیگر اطلاعات مکتوب: در جامع جعفری آمده که احداث این کاروانسرا در آن زمان بسیار ضروری بوده است؛ زیرا پیش از آن، کاروانیان فارس و کرمان به سبب نبودن جای اقامت دشواریهای بسیاری متحمل میشدهاندجامع جعفری. سیر تحول بنا: کاروانسرا آسیب چندانی ندیده و کاملاً پابرجاست؛ با وجود این، بیاستفاده مانده و رها شده است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این بنا، با حدود پنجهزار مترمربع مساحت، کاروانسرایی بزرگ است. صحن وسیع میانۀ کاروانسرا در حدود ۵۷درصد سطح آن را شامل میشود که نسبت به دیگر کاروانسراها، بسیار زیاد است. در پیرامون صحن، فقط ایوانچههای جبهۀ شمالی و جنوبی حجرههایی در پشت خود دارند. در جبهههای شرقی و غربی، اسطبلها سراسر پشت ایوانچهها را فرا گرفته و فقط ایوانهای میانی این دو ضلع به حجرههایی نسبتاً وسیع مربوطاند. چهار ایوان کاروانسرا دهانهای در حد دهانۀ ایوانچههای طرفین خود و عمقی به اندازۀ آنها دارند و در نما نیز، کمی از رخبام کلی صحن بالاتر رفتهاند. در کل، وسعت زیاد صحن و اختلاف کم ایوانها و ایوانچهها مانع از ظهور چشمگیر الگوی چهار ایوانی شده و ردیف قوسهای مشابه صورتِی یکنواخت به نماهای صحن داده است. پَخها در چهارگوشۀ حیاط راه ورود به اسطبلهاست. در هر گوشه، دو راه عمود بر هم وجود دارد که یکی به اسطبل و دیگری به غرفههای چهارپاداران راه مییابد. بدین ترتیب، جرز قطوری مانع ورود مستقیم از حیاط به اسطبلها شده که احتمالاً ورود چهارپایان را نیز مشکل میکرده است. ورودی به کاروانسرا از میانۀ جبهۀ شمالی آن است. نمای خارجی این ضلع کاروانسرا شباهت بسیاری به نماهای داخلی آن دارد: در اینجا نیز، ردیف قوسهای هماندازه طرح کلی نما را شکل میدهند و نمای سَردَر، اندکی بالاتر از رخبام کلی، در میانۀ آن قرار گرفته است که نمود چندانی ندارد. این سَردَر به فضایی با قاعدۀ مربع گشوده میشود که هشتی بناست. دو غرفه در طرفین این فضا بالاتر نشسته و به حجرهای در پشت خود مرتبطاند. هشتی مستقیماً به ایوان میانۀ این صحن حیاط راه مییابد. پیشانی این ایوان امروزه فرو ریخته و نمای ایوان همسطح با رخبام طرفین خود شده است. چهار برج آجری مدوّر و قطور چهار گوشۀ بنا، آن را قلعهای مستحکم جلوه میدهد. تعبیۀ محلهای تیراندازی و کنگرههای بالای برجها حاکی از وضع دفاعی کاروانسرا و ناامنی این منطقه در گذشته است |
کاروانسرا فیل | دس زندیان. شیراز. کاروانسرای فیل در شمال بازار شمشیرگران جای دارد که مجتمعی از حجرههای تجاری است |
کاروانسرا قوشه | دامغان، جادۀ دامغان ـ سمنان، کیلومتر ۳۵. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان: بر اساس منابع بررسیشده، این بنا ازکاروانسراهای دورۀ شاهعباس اول صفوی است. در دورۀ قاجار، حاجی علینقی، تاجر کاشانی، این بنا را مرمت کرده و چهار دکان در نزدیکی آن ساخته استمطلع الشمس. دیگر اطلاعات مکتوب: هانری رنه آلمانی (۱۸۶۳-۱۹۵۰) در این کاروانسرا اقامت کرده و از اطراق کاروانیان در آن توصیفی به دست داده و نوشته است که آب از میان حوضی در وسط حیاط میجوشد و قهوهخانهای در این قسمت دایر استسفرنامۀ از خراسان تا بختیاری. سیر تحول بنا: این کاروانسرا را سازمان حفاظت آثار باستانی در ۱۳۵۵ش مرمت کرده است. در این مرمت، بام را پس از برداشتن پوشش آجری آن، با کاهگل اندودند. امروزه نیز این بنا نیاز به مرمت دارد. نکاتی دربارۀ معماری بنا: بنا قاعدهای مربع با اضلاع ۵۲ متر دارد و جزو کاروانسراهای کوچک به شمار میرود. این کاروانسرا حیاط هشتونیمهشت کوچکی دارد که در حدود دوازده درصد مساحت کل بنا را شامل میشود؛ درحالیکه نسبت فضای باز به مساحت کل بنا در دیگر کاروانسراها، اغلب دو تا سه برابر این مقدار است. به این ترتیب، کاروانسرای قوشه از این حیث بنایی خاص است. در این کاروانسرا؛ مانند بیشتر بناهای مشابه، ایوانها و ایوانچههایی در پیرامون حیاط قرار گرفته است. ایوانها در میانۀ هر ضلع حیاط، ایوانچهها در طرفین آنها و در گوشههای حیاط، و حجرهها در پشت ایوانچهها قرار دارند. در پَخهای چهار گوشۀ حیاط ایوانچههایی مشابه وجود دارد، اما طرح حجرههای پشت آنها یکسان نیست. در هر یک از گوشههای شمالی و جنوبی حیاط، حجرهای بزرگ وجود دارد که غرفههای عمیقی قاعدۀ آنها را به شکل نیمصلیب درآورده است؛ اما در گوشۀ شرقی و غربی، هر ایوانچه با سه حجرۀ پشت خود مربوط است. در این بنا، فضاهای پیرامون حیاط، برخلافِ معمول، بالاتر از سطح حیاط ننشستهاند. اسطبلها در پشت سه جبهۀ شمالِ شرقی، جنوبِ شرقی، و جنوبِ غربی بنا واقعاند و راه آنها از هشتی است. بدین ترتیب، چهارپایان وارد حیاط نمیشدهاند و مسیر حرکت انسان و دام تقریباً تفکیک شده بوده است. احتمالاً یکی از علل کوچکی حیاط این کاروانسرا همین تفکیک فضاهاست. اتاقهای چهارپاداران در راهروِ هشتی به اسطبل قرار دارد و با فضایی ایوانچهمانند، که در مقابل آن است، از اسطبل به نوعی تفکیک شده است. کاروانسرای قوشه، دستگاه ورودی نسبتاً مفصّلی دارد. این دستگاه در ضلع جنوبِ شرقی بنا قرار دارد و سردر آن؛ مانند سردر بیشتر کاروانسراهای صفوی از امتداد افقی نمای خارجی بیرون زده است. این سردر دو طبقه است و دو طاقنما به ارتفاع یک طبقه آن را به دیوار خارجی کاروانسرا پیوسته است. قرارگیری این سردر مرتفع و نماسازیشده در میان دیوار سادۀ کاروانسرا به آن جلوه و اعتبار بیشتری بخشیده است. هشتی پشت سردر با گسترش از چهار جهت حالتی صلیبیشکل یافته است. دو بازوی منشعب از فضای وسیع میانۀ هشتی راه ورود به اسطبلهای طرفین است و دو بازوی دیگر در امتداد راه ورود به حیاط و اتاقهای نگهبانان کاروانسرا در دو طرف ورودی و در ابتدای هشتی قرار دارد. در طبقۀ بالای سردر و قسمتی از دیگر فضاهای ورودی، بالاخانهای؛ شامل یک حیاط در میانه و سه اتاق در پیرامون آن، وجود دارد. بدین ترتیب بر بام کاروانسرا، حیاطی محصور پدید آمده که احتمالاً متعلق به کاروانسرادار و خانوادۀ وی بوده است؛ درحالیکه در بیشتر کاروانسراها، فضای طبقۀ بالا از هر سو باز است تا محل گذر هوا باشد. وجود بالاخانه سردر را مرتفع جلوه داده و به ورودی در حجم کلی بنا، تشخّص و اعتبار بیشتری بخشیده است. هفت برج مدوّر توپُر در چهار گوشه و نیز در میانۀ سه ضلع خارجی بنا قرار دارند که بر بالای آنها، اتاقکهایی با طاق گنبدی برای دیدهبانی وجود داشته است. وجود این برجها و اتاقکهای بالای آنها بنای کاروانسرا را به قلعهای مستحکم شبیه میکرده است. امروزه اتاقکهای بالای برجها فرو ریخته و فقط در برج گوشۀ غربی، نمونهای از آن با سقف آجری باقی است. در فاصلۀ کمی از کاروانسرا و روبهروی سردر، آبانباری وجود دارد که همزمان با کاروانسرا احداث شده است. در این قسمت، بقایای دیوار یخچالی قدیمی نیز مشاهده میشود |
کاروانسرا کنارگرد | تهران، حسنآباد فشافویه. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان: بانی کاروانسرا شناخته نشده است. دیگر اطلاعات مکتوب: مؤلفان فهرست کاروانسراهای ایران، این بنا را از آثار دورۀ صفویه دانستهاند. عضدالملک، کاروانسرا را متعلق به دورۀ صفویه دانسته و در زمان او، وضع مناسبی نداشته است. او به چاپارخانۀ مخروبهای نیز در جنوب کاروانسرا اشاره کرده استسفرنامۀ عضدالملک به عتبات. در آگاهینامه، تاریخ احداث بنا، به نقل از معمرین محل، در حدود ۱۲۰۰ق ذکر شده استکاروانسرای کنارگرد. سیر تحول بنا: این کاروانسرا از دو بخش تشکیل شده که بخش غربی قدمت چندانی ندارد و به نظر میرسد که در صد سال گذشته، به بنای اصلی الحاق شده باشدکاروانسرای کنارگرد. بنا امروزه متروک است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این کاروانسرا از دو بخش قدیم و جدید تشکیل شده است. بخش اصلی و قدیمی بنا، با مساحتی بیش از ۴,۴۰۰ متر مربع، کاروانسرایی نسبتاً بزرگ به شمار میآید. در میانۀ اضلاع حیاط مستطیلشکل بنا، چهار ایوان و در طرفین آنها، ایوانچههایی قرار دارد. تفاوتِ کم ارتفاع و دهانۀ ایوانها و ایوانچهها، موجب شده که الگوی چهار ایوانی بنا نمودی نداشته باشد. هریک از ایوانچهها به حجرهای مربوط است. اسطبلهای طویلی پشت حجرهها و پیرامون کاروانسرا وجود دارند. ورود به این اسطبلها هم از هشتی و هم از پَخهای چهار گوشۀ حیاط امکانپذیر است. طرح گوشههای شمالِ شرقی و جنوبِ شرقی مشابه و در آنها، علاوه بر راه اسطبلها، فضایی برای اقامت چهارپاداران و پلکانهای برای دسترسی به بام تعبیه شده است. دو گوشۀ دیگر حیاط متفاوتاند: در گوشۀ جنوبِ غربی، دو مسیر عمود بر هم به اسطبلها و انبارها میرسند. در گوشۀ شمالِ غربی، یکی از این مسیرها به اسطبل و مسیر دیگر به فضایی منتهی میشود که احتمالاً محل اقامت چهارپاداران بوده است. ایوان میانۀ ضلع غربی در انتها از دو سو گسترش و شکلی صلیبی یافته است. بازوهای طرفین این فضا به انبارهای پشت این جبهه راه دارند. ایوان میانۀ ضلع غربی نقش ارتباطی دارد و راه ورود به حیاط دیگر کاروانسرا است. بخش جدید یا حیاط دوم کاروانسرا را ایوانچههایی در سه ضلع شمالی، جنوبی، و غربی احاطه کردهاند؛ اما فقط ایوانچههای ضلع غربی در پشت خود حجره دارند. اسطبلهای این قسمت، که در پشت جبهههای شمالی و جنوبی واقع است، از اسطبلهای معمول کاروانسراها عریضترند و به همین علت، یک ردیف ستون در میانه دارد. به نظر میرسد که افزودن این بخش به بنای اصلی کاروانسرا بیشتر برای افزایش اسطبلها بوده باشد. راه ورود به این مجموعه از ضلع شرقی بخش قدیمیتر است. سردر، برخلافِ بیشتر کاروانسراهای دورۀ صفویه، همسطح دیوار خارجی است. ردیف طاقنماهای این ضلع اهمیت جبهۀ ورودی را نشان میدهد. نمای خارجی دیگر اضلاع ساده است. در گوشۀ شمالشرقی بیرونِ کاروانسرا، حمام و آبانباری برای استفادۀ کاروانیان احداث شده است |
کاروانسرا کوهپایه | اصفهان، جادۀ اصفهان ـ نایین، کیلومتر ۷۵. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار وجود ندارد؛ اما در داخل سَردَر، جای خالی کتیبهای دیده میشود که به گفتۀ اهالی روستا، حاکی از احداث آن در ۹۹۹ق بوده استراههای باستانی ناحیۀ اصفهان و بناهای وابسته به آنها. بانیان: براساس این تاریخ، بنا از کاروانسراهایی است که به دستور شاه عباس اول صفوی احداث شده استراههای باستانی ناحیۀ اصفهان و بناهای وابسته به آنها. سیر تحول بنا: بنا احتمالاً از آثار اواخر قرن دهم هجری قمری است. در دورۀ معاصر، این کاروانسرا مدتی پاسگاه ژاندارمری بوده و بخشهای مختلف آن تقریباً سالم مانده استراههای باستانی ناحیۀ اصفهان و بناهای وابسته به آنها. نکاتی دربارۀ معماری بنا: کاروانسرای کوهپایه از نمونههای نسبتاً بزرگ این نوع بناست که مانند دیگر کاروانسراها، حیاط میانی با ایوانچهها و حجرههای پشت آنها احاطه شده است. چهار ایوان در میانۀ اضلاع این حیاط واقعاند که در پشت سهتای آنها، سهدریهایی قرار دارد. این اتاقها به بزرگان و مسافران ویژه اختصاص داشته است. اسطبلها نیز در پشت حجرهها و بر گرداگرد بنا قرار دارند. حجرههای این کاروانسرا در مقایسه با نمونههای مشابه، ابعاد کوچکیتری دارند و در عوض، جای بیشتری به اسطبلها اختصاص یافته است. حلقۀ اسطبلهای پیرامون کاروانسرا را ایوانهای میانۀ هر ضلع و فضاهای پشت آنها بریده و در نتیجه، این حلقه به چهار بخش مجزا شده است که راه ورود به آنها از گوشههای حیاط است. در ابتدای این ورودیها، حجرههای بزرگی برای چهارپاداران و در کنار حجرهها، بخشی بهصورتِ سکو کمی بالاتر از سطح زمین قرار دارد. ورودی کاروانسرا در جنوبِ شرقی آن است. سَردَر مرتفع و ایوانچههای پیشآمده و دو طبقۀ طرفین آن، اهمیت بسیاری به نمای خارجی ورودی بنا بخشیدهاند. ردیف یک در میان طاقنماهای کوچک و بزرگ، برجها، کنگرههای لبۀ بام، و تزیینات آجری بر اهمیت نمای ورودی افزوده و در بنایی مجلل در جوار میدان روستا پدید آوردهاند. با آنکه پیشانی سَردَر فرو ریخته، اما هنوز عظمت گذشتۀ آن مشهود است. در اطراف سَردَر، دو حجره با قاعدۀ هشت وجود دارد که ورود به آنها فقط از خارج بنا ممکن است. وجود چنین فضایی از وجوه تمایز این کاروانسرا با بناهای مشابه است. در طبقۀ دوم این فضاها نیز، حجرههای دیگری رو به خارج کاروانسرا وجود دارد. در نمای ورودی، بازشوی حجرهها به بیرون بنا، ورودی را متخلخل و غیربیابانی نشان میدهد. هشتی وسیع پشت ورودی مفصّل بنا با غرفهها و فضاهایی در دو طبقه، به تیمچهای کوچک میماند که غرفههای طبقۀ دوم آن با دیوارههای مشبک و آجری، نور فضای ورودی را تأمین میکردهاند. امروزه این دیوارهها از بین رفته است. فضاها، حجرهها، و تهویۀ مناسب طبقۀ دومِ ورودی، احتمالاً برای استفادۀ اشخاص و مسافران مهم بوده است. غرفههای طبقۀ دوم با ایوانچههایی به طرفین ایوان جنوبِ شرقی مربوطاند. بدین ترتیب، نمای این جبهۀ صحن تقریباً دو طبقه است. ایوان میانۀ این ضلع از سه ایوان دیگر کاروانسرا بلندتر و بدین گونه، جبهۀ ورودی در حجم کلی بنا صورتی شاخص یافته است. در نمای خارجی کاروانسرا، چهار برج بلندِ گوشهها و سه برج میانۀ اضلاع آشکار است. بر بالای این برجها و در سراسر لبۀ بام، کنگرههایی با محلهای تیراندازی تعبیه شده است که نشان میدهد طرّاح حفاظت و دفاع از بنا را مدِّ نظر داشته است |
کاروانسرا گنجعلیخان | کاروانسرای عهد صفوی در شهر کرمان، در شمال میدان گنجعلیخانی، از آثار گنجعلیخان که آثار تاریخی متعدد در کرمان و قندهار و سایر نقاط قلمرو حکمرانی خود ساخته است. کتیبهها و تزیینات خوشطرح کاشی معرق در آن به کار رفته. نام استاد سلطان محمد معمار یزدی سازندۀ بنا و مقرنسها و تزیینات دیگر و امضای علیرضا عباسی نویسندۀ کتیبهها و تاریخ ۱۰۰۷ق در آن مرقوم است. ویرانیهای زیاد ناشی از غفلت بر آن وارد آمده است. برخی اشخاص این بنا را مدرسۀ گنجعلیخان نامیدهاند و با توجه به کتیبۀ سردر آن که اشاره به ساختمان این رَبع به امر گنجعلیخان میکند، تردیدی در کاروانسرا بودن آن نیست و جز کاروانسرا هم از آن استفادۀ دیگر نکرده و نمیکنند |
کاروانسرا مادر شاه (اصفهان) | از کاروانسراهای معروف اصفهان، کاروانسرای جده یا مادرشاه است که متعلق به مادرِ شاه سلطان حسین بوده است. این کاروانسرا در مجاورت ضلع شرقی مدرسۀ سلطانی چهارباغ واقع شده و در حال حاضر، با حفظ نماهای داخلی آن و تعمیر و ترمیم کاشیکاریهای اطراف صحن آن و اضافات و الحاقاتی چند به اصل بنا، به صورت مهمانخانۀ بزرگی درآمده است |
کاروانسرا مادر شاه (مورچهخورت) | اصفهان، جادۀ اصفهان دلیجان، کیلومتر پنجاه. کتیبههای تاریخدار بنا: بر سَردَر کاروانسرا، کتیبهای از دورۀ محمدشاه قاجار، به تاریخ ۱۲۵۱ق، وجود داردگنجینۀ آثار تاریخی اصفهان. بانیان: هانری رنهدِ آلمانی (۱۸۶۳- ۱۹۵۰) ، این کاروانسرا را از بناهای مادر شاهعباس صفوی دانسته استسفرنامۀ از خراسان تا بختیاری. دیگر اطلاعات مکتوب: ماکسیم سیرو مینویسد: سفرا و هیئتهای سیاسی پیش از ورود به اصفهان، پایتخت صفویان، در این محل توقف میکردند و لباس رسمی میپوشیدند و سپس با محافظان مخصوص تا شهر همراهی میشدند. سیرو، ساخت این بنا را با توجه به مهارت مشهود در آن، به معماران دورۀ شاهعباس دوم صفوی نسبت داده است؛ ولی در کتاب دیگر خود، ساخت آن را در زمان شاهسلیمان اول صفوی نیز محتمل دانسته استکاروانسراهای ایران و ساختمانهای کوچک میان راهها. سیر تحول بنا: با توجه به کتیبۀ سَردَر، از این کاروانسرا در دورۀ قاجار نیز استفاده میشده است. پس از این دوره، بنا بیاستفاده مانده و مصالح آن به یغما رفته است. در ۱۳۲۱ش، کاروانسرا به پادگان تبدیل شد و تا سالهای اخیر نیز کارکرد نظامی داشته است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این بنا با مساحتی حدود ۶,۵۰۰ مترمربع از کاروانسراهای بزرگ است. حیاط مستطیلشکل و وسیع در میانۀ بنا، چهار ایوان در میانۀ اضلاع آن، و ایوانچههایی در بین ایوانها قرار دارد. هر ایوانچه، حجرهای در پشت خود دارد. قوسهای ایوانچههای پیرامون حیاط، همشکل و منظماند و دیوارها ضخامتی یکسان دارند. اسطبلهای این کاروانسرا دو گونهاند: اسطبلهای چهار گوشۀ بنا که قاعدهای مربع و ستوندار دارند و راه ورود به آنها از پَخهای گوشههای حیاط است؛ دیگر، اسطبلهای کشیدهای که در پشت حجرههای جبهههای جنوبِ شرقی و شمالِ غربی حیاط قرار دارند و آخرین طاقنماهای این دو جبهه ورودی آنهاست. امکان اتصال اسطبلهای فوق به آسانی میسر بوده، اما طرّاح ترجیح داده است تا از هم جدا باشند. ماکسیم سیرو احتمال داده که اسطبلهای گوشههای حیاط محل نگهداری فیل بوده باشد. او مینویسد که گروه محافظان، که شاه برای مسافران و مهمانان اعزام میکرده است، برای تشریفات بیشتر، از فیل استفاده میکردهاندکاروانسراهای ایران و ساختمانهای کوچک میان راهها. ورودی کاروانسرا در جنوبِ غربی آن است. سَردَر مرتفع با طاقنماهایی در دو طبقۀ طرفین آن از سطح نمای خارجی بنا پیش آمده و ردیف طاقنماها در نمای این جبهه، سَردَر را شاخص کرده است. کنگرههای دستانداز بام و آجرکاری آنها و برجهای طرفین نمایی پُرکار در این جبهه پدید آورده است. چهار برج مدور در چهار گوشۀ کاروانسرا، که بهصورتِ استوانهای کامل از امتداد اضلاع خارجی بیرون زدهاند، حجم بنا را استوارتر مینمایند. بهعلاوه، دو برج با قاعدۀ نیمهشت در میانۀ اضلاع طولی کاروانسرا قرار دارد. سَردَر کاروانسرا و هشتی و ایوان پشت آن بیواسطه به یکدیگر متصلاند. هشتی فضایی با قاعدۀ هشتو نیمهشت و به ارتفاع دو طبقه است و گنبدی بر فراز خود دارد. در طرفین هشتی، ورودیهای دو اتاق نگهبانان کاروانسرا تعبیه شده است. در سمت دیگر حیاط و روبهروی ورودی، ایوان مرتفع شمالِ شرقی و تالار صلیبیشکل پشت آن قرار دارد. غرفههای طبقۀ بالای این تالار، به بخش میانی تالار و ایوان مقابل آن اشراف دارند. حمام و آبانبارهایی در بیرون کاروانسرا و در سمت غربی آن وجود داشته، که به نوشتۀ ماکسیم سیرو، ورود به آنها از داخل کاروانسرا نیز میسر بوده استکاروانسراهای ایران و ساختمانهای کوچک میان راهها |
کاروانسرا ماهیدشت | کرمانشاه، جادۀ کرمانشاه ـ اسلامآباد، کیلومتر ۲۵. کتیبههای تاریخدار بنا: بر سَردَر بنا، کتیبهای سنگی حاکی از تعمیرات ۱۲۷۵ق است. بانیان: این بنا احتمالاً در دورۀ شاهعباس دوم صفوی احداث شدهفهرست کاروانسراهای ایران، ولی بانی آن شناخته نشده است. بنا بر کتیبۀ موجود، این کاروانسرا را میرزا آقاخان نوری در زمان ناصرالدینشاه قاجار مرمت کرده است. سیر تحول بنا: در پی این کاروانسرا، از سنگهای حجاری شدۀ ساسانی استفاده شده استفهرست کاروانسراهای ایران که احتمالاً از بناهای تاریخی اطراف آوردهاند. در تعمیرات دورۀ قاجار، پشتبندهایی در دیوارهای خارجی بنا احداث شده که امروزه برداشته شدهاند. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این بنا با مساحتی بیش از ۴,۵۰۰ مترمربع در شمار کاروانسراهای نسبتاً بزرگ است. ایوانها و ایوانچههای پیرامون حیاط، حجرههایی در پشت خود دارند. نمای ایوانهای جبهههای شمالی، شرقی، و غربی کمی از نمای طرفین خود بالاترند. به این ترتیب، رخبام این سه جبهه تقریباً فراز و فرودی ندارد. در جبهۀ چهارم، حجم دستگاه ورودی حضوری شاخص دارد. گرداگرد بنا اسطبل است، اما حجرههای بزرگ پشت ایوانها آن را به چهار بخش مجزا تقسیم کرده است. راه ورود به اسطبلها از دو طاقنمای انتهایی ضلع شرقی و طاقنمای انتهای غربی دو ضلع شمالی و جنوبی است. در هریک از این ورودیها، حجرهای مجزا برای چهارپاداران ساخته شده است. دستگاه ورودی کاروانسرا؛ متشکل از سَردَر، هشتی، غرفهها، و حجرههای پیرامون آن مرتفعترین بخش بناست و در میانۀ جبهۀ جنوبی قرار دارد. سَردَر مرتفع بنا با دو طاقنمای طرفین اندکی از سطح نمای خارجی پیش آمده است. طاقنماسازی بیرونِ این ضلع نیز تأکیدی است بر اهمیت جبهۀ ورودی نسبت به دیگر جبههها. هشتی با سقف رسمیبندی زیبا، فضای وسیع و مرتفعی است که غرفهها و حجرههایی دو طبقه مشرف بر آناند. هشتی مستقیماً به ایوان جنوبی حیاط راه مییابد که با ارتفاع دو طبقه در میانۀ این ضلع جلوهگری میکند. دو ایوانچۀ طرفین این ایوان نیز دوطبقه شده و نمای دستگاه ورودی را کامل کردهاند. بدین ترتیب، نمای جبهۀ جنوبی حیاط با ارتفاعی تقریباً دوطبقه، اهمیت خاصی در حیاط یافته است |
کاروانسرا مشیرالملک | نام کاروانسرایی از سال ۱۲۸۸ق در شهر برازجان است |
کاروانسرا مورچهخورت | اصفهان، بخش مورچهخورت. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان: بانی کاروانسرا شناخته نشده است. دیگر اطلاعات مکتوب: ماکسیم سیرو این بنا را از کاروانسراهای صفوی دانسته و نوشته است که مورچهخورت از قدیمالایام شهری کاروانی بود و کاروانها در آنجا شکل میگرفتندراههای باستانی ناحیۀ اصفهان و بناهای وابسته به آنها. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این بنا با مساحت بیش از ۴,۵۰۰ مترمربع کاروانسرایی نسبتاً بزرگ محسوب میشود. در میانۀ بنا، حیاطی مربعشکل با گوشههایی پخ قرار دارد. در هر ضلع حیاط، ایوانی در میانه و در هر طرفِ ایوان، سه ایوانچه با حجرههای پشت آنها قرار دارد. نکتۀ مهم در این بنا، نظم حاکم بر طرح آن است. ایوانچههای پیرامون حیاط همگی هماندازه و حجرههای پشت آنها نیز چنیناند. اسطبلها بر گرداگرد فضاهای کاروانسرا قرار گرفتهاند. این حلقه را شاهنشین پشت ایوانِ غربی و هشتی ورودی قطع و به دو بخش مجزا تفکیک کردهاند. سکوها، بارانداز عمیقی در اسطبلها ساختهاند که دهانههای آنها نیز کمابیش هماندازهاند. ورودی اسطبلها به تقارن از پخهای گوشههای حیاط است. در ابتدای ورودی اسطبلها، دو اتاق برای چهارپاداران وجود دارد. دو اتاقِ گوشههای شمالِ شرقی و جنوبِ شرقی از داخل به هم راه دارند و اتاقهای دو گوشۀ دیگر از هم جدا هستند. ورودی کاروانسرا، که شاخصترین بخش است، در جبهۀ شرقی قرار دارد. سَردَر مرتفع بنا و طاقنماهای اطراف آن، همچون بیشتر کاروانسراهای دورۀ صفویه، از امتداد افقی نمای خارجی پیش آمده و حجمی شاخص در بدنۀ کاروانسر ایجاد کرده است. نمای طاقنماسازی شدۀ این ضلع نیز، در مقایسه با نمای اضلاع دیگر، تأکیدی بر ورودی کاروانسراست. پس از سَردَر، هشتی وسیعی واقع است که در دو سوی خود، دو سکوی متقارن دارد. هشتی مستقیماً از ایوان شرقی به حیاط میرسد. در حجم حیاط نیز، به سمت ورودی تأکید شده است. در نمای داخل حیاط، به علت اختلاف جزئی دهانۀ ایوانها و ایوانچهها و ارتفاع کم ایوانها از رخبام حیاط، الگوی چهارایوانی نمود چندانی ندارد و گنبد هشتی و سردَر در پشت نمای شرقی حیاط، یگانه نقطۀ شاخص در حیاط است |
کاروانسرا میاندشت | شاهرود، جادۀ شاهرود ـ سبزوار، کیلومتر ۱۰۳. کتیبههای تاریخدار بنا: این بنا امروزه شامل سه کاروانسراست، که در امتداد غرب به شرق در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. بر سَردَر کاروانسرای میانی، کتیبهای منظوم با تاریخ ۱۲۹۰ق و بر سَردَر کاروانسرای غربی نیز کتیبهای مربوط به تعمیرات ۱۲۹۱ق وجود داردمطلع الشمس. بانیان: بر اساس منابع بررسیشده، کاروانسرای غربی این مجموعه از کاروانسراهای شاهعباسی استمطلع الشمس. بانی دو کاروانسرای دیگر حسینخان نظامالدوله از ایلخانان شاهسون و ملقب به «شهابالملک»، والی خراسان بوده استسفرنامۀ خراسان و کرمان. کاروانسرای صفوی را حاجی علینقی کاشانی در دورۀ قاجار مرمت کرده و کتیبۀ کاروانسرای میانی نیز به خط «عبدالوهاب» استمطلع الشمس. دیگر اطلاعات مکتوب: مؤلف مطلع الشمس در توصیف این سه کاروانسرا نوشته است که در این مجموعه و بیرون آن، بیست هزار نفر میتوانند اقامت کنندسفرنامۀ خراسان و کرمان. جهانگردان و مستشرقان بسیاری در این کاروانسرا اقامت و در سفرنامههای خود به آن اشاره کردهاند. هانری رنۀ آلمانی (۱۸۶۳-۱۹۵۰) این مجموعه را بزرگترین کاروانسرای مسیر مشهد ـ تهران دانسته و نوشته است که در این کاروانسرا؛ مانند شهر، دکانهای قصابی و نانوایی و سرّاجی و غیره وجود دارد و چند دلاک و پینهدوز سر مسافران را اصلاح و پاپوش آنان را تعمیر میکنندسفرنامۀ از خراسان تا بختیاری. در سفرنامۀ خراسان و کرمان نیز آمده که در اینجا تلگرافخانۀ دولتی دایر بوده استسفرنامۀ خراسان و کرمان. سیر تحول بنا: در دورۀ صفویه، کاروانسرای غربی این مجموعه در مسیر جادۀ ابریشم احداث و برای مقابله با حملات راهزنان، در جوار آن دو قلعه و یک چاپارخانه ساخته شد. در دورۀ قاجار، جادۀ ابریشم اهمیت گذشته را نداشت؛ ولی تردد زوّار و مسافران مشهد به اندازهای زیاد بود که کاروانسرای صفوی گنجایش آن جمعیت را نداشت. به همین علت، کاروانسرای دیگری در شرق آن ساخته شد و پس از مدت کوتاهی، فضای میانی این دو خود به کاروانسرایی تبدیل شد. در دورۀ معاصر از کاربرد این مجموعه کاسته شد و به مرور زمان آسیبهایی به آن وارد شد؛ از جمله تخریب بخشهایی از دیوار خارجی کاروانسرای صفوی (غربی). در ۱۳۷۴ش، سازمان میراث فرهنگی کشور مرمت این مجموعه را آغاز و پس از بازسازی دیوارهای خارجی کاروانسرای غربی، پشتبندهایی آجری به آنها اضافه کرد. نکاتی دربارۀ معماری بنا: کاروانسرای صفوی میاندشت با مساحتی حدود ۲,۱۰۰ مترمربع کاروانسرایی کوچک محسوب میشود. اسطبلها گرداگرد حجرهها، ایوانها، ایوانچهها، و حیاطی کم وسعت قرار گرفتهاند و در میانۀ جبهههای حیاط، چهار ایوان وجود دارند. دو ایوان شرقی و غربی در دو سوی محور فرعی حیاط از رخبام کلی حیاط بالاتر رفته و جلوۀ بیشتری دارند. نزدیکی این دو ایوان بلند به یکدیگر حیاط کاروانسرا را محصورتر جلوه داده و محور شاخصی در امتداد ورودی پدید آورده است. سَردَر بیرونزده از دیوار خارجی و نیز هشتی در ابتدای این محور قرار دارند. در دو طرف هریک از ایوانهای غربی و شرقی، دو ایوانچه وجود دارد. در چهار گوشۀ حیاط، ایوانچههایی به شکل نیمهشت ساخته شده که هریک با سه حجره مربوطاند. ورودی اسطبلهای پیرامون بنا از ایوانهای شمالی و جنوبی است. بر گرداگرد اسطبلها و بالاتر از کف آنها، غرفههایی عمیق ساخته شده که نقش بارانداز داشتهاند. هفت برج مدوّر پیرامون کاروانسرا، که شکلی قلعهای به آن داده است، از ناامنی منطقه در زمان احداث بنا خبر میدهد. در بخش شرقی مجموعه، کاروانسرایی بسیار بزرگ با مساحتی بیش از ۸,۸۰۰ مترمربع قرار دارد که از قرارگیری ایوانها، ایوانچهها، حجرهها، و اسطبلها بر گرداگرد حیاطی وسیع شکل گرفته است. ایوان میانۀ هر ضلع اندکی رخبام کلی حیاط را شکسته است. ایوانهای جبهههای شمالی و جنوبی کمعمق و در پشت آنها، حیاطهای کوچکی با قاعدۀ هشتونیمهشت وجود دارد. هریک از حیاطها، که مشابه آنها در کاروانسراهای دیگر دیده نمیشود، به همراه فضاهای پیرامون خود بخش خصوصی کاملی بودهاند. در جبهۀ جنوبی، سه سهدری بر گرد یکی از این حیاطهای کوچک وجود دارد که راه آنها از کفشکنهای گوشههای حیاط است. حیاط پشت ایوان جبهۀ شمالی، علاوه بر حجرهها و کفشکنها، اسطبلی اختصاصی در کنار خود دارد. بدین ترتیب، این قسمتها چون خانههایی در مقیاس کوچک، برای خانوادهها بوده است. طرح جبهۀ شرقی کاروانسرا شبیه دو جبهۀ شمالی و جنوبی است. در پشت ایوان این جبهه، فضاهای متعددی در اطراف فضایی مرکزی قرار دارند؛ با این تفاوت که فضای میانی این جبهه سرپوشیده است. فضاهای پشت ایوانها در میانۀ هر جبهه از دیوار پیرامون کاروانسرا بیرون زده و نمای خارجی بنا را از یکنواختی درآورده است. اسطبلهای این کاروانسرا دورادور پشت حجرهها را پوشاندهاند. بخش اصلی آنها، فضاهایی با قاعدۀ مربع ـ در چهار گوشۀ حیاط ـ با چهار ستون در میانه است. بخش میانی این فضاها، بهصورتِ سکویی از کف اسطبل بالاتر و محل اقامت چهارپاداران بوده است. در گوشۀ جنوبِ غربی کاروانسرا، این فضای اصلی ستونهای بیشتری دارد؛ که احتمالاً در مرمتهای دورههای بعد اضافه شدهاند. از هریک از این فضاها، فضاهایی چون دو بازو در امتداد اضلاع کاروانسرا منشعب شدهاند. ورودی کاروانسرا در میانۀ جبهۀ غربی آن قرار دارد. سَردَر بنا از بدنۀ این جبهه جلوتر نیامده است؛ اما به همراه ایوانچههای دو طرف خود و هشتی و ایوان پشت آن از حجم کلی بنا بالاتر رفته و در نتیجه، بخش متشخصی ایجاد شده است. هشتی، فضایی وسیع با قاعدۀ هشتونیمهشت است که غرفههایی در پیرامون آن قرار دارد. در طبقۀ دوم هشتی نیز، طاقنما و غرفههایی بر گرد فضای خالی میانۀ سقف قرار گرفته و به میانِ هشتی مشرفاند. این فضاها با ایوانچهها و فضاهای دیگر طبقۀ دوم سَردَر نیز ارتباط دارند. کاروانسرای میانی این مجموعه، حاصل اتصال دو کاروانسرای صفوی و قاجاری است و ورودی این دو کاروانسرا به آن باز میشود. این بنا، که در واقع پیشورودی این دو بناست، کاروانسرایی ناقص است. صحن بسیار وسیع این بخش از سه طرف با ردیف ایوانچهها محصور و در ضلع چهارم (غربی)، به کاروانسرای صفوی و قسمتی از قلعۀ مجاور آن محدود است. قلعهای مخروبه که قسمتهای کمی از آن باقی مانده است. این بخش از مجموعه فقط در جبهۀ جنوبی، حجرههایی دارد. ورودی این کاروانسرا، که در واقع ورودی کل مجموعه است، در میانۀ همین جبهه قرار دارد. سَردَر این ورودی از نمای اطراف خود بلندتر و ایوان پشت آن نیز از رخبام کلی حیاط بالاتر است. در جبهۀ شمالی نیز، ایوانی در مقابل ایوان جنوبی قرار گرفته است که دهانهای وسیعتر و ارتفاعی بیش از ایوانچههای دو طرف خود دارد. این ایوان، که دقیقاً در میانۀ ضلع شمالی حیاط نیست، شاید راه ورودی بناهای دیگری بوده است. بقایای ساختمانی در پشت این ضلع نشان میدهد که فضاهایی دیگر در پشت ایوانچههای این جبهه وجود داشته که از بین رفتهاند. مؤلف مطلع الشمس به وجود تلگرافخانه در این قسمت اشاره کرده استمطلع الشمس. این مجموعه سه آبانبار دارد. دو آبانبار بدون هیچ نظمی در حیاط میانی و سومی در خارج مجموعه و در نزدیک ورودی همین حیاط، قرار دارد. از دو آبانبار حیاط، یکی صفوی، که همزمان با کاروانسرای غربی ساخته شده و دیگری قاجاری است. در سفرنامۀ خراسان و کرمان آمده که آبانبار صفوی آب بهتری داشته استسفرنامۀ خراسان و کرمان |
کاروانسرا میرپنج و آقا | کاشان، بازار مسگرها. ز گزارشهای تاریخی چنین بر میآید که بازار کاشان، خصوصاً در عصر صفویه، از بازارهای پررونق و پرشکوه ایران بوده و شاهعباس اول صفوی ( حک ۹۹۶-۱۰۳۸ق) بدان جا، که در مسیر میان ری و قزوین و اصفهان واقع بوده، عنایت خاصی داشته و بناهای مجللی در آن ساخته بوده استآثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز. اما این بازار، مانند دیگر بناهای شهر، در زلزله ۱۱۹۲ق یکسره ویران شد. از حدود بیست سال بعد، از زمان سلطنت فتحعلیشاه و در دوره محمدشاه و ناصرالدینشاه، که کشور دوباره از ثبات نسبی سیاسی و اقتصادی برخوردار شد، بازار را به تدریج نوسازی کردندآثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز. ازاینرو، بناهای قدیمی این بازار همه به دوره قاجار تعلق دارد. با ظهور سلسله پهلوی در اوایل قرن چهاردهم هجری قمری، بسیاری از ابنیه تاریخی کاشان، از جمله برخی از مهمترین بناهای بازار کاشان، در پی احداث خیابان ویران شد و بازار چندتکه امروزی کاشان بقیهِالسیف آن تخریبهاست. مهمترین بخش بازار امروزی، در جهت شرقی- غربی، از دروازه دولت (خیابان اباذر، پهلوی سابق، در نزدیکی میدان شهرداری) آغاز و به حوالی میدان کمالالملک ختم میشود و کاروانسرای میرپنج در اوایل مدخلِ شرقی آن در جناح جنوبی بازار قرار گرفته است. کاروانسراهای وابسته به بازار نوعاً از یک جانب به بازار و از جانب دیگر به خارج بازار مرتبط است. رابطه این کاروانسرا با خارج از بازار از طریق کاروانسرای دیگری در جنوب آن، کاروانسرای آقا، برقرار شده است. از تفاوت امتداد محورها و کیفیت اتصال این دو کاروانسرا پیداست که این دو را با هم طرّاحی و احداث نکردهاند؛ و به نظر میرسد که کاروانسرای آقا بر کاروانسرای دیگر مقدم بوده باشد. در عین حال، در بین دو بنا، خاصه در نماها، شباهتهای آشکاری دیده میشود. کاروانسرای میرپنج، مانند بیشتر کاروانسراهای بازار، یک طبقه است. حجرههای آن در حول صحنِ مستطیلشکل انتظام یافته و صحن به واسطه ورودی مفصّل دو طبقه، که هشتی تیمچهمانندی دارد، به راسته بازار متصل شده است. ترازِ کف حجرهها بالاتر از صحن است و در جلو آنها، سکویی پدید آمده است که در حول صحن میچرخد. دیواره این سکو تعبیه پنجره برای حجرههای زیرزمین را، که با توجه به شیب زمین، بیشتر در جناحهای جنوبی و شرقی و غربی واقعاند، ممکن ساخته است. حجرههای دورتادور صحن کمابیش مشابه و ضرباهنگ آنها در نما تکراری است؛ اما در میانه جبهههای شمالی و جنوبی، یعنی در دهانه مدخلِ صحن و دهانه دالان رابط آن با کاروانسرای آقا، با بیرون زدن هلالی این دهانه از رخبام، این ضرباهنگ تغییر کرده است. محاط نشدن هلالی در قاب مستطیل در بناهای قبل از قاجار کمسابقه است؛ و در همین دوره نیز، فقط در معدودی از بناهای ایران دیده میشود. حجم بیرونی بنای دالان و هشتی، که هم دو طبقه دارد و هم کف آن، متناسب با کفِ راسته، از کفِ صحن بالاتر است، از درونِ صحن به خوبی دیده میشود و به نمای جانبِ شمالی صحن جلوهای خاص میدهد. شاید این ترکیب زیبای حجمی از به یادماندنیترین جلوههای این کاروانسرا باشد. (پاسخ این نما، در میانه نمای جبهه جنوبی صحن، با ترکیبِ دو طبقه و طارَمی مشبک جلو ایوانِ طبقه بالای آن نیز شایسته توجه است.) با این حال، پیداست که معمار بیشتر به فضای درون این قسمت توجه داشته تا به جلوه بیرونیاش. این دستگاه مفصّلِ ورودی با سَردَر رسمیبندی شده شاخصی در راسته بازار آغاز میشود و با دالانی ادامه مییابد که در آغاز، با تعبیه بالاخانهای، از ارتفاع آن کاستهاند. ارتفاع دالان در انتها، که در امتداد حجرههای یک طبقه صحن قرار میگیرد، باز فرو میکاهد و بدین صورت، آغاز و انجامی مییابد. اختلافِ ترازِ کف بازار با کفِ صحن با سطوح شیبداری در همین ابتدا و انتهای دالان مستهلک شده است. قاعده دالان در میانه گشادهتر و طاق آن بلندتر و گنبدین میشود و بهصورتِ هشتیای با ارتفاعی معادل دو طبقه در میآید. رسمیبندیای با تویزههای گچی در زمینه آجری دیوارها را به طاق میپیوندد و به شمسه و روزن میانه طاق ختم میکند. این ترکیب همراه با در و پنجرههای پُرکار چوبی، خصوصاً در قیاس با نمای بسیار ساده صحن، که ترکیبی بیپیرایه از آجر و سیمگِل است، جلوهگری میکند. اختلاف ارتفاع طاق در انتهای دالان امکانی برای تعبیه روزنی در زیر طاق فراهم آورده است. با مشبککردنِ این روزن، هم در درونِ دالان ترکیب زیبایی از روزن و مدخلِ صحن در زیرِ آن پدید آوردهاند و هم جلوه روزن در صحن و ترکیب آن با حجمهای محدب و بسته بام را نیکوتر ساختهاند. کاروانسرای نیمهمخروب آقا نیز، که محور طولی آن نسبت به محور طولی کاروانسرای قبل قدری به سمت شرق منحرف شده است، صحنی مستطیلشکل، اما وسیعتر از صحنِ کاروانسرای اول دارد. بیرونزدگی هلالی طاقهای میانی در نماهای شمالی و جنوبی و بیپیرایگی نماها و ترکیب کلی دستگاه ورودی این کاروانسرا مشابه کاروانسرای میرپنج است؛ ولی تفاوتهای بارزی هم در میان آنها به چشم میخورد. اگر چه بسیاری از قسمتهای بنا دستخوش تصرف و تخریب شده است؛ احتمال میرود که در جلو همه حجرهها، ایوانچهای بوده باشد. بهعلاوه، برخلافِ کاروانسرای دیگر، در اینجا، دهانه میانی در نماهای شرقی و غربی با دهانههای دیگر تفاوت دارد و تعبیه کفشکن در طرفینِ این دهانه هم این تفاوت را بارزتر مینماید. تأثیر اختلاف سطح دستگاه ورودی (واقع در جناح جنوبی) با صحن در اینجا به کفِ صحن ختم نشده و در نما نیز اثر محسوسی گذاشته و موجب شده رخبام و بلکه سراسر نما در جبهه جنوبی و قسمتی از نماهای شرقی و غربی بشکند و در ترازِ بالاتری قرار گیرد. دستگاه ورودی این کاروانسرا نیز، چه در ترکیبِ اجزا و چه در تزیینات، سادهتر از کاروانسرای میرپنج است؛ و چنانکه گفتیم، بنا را به خارج بازار مرتبط میکند |
کاروانسرا نبی | قزوین، راستهٔ بزازها. این کاروانسرا، که در گذشته «سرای شاه» نامیده میشد، به دوره قاجار تعلق دارد و مصداق کاملی است ار الگوی کاروانسراهای درون بازار. این بنا متشکل است از: صحنی به شکل کشکولی؛ دالانی در محور ورودی صحن؛ حجرههای متعددی که در دو طبقه در اطراف صحن و دالان نشستهاند. صحن، همچون صحن دیگر کاروانسراها، بسیار وسیع و، از اینرو، فاقد محصوریتی است که نوعاً در سراها احساس میشود. رُخبام صحن ثابت و یکنواخت است؛ و به همین جهت، گنبد بزرگ مسجدالنبی، که در جوار کاروانسراست، بر منظر عمومی درون صحن اثری محسوس گذاشته است. ضرباهنگ ثابت دهانهها در اطرافِ صحن با تغییری اندک در اندازه دهانه میانی هر جبهه تنوع یافته است. دهانههای واقع در طرفین این دهانههای میانی کوچکتر شده و این خود به بزرگنمایی تغییر در میانه جبههها کمک کرده است (امروزه، در طرح میانه جبهه شمالی، تصرف شده است). ارتفاع دهانههای میانی، همچون دیگر دهانهها معادل، یک طبقه است؛ مگر دهانه جبهه غربی، که مدخل اصلی صحن است. بدین ترتیب، این دهانهها صورت شاخص ایوان را پیدا نکرده و هرچند طرح به الگوی چهارایوانی نزدیک شده، کاملاً بر آن انطباق نیافته است. در جلو هر حجره، در هر طبقه، ایوانچهای هست. ایوانچههای کنجها بزرگتر و قاعده آنها نیمهشت و طاقشان در طبقه پایین کاربندی شده است. از شکلِ ایوانچه جنوبی میتوان احتمال داد که در اصل، ایوانچههای میانه جبهههای جنوبی و شمالی و شرقی عمیقتر بوده باشد. بدین ترتیب، به واسطه عمیقتر بودن ایوانچهها و رواق در کنجها و میانه جبههها، در هر دو طبقه، نقاط اصلی طرح تشخص یافته و بر هندسه آنها تأکید شده است. ایوانچههای طبقه بالا به هم مرتبط است؛ و بنابراین در اینجا نیز، از پیوند ایوانچههای پیاپی در طبقه بالا، فضایی رواقگونه پدید آمده که دسترس حجرهها به پلکانِ مشترک را میسر ساخته است. وجود ایوانچههای متوالی در گرداگرد صحن، حجم صحن را مجوّف ساخته و در آن سایهروشن ایجاد کرده است. متأسفانه امروزه بعضی از ایوانچهها را حذف کرده و به فضای حجرهها افزودهاند. بخش وسیعی از طبقه فوقانی بنا در جبهههای شرقی و جنوبی نیز از میان رفته است. نمای داخلی صحن سرتاسر آجری و بدون تزیین است. همچون بیشتر کاروانسراهای بازار، اثری از حیاطسازی در صحن دیده نمیشود؛ اما به نظر میرسد که در وسط آبانباری بوده باشد. محور ورودی طرح بر محورِ طولی صحن منطبق است. این محور با سردری ساده آغاز شده و در پی آن، هشتیای است با قاعده هشتونیمهشت و طاق رسمیبندی شده مدور و نمای آجری. متأسفانه، طاق هشتی تماماً فروریخته و جز رسمیبندی در گوشهها، چیزی از آن برجا نمانده است. در اطراف هشتی، در دو طبقه، حجرههایی واقع شده که شکل آنها امروزه کاملاً تغییر یافته است. پس از هشتی، در امتداد همان محور شرقی- غربی، به دالان ساده و زیبایی با طاق و تَویزههای مشابه و مکرر میرسیم که هر طاق رسمیبندی ساده و روزنهایی در وسط و طرفین دارد. نمای دالان نیز آجری و ارتفاع آن در حدِ دو طبقه است و بدون تغییری در ارتفاع، به صحن میپیوندد. نکته مهم و بدیع در طرح این دالان وجود ایوانچهای در جلو هر حجره در هر طبقه است؛ و باز، عجیب اینکه این ایوانچهها در طبقه بالا هم، مانند طبقه پایین، مستقل از یکدیگرند و حجرهها در پشت این پیش فضاها قرار گرفتهاند. بدین ترتیب، ایوانچهها در طبقه دوم محل عبور نیست. وجود ایوانچهها موجب شده است که دالان فراختر و حجمِ داخلی آن پُرکارتر و ظریفتر جلوه کند. کاروانسرا، به جز این ورودی اصلی، ورودیهایی فرعی در جبهههای شمالی و شرقی صحن دارد. احتمالاً، در جبهه جنوبی هم، ورودی مشابهی وجود داشته است که بعداً آن را مسدود و آبریزگاه کردهاند. از دیگر نکات جالب توجه این طرح منظم بودن زمین آن است؛ گویی دست طراح از این حیث کاملاً باز بوده و از همینرو، شکلِ پیرامون زمین کاملاً تابع هندسه کامل و سالمِ درون طرح است. متأسفانه، این بنا، همچون بیشتر کاروانسراهای درون بازارهای ایران، در شُرُف نابودی کامل است |
کاروانسرا وکیل (کرمان) | این کاروانسرا، واقع در جناح شمالی بازار وکیل، به عهد ناصرالدینشاه قاجار تعلق دارد و بنا بر کتیبه سنگی سَردَر اصلی، به امر والی کرمان، محمداسماعیل خان وکیلالملک، بانی مجموعه مفصل وکیل (بازار و مسجد حمام و مدرسه و کاروانسرا)، احداث شده و بنای آن در ۱۲۸۷ق به پایان رسیده است. عناصر اصلی طرح عبارت است از: صحنی وسیع؛ دالانی کوتاه در شمال، که صحن را به کوچه سردار مرتبط میکند؛ دالانی به موازات ضلع شرقی صحن در شرق آن؛ حیاطی کوچک در شمالِ شرقی بنا. صحنِ بزرگ کاروانسرا مرکز تجمع اجزای مختلف طرح و کانون نظم استواری است که به رغم زمین نامنظم، بر طرح حاکم شده است. قاعده صحن کشکولی شکل و ارتفاع صحن در حد دو طبقه است. طبقه بالا از لبه طبقه پایین عقب نشسته و به حجمِ داخلی صحن صورتی پلکانی داده است. حجرههایی کمابیش هماندازه، که نسبت به وسعتِ صحن خُرد مینمایند، در پیرامون صحن نشستهاند و در حد فاصل بعضی از آنها، کفشکنهایی با دهانه کوچکتر هست. بنابراین حجم بنا در مقایسه با صحنِ یکپارچه و وسیع تقسیماتی خُرد و کثیر دارد. این خردی تقسیمات با عقبنشینی طبقه بالا دوچندان شده است؛ بدین معنا که نمای بسیار کشیده حیاط دو بنای یکطبقه واقع بر هم دیده میشود؛ اما در میانه جبهههای شمالی و جنوبی، تحولی رخ داده که اندازهها را متناسبتر کرده است: در وسط هر یک از این دو جبهه، ایوانی با دهانهای وسیعتر و ارتفاع معادل دو طبقه قرار گرفته که برخلافِ دیگر قسمتهای بدنه صحن، در طبقه بالا، عقب ننشسته است. بدین ترتیب، این دو ایوان به حجم بزرگ و برجستهای بدل شده است که در ابعاد و سایهروشن، با سایر اجزا تفاوتی بارز دارد. این ایوانها، علاوه بر ایجاد تحول در آهنگ موزون، اما یکنواختِ نما، دو طبقه بدنه را به یکدیگر پیوسته و محور اصلی تقارن طرح را معین کردهاند. دهانهٔ میانی جبهههای شرقی و غربی نیز عریضتر از دهانههای دیگر است، اما صورت ایوان ندارد. هر یک از هشتیهای واقع در پشت ایوانهای شمالی و جنوبی طاقِ مدوری دارد که حجم بیرونی آن در صحن پیدا و خود تأکیدی دیگر بر محورِ اصلی است. بهعلاوه، دو بادگیرِ بسیار مرتفع و ناهمانندی که در طرفینِ ایوانی شمالی بر بام دیده میشود و شاخصترین حجمهای بناست ایوان شمالی را مشخصتر میسازد. در طبقه پایین، در هر یک از چهار کنج صحن، ایوانچه ششگوشی هست که راه حجرههای کنج را تأمین کرده است. در این طرح، مسئله کنجها در هر جا به نحو خاصی حل شده است؛ و طرح، خصوصاً در کنجهای شمالِ شرقی و جنوبِ غربی، صورتی نامتعارف (فضاهایی مثلثشکل یا غیرهندسی) دارد. حجرههای متعدد کاروانسرا با عمقهای متفاوت و بعضاً دارای پستو در اطراف صحن مستقر شده و بدان رو کردهاند و محور طولی همه آنها بر ضلع صحن عمود است. طاق حجرهها آهنگ است و دیوارهایشان با طاقچهها و رَفهای متعدد از صورت ساده و مسطح بیرون آمده است. طرح به قدر بناهای صفوی کرمان فخیم نیست؛ اما وحدت سلیقه حاکم بر آن فضایی موقّر و دلنشین پدید آورده است. این کیفیت از هندسه کامل و تناسبات پخته و شیوه ترکیب و همنشینی اشکال و کاشیکاری ساده قاجاری در زمینه آجری، که همه نمای صحن را پوشانده و به اجزای آن وحدت بخشیده، ناشی شده و بدین صورت، ترکیبی قاجاری با رنگ و بوی خاص معماری کرمان فراهم آمده است. صحن حیاطسازی زیبایی داشته که متأسفانه، به مرور زمان، ویران شده است. صحن سنگفرش است و چهار باغچه و دو حوض را چنان در آن نهادهاند که بیشتر حجرهها از منظرِ آب و سبزه بهرهمند شوند. چنانکه میدانیم، بیشتر کاروانسراهای بازار طرح حیاطسازی ندارند (شاید به لحاظ تسهیل تردد چهارپایان و جابهجایی بار)؛ و این طرح از این حیث به الگوی سرا شباهت بیشتری دارد. با این حال، جای کافی برای تردد در میانه صحن و حواشی آن تأمین شده است. ورودی اصلی کاروانسرا در ضلع جنوبی، از سمت بازار وکیل، است. رسمیبندی آجری ساده و زیبای طاقهای مکررِ بازار وکیل در محلِ ورودی بنا به یزدیبندی ظریفی با زمینه آجری و نقوش کاشی بدل میشود که در نهایت، به شمسه و روزنی دوازدهگوش ختم میشود. سردر کاروانسرا و نیمطاق روبهروی آن مزین به مقرنس گچی مفصّلی است. بدنه سردر نیز تزیینات مُعَقَّلی دارد. چند پله در کفِ سَردَر سطح آن را به سطح فروتر هشتی مرتبط میکند. ازاینرو، برای ناظر بیرونی، ارتفاع در کوتاه جلوه میکند و کتیبه و مقرنسِ سَردَر بیشتر به چشم میآید. هشتی مزبور قاعده هشتونیمهشت و ارتفاعی معادل دو طبقه دارد و در طرفین آن، حجرههایی واقع شده است. قوسِ نمای حجرههای هشتی در طبقه پایین کمانی است و در طبقه بالا، جناغی. تقسیمات نمای داخلی هشتی در طبقه بالا خردتر از طبقه پایین است. طاقِ مدوّر هشتی، که حجم بیرونی آن از صحن هم پیداست، کاربندی با تزیینات آجر و کاشی دارد که در کنجها، به واسطه مقرنسهایی ریزنقش و ظریف، به بدنه میپیوندد. هشتی بیفاصله به ایوان جنوبی صحن مرتبط است. بدین ترتیب، دستگاه ورودی اصلی بنا، به رغم تزیینات پُرکار و شاخص، ترکیبی ساده، متشکل از سردر و هشتی و ایوان، دارد که بیواسطه در کنار هم نشستهاند. ورودی دیگر کاروانسرا در میانه ضلع شمالی آن است. این ورودی با سردری بزرگ و شاخص در کوچه شمالی، کوچه سردار، آغاز میشود و به واسطه دالانی کوتاه و سپس هشتیای مشابه هشتی جنوبی، به ایوان شمالی صحن میپیوندد. کاروانسرا ورودی دیگری هم در ضلع شرقی دارد. این ورودی با سردری آجری در انتهای شرقی بازار وکیل آغاز میشود. در پی این سردر، دالانی کوتاه و ساده و زیبا قرار دارد با طاقهای آجری رسمیبندی و حجرههایی در دو طبقه در طرفین، که متأسفانه امروزه متروک مانده است. این دالان با شکستی قائمه از میانه ضلع شرقی صحن سر درمیآورد. دالان در محلِ اتصال به صحن طاقی مدوّر با رسمیبندی آجری و نقش شمسهای ظریف از کاشی لاجوردی و فیروزهای دارد؛ و بدین صورت، بیآنکه در عرض قاعدهاش تغییری حادث شود، فضای مکثی هشتیمانند پدید آمده که حجمِ بیرونی آن از صحن پیداست. با توجه به عقبنشینی طبقه بالای بنا، ارتفاع دالان پس از این هشتی به یک طبقه کاهش یافته و دالان به صحن پیوسته است. در گوشه شمالِ شرقی مجموعه، حیاطی مربعشکل با حجرههایی در اطراف هست که از طریق یکی از کفشکنها، به صحنِ کاروانسرا مرتبط میشود. تقارن طرح این حیاطِ دنج و محصور در جاهایی مخدوش شده است و مدخل آن در میانه ضلع جنوبی نیست و بخشی از حجم بنا در جبهه غربی طبقه بالا عقب نشسته است. حجرههای جبهه غربی در حدِ فاصل حیاط و دالانِ ورودی مجموعه واقع شدهاند؛ و بنابراین یک روی در حیاط و یک روی در دالان دارند. به رغم کیفیت تجاری این چند حجره، بعید نیست که این حیاط و فضاهای پیرامون آن خانه یا اقامتگاهی کوچک در جوارِ محل کار بوده باشد. در شمالشرق این حیاط، حیاط مستطیلشکلِ دیگری هست که امروزه ویران شده است و نمیتوان با اطمینان درباره آن قضاوت کرد |
کاریز دولتآباد | محمدتقیخان یزدی برای تأمین آب مورد نیاز باغ دولتآباد در یزد دست به ایجاد کاریز معروف دولتآباد زد که از پرآبترین قناتهای منطقه به شمار میرود و طول مسیر آن شصت کیلومتر است. چند سال بعد از درگذشت بانی آن آب قنات دیگر به باغ دولتآباد نرسید و در خارج شهر مصرف شد |
کبوترخانه | کبوترخان. گرد این بام و کبوترخانه من/ چون کبوتر پرزنم مستانه منمولوی |
کتابخانه بخارا | به نوشتۀ عوفی در شهر بخارا کتابخانهای سر پل بازارچۀ بخارا قرار داشت که دیوان مدون اشعار بهرام گور در آن بود |
کتابخانه تربیت | اولین کتابخانه به سبک جدید در تبریز که به دست محمدعلی تربیت در ۱۳۰۰ش بنا شد |
کتابخانه دارالعلم | کتابخانهای که به امر جعفر بن محمد (ف۹۴۰م) در موصل ایجاد شد |
کتابخانه مجلس شورای ملی | این کتابخانه که در آغاز دارای حدود دوهزار جلد کتاب و در ۱۳۲۰ش دارای ۲۴ هزار (۳,۲۰۰ نسخۀ آن خطی) جلد کتاب بود، در پایان سال ۱۳۵۶ش دارای ۱۲۰ هزار جلد کتاب چاپی و ۱,۶۰۰ نسخه کتاب خطی بوده است. سه جلد فهرست برای نسخ آن نوشته شده است (۱۳۳۵-۱۳۱۱ش) |
کتابخانه نوح بن منصور سامانی | این کتابخانه (۳۶۵- ۳۸۷ق) که خانههای بسیار داشت و در هر خانه صندوقهای کتاب روی هم انباشته بودند در شهر بخارا قرار داشت. ظاهراً این کتابخانه پس از استفاده ابن سینا از آن، طعمۀ حریق شد |
کعبه زرتشت | بنایی است برج مانند از دورۀ هخامنشی در نقش رستم. این بنا، ساختمان سنگی مکعبشکلی است. فاصلۀ آن تا کوه ۴۶ متر و برابر آرامگاه چهارمی که متعلق به داریوش دوم است بنا گردیده. بلندی آن در حدود دوازده متر و از نه ردیف سنگهای سفید تشکیل مییابد. در سه بدنۀ شمالی، خاوری و جنوبی آن سه کتیبه به سه زمان پهلوی ساسانی، پهلوی اشکانی و یونانی وجود دارد. پرفسور زاره معتقد بود که بنای آتشکده بوده و درفشهای شاهنشاهی را در آنجا حفظ میکردهاندصنایع ایران قدیم |
کلیسا بیطرة | نام کلیسای خالد منسوب به خالد بن عبدالله امیرکوفه است که آن را برای مادر خود که مسیحی بود بنا نهادمعجم البلدان |
کلیسا طاطاووس مقدس | دس سلطنت فتحعلیشاه قاجار. قدیمیترین کلیسای تهران واقع در ضلع غربی کوچه ارامنه، نزدیک بازار و در نزدیکی بقعه سیداسماعیل بود |
کلیسا قزلوانک | کلیسایی در آبادی وَنک در حدود ۴۴ کیلومتری جنوب شرقی شهر پلدشت |
کنیسا خشنود | منوچهر ستوده از دو کنیسه یهودی، که در قدیم از آن به توراتخانه یاد میکردهاند، سخن میگوید و میافزاید که در ۱۳۵۶ش یکی از آن دو دایر بوده و نام آن «کنیسای خشنود» است. کنیسۀ دیگری متصل به آن موجود است که امروز از آن استفاده نمیشود. این دو کنیسه در «یهودیمحله» بابل قرار دارد |
کهک | بخش (جمعیت ۲۰,۴۶۷، سرشماری ۱۳۴۵ش)، جنوب شهرستان قم، استان مرکزی (تهران). بر طبق قانون تقسیمات کشوری ۱۳۱۶ش، بخش کهک در شهرستان قم تشکیل شد. مرکزش، کهک (جمعیت ۱,۶۵۰، سرشماری ۱۳۴۵ش)، سی کیلومتری جنوب قم، مسجدی از ۱۱۲۳ق دارد. دو بقعه به نامهای امامزاده معصومه و چهار امامزاده دارد |
کهندژ سارویه | کهندزی در روستای جی اصفهان است |
کوچه تار | ظاهراً نام کوچهای به بخارا |
کوچه تخاران | کوچهای است در مرو و بعضی آن را به طای مؤلف نوشتهاند و نیز برخی آن را تخارانساد (سار) می خوانندمرآت البلدان |
کوچه جماجم | رستهای است به جرجانمنتهی الارب. کوچهای است به گرگان (جرجان)لباب الانساب |
کوچه طورک | نام کوچهای است در بلخ |
کوچه کوطراز | ناصرخسرو در قرن نهم قمری از بازارهای اصفهان میگوید که در آن کوچهای بود به نام کوطراز که در آن کوچه پنجاه کاروانسرای نیکو بود |
کوشانیان | حکومت بزرگی که در سرزمین کوشان در قرن اوّل میلادی تشکیل شد و در سر حدهای شرقی ایران خطر بزرگ سیاسی و مزاحمت اقتصادی برای دولت ایران فراهم کرده بود به طوری که شاپور اوّل از یک طرف توسط رومیان در غرب و از طرف دیگر توسط کوشانیان در خاور گرفتار بود |
کوشک معشوق | کاخ باشکوهی است در جانب غربی سامرامعجمالبلدان. نام قصری نزدیک سامرا به ساحل دجله در مقابل آن به ساحل دیگر قصرها هارونی باشد |
کوشک نطنز | بنای چهارطاقی سنگ و گچی عهد ساسانی در نطنز، داخل باغ شخصی امام جماعت مسجد جامع نطنز و نزدیک مسجد مزبور |
کوشک واخجک | بنایی بوده است در خوارزم که چنگیز هنگام فتح شهر مزبور از خراب کردن آن صرف نظر کرد. در تاریخ مغول عباس اقبال به نقل از طبقات ناصری چنین آمده است: «چنگیزخان توشی و جغتای را با لشکر گران به طرف خوارزم فرستاد تا لشکر بدر خوارزم رفت و جنگ پیوست، مدت چهارماه اهل خوارزم با ایشان جنگ کردند و جهاد نمودند و به عاقبت شهر را بگرفتند و جملۀ خلق را شهید کردند و همۀ عمارتها خراب کردند مگر دو موضع یکی کوشک واخجک دوم مقبرۀ سلطان محمد تکش....» |
گنبد جبلیه | یا گنبد گبر، بنایی است تاریخی به شکل گنبدی منفرد در دامنۀ شیوشگان (سید حسین کنونی، کرمان) که به احتمال قوی از ابنیۀ پیش از اسلام است |
گنبد سبز | سبزگنبد♦ کنایه از آسمان است |
گنبد سرخ | یکی از بناهای قدیمی مراغه که سازندۀ آن عبدالعزیز بن محمد سعد است |
گنبد عالی | ساخت گنبد عالی در ۶۹۷ق آغاز شد و در ۷۰۲ق به پایان رسید. این گنبد بر کلیۀ آثار ابوابالبر غازانی در شنبِغازان مشرف بود و تا قرن یازدهم اعجاب بینندگان را برمیانگیخت. این گنبد در ۱۰۲۰ق به دستور شاه عباس اول ویران شد تا از مصالح ساختمانی آن و سایر عمارات ابوابالبرّ برای بنای قلعهای استفاده شود. به نوشتۀ نادرمیرزا قاجار، گنبد عالی و حصار شنب غازان در زمان شاه صفی (۱۰۳۸-۱۰۵۲ق) ویران شد |
گنبد عضد | از آثار عضدالدولۀ دیلمی در شیراز است است. مردم آن را «گهوارۀ دیو» گویند که ظاهراً در اصل «گهوارۀ دید» بوده است. یعنی دیدگاه نگهبانان راه، چون گنبد نامبرده بر طاق قرآن و راهی که از تهران به شیراز میآید مشرف است و محل اقامت نگهبانان راه بوده است |
گنبد غفاریه | از مزارات مراغه که مقبرۀ یکی از امرای مملوک موسوم به شمسالدین قراسنقر میباشد. تاریخ بنای آن ۷۱۶-۷۳۶ق است |
گنبد قابوس | برج بلند و استوار آجری، مجموعاً به ارتفاع ۵۲ متر، دارای ده ترک خارجی که سطح بیرون برج به وسیلۀ آنها تقسیم شده. دارای نوشتۀ کوفی مکرر با آجر برجسته، مقبرۀ قابوس بن وشمگیر و مورخ ۳۷۵ش و ۳۹۷ق است. از امتیازات آن دارا بودن تاریخهای هجری و شمسی است |
گنبد کبود (آمل) | برجی است در آمل دارای گنبدی مخروب که در گذشته با کاشیهای آبی مفروش بوده و این نام نیز به همان جهت است |
گنبد کبود (مراغه) | برج آجری هشتپهلو در شهر مراغه، که در هر ضلع آن طاقنمای مسطحی توأم با مقرنسکاری به چشم میخورد و دخمهای در زیر آن قرار دارد. این بنا منسوب به قبر مادر هلاکوست. برخی بنای آن را به اواخر دورۀ سلجوقی نسبت میدهند و عدهای تاریخ ساخت آن را ۵۹۳ق میدانند |
گنبد کیرمان | گنبدی بود عظیم در فیروزآباد فارس |
گنبد هشتدر | گنبد هشتدر (هشتار/ اشتار/ هشتدرب) ظاهراً آتشگاهی از دورۀ ساسانی بوده است |
گنبداندژ | دژی است در خراسان که گشتاسب فرزند خود اسفندیار را بدانجا بند کرد. سوی گنبدان دژ فرستادیم/ ز خواری به بیگانگان دادیمفردوسی گردکوه، قلعه. |
گنبدینکوه | قلعۀ محکمی بود در خراسان: دژ گنبدین کوه تا خربنه/ دژ لاژوردین ز بهر بنهفردوسی |
گنجتپه | تپهای در غرب خوروین، در دامنۀ جنوبی البرز. در حدود ۶۶ کیلومتری جادۀ تهران قزوین راه شوسهای وجود دارد که به سوی شمال ممتد است، و از آبادیهای قلعه چندار، چندار، شنده، خوروین، آجین دوجین و ولیان میگذرد. تپهها و اراضی مجاور این آبادیهای عموماً قبرستانهای پیش از تاریخ است که ظروف سفالی و اشیای دیگر از آنجا به دست میآید. نخستین بار در سال ۱۳۲۸ش ادارۀ کل باستانشناسی کاوش علمی مختصری در این تپهها به عمل آورد؛ سپس در آذرماه ۱۳۳۳ش هیئت باستانشناسی بلژیکی نیز کاوشهایی انجام داد. اشیای به دست آمده در این کاوشها عبارتند از ظروف سفالین، سلاح بر، وسایل فلزی، زیورآلات و اشیای تجمّلی علاوه بر اینها تعدادی قبر نیز کشف شد |
گنگدژ | در شاهنامه، دژی در میان کوهی خوش آبوهوا که سیاوش در توران زمین ساخت. وصف آن در بندهشن چنین آمده است: هفت دیوار زرین و سیمین و پولادین و آهنین و برنجین و آبگینگین (شیشهای) و کاسگینین (به گوهر آراسته، به عقیدۀ کریستین سن) دارد. و پانزده در بدان است که مساحت هر در از درِ دیگر را با اسب در ۷۲ روز بهاری و پانزده روز تابستانی میتوان پیمود سیاوشگرد. |
گوردخمه تخت جمشید | در بالای کوهی که تخت جمشید در دامنۀ آن واقع است مقبرههایی برای آخرین شاهان هخامنشی، در سینۀ کوه ساخته شده است. که معروف به دخمه میباشند. یکی از دخمهها در شمال و دیگری در جنوب کوه و یکی هم در جنوب تخت جمشید در پیشآمدگی همان کوه است که ناتمام میباشد. نمای دخمهها از دو بخش روی یکدیگر تشکیل یافته است: پایین نما شکل ایوانی را مینماید که سقف آن روی چهار ستون قرار گرفته است، بالای سقف ایوان تختی دیده میشود که ۲۸ تن از نمایندگان ملتهای باجگذار، در دو ردیف افقی آن را روی دو دست نگه داشتهاند و روی تخت سریر سهپلهای و یک آتشدان موجود است و شاه روی سریر ایستاده و دست راست خود را به سمت آتشدان دراز کرده مشغول عبادت میباشد. دخمۀ شمالی متعلق به اردشیر دوم هخامنشی، و دخمۀ جنوب شرقی به اردشیر سوم، و دخمۀ جنوبی کوه، که ناتمام مانده، متعلق به داریوش سوم آخرین پادشاه هخامنشی است که پیش از اتمام آن مغلوب اسکندر گردید |
گورستان بهشت زهرا | گورستان تهران در مسیر بزرگراه تهران ـ قم که قطعه شماره ۸۸ آن به خاکسپاری شخصیتهای علمی، ادبی، و هنری کشور اختصاص دارد |
گورستان بیعةالقطیعة | محلی یا نام گورستانی بوده است در بغداد و این محل در سال ۳۶۳ق بدین نام موجود بوده استتاریخ الحکماء قفطی |
گورستان تخت فولاد | تنها گورستان باقیمانده از قبرستانهای معتدد دوران اسلامی شهر اصفهان در جنوب شرقی اصفهان در کنار زاینده رود با قدمتی حداقل از سدۀ ۴ق |
گورستان جرانداب | تبریز. نام قبرستانی استنزهة القلوب. ظاهراً همان محلی که فعلاً به چرانداب معروف است |
گورستان عرزم | نام گورستان و مقبرهای است. گفتهاند نام محلی است به کوفه معروف به جبانة عرزم. کلبی گوید: جبانۀ (گورستان) منسوب به عرزم است مولای بنی اسد یا بنی اسد یا بنی عبسمعجم البلدان |
گورستان مریان و آقاولر | نام گورستانی باستانی واقع در ۳۴ کیلومتری جنوب غربی شهرستان تالش در دّره کرگانرود مربوط به نیمه دوم هزارۀ دوم قبل از میلاد و آغاز عصر آهن تا دورۀ ساسانی |
گورستان مزارشریف | از گورستانهای مهم شهر بخارا مزار شریف است |
گورستان میچاکو | نام گورستانی از دورهٔ اشکانی به وسعت حدود سههزار متر مربع |
گورستان نمشیر | در این گورستان سنگ قبرهای نقاشی شدهای کشف شده است که از آثار باستانی شهر بانه است |
گورستان | قبرستان. من رها نکنم تا جنازۀ فردوسی در گورستان مسلمانان برندنظامی عروضی |
گورقلعه | قلعهای است در جزیرۀ شاهی در دریاچۀ ارومیه که هلاکوخان را در آنجا به خاک سپردند |
لنبان | نام محلهای به اصفهان. نام محلتی در مرکز اسپاهان. رفیعالدین شاعر از آنجاست. یاقوت گوید: ده بزرگی است به اصفهان و آن را دروازهای باشد که بدان شهرت یافته (و هنوز برجاست). کمال اسماعیل در مدح رئیس لنبان گفته: تا زبانم به کام جنبان است/ در ثنای رئیس لنبان است |
لنگر بابا خاکی | نام لنگر و منزل و ییلاق در مشرق خراسان قدیم. این نام مکرر در حبیب السیر آمده است |
مجسمه شیر سنگی | مجسمۀ بزرگ سنگی شیر از آثار عهد اشکانیان، در طرف جنوب شرق شهر همدان در خارج از شهر. طول مجسمه بیش از ۲٫۵ متر، پهنای آن ۱٫۵ متر و ارتفاع قسمت سینۀ آن ۱٫۲ متر میباشد. این مجسمه در ایام قدیم نزدیک یکی از دروازههای شهر از جانب الوند بوده است و این دروازه را به همین مناسبت در مآخذ اسلامی بابالاسد (دروازه شیر) میخواندند. در ۳۱۹ق لشکریان مرداویج بابالاسد را ویران و مجسمه را سرنگون کردند. اکنون مردم از سنگشیر تبرک میجویند |
مجموعه امیر (تبریز) | مجموعۀ سرا و تیمچه امیر، واقع در جنوبیترین قسمت بازار تبریز، به راسته طلا فروشان (یا بازار امیر)، در غرب، و راسته کفاشان، در شمال، و خیابان مدرس (دارایی)، در شرق، و خیابان جمهوری اسلامی، در جنوب، محدود است و به هر چهار محور مذکور راه دارد. این مجموعه، که احداث آن را به عهد فتحعلی شاه قاجار نسبت میدهند، متشکل است از: یک سرای بزرگ، در وسط؛ دو تیمچه، یکی در شمال غربی و دیگری در جنوب سرا. پیچیدگی طرح بناهای بازار تبریز در این مجموعه پیداست. سرا صحنی وسیع دارد؛ و اگر در بناهای بازار، ملاک تشخیص سرا از کاروانسرا بزرگتر بودن ابعاد کاروانسرا باشد، باید آن را کاروانسرا دانست. صحن بدنه دو طبقه و قاعده کشکولی و طرح چهار ایوانی دارد. ابعاد دهانههای اطراف صحن متفاوت است؛ و اگر آنها را به ترتیب از بزرگ به کوچک با حروف «آ» (برای ایوانهای جبهههای شرقی و غربی) و «ل» (برای ایوانهای جبهههای شمالی و جنوبی) و «ب» و «ج» و «د» (برای دیگر دهانهها) نشان دهیم؛ میتوان آهنگ جبهههای شرقی و غربی را به این صورت تبیین کرد: د-ج-د-ج-ب-د-ج-ج-د-آ-د-ج-ج-د-ب-ج-د-ج-د و آهنگ جبهههای شمالی و جنوبی را به این صورت: ج-د-ب-ج-د-ل-د-ج-ب-د-ج. قوس ایوانها بلندتر است و قاب آنها در حد یک طبقه از رُخ بام بیرون زده است. به این ترتیب، ایوانها در میانه چهار جبهه صحن هندسه طرح را مستحکم کردهاند و نمای دو طبقه را به هم پیوستهاند و اجزای متعدد و متنوع حجم داخلی صحن را به کف گسترده آن دوختهاند. شکل قوس دهانهها نیز با آهنگ نماها همخوان است: قوس ایوانها (بزرگترین دهانه) و دهانههای «د» (کوچکترین دهانهها) جناغی است و مابقی قوسها کلیل. نیم طاق همه ایوانها رسمیبندی دارد؛ ولی متأسفانه طاق ایوان شمالی فرو ریخته است. هر ایوان در خود دو حجره در طرفین و یک دهانه در وسط دارد. این دهانه میانی در ایوان غربی مدخل دالانی است که به راسته طلافروشان راه میبرد و در ایوان جنوبی، مدخل دالان کوتاهی است که به تیمچه جنوبی متصل میشود و در ایوان شرقی، مدخل راهروی است که به خارج از مجموعه (خیابان مدرس) منتهی میشود و در ایوان شمالی، حجرهای طویل است. همه دهانههای «د» به راهروهای واسط بین حجرهها (فضایی کفشکن مانند) و پلکان اختصاص دارد و همه دهانههای «ب» و «ج» به حجرههایی که بیواسطه رواق یا ایوانچهای کنار صحن نشستهاند. در هر یک از کنجهای جنوبِ غربی و جنوبشرقی و شمالِ شرقی صحن، ایوانچهای هست. بعضی از این ایوانچهها راه رسیدن به حجرههای اطراف خودند؛ و از ایوانچه جنوبشرقی، راه فرعی به خارج از بنا تعبیه شده است. کنج شمال غربی مدخل دالانی است که به تیمچه شمالی مجموعه و از آنجا به راسته کفاشان منتهی میشود. فضای بسته پیرامون صحن، جز در جبهه جنوبی، تک لایه و مشتمل بر حجرههای طویلی است که گاه با تعبیه پستویی از عمق آنها کاستهاند. چنانکه گفتیم، پلهها در فضاهای واسط کفشکن مانند قرار دارد؛ و بدین ترتیب، برای هر دو یا چند حجره یک دستگاه پله فراهم و دسترس به طبقه بالا در این مجموعه وسیع کاملاً تسهیل شده است. دالانهای کوتاه پس ایوانهای جنوبی و غربی در طبقه بالا نیز همچنان هویت خود را حفظ کردهاند و در طرفین آنها حجرههایی واقع است. در اینجا نیز پلههای متعددی برای ارتباط دو طبقه تعبیه کردهاند. نکته اینجاست که این نظم کامل سه بعدی در مجموعهای چنین وسیع و متنوع در زمینی نامنظم شکل گرفته است. کانون اصلی این نظم صحن بزرگ سراست که اجزای دیگر را به هم میپیوندد. مصالح نما آجر تیرهرنگ با بندکشی سفید است. حیاطسازی صحن نیز مفصل و در خور وسعت آن است: حوضی به شکل هشت و نیم هشت در وسط قرار گرفته، اما برخلافِ معمول، اضلاع کوچکتر آن با اضلاع اصلی صحن موازی است که بعید نیست تغییر یافته باشد؛ در طرفین حوض، هشت باغچه بزرگ در دو ردیف قرار دارد که فضای بزرگ صحن را آکنده از سبزی و طراوت کرده است. تیمچۀ جنوبی دو طبقه است و قاعده آن شکلی نامتعارف، اما کاملاً منظم و متقارن دارد. این تیمچه فضایی است یکپارچه که در مقام تحلیل و برای شناخت بهتر، میتوان قاعده آن را حاصل پیوند یک هشت و نیمهشت در وسط و چهار نیم هشت در اطراف آن تصور کرد. نیم هشتهای شرقی و غربی بزرگتر و در نتیجه، تیمچه در جهت شرقی غربی طویلتر است. طاق نیز به هم نوایی شکل قاعده آمده و به تناسب، اوج و حضیض یافته است. رسمیبندی ظریفی که دیوار و طاق را به هم میپیوندد به شمسه بزرگ بیست و هشت پری ختم میشود که طاق مدور نهایی تیمچه بر آن قرار گرفته است. طاق روزن میانی ندارد، اما روزنهای متعددی به اشکال گوناگون در جوانب آن تعبیه شده است. نمای داخلی تیمچه، همچون بیشتر بناهای بازار تبریز، از آجر تیره رنگ با بندکشی سفید است. تویزههای گچی رسمیبندی در این زمینه جلوه بیشتری دارد. حجرهها در دو طبقه در اطراف فضای میانی استقرار یافتهاند؛ و در میان هر دو حجره، پلکانی قرار دارد که دو طبقه را به هم مرتبط میکند. قوس همه حجرهها در هر دو طبقه کلیل است. این قوسها در طبقه پایین در قابی مستطیل شکل و در طبقه بالا در قابی با قوس جناغی محاط شده است. محور تقارن عرضی تیمچه بر محور تقارن شمالی- جنوبی سرا منطبق است؛ و تیمچه به واسطه راهرو یا دالان کوتاهی در ضلعِ شمالی خود به ایوان جنوبی سرا مرتبط میشود. بدین ترتیب، تیمچه چون هشتی سرا عمل میکند. در امتداد محور شرقی- غربی تیمچه و در ضلع غربی آن، دالان کوچکی قرار دارد با حجرههایی در دو طبقه در طرفین و طاق و قوسهای متوالی. این دالان نیز به راستۀ طلافروشان میپیوندد. بدین صورت، از ابتدای راسته طلافروشان نیز میتوان با عبور از دالان و تیمچه به سرا رسید. چنانکه گفتیم، سرا ورودی مستقیمی نیز از راسته شمالی- جنوبی طلافروشان دارد. این ورودی در مسیر بازار چندان شاخص نیست و مدخل راهروی است که به ایوان غربی سرا منتهی میشود. راه دیگر سرا از راسته شرقی- غربی کفاشان است. ورودی مجموعه در آنجا نیز چندان شاخص نیست. این ورودی دالانی است به ارتفاع دو طبقه با حجرههایی در طرفین (کاملاً مشابه دالان واقع در غرب تیمچه جنوبی) که به تیمچه شمالی مجموعه میپیوندد. در کنج جنوبشرقی تیمچه شمالی، دالان موربی هست که ترکیبی مشابه دو دالان قبلی دارد و به کنج شمال غربی صحن منتهی میشود. بدین ترتیب، تیمچه شمالی نیز در حکم مقدمه دیگری برای رسیدن به سراست. این تیمچه قاعدهای کشیده دارد که در میانه، قدری بر عرض آن افزوده شده است. طویل بودن قاعده و توالی طاق و قوسهای مشابه، تیمچه را به الگوی دالان نزدیک کرده است. هر یک از طاقها رسمیبندی سادهای دارد. در وسط شمسه طاق میانی، روزنی ده ضلعی با کلاهکی زیبا و در دو جانب هر طاق، روزنی با قوس جناغی قرار دارد؛ و این گونه طاق میانی به مثابه مرکز فضا، تشخص یافته است. جلوه نمای آجری با بندکشی سفید و رسمیبندی با تویزههای گچی بر کل فضا سیطره دارد. ترکیب قوسهای زیرین و زبرین عیناً مانند ترکیب قوسها در تیمچه جنوبی است. به تبع این قوسها، مدخل دالانهای دو سر تیمچه نیز با طاق نماهایی به دو قسمت شده است که قسمت زیرین قوس کلیل و قسمت زبرین قوس جناغی دارد |
مجموعه امیر (تهران) | تهران، بازار کفاشها. مجموعۀ سرای امیر یا سرای اتابکیه، که در ۱۲۶۷ق به امر میرزا تقیخان اتابک احداث شد، از مجموعههای مفصل به جا مانده از دوره قاجار در بازار تهران است. این مجموعه از غرب به بازار کفاشها و از شمال به بازار خیاطها و از شرق به بازار امیر محدود میشود. عناصر اصلی مجموعه عبارت است از: یک صحن بزرگ شرقی ـ غربی؛ دو بازارچه، در شمال و جنوب صحن؛ دالانی در امتداد محور طولی صحن؛ دو حیاط کوچک، در طرفین این دالان، که امتداد این دو حیاط نیز خود محوری شمالی ـ جنوبی در شرق صحن تشکیل میدهد. حجرهها در اطراف این کانونها و محورها تشکل یافتهاند. صحن قاعده مستطیل و جدارهایی در حد دو طبقه دارد. هندسه کامل طرح یادآور مدارس چهارایوانی است. دهانههای میانی در وسط هر چهار جبهه عریضتر و بدل به ایوان شده است. ایوانهای شمالی و جنوبی بزرگتر است و طاق آنها رسمیبندی دارد و در طاق ایوانهای غربی و شرقی، تزیینات مقرنس به کار رفته است. دهانه حجرههای سرا که با نظم خاصی در کنار هم نشستهاند، دو اندازه دارد. این نظم، علاوه بر ایجاد آهنگی کلی در طرح صحن، بر همه فضاهای اطراف آن و کل مجموعه- حتی بازارچهها و سرایچهها- سیطره دارد؛ و بدین ترتیب، اسباب پیوند همه بخشهای مجموعه به یکدیگر را فراهم آورده است. با نظر به صحن، مهمترین عنصر درونی طرح، و نیز سه راستهبازار مهم در اطراف مجموعه، شاید بتوان ترکیب کلی طرح را حاصل تعامل و گفتگوی این عناصر درونی و بیرونی دانست؛ زیرا از چهار ایوان صحن دو محور تقارن متعامد پدید آمده و در میان اضلاع صحن و راستهبازارهای اطراف و به موازات آنها نیز، محورهایی ایجاد شده است که استخوانبندی طرح را تشکیل میدهد. بازارچۀ شمالی بر اساس ضرباهنگ حجرههای اطراف صحن طراحی شده که با ترکیب یک نواخت طاقها در راستهبازارها متفاوت است. بدین ترتیب، منفک از بازار مجاور، بازار خیاطها، و خویشاوند با سرا مینماید. این بازارچه، که در انتهای شرقی به بازار امیر مرتبط میشود، یکی از ورودیهای مجموعه است و وجود دری بین آن و بازار امیر از استقلال آن از بازار و پیوند آن با مجموعه امیر حکایت میکند. انتهای غربی این بازارچه، که به پشت ایوان شمالی صحن میرسد، در محل تقاطع با محور کوتاهی که یک سر آن ورودی بنا در بازار خیاطها و سر دیگر آن ایوان شمالی صحن است قاعدهای گشادهتر و ارتفاعی بیشتر مییابد و به چارسو شبیه میشود. به قرینۀ بازارچۀ مزبور، بازارچه دیگری در جنوب سرا با همان کیفیت طاقبندی واقع است که از بازار امیر آغاز و به فضای باز سادهای در جنوبِ غربی صحن منتهی میشود که احتمالاً بارانداز بوده است. ایوان جنوبی صحن نیز به این فضای باز مرتبط است. مدخل اصلی سرا از سمت بازار امیر دالانی است که درست در امتداد محور میانی اصلی صحن قرار دارد. ضرباهنگ حجرهها و طاقهای این دالان نیز از تقسیمات اطراف صحن تبعیت کرده که بر کل طرح سایه افکنده است. این دالان به ایوان شرقی صحن منتهی میشود. قرینه آن در غرب صحن، دالانی است که سرا را به بازار کفاشها میپیوندد. چنانکه گفتیم، در شرق صحن، دو حیاط کوچک واقع است که با مجموعه حجرههای پیرامونشان، به سراهایی کوچک شباهت دارند. این دو حیاط محوری شمالی-جنوبی پدید آوردهاند؛ و در محل تقاطع این محور با دو بازارچه شرقی- غربی و دالان ورودی شرقی مجموعه، فضاهایی هشتی یا چارسو مانند تعبیه شده که خود از عوامل پیوند عناصر طرح و قوام مجموعه است. این تدابیر موجب شده است که محور شمالی-جنوبی حاصل از توالی هشتیها و حیاطهای مزبور به زیباترین قسمتِ طرح بدل شود. این قسمت را میتوان مصداق کاملی از ظرافتِ ترکیب فضاهای باز و بسته در بناهای بازار دانست. استقرار حیاطهای کوچک به گونهای است که به هیچ وجه از اعتبار صحن کاسته نشده است؛ ابعاد آنها با ضرباهنگ حجرههای طرفین، که خود در ادامه ضرباهنگ حجرههای اطراف صحن است، مطابقت دارد؛ تناسبات ابعاد آنها سنجیده است؛ و در نتیجه وجود این حیاطها بر تنوع فضایی مجموعه افزوده است. بهعلاوه، با این تدبیر، نور تا عمق لایههای طرح نفوذ و همه حجرهها را روشن کرده است. ارائۀ چشماندازی ظریف و زیبا از حیاطی کوچک با درختی در میان آن و امکان حرکت هوا و پیچیدن عطر گلها از حیاطها به درون بازارچهها و دالان و حجرهها از دیگر فواید این فضاهاست که همه حواس مخاطب را برمیانگیزد. وجود این حیاطها همچنین موجب دوسویه شدن حجرههای جناح شرقی صحن شده است. با تصرفات اساسی بعدی، یعنی احداث بنا در صحن و سپس در زیرِ آن، از طرح قدیم صحن نشانی نمانده است |
مجموعه بهارستان | ساخت میرزا حسنخان سپهسالار است که از نمادهای بارز تلفیق دیدگاه اسلامی و گرایش به تمدن غرب است |
مجموعه بیبی خانم | دس ۸۰۱- ۸۰۸ق. این مجموعه شامل بناهای مسجد جامع و مدرسه و آرامگاه مُلکخانم، همسر تیمور در سمرقند است |
مجموعه ساروتقی | اصفهان، بازار بزرگ، دروازه اشرف، کوچه بارواشرف (گلبهار). مجموعۀ ساروتقی در بازاری به همین نام قرار گرفته که امروزه به سبب انقطاع از مجموعه بازار اصفهان، از رونق گذشته افتاده است؛ اما نام و کیفیت بناها از اعتبار آن در عصر صفویه حکایت میکند. شاخصترین نقطه برجای مانده از این بازار چهارسویی زیبا و اصیل، معروف به «چارسوی ساروتقی»، است که قاعده آن از قاعده بازار گشادهتر و طاق آن بلندتر و کاربندی شده است. در شمال آن، درِ مجموعه مورد بحث واقع است و در جنوبش، نیمطاق سَردَر مانندی با مقرنس زیبای آجری. در کنج این نیمطاق، در کوتاه مسجد بسیار کوچک مجموعه قرار دارد. این طاق کتیبهای کاشی به خط ثلث محمدرضا امامی دارد که از احداث بنا در ۱۰۵۶ق، در عهد شاه عباس دوم صفوی، حکایت میکند. بر کتیبههای نستعلیق طرفین در مجموعه نیز، همین تاریخ دیده میشود. میرزا تقیخان اعتمادالدوله، معروف به «ساروتقی»، از رجال اصلاحطلب عهد شاه عباس اول و شاه صفی و شاه عباس دوم و آخرین سمت او وزارت اعظم بود که در همین سمت به قتل رسید. تاریخ کتیبه بنا با ایام صدارت او مطابقت میکند و از نام بنا معلوم میشود که مجموعه به امر و حمایت او احداث شده است. حتی با صرف نظر از این شواهد و تواریخ، رنگوبوی بنا و کمال آن در کل و جزء بهترین شاهد بر تعلق آن به عهد صفویه است. این کمال و پختگی، از انتظام کلی طرح و ترکیب و ترتیب فضاها گرفته تا اشکال و ابعاد و تناسبات، مجموعه را از بهترین نمونههای ابنیه بازار در ایران کرده است؛ و اگر چه از برادران و اجداد این طرح نمونههای زیادی برجای نمانده است، میتوان اثر آن را در طرح بناهای بازار تا دو قرن بعد نیز مشاهده کرد. متأسفانه بخشهایی از بنا به کلی ویران شده و مابقی رو به ویرانی دارد. در نقاط متعددی از این بنا هم، تصرفات فاحش کردهاند. با توجه به اینکه بناهای بازار عموماً به لحاظ موقعیت تجاری و ارزش اقتصادی زمین بیش از دیگر بناهای قدیمی در معرض تخریب عمدی و سهوی قرار دارد، به خصوص اینکه مجموعه ساروتقی به جهات مختلف منحصربهفرد است، جا دارد برای حفظ آن تدابیر جدی اندیشیده شود. مسیر مستقیم بازار و عمود بودن محورهای طرح بر این مسیر یا توازیشان با آن، شکل کمابیش منظم زمین، مطابقت تاریخ کتیبه سرا و کتیبه مسجد، همچنین آنچه در متون آمده است معلوم میکند که مجموعه ساروتقی و بازار ساروتقی هم زمان طراحی شدهاند. این مجموعه، که از جنوب به بازار مزبور و از شمال به کوچهای محدود است، از یک سرای بزرگ و دو سرای کوچک و یک هشتی و دو دالان تشکیل شده است: سرای بزرگ نقطه نهایی مجموعه است که در منتهیالیه شمال آن قرار دارد؛ دالان، علاوه بر آنکه هشتی ورودی را به سرای بزرگ میپیوندد، ستون فقرات طرح و متصلکننده همه بخشها به یکدیگر است؛ سراهای کوچک نیز در طرفین دالان قرار گرفته است. در مسیر ورود به بنا، بر طبق معمول، اولین فضا هشتی است. هشتی در اینجا قاعدهای مربع شکل دارد و نمونهای است از علاقه طراحان دوره صفویه به اشکال راستگوشه و استادیایشان در طرح و ترکیب این اشکال. این مربع در سقف به دو قسمت مستطیلشکل تقسیم میشود. قسمت نخست سه طاق و قوس متوالی و مشابه و نورگیرهای جانبی بزرگی دارد. طرح این طاق و کیفیت ترکیب آن نامتعارف، اما بسیار زیباست. با توجه به اینکه فضای چارسو مانندی که به منزله جلوخان سراست نورگیر ندارد، با این تدبیر، تفاوت فضایی لازم میان سرا و بازار ایجاد شده است. گشودگی بالای قوس ورودی سرا، به ظن قوی، روزنی مشبک بوده و بعدها فروریخته است. نور به آرامی و بیآنکه تضادی ناخوشایند با تاریکی ایجاد کند از لابهلای آجرهای آن به فضای چارسومانند میریخته و بر رسمیبندی زیبای طاق و مقرنس آجری سَردَر مسجد، میتابیده است. هشتی مزبور دو طبقه است؛ و در طرفین آن، در هر طبقه، حجرهای هست. با آنچه از در و پنجره سرتاسر چوبی زیبای حجرهها مانده است، میتوان ترکیب اولیه فضا را با نمای آجری و تزیینات معقلی (کاشی و آجر) در لچکی قوسها و نمای چوبی حجرهها تصور کرد. بخش دیگر طاق هشتی کوتاهتر است و شکل ساده و هماهنگ با حرکت قوس جناغی خود دارد. هشتی به واسطه درگاهی زیبا به دالان پیوسته است. دالان با قاعده نیمهشت و نیمطاقی کاربندی شده آغاز شده و دو دستگاه از پلههای مجموعه را در کنجهای آن تعبیه کردهاند. در ادامه، دالان صورتی چارسومانند پیدا کرده است، با طاقی مدور و بلندتر از طاقهای مابقی دالان و درگاههای دو سرای فرعی در طرفین. سپس دالان با ترکیبی از طاق و قوسهای مشابه و متوالی مسیری را مشخص کرده که به سرای اصلی منتهی شده است. در طرفین دالان، حجرههایی در دو طبقه قرار گرفته که بعضی از آنها در میان دالان و سراهای فرعی مشترک است. سرای اصلی صحنی ساده و مستطیلشکل با جداری دو طبقه دارد. علاقه معماران مجموعه به اشکال راستگوشه و احتراز آنان از ایجاد پخ در کنجها در اینجا نیز مشاهده میشود. حجرههایی شبیه به هم در اطراف صحن نشستهاند؛ و در نتیجه، ضرباهنگ ثابتی از دهانههای خوشتناسب در اطراف صحن احساس میشود. با تغییر اندازه دهانه میانی جبهههای شمالی و جنوبی، در این ضرباهنگ ثابت تنوع و نقطه اوجی پدید آمده است. در دهانه میانی جبهه جنوبی، یعنی در مدخل دالان، این تغییر اندازه با تغییر ارتفاع همراه گردیده و در نتیجه، بلندترین آهنگ طرح صحن در همین نقطه نواخته شده است. این طاق بلند دو طبقه، همراه با پژواک کوتاهی از آن در میانه جبهه شمالی، با تعریف محورهای افقی و قائم برای طرح هندسه آن را استحکام بخشیده و نمای دو طبقه را به هم پیوسته است. در هر دهانه، ایوانچهای هست. در طبقه بالا، ایوانچهها از داخل به هم راه دارد؛ و در نتیجه، رواقگونهای پدید آمده که از طریق آن، ارتباط حجرههای فوقانی با پلکان مشترک واقع در طرفین دهانه دالان برقرار شده است. با این ایوانچهها، بدنه صحن حفرهحفره و مجوف شده و تراشخورده است. سادگی ترکیب مصالح و رنگها این تراشخوردگی را بیشتر ظاهر ساخته، زیرا نمای بدنه صحن سراسر آجری و پوشش داخل ایوانچهها از گچ است؛ البته در بعضی نقاط لچکی قوسها، در لابهلای آجرها، اندکی تزیینات کاشی دیده میشود. هم حال و هوای فضا و هم شیوه انتظام اجزای سرا یادآور طرح مدارس است. این مشابهت در طرح بسیاری از سراها و کاروانسراهای شهری دیده میشود. برخلافِ معمول، در اطراف صحن، حجرههای کوچک مستقل دیده نمیشود؛ بلکه دو طرف آن صرفاً رواق است و حجرههای دو طرف دیگر نیز بزرگ و به هم پیوسته است؛ گویی تیغه میان حجرهها را برداشته و آنها را به تالاری ستوندار در هر جبهه بدل کردهاند. طبقه بالای جبهه شمالی بهکلی ویران شده است. با توجه به عمق کم این قسمت و وجود رواقی در طبقه بالای جبهه مقابل، این احتمال قوت میگیرد که در این قسمت نیز فقط رواقی کمعمق (بدون حجره و فضای بسته) بوده و بعداً ویران شده باشد. طاق حجرههای فوقانی جبهه غربی نیز فرو ریخته است و در کنجهای رواق فوقانی، پخهایی در کف افزودهاند که اصالت ندارد. صحن را با خرپای فلزی و ورقهای سبک مسقف کردهاند؛ و در نتیجه، کیفیت فضایی سرا بهکلی دگرگون ساختهاند. از حیاطسازی احتمالی صحن نیز اثری نیست. چنانکه گفتیم، در طرفین دالان، دو سرای کوچک قرار دارد. طرح این دو سرا کمابیش مشابه است؛ اما از لحاظ استقرار، نسبت به دالان متقارن نیستند، زیرا سرای غربی با دالان فاصله بیشتری دارد و در نتیجه، حجرههای میان این سرا و دالان عمیقتر است. ابعاد صحن سرای اخیر نیز اندکی بزرگتر از سرای شرقی است. با این حال، نسبت عرض به طول در صحن هر سه سرا یکی است. هر دو سرای طرفین دالان دو طبقه و تقسیمات و دهانهبندی آنها مشابه است. جبهههای عرضی (شمالی و جنوبی) هر یک سه دهانه مشابه دارد. در جبهههای شرقی و غربی، دهانه بزرگتر در وسط و دو دهانه مشابه در طرفین آن و دو دهانه کوچک در کنارهها قرار گرفته است. دهانه میانی جبهه سمت دالان، که مدخل هر سراست، علاوه بر اینکه عرض بیشتری دارد، ارتفاعش، برخلافِ دیگر دهانهها، در حد دو طبقه است. در نتیجه، ترکیبی مشابه ترکیب سرای اصلی مجموعه پدید آمده است. در طبقه پایین، در جلو بعضی حجرهها، ایوانچه دیده میشود. احتمالاً حجرههای دیگر نیز ایوانچه داشته است که بعداً آنها را حذف کرده و به حجرهها افزودهاند. از پیوند ایوانچههای متوالی در جلو حجرههای طبقه بالا رواقی پدید آمده که رابطه حجرهها با پلکان مشترک را میسر کرده است. در این دو سرا نیز، قاعده صحن مستطیل است؛ و بنابراین شیوه طرح فضاهای واقع در کنج بهکلی با سراهایی که قاعده هشتونیم هشت یا کشکولی دارند تفاوت دارد نمای صحن آجری و داخل ایوانچهها گچی است. در نمای حجرهها، تصرفات بسیار شده است؛ چندان که اگر وضع بر همین منوال باشد و بنا بهکلی تخریب نشود، تا چند سال دیگر، تشخیص طرح اصلی بنا دشوار خواهد بود. بیشتر این تصرفات مربوط به دوران جدید است؛ اما در جبهههای شمالی و جنوبی سرای غربی، تصرفاتی شده است که شاید مربوط به دوره قاجار باشد. در این تصرفات، در طبقه پایین جبهه جنوبی، در هر قاب، دو درگاه با قوس نیمدایره ایجاد کردهاند. تصرف در طبقه فوقانی جبهه شمالی بیشتر است، بهطوریکه ترکیبی کاملاً متفاوت با مابقی طرح پدید آمده است. در آنجا ایوانچهها را حذف کرده و ایوانی طویل و یکپارچه با سقف مسطح و ستونهای مدور سرستوندار پدید آوردهاند. در پس این ایوان کشیده، سه اتاق قرار دارد. ترکیب این قسمت، که بسیار شبیه خانههای قاجاری است، یکدستی طرح را مخدوش ساخته؛ اما نمونهای جالب برای مقایسه سلیقههای قاجار و صفویه در کنار یکدیگر است. در وسط صحن همین سرا، باغچهای هست با گیاهانی بیرمق و زردروی که با بنای روبهزوال پیرامون خود هماهنگی دارد. در سرای شرقی، طبقه فوقانی جبهه شرقی به کلی ویران شده است. چنانکه گفتیم، راه اصلی این دو سرا از دالان است؛ اما هر یک راه فرعی پیچیدهای به بازار ساروتقی دارد. این مجموعه یک ورودی فرعی نیز از کوچه شمالی دارد. این ورودی، که در کوچه چندان تشخصی ندارد، مداخل فرعی صحن سرای اصلی است که احتمالاً کاربرد آن بیشتر برای حملونقل کالا بوده است. در کوچه، در طرفین این در، بر روی دیوار بارومانند سرا، دو برجستگی برج مانند دیده میشود که نسبت به در تقارن ندارد و دلیل احداث آنها معلوم نیست؛ اما نمای ساده خارجی سرا را از نمای بناهای معمول و خانهها متمایز ساخته و در جلو ورودی، حریمی پدید آورده است |
مجموعه سعدالسلطنه | قزوین، بازار سعدالسلطنه. این مجموعه قاجاری از معظمترین مجموعههای تجاری ایران و بلکه چون شهرکی تجاری در دل بازار قزوین است. مجموعه سعدالسلطنه، با همه وسعت، طرحی بهنجار و از پیش اندیشیده دارد و اقسام بناهای بازار در آن جمع آمده و به هم پیوسته است. در شمال مجموعه، خیابان اصلی قزوین قرار دارد- که شاید زمانی خود راستهبازار بوده باشد - و در غرب آن، یکی از راستههای بازار، که همچون بیشتر راستهها، شکلی نامستقیم و غیرهندسی دارد. روبهروی مجموعه، در جناح غربی راسته، حمام و مسجد نبی (شاه) واقع است و در جوانب دیگر مجموعه نیز، سایر بناهای منطقه بازار. بنابراین اجزای طرح، که هم شکل هر یک هندسی است و هم پیوند آنها با هم از نظامی هندسی تبعیت میکند، در زمینی نامنظم شکل گرفته است. مهمترین قسمت طرح صحن اصلی کاروانسراست، چنانکه بیشتر اجزا، با واسطه یا بیواسطه، به آن پیوند یافتهاند. در شرق و غرب این صحن، دو حیاط و، در جنوب آن، چارسوی بزرگی قرار دارد که مجموعهای از فضاهای بسته را به هم پیوسته است. در جنوب مجموعه نیز، در طرفینِ محور شمالی- جنوبی، دو حیاط بزرگ دیگر دیده میشود که ظاهراً شترخان و بارانداز بوده است. مجموعه، متناسب با وسعتش، ورودیهای متعدد دارد: بعضی در خیابان و بعضی در راسته. یکی از دو ورودی سمت خیابان با سَردَری ساده و تغییر یافته از خیابان شمال مجموعه آغاز میشود و با هشتی ساده و بیتکلفی، با قاعده هشتونیمهشت و سقفِ رسمیبندی و تزیینات ساده مُعَقَّلی، به صحن میرسد. ورودی دیگر سمتِ خیابان با سَردَری زیباتر آغاز و با دالانی کوتاه به کنج حیاطِ شمالِ شرقی منتهی میشود. از دو ورودی واقع در راستهبازار، یکی ورودی اصلی و مدخل دالان پُرکار غربی- شرقی است. این ورودی سَردَری دارد که در محل آن، قاعده و ارتفاع راستهبازار تغییر و صورت چارسو یافته است. ورودی دیگر با مدخلی ساده آغاز میشود و بهواسطه دالانی کوتاه، به حیاط شمالِ غربی مجموعه راه میبرد. سومین ورودی واقع در راسته ورودی مستقلِ حیاطِ بارانداز جنوبِ غربی است. احتمالاً در حواشی مجموعه، ورودیهای فرعی دیگری نیز بوده است. این مجموعه بخشهای متعددی چون کاروانسرا، سرا، تیمچه، و دالان، دارد. مهمترین بخش مجموعه کاروانسراست که همچون بیشتر کاروانسراهای بازار، صحنی وسیع و یکطبقه و حجرههایی مشابه در اطراف دارد. صحن کشکولی شکل و تقسیمات همه جبهههای آن فرد است. دهانه میانی هر جبهه بزرگتر و قوس آن، برخلافِ قوس جناغی دیگر دهانهها، نیمدایره است. مرتفعتر بودن این قوسها موجب شکست رُخبامِ صحن در وسطِ هر جبهه شده و طرح را به الگوی چهار ایوانی نزدیک کرده است. این ایوانگونهها، که همه مدخلِ صحن یا راهروِ بین آن و بخشهای دیگر مجموعهاند، در جبهه شمالی و جنوبی تشخص بیشتری یافتهاند؛ زیرا بر فراز هر یک، گنبدی هست. گنبد کوچکترِ جبهه شمالی از آنِ هشتی و گنبدِ مرتفع جبهه جنوبی متعلق به چارسوست. در جلو همه حجرهها، مگر حجرههای جبهه شمالی، ایوانچهای با نیمطاق رسمیبندی و تزیینات ساده مُعَقلَّی قرار دارد. از این تزیینات اندک که بگذریم، میتوان گفت که نمای صحن آجری و ساده است. سادگی مصالح و تزیینات نقش ایوانچهها را در فضاسازی صحن دوچندان میکند و تغییرِ حجم و سایهروشن حاصل از وجود این حفرهها در بدنه صحن را بیشتر جلوه میدهد. (برای دریافتن نقش این ایوانچهها در فضاسازی صحن، میتوان این صحن را با حیاطهای جنوبی مجموعه، که ایوانچه ندارد، مقایسه کرد.) در دورِ صحن و جلو حجرهها، سکویی چرخیده است که علاوه بر تسهیل تخلیه بار و تفکیک مسیر بین حجرهها از سطح صحن، از لحاظ بصری، در پیوند اجزای پیرامون صحن مؤثر است. چنین سکویی در حیاطِ واقع در شرقِ این صحن حضوری بارزتر دارد. این حیاط در واقع سرایی یکطبقه با حال و هوایی مشابه کاروانسرای مذکور، اما در اندازهای کوچکتر است. تفاوت دیگر این دو حیاط این است که میانه جبهههای کوچکتر و عرضی حیاطِ شرقی، برخلافِ صحنِ کاروانسرا، به عبور و مرور اختصاص نیافته و بعضی از کنجها مختص این کار شده است؛ از جمله: کنج شمالِ شرقی حیاط، که از مدخلهای مهمِ مجموعه است. قرینه این سرا در جانب دیگر سرایی است کوچکتر، با قاعده مستطیل و بدنهای ساده و بدون ایوانچه. این سرا واسطه اتصال کاروانسرا به بازار است؛ و به عبارت دیگر، در مسیر ورود به کاروانسرا از سمت بازار، در حکم مقدمه آن است. در سراها و کاروانسراها، اصالت با فضای باز است و فضای بسته در پیرامون فضای باز شکل میگیرد و به آن متکی است؛ اما در مجموعه سعدالسلطنه، فضاهای بسته مستقل هم دیده میشود که مهمترین آنها چارسویی است که در جنوبِ صحن اصلی و بر محور آن، قرار دارد. این چارسوی بزرگ قاعدهای چلیپاشکل و ارتفاعی در حد یکطبقه دارد. شکلِ سقف آن نیز با شکل قاعده هماهنگ است و به تناسب، اوج و حضیضهایی دارد. این سقف با نیمطاقهایی در اطراف آغاز میشود و با گنبد مرتفع و زیبایی در وسط، که حجم بیرونی آن از صحن اصلی نیز پیداست، به اوج میرسد. این شکل امکانِ اتصال متناسب و موزونِ چارسو با فضاهای مجاور را فراهم کرده است. نیمطاقها و گنبد رسمیبندیهایی با تزیینات مُعَقَّلی دارند. حجرهها با اشکالی مختلف و اغلب نامنتظم در اطراف چارسو نشستهاند. در شمال این فضا، هشتی کوچکی هست که چارسو را به نحوی مناسب به صحن کاروانسرا متصل میکند.قرینه این هشتی در جنوب چارسو نیزهشتی مشابهی است که واسطه اتصال چارسو با دالان باریک و ساده انتهای محورِ شمالی- جنوبی مجموعه تلقی میشود. در محور شرقی- غربی چارسو، دالان طویل و پُرکاری قرار دارد که آن را به ورودی اصلی مجموعه در راستهبازار - که پیشتر یاد کردیم- مرتبط میسازد. این دالانِ عریض در نقاطی تنگ شده و در نتیجه، درون آن قسمتهایی تیمچهمانند پدید آمده است که هر یک آغاز و انجامی دارد. این تیمچههای طویل خود نظام هندسی متقارنی دارند و ضرباهنگ تقسیمات هر یک از آنها کامل و اغلب متفاوت با دیگری است. با این تدبیر، به جای دالانی طویل و یکنواخت، با فضایی پُرتنوع روبروییم که اجزای آن با نظم خاصی در کنار هم نشستهاند. به تعبیری میتوان چارسو را نیز نقطه اوج این دالان پُرتنوع دانست. در این مجموعه، و از جمله این دالان، اتصال هیچ فضایی به فضای دیگر بیتمهید مقدمهای صورت نمیگیرد. این اصل طرح را به مجموعهای پیچیده از اقسام اتصالِ اشکال متنوع بدل کرده است. در این اتصالات، گاه اهمیت بیشتری که طرّاح به فضاهای مرکزی داده بارزتر شده داست؛ از جمله: در اتصال ظریف چارسو با دالانهای طرفین و در مقابل، اشکال نامنظم و نامتعارف درون حجرههای این قسمت، که از ترجیح طرح فضای تیمچه و دالان بر طرح حجرهها و نیز از اصرار طرّاح بر تقلیل اتلاف فضا حکایت میکند. سلیقه غالب در نقاط مختلف مجموعه اصرار بر استفاده از قوسهای نیمدایره است که در بسیاری موارد، در نقاط حساس و در میانه نشستهاند. از این گذشته، این مجموعه چون موزهای از انواع قوسها و طاقها و سازهها و فضاهای باز و بسته است که همه را فقط با عنصری ساده و کوچک، یعنی آجر، پدید آوردهاند. همانطور که در بسیاری از بناهای این دوره دیده میشود، معمار قاجاری در کار با آجر مهارتی تام دارد، آجر رام اوست و هر چه بخواهد با آن میکند؛ گویی اغلب اصرار دارد که این قوّت را در طاقها و قوسهای متنوع به نمایش بگذارد. ابداع طاقهای تازه و حتی گاه ناموفقِ آجری در بناهای دوره قاجار نیز خود نشانی از این قوّت و جسارت در کشف و امتحان امکاناتِ تازه آجر است |
مجموعه مشیر (شیراز) | شیراز، اردو بازار، پشت بازار وکیل. این مجموعه، که بنا بر کتیبه سَردَر، در ۱۲۸۸ق (در عهد ناصرالدینشاه قاجار) به امر میرزا ابوالحسن خان مشیرالملک، والی فارس، احداث شده، از پُرکارترین بناهای بازار است و کمابیش سالم و بدون تغییر مانده و به خوبی مرمت شده است. صحنی با قاعده کشکولی در میان و فضاهای بسته دو یا چند لایه در اطراف، که خود را از یک سو با خطوط منظم حیاط و از سوی دیگر با خطّ نامنظم پیرامون وفق دادهاند، با بازارچهای در شرقِ سرا و هشتی چارسو مانندی در جنوبشرقی آن ترکیب کلی طرح را تشکیل میدهند. صحن عنصر اصلی و مقوّم و مرکز توسعه هندسه طرح است: همه حجرههای پیرامون بدان رو کردهاند و فضاهای مکث رو به آن نشستهاند و فضاهای حرکتی راه بدان میبرند. صحن جداری دو طبقه و پلکانی دارد؛ بدین صورت که طبقه فوقانی قدری عقب نشسته و در جلو آن، راهرو روبازِ مهتابی مانندی پدید آمده است. این عقبنشینی در وسطِ جبهه شمالی رخ نداده است. بدین ترتیب، حجم میانهٔ جبههٔ شمالی بیرون زده جلوه میکند. گنبدی هم که برفراز این قسمت بنا قرار دارد و از داخل صحن دیده میشود تأکید دیگری است بر اعتبار این نقطه از طرح. اندازه دهانه حجرههای هر دو طبقه و ارتفاع قاب آنها متنوع است. این تنوع موزون با بیان قاطع حجم بیرون زده و گنبد مزبور به کمال میرسد و استحکام مییابد. برای بسیاری از حجرهها، از طریق کفشکن، راه غیرمستقیمی به حیاط فراهم کردهاند. عمق حجرههای طبقه پایین، به تناسب فاصله میان خط دور زمین از اضلاع صحن در هر نقطه، متفاوت است و بسیاری از آنها پستو دارند. جبهه شمالی وضع دیگری دارد: فضایی با قاعده هشت و به ارتفاع دو طبقه و طاق گنبدین در میان قرار گرفته است و حجرهها در پیرامون آن نشستهاند. در مجموع، این قسمتِ طرح به تیمچه کوچکی میماند که با سرا کاملاً ترکیب شده باشد. در مقابل این فضا، در جبهه جنوبی، سه حجره قرار دارد. این حجرهها از حجرههای دیگر بزرگتر و از داخل به هم مرتبطاند. بدین ترتیب، گویی گفتگویی میان این جبهه و جبهه شمالی پدید آمده است. کنجهای صحن به نحوی پیچیده، و البته هر یک متفاوت با دیگری، طراحی شده و ایوانچه هر کنج بدان عمق بخشیده و تنوع اتصالات را ممکن کرده است: ایوانچه کنج شمال غربی به ورودی حجرههای آن قسمت اختصاص دارد؛ ایوانچه کنج شمالِ شرقی به راهروی باریک و از آنجا به حجرههای بزرگ و تودرتویی در پسِ آن، که احتمالاً کارگاه یا انبار بوده است، مرتبط میشود؛ ایوانچه کنج جنوبِ شرقی مدخل راهرو ظریف و پُرکاری است که به دالان یا بارچهای به نام «بازارنو مشیر» (در غرب سرا) راه میبرد و ازاینرو، از ورودیهای سراست؛ ایوانچه کنج جنوبِ غربی مدخل راهروی کوتاه و زیبایی است با طاق رسمیبندی شده، که به هشتی و از آنجا به سَردَر مرتبط میشود. چنانکه گفتیم، طبقه بالا نسبت به طبقه پایین از لبه صحن عقب نشسته و بدین صورت، امکان ارتبط آزاد و بیواسطه در میان حجرههای طبقه بالا فراهم و ارتباطِ میانِ طبقات با حداقل پلکان میسر شده است؛ اما شکلِ هشتگوش صحن در عقبنشینی تغییراتی یافته است: گوشههای تیز این هشتگوش با پخهایی کوچک ملایمتر شده و به علاوه، امکان تغییر در ضرباهنگ نما در محیط بزرگتر طبقه بالا و نیز امکان تعبیه راههایی دیگر به حجرههای پسینِ کنجها فراهم آمده است. طرح نما از ظرافت و تنوع خاصی برخوردار است: در درگاهها، از اقسام قوسهای جناغی و کمانی و نیمدایره استفاده شده؛ اما برخلافِ معمول، همه قوسهای جناغی در طبقه پایین به کار رفته است. ارتفاع قوسها نیز، بر طبق معمول، با کم شدن دهانه کاهش یافته است؛ اما موقعیت قوس در نما نیز در اندازه ارتفاع آن مؤثر بوده و ازاینرو، گاه، ارتفاع قوسهایی با دهانه برابر نیز متفاوت است. بر بالای بعضی قوسها، کتیبهای از کاشی یا شباک آجری قرار گرفته و لچکی همه قوسها کاشی است. در و پنجرهها همه چوبی است و گرهچینی و شیشههای رنگی دارد. در نتیجه، در جوار نمای آجری بنا، ترکیبی دلنشین پدید آمده است. دستاندازِ مهتابی نیز شباک آجری است که چون نواری اجزای نما را به هم پیوسته است. در حیاطسازی نیز، مانند دیگر وجوه بنا، حق طرح ادا شده است: آبنمایی مستطیل شکل و وسیع در وسط؛ چهار باغچه در طرفین شمال و جنوب آن. فروتر نشستن سطح حیاط از تراز کف حجرهها موجب شده است که حجرهها از زاویه دید مناسب به حیاط و آب و سبزه برخوردار شوند. چتر بزرگ و بلندِ درختان حجرههای طبقه بالا را نیز از این نعمت بهرهمند میسازد. مصالح نماهای داخلی نیز عمدتاً آجر است که ظرافتهایش در حجرهها و دالانها با طاق و قوسهای پیدرپی و، در فضای تیمچه مانند شمالی و ایوانچه کنجهای صحن، با طاق یا نیمطاق و کاربندی عیان شده است. این ظرافت در هشتی به اوج میرسد. این هشتی قاعدهای هشتونیم هشت دارد و ارتفاعش یک طبقه است. رسمیبندی پخته و متناسب آن به عرقچین ختم میشود. استفاده مناسب از ترکیب چوب و کاشی در نماهای آجری فضایی گرم و صمیمی فراهم آورده است. هشتی از سمت جنوب با فضای واسط کوتاهی به سَردَر میپیوندد. سردر پُرکار نیز درخور این سراست و به سَردَر مساجد تشبّه میجوید: نمایی بلند و دو طبقه، با قابهای آجری و نقوش کاشی؛ قوسی جناغی، با نیمطاق مقرنسِ کاشی و سکوهایی در طرفین آن |
مجموعه ملک (اصفهان) | اصفهان، بازار بزرگ، بازار مخلص. مجموعۀ ملک در جناح غربی بازار اصفهان واقع است. کتیبه نمای داخلی سردر مجموعه از احداث آن در عصر مظفرالدینشاه قاجار، به سال ۱۳۲۲ق، خبر میدهد. این مجموعه ترکیبی است از سه قسمت اصلی، تیمچه و سرا و بهاربند، و حجرههایی در پیرامون آنها. این سه قسمت در امتداد محوری شرقی ـ غربی در پی هم نشستهاند؛ و این محور، که محور تقارن هر سه قسمت نیز هست، بر مسیر راستهبازار عمود است. فضای مرکزی هر قسمت کانون تجمع حجرههاست. با آنکه عبور بازارچهای از حد فاصل سرا و بهاربند اتصال آنها را قدری سست کرده است، ظرافت طراحی بازارچه به حدی است که ادراک پیوستگی سه قسمت مجموعه را ممکن میسازد. تیمچه اولین و مهمترین قسمت مجموعه است. در مسیر ورود از راستهبازار به تیمچه، جلوخانی با نمای گچبُری شده و سپس راهروی کوتاه و کم ارتفاع و متفاوت با بازار زمینه لازم را برای ورود به فضایی جدید فراهم میکند و در پی این راهرو، با گشادگی ناگهانی تیمچه رو به رو میشویم. قاعده کشکولی شکل فضا، که محور طولی آن عمود بر محور دالان ورودی است، حوضی که بر سر راه در وسط تیمچه قرار دارد، کیفیت و مصالح دیوارها، شکل و تزیینات و نورگیرهای سقف، کیفیت نورپردازی فضا، همه در خدمت این سخن نهایی، یعنی فضای میانه تیمچه، است؛ و کمتر کسی است که بتواند بدون مکث از این فضا بگذرد. پلههای پای حجرهها نیز صورت سکو یافتهاند و بیننده را به نشستن و تأمل میخوانند. فضای میانی تیمچه ارتفاعی معادل دو طبقه دارد و طاق گنبدین بر این ارتفاع افزوده است. این طاق سه قسمت دارد و هر قسمت رسمی بندی ظریفی دارد که به شمسه و روزن میان آن منتهی میشود. اندازه روزن طاق میانی اندکی بزرگتر و رسمیبندی آن مفصلتر است. در زیر این روزن، حوضی واقع شده که شکل آن از شکل قاعده فضا تبعیت میکند؛ و بدین ترتیب، فضا واجد مرکز شده است. رسمیبندیها، که از پایههای معدودی نشئت میگیرد و رفته رفته تکثر مییابد، در میانه راه در سطح طاق گسترده میشود و سپس به شمسته و روزن ختم میشود؛ و این گونه، شبکهای سه بعدی طاق و روزن و دیوار و کف را به هم میپیوندد. در بالای قوس حجرههای فوقانی، روزنهایی با کاشی مشبک تعبیه کردهاند. شکل روزنهای میانه طاقها، با توجه به محل استقرارشان، مدور و بدون جهت است؛ و به همین سبب، شکل روزنهای مشبک جوانب طاق جهتدار و جناغی است. با این تدابیر، نور و مجاری آن را نیز به خدمت هندسه فضا درآوردهاند. تزیینات فضا ترکیبی از آجر و کاشی است؛ ولی آنچه بیش از همه در بدو ورود جلب نظر میکند نمای چوبی پُرکار حجرهها و کاربندی سقف است. تیمچه از طریق راهرو کوتاهی در مقابل دالان ورودی به صحن سرا مرتبط میشود. سرا صحنی کوچک با قعده مستطیل دارد که دیوارههای آن با تعبیه رواقی دو طبقه مجوف شده است. بدین ترتیب، علاوه بر سبک کردن بصری حجم و بزرگ جلوه دادن صحن، راه مناسبی به حجرههای فوقانی سرا و تیمچه و سایبانی در پیرامون صحن در هر دو طبقه فراهم کردهاند. مجموع این فضای مرکزی و حجرههای پیرامون در مستطیل کاملی محاط میشود. برخلافِ معمول، زمین طرح شکلی منظم دارد و حجرهها تک لایه و کم عمق است. راه بیشتر حجرههای طبقه پایین از فضای میانی است؛ و ورود به حجرههایی که در جناح غربی واقع شدهاند و یک روی در تیمچه و یک روی در سرا دارند از دو سو ممکن است. در طبقه فوقانی، رواقی دسترس به حجرههای جناحهای شمالی و جنوبی و غربی را میسر ساخته و برای حجرههای جناح شرقی، پلکانی مستقل، واقع در دالان ورودی، تعبیه شده است. برای تحکیم هندسه حجم در این طرح، تدبیری نو اندیشیدهاند: سقف رواق فوقانی در میانه هر ضلع صحن حذف گردیده و رواق فوقانی در محل محورهای تقارن نما به شکل هشت تهی شده است. با این تدبیر، بیآنکه در تقسیمات رواق و فضاها تغییر فاحشی پدید آید، از لحاظ بصری تغییر چشمگیری رخ نموده است. این تغییر به اختتام نما و حجم نیز کمک کرده است. سقف چوبین و مسطح رواقها بر ستونهای استوانهای سنگی نشسته است. در نمای رواقهای طبقه پایین، در بین هر دو ستون، قوسهایی کمانی هست. پنجرهبندی نیز در طبقه پایین رواق آجر و کاشی با پنجرههای چوبی و، در طبقه فوقانی، آجر و کاشی و گچ با پنجرههای چوبی است. در وسط صحن، که بدون باغچه است، حوضی بیضی شکل و هماهنگ با شکل کشیده صحن قرار دارد. سرا از طریق دالانی در ضلع غربی صحن به بازارچهای مرتبط میشود. روبهروی سرا، درآن سوی بازارچه، بهاربند تیمچه ملک واقع است، با صحنی مستطیل شکل و باغچهای در وسط، که حجرههایی در یک طبقه در پیرامون آن نشستهاند. گذشته از دالان پرکار ورودی، بهاربند کیفیت طراحی درخور توجهی ندارد و آثار دخل و تصرف بسیار در آن هویداست. صحن در یک گوشه (جنوبِ غربی) پخی دارد که در پس آن، حجرهای بزرگ با ارتفاعی بیش از دیگر حجرهها و با طاقی مدور واقع شده است؛ و حجم بیرونی این طاق در صحن بیش از هر چیز جلب توجه میکند |
مجموعه میرزا شفیع | تبریز، راستهبازار جدید. مجموعۀ میرزاشفیع در گوشه شمال غربی تقاطع راسته جدید و راسته دلاله زن کوچک قرار گرفته و متعلق به دوره قاجار است. این مجموعه از سه بخش مستقل به هم پیوسته تشکیل شده است: سرا؛ تیمچهای طویل؛ دالان. مهمترین این بخشها سراست که بخشهای دیگر در سیطره آن است. در شرق سرا، تیمچه قرار دارد که محور طولی آن موازی راسته جدید است. دالان در جنوب سرا قرار گرفته و به موازات امتداد راسته دلالهزن کوچک و مجاور آن است. بدین ترتیب، در هر دو جانب، در حد فاصل سرا و بازار، فضای بسته نسبتاً وسیعی قرار گرفته و در میان سرا و بازار حایل شده است. همانند همه سراها، در اینجا نیز، کانون اصلی طرح سرا صحن آن است که قاعدهای کشکولی دارد و حجرهها در دو طبقه گرداگرد آن واقع شده است. تقسیمات نما در هر چهار جبهه فرد است. دهانه میانی جبهههای شرقی و غربی بزرگتر و ایوانمانند است. با این تدبیر، محور طولی صحن قوت بیشتری یافته است؛ خصوصاً که مدخل صحن نیز بر همین محور در ایوان شرقی قرار دارد. در جبهههای شمالی و جنوبی، دهانههای بزرگتر به حجرهها و دهانههای کوچکتر به پلکان اختصاص یافته است. عجیب اینجاست که در این جبههها، برخلافِ معمول، دهانه تنگتر در وسط نما قرار گرفته است. سرا سخت فرسوده شده و نمای آن تغییر یافته است. با این حال، این قدر معلوم است که قوس نمای همه دهانههای بزرگتر کلیل و قوس دهانههای کوچکتر جناغی است. حجرهها طویل و طاق بیشتر آنها خفته است. شکل قاعده حجرههای واقع در کنج سرا، به جز یک مورد، که شاید تغییر کرده باشد، کشکولی است. هر یک از حجرههای جبهههای شمالی و جنوبی انباری اختصاصی در زیرزمین دارد که راه آن مستقیماً از صحن است. حیاطسازی سرا دستخوش تصرف شده و نمیتوان درباره آن قضاوت کرد؛ اما به قیاس سراهای مشابه، میتوان آن را با حوضی در وسط و باغچههایی بزرگ در اطراف آن تصور کرد که فضای سرا را آکنده از سبزی و طراوت میکرده است. تیمچه، که در شرق سرا واقع است و مقدمه ورود به آن محسوب میشود، شکلی کشیده دارد و باید طرح آن را آمیزهای از الگوهای تیمچه و دالان دانست. محور طولی سرا بر محور طولی تیمچه عمود است. در محل تقاطع این دو محور، قاعده تیمچه گشایش بیشتری یافته و طاق آن بلندتر و مدور و رسمیبندی شده و با این تدابیر، فضا دارای مرکز شده است. این مرکز طرح را هم به الگوی تیمچهها نزدیکتر کرده و هم به طرح چارسویی شبیه ساخته است که دو سوی آن امتداد تیمچه و یک سوی آن صحن سرا و سوی دیگرش ورودی اصلی مجموعه است. به عبارت دیگر، میتوان این فضا را حاصل تقاطع محور ورودی سرا با محور تیمچه و نیز بخشی از دستگاه ورودی سرا تلقی کرد. این دستگاه ورودی با سَردَری ساده در راسته آغاز شده سَردَری که با تغییر دهانههای طرفین از حجرههای راسته تمایز یافته است. در پی آن، راهرو کوتاهی (با ارتفاع معادل یک طبقه و با حجرههایی کوچک در طرفین) و سپس فضای چارسومانند مذکور قرار گرفته که از طریق راهروی به صحن مرتبط است. در محل تقاطع محورهای تیمچه و دالان جنوبی مجموعه نیز، کار مشابهی صورت گرفته و مرکز دیگری در تیمچه پدید آمده است؛ اما گشادگی قاعده و افزایش ابعاد و ارتفاع طاق در حدی نیست که مرکز اصلی را تحتالشعاع خود قرار دهد. بهعلاوه در اینجا، برخلافِ مرکز اصلی، محور ورودی وجود ندارد؛ و بنابراین فضا صورت چارسو پیدا نکرده و قاعده آن فقط از جانب دالان گشادگی یافته است. در گوشه جنوبشرقی تیمچه نیز، یک ورودی فرعی قرار گرفته که امری است نامتعارف. قاب نما در حجرههای زیرین تخت است و در حجرههای بالا قوس جناغی دارد. نمای دیوارها و طاقها، همچون بیشتر بناهای بازار تبریز، از آجر به رنگ مایل به سرخ، با بندکشی سفید است. تویزه رسمیبندیها گچی است؛ و از بعضی ارسیهای چوبی به جا مانده معلوم میشود که نمای حجرهها نیز سرتاسر چوبی بوده و از همنشینی چوب و آجر ترکیبی ساده و زیبا پدید میآمده است. فضا تزیینات دیگری ندارد. این نیز از خصوصیات بیشتر بناهای تبریز است که طرح آنها در برش افقی پیچیده و در فضاسازی و نمای داخلی و تزیینات ساده و بیتکلف و سنگین و استوار است. این سنگینی از سادگی طاقها و کاربندیها، رنگ تیره آجر، سادگی و درشت نقش بودن تقسیمات دهانهها و بعضاً از قاعده کشیده فضاها حاصل میشود. اگر فضای چنین تیمچهای را با تیمچههای همعصرش در کاشان یا اصفهان مقایسه کنیم، تفاوت بیان فضایی آنها آشکارتر میشود. دالان مجموعه، همچون بازارها و بازارچهها، رشتهای است از طاق و قوسهای مشابه و پیدرپی؛ اما وجود نیم هشت در دو سر آن موجب شده است که طرح آن واجد آغاز و پایان شود و از الگوی خطی و ممتد بازارچه متمایز شود. تقسیمات طرح این دالان کاملاً در امتداد دهانهبندی جبهه جنوبی سراست؛ و حجرههای شمالی دالان (جنوبی سرا) میان دالان و سرا مشترکاند؛ و در نتیجه، هم با صحن مرتبطاند و هم با دالان. یکی از دهانههای جبهه جنوبی دالان به ورودی آن از داسته دلالهزن کوچک اختصاص یافته است. این ورودی در ضرباهنگ ثابت دالان هیچ تغییری ایجاد نکرده است. سر غربی دالان بسته است؛ اما همان طور که گفتیم، سر شرقی آن به تیمچه ختم میشود. دالان تنگتر از تیمچه است و مرکز یا کانون ندارد؛ اما از حیث ترکیب مصالح و طرح نماها، کاملاً به تیمچه شباهت دارد |
مجموعه وکیلالدوله | کرمانشاه، بازار ترکها یا بازار مسگرها. مجموعه وکیلالدوله ترکیب نسبتاً پیچیدهای است از چهار حیاط و یک دالان. دالان و حیاط بزرگترِ واقع در میانه مجموعه سبب اتصال و وحدت اجزای آن است. در طرفین دالان، دو حیاط کوچک و، در غرب صحنِ اصلی نیز، حیاط بزرگ دیگری واقع شده است. هر یک از این حیاطها را میتوان سرایی مستقل تلقی کرد. صحنِ اصلی قاعده کشکولیشکل و بدنهای دو طبقه است. تقسیمات همه جبهههای آن فرد است و در میانه هر یک از جبهههای شرقی و غربی، ایوانی بزرگ و خوشتناسب قرار گرفته است. هر دو ایوان کاربندی و تزیینات ساده مُعَقَّلی دارد. ایوان شرقی مدخلِ صحن است؛ و دهانه میانی آن، که دهانه دالان است، به تبع دالان، در حد دو طبقه ارتفاع دارد. ایوان غربی، که در جبهه مقابلِ ورودی قرار دارد، تفصیل و تقسیمات بیشتری یافته است. لبه قاب هر دو ایوان از لبه فوقانی نمای صحن بیرون زده است؛ و بدین ترتیب، ایوانها رخبام ساده و مستقیم صحن را شکسته و بر اهمیت خود افزودهاند. دهانههای دیگر دو اندازه دارند و به نظم و تقارن، در جوار هم نشسته و در بدنه صحن، ضرباهنگی پدید آوردهاند که در ایوانها به اوج میرسد. در جلو هر حجره، ایوانچهای بوده است که امروزه بیشتر آنها را حذف کرده و به حجرهها افزودهاند. ایوانچهها در بدنه صحن سایهروشن ایجاد میکنند و آن را مجوّف جلوه میدهند. این ایوانچهها در طبقه بالا به هم مرتبط میشوند و رواقی پدید میآورند که ارتباط حجرهها به پلههای واقع در چهار کنج صحن را برقرار میسازد. نما سراسر آجری، همراه با اندکی کاشی فیروزهای، است. پختگی هندسه برش افقی طرح در نما نیز مشاهده میشود. تقسیمات و تناسبات نما و مختصر تزیینات آن متین و استوار است. بنا قطعاً به دوره قاجار تعلق دارد و این استواری طرح احتمال تعلق آن به نیمه اول این دوره را قوت میبخشد. در وسطِ صحن، حوض کشکولیشکلی هست که آن را باغچه کردهاند. دیگر وجوه طرح نیز، همچون حیاطسازی، دستخوش تصرف و ویرانی گشته است و شاید تا چند سال دیگر اثری از آن نماند. یکی از مهمترین خرابیها فرو ریختن طاق ایوان اصلی سرا، ایوان غربی، است. سرا در جبهههای شمالی و غربی و جنوبی زیرزمین دارد. شیبِ زمین نیز بر پیچیدگی طرح مجموعه افزوده است؛ از جمله اینکه سطح سرای واقع در غرب صحن اصلی همتراز زیرزمین سرای اصلی است. بدین ترتیب، حجرههای زیرزمین در جبهه غربی سرای اصلی از یک سمت رو به صحنِ سرای غربی دارند و حجرههای طبقه اول آن سرا محسوب میشوند. سرای غربی سرایی ساده و بزرگ با قاعده مستطیلشکل است که جبهه شرقی آن، جبهه مشترک با سرای اصلی، سه طبقه و دیگر جبهههای آن یک طبقه است. چون جبهه شرقی در حجرهها با سرای اصلی مشترک است، هندسه آن کاملاً از نظام هندسی سرای اصلی تبعیت میکند. سرای غربی از دهانه میانی جبهه شمالی به خارج مرتبط میشود. متأسفانه، در جبهههای شمالی و جنوبی این سرا تصرف بسیار کردهاند و جبهه غربی آن کاملاً دگرگون شده و از بین رفته است. چنانکه گفتیم، محور اصلی مجموعه دالانِ ورودی آن است. محور این دالانِ طویل بر محور طولی صحن اصلی عمود است. حجرهها به تقارن در طرفین دالان استقرار یافته است و دهانهبندی آنها شباهت زیادی به دهانهبندی صحن اصلی دارد. بدین ترتیب، دو کانون اصلی طرح، یعنی دالان و صحنِ اصلی، چه در درون خود و چه در پیوند با یکدیگر، هندسهای دقیق را مینمایند و بهرغم زمین نامنظم و شیبدار، بر همه جوانب طرح سیطره یافتهاند. شیب زمین را در دالان به نحوی جالب مستهلک کردهاند؛ بدین صورت که سطح بام دالان را در ترازِ بامِ سرا حفظ و کفِ دالان را شیبدار کردهاند. در نتیجه، دالان در ابتدا و در محلِ ورودی مجموعه یک طبقه و در انتها، دو طبقه شده است. طاق دهانههای بزرگتر اندکی بلندتر از طاق دهانههای کوچکتر است و در وسط آنها، روزن کوچک مدوّری قرار دارد. مدخلِ دالان، که ورودی اصلی مجموعه است، سَردَری نسبتاً عمیق دارد که به تبع شکلِ نامنظم زمین، از محور دالان منحرف شده است. در طرفین دالان، دو حیاط یا سرای دیگر قرار گرفته که هندسه آنها کاملاً تابع شبکه هندسی دالان و سرای اصلی است؛ اما به سبب نامنظم بودن زمین، یکی بزرگتر از دیگری است. سرای بزرگتر، واقع در جنوب دالان، قاعده مستطیلشکل دارد. ارتفاع آن در سه جبهه غربی و جنوبی و شرقی دو طبقه است و در جبهه شمالی (مشترک با دالان) یک طبقه. بدین لحاظ، اگر چه در تقسیمات نما از طرح کامل سرای اصلی تبعیت میکند؛ در حجم، از کمال و پختگی حجمِ صحنِ اصلی برخوردار نیست. این سرا در حجرههای جبهه شمالی با دالان و، در حجرههای جبهه غربی، با سرای اصلی مشترک است. سرای واقع در شمال دالان، شمالِ شرقی مجموعه، سرایی کوچک و یک طبقه است. همانطور که گفتیم، هندسه آن کاملاً تابع نظام هندسی سرای اصلی و دالان است. تقسیمات و دهانهبندی همه جبههها، همچون دیگر قسمتهای مجموعه، فرد است؛ اما در نتیجه تبعیت از نظام هندسی مجموعه و نیز وضع زمین در جبهههای شرقی و غربی، در هر یک از این دو جبهه دهانه کوچکتر در وسط و دهانههای بزرگتر در طرفین قرار گرفته است. این سرا در حجرههای جبهه جنوبی با دالان و در حجرههای جبهه غربی با سرای اصلی مشترک است و از طریق یکی از دهانههای جبهه شمالی، به خیابان مجاور مرتبط میشود. متأسفانه، این بخش از مجموعه نیز از تصرفات فاحش در امان نمانده است |
محله ۱ پامنار | محلهای در زواره |
محله ۲ پامنار | نام یکی از محلات معروف در عودلاجان تهران |
محله بابالمسجد | از محلههای نایین یزد که مسجد جامع در آن واقع است |
محله باغ زهرا | نام محلهای است در کنار شهر بوشهر شامل نخلستانهای شهر |
محله باغ سپهسالار | نام محلتی و خیابانی در مرکز تهران، محدود از جانب مغرب به خیابان سعدی و از جنوب به خیابان شاهآباد و نام آن ظاهراً به مناسبت وقوع باغ محمدولیخان سپهسالار در این محلت است |
محله بالا | از مهمترین محلههای قدیمی تجریش در زمان قاجاریه |
محله بزازان | نام محلهای است در ارگ بم واقع در شهر بم کرمان |
محله بیدآباد | ویذآباد. ویدآباد. نام محلهای از محلات قدیم اصفهان واقع در شمال غربی آن شهرترجمۀ محاسن اصفهان |
محله پاقلعه | محلتی به اصفهان |
محله پامنار رامشه | محلۀ پامنار رامشه واقع در دهستان رامشه در بخش رامشه اصفهان است |
محله پایین | از مهمترین محلههای قدیمی تجریش در زمان قاجاریه |
محله پاییندروازه | نام محلهای است به مشرق شهر اصفهان |
محله پشتبارو | محلهای است در مرکز شهر اصفهان |
محله پنبهرسه | نام محلهای به قزوین |
محله تستریون | محلهای به بغداد، در جانب غربی بین دجله و بابالبصره بود که در آن اهالی تستر (شوشتر) سکونت داشتند و لباسهای شوشتری درست میکردندمعجم البلدان |
محله توتک | محلهای است از محلات شیرازناظمالاطباء |
محله جحاف | محلهای است در نیشابورمعجم البلدان |
محله جدار | محلهای است در بغدادمعجم البلدان |
محله جرواآن | نام محلهای استتاج العروس. نام محلۀ بزرگی است به اصفهان که به فارسی آن را کرواآن گویندمعجم البلدان. محلتی به اصفهان که از تمامت محلها و اطراف آن خوشتر و بهتر استمحاسن اصفهان. ابن بلخی آرد: و از آثار او (شاپور) در عمارت جهان آن است که این شهرها و بندها و پولها که یاد کرده آید او بنا کرده است... در اصفهان بوان، جرواآن، و آنجا آتشگاهی کردفارسنامه |
محله جسّین | محلهای است به مرو که به صورت قبرستان درآمده. و چند تن از صحابۀ حضرت رسول (ص) که به تنورگران شهرت داشتهاند و در آنجا مدفون شدهاند و بعضی جصین به صاد نوشتهاندمرآت البلدان |
محله جشیشان | از محلههای قدیم اصفهان بودهمجمع التواریخ و القصص |
محله جعفریه | . محلهای است بزرگ و مشهور در جانب شرقی بغدادمعجم البلدان. و منسوب به جعفر برمکی استقاموس الاعلام ترکی |
محله جکان | محلهای است بر دروازۀ شهر هرات. و جکانی نسبت بدانجاستمعجم البلدان |
محله جلاباد | . محلۀ بزرگی است در نیشابورانساب که گلاباد گفته میشودمراصد الاطلاع |
محله جلفا | نام محلهای است در اصفهان. پس از تخلیه شهر جلفا به فرمان شاه عباس اول در سال ۱۰۱۳ق ارمنیان ساکن در این شهر به نواحی گوناگون ایران از جمله اصفهان کوچانده شدند. ارمنیان جلفا در ۱۰۱۴ق محلهای به نام جلفا را با حمایت شاه عباس در زمینهای کنار خیابان عباسآباد به وجود آوردند |
محله جماجمو | محلهای است از گرگان متصل به خندق شهر. معجم البلدان آرد: اهالی آنجا جماجو تلفظ مینمایند ولی جماجم مینویسند |
محله جوبره | محلهای است در اصفهانمراصد الاطلاع |