ویکیپدیا:ویکیپروژه بناهای تاریخی/گروه C/متن۳
ظاهر
حسینه غیاثآباد | بنای حسینهای است از قرن ۱۳ق در شهر تفت |
حسینیه امینی | بنایی در قزوین، دارای سه تالار بزرگ متصل به یکدیگر با گچبری، آینهکاری و پنجرههای عالی. مجموعۀ زیبایی از آثار هنری معماری عهد ناصرالدینشاه قاجار است. چند سال پیش از محل موقوفات، به وسیلۀ ادارۀ فرهنگ قزوین تعمیر اساسی شد |
حسینیه حاجیه | خراسان، بجستان. آثار قلعه قدیمی شهر در حسینیۀ حاجیه دیده میشود. برخی آن قلعه را قلعۀ دختر میدانند |
حصار تبرک | حصار اصفهانفرهنگ جهانگیری. بر فراز تلی و تپه ای واقع شده هنوز آثارش برقرار است و معروف استانجمنآرا. در وقتی که جعفرخان پسر صادقخان از اصفهان به شیراز میرفت امیر گونهخان و جعفرقلیخان.. از موکب او تخلف جسته و بهقلعهٔ تبرک اصفهان ماندندمجمل التواریخ گلستانه |
حصار غانم | حصاری است در کوههای قرب نهاوند |
حمام آقا نقی | اردبیل، میدان عالیقاپو، خیابان سعدی کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان: بانی اولیۀ حمام شناخته نشده است. امروزه حمام و محلۀ پیرامون آن به «آقانقی» معروف است. آقانقی ظهیرالاسلام از رجال دورۀ قاجار بوده که در ۱۲۹۷ق، لقب «مؤتمنالرعایا» گرفت. سیر تحول بنا: بر اساس بررسیهای سازمان میراث فرهنگی، در این بنا، دو مرحلۀ ساختمانی متفاوت با فاصلۀ زمانی حدود دویست سال قابل تشخیص است. این مطالعات نشان میدهد که مصالح بخش چالحوض حمام حدوداً ششصدوپنجاه سال قدمت دارند و مصالح دیگر قسمتها در حدود چهارصدوپنجاه سال. بنابراین یا حمام در ابتدا کوچکتر بوده و در دورۀ بعدی توسعه یافته یا اینکه در جای حمام فعلی، حمام یا بنایی قدیمیتر بوده است که از آجرهای آن در ساخت چالحوض استفاده کرده و بخشهای دیگر را با آجرهای جدیدتر ساختهاند. در دورههای بعد با پرکردن چالحوض، این قسمت را حمام زنانه کردهاند. در همان زمان، کف سربینه را نیز بالاتر آوردهاند و درنتیجه، حوض سربینه در زیر خاک مدفون شده است. در سی سال گذشته، تعریض خیابان مجاور حمام موجب تخریب سَردَر، هشتی، و قسمتی از سربینه شد. سازمان میراث فرهنگی در سالهای اخیر بنا را مرمت کرده و کف سربینه و چالحوض را بهصورتِ گذشتۀ آنها درآورده است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این حمام سه بخش اصلی دارد. سربینه، گرمخانه، و چالحوض. قسمتِ میانی سربینه، فضایی با قاعدۀ مربع است که طاق رسمیبندی مرتفعی آن را پوشانده است. در هر وجه این فضا، سکویی با قاعدۀ نیمهشت عقب نشسته که یکی از آنها از بین رفته است. بر پیرامون سکوها نیز، سکوی باریکی وجود دارد که به نظر کارشناسان از الحاقات دورۀ پهلوی است. طاق سربینه و آلتهای رسمیبندی آن پوشیده از نقوش گیاهی و تصاویر مختلف بوده که سربینه را فضایی رنگین و مجلل میساخته است. حوضِ هشتگوشِ میانی سربینه با جویهایی تا لبۀ سکوها امتداد یافته است. بدین ترتیب، مراجعان پس از شستن پا به سکوها پا میگذاشتهاند. میاندَر فضایی هشتیمانند است. راه خروج از سربینه و ورود به گرمخانه در امتداد محورهای این فضاهاست، اما این فضاها چنان قرار گرفتهاند که جهت حرکت در میاندَر تا حد زیادی تغییر زاویه میدهد. گرمخانه متشکل از سه فضای اصلی و نیز فضاهای فرعی وابسته به آنهاست. فضای میانی، قاعدهای مربعشکل و طاقی رسمیبندی دارد. راه ورود به گرمخانه از میانۀ این بخش میگذرد و درگاه خزینه در برابر آن قرار دارد. بدین ترتیب، محوری قوی پدید آمده که دو فضای عقب نشسته در ابتدا و انتهای آن بر ورودی گرمخانه و خزینه تأکید میکنند. در طرفین گرمخانه، دو فضا با قاعدۀ مستطیل قرار دارد. هریک از این دو فضا در امتداد محور خود توسعه یافته و فضاهای خصوصیتر پدید آمده است. یکی از این فضاها به حوض گرمخانه اختصاص یافته است. در سوی جنوبِ غربی گرمخانه، فضایی طویل قرار دارد که آن را با ردیفی از تویزهها پوشاندهاند و چالحوض بزرگی در میانۀ آن است. در طرفین این فضا، طاقنماهایی برای شستوشو و تماشای شناگران وجود دارد. چنانکه گذشت، دستگاه ورودی این حمام در دورۀ اخیر تخریب شده و اطلاعی از وضع گذشتۀ آن در دست نیست. امروزه، درگاه ورودی حمام به فضایی کوچک باز میشود که نقش هشتی دارد و به سربینه راه مییابد |
حمام باغ فین | کاشان، انتهای خیابان امیرکبیر، باغ فین. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان و سازندگان: بر اساس منابع بررسیشده، باغ فین به فرمان شاه عباس اول صفوی ساخته شده و حمام بزرگ باغ نیز در همان زمان احداث شده استآثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز؛ اما حمام کوچک این باغ از آثار دورۀ فتحعلیشاه قاجار استتاریخ کاشان. دیگر اطلاعات مکتوب: در حدود ۱۳۵۰ش، به هنگام تخلیه و پاک کردن مجاری آب حمام بزرگ، چند قطعه از مسکوکات دورۀ صفویان به دست آمد که قدمت این حمام را نشان میدهدحسن نراقی. سیر تحول بنا: حمام صفوی (حمام بزرگ)، مانند باغ فین، تا پایان دورۀ صفویه معمور و پابرجا بوده و پس از آن، از رونق و آبادی افتاد و ابنیۀ آن رو به ویرانی نها. در زمان فتحعلیشاه قاجار، بار دیگر، به این باغ توجه شد و محوطه و ابنیۀ آن مرمت و با سنگهای مرمر و کاشیهای هفت رنگ تزیین شد. در ۱۲۶۸ق، میرزاتقیخان امیرکبیر به فرمان ناصرالدینشاه در حمام بزرگ این باغ به قتل رسید. پس از این واقعه، باغ فین و حمام آن دوباره فراموش شد و در دورۀ مشروطه، اشرار کلیۀ سنگهای مرمر و مصالح گرانبهای باغ و حمامها را به غارت بردند. در ۱۳۴۴ش، این دو حمام بر اساس طرح اولیۀ خود مرمت شدآثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز؛ و پس از آن نیز بارها تعمیر شده است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: هر دو حمام باغ فین دو بخش اصلی، یعنی سربینه و گرمخانه، دارند؛ اما حمام بزرگ فضای چالحوض هم دارد. این حمام دو سربینه با قاعدۀ مستطیل دارد. سربینۀ اول، که به ورودی نزدیکتر است، سکویی در انتها و بخاری دیواری دارد. در این سربینه، وجود نورگیرهایی از کاشی مشبک، که به باغ باز میشوند، فضایی دلپذیر فراهم میآورده که با تزیینات رسمیبندی و طلاکاری سقف کامل میشده است. امروزه بخش اندکی از این تزیینات باقی است. سربینۀ دوم، حوضی در میانه و مسیر ترددی در ضلع شرقی دارد که کف آن پایینتر از سطح سربینه است و درگاههای فضاهای دیگر به آن باز میشوند. به نظر میرسد که به هنگام خروج از حمام، ابتدا از سربینۀ دوم و سپس از سربینۀ اول استفاده میکردهاندحسن نراقی؛ بدین ترتیب که پس از استحمام و خروج از گرمخانه ابتدا پاها را در حوض سربینۀ دوم میشسته و در هوای ملایم آنجا، بدن را خشک میکردهاند و آمادۀ رفتن به سربینۀ اول برای پوشیدن لباس میشدهاند. هریک از سربینهها از طریق میاندَری جداگانه به گرمخانه راه دارد. میاندَر اول چون دالانی پرپیچوخم است و میاندَر دوم فضایی است با قاعدۀ مربع که هر دو با تغییر جهت و زاویۀ حرکت، مانعِ ارتباط مستقیم سربینه و گرمخانه میشوند. گرمخانه فضایی وسیع با قاعدۀ مستطیل است. این فضا را ستونهای میانۀ آن به سه بخش کرده که سه طاق رسمیبندی متوالی، آنها را میپوشاند. هر دو میاندَر حمام به قسمت میانی گرمخانه راه دارند و درگاه خزینه در سوی مقابل همین قسمت است. دو حوض چهار گوش در طرفین گرمخانه واقعاند که به جای حوض کوچکتر، در گذشته، سکویی از مرمر شفاف قرار داشته است. این سکو محل نشستن شاه یا درباریان بوده و امیرکبیر در همین محل به قتل رسیده است. این سنگ مرمر تا حدود ۱۳۳۴- ۱۳۳۵ش بر جای خود باقی بود و در آن زمان، همراه با دیگر سنگها و مصالح گرانبهای باغ فین، ربوده شدحسن نراقی. در طرفین خزینه، دو خلوت وجود دارد که یکی از آنها راه اختصاصی به خزینه دارد. در انتهای محور طولی گرمخانه، فضای چالحوض واقع است. این فضا، با قاعدۀ مستطیل، حوضی وسیع در میانه دارد. در ضلع مقابل ورودی فضای چالحوض، غرفهای با قاعدۀ نیمهشت عقب نشسته که محل استراحت بوده است. دیوارها و طاقهای گرمخانه و خلوتهای آن و فضای چالحوض نقاشی و آهکبُری داشته که امروزه بخشهایی از آنها باقی است. حمام کوچک سربینهای دارد با قاعدۀ مستطیل و سکوهایی در پیرامون آن. دو غرفه با قاعدۀ نیمشش نیز در طرفین سکوها واقع است. این فضا حوضی هشتگوش در میانه و گنبدی بر فراز خود دارد. در نورگیر میانۀ این گنبد، مانند دیگر نورگیرهای حمام، گلجام گذاشتهاند. میاندَر این حمام نیز دالانی پُرپیچوخم است. گرمخانۀ حمام کوچک، فضایی است با قاعدۀ مربع و سقفی مدوّر. در ضلع مقابل ورودی گرمخانه، فضایی با قاعدۀ نیمهشت عقب نشسته که به سبب اهمیت، طاقی رسمیبندی آن را پوشانده است. در میانۀ این فضا، حوض مستطیلشکل کوچکی بوده که آن را به غرفۀ اختصاصی شستوشو بدل میکرده است. راه ورود به خلوت گرمخانه نیز از گوشۀ همین فضاست. خزینه در کنار خلوت واقع است و راه ورود به آن از میانۀ یکی از اضلاع گرمخانه است. امروزه ازارهها و تزیینات این حمام از بین رفته و فقط بخش کوچکی از ازارۀ کاشی آن در خلوت گرمخانه باقی است. هر دو حمام کوچک و بزرگ در کنار باغ فین قرار دارد و راه ورود به هر دو از داخل باغ است؛ اما در باغ حضور آنها آشکار نیست و نمود خارجی مؤکدی در جدار این بخش از باغ ندارد. حمام بزرگ سَردَری ساده با قوس جناغی دارد. سَردَر حمام کوچک نیز قوس کلیل و دو ستون آجری در طرفین و پیشانی شیبدار دارد که تعلق آن را به دورۀ قاجار نشان میدهد. سَردَر حمام بزرگ به دالانی گشوده میشود که به سربینهها راه مییابد؛ ولی سَردَر حمام کوچک، همچون سَردَر اکثر حمامها، به هشتیای باز شده است که به سربینه منتهی میشود. در نقشۀ ترسیمی ماکسیم سیرو از حمام، هشتی با فضایی دیگر نیز مرتبط بودهکاروانسراهای ایران و ساختمانهای کوچک میان راهها که امروزه تخریب شده است. سیرو این فضا را مخصوص نوکرها یا خدمۀ حمام دانسته است. گلخن و انبار سوخت در میانۀ دو حمام و در پشت خزینهها واقع است و ورودی این دو بخش در خارج از باغ است |
حمام بلج | حمامی است در بصرهمنتهی الارب. حمامی در بصره است منسوب به شخصی موسوم به بلج. این حمام منسوب به بلج بن کَشبة تمیمی است و او همان است که ساج بلجی نیز به وی منسوب استمعجم البلدان |
حمام پهنه | دس ۸۵۶ ق. حمامی کهن در سمنان. در محلۀ اسفنجان در کنار مسجد جامع. مسجد امام (شاه پیشین) و امامزاده یحیی |
حمام جاجرمی | حمام جاجرمی متعلق به قرن سیزده در شهر بجنورد است |
حمام چهارفصل | اراک، خیابان شهید دکتر بهشتی، نرسیده به میدان هفتتیر. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است؛ ولی تصویر کودکی احمدشاه قاجار بر کاشیهای ستونهای سربینۀ حمام مردانه دیده میشود. بانیان: بر اساس منابع بررسیشده، بانی این حمام و مجموعهای؛ شامل مسجد، مدرسه، و آبانبار محمدابراهیم خوانساری بوده استسیمای اراک، جامعهشناسی شهری. سیر تحول بنا: این بنا با نام «حمام لطیف»، مجموعهای از چند حمام بوده که به همین دلیل، آن را «چهار فصل» نامیدهاند. کارشناسان سازمان میراث فرهنگی اراک بر این نظرند که این مجموعه از سه حمام تشکیل شده است. درحالیکه بنا به قول مشهور، در این مجموعه دو حمام به مردان و زنان مسلمان و دو حمام به مردان و زنان اقلیتهای دینی اختصاص داشته است. مهمترین و زیباترین بخش مجموعه حمام مردان مسلمان بوده که در گذر زمان، تغییرات بسیاری کرده است. از جمله، پس از احداث خیابان مجاور حمام، ورودی آن به سوی خیابان چرخیده و ورودی قدیمی از بین رفته است. بالا آمدن سطح سربینۀ حمام مردانه و نصب واحدهای دوش در قسمتهایی از حمام و تبدیل گلخن به موتورخانه از دیگر تغییرات دورۀ اخیر استحمام چهارفصل اراک. این حمام تا ۱۳۵۸ش دایر بوده و پس از آن، به علت مرمت و حفاظت تعطیل شده است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: هریک از حمامهای این مجموعه سربینه و گرمخانه داشته است؛ ولی امروزه به سبب تغییرات، تشخیص دقیق صورت اصلی بنا ممکن نیست. بزرگترین فضای مجموعه سربینۀ حمام مردانه است که قاعدهای هشتضلعی دارد. در دیوارهای دورتادور آن، غرفههایی با قاعدۀ نیمهشت و تفکیک شده از هم پدید آمده است. هشت ستون در میانۀ سربینه، فضایی را با قاعدۀ هشتونیمهشت ایجاد کرده است. بر فراز بخش میانی، سقف مرتفع و پُرکار یزدیبندی و بر بالای فضاهای پیرامون آن طاقهای رسمیبندی کوتاهتری قرار دارند. طاقِ بخش میانی، پوشیده از کاشیهای هفترنگ است و طاقهای پیرامون آهکبُری شده و همه با هم فضایی رنگین و پُرنقشونگار ایجاد کردهاند. ستونهای این فضا بسیار پُرتزیین و پوشیده از کاشیهای هفترنگ است. اِزارۀ کاشی سربینه و کاشیکاری قاببندیهای دیوارها، سطح رنگین سقف را تا کف امتداد میدهند. نورگیر میانی سربینه و هشت نورگیر اطراف آن، که با قطعات سنگ مرمر شفاف پوشانده شدهاند، با پخش مناسب نور زیبایی فضا را دوچندان میکنند. در مدرسۀ محمدابراهیم خوانساری، که در نزدیکی این حمام قرار دارد نیز حوضخانهای مشابه سربینۀ این حمام وجود دارد. به نظر معمرین اراک، این دو فضا از هر لحاظ به هم شباهت داشتهاند و پس از ساخت سربینۀ حمام، به درخواست بانی، حوضخانۀ مدرسه نیز مشابه آن ساخته شده است. سربینه به واسطۀ میاندر با گرمخانه مرتبط میشده است. ظاهراً میاندر فضایی با قاعدهای مربعشکل در گوشۀ جنوبی سربینه بوده است. امروزه راه بینِ سربینه و میاندر مسدود است. گرمخانه فضایی است با قاعدۀ مربع، که چهار ستون میانۀ آن طاقی مدوّر و مرتفعتر از طاقهای اطراف خود دارند. در میانۀ هر ضلع گرمخانه، غرفهای با قاعدۀ نیمهشت وجود دارد که غرفۀ جنوب شرقی، ورودی خزینه و سه غرفۀ دیگر محل شستوشو بودهاند. در طرفین خزینه، دو فضا دیده میشود که احتمالاً، اولی خزینۀ آب سرد و دومی خلوتِ گرمخانه بوده است. به گفت معمرین محل، گرمخانه آهکبُری داشته که کاملاً از بین رفته است. با توجه به نقشهها، ظاهراً بخش دیگر این حمام، که مختص مردان اقلیتهای دینی بوده، در جوار حمام مردان مسلمان قرار داشته است. سربینۀ این قسمت قاعدهای هشتونیمهشت و طاقی رسمیبندی دارد. در دورۀ اخیر، تغییراتی در این قسمت صورت گرفته که به واسطۀ آن سربینه، علاوه بر گرمخانۀ این حمام با سربینه و گرمخانۀ حمام دیگر مرتبط شده است. گرمخانۀ هشتوجهی این بخش، حوضی چهارگوش در میانه داشته است. در دورۀ معاصر، خزینه به اتاقکهایی با دوش آب مجهز شده است. در گذشته حمامهای مردانۀ این بنا، سَردَری پرتزیین و زیبا داشته که به حیاطی کوچک باز میشده است. امروزه در جای این حیاط، چند مغازه و بارانداز در کنار خیابان ساختهاند. موقعیتِ سَردَر فعلی حمام با سَردَر قدیم نود درجه اختلاف دارد و قسمتی از رسمیبندی هشتی از بین رفته است. دالانهای منشعب از این هشتی به سربینههای دو حمام راه داشته است. در سالهای گذشته، یکی از دالانها را تا گرمخانۀ حمام مخصوص اقلیتهای دینی ادامه دادند و این گرمخانه به ورودی و فضای انتظارِ بخشِ خصوصی حمام مردانه تبدیل شد. در قسمت حمامهای زنانۀ این مجموعه، وسیعترین فضا سربینۀ حمام زنان مسلمان است. این فضا قاعدۀ هشتضلعی منتظم و غرفههای کمعمقی در دیوار دارد. قاعدۀ میاندَر این حمام هشتونیمهشت است. میاندَر با تغییر زاویهای نود درجه سربینه را به گرمخانه مربوط میکند. گرمخانه قاعدهای هشتونیمهشت و غرفههایی در پیرامون دارد. سربینه و گرمخانۀ حمام زنان اقلیتهای دینی نیز قاعدهای هشتونیمهشت دارد و در هر وجه آنها، غرفهای عقب نشسته است. در این حمام، یک دالان نقشِ میاندر را ایفا و سربینه را به گرمخانه مربوط میکند. گرمخانۀ این بخش حمام رسمیبندی دارد. راه ورود به هریک از خزینههای دو حمام زنانه، برخلافِ معمول، مستقیم نیست و برای ورود به آنها، باید از دالانهایی عبور کرد. راه ورود به حمامهای زنانه از بام آنهاست. در کل، همۀ قسمتهای این مجموعه پایینتر از سطح زمین و بام آنهمسطح کف گذرها و خیابانهای اطراف آن است و سابقاً معبری از بام حمام زنانه میگذشته است. امروزه فقط سَردَر حمام زنان مسلمان باقی مانده که قوسی دایرهشکل دارد و روی آن، تزیینات کاشی دیده میشود |
حمام خان (کاشان) | میدان فیض، بازار بزرگ. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان: این حمام به دستور عبدالرزاقخان، حاکم کاشان در زمان کریمخان زند، ساخته شده استراهنمای آثار و بناهای تاریخی شهرستان کاشان. دیگر اطلاعات مکتوب: صباحی بیگدلی قطعۀ مفصلی دربارۀ این حمام سروده که مصراع دوم بیت آخر آن حاکی از تاریخ ۱۱۸۸ق است: به پایان آمد و گفتا صباحی بهر تاریخش/ از این حمام عالم شد بری جاوید زآلایشآثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز. سیر تحول بنا: بر اساس منابع بررسیشده، فضاهای مختلف حمام پوشیده از کاشیهای دورۀ زندیانراهنمای آثار و بناهای تاریخی شهرستان کاشان و سنگهای مرمر بوده استآثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز. امروزه جای این پوششها را اغلب کاشیهای جدید گرفته و حمام، جز بعضی بخشهای آن، دایر است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: حمام شامل سه بخش اصلی سربینه، گرمخانه، و فضای چالحوض است. سربینه، که وسیعترین فضای حمام است، قاعدهای هشتونیمهشت دارد. هشت ستون سنگی نیز فضایی در میانۀ آن پدید آورده که با طاق رسمیبندی مرتفعی از دیگر قسمتها متمایز شده است. این طاق آجری است و تزیینات مُعَقَّلی دارد. خطوط رسمیبندی آن با قطعات کاشی آبی و سفید مشخصتر شده است. نورگیری بزرگ در میانۀ این طاق، روشنایی سربینه را تأمین و حوض هشتگوش میانۀ سربینه تلألؤ نور را دوچندان میکند. گرداگرد سربینه سکویی قرار گرفته که فضای نشستن و استراحت را از فضای تردد جدا میکند. در چهار گوشۀ این فضا، چهار غرفه با قاعدۀ نیمهشت قرار دارد که هریک حوضی در مقابل دارد. این حوضها در انتهای پلکانهای سکوها واقعاند و پیش از رسیدن به سکوها، پاها در آنها قرار میگرفته است. در ازارههای سربینه، هنوز کاشیهای قدیمی دیده میشود؛ ولی سکوهای اطراف این فضا از کاشیهای جدید پوشانده شده که کیفیت فضایی آن را خدشهدار کرده است. همچنین، حوضها از سنگ مرمر و مانند جامهای بلور بودهاندتاریخ کاشان که امروزه به حوضهایی با کاشی آبیرنگ تغییر یافتهاند. میاندَر فضایی است با قاعدۀ هشتضلعی منتظم، که با تغییر جهت حرکت از سربینه به گرمخانه، علاوه بر از بین بردن دید مستقیم، از تبادل حرارت در بین آنها میکاهد. گرمخانه فضایی با قاعدۀ مستطیل است که چهار ستون سنگی آن را به سه بخش کرده است. خزینه در انتهای بخش میانی گرمخانه و روبهروی ورودی آن قرار گرفته که امروزه مخروبه است. دو فضا در طرفین خزینه وجود دارد که احتمالاً خلوت گرمخانه بودهاند. یکی از این فضاها را امروزه به گرمخانه افزوده و دوشهایی در آن نصب کردهاند. در نقشهها، شکل اصلی این قسمت دیده میشود. گرمخانه در یک سو غرفهای عقبنشسته دارد که با حوض نسبتاً وسیعِ مقابلِ آن، فضایی کامل برای شستوشوست. فضای چالحوض، که امروزه از آن استفاده نمیشود، حوضی مستطیلشکل دارد. راه ورود به این فضا از میاندَر بوده و غرفههایی در کنار حوضِ آن برای استراحت و نشستن تماشاچیان تعبیه شده است. ورودی حمام در راستۀ بازار است. در این بنا، سردر و هشتی و سربینه و میاندر در امتداد هم قرار دارد و برخلاف دیگر حمامها، در مسیر ورود، تغییر زاویه و شکست وجود ندارد. سردر حمام با دو پیچ از کاشی فیروزهای بر گرداگرد قوس آن و سقف مقرنسکاری و کاشیکاری دیوارها بر حجرههای بازار تفوق و امتیاز یافته است. هشتی حمام با پلکان به سربینه متصل میشود. این پلکان مسئلۀ اختلاف سطح بیرون با داخل را حل کرده و دید مستقیم به داخل حمام را از بین برده است |
حمام خان (یزد) | خیابان قیام، میدان خان، بازار کاشیگری. کتیبههای تاریخدار بنا: کتیبۀ بالای درگاه ورودی حمام به تاریخ ۱۲۱۳ق است. بانیان: بانی حمام شناخته نشده است. این بنا به دلیل مجاورت با میدان خان به «حمام خان» معروف است. میدان خان از آثار محمدتقیخان است که به سال ۱۲۱۳ق در گذشته استیادگارهای یزد (معرفی ابنیۀ تاریخی و آثار باستانی شهر یزد). سیر تحول بنا: حمام در دهۀ اخیر مرمت و به چایخانۀ سنّتی تبدیل شده است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این بنا شامل دو حمام بزرگ و کوچک است. حمام بزرگ از بخشهای اصلی سربینه، گرمخانه، و فضای چالحوض تشکیل شده است. سربینۀ این حمام فضای وسیعی با قاعدۀ نزدیک به مربع است که چهار ستون قطور آجری بخش میانی آن را جدا کردهاند. دو طاق رسمیبندی بر فراز یکدیگر و با زمینۀ مستطیل به زیبایی این بخش را پوشاندهاند. نورگیر بزرگ میانۀ سقف سربینه هشتوجهی است و نور از طریق پنجرههای چوبی آن به داخل فضا میتابد. سکوهای نشیمن و درآوردنِ لباس در مجاورت سه ضلع از بخش میانی سربینه است. در سکوها، دو فضای عقبنشسته با طاق رسمیبندی به شاهنشینهایی در دو ضلع مقابل سربینه بدل شدهاند. بقایای نقاشی بر بخشهایی از سربینه حاکی از آن است که همۀ این فضا یا بخش عمدهای از آن پوشیده از نقاشی بوده است. میاندر، فضایی طویل در بین سربینه و گرمخانه بوده است. در تغییرات سالهای اخیر، این فضا کاملاً به گرمخانه گشوده و جزئی از آن شده است. گرمخانه، قاعدهای مستطیلشکل دارد. چهار ستون آجری با طاق مدوّر و بزرگ، بخش مجزایی با قاعدۀ مربع در میانۀ گرمخانه پدید آوردهاند. گرمخانه، در میانۀ ضلع شرقی، شاهنشینی عمیق دارد که به همۀ فضا مشرف است. خزینه در گوشۀ جنوبِ غربی گرمخانه است که از درگاه کوچکی به آن وارد میشدهاند. فضای طویل چالحوض، که در غرب گرمخانه واقع و اکنون به آن گشوده شده است، حوضی کمعمق، وسیع، و تزیینی در میان دارد. با توجه به کارکرد چالحوض، احتمالاً این حوض قبلاً عمیقتر بوده است. در انتهای جنوبی فضای چالحوض، فضایی چون شاهنشین بالاتر نشسته است که ورودی جداگانهای به خزینه دارد. حمام کوچک در جنوبِ شرقی مجموعه قرار گرفته است. در این قسمت تغییرات فراوانی رخ داده و امروزه تشخیص صورت اصلی آن به دشواری میسر است. سربینۀ کوچک این حمام، با قاعدۀ مستطیلشکل، سکوهایی در سه ضلع دارد. این سربینه از یک گوشه با گرمخانهای ساده مرتبط است که قاعدهای مربع دارد. گرمخانه نیز در انتهای خود به خزینه راه دارد. امروزه خزینۀ حمام کوچک به گرمخانۀ حمام بزرگ و خلوت آن گشوده شده و بدین ترتیب، دو حمام به یکدیگر مرتبط شدهاند. مجموعه چندین ورودی دارد. ورودی اصلی حمام بزرگ در راستۀ بازار واقع است. این ورودی شامل سردری عمیق و دالانی طویل در پسِ آن است که به میانۀ ضلع شمالی سربینه راه مییابد. در شمال ِشرقی حمام، حیاط کوچکی هست که ورودی دیگر حمام بزرگ از طریق این حیاط به دالانِ پیشگفته راه دارد. در انتهای این حیاط، درگاه ورود به دالانی بسیار طویل قرار دارد که گاورو حمام بوده است. در این حیاط، پلکان بام قرار دارد که راه ورود به حمام کوچک نیز هست؛ یعنی از بام و با طی پلکانی میتوان به سربینۀ این حمام رسید. خانۀ حمامی نیز بر بام حمام قرار دارد و شامل اتاقهای متعدد با رواقی در مقابل آنهاست |
حمام خسروآقا | اصفهان، خیابان سپاه، تقاطع خیابان شهید آیتالله دستغیب. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است؛ اما در دهههای اخیر سنگاب این حمام با تاریخ ۱۲۱۱ق، در انبار یکی از مغازههای اطراف حمام یافت شد. بانیان: بانی این حمام خسروآقا، از خواجگان حرم شاهسلیمان صفوی، بوده است. برادر او، علیقلیآقا نیز حمام دیگری در شهر اصفهان بنا کرده استآثار ملی اصفهان. دیگر اطلاعات مکتوب: مؤلف نصف جهان فی تعریفالاصفهان دربارۀ این حمام نوشته است: «... چندان مبالغه در شکل و استحکام و وسعت و زیبایی آن نمودهاند که به شرح راست نیاید: جامهخانه مثل دیوانخانه به نظر میآید و گرمخانه به کمال اسلوب ساخته شده است..»نصف جهان فی تعریف الاصفهان. سیر تحول بنا: بر اساس منابع بررسیشده، این حمام در کنار میدانی معروف به «چهارحوض» واقع بوده که بر اثر ساختوسازهای دورههای بعد، از بین رفته استآثار ملی اصفهان. این حمام دورۀ صفوی تا اواسط دورۀ پهلوی دایر بود؛ و پس از آن به مرور متروک شد. در حدود ۱۳۵۴ش، سربینۀ حمام به مغازه تبدیل شد. پس از آن، به بنا آسیب فراوانی وارد شد. با تخریب بخشهایی از حمام در ۱۳۵۸ش و نیز بر اثر انفجار بمب در ۱۳۵۹ش، از گرمخانۀ حمام، جز چند ستون سنگی، چیزی باقی نماند. سرانجام در دهۀ اخیر، سربینۀ زیبا و دیگر قسمتهای باقیماندۀ حمام به بهانۀ قرارگیری در مسیر خیابان و بدون در نظر گرفتن ارزشهای تاریخی آن تخریب شد. نکاتی دربارۀ معماری بنا: حمام خسروآقا؛ مانند حمامهای قدیمی دو بخش اصلی، سربینه و گرمخانه داشته است. سربینه فضایی وسیع با قاعدۀ مستطیل بوده که ستونهای وسط آن را به دو فضای متفاوت تقسیم میکردهاند: یکی فضای گرداگرد سربینه، که محل استراحت و کندن رخت بوده و کف آن بهصورت سکویی از کف بخش دیگر بالاتر بوده است؛ دیگری فضای میانی، که محلِ تردد مراجعان بوده است. بخشِ میانی سربینه زیباترین قسمت آن بود که با سه طاق رسمیبندی پیدرپی پوشیده میشد و تزیینات مُعَقَّلی، زیبایی این طاقها را دوچندان میساخت. نورگیرهای میانۀ طاقها با گلجامهایی پوشانده شده بود که با نور دلپذیری، روشنایی این بخش را تأمین میکرد. حوض هشتگوش مرکز سربینه، نور ساطع از نورگیر بزرگِ فراز خود را زیباتر مینمود. چهار حوض مستطیلشکل، در سکوهای پیرامون سربینه، بر هندسۀ حاکم بر فضا تأکید میکردند. این حوضها در انتهای پلکانی قرار داشتند که به سکو میرسید. به این ترتیب، پاهای مراجعان پیش از رفتن به روی سکوها از آب حوض میگذشت و پاکیزه میشد. بخشهای پیرامون سربینه نیز با طاقهای رسمیبندی پوشیده بود. گرمخانۀ این حمام فضایی با قاعدۀ هشتضلعی منتظم داشته است که وجوه آن چون شاهنشین عقب نشسته و در نتیجه، غرفههای خصوصی شستوشو در دورتادور گرمخانه ایجاد شده بود. در طراحی گرمخانه و منضمات آن، تقارنی نسبتاً کامل وجود داشت. راه رسیدن به گرمخانه یکی از فضاهای وابسته به سربینه بود که نقش میاندر را ایفا میکرد. در سمت دیگر گرمخانه، فضایی قرینۀ میاندر، گرمخانه را با منابع آب سرد و گرم مرتبط میکرد. با توجه به اطلاعات و نقشۀ موجود، نمیتوان محل خزینه و همچنین مشخصات معماری ورودی حمام را تشخیص داد |
حمام رنان | اصفهان، خیابان اشرفی اصفهانی (کهندژ)، خیابان مطهری، ابتدای خیابان ابوذر. کتیبههای تاریخدار بنا: بر سردر حمام، کتیبهای مربوط به تعمیرات ۱۳۵۱ش دیده میشودآلبوم عکس حمام رهنان. بانیان: معروف است که این حمام همراه با مسجد و بازار مجاور آن را آقا محمد رنانی، حاکم شهر در دورۀ زندیه احداث کرده استپروندۀ حمام رنان. در کتیبۀ موجود، نام حاج محمدتقی ظهرابی، متولی مخارج تعمیرات و غلامحسین حمدالله، خطّاط کتیبه آمده استآلبوم عکس حمام رهنان. سیر تحول بنا: این بنا متشکل از دو حمام کوچک و بزرگ است و به دورۀ زندیه منسوب است. در دورۀ معاصر، بنا چندین بار مرمت شده است؛ از جمله، تعمیر سقف سربینه در ۱۳۴۹ش و تعمیر سقف گرمخانۀ حمام بزرگ در ۱۳۵۳ش در این دوره با احداث خیابانی در کنار حمام، بنای مجاور حمام تخریب و بخشی از حمام جوار خیابان با احداث دیواری آجری محافظت و سقف گرمخانۀ حمام کوچک مرمت شد. در همین زمان، با برداشتن لایههای اندود از فضای ورودی سربینۀ حمام بزرگ، آهکبُری با نقوش گلوبوته آشکار و پس از لایهبرداری تحکیم و تعمیر شدند. این تزیینات مشابه آهکبُریهای حمام وکیل شیراز و از نمونههای جالب هنر دورۀ زندیه استپروندۀ حمام رنان. نکاتی دربارۀ معماری بنا: هر دو حمام، سربینه و گرمخانه دارند. سربینۀ حمام بزرگ که حدود نیمی از کل مجموعه را در بر گرفته از حیث تزیینات نیز از دیگر فضاهای این مجموعه شاخصتر است. این فضا با شانزده ستون سنگی برخلافِ سربینۀ حمامهای دیگر که گنبد بزرگی در میانه دارند، شبیه شبستانی وسیع است که از ترکیب چهارطاقیهای مشابه پدید آمده است. در این فضا، برخلافِ دیگر سربینهها، سکوها در میانه قرار دارند و راه عبور به دور سربینه میگردد. حوض مربع وسط سکوها از چهار طرف امتداد یافته و با شکل چلیپایی خود فضا را به چهار بخش کوچکتر تقسیم کرده است. این بخشها هریک حوضی کوچکتر در پایان پلههای سکوها دارند که برای ورود به سکو باید از داخل آنها گذشت. میاندَر، در حد فاصل سربینه و گرمخانه، به شکل هشتی است و در امتداد محور فرعی گرمخانه، به آن راه دارد. گرمخانه فضایی قاعدۀ مستطیل و با چهار ستون در میانه است، که دو حوض مستطیلشکل در دو سوی آن قرار دارند. در دو انتهای محور اصلی گرمخانه، دو فضای عقب نشسته، چون شاهنشینهای گرمخانهاند. مدخل خزینه بر محور فرعی گرمخانه و در برابر ورودی آن نشسته است. خزینه مدخلی هم از سمت خلوتِ گرمخانه دارد. خلوت، فضایی با قاعدۀ هشتونیمهشت است که از گوشۀ گرمخانه راه دارد. سربینۀ حمامِ کوچک، فضایی با قاعدۀ مربع در میانه دارد که سقف آن بر چهار ستون سنگی استوار است. سکوهایی در چهار طرف این فضا واقعاند که در سه ضلع سربینه به هم مرتبطاند. سکوی ضلع چهارم (ضلع شمالی) با قاعدهای نیمهشت جدا نشسته و صورت شاهنشین یافته است. یک حوض هشتونیمهشت در میانۀ سربینه و سه حوض دیگر بر محورهای این فضا و درون سکوها قرار دارند. در این حمام نیز، میاندَر به شکل هشتی است. گرمخانه که از میاندَر راه دارد، فضایی با قاعدۀ مربع است. چهار ستون در میانۀ این فضا، بخشی مرکزی برای آن پدید آوردهاند. با عقب نشستن فضایی با قاعدۀ نیمهشت در یک سوی گرمخانه و عقبنشینی مشابهی در سوی مقابل آن در مدخل خزینه، وجود محوری در این فضا القا میشود. حوضِ مستطیلشکل گرمخانه نیز در مقابل فضای نیمهشت قرار گرفته و آن را شاخص کرده است. ورودی حمامهای کوچک و بزرگ در دو ضلع مجموعه قرار دارند. حمام بزرگ سردری مرتفع با سقف کاربندی دارد و دو طاقنما در طرفین این سردر، صورت شاخصی بدان بخشیدهاند. گذر جلوی این سردر مسقف بوده و امروزه فقط آثاری از طاق مقابل سردر باقی است. حمام کوچک سردری ساده دارد. فضایی با قاعدۀ شش در پشت این سَردَر واقع است که با دالانی به سربینه راه دارد. تون حمام در ضلع شرقی مجموعه، آب گرم دو حمام را تأمین میکرده است. این فضا امروزه موتورخانۀ حمام شده است. فضایی؛ شامل گاورو، مخزن، و چاه آب در گوشۀ شمالِ شرقی واقع شده که امروزه بیاستفاده است. پیش از این، یک گاو در طول این فضا حرکت میکرد و در نتیجه، آب با سطل از چاه به مخزن و سپس از طریق مجراهایی به حوضها و خزینههای دو حمام میریخت |
حمام سلطان میراحمد | کاشان، خیابان علوی، کوچۀ سلطان میراحمد. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان بنا: بانی و سازندگان حمام ناشناختهاند. دیگر اطلاعات مکتوب: راهنمای آثار تاریخی شهرستان کاشان، تاریخ ساخت بنا را ۱۰۹۲ق ذکر کرده استراهنمای آثار و بناهای تاریخی شهرستان کاشان؛ اما اهالی محل آن را متعلق به دورۀ سلجوقیان میدانند. سیر تحول بنا: این بنا در دورۀ قاجار مرمت شده و حمامی کوچک به آن افزوده شده است. بنا تا چند سال پیش دایر بوده و پس از چند سال تعطیلی، ادارۀ میراث فرهنگی کاشان آن را مرمت کرده است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: بخش اعظم این بنا را حمام بزرگی تشکیل میدهد. این حمام، مطابق معمول، شامل دو بخش سربینه و گرمخانه است. سربینه فضایی با قاعدۀ هشتضلعی است که هشت ستون آن را به دو فضای متفاوت تقسیم کردهاند. فضای میانی محل تردد و عبور است و با سقف رسمیبندی مرتفع و مزینی پوشیده شده است. فضای پیرامون با کفی بالاتر، محل کندن رخت و استراحت است. فضای میانی، حوضی هشتگوش در مرکز و تزیینات مُعَقَّلی در سقف دارد. در میانۀ شمسۀ رسمیبندی سقف و بر بالای حوض، نورگیر بزرگی قرار دارد که نقوش کاشی گرداگرد آن بر زیباییاش افزودهاند. در بعضی فصول، با برداشتن گلجامهای این نورگیر، دما و رطوبت هوای سربینه تنظیم میشده است. فضاهای پیرامونی سربینه، سقفهایی کوتاهتر دارند. در این فضاها، غرفههایی هست که مهمترین آنها دو غرفۀ روبهروی هم، با قاعدۀ نیمهشت، در محور سربینه است. از غرفهها و طاقچههای متعددِ فضاهای پیرامون سربینه، گوشهها و فضاهای خصوصیتر پدید آمده است. سقف و دیوارهای این قسمت آهکبُری دارد. کاشیکاری گنبدِ میانی سربینه با ازارۀ کاشی این فضا تکمیل شده است. درگاه ورود به سربینه و خروج از آن به طرف گرمخانه، در مقابل یکدیگر قرار دارند که تداعیگر محوری در این فضاست. راه خروج از سربینه و ورود به گرمخانه، با دو چرخش نود درجه، از طریق میاندَر است. میاندَر به فضاهای خدماتی دیگر نیز راه دارد. چهار ستون در میانۀ گرمخانه آن را به سه بخش تقسیم کرده است: دو قسمت طرفین، که نسبتاً کوچکترند و هریک حوضی در میانه دارد به نشستن و استحمام اختصاص داشته و بخش میانی محلِ تردد و رسیدن به خزینه بوده است. درگاه خزینۀ حمام در میانۀ ضلع مقابل ورودی قرار دارد. طاقها و تویزههای گرمخانه نیز آهکبُری داشته که آسیب دیدهاند. ورودی حمام، سَردَری معظم دارد، با جلوخانی که به آن تشخّص مضاعف بخشیده است. سَردَر، پشتبغلهای کاشیکاریشده و طاق یزدیبندی و طاقنماهای مقرنسکاری دارد. گچبُریهای بالای درگاه و دیگر قسمتهای سَردَر بر ظرافت و زیبایی آن افزوده است. هشتی حمام در پشت این سَردَر واقع است و سقف آن رسمیبندی ساده و خوشتناسبی دارد. پس از عبور از این هشتی و گذر از دالانی با چرخشهای متوالی، میتوان به سربینۀ حمام راه یافت. حمام کوچک، ورودی سادهای دارد. با عبور از دالان، میتوان وارد سربینه شد. سربینه فضایی با قاعدۀ هشتونیمهشت است که سکوهایی در پیرامون آن قرار دارند و طاقی رسمیبندیشده آن را پوشانده است. تزیینات سقف و ازارۀ این سربینه به تزیینات سربینۀ حمام بزرگ شباهت کامل دارد. گرمخانه و دیگر قسمتهای این حمام احتمالاً در دورۀ اخیر تغییراتی یافته و صورت اصلی خود را از دست دادهاند |
حمام شاه (اصفهان) | بازار تفنگسازها. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخداری یافت نشده است. بانیان بنا: بر اساس منابع بررسیشده، احتمالاً، بانی این حمام شاهعباس اول صفوی بوده استگنجینۀ آثار تاریخی اصفهان و از سازندگان آن اطلاعی در دست نیست. دیگر اطلاعات مکتوب: ژان شاردن (۱۶۴۳ـ۱۷۱۳) در سفرنامۀ خود به این حمام اشاره کرده و نوشته است که شاهعباس اول این حمام را برای استحمام خود بنا کرده بود و در بعضی از روزها، به عموم مردم اجازه میداد تا از آن استفاده کنندسفرنامۀ شاردن. سیر تحول بنا: این حمام را در دورۀ صفویه و احتمالاً همزمان با مدرسۀ ملاعبدالله، که در نزدیکی آن قرار دارد، ساختهاندگنجینۀ آثار تاریخی اصفهان. بنا در دورۀ معاصر مرمت شده و تا چند سال پیش دایر بوده است حمام شاه اصفهانحمام شاه اصفهان. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این بنا، مانند بیشتر حمامها، از دو فضای اصلی، سربینه و گرمخانه، تشکیل شده و فضای چالحوض، در کنار گرمخانه، بخش عمدهای از بنا را فرا گرفته است. سربینه، فضایی با قاعدۀ هشتونیمهشت و طاقی رسمیبندیشده دارد. در چهار طرف این فضا، سکوهای وسیعی بالاتر از کف سربینه قرار دارند که سقفی کوتاهتر دارند. بدین ترتیب، فضاهایی تفکیکشده در چهار طرف سربینه بهوجود آمده است. روشنایی فضای میانی سربینه از نورگیر بزرگی در میانۀ سقف آن تأمین میشود و سکوها نیز هریک نورگیری جداگانه دارند. گرمخانه نیز قاعدۀ هشتونیمهشت و غرفههایی در پیرامون خود دارد. در سمتِ شمالِ شرقی گرمخانه، فضای «کیسهکشخانه» قرار داشته که آب مصرفی آن از حوض بزرگی در فضای مجاور تأمین میشده است. در سوی مقابل، فضایی با چالحوضی وسیع در میانۀ آن قرار دارد. همچنین در ضلع جنوبِ شرقی گرمخانه، خزینۀ حمام و در پشت آن، تون واقع است. راه ورود به خزینه از مدخل کوچکی بوده که امروز مسدود شده است. حمام دو ورودی از جهات مختلف دارد. سردر اصلی با سقفِ رسمیبندی در کنار بازار واقع است. این سردر با تزیینات کاشیکاری و نقاشی روی گچ در راستۀ بازار، صورتی ویژه یافته است. در هشتی این حمام نیز، نقاشی روی گچ دیده میشود |
حمام شاهزاده | اصفهان، تقاطع بازار رنگرزها با بازارچۀ نو. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان بنا: بر اساس منابع بررسیشده، بانی حمام از شاهزادگان صفوی بوده که مدرسۀ دو طبقهای نیز به همین نام، در کنار حمام بنا کرده است. این مدرسه در دورۀ اخیر تخریب و به جای آن، مدرسهای برای دورۀ ابتدایی احداث شدآثار ملی اصفهان. سیر تحول بنا: این حمام صفوی به مرور زمان آسیبهای بسیاری دیده و بخشهایی از آن خراب شده و قسمتهایی از سَردَر آن نیز در دیوارکشی جدید بازار مجاور از بین رفته است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این حمام از بخشهای سربینه، گرمخانه، میاندَر، و فضای چالحوض تشکیل شده که هریک نیز فضاها و بخشهایی دارند. در میان سربینۀ حمام، فضایی هست با قاعدۀ هشتونیمهشت و گنبدی رسمیبندی بر فراز آن. در درون آلتهای بزرگ این رسمیبندی، علائم بروج دوازدهگانه بر گچ نقاشی شده که بخشهایی از آن باقی است. سکویی گرداگرد بخش میانی را فرا گرفته که در دو سوی شمال و جنوب گسترش یافته و در نتیجه، غرفههایی خصوصی پدید آمده است. قسمت جنوبی کوچکتر است و غرفهای با قاعدۀ نیمهشت در یک ضلع آن عقب نشسته است. گرداگرد قسمت شمالی را نیز طاقنماهایی فرا گرفته است. در میانۀ سربینه، حوضی نسبتاً کوچک به شکل هشتضلعی با سنگابی در کنار آن و نورگیری بزرگ بر بالای آن دیده میشود. سه حوض مستطیلشکل هم با اندازههای مختلف در سکوهای اطراف سربینه وجود دارد که پیش از ورود به سکوها، پا در آنها قرار میگرفته است. ازارۀ سربینه از کاشی فیروزهای ساده است که کاشیهایی با گلهای رنگی ساده به آن تنوع میبخشند. میاندَر فضایی وسیع است که با بیشتر حمامها تفاوت دارد. در ضلع شمالی این فضا، سکویی است که حوضی در آن است. این قسمت، که حالتِ غرفهای خصوصی دارد، جداگانه نیز با سربینه مرتبط است. ازارۀ میاندَر کاشیهای هشتگوش به رنگهای مختلف و با نقشی ساده است. گرمخانه نیز فضایی با قاعدۀ هشتونیمهشت و هماندازه با فضای میانی سربینه دارد. این فضا با گنبدی کوتاهتر از گنبد سربینه پوشانده شده است. راه ورود به گرمخانه در ضلع شرقی این فضا و ورودی خزینه نیز روبهروی آن قرار دارد. فضای میانی گرمخانه از دو سمتِ شمال و جنوب گسترش یافته و هریک از فضاهای شمالی و جنوبی، حوضی در میانه دارد که محل شستوشوست. دو غرفۀ شستوشوی خصوصیتر در گوشههای گرمخانه واقعاند که غرفۀ جنوبِ غربی خزینۀ اختصاصی کوچکی نیز دارد. فضای چالحوض در شمال گرمخانه واقع است. ورودی این فضا با ستونی به دو درگاه تقسیم شده است، اما از اینجا فقط میتوان مستقیماً به چالحوض وارد شد و راه فرعی دیگری در این قسمت به کنارۀ چالحوض راه مییابد. ازارۀ گرمخانه کاشیهای مربعشکل فیروزهای و ازارۀ چالحوض از کاشیهای سبز و سفید است. تون حمام، چاه آب، و گاورو در ضلع غربی حمام و در پشت خزینهها و فضای چالحوض قرار داشته است |
حمام علیقلیآغا | اصفهان، چهارراه تختی، خیابان مسجد سید، کوچۀ علیقلیآقا. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است؛ ولی بر سردر مسجد علیقلیآقا، که در مقابل حمام است و به احتمال قوی همزمان با آن ساخته شده، دو کتیبه حاکی از اتمام ساخت مسجد در ۱۱۲۲ق استگنجینۀ آثار تاریخی اصفهان. بر بالای ورودی شبستان مسجد نیز، کتیبهای به تاریخ ۱۲۹۱ق وجود دارداصفهان. بانیان: این حمام بخشی است از مجموعهای بزرگتر؛ شامل مسجد، بازار، سرا، و چهارسو که بانی همۀ آنها علیقلیآقا از خواجگان حرم شاهسلیمان و شاه سلطانحسین صفوی بوده استتاریخ کاشان. دیگر اطلاعات مکتوب: مؤلف تاریخ اصفهان و ری تاریخ ساخت این بنا را ۱۱۱۲ق ذکر کرده استحمام تاریخی باغ شاه فین در کاشان. سیر تحول بنا: از زمان شاه سلطانحسین صفوی تاکنون، تغییرات و تعمیراتی در حمام صورت گرفته است. در آخرین مرمتهای دورۀ معاصر، حمام به لولهکشی آب سرد و گرم مجهز و چند دوش در گرمخانههای آن تعبیه شدآثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز و نقاشیها و گچبُریهای آن در زیر لایههای گچ و سیمان قرار گرفت. این حمام تا دهۀ هفتاد شمسی فعال بود، ولی امروزه از آن استفاده نمیشودآلبوم عکس مجموعۀ حمام علیقلیآقا. نکاتی دربارۀ معماری بنا: دو حمام بزرگ و کوچک و فضای ویژهای به نام «چالحوض»، فضاهای حمام را تشکیل میدهند. از حمامها زنان و مردان به نوبت استفاده میکردهاند. هریک از حمامها از دو بخش اصلی، سربینه و گرمخانه، تشکیل شده است. این دو حمام را چنان طرّاحی کردهاند که سربینهها در کنار هم و گرمخانهها نیز حتیالامکان نزدیک هم باشند. بدین ترتیب، کل مجموعه تقسیمبندی فضایی سرد و گرم یافته است. نکتۀ جالبِ توجه در این بنا طراحی فضاهایی منظم و هندسی در زمینی با ابعاد نامنظم است. قاعدۀ سربینۀ حمام بزرگ هشتضلعی منتظم است. سکوهایی در پیرامون سربینه و طاقنماهای تونشستهای بر گرداگرد پشت سکوها قرار دارد. هشت ستونِ سنگی در جلو سکوها، گنبدِ فضای میانۀ سربینه را بر خود دارند. وجود این ستونها به اضافۀ اختلاف ارتفاع سقف سکوها با گنبد میانی موجب شده است که دو فضای مکث و حرکت در سربینه، کاملاً از هم جدا شوند: سکوها جای نشستن و بخش میانی محل تردد مراجعان بوده است. در چهار سوی سربینه، چهار حوض، که در مسیر ورود به سکوها و بر دو محور عمود بر هم قرار دارند، بر نظام هندسی فضا تأکید میکنند. وجود حوض دایرهشکل در میانۀ سربینه و سنگابی در وسط آن تأکیدی مجدد بر مرکز فضاست، تأکیدی که با نورگیر میانۀ سقف تشدید میشود. سربینه از یک سو به هشتی و از سوی دیگر به میاندَر گشوده میشود. میاندَر با چند پیچوخم، سربینه و گرمخانه را به هم مرتبط میکند. بدین ترتیب، هم از دید مستقیم در بین دو فضا و هم از اتلاف گرمای گرمخانه جلوگیری میشود. میاندَر به فضاهای دیگری؛ مانند قهوهخانه نیز راه دارد. گرمخانه فضایی است با قاعدۀ مستطیل. قرارگیری هشت ستون با ترتیبی خاص در میانۀ این فضا آن را به سه بخش متمایز تقسیم کرده است. فضایی با قاعدۀ مربع در میانه و دو فضای کوچکتر در دو طرف آن. در میانۀ یکی از فضاهای کوچکتر، حوض بزرگی قرار دارد. در سمت دیگر گرمخانه، فضایی گشوده به گرمخانه وجود دارد. خزینۀ حمام در انتهای محور عرضی گرمخانه قرار دارد. خزینه، اتاقی با قاعدۀ مربع است که با چند پله و عبور از دریچهای کوچک وارد آن میشدهاند. در کنار خزینه، خلوت واقع است که از گوشۀ گرمخانه، به آن وارد میشدهاند. خلوتِ بزرگتر، قاعدهای مستطیلشکل و حوضی هشتونیمهشت در میانه دارد. خلوت کوچکتر نیز در سوی دیگر خزینه قرار دارد. حمام کوچک نیز فضاها و خصوصیاتی شبیه به حمام بزرگ دارد. سربینۀ این حمام فضایی با قاعدۀ مربع است که چهار ستون در میانه دارد. این سربینه نیز سکوهایی در کنار و حوضی در میانه و حوضهایی در داخل سکوها دارد. قاعدۀ گرمخانۀ این حمام هشتضلعی کشیدهای است که هشت ستون، بخش میانی آن را از حاشیه جدا کرده است. در دو وجه اصلی این فضا، قسمتهای عقبنشستهای وجود دارد که حوض گرمخانه در داخل یکی از آنهاست. چالحوض فضای دیگری در جوار دو حمام بزرگ و کوچک است. فضای چالحوض در گذشته به گرمخانۀ حمام بزرگ مرتبط بوده و در تابستان، برای شنا و تفریح کاربرد داشته است. این فضا چالحوضی وسیع در وسط دارد که طاقهای آن بر هشت ستونِ پیرامون آن قرار دارند. در دو انتهای چالحوض، دو سکو به شکل نیمهشت بالاتر نشستهاند. یکی از این سکوها برای پرش و شیرجه و دیگری جایگاه تماشاچیان بوده استگرمابۀ علیقلی آقا در اصفهان. سکوی دوم حوضی به شکل نیمهشت نیز در میانه دارد. ازارۀ فضای چالحوض نیز از کاشی برجسته است و در قسمتی از آن، تصویر مردی دیده میشود که به گفتۀ اهالی، علیقلیآقاست. سقف فضاهای حمام پوشیده از انواع رسمیبندی است. نورگیرها که بهصورتی منظم در سقفها قرار گرفتهاند بر مرکز و هندسۀ سقف تأکید میکنند و با ایجاد سایهروشن در رسمیبندیهای سقفها، آنها را پُرشکنجتر جلوه میدهند. بهعلاوه، روشنایی حمام نیز از طریق همین نورگیرها تأمین میشود. ازارۀ سربینه و میاندَر حمامها نیز کاشی هفترنگ است. سردر حمام بزرگ با دو طاقنمای کوچک طرفین خود شاخص شده است و مقرنس گچی و تزیینات کاشی در پشتبغلها دارد؛ ولی ورودی حمام کوچک ساده و بیتزیین است. در شمالِ غربی این مجموعه، گاورو و در انتهای آن، چاه و مخزن آبی وجود دارد که آب حمام از آنها تأمین میشده است |
حمام کردشت | جلفا، بخش سیهرود، روستای کردشت. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان: از بانی و سازندگان بنا اطلاعی در دست نیست. سیر تحول بنا: به نظر برخی از محققان این بنا مربوط به دورۀ صفویه استنگاهی به تاریخ و جغرافیای ارسباران: اهر، خداآفرین، کلیبر، ورزقان، و هورانو. این بنا و دیگر قسمتهای قلعۀ کردشت به دستور عباسمیرزای قاجار مرمت شدهتاریخ و جغرافی دارالسلطنۀ تبریز که آثار مرمتها مشهود است. با این حال، عدهای بر این نظرند که این حمام و دیگر بناهای قلعۀ کردشت همگی متعلق به زمان جنگهای عباسمیرزای قاجار با روسهاست این مطلب را آقای دکتر فرهاد فخاری تهرانی بیان کردهاند. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این حمام؛ مانند بیشتر حمامهای سنّتی از دو بخشِ سربینه و گرمخانه تشکیل شده است. نکتۀ شایان توجه در این بنا رعایت تقارنِ طرح است. چنین تقارنی در قرارگیری اجزای طرح، اغلب در حمامهای دیگر دیده نمیشود. همۀ فضاهای حمام، که خود متقارناند یا بر محور اصلی تقارن بنا قرار دارند یا دوبهدو به قرینه در دو طرف محور اصلی قرار گرفتهاند. محور اصلی از به هم پیوستن مرکز سربینه و گرمخانه؛ یعنی دو فضای اصلی حمام، پدید آمده است. سربینه، قاعدهای هشتضلعی دارد که در چهار وجه آن، درگاههای ورود و خروج و در چهار وجه دیگر، چند غرفه قرار دارند. در میانۀ سربینه، قسمتی به شکل هشتونیمهشت مجزا شده است. هشت ستون سنگی با سرستونهای مقرنس در پیرامون این فضا و گنبد رسمیبندی مرتفعی بر فراز آن موجب تمایز و تفکیک آن شده است. سکوهای گرداگرد این بخش در چهار جهت اصلی با چهار گنبد کوتاهتر پوشیده شدهاند. دیوارها، طاقها، و تویزههای سربینه پوشیده از آهکبُری با نقوش گیاهی است. در میانۀ سربینه، به احتمال قریب به یقین، حوضی وجود داشته است که امروزه نیست. گنبد میانی سربینه و هریک از گنبدهای کوچکترِ اطراف آن نورگیرهایی در رأس دارند. دو درگاه متقارن در شرق سربینه با دالانهایی به میاندَر، که فضایی هشتیمانند است و از وسطِ محور به گرمخانه مرتبط میشود، راه مییابند. گرمخانۀ حمام سه بخش دارد. بخش میانی با چهار ستون سنگی و گنبد بالای آن از دو بخش طرفین خود متمایز میشود. هریک از این دو بخش، که فضای شستوشوست، حوضی مستطیلشکل در میانه دارد. خزینه با قاعدهای مستطیل، روبهروی ورودی گرمخانه واقع شده است. ورودی خزینه طاقنمایی نسبتاً عمیق با قاعدهای نیمهشت دارد. با طی چند پله میتوان به خزینه رسید. در کف خزینه، تیان بزرگی از جنس مفرغ قرار دارد که سوخت را در زیر آن میافروخته و آب خزینه را گرم میکردهاندنگاهی به تاریخ و جغرافیای ارسباران: اهر، خداآفرین، کلیبر، ورزقان، و هورانو. دود حاصل از آتش نیز از طریق گربهروها حمام را گرم میکرده و در انتها، از دودکش خارج میشده است. امروزه آتشخانه و انبار سوخت، که در پشت خزینه قرار داشته از بین رفته است. در طرفین خزینه، دو خلوت با دیوار و سقفهایی تزیینی و پُرنقشونگار وجود دارد که هریک راهی اختصاصی به خزینه دارند. ورودهای حمام در ضلع غربی آن قرار دارند. راهی از بام و راهی از زیرزمین (نقب) به دو هشتی مشابه میرسند. این هشتیها از درگاههایی متقارن به سربینه راه مییابند. یافتنِ دلایل و علل ساخت این نوع ورودی نیاز به بررسی کاملتری دارد |
حمام گلشن (لاهیجان) | خیابان سردارجنگل، تقاطع خیابان کاشف. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخداری یافت نشده است. بانیان و سازندگان: از بانیان و سازندگان حمام اطلاعی در دست نیست. دیگر اطلاعات مکتوب: در نگاهی به لاهیجان آمده که این حمام در زمان فتحعلیشاه قاجار، همزمان با احداث مسجد اکبریۀ لاهیجان، ساخته شده استنگاهی به لاهیجان. سیر تحول بنا: با توجه به منابع بررسی شده، این حمام در زمان فتحعلیشاه قاجار در مرکز شهر قدیم لاهیجان بنا شده است. از این بنا، بناهای بازار، کاروانسرا، مسجد اکبریه، و مقبرۀ چهار پادشاه مجموعهای مهم پدید آمده بود. قسمت اعظم سربینۀ حمام در ۱۳۴۴ش بهعلت احداث خیابان تخریب شده بود. در مرمتهای پس از ۱۳۶۲ش تاکنون، صورت اصلی بنا اعاده و سربینه نیز کاملاً بازسازی شده استحمام گلشن لاهیجان. نکاتی دربارۀ معماری بنا: حمام گلشن، همچون حمامهای دیگر، از دو بخش اصلی سربینه و گرمخانه تشکیل شده است. سربینه، فضایی با قاعدۀ هشتونیمهشت در میانه دارد که با طاقی مدوّر بر هشت ستون سنگی، پوشیده میشود. در وجوه اصلی این فضا، سکوهایی به شکل ذوزنقه و مشرف به فضای میانی وجود دارد و از طاقنماهای کوچک و بزرگِ پشت آنها، غرفههایی متعدد پدید آمده است. میاندَر، که قاعدهای هشت و طاقی رسمیبندیشده دارد، آهکبُری داشته است که امروزه بقایایی از آن هست. میاندَر از یک سو اندکی گسترش یافته و در این قسمت سکویی پدید آمده است. این سکو را بخش میانی میاندَر مجزا کرده و بهصورتِ فضای خصوصی نشستن یا کندن رخت در آورده است که شاید مخصوص خواص بوده. درگاه ورود به گرمخانه نیز در سوی مقابل این سکو قرار دارد. گرمخانه فضایی با قاعدۀ هشتونیمهشت و هماندازه با بخش میانی سربینۀ بزرگ، در میانه دارد. فضاهای کوچک و بزرگِ پیرامون بخش میانی، به گرمخانه شکلی صلیبی دادهاند که از یک سو بیشتر گسترش یافته است. بدین ترتیب، گرمخانه محوری اصلی دارد که در یک سوی آن، ورودی و در سوی دیگر، خزینه قرار دارد. خزینه قاعدۀ هشتونیمهشت دارد و ورودی آن کاملاً منطبق بر محور گرمخانه نیست. در طرفین خزینه، دو فضای تقریباً هماندازه و مشابه، با قاعدۀ هشت، خلوتِ گرمخانه است. در بین هریک از خلوتها و گرمخانه نیز، فضایی با قاعدۀ هشتگوش وجود دارد که مشابهی در دیگر حمامها ندارد و به نظر میرسد که این فضا نیز کاربرد خلوت داشته یا مقدمهای برای ورود به خلوت بوده است. حمام دو ورودی داشته که از نقشه و جزئیات آنها اطلاعی در دست نیست. شاید هریک از ورودیها مقدمههایی داشتهاند که با چند پله به سربینه مربوط میشدهاند |
حمام گلشن (یزد) | میدان میرچخماق، خیابان سلمان فارسی، کوچۀ ناظم. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان و سازندگان بنا: بانی و سازندۀ بنا شناخته نشدهاند. دیگر اطلاعات مکتوب: بر سَردَر حمام، میراث فرهنگی نوشتهای نصب کرده است که حاکی از ساختِ بنا در سال ۱۲۴۲ق است. سیر تحول بنا: این حمام، با توجه به تاریخ یادشده، مربوط به دورۀ فتحعلیشاه قاجار است. قسمتهای مختلف بنا تا به امروز بهخوبی حفظ شده است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این بنا از دو حمام بزرگ و کوچک تشکیل شده که هریک؛ شامل سربینه و گرمخانه است. حمام بزرگ، فضای چالحوض نیز دارد. این دو حمام در زمینی نامنظم قرار گرفتهاند، اما همۀ فضاهای آنها قاعدهای منظم و هندسی دارند. سربینۀ حمام بزرگ را که قاعدهای هشتگوش دارد، گنبدی مرتفع میپوشاند. در میانۀ این فضا، کف به شکل هشتضلعی پایین نشسته و حوضی هشتگوش و تزیینی در میانۀ آن است. نورگیر میانۀ سقف و چهار نورگیرِ اطراف آن به زیبایی و بهصورتی منظم روشنایی سربینه را تأمین میکنند. در هر وجه سربینه، غرفهای با قوس نیمدایره در نما وجود دارد: در چهار وجه با قاعدۀ نیمهشت و در چهار وجه دیگر، با قاعدۀ مستطیل. با وجود این غرفههای متفاوت، چهار محور فضا دوبهدو تفکیک شده و فضاهای هر محور با محور عمود بر آن همخوان است. راه ورود به سربینه در امتداد یکی از این محورهاست و فضای هشتیمانند میاندر در امتداد محور دیگر. گرمخانه، فضایی با قاعدۀ مربع است که گنبد کمخیز و کوتاه آن گرمای لازم را بهخوبی حفظ میکند. دو فضا با قاعدۀ مستطیلشکل در دو ضلع مقابل گرمخانه عقب نشستهاند و محور قویای پدید آوردهاند. در انتهای این محور، فضای چالحوض قرار دارد که با سه قوس مجاور هم از گرمخانه جدا شده است. فضای چالحوض با قاعدۀ مستطیل، حوضی در میانه و طاقنماهایی در اطراف دارد. در یک سوی این فضا، پلکانی آجری قرار دارد که شاید سکوی شیرجه بوده و خزینه نیز در میانۀ جبهۀ مقابل ورودی گرمخانه قرار داشته است. دستگاه ورودی مفصّل این حمام، شامل سَردَر و دو هشتی و دالان بین آنهاست. سردر، قوس جناغی مرتفعی دارد و قوس تزیینی بالای درگاه نیز حکایت از سلیقۀ دورۀ قاجار دارد. حمام کوچک نیز سربینهای با طرحی مشابه سربینۀ حمام بزرگ دارد. این فضا قاعدۀ هشتونیمهشت و غرفههایی با قاعدۀ نیمهشت در اضلاع کوچک و غرفههایی با قاعدۀ مستطیل در اضلاع بزرگ خود دارد. سربینه در امتداد یکی از محورهای فرعی خود به میاندَر راه دارد. راه ورود به سربینه نیز از بام و از طریق پلکانی در سوی دیگر همین محور است. میاندَر شامل فضایی با قاعدۀ ششضلعی منتظم و دالانی متصل به آن است. گرمخانه فضایی با قاعدۀ مربع است که در وجوهی از آن فضاهایی با عقبنشستگی، شکل نیمصلیبی به آن دادهاند. خزینهها نیز در انتهای محور ورود به گرمخانه قرار گرفتهاند |
حمام گلهداری | بندرعباس، بلوار امام خمینی، نرسیده به خیابان امام موسی صدر. کتیبههای تاریخدار بنا: در هشتی حمام، کتیبهای با تاریخ ۱۳۳۰ق وجود دارد که احتمالاً مربوط به تعمیر بناستحمام گلهداری بندرعباس. بانیان و سازندگان: بر طبق گزارش سازمان میراث فرهنگی، بانی این حمام حاج عبدالرحیم گلهداری بوده استپروندۀ حمام گلهداری. در کتیبۀ بنا، نام عبدالرحیم به دشواری خوانده میشودحمام گلهداری بندرعباس. سیر تحول بنا: این حمام از موقوفات مسجد گلهداری است. مسجد را در ۱۲۹۶ق و حمام را، بنا بر نظر کارشناسان میراث فرهنگی، چند سال پس از آن ساختهاند. در دهههای اخیر، بناچند بار مرمت شده استپروندۀ حمام گلهداری. نکاتی دربارۀ معماری بنا: حمام در زمینی مستطیلشکل واقع است؛ درحالیکه زمین اغلب حمامهای سنّتی غیرهندسی و نامنظم است. فضاهای این بنا انتظام و تقارن نسبتاً کاملی دارند که در حمامها، کمتر به چشم میخورد. سربینۀ حمام، قاعدهای هشتونیمهشت دارد و چهار غرفۀ عمیق در اضلاع اصلی این فضا عقب نشستهاند. سکوهای سربینه در این غرفهها تعبیه شده و بدین ترتیب، چهار غرفۀ منفک از هم پدید آمده است؛ درحالیکه در اغلب حمامها سکوهای سربینه به هم پیوسته است. کف این فضاها بالاتر از کف بخش اصلی سربینه است و در نتیجه، تعبیۀ حفرههایی برای گذاشتن وسایلِ مراجعان ممکن شده است. بخش میانی سربینه را طاق رسمیبندی مرتفع و زیبایی، متشکل از دو رسمی بر فراز یکدیگر، پوشش میدهد. شمسۀ این طاق گچبُری برجسته و نورگیری در میانه دارد. در دیگر قسمتهای طاق نیز، بقایای نقاشی دیده میشود. همچنین فضاهای پیرامون سربینه را با طاقهای رسمیبندی پوشاندهاند. حوض بزرگی به شکل هشت در میانۀ سربینه قرار دارد که زیبایی نور و رنگهای سقفِ نقاشیشده بر اثر انعکاس در آب آن، دوچندان میشده است. سربینه، برخلافِ معمول با دو میاندر مشابه در گوشههای شمال غربی و جنوبِ غربی به گرمخانه مرتبط است. هر یک از این میاندرها قاعدهای نیمهشت دارد. گرمخانه فضایی است با قاعدۀ هشتونیمهشت و هماندازه و مشابه با سربینه؛ اما طاقهای متفاوت گرمخانه و سربینه فضاهایی کاملاً متفاوت ایجاد کرده است. چنانکه گذشت، سربینه را با طاقی مرتفع پوشاندهاند؛ ولی طاق گرمخانه بسیار کمخیز است تا گرما را بیشتر نگه دارد. در دو سوی این فضا، دو سکوی عمیق کمی بالاتر از بخش میانی قرار دارند. در میان هر یک از این سکوها، که جای شستوشو بوده است، حوضچهای دیده میشود. در اینجا نیز مانند سربینه، طاقهای رسمیبندی و سقفسازی مفصّل، فضا را پُرکار و مجلل نشان میدهد. استفاده از سنگهای مرجانی به جای آجر در طاق قسمتهای مختلف این حمام، ویژگی ساختمانسازی نواحی ساحلی جنوب ایران است. در ضلع غربی گرمخانه (ضلع مقابل ورودی)، خزینهها قرار دارند که پس از عبور از چند پله و درگاهی کوچک میتوان به آنها وارد شد. خلوتِ گرمخانه در کنار خزینه واقع است و از گوشۀ گرمخانه راه دارد. در سوی دیگر خزینه، آبانباری هست. آب مصرفی حمام، که به وسیلۀ گاو از چاه بیرون میکشیدهاند، در این آبانبار جمع میشده و ابتدا به تون حمام و پس از گرم شدن از مجراهایی، به خزینه و حوضهای حمام میریخته است. امروزه نیز گاورو و چاه آب، در ضلع غربی حمام، باقی است. ورودی حمام در گوشۀ شمالِ شرقی آن است و درگاهی ساده دارد. هشتی ورودی، فضایی با قاعدۀ مربع که طاقی رسمیبندی دارد. این ورودی با پلکانی به سربینه راه دارد و در طول مسیر با دو تغییر زاویه، دید مستقیم آن از بین رفته است |
حمام گنجعلیخان | کرمان، میدان گنجعلیخان. کتیبههای تاریخدار بنا: بر سردر بنا، کتیبهای به این شکل وجود دارد: رقم کشید ملک بر فلک پی تاریخ/ کسی نداده نشان در جهان چنین حمامگنجعلیخان. که تاریخ ۱۰۲۰ق را نشان میدهد. این تاریخ در انتهای کتیبه نیز به رقم آمده است. بانیان و سازندگان: بانی این حمام گنجعلیخان زیک بوده که از کودکی شاهعباساول صفوی، ملازم و از خدّام مخصوص او بوده استراهنمای آثار تاریخی کرمان. گنجعلیخان در ۱۰۰۵ تا ۱۰۳۴ق حکومت کرمان را در اختیار داشت و حوزۀ حکومت او از مرز فارس تا سرحد قندهار بود. از آثار وی، مجموعهای است در کنار بازار کرمان؛ شامل میدانی بزرگ و بازاری تقریباً دورتادور آن که ضرّابخانه، مسجد، کاروانسرا (یا مدرسه)، آبانبار، و حمام در اطراف میدان قرار گرفتهاند. معمار این مجموعه و نیز حمام استاد محمد سلطانی، معمار یزدی بوده که نام وی بر طاقِ سردر حمام دیده میشودگنجعلیخان. نام «میرشکرالله» نیز بر سردر، در زیر نقاشیهای روی گچ، دیده میشود. کتیبهای کمربندی به خطّ نستعلیق بر سردر مشاهده میشود. به علت وجود نام «علیرضا عباسی» بر کتیبۀ کاروانسرای (یا مدرسه) گنجعلیخان، بعضی کتیبۀ حمام را اثر این خطّاط دانستهاندبناهای تاریخی کرمان و بررسی نقوش آنها. دیگر اطلاعات مکتوب: در جغرافیای کرمان، تاریخ ساخت این بنا ۹۹۰ق آورده شده استجغرافیای کرمان؛ اما مؤلف گنجعلیخان با اشاره به اینکه حکومت گنجعلیخان از ۱۰۰۵ق آغاز شده است، تاریخ مذکور را صحیح نمیداند و تاریخ کتیبۀ سَردَر را درست میداندگنجعلیخان. سیر تحول بنا: این بنا در دورۀ صفویان و در نیمۀ اول قرن یازدهم ساخته شده و تا ۱۳۱۶ش دایر بوده است. پس از آن، قسمتهایی از آن به مرور آسیبهای جدی دیده تا در حدود ۱۳۴۸ش، کاملاً مرمت و بازسازی شدحمام گنجعلیخان در کرمان. امروزه بنا به موزه تبدیل شده و در آن، صحنههایی از وضع حمام در قدیم و نیز مجسمههایی از خدمه و طبقات مختلف مردم، همراه با لوازم استحمام به نمایش گذاشته شده است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: حمام در کنار میدان گنجعلیخان و ورودی آن در بازار کنار میدان قرار دارد. این حمام؛ مانند اغلب حمامهای قدیمی از دو بخش اصلی، یعنی سربینه و گرمخانه، تشکیل شده است. سربینه، که مردم کرمان به آن «جامهکن» میگویند، در واقع فضای اصلی بناست؛ جایی که معمار همۀ توان خود را به کار بسته تا فضایی عالی و باشکوه خلق کند. او با به کارگیری نظمی کامل و تناسباتی نغز و ترکیبی حسابشده از سطوح کاشیکاری پُرنقشونگارِ رنگارنگ و سنگهای مرمر و سقفهای گچی پُرشکنج سفید، فضایی مسحورکننده آفریده است. فوارههای حوضهای متعدد و نورپردازی دقیق نیز جلوۀ این فضا را دوچندان کرده استیادگاری از گذشته. سربینه، فضای میانی و وسیعی با قاعدۀ هشتگوشِ کشیده دارد. این فضا شش غرفه در شش ضلع و حوضی کشکولیشکل در میانه دارد. غرفههای واقع بر محور عرضی فضای میانی از دیگر غرفهها عریضتر و عمیقترند تا این محور را بیشتر تقویت کنند. فضای میانی، طاق بلندی دارد که رسمیبندیهای پُرکار در ترکیبی زیبا با مقرنسهای ظریف، آن را به سقفی موزون و پُرچین و شکنج تبدیل کرده است. حوض کشکولیشکل میانۀ این فضا در زیر نورگیر بزرگ وسطِ سقف، جلوۀ خاصی یافته است. غرفههای پیرامون، بالاتر از بخش میانی قرار گرفته و با سقفهای کوتاهتر فضاهایی مستقل پدید آوردهاند؛ فضاهایی که هریک حوضچهای در میانه دارد. این فضاها از پشت به هم مربوطاند. به این ترتیب، سربینه در عین داشتن فضایی یکپارچه و واحد؛ دارای گوشههایی دنج، تودرتو، و مستقل برای استراحت و عبادت و گفتگوستیادگاری از گذشته. معروف است که غرفههای ششگانۀ سربینه به طبقات مختلف جامعه؛ یعنی سادات، روحانیان، خوانین، اعیان، بازاریها، و رعایا اختصاص داشته استگنجعلیخان. در بخشهایی از پیرامون فضای میانی، مجموعهای از انواع طاقهای رسمیبندی وجود دارد. ازارههای بلند سربینه از کاشیهای هفت رنگ است که نقوش گیاهی زیبا و رنگارنگی دارند. قسمتی از ازاره کاشی مستطیلشکل با تصاویری شبیه نگارگری است که کارشناسان آنها را با توجه به نقش، رنگآمیزی، و پخت متعلق به دورۀ قاجار دانستهاندبناهای تاریخی کرمان و بررسی نقوش آنها. میاندَر حمام، که تبادل حرارت بین سربینه و گرمخانه را به حداقل میرساند و دید مستقیم آنها به هم را از بین میبرد، بخشهای مختلفی دارد. در میانۀ قسمت اصلی میاندَر، فضایی با قاعدۀ مربع و طاق رسمیبندی وجود دارد و سه فضا با قاعدۀ نیمهشت بهصورتِ سکو در سه ضلع آن قرار گرفتهاند. میاندَر، خود به سربینۀ کوچکی میماند که مراجعان پس از استحمام مدتی در آن تأمل میکردند تا تغییر درجۀ حرارت را راحتتر تحمل کنند. بخش دیگر میاندَر فضایی ششگوش است، که با سکوهایی در پیرامون به گوشۀ گرمخانه راه دارد. گرمخانه در فضایی با قاعدۀ مربع و سقف رسمیبندی کوتاه قرار دارد. در یک سوی این فضا، بخشی با قاعدۀ مستطیل وجود دارد که حوضی چهارگوش در میانۀ آن است. دو فضا با قاعدۀ نیمهشت در دو ضلع روبهروی هم و طاقنمایی عقب نشسته در ضلع سومِ این فضا، مکانهایی برای شستوشو بر گِرد حوض پدید آوردهاند. قسمتهای مختلف این بخش از گرمخانه، متناسب با شکل قاعدۀ هریک با طاقهای رسمیبندی متنوع پوشانده شدهاند. در سوی دیگر فضای میانی گرمخانه، فضای چالحوض قرار دارد. در این مکان، حوض هشت پهلوی بزرگی قرار دارد که هشت ستونِ پیرامون آن طاق رسمیبندی وسیعی را بر خود دارند. این حوض با آب سرد پُر میشده و بهخصوص در تابستان، برای شنا و تفریح کاربرد داشته است. فضای چالحوض، شاهنشین مفصل جداگانهای در ضلع جنوبی دارد. این شاهنشین نیز قاعدۀ مربع دارد و در سه وجه آن، غرفههایی با قاعدههای نیمهشت با آن ترکیب شدهاند. راه ورود به خزینۀ حمام از ضلع مقابل ورودی گرمخانه است. در محل ورودی خزینه و ضلع مقابل آن، دو غرفه با قاعدۀ نیمهشت عقب نشستهاند و محوری در امتداد ورود به خزینه پدید آوردهاند. خزینه سه حوض مستقل دارد که حوض میانی با آب گرم و دو حوض دیگر با آب نیمگرم و سرد پر میشدهاند. خلوت گرمخانه فضایی است با قاعدۀ هشتضلعی و در کنار خزینه. این فضا نیز طاق رسمیبندی دارد و دو حوض کوچک در غرفههای پیرامون آن هست. حوضها، حوضچهها، و خزینههای حمام از آب قنات معروف شهرآباد پر میشده که آن نیز از آثار گنجعلیخان بوده استمجموعههای تاریخی در کرمان: مجموعۀ گنجعلیخان. سَردَر حمام روی محور عرضی میدان گنجعلیخان قرار دارد و تزیینات زیبا و پُرکار آن توجه هر بینندهای را جلب میکند. طاق سَردَر یزدیبندی است و سطوح آن تا بالای ازاره با نقاشی روی گچ مزین شده است. در اینجا، نقوش گل و اسلیمیهای کوچک و اشکال مختلف حیوانات و پرندگان در کنار هم قرار گرفتهاند که به نظر برخی از کارشناسان، با توجه به ترکیب و رنگآمیزی آنها، متعلق به دورۀ قاجار استبناهای تاریخی کرمان و بررسی نقوش آنها. پس از این سردر و چند پیچوخم، یک هشتی زیبا و سپس سربینه قرار دارد. درگاه هشتی به سربینه از سنگ یشم است که نقوشی از مرغ ماهیخوار در حالات گوناگون بر آن نقش بسته است |
حمام محتشم | کاشان، میدان کمالالملک، خیابان محتشم، کوچۀ محتشم. کتیبههای تاریخدار بنا: در حمام، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان: به گفتۀ متولی حمام، بانیان آن ابوالقاسم مصلح و محمدجعفر اصفهانیان بودهاند و معمار بنا حسینعلی مهندس بوده است. سیر تحول بنا: در منابع بررسیشده، به تاریخ ساخت این حمام اشارهای نشده است. به گفتۀ اهالی محل و متولی حمام، این بنا احتمالاً در اواخر دورۀ قاجار یا اوایل دورۀ پهلوی در جای بنای مخروبهای که احتمالاً حمام بوده بنا شده است. در طی زمان، بنای حمام به ضرورت مرمت شده است. نورگیرها، فلزی و شیشهای و پایین دیوارها و کف فضاها موزاییک یا کاشی شده که موجب خدشهدار شدن صورت اصیل بنا شده است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این بنا از حمامی بزرگ (بخش اعظم بنا)، و حمامی کوچک تشکیل شده است. حمام بزرگ دو فضای اصلی؛ یعنی سربینه و گرمخانه، که هر دو قاعدهای هشتونیمهشت دارند و اندازههایشان تقریباً مساوی است، دارد. گرداگرد سربینه، سکویی قرار دارد. طاقنماهای تعبیهشده در دیوارهای سربینه به این سکو وسعت بخشیده و فضاهایی برای نشستن، استراحت، و کندن رخت پدید آوردهاند. طاق سربینه، رسمیبندی دو طبقه دارد. خطوط رسمیبندی این طاق با کاشیکاری، برجستهتر و نمایانتر شدهاند. قرارگیری حوض هشتگوش میانۀ سربینه در زیر نورگیر سقف، موجب تلألؤ نور در آب شده و به فضا طراوت و زندگی میبخشد. سربینه به حیاطی کوچک در امتداد یکی از محورهای خود، مرتبط است. از این فضا، که مشابه آن در دیگر حمامها دیده نمیشود، احتمالاً برای خشک کردن لباسها و لنگها استفاده میشده است. میاندَر، که واسط سربینه و گرمخانه است، به سادگی و با چرخش نود درجه این دو فضا را به هم متصل و درعینِحال از هم تفکیک میکند. در میاندَر این حمام، برخلافِ معمول، سکویی با حوضی کوچک در آن، وجود دارد. راه فضاهای خدماتی نیز از همین فضاست. در واقع، میاندَر فضای واسط در بین بخشهای مختلف حمام است. گرمخانه، سقف مدوّر سادهای دارد که ارتفاع آن از سقف سربینه کمتر است و نورگیر میانۀ آن روشنایی بسیار مناسبی برای گرمخانه فراهم میکند. اختلاف رنگ کف بخش میانی گرمخانه با دیگر قسمتهای آن از وجود حوض آب در زیر این نورگیر خبر میدهد. وجود دو طاقنمای عمیق در دو سوی گرمخانه، آن را وسیعتر کرده است. در ضلع دیگر گرمخانه نیز، فضایی عقبنشسته مکانِ دیگری برای شستوشو ایجاد کرده است. خزینه، برخلافِ معمول، در دو طرف این فضا؛ یعنی در گوشۀ گرمخانه، قرار گرفته است و در گوشۀ دیگر، خلوت گرمخانه قرار دارد. منبع آب گرم و گلخن حمام در زیرزمین و در پشت این فضاهاست، چنانکه بخش وسیعی از گلخن در زیر گذر مجاور حمام قرار دارد. ورودی بنا از دو بخش تشکیل شده است: یکی سَردَر و هشتی اول، که در بین حمام بزرگ و کوچک، مشترک است و دیگری دالان و هشتی دوم که ویژۀ حمام بزرگ است. سَردَر حمام ترکیب خاصی دارد. این سَردَر قاعدهای منحنیشکل دارد که از لبۀ گذر عقب نشسته است. قوس روی سَردَر و دو ستون آجری پُرکار دو طرف آن و سنتوری سَردَر، سلیقۀ دورۀ قاجار را نشان میدهد. پس از سَردَر، هشتی مشترک دو حمام با دو ردیف پله به حمامها راه مییابد. پلکانی به طرف پایین و هشتی حمام بزرگ و پلکانی به طرف بام، که راه رسیدن به حمام کوچک است. در بناهایی که شامل دو حمام بزرگ و کوچکاند، اغلب ورودی هریک از حمامها از ابتدا مستقل است و مشابه ورودی حمام محتشم در دیگر حمامها کمتر دیده میشود. پس از طی پلکان منتهی به بام، از طریق پلکانی دیگر میتوان به حمام کوچک رسید. این حمام بسیار کوچک و مختصر ظاهراً خصوصی بوده است. در این حمام فضای کوچکی با قاعدۀ مربع، نقش هشتی یافته که به سربینه مرتبط است. سربینه فضایی با قاعدۀ مربعشکل در میانه دارد که در سمت ورودی با قاعدۀ نیمهشت توسعه یافته است. در طرفین این بخش میانی، دو فضا بهصورتِ سکوهایی بالاتر قرار گرفتهاند و حوض هشتگوشِ میانۀ سربینه این فضا را کامل میکند. سربینه مستقیماً با گرمخانه ارتباط دارد که آن هم فضایی کوچک است. این حمام، حوض آب و خزینه ندارد و شیوۀ استحمام در آن مشخص نیست |
حمام محمدرحیمخان | قزوین، خیابان مولوی، نرسیده به خیابان شهید منتظری. کتیبههای تاریخدار بنا: بر بالای سَردَر حمام، کتیبهای منظوم با این ماده تاریخ وجود دارد: از پی تاریخ انجامش سروش غیب گفت/ وه چه حمام از صفا لایق به اخوان صفا. که مصراع دوم آن تاریخ ساخت بنا را ۱۲۵۹ق نشان میدهد. این تاریخ در انتهای کتیبه به رقم نیز درج شده استطرح مرمت گرمابۀ حاجمحمدرحیم (صفا). بانیان بنا: بر اساس کتیبۀ موجود، بانی حمام حسن بن عبدالله تبریزی بوده استمینودر یا بابالجنه قزوین (تاریخ و جغرافیای تاریخی قزوین). سیر تحول بنا: این بنا در دورۀ قاجار با نام «حمام صفا» در وسط بازارچۀ محمدرحیم خان احداث و به مرور زمان به نام فعلی معروف شدمینودر یا بابالجنه قزوین (تاریخ و جغرافیای تاریخی قزوین). در دورۀ اخیر، احداث خیابان مجاور و تغییر شبکۀ آبرسانی حمام موجب تغییراتی در آن شده است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این بنا از دو حمامِ بزرگ (مردانه) و کوچک (زنانه) تشکیل شده است که هر دو سربینه و گرمخانه دارند. حمام بزرگ، علاوه بر فضاهای فوق، فضایی دارد که چالحوض در آن است. سربینۀ این حمام بزرگترین و پُرتزیینترین فضای این بناست. سربینه، قاعدهای هشتضلعی دارد و ستونهای میانۀ آن و سکوهای اطراف، بخشی از آن را به شکل هشتونیمهشت مجزا کردهاند. در امتداد محورهای اصلی این بخش میانی، چهار غرفۀ کمعمق از دیوارهای سربینه عقبتر قرار گرفته و بر این دو محور تأکید میکنند. درگاههای ورودی و خروجی سربینه در دو انتهای یکی از محورهای فرعی واقعاند. بهعلاوه، دو حوض در داخل سکوهای دو انتهای محورِ فرعی دیگر قرار دارند. به این ترتیب، چهار محور قاعدۀ سربینه دوبهدو بر هم عمودند و هریک بهصورتی از دیگری تمایز یافته است. طاق رسمیبندی مرتفعی بخش میانی سربینه و طاقهای رسمیبندی کوتاهتری، سکوهای پیرامون این فضا را پوشاندهاند. قسمتهایی از فضای سکوها با احداث خیابان مجاورِ حمام در زیر این خیابان قرار گرفته استطرح مرمت گرمابۀ حاج محمدرحیم (صفا). نورگیرهایی در مرکز طاق میانی و چهار طاق پیرامون آن نور سربینه را تأمین میکنند. حوضی هشتگوش با چهار سنگاب در اطراف آن، در میانۀ سربینه واقع است. هریک از سنگابها بر دوش شیری سنگی قرار دارد. میاندَر حمام؛ شامل راهرو و فضایی با قاعدۀ ششگوش است. مراجعان از محور سربینه به راهرو وارد و پس از چرخش در آن، در امتداد محور گرمخانه، از میاندَر خارج میشوند. گرمخانه بسیار شبیه سربینه است. این فضا نیز هشتوجهی است و هشت ستون، بخش میانی آن را از باقی فضا جدا کردهاند. در اینجا نیز، فضای پیرامون بالاتر از بخش میانی قرار گرفته و طاقهایی کوتاهتر از طاق میانی دارد. در یکی از جبهههای مجاور ورودی گرمخانه، غرفهای عمیق برای شستوشو تعبیه شده است و در جبهۀ مقابل آن، غرفۀ دیگری با قاعدۀ هشتنیم دیده میشود. بدین ترتیب، وجود محوری قوی در گرمخانه حس میشود. چالحوض در میانۀ فضایی با قاعدۀ مستطیلشکل و در شمال گرمخانه واقع است و شکل تزیینی خاصی دارد. در پیرامون چالحوض نیز، غرفههایی برای استراحت شناگران یا نشستن تماشاچیان تعبیه شده است. بخشهایی از ورودی حمام بزرگ، از جمله سَردَر، بر اثر احداث خیابان مجاور آن تخریب شد. و سَردَری دیگر با فاصلۀ کمی از سردر قدیمی و با مصالح آن ساخته شدحمام حاجمحمدرحیم خان قزوین. به گفتۀ مؤلف مینودر، دو سرباز مرمرین بر جای ستونهای طرفین سَردَر قرار داشته است که امروزه نیستمینودر یا باب الجنه قزوین. بر طرفین سَردَر فعلی، نقش کاشیکاری فردی با لباس دورۀ قاجار دیده میشود. پس از عبور از این سردر، پلکانی به سربینۀ حمام منتهی میشود. حمام کوچک طرحی مختصرتر دارد. ورودی این حمام شامل سردر و دو هشتی به اندازههای مختلف و یک ردیف پلکان است. سربینۀ حمام کوچک شامل فضایی با قاعدۀ هشتونیمهشت است که چهار فضای دیگر آن را احاطه کردهاند. این فضاها و سکوی گرداگرد سربینه بالاتر از بخش میانی آن قرار گرفتهاند. بخش میانی، طاق رسمیبندی دارد و در میانۀ آن، حوض هشتگوشی وجود دارد. در میانۀ طاق این بخش و هریک از فضاهای اطراف آن، نورگیری قرار دارد. فضای واقع در ضلع شمالی سربینه از دیگر فضاهای اطراف آن بزرگتر است. در دو سوی این فضا، دو غرفه با قاعدۀ نیمهشت قرار دارد. میاندَر، دالان کمعرضی است که از بخش غربی سربینه به گوشۀ گرمخانه راه میبرد. گرمخانه فضایی است با قاعدۀ مستطیل، که احتمالاً شکل اولیۀ خود را از دست داده است. خزینۀ حمام کوچک در سوی شمالی گرمخانه و در نزدیکی خزینۀ حمام بزرگ بوده است. در حد فاصل دو خزینه، گلخن و انبار سوخت قرار داشته که اکنون موتورخانۀ حمام شده است. در گذشته، آب قنات در آبانبار بزرگ حمام، در نزدیکی هشتی حمام کوچک، ذخیره میشده و از چند مجرا به خزینهها و حوضهای حمام میریخته است |
حمام نوبر | کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان: بانی حمام شناخته نشده است. به گفتۀ صاحب حمام، معمار بنا بالاکاظم از اهالی قرهآغاج بوده است. دیگر اطلاعات مکتوب: در نقشۀ شهر تبریز، که پیش از ۱۲۴۳ق تهیه شده، این حمام در نزدیکی دروازۀ نوبر مشخص شده استاسناد تصویری شهرهای ایرانی: دورۀ قاجاریه. در نقشۀ دارالسلطنۀ تبریز، متعلق به ۱۲۹۷ق، این بنا با نام «حمام وزیر» دیده میشودتبریز: خشتی استوار در معماری ایران. سیر تحول بنا: بر اساس اظهارات اهالی محل و صاحب حمام، این بنا در حدود صدوچهل سال قدمت دارد. در دهههای اخیر، آسیب فراوانی به بنای حمام وارد آمده است. در ۱۳۷۶ش، به قصد تخریب کامل حمام، گنبدهای سربینه، گرمخانه، و تون آن ویران شد. پس از آن، سازمان میراث فرهنگی بنا را مرمت و بازسازی کرد. نکاتی دربارۀ معماری بنا: حمام نوبر دو بخشِ اصلی، سربینه و گرمخانه، دارد. سربینۀ حمام فضایی است وسیع با قاعدۀ هشتضلعی که در بخش میانی آن، طاقی رسمیبندیشده بر هشت ستون سنگی قرار گرفته است. حوضی هشتگوش در میانۀ این بخش قرار دارد و سکوهایی بر گرداگرد آن نشستهاند. میاندَر این حمام، که قاعدهای مستطیلشکل دارد، با تغییر زاویه از سربینه به گرمخانه مربوط میشود. گرمخانه نیز در میانه، فضایی با قاعدۀ مربع و چهار ستون هشتوجهی دارد. بر گرداگرد این بخش، دیگر فضاهای گرمخانه قرار دارند که به سبب تصرفات دورۀ اخیر، صورت اصلی آنها به درستی مشخص نیست. در ضلع شمالی گرمخانه، احتمالاً خزینهها قرار داشتهاند. تون حمام در پشت این قسمت، هنوز باقی است. بنا دو ورودی از خیابانهای مجاور دارد. ورودی اصلی به دالانی طویل گشوده میشود. این دالان به یک مغازه و در انتها به سربینۀ حمام راه میبرد. ورودی دوم مسیری پلکانی دارد و مانند ورودی اصلی، فقط به حمام اختصاص ندارد، بلکه به مغازه و قهوهخانهای راه میبرد. دو راه ورودی حمام در دو سوی سربینه واقعاند. ورودیها و درگاه ورود به میاندَر چنان در سه گوشۀ سربینه قرار گرفتهاند که مسیرهای ورود و خروج صورتی منظم و مشخص یافتهاند |
حمام وکیل (شیراز) | خیابان آیتالله طالقانی. کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخدار یافت نشده است. بانیان: حمام وکیل از بناهای مجموعۀ زندیه و احداثشده به دستور کریمخان زند است. این مجموعه؛ شامل بناهای ارگ، دیوانخانه، کوشک، مسجد، بازار، سربازخانه، شترخان، آبانبار، کاروانسرا، ضرّابخانه، گمرک، و حمام بودهاثر که امروزه بسیاری از بخشهای آن باقی است. سیر تحول بنا: ساختمان و تزیینات حمام پس از دورۀ زندیه تغییراتی کرده است. در دورۀ قاجار، این بنا مرمت و همۀ قسمتهای آن با ساروج پوشانده شد و سپس مجدداً تزیین شدآگاهینامه. در دورۀ پهلوی نیز حمام دایر بود؛ اما به علت ظاهر شدن شکافهایی در دیوارها و سقف آن، تعطیل و مرمت اساسی شد. نکاتی دربارۀ معماری بنا: این حمام، که در جوار مسجد وکیل و آبانبار مجموعۀ کریمخانی است از دو فضای اصلی؛ یعنی سربینه و گرمخانه، و فضاهای خدماتی متعدد تشکیل شده است. سربینه وسیعترین فضای حمام است که قاعدهای هشتضلعی منتظم دارد. قاعدۀ بخش میانی سربینه نیز هشتضلعی است و حوضی به همین شکل در میانۀ آن قرار دارد. طاق رسمیبندی خوشتناسب و وسیعی، که بر هشت ستون سنگی حجاریشده قرار گرفته، بخش میانی سربینه را پوشانده است. سکوهای پیرامون این فضا نیز طاقهای رسمیبندی دارند. چهار حوض کوچک در چهار سکوی روبهروی هم، محورهای فرعی سربینه را شکل دادهاند. در جلو هریک از این حوضها، پلکانی هست تا مراجعان قبل از رسیدن به سکوها پاها را در حوض قرار دهند. دیوارها، طاقها، و تویزههای سربینه پوشیده از آهکبُریهای دورۀ زندیه با نقوش ظریف گیاهی است. در دورۀ قاجار، نقوش دیگری این تزیینات را پوشاند. در تزیینات دورۀ قاجار، صحنههایی از داستانهای قربانی شدن اسماعیل به دست حضرت ابراهیم، معراج حضرت محمد (ص)، یوسف و برادرانش، سلطان سنجر و پیرزن، شیرینوفرهاد، و بیژنومنیژه دیده میشودآگاهینامه. در مرمتهای اخیر، تزیینات اولیه از زیر اندودهای جدیدتر بیرون آورده و مرمت شد. میاندَر از دو بخش تشکیل شده است که بخش اصلی آن فضایی هشتیمانند با طاق رسمیبندی و تزیینات آهکبُری بر سقف و دیوارهاست. میاندَر، مطابق معمول، به گونهای طرّاحی شده که تبادل حرارت را در بین سربینه و گرمخانه به حداقل برساند و مانع دید مستقیم در بین آن دو شود. گرمخانه فضایی با قاعدۀ مربع و کوچکتر از سربینه است که چهار ستون سنگی و طاق رسمیبندی بالای آنها، بخش میانی آن را شکل دادهاند. وجود دو فضای غرفهمانندِ عمیق در دو سوی مقابل، محوری مشخص برای گرمخانه پدید آورده است. هریک از این فضاها طاقی رسمیبندی و حوضی در میانه دارد. در ضلع شمالی گرمخانه، سه خزینه قرار دارد. خزینۀ میانی، با قاعدۀ مربع، مخصوص آب گرم بوده و دو خزینۀ طرفین با آب سرد و ولرم پُر میشده است. گلخن و انبار سوخت در پشت خزینهها قرار دارد. در دو سوی بخش خزینهها، دو شاهنشین با قاعدۀ مستطیلشکل واقع است که از گوشههای گرمخانه به آنها راه هست. گرمخانه تزیینات آهکبُری داشته که بخشهایی از آن هنوز باقی است. در سوی شمالِ شرقی حمام، گاورو قرار داشته است. ورودی حمام در دورۀ قاجار تغییراتی کرده و سَردَر آن با کاشیکاری مزین شده است |
حمام وکیل (کرمان) | کتیبههای تاریخدار بنا: در بنا، کتیبۀ تاریخداری یافت نشده است و فقط بر کتیبۀ سَردَر، نام ناصرالدینشاه قاجار دیده میشود. بانیان: بر طبق کتیبۀ سَردَر، بانی بنا مؤتمنالسلطان وکیلالملک محمداسماعیلخان نوری بوده که از ۱۲۷۷ تا ۱۲۸۴ق حکومت کرمان را بر عهده داشته استفرماندهان کرمان. او در دورۀ حکمرانی خود، بیش از ۲۳ بنا، از جمله کاروانسرا، حمام، بازار، و قنات احداث کردگنجعلیخان. دیگر اطلاعات مکتوب: مؤلف جغرافیای کرمان، تاریخ احداث این حمام را ۱۲۸۰ق ذکر کرده استجغرافیای کرمان. سیر تحول بنا: این حمام و بازار و کاروانسرایی از دورۀ قاجار مجموعهای است معروف به «وکیل». در دهههای اخیر، بنا متروک مانده بود تا آنکه در حدود ۱۳۵۵ش مرمت شد و در اختیار سازمان جلب سیاحان قرار گرفت. در حال حاضر حمام وکیل به چایخانۀ سنّتی تبدیل شده است. نکاتی دربارۀ معماری بنا: در این حمام، سربینه و گرمخانه، که فضاهایی وسیع و کشیدهاند، به موازات هم قرار دارند. سربینه در قاعده، شکلی منظم؛ اما پُرشکست و تراشخورده دارد که از ترکیب اشکال هندسی پدید آمده است. بلندترین طاق این فضا بر هشت ستون سنگی قرار گرفته و بخش میانی آن را تشخّص بخشیده است. حوضی بزرگ در وسط این بخش نیز به اعتبار و اهمیت آن افزوده است. در دو انتهای سربینه، دو حوض مستطیلشکل و کوچکتر بر اهمیت این دو بخش تأکید میکنند. در پیرامون سربینه، سکویی با ارتفاعی کم از کف بخش میانی، قرار گرفته است. این سکو با پوشش کاشی فیروزهای از بخش میانی متمایز شده است. بر گرداگرد بخش میانی و در زیر سکو، حفرههایی برای گذاشتن کفش و دیگر لوازم وجود دارد. در بخشهای مختلف سربینه، سقفهایی رسمیبندیشده، متناسب با قاعدۀ فضا احداث شده است: در قسمت میانی، رسمی کاملی اجرا شده و رسمیهای طاقهای دو طرف تظاهر کمتری دارند تا قسمت میانی را تحتالشعاع قرار ندهند. سقف و بدنۀ سربینه آجری است که با کاشیهایی تزیین شدهاند. این تمهیدات سربینه را دیدنیترین و پُرکارترین بخش حمام کرده است. سربینه از یک سو با بخش ورودی مربوط است و از سوی دیگر، با میاندَر. درگاههای ورود به این فضاها در امتداد محور فرعی سربینه و روبهروی یکدیگرند. میاندَر از فضاهای مختلفالشکلِ متوالی تشکیل شده است و در امتداد محور فرعی گرمخانه، به آن راه مییابد. راه خروج از سربینه و ورود به گرمخانه منطبق بر محورهای این دو فضاست. این دو محور در یک امتداد نیستند و دو چرخش نود درجه در این مسیر باعث جلوگیری از اتلاف گرما میشود. گرمخانه، فضای کشیدهای است که ستونهایی سنگی آن را به سه بخش اصلی تقسیم کردهاند. بخش میانی فضایی با قاعدۀ مربع است که چهار ستون و طاق رسمیبندیشده دارد. در یک سمت این فضا، فضایی بزرگتر از آن وجود دارد که طاق رسمیبندیشدۀ زیبایی بر هشت ستون سنگی آن را پوشانده و حوض هشتگوش بزرگی تقریباً همۀ کف آن را فرا گرفته است. در کنار این بخش نیز فضایی، که به نظر میرسد در مرمت دورۀ اخیر از ادغام برخی فضاها پدید آمده باشد، وجود دارد. در سوی دیگر گرمخانه، بخش کوچکتری دیده میشود که حوض مستطیلشکل کشیدهای دارد و در جلوی خلوت گرمخانه قرار گرفته است. خلوت نیز قاعدۀ هشتونیمهشت و طاق رسمیبندیشده دارد. این بخش از گرمخانه راه جداگانهای به میاندَر دارد که شاید حاصل تغییرات دورۀ اخیر باشد. خزینۀ حمام، که در امتداد محور فرعی گرمخانه و روبهروی ورودی آن قرار دارد، فضایی است با قاعدۀ مستطیل که سقف آن در میانه، بخشی پُرکار دارد. مراجعان با پلکانی به خزینه وارد میشدند و سپس به سربینه باز میگشتند. دستگاه ورودی حمام از سَردَر، هشتی، و دالان تشکیل شده است. سَردَر، تزیینات مقرنس در زیر طاق و ازارۀ کاشی و کتیبۀ کمربندی دارد. قسمت فوقانی سَردَر فرو ریخته بود که در سالهای اخیر، مرمت شده است. هشتی سقف رسمیبندی بسیار زیبایی دارد که با سوار شدن سه رسمی پُرکار بر بالای یکدیگر، شکل گرفته است. طاقنماهای پیرامون این هشتی با کاشیهایی با نقوش گلوبوته تزیین شدهاند. تغییر زاویۀ مسیر حرکت از سَردَر تا سربینه موجب شده تا دید مستقیم به سربینه از بین برود و از تبادل حرارت با بیرون کاسته شود. نورگیرهای مختلف سقفهای حمام، علاوه بر تأمین روشنایی، به زیبایی بر هندسۀ آنها تأکید میکنند |
خانقاه ابن خفیف | شیراز، بازار وکیل. به گفتۀ فسایی از ابتدای حکومت صفوی این خانقاه از رونق افتاد، ولی کریمخان زند به عمران آن کوشید و اطراف صحن خانقاه و رباط و قبرستان اطراف آن را مسطح کرد و به صورت میدانی وسیع درآورد که به میدان نعلبندان موسوم و متصل به بازار وکیل است |
خانقاه اخلاصیه | امیر صدرالدین ابراهیم مشهدی از علمای مشهد عصر حکومت حسین بایقرا در مدرسۀ سلطانی و خانقاه اخلاصیه هرات هم تدریس میکرده است |
خانقاه امینالدین محمد بلیانی | کازرون، بلیان. زینالدینعلی فرزند امامالدین مسعود بلیانی در این خانقاه مدفون است |
خانقاه اوحدالدین عبدالله بن مسعود بلیانی | استان فارس، شهرستان کازرون، قریه بلیان. اوحدالدین عبدالله بن مسعود بلیانی در این خانقاه به خاک سپرده شد |
خانقاه باخرزی | سیفالدین باخرزی (عارف قرن ششم و هفتم) تا پایان عمر در بخارا به ارشاد و تدریس و تألیف گذراند و سرانجام در ۲۵ یا (۲۴) ذیقعده ۶۹۵ق در خانقاهش در فتح آباد بخارا درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. خانقاه باخرزی تا قرنها دایر بوده است و افرادی از خاندان باخرزی متولی آن بودند. در ۷۳۳ق ابن بطوطه در سفر خود به بخارا در این خانقاه منزل کرد خانقاه موقوفات زیاد داشت چنانکه ابن بطوطه هم اشاره کرده است و نوۀ او ابوالمفاخر یحیی اوقافی برای خانقاه و مزار تعیین کرده بود |
خانقاه پیر محمد داروری | نام خانقاهی است منسوب به پیرمحمد داروریحبیب السیر |
خانقاه حیدری | اصفهان. شاه عباس بابا سلطان قلندر را به شیخی خانقاه حیدری (حیدریخانه) در چهارباغ قرار داشت تعیین کرد |
خانقاه شیخ عبدالصمد | مدفن شیخ عبدالصمد بن علی اصفهانی، بنای ۷۰۷ق است. متصل به مسجد جامع نطنز و دارای گنبد هرمی هشتضلعی و کتیبههای خط ثلث و گچبری زیباست |
خانقاه و مقبره شیخ علاءالدوله سمنانی | مقبرۀ علاءالدولۀ سمنانی در صوفیآباد، حدود ۴ فرسخی جنوب سمنان. بنای آن منسوب به جمالالدین عبدالوهاب وزیر الجایتو است. چند سال پیش منهدم شد و فقط آثار مختصری از آن مانده است |
خانه اخوان سیگاری | یزد، میدان میرچخماق، خیابان امام خمینی، کوچۀ سوم (شهید پاکنژاد). طبق گزارشهای موجود در سازمان میراث فرهنگی کشور، قسمتهای مختلف این خانه در اوایل، اواسط، و اواخر دورۀ قاجار و نیز بخشی از آن در دورۀ پهلوی ساخته شده استپروندۀ خانۀ اخوان سیگاری. بانی خانه شناخته نشده است؛ ولی چون مدتها به اخوان سیگاری (از تجار یزد) تعلق داشته، به این نام شهرت یافته است. خانه را بهتازگی شرکتی خصوصی خریده و پس از تعمیر و مرمت، مهمانسرای دانشجویان کرده است. بنا یک حیاط میانی وسیع، سه حیاطخلوت، و دو ورودی اصلی و فرعی دارد. در این خانه، همچون بیشتر خانههای یزد، فضاها رو به حیاطی قرار گرفتهاند که مرکز توجه عناصر پیرامون خود و واسطۀ پیوند آنهاست. به این ترتیب، در این خانهها، حیاط مهمترین فضاست و مصداق کامل این حکم، حیاطِ اصلی این خانه است. درعینِحال، حیاطهای فرعی و کوچکتر نیز مشمول این قاعدهاند. در حیاطهای کوچک، بعضی از دیوارهای بسته را با طاقنما نماسازی کردهاند تا به نظر آید که پیرامون حیاط از عناصر فضایی خالی نیست. ورودیهای مجزای خانه، یکی مفصل و پُرکار و دیگری کوچک و ساده است. ورودی اصلی؛ شامل سَردَر و هشتی (با سقف زیبا و رسمیبندیشده) از یک طرف به حیاط خلوتِ شرقی و از طرف دیگر از طریق دالانی به حیاط بزرگ و اصلی خانه متصل است. ارتباط نزدیک و بیواسطۀ حیاطخلوتِ شرقی با هشتی به این حیاط استقلال بخشیده است. ورودی دوم به دیگر حیاطخلوتِ خانه، واقع در جنوبِ غربی آن، راه دارد. داشتن ورودی مجزا، خود سبب استقلال این حیاط از حیاط اصلی شده است؛ چنانکه اگر راهروِ میانِ دو حیاط نبود، دو خانۀ کاملاً مستقل پدید میآمد. درعینِحال، این راهرو حیاطِ فوق را در مسیرِ ورود به حیاطِ اصلی قرار میدهد. بهطوریکه مجموعۀ این حیاط و فضاهای اطراف آن، دیگر ورودی حیاطِ اصلی محسوب میشود. به تعبیری، مجموعۀ ورودی خانه، خود خانهای کوچک است. حیاط اصلی و مستطیلشکل، به تقریب، در امتداد شمال ـ جنوب است. به واسطۀ شکل حیاط، نماهای آن دوبهدو رو به یکدیگر قرار گرفتهاند. دو نمای شمالی و جنوبی، متفاوت با هم و نماهای شرقی و غربی همشکل و متقارناند. در مرکزِ نمای شمالی، اتاق سهدری و در میانۀ نمای جنوبی، ایوانی رواقمانند قرار دارد. نمای جبهۀ شمالی پُرتنوع و چشمگیر است و نمای جبهۀ جنوبی به سبب وجود بادگیری برفراز آن جلوه یافته است. اهمیت این دو نما و نیز کشیدگی حیاط در همین امتداد و مرتفعتر بودن این دو جبهه نسبت به نماهای شرقی و غربی، محورِ شمالی ـ جنوبی بنا را ممتاز ساخته است. جبهههای شرقی و غربی در انتظام و ترکیب کلی فضایی، مشابه یکدیگرند؛ اما در مرکز جبهۀ غربی، اتاقی با چهار پنجره و در مرکز جبهۀ شرقی، ایوانی قرار گرفته که بادگیری نیز بر فراز آن است. وضع این دو جبهه نیز حکایت همان گفتگوی فضاهای نیمهباز و بسته در دو نمای متقابل است. قرارگیری ایوان در جبهۀ شرقی حیاط، سبب تمایز این خانه از دیگر خانههای شهر شده است؛ چه در این قبیل خانهها مهم است که ایوان اصلی در جبهۀ جنوبی و سایهگیر حیاط قرار گیرد. طرح و تقسیمات نمای هر جبهه اغلب با انتظام فضایی پسِ آن جبهه تناسب دارد. فقط در جبهۀ جنوبی، اندک تفاوتی میان طرحِ کلی نما و اتاق تالارمانند پسِ ایوان رواقمانند دیده میشود؛ به طوریکه نمای اتاق که از بیرون به چهار قسمت شده است از داخل سه قسمتی دیده میشود. به همین ترتیب، تقسیمات نمای بیرونی اتاق با نمای ایوان جلوی آن متفاوت است. همچنین، از این دید، به ترکیب اجزای دو نمای شرقی و غربی نیز میتوان توجه کرد. در هریک از این دو نما، در دو طرف فضای مرکزی، چهار قابِ تونشسته و مشابه وجود دارد؛ درحالیکه در انتظام افقی این دو جناح، دو دالان در دو سوی یک اتاق واقعاند و آنچه در ترکیب فضاها در انتظام افقی پدید آمده در پوستۀ نهایی از نظر پنهان شده است. حیاطخلوتِ شرقی خانه در جوار هشتی واقع است. این حیاطِ کوچک که مساحت آن تقریباً به اندازۀ هشتی است، فقط متعلق به اتاقی نسبتاً بزرگ است که میتوان آن را بیرونی خانه تلقی کرد. بخش جنوبِ غربی خانه قدری مفصل است. این بخش بنا مجموعهای است از حیاطی در میانه و ایوان و اتاقی در اطراف آن؛ و به این ترتیب، حیاطِ مزبور همۀ عناصر اصلی خانههای سنّتی را دارد. حیاطخلوتِ دیگر (واقع در شمالِ شرقی بنا) فضای خدماتی و واسطۀ ارتباط با مطبخ و فضای سرپوشیدۀ مجاور آن است. به همین دلیل، شاید بتوان آن را «حیاطِ مطبخِ خانه» نامید. بنا زیرزمینِ وسیعی دارد که در بخشهایی، حتی از محدودۀ ملکی بنا فراتر رفته است. فضاهای زیرزمین، ابعاد و اشکال متنوعی دارند که حاکی از کاربردهای متفاوت زیرزمین در گذشته است. از این میان، فضاهایی که در محورهای اصلی حیاط قرار گرفتهاند؛ مانند تالار سرداب، منظمتر و مفصلتر و بقیه فضاهای خدماتیاند |
خانه اردکانیان | یزد، محلۀ قصابها، خیابان سلمان فارسی، کوچۀ شاهدباز. خانۀ اردکانیان در حدود صدوچهل سال پیش به همت آخوند ملاعلی اردکانی و برادر او ساخته شده است. این خانه، علاوه بر دو حیاط اصلی، بخش جداگانۀ بیرونی در آن سوی کوچه دارد که در اینجا معرفی نشده است. مجموعۀ خانۀ اردکانیان؛ مانند بسیاری از خانههای شهر، از دو بخش با دو حیاط مجزا تشکیل شده است. هر دو حیاط، مستطیلشکل و شمالی جنوبیاند. مساحتِ بخش غربی بیش از دیگری است، ولی فضاهای بخشِ شرقی مفصّلتر و پرتزیینترند. عمدۀ فضاهای هر دو حیاط یا هر دو خانه روی زمین و در یک طبقه ساخته شده است. سطح فضاهای زیرزمین کمتر و در طبقۀ دوم نیز، فقط در جبهۀ جنوبی فضاهایی قرار دارند. در طبقۀ دوم بخشِ غربی مجموعه، گوشوارهایی در دو طرف ایوان قرار دارد. در خانۀ شرقی، در سمتِ غربی ایوان، تالار جنوبی نیمطبقهای وجود دارد. سطوح داخلی اتاقها، ایوانها، و تالارهای اطراف حیاط تراشخورده و پُرکارند؛ درحالیکه سطوح داخلی فضاهای دورتر از حیاطها چنین نیستند. اصولاً هر چه به حیاطها نزدیکتر میشویم، دیوارها طرّاحیشدهتر و تراشخوردهتر و سقفها پرکارترند. دیوارها و سقفهای راهرو ورودی خانه در ابتدا سادهاند؛ اما پس از آخرین گردش راهرو رو به حیاط، ناگهان آراسته میشوند. از آنجا که وجود تزیینات در هر فضایی نشاندهندۀ اهمیت آن است، میتوان گفت که در این خانه، هر فضایی به میزان پیوند و نزدیکیاش به حیاط، یعنی مهمترین عرصه، ارج و منزلت مییابد. طرح حیاطهای هر دو خانه از حوضی کشیده و نهرمانند، منطبق بر محور طولی و باغچههای دو طرف آن تأثیر پذیرفته است. اصولاً در این نوع از حیاطسازی، محور طولی اهمیت مضاعف مییابد و جبهههای دو انتهای حوض اصلیترین جبهههای حیاط میشوند. این طرح، استخرهای کشیدۀ باغهای سنّتی را به خاطر میآورد که درختان آراسته و با نظم و ترتیب در دو سوی آن، محوری را شکل میدهند که دو عمارت ابتدا و انتهای آن را مشخص میکنند |
خانه اصفهانیان | کاشان، خیابان حبیبالله شریف، محلۀ دومسجدان کلهر، کوچۀ دومسجدان، کوچۀ محتشم، بن بست محتشم. خانۀ اصفهانیان ترکیبی از یک حیاط بزرگ با دو مجموعۀ فضایی در دو سوی آن است. در میانۀ مجموعهای که در جبهۀ شمالی بنا قرار دارد نیز حیاط کوچک دیگری واقع شده که در دو سوی جنوبی و شرقی آن رواق ممتدی قرار دارد. درحد فاصل این حیاط و حیاط اصلی خانه مجموعه ای متشکل از یک تالار و چهار اتاق در دو طبقۀ طرفین آن، به صورتی قرار گرفته که پنجرههای تالار از شمال به حیاط کوچک و از جنوب به حیاط اصلی گشوده میشوند. این جبهه بلندترین قسمت بناست و به اندازۀ چند پله از سطح حیاط اصلی بالاتر قرار گرفته است. در زیر این جبهه سرداب مفصّل و بزرگی واقع شده است. در جبهۀ شرقی حیاط کوچک، ترکیبی از یک اتاق بزرگ با دو اتاق کوچکتر در طرفین دیده میشود که به یکدیگر باز میشوند. در جبهۀ مقابل این اتاقها فضای بزرگ و یکپارچهای وجود دارد که به نظر میرسد از ابتدا به این شکل نبوده است. در ضلع شمالی این حیاط ایوان ستوندار کم عمقی فقط تقسیمات نمای مقابل را تکرار میکند. با توجه به ورودی جداگانهای که به این حیاط منتهی میگردد، این بخش میتواند فضای بیرونی خانه محسوب شود. مجموعه فضایی دوم خانه در جبهۀ جنوبی حیاط اصلی قرار دارد. این مجموعه دارای حوضخانهای همسطح حیاط و کاملاً گشوده به آن میباشد و چهار ستون داخل این فضا، بخشی مرکزی برای آن به وجود آوردهاند. شاهنشینی در جنوب حوضخانه و کمی بالاتر از سطح آن قرار گرفته که به حیاط اصلی دید دارد. در طرفین حوضخانه دو اتاق دودری واقع شدهاند که از یک سو به حیاط اصلی و از سوی دیگر به حوضخانه مشرف میباشند. رواق ممتدی حیاط اصلی را دور میزند. این رواق در سه جبهۀ شرقی، غربی، و جنوبی همسطح حیاط و دارای سرستونهای گچبری شده و قوسهای دسته زنبیلی میباشد. خط آسمان این سه جبهه یکنواخت بوده، تنها در میانۀ نمای جنوبی و در مقابل فضای حوضخانه به صورت قوسی شکل بالا میرود. در دو جبهۀ شرقی و غربی حیاط فضای مهمی وجود ندارد و تنها حجم رواقهای مزبور موجب ایجاد تعادل در ترکیب معماری حیاط شده است. رواق جبهۀ شمالی بالاتر از سطح حیاط قرار گرفته و از رواقهای سه جبهۀ دیگر مرتفعتر است. وجود قوسهای تزیینی در نمای این جبهه بر اهمیت و جلوۀ آن افزوده است. در میان حیاط اصلی خانه یک حوض با دو باغچه کشیده و بزرگ در دو سوی آن دیده میشود که بر محور اصلی حیاط تأکید میکند. ضمناً حیاط دیگری در گوشۀ شرقی بنا قرار دارد که به حیاط اصلی مرتبط میباشد. بنا دارای دو ورودی در جبهه جنوبی است که یکی از آنها به حیاط کوچک این جبهه و دیگری به حیاط اصلی راه مییابد. سردر ورودی بنا که به اندرونی خانه میرسد دارای تزیینات آجری است |
خانه انگورستان ملک | اصفهان، محلۀ شیخ یوسف، خیابان ملک. این باغ انگور در زمان حکومت نادرشاه افشار به عنوان مالیات از مردم گرفته شد و در دورۀ ناصرالدین شاه قاجار به تملک مسئول امور مالی حکومت اصفهان، یعنی پدر حاج محمد ابراهیم ملکالتجّار درآمد. بعدها حاج محمدابراهیمخان بنای انگورستان را به منظور برگزاری مراسم عزاداری و تعزیه احداث کرد. وقفنامۀ این بنا دارای تاریخ ۱۳۴۱ق میباشد و معمار سازندۀ آن استاد حسینچی بوده است. در طول زمان قسمتهای مختلفی از انگورستان تخریب شده و بخشهایی از آن در سال ۱۳۳۳ش طی تعریض خیابان ملک از بین رفته است. باقیماندۀ بنا در شمال یک حیاط وسیع واقع شده و شامل یک حیاط مرکزی و یک سفرهخانه است که مساحتی نزدیک به هم دارند. سفرهخانه تمامی جبهۀ جنوبی این حیاط را در بر میگیرد و توسط یک ارسی وسیع به آن مشرف میگردد. فضای این سفرهخانه از سوی دیگر توسط یک ارسی هفتدهنه به حیاط جنوبی بنا باز میشود. این فضا ارتفاعی معادل دو طبقه دارد و بعدها حیاط مرکزی نیز با سقفی به همین ارتفاع پوشیده شده است. بدین ترتیب با باز شدن ارسیهای سفره خانه، فضایی یکپارچه شامل سفرهخانه و حیاط سرپوشیده به دست میآید و همچنین از پشت بام حیاط و فضاهای سه جبهۀ دیگر آن برای انجام مراسم تعزیه استفاده میشده است. یک نورگیر بزرگ هشت ضلعی در سقف حیاط و پنجرههای سراسری بالای دیوارهای آن روشنایی این فضا را تأمین میکنند. در جبهۀ شمالی حیاط سرپوشیده، یک تالار پنجدری قرار دارد که بنا بر وصیت ابراهیمخان وی و همسرش در آن به خاک سپرده شدهاند. یک فضای وسیع سراسر جبهۀ غربی این حیاط را فراگرفته که به نظر میرسد از ادغام سه اتاق سهدری مجاور یکدیگر پدید آمده است. دو اتاق سهدری جبهۀ شرقی حیاط سرپوشیده نیز به همین صورت با یکدیگر ترکیب شدهاند. مجموعه فضاهای حیاط سرپوشیده، سفرهخانه، اتاق مقبره، و دیگر اتاقهای اطراف حیاط دارای تزیینات فراوان گچبری، آینهکاری و کاشیکاری هستند. ستونهای میانۀ فضای سفرهخانه و حیاط دارای روکشهای چوبی و پایه و سرستونهای تزیینی میباشند. زیرزمین بزرگی در زیر فضای سفرهخانه وجود دارد که از طریق نورگیرهایی مشبک از حیاط جنوبی خانه نور میگیرد. بخش شرقی خانه به فضاهای خدماتی از جمله حمام، آشپزخانه، انبارها، و یک حیاط خلوت اختصاص دارد. درگوشۀ جنوب شرقی بنا حمامی واقع شده است که دارای سکوهایی در اطراف و سقفی گنبدی است. دو ورودی خانه به حیاط جنوبی آن باز میشوند که یکی از آنها مستقیماً از حیاط جنوبی به فضای سفرهخانه و دیگری پس از عبور از چند فضا به حیاط سرپوشیده، زیرزمین، و سایر فضاها راه مییابد |
خانه آل یاسین | کاشان، خیابان امام خمینی، کوچۀ کریمزاده. این خانه به دستور محمدعلیشاه قاجار برای یکی از مرشدهای او به نام محمد پشتمشهدی ساخته شده است. با آنکه بنا در زمینی نامنظم قرار گرفته، ولی از نظم و هندسۀ کامل برخوردار است. فضای خانه متشکل از یک بخش اصلی شامل حوضخانه، تالارها، و اتاقهای پیرامون آن در جبهۀ شمالی و دو بخش قرینۀ یکدیگر در دو جبهۀ شرقی و غربی است. در جبهۀ جنوبی فقط یک دیوار طاقنماسازیشده وجود دارد. جبهۀ شمالی در مرکز خود حوضخانهای مرتفع با سقف گنبدیشکل دارد که گنبد آن دارای نورگیری با پنجرههای مشبّک چوبی در رأس و تزیینات زیبای کاربندی در زیر سقف است. در دو جبهۀ غربی و جنوبی این حوضخانه، دو تالار و در هریک از دو جبهۀ دیگر یک اتاق سهدری ساخته شده است که همۀ این فضاها به حوضخانه باز میشوند. تالار سمت جنوبی حوضخانه بزرگتر بوده، از جانب دیگر به حیاط اصلی خانه نگاه میکند و تالار غرب حوضخانه از سوی دیگر به یک حیاط کوچک باز میشود. ارتفاع فضاهای جبهۀ شمالی خانه بیشتر از سایر بخشها و معادل دو طبقه میباشد، بدین صورت که تالارها مرتفع و اتاقهای سهدری دو طبقه هستند. در جلوی این بخش از بنا صفّهای قرار دارد که در حدود یک متر بالاتر از سطح حیاط قرار گرفته لذا به آن اشراف دارد. علیرغم آنکه در میانۀ نمای این جبهه یک تالار پنجدری قرار دارد، در نمای آن تقسیمات سهتایی دیده میشود و در و پنجرههای کناری تالار همراه با فضاهای کفشکن مجاور آن در یک قوس قرار گرفتهاند. به این ترتیب تقسیمات نما ترکیبی جدا از تقسیم فضاها در نقشۀ بنا پیدا کردهاند. در دو انتهای نمای این جبهه چهار اتاق سهدری در دو طبقه و همچنین در هریک از دو سوی صفّه جلوی آن یک اتاق سهدری مشاهده میشود. دو جبهۀ شرقی و غربی حیاط کمابیش مانند یکدیگرند، به خصوص آنکه شکل قاعدۀ فضاهای واقع در وسط هریک از این دو جبهه مشابه است. این دو جبهۀ تنها در عناصر میانی متفاوتند. جبهۀ شرقی دارای یک ایوان نیمباز و شاهنشین میباشد و در جبهۀ غربی یک پنجدری دارای شاهنشین دیده میشود. ایوان میانۀ جبهۀ شرقی مرتفعتر است و دو گوشواره در طبقۀ دوم در طرفین آن قرار دارند. این عناصر مجموعاً حجم مرتفعتری در وسط این جبهه به وجود آوردهاند که همارتفاع با جبهۀ شمالی بنا میباشد. ایوان شرقی دارای تزیینات کاربندی گچ و سیمگل است. اتاقهای طبقۀ دوم این جبهه و جبهۀ شمالی بنا به حیاط پنجره ندارند و توسط روزنهای مشبّکی نورگیری میکنند. در نمای پنجدری جبهۀ غربی همانند جبهۀ شمالی بر تقسیمات سهتایی تأکید شده است. طاقی قوسیشکل از میانۀ خط اختتامِ نمای این جبهه بیرون زده و بدین ترتیب این نما صورت شاخصتری یافته است. در دو انتهای نمای این جبهه دو اتاق سهدری قرار دارند. دو فضای کفشکن در طرفین پنجدری، مفصلهای ارتباطی بین این فضا و سهدریهای طرفین و دو اتاق دیگر میباشند. همین ترکیب در جبهۀ شرقی بنا هم دیده میشود. سه سردابخانه که به صورتی مجزا از یکدیگر در جبهههای شمالی و شرقی ساخته شدهاند، هرکدام دارای فضاهای متعددی هستند و ورودیهای همۀ آنها از داخل حیاطهاست. حیاط خانه نسبتاً بزرگ و دارای چهار باغچه هشتضلعی میباشد که حوضی در میانۀ آنها قرار گرفته است. بنا از جهات شمال، شرق و جنوب چند ورودی دارد که جدارۀ مجاور سردر ورودی خانه در جبهۀ شمالی نماسازی شده است |
خانه باکوچی | کاشان، خیابان علوی، خیابان قلعهجلالی. خانۀ باکوچی شامل حیاطی مستطیلشکل و دو مجموعه فضایی در جبهههای شمالی و جنوبی آن میباشد. حیاط خانه دو طبقه میباشد که طبقۀ پایین آن به صورت گودال باغچه است. به این ترتیب که حیاط طبقۀ بالا نقش ارتباطی بین بخشهای مختلف خانه را ایفا میکند. مجموعۀ فضایی مهمتر خانه در جبهۀ شمالی آن واقع است. این جبهه یک حیاطخلوت به شکل هشت و نیمهشت در میانۀ خود دارد که از سه سمت جنوب، غرب، و شرق فضاهایی به سوی آن باز میشوند. این سه جداره حیاطخلوتنماهای مشابهی دارند و جبهۀ شمالی تنها طاقنمای فرورفتهای است که تقسیمات نمای مقابل خود را تکرار میکند. در دو سوی شرقی و غربی این حیاطخلوت تالارهایی مشابه قرار گرفتهاند و در جانب جنوبی آن یک اتاق سهدری واقع شده که از سوی دیگر به حیاط اصلی خانه گشوده میشود. در طرفین اتاق سهدری دو اتاق دیگر واقع شدهاند که رو به حیاط اصلی دارند. در جبهۀ جنوبی حیاط اصلی در حال حاضر فضای مسقّفی وجود ندارد. به نظر میرسد که بناهای این قسمت تخریب شدهاند و به این ترتیب این جبهه به صورت یک مهتابی وسیع با شاهنشین و جدارههای طاقنماسازی دیده میشود. زیرزمینها یا سطوح همکف گودال باغچه در این خانه بسیار وسیع هستند. در شرق و غرب حیاطخلوت فضاهای تالارمانندی قرار گرفتهاند که دسترسی به آنها توسط پلههایی از حیاطخلوت صورت میگیرد. زیرزمین شرق حیاطخلوت، حوضخانهای است که با یک بادگیر تبادل هوایی دارد و از سویی با فضای مطبخ در ارتباط میباشد. زیرزمین جنوب حیاطخلوت، فضای وسیعی است که هم از این حیاطخلوت نور میگیرد و هم از سوی دیگر با گودال باغچه ارتباط دارد. در سراسر جبهۀ شمالی در مجاورت گودال باغچه فضاهای متوالی و پیوستهای قرار گرفتهاند که توسط روزنهای مشبکی روشنایی خود را از حیاط تأمین میکنند. در جنوب گودال باغچه حوضخانۀ وسیع و صلیبیشکلی واقع شده که کاملاً به آن باز میباشد. این فضا از سوی دیگر با یک باغ نسبتاً وسیع در پشت این جبهۀ خانه و در آن سوی کوچۀ مشرف به آن ارتباط دارد. بادگیری در این قسمت واقع شده که در تلطیف هوای حوضخانه مؤثر میباشد. در دو سوی فضای حوضخانه دو اتاق سهدری واقع شدهاند که به گودال باغچه باز میشوند. جبهههای شرقی و غربی حیاط اصلی دیوارهایی نماسازی شده با تقسیمات مشابه و در طبقۀ زیرین شامل طاق نماهایی فرورفته و چند فضای خدماتی میباشند. ورود به خانه از ضلع شمالی آن انجام میشود که این ورودی از یک سو به حیاط اصلی و از سوی دیگر به حیاطخلوت واقع در جبهۀ شمالی بنا راه مییابد. بدین ترتیب حیاطخلوت و فضاهای پیرامون آن بیرونی خانه نیز محسوب میشود |
خانه بروجردیها | کاشان، خیابان علوی، خیابان قلعهجلالی. قدمت خانۀ بروجردیها به طوری که در کتیبه چهارطرف تالار آن آمده به سال ۱۲۹۲ق باز میگردد. این خانه را حاج سیدجعفر نطنزی که از بروجرد مالالتجاره وارد میکرده ساخته است. بنا بر اظهارات موثّق ساخت این مجموعه در حدود هجده سال یعنی تا سال ۱۳۱۰ق به درازا کشیده، و در آن بیش از ۱۵۰ بنّا و هنرمند گچکار و آینهکار و دیگر هنرمندان به کار گرفته شدهاندآثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز. بنای مذکور در اصل به صورت اندرونی و بیرونی بوده و این بخش از بنا که شرح آن خواهد آمد قسمت بیرونی خانه است. این قسمت از سال ۱۳۵۳ش به تملّک سازمان میراث فرهنگی درآمده و در فهرست آثار تاریخی کشور ثبت شده است. بخش اندرونی که در شمال شرقی و شرق بنا واقع است هنوز تحت مالکیت خصوصی میباشدنگاهی به بناهای تاریخی کاشان. بنا حیاطی کشیده دارد که در دو سر آن دو مجموعۀ فضایی مهم قرار گرفتهاند و نمای این دو بخش نسبت به دو جبهۀ دیگر ارتفاع بیشتری دارد. جبهۀ جنوبی حیاط مهمترین بخش خانه و مشتمل بر یک تالار بزرگ، پرعظمت و مرتفع به شکل هشت و نیمهشت با اتاقها و فضاهایی است که در دو طبقه و دورتادور تالار قرار گرفتهاند. در جلوی تالار فضایی وجود دارد که رابط بین تالار و ایوان بزرگ مشرف به حیاط است. در دو سوی این قسمت رابط، دو فضای سرپوشیده وسیع دیگر قرار دارند که خود واسط اتصال اتاقهای کناری مجموعه با یکدیگر شدهاند. اغلب فضاهای اصلی این بخش از خانه دارای تزیینات مفصلی هستند، به خصوص تالار اصلی که سقفی گنبدی و یزدیبندی شده دارد و نورگیرهایی در لابلای واحدهای آن تعبیه شده که سقف را به صورت درّ متلالئی درآوردهاند. حجم بیرونی این نورگیرها به همراه نورگیر اصلی وسط شکل ویژهای به گنبد بخشیدهاند. دیوارهای شاهنشین تالار نقاشیهایی از پادشاهان قاجار برخود دارند که تائیر سبک اروپایی در آنها کاملاً مشهود است. کلیۀ جدارههای تالار نیز دارای تزیینات گچبری رنگی میباشند. ایوان جلوی این بخش با نمایی شاخص و بلند در جلوی حجم پرهیبت سقف تالار خودنمایی مینماید. مجموعۀ این عناصر با دو بادگیر واقع در دو سوی این جبهه اهمیت این بخش خانه را به مخاطب تازهوارد گوشزد مینماید و حوض طویل و کشیده میان حیاط و باغچههای دو سوی آن نیز به شکوه این منظره میافزایند. سرداب بزرگ خانه در زیر این بخش واقع شده و ورودی آن بر محور حیاط و در زیر ایوان اصلی واقع است. مجموعۀ واقع در جبهۀ شمالی دارای یک تالار پنجدری با شاهنشین است که یک مهتابی در جلوی خود دارد و بادگیری هم در پشت آن دیده میشود. فضای داخلی تالار دارای تزیینات گچبری است. دو اتاق سهدری کوچک در دو سوی مهتابی قرار دارند که در مقایسه با تالار و فضاهای طرفین آن از ارتفاع کمتری برخوردارند و ترکیب حجمی خاصی را بوجود آوردهاند. در جبهۀ شرقی سه اتاق و فضاهای خدماتی قرار دارند و در جبهۀ مقابل تنها طاقنماهایی قرینه با نمای روبرو دیده میشوند که یک ایوان ستوندار کمعمق در میانۀ آنها قرار گرفته است. ورودی خانه شامل یک سردر و جلوخان با تزیینات گچبری، چند فضای متوالی مختلفالشکل و دالانی است که به حیاط منتهی میشود. این ترکیب جالب واردشونده را طی سلسله مراتبی و به گونهای خاص به درون هدایت میکند |
خانه بنیکاظمی | کاشان، خیابان علوی، کوچۀ شهید اشنوئی، کوچۀ شهید خانزاد. تاریخ ساخت این خانه طبق کتیبۀ موجود در نمای جبهۀ غربی آن به سال ۱۲۰۵ق برمیگردد. این بنا شامل قسمتهای دوگانۀ اندرونی و بیرونی بوده که در حالحاضر خانۀ مورد بحث فقط بخش اندرونی آن است. بیرونی خانه در ضلع غربی حیاط قرار داشته و امروزه از آن جدا شده است. فضاهای اصلی خانه در دو جبهۀ روبهروی یکدیگر در دو انتهای حیاط قرار گرفتهاند. این دو جبهه دوطبقه هستند اما جبهههای دیگر بنا که تنها ترکیبی از طاقنما و ایوانهای کم عمقاند، یکطبقه میباشند. حجم دوطبقۀ اصلی به گوشههای حیاط کشیده شده و به این ترتیب علیرغم یکطبقه بودن دو جبهۀ طولی حیاط، در مجموع فضای باز و وسیع حیاط دوطبقه جلوه میکند. در جبهۀ جنوبی حیاط، تالاری بزرگ قرار دارد که در جلوی آن ایوانی مرتفع ساخته شده و در پشت آن نیز حیاطخلوتی دیده میشود. بدینترتیب تالار از دو سو با دو فضای باز مرتبط است. سقف تالار دارای تزیینات یزدیبندی است. در هریک از دو سوی ایوان میانۀ این جبهه، دو اتاق و در دو طبقه قرار دارند که با اتاقهای دیگری در طرفین تالار در ارتباطند. اتاقهای طبقه اول دو سوی ایوان با تزیینات گچ و آئینه آراسته شدهاند. در نمای این جبهه از حیاط، طاق ایوان از خط نهایی نما بیرون زده و قوسی ویژه و پرکار برفراز آن ساخته شده است که به این ترتیب مهمترین نمای خانه جلوه میکند. دو بادگیر بلند نیز در پشت این جبهه واقع شدهاند. در جبهۀ مقابل یعنی جبهۀ شمالی، مجموعهای مرکب از تعدادی اتاق و دو حوضخانه وجود دارد. سه اتاق سهدری در کنار حیاط به گونهای قرار گرفتهاند که بین آنها دو ایوان کمعمق و در پشت هر ایوان دو فضای کفشکن قرار دارند. لذا دسترسی به اتاقها و حوضخانهها از این فضاهای رابط میسّر است. یکی از حوضخانهها که اصلیتر به نظر میرسد در پشت سهدری میانۀ این جبهه و در امتداد محور اصلی حیاط واقع شده است، ولی ارتباطی به اتاقی که بین حیاط و حوضخانه نشسته است ندارد. سقف این حوضخانه دارای تزیینات زیبای مقرنس، یزدیبندی، و نقاشی روی گچ است و اتاقهای واقع در سه طرف طبقۀ دوم این حوضخانه به آن مشرف میشوند. حوضخانۀ دوم در گوشۀ غربی این جبهه قرار دارد و دارای تزیینات کاربندی گچ و سیمگل در سقف است. این فضا نیز با دو اتاق سهدری در دو طبقه مرتبط میباشد. و جبهههای دیگر نماسازی شدهاند. در زیر هرکدام از مجموعههای فضایی شمالی و جنوبی، سردابی وسیع ساخته شده است که با پلکانهایی به سطح حیاط مرتبط میشوند. حوض طویل حیاط بین دو مجموعۀ اصلی خانه کشیده شده و چهار باغچه در دو طرف آن قرار گرفتهاند. نماهای حیاط گچاندود شدهاند و کتیبهها، جرزها، و دور قوسها دارای تزیینات گچبری میباشند. در جبهۀ شمالی حیاط سه ورودی وجود دارد. ورودی اصلی ترکیبی از دوهشتی و دو دالان است که به حیاط منتهی میشوند. سردر هشتی اول این ورودی در یک طبقۀ بالاتر قرار گرفته و وارد شونده پس از عبور از آن به تدریج با شیب دالان به پایین هدایت میشود تا به هشتی دوم و سطح حیاط برسد |
خانه تهامی | کاشان، خیابان علوی، کوچه شهید اشنوئی، کوچه حقیقی، کوچه صمدی. فضاهای این خانه در دو طبقه واقع شدهاند. سطح طبقه اول پایینتر از سطح معبر عمومی مجاور خانه است و بدینترتیب حیاط اصلی خانه به صورت گودال باغچهای درآمده که در هر چهار طرف آن فضاهای گوناگونی ساخته شدهاند. طبقۀ بالا نسبت به طبقۀ پایین کمی عقبتر نشسته و به این ترتیب سطحی دورتادور حیاط پدید آمده که، ضمن آنکه نقشی ارتباطی را در طبقۀ بالا ایفا میکند، موجب وسعت یافتن و دلباز شدن فضای باز خانه نیز شده است. مهمترین مجموعۀ فضایی خانه در جبهۀ جنوب شرقی آن واقع است. در وسط این جبهه یک تالار پنجدری با دو فضای کوچک متصل به آن وجود دارد. این تالار از سویی به حیاط، و از سوی دیگر به فضای سرپوشیده مرتفعی که در پشت آن قرار دارد باز میشود. بر سقف و دیوارهای تالار تزیینات ظریف و پرکار گچبری رنگی و آینهکاری دیده میشود و فضای پشت آن دارای تصاویر نقاشی روی گچ شامل گل و بوته و صورت اشخاص بوده که طی دو دهۀ اخیر به فروش رفته و از روی دیوار انتقال یافتهاندآثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز. در دو سوی این فضای سرپوشیده دو اتاق سهدری قرار دارند که پنجرههای آنها به سوی این فضا گشوده میشوند. در طبقۀ دوم، در دو طرف تالار پنجدری و فضای سرپوشیدۀ فوق اتاقهایی وجود دارند که به این فضاها مینگرند. در نتیجه ارتفاع این جبهه بنا از سه جبهۀ دیگر بیشتر شده است. جبهۀ شمال غربی شامل سه اتاق ارسی و فضاهای کفشکن بین آنهاست. این اتاقها سابقاً دارای درهای ارسی با شیشههای رنگین بودهاند و در حال حاضر درهای چوبی جدیدی جای آنها را گرفتهاند. قوس میانی نمای این جبهه از خط آسمان ثابت بنا بیرون زده است. جبهۀ شمال شرقی دارای یک ایوان ستوندار در میانه و دو اتاق در دو طرف آن است که دسترسی به این دو اتاق از داخل ایوان صورت میگیرد. این ایوان دارای قوسهای تزیینی ویژهای میباشد و به حیاط جلوه خاصی بخشیده است. یک بادگیر بلند نیز در گوشۀ جنوبی این جبهه وجود دارد. در جبهۀ چهارم یعنی جبهۀ جنوب غربی، تنها تعدادی طاقنما برای حفظ تقارن نماهای داخلی حیاط ساخته شدهاند. طاقنمای میانۀ این ضلع دارای تزیینات گچبری است. دسترسی به فضاهایی که در چهار طرف گودال باغچه ساخته شدهاند از داخل حیاط صورت میگیرد. سطح دو سرداب بزرگْ واقع در جبهۀ جنوب شرقی و شمال غربی پایینتر از سطح حیاط بوده به وسیلۀ پلههایی مستقیماً به آن مرتبط میشوند. سرداب جبهۀ جنوب شرقی از دو فضای متوالی متصل به هم و تالارمانند تشکیل شده است. سرداب جبهۀ مقابل با بادگیر بلندی در پشت این جبهه تبادل هوایی دارد. اتاقهای واقع در دو جبهۀ دیگر گودال باغچه به وسیلۀ پنجرههای مشبک آجری با حیاط در ارتباطند. ورودی بنا در جبهۀ جنوب شرقی قرار دارد که شامل سردر و دو هشتی متصل به یکدیگر است. سقف هشتی اول ورودی دارای تزیینات یزدیبندی است |
خانه تهرانیها | یزد، محلۀ فهادان، جنب میدانچۀ فهادان. گفته میشود که این خانه را در حدود صد تا ۰۵۱سال پیش آقا شیخ مهدی عرب بنیان گذاشته است. خانوادۀ او بعدها لقب «تهرانی» گرفتند و از آن زمان، این خانه به «خانۀ تهرانیها» شهرت یافت. بنا از یک بخش اصلی و یک بخش خدماتی تشکیل شده است. بخش اصلی آن عبارت است از حیاطی مستطیلشکل که با فضاهایی بسته با ارتفاع معادل دو طبقه محصور شده است. حیاط تقریباً در امتداد شمال جنوب قرار گرفته است؛ و دستگاه ورودی، متشکل از سردر و هشتی و دالان، در گوشۀ شمال غربی بنا قرار دارد. بخش خدماتی واقع در جنوب خانه ورودی مجزا دارد. این بخش در پسِ فضاهای مجاور حیاط میانی جای گرفته و در نتیجه، از بازی اصلی فضاهای مجموعه به کنار است. در انتظام فضایی بنا، ایوان و تالار و سهدریها، که همگی فضاهای اصلی بسته و نیمباز، بنایند، در میانۀ جبهههای حیاط قرار گرفته و با آن پیوند محکمی برقرار کردهاند؛ در مرتبۀ بعد، اتاقهای کوچکتر در کنارههای هر جبهه از حیاط واقعاند و از منظر آن بهره میبرند؛ فضاهای گوشههای حیاط نیز مکانهایی سرپوشیده و مستقلاند که فقط از نور سقف استفاده میکنند و از طریق راهروها، به حیاط خانه مرتبط میشوند. به این ترتیب، روشن است که فضاهای مجموعه به میزان ارتباط و پیوندشان با حیاط اعتبار مییابند و فضاهای دور از منظر حیاط کماهمیتترند. در هر جبهه از حیاط، فضاهای میانی ارتفاعی به اندازۀ دو طبقه پیدا کرده و به همراه فضاهای طرفین خود، که دو طبقهاند، حصاری یک اندازه به گرد حیاط پدید آوردهاند. در این میان، فقط جبهۀ جنوبی حیاط اندکی مرتفعتر شده و این، بهعلاوۀ وجود بادگیری بر فراز ایوانِ این جبهه، آن را از دیگر جبهههای حیاط تا حدی متمایز کرده است. دو نمای شمالی و جنوبی حیاط با یکدیگر تفاوت دارند، اما در تقسیمات کلی مشابهاند: هر یک عنصری در میانه و دو قاب بلند در طرفین دارند؛ اما تفاوت آنها در استقرار ایوان (فضای نیمباز) در میانۀ یکی و سهدری (فضای بسته) در مرکز دیگری است. تشابه دو نمای شرقی و غربی نیز تفاوت دو نمای مذکور را برجسته ساخته است. نکتۀ قابل توجه در نماهای شرقی و غربی این است که این دو، بهرغم نماهای کاملاً مشابهشان، در انتظام افقی متفاوتاند: در جبهۀ شرقی، اتاقی سهدری در مرکز واقع شده و دو کفشکن در دو جانب آن قرار گرفته است؛ اما در مرکز جبهۀ غربی، یک تالار چلیپاشکل نشسته که در دو سوی خود دو ورودی ـ متقارن با راهروهای نمای روبهرو ـ دارد. بهعلاوه، جبهۀ غربی عمیقتر از جبهۀ شرقی است و بخشی از آن از دو لایه فضا تشکیل شده است. در بررسی نماهای حیاط، تفاوت بخش مرکزی هر نما با عناصر طرفین آن شایستۀ تأمل است: عناصر مرکزی نماها قابی بلند به ارتفاعی معادل دو طبقه دارند؛ اما نمای راهروهای طرفین و سهدریهای کناری آنها به دو بخش بالا و پایین تقسیم شده و خبر از دو طبقۀ مجزا میدهد که با انتظام فضایی پسِ این نماها کاملاً مطابقت دارد. علاوه بر نماهای حیاط، آرایش آن نیز جالب توجه است: آبنما، به جای مرکز، در مقابل ایوان نشسته و در عوض، فضای سبز در مرکز قرار گرفته است. حجم سبز و بیشکل درختان و بوتهها در مرکز این حیاطِ منظم و باقاعده فضای آن را تقسیم کرده و به آن تنوع خاصی بخشیده است. این تفاوت (در میان حجم سبز و هندسۀ نما) درعینحال کیفیت نماهای حیاط را نمودار ساخته و به نظم و هندسه و تقارن آن وضوح بخشیده است. چنانکه گذشت، آبنما در مقابل ایوان قرار گرفته است یا، به تعبیر دیگر، ایوان در پای آبنما نشسته و به آن مینگرد. در این ترکیب، ایوان و آبنما با یکدیگر پیوند یافتهاند و گفتگوی آنها به حکایت اصلی حیاط بدل شده است. این حالت ایوان را از دیگر عناصر متمایزتر کرده است تا آنجا که به اعتباری میتوان حیاط این خانه را حاصل تجمع ایوان و آبنما (بازیگران اصلی) در یک سو و سه نمای دیگر، در سوی مخالف، دانست. بخش دیگر فضاهای خانه سردابهایی است که در مرکز جبهههای شرقی و جنوبی و گوشۀ جنوبی جبهۀ غربی واقع است. سرداب شرقی با پلکان به فضایی راه دارد که نهر آب زیرزمینی در آن جاری است و سرداب جنوبی در انتها به اتاق بادگیر باز میشود. این فضاها همگی اشکال کامل و منظم دارند؛ و این حاکی از اعتبار و اهمیت آنها در چشم طرّاح خانه است |
خانه جهانآرایی | کاشان، خیابان محتشم کوچۀ سرپلّـه. تاریخ ساختمان خانه به سال ۱۲۳۷ق مربوط میشود و بانی آن حاج سیدحسین و معمار سازندۀ بنا استاد علی مهندس بوده است. بنا ترکیبی از چهار مجموعۀ فضایی است که دو مجموعۀ شمالی و جنوبی حیاط به ارتفاع دو طبقه و دو جبهۀ دیگر یک طبقه هستند. مهمترین مجموعۀ فضایی خانه در جبهۀ جنوبی آن واقع شده است. در میان این مجموعه یک فضای سرپوشیده قرار دارد که فضاهای پیرامونش در دو طبقه رو به سوی آن کردهاند. سقف این فضا دارای تزیینات کاربندی پرکاری است. در جنوب، شرق، و غرب این فضای سرپوشیده راهروها و ایوانهایی در هر دو طبقه واقع شدهاند و در ضلع شمالی آن یک تالار مرتفع پنجدری نشسته که از سوی دیگر به حیاط خانه مینگرد. قرارگیری این تالار و فضای سرپوشیده در کنار یکدیگر مجموعه فضایی مستقلی را بوجود آورده و خود دارای یک ورودی جداگانه است که مستقیماً به فضای سرپوشیده راه مییابد. علاوه بر این یک مطبخ کوچک مخصوص این فضا نیز در گوشۀ جنوبی آن دیده میشود. این تدابیر نشان میدهد که مجموعۀ فوق عملکرد عمومی داشته و محل برگزاری مراسمی خاص بوده است. در کنار سردر ورودی این بخش یادگیری دیده میشود. جبهۀ شمالی خانه دارای یک تالار پنجدری است که از طریق کفشکنهای طرفین میتوان به آن راه یافت. این جبهه نیز مانند جبهۀ جنوبی از سطح حیاط بالاتر نشسته و نمایی کاملاً مشابه با جبههً جنوبی دارد. هریک از این نماها در ترکیب کلی از سه قاب و قوس بزرگ تشکیل شده که پنجرهها در درون آنها جای گرفتهاند. تنظیم این تقسیمات کلی نما با بازشوهای فضاهای پشت آنها از نکات قابل تأمل در معماری خانه است. در جبهۀ شرقی حیاط یک تالار پنجدری با شاهنشین همراه با دو اتاق دودری در طرفین آن دیده میشود. سرستونهای رواق سرتاسری این جبهه دارای تزیینات زیبای گچبری میباشند. قرارگیری ستونهای رواق به گونهای است که در این نما نیز دهانۀ میانی رواق در مقابل سه بازشوی تالار پنجدری واقع شده است. جبهۀ غربی خانه نیز شامل یک تالار و دو اتاق در طرفین آن میباشد. تالار میانی این جبهه کمی از لبۀ حیاط عقب نشسته و بدین ترتیب ایوان کمعمقی همسطح با حیاط پدید آمده است. نمای این جبهه از حیاط آجری است درحالی که سه جبهۀ دیگر با اندود گچ پوشیده شده اند. همچنین نوع در و پنجرههای آن نشان میدهد که این بخش از خانه به کلی تغییر شکل یافته است. زیرزمینهای خانه در جبهههای جنوبی و شرقی آن قرار دارند و ورود به آنها از حیاط صورت میگیرد. زیرزمین جبهۀ جنوبی شامل دو بخش متوالی میباشد که قسمت انتهایی آن در سطح پایینتری از زیرزمین اصلی و در خارج از محدودۀ خانه واقع شده است. در گوشۀ جنوب شرقی خانه یک حیاط خدماتی مخصوص مطبخ و در مجاورت آن دیده میشود. این حیاط از یک سو به فضای سرپوشیدۀ جنوبی و از سوی دیگر به رواق جبهۀ شرقی ارتباط مییابد. ورودی اصلی بنا در گوشۀ شمالشرقی آن قرار دارد. سردر ورودی که در میان یک دیوار کاهگلی ساده قرار دارد دارای تزیینات زیبای آجری است و سقف هشتی آن مزیّن به کاربندی است. حیاط خانه پایینتر از سطح کوچه واقع شده بنابر این هشتی ورودی پس از طی یک مسیر پلکانی به سطح حیاط میرسد. درمیانۀ حیاط و در امتداد محور اصلی آن یک حوض طویل قرار دارد که بر جبهۀ اصلی خانه تأکید میکند |
خانه جوسق | خانهای بوده است در بغداد مر مقتدر بالله را و در وسط آن حوضی است از ارزیز که سی ذراع طول و بیست ذراع عرض آن استمنتهی الارب |
خانه چرمی | اصفهان، خیابان هاتف، خیابان گلبهار، کوچه مشیر. این بنا از خانههای اشرافی دورۀ قاجار محسوب میشود و دارای فضاهای متنوع و تزیینات فراوان میباشد. حیاط مستطیلشکل خانه در سه جبهۀ شمالی، شرقی، و غربی خود با فضاهای متعددی احاطه شده که در این میان جبهۀ شمالی با ارتفاعی نزدیک به سه طبقه مهمترین بخش خانه را تشکیل میدهد. این جبهه شامل تالاری در میانه و چهار اتاق سهدری در دو طبقۀ طرفین آن است. هر یک از اتاقهای سهدری در طبقۀ اول با سه در چوبی و در طبقۀ دوم به وسیلۀ پنجرۀ ارسی به فضای تالار گشوده میشوند که در صورت باز بودن درها، مجموعۀ این فضاها به یکدیگر پیوند خورده، فضایی وسیع و یکپارچه را در دو طبقه پدید میآورند. تالار در انتهای خود یک فضای شاهنشین با دو ستون پر تزیین دارد و از ضلع مقابل با ارسی عریض نه دهانهای به حیاط مشرف میشود. دیوارها و سقف تالار پوشیده از تزیینات نقاشی، گچبری و آینهکاری است و ارسی آن با ارتفاعی معادل دو طبقه دارای گرهچینی چوبی و شیشههای رنگی زیبایی میباشد. در زیرزمین این جبهه یک تالار و دو اتاق سهدری یک متر پایینتر از کف حیاط واقع شدهاند. این فضاها ازارههای بلند کاشی فیروزهای دارند و به وسیلۀ پنجرههای بزرگی از حیاط نور میگیرند. حوضخانۀ مرتفع خانه در گوشۀ شمال شرقی آن نشسته، در طبقات اول ودوم غرفههایی پیرامون خود دارد. در طبقۀ اول ضلع شمالی حوضخانه یک اتاق پنجدری مشرف به آن قرار دارد. ردیف نورگیرهایی به ارتفاع یک طبقه بر فراز حوضخانه این فضا را روشن میکنند. این نورگیرها با شیشههای رنگی متعدد خود در حوض هشتگوش وسط حوضخانه تلألویی از نور و رنگ ایجاد کرده و به این طریق فضایی دلنشین پدید میآورند. دیوارهای حوضخانه دارای تزیینات گچبری و نقاشی به سبک اروپایی میباشد. بام حوضخانه با شیب چهارطرفۀ خود حجم شاخصی در مجموعۀ بنا به وجود آورده است. در جبهۀ شرقی خانه، تالاری وسیع و طویل در میانه و دو اتاق سهدری در دو سوی آن قرار دارد. شاهنشین این تالار به صورت اتاقی مجزا درآمده با دو اتاق دیگر در طرفین خود ارتباط کامل یافته است. این دو اتاق نیز به نوبۀ خود با سهدریهای این جبهه مرتبطاند. یک ایوان ستوندار فضاهای این جبهه را با حیاط پیوند میدهد. جبهۀ غربی حیاط نیز نمایی مشابه جبهۀ شرقی دارد. ایوانهای شرقی و غربی حیاط در میانۀ نما عقب نشسته و به این ترتیب بر محور فرعی حیاط تأکید کردهاند. جبهۀ غربی شامل چهار اتاق است و بر خلاف معمول راهرویی در میانۀ آن قرار گرفته است. با توجه به فضاهای جبهۀ شرقی به نظر میرسد جبهۀ غربی نیز تالاری در میانۀ خود داشته و بعدها این تالار به دو اتاق و راهروی بین آنها تبدیل شده است. بخش عمده جبهۀ جنوبی دیواری است که مشابه مقابل خود نماسازی شده و تنها دو اتاق سهدری به نام اتاق عکس و اتاق آینه در دو انتهای این جبهه قرار گرفتهاند. اتاق آینه دارای تزیینات فراوان آینهکاری، گچبری، و نقاشی میباشد ولی اتاق عکس آسیب دیده و از تزیینات آن چیزی بر جای نمانده است. آشپزخانه در گوشۀ جنوب غربی قرار دارد و از سه بخش شربتخانه، فضای پختوپز، و انبار تشکیل شده است. حیاط خانه با حوضی وسیع و صلیبیشکل در وسط و چهار باغچه اطراف آن صورتی مرکزگرا به خود گرفته است. جدارههای حیاط دارای ازارههای سنگی حجاری شده میباشند و قطعات کاشی و چوبهای تزیینی به کار رفته در نماهای مختلف آن موجب ایجاد هماهنگی در کل حیاط شده است. ورودی خانه در گوشۀ شمال غربی واقع و دارای سردر بزرگ و مجللی است که قوس نیمدایرهای بر فراز آن جلوگیری میکند. وجود این قوس موجب تمایز سردر این خانه از سایر خانهها شده است. مجموعۀ ورودی شامل هشتی و دالانهایی است که یکی از آنها به گوشۀ حیاط راه مییابد و دیگری به فضای اصطبل در شمال خانه منتهی میشود |
خانه چهارفصل | خانهای است واقع در ارگ بم |
خانه حسن غفوری (قزوینیها) | اصفهان، خیابان ابن سینا، کوچه شهشهان، کوچه مسجد جامع. این مجموعه از دو حیاط بیرونی و اندرونی تشکیل شده که فضاهای مختلف خانه پیرامون آنها واقع شدهاند. جبهۀ شمالی هر دو حیاط از سایر جبهههای آنها مرتفعتر و مهمتر است و قرارگیری حوض در مقابل این جبههها تأکیدی بر اهمیت آنهاست. در جبهۀ شمالی حیاط اندرونی (حیاط بزرگتر)، تالاری صلیبیشکل در میانه با دو اتاق در طرفین دیده میشود. این تالار ارتفاعی معادل دو طبقه و سقفی گنبدی با تزیینات مقرنس دارد. اتاقهای دو سوی تالار صلیبیشکل بوده و پوشیده از تزیینات گچبری در دیوارها و سقفهایشان میباشند. فضای تالار و اتاقها از یک سو با ارسیهای مرتفع و زیبایی به حیاط باز میشوند و از سوی دیگر به وسیله درهایی با تزیینات گرهسازی و شیشۀ الوان با یکدیگر پیوند میخورند. این اتاقها همچنین با اتاقهایی که در گوشههای حیاط واقع شدهاند نیز مرتبط میباشند. بدین ترتیب مجموعۀ تالار و اتاقهای این جبهه فضایی یکپارچه و وسیع را به وجود میآورند که سراسر جبهۀ شمالی را در بر میگیرد. وجود سه ارسی با وسعت و ارتفاع زیاد نمای این جبهه را از سایر نماهای حیاط متمایز کرده است. این ارسیها اگر چه در مقابل فضاهای متفاوتی واقع شدهاند، ولی کاملاً مشابه یکدیگر بوده و نما را به سه بخش مساوی تقسیم میکنند. جبهۀ غربی حیاط اندرونی شامل تالاری شاهنشیندار در میانه و دو اتاق سهدری در دو سوی آن است که ایوانچهها و راهروهایی مابین آنها قرار گرفتهاند. تالار این جبهه در سقف و دیوارها تزیینات گچبری و آینهکاری دارد و توسط ارسی وسیعی به حیاط اشراف مییابد. جبهۀ شرقی این حیاط نیز شامل یک تالار و یک اتاق سهدری و ایوانچهها و طاقنماهایی است که نمای این جبهه را مشابه و قرینۀ نمای روبهروی خود ساختهاند. رواق جبهۀ جنوبی حیاط نیز تقسیمات نمای مقابل خود را تکرار میکند. فضاهای آشپزخانه و خبّازخانه در پشت این رواق قرار گرفتهاند و ارتباط مستقیمی با حیاط ندارند. سه جبهۀ شمالی، شرقی، و غربی حیاط اندرونی فضاهایی در زیرزمین دارند که از طریق پنجرههای مشبک چوبی از حیاط نور میگیرند. ازارههای سنگی حجّاری شده در پایین نماهای حیاط و طرّههای چوبی تزینی در بالای دیوارها، نماهای پیرامون حیاط را به یکدیگر پیوند داده است. حیاط بیرونی (حیاط کوچکتر) در شرق حیاط اندرونی قرار دارد و نسبت به حیاط بزرگتر اندکی چرخیده است. جبهۀمشترک بین دو حیاط به گونهای طراحی شده که هندسۀ هر دو حیاط حفظ شده و مخاطب به هیچ وجه این شکستگی را در درون خانه احساس نمیکند. در طرح این جبهه یک اتاق از هر حیاط حذف شده و به جای آن با ایجاد ایوان و طاقنما، تشابه نماها با جبهۀ مقابل آن در حیاط حفظ شده است. جبهۀ شمالی حیاط بیرونی شامل تالاری به ارتفاع دو طبقه در میانه و دو ایوانچه در طرفین تالار است که در طبقۀ دوم، روی ایوانچهها، دو اتاق گوشوار واقعاند. تالار و اتاقهای گوشوار آن توسط پنجرههای وسیع چوبی به حیاط مینگرند. در جبهۀ جنوبی نیز یک ایوان در میانه و یک اتاق سهدری تقسیماتی مشابه نمای مقابل خود به وجود آوردهاند. وجود دو ایوانچۀ کمعمق در طرفین نمای این جبهه صورتی متقارن به کل نما داده است. بدین ترتیب در دو جبهۀ شمالی و جنوبی، فضاهایی متفاوت نماهای متقارن و مشابه یکدیگر دارند. در جبهۀ غربی حیاط بیرونی، تالاری صلیبیشکل قرار دارد. این تالار از طریق سه در مجاور یکدیگر با اتاق سهدری در ضلع جنوبی خود ارتباط کامل یافته است. جبهۀ شرقی این حیاط اگر چه نسبت به بقیۀ بنا متأخّر به نظر میرسد ولی در تقسیمات نما با جبهۀ مقابل خود هماهنگی دارد. این جبهه شامل سه اتاق و ایوانی ستوندار در مقابل اتاق میانی است. در بخش جنوبی خانه حیاطی خدماتی قرار گرفته که سه اتاق در شمال و یک فضای اصطبل در غرب خود دارد. ورودی اصلی خانه در گوشۀ جنوب شرقی آن واقع است که متشکل از دالانی بسیار طویل و یک هشتی میباشد. ورود به بخش بیرونی خانه در ابتدای دالان و دسترسی به حیاط اندرونی و حیاط خدماتی پس از عبور از دالان و رسیدن به هشتی میسر میباشد. اخیراً ورودی دیگری در ضلع شمالی خانه ایجاد شده که به دلیل پایین بودن سطح کوچه به زیرزمین بخش اندرونی راه مییابد. ادارۀ میراث فرهنگی استان اصفهان در این بخش خانه مستقر میباشد و در سالهای اخیر مرمتهای زیادی در بنا صورت گرفته است |
خانه خیریه | کاشان، محلۀ چهل تن، میدان ولی سلطان، کوچۀ شهید مرتضی بالادر، بنبست الماسی. این خانه متشکل از دو مجموعۀ فضایی واقع در دو سوی یک حیاط میباشد. مجموعه مهمتر در جبهۀ شمالی قرار گرفته و ارتفاعی معادل دو طبقه دارد. این مجموعه دارای تالاری بزرگ در میانه و ایوانی وسیع و مرتفع در جلوی آن است. در دو سوی ایوان، اتاقهایی در دو طبقه واقع شدهاند که دسترسی به آنها از طریق دالانهایی در دو سوی ایوان مذکور میسّر میباشد. در طرفین تالار، دو فضای سرپوشیده هشت و نیمهشت قرار دارند که هرکدام از آنها به تالار و اتاق کنار ایوان ارتباط دارد. سقف این دو فضا گنبدی و دارای تزیینات یزدیبندی و گچبری است. ایوان جلوی تالار عنصر شاخصی در نمای این جبهه بوده و دهانۀ وسیع آن بخش اعظم نما را در بر گرفته است. ایوان نیز دارای تزیینات زیبای یزدیبندی و گچبری میباشد و قوس آن از خط نهایی نما بیرون زده است. سرداب بزرگی در زیر این جبهۀ بنا ساخته شده که فضاهای مختلف آن با یزدیبندی، گچبری و قطاربندیهای گچی تزیین شدهاند. در جبهۀ جنوبی، مجموعهای به ارتفاع یک طبقه، مرکب ار یک اتاق پنجدری و دو اتاق دودری در طرفین آن واقع شده است. فضاهای خدماتی نیز در دو انتهای این جبهه ساخته شدهاند. در گوشۀ جنوب غربی بنا اتاق بزرگی وجود دارد و در جلوی آن ایوان ستون دار کمعمقی دیده میشود. دو اتاق دیگر نیز در ضلع شرقی خانه قرار گرفتند. حیاط خانه بسیار وسیع است و در میانه آن حوضی بزرگ و طویل و در دو سوی آن چهار باغچه دیده میشوند. علاوه بر این، یک حیاط کوچکتر در گوشۀ شمالغربی بنا وجود دارد که به نظر میرسد جنبه خدماتی داشته است. ورودی خانه در گوشۀ شمالغربی شامل سردرْ هشتی و دو دالان است که از سوئی به حیاط اصلی و از سوی دیگر به حیاط خدماتی منتهی میشود. سردر ورودی بنا و هشتی آن دارای تزیینات یزدیبندی و قطاربندیهای گچی است |
خانه داوید | اصفهان، محلۀ قینان، خیابان دقیقی، خیابان شهید حجتاللّه رحیمی، خیابان تبریزیها، کوچۀ آقا داوری. فضاهای بستۀ خانه در چهار جبهۀ یک حیاط مستطیلشکل قرار گرفتهاند. مهمترین مجموعۀ فضایی این خانه در جبهۀ شمالی آن واقع شده است که شامل تالاری صلیبیشکل با ارتفاع دو طبقه در میانه و چهار اتاق سهدری در دو طبقۀ طرفین آن میباشد. این اتاقها در طبقۀ اول از یک سو از طریق ایوانچهای به حیاط مینگرند و از سوی دیگر با تالار میانۀ این جبهه مرتبط میباشند و در طبقۀ دوم به صورت گوشوار به فضای تالار مشرف میشوند. سقف تالار دارای پوشش گنبدی و تزیینات زیبای مقرنس است. جبهۀ جنوبی خانه یک فضای نیمهباز در میانه و دو اتاق سهدری در طرفین خود دارد و رواقی مقابل سراسر این جبهه قرار گرفته است. این جبهه در تقسیمات نما کاملاً با نمای جبهۀ شمالی مشابه است ولی ارتفاعی معادل یک طبقه دارد. فضاهای واقع در جبهۀ غربی انتظام کاملی ندارند و در آن چندین اتاق و راهرو به گونهای در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند که یک دالان در میانۀ نما واقع شده است. با این وجود این جبهه نمای منظمی دارد و به نظر میرسد تغییراتی در دورههای بعد نظم و ترتیب قرارگیری فضاها را بر هم زده است. مسیر ورودی و نوع دستیابی به قسمتهای مختلف خانه از جمله ویژگیهای این بناست. ورودی بنا در گوشۀ شمال شرقی قرار گرفته و فضای هشتی آن دارای قاعدۀ مربعشکل است. از این هشتی دالان طویلی در تمام طول جبهۀ شرقی خانه امتداد یافته و به حیاط خانه و جبهۀ جنوبی آن راه مییابد. هشتی ورودی از سوی دیگر به یکی از اتاقهای سهدری واقع در جبهۀ شمالی دسترسی دارد. جبهۀ شرقی حیاط تنها دیواری نماسازی شده است که جلوی دالان ورودی کشیده شده و تقسیمات نمای مقابل خود را تکرار میکند. حیاط اصلی خانه دارای حوضی در مقابل جبهۀ شمالی و باغچهای بزرگ میباشد که بخش اعظم حیاط را پوشاندهاند. در گوشۀ جنوب غربی خانه حیاط کوچکی قرار دارد که جبهۀ شمالی آن شامل یک اتاق سهدری و ایوانی ستوندار است و در جبهۀ جنوبی یک فضای حوضخانه دیده میشود. نماهای شمالی و جنوبی این حیاط تقسیمات مشابهی دارند و جبهۀ غربی تنها دیواری نماسازی شده است |
خانه دستمالچی | کاشان، میدان کمالالملک، خیابان محتشم، کوچه شهید تواضعی. بنای خانه دارای یک حیاط بزرگ است که سه مجموعۀ فضایی مهم در سه جبهۀ جنوب غربی، جنوب شرقی و شمال غربی آن قرار گرفتهاند. جبهۀ شمال غربی که مهمتر از بقیۀ جبههها به نظر میرسد دارای ارتفاع معادل دو طبقه و از دیگر جبهههای حیاط بلندتر است. این مجموعه دارای یک ایوان وسیع با شاهنشین میباشد که از طریق دو کفشکن با دو اتاق در طرفین خود در ارتباط است. در طبقۀ دوم این اتاقها دو اتاق دیگر وجود دارد که مثل دو اتاق پایین از یک سو به حیاط و از سوی دیگر به کفشکنهای مجاور ایوان باز میشوند. ایوان به فضاهای کفشکن طرفین خود کاملاً متصل است به طوری که مجموعه ایوان و دو فضای کفشکن و شاهنشین را میتوان فضای نیمهباز صلیبیشکلی تصور کرد. سقف ایوان تزیینات یزدیبندی زیبائی دارد و نمای آن از خط آسمان نمای این جبهۀ ساختمان به شکل قوس بیرون زده، و به این ترتیب ایوان شخصیت ویژهای در کل نما یافته است. در جبهۀ مقابل یک تالار با دو اتاق در طرفین آن واقع است که هر سه این فضاها به یکدیگر باز میشوند و فضای یکپارچه و طویلی را به وجود میآورند که البته تالار از فضاهای طرفین خود مرتفعتر است. به نظر میرسد این جبهه نوسازی شده است. در میانۀ جبهۀ جنوب غربیْ ایوانی ستوندار با نمایی متفاوت دیده میشود که با تالارهایی در دو طرف خود مرتبط است و وجود دو ستون در دو انتهای آنْ شاهنشین زیبایی را پدید آورده است. هریک از تالارها نیز به نوبۀ خود دارای شاهنشین میباشند. ترکیب دو تالار با یک ایوان در میانه از ترکیبات نادر در خانههای سنتی است. در جبهۀ چهارم بنا (جبهۀ شمال شرقی) ایوان کمعمق ستونداری در میانه و طاقنماهایی در طرفین آن با تقسیماتی مشابه نمای روبهرو قرار گرفتهاند و خطوط آسمان دو نمای شرقی و غربی یکنواخت و همارتفاع میباشند. سردابهای وسیعی در زیر جبهههای جنوبشرقی، جنوبغربی و شمالغربی حیاط قرار دارند که از ممیّزات این خانه محسوب میشوند و دسترسی به همۀ آنها از داخل حیاط صورت میگیرد. سرداب جبهۀ شمالغربی شامل تالاری بسیار وسیع با دو اتاق در طرفین آن است و سرداب جبهۀ جنوب غربی از دو تالار تشکیل شده که دالانی آنها را به یکدیگر مرتبط میسازد. در زیرزمین جبهۀ جنوب شرقی نیز سه فضای متصل به هم قرار دارند. در میانۀ حیاط یک حوض به شکل هشت و نیمهشت و دو باغچه وسیع در دو سوی آن دیده میشوند که ترکیبی خاص در امتداد محور اصلی حیاط بوجود آوردهاند. تنها ورودی خانه در گوشۀ شرقی آن قرار دارد |
خانه دکتر اعلم | اصفهان، چهارراه تختی، خیابان جمالالدین عبدالرزاق، کوچۀ شهید مأمنپور. این خانه از بناهای اشرافی دورۀ قاجار به شمار میرود که وجود تزیینات متنوع و گسترده در جایجای خانه، مؤید این امر است. حیاط وسیع خانه در چهار جبهه توسط فضاهای بسته احاطه شده است. جبهۀ شمالی مرتفعتر و بارزتر از سایر قسمتهای خانه میباشد و شامل تالار شاهنشیندار بزرگی در میانه و دو اتاق سهدری در طرفین است. ایوان ستونداری سراسر این ضلع حیاط را پوشانیده است که نمای آن در مقابل تالار میانۀ این جبهه ارتفاع بیشتری یافته و قوس نیمدایرهای بر فراز آن جلوهای خاص به این قسمت از خانه بخشیده است. تالار این جبهه پوشیده از تزیینات گچبری، طلاکاری، و آینهکاری در سقف و دیوارهاست و دو بادگیر در طرفین شاهنشین آن، هوای خنک را به داخل این فضا هدایت میکند. این تالار از طریق ارسی هفتدهنۀ مرتفع و وسیعی به ایوان مقابل خود گشوده میشود و توسط درهای منبتکاریشدۀ زیبایی با دو کفشکن طرفین خود ارتباط دارد. اتاقهای سهدری این جبهه مانند تالار ارتفاعی معادل دو طبقه دارند و علاوه بر اینکه با سه در به ایوان مقابل خود باز میشوند، در ارتفاع بالاتر نیز دارای پنجرههایی به بیرون هستند. جبهۀ جنوبی خانه مانند جبهۀ مقابل خود دارای ایوان ستونداری است که مقابل یک تالار هفتدری قرار گرفته است. این تالار که با طول زیاد و عرض کم خود سراسر این جبهه را فرا گرفته و سفرهخانۀ بنا محسوب میشده است. هفتدر این تالار دارای خورشیدیها و روزنهای چوبی گرهسازی با شیشههای رنگین در بالای خود هستند که فضایی گرم و صمیمی برای آن پدید آوردهاند. جبهههای شرقی و غربی حیاط دارای تقسیمات و تناسبات مشابهاند. در هر دو جبهه تالاری در میانه و دو اتاق سهدری در طرفین آن واقعاند. ارسی پنجدهنهای نمای تالار جبهۀ غربی را تشکیل داده است و تالار جبهۀ شرقی توسط سه در بزرگ چوبی به سوی حیاط کشیده میشود. تالار و اتاقهای سهدری جبهۀ غربی تزیینات گچبری، طلاکاری، و آینهکاری و بخاریهای دیواری پرتزیینی دارند. در پشت بام سه جبهۀ شرقی، غربی و جنوبی خانه، مهتابیهای وسیعی واقعاند که دیوار انتهای آنها دارای طاقنماهای آجری میباشد. دستانداز پشت بام این سه جبهۀ حیاط از کاشیهای مشبک ساخته شده است و جبهۀ شمالی در لبۀ بام خود طرههای چوبی پرتزیینی دارد. همۀ نماهای خانه پوشیده از تزیینات گچبری است و ستونهای سنگی ایوانهای دو جبهۀ شمالی و جنوبی از پایه تا سرستون دارای تزیینات حجّاری میباشند. قرارگیری یک حوض طویل بر روی محور اصلی حیاط و دو باغچه در دو طرف آن چشمانداز مناسبی برای تالارهای دو جبهۀ شمالی و جنوبی ایجاد کرده است. جلوخان ورودی خانه به شکل نیمهشت در گوشۀ شمال شرقی قرار دارد. هشتی ورودی به دالان طویلی متصل است که پشت فضاهای جبهۀ غربی کشیده شده و از طریق یکی از دالانهای این جبهه به حیاط راه مییابد. فضاهای دیگری مانند مطبخ، درشکهخانه، و اتاقهای مخصوص خدمه و نگهبانان در پشت این جبهه قرار داشته که از طریق دالان دیگری به حیاط مربوط میشده است. این فضاها به مرور زمان فرسوده و تخریب شدهاند. در جبهۀ شمالی زیرزمینی قرار دارد که توسط یک ردیف پنجرههای چوبی از حیاط نور میگیرد. این فضا حوض مرمری در میانۀ خود دارد و فضایی مطلوب و خنک برای استراحت ساکنین خانه در تابستانها فراهم میآورده است |
خانه دهدشتی | اصفهان، خیابان چهارباغ پایین، کوچۀ جهان نما، بن بست سپه. فضاهای خانه در چهار سمت حیاط نسبتاً بزرگ مستطیلشکلی نشستهاند. مهمترین بخش خانه در جبهۀ شمالی حیاط قرار دارد. این جبهه شامل تالاری در میانه و دو اتاق سهدری در دو طرف آن است. دو ایوانچۀ مقابل اتاقهای گوشوار و دو اتاق پشت آنها و نیز شاهنشینی در پشت تالار این مجموعه را کامل میکنند. فضاهای مذکور توسط درهای چوبی به یکدیگر گشوده میشوند و به این ترتیب فضای بزرگی از ترکیب چند فضای متنوع پدید میآید. تالار میانۀ این جبهه دارای ارسی زیبایی به سوی حیاط است. حوض کوچکی در مقابل این تالار قرار گرفته که انعکاس تصویر ارسی رنگین تالار در آن منظرۀ زیبایی را در مقابل چشم بیننده قرار میدهد. جبهۀ جنوبی خانه متشکل از سه اتاق سهدری است ولی تقسیمات نمای آن مشابه با جبهۀ مقابل است. بین این سه اتاق دو دالان واقع است که یکی به خانۀ مجاور راه مییابد و ورود به خانه از طریق دالان دیگر تأمین میشود. فضای ورودی دارای هشتی مشترکی با خانۀ مجاور بوده که امروزه تخریب شده است. مجموعه فضاهای جبهۀ غربی از یک اتاق پنجدری، دو اتاق سهدری طرفین، و دالانهای مابین آنها تشکیل شده است. ایوان ستوندار مقابل اتاق پنجدری و ایوانچههای مقابل اتاقهای سهدری با یکدیگر پیوسته بوده بدین ترتیب همچون رواقی سراسر این جبهه را میپیمایند. حوضخانه، مطبخ، و یک حیاط خلوت در پشت اتاقهای سهدری و پنجدری واقعاند و یکی از دالانهای این جبهه به حوضخانه راه مییابد. حوضخانه با فضای مطبخ نیز ارتباط دارد و مطبخ به نوبۀ خود به یک حیاطخلوت کوچک دسترسی دارد. جبهۀ شرقی خانه دو اتاق سهدری کوچک در دو طرف و ایوان ستوندار کمعمقی در میانه دارد. ستونهای چوبی ایوان همچون ستونهای ایوان جبهۀ غربی دارای تزیینات گچبری در پایه و سرستون هستند |
خانه رسولیان | یزد، محلۀ گودال مصلی، خیابان امام خمینی، کوچۀ سهل بن علی. بانی این خانه حاج عبدالرسول، جد خاندان رسولیان یزد است. بر اساس نوشتۀ سردر خانه و تحقیقات مدرسان دانشکدۀ معماری یزد، این بنا در ۱۲۸۳ش احداث شده و معمار آن مرحوم استادمحمدحسن محمدرحیم بوده است. این بنا پس از فوت بانی به تملک فرزند وی، حاج میرزا کاظم، ملقب به «رسولیان»، در آمد. فرزندان وی نیز در ۱۳۶۹ش خانه را وقف کارهای فرهنگی- آموزشی کردند؛ و از آن زمان تاکنون، دانشکدۀ معماری یزد در آن فعالیت دارد. نخستین نکتۀ حایز اهمیت در طرح این خانه تفکیک آن به دو بخش است: حیاط بزرگ کانون بخش اصلی است و حیاطِ کوچک غربی مرکز بخش کوچکتر خانه. علاوه بر این، حیاط خلوتی در شمال خانه قرار دارد که با توجه به قرارگیری آن در کنار مطبخ، میتوان آن را حیاط مطبخِ خانه به حساب آورد (این حیاط در نقشه ترسیم نشده است). این خانه دستگاه ورودی کاملی دارد، متشکل از: سَردَری شاخص و هشتی پُرکار و دالانهای ورودی. یکی از این دالانها با چند پیچوخم به گوشۀ حیاط اصلی متصل است؛ و دیگری به موازات دو حیاط در میان دو بخش خانه قرار گرفته و تا به حیاط مطبخ امتداد یافته است. میانۀ این راهرو از یک طرف به حیاط کوچک راه دارد و از طرف دیگر، به حیاط اصلی. به این ترتیب، این راهرو را میتوان عاملی در تفکیک خانه به دو بخش اصلی و فرعی شمرد. حیاط اصلی خانه را فضاهایی یک طبقه احاطه کردهاند؛ ولی جبهۀ جنوبِ غربی آن مرتفعتر از سه جبهۀ هم ارتفاع دیگر است که این سبب تمایز نمای مزبور از دیگر نماهای حیاط شده است. بهعلاوه، وجود ایوانی فراخ و بزرگ در مرکز جنوبِ غربی، یعنی فضایی نیمباز و وسیع در میان فضاهای بستۀ اطراف حیاط، سبب شده است که این نما اعتبار بیشتری بیابد. همچنین در مرکز جبهۀ شمال شرقی، ایوانی کمعمق هست که در پسِ آن، یک اتاق ارسی قرار دارد؛ بهطوریکه ایوان، به سبب عمق کمش، سایبانی برای ارسی مینماید. جبهۀ جنوبِ شرقی حیاط به فضاهای نیمباز و کمعمق ـ جز یک سهدری در گوشۀ جنوبی، که شاید بعداً بدین صورت در آمده باشد ـ اختصاص یافته است. برعکس، ضلع روبهروی آن تماماً به فضاهای بسته تعلق دارد. در این جبهه، یک پنجدری در میانه و دو اتاق در طرفین آن واقع است و در بین پنجدری و هریک از اتاقهای کناری، راهرو ورودی قرار دارد. در میانۀ هر راهرو، هشتیای جای گرفته است که درِ هر اتاق به آن باز میشود. وجود این هشتیها فضاهای مشترکی را (در آستانۀ ورود) برای دو اتاق مجاور پدید میآورد؛ و در نتیجه، اتاقها، علاوه بر نظر به حیاط، نیمنگاهی به یکدیگر میکنند و با هم پیوند مییابند؛ گویی اتاقها دست به دست یکدیگر داده و رو به حیاط ایستادهاند. بخش شمال غربی مجموعه خود خانۀ کوچکی است؛ متشکل از حیاط، ایوان، ارسی، فضاهای خدماتی در زیرزمین. جبهۀ شمال غربی حیاط به دیواری مرتفع و جبهۀ جنوبِ شرقی آن به راهرو اصلی خانه محدود شده است. از راهرو رواقمانند سه دهانه به حیاط باز میشود، اما راه ورود و خروج از دو دهانۀ کناری است. نکتۀ جالب توجه در این ترکیب آن است که راهرو خانه در جوار حیاط کوچک صورت رواقی را یافته که گویا از فضاهای خانۀ کوچک است. درعینِحال، این گشودگی به حیاط، که در میانۀ راهرو است، فضای طولانی آن را شکسته است. به سبب ارتفاع زیاد جدارهای حیاط شمال غربی نسبت به دیگر ابعاد آن، تناسبات حیاط از تناسبات متداول دور شده و حیاط به فضای مرکزی مسقفی شبیه شده است. علتی دیگر نیز در ایجاد این کیفیت فضایی دخیل بوده است: استقرار فقط یک فضا در هریک از جبهههای شمال شرقی و جنوبِ غربی حیاط. در آنجا که جبهههای حیاط را فضاهای مختلف با پنجرهها و قاببندیهای متفاوت میپوشانند، حیاط به فضایی محاط با عناصر متعدد بدل میشود؛ اما در اینجا سراسر نمای جبهۀ جنوب غربی را دهانۀ ایوان و سرتاسر نمای جبهۀ شمال شرقی را ارسی فرا گرفته است. به این ترتیب، حد و مرز ایوان و حیاط نامشخص و تفکیک این دو از یکدیگر مشکل شده است. در نمای شمالِ شرقی نیز به نظر میرسد که ارسی آن نه متعلق به اتاق مربوط، بلکه پنجرۀ بزرگی از حیاط میانی یا فضای مرکزی خانه رو به شمالشرق باشد. در حیاط اصلی خانه، ارتفاع نمای جبهۀ جنوبِ غربی معادل دو طبقه و ارتفاع نمای سه جبهۀ دیگر معادل یک طبقه است. در هر دو جبهۀ شمالِ شرقی و جنوبِ غربی، دهانۀ وسیع در میانه قرار گرفته و دو طرف این دهانه با طاقنماها یا پنجرههای اتاقهای کناری بسته شده است. تقسیمات فراوان نمای این اتاقها عناصر میانی، یعنی ایوانها، را عریضتر و رفیعتر میکند. دو نمای جنوبِ شرقی و شمال غربی در تقسیمات کلّی متقارناند. هریک از قابهای نمای شمال غربی حیاط به فضایی نیمباز، مانند ایوان یا ایوانچه، تعلق دارد؛ اما نمای جبهۀ جنوبِ شرقی بسته است و شامل اُرُسیهای یک پنجدری در وسط و پنجرههای دو لنگۀ دو اتاق در طرفین آن است. ایوانها و طاقنماها در نماهای حیاط اصلی اغلب قوس کمانی دارند؛ و فقط در طرفین نمای جنوبِ شرقی حیاط، دو قابِ بدون قوس دیده میشود. کم بودن این قابها آنها را به عناصری خارج از دستگاه نماسازی و اشکال این حیاط بدل کرده است. به همین علت، به نظر میرسد که این قابها اصیل نبوده و بعداً اضافه شده باشد. در این حیاط، بادگیر نه بر سر ایوان یا فضاهای میانی هر جبهه، که بر فراز اتاقی در جنوبِ شرقی ایوان آن هم به دور از محور اصلی بنا قرار گرفته است. استقرار نیافتن بادگیر بر محور تقارن حیاط آن را از نظم و تقارن موجود در اطراف حیاط خارج و به یکی از عناصر و اجزای بام بدل کرده است. مجموعۀ سردابها و تالار سردابها بخش مهمی از خانه را تشکل میدهد. اصلیترین آنها تالار سردابی است که در زیر ایوان قرار دارد. وسعت این تالار سرداب و شکل طاقچهها و سقف آن حاکی از اهمیت آن است. این مجموعه در زیرزمین و در اطراف حیاطها واقع شده و بخشی از این مجموعه از مرز زمین بنا نیز فراتر رفته است. در زیر حیاط اصلی و در سه جناح جنوب غربی و جنوب شرقی و شمالِ شرقی آن، راهروی وجود دارد که سردابها را به یکدیگر متصل میکند |
خانه رسولیها | اصفهان، خیابان چهارباغ پایین، کوچۀ درب کوشک، کوچۀ حاجیان. تاریخ بنای این خانه احتمالاً اواخر دوران زندیه میباشد و بانی آن، بزرگ خاندان حاج رسولیها و از تجّار معتبر اصفهان بوده است. فضاهای خانه در چهار سوی حیاطی مستطیلشکل واقع شدهاند. چهار تالار خانه که در میانۀ چهار جبهۀ حیاط قرار گرفتهاند، پوشیده از تزیینات مقرنس، قطاربندی، گچبری، طلاکاری و نقاشی روی گچ میباشند و ضلع مجاور حیاط هر چهار تالار را ارسی ظریف و زیبایی پوشانیده است. قسمتهای مختلف خانه و تزیینات آن آسیب زیادی دیدهاند و از جمله ارسیهای متعدد آن در اثر رطوبت و موریانه متحمل خسارتهای فراوان شدهاند. تالار جبهۀ شمالی از سایر تالارها وسیعتر بوده، قسمت اعظم این جبهه را اشغال کرده است. این تالار از سوی ضلع بزرگتر خود توسط ارسی بسیار وسیعی به حیاط خانه مشرف میشود و ازسوی مقابل یعنی در انتهای شاهنشین به وسیلۀ ارسی دیگری به حیاط اندرونی خانه باز میشده که به این ترتیب بین دو حیاط خانه واقع بوده است. امروزه بخش اندرونی خانه کاملاً تفکیک شده و به صورت خانۀ مستقلی درآمده است. دسترسی به این تالار از طریق کفشکنهای دو سوی آن میسر میشود. در طبقۀ دوم، روی کفشکنها اتاقهای گوشوارهای واقع شده که توسط ارسیهایی از یک سو به تالار و از سوی دیگر به حیاط اشراف دارند. جبهۀ جنوبی خانه نیز شامل تالار و دو اتاق سهدری در طرفین آن است که دو کفشکن این فضاها را از یکدیگر جدا میکنند. در طبقۀ دوم اتاقهای سهدری، دو اتاق دیگر واقعاند که تا روی راهروهای کفشکن طبقۀ پایین ادامه مییابند و به تالار مشرف میشوند. این اتاقها نیز از جهت دیگر به حیاط خانه دید دارند. جبهههای شرقی و غربی نیز دارای همین ترکیب یعنی یک تالار در میانه و دو اتاق در طرفین آن و راهروهای کفشکن بین این فضاها میباشند. تالارهای دو جبهۀ شرقی و غربی ارتفاعی معادل دو طبقه دارند و روی اتاقهای سهدری اتاقهای دیگری قرار گرفتهاند. این تالارها ارسیهای مرتفع و وسیعی به سوی حیاط دارند که ارسی تالار غربی به کلی تخریب شده است. فضاهای خدماتی شامل آشپزخانه و محل پخت نان در پشت فضاهای اصلی این جبهه قرار دارند. ورودی خانه در گوشۀ جنوب غربی شامل سردر و هشتی است و به گوشۀ حیاط راه مییابد. در طبقۀ دوم هشتی اتاقی قرار دارد که با اتاق گوشوار جبهۀ جنوبی خانه مرتبط است. خانه دارای ورودی دیگری در گوشۀ جنوب شرقی است که به اصطبل و سپس حیاط خانه وارد میشود. تزیینات فراوان گچبری رنگی نماهای حیاط به مرور زمان به صورت قطعاتی از دیوار جدا شده و بر زمین ریختهاند. طی عملیات مرمتی سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۶۴ش این تزیینات به طور موقت تثبیت شده و از ریزش آنها جلوگیری به عمل آمده است ولی هنوز در وضعیت نامناسبی قرار دارند. نماهای خانه همچنین مزیّن به درها و پنجرههای متعدد مشبک با شیشههای رنگی و گرهچینی چوبی میباشند که متأسفانه بیشتر آنها آسیب دیدهاند. طرح حیاط خانه که منظری مناسب برای دو تالار اصلی به وجود آورده است، شامل حوض مستطیل طویلی در میانه و چهار باغچه در طرفین آن میباشد |
خانه رضا حسینی | کاشان، خیابان علوی، کوچۀ شهید اشنوئی، کوچۀ شهید خانزاد. فضاهای بستۀ این خانه در هر چهار طرف حیاط آن گسترده شدهاند. جبهۀ جنوبی از سایر جبههها مرتفعتر است و مهمترین بخش خانه نیز به شمار میآید. در میانۀ این جبهه یک تالار واقع شده است و در جلوی آن ایوانی ستوندار خودنمایی میکند که همسطح حیاط میباشد. طاق پرکاری به شکل نیمدایره از خط نهایی نمای ایوان بیرون زده و جنبهای شاخص بدان بخشیده است. همین ترکیب در بالازدن خورشیدی در و پنجرۀ میانی تالار پشت ایوان دیده میشود. در دو سوی تالار دو اتاق سهدری و در دو طرف شاهنشین آن دو اتاق دیگر قرار دارند. پنجرههای شاهنشین و اتاقهای طرفین آن به سوی فضایی باز واقع در پشت این جبهه گشوده میشوند که بهنظر میرسد قبلاً باغ کوچکی بوده است. چنین فضایی در خانههای کاشان کمتر دیده میشود. در وسط جبهۀ شمالی بنا یک مهتابی قرار دارد که قبلاً با دو فضای کفشکن طرفین خود کاملاً در ارتباط بوده و در حال حاضر ارتباط یکی از این فضاها مسدود شده است. نمای این مهتابی دارای سه طاقنماست که طاقنمای بزرگ میانی به صورت یک نیمدایره از خط نهایی نما بالاتر رفته و بدین ترتیب تقابلی با تمای جنوبی بنا یافته است. دو اتاق سهدری در طرفین جبهۀ شمالی دیده میشوند که نمای آنها دارای قوسهای ویژهای است. مجموعۀ واقع در جبهۀ غربی بنا نیز طرحی مناسب دارد. در میانۀ این مجموعه ایوانی ستوندار و در دو سوی آن دو اتاق سهدری قرار گرفتهاند. دو ایوانچه نیز در دو انتهای این جبهه در جلوی فضاهای ارتباطی واقع شدهاند. جبهۀ شرقی شامل چند فضای خدماتی و یک حیاطخلوت میباشد. فضای این جبهه نسبت به سایر جبههها از اهمیت کمتری برخوردار است و در تقسیمات نما از جبهۀ مقابل خود تبعیت میکند. نکته قابل توجه در حجم بنا، مرتفع بودن فضاهای واقع در چهارگوشۀ حیاط نسبت به سایر فضاهاست. همچنین استفاده از قوسهای نیمدایرهای بزرگ که از خصوصیات معماری قاجار است در کلیۀ نماها جلب توجه میکند. در وسط حیاط حوضی بزرگ و طویل با چهار باغچه در دو سوی آن ساخته شده است. خانه دو ورودی دارد که یکی از طریق هشتی و دالان به حیاط اصلی و دیگری به حیاط پشت خانه راه مییابد و خانه از طریق ورودی اخیر با خانۀ دیگری (خانه بنیکاظمی) در ارتباط است. زیرزمینهای خانه در جبهههای شمالی و جنوبی آن قرار دارند |
خانه روحانیان | یزد، محلۀ گلچینان، خیابان شهید رجایی، کوچۀ آبانبار هاشمخان، نرسیده به لَرد باجوردی. بانی این خانه محمدحسین نواب بوده است؛ اما بعداً به تملّک حاجمحمدصادق روحانیان درآمده است. این خانه از بناهای ثبت شده در سازمان میراث فرهنگی کشور است. قدمت آن به اواخر دورۀ قاجار، در حدود ۱۲۰ سال پیش، میرسد و هم اکنون نیز شهرداری ناحیۀ تاریخی شهر یزد در آن مستقر است. حیاط اصلی بنا مستطیلشکل است و در جهت شمالِ شرقی ـ جنوبِ غربی قرار دارد. اغلب فضاهای بسته و نیمباز خانه حیاط اصلی را چون نگینی در بر گرفتهاند و به آن مینگرند. به غیر از این حیاط، حیاطی کوچک (حیاطخلوت) با قاعدۀ هشتونیمهشت در جانب شرقی خانه جای دارد. در گوشۀ جنوبی بنا نیز، حیاط دیگری واقع شده که سطح آن از دو حیاط دیگر پایینتر است و به این ترتیب، در تراز بخشی از زیرزمین خانه قرار گرفته است. درِ یکی از سهدریهای رو به حیاط اصلی نیز به این حیاط راه دارد. در پسِ ورودی اصلی، که در شرق بنا واقع است، دو فضای مکث پیدرپی وجود دارد: اولی فضایی غیرمسقف با قاعدۀ مربع و دومی هشتی. از هشتی دو راهرو جدا میشود که یکی به حیاط اصلی و دیگری به حیاطخلوت ختم میشود. این امر سبب جدایی و استقلال کامل حیاطخلوت از حیاط اصلی و، در نتیجه، پدید آمدن دو عرصۀ مستقل در خانه شده است؛ اما ایوانچۀ کوچک حیاطخلوت، که حوضی کوچک نیز در میان دارد و در جوار حیاط اصلی نشسته است، از طریق روزنی سهبخشی به حیاط اصلی مینگرد و رابطۀ بصری مؤثری میان دو حیاط به وجود آورده است. همچنین تالارِ جبهۀ جنوبِ شرقی حیاط اصلی از یک سو به این حیاط مینگرد و از سوی دیگر به حیاطخلوت؛ و در نتیجه، پیوندی میان این دو عرصه ایجاد کرده است. نظم کلّی فضاهای خانه مطابق با همان نظم حاکم بر خانۀ یزدی است: قرارگیری فضاهایی یکلایه در چهار جبهۀ حیاط اصلی. بر اساس این الگو، در هر جبهه، فضای میانی وسیعتر و بلندتر از عناصر مجاور خود و معتبرترین و شاخصترین فضای آن جبهه است. در این خانه، فقط در جبهۀ جنوبِ غربی (جبهۀ قِبلی)، لایهای از فضاهای فرعی و کماهمیت در پس فضاهای رو به حیاط وجود دارد. این بخش از خانه، ورودی مجزایی دارد که میتوان ورودی بخش خدماتی خانه شمرد. حیاط اصلی خانه را فضاهای یکطبقه احاطه کرده است. با آنکه بخش زیادی از فضاهای خانه در زیرزمین واقع است، بنا چهرۀ خانهای یکطبقه را دارد و نمای زیرزمین از دید مخفی است. جبهۀ کاملاً متمایز حیاط جبهۀ جنوبی است که یک ایوان و دو راهرو در طرفین دارد. در جبهۀ مقابل این ایوان، اتاق بزرگی قرار دارد که با سه پنجره به حیاط مینگرد. این پنجرهها از قابهای کنار نما کوچکتر است؛ و به همین سبب، بخش مرکزی نمای شمال حیاط بستهتر از طرفین آن به نظر میرسد. احتمالاً تقسیمات نمای این بخش را تغییر دادهاند. اصولاً تقسیمات این دو نما بزرگتر از تقسیمات نماهای دو جبهۀ دیگر است. به این ترتیب، در میان نماهای رو به هم، به یکدیگر شبیهترند. تقسیمات اصلی نمای طرفین شرق و غرب حیاط هم کاملاً مشابه است و در جزئیات نیز، جز در پارهای نقاط، از طرحی یکسان تبعیت میکند. بر روی جرزهای جبهههای حیاط اصلی، نیمستونهایی باریک در بین نمای اتاقها و راهروها قرار دارد. هر نیمستون از یک بخش میانی اصلی و یک پایه، نشسته بر کرسی آجری، و یک سرستون، در زیر هرّۀ آجری بالای نما، تشکیل شده است؛ گویی میخواهد شیوۀ انتقال بار سقف به زمین را آشکار کند، اما تناسبات و حجم آن نسبت به جرز آن را الحاقی مینماید. حتی میتوان گفت که حضور نیمستونها بر روی جرزهای بین اتاقها از اعتبار جرزها، که چون قابی قاطع و واضح نمای سهدریها و راهروها و ایوانها را از هم تفکیک کردهاند، کاسته است. به هر حال، وجود ان نیمستون در نمای حیاط اصلی در نماسازی خانههای سنّتی رایج نیست. عنصر اصلی شکلدهندۀ نماهای شرقی و غربی حیاط نمای سهدریهای مشابهی است که با راهروها، از یکدیگر متمایز شدهاند. در اغلب خانههای شهر، هریک از پنجرههای سهدری قابی مستقل دارد؛ اما در نمای سهدریهای این خانه، هر سه پنجره در قابی مشترک قرار گرفته و متحد شدهاند. در حیاطخلوت، نمای جبهۀ غربی (شمال غربی) به واسطۀ وجود فضایی نیمباز (ایوانچه) از دیگر نماها کاملاً متمایز است؛ زیرا سه جبهۀ دیگر متشکل از فضاهای بستهای است که نمای آنها، همچون نمای گوشههای حیاط، از تکرار طاقنماهایی باریک و کشیده پدید آمده است. سطح کف این ایوانچه از دو حیاط بالاتر است و هیچ اتاق یا راهروی بدان راه ندارد و حتی از حیاط به آن راه آسانی نیست. به این ترتیب، آنجا محلی برای نشستن و نظر کردن به حیاطها نیست. وجود آبنمایی در کف ایوانچه، که تقریباً همۀ سطح آن را اشغال کرده است، باعث شده تا این فضا فقط عنصری برای ایجاد پیوند بصری در میان دو حیاط باشد. این ایوانچه، که گفتیم در میان دو حیاط قرار دارد و به هر دو مینگرد، پیوندی استثنایی در بین بخشهای مختلف خانه ایجاد کرده است. چنانکه گذشت، آبنما نه در مرکز حیاطخلوت، که در داخل ایوانچه قرار دارد. در اغلب خانههای سنّتی شهر یزد، آبنما در مرکز حیاط یا در مقابل ایوان یا تالار اُرُسی یا در میانۀ حوضخانه یا تالار سرداب قرار میگیرد؛ گویی نماد و نشانهای برای نمایش اهمیت و اعتبار مکان است؛ یعنی در پراعتبارترین نقطه از فضا حضور مییابد یا برعکس، در هر جا آبنمایی قرار گیرد، آن مکان اهمیت بیشتر مییابد. در این خانه نیز حضور آبنما در ایوانچه، و نه در مرکز حیاط، این نقطه را متمایزترین فضای حیاط کرده است. چنانکه گذشت، حیاط جنوبی این خانه با بخشی از فضاهای زیرزمین پیوند دارد. این فضاها اغلب در زیر جبهۀ شمال غربی حیاط قرار گرفتهاند و به واسطۀ یک رواق به حیاط جنوبی مرتبطاند. در جبهۀ جنوبِ غربی این حیاط، پلکانی وجود دارد که به خانهای دیگر راه میبرد. احتمالاً آن خانه با خانۀ روحانیان مجموعهای واحد را تشکیل میدادهاند و بعداً راه ارتباطی آنها مسدود شده است. بخش دیگری از زیرزمین خانه در زیر جبهۀ جنوبِ شرقی این حیاط و در سه سوی حیاط جنوبی گسترش یافته است. پارهای از این فضاها از محدودۀ بستر طرح خارج شده و در زیر معبر عمومی ادامه یافتهاند |
خانه ریسمانیان | یزد، محلۀ دارالشفاء، خیابان قیام، کوچۀ لب خندق، کوچۀ ریسمانی. این خانه را، که قریب به صد سال قدمت دارد، آقاسیدعبدالحی (از مجتهدان معروف و ملقّب به «نجفی»، که از کربلا به یزد مهاجرت کرده بود) بنا کرده است؛ اما بعدها، خانوادۀ ریسمانیان آن را خریدهاند. حیاط میانی وسیع با فضاهایی بر گرداگرد آن انتظام کلّی این بنا را شکل داده است. خانه دو دستگاه ورودی دارد: ورودی اول با دو راه به گوشۀ جنوبِ غربی حیاط مرتبط است؛ ورودی دوم، که در جنوبِ شرقی بنا قرار دارد، متشکل از سردر و راهروی است که به حیاطی کوچک راه میبرد و از آنجا به واسطۀ دالانی کوتاه به حیاط اصلی میرسد. در این ورودی، حیاط کوچک نقش هشتی یافته و به این ترتیب، مقدمۀ ورود به حیاط اصلی شده است. انتظام فضاهای پیرامون حیاط مطابق با همان نظم و هندسه و تقارن متداول در خانههای سنّتی است. در اینجا نیز، فضای اصلی در مرکز و فضاهای دیگر به ترتیب اهمیت در اطراف آن قرار گرفته است؛ اما فضاهای لایۀ دوم بخش شمالی خانه، که در پس فضاهای اصلی قرار دارند، از نظم و قاعدۀ مذکور تبعیت نمیکنند. این فضاها اغلب خدماتیاند، مانند مطبخ و آبریزگاه و انبار. قاعدۀ حیاط مستطیلشکل است؛ و در نتیجه، فضای خانه چهار جهت و جبهۀ متمایز یافته است. بنابراین نماهای حیاط دوبهدو رو به یکدیگر نشستهاند و گویی با هم سخن میگویند. بدین ترتیب، فضای حیاط خانه گرم و زنده شده است. شکل هندسی کامل قاعدۀ حیاط (یعنی اصلیترین فضای همۀ طرح) نشاندهندۀ اهمیت و اعتبار هندسه و نظم در همۀ بناست. چنانکه در تصاویر بنا مشهود است، اشکال هندسی کامل و منظم نهفقط در حیاط خانه دیده میشود، بلکه به همۀ فضاها و اجزای پراهمیت آن تسری یافته است. در این وضع، هریک از فضاهای بنا هم جزئی از نظم و قاعدۀ کلی بناست و هم در خود، فضایی کامل و تمام عیار است. تقسیمات کلی دو نمای شمالی و جنوبی همانند است. عنصر میانی در جبهۀ جنوبی ایوان است و در جبهۀ شمالی، تالار. قد برافراشتۀ نمای شمالی و بادگیر آن این نما را از سه نمای هم ارتفاع دیگر متمایز ساخته است. دو نمای شرقی و غربی با یکدیگر متفاوتاند. البته به نظر میرسد که جبهۀ شرقی حیاط تغییر کرده باشد و شکل فعلی آن مطابق طرح اصلی نباشد. در مرکز این جبهه، ایوانی نشسته و یک پنجدری در پس آن قرار گرفته است. در این ترکیب، ایوان خود مقدمهای برای پنجدری است و بدان اعتبار بخشیده است. در جبهۀ غربی حیاط، شیوۀ ترکیب کفشکنها با اتاقها جالب توجه است. دهانۀ هر کفشکن از قابی کشیده و باریک با قوسی تیزهدار تشکیل شده است. این قابها چون عنصری متمایز در فاصلۀ میان نمای اتاقها قرار گرفتهاند؛ بهطوریکه از یک طرف حد و مرز نمای هر اتاق را معلوم کرده و از طرف دیگر، بخشهای مختلف نما را به یکدیگر پیوستهاند. در مرکز حیاط، در محل تلاقی محورهای تقارن آن، آبنما قرار گرفته است. آبنمای حیاط مستطیلشکل و کشیدگی آن منطبق بر محور طولی حیاط است. در دو جانب آبنما، باغچهها قرار گرفتهاند. مساحت مجموعۀ حوض و باغچهها نسبت به سطح حیاط اندکی کم است و به نظر میرسد تغییراتی در آنها داده باشند. زیرزمینهای خانه در دو جبهۀ جنوبی و شرقی حیاط واقع است. از این میان، سرداب جنوبی، که در زیر ایوان و بادگیر آن قرار دارد، فضای شاخصی است که میتوان آن را از فضاهای اصلی خانه شمرد |
خانه زوولیان | اصفهان، خیابان دقیقی، خیابان شهید حجتالله رحیمی، خیابان تبریزیها. فضاهای خانه در چهارسوی یک حیاط مستطیلشکل قرار گرفتهاند. همه جبهههای حیاط ارتفاعی معادل دو طبقه دارند اما دو جبهۀ شمالی و غربی کمی مرتفعترند. جبهۀ غربی خانه شامل تالار وسیعی در میانه و دو ایوانچه در طرفین آن است. به نظر میرسد این تالار قبلاً صلیبیشکل بوده و در تغییرات بعدی بخش شمالی آن مجزا شده است. ایوانچه واقع در ضلع جنوبی تالار نیز امروزه به صورت اتاقکی درآمده است. در طبقۀ دوم این جبهه دو اتاق گوشوار تا روی ایوانچهها و دو بخش شمالی و جنوبی تالار ادامه مییابند و به وسیلۀ پنجرههای مشبک چوبی به تالار مشرف میگردند. در طبقۀ دوم شاهنشین تالار نیز غرفۀ ستونداری واقع شده که از دو طرف با اتاقهای گوشوار مرتبط است. تالار میانۀ این جبهه ارسی مرتفعی به سمت حیاط دارد و اتاقهای گوشوار نیز توسط ارسیهای کوچکتری به حیاط گشوده میشوند. بدین ترتیب سطح وسیعی از نمای این جبهه از ارسیهای چوبی پوشیده شده و صورتی متمایز از سایر نماها یافته است. جبهۀ شمالی خانه از سه اتاق سهدری و یک ایوان تشکیل شده است. ایوان در میان سه اتاق نشسته و دسترسی به اتاقها از طریق آن صورت میگیرد. در طبقۀ بالای اتاقهای مزبور سه اتاق دیگر وجود دارد که با پنجرههای مشبک چوبی و شیشههای رنگی به حیاط مشرف میگردند. اتاقهای طبقۀ دوم دارای سقف کوتاه با پوشش طاق و تویزه میباشند. جبهۀ جنوبی حیاط دارای تالاری در میانه و دو اتاق در طرفین آن است. تالار در مجاورت حیاط فضایی شبیه به شاهنشین دارد که با یک ارسی چوبی به حیاط گشوده میشود. دو اتاق جانبی ارتفاعی معادل تالار دارند و از طریق پنجرههایی در بالای درها نیز از حیاط نور میگیرند. این دو اتاق هماندازه نیستند ولی نمایی مشابه و متقارن با یکدیگر دارند. امروزه قسمتهایی از پنجرههای یکی از این اتاقها مسدود شده و این ترتیب تقارن نمای این جبهه خدشهدار گشته است. فضاهای بستهای که در دو طبقۀ ضلع شرقی حیاط واقع شدهاند به سوی حیاط پنجره ندارند و تنها ردیف باریکی از پنجرههای چوبی روشنایی فضاهای طبقۀ دوم را تأمین میکند. اتاقهایی در طبقۀ دوم خانه بر روی کوچۀ مجاور ضلع شرقی آن ساخته شدهاند که امروزه در اختیار کلیسای مجاور قرار دارند. ورودی خانه در همین کوچه قرار گرفته است و مخاطب را پس از عبور دادن از سردر و هشتی به گوشۀ حیاط میرساند. سردر و هشتی دارای تزئینات رسمیبندی و نقاشی روی گچ میباشند. هر یک از تالارهای دو جبهۀ جنوبی و غربی خانه نیز پوشیده از تزیینات قطاربندی و نقاشی روی گچ در سقف و دیوارها میباشد. بر نمای این دو جبهۀتزیینات مختصر گچبری و طرّههای چوبی نقاشی شده دیده میشود |
خانه سجادی | کاشان، خیابان علوی، کوچۀ سرفره، کوچۀ میرآفتاب، کوچۀ سلمان. خانه دارای حیاط مرکزی نسبتاً وسیعی است که در سه جبهۀ آن بناهای دوطبقهای دیده میشوند، اما در جبهۀ چهارم (جبهۀ شمالی) طبقۀ دوم عقب نشسته و طبقۀ اول از میانه بازشده، که بدینترتیب گستردگی موزونی برای حیاط ایجاد کرده و از این جهت، این جبهه اهمیت خاصی یافته است. باغچهبندی حیاط منظّم است و حوضی با شکل ویژه در میانۀ خود دارد. بنا ترکیبی از سه مجموعۀ فضایی مهم است. مجموعۀ نخست واقع در جبهۀ جنوبی شامل حوضخانه، شاهنشین آن، و چهار اتاق سهدری است. حوضخانه فضای نیمباز به ارتفاع دو طبقه و همسطح حیاط میباشد. دو ستون مقابل این فضا از لبۀ حیاط عقبتر نشسته و بدینترتیب ایوان کوچکی در مقابل آن به وجود آمده است. سقف این ایوان نیز همچون حوضخانه دارای تزیینات یزدیبندی است. حوضخانه توسط جویی به حوض اصلی حیاط اتصال مییابد و چهار اتاق سهدری در طرفین آن در دو طبقه قرار دارند که به این فضا اشراف داشته و ترکیب خوشایندی از فضاهای بسته و نیم بسته را در پیش چشم بیننده قرار میدهند. نمای ستوندار حوضخانه تقسیماتی دوطبقه دارد که منطبق با نمای شاهنشین پشت آن میباشد. حوضخانه در میانۀ نمای این جبهه واقع شده و قوسی از دایره در نمای خود دارد که بر وجود این فضا تأکید میکند. این قسمتْ از خط آسمان یکنواخت کلّ بنا بالاتر نشسته است. در طبقۀ دوم گوشۀ شرقی این جبهه فضای هشتونیمهشت سرپوشیدهای قرار دارد که دو اتاق سهدری به آن باز میشوند. مجموعۀ فضاییِ دوم در شمال خانه واقع و ترکیبی است از حیاطی کوچک متصل به حیاط اصلی و فضاهایی در پیرامون آن. در جانب شمالی این حیاط تالاری واقع شده است و دو سهدری جنوب این مجموعهْ هم به حیاط اصلی و هم به حیاط کوچک پنجره دارند و مانند اتاقهای کنار حوضخانه به دو فضا باز میشوند. این خصوصیت یعنی نورگرفتن اتاقها از دو جبهه را میتوان از ویژگیهای این خانه به شمار آورد. در قسمت شمال حیاط فرعی و جلوی تالار، حوضی قرار گرفته که حضور آب را در همه جای خانه یادآور میشود. مجموعۀ سوم در جبهۀ شرقی شامل یک تالار مرتفع در میانه و چهار اتاق سهدری در دو طبقه طرفین آن میباشد. جبهۀ چهارم (غربی) خانه با اینکه ارتفاعی معادل دو طبقه دارد تنها دیواری نماسازی شده میباشد که از تقسیمات نمای مقابل تبعیت نموده و فقط فضای ورودی در قسمت بالای آن قرار دارد. ورودی خود شامل سردر، هشتی، و چندین اتاق میباشد. هشتی ورودی از یک سو با پلکانی پرشیب به سطح حیاط و از سوی دیگر به پشتبام طبقۀ اول خانه راه مییابد. زیرزمینهای خانه، در قسمتهای مختلف آن پراکندهاند و با پلههایی به سطح حیاط مرتبط میشوند، اما زیرزمینهای اصلی در زیر دو تالار خانه قرار دارند |
خانه سرتیپی | اصفهان، خیابان ملک. مجموعه فضاهای بستۀ این خانه در سه جبهۀ حیاط مستطیلشکلی قرار گرفتهاند که دو جبهه شمالی و جنوبی آن از جبهۀسوم مرتفعترند. مهمترین فضای خانه تالار جبهۀ شمالی است که به شکل نیمصلیبی میباشد و با دو اتاق سهدری طرفین خود کاملاً مرتبط است. این تالار دارای تزیینات فراوان نقاشی روی گچ در دیوارها و سقف است. در سقف این تالار نقاشی پرکاری وجود دارد که متأثر از نقاشیهای اروپایی است. این فضا همچنین دو ردیف قطاربندی در دیوارهایش دارد و با ارسی سهدهنهای به حیاط باز میشود. نمای جبهۀ جنوبی دارای ارتفاع و تقسیمات کاملاً مشابه با نمای مقابل خود است، اما فضاهای این دو جبهه مشابه یکدیگر نیستند. جبهۀ جنوبی شامل سه اتاق سه. دری و دو فضای کفشکن در بین آنهاست. اتاقهای سهدری در جبهههای شمالی و جنوبی ارتفاعی معادل تالار خانه دارند و مرتفع بودن این اتاقها، تعبیۀ نورگیرهایی را در بالای درهایی که به سمت حیاط باز میشوند میسّر ساخته است. جبهه غربی خانه شامل دو اتاق است که هر یک با دری کوچک به حیاط و با درهایی بزرگتر به راهرویی مشترک گشوده میشوند. ورود به خانه از طریق دالانی واقع در میانۀ این جبهه صورت میگیرد. همچنین خانه دارای ورودی دیگری در گوشۀ جنوب شرقی است. نماهای خانه پوشیده از اندود سادۀ گچ میباشند و تنها در نمای سهدریهای جبهۀ شمالی تزیینات گچبری دیده میشود. ازارۀ جبهههای شمالی و شرقی خانه دارای نقوش حجاری شدهاند |
خانه سمسار | یزد، میدان میرچخماق، خیابان امام خمینی، کوچۀ سوم (شهید پاکنژاد). این خانه بنایی قاجاری است و در حدود صد سال قدمت دارد. بانی آن حاج علیاصغر سمسار است؛ و اخیراً خانمی آلمانی آن را خریده و تعمیر کرده است. بخش اعظم فضاهای این خانه به دور حیاط جمع شدهاند. بستر طرح در این بخش مستطیل شکل و کشیدگی آن در جهت شمال- جنوب است. بیشتر فضاهای خانه در دو جبهۀ شمال و جنوب حیاط واقع است؛ و از این رو جبهۀ جنوبی عمیقتر است و فضاهای وسیعتری دارد. جبهههای شرقی و غربی حیاط بیشتر به فضاهای نیمباز، مانند ایوان و ایوانچه، اختصاص یافته است. این فضاهای نیمباز جبهههای مذکور را عمیق و حجیم جلوه میدهند. به این ترتیب، عناصر فضایی مختلف (بسته و نیمباز) حیاط را از چهار طرف احاطه کردهاند و بدان مینگرند. پارۀ دیگر بستر طرح، همچون تکه زمین الحاقی باریک و کشیدهای، (در امتداد شرقی- غربی) در پسِ ضلع غربی حیاط قرار گرفته است. این بخش به ورودی خانه اختصاص یافته است. این ورودی، علاوه بر راهرو طویل و هشتی، که معمول خانۀ سنّتی است، شامل عمارت کوچک دو طبقهای است که خود حیاطی مجزا دارد و فضاهای بسته در جبهۀ شرقی آن قرار گرفتهاند. فضای حیاط مذکور در طبقۀ دوم قدری وسیعتر شده و تنها اتاق رو به آن پنجدری است. به این ترتیب، در ورودی این خانه، واحد مسکونی کوچکی به وجود آمده که مستقل از بخش اصلی خانه قابل استفاده است. راه ورود به حیاط خانه از درون ایوان شرقی است؛ و این صورت در این نوع خانهها معمول نیست. اغلب راه ورود به حیاط از گوشهها یا یکی از راهروهای کناری فضاهای اصلی است؛ و به این ترتیب، معمولاً در منظرۀ داخلی حیاط، مدخلِ ورودی نقطهای مشخص و پراهمیت نیست و نمای آن مشابه نمای بسیاری از دیگر اجزای اطراف حیاط است، مانند کفشکنها یا راهروها. در الگوی معمول خانههای سنّتی، دستگاه ورودی، شامل سَردَر و هشتی و دالان، مخاطب را به تدریج به درون میکشاند و حیاط را مقصود و منظور این مسیر مینماید، اما مدخل آن در حیاط چهرهای فروتن دارد تا چون خروجی جلوه نکند؛ اما در طرح این خانه، مدخل در یکی از ایوانها (عنصر پراهمیت درون حیاط) قرار گرفته و این مایۀ تظاهر بیشتر آن در حیاط شده است. به این ترتیب، همچنان که سلسله مراتب کاملی برای ورود به خانه و حیاط آن ترتیب یافته، برای خروج از آن، مسیر روشن و آشکاری پدید آمده است. ارتفاع نماهای فضاهای گرد حیاط یکسان و به اندازۀ دو طبقه است. در این ترکیب، مطابق معمول، فضاهای کناری هر جبهه دو طبقه است؛ حال آنکه فضاهای مرکزی، که یکطبقه است، ارتفاع یافته و با فضاهای کناری هماندازه شده است. در بین جبهههای حیاط، جبهۀ جنوبی مفصلتر است و فضاهای متعددی دارد و در مرکز آن، فضای نیمباز وسیع و چلیپاشکلی قرار گرفته است که به لحاظ شباهت قاعدهاش به تالارهای وسیع میتوان آن را «ایوانِ تالارمانند» نامید. این مکان فضای اصلی این بخش و نیز کل خانه است. در دو سوی این فضای میانی، اتاقهایی قرار دارد: در جناح شرقی آن، یک اتاق؛ و در جناح غربی، دو اتاقِ پشتسر هم. در منتهاالیه بخش جنوبی خانه و در دو سوی فضای مرکزی، دو فضای دیگر وجود دارد که یکی (غربی) مطبخ و دیگری (شرقی) فضای خدماتی است. بخش میانی این جبهه، از یک طرف، ایوانی وسیع و بلند است که رو به حیاط دارد و از طرف دیگر، فضایی است که به سبب قاعدۀ صلیبیشکلش و در نتیجه، گشودگی میانهاش، صاحب کانون و مرکزی مجزا شده است. اتاقهای طبقۀ دوم، که در چپ و راست این ایوان قرار دارند و روزنهایشان به این فضای مرکزی باز شده است، بر اهمیت این مرکز صحّه میگذارند. ترکیب کلّی دو جبهۀ شمالی و جنوبی و نیز نمای آنها مانند یکدیگر است، با این تفاوت که در مرکز یکی پنجدری و در مرکز دیگری ایوان واقع است. جبهههای شرقی و غربی حیاط نیز بسیار شبیه هم است: در میانۀ هریک، ایوانی بلند و نسبتاً وسیع نشسته و در دو سمت آن، کفشکنها قرار گرفته و در طرفین این کفشکنها، ایوانچههایی در دو طبقه استقرار یافته است (به جز گوشۀ شمالی نمای غربی) که دهانههای آنها نما را خاتمه میبخشد. بهرغم تأکید بر مرکز در همۀ جبههها، ترکیب کلّی و اجزای جبهههای شمالی و جنوب با جبهههای شرقی و غربی تفاوت دارد؛ مثلاً بخش اعظم دو نمای شرقی و غربی را فضاهای خالی و نیمباز (ایوانها و ایوانچهها) تشکیل میدهند و برعکس، دو جبهۀ شمالی و جنوبی را- به جز مرکز جبهۀ جنوبی- فضاهای بسته، یعنی سهدریها و پنجدریها، اشغال کردهاند. همچنین، در نمای ایوانها و ایوانچههای دو جبهۀ شرقی و غربی از قوس و قاب استفاده شده است؛ درحالیکه در دو نمای شمالی و جنوبی، قاب بیشتر است. چنانکه ذکر شد، جبهههای اصلی خانه در شمال و جنوب است. اصلیترین فضای خانه، که فضایی نیمباز است، در مرکز جبهۀ جنوبی نشسته است. بادگیر رفیع و زیبایی نیز بر فراز این جبهه جلوهگری میکند. در مقابل، آبنمای حیاط، چون جوی آبی کشیده، در جهت شرقی- غربی امتداد یافته است که میتوان آن را تأکیدی بر ایوانهای شرقی و غربی حیاط دانست. به این ترتیب، رقابتی زیبا در میان دو محور متعامد حیاط پدیدار شده است. جالب آنکه به سبب قرار گرفتن دو آبنمای کوچک در دو طرف باغچهها و در مقابل دو نمای شمالی و جنوبی، این رقابت گرمتر و شیرینتر جلوه میکند. در میان فضاهای کوچک و بزرگ و متنوع در زیرزمین خانه، حوضخانهای وسیع و چلیپا شکل در زیر ایوان اصلی جلب نظر میکند. تزیینات سقف و وسعت آن و استقرارش بر محور حیاط، آن را از فضاهای اصلی خانه مینماید |
خانه سوکیاسیان | اصفهان، خیابان دقیقی، خیابان شهید حجتالله رحیمی، خیابان تبریزیها، کوچه آقاداوری. این خانه از آثار باقیمانده از دورۀ صفوی است که امروزه دانشکدۀ مرمت دانشگاه هنر در آن استقرار یافته است. بنا از حیاطی وسیع و طویل و فضاهایی در دو جبهۀ شمالی و جنوبی تشکیل شده است. جبهۀ جنوبی که فضاهای مهمتری را در خود جای داده، از جهت دیگر به حیاط دیگری مشرف است. این جبهه شامل ایوانی دو ستونی است که مقابل یک حوضخانۀ زیبا نشسته است. دو اتاق سهدری با عمقهای متفاوت ولی هر دو مشرف به حیاط اصلی خانه، در طرفین این ایوان واقعند و در پشت هر یک از آنها اتاق دیگری وجود دارد که با حیاط دوم مرتبط است. حوضخانه دارای ارتفاعی معادل دو طبقه است و در هر طبقه غرفههایی پیرامون آن نشستهاند. این غرفهها در طبقۀ دوم به یکدیگر پیوند خورده بخش مرکزی حوضخانه را دور میزنند. فضای حوضخانه توسط ارسی مرتفعی به ایوان ستوندار مقابل خود و به وسیلۀ سه در چوبی به حیاط واقع در ضلع جنوبی گشوده میشود. حوضخانه و غرفههای اطراف آن دارای تزیینات کاربندی و نقاشی روی گچ است که تأثیر سبکهای نقاشی اروپایی در آن دیده میشود. ایوان ستوندار این جبهه نیز در سقف و دیوارهای خود تزیینات فراوان نقاشی دارد. اتاق ضلع شرقی حوضخانه دارای طاقچهها و فرورفتگیهایی به شکل ظروف مختلف و مشابه با فضای فوقانی عمارت عالیقاپوی اصفهان میباشد. جبهۀ شمالی خانه که ترکیبی نامتقارن دارد نیز شامل یک ایوان ستوندار و اتاق پشت آن، مطبخ، و مجموعه فضاهای ورودی است. هشتی ورودی دارای قاعدۀ مربع بوده، از یک سو توسط دالانی با حیاط خانه و از سوی دیگر با فضای مطبخ مرتبط است. تزیینات یزدیبندی سردر این ورودی و طاقنماهای طرفینش آن را از سایر خانههای مجاور خود متمایز کرده است. نمای حیاطهای خانه پوشیده از اندود سیمگل است. سطح وسیعی از حیاط خانه به باغچۀ بزرگ میانۀ آن اختصاص یافته و حوض آب در آن دیده نمیشود |
خانه شریفیان | کاشان، خیابان علوی، خیابان یخچال، خیابان لتحر، گذر صدره. تاریخ ساختمان خانه مربوط به سال ۱۲۳۰ق میباشد و بانی آن حاجی محمدحسن حاجیشریف بوده استآثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز. بنا ترکیبی از سه مجموعۀ فضایی است که دو مجموعۀ مهمتر و اصلی آن دوطبقه بوده و در جبهههای شمالی و جنوبی حیاط قرار دارند. در میان مجموعۀ واقع در جبهۀ جنوبی، یک تالار با شاهنشینی بزرگ واقع شده که از سمت جنوب متصل و مشرف به یک حوضخانه با شکل هشت و نیمهشت میباشد و از سمت شمال بهوسیله ایوانی بزرگ به حیاط متصل میشود. طاق قوسیشکل ایوان از خط نهایی نمای این جبهه بیرون زده و به اینترتیب این نما شاخصترین نمای خانه بهشمار میآید. سقف و سطوح جانبی این ایوان دارای تزیینات کاربندی، یزدیبندی و گچبریهای زیبا میباشد. در دو سوی ایوان دو اتاق سهدری و در دو سوی تالار دو فضای سرپوشیده مشرف به آن واقعاند. در زیر این بخش یک سرداب ساخته شده که با پلکانی از زیر ایوان به حیاط راه مییابد. جبهۀ واقع در شمال حیاط دارای یک تالار پنجدری با شاهنشینی در میانه و یک فضای سرپوشیده در پشت آن است، به نحوی که پنجرههای تالار از یک سو به حیاط و از سوی دیگر به این فضای سرپوشیده مشرف هستند. سقف این فضا دارای تزیینات یزدیبندی و نقاشی روی گچ است و در دو سوی آن دو اتاق سهدری قرار دارند که پنجرههای آنها به طرف فضای سرپوشیده گشوده شده و کاملاً به آن اشراف دارند. تالار از دو سمت شرقی و غربی به وسیلۀ فضاهای کفشکن به دو اتاق سهدری ارتباط مییابد. در گوشۀ شرقی این جبهه مطبخ و سایر فضاهای خدماتی واقع شدهاند. در جبهۀ غربی حیاط مجموعهای متشکل از یک تالار با شاهنشین، دو اتاق سهدری در طرفین و دو فضای کفشکن به شکل هشتی قرار دارد و دسترسی به اتاقهای فوق از داخل هشتیها صورت میگیرد. در جبهۀ چهارم بنا تنها چند فضای خدماتی از جمله یک حمام به چشم میخورد. یک حوض طویل با دو باغچۀ کشیده در طرفین در میانۀ حیاط ساخته شده است. مجموعهای شامل چند طویله و یک فضای باز در گوشۀ شمالغربی بنا قرار دارد. ورودی خانه متشکل از جلوخان، هشتی و دالان از جبهۀ شمالی حیاط به خانه راه مییابد |
خانه شفیعپور | یزد، محلۀ تبریزیان، خیابان قیام، کوچۀ گلچینان. بانی این خانۀ قاجاری، با قدمتی در حدود صدوپنجاه سال، میرزا شفیع (جد خاندان شفیعپور و برادر بانی خانۀ مرتاض) است. در مرکز بخش اصلی خانه، حیاطی بزرگ و مستطیلشکل قرار دارد که در جبهههای شمالی و جنوبی و غربی آن، فضاهای بسته در یک لایه و رو به آن انتظام یافتهاند. فقط جبهۀ شرقی این بخش از دو لایۀ فضایی تشکیل شده است: یک لایۀ آن اتاقهای رو به حیاط است و لایۀ دیگر فضاهای خدماتی و محروم از منظرۀ حیاط. بخش دوم بنا، که خود خانهای است کوچک، در شمال بخش اول قرار گرفته و پارهای از آن در طبقۀ اول و پارۀ دیگر آن در طبقۀ فوقانی است. حیاط این بخش از دو سطح تشکیل شده است که سطح پایینی وسعت کمتری دارد و چون گودالباغچهای برای سطح فوقانی است. ورودی خانه در مجاورت بخش کوچکتر قرار گرفته و دالان آن از کنار حیاط کوچک امتداد یافته و به گوشۀ حیاط اصلی متصل شده است. وجود تیغهای در دالان مانع دید مستقیم از جانب ورودی به حیاط اصلی است. آنچه در طرح بخش اصلی خانه جلب نظر میکند فقدانِ فضای نیمباز مهم در میانۀ جبهههای حیاط است؛ یعنی در مرکز هر چهار جبهۀ حیاط اتاقهایی بزرگ قرار دارد: در میانۀ جبهههای شمالی و جنوبی و شرقی، پنجدریهایی با نماهای مشابه و، در میانۀ جبهۀ جنوبی، اتاق اُرُسی. میدانیم که اتاق اُرُسی، اگر بازشوهای اُرُسیاش بالا رود، حال و هوای فضایی نیمباز (شبیه به ایوان) را پیدا میکند؛ و در این خانه، وجود بادگیری در انتهای این اتاق مکمّل این حال و هواست: بالا رفتن لنگههای اُرُسی جریان مداوم هوای بادگیر را در فضای اتاق ممکن میسازد؛ و این همه نقصِ فقدان فضای نیمباز خنک و سایهگستر را در این خانه جبران میکند. همۀ جبهههای حیاط اصلی در حد دو طبقه و هم ارتفاعاند؛ و به این ترتیب، چون حصاری هم اندازه، حجمی ساده برای حیاط پدید آوردهاند. از این نظر، هیچ یک از جبهههای حیاط مزیت آشکاری بر دیگری نیافته است. در میان فضاهای اطراف حیاط اصلی، اتاقهای مرکزی ارتفاعی معادل دو طبقه دارد و فضاهای کناری آنها (مانند راهروها و سهدریها) دو طبقه است. راهروهای طبقۀ دوم اُرُسی دارد. وجود اُرُسی بزرگ در نمای جنوبی و اُرُسیهایی در طبقۀ فوقانی سبب شده است که این عنصر پرجاذبه از عناصر اصلی در طرح نماهای حیاط شود. با وجود اُرُسی، چوب به مصالح نماها افزوده شده و در نتیجه، هم در رنگ و بافت مصالح حیاط تنوع پدید آمده و هم فضای حیاط لطیفتر و صمیمیتر شده است. استقرار اُرُسی بر بالای راهروها دهانههای آنها را مهمتر از حد معمول جلوه میدهد؛ و به این ترتیب، قاب راهروها، که معمولاً نمای اتاقها را از یکدیگر تفکیک میکنند و حامیانی برای قاب مرکزی هر نما به نظر میرسند، خود نقطهای چشمگیر در نما شدهاند. علاوه بر این، اُرُسیهای طبقۀ فوقانی، که همچون چشمانی نافذ به حیاط مینگرند، حضور این طبقه را در نماهای حیاط بیشتر به رخ میکشند. در این میان، زیباترین ترکیب اُرُسیها در نمای جنوبی بوده است ـ آنجا که یک اُرُسی بزرگ در میانه و دو اُرُسی در دو جانب فوقانی نما ظاهر شده بوده است، گویی که رشتهای اجزای همخانواده را در بالا و پایین نمای بخش مرکزی به هم میپیوسته است. امروزه به جای یکی از اُرُسیهای فوقانی، دیوار کشیدهاند. در میان فضاهای داخلی خانه، سه پنجدری و اتاق اُرُسی مهمترین فضاهاست. جالب اینکه این اتاقها، چه در ابعاد قاعده و چه در ارتفاع داخلی، تقریباً هم اندازه و سقفهای آنها همشکل است. همچنین تراش دیوارهای آنها تقریباً مشابه و تعداد طاقچههایشان حدوداً برابر است؛ به جز دیوار جنوبی اتاق اُرُسی، که شاهنشینی در زیر بادگیر دارد. این اتاقها همگی تزییناتی رنگین با نقوش گیاهی دارند. به این ترتیب، حال و هوای این چهار اتاق شبیه هم است و با دقت در معماری داخلی یکی از آنها میتوان از کیفیت کلّی همۀ آنها آگاهی یافت. در هریک از این چهار اتاق، طاقچههایی چهارگوش در پایین و قابهایی با قوس جناغی در بالا ردیف شده است؛ و در نتیجه، دیوارهای آنها به دو بخش بالا و پایین تقسیم شده است. سقف قوس کلیل دارد؛ و بنابراین از یک بخش مرکزی افقی و مسطح و یک بخش حاشیهای منحنی تشکیل شده است. انحنای بخش حاشیه در میان دیوارها و سقف پیوند برقرار کرده است، چنانکه به نظر میرسد بخش فوقانی دیوارها، یعنی همان قابهای بالایی، به سقف اتاق ملحق شده است. این حالت سقف را سهبُعدی جلوه میدهد. تفکیک فضای اتاق به دو بخش فوقانی و پایینی در تزیینات سطوح داخلی نیز رعایت شده است. در پنجدری غربی، تزیینات رنگین فقط سطح فوقانی را فرا گرفته و در اتاقهای دیگر، میزان نقوش سطح فوقانی به وضوح از سطح تحتانی بیشتر است. تفکیک دو بخش فضا از یکدیگر و نیز مفصّلتر بودن تزیینات سقف از دیوارها نشاندهندۀ اهمیت و اعتبار بیشتر سقف در فضاست صفتی مشترک در طرح فضاهای داخلی در اغلب بناهای سنّتی؛ گویی که طرّاح کف و دیوارها را مقدمه و پایهای برای بخش فوقانی تصور میکرده و آنها را سایه و صورت زیرین آنچه در بالاست میدانسته است. کفشکنهایی که در بین اتاقهای اطراف حیاط واقعاند، علاوه بر آنکه در نما طرحی ثابت و مشخص دارند، در شکلِ قاعده کاملاً هندسی و منظماند. این حالت علاقۀ سازندگان بنا را به استفاده از اشکال کامل و منظم، حتی در قاعدۀ فضاهای ارتباطی، نشان میدهد. و بالاخره دربارۀ حیاط دوم یا حیاط کوچک شمالی باید گفت که سطح اصلی آن در طبقۀ دوم واقع است و گودالباغچه آن به همراه اتاق شرقی کاربرد خدماتی دارد. برای رسیدن به سطح فوقانی این حیاط، نیازی به ورود به گودالباغچه و سپس حرکت به سمت بالا نیست؛ زیرا در همان ابتدای راهرو ورودی خانه، پلکانی برای آن تعبیه کردهاند. اتاقهای اصلی این بخش از خانه در دو جبهۀ شرقی و غربی طبقۀ دوم قرار گرفته است |
خانه شیخالاسلام | اصفهان، چهارراه تختی، خیابان جمالالدین عبدالرزاق، کوچۀ شیخالاسلام. خانه دارای حیاط بسیار بزرگی است که فضاهای اصلی در شمال و جنوب آن ساخته شدهاند. این حیاط غالباً محل برگزاری مراسم مذهبی بوده و محوطهسازی آن با سایر خانههای اصفهان متفاوت میباشد. به این ترتیب که یک حوض نسبتاً کوچک مقابل ایوان شمالی و دو باغچه به شکل هشتضلعی در دو سوی آن قرار دارد. مهمترین فضای خانه ایوان وسیع ستونداری است که در میانۀ ضلع جنوبی حیاط قرار گرفته است. این ایوان و دو گوشوار آن مرتفعترین بخش خانه میباشند و وجود سقف شیبداری بر فراز ایوان این ارتفاع را افزایش میدهد. سبک خاص معماری این بخش باعث تمایز این خانه از سایر خانههای همدورۀ خود شده است. دهانۀ وسیع ایوان، فضای آن را به ادامۀ فضای باز حیاط مبدل ساخته و وجود حوض و فواره در فضای ایوان بر این استمرار تأکید میکند. در انتهای ایوان شاهنشین بزرگی قرار دارد که از پشت به فضای دیگری مرتبط است. همچنین دو اتاق در طرفین شاهنشین واقعاند که از یک سو به ایوان و از سوی دیگر به شاهنشین مرتبط میباشند. این اتاقها دارای شکل، اندازه، و پوششهای متفاوتی هستند. تزیینات متنوع گچبری، آینهکاری، و مقرنس در فضای ایوان و شاهنشین آن بر اهمیت این بخش خانه تأکید میکند. جبهۀ شمالی خانه ارتفاعی معادل یک طبقه دارد. تالار میانۀ این جبهه با یک ارسی پنجدهنه به حیاط مشرف میشود و در طرفین آن دو اتاق سهدری واقع شدهاند. در جبهۀ غربی حیاط یک ایوان کمعمق ستوندار در میانه و دو غرفه در دو سوی آن قرار دارد که برای نشستن و تماشای مراسم تعزیه و عزاداری مورد استفاده قرار میگرفتهاند. ضلع شرقی حیاط از یک سکوی سراسری و یک اتاق سهدری تشکیل شده و دیوار آن مشابه با تقسیمات جبهۀ غربی نماسازی شده است. در گوشۀ جنوب غربی بنا حیاط کوچکی واقع شده که توسط یک راهرو باریک به حیاط اصلی مرتبط میشود. در جبهههای شمالی و شرقی این حیاط به ترتیب یک تالار و یک اتاق سهدری قرار گرفتهاند. ورودی خانه دارای هشتی بزرگ مشترکی با خانههای همسایه است و از گوشۀ شمال غربی به حیاط راه مییابد |
خانه شیخ هرندی | اصفهان، میدان قیام، خیابان هارونیه. این خانه از فضاهایی یک طبقه تشکیل شده است که در سه جبهۀ شمالی، جنوبی، و غربی حیاطی مستطیلشکل قرار گرفتهاند و حوضخانهای در گوشۀ شمال شرقی مجموعه واقع شده است. جبهۀ شمالی خانه متشکل از دو اتاق سهدری در دو سو و اتاق دیگری در میانه است. اتاقهای سهدری عمقهایی متفاوت دارند ولی در نما کاملاً مشابه یکدیگرند و به وسیلۀ ایوانچههایی با حیاط ارتباط مییابند. اتاق میانۀ این جبهه به وسیلۀ یک پنجرۀ چوبی وسیع از حیاط نور میگیرد. جبهۀ جنوبی حیاط شامل یک تالار پنجدری در میانه و دو اتاق در طرفین است. نماهای حیاط پوشیده از اندود سادۀ گچ است و تنها جانپناه پشت بام در جبهۀ جنوبی تزییناتی از کاشی مشبک دارد. در جبهۀ غربی امروزه فضاهای جدیدی به جای فضاهای قبلی که تخریب شدهاند ساخته شده است. بخش عمدۀ جبهۀ شرقی، دیواری نماسازی شده است و تنها یک اتاق سهدری و یک راهرو در آن وجود دارد که مسیر دسترسی به حوضخانۀ گوشۀ شمال شرقی خانه میباشد. حوضخانه فضایی مربعشکل با ارتفاعی معادل دو طبقه است که غرفههایی پیرامون آن قرار گرفتهاند. تنها در طبقۀ دوم بخشهای شرقی و غربی حوضخانه دو اتاق وجود دارد که با پنجرههای ارسی گرهسازی شده به فضای حوضخانه اشراف دارند. در بخش جنوبی حوضخانه یک منبع آب قرار دارد و در غرفۀ طبقۀ دوم این بخش حوضی دیده میشود. دیوارهای حوضخانه با تزئینات طلاکاری و قطاربندیهای زیر سقف آراسته شده و ستونهای چوبی آن نیز سرستونهای مقرنس دارند. یک نورگیر هشتضلعی در سقف، روشنایی این فضا را تأمین میکند |
خانه صالح | کاشان، میدان جانباز، خیابان غیاثالدین جمشید، پشت درمانگاه، کوچۀ سرسنگ. خانۀ صالح توسط بزرگ این خاندان میرزا حسنخان مبصّرالممالک ساخته شده و معمار بنا احتمالاً استاد محمود حسنآبادی بوده است. مجموعۀ خانه شامل بیرونی و اندرونی بوده که خانۀ فعلی تنها اندرونی بنای اوّلیه میباشد. فضای اصلی این خانه ترکیبی از دو مجموعۀ فضایی در دو جبهۀ روبهروی هم، واقع در جنوب و شمال حیاط است که ارتفاع این دو جبهه بیشتر از دو جبهۀ دیگر حیاط میباشد. مهمترین بخش خانه در جبهۀ جنوبی واقع است که این بخش مرتفعترین قسمت بنا را نیز تشکیل میدهد. در این جبهه سه تالار تقریباً یک شکل در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند که ارتباطی با هم ندارند. تالار وسطی به ایوان ستونداری باز میشود که در مجاورت حیاط واقع است، اما دو تالار دیگر تنها دری به این ایوان دارند. ترکیب این سه تالار به شکل حاضر اندکی عجیب به نظر میرسد و احتمال دارد در اثر تغییراتی به این صورت درآمده باشد. به غیر از تالارها دو اتاق نیز در دو سوی ایوان قرار گرفتهاند و به این ترتیب ایوان اهمیتی خاص در ترکیب فضایی این بخش پیدا کرده است. نمای این جبهه را میتوان مهمترین نمای حیاط به شمارآورد، به خصوص آنکه عناصری مانند طاق قوسیشکل و ستونهای ایوان، آن را از سایر نماها متمایز ساختهاند. تالارهای واقع در پشت ایوان، مرتفعترند و نمای آنها با همان ترکیب نمای جلو دیده میشود. در جبهۀ شمالی، مجموعهای متشکل از یک تالار بزرگ با شاهنشین در وسط و دو اتاق سهدری در طرفین قرار دارد و رواقی ستوندار جلوی کلیۀ فضاهای این جبهه دیده میشود. در نمای این جبهه به سبب وجود ستونهای رواق به سختی میتوان فضای یکپارچه هفتدری را در پشت رواق تشخیص داد. قوس میانۀ نمای این جبهه اندکی از خط نهایی نما بالاتر رفته است و تقابلی با نمای روبهروی خود دارد. دو جبهۀ دیگر بنا (شرقی و غربی) از سایر جبههها کوتاهترند و نمای آنها کاملاً قرینۀ یکدیگر است. در جبهۀ شرقی یک ایوان کمعمق ستوندار در میانۀ نما واقع شده است و دو ایوان کوچکتر در طرفین آن قرار دارند. در جبهۀ مقابل آن یک رواق ممتد به اندازۀ طول حیاط ساخته شده که به رواق جبهۀ شمالی متصل میگردد. یک سرداب بسیار بزرگ و متشکل از فضاهای متعدد و متنوع در زیر جبهۀ جنوبی ساخته شده که سقف آن دارای تزیینات یزدیبندی گچ و سیمگل است و ورود به آن از داخل حیاط صورت میگیرد. سرداب دیگری شامل یک تالار بزرگ صلیبیشکل و دو فضا در دو سوی آن نیز در جبهۀ شمالی واقع است. حیاط خانه وسیع و گشاده با حوضی کشیده و چهار باغچه در دو سوی آن است. یک حیاط فرعی و خدماتی نیز در پشت رواق جبهۀ غربی وجود دارد |
خانه طباطبایی | کاشان، خیابان علوی، خیابان قلعه جلالی. بر اساس کتیبۀ موجود در شاهنشین خانه، تاریخ ساخت بنا به سال ۱۲۹۸ق باز میگردد. این خانه دارای دو بخش مجزّا و در اصل دو خانه مستقل است که به طرز ظریفی به هم مرتبط شدهاند. بخش بزرگتر دارای حیاط مربع مستطیلی است که در چهار گوشۀ خود پخیهای کوچکی دارد. جبهۀ جنوبی حیاط در میانۀ خود دارای ایوان ستونداری میباشد که از لبۀ حیاط اندکی عقبتر نشسته و حوض مستطیلشکلی در مقابل آن قرار دارد. مهمترین مجموعۀ فضایی خانه در جبهۀ جنوبی واقع شده است. ارتفاع این جبهه از سایر قسمتهای بنا بیشتر است و قوسی نیمدایره بر فراز ایوان میانۀ خود دارد که بالاترین نقطه در خط آسمان کلّی بنا را تشکیل میدهد. ستونهای پرتزیین و جزئیات زیبای گچبری رنگی در دیوارها و سقف ایوان بر اهمیت آن میافزایند. در پشت ایوان، تالاری با شاهنشین قرار گرفته که از دو سو با حیاطهای کوچکی ارتباط دارد و بدین ترتیب پنجرههای تالار از سه جانب به سوی فضاهای باز گشوده میشوند. سقف تالار و شاهنشین آن دارای تزیینات یزدیبندی زیبایی است. حیاطهای کوچک دو سوی تالار که به شکل هشت و نیمهشت میباشند با بناهای دوطبقهای محصور شدهاند و حوضی به شکل هشتضلعی در میانۀ خود دارند. قسمت فوقانی جدارههای این حیاطها پوشیده از تزیینات یزدیبندی است. در جبهۀ مقابل به تالار هریک از این حیاطها، ایوانچههای ستوندار پرتزیینی ساخته شدهاند و در جبهههای شمالی و جنوبی، اتاقهای سهدری در دو طبقه قرار دارند. بدین ترتیب سهدریهای واقع در دو سوی ایوان بزرگ جبهۀ جنوبی بنا از دو سو به فضای باز پنجره دارند. در جبهۀ شمالی حیاطْ مهتابی نسبتاً وسیعی در میانۀ نما واقع شده و فضای باز حیاط را گستردهتر کرده است. در دو سوی نمای این جبهه نیز دو ایوانچۀ ستوندار قرار گرفتهاند. مهتابی از پشت به تالار خانۀ دیگر مربوط است و در طرفین خود دو هشتی ورودی دارد که از یکی از آنها میتوان به حیاط خانۀ دیگر وارد شد. به اینترتیب میتوان مهتابی را مفصل ارتباطی دو خانه به شمار آورد. در جبهۀ شرقی نیز مجموعهای متشکل از یک تالار و چهار اتاق سهدری وجود دارد که همه در امتداد یکدیگر قرار گرفته و به هم مربوطاند. تالار میانۀ این جبهه صلیبی شکل است و دو ایوانچۀ ستوندار در مقابل سهدریهای طرفین آن واقع شدهاند. نمای این جبهه از حیاط دارای نظام یک درمیان از قوسهای کوچک و بزرگ است. در جبهۀ غربی بنا تنها دو ایوانچۀ ستوندار در میانۀ دیوار ساخته شده که به نوعی نمای جبهۀ مقابل را تکرار مینمایند. بهطور کلی اصل تقارن در نماهای متقابل در جزءجزء این بنا دیده میشود. سطح نماهای داخلی حیاط اصلی خانه را با گچبریهای بسیار ظریف آراستهاند. ورودی اصلی خانه در گوشۀ جنوب شرقی بنا واقع شده و ترکیبی از چند فضای متوالی است که سردر را به حیاط پیوند میدهد. این سردر نیز دارای تزیینات یزدیبندی است. سرداب بزرگ و درخور توجه خانه که در زیر مهتابی جبهۀ شمالی قرار دارد دارای یک قسمت مرکزی است که فضاهای مختلفی در چهار طرف آن قرار گرفتهاند. به طور کلی زیرزمین با سقف یزدیبندی پرکار و ستونهای پرتزیین از فضاهای با اهمیّت خانه به شمار میآید. بخش دوم خانه، یعنی خانۀ کوچکتر که خصوصیتر به نظر میرسد، شامل حیاطی کوچک است که در شمال و جنوب آن تنها طاقنماها یا ایوانچههایی ساخته شدهاند و در جبهۀ شرقی آن یک پنجدری با دو اتاق در طرفین واقع است. در پشت بام این پنجدری یک مهتابی با دیوارههای نماسازی شده قرار دارد. در میانۀ جبههّ غربیحیاط یک مهتابیِ کشیده بخش اعظم نمای این جبهه را دربرگرفته است و تالارخانه در پشت آن واقع است. به این ترتیب تالار این خانه از دو جهت به دو فضای مهتابی باز میشود که یکی به حیاط بزرگ خانه و دیگری به حیاط کوچکتر مشرف است |
خانه عبّاسیان | خیابان فاضل نراقی، خیابان خرم، کوچه ایوان ناظمبیگ. خانۀ عباسیان یکی از جالبترین نمونهها در بین خانههای کاشان است. تنوع و تعدد فضاهای این خانه با هیچیک از خانههای دیگر قابل مقایسه نیست، ضمن این که کیفیت فضاهای آن نیز تا حدودی با سایر خانهها متفاوت میباشد. این خانه دارای حیاطی کموسعت و مرتفع است و شاید به همین دلیل است که حیاط در طبقات بالاتر بارزتر و فراختر گشته تا فضای باز خانه دلتنگ و کوچک به نظر نرسد. این بازشدن تدریجی حجم حیاط سبب شده که در جبهههای جنوب غربی و شمال شرقی در جلوی هریک تالارهای موجود فضای باز نسبتاً وسیعی همانند یک حیاط مستقل در ارتفاع ایجاد گردد. از سوی دیگر گسترش حیاط با شکلی منظم در جهت شمال غربی و در جلوی ایوان اصلی خانه چشمانداز بهتر و عمیقتری را برای ایوان فراهم آورده است. این ایوان دارای تزیینات زیبای یزدیبندی است و ارتفاع آن از سایر قسمتهای بنا بیشتر میباشد. در پشت این ایوان، تالار بزرگ صلیبی شکلی قرار دارد که به همراه ایوان مجموعه فضایی مهمی را پدید آورده است. در جبهۀ جنوب شرقی، در طبقۀ اول یک تالار و دو اتاق سهدری واقع شدهاند که با ارسیهایی به یکدیگر مرتبط میباشند و هنگامی که ارسیها بالا میروند، فضای وسیع و زیبایی پدید میآید. روی این فضا در طبقۀ بالا ترکیبی از یک اتاق پنجدری، دو اتاق سهدری و دو ایوان دیده میشود که ایوانها بین اتاق پنجدری و سهدریهای طرفین قرار دارند. در نیم طبقۀ بالاتر دو فضای کشیده روی ایوانها قرار گرفتهاند که با روزنهایی از حیاط نور میگیرند. در طبقۀ اول جبهۀ جنوب غربی، تالاری قرار گرفته که در پشت خود فضای وسیع تالارمانندی دارد. روی این قسمت نیز در طبقۀ بالا یک پنجدری با دو ایوان در دو سوی آن و همراه با یک صفّه در جلو ساخته شده است که قبلاً به آن اشاره گردید. در طبقۀ بالای این ایوانها نیز فضاهای دیگری قرار دارند. قوس میانی پنجدری از خط نهایی نمای این جبهه اندکی بلندتر است. اما در جبهۀ شمال شرقی حیاط، در طبقۀ اول شکل دیگری بروز میکند، به این صورت که نمای این بخش کاملاً شبیه نمای جبهۀ مقابل آن یعنی جبهۀ جنوب غربی است. اما فضای واقع در پشت این بخش کاملاً با فضای جبهه مقابل متفاوت میباشد و پایینتر از سطح حیاط قرار گرفته است. در طبقۀ بالای این جبهه یک اتاق سهدری با دو فضای کفشکن در طرفین قرار دارد که در نیم طبقۀ بالاتر به یک تالار تبدیل میشود و در نتیجه نمای این جبهه در میانه ارتفاع بیشتری مییابد. حوضخانه مرتفعی در گوشۀ غربی بنا واقع است و فضاهایی در دو طبقه پیرامون آن قرار گرفتهاند که از بخشهای مهم خانه بهشمار میآیند. سقف گنبدی شکل حوضخانه و سقفهای گهوارهای فضاهای پیرامون آن از سطح بام بیرون زدهاند. فضای دیگری نیز در گوشۀ شرقی خانه قرار گرفته که سقفی رسمیبندی دارد و با یک ارسی به سهدری مجاور آن باز میشود. خانه دو ورودی مهم دارد، یک ورودی در گوشۀ جنوبی حیاط واقع است که شامل دو دالان، یک هشتی بزرگ، یک هشتی کوچک و یک حیاط سرباز میباشد که در مجموع با پیچ و خم بسیار و عبور از فضاهای متفاوت، وارد شونده را به یکی از راهروهای گوشه حیاط و سپس به سطح آن راهنمایی میکند. ورودی سمت شمالی نیز امروزه دارای یک مسیر سرباز، یک هشتی و یک دالان است که با دو چرخش به سطح صفّۀ شمالشرقی حیاط میرسد. آنچه آمد تنوع فضایی خاص این خانه را به اجمال بیان میکند. فضاها در این بنا شکلهای مختلفی دارند و به صورتهای گوناگون با یکدیگر ترکیب شدهاند و علاوه براین در موقعیتهای مختلفی قرارگرفتهاند. همچنین برای تنوع فضایی بیشتر، بنا از تزیینات کاملاً مختلفی با رنگهای متفاوت نیز برخوردار شده است. اکثر فضاهای خانه دارای سقفهایی با تزیینات یزدیبندی هستند و تالارهای خانه با گچبریهای رنگی و آینهکاری تزیین شدهاند. وجود فضاهای متنوع در نیمطبقهها و بالاخره اشتراک بخشی از فضای این خانه با خانۀ مجاور که به صورت پیش روی نیمطبقه دوم در جبهۀ جنوبشرقی پدیدار شده است نیز از خصوصیات قابل توجّه این خانه بهحساب میآید |
خانه عرب کرمانی | یزد، محلۀ شاه ابوالقاسم، کوچۀ روبهروی مسجد چهلمحراب. بانی خانه حاجمحمدعلی عرب، فرزند حاجمحمدباقر عرب (جد اعلای عربهای یزد)، است. قدمت خانه به ۱۵۰ سال میرسد. این خانه در جوار مجموعۀ معروف به خانۀ عربها قرار دارد و اغلب آن را جزئی از این مجموعه به حساب آوردهاند؛ اما از آنجایی که هیچ ارتباطی در میان فضاهای آن با مجموعۀ عربها نیست و خود ورودی مستقلی دارد، در اینجا مستقلاً معرفی شده است. بنا از سه بخش مجزا تشکیل شده است: دو بخش مسکونی، که هریک حیاطی دارد و میتوان آنها را خانههایی مستقل محسوب کرد؛ و یک بخش خدماتی، که اسطبل است. خانۀ اول، واقع در شمالِ شرقی، کوچک است و خانۀ دوم، در جنوبِ غربی، بزرگ و مفصّل. این دو خانه در امتداد یکدیگر و تقریباً در مستطیل بزرگ و کشیدهای که جهت آن جنوبِ غربی ـ شمالِ شرقی است جای گرفتهاند. اسطبل نیز در گوشۀ شمالی این مستطیل، در جوار خانۀ اول، قرار گرفته و پارهای کاملاً مجزاست. ورودی بنا، متشکل از سَردَر و راهرو، همچون کوچهای باریک و مسقف، در مرز خانۀ اول و اسطبل قرار گرفته و تا گوشۀ شمالی حیاط خانۀ دوم امتداد یافته است. در ابتدای این مسیر، راهروی از آن منشعب شده و به حیاط اول راه یافته است. اغلب فضاهای بسته و نیمباز خانه در اطراف دو حیاط یک طبقه است. حیاط بزرگتر از سه جبهه با اتاقهای مختلف محصور شده و سرتاسر جبهۀ چهارم آن (جبهۀ شمال غربی) رواقی است باریک. این رواق هم مانند راهروی مسقف دو جبهۀ مقابل را به هم متصل کرده و هم مجموعهای از فضاهای نیمباز و کمعمق پدید آورده است فضاهایی غرفهمانند برای شستن و نظر کردن به حیاط. در حیاط کوچکتر، برخلافِ حیاط بزرگتر، که فضاهایی متعدد و متنوع در پیرامون خود دارد، در هر جبهه فقط یک اتاق واقع است؛ اما در هر دو حیاط، فضاهایی که در گوشهها قرار دارد فرعی و خدماتی است. بخشی از فضاهای بستۀ مجموعه در زیرزمین است. اتاقهای زیرزمین یا سردابها اشکال و ابعاد گوناگون دارند که نشاندهندۀ کارکردهای متنوع آنهاست. در میاندر حیاط خانه، ارتباطی مستقیم و صریح وجود ندارد و هریک، مستقل از دیگری، به راهرو ورودی خانه مرتبط میشود. به این ترتیب، دو حیاط کاملاً از یکدیگر مستقلاند؛ و فقط یکی از اتاقها (اتاق شمالِ شرقی حیاط بزرگ یا جنوبِ غربی حیاط کوچک) در میان دو عرصۀ خانه مشترک است. این اتاق به هر دو حیاط نظر میکند و پیونددهندۀ دو بخش خانه به یکدیگر است. اصولاً استقرار اتاقی در مرز دو حیاط کیفیت ممتازی برای آن پدید میآورد، چرا که آن را به مرکزی برای نظر به دو صحنۀ اصلی بدل میکند. در میان تک فضاهای گوناگون و متعدد بنا، حوضخانهای که در جبهۀ جنوبِ شرقی حیاط کوچک واقع شده حائز اهمیت خاصی است. این فضا، که با چهرهای هممانند سهدری در صحنۀ حیاط ظاهر شده، در عمق به چپ و راست گسترش یافته و در نتیجه، فضای کافی برای نشستن در اطراف آن و بر گرداگرد حوض فراهم آمده است. آن بخش از این فضا که در جوار حیاط قرار دارد عمیقتر است و صورت شاهنشین یافته است. بر روی بخش مرکزی حوضخانه، سقفی بلند با نورگیری بزرگ قرار دارد. بهعلاوه، این فضا بادگیر هم دارد. این بادگیر در جبهۀ غربی حوضخانه واقع است و هوای مطلوب را به فضای آن میدمد. سقف بلند حوضخانه در نمای جبهۀ غربی سبب تأکید براین جبهه شده و آن را از دیگر جبهههای حیاط ممتاز کرده است. در حیاط کوچک، هر دو نمای رو به هم مشابه یکدیگرند؛ اما نماهای مجاور تفاوتهای زیادی با هم دارند. تفاوت در شکل و به خصوص اندازۀ قابهای نما سبب ناهماهنگی در نظام اشکال و اندازههای نماهای این حیاط شده است. در حیاط بزرگ، دو نمای شمالِ شرقی و جنوبِ غربی چهرهای متفاوت دارند. از طرف دیگر، سکوی جبهۀ جنوبِ غربی حیاط به نمای آن شأنی متفاوت با نمای مقابل بخشیده است. بهرغم جلوهگریهای دو نمای مذکور، دیگر نماهای این حیاط ساده و کمصدایند: نمای جبهۀ جنوبِ شرقی مجموعهای است از قابهای مستطیلشکل و ساده، که در کنار حیاط صف کشیدهاند؛ نمای جبهۀ شمال غربی نیز رواق سادهای است که از تکرار دهانههای مساوی شکل گرفته است |
خانه عرب | یزد، محلۀ شاه ابوالقاسم، کوچۀ روبهروی مسجد چهلمحراب. بانی این خانه حاج علیاکبر عرب، فرزند حاجمحمدعلی عرب، بوده است. پس از او، خانه در اختیار بیبی رقیه (یکی از دخترانش) قرار گرفته و به همین نام مشهور شده است. گفته میشود که بنای خانه صدوسی سال قدمت دارد. طرح این خانه نیز مبتنی بر انتظام فضاهای مختلف به گرد یک حیاط میانی است. حیاط مستطیلشکل است و در جهتِ قبله قرار دارد. فضاهای اصلی خانه در اطراف حیاط استقرار یافته است؛ و بنابراین در نظری کلّی میتوان گفت که اصلیترین فضای خانه حیاط آن است. قرارگیری فضاها به گرد این عنصر اصلی و توجه به آن قدر و منزلت آن را دوچندان میکند. برای ورود به خانه، باید از سردری تونشسته و یک هشتی پُرکار و دالانی که به گوشۀ حیاط راه میبرد گذشت. هشتی درِ دیگری دارد که به حیاط اسطبل و پلکان بام خانه باز میشود. از طریق این پلکان میتوان به حیاط کوچک و اتاق روی کوچه نیز راه یافت. به این ترتیب، با وجود این حیاط و فضای بستۀ آن در طبقۀ دوم، عرصه و حریمی کاملاً مستقل در بدو ورود به این خانه ایجاد شده است. وجود ورودی مفصّل، با هشتی زیبا و سقف رسمیبندی شده، در این خانۀ کوچک نشاندهندۀ اهمیت مفهومِ ورود به حریم خانه است. سردر دعوتکننده و هشتی بزرگ و بلند، با سطوح و سقف تراشخورده، که فضای کاملی را برای مکث و توقف پدید میآورد، و نیز دالان ساده و کم ارتفاع پس از آن گوی منازلی پیوسته در مسیر رسیدن به حیاط خانه است. به این ترتیب، اگر با استقرار انواع فضاها به گرد فضایی باز حریم درونی پرارزش و گرانقدری به وجود آمده، دستگاه ورودی نیز با تبعیت از این قاعده بر ارج و حرمت آن صحّه گذاشته است. در هر جبهه از حیاط خانه، یک فضای اصلی در میانه نشسته است و در طرفین هریک از این عناصر میانی، فضاهایی واقعاند که در نمای آن جبهه، همچون حامیانی برای آن عنصر میانی به نظر میرسند. این فضاها به اتاقهای کم اهمیتتر یا به فضاهای خدماتی، مانند ورودی ایوان و دالان ورودی و کفشکن و مطبخ، اختصاص یافته است. گفتگوی عناصر اطراف حیاط معانی مختلفی را به ذهن بیننده القا میکند. نخست، وجود ایوانی نسبتاً عمیق با دهانهای وسیع در مرکز نمای شرقی نقطهای شاخص در میان همۀ عناصر اطراف حیاط ایجاد کرده است. با این ایوان، یعنی یگانه فضای نیمبازِ مشرف بر حیاط، گویی فضای باز به داخل بنا کشیده شده و به این ترتیب، پیوند ساختمان با حیاط قوّت یافته است. از طرف دیگر، در مقابل ایوان و در میانۀ نمای غربی، پنجدریای با نمایی مرکب از طاقنماها و گچبُریهای زیبا قرا دارد که مرکزی چشمگیر برای نماست. از گفتگوی این دو مرکز، محوری مشخص پدید میآید. در مقابلِ تفاوت نماهای مذکور، نماهای شمالی و جنوبی بسیار به یکدیگر شبیهاند: در هریک، سهدریای در مرکز واقع است و دو طاقنما در طرفین آن نشستهاند. این شباهت در کنار آن تفاوت باز بر اهمیت محور شرقی غربی میافزاید و آن را به محور اصلی طرح بدل میکند؛ اما کشیدگی حیاط در خلافِ جهت این محور است و حتی آبنما و باغچههای آن در طول حیاط قرار گرفته و بر اهمیت محور شمالی ـ جنوبی صحّه گذاشتهاند. این همه در میان دو محور متعامد حیاط، رقابتی زیبا به وجود آورده است. نکتۀ دیگر در طرح خانه طاقنماهای متعدد اطراف حیاط و گچبُریهای زیبای آن است که در ترکیب با پنجرههای چوبی، جدار حیاط را تراشخورده و پُرکار جلوه میدهد. تکرار طاقنماها، که موجب پدیدار شدن اندازههای کوچک و القاگر صمیمیت در حیاط خانه است، در کنار آرایش منظم حیاط و آب و سبزۀ درون آن، اندرون خانه را حریمی امن و آرامشبخش کرده است. کوچکی حیاط و کوتاهی جدارها نیز مقیاسی خانگی به این حیاط داده است. وجود طاقنماهای متعدد در نقاط مختلف جدارهای حیاط (در مرکز یا گوشهها) آنها را عنصر اصلی در طرح نما کرده است. در واقع، با شیوههای مختلف تجمع این طاقنماها، ترکیبهای گوناگون پدید آمده است: با اجتماع آنها در مرکز نما، پنجدری تشکیل شده است؛ در ترکیب دوتایی، در دو طرف ایوان نشسته و نما را از دو جانب خاتمه دادهاند؛ گاه نیز چون عنصری مستقل در دو گوشۀ نما جای گرفته و گویا حامی بخش مرکزی نما (سهدری نمای جنوبی یا شمالی) شدهاند. در زیر فضاهای چهار سوی حیاط خانه، سردابها جای گرفتهاند. سردابهای شمالی و غربی مستقل است و هریک به واسطۀ پلکانهایی به بخش فوقانی خود و بالاخره به حیاط مرتبط شده است؛ اما سردابهای جنوبی و شرقی با دالانی به یکدیگر متصل شده و با پلکانی در بخش شرقی به حیاط راه یافتهاند. سرداب شرقی به وسیلۀ روزنهایی از نور حیاط بهرهمند میشود. این سرداب بر محور شرقی ـ غربی حیاط واقع شده و عرصۀ پراهمیت و اصلی زیرزمینِ خانه است |
خانه عربها | یزد، محلۀ شاه ابوالقاسم، کوچۀ روبهروی مسجد چهلمحراب. این مجموعه از دو خانه تشکیل شده که قدمتشان به حدود صدوسی سال میرسد. بانی خانۀ جنوبی، مشهور به «خانۀ محمودی»، حاجمحمدکاظم عرب و بانی خانۀ شمالی، مشهور به «خانۀ داورها»، حاج ابوالقاسم عرب است؛ هر دو از فرزندان حاجمحمدعلی عرب. خانۀ عربها مجموعهای است از چند حیاط در میان فضاهای بسته و نیمباز. به جز فضاهای بازِ صرفاً ارتباطی یا خدماتی، شش حیاط مرکزی در این مجموعه وجود دارد که هریک کانون بخشی مستقل محسوب میشود؛ هر چند که خانه حیاط هفتمی دارد؛ حیاطی کوچک در طبقۀ دوم و در کنار حیاط بزرگ شمال غربی. اغلب حیاطهای خانه یا ورودی مشترک دارند یا با راهروها و دالانهایی به یکدیگر مرتبط میشوند. این مجموعه تقریباً در امتداد شمال غربی ـ جنوبِ شرقی گسترش یافته و در نتیجه، یک ضلع حیاطهاـ همه مستطیلشکل ـ در سمت قبله واقع شده است. معمولاً، در میانۀ جبهۀ قِبلی حیاطها، مهمترین اتاق یا ایوانِ اصلی آن بخش قرار گرفته و به این ترتیب، این جبهه تشخّص و اعتبار بسیار یافته است. ارتفاع بناهای مجموعه تقریباً یکسان است. به همین علت، حجم کلّی آن واحدی یکپارچه به نظر میرسد که گویی حیاطها را در آن تراشیدهاند. این خود به اهمیت حیاطها در مجموعه افزوده و آنها را عناصر هویتدهندۀ بخشهای مختلف خانه کرده است. دستگاههای ورودی خانه، هر چند وظیفۀ ایجاد ارتباط میان خارج و داخل را بر عهده دارند، گویی که مهمترین مسئولیتشان حفظ حرمت حیاطهاست پردهها و حجابهای تعبیه شده در مسیر رسیدن به حیاطها قدر آنها را در چشم بیننده دوچندان کرده است. در برشهای افقی مجموعه میتوان دالانها یا راهروهای پرپیچوخمی را دید که گویی میکوشند تا هم بیرون را به حیاط یا حیاطی را به حیاط دیگر پیوند دهند و هم آنها را از یکدیگر جدا کنند. این مجموعه از دو خانه تشکیل شده است، اما تفکیک کامل این دو از هم آسان نیست؛ چرا که علاوه بر وجود ورودی مشترک در بین دو خانه، راهروی در میان حیاط بزرگ خانۀ محمودی و یکی از حیاطهای خانۀ داورها وجود دارد که از پیوند نزدیک دو خانه حکایت دارد. شاید در گذشته این مجموعه یک خانه و متعلق به یک خانواده بوده و بعداً میان فرزندان تقسیم شده باشد. خانۀ محمودی از حیاطی بزرگ در میان و فضاهایی در چهار جبهۀ آن همه در یک لایه تشکیل شده است. حیاط کوچکی نیز در جنوبِ شرقی حیاط اصلی هست که فقط از دو جانب شمالِ شرقی و جنوبِ شرقی با فضاهایی محصور شده و دو جبهۀ دیگر آن را با دیوار محدود کردهاند. این دو حیاط، بهرغم ارتباط زیاد با هم، ورودی یا ورودیهایی مجزا دارند؛ اما ورودی اصلی این خانه همان ورودی میان دو خانه است. در خانۀ محمودی، جبهۀ شمال غربی حیاط اصلی عمیقتر از دیگر جبهههاست و تالارِ خانه نیز در مرکز آن قرار دارد. این تالارِ چلیپاشکل با اُرُسی زیبا و بزرگی به حیاط مینگرد. دو سهدری در دو طرف این تالار قرار دارد و فضای ورودیشان با آن مشترک است. تالار به اندازۀ دو طبقه ارتفاع دارد؛ و در طبقۀ فوقانی دو طرف آن، دو تا سهدری مُشرف به آن نشستهاند که در جلو هریک از آنها، ایوانچهای ستوندار و مشرِف به حیاط قرار دارد. سهدریهای طبقۀ فوقانی یا گوشوارهای تالار با پنجدر به تالار باز میشوند. با باز شدن این درها، بر پیوند بصری میان آنها افزوده میشود و تالار وسیع گستردهتر میشود ـ حالتی که بر ارج و منزلت تالار میافزاید. توجه گوشوارها به تالار، قاعدۀ چلیپایی تالار، ارتفاع و سقف چهار تَرک تالار ـ همه به ایجاد حس مرکزیتِ این فضا کمک میکنند. به این ترتیب، اگر چه تالار با اُرُسی بزرگی به حیاطِ خانه مرتبط است، خود منزلت بسیار دارد و میتوان آن را عنصرِ اصلی خانه و فضایی مستقل و کامل تلقی کرد. یک ایوان و یک تالار و دو پنجدری عناصر میانی جبهههای حیاط خانۀ محمودی است. در دو طرف آنها نیز، سهدریها و راهروها یک در میان قرار گرفتهاند. چنانچه همۀ نماهای حیاط را در یک امتداد تصور کنیم، میبینیم که در میان هر دو فضای مرکزی (از دو جبهۀ همجوار) دو سهدری و راهروهای بین آنها به ترتیبی منظم قرار گرفتهاند. به این ترتیب، نظم و ترتیب نمای هر جبهۀ حیاط در گوشهها رها نشده و در نمای دیگر ادامه یافته است. از دیگر ویژگیهای این خانه مساحت زیرزمینهای آن است: مساحت همۀ فضاهای زیرزمین تقریباً معادل مساحت فضاهای طبقۀ اول است. اغلب این فضاها قاعدههایی منظم دارند و سطوح داخلی آنها تراشخورده و کار شده است؛ و بنابراین فضاهای زیرزمین اهمیت و اعتبار یافتهاند. در میان فضاهای متنوع زیرزمین، سرداب بزرگِ زیر تالار پراهمیتتر است. این فضای وسیع دارای دیوارها و سقف پُرکار و، از همه مهمتر، ارتفاع زیاد است. با این مشخصات، این سرداب از اصلیترین فضاهای خانه است که اگر چه از فضای باز بهرهای ندارد، مکانی زیبا و آرام برای سکونت و محیطی مطبوع در اوقات گرم سال است. خانۀ داورها، در مقایسه با خانۀ محمودی، حیاطهای بیشتر ـ اما کوچکتر ـ دارد. این خانه کلاً پنج حیاط دارد که یکی از آنها در طبقۀ فوقانی واقع است. ورودی اصلی خانۀ داورها در جبهۀ شمالِ شرقی است و همۀ مشخصات ورودیای کامل را دارد. دو راهرو از هشتی آن منشعب شده است که هریک به یکی از دو حیاط بزرگتر خانه میرسد. حیاط اصلی، واقع در شمال غربی خانه، مرکزی است؛ اما فقط دو جبهۀ شمالِ شرقی و جنوبِ غربی آن ساخته شده و دو جبهۀ دیگر آن دیوارهایی است که با طاقنماهای متوالی مشابه تراشخورده است. از نکات قابل توجه در این حیاط تفاوت بارز دو نمای جبهههای روبهرو از حیث مقیاس و اندازه و ترکیبِ عناصر است. از این دو، یکی بلند و دیگری کوتاه است و یکی ایوانی بزرگ و مرتفع و دیگری اتاقهایی کوچک و کوتاه دارد. ایوانی که در میان ضلع جنوبِ غربی واقع قرار دارد بزرگتر و بلندتر از عناصر مجاور خود است؛ درحالیکه در نمای روبهروی آن، عنصرِ مرکزی مشابه عناصر همجوار است. حیاط کوچک جنوبی خانه در جوار حیاط اصلی است و به نظر میرسد که فضاهای پیرامون آن خدماتی بوده باشد. چون این حیاط به راهرو ورودی مشترک این خانه و خانۀ محمودی مرتبط است، میتوان آن را حیاطی برای رسیدن به حیاط اصلی شمرد. پس از حیاط اصلی، حیاط گوشۀ شرقی بزرگترین و مهمترین حیاطِ خانه است. این حیاط هیچ ارتباط مستقیمی با حیاط اصلی ندارد و ارتباط آنها فقط از طریق راهرو ورودی اصلی است. حیاط کوچکی نیز در گوشۀ جنوبِ شرقی حیاط دوم واقع است که از وابستگان همین حیاط به نظر میرسد. به این ترتیب، حیاط دوم خانه خود بخش مستقل و مفصّلی را تشکیل داده است. دیگر نکتۀ جالب توجه راهروی در میان حیاط دوم خانۀ داورها و حیاط اصلی خانۀ محمودی است. این حیاط دوم از حیاطهای خانۀ داورهاست؛ اما با توجه به ارتباط مستقل آن با ورودی اصلی و هشتیدارِ مجموعه شاید بتوان آن را حیاط بیرونی خانۀ محمودی فرض کرد. اگر این فرض صحیح باشد، آن گاه نگاه ما به ترکیب مجموعۀ خانۀ عربها کاملاً تغییر خواهد کرد. در جبهۀ جنوبِ شرقی این حیاط (حیاط دوم خانۀ داورها) ایوانی فراخ قرار دارد که تقریباً سراسر این جبهه را فرا گرفته است؛ گویی حیاط به داخل آن دویده است. جبهۀ مقابل ایوان فضای خاصی ندارد و فقط دیواری است با طاقنمایی در مرکز. تفاوت این دو جناح در دو جبهۀ دیگرِ این حیاط تکرار نشده است: در میانۀ هریک سهدریای قرار دارد. مشابهت دو نمای اخیر خود مایۀ تظاهر و اهمیت بیشتر جبهۀ ایوان شده است. در جبهۀ جنوبِ غربی این حیاط، سهدری فضایی دارد که در زیر بادگیر واقع است. این سهدری و آن فضا با سه درِ مجاور به یکدیگر مرتبط میشوند؛ و از آنجا که عرض سهدری با فضای زیر بادگیر برابر است، با باز شدن آن سه در مجاور، دو فضا به یکدیگر پیوند میخورند و فضایی بزرگ پدید میآید. تقارن فضای داخلی این سهدری، همچون همۀ سهدریها، قابل تأمل است. در اینجا، سه درِ فضای زیر بادگیر با سه پنجرۀ رو به حیاط متقارن است. نماهای جبهههای طولی اتاق نیز از طاقچههایی هم شکل و متقارن تشکیل شده است. به این ترتیب، دیوارهای اتاق دوبهدو تصویر یکدیگر را باز مینمایند. از این همخوانی و همنوازی درها و پنجرهها و قابها در اتاقی کوچک، فضایی پُرتراش و کامل و منظم و دقیق پدید آمده است که در آن از اتفاق و تصادف هیچ خبری نیست |
خانه عطّارها | کاشان، چهارراه آیتالله کاشانی، خیابان باباافضل، کوچۀ باغ، کوچۀ عطّارها. فضاهای خانه در سه جبهه از حیاط آن واقع شدهاند و حیاط برخلاف معمول جهت شرقی غربی دارد. جبهۀ شرقی خانه دارای ارتفاعی معادل دو طبقه است درحالی که فضاهای واقع در دو سوی دیگر حیاط (جبهههای شمالی و جنوبی) و همچنین دیوار جبهۀ غربی یکطبقه هستند و به این ترتیب فضای حیاط فراخ و دلباز شده است. مجموعۀ اصلی خانه در جبهۀ شرقی حیاط قرار دارد و ترکیبی از یک تالار بزرگ با شاهنشین و دو اتاق دودری در دو سوی آن است. این دودریها هم به فضای تالار و هم به حیاط خانه باز میشوند. در طبقۀ دوم این اتاقها نیز دو اتاق دیگر وجود دارد. تالار دارای پوشش گنبدی است و سقف تالار و شاهنشین آن تزیینات یزدیبندی زیبایی دارد. نمای این جبهه مهمترین نمای بنا به شمار میآید و تأکید طراح بر این نما با شکستهشدن خط اختتام نما در میانه و ایجاد یک قوس ویژه بر فراز آن به چشم میآید. یک ارسی ساده در قوس میانی تالار عنصر شاخص دیگری در این نماست که ارتفاعی بیش از ارتفاع در و پنجرههای طبقۀ اول نما پیدا کرده است. سردابی وسیع در زیر این جبهه قرار دارد که ورودی آن بر محور طولی حیاط واقع است. سقف این فضا نیز دارای تزیینات یزدیبندی است. دو بادگیر در طرفین این جبهه وجود دارند که با فضاهای زیرزمین در ارتباط میباشند. فضاهای واقع در جبهۀ جنوبی بنا نیز از اهمّیت قابل توجهی برخوردارند. در وسط این جبهه حوضخانهای همسطح حیاط ساخته شده که ایوانی ستوندار در جلوی خود دارد. به این ترتیب حوضخانه کاملاً به سوی حیاط گشوده شده و فضای نیمباز وسیعی را پدید آورده است. در دو سوی حوضخانه دو اتاق سهدری و در دو سوی ایوان نیز دو اتاق سهدری دیگر قرار دارند. حوضخانه دارای سقف گنبدی با تزیینات یزدیبندی میباشد، و به همراه دو اتاق سهدری که به سوی آن گشوده میشوند، مرتفعتر از ایوان و اتاقهای سهدری دو سوی آن میباشد. در نتیجه در پشتبام ایوان و دو اتاق مجاور آن یک مهتابی بزرگ به وجود آمده است. بادگیری بزرگ و زیبا در پشت حوضخانه وجود دارد که در میانۀ نمای این جبهه عنصر شاخصی است. دو زیرزمین در زیر اتاقهای طرفین حوضخانه واقعاند که دسترسی به آنها از داخل فضای حوضخانه امکانپذیر میباشد. یک اصطبل مرکب از حیاطی کوچک و یک فضای بسته در گوشۀ غربی این جبهه قرار گرفته است. جبهۀ شمالی شامل سه اتاق دودری و دو راهرو بین آنها میباشد که اتاق واقع در وسط این جبهه از دو اتاق دیگر بزرگتر است. تقسیمات نمای این جبهه متناسب با نمای مقابل آن میباشد. در جبهۀ غربی تنها یک دیوار که در تقارن با نمای روبهرو، طاقنماسازی شده است دیده میشود. ورودی اصلی بنا در جبهۀ جنوبی قرار دارد و بر خلاف معمول توسط یک دالان مستقیم به حیاط مرتبط شده است. یک ورودی فرعی نیز به فاصلۀ کمی از آن قرار دارد که مخصوص اصطبل میباشد |
خانه عکافزاده و شریف | اصفهان، خیابان ولی عصر، کوچۀ مسجد اژهایها. مجموعۀ این خانه از دو بخش بیرونی و اندرونی تشکیل شده که طی نیمقرن اخیر از یکدیگر تفکیک شدهاند و امروزه در تملک خانوادههای عکافزاده و شریف میباشند. بخش بیرونی دارای حیاط مرکزی کوچکی است که فضاهای بسته در چهار طرف آن واقع شدهاند. مهمترین فضای این بخش تالار جبهۀ شمالی آن است که شاهنشینی به شکل نیمهشت و با ارتفاعی معادل یک طبقه دارد. در طبقۀ بالای شاهنشین اتاق دیگری دیده میشود. دیوارها و سقف تالار پوشیده از تزیینات مقرنس، گچبری، طلاکاری، و آینهکاری و اتاق طبقۀ دوم شاهنشین دارای نقاشی روی گچ و تزیینات رسمیبندی است. این تالار بر خلاف معمول از جهت عرض خود و از طریق سه در ارسی منبتکاری شده به حیاط گشوده میشود. در طرفین تالار دو ایوانچه قرار دارند و در طبقۀ دوم ایوانچهها دو اتاق گوشوار با ارسیهایی به تالار باز میشوند. جبهۀ غربی حیاط بیرونی از یک تالار صلیبیشکل در میانه و دو اتاق سهدری در طرفین آن تشکیل شده است. جبهۀ شرقی دارای تقسیمات مشابه نمای جبهۀ مقابل خود و شامل سه اتاق سهدری با عمقهای متفاوت و دالانهای مابین آنهاست. یکی از اتاقهای سهدری قبلاً آبدارخانه بوده و امروزه قسمتی از آن تبدیل به حمام شده است. ورود به خانه از جبهۀ شرقی آن صورت میگیرد و هشتی ورودی در گوشۀ شمال شرقی به دالان طویلی مرتبط است که سراسر پشت جبهۀ شرقی بخش بیرونی را طی میکند. در میانۀ این دالان پس از عبور از یک هشتی دوم ورود به حیاط بیرونی میسّر میشود. در جبهۀ جنوبی حیاط بیرونی فضاهایی قرار گرفتهاند که همگی به حیاط اندرونی رو کردهاند. در میانۀ این جبهه یک تالار شاهنشیندار تنها فصل مشترک دو بخش اندرونی و بیرونی بوده و توسط دو ارسی به هر دو حیاط نگاه میکرده است. امروزه جلوی ارسی رو به حیاط بیرونی دیواری کشیده شده و این تالار تنها به بخش اندرونی اختصاص یافته است. تالار مذکور مهمترین فضای بخش اندرونی و مزین به آینهکاری و طلاکاری است. دو اتاق گوشوار در طبقۀ دوم طرفین این تالار با دو پنجرۀ ارسی به آن باز میشوند. این اتاقها با ارسیهای دیگری به حیاط دید دارند و از آن نور میگیرند. هر یک از جبهههای شرقی و غربی حیاط اندرونی متشکّل از یک ایوان ستوندار کمعمق و تالاری در پشت آن و دو اتاق در طرفین است. در دهههای اخیر در ایوانهای این جبههها تغییراتی داده شده است. دو اتاق در طبقۀ دوم بر روی دالانها و قسمتی از ایوانهای این جبههها واقع شدهاند. در جبهۀ شرقی یکی از اتاقها عملکرد آبدارخانه داشته و وجود چاه و منبع آب در آن قابل توجه است. این فضا امروزه به عنوان حمام مورد استفاده قرار میگیرد. جبهۀ جنوبی بخش اندرونی شامل یک تالار، ایوان ستوندار مقابل آن و دو اتاق در طرفین تالار است. به گفتۀ صاحب خانه فضاهای این جبهه به مرور زمان تخریب شده بودند که در پنجاه سال اخیر مجدداً مشابه طرح قبلی بازسازی شدهاند. آشپزخانه در گوشۀ جنوب غربی حیاط قرار دارد و تنور و اجاقهای قدیمی آن به صورت سابق خود محفوظ ماندهاند. بخش اندرونی از دو سمت دارای ورودی است. دالان طویل ورودی اول مجموعه در انتهای خود و پس از چرخشی به حیاط اندرونی میرسد و ورودی دوم از گوشۀ جنوب غربی خانه و پس از طی دو دالان عمود بر هم به گوشۀ حیاط راه مییابد. حیاط اندرونی، حوض گرد بزرگی در میانه و چهار باغچه در چهار طرف آن دارد. حوض گرد در خانههای این دوره کمتر دیده میشود |
خانه علاقبند | کاشان، خیابان فاضل نراقی، بنبست بهشتی. مجموعۀ موجود قسمت باقیمانده از یک خانۀ کامل و متشکل از سه مجموعۀ فضایی مختلف در سه جبهۀ شرق، شمال، و جنوب میباشد. بخش اصلی خانۀ فعلی در جبهۀ شرقی قرار گرفته و دارای یک مهتابی، یک تالار و دو حیاطخلوت با اتاقها و پستوهای مجاور آنهاست. فضای مهتابی در میانۀ نمای این جبهه با کفشکنهای طرفین خود ترکیب زیبایی پدید آورده و دو ستون در انتهای آن، ایوان کمعمقی را ساختهاند که قوس اصلی آن اندکی از خط آسمان نما بیرون زده است و فضای تالار در پشت این ایوان قرار دارد. در انتهای تالار نیز وجود دو ستون، صورتی از شاهنشین را پدید آورده است. دو حیاطخلوت به شکل هشتضلعی در طرفین تالار قرار گرفتهاند اما جالب اینکه تالار تنها به یکی از آنها مرتبط است. در جبهۀ غربی هریک از این حیاطخلوتها یک اتاق وجود دارد که از غرب به حیاط اصلی و از سوی دیگر به مهتابی این جبهه گشوده میشوند. هریک از اتاقها به نوبۀ خود به اتاق دیگری که در کنج حیاط قرار گرفته، مربوط میشوند. در جبهۀ مقابل به تالار هر حیاطخلوت یک اتاق سهدری و در جبهۀ شرقی آنها نیز طاق نماهایی قرار دارند که هندسۀ نماهای حیاط را کامل میکنند. به طور کلی ترکیب فضایی در این جبهۀ خانه ترکیب پیچیده و جالبی است، بهخصوص اینکه یک ورودی خانه نیز از بیرون به حیاطخلوت شمالی باز میشود. بخش شمالی خانه بسیار کوچکتر از بخش اصلی میباشد و از یک اتاق با پستوی پشت آن، پلکان منتهی به پشتبام و یک فضای هشتیمانند درمیانۀ راهپلهها که اتصال بخش شمالی و شرقی خانه را برقرار میکند، و همچنین یک مهتابی با دیوارههای طاقنماسازیشده تشکیل شده است. ورودی اصلی خانه نیز در کنار همین مهتابی قرار دارد. به نظر میرسد که در هنگام سلامت بنا، مهتابی مذکور در میانۀ نمای این جبهه قرار داشته است. بخش جنوبی مجموعه دارای دو اتاق تودرتو میباشد که با یک راهرو به بخش شرقی و حیاطخلوت جنوبی متصل میشوند. در این جبهه نیز مهتابی دیگری قرار دارد که قرینۀ مهتابی جبهۀ روبهرو میباشد. سرداب بزرگ خانه در زیر جبهۀ شرقی بنا قرار دارد و ورود به آن توسط سه ردیف پله از میانه و دو طرف این جبهه صورت میگیرد. سرداب از دو فضای اصلی و چند حجره تشکیل شده و در بعضی زوایا دارای نورگیرهایی مشبک به سوی حیاط است. چنانکه اشاره شد بنا دارای دو ورودی اصلی است. ورودی واقع در شمال شرقی مجموعه دارای یک هشتی با طاقچههای قوسیشکل است و توسط راهرویی به حیاطخلوت شمالی راه مییابد. ورودی دیگر که در جبهۀ شمالی ساخته شده نیز شامل هشتی و راهرو است و به حیاط اصلی منتهی میشود. باغچههای منظمی در چهار سوی حوضی مستطیلشکل در حیاط خانه خودنمایی میکنند که بخشی از دو باغچۀ غربی از میان رفته است |
خانه علومیها | یزد، محلۀ قصابها، میدان میرچخماق، کوی قصابها. این مجموعه را آخوند ملاباقر اردکانی و فرزندش، آخوند ملاحسین، که لقب «علومی» گرفت و جدّ علومیهای یزد است، بنا کردهاند. قدمت خانۀ اول به صدوپنجاه سال و دومی به صدوبیست سال میرسد. در نظری کلّی به این مجموعه میتوان گفت که فضاهای مختلف آن در سه بخش انتظام یافته است: الف. بخش شمال غربی، که حیاطی مستطیلشکل است و فضاهایی در سه جبهۀ شمالشرق و شمالغرب و جنوب غرب آن قرار دارد؛ ب. بخش میانی، حیاطی بزرگ و مفصّل، که سه جبهۀ جنوبشرق و جنوب غرب و شمالغرب آن را فضاهای گوناگون فرا گرفته است و در مرکز آن نیز، گودالباغچهای هست که فضاهای مختلفی در پیرامون آن قرار دارد؛ پ. بخش جنوبِ شرقی، قطعه زمینی که ظاهراً در گذشته باغ بوده است و به همین دلیل، در اینجا، با عنوان «باغ» از آن نام میبریم (تصویر این باغ در گنجنامه نیامده است). بسترِ کل مجموعه تقرباً به شکل مستطیل و کشیدگی آن در جهت جنوبِ شرقی ـ شمال غربی است. در تعریف کلّی مجموعه، آن را به سه بخش تقسیم کردیم؛ اما در نظری دقیقتر به انتظام افقی آن میتوان دید که قطعه زمین جنوبِ شرقی یا باغ خانه بخشی مستقل و مجزا نیست، بلکه در کنار جبهۀ جنوبِ شرقی حیاطِ بزرگ واقع است و فضاهای این جبهه به همان میزان که به سوی حیاط روزنه دارند و به آن مینگرند به باغ نظر میکنند. در نتیجه، این باغ چشماندازی زیبا برای فضاهای خانه بوده و از این طریق، به بخش میانی خانه پیوند میخورده است. پس کل مجموعه را میتوان به دو پارۀ بزرگتر تقسیم کرد: حیاط شمال غربی یا حیاط کوچک خانه؛ مجموعۀ حیاط میانی و باغ. اصولاً در معماری قدیم ما، ترکیب خانه و باغ نادر است. خانههای قدیمی این شهر و حتی بسیاری از شهرهای دیگر ما متشکل از فضایی باز است که با فضاهای بسته و نیمباز محصور و مرکز توجه شده است؛ اما در باغ قدیمی کل مجموعه در سیطرۀ فضای باز است، بهطوریکه فضای بسته یا در آغوش فضای باز جای میگیرد یا آنکه یکی از اجزای آن میشود. در خانۀ مورد بحث، فضاهای بسته در ضلع شمال غربی باغ واقع شدهاند و از منظرۀ آن بهره میبرند. هریک از دو حیاط خانه دستگاه ورودی کامل و مستقلی دارد. اکنون ارتباط دو حیاط با یکدیگر بسیار محدود است، بهطوریکه دو بخش مرکزی و شمال غربی، بیش از آنکه با یکدیگر پیوند داشته باشند، مستقل و مجزا مینمایند. در واقع این دو خانههایی مجزایند که به ظرافت با یکدیگر ارتباط یافتهاند. بخش میانی خانه حیاطی وسیعتر و مفصّلتر از بخش شمال غربی دارد و فضاهای اطراف آن نیز اغلب بزرگترند. وجود گودالباغچه در مرکز حیاط، این عرصه را صاحب فضاهایی متنوعتر کرده است. جبهۀ جنوبِ غربی حیاط بلندتر از دیگر جبهههای آن است. جبهۀ جنوبِ شرقی از برِ حیاط عقبتر نشسته و در نتیجه، یک مهتابی بزرگ به وجود آمده است. در مقابل، حیاط شمال غربی، به دور از این بازیها، چهار نمای هم اندازه دارد که دو به دو قرینهاند و در کنار هم، حیاطی آرام و ساده پدید آوردهاند. این تفاوت کیفیت فضایی دو حیاط حتی در شکل و اندازۀ اجزای به کار رفته در نماهای آنها قابل مشاهده است: شکل قوسها و نیز اندازه و تناسب ابعاد عناصر نماها، یعنی ایوانها و قابها و درها و پنجرهها، در دو حیاط کاملاً متفاوت است و اصولاً نظام اندازههای نماهای حیاط جنوبِ شرقی بزرگتر از حیاط شمال غربی است. این همه حال و هوایی متفاوت در دو بخش این مجموعه فراهم آورده است؛ و به این ترتیب، ساکنان در این بنای مفصّل کیفیات فضایی مختلفی را درک میکردهاند. با تأمّلی در آنچه آمد میتوان گفت که طرح دو بخش یا دو عرصۀ خانه در کلیت خود از نظم و اصول دقیق و یکسانی تبعیت میکنند، اما فضاهایی با کیفیاتی متنوع و متفاوت عرضه میدارند. از نکات بارز طرح وجود گودالباغچه در مرکز حیاطِ بزرگ است. این گودالباغچه مرکزی برای حیاط، که خود عنصر مرکزی خانه است، پدید میآورد؛ و به این ترتیب، هم بر انتظام مرکزی طرح خانه تأکید دوباره میکند و هم فضای حیاط را عمیق و پُرحجم جلوه میدهد. گودالباغچه سطح جدیدی نیز به فضاهای داخل حیاط افزوده است ـ سطحی که در عین آنکه جزو فضاهای حیاط محسوب میشود، از بخش بالایی تفکیک شده و عرصهای مستقل پدید آورده است، از دیگر آثار گودالباغچه چشماندازها و منظرههای گوناگون در حیاط است؛ به این معنا که در چنین حیاطی، با تغییر ارتفاع و رفتن از یک سطح به سطح دیگر، چشماندازهای جدید پدید میآید. همچنین، به سبب شکستن کف حیاط و پدید آمدن حیاطِ گودنشسته، حجم حیاط از پایین به بالا پلهپله بازتر شده و بدینگونه روحنوازتر و دلگشاتر گشته است. وجود گودالباغچه منحصر به این خانه نیست و در بسیاری از خانههای سنّتی دیده میشود؛ اما آنچه در گودالباغچه این خانه باید مطمح نظر قرار گیرد عمق زیاد آن نسبت به ارتفاعِ نماهای حیاط است: عمق آن از ارتفاع سه جبهۀ جنوبِ شرقی و جنوبِ غربی و شمال غربی حیاط نیز بیشتر شده و به اندازۀ ارتفاع دو طبقه شده است. به این ترتیب، کسی که در سطح فوقانی حیاط حرکت میکند یا بر روی مهتابی قرار میگیرد کف گودالباغچه را نمیبیند. این ویژگی سبب جدایی و انفکاک دو سطح حیاط شده است و گودالباغچه را نه کف گودنشستۀ حیاط، که حیاطی مستقل در دل حیاط اصلی جلوه میدهد. پارهای از فضاهای خانه در زیرزمین آن قرار دارد. در بخش شمال غربی خانه، فضاهای زیرزمین در دو جبهۀ جنوبِ غربی و شمال غربی واقع و به یکدیگر مرتبطاند. در بخش میانی، اغلب فضاهای زیرزمین در کنار گودالباغچه نشسته و از منظر و نور آن بهره بردهاند. در این بخش، فضاهای جبهۀ جنوبِ شرقی بسته و فضاهای جبهههای شمال غربی و جنوبِ شرقی نیمباز است. در جبهۀ جنوبِ غربی، فضاهای زیرزمین در دو طبقه روی هم قرار گرفتهاند و از طریق ایوانی به گودالباغچه مینگرندـ ایوانی بلند که نقش واسط در میان فضای باز و بسته را بر عهده دارد. شیوۀ انتظام و استقرار کلّی فضاهای این خانه به گرد حیاطها همچون اغلب خانههای قدیمی شهر است، اما از خصوصیات قابل توجه این بنا قرار گرفتن جبهۀ جنوبِ شرقی حیاط بزرگ در میان حیاط و باغ و نظر کردن یکسان به هر دوست: اتاقهای این جبهه از یک طرف به فضای بازِ محصور با فضاهای بسته مینگرند و از طرف دیگر، با چشمانداز وسیع و سرسبز باغ روبهرویند. از دیگر نکات جالب توجه در این بنا تزیینات بیشتر و جزئیات ظریفتر در ایوان و تالار و اتاقهای خانۀ شمال غربی نسبت به فضاهای خانۀ جنوبِ شرقی است؛ اگر چه فضاهای بخش جنوبِ شرقی وسیعتر و متنوعتر است. این ویژگی حتی در طرّاحی نماها و تزیینات حیاط شمال غربی در قیاس با حیاط جنوبِ شرقی دیده میشود. در طرح نماهای حیاط کوچکتر خانه، ترکیب قوسهای کلیل و جناغی شایستۀ تأمل است. چنانکه در تصاویر جبهههای جنوب شرقی و جنوبِ غربی این حیاط دیده میشود، قوسهای جناغی در قابهایی باریک (نمای راهرو) یک در میان در بین قوسهای کلیل، متعلق به فضاهای اصلیتر، جای گرفتهاند. تفاوت شکل این قوسها با یکدیگر تنوعی دلنواز در این نماها پدید آورده است. بهعلاوه، با این ترکیب، عناصر تشکیلدهندۀ نماهای مورد بحث به دو شکل ساده خلاصه شده است |
خانه علیرضا عرب | یزد، محلۀ فهادان، گذر یوزداران، روبهروی مجموعۀ حسینیان. قدمت این خانه به حدود ۱۲۰ سال میرسد و بانی آن آقای حاجمحمدحسن عرب بوده و بعدها به نامِ شوهر یکی از نوادگانش، علیرضا عرب، معروف شده است. این خانه را اکنون سازمان میراث فرهنگی از وراث خریده و قسمتهایی از آن را تعمیر کرده است. در این خانه نیز، بر اساس الگوهای معماری درونگرا، فضاهای گوناگون مشتاقانه به گرد حیاط حلقه زدهاند و به آن نظر میکنند ـ حلقهای که بخش اصلی خانه را تشکیل میدهد. بخش فرعی خانه، که اسطبل و حیاط در آن است، در همان ابتدای هشتی با دری از مابقی خانه جدا میشود. سَردَر و هشتی و راهرو نیز، همانند اغلب خانههای شهر، ورود به حیاط، کانون اصلی خانه، را به داستانی بدل میکنند که آغاز و پایان روشن و مشخصی دارد؛ اما در این خانه، به دستگاه ورودی، فضایی دیگر اضافه شده است: گذر در محل ورودی خانه سرپوشیده شده و بدینگونه، برخلافِ بسیاری از خانههای شهر، گذرِ سرپوشیده نقطۀ آغاز دستگاه ورودی و چون مقدمهای برای هشتی شده است. به عبارت دیگر، برای مراجعان به بنا، داستانِ ورود پیش از ورود به حریمِ ملکی خانه آغاز میشود یا به تعبیری دیگر، دستگاه ورودی خانه تا به درون معبر عمومی پیش رفته است. حیاط خانه مستطیلشکل و جهتِ آن شمالِ شرقی ـ جنوبِ غربی است و فضاهای اصلی خانه در سه سطح در اطراف آن واقع شدهاند که سطح اصلی همان طبقۀ اول و همکف حیاط است. فضاهای طبقۀ اول رو به حیاط دارند؛ مگر فضاهای خدماتی، که همگی یا در پس فضاهای مجاور حیاطاند یا در دو گوشۀ شمالی و غربی و دور از منظر آن. فضاهای اصلی طبقۀ اول در سه جانب شمالِ شرقی و شمال غربی و جنوبِ غربی حیاط قرار دارد. جبهۀ چهارم، جنوبِ شرقی، جبههای کمعمق است و بخش اعظم آن به فضاهای نیمباز اختصاص یافته است. بیشتر فضاهای بستۀ این طبقه در جبهۀ شمال غربی حیاط واقع است. جبهۀ شمالِ شرقی فقط دو اتاق دارد؛ و بالاخره، جبهۀ جنوبِ شرقی و سایهگیر حیاط به ایوان، عمدهترین فضای نیمباز خانه، اختصاص یافته است؛ البته اخیراً دهانۀ ایوان را با پنجرهای بزرگ بستهاند. به غیر از حیاط اسطبل، فضاهای خدماتی خانه، یعنی انبار و مطبخ، به ترتیب در گوشههای غربی و شمالی حیاط واقعاند و خود را از بازی گرم اطرافِ حیاط کنار کشیدهاند. این فضاها به جایی نظر نمیکنند و نور از سقف میگیرند. پس از طبقۀ اول، بیشتر فضاهای خانه در زیرزمین قرار دارد. برخی از این فضاها خدماتی و فرعی و بعضی پراهمیت و اصلی است. اغلب اتاقهای زیرزمین مجزا از یکدیگر است و هریک مستقلاً با طبقۀ اول ارتباط دارد. اصلیترین فضای زیرزمین سردابِ جنوبِ غربی است که طاقی با قوس کلیل و دیوارهایی تراشخورده و دریچهای به بادگیر دارد. سومین سطح خانه از حیث وسعت طبقۀ دوم آن است. این طبقه مساحت کمی دارد و محدود به جبهۀ جنوبِ غربی حیاط است. بدین ترتیب، نمای جبهۀ جنوبی از دیگر نماها متمایز شده است. فضاهای طبقۀ دوم در دو جانبِ ایوان رفیع و عمیق جبهۀ جنوبِ غربی قرار دارد. در این ترکیب، دو اتاقِ دو پنجره گوشوارهای ایوان را تشکیل داده است. در پس اتاق دو پنجرۀ جنوبِ شرقی، یک سهدری کوچک دو به بخش جنوبِ غربی بام قرار گرفته است. اتاق مذکور با دیگر فضاهای این طبقه ارتباطی ندارد و یگانه راه رسیدن به آن پلکانی است که بیواسطۀ دیگر فضاهای خانه، مستقیماً از کنار هشتی به بام میرسد. به این ترتیب، این بخش از بام حیاطی مستقل برای این اتاق شده است. بهعلاوه، دو دیوار بلند جنوبِ شرقی و جنوبِ غربی این بخش از بام تا حدی این عرصه را محصور کرده و محیطی آرام و خصوصی برای این اتاق فراهم آورده است. بادگیر خانه، واقع در انتهای ایوان، اگر چه به سبب ارتفاع کم از سطحِ بام بر اهمیت و اعتبار جبهۀ ایوان نمیافزاید؛ از وجهی دیگر حائز اهمیت است. این بادگیر، با آنکه در روی بام عنصری واحد به نظر میرسد، در واقع از سه بادگیر به هم پیوسته تشکیل شده است. بخش مرکزی و اصلی و بزرگتر آن مستقیماً هوای فرازِ خانه را به داخل ایوان میدمد و درعینِحال، از طریق دریچهای که در زیر بادگیر و در کفِ ایوان قرار دارد تالار سرداب را تهویه میکند؛ اما در طرفین مجرای مرکزی بادگیر دو مجرای مرکزی بادگیر دو مجرای باریکتر قرار دارد که هریک فقط تا طبقۀ دوم پایین رفته و به یکی از گوشوارهای ایوان راه یافته است. به این ترتیب، از بادگیر مضاعفی که بر بام این خانه دیده میشود، چهار فضای مستقل بهرهمند میگردند. ایوان فضای اصلی مجاور حیاط و بهترین مقام برای سکونت و نظر به حیاط است. این ایوان وسیع و دهانۀ آن ف |