ویکیپدیا:نوشتار پیشنهادی/۲۰۲۳/۳۰
کیا افراسیاب چُلاوی سیاستمدار، شاعر، سپهسالار و فرمانروای طبرستانی از خاندان چلاویان بود. افراسیاب در ابتدا توسط حسن دوم، حاکم دودمان باوندیان، به مقام سپهسالاری رسید ولی مدتی بعد با به قتل رساندن او، حکومت چلاویان را تأسیس کرد و بین سالهای ۷۵۰ تا ۷۶۰ هجری قمری حاکم طبرستان بود. پس از قتل اسپهبد باوندی، امیران و خانهای جزء مازندران از هر سوی سربرآوردند و علیه کیا افراسیاب چلاوی موضع گرفتند. کیا افراسیاب برای سرپا نگهداشتن حکومتش به یکی از واعظان متنفذ به نام میرقوامالدین مرعشی، ملقب به میربزرگ، روی آورد و خود را از مریدان مسلک او معرفی کرده و سبک زندگی درویشان را برگزید. این اتحاد موجب شد طرفداران هر دوی آنان افزایش یابد و کیا افراسیاب با حمایت درویشان، رقبای خود را شکست دهد. اما پس از تثبیت قدرت، کیا افراسیاب تدریجاً از درویشان فاصله گرفت. از دلایل این جدایی رویکرد مساواتخواهانه در آئین درویشان و میربزرگ بود که کیا افراسیاب نمیتوانست آن را تحمل کند. در این مسلک کیا افراسیاب و دیگر اشراف نسبت به دیگر درویشان برتری نداشتند و همه در یک سطح اجتماعی در نظر گرفته میشدند. از سویی بر حامیان قوامالدین مرعشی هر آن افزوده میشد و این کیا افراسیاب را به هراس افکند. کیا افراسیاب پس از مشورتهایی، تصمیم گرفت مناظرهای میان قوامالدین مرعشی و دیگر علمای دینی برقرار کند. در این مناظره برخی رفتارهای قوامالدین توسط دیگر علمای مسلمان محکوم شد ولی او قانع به شکست خود نگشت. بدین ترتیب با حکم علما، کیا افراسیاب قوامالدین را روانهٔ زندان کرد، ولی درویشان و حامیان قوامالدین به زندان هجوم بردند و او را آزاد کردند و به منطقهٔ دابو، زادگاه قوامالدین، رفتند.