ویکیپدیا:نظرخواهی/عزل دیوانسالاران، مدیران و گشتزنان
ویکیپدیای فارسی بارها شاهد تلاش برای تدوین قانون عزل مدیران بودهاست. بزرگترین تلاش از این نوع، در این صفحه صورت گرفت. متاسفانه تمامی این تلاشها تاکنون به نتیجه دلخواه نرسیدهاست. تنها دلیل به نتیجه نرسیدن این تلاشها به گمان من آن بودهاست که آنقدر موضوع به جزئیات ریز شکسته شده که هیچگاه امکان اجماع نظرات وجود نداشتهاست. کاربری با ۶۵٪ موافق بوده و آن دیگری با ۸۰٪. کاربری ویرایش کاربر فعال را ۲۰۰ پسندیده و دیگری ۳۰۰. و دست آخر آنقدر بر سر این جزئیات بحث و تبادل نظر صورت گرفته که امروز، ما دقیقا همان قانونی را برای عزل مدیران داریم که پنج سال پیش هم داشتیم. یعنی هیچ!!
ادامه این روند که به عدم شفافیت و عدم پاسخگویی برخی مدیران در انجام وظایف مدیریتی انجامیدهاست، موجب شده تا دلسردی و جو تنش و یارگیری و جناح بندی در ویکی بوجود آید. از سوی دیگر، ادعاهای برخی کاربران ازجمله خود من مبنی بر اینکه فلان مدیر امروزه رای حداقلی از کاربران را نیز ندارد، اگر نه موجب ضعف مدیران، که موجب اغتشاش فکری آنان را فراهم میآورد. لذا از کلیه کاربران ویکی که وجود این نقطه ضعف در قوانین ویکی فارسی (نبود امکان عزل مناصب) را قبول دارند، درخواست میکنم به ماده واحده ذیل رای موافق بدهند. در تهیه ماده واحده زیر، تلاش شدهاست تا از برآیند نظرات کاربران در صفحات مشابه قبلی استفاده گردد. بدیهی است، پس از تصویب این ماده واحده، میتوان(و در صورت لزوم، باید) اقدام به تغییر جزئیاتی مانند درصدها و حداقلهای کاربران فعال نمود. در حال حاضر تعداد کاربران درخواست کننده، حداقل ویرایشات آنان و درصد آرای لازم برای ابقا به گونهای طرح شده که(با توجه به کاربران فعلی) تقریبا همه مدیران در حاشیه نسبتا امنی قرار داشته باشند.
دقت کنید که این یک نظر خواهی نیست. نظرخواهیهای قبلی همگی بدون نتیجه پس از اتلاف انرژی فراوان پس از مدتی رها شدند. این یک صفحه رای گیری است. بدین مفهوم که هرکس نام کاربری دارد، زاپاس نیست، حق ویرایش مقالات ویکی فارسی و شرکت در نظرسنجیهای جاری آن(مثل نظرخواهی برای حذف) را دارد، حق دارد در این رای گیری شرکت نموده و رای وی برابر با رای دیگر کاربران محاسبه خواهد شد. شما حق دارید نظرات خود را در بخش نظرات بگویید. ولی فقط برای تاثیر گذاری بر آرای دیگران و استفاده در رایگیریهای بعدی. نظرات کاربران اثری بر وزن آرای آنان نخواهد داشت. در صورتی که این رایگیری در زمان مقرر (دو هفته از آغاز) موجب تصویب این ماده واحده نگردید، با رعایت نظرات موجود در این صفحه، تغییر نموده و تجدید خواهد شد. ارادتمند --دانقولا ۲۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۵۵ (UTC)
ماده واحده
[ویرایش]هر مقامی در ویکیپدیای فارسی، که قدرت خود را از آرای کاربران این ویکیپدیا گرفتهاست، باید همواره بتواند اثبات کند که نظر موافق حداقل ۴۰٪ از کاربران فعال ویکی را داراست. این اثبات باید حداکثر یک ماه پس از درخواست ۱۵ نفر از کاربران فعال، در قهوهخانه صورت پذیرد. در غیر اینصورت نامبرده از کلیه اختیارات مازاد بر کاربری خود خلع خواهد شد. منظور از کاربر فعال در این قانون، کاربریست که حداقل شش ماه سابقه ویرایشی داشته و طی شش ماه گذشته بیش از ششصد ویرایش در فضای اصلی مقالات داشته باشد.
بحثها
[ویرایش]موافق
[ویرایش]- --دانقولا ۲۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۵۷ (UTC)
- اضافه کنم که این اعداد ۱۵، و ۴۰ درصد خیلی جالب انتخاب شدهاند چون با متوسط تعداد شرکت کنندگان که ۲۵ باشد سازگار است:(۱۰۰/۶۰)*۱۵=۲۵ --دوستدار ویکیپدیا ۲۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۴۴ (UTC)
- ..من همیشه موافق این طرح بودهام.-- iroony ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۲ (UTC)
- به نظر من این طرح برای جلوگیری از سوء استفاده از امکاناتی که در اختیار مدیران (یکی دو مدیر) گذاشته شده ایده آل است. چند کاربر داریم که یک ملت را از ویرایش یا حتی نگاه کردن به ویکی فارسی فراری داده اند ولی مورد حمایت بعضی از مدیران هستند.--Natanaeel ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۱۵ (UTC)
- موافق 100%.دلایلم بارها در قهوه خانه بیان شده.-- عبدالله بحث ۲۶ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۵۵ (UTC)
- این موضوع هم برای کاربران و هم برای مدیران مفید خواهد بود. همچنین برخی از مدیران عملکرد مطلوبی ندارند و از همفکران خود حمایت میکنند و با برخی از کارهایشان باعث عدم جذب کاربران فعال جدید میشوند. --محسن ۲۷ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۰۵ (UTC)
- موافق: این کار باید زودتر از این انجام میشد. --Wayiran (ب) ۲۸ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۱۵ (UTC)
- موافق. با این روش جلوی به زور ماندن افراد در پستهای مدیریتی گرفته میشود. ترانه جوانبخت ۳۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۴۱ (UTC)
# موافق شاید می توانستیم از طریق دیگری این کار را انجام دهیم. اما با توجه به اتفاقات جدید بوجود آمده و جوی که در محیط ویکی فارسی حکمفرما شده است.--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ۵ ژوئن ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۲۴ (UTC)
اگر «شرط ۶۰۰ ویرایش در ۶ ماه اخیر برای رأیدهندگان و رای ۴۰درصد تمام کاربران فعال، نه آنان که رأی میدهند» اصلاح شود. من رای خود را بر می گردانم--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ۵ ژوئن ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۵۳ (UTC)
- موافق --علی رجبی ۵ ژوئن ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۴۹ (UTC)
- موافق، البته روال ویکیفا این است که این بحث ها هر چند وقت یکبار به دلیل رفتار یک کاربر باز می شود و بعدهم بسته. ولی بدون توجه به این رویه من همیشه موافق این ماجرا بودم و هستم. --پویان نیک نفس ۱۵ ژوئن ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۲۸ (UTC)
- موافق، فقط در شرط شمارة ویرایش رأی دهندگان و درصد کاربران فعال باید تجدید نظر کرد. M.Fanavar ۱۹ ژوئن ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۱۸ (UTC)
- موافق، اما "40% کاربران فعال شرکت کننده در نظرسنجی" بهتر است اعمال شود.
- موافق، sicaspi ۱ اوت ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۱۳ (UTC)
مخالف
[ویرایش]- مخالف. هر مقامی لازم نیست، کافی است که برای مدیران خاطی سالی یک بار تجدید رای گیری شود، با توجه به خطاهای یک نفر مدیر که تاکنون بیش از حد خطا داشتهاست، بیخودی پای دیگر مدیران و مسولان را به میان نکشید، دیگر مدیران و مسولان فقط به انجام وظایف روزمره خود مشغولند و با کاربران سربه سر نمیگذارند و آزار و اذیت نمیکنند فقط آقای مرد تنها است که شاکی فراوان و جدی دارد.ojanfar ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۲۵ (UTC)
- جناب اوجانفر اینجا جای طرح شکایت از فرد خاصی نسیت.هر فرد هر دین و هر اعتقاد و هرچیزی در دنیا موافق و مخالف دارد.من به شخصه جزو افرادی هستم که تاکنون نامهربانی از جناب مردتنها ندیدم.-- iroony ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۶ (UTC)
- برای عزل ایشان نیز الان راهکاری وجود ندارد. آیا لازم نیست راهکاری وجود داشته باشد؟ --دانقولا ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۰۰ (UTC)
- جناب اوجانفر اینجا جای طرح شکایت از فرد خاصی نسیت.هر فرد هر دین و هر اعتقاد و هرچیزی در دنیا موافق و مخالف دارد.من به شخصه جزو افرادی هستم که تاکنون نامهربانی از جناب مردتنها ندیدم.-- iroony ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۶ (UTC)
- مخالف. فکر کنم نام این صفحه «رایگیری یا نظر خواهی برای تائید ماده قانون واحده برای عزل دیوانسالاران، مدیران و پاترولها» باید باشد. در هر حال به نظر میرسد رایگیری برای برای تائید ماده قانون واحده عزل دیوانسالاران، مدیران و پاترولها اولا موافق قوانین و سیاستهای ویکیپدیا نیست (که الان همه را مطابق قوانین شرح میدهم) و دوم اینکه ما در ویکیپدیا «ماده واحد» نداریم بلکه سیاستهای رسمی و رهنمود داریم. در ماده واحد پیشنهادی در بالا آمدهاست: «هر مقامی در ویکیپدیای فارسی، که قدرت خود را از آرای کاربران این ویکیپدیا گرفتهاست، باید همواره بتواند اثبات کند که نظر موافق حداقل ۴۰٪ از کاربران فعال ویکی را داراست. و در غیر اینصورت نامبرده از کلیه اختیارات مازاد بر کاربری خود خلع خواهد شد...». این یک تعریف از دموکراسی است. درحالیکه در ویکیپدیا:سیاستها و رهنمودها آمدهاست: «اگرچه در ویکیپدیا سعی بر این است که برای ایجاد و تغییر این سیاستها و رهنمودها اجماع حاصل شود، اما ویکیپدیا به دنبال دموکراسی نیست.» و همچنین در ویکیپدیا:سیاستها و رهنمودها آمده «ویکیپدیا بر اساس اجماع کار میکند. در واقع اجماع یکی از روندهای ذاتی در ویکی است. رجوع شود به ویکیپدیا:اجماع.» این با دموکراسی فرق میکند. فکر کنم دیگر بسیاری از کاربران محترم با این مسئلهای که من در بالا مطرح کردم (که در ویکیپدیا اجماع مساوی دموکراسی نیست) آشنا باشند و نیازی به توضیح اضافه نباشد. از طرفی دیگر شما در اینجا میخواهید یک قانون بنویسید که بر اساس آن «یک ماده واحد قانون» دیوانسالاران، مدیران و پاترولها را بتوان عزل کرد. ولی واقعیت اینجاست که در ویکیپدیا صورت گرفتن چنین کاری بسیار سخت یا حداقل در این مورد نزدیک به محال است. این را قوانین در ویکیپدیا:سیاستها و رهنمودها هم میگویند: «بنابراین، بین افرادی که معتقدند قوانین باید به طور کامل نوشته و اجرا شوند، و افرادی که معتقدند قوانین نمیتوانند پیشبینی همهٔ حالاتی که ممکن است رخ بدهد را بکنند، همواره بحث در جریان بودهاست.» پس چاره چیست؟ ویکیپدیا:سیاستها و رهنمودها چاره را میگوید: «در تمام این موارد، هرگاه فردی طوری عمل کند که با روح این قوانین (نیتی که پشت آنها بوده، یعنی ویرایش بهتر و پیشرفت ویکیپدیا) منافات داشته باشد، این فرد مجازات میشود، حتی اگر قانون نوشتهای علیه کار او وجود نداشته باشد. در مقابل، افرادی که با حسن نیت و با فرهنگ شهروندی در ویکی ویرایش میکنند و در موارد اختلاف نظر در صدد رسیدن به اجماع هستند، و تمام تلاششان با هدف ایجاد یک دانشنامهٔ بهتر است، محیط ویکیپدیا را محیطی خوشایند مییابند.» پس بنابراین ویکیپدیا میگوید تشخیص اینکه چه نیتی که پشت عملکردها بوده، یعنی ویرایش بهتر و پیشرفت ویکیپدیا مشخص است و نیازی به درست کردن ماده قانون واحد نیست. قوانین ویکیپدیا میگوید «در هر جا که مورد خاصی پیش آمد، شما یک ویرایشکنندهٔ ویکیپدیا هستید! ویکیپدیا سردبیر ندارد، و بین ویرایشگرهای آن هم رابطهٔ بالا به پایین وجود ندارد. بنابر این، ویرایشگران ویکیپدیا با ویرایش و اصلاح ظاهر و محتوای مقالات ویکیپدیا سیاستهای آن را اجرا میکنند. مشارکتکنندگان ویکیپدیا، هم نویسنده و هم ویراستار مقالات هستند.» پس بنابراین اینجاست که ویکیپدیا:اجماع به کمک خواهد آمد. به این شکل که در اینکه آیا مدیری عزل شود یا بماند (در یک موردی) تمام کاربرهای دیگری که صفحه عزل مدیر را میخوانند پیش خودشان تصمیم میگیرند که آیا مدیر در مدیریت بماند، یا یا عزل شود. به مرور زمان، تمام آن چه که در درباره عملکرد یک مدیر مطرح میشود، عملاً از تایید ضمنی مشارکتکنندگان ویکیپدیا (یا حداقل بخشی از آنان، که به آن صفحه نگاهی انداختهاند) برخوردار است. اصل «سکوت نشانهٔ رضایت است» نشانهٔ نهایی اجماع است؛ وقتی یک مدیری وظایفش را انجام میدهد و هیچکس اعتراضی نمیکند، یعنی بقیه با آن موافق هستند. پس بنابراین به طور معمول، اجماع محصول طبیعی روند عملکرد یک مدیر یا دیوانسالار یا گشت قرار خواهد گرفت. من که فکر نمیکنم در ویکیپدیای انگلیسی به این شکل که در اینجا رایگیری برای عزل دیوانسالاران، مدیران و پاترولها صورت گرفتهاست، چیزی باشد. اگر هست بیاورید تا بحث کنیم. با تشکر.--Pastorals2007 ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۰۰ (UTC)
- بله. در ویکی پدیای انگلیسی چنین چیزی وجود ندارد. چرا که آنها کمیته حکمیت دارند. ما که نداریم، اکنون هیچ (تاکید میکنم هیچ!) راه حل قانونی برای عزل منتخبان نداریم. سابقه نشان میدهد که انتخاب کمیته حکمیت نیز آنچنان سنگ بزرگیست که تا چند سال آتی زده نخواهد شد. بنابراین بالاخره باید راهی ایجاد کرد یا خیر؟ در سایر موارد با شما اختلافی ندارم. من میگویم ماده واحده (چون در مراکز قانون گذاری به آن چنین میگویند. شما بگویید افزودن یک جمله بر سیاستها. فرق زیادی ندارد. ارادتمند --دانقولا ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۰۰ (UTC)
- من فکر میکنم آنها کمیته حکمیت را هم مثل همین انتخاباتی که درباره دیوانسالاران و مدیران صورت میگیرد، انتخاب کردهاند. راهش همین است. آنچه که شما در اینجا به عنوان ماده قانون ذکر کردید، فرق میکند با رهنمود. (بحث روی نامگذاری این لغات که نداریم). رهنمود یعنی وقتی در یک مورد خاص چندین بار در بحثهای مختلف اجماع حاصل میشود. این ماده قانون به این شکل مطابق سیاستهای ویکیپدیا در باره اجماع هم نیست. البته ممکن است یک نفر بگوید خب این قانون مطابق اجماع نباشد مگر چه میشود؟ قانونی که مطابق سیاستهای کلی و اساسی ویکیپدیا تدوین نشود ممکن است ناکامل از آب دربیاید و بعدا جواب درست هم ندهد. ارادتمند. --Pastorals2007 ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۱۰ (UTC)
- چندین بار اجماع حاصل میشود؟ برای چه خوب است؟ (ضمنا ظاهرا منظورتان سیاست است و نه رهنمود.) قانون ناکامل داشتن، بهتر از بی قانونی است. الان در این خصوص در بی قانونی مطلق بسر میبریم. --دانقولا ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۳۸ (UTC)
- موافق نیستم در بی قانونی مطلق هستیم. ویکیپدیای انگلیسی با همین قوانین کلی مقاله دارد. با همین قوانین. Pastorals2007 ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۵۱ (UTC)
- من عرض کردم در این خصوص (عزل مدیران). ما الان هیچ قانونی برای اینکار نداریم. ولی آنان دارند (حکمیت) --دانقولا ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۵۶ (UTC)
- خب دیگه منم عرض کردم. «آنها کمیته حکمیت را هم مثل همین انتخاباتی که درباره دیوانسالاران و مدیران صورت میگیرد، انتخاب کردهاند. راهش همین است.» در هر حال من مطالبی را که به نظرم میرسید گفتم. شاید نظر دوستان دیگر هم بتواند در اینباره راهگشا باشد.Pastorals2007 ۲۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۰۴ (UTC)
- از یکی از کاربران باتجربه بپرسید که چرا حکمیت نداریم. توجیهتان خواهد کرد که چرا نداریم و چرا تا سالها بعد هم نخواهیم داشت. --دانقولا ۲۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۴۷ (UTC)
- خب دیگه منم عرض کردم. «آنها کمیته حکمیت را هم مثل همین انتخاباتی که درباره دیوانسالاران و مدیران صورت میگیرد، انتخاب کردهاند. راهش همین است.» در هر حال من مطالبی را که به نظرم میرسید گفتم. شاید نظر دوستان دیگر هم بتواند در اینباره راهگشا باشد.Pastorals2007 ۲۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۰۴ (UTC)
- من عرض کردم در این خصوص (عزل مدیران). ما الان هیچ قانونی برای اینکار نداریم. ولی آنان دارند (حکمیت) --دانقولا ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۵۶ (UTC)
- موافق نیستم در بی قانونی مطلق هستیم. ویکیپدیای انگلیسی با همین قوانین کلی مقاله دارد. با همین قوانین. Pastorals2007 ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۵۱ (UTC)
- چندین بار اجماع حاصل میشود؟ برای چه خوب است؟ (ضمنا ظاهرا منظورتان سیاست است و نه رهنمود.) قانون ناکامل داشتن، بهتر از بی قانونی است. الان در این خصوص در بی قانونی مطلق بسر میبریم. --دانقولا ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۳۸ (UTC)
- من فکر میکنم آنها کمیته حکمیت را هم مثل همین انتخاباتی که درباره دیوانسالاران و مدیران صورت میگیرد، انتخاب کردهاند. راهش همین است. آنچه که شما در اینجا به عنوان ماده قانون ذکر کردید، فرق میکند با رهنمود. (بحث روی نامگذاری این لغات که نداریم). رهنمود یعنی وقتی در یک مورد خاص چندین بار در بحثهای مختلف اجماع حاصل میشود. این ماده قانون به این شکل مطابق سیاستهای ویکیپدیا در باره اجماع هم نیست. البته ممکن است یک نفر بگوید خب این قانون مطابق اجماع نباشد مگر چه میشود؟ قانونی که مطابق سیاستهای کلی و اساسی ویکیپدیا تدوین نشود ممکن است ناکامل از آب دربیاید و بعدا جواب درست هم ندهد. ارادتمند. --Pastorals2007 ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۱۰ (UTC)
- مخالف. با توجه به اشکالات ارائه شده در بحث ویکیپدیا:رایگیری برای عزل دیوانسالاران، مدیران و پاترولها. Gnosis ۲۷ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۲۲ (UTC)
- مخالف. با توجه به مباحث مطرح شده در فوق و بحث مخالفان. این ماده قابل اجرا نیست. در ثانی ما نیاز به مدیران بیشتر داریم. بهتر است به سمت افزایش مدیران پیش رویم تا اینکه دست و پای همین مدیران اندک موجود را با چنین قوانینی ببندیم. /Achaemenes/ ۲۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۵۸ (UTC)
- مخالف. داشتن یک سیاست برای عزل مدیران لازم است، اما این شیوه تدوینش نیست. این پیشنهای که مطرح شدهاست هم به هیچ وجه قابل قبول نیست. موارد دلبخواهی عجیب و غریبی که در هیچ ویکیپدیای مهمی سابقه ندارد (مانند شرط ۶۰۰ ویرایش در ۶ ماه اخیر برای رأیدهندگان و رای ۴۰درصد تمام کاربران فعال، نه آنان که رأی میدهند) در این پیشنهاد وجود دارد که نه تنها قابل قبول نیست، بلکه بیمعنی است. بیشتر موافقتهایی که ابراز شدهاست هم موافقت با موضوع امکان عزل است، نه موافقت با این جزئیات این پیشنهاد. Alefbe ۵ ژوئن ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۳۵ (UTC)
- خودتان هم شاهد هستید که بررسی جزئیات طی سالهای گذشته انرژی زیادی از کاربران برده و هیچگاه به نتیجه نرسیدهاست. یکی از کاربران با ششصد ویرایش موافق است و دیگری با ۵۵۰ ویرایش. جمع بندی هیچگاه صورت نخواهد پذیرفت، مگر آنکه بالاخره از جایی شروع شود. کمی نرمش داشته باشیم. همه چیز فعلا نمیتواند ایده آل باشد. بگذارید یک قانون داشته باشیم. الان صرفا وجود قانون (ولو بد) مهم است. جزئیاتش را به تدریج اصلاح خواهیم نمود. من بهترین جزئیاتی که به نظرم رسید، همین هاست. ممکن است شما جزئیات بهتری به نظرتان برسد که بلافاصله پس از ایجاد قانون میتوانید به رای گیری بگذارید. من را هم از همین الان موافق تغییرات خود بدانید. ولی ادامه بی قانونی چیز نا خوشایندی است. جزئیات پیشنهادی من مدیران فعلی را در خطر جدی نمی اندازد. الان واقعا به نظر نمی رسد مدیری وجود داشته باشد که حتی 40% از اقبال عمومی را نیز همراه نداشته باشد. ولی جلوی بی قانونی را می گیرد. حتی به نفع خود مدیران هم هست. من ممکن است الان مدعی شوم که فلان مدیر حتی دو نفر موافق هم ندارد و مدیر مربوطه نیز راهی برای نفی این ادعای من ندارد. ارادتمند --دانقولا ۵ ژوئن ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۰۸ (UTC)
- قانون (ولو بد) به چه درد پروژه میخورد؟ کدام ادامه بی قانونی است که چیز نا خوشایندی است؟ خب شما این بی قانونی راکه می گوئید لینک بدهید همینجا شاید راه حل بهتری پیدا کردیم. شما اگر بگوئید فلان مدیر 2 نفر هم طرفدار ندارد خب همانطوری که تقاضای مدیر شدن میدهید همانطور هم تقاضای عزل مدیریت بدهید. خب کاربران اجماع میکنند و نظر میدهند. چه احتیاجی به قانونی است که خودتان هم می دانید (بد) است و معایب دارد .Pastorals2007 ۵ ژوئن ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۰۳ (UTC)
- مخالف: همین نکته بدست آوردن حداقل 40 درصد آرا سبب باندبازی میشود. دیگر اینکه تعریف ویرایش چیست؟ اضافه کردن یک نقطه یا ممیز یک ویرایش است؟ بهتر است قبل از هر چیز واژه ویرایش تعریف و به رای گیری گذاشته شود. اگر کسی میخواهد مدیرشود کافی است نامزدی خود را اعلام کند و کمبود جا نیست.من شخصا خیال میکردم که مدیران سختگیری میکنند ولی پس از گذشت زمان متوجه شدم که این سختگیری لازم است تا کیفیت بالا برود. --Dr AMD ۱۱ ژوئن ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۲۹ (UTC)
مخالف داشتن ششصد ویرایش در شش ماه اخیر، آنهم در صفحات اصلی بیشتر به شوخی می ماند! اینطور یکجور باند بازی می شود. مدیر با داشتن ۴۰ درصد آرا می تواند ابقا شود. با این اوصاف کافیست که چهل درصد کاربران را راضی نگه دارد... Bardia666 ۱۳ اوت ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۵۴ (UTC)
- مخالف. --سندباد ۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۲۳ (UTC)
ممتنع
[ویرایش]- آن وقت چه کسی و با چه قانونی جای آنها را بگیرد؟ همیشه نباید به فکر برکناری، عزل، جایگزینی، انقلاب بود بلکه باید به فکر شخص جایگزین، سیستم جایگزین، مدیریت جایگزین نیز بود . Companionship ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۴۷ (UTC)
- برای اینکه راه قانونی برای جایگزینی وجود دارد. برای عزل وجود ندارد. ارادتمند --دانقولا ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۰۴ (UTC)
- من با کلیت برکناری مدیران موافقم اما با جزئیات و روند برکناری مدیران مشکل دارم مثلا کاربران ترولی را فرض کنید که راس هر هفته بیایند و درخواست عزل مدیری را بدهند با این چه کنیم؟
:)
امیرΣυζήτηση ۲۸ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۱۴ (UTC)
- پانزده ترول یک جا؟ بعید است موفق شوند. تازه پس از تصویب می توان الحاقیه گذاشت که مثلا اگر کسی یکبار تقاضا کرد و رای نیاورد تا ان ماه حق درخواست جدید ندارد. مهم این است که در این مرحله بالاخره یک قانونی به وجود بیاید. بعد اینکه چه معایبی دارد را با سعی و خطا رفع می کنیم. ضمن اینکه به فرض که 15 ترول آمدند و رای گیری هم راه افتاد. باز هم در صورت عدم استقبال کاربران واقعی، رای گیری رای نخواهد آورد. ارادتمند --دانقولا ۲۸ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۲۱ (UTC)
- منظورتان از کاربران واقعی چیست؟ شما دارید بالا قانون تصویب می کنید. چه کسی تشخیص میدهد که کاربر واقعی کدام است. من و شما که کاربران را پشت کیبوردشان نمی بینیم (آنهم همیشه).Pastorals2007 ۵ ژوئن ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۴۶ (UTC)
نظرات
[ویرایش]- آمار کاربران فعال را از کجا می آورید؟! sicaspi ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۰۸ (UTC)
- سلام. به سادگی می توان بصورت موردی بررسی نمود. در متا که نرمافزاری انجام می شد. ولی اینجا با توجه به تعداد کم ماها، می شود دستی موارد خاص مشکوک را بررسی کنیم. کار سختی نیست. هر کاربری می تواند این کار را بکند. --دانقولا ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۴ (UTC)
- فعال در قهوه خانه؟!! من تا به حال قهوه خانه را تقریبا فقط گاهی خوانده ام. (یکی دو مورد هم تک جملاتی نوشته ام). نمیدانستم وظیفه دارم در قهوه خانه فعال باشم. حالا من که هیچ، کاربران خیلی فعالی هستند که آنها هم علاقهای به شرکت در بحثهای (عموما بی خود) قهوه خانه ندارند. در مورد پاترولها، وضع فعلی که پاترول شدن احتیاج به نظرخواهی هست، به اندازهٔ کافی مضحک است، حالا تصور کنید بخواهیم پاترولها را عزل هم کنیم! --Adler ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۰۲ (UTC)
- ادلر جان، اشتباه قرائتی(!) پیش آمده؛ منظور از عبارت "درخواست کاربران فعال، در قهوه خانه"، "درخواست کاربران فعال است که در قهوه خانه داده شده" و نه "درخواست کابران فعالِ در قهوه خانه". درود.--SalmanParsi ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۲۸ (UTC)
- اینچنین است که به اهمیت نقش ویرگول پی میبریم. ممنون.--Adler ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۳۲ (UTC)
- ادلر جان، اشتباه قرائتی(!) پیش آمده؛ منظور از عبارت "درخواست کاربران فعال، در قهوه خانه"، "درخواست کاربران فعال است که در قهوه خانه داده شده" و نه "درخواست کابران فعالِ در قهوه خانه". درود.--SalmanParsi ۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۲۸ (UTC)
- همه که نمی دانند قهوه خانه کجاست باید بالای صفحه آگهی شود. sicaspi ۲۷ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۴۴ (UTC)
- به هرحال مسئله مهمی است. باید همه کاربران متوجه بشوند. من راهکار فنی اعلام را نمی دانم. ولی گمان میکنم تقاضای پانزده امضا در قهوه خانه یا تام یا جای مشابهی باید طرح شود و همچنین در بحث مدیر مربوطه. --دانقولا ۲۷ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۵۹ (UTC)
- همه که نمی دانند قهوه خانه کجاست باید بالای صفحه آگهی شود. sicaspi ۲۷ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۴۴ (UTC)
همانطور که در بالا اشاره شده در حال حاضر مسئولیت عزل مدیران و دیوانسالاران را حکمها به عهده دارند اما قبل از اینکه حکمها انتخاب شوند عزل مدیران و دیوانسالاران در ویکیپدیای انگلیسی به چه شکلی بود؟ در Wikipedia:Administrators آمده:
Administrators who seriously, or repeatedly, act in a problematic manner or have lost the trust or confidence of the community may be sanctioned or have their access removed. In the past, this has happened or been suggested for:
1. Repeated/consistent poor judgment 2. Breach of basic policies (attacks, biting/civility, edit warring, privacy, etc) 3. Failure to communicate – this can be either to users (e.g., lack of suitable warnings or explanations of actions), or to concerns of the community (especially when explanations or other serious comments are sought). 4. "Bad faith" adminship (sock puppetry, gross breach of trust,[6] etc) 5. Conduct elsewhere incompatible with adminship (off-site attacking, etc).
قانون بالا میگوید اگر مدیری به صورت جدی، مکرر، و مشکل ساز برخورد کرد، و اگر اطمینان از او سلب شد باید از مدیریت عزل شود. موارد تخلف مدیر را هم به ردیف ذکر کرده است. حال من در اینجا چند سوال دارم. چرا در اینجا با توجه به قوانین بالا هیچ لینکی یا موردی درباره تخلف احتمالی مدیران ارائه نشده است. اگر به قول آنچه که در بالا ذکر شده تخلف مدیران منجر به «دلسردی و جو تنش و یارگیری و جناح بندی» شده چرا هیچ لینکی از این تخلفات موجود نیست؟ من نه میگویم مدیران تخلف کردهاند و نه میگویم هم همه مدیران هم اشتباه نمیکنند. بالاخره این همه کاربر همه روزه این همه اخطار دریافت میکنند و قطع دسترسی هم میشوند، مدیر هم ممکن است اشتباه کند. منظورم این است که این قضیه باید شفاف سازی شود. اگر مشکلی هست دوستانه گفته شود. مطرح شود و بحث شود. اگر مشکل سربسته بماند که حل نمیشود. مشکل اول باید مطرح شود بعدا حل شود. اول باید مصادیق یک تخلف مدیر در یک جایی مطرح شود، بعدا روی آن بحث شود و نتیجه گرفته شود و اجماع شود. قوانین بالایی که من اول در بالا آوردم میگویند اگر از موارد ذکر شده در مدیری دیده شد اختیارات مدیریتی او میتواند باز پس گرفته شود. مطلب بعدی این است که ما داریم یک چیز سر بسته و مجمل خلاصه که فقط عزل میکند را به تصویب میرسانیم. شما میگوئید نظر موافق ۴۰ درصد کاربر و والسلام. فردا، بدون چون و چرا، هر چه این ۴۰ درصد گفتند مورد قبول باشد. قوانین ویکیپدیا میگویند: ویکیپدیا محل تمرین دموکراسی نیست. یعنی ویکیپدیا محلی نیست که اگر فردا ۴۰ درصد کاربر بدون طرح و بحث روی یک قضیه و بدون اجماع کردن، یک قانونی تصویب کردند، بعد فردا اشتباهی شود و مسئله آنجور که باید جواب ندهد، قانون دیگری تصویب شود. بعد این قانون نشد یکی دیگه تصویب شود. و هی روش آزمون و خطا صورت گیرد. سوال من اینجاست اگر خود ویکیپدیا میگوید ویکیپدیا محل تمرین دموکراسی نیست، چرا میخواهد یک قانونی تصویب شود که عینا مصداق دموکراسی است . این خودش بی قانونی است. یعنی تخلف از قوانین ویکیپدیا برای جلوگیری از تخلف یا تخلف مدیر. حالا من میخواهم به سوالم پاسخ داده شود که چطور عدول از قانون میتواند جلوی تخلف را بگیرد. با احترام فراوان.--Pastorals2007 ۵ ژوئن ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۳۵ (UTC)
- دوست گرامی.
- بسیاری از ویکی های زبانهای مختلف، قوانین مختلف دارند. اجماع کاربران اینجا (که تازه آن هم مورد سوال است، چون اجماع کاربران فعلی نیست) این بوده که در جاهایی که سیاست های ما صراحت ندارند، سیاست های روز ویکی انگلیسی حاکم باشد. این حرف به مفهوم آن نیست که سیاست های پوسیده قبلی ویکی انگلیسی هم باید نصب العین ما باشد. شما ممکن است امروز برای ساختن نیروگاه اتمی بروید و کارشناس از کشور دیگری استخدام کنید. ولی مسلما برای ساختن لولهنگ و آفتابه مسی کسی کارشناس خارجی نمی آورد. ما با توجه به افزایش شمار کاربران، باید عادت کنیم که کم کم سیاست هایمان را خودمان بسازیم. از اشتباه هم نترسیم. مگر دیگران اشتباه نکرده اند؟ همان ویکی انگلیسی هم لابد دیده اند که قانونشان اشکال داشته که عوضش کرده اند.
- در مورد اینکه فرمودید ویکی تمرین دموکراسی نیست، متاسفانه این جمله ای بود که سالها برخی مدیران از آن سوء استفاده می کردند. درست است که ویکی محلی برای تمرین دموکراسی نیست. ولی مغایرتی هم با دموکراسی ندارد. از یک فرض صحیح نمی توانید نتیجه غلط بکیرید. چه کسی گفته که هر عمل دموکراتیکی در ویکی محکوم به فناست، چون ویکی محلی برای تمرین دموکراسی نیست؟ همه مدیران اینجا در فرایندی کاملا دموکراتیک به مدیریت رسیده اند. چگونه است که در موقع رای گیری برای مدیریت، چنین تفسیری از این اصل وجود ندارد؟ من در این صفحه خیال ندارم تمرین دموکراسی راه بیاندازم. بلکه دارم تلاش میکنم یک سیاست به مجموعه سیاست های ویکی بیافزایم.
- همین. ارادتمند --دانقولا ۵ ژوئن ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۰۸ (UTC)
همکار ارجمند. من هنوز پاسخ 2 سوالم را نگرفتم. سباست دارد به صراحت می گوید اگر مدیری به صورت جدی، مکرر، و مشکل ساز برخورد کرد، و اگر اطمینان از او سلب شد باید از مدیریت عزل شود. مواردش را هم گفته. من دیگر نمیدانم چه چیز مبهمی باقی مانده. ویکی های مختلف در اصول کلی قوانین این دانشنامه آزاد با هم مشترکند این سیاست ها و این قوانین، قوانین صیقل داده شده و ساده ای هستند که در مجموع خیلی از موارد را هم جواب می دهند. فرمودید مدیران سالها از جمله ویکی محل دموکراسی نیست سوء استفاده کرده اند. من که از اوایل 2008 در اینجا ویرایش می کنم، (فکر کنم شما هم در همین حوالی به جمع ویرایشگران پیوسته اید) مورد خاص اینچنینی ندیده ام که مدیران سوء استفاده خاصی از این جمله بکنند. اگر هست لطفا لینک بدهید. در ضمن اصلا مسئله مورد بحث این نیست که هر عمل دموکراتیک محکوم به فناست یا نه. مسئله مورد بحث اینجا این است که قوانین ویکی می گویند ویکیپدیا محل تمرین دموکراسی نیست. در این رای گیری مبتنی بر تمرین دموکراسی گفته شده هر مقامی در ویکیپدیای فارسی، که قدرت خود را از آرای کاربران این ویکیپدیا گرفتهاست، باید همواره بتواند اثبات کند که نظر موافق حداقل ۴۰٪ از کاربران فعال ویکی را داراست. کسی در انتخاب مدیران کنونی ویکیپدیای فارسی نگفته بود مدیری به مدیریت انتخاب میشود که نظر موافق 40 درصدی از کاربران داشته باشد که شما میگوئید مدیران اینجا با دموکراسی روی کار آمده اند. در ضمن فرمودید تعداد کاربران زیاد تر خواهد شد. تصور کنیم که در آینده تعداد زیادی کاربر در اینجا عضو شدند و ویرایش زیاد هم انجام دادند. بعد هنگام رای گیری این کاربران تازه وارد که بیش از 40 درصد کاربران فعال را تشکیل می دهند با هم در پشت پرده تبانی کردند و مدیر را در یک آن بدون هیچ دلیلی عزل کردند. آن وقت چه کسی پاسخگوی این قانون مبتنی بر اصل دموکراتیک خواهد بود؟ در هر حال من پاسخ آن 2 سوالی را که در بالا مطرح کردم نگرفتم.اگر کسی پاسخ قانع کننده و منطقی به آن بدهد خیلی خوشحال می شوم. با آرزوی موفقیت روز افزون برای شما و برای همه ویرایشگران.--Pastorals2007 ۵ ژوئن ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۳۱ (UTC)
- در نبود کمیته حکمیت تشخیص اینکه مدیری بصورت جدی، مکرر، و مشکل ساز برخورد کرده است با کیست؟ (کمون سنز) ملاک سلب اطمینان از مدیر چیست؟ (کمون سنز) بنابراین باز هم این کاربران (یا نمایندگان آنها در کمیته حکمیت) هستند که تصمیم به عزل یا ابقای مدیر می گیرند.
- در خصوص سوء استفاده برخی مدیران از عبارت مزبور، کافیست کمی بگردید. زیاد سخت نیست. من چون عبارت سوء استفاده را بکار بردهام طبیعتا دیگر نمی توانم لینک مستقیم بدهم. چون مصداق حمله شخصی است. ولی شما اگر بگردید، خواهید یافت.
- تمامی مدیران کنونی (بجز یک استثنا) با رای مثبت حداقل 75 درصد کاربران به این کار گماشته شده اند. (من به این می گویم فرآیند دموکراتیک)
- در زبان شیرین فارسی مدیر یعنی کسی که جایی را اداره می کند. اگر کسی بعد از اداره جایی حتی 40% موافق هم نداشته باشد، پیداست اداره کردن بلد نبوده است.
- وقتی تعداد کاربران زیاد می شود، فرصت، قدرت و صلاحیت این را پیدا می کنند که قوانین را از منظر خود سنجیده و آنها را بومی کنند. من عرض نکردم زاپاسها زیاد می شوند. عرض کردم کاربران زیاد می شوند. اگر کسی واقعا آنقدر توانایی و وقت و دانش دارد که چندین زاپاس را به مدت شش ماه و با حداقل ششصد ویرایش اداره کند، خداوکیلی حقش است که دوبرابر من حق رای داشته باشد!
- اگر سوالی باقی مانده لطفا مجددا شفاف بنویسید تا بتوانم پاسخ دهم. چون حتما متوجهش نشده ام. --دانقولا ۵ ژوئن ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۳۲ (UTC)
دوست عزیز، باز هم اینها پاسخ ۲ سوال من در بالا [۱]نیستند. اینجاعرض کردم در نبود کمیته حکمیت تشخیص اینکه مدیری بصورت جدی، مکرر، و مشکل ساز برخورد کرده خود جامعه ویکیپدیاست.(the community may be sanctioned ) یعنی در ویکیپدیا همانطور که بالا گفتم رابطه بالا به پائین وجود ندارد. همانطور که مدیر تخلف کاربران را یادآور میشود و تذکر میدهد. جامعه ویکبپدیا هم ممکن است تخلفات مدیر را یاد آور شوند و به او تذکر دهند. یعنی این همانی است که شما میگوئید: «بنابراین باز هم این کاربران (یا نمایندگان آنها در کمیته حکمیت) هستند که تصمیم به عزل یا ابقای مدیر می گیرند.» البته که کاربران هستند که تصمیم به عزل یا ابقای مدیر می گیرند. اما نه با این قانون مجمل و خلاصه مبتنی بر اصل دموکراسی. اینجا گفته:
Administrators who seriously, or repeatedly, act in a problematic manner or have lost the trust or confidence of the community may be sanctioned or have their access removed.
این who یعنی کسیکه و مدیری که. یعنی شما باید به صورت موردی به مدیران تخلف احتمالی شان را تذکر دهید. همانطوری که مدیری می آید به فلان کاربر میگوید تو در اینجا فلان تخلف را کردهای. با توجه به قوانین بالا، من فکر میکنم این قانون ۴۰ درصدی این پروژه ، روش صددرصد خوب، و روش خوب و کاملی برای sanction کردن در باره مدیر نیست. من اگر به جای شما بودم عبارت انتقادآمیز «سوء استفاده» را در باره همه مدیران به کار نمیبردم و دوستانه و به صورت تبادل نظر مودبانه قوانینی را که مدیر یا مدیران مربوطه احتمالا ار آنها عدول کرده بودند را میگفتم. شما فرمودید: «تمامی مدیران کنونی (بجز یک استثنا) با رای مثبت حداقل 75 درصد کاربران به این کار گماشته شده اند. (من به این می گویم فرآیند دموکراتیک)» بنده به آن فرایند دموکراتیک نمیگویم و آن فرایند دموکراتیک نیست. فرایند دموکراتیک یعنی آن چیزی که شما بگوئید اگر ۴۰ درصد کاربران رای مثبت دادند مدیر باقی بماند یا اگر ۴۰ درصد رای منفی دادند عزل شود. دوست عزیز اجماع با دموکراسی فرق دارد. من بالا خدمتتان عرض کردم. ویکیپدیا بر اساس ایجاد اجماع (به انگلیسی: consensus به معنی توافق عمومی یا حس مشترک) کار میکند. این با آن دموکراسی که میگوید رای ۴۰ درصد ملاک است، فرق دارد. خواهش میکنم در مفهوم این ۲ دقت فرمائید. این ویکیپدیا جایی است که افراد زیادی بدون نیاز به ثبت نام در وبگاه، اجازهٔ ویرایش، افزودن، یا حذف مطالب را دارند. اینجا اگر چیزی عملاً از تایید ضمنی مشارکتکنندگان ویکیپدیا برخوردار باشد برقرار خواهد بود. این با دموکراسی ۴۰ درصدی فرق دارد. اینجا ممکن است کاربران سکوت کنند و سکوت آنها نشانه رضایت باشد. این سیاست ویکیپدیا است. این با دموکراسی فرق دارد که تعدادی کاربر جمع شوند و بگویند چون تعداد ما ۴۰ درصد است پس بناراین ما میتوانیم مدیر را عزل کنیم. شما می فرمائید: «مدیر یعنی کسی که جایی را اداره می کند. اگر کسی بعد از اداره جایی حتی 40% موافق هم نداشته باشد، پیداست اداره کردن بلد نبوده است.» این سخن درست. ولی این ۴۰ درصد عدم موافق با بحث و تبادل نظر مودبانه، به سمت حصول اجماع حرکت خواهند کرد. نه با قانون مبتنی بر دموکراسی ۴۰ درصدی. این در اینجا تفاوت بین دموکراسی و اجماع است. این همین چیزی است که میگوید ویکیپدیا بر اساس اجماع کار میکند. در اجماع وقتی بر سر موضوعی اجماع شد (مثلا عزل مدیر)، این توافق غیر قابل تغییر نیست و ممکن است تغییر کند. در اجماع توافق قابل تغییر است. اما این قانون ۴۰ درصدی مانند اجماع تغییر پذیر نیست و در موارد لازم انعطاف پذیری لازم را ندارد. ویکیپدیا تا ابد در حال تغییر است. هر روز افراد جدیدی و زیادتری از ویکیپدیا دیدن میکنند، و با اطلاعات جدید و ایدههای جدیدشان، دیدگاهی را به ویکیپدیا اضافه میکنند. اینجا یک قانون خشک ۴۰ درصدی در آینده خیلی خوب جواب نمیدهد. در هر حال با توجه به اینکه هنوز پاسخ دو سوالم را در بالا دریافت نکردم، اگر نتوانستم منظورم را خوب برسانم بگوئید تا بیشتر توضیح دهم. چون شاید با این بیان قاصر نتوانسته باشم آنچیزی که باید را توضیح داده باشم.--Pastorals2007 ۶ ژوئن ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۱۴ (UTC)
- بنظر میرسد سوالی که از دید شما بیپاسخ مانده این باشد. (اگر به خطا رفته ام اصلاح کنید) چرا موارد بصورت موردی و با لینک به تخلفات مدیر خاص با اجماع یابی کاربران برای عزل وی انجام نشود؟ (سئوال را درست تشخیص داده ام؟) پاسخ خیلی خلاصه این است. برای اینکه همین کار (بررسی موردی تخلفات و اجماع یابی برای عزل یک مدیر خاص) نیز بنا بر اعتقاد عده زیادی از کاربران، مستند به سیاست ها نیست.
- از سوی دیگر چنین جمع بندی ای باید توسط دیوانسالار انجام شود. جمع کثیری از کاربران ویکی از جمله من، به صداقت، بی غرض بودن، تشخیص صحیح و نداشتن تعارض منافع تنها دیوانسالار موجود خوشبین نیستند. به عنوان نمونه ای از نظر شخصی، به بحثی که در خصوص جمع بندی تقاضای مدیریت فرزاد در صفحه به آفرید شد بنگرید.
- تجربه نشان داده که هرجا دیوانسالاران ویکی فارسی می توانسته اند توضیحی برای جمع بندیشان ندهند، هیچ دلیلی برای جمع بندی خود ارائه نداده اند. برای پاسخگو نبودن به جمع بندی های مدیریت قدیمی (قبل از دیوانسالاری به آفرید) و همچنین جمع بندی مدیریت اخیر (توسط به آفرید) ارجاعتان می دهم.
- با استدلال برخی دوستان که می گویند، کارهای دیوانسالاری زمین که نمانده است، به نظر نمی رسد تا مدتهای مدید، چشممان به جمال دیوانسالاری دیگر روشن شود. نمی توان همه امور ویکی را معطل تنها یک نفر نمود.
- بنابراین محدود کردن نحوه جمع بندی به رای شماری و نه تشخیص (انشاءالله درست و خدای نکرده غلط) تنها دیوانسالار موجود، چاره گشا است. چرا که با سوابق جمع بندی این دیوانسالار و تعیین نظر شخصی اش (ولو برخلاف اجماع باشد) به عنوان جمع بندی (به بحث انقلاب 57 بنگرید)، نمی توان تلورانس تشخیصی گل و گشادی در اختیار وی گذاشت.
- ارادتمند --دانقولا ۶ ژوئن ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۱۱ (UTC)
- شما میفرمائید «برای اینکه همین کار (بررسی موردی تخلفات و اجماع یابی برای عزل یک مدیر خاص) نیز بنا بر اعتقاد عده زیادی از کاربران، مستند به سیاست ها نیست.» کدام سیاست ها این را میگویند؟ سیاست ها که میگویند: «در هر جا که مورد خاصی پیش آمد، شما یک ویرایشکنندهٔ ویکیپدیا هستید! ویکیپدیا سردبیر ندارد، و بین ویرایشگرهای آن هم رابطهٔ بالا به پایین وجود ندارد.» پس سیاستها که مشخصا میگویند رابطه بالا و پائین وجود ندارد. و بنابراین بررسی موردی تخلفات و اجماع یابی برای عزل یک مدیر خاص صورت هم پذیر است. ثانیا فرمودید:«بر اعتقاد عده زیادی از کاربران، مستند به سیاست ها نیست.» این «عده زیادی» را اگر لینک بدهید ممنون میشوم. فرمودید: «جمع کثیری از کاربران ویکی از جمله من، به صداقت، بی غرض بودن، تشخیص صحیح و نداشتن تعارض منافع تنها دیوانسالار موجود خوشبین نیستند.» به عقیده بنده شاید وجود چنین اختلافاتی طبیعی باشد. بالاخره خیلیها در سلایق، عقاید، و اعمال روش ها با هم فرق دارند و وجود اختلاف طبیعی به نظر میرسد . مسئله مورد بحث، این قانون ۴۰ درصدی است. بالا هم عرض کردم. این قانون مبتنی بر اصل دموکراتیک است، مغایر قوانین دانشنامه ویکیپدیاست، خشک است، فردا احتمال سوء استفاده از آن وجود دارد، و بعدا خودش هم ممکن است به مشکل موجود اضافه شود. شما باید برای رفع اختلافاتتان از روش های دیگری و بهتری و قانونمندتری بهره بگیرید. یکی از آنها عرض کردم شفاف سازی و برسی موردی است. فرمودید: «با استدلال برخی دوستان که می گویند، کارهای دیوانسالاری زمین که نمانده است، به نظر نمی رسد تا مدتهای مدید، چشممان به جمال دیوانسالاری دیگر روشن شود. نمی توان همه امور ویکی را معطل تنها یک نفر نمود.». ما که باید به سمت افزایش مدیران و دیوانسالاران پیش رویم تا اینکه دست و پای همین مدیران اندک موجود را با چنین قوانینی ببندیم. این مورد هم عین مورد بالاست که گفتم. به نظر میرسد اگر چنین مشکلی، آنجور که دوستان میگویند («با استدلال برخی دوستان که می گویند، کارهای دیوانسالاری زمین که نمانده است، به نظر نمی رسد تا مدتهای مدید، چشممان به جمال دیوانسالاری دیگر روشن شود. نمی توان همه امور ویکی را معطل تنها یک نفر نمود.»)، وجود داشته باشد، راه حلّ حل این قانون ۴۰ درصدی نیست. مثال هم زدم. عرض کردم شاید بعدها و در آینده کاربران جدید و تازه دیگری آمدند. بعد در یک مورد بادیوانسالار اختلاف پیدا کردند و پشت پرده تبانی کردند و همان یک دیوانسالار را هم با این قانون ۴۰ درصدی برکنار کردند. آنوقت تکلیف چیست؟ بنده در بالا عرض کردم ویکیپدیا تا ابد در حال تغییر است. هر روز افراد جدیدی و زیادتری از ویکیپدیا دیدن میکنند، و با اطلاعات جدید و ایدههای جدیدشان، دیدگاهی را به ویکیپدیا اضافه میکنند. اینجا یک قانون خشک ۴۰ درصدی در آینده خیلی خوب جواب نمیدهد. جمع بندی باید به وپ:اجماع و تشخیص و بحث و تبادل نظر مودبانه ختم شود نه رای گیری دموکراتیک و نه آنطور که گفتید «تشخیص (انشاءالله درست و خدای نکرده غلط) تنها دیوانسالار». معنای وپ:اجماع هم همین است. در هر حال بنده فکر میکنم هنوز هم ۲ سوال بنده در اینجا بی پاسخ ماندهاند! اردتمند. --Pastorals2007 ۱۰ ژوئن ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۳۴ (UTC)
جمع بندی کاربر:دانقولا
[ویرایش]با گذشت چندماه از ایجاد نظرسنجی، با اجازه علما خودم آنرا جمع بندی می کنم. با توجه به آرای داده شده (صرفنظر از نظرات) 13 موافق، 7 مخالف و دو ممتنع اجماع بسیار شکننده ای وجود دارد و نمی توان به آن استناد نمود و آنرا به سیاست ها افزود. اما چند نکته کلیدی را دوستان اشاره کردند که باید در نظرخواهی بعدی (بزودی اجرائیی اش خواهم کرد) مد نظر قرار داد.
- به نظر دوستدار ویکیپدیا (پس از محاسبات ریاضی ای که کرده اند) و سایر کاربرانی که بی قید و شرط رای موافق داده اند اعداد 15 کاربر پیشنهاد دهنده و وجود حداقل 40% موافق برای هر مدیر اعداد درستی هستند. متقابلا به نظر الفبه گرامی و برخی دیگر از مخالفان، این اعداد کم بوده و مثلا برای عزل یک مدیر، (مطابق آنچه در بحث همین صفحه گفته اند) حداکثر نیاز به 30% موافق برای ابقای یک مدیر می باشد. استدلال این دوستان هم درجای خود قابل تامل است.
- برخی دوستان نظیر آچیمنز عزیز، معتقدند که اصلا این ماده (حتی در صورت اجماع) قابل اجرا نیست. البته من متوجه نشدم که چرا چنین نتیجه ای گرفته اند. ولی از بعد دیگر، پاستورالز گرامی، در بحث مفصلی در همین صفحه، مخالفت خود را با تعیین هرگونه عدد و رقم برای عزل مدیران اعلام نمودند. با توجه به شرکت کنندگان در این یکی بحث، به نظر می رسد جمع بسیار زیادی از ویکی نویسان، با ایشان همعقیده نیستند. یعنی غالبا مایل هستند که اعداد و ارقام خشک و مشخصی برای نصب و عزل وجود داشته باشد.
- در مجموع از این رای گیری و رای گیری قبلی مشخص است که اغلب کاربران مایلند قوانینی وجود داشته باشد تا بتوان با استناد عینی به آن، راهکاری برای عزل از مناصب ویکی وجود داشته باشد. --دانقولا ۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۵۰ (UTC)
- جمعبندی نظرخواهیها در حیطه دیوانسالار است و از اختیارات کاربری شما فراتر است. --سندباد ۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۲۴ (UTC)
- چنین نیست. --دانقولا ۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۳۵ (UTC)
- من هم با ابتکار جناب دانقولا درباره تدوین و بررسی نهایی این نظرخواهی موافقم. امیدوارم که این بحث هر چه سریعتر به سرانجام برسد تا جلوی مفاسد مدیریتی که وجود دارد گرفته شود.Nathaniel
talk
۳ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۳۴ (UTC)
- من هم با ابتکار جناب دانقولا درباره تدوین و بررسی نهایی این نظرخواهی موافقم. امیدوارم که این بحث هر چه سریعتر به سرانجام برسد تا جلوی مفاسد مدیریتی که وجود دارد گرفته شود.Nathaniel