ویکیپدیا:نظرخواهی/استفاده از نیمفاصله در نامهای عبارتی/نظرخواهی سه: باهوش یا با هوش؟
ظاهر
لطفاً نظرتان را دربارهٔ شیوهٔ نوشتنِ کلمات مشتقّ ساختهشده با پیشوندها و پسوندها بفرمایید. این نظر شامل وپ:فضای نام هم خواهد شد.
- آغاز نظرخواهی و بحثهای اولیه: اینجا
- سایر نظرخواهیهای مرتبط:
- ۱. نظرخواهی نخست
- ۲. نظرخواهی دوم
- ۴. نظرخواهی چهارم
- ۵. نظرخواهی پنجم
نظرخواهیِ سه: «باهوش» یا «با هوش»؟
[ویرایش]بحث زیر پایان یافته است و بهزودی بایگانی خواهد شد.
اجماع حاصل شد: برای نوشتن پیشوندها و پسوندهای دستوری، بدون فاصله (و برحسب مورد، با فاصلهٔ مجازی) نوشتهشود. – درفش کاویانی (بحث) ۱۴ مارس ۲۰۱۶، ساعت ۲۱:۴۵ (UTC)
سه) کلماتِ ساختهشده با پیشوند یا پسوند یا هردو:
[ویرایش]با درودِ دوباره، در این بخش از نظرخواهی نیز تلاش بر آن است که تا حد ممکن با بیان نسبتاً ساده و بدون واردشدن به موضوعات و بحثهای تخصصی به این مقوله پرداخته شود.
عموماً همهٔ پیشوندها و پسوندهای دستوری (grammatical prefixes & suffixes) را بدون فاصله (و برحسب مورد، با فاصلهٔ مجازی) مینویسند. اما چون قرار است در این صفحه نظرخواهی انجام شود، خواهش میکنم یارانِ علاقهمند نظرشان را بفرمایند.
- پیشوندها: اعم از پیشوندهای صفتساز، اسمساز، قیدساز و غیره. چند مثال برای پیشوندهای گوناگون: باهوش، بیهوش/ بیهوش، باخبر، بیخبر، بینوایان/ بینوایان، بااراده، بیاراده، بیدغدغه، نافرجام، ناگهان، همدوره، هموزن، بلافاصله، بلااستفاده، بلامانع، بلامصرف.
- توضیح ۱: باید توجه داشت که پیشوند ۱۰۰٪ هویت دستوریِ معنیدار دارد و با حرف اضافه و سایر انواع کلمه متفاوت است. مثلاً در جملهٔ «او با هوش سرشاری که دارد، فلان موضوع را با موضوع دیگر اشتباه نخواهد گرفت»، «با» (حرف اضافه) و «هوش» باید با فاصله نوشته شوند. در جملهٔ «من با ارادهٔ خودم این مسیر را انتخاب کردم» نیز، همین امر صادق است. همچنین، در جملهٔ «او بی هیچ دلیلِ خاصی بچه را تنبیه کرد»، «بی» با واژهٔ بعد از خود با فاصله میآید. نیز، در جملهٔ «هم وزنِ بالا و هم عواملِ ارثی در ابتلا به دیابت مؤثرند»، «هم» پیشوند نیست. در وپ:فضای نام (و البته همهجا) باید به این نکتهٔ ظریف توجه کرد. بهتر است هرجا تردید داشته باشیم، دراینباره سؤال کنیم و، اگر لازم باشد، مشورت نماییم.
- توضیح ۲: جدانویسی یا پیوستهنویسیِ پیشوندها یا پسوندها موضوعی جداگانه است. هرجا در این باره تردید داشته باشیم، پیشنهاد میکنم به فرهنگ املایی خط فارسی، براساس دستور خط فارسی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی (علیاشرف صادقی، با همکاری زهرا زندیمقدم، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ ترجیحاً ویرایش دوم) مراجعه کنیم. اگر هم لازم باشد، میتوان سؤال یا مشورت کرد.
- پیشوندهای ویژهٔ صرفِ فعل که گاه به آنها پیشوندهای صرفی هم گفته میشود: «می ـ» و «نمی ـ» و «همی ـ» (فقط با فعل، در متنهای کهن)، «بِـ»، «نَـ»، «مَـ»، «بِنَـ» (کهن)، «نَبِـ» (کهن)، «بِمَـ»، …: میشود، نمیشناسد، همیرفت، همیرویم، بروم، نروم، نرو، مرو، مروید، بنروم، نبروم، بمرو، ….
- پسوندها: اعم از پسوندهای اسمساز، صفتساز، قیدساز، انواع پسوندهای جمع و غیره. چند مثال برای پسوندهای گوناگون: دانش، دانشگاه، دانشگاهی، دانشمند، دانشمندانه، خردمند، توانمند، تنومند، شیشهای، تکیهگاه، آهنگر، مسگر، کارگر، امدادگر، نشانگر، نگهبان، نگهبانی، دریابان، خشمگین، زهرآگین، مردانه، مردانگی، مردی (اسم مصدر/ مرد + «ـی» نکره = یک مرد)، بچگی، نشانی، خانگی، هفتگی، دوگانه، سهگانه، پنجگانه/ پنجگانه، هفتگانه/ هفتگانه، دهگانه/ دهگانه، بچگانه («بچهگانه» توصیه نمیشود)، جداگانه، روزانه، شبانه، ماهانه، ماهیانه، سالانه، سالیانه، دوسالانه، سنگین، زرین، زرینه، سیمین، سیمینه، تلفنچی، درشکهچی، گاریچی، دانشور، دیدهور، رنجور /ranjūr/، مزدور /mozdūr/، نمور /namūr/، طوطیوار، خلاصهوار، مسلسلوار، نامور، اندیشهور، طنزگونه، کولیگونه، نمکدان، سنگلاخ، توانا، دانا، گفتار، نوشتار، مردار، گلستان (و گلْسِتان، نه گُلسِتان*)، باغستان، راننده، بافنده، بزرگتر، بزرگترین، بیشتر، بیشترین، سادهتر، سادهترین، موشها و آدمها، انسانها، درها و دیوارها، مردان/ مردها، زنان، زنها/ زنها، پیران/ پیرها، جوانان/ جوانها/ جوانها، پسران/ پسرها، دختران/ دخترها، درختان/ درختها/ درختها، زندگان/ زندهها، مردگان/ مردهها، رانندگان، رانندهها، دانستنیها، اجتماعات، ادبیات، غزلیات، بدیهیات، نظریات، فرضیه، نظریه، جمعیت، انسانیت، و هزاران مثال دیگر.
با سپاس، Hamid Hassani (بحث) ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۵۱ (UTC)
- موافق ۱۰۰٪ --دوستدار ایران بزرگ ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۶:۲۷ (UTC)
- چرا آهنگر، دانشگاه، نشانگر، نگهبان و ... نباشد؟ آزادسرو بحث ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۸:۱۶ (UTC)
- موافق با نیمفاصله یا بیفاصله نوشتنِ پیشوندها و پسوندهای دستوری. ضمناً بنظرِ خودم انگار، سههزاروچهارصدوپنجاهساله را بر رویِ کاغذ، سههزاروچهارصدوپنجاهساله مینویسم نه سه هزار و چهار صد و پنجاه ساله یا سههزار و چهارصد و پنجاه ساله. البته نمیدانم آیا باید میانِ روشِ نوشتنِ برروی کاغذ و نوشتنِ با ماشین تفاوت قائل شویم یا نه. /مهرافزون!--مانی بختیار (بحث) ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۰۲ (UTC)
- موافق با نیمفاصله نوشتن. مهرنگار (بحث) ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۸:۱۴ (UTC)
- موافق با نیمفاصله هرگاه لازم باشد (یعنی حرف نتواند به شکل عادی بچسبد) و در باقی موارد بیفاصله. دیگر اینکه با استفاده از «بلا» کلاً مخالفم. (گرچه اینجا جایش نیست) چون «بی» به خوبی جایش را پر میکند. در مورد اعداد هم، با هفتگانه موافق نیستم. هفتگانه بهتر است (خلاف روزهای هفته که یکشنبه و پنجشنبه را انتخاب میکنم) آمدن «موشها و آدمها» را هم نفهمیدم. الان در مورد وضعیت «ها» صحبت میکنیم به عنوان پسوند. آوردن این ترکیب، مرا یاد نظرخواهی اول و «گرگ و میش» و اینها میاندازد که هنوز به آنجا نرسیدهایم. در مورد سههزار و غیره هم سههزار چه فرقی با چهارصد دارد؟ چرا نمینویسید چهار صد؟ با درهم کردن تمامشان مخالفم اما هر واحد را بهتر است با نیم فاصله بیاوریم: سههزار و چهارصد و پنجاه ساله. نکته دیگر اینکه با حشر و نشر با ویراستاران دریافتهام که غیر از درستی با استدلال و رایج بودن با نمونه، عامل دیگری هم در نظرشان هست (شاید خودم هم میانشان قرار بگیرم) به نام سلیقه؛ آنچه متن را زیباتر میکند. و این میتواند در اثر وسواس زیاد باشد و لزوماً ارتباطی به بهتر خواندهشدن متن یا درستیاش نداشته باشد. نمونههایش بسیارند و نویسندههایی هم هستند که رسمالخط خود را آفریدهاند که اغلب پیش و بیش از نویسندگی، ویراستار بودهاند. دیگرانی که ویراستار نیستند، وظیفه دارند این وسواس ویراستاران را تلطیف کنند. همانطور که ویراستاران نادرستی و رایج نبودن را یادآوری میکنند. سپاس از آقای حسنی بابت زحمتشان. mOsior (بحث) ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۲:۵۶ (UTC)
- @MOSIOR: با سپاس از شما، مثالِ موشها و آدمها (اشاره به رمانِ معروف) برای «ها» است نه چیزِ دیگر؛ تنها چون دو پسوندِ «ها» دارد بد ندیدم آن را هم جزو مثالها بیاورم. وضعیتِ آن هم با «گرگومیش/ گرگ و میش» فرق دارد؛ چون اساساً «موشها و آدمها» ترکیب نیست و موضوعِ بافاصله یا بیفاصله نوشتنِ آن هم موضوعیت ندارد. در نوشتارِ بالا، دربارهٔ جدانویسی یا پیوستهنویسیِ پیشوندها یا پسوندها — بهعنوان موضوعی جداگانه — در توضیحِ ۲ صحبت شده و اثر معتبری هم برای مراجعه معرفی شدهاست. البته اصراری برای پذیرفته شدن یا نشدنش بهعنوان منبع مرجعِ جدانویسی و پیوستهنویسی و نیز ترکیبها و اشتقاقات ندارم؛ گرچه اهمیت آن تقریباً بهاندازهٔ دستور خط فارسی فرهنگستان است. استادِ تازهدرگذشته، ابوالحسن نجفی، و همچنین علیاشرف صادقی و احمد سمیعی گیلانی (از اعضای پیوستهٔ فرهنگستان) در تدوین آن نقش بسزایی داشتند. «بِلا»یِ عربی هم، چه بخواهیم و چه نخواهیم، در فارسی کاربرد داشته و هنوز هم کموبیش کاربرد دارد. در این بند، تنها بحث بر سرِ بافاصله یا بیفاصله نوشتنِ آن است؛ حتی اگر مانند بسیاری از موارد، بدیهی باشد. شاد باشید. Hamid Hassani (بحث) ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۶:۴۲ (UTC)
- موافق با نیمفاصله چون یک واژه واحد و یکپارچه است. فرزان
»»»بحث
۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۲:۱۷ (UTC) - موافق با نیمفاصله Tisfoon (بحث) ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۲۹ (UTC)
- موافق با فاصله مجازی. فقط ظاهرا در اینجا تمایز بین پیوستهنویسی و نیمفاصلهنویسی خیلی روشن نیست و معیاری برایش بهدست داده نشده. مثلا من در برخی موارد که کلمه حالت بسیط دارد حالت پیوسته را به نیمفاصلهنویسی ترجیح میدهم (مثل وبگاه). Wikimostafa (بحث) ۷ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۴۱ (UTC)