پرش به محتوا

ویکی‌پدیا:انتخابات هیئت نظارت/دور هفتم/Dalba

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
بحث زیر پایان یافته‌است و به‌زودی بایگانی خواهد شد
با تشکر و پوزش از دوستانی که نظر دادند (و دیگران :) ) متأسفانه به نظر می‌رسد فرصت کافی برای شرکت در بحث‌های هیئت را نخواهم داشت.

پرسش‌های عمومی[ویرایش]

  1. چه تجربه‌ای در فرایندهای حل اختلاف ویکی‌پدیا داشته‌اید؟ آیا برای حل اختلافات نظر سوم ارائه داده‌اید؟ لطفاً دیدگاهتان در این باره را شرح دهید.
    به هر حال به عنوان یک مدیر و یا بنا به لطفی که برخی دوستان دارند، گهگاه در اختلاف‌نظرها نظر من را خواسته‌اند و من هم سعی کرده‌ام اگر کمکی از دستم برمی‌آید انجام دهم. اما فرایند درست و رسمی نظر سوم متفاوت است و ظرافت‌های زیادی دارد، من کمتر در آن فرایند شرکت کرده‌ام (شاید هم شرکت نکرده‌ام) و البته اگر به تاریخچهٔ صفحهٔ وپ:نظر سوم هم نگاه کنید می‌بینید که خیلی رونق ندارد. چند نکته هست: یکی اینکه نظر سوم، یک فرایند غیررسمی و غیرالزام‌آور است، یعنی هیچ اجباری نیست طرف دوم هم آن را بپذیرد و یا خودش را ملزم به رعایت آن کند. در واقع یک فرایند نظر سوم سالم (آنچنان که در رهنمودش آمده) هیچ‌وقت الزام‌آور نیست، حتی وقتی که هر دو طرف به آن راضی هستند. اینکه در ویکی‌پدیای فارسی از این فرایند به شکلی الزام‌آور یاد و استفاده می‌شود، به طوری که طرفین توافق می‌کنند نظر سوم هرچه باشد و با هر کیفیتی که باشد را بپذیرند[۱] چیزی نیست که در فرایند رسمی نظر سوم توصیه شده‌باشد. اساساً این کار را چندان منطقی نمی‌دانم، با این کار شما همهٔ اصول و استدلال‌های خودتان را کنار می‌گذارید و وارد یک بازی قمار می‌شوید. حال اگر واقعاً موضوع مورد بحث برایتان بی‌اهمیت است و فقط می‌خواهید از سر واکنید و موضوع ذاتاً سلیقه‌ای است، اشکالی ندارد … ولی اگر موضوع، موضوع مهم یا پیچیده‌ای است، توصیه اکید می‌کنم وارد این قمار نشوید و از جایگزین‌های مناسب مثل ویکی‌پدیا:درخواست برای نظر استفاده کنید. اگر فرایند الزام‌آور شده‌باشد فشار بر روی طرف سوم هم بیشتر می‌شود که علاوه بر کاهش کیفیت بحث ممکن است از میزان مشارکت هم بکاهد … نکتهٔ دیگر اینکه رعایت جوانب بی‌طرفی در زمان درخواست نظر سوم و مسائل مرتبط با آن از موضوعات مهمی هستند که باید در نگاه‌داشتشان مراقبت به عمل آورد؛ اینجا خیلی واردشان نمی‌شوم، فقط یک نکتهٔ شاید بدیهی و در عین حال اشتباهی که دیده‌ام اتفاق می‌افتد را ذکر می‌کنم و آن اینکه در فرایند رسمی نظر سوم، طرف سوم برای طرفین ناشناس است. در یک فرایند مشابه ممکن است دو طرف تفاهم کنند که از شخص یا اشخاصی برای بیان نظرشان دعوت کنند. اما چیز عجیبی که گاه به چشم من خورده‌است این است که یکی از طرفین، یک یا چند طرف سوم دیگر را که به‌طرفین، یک یا چند طرف سوم دیگر را که به‌طور مشخص دارای سوگیری قبلی در موضوع هستند دعوت می‌کند و از آن به عنوان نظر سوم یاد می‌کند، در حالی که این دیگر نوعی جارزنی است تا نظر سوم یا حل اختلاف.
  2. چه طور تصمیم می‌گیرید که در قبال کنش نابخردانه‌، باید از واکنش سخت‌گیرانه (طرد، تحریم موضوعی، سلب دسترسی مدیریت) استفاده شود یا واکنش سهل‌گیرانه (مدارا، تذکر، اولتیماتوم)؟
    عوامل مختلفی هست که می‌باید در نظر گرفت. وخامت کنش، شرایطی که به آن منجر شده، سابقه، تأثیر کنش و نیز میزان اثرگذاری واکنش و خیلی از مسائل ریز دیگری که ممکن است در این میان مطرح شوند و واقعیت این است که در هر کدام از این موارد افراد قضاوت‌های متفاوتی دارند، ما تنها می‌توانیم امیدوار باشیم و تلاش کنیم که کسانی به نظارت راه یابند که بهترین قضاوت‌ها را دارند. با توجه به مواردی که گفتم نظر من هم ممکن است از سخت‌گیرانه تا سهل‌گیرانه (یا چیزی بین این دو) تغییر کند. آنچه مسلم است این است که در جایی که باید واکنشی سخت داشت، سهل‌گیری‌کردن و یا عکس آن هر دو می‌تواند دور از عدالت باشد. با این حال اگر به این نتیجه برسم که مرتکب رویکردی صادقانه پیش گرفته‌است، مشکل را پذیرفه یا توضیح قابل‌قبولی ارائه کند، با درک شرایط، سعیم این است که در صورت امکان مدارا کنم، در مقابل اگر کاربر لجاجت نامعقولی کند، سامانه را به بازی بگیرد و … حتماً واکنش سخت‌تری نشان می‌دهم. در نظر گرفتن سیاست‌ها و رهنمودها، درک روح حاکم بر آن‌ها و رابطه‌شان با اهداف پروژه و نهایتاً تصمیم‌گیری اصولی در این میان اهمیت بسزایی دارد.
  3. در صورتیکه در پرونده‌ای تعارض منافع داشته باشید چه کار می‌کنید؟ (در چه صورت از نشستن بر جایگاه ناظر انصراف می‌دهید)؟
    اگر شخصاً‌ احساس کنم که نمی‌توانم عدالت را رعایت کنم و بدون من نتیجهٔ بهتری حاصل خواهد شد انصراف می‌دهم. اگر به دنبال فرایند مدونی در این زمینه هستید بهتر است سیاستی را شکل دهید (آنطور که هیئت داوری چنین شرایطی دارد و در حال حاضر بندی هم در وپ:ناظر/سصن وجود دارد)، در غیر این صورت اگر من بخواهم شرایط خاصی را برای خودم تعیین کنم که دیگری تعیین نکرده‌باشد، ممکن است موجب سوء استفاده شود.
  4. اگر عضو هیئت شدید، آیا در طول یک سال آینده مانعی بر سر راه شما برای فعالیت در ویکی وجود خواهد داشت؟ اگر به عنوان ناظر انتخاب شدید و بعد از مدتی به هر دلیلی امکان حضور در ویکی‌پدیا را نداشتید چه کار می‌کنید؟
    احتمالش هست. استعفا می‌دهم.
  5. به یکی از پرونده‌های قبلی هیئت که به نظرتان هیئت در رسیدگی به آن موفق بوده‌است با ذکر دلیل اشاره کنید و تحلیل کنید چرا موفق بوده‌است.
    طبیعتاً هرجا که اعضای هیئت متشکل از اعضایی خبره باشد و ایشان بدون سوگیری‌های شخصی، با رویکردی شفاف و دلسوزانه به بررسی پرونده بپردازند و دقت کافی را در بررسی جوانب و قواعد به خرج دهند، نتیجه موفقیت‌آمیز خواهد بود. من به پرونده و دوره‌ای خاص اشاره نمی‌کنم.
  6. به یکی از پرونده‌های قبلی هیئت که به نظرتان هیئت در رسیدگی به آن ناموفق بوده‌است با ذکر دلیل اشاره کنید و تحلیل کنید چرا ناموفق بوده‌است.
    پاسخ پرسش بالا را ببینید.
  7. برای بهبود سازوکار هیئت نظارت چه ایده‌هایی مطرح کرده‌اید / خواهید کرد؟ چقدر برای ساختن اجماع در این باره تلاش کرده‌اید / خواهید کرد؟
    به نظر من سیاست هیئت نظارت کاستی‌هایی داشته و دارد و متأسفانه اصلاح کوچک‌ترین بندهای آن زمان و انرژی زیادی می‌برد (مثلاً بنگرید به این بحث که قصد شفاف‌کردن جمله را داشتم و همچنان پس از چند سال عین همان جمله در سیاست هست و علاوه بر اینکه در گذشته چندجا بحث‌برانگیز شده‌است، همین اواخر هم دوباره سؤال شد) که با توجه به زمان محدود من و برخی مشکلات دیگر، شرکت در این بحث‌های طولانی در اولویت کارهایی که دوست دارم برای ویکی انجام دهم قرار نمی‌گیرد و مدتی است که در بحث‌های مرتبط کمتر شرکت می‌کنم، مگر در مواردی خاص. برای آینده هم نمی‌توانم قولی بدهم.
  8. آیا در حال حاضر ویکی‌پدیای فارسی به هیئت داوری نیاز دارد؟ اگر آری، چگونه باید به آن رسید؟ اگر نه، چرا؟
    بله. خیلی پیش‌ترها نظرم را در مورد چگونه‌رسدن به آن در بحث هیئت گفته‌بودم. هنوز هم فکر می‌کنم ما باید اختیارات هیئت را با افزودن قابلیتِ برعهده‌گرفتن مرحلهٔ پایانی حل اختلاف گسترش دهیم یا هر وقت توانستیم کلاً برویم به هیئت داوری. البته در نوامبر سال گذشته در ویکی انگلیسی هیئت داوری کارگروه رسیدگی به قطع دسترسی‌ها را منحل کرد و بخش بزرگی از وظایفش را کنار گذاشت، ولی به نظر من با توجه به شرایط ویکی‌پدیای فارسی داشتنش بد نیست. ضمن اینکه کارگروه وارسی هم (اما با حفظ مسئولیت برای هیئت) منحل شد. فکر می‌کنم ما این امکان را داریم اکثر بخشی از وظایف هیئت داوری را — به غیر از مسئولیت رسیدگی به امور محرمانه مثل نظارت بر بازرسی‌ها که نیازمند طی‌کردن روند خاصی است و مطمئن نیستم کاربر کافی به آن منظور داشته‌باشیم — حداقل به صورت اختیاری — یعنی اگر اعضا امکان و فرصتش را داشتند — به هیئت نظارت واگذاریم. در کنار آن امکان استفاده از داوطلبانی برای رتق‌وفتق امور هیئت هم وجود دارد.
  9. اگر کاربر(ان) از کنش‌های غیرمدیریتی یک مدیر شکایت کردند، آیا به نظرتان هیئت می‌تواند به آن شکایت رسیدگی کند؟
    کنش مدیریتی بسیار فراتر از ویرایش‌هایی است که نیازمند دسترسی مدیریتی هستند. جای شکی نیست که «قوانین مربوط» به مدیران و دیوان‌سالاران که در سیاست هیئت به آن اشاره شده‌است شامل وپ:مدیر می‌شود، خود این سیاست بخشی با عنوان رفتار مدیریتی دارد که می‌گوید «از مدیران انتظار می‌رود با عمل به سیاست‌ها نمونه و راهبری برای دیگران باشند، و در برخوردهایشان با دیگران به شیوه‌ای احترام‌آمیز و نزاکت‌مندانه رفتار کنند […] به هر روی، اخلال ادامه دار یا جدی ویکی‌پدیا با جایگاه مدیریتی ناسازگار است، و تشخیص ضعیف به طور ادامه‌دار یا فاحش می‌تواند منجر به پس گرفتن دسترسی مدیریتی بینجامد». اجرایی‌شدن این بند جز با ورود هیئت نظارت ممکن نمی‌شود (در حال حاضر در سیاست روش عملی دیگری برای عزل مدیر به روش وجود ندارد) و این خود نشان دیگری است مبنی بر اینکه رسیدگی به این تخلفات وظیفهٔ هیئت نظارت است. نیتجه آنکه هیئت می‌تواند در صورت صلاحدید به هرگونه رفتاری از این دست که با این بند در تناقض باشد [و یا هر بند دیگری که ارتباط مشخصی با وظایف مدیریتی یا دیوان‌سالاری بدارد، مثل سیاست‌های حذف، حفاظت، قطع دسترسی و …] رسیدگی کند. علاوه بر آن در حال حاضر سیاست بندی دارد که می‌گوید: «در صورتی که مدیران در مورد برخورد با کاربری اختلاف نظر پیدا کنند، با درخواست حداقل سه مدیر از هیئت نظارت، پرونده کاربر متخلف به هیئت نظارت ارجاع می‌یابد.» بنا به این بند هر نوع اختلافی اینچنین بین مدیران را می‌توان به هیئت ارجاع داد، حتی اگر در مورد کنش‌های غیرمدیریتی یک مدیر یا هر کاربر معمول دیگری باشد. این توضیحات چیزی از لزوم تلاش برای حل اختلاف در جای ممکن نمی‌کاهد ولی در عین حال هیئت در تصمیم‌گیری مخیر است. یعنی همان‌طور که در سیاست فعلی به خوبی ذکر شده‌است «اگر هیئت تشخیص بدهد که پرونده با طی شدن روال حل اختلاف رفع نخواهد شد می‌تواند پرونده را مستقیماً بپذیرد.»

پرسش‌های کاربران[ویرایش]

با استفاده از الگوی زیر، سؤال‌هایتان را بیفزایید:

{{سؤال
| س = سؤال کاربر
| ج = }}

سؤال‌های 4nn1l2[ویرایش]

  1. آیا کارزارتان برنامه‌محور است؟ اگر آری، لطفاً چند مثال از برنامه‌هایتان بزنید. 4nn1l2 (بحث) ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۱۴ (UTC)[پاسخ]
    به آن معنی که احتمالاً مقصود این پرسش است، نه. البته ایده‌هایی در مورد بهبود سازوکارهای هیئت و سیاست آن دارم ولی پیش‌زمینهٔ دنبال‌کردن آن‌ها پیروزی در این انتخابات نیست و اساساً خیلی هم پی‌گیرشان نیستم. در این انتخابات شرکت کردم تا اگر در آن موفق بودم، به گرفتن تصمیمات مناسب در هیئت مطابق درکی که دارم کمک کنم، اگر هم انتخاب نشدم حداقل برخی از ایده‌هایم را مطرح کرده‌ام و بازخوردی از کاربران گرفته‌ام. این موضوع هم مد نظر بود که «آب سربالا نرود.» :)

سوالات آرمان[ویرایش]

  1. در پرونده‌های فرجام‌خواهی ناظرانی که در پرونده اولیه نیز قضاوت کرده‌اند شامل قانون سلب صلاحیت داوران می‌شوند؟ کلا دیدگاهتان درباره حضور مستمر بعضی از ناظران چیست؟
    در حالت معمول خیر. به نظر من هیئت نظارت عالی‌ترین مقام رسیدگی است و ترکیب آن آیینهٔ خواست جامعه. اگر جامعه معتقد است که ناظری یا هیئتی قضاوت خوبی نداشته‌اند، باید یا ناظر را در دور بعدی هیئت کنار بگذارد یا اینکه ترکیب هیئت را به نوعی تغییر دهد که اثر رأی آن ناظر را در آن شرایط خاص خنثی کند. اگر این کار را نکند یعنی اینکه جامعهٔ کاربری عملاً از نظر ناظر پشتیبانی کرده‌است و باید به آن احترام گذاشت. اگر بخواهیم خلاف این عمل کنیم مشکلات دیگری هم به وجود می‌آید: مثلاً ممکن است به علت تشابه ترکیب هیئت‌ها ناظر کافی برای رسیدگی به پرونده نداشته‌باشیم. یا فرض کنیم نظر ناظری در جهت حکم نهایی بوده و دیگری در خلاف جهت آن، حال آیا باید هر دو ناظر را سلب صلاحیت کنیم یا تنها آنی که نظرش هم‌جهت حکم نهایی بوده‌است؟ به نظر من انجام اولی منطق درستی ندارد و انجام دومی سوگیری مستقیم در پی دارد و در هر دو حالت احتمال تغییر رأی هیئت را بالا می‌بریم، در حالی که هیچ دلیل موجهی در اختیار نداریم که حکم اول واقعاً اشتباه بوده‌است یا اینکه حکم دوم بهتر از آن است. با توجه به اینکه با کنارگذاشتن اعضای اصلی اعضای علل‌بدل وارد می‌شوند که معمولاً مقبولیتشان اندکی کمتر است، اگر تغییر هم در حکم پدید آید، تنها نتیجه‌ای که از این تغییرحکم می‌توان گرفت این است که اعضای برگزیدهٔ جامعه نظرشان حکم الف بود و اعضای کمتربرگزیده نظرشان ب بود و ما چون به الف اعتراض داشتیم، ب را برگزیدیم.(!) مشخصاً یک جای کار می‌لنگد. البته اگر جامعهٔ کاربری صریحاً این موضوع را در سیاست پیش‌بینی کند مسئله فرق خواهد کرد.
  2. در طول پذیرش، بررسی و اعلام نتیجه پرونده‌ای به مواردی از سکوت سیاست‌ها یا حتی بدتر، تناقض سیاست‌ها برخورد می‌کنید، تصمیم گیری شما در این مواقع چیست؟
    بستگی به موردش دارد. ممکن است نبود یک سیاست یا وجود تناقض را بتوان عامل رفع مسئولیت دانست و گاه لازم است که هیئت خودش وارد شود و بهترین تصمیم را با توجه به شرایط اتخاذ کند، دست‌کم تا زمانی که آن کمبود یا تناقض با شکل‌گیری اجماع رفع شود. چون ممکن است همهٔ مصداق‌ها را در نظر نگرفته‌باشم ممکن است این پاسخ نیاز به اصلاح داشته‌باشد.

نظرها[ویرایش]

نظر سید[ویرایش]

با توجه به تجربه ای که از توانایی شما در خصوص جمع بندی نظرخواهی ها و بحث های مرتبط با سیاست های اصلی ویکی پدیا دارم، شما را جزو شایسته ترین افراد برای هیئت نظارت می دانم.--سید (بحث) ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۴۲ (UTC)[پاسخ]

دن کیشوت[ویرایش]

Dalba یکی از لایق‌ترین افراد جامعه که لایق بهترین احترام‌ها از طرف جامعه است. Dalba یک کاربر با سیاست است که هرگز حق را فدای مصلحت‌های زودگذر نمیکند. دن کیشوت (بحث) ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۷:۳۳ (UTC)[پاسخ]

ویکی‌مصطفا[ویرایش]