پرش به محتوا

نگرش مذهبی ویلیام شکسپیر

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
ویلیام شکسپیر (گالری ملی پرتره (لندن))، در پرتره معروف چاندوس

نگرشِ مذهبیِ ویلیام شکسپیر موضوع بحث‌های علمی جاری است که قدمت آن به بیش از ۱۵۰ سال پیش می‌رسد. فرض کلی در مورد وابستگی مذهبی ویلیام شکسپیر این است که او عضوِ کلیسای انگلستان بود. با این حال، بسیاری از محققان بر اساس تجزیه و تحلیل سوابق تاریخی و آثار منتشرشده‌اش، در مورد اعتقادات مذهبی شخصی او گمانه‌زنی کرده‌اند و ادعا می‌کنند که خانوادهٔ شکسپیر احتمالاً گرایشِ کاتولیک داشته و خودش نهانی کاتولیک بوده است.

وابستگیِ مذهبی شناخته‌شدهٔ شکسپیر

[ویرایش]

شکسپیر و خانوادهٔ نزدیکش از کلیسای مستقر انگلستان پیروی می‌کردند. هنگامی که شکسپیر جوان بود، پدرش، جان شکسپیر، در چندین دفتر شهرداری انتخاب شد، که به عنوان یک بخشدار خدمت می‌کرد و در دوره‌ای به عنوان ضابط، قاضی ارشد شورای شهر به اوج خود رسید، که همه اینها مستلزم عضویت کلیسا بود. و در سفیدکاری تصاویر کاتولیک در کلیسای صنفی صلیب مقدس شرکت کرد.[۱][۲]

غسل تعمید شکسپیر و خواهران و برادرانش در فهرست کلیسای محلّه ثبت شد، و همچنین تولد سه فرزندش و دفن اعضای خانواده او نیز ثبت شد. برادرش ادموند، که به دنبال او به لندن رفت و در آنجا درگذشت، در سنت سیویور در ساوت‌وارک «با صدای ناقوس بزرگ» به خاک سپرده شد، که احتمالاً هزینه‌اش را شکسپیر پرداخت. او به عنوان اجاره‌دهنده عشر کلیسا در استراتفورد، پیشوای غیر روحانی کلیسا بود. او و همسرش را در کلیسا به خاک سپردند و بنای یادبودی که شامل نیم تنه شاعر بود در دیوار شمالی طاقچه نصب شد.

شکسپیر دو بار در پرداخت مالیات خود برای کلیسای سنت هلن، بیشاپسگیت، لندن، جایی که نام او برای سال ۱۵۹۶/۱۵۹۶ فهرست شده است، ناکام ماند، و او در فهرست سالانه ساکنان کلیسای کلینک (سنت هلن) نیست. Saviour's) توسط افسرانی که برای جمع‌آوری ژتون‌های خریداری شده توسط کلیساها برای عید پاک که اجباری بود، گردآوری شده است. توضیحی توسط مورخ والتر گادفری ارائه شده است، که نشان می‌دهد نکول نمایشنامه‌نویس در Bishopsgate صرفاً به این دلیل بود که او در پایان آن سال به کلیسای کلینک نقل مکان کرده بود، جایی که مالیات‌ها توسط مالک زمین (اسقف وینچستر) جمع‌آوری می‌شد. و نه مسئولان بخش. اسقف سپس مبلغ معوقه را «به منظور سهولت» به محله سابق شکسپیر واریز کرد.

خانوادهٔ شکسپیر

[ویرایش]

در سال ۱۵۵۹، پنج سال پیش از تولّدِ شکسپیر، دستگاه مذهبی الیزابتی سرانجام کلیسای انگلستان را از کلیسای کاتولیکِ رم جدا کرد. در سال‌های بعد، فشار شدیدی بر کاتولیک‌های انگلستان وارد شد تا اعمال کلیسای انگلستان را بپذیرند، و قوانین انصراف هر خدمتی را که در کتاب نمازنامه عام یافت نمی‌شود، از جمله مراسم عشای کاتولیک رومی، غیرقانونی اعلام کرد. در دوران حیات شکسپیر مقاومت آرام و، در عینِ حل، چشمگیری برابرِ اصلاحاتِ تحمیلی بود. بعضی از محققان با استفاده از شواهد تاریخی و ادبی استدلال کرده‌اند که شکسپیر یکی از این مخالفان بوده است.[۳] روآن ویلیامز، اسقف اعظم سابق کانتربری، فکر می‌کند که شکسپیر «پیشینه کاتولیک ناپسند» داشته است.[۴][۵]

برخی از محققان همچنین بر این باورند که شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد چند نفر از اعضای خانواده شکسپیر کاتولیک‌های مخالف بودند. قوی‌ترین شواهد، رساله‌ای است که به کاتولیکیسم مخفیانه اعتراف می‌کند که توسط جان شکسپیر، پدر شاعر امضا شده است. این تراکت در قرن هجدهم در تیرهای خانه ای یافت شد که زمانی متعلق به جان شکسپیر بود و توسط محقق معتبر ادموند مالون مشاهده و توصیف شد. مالون بعداً نظر خود را تغییر داد و اعلام کرد که فکر می‌کند این تراکت جعلی است. اگرچه این سند از آن زمان گم شده است، آنتونی هولدن می‌نویسد که عبارت گزارش شده مالون از تراکت به وصیت نامه ای که توسط چارلز بورومئو نوشته شده و توسط ادموند کمپیون در انگلستان منتشر شده است، مرتبط است، که نسخه‌هایی از آن هنوز به زبان ایتالیایی و انگلیسی وجود دارد.[۶] با این حال، تحقیقات دیگر نشان می‌دهد که عهدنامه بورومئو یک مصنوع قرن هفدهمی است (در اولین قدمت آن به سال ۱۶۳۸ برمی‌گردد)، برای انجام کارهای تبلیغی چاپ نشده است و هرگز نمی‌توانست در اختیار جان شکسپیر باشد. از سال ۲۰۲۴، تحقیقات جدید این تراکت را به خواهر ویلیام، جوآن (۱۵۶۹–۱۶۴۶) نسبت داده است که می‌تواند آن را یک کپی واقعی از سند بورومئو کند.[۷][۸] جان شکسپیر به‌عنوان کسی که در مراسم کلیسا شرکت نمی‌کرد، ذکر شد، اما به گفته کمیسیون‌ها، این «به دلیل ترس از روند بدهی» بود، نه به این دلیل که او یک انصراف دهنده بود.

مادر شکسپیر، مری آردن، عضوی از یک خانواده مشخص و مصمم کاتولیک در وارویک شایر بود. در سال ۱۶۰۶، دخترش سوزانا به عنوان یکی از ساکنان استراتفورد که در عید پاک موفق به گرفتن عشای ربانی (انگلیسی) نشد، که ممکن است حاکی از همدردی با کاتولیک‌ها باشد، ثبت شد. با این حال، ممکن است نشانه ای از همدردی‌های پیوریتن نیز باشد. سوزانا، طبق برخی اظهارات، یک گرایش پیوریتانیستی بود.

گرایشِ کاتولیکی

[ویرایش]

عروسی احتمالاً به رسمِ کاتولیک

[ویرایش]

ازدواج شکسپیر با آن هاتاوی در سال ۱۵۸۲ ممکن است توسط جان فریت در میان نامزدهای دیگر در شهر تمپل گرافتون در چند مایلی استراتفورد برگزار شده باشد. در سال ۱۵۸۶ تاج فریث، که ظاهر پروتستانیزم را حفظ کرد، به عنوان یک کشیش کاتولیک نامگذاری شد. برخی گمان می‌کنند که شکسپیر در معبد گرافتون به جای کلیسای انگلیکن در استراتفورد ازدواج کرد تا مراسم عروسی او به عنوان مراسم مقدس کاتولیک برگزار شود. تصور می‌شد که او در مراسم ازدواج خود عجله کرده است، زیرا آن سه‌ماهه باردار بود.[۹]

منابعِ تاریخی

[ویرایش]

در سال ۱۶۱۱، جان اسپید، مورخ، پیوند شکسپیر را با مذهب کاتولیک تأیید کرد و او را متهم کرد که در هنری چهارم، شهید لولار (یا پروتستان اولیه) جان اولدکاسل (که ابتدا شکسپیر با نام واقعی شخصیتش نشان داد، سپس با نام مستعار جان فالستاف پس از شکایات اولدکاسل به طنز پرداخته است). فرزندان) و پیوند دادن نمایشنامه نویس با یسوعی رابرت افرادی که آنها را با هم به عنوان «پاپیست و شاعرش» توصیف می‌کنند. منتقدان مدرن انگیزه‌های دیگری را برای نمایش شکسپیر نسبت داده‌اند. داستان اولدکاسل داستانی پرطرفدار بود و گفتن داستان از منظر «پاپیست» (در حالی که اذعان داشت که شاید این دیدگاهی بود که شکسپیر قبلاً با آن میل داشت) راهی مؤثر و آشنا برای رساندن آن به مخاطبانش بود.[۱۰] با این حال، توضیح مستقیم از حقایق داستان در گزارش‌های معاصر آن دوره می‌آید. شاهزاده هنری دوست عزیزش اولدکاسل را پس از اینکه نتوانست شوالیه پیر سرسخت را متقاعد کند که به خاطر لولاردی زندانی شده بود به سرنوشت خود رها شود.

ریچارد دیویس، روحانی انگلیکن قرن هجدهم، دیکان بزرگ، دربارهٔ شکسپیر نوشت: "او هنگام مرگ پاپی بود". دایرةالمعارف کاتولیک (۱۹۱۲) بیان می‌کند که «دیویس، یک روحانی انگلیسی، نمی‌توانست انگیزه‌ای برای ارائه نادرست این موضوع در این یادداشت‌های خصوصی داشته باشد و از آنجایی که او در شهرستان همسایه گلاسترشایر زندگی می‌کرد، ممکن است سنت محلی را تکرار کند» اما نتیجه می‌گیرد که نظر دیویس "به هیچ وجه باورنکردنی نیست، اما بدیهی است که ساختن نیز احمقانه است. بسیار بر یک سنت غیرقابل تأیید از این نوع».

پس از ای. کی چمبرز و ایان ویلسون، جوزف پیرس معتقد است که یکی از قانع‌کننده‌ترین شواهد، خرید شکسپیر دروازه بلکفریرز است، مکانی که از زمان اصلاحات در دست کاتولیک‌ها باقی مانده بود و به خاطر توطئه‌های یسوعیان، سوراخ‌های کشیش معروف بود. برای مخفی کردن فراریان و فعالیت پنهان کاتولیک‌ها در لندن.[۱۱] در همان سالی که یکی از جان رابینسون به عنوان مستأجر شکسپیر در آنجا نامگذاری شد، برادر رابینسون، ادوارد، وارد حوزه علمیه کالج انگلیسی در رم شد. شکسپیر اطمینان حاصل کرد که رابینسون مستأجر در خانه بماند. سوزانا، دختر شکسپیر، که خانه را به ارث برد، تا سال ۱۶۳۹ به اجاره خود ادامه داد[۱۲] با این حال، شوئنبام یک انگیزه صرفاً مالی را برای خرید قائل است: پس از بررسی ترتیبات مالی پیچیده پیرامون معامله، به این نتیجه می‌رسد که «یک سرمایه‌گذاری، خالص و ساده».

شواهدِ متنی

[ویرایش]

تعداد فزاینده‌ای از محققان به شواهدی از آثار شکسپیر نگاه می‌کنند، مانند قرار دادن هملت جوان به عنوان دانشجو در ویتنبرگ در حالی که روح هملت پیر در برزخ است، به عنوان حکایت از جهان بینی کاتولیک، اما این گمانه زنی‌ها می‌تواند متناقض باشد: دانشگاه ویتنبرگ مرکز فکری اصلاحات پروتستانی بود و کل هملت را می‌توان چنین خواند. مملو از «اشارات رمزآلود به اصلاحات پروتستانی». نشانه‌های دیگری در دیدگاه همدلانه زندگی مذهبی که در عبارت «سه بار مبارک» بیان شده است، الهیات مکتبی در ققنوس و قمری، اشارات دلسوزانه به یسوعی انگلیسی ادموند کمپیون در شب دوازدهم، و بسیاری دیگر شناسایی شده است.

اخیراً گفته شده است که شکسپیر به جای اینکه واقعاً کاتولیک باشد، صرفاً یک سنت کاتولیک انگلیسی را بازی می‌کرد و از ماهیت نمادین مراسم کاتولیک برای زینت بخشیدن به تئاتر خود استفاده می‌کرد. دیوید دانیل، محقق ادبی، به نتیجه‌ای مشابه می‌رسد، اما از جهت مخالف: شکسپیر به عنوان یک پروتستان خوب، اشارات و نقل قول‌های زیادی از کتاب مقدس را در آثار خود به کار برد، اما فقط به این دلیل که مخاطبانش، که به خوبی در کتاب مقدس به زبان انگلیسی آشنا هستند، به سرعت معنای او را درک می‌کنند. .[۱۳] با این حال، دیوید بورگارد خاطرنشان می‌کند که نمایشنامه‌ها هم ترجمه‌های پروتستانی و هم ترجمه‌های کاتولیک کتاب مقدس را با حدود چهل تناظر شفاهی با عهد جدید رایمز در سال ۱۵۸۲ منعکس می‌کنند، و همچنین با موعظه‌های الیزابت در حداقل ده موضوع الهیاتی، مانند برزخ، تضاد دارند. دعا برای اموات، عیش و نوش، زیارت، استحقاق، اقرار گوش و رضایت شوئنباوم در شکسپیر و خانواده‌اش به نوعی همدردی با کاتولیک‌ها مشکوک است، اما خود نویسنده را فردی کمتر وارسته با انگیزه‌های اساساً دنیوی می‌داند: «... هنرمند بر نذری ارجحیت دارد».

محقق ادبی و پدر یسوعی، پیتر میلوارد و نویسنده کلر آسکوئیث از جمله کسانی هستند که نوشته‌اند همدردی‌های کاتولیک در آثار شکسپیر قابل تشخیص است.[۱۴][۱۵] اسکوئیث معتقد بود که شکسپیر از عباراتی مانند «بالا» در هنگام اشاره به شخصیت‌های کاتولیک و «کم» در هنگام اشاره به پروتستان‌ها (اصطلاحات مربوط به محراب آنها است) و «نور» یا «عادلانه» برای اشاره به کاتولیک و «تاریک» برای اشاره استفاده می‌کند. به پروتستان، اشاره به برخی لباس‌های روحانی. آسکوئیث همچنین در آثار شکسپیر استفاده از رمز ساده ای را که توسط زیرزمینی یسوعی در انگلستان استفاده می‌شد، تشخیص می‌دهد که به شکل یک اصطلاح تجاری بود که در آن کشیش‌ها «تاجر» و روح‌ها «جواهرات» بودند، کسانی که آنها را تعقیب می‌کردند «طلبکار» بودند. چوبه دار تایبورن، جایی که اعضای زیرزمینی مردند، «محل تجارت زیاد» نامیده می‌شد. یسوعیان زیرزمینی از این کد استفاده می‌کردند، بنابراین مکاتبات آنها مانند نامه‌های تجاری بی‌ضرر به نظر می‌رسید، و اسکوئیث معتقد بود که شکسپیر نیز از این رمز استفاده می‌کند.[۱۶] با این حال، نتیجه‌گیری‌های آسکوئیث با انتقادات قابل‌توجهی مواجه شد و شواهدی مبنی بر وجود یک کد پنهان «مشکوک» نامیده شد. به گفته پروفسور جفری کنپ، کار محققانی مانند پیتر میلوارد، که معتقدند "عمیق‌ترین الهام در نمایشنامه‌های شکسپیر هم مذهبی و هم مسیحی است" "تأثیر کمی بر مطالعات اخیر شکسپیر" داشته است. جان فینیس و پاتریک مارتین اخیراً استدلال کرده‌اند که شهید کاتولیک آن لاین ققنوس همنام ققنوس و قمری است و همسرش راجر لاک پشت همنام است. آنها با آسکوئیث معتقدند که "پرنده پر سر و صداً شعر نماینده آهنگساز ویلیام برد است و کلاغ یسوعی هنری گارنت است.

پروتستانیسم

[ویرایش]

در سال ۱۸۴۳، ارائه ای از عصاره‌های مذهبی شکسپیر توسط سر فردریک بیلبی واتسون و فردریک دان هانتینگتون به عنوان جملات مذهبی و اخلاقی برگرفته از آثار شکسپیر، در مقایسه با بخش‌های مقدس برگرفته از نوشته مقدس منتشر شد. این اثر اولیه‌ای بود که برخلاف مطالعات کاتولیک، به دنبال اشارات پروتستانی و کتاب مقدسی در آثار نویسنده بود. به قول واتسون، این «با اثبات از نوشته‌های خود شکسپیر، که او به عنوان یک معترض واقعی زندگی کرده و مرده است» انجام شد، و «شواهد احتمالی مبنی بر اینکه اصول دینی که او اظهار داشت از اقناع کاتولیک رومی نبودند» جمع‌آوری شد.

راوز در غزل ۱۲۴ احساسات ضد کاتولیک را شناسایی می‌کند و در آخرین سطرهای این غزل از «احمق‌های زمان» استفاده می‌کند، «به این می‌گویم احمق‌های زمان را که برای خوبی می‌میرند و برای جنایت زندگی کرده‌اند». بسیاری از یسوعیانی که در سالهای ۱۵۹۴–۱۵۹۵ به جرم خیانت اعدام شدند. در این رابطه، جان کلاوز از دانشگاه هافسترا می‌پذیرد که شکسپیر قصد داشت «احمقان زمان» در غزل، یسوعیان اعدام شده را به نمایش بگذارند، اما معتقد است که شاعر با اشاره به رساله آسایش یسوعی اعدام شده رابرت ساوتول و تجلیل از آن شهادت، با آنها همدردی می‌کند. کلاوز معتقد است که تأثیر ساوتول در تیتوس آندرونیکوس نیز قابل شناسایی است. ارزیابی بعدی، تفسیر کلاوز را به عنوان «در مقابل آخرین روندها» قرار می‌دهد.

علی‌رغم آن که پیرس شاه جان شکسپیر را بازسازیِ سلطنت دردسرساز شاه جان شناخت، که برای رد تعصبات ضد کاتولیک آن نوشته شده است، نمونه‌های قوی از گرایش پروتستان، مانند محکوم کردن پاپ به عنوان «بی‌ارزش و مضحک». .. کشیش ایتالیایی» با «اقتدار غصبی»، در متن باقی مانده است.

دیوید کاستان از دانشگاه ییل هیچ تناقضی در کارِ نمایشنامه‌نویس پروتستانی که در نمایشنامه هنری چهارم (بالا) شهید اولدکاسل را به تمسخر می‌گیرد نمی‌بیند: مخاطب معاصر تصویر غیر همدلانه شکسپیر را دلیلی بر پروتستان گرایی او می‌دانست زیرا لولاردری شوالیه در زمان نویسنده مشخص شده بود. با پیوریتانیسم، که در آن زمان برای تضعیف منفور بود کلیسای تأسیس شده

استیون گرینبلت این قرارداد را تصدیق می‌کند که «مبهم» ورود به دروازه جهنم در سخنرانی پورتر در مکبث اشاره‌ای به پدر یسوعی هنری گارنت است که در سال ۱۶۰۶ اعدام شده بود. او استدلال می‌کند که شکسپیر احتمالاً این کنایه را به خاطر موضوعیت وارد کرده است، با اعتماد به اینکه مخاطبانش از جزوه گارنت در مورد ابهام شنیده‌اند، و نه از دلسوزی پنهانی برای مرد یا هدف او - در واقع پرتره دلسوزانه نیست. اسقف واربرتون، ویراستار ادبی، اعلام کرد که در ذهن بازی‌بازان ژاکوبین، سیاست مبهم‌سازی، که به‌عنوان دکترین رسمی یسوعی‌ها پذیرفته شد، یادآور خیانت کاتولیک‌ها در «توطئه باروت» بود.[۱۷] شکسپیر همچنین ممکن است از مفهوم «ابهام» که به عنوان موضوع رساله ۱۵۸۳ توسط لرد بورگلی، مشاور ارشد ملکه الیزابت، و دکترین ابهام ۱۵۸۴ توسط مارتین آزپیلکوئتا، پیشوای اسپانیایی که در سراسر اروپا و انگلستان منتشر شد، آگاه بوده باشد. دهه ۱۵۹۰

شاید مستقیم‌ترین اشاره شکسپیر در نمایشنامه‌ها به مسائل دینی معاصر، در تولد ملکه الیزابت در هنری هشتم باشد، که در دوران سلطنت او، همان‌طور که شخصیت اسقف اعظم کرانمر، معمار اصلاحات، پیش‌بینی می‌کند: «خدا واقعاً شناخته خواهد شد». اما کلمات مورد بحث عموماً به فلچر نسبت داده می‌شوند و مستقیماً به شکسپیر نسبت داده نمی‌شوند.

یک دیدگاه این است که برای استنباط از شواهد شکسپیر قطعی آنگلیکن، درک نادرست شرایط مذهبی آن زمان است، کلمه «انگلیسی» تا نزدیک به دو دهه پس از مرگ نویسنده وجود نداشت و مورخان معاصر آنگلیکانیسم را به عنوان یک سازمان محکم یا مذهبی به رسمیت نمی‌شناختند. هویت در زمان حیاتش موریس هانت، ژان کریستف مایر و دیگران به روشی مشابه، در مورد شکسپیر با ایمانی ترکیبی یا ترکیبی، به نوعی کاتولیک و پروتستان، نوشته‌اند. آنتونی ناتال استدلال می‌کند که کار شکسپیر با شناسایی تأثیرات مذهبی دقیق مخالفت می‌کند، زیرا ذهن متمایل و ناآرام شکسپیر با ایده‌های زیادی بازی می‌کند و به‌طور متناوب فرضیات را در سراسر نمایشنامه‌ها ترویج و چالش می‌کند. ناتال در قیاس برای قیاس شواهدی از آزمایش الاهیات بدعت‌آمیز گنوسی پیدا می‌کند. با این حال، ایمون دافی خاطرنشان می‌کند که اگرچه اکثریت مردم تودور درهم و نامطمئن بودند، اما مصالحه و سازش را می‌پذیرفتند، «تنوع مذهبی در تودور انگلستان تصوری نبود که بتوان با آن تداعی کرد. … تنوع آیینی و اعتقادی شرارت‌هایی بود، جنبه‌های اجتماعی و اجتماعی. تفرقه مذهبی».[۱۸]

سایر محققانی که به جستجوی سخنانِ پروتستانی در نوشته‌های شکسپیر پرداخته‌اند[۱۹] موریس هانت (دانشگاه بیلر).[۲۰][۲۱] اصرار دارد که شکسپیر در نوشته‌هایش تساهل مذهبی را ترویج می‌کند. شکسپیرشناسانی مانند اریک سامز و رابرت میولا با این موضع سنتی که شکسپیر یکی از اعضای کلیسای انگلیس بود مخالفند.

وصیت‌نامهٔ شکسپیر

[ویرایش]

بیلبی واتسون (۱۸۴۳) و همچنین جان دانان کانترمین (۱۹۰۶) استدلال کردند که باورهای مذهبی شکسپیر را می‌توان با در نظر گرفتن وصیت‌نامه‌اش مطالعه کرد. به عقیده دیوید کاستان، "این به همان اندازه که بتوانیم به بیان باور خود [شکسپیر] نزدیک شویم، و ممکن است به عنوان مدرک قطعی در نظر گرفته شود." به عنوان مثال، آل راوز (۲۰۱۳)، اصرار داشت که عبارت در وصیت نامه شکسپیر، موضعی مطابق با مذهب پروتستان را نشان می‌دهد. کاستان بحث می‌کند که چگونه برخی ممکن است عبارت "از طریق شایستگی‌های عیسی مسیح" را به عنوان اشاره ای به آموزهٔ solus Christus ببینند، اما در عین حال استدلال می‌کند که این عبارت "ممکن است تا سال ۱۶۱۶ صرفاً متعارف شده باشد، و اندک باشد یا اصلاً وجود نداشته باشد. واردات الهیاتی». بنابراین، او ادعا می‌کند که به سختی می‌توان این را به عنوان شواهد نهایی برای تعریف وابستگی مذهبی شکسپیر در نظر گرفت، زیرا مقدمه در آن دوران فرمولی بود.

محقق پارک هونان، در شکسپیر، یک زندگی (۱۹۹۸)، با این دیدگاه موافق است که ارجاعات شکسپیر در کتاب مقدس اساساً مطابقت دارند، و اشاره به استفاده او از کتاب مقدس اسقف‌ها در نمایشنامه‌ها و فعالیت‌های مذهبی خود در محافل پروتستان دارد. با این حال، منتقدان نکته اول می‌گویند که حضور در کلیسا را نمی‌توان به عنوان دلیل قطعی در نظر گرفت زیرا حضور در کلیساهای پروتستان در آن دوره اجباری بود. از این رو، کالاگان نتیجه می‌گیرد که «شاید به‌طور قاطع ندانیم که آیا شکسپیر یک کاتولیک بود یا نه، اما مهم این است که ما نمی‌دانیم که او یک پروتستان سرسخت بوده است یا خیر».[۲۲]

الحاد

[ویرایش]

مسیحیت شکسپیر به‌طور کلی پذیرفته نشده است. ویلیام جان برچ در سال ۱۸۴۸ بر اساس تفسیری که از احساسات بیان شده در این آثار داشت، پیشنهاد کرد که ممکن است شکسپیر خداناباور بوده باشد. با این حال، نظریه او توسط سایر محققان پذیرفته نشد، و HH Furness معاصر او آن را به عنوان «بافت نادری از نبوغ منحرف» رد کرد. برخی از شواهد مورد استفاده برای حمایت از این تز توسط یک جاعل بدنام اسناد تاریخی، جان پین کالیر، پیشنهاد شد، که سوابق کلیسای جامع سات‌ارک را بررسی کرد و دریافت که شکسپیر، تنها در میان بازیگران دیگر تئاتر گلوب، به عنوان یک کلیسا نشان داده نمی‌شود. جوزف پیرس بار دیگر به جای شواهدی از الحاد، توضیحی دربارهٔ انکار ارائه می‌دهد.[۲۳] هربرت ترستون، که در نسخه ۱۹۱۲ دانشنامه کاتولیک نوشت، نه تنها کاتولیک بودن شکسپیر را زیر سؤال برد، بلکه به این فکر کرد که آیا شکسپیر آلوده به الحاد نبوده است، همان‌طور که از شهادت نویسندگانی می‌دانیم که از نظر روحی مخالف توماس ناشه و [. رابرت] افراد، در جامعه بافرهنگ تر از آن بیداد می‌کرد عصر الیزابت».

جرج اورول در مقاله‌ای به سالِ ۱۹۴۷ نوشت:

اخلاقیاتِ تراژدی‌های واپسینِ شکسپیر به معنای متعارف مذهبی نیست و بی‌گمان مسیحی نیز. تنها دو تا از آن‌ها، هملت و اتلو، ظاهراً در دورانِ مسیحیت اتفاق می‌افتند، و حتی در آن‌ها، به غیر از شیطنت‌های روح در هملت، هیچ نشانه‌ای از «دنیای باقی» وجود ندارد که در آن همه چیز باید درست شود. … ما اطلاعات زیادی دربارهٔ اعتقاداتِ دینیِ شکسپیر نداریم و از روی شواهد نوشته‌هایش اثبات وجود چنین اعتقادی دشوار است.[۲۴]

وادیم نیکولایف، محقق روسی شکسپیر، اظهار داشته است که «شکسپیر ایده‌های ضد کلیسا را مطرح می‌کند و خودکشی را گناه نمی‌داند»، او «به طرز ماهرانه ای از درگیری با سانسور اجتناب می‌کند».[۲۵] نیکولایف این نظریه‌ها را در سال ۲۰۰۸ در یک کنفرانس بین‌المللی ارائه کرد. این باعث بحث شدید شد، اگرچه اکثر شرکت کنندگان مخالف بودند.[۲۶]

پاگانیسم

[ویرایش]

ما در دستِ خدایان چون مگسانیم در دستِ پسرکان. به خاطرِ سرگرمی می‌کُشندمان.
- ارل گلاستر در شاه لیر، پردهٔ ۴، صحنهٔ ۱

ارجاعاتِ فراوانِ شکسپیر به خدایان و مفاهیم پاگانیسم، مانند هایمن که حل و فصل هر طور که دوست دارید، بازتابی از باور خود او نیست، بلکه ابزاری ضروری برای ارائه خدا بر روی صحنه است، جایی که شخصیت‌های مسیحی برخلاف ارائه نمایش کرامات زمان‌های گذشته ممنوع است. برخی از اشارات رایج مسیحی، که شامل هیچ تجلی فیزیکی دین نمی‌شود، در نسخه‌های کوارتو چرخه تاریخ، با ارجاعات بی‌ضرر به خدایان بت‌پرست، با ظهور فولیوی یکم جایگزین شد.

دیدگاه‌ها دربارهٔ اسلام

[ویرایش]

دیدگاه‌های شکسپیر دربارهٔ اسلام را اکونومیست «پیچیده» و «چندوجهی» وصف کرده و گفته که او «در حساسیت خود نسبت به جهان اسلام و ساکنانش از زمان خود جلوتر بود».[۲۷] به گفته متیو دیموک، تصویر شکسپیر از اسلام و مسلمانان «همخوانی کتاب مقدس یا انسجام مذهبی را که در مرد پرخاشگر رزمی تجسم یافته بود را انکار می‌کرد.» شکسپیر یک اشاره صریح به محمد در هنری ششم می‌کند.

منابع

[ویرایش]
  1. "The Wall Paintings". Stratford Town Trust. Archived from the original on 29 اكتبر 2020. Retrieved 2 January 2019. {{cite web}}: Check date values in: |archive-date= (help)
  2. "Internet Archaeol. 32. Giles et al. 2.3 The Holy Cross Guild Chapel". intarch.ac.uk. Internet Archeology. Retrieved 2 January 2019.
  3. Wilson, Richard (19 December 1997). "Shakespeare and the Jesuits: New connections supporting the theory of the lost Catholic years in Lancashire". Times Literary Supplement: 11–13. Retrieved 1 July 2009.
  4. "Former Archbishop turns tables on William Shakespeare". www.anglicannews.org (به انگلیسی). Anglican Consultative Council. Retrieved 26 July 2020.
  5. Prior, Neil (27 July 2016). "Ex-archbishop's first play hits stage". BBC News. Retrieved 26 July 2020.
  6. Holden, Anthony. William Shakespeare: The Man Behind the Genius بایگانی‌شده در ۱۵ دسامبر ۲۰۰۷ توسط Wayback Machine Little, Brown (2000).
  7. University of Bristol (21 March 2024). "Joan Shakespeare". University of Bristol. Retrieved 23 March 2024.
  8. Steggle, Matthew (2024-03-27). "John Shakespeare's "Spiritual Testament" Is Not John Shakespeare's". Shakespeare Quarterly. 75 (1): 44–71. doi:10.1093/sq/quae003. ISSN 0037-3222.
  9. William marries Anne Hathaway بایگانی‌شده در ۵ مه ۲۰۱۶ توسط Wayback Machine In Search of Shakespeare, PBS. (MayaVision International 2003)
  10. Young, Robert V. (22 January 2007). "Decoding Shakespeare: The Bard as Poet or Politician" (PDF). Raleigh, NC: Faculty Affiliate Network, University of North Carolina. Retrieved 13 November 2009. At the very least such references suggest that the poet had a reputation as a Catholic, and that the charge was not wholly implausible.
  11. E. K. Chambers, William Shakespeare: A Study of Facts and Problems. 2 vols. Oxford: Clarendon P, 1930. 2:165–69; and Ian Wilson, Shakespeare: The Evidence. NY: St. Martin’s Press, 1993, pp. 396–97, 412. شابک ‎۹۷۸−۰۳۱۲۲۰۰۰۵۳
  12. Beauregard, David (2008). Catholic Theology in Shakespeare’s Plays. Newark: U Delaware P. p. 87. شابک ‎۹۷۸−۰−۸۷۴۱۳−۰۰۲−۷.
  13. Daniell, David (2001). "Shakespeare and the Protestant Mind". Shakespeare Survey. 54: 1–12. doi:10.1017/CCOL0521803411.001. ISBN 978-1-139-05275-7. Shakespeare knew his English Bible well … that suggests he was a good Protestant. [His] use of Bible references implies that he expected his audience and readers to take them on the spot, because they knew their English Bibles. The references were not intended to wait for explication by clever scholars. Daniell cautions that Shakespeare's religious inclinations are not reliably deduced from his use of sources: Shakespeare knew Ovid and Plutarch well, but that didn't make him a Pagan.
  14. Milward, Peter. The Catholicism of Shakespeare's Plays. Tokyo: Renaissance Institute, Sophia University (1997); reprinted Southampton: Saint Austin Press (1997). شابک ‎۱−۹۰۱۱۵۷−۱۰−۵.
  15. Milward, Peter. Shakespeare the Papist. Ann Arbor, MI: Sapientia Press (2005). شابک ‎۱−۹۳۲۵۸۹−۲۱-X.
  16. Shadowplay: The Hidden Beliefs and Coded Politics of William Shakespeare (2005) by Clare Asquith.
  17. Huntley, Frank (September 1964). "Macbeth and the background of Jesuitical equivocation". PMLA. 79 (4): 390–400. doi:10.2307/460744. JSTOR 460744. "This kind of equivocation was in the public mind when Shakespeare's 'Macbeth' was written in honor of the king who had escaped from the gunpowder.
  18. Duffy, Eamon (1996). "Continuity and Divergence in Tudor Religion" in Unity and Diversity in the Church, ed. R. N. Swanson. Oxford: Blackwell, 1996, pp. 172, 187. شابک ‎۹۷۸−۰۶۳۱۱۹۸۹۲۵
  19. Joseph Sterrett (2012), "The Unheard Prayer: Religious Toleration in Shakespeare's Drama", Brill. شابک ‎۹۷۸−۹۰۰۴۲۳۰۰۶۴
  20. E. Beatrice Batson (2006), "Shakespeare's Christianity: The Protestant and Catholic Poetics of Julius Caesar, Macbeth, and Hamlet", Baylor University Press. شابک ‎۹۷۸−۱۹۳۲۷۹۲۳۶۲
  21. Hunt, Maurice (2004). Shakespeare's Religious Allusiveness: Its Play and Tolerance. Ashgate. شابک ‎۹۷۸−۰۷۵۴۶۳۹۵۴۱
  22. Dympna Callaghan (2012), "Who Was William Shakespeare: An Introduction to the Life and Works", John Wiley & Sons. شابک ‎۹۷۸−۱۱۱۸۳۱۲۲۷۸
  23. Pearce (2008: 126) "Such a conclusion misses the obvious and logical point … that Shakespeare remained … a believing Catholic". Pearce slightly mis-attributes Collier's findings to an earlier work: his The history of English dramatic poetry to the time of Shakespeare, of 1831, اُسی‌ال‌سی ۵۵۸۸۰۹.
  24. Orwell, George (1947). "Lear, Tolstoy and the Fool".
  25. (به روسی) Shakespeare Readings 2008 : Paper Abstracts. Moscow, Publishing House of Moscow University for the Humanities, 2008.
  26. (به روسی) Gaydin B. Veroispovedanie Shekspira / Shakespeare's Religious Affiliation | The Electronic Encyclopaedia "World of Shakespeare"
  27. S.M. (22 April 2016). "Shakespeare and religion: Shakespeare's complex views of the Islamic world". The Economist. Retrieved 24 April 2016.