نهنگ آبی واقعی خود زندگی بود
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/44/AirBrush_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B4%DB%B0%DB%B6%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B0%DB%B5%DB%B1%DB%B5%DB%B8.jpg/220px-AirBrush_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B4%DB%B0%DB%B6%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B0%DB%B5%DB%B1%DB%B5%DB%B8.jpg)
«نهنگِ آبی واقعی، خودِ زندگی بود» اثری در سبک «جستارنویسی، ناداستان و نثر ادبی» به نویسندگی محمد بنی طرفیان با نام مستعار م.ب پاییز میباشد که به مضامینی همچون «پوچی، انزوا ، اندوه، فلسفه و درونگرایی» میپردازد. این کتاب دارای ۴ فصل «سرد، تاریک، عمیق و خلأ» میباشد که چرخهای از سرنوشت یک انسان را روایت میکند؛ انسانی که از سوز سرمای مرموزی به تاریکی و شومی سایهی بالای سرش پی میبرد و آنچنان این سیاهی عمیق میشود که همچون سیاهچاله او را میبلعد و در وضعی آشفته، او را با فقدان تمام احساسات و لذتهای گذشتهی خود تنها میگذارد. انسانی که حتی آنقدر زنده نیست تا بتواند رنج را احساس کند..
موضوع
[ویرایش]«سیاهچالههایی که ذهن را میبلعند و قربانی را تا ابد به دام خود میاندازند، تیرهگی و سیاهی مطلق، بدبینی و احساس نفرت به تولد و زندگانی، از بین رفتن تمامی روزنههای اُمید، مازوخیسم روانی و لذتی هرچند اندک از زجر دادن روانی خود، دلتنگی برای خاطراتِ گذشته و درز توهم و خیال به واقعیت» گوشهای از مواردی هستند که به وفور در سرتاسر جملات کتاب یافت میشوند. در این کتاب به نام اشخاصی همچون امیل چوران، صادق هدایت، هادی پاکزاد، ونگوگ، فروغ فرخزاد، فریدون فرخزاد، فرهاد مهراد،فریدون فروغی، برخی از کارکترهای سینما یا نام فیلمها مثل دانی دارکو و پلی به ترابیتیا بر میخوریم.
دریافت کتاب
[ویرایش]همچنین نویسنده کتاب، بخشی از اثر خود را به باغ کتاب ملک، واقع در مرکز خرید تجاری ولنجک اهدا کرده است که علاقهمندان میتوانند بدان پرداخت هزینه، کتاب را به مدت 6 ماه به امانت ببرند. در غیر اینصورت برای خرید میبایست به آدرس حضوری ناشر مراجعه نموده و یا از صحفهی اصلی نویسنده اقدام به خرید این اثر کرد.
بخشی از کتاب
[ویرایش]در بخشی از کتاب میخوانیم زندگی یک هدیه بود؛ یک نسخه دمو از شادی، انگیزه و تکامل که با امتحان کردن آن، دیگر هیچ راه بازگشتی نبود. نهنگ آبی واقعی خود زندگی بود. در واقع اشاره نام کتاب به عنوان نهنگ آبی (بازی)، برگرفته از داستان بازی نهنگ آبی میباشد که در آخرین مرحله از بازی کنندگان میخواهد خودشان را بکشند. نویسنده این اثر در کتاب توضیح میدهد که پس از شروع فرایند زندگی، هیچ راه بازگشتی در چرخهی ما نیست و همگی محکوم به مرگ خواهیم بود..
تصاویر
[ویرایش]![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/44/AirBrush_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B4%DB%B0%DB%B6%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B0%DB%B5%DB%B1%DB%B5%DB%B8.jpg/220px-AirBrush_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B4%DB%B0%DB%B6%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B0%DB%B5%DB%B1%DB%B5%DB%B8.jpg)
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/5/57/AirBrush_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B4%DB%B0%DB%B6%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B0%DB%B5%DB%B3%DB%B1%DB%B8.jpg/220px-AirBrush_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B4%DB%B0%DB%B6%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B0%DB%B5%DB%B3%DB%B1%DB%B8.jpg)
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/8b/AirBrush_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B4%DB%B0%DB%B6%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B0%DB%B5%DB%B3%DB%B1.jpg/220px-AirBrush_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B4%DB%B0%DB%B6%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B0%DB%B5%DB%B3%DB%B1.jpg)
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/bb/AirBrush_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B4%DB%B0%DB%B6%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B0%DB%B8%DB%B1%DB%B9.jpg/220px-AirBrush_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B4%DB%B0%DB%B6%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B0%DB%B8%DB%B1%DB%B9.jpg)
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/5/5f/Nahang_abi_vagheee.jpg/220px-Nahang_abi_vagheee.jpg)
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/b6/AirBrush_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B4%DB%B0%DB%B6%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B0%DB%B7%DB%B2%DB%B8_fipa.jpg/220px-AirBrush_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B4%DB%B0%DB%B6%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B0%DB%B7%DB%B2%DB%B8_fipa.jpg)
در مورد جلد کتاب
[ویرایش]جلد کتاب دارای تصویری از یک اختاپوس عظیم، نهنگ آبی، سیاه چاله و فضای تاریک است. با وجود اینکه در این اثر داستان و قصهای آنطور که باید تعریف نمیشود، اما در هر 4 فصل به داستان های کوتاهِ چند خطی برمیخوریم که ادامه یکدیگر هستند. به عنوان مثال مردی که دوست دارد به نهنگ تبدیل شود و سپس به نهنگ ۵۲ هرتز تبدیل میشود که کسی صدایش را نمیشنود و با وجود تنهاییاش به سمت آبهای کم عمق شنا میکند؛ یا نهنگهایی که برای رهایی از نیروی تاریکی به غول پیکرترین اختاپوس اقیانوسها پناه میبرند. واژه سیاهچاله نیز بارها و بارها در کتاب بیان میشود و تاثیرات عظیمی را در روح و روان راوی کتاب میگذارد.
منابع
[ویرایش]- ↑ انتشارات فارسیران-میدان انقلاب-کارگرجنوبی-کوچه رشتچی-پلاک10
- ↑ کتابخانه ملی - نهنگ آبی واقعی خود زندگی بود - م.ب پاییز 1403
- ↑ صفحه شخصی نویسنده در اینستاگرام
- ↑ بنی طرفیان، محمد (۱۴۰۳). نهنگ آبی واقعی خود زندگی بود. تهران: فارسیران. شابک ۹۷۸-۶۲۲-۶۳۴۹-۸۱-۹ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: invalid character (کمک). - ↑ http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/9613865[پیوند مرده]
- ↑ صفحه شخصی نویسنده https://www.instagram.com/mohamad.banitorfiyan?igsh=ZGUzMzM3NWJiOQ==