نبرد هرات (۱۷۲۹)
نبرد هرات | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بخشی از جنگهای نادری | |||||||
نمای امروزی شهر هرات | |||||||
| |||||||
طرفهای درگیر | |||||||
طرفداران صفویه | ابدالی | ||||||
فرماندهان و رهبران | |||||||
نادر |
اللهیارخان ذوالفقارخان مسلم خان | ||||||
قوا | |||||||
تقریباً۲۰٬۰۰۰ | تقریباً۲۰٬۰۰۰ | ||||||
تلفات و خسارات | |||||||
۳۰۰۰ کشته | سنگین |
نبرد هرات در ادامهٔ نبرد کافرقلعه روی داد که منجر به شکست ابدالیها و تصرف هرات و به تبعیت درآمدن آن توسط نادر شد. پس از پیوستن نیروهای ذوالفقارخان به اللهیارخان در هرات او تصمیم به حمله به ارتش نادر را گرفت ولی با پاسخ سخت نادر در استفاده از توپهایش مواجه شد که منجر به شکست سخت نیروهای ابدالی در بیرون از قلعهٔ هرات گردید. در ادامه نادر با توپ باران شهر، مردم شهر را به آشوب و تشویش کشاند که در نتیجهٔ فشار مردم به اللهیارخان برای صلح، او هرات را به نادر تسلیم کرد و هرات بار دیگر تخت قیومیت ایران صفوی درآمد.
پیشزمینه
[ویرایش]پس از توقف نبرد در کافرقلعه به علت وزش توفان، اللهیارخان به همراه چند تن از سران ابدالی به دیدار نادر در اردوگاه او در نزدیکی هریچشمه بیرون دروازهٔ هرات رفته و درخواست صلح کردند و نادر به شرط تسلیم توپخانه آنان به او با پذیرش صلح موافقت کرد. پس از آنکه این افراد به داخل هرات بازگشتند، پیکی از ذوالفقارخان برای اللهیارخان پیام آورد که نیروی کمکی به زودی خواهد رسید و تسلیم نشود در نتیجه او از تسلیم کردن توپخانه سرباز زد.[۱]
نیروی ذوالفقارخان شبانه از دروازههای جنوبی شهر، وارد شهر شدند و به نیروهای او پیوستند.[۱]
نبرد
[ویرایش]با سر زدن سپیدهدم، حملهٔ ابدالیها با سلاح سرد به اردوی نادر آغاز شد. نادر به نیروی سواری که در حال پیشروی به سمت فراه بودند دستور بازگشت و حمله به شهر را صادر کرد.[۱] نادر به کمک سواره نظام خود تصمیم به تحریک و به جنگ کشاندن تمام سپاه ابدالیها را گرفت تا با نزدیک کشاندن آنان بتواند از توپهای خود علیه آنان استفاده کند. او سواران سپاهش را در دستههای کوچک به سمت سپاه ابدالیها فرستاد و سواران و پیادههای ابدالی را به جنگ تشویق نمود. ابدالیها که به علت وجود دژ نیرومند هرات از پشت خود اطمینان داشتند به سمت سواران در حال عقبنشینی نادر حمله بردند؛ با رسیدن آنان به تیررس سپاهیان نادر، آتش سنگین توپها و ۱۵٬۰۰۰ سلاح آتشین سپاه نادر حتی فرصت بازگشت را از بسیاری از نیروهای ابدالی گرفت و تلفات سنگینی به آنان وارد نمود. باقیماندهٔ نیروهای ابدالی به سرعت خود را به داخل قلعه رساند و در آن پناه گرفتند.[۱][۲]
گشایش شهر
[ویرایش]نادر تصمیم گرفت کار را یکسره کند پس شهر را به توپ بست؛ و با شدت یافتن آتش توپخانه بر روی شهر، به خانهها و ساختمانهای زیادی آسیب رسید و مردم شهر که ناآرام شده بودند با تحت فشار قرار دادن اللهیارخان او را مجبور به پذیرش صلح و تسلیم شهر به نادر کردند و او با ارسال تظلمنامهای به نادر از او طلب بخشش نمود و نادر نیز به علت تسلیم نمودن شهر، آنها را رها کرد.[۲][۳] بدین ترتیب شهر بار دیگر با کوشش نادر به سلطهٔ صفویان درآمد.
پانویس
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ لارودی، نادر پسر شمشیر، ۶۸.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ غفوری، تاریخ جنگهای ایران، ۳۷۰.
- ↑ لارودی، نادر پسر شمشیر، ۶۹.
منابع
[ویرایش]- لارودی، نورالله (۱۳۸۸). نادر پسر شمشیر. تهران: پارسه. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۰۲۶-۵۶-۶.
- غفوری، علی (۱۳۸۹). تاریخ جنگهای ایران. تهران: انتشارات اطلاعات. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۲۳-۷۳۸-۶.
- شعبانی، رضا (۱۳۸۹). تاریخ ایران در عصر افشاریه. تهران: سخن. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۷۲-۳۶۲-۰.
- مینورسکی، ولادیمیر (۱۳۹۴). ایران در زمان نادرشاه. تهران: دنیای کتاب. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۵۸۷۰-۲۳-۰.