پرش به محتوا

نبرد دیرالجثالیق

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
نبرد مسکن یا دیرالجثالیق
بخشی از فتنه دوم
تاریخجمادی الاخر سال ۷۲ هجری (۶۹۱ میلادی)
موقعیت
کرانه رودخانه دجیل نزدیک دیرالجثالیق
نتایج کشته شدن مصعب بن زبیر و ابراهیم بن مالک اشتر و در پی آن تصرف کوفه به دست امویان
تغییرات
قلمرو
از دست رفتن شهر کوفه و پایان سلطه آل زبیر بر عراق عرب
طرف‌های درگیر
Flag white.svg خلافت اموی زبیریان
فرماندهان و رهبران
عبدالملک بن مروان
حجاج بن یوسف ثقفی
محمد بن مروان
مصعب بن زبیر 
ابراهیم بن مالک اشتر 
مهلب بن ابی‌صفره
قوا

سپاه شام :

  • یک لشکر از سوریه
  • یک لشکر از فلسطین

سپاه زبیریان :

نبرد مسکن یا دیرالجثالیق، نبردی است که در جمادی الاخر سال ۷۲ هجری (۶۹۱ میلادی) در کنار رودخانه دجیل (رودی که از دجله سرچشمه می‌گرفته و در کنار آن آبادی‌هایی وجود داشته است) نزدیک دیرالجثالیق رخ داد. گفته می‌شود پس از کشته شدن مختار ثقفی ، ابراهیم بن مالک اشتر نخعی به مصعب بن زبیر پیوست تا به مقابله عبدالملک بن مروان برود که در این جنگ مصعب و ابراهیم کشته می شوند و شهر کوفه بار دیگر به تسلط بنی امیه در می‌آید.[۱]

نزاع میان عبدالملک و ابن‌زبیر

[ویرایش]

شکست مختار و عدم حضور وی در عرصه سیاسی موجب شد تا برای رهبری جهان اسلام میان عبدالملک و عبدالله بن زبیر رقابت ایجاد شود. امویان قادر به ایستادن در مقابل زبیریان در عراق و مناطق شرقی نبودند. اوضاع داخلی برای خلیفه اموی نگران‌کننده بود. عبدالملک برای مقابله با ابن زبیر تصمیم گرفت تا اوضاع داخلی را سامان بخشد از جمله مسئله - ابو امیه عمرو سعید اموی اَشدَق -را به عنوان رقیب اموی حل کرد و همبستگی را به خاندان اموی برگرداند. همچنین از ناتل بن قیس جذامی که طرفدار ابن زبیر و حاکم فلسطین بود خلاص شد. در رابطه با اوضاع خارجی عبدالملک با امپراتور روم ژوستینین دوم معاهده‌ای را امضا و بدان‌ها مالیات پرداخت کرد. عبدالملک مشکلات را به نفع خود حل کرد و نظامش را نیرومند ساخت و از سویی دیگر توانست بر سپاه ابن زبیر پیروز شود.[۲]

عبدالملک و حمله او به عراق

[ویرایش]

عبدالملک متوجه شده بود که نیروی ابن زبیر در عراق نهفته و پیروزی بر او در عراق موجب سرنگونی کامل زبیریان می‌شود بنابراین با سپاهی روانه عراق شد در صورتی که مصعب برای حمله به خلیفه اموی از کوفه به شمال حرکت کرده بود. خلیفه اموی برای ضعیف کردن جبهه دشمن روشی را در پیش گرفت و با رهبران عراق در سپاه ابن زبیر توافق کرد و آنان نیز به سپاه اموی پیوستند. مصعب از این توافق آگاه شد، ولی اقدامی انجام نداد بدین خاطر که نمی‌خواست در میان سپاهیانش که در حال تدارکات برای جنگ است اختلاف و دشمنی ایجاد شود؛ ولی در نهایت فرماندهان و اعضای سپاهش به جبهه دشمن پیوستند.[۳]

شرح نبرد

[ویرایش]

لشکریان عبدالملک و مصعب در میانه اکتبر در دیرالجاثلیق با هم ملاقات کردند. ابن اشتر و افرادش به پیشاهنگان محمد بن مروان حمله کردند و آن‌ها را وادار به عقب‌نشینی کردند. سپس عبدالملک به عبدالله و جناح راستش دستور داد وارد میدان نبرد شوند و در آنجا همراه با سپاهیان محمد روبروی افراد مصعب ایستادند. ابن اشتر و فرمانده جناح راست مصعب، مسلم بن عمرو باهیلی، کشته شدند. دومی تسلیم جراحاتش شده بود، اما پیش از مرگ موفق شد از عبدالملک ضمانت سلامتی برای پسرش قتیبه بن مسلم بگیرد، که در آغاز قرن هشتم به یک سردار مهم اموی تبدیل شد. مرگ ابن اشتر در آغاز رویارویی، سرنوشت مصعب را رقم زد. عطاب بن ورقه، رئیس سواره نظام مصعب، که مخفیانه به عبدالملک پناهنده شده بود، سپس با سواران خود از جنگ فرار کرد. بقیه فرماندهان مصعب دستور درگیری را رد کردند.

ولهاوزن می نویسد که مصعب «در میدان نبرد تقریباً تنها مانده بود که خود موقعیت عجیب و غریب نبرد را مشهور می کند». به گفته مورخ هانری لامنس، پیش از حمله ابن اشتر، عبدالملک تلاش کرد تا با مصعب مذاکره کند، اما مصعب نپذیرفت و «تصمیم گرفت مانند مردی شجاع بمیرد». پس از آن که دیگر فرماندهان مصعب از جنگ امتناع کردند، عبدالملک پیشنهاد داد که مصعب جان خود را حفظ کرده و استانداری عراق یا هر استان دیگری را که انتخاب می‌کند به او اعطا کند، اما او دوباره نپذیرفت. در عوض، پسر نوجوانش عیسی و افرادش را نصیحت کرد که در مکه امنیت پیدا کنند، اما عیسی وارد میدان شد و کشته شد.

مصعب سپس حمله کرد، اما با یک تیر مجروح شد و از اسب خود افتاد. او توسط یکی از سربازان بنی ثقیف، زائده بن قدامه، کشته شد که مرگ مصعب را انتقام مختار هم قبیله خود اعلام کرد. پس از آن، ابن زبیان سر مصعب را از تن جدا کرد. به گفته لامنس، عبدالملک به عزاداری مصعب پرداخت و «به شاعرانش دستور داد تا پایان قهرمانانه او را گرامی بدارند».

پانویس

[ویرایش]
  1. «ب) فرماندهى ابراهيم در نبرد با شاميان». hawzah.net. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۹-۰۳.
  2. طقوش، محمد سهیل (۱۳۸۶). دولت امویان. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. صص. صص ۱۰۹-۱۱۰.
  3. طقوش، محمد سهیل (۱۳۸۶). دولت امویان. قم: پژوهشگاه و حوزه دانشگاه. صص. صص۱۱۰-۱۱۱.

منابع

[ویرایش]
  • طقوش، محمدسهیل (۱۳۸۶). دولت امویان. ترجمهٔ حجت‌الله جودکی. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
  • ممتحن، حسینعلی (۱۳۸۱). تاریخ سیاسی اسلام در عصر امویان. تهران: مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.