نامهای همدان
ظاهر
همدان از شهرهای کهن ایران است و نام آن برای نخستین بار به نام اَمَدانه یا آمادی در کتیبهٔ تیگلتپیلسر یکم (۱۱۰۰ پیش از میلاد) پادشاه آشور آمدهاست. این شهر پایتخت پادشاهان ماد بوده و در دورانهای هخامنشی و اشکانی پایتخت تابستانی آنان بودهاست.[۱]
نامهای شهر همدان
[ویرایش]در آثار تاریخی برای شهر همدان نامهای بسیاری ارائه شدهاست، در زیر به برخی از آنها اشاره میشود.
- اَمَدانه یا آمادی نخستین نام این شهر است که در کتیبههای آشوری پیلسر آمدهاست. بنابراین تاریخ بنای شهر همدان بیش از سه هزار سال است.
- هگمتانه یا هنگمتانه که به معنی محل تجمع میباشد ترکیبی است از دو واژهٔ هنگ به معنی جا و متا به معنی تجمع. در یونانی اکباتان در پارس هگمتانه است.
- سارو بنا به گفتهٔ یاقوت حموی و ابن فقیه همدانی بانی شهر همدان جم بن نوجهان بوده و او نام آن را سارو گذارده و عربها آن را ساروق خواندهاند.
- زینستان ایرانشهر نویسندهٔ تاریخ قدیم قم بر این باور است که این نام در زمان کیخسرو به شهر همدان داده شدهاست، چون این شهر محل نگاهداری سلاحهای جنگی بوده و به بیان دیگر سلاحخانه بودهاست.
- اپیفانیا آنتیوخوس چهارم پادشاه سلوکی بین ۱۸۹ تا ۲۰۹ پیش از میلاد در هنگامی که در فلسطین میجنگید، آن جا را رها کرد و برای بازپس گرفت ایالتهای خود در ایران به سوی خاور آمد و در باختر ایران به پیروزیهایی رسید و هگمتانه به افتخار او اپیفالیا نامیدهشد زیرا نام آنتیخوس اپیفانس بودهاست.
- ناذمه ابن فقیه همدانی به نقل از آثار سریانی نگاشته است که همدان را پادشاهی به نام کرمیس بن حلیموز بنا کرد و نام آن را ناذمه یعنی محبوبه نهاد. یاقوت حموی نادمه نوشتهاست.
- اخمثا نام شهر همدان در تورات اخمثا نوشتهشده که مرکب است از هاخای زندی و ثانای پالی که شاخهای از زبان سانسکریت است. ثانا به معنی ستان فارسی است که محل و مکان باشد و اخمثار را به شهر دوستی و مکان دوستی ترجمه کردهاند زیرا شاهان ایران در تابستان دوستان خود را به این شهر دعوت میکردند.
- آکسایا بعضی از نویسندگان بر این باورند که نام این شهر پیش از مادها آکسایا بوده که در فرهنگ آشوری کار-کاسی به معنی شهر کاسیها است.
- همدان واژهٔ همدان گرفته شده از ham= han= ha (از ریشهٔ gam) و به معنی جای یا شهر و اجتماعات آمدهاست. اعتماد السلطنه بر این باور بود که نام این شهر «همدان» بودهاست زیرا هم به معنی اتفاق و دان به معنی ظرفیت است، یعنی مجمع متفقین.[۲]
پانویس
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- نهچیری، عبدالحسین (۱۳۷۰)، جغرافیای تاریخی شهرها، تهران: انتشارات مدرسه وابسته به دفتر انتشارات کمک آموزشی
- افشار سیستانی، ایرج (۱۳۷۸)، پژوهش در نام شهرهای ایران، تهران: انتشارات روزنه، شابک ۹۶۴-۶۱۷۶-۸۱-X