میرزا ملکمخان
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. (مارس ۲۰۲۰) |
در درستی این مقاله اختلاف نظر وجود دارد. (مارس ۲۰۲۰) |
میرزا ملکمخان | |
---|---|
دومین سفیر ایران در ایتالیا | |
دوره مسئولیت ۱۲۷۸ – ۱۲۸۷ | |
پادشاه | مظفرالدینشاه قاجار |
پس از | نریمان قوامالسلطنه |
پیش از | محمدابراهیم غفاری |
اولین سفیر ایران در اتریش | |
دوره مسئولیت ۱۲۵۲ – ۱۲۵۷ | |
پادشاه | ناصرالدینشاه قاجار |
پیش از | نریمانخان قوام السلطنه |
سفیر ایران در بریتانیا | |
دوره مسئولیت ۱۲۵۱ – ۱۲۶۸ | |
پادشاه | ناصرالدینشاه قاجار |
پس از | محسن معینالملک |
پیش از | محمدعلی علاءالسلطنه |
اولین کنسول ایران در مصر | |
دوره مسئولیت آبان ۱۲۴۱ – ۱۲۴۴ | |
پادشاه | ناصرالدینشاه قاجار |
پیش از | اسحاقخان مفخمالدوله |
اطلاعات شخصی | |
زاده | ۱۲۴۹ (قمری)۱۸۳۳ (میلادی) قصبه جلفا، اصفهان |
درگذشته | ۱۳۲۶ (قمری)۱۹۰۸ (میلادی) رم، ایتالیا |
ملیت | ایران، ارمنیتبار |
حزب سیاسی | مشروطه خواه |
روابط | میرزا یعقوب سنگتراش |
فرزندان | فریدون ملکم |
محل تحصیل | مدرسه ساموئل مرادیان در پاریس |
پیشه | سیاستمدار |
تخصص | روشنفکر، روزنامهنگار و دیپلمات |
لقب(ها) | ناظمالدوله |
شاهان قاجار | |
---|---|
نام | دورهٔ پادشاهی |
۱۱۷۵–۱۱۶۱ | |
میرزا مَلْکُمخان[۱] (ارمنی: Հովսեփ Հակոբի Մելքումյան) (۱۸۳۳م ۱۲۱۲ ش - ۱۹۰۸م ۱۲۸۷ ش) ملقب به ناظمالدوله، روشنفکر،[۲] روزنامهنگار،[۳] دیپلمات و سیاستمدار[۴] دوره قاجار و بنیانگذار لژ فراموشخانه در ایران است. او چاره کار ایران را تغییر خط میدانست و با رسمالخط ابداعی خود چندین کتاب چاپ کرد ولی دیگران کار او را پیگیری نکردند.[۵][۶][۷]
زندگی و فعالیتهای سیاسی
[ویرایش]ملکم خان در سال ۱۲۱۲ هجری خورشیدی در قصبه جلفا (که اکنون از محلههای اصفهان است) در خانوادهای متوسط زاده شد.[۱] پدرش میرزا یعقوب سنگتراش، از ارامنه جلفای اصفهان بود که اسلام آورد و در تهران مترجم سفارت روسیه بود.[۸]
ملکم خان برای تحصیل به فرانسه رفت و پس از بازگشت بارها به مأموریتهای سیاسی به اروپا سفر کرد.
میرزا ملکم خان پیشرو اصلاحات، نوسازی و مروج ایدهها و نهادهای مدرن بود[۹] در میان رجال دوره استبداد بیش از هر کسی در آشناکردن مردم به دستگاه تمدن جهان و منافع قانون و مزایای حکومت ملی سعی و کوشش نمود و تأثیر افکار او در روشنکردن ضمیر مردم و پیدایش مشروطیت بسیار گرانبها بود.[۱۰]
او اولین کسی بود که بذر قانون را در ایران کاشت چنانکه به میرزاملکم قانونی معروف گشت.[۱۱]
کارنامه فعالیتهای سیاسی وی مجموعه متضادی از ترویج افکار آزادیخواهانه و سوءاستفاده مالی و زدوبندهای سیاسی را شامل میشود. از مهمترین فعالیتهای وی میتوان به انتشار روزنامه قانون، تأسیس اولین فراموشخانه در ایران[۵] و مشارکت در اجرای قرارداد رویتر با پاول یولیوس رویتر، اشاره کرد.[۱۲]
در طول دوران حیاتش، ناصرالدین شاه دو بار وی را به دلیل تأسیس فراموشخانه و دریافت رشوه مورد خشم قرار داد. در مورد نخست دستگیر و به عراق تبعید گردید ولی با پادرمیانی میرزا حسینخان سپهسالار مورد عفو قرار گرفت و سفیر ایران در مصر شد. پس از انتصاب میرزا حسینخان سپهسالار به سمت وزرات امور خارجه و سپس صدارت عظمی، ملکمخان نخست به عنوان مشاور وی و سپس به سمت سفیر ایران در بریتانیا منصوب شد. در دوران سفارت در بریتانیا، میزرا ملکمخان به دلیل دریافت چهل هزار لیره رشوه به تهران احضار شد که از آمدن امتناع کرد و این بار نیز با پادرمیانی دوستانش به مدت پنج سال دیگر سمت خود را حفظ کرد. در همین دوران وی مقدمات اعطای امتیاز رویتر را فراهم کرد و همچنین به شاه پیشنهاد داد که برای تأمین مخارج سفر سوم خود به اروپا قرارداد لاتاری را به یک شرکت بریتانیایی بدهد که به دلیل مخالفتهایی در داخل ایران این امتیاز داده نشد و موجب آبروریزی برای شاه شد و میرزا ملکم خان نیز برای همیشه از چشم شاه افتاد.[۱۲]
پس از مرگ ناصرالدین شاه و در دوران مظفرالدین شاه، میرزا ملکم خان به عنوان سفیر به رم فرستاده شد و تا پایان عمر در سال ۱۹۰۸ میلادی در این سمت باقی ماند و در همانجا درگذشت.[۱۲][۱۳]
اندیشه سیاسی
[ویرایش]تفکر سیاسی ملکم از فلسفه عقلی و تحققی سرچشمه گرفته است و در طریق مسلك ليبراليسم نمو يافته است. اصول عقاید سیاسی او را سه اصل کلی تشکیل می دهند اول مشروطیت دولت که به حکومت منظم قانونی» یا «اداره قانونی تعییر می کند. دوم اعتقاد به قانونگذاری که میخواهیم «سیل همه مصائب را به سد قوانين دفع نمائیم. وسوم شناخت حقوق فردی که منشأ آن را حق طبیعی یا «ازلی» می داند. افکار ملکم تحت تأثیر آرای فلاسفه قرن هجدهم فرانسه بخصوص منتسكيو قرار دارد و بعلاوه لیبرالیسم قرن نوزدهم که همراه علوم تجربی پیشت کرد، در عقاید سیاسی او نفوذ مستقیم داشته است.
اصول عقاید سیاسی خود را در دفتر تنظیمات شرح داده و جنبه های مختلف آندا بتدریج در سایر رسالات و مقالات بسط داده و تکمیل نموده است.[۱۴]
اندیشه اقتصادی
[ویرایش]ملکم این عقیده کهن را که ثروت راستین را زر و گوهر میداند رد میکند و می کوشد با براهین علمی و با بهره گیری از دانش نوین مشکلات اقتصادی ایران و راه حل آنها را نشان دهد. از دید او راه و رسم هایی که میراث عهد شاه طهماسب یا کریم خان زند است پاسخگوی نیازهای اقتصادی روزگار نو نتواند بود. علم اقتصاد حاصل تلاش فردی و عقل بسیط فارغ از علم یا حاصل تجربه ساده نیاکان نیست. آن را در مدرسه به روش علمی باید آموخت. وی گفتار خود را با قیاس دو دیدگاه کهنه و نو درباره ماهیت کالا آغاز میکند. می نویسد: «آبادی یک ملک بسته به مقدار امتعه ای است که در آن ملک به عمل می آورند.[۱۵]
مذهب
[ویرایش]در مورد ایمان دینی ملکم باید گفت که او شخصیتی پیچیده داشت. در برخورد با دین خوددار و به ویژه سخت متظاهر بود، موضع وی و گفتار و کردارش بر حسب اوضاع و احوال دیگر میشد و بدین سبب، آنچه درباره اعتقادات دینی او گفته شده ضد و نقیض است.
ملکم در گفتار و نوشتار خود را مسلمان میشناساند. وی به ویلفر دبلنت گفته بود: «من مسیحی ارمنی زاده شدم ولی در میان مسلمانان بالیدم و شیوه اندیشه ام از آنان مایه گرفت.[۱۵]
دیدگاههای متناقض درباره نقش ملکم خان
[ویرایش]- برخی پژوهشگران، از جمله حامد الگار، میرزا ملکم خان را پیرو منافع بریتانیا در ایران می دانند. الگار در کتاب خود پیشنهادهای ملکم خان را گرچه نوآورانه می داند، اما آنها را گاه تحت تأثیر اهداف شخصی یا همسو با سیاستهای انگلیس ذکر می کند. به گفته الگار:
«مشاورههای او برای حل مشکلات ایران معمولاً به همکاری و همسویی با بریتانیا خلاصه میشد و او اغلب از یک طرح نجات مخفیانه برای ایران سخن میگفت که تنها در صورت دیدار خصوصی با شاه قابل توضیح بود.»[۸]
- یکی از نمونههای برجسته این انتقادات، نقش او در امتیازهای مالی بحثبرانگیز مانند امتیاز رویتر است. این توافقنامهها، اگرچه بهعنوان تلاشهایی برای مدرنیزاسیون ارائه میشدند، اما در نهایت باعث خشم عمومی و مخالفت سیاسی شدند.[۸]
- در مقابل، برخی تحلیلگران، از جمله فریدون آدمیت، ملکم خان را روشنفکری مدرنگرا میدانند که هدف اصلیاش اصلاحات سیاسی و اقتصادی برای پیشرفت ایران بوده است. به گفته آدمیت:
«ملکم خان ایدههای پیشرفتهای داشت و مفاهیم آزادی، دولت قانونمدار و توسعه اقتصادی را برای اولین بار در قالب نوشتهها و روزنامههای خود به ایرانیان معرفی کرد.»[۱۶]
دوران روزنامهنگاری
[ویرایش]ملکم خان نخستین شماره روزنامه قانون را در اول رجب سال ۱۲۶۹ ش- ۱۸۹۰ م منتشر کرد. از این روزنامه امروز ۴۱ شماره بهجای مانده است. ملکم خود میگفت که چهل پنجاه شماره منتشر کرده است.[۳][۱۷] ملکم در این روزنامه به نظام حکومتی قاجار با لحنی تند انتقاداتی وارد میکرد. این نظام را استبدادی میدانست و معتقد بود باید سیستم حکومتی تغییر کند.[۱۸] به همین دلیل انتشار این روزنامه با محدودیتهایی از سوی دولت وقت مواجه بود.[۱۹] بیشتر خوانندگان قانون از فارغالتحصیلان و محصلان دارالفنون بودند.[۱۹]
چند شماره از قانون با همکاری کسانی در کنار ملکم نوشته شده است از جملهٔ این کسان سید جمالالدین اسدآبادی است.[۲۰] روزنامه قانون با وجود مخالفت حکومت به دست خوانندگان میرسید. برای برخی به صورت مستقیم و به نشانی خودشان ارسال میشد و برای پیروان ملکم و افراد فراموشخانه به صورت محرمانه فرستاده میشد.[۲۱]
انتشار قانون هشت سال طول کشید و انتشار این روزنامه نشانگر چهره روشنفکری آزادیخواه و هوادار حکومت قانون وی است.[۲۲]
نثر فارسی
[ویرایش]ملکم در گزینش واژگان و یکپارچگی عبارات و درستی سخن دقت بسیار میکرد و به این ترتیب نثرش در عین سادگی و روانی از فصاحت و بلاغت و حسن انشا بیبهره نبود.[۲۳] در نثر ملکم و پس از او جملات بسیار کوتاهتر شدهاند. فاصله میان فعل و فاعل بسیار کم شده است. از جملات متعدد وابسته و معترضه و تلمیحات به آیات و احادیث در نثر ملکم خبری نیست. سجع و صنایع صوری نیز در نثر او دیده نمیشود؛ و جالبتر از همه این که نثر ملکم یکنفره نیست و داستانگوست. او سخنش را از زبان راوی متکلم وحده بیان نمیکند بلکه مخاطبش را در گفتگوهایی برساخته به چالش میکشد. او مستقیماً به وضع نثر فارسی حمله میکند و حسن انشا را در «سهولت فهم مطالب» عنوان میکند. روشنترین نقد او در فرقه کجبینان آمده است.[۲۴]
رفیقم مرا برد میان چند فرقه غریبه که همه از طایفه کجبینان بودند.
… جمعی معتقد بر این بودند که زبان نه برای ادای مطلب است بلکه برای ترتیب سجع و به جهت تضییع وقت اختراع شده است. در منشآت ایشان هرجا که لفظ «واصل» بود حکما کلمه «حاصل» از عقبش میرسید. … «مزاج» ها همه «وهاج» بود. … «دروغ» لامحاله بی «فروغ» نبود و «خدمت» بدون «رفعت» صورت نمیبست. هرکس جاهش «عالی» بود ممکن نبود جایگاهش «متعالی» نباشد. آنها که «رفیع» بودند «منیع» را به دُم خود بسته از دنبال میکشیدند. حتی در وقت وبایی مینوشتند «رقیمه کریمه در احسن ازمنه واصل شد.» هیچکس نمیپرسید که ای بیانصاف یاوهگو احسن ازمنه که وقت وبایی باشد اکرهش کی خواهد بود؟ … کتابها نوشته بودند که وقتی کسی ده دفعه میخواند باز مثل دفعه اول در درک معنی متحیر بود. چشم به هر ورقی که میافتاد یوسف در چاه زنخدان گم میشد و… مار بود که به رخسار معشوق چنبر میگشت.
… «دوشیزه کلام» چه معنی دارد؟ چرا مطلب را طوری ادا نمیکنید که هم شما از گفتار خود چیزی بفهمید و هم بر علم مستمع نکتهای بیفزاید؟ هر کودنی که در لغت اندکی تتبع داشته باشد میتواند کلام را چنان مغلق و مبهم بگوید که هیچ ذهنی بر تفهم آن قادر نباشد و لیکن حسن انشا در صفای تخیلات و سهولت فهم مطالب است نه در ازدیاد تعسر عبارات.
فکر تغییر خط فارسی
[ویرایش]ملکمخان کوششهایی دربارهٔ تغییر خط کرد. پس از آنکه چاپ سربی از اروپا وارد استانبول ترکیه شد، ایده اصلاح الفبای عربی، در آنجا و سپس در تفلیس و بعدها در ایران پیدا شد. وی با فتحعلی آخوندزاده دوست بوده و با او مکاتبه داشت و در اینکار همفکری میکردند.
میرزا ملکمخان یک الفبای گسسته اختراع کرد که بتوان براحتی آنرا حروفچینی کرد و کتابهایی همانند «گفتگوی شیخ و وزیر» «گلستان سعدی» (مقدمه ای است که ملکم با خط جدید خود در آن درباره ضرورت اصلاح خط فارسی و عربی بحث کرده است). [۲۶]«اقوال علی»، «نمونه خطوط آدمیت» و «ضرورت امثال» و «ن م و ن ه.خ ط و ط آ د م ی ی ت» رسالهٔ روشنایی را چاپ کرد.
او در آخرین بحث خود دربارهٔ اصلاح امور ایران، در تاریخ ۲۸ ربیع الثانی ۱۳۲۶، یعنی حدود دوماه قبل از مرگ از بستر بیماری به وزارت خارجه نوشت: «این طرح تازه، کلید نجات ایران خواهد بود».[۲۷]
اندیشه
[ویرایش]پس از تأسیس دارالفنون ملکم به عنوان معلم حساب و هندسه در آن به تدریس پرداخت.[۲۸] در همین دوران وی با همراهی تعدادی از محصلین فراموشخانه را در جهت اهداف اصلاحطلبانه به شیوه اروپایی بنیان گذاشت. وی معتقد بود که راه پیشرفت ایران پذیرش نظام حکومتی غرب است.[۲۹]
آثار
[ویرایش]- کتابچه غیبی (دفتر تنظیمات)،این رساله نخستین اثر ملکم است که آن را در 1275 تا 1277 ه.ق،بین 26 تا 28 سالگی و پس از برکناری میرزا آقاخان نوری از صدارت نوشته است. هد ملکم از نوشتن این رساله، تشویق ناصرالدین شاه به انجام دادن اصلاحات سیاسی و اداری بوده است.[۲۶]
- رفیق و وزیر، این رساله اندکی پس از دفتر تنظیمات نوشته شده و دنباله و توجیه کننده آن به شمار می رود.[۲۶]
- مجلس تنظیمات، گویا در حدود سال های 1276-77 ه.ق، نوشته شده است. زیرا در آن از محمود خان کلانتر نام برده، و ممی دانیم که وی حاکم تهران بود و در 1277در ماجرای کمبود نان و شورش زنان تهرانی، به دستور ناصرالدین شاه اعدام شد.[۲۶]
- دستگاه دیوان، این رساله انتقادی است از دستگاه دیوانی ایران در عصر ناصرالدین شاه. ملکم در این رساله نیز خواسته که شاه را به انجام دادن اصلاحات برانگیزد. تاریخ نگارش آن باید بین 1278-79ه.ق، باشد.[۲۶]
- دفتر قانون، موضوع این رساله به تاربخ 1277ه.ق، قانون کیفری است. او در این رساله قصد دارد که قانون کیفری جدیدی را که از قانون کیفری فرانسه اقتباس کرده بود با نظام پادشاهی وفق بدهد.[۲۶]
- ندای عدالت، در سال 1323ه.ق، برای مظفرالدین شاه نوشته شد.[۲۶]
- پلتیکای دولتی، ملکم خان در این رساله، درباره برخورد سیاسی و نظامی دو ابر قدرت روزگار آن دوران، روس و انگلیس بر سر تسلط آسیا به ویژه هند بحث کرده، وسرنوشت ایران در این گیرودار با توجه به موقیعیت جفرافیای سیاسی آن بررسی شده است.[۲۶]
- اصول ترقی، ملکم این کتابچه را با استفاده از مفاهیم و مبانی علم اقتصاد درباره لزوم و چگونگی توسعه اقتصادی ایران نوشته است. بر پایه خاطرات میرزا محمد علی خان فرید الملک منشی سفارت ایران در لندن، ملکم آن را در سال 1301 قمری در لندن نوشت و برای میرزا علی خان امین الدوله به تهران فرستاده است. [۲۶]
- منافع آزادی
- کلمات متخیله
- حریت
- اشتهارنامه اولیای آدمیت
- راجع به استقراض خارجی
- دوره روزنامه قانون
- نامهها
آثار به اشتباه نسبتداده به ملکم:
- رساله غیبیه (هاشم ربیعزاده در اوایل مشروطه به اشتباه این اثر را به نام ملکم چاپ کرد[۳۰])
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- آدمیت، فریدون. فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت. تهران: انتشارات تابان، ۱۳۴۰
- اصیل، حجتالله. رسالههای میرزا ملکمخان. تهران: نشر نی، ۱۳۸۱
- اصیل، حجتالله. میرزا ملکمخان ناظمالدوله و نظریهپردازی مدرنیته ایرانی. تهران: نشر کویر، ۱۳۸۴
- الگار، حمید. میرزا ملکمخان: پژوهشی در مدرنیسم ایرانی. کالیفرنیا: انتشارات دانشگاه کالیفرنیا، ۱۹۷۳
- حقدار، علیاصغر. نامههای میرزا ملکمخان ناظمالدوله. تهران: نشر چشمه، ۱۳۹۶
- رائین، اسماعیل. ایرانیان ارمنی. تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۹۷۰
- رائین، اسماعیل. میرزا ملکمخان: زندگی و کوششهای سیاسی او. تهران: صفیعلیشاه، ۱۳۵۳
- ربیعزاده، هاشم. کلیات ملکم. تهران: مجلس، ۱۳۲۵
- نورائی، فرشته. تحقیق در افکار میرزا ملکمخان ناظمالدوله. تهران: امیرکبیر، ۱۳۵۲
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Մելքոմ խան». در دانشنامهٔ ویکیپدیای ارمنی، بازبینیشده در ۶ ژانویه ۲۰۲۴.
- محیط طباطبایی، محمد، مجموعه آثار میرزا ملکمخان. تهران: انتشارات دانش، ۱۳۲۷
- Armenian Soviet Encyclopedia. Vol. 7. Yerevan. p. 616.
- Walker, Christopher J. (1990). The Survival of a Nation. p. 430-31. ISBN 978-0-312-04944-7. Archived from the original on 13 July 2012.
{{cite book}}
: نگهداری یادکرد:ربات:وضعیت نامعلوم پیوند اصلی (link)
پانویس
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ (ملکم نامی توراتی است. در کتاب اول پادشاهان باب یازدهم آیه پنجم نوشته شده است: پس سلیمان در عقب عشتورت خدای صیدونیان و در عقیب ملکوم رجس عمونیان رفت. ملکم نام خود را با کاف مضموم مینوشت. ر.ک. زندگی و اندیشه میرزا ملکم خان ناظمالدوله نوشته حجتالله اصیل، صفحه ۱۲)
- ↑ «کتابهای صد سال اخیر ایران؛ محمدعلی فروغی اولین راوی حکمت اروپایی برای ایرانیان». BBC فارسی.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ «دخالت دین در حکومت و ولایت فقیه: آنتی تز انقلاب مشروطیت». رادیو فردا.
- ↑ «میرزا ملکمخان سیاستمدار هزار چهره». دنیای اقتصاد.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ فراموشخامه و فراماسونری در ایران٫اسماعیل رائین ٫ ۱۳۵۷ ٫ امیرکبیر ٫ جلد دوم٫صفحه ۴۹۴ الی ۵۰۵
- ↑ «سازمان فراماسونری و نهضت مشروطیت». روزنامه رسالت.
- ↑ «میرزا ملکم خان». BBC فارسی.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ Algar, Hamid (1973). Foreign policy (به انگلیسی). California: University of California Press.
{{cite book}}
: Unknown parameter|عنوان کتاب=
ignored (help) - ↑ «Mirza Malkam Khan Facts». biography.yourdictionary.com. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۳-۲۵.
- ↑ تاریخ انقلاب مشروطیت ایران مهدی ملکزاده جلد اول صفحه 180.
- ↑ تاریخ بیداری ایرانیان ناظمالاسلام کرمانی جلد اول صفحه 149.
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ (ابراهیم صادقی نیا، فراماسونری و جمعیتهای سری در ایران، صفحه ۲۴ و ۲۵)
- ↑ (فراماسونری در ویکیپدیای انگلیسی)
- ↑ نورایی، فرشته (۱۳۵۲). تحقیق در افکار میرزا ملکمخان ناظمالدوله. امیرکبیر.
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ اصیل، حجت الله (۱۳۸۴). میرزا ملکمخان ناظمالدوله و نظریهپردازی مدرنیته ایرانی. تهران: کویر.
- ↑ آدمیت، فریدون (۱۳۴۰). فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت. تهران: تابان.
- ↑ (روزنامه قانون، به کوشش هما ناطق، مقدمه، صفحه ۴ تا ۵)
- ↑ (روزنامه قانون، انتشارات کویر، چاپ اول، تهران ۱۳۶۹)
- ↑ ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ (چالشهای عصر مدرن در دوران قاجار، نوشته محمدعلی اکبری، صفحه ۹۷)
- ↑ (روزنامه قانون، مقدمه، صفحه ۶ تا ۷)
- ↑ (میرزا ملکم خان نوشته اسماعیل رائین، صفحه ۱۱۳)
- ↑ (زندگی و اندیشه میرزا ملکم خان ناظمالدوله، صفحه ۴۶)
- ↑ از صبا تا نیما، جلد نخست، یحیی آرین پور، ص ۳۲۰
- ↑ «جایگاه میرزا ملکمخان در دگردیسی نثر فارسی». مسعود بُربُر، روزنامه شرق، ۱۴ مرداد ۱۳۹۱.
- ↑ «چه کتابهایی در صد سال اخیر در تحول فکری ایرانیان مؤثر بوده؟». BBC فارسی.
- ↑ ۲۶٫۰ ۲۶٫۱ ۲۶٫۲ ۲۶٫۳ ۲۶٫۴ ۲۶٫۵ ۲۶٫۶ ۲۶٫۷ ۲۶٫۸ اصیل، حجتالله (۱۳۸۱). اصیل، حجتالله. رسالههای میرزا ملکمخان. تهران: نشر نی، ۱۳۸۱. نشر نی.
- ↑ تفلیس%20و%20سالها%20بعد%20در%20ایران%20ایجاد%20شد. «میرزا ملکم خان و تغییر خط» مقدار
|نشانی=
را بررسی کنید (کمک). - ↑ (مرآت البلدان، نوشته محمدحسنخان اعتمادالسلطنه، صفحه ۱۰۸۵)
- ↑ (چالشهای عصر مدرن در دوران قاجار، صفحه ۹۲)
- ↑ آجودانی، ماشاءالله، «مشروطهٔ ایران»، نشر اختران، چاپ هشتم، ۱۳۸۶، ص ۲۸۷
- ارمنیهای فارسیزبان
- افراد انقلاب مشروطه
- افراد ایرانی ارمنیتبار
- اهالی ارمنیتبار اصفهان
- اهالی ایران در سده ۱۹ (میلادی)
- درگذشتگان ۱۳۲۶ (قمری)
- درگذشتگان ۱۹۰۸ (میلادی)
- دور از وطنهای اهل ایران در فرانسه
- دیپلماتهای اهل ایران
- روزنامهنگاران اهل ایران در دوره قاجار
- زادگان ۱۲۴۹ (قمری)
- زادگان ۱۸۳۳ (میلادی)
- زادگان ۱۸۳۴ (میلادی)
- سفیران ایران در آلمان
- سفیران ایران در اتریش
- سفیران ایران در ایتالیا
- سفیران ایران در بریتانیا
- سفیران ایران در فرانسه
- سیاستمداران ارمنیتبار
- سیاستمداران اهل اصفهان
- سیاستمداران اهل ایران در دوره قاجار
- فعالان اجتماعی اهل ایران
- مخترعان خط نوشتاری
- مدرسان دارالفنون
- مسیحیان سابق اهل ایران
- مسیحیان کلیسای حواری ارمنی
- مسیحیان مسلمانشده
- ناشران روزنامه اهل ایران
- نوکیشان مسلمان
- نویسندگان سده ۱۹ (میلادی) اهل ایران
- نویسندگان سیاسی اهل ایران
- نویسندگان مرد اهل ایران