میرزا ابراهیموف
میرزا ابراهیموف | |
---|---|
![]() میرزا ابراهیموف | |
زاده | ۱۵ اکتبر ۱۹۱۱ ایوق، سراب، ایران |
درگذشته | ۱۷ دسامبر ۱۹۹۳ (۸۲ سال) باکو، جمهوری آذربایجان |
زمینه کاری | نویسنده و نمایشنامهنویس |
ملیت | ایرانی-آذربایجانی |
پدر و مادر | اژدر |
میرزا ابراهیموف (به ترکی آذربایجانی: Mirzə İbrahimov) (زاده ۱۵ اکتبر ۱۹۱۱ در روستای ایوق سراب – درگذشته ۱۷ دسامبر ۱۹۹۳ در باکو) سیاستمدار، نمایشنامهنویس، منتقد ادبی، پژوهشگر و نویسنده ایرانی-آذربایجانی بهشمار میرود ابراهیموف از دارندگان مدال قهرمانِ کارگریِ سوسیالیستی در سال ۱۹۵۰، مدال ملی جمهوری آذربایجان در سال ۱۹۶۵، مدال بینالمللی نهرو به سال ۱۹۷۹ بهشمار میرود.[۱]
میرزا ابراهیموف یکی از بنیانگذاران فرقهٔ دموکرات آذربایجان بودهاست.
میرزا ابراهیموف پس از زاده شدن در سراب، به همراه خانواده وقتی که تنها ۷ سال سن داشت، به باکو مهاجرت کردند. وی از ۲۳ ژانویه ۱۹۵۸ – ۲۵ مارس ۱۹۵۹ ریاست مجلس ملّی جمهوری آذربایجان و در طول سالهای ۱۹۷۰–۱۹۸۶ ریاست اتحادیه نویسندگان جمهوری آذربایجان را برعهدهداشت.
زندگی شخصی
[ویرایش]میرزا ابراهیموف در سال ۱۲۹۰ هجری شمسی، همزمان با جنگ جهانی اول و اواخر حکومت قاجار در روستای ایوق از توابع شهرستان سراب متولد شد. این دوران همزمان با قحطی بزرگ ایران بود. زمانی که نوزاد بود مادرش را از دست داد و زمانی که ۷ ساله بود به همراه برادر بزرگتر و پدرش به نام اژدر به سمت باکو مهاجرت کردند اما در راه برادر بزرگتر خود را از دست داد و بعد از رسیدن به باکو پدرش را نیز از دست داد و یک کودک هشت سالهٔ تنها برای فرار از گرسنگی و پیدا کردن لقمه ای نان در معادن نفتی زابرات و بالاخانی باکو مشغول به کار شد.
در حین کار نیز علاقهٔ شدیدی به تحصیلات داشت که در مکتبهای آن زمان به صورت نیمه وقت تحصیل میکرد تا اینکه وارد دانشگاه ادبیات شد و تا کارشناسی ارشد تحصیل نمود.
ابراهیموف با سارا پریموف دختر قربان پریموف نوازنده و عاشیق افسانه ای آذربایجان ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه فرزند بود.
اصلیت او به طایفهٔ بَییش (بیگ زادهها و نیکزادها) در ایوق بازمیگردد.
میرزا ابراهیموف در روز جمعه ۲۶ آذر ۱۳۷۲ هجری شمسی در شهر باکو دار فانی را وداع گفت. روایت است هنگام مرگ خاک روستای ایوق که چند سال قبل به سفارش او به باکو ارسال شده بود، موقع مرگ در زیر جسمش ریخته شده بود تا روی خاک وطنش آرام بگیرد.
آثار
[ویرایش]میرزا ابراهیموف دارای ۴۲ اثر در زمینه نویسندگی، سه اثر در زمینه ترجمه میباشد که «بویوک سیتاره اوستاسی» و «بویوک دموکرات» از آثار مهم وی محسوب میشود.[۱]
کتاب «آن روز میرسد» که به فارسی نیز ترجمه شدهاست در کشورهای ایران، آذربایجان و روسیه جزو رمانهای پرطرفدار میباشد که در ایران توسط ا. کاریج ترجمه شدهاست.

در ایران
[ویرایش]ابراهیموف از کسانی بود که در متن رویدادهای سال ۱۳۲۴ در آذربایجان ایران دخالت داشت. ابراهیموف از کسانی بود که با دهها نفر از دیگر مأموران سازمانهای اطلاعاتی شوروی در سال ۱۳۲۰ همراه با ارتش شوروی و به عنوان سرپرست گروه فرهنگی اعزامی از سوی حزب کمونیست آذربایجان به تبریز آمد و درآنجا به راهاندازی و انتشار روزنامه وطن یولوندا، ناشر افکار ارتش سرخ شوروی و ادبیات سوسیالیستی و کارگری با گرایشهای شووینیستی دست زد.[۲]
در جریان یکی از کنفرانسهای فرقه دموکرات آذربایجان، که در دوران مهاجرت در شهر باکو برگزار میشد، در پاسخ به یکی از کسانی که نسبت به تجاوز سربازان ارتش سرخ به خاک ایران اعتراض کرده بود، گفت: «اگر بیرکند ده قوپارساق غنیمت دیر» (= اگر حتی یکی دهات هم از آنجا جدا کنیم غنیمت است)[۲]
ابراهیماف، در خاطرات خود، وظایف گروه فرهنگی اعزامی را به صورت ذیل توصیف کردهاست:[۳]
چون در آن بخش از آذربایجان که اشغال کردیم، تعداد زیادی سرباز آذری وجود داشت، قرار شد تا هم در میان آنها کارهای تبلیغاتی و تهییجی انجام دهیم و هم به استحکام روابط دوستانهای کمک کنیم که از همان روزهای آغازین، میان مردم محلی و ما ایجادشده بود.
میرزا ابراهیماف تأثیر این روزنامه را چنین توصیف کردهاست:[۳]
وطن یولوندا برای آذریهای جنوب که مدرسه، مطبوعات و ادبیات به زبان مادری برایشان ممنوع بود و تحت استبداد شدید ملی و اجتماعی حکومت مطلقه رضا شاه هویت، ملیت، تاریخ، فرهنگ و زبانشان انکار میشد و در معرض سرکوب و اذیت قرار داشتند همچون چراغی در تاریکی درخشید.
کار میرزا ابراهیماف در وطن یولوندا فقط پیشدرآمدی بود بر نقش وی به عنوان یکی از فعالین جریان پانترک جدایی طلب در دوره پس از جنگ.[۳] برخی از مقالات وی، در میان بعضی از پانترکهای ایرانی، مقبول واقع شد. این مقالات بر وجوه مشترک آذربایجانیهای اتحاد شوروی و ایران تأکید داشت و موضوعات قومی مطرح شده در ادبیات آذربایجانیهای ایران را عنوان میکرد. انتصاب وی به مقام کمیسر معارف جمهوری آذربایجان در سال ۱۹۴۲، به هیچ وجه تلاشهایش را برای پیشبرد طرح تجزیه آذربایجان ایران کند نکرد. رمان وی، آن روز فرا میرسد(به ترکی آذربایجانی: Gələcək gün)، که از زندگی و تجربهاش حین فعالیت در تبریز، متأثر است؛ اکنون، یکی از بزرگترین رمانهای شوروی در مورد جدایی طلبی تلقی میشود.[۳]
پانویس
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ "İbrahimov Mirzə Əjdər oğlu". Cəlil Məmmədquluzadə Ensiklopediyası (به ترکی آذربایجانی). Azərbaycan Yazıçılar Birliyi. Archived from the original on 23 March 2013. Retrieved 23 Mar 2013. خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ نام «اتحادیه نویسندگان جمهوری آذربایجان» چندین بار با محتوای متفاوت تعریف شده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ مژدهی، مسعود. «دشمنی آشکار و بی پرده با ایران و ایرانی؛ فارسها و زبان فارسی». فصلنامه تخصصی تاریخ معاصر ایران. پانزدهم (۶۰): ۸۷ تا ۱۳۲. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک) - ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ نیسمن، دیوید. «ارتش سرخ شوروی و چگونگی ابداع «آذربایجان جنوبی»» (PDF). گفتگو (۳۳): ۳۷ تا۴۵. از پارامتر ناشناخته
|ماه=
صرفنظر شد (کمک)
منابع
[ویرایش]- Kafkasyalı, Ali (2002). İran Türk Edebiyatı Antolojisi. Arastırmalar Serisi 47 (به ترکی استانبولی). Vol. ۵. Erzurum: Atatürk Üniversitesi Yayınevi. p. ۵۲۵.
{{cite book}}
: Unknown parameter|ماه=
ignored (help) - هیئت, جواد (1369). آذربایجان ادبیات تاریخینه بیر باخیش (به South Azerbaijani). Vol. ۲. تهران: وارلیق. p. ۱۹۶.
- استادان دانشگاه اهل جمهوری آذربایجان
- افراد آذربایجانی ایرانیتبار
- افراد ایرانی آذریتبار
- اهالی سراب
- ایرانیستیزی
- ایرانیهای مهاجرتکرده به اتحاد شوروی
- برندگان جایزه استالین
- خاکسپاریها در پارک مفاخر باکو
- درگذشتگان ۱۹۹۳ (میلادی)
- دریافتکنندگان نشان پرچم سرخ کار
- دریافتکنندگان نشان لنین
- زادگان ۱۹۱۱ (میلادی)
- قهرمانان کار سوسیالیست
- نمایشنامهنویسان اهل جمهوری آذربایجان
- نمایشنامهنویسان سده ۲۰ (میلادی) اهل جمهوری آذربایجان
- نویسندگان آذربایجانی
- نویسندگان آذریتبار اهل ایران
- نویسندگان آذریزبان
- نویسندگان اهل آذربایجان
- نویسندگان اهل اتحاد شوروی
- دریافت کنندگان نشان پرچم سرخ کار