لیلاج
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. (اوت ۲۰۱۷) |
گمان میرود که این مقاله ناقض حق تکثیر باشد، اما بدون داشتن منبع امکان تشخیص قطعی این موضوع وجود ندارد. اگر میتوان نشان داد که این مقاله حق نشر را زیر پا گذاشته است، لطفاً مقاله را در ویکیپدیا:مشکلات حق تکثیر فهرست کنید. اگر مطمئنید که مقاله ناقض حق تکثیر نیست، شواهدی را در این زمینه در همین صفحهٔ بحث فراهم آورید. خواهشمندیم این برچسب را بدون گفتگو برندارید. (اوت ۲۰۱۷) |
ابوالفرج محمدبن عبدالله که در نزد مردم به لیلاج و لجلاج معروف است، در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری میزیست و آن طور که در کتب تاریخی آمده استاد بازیهای شطرنج، نرد و سه قاپ بودهاست. از این رو او را پیر و مرشد قماربازان گفتهاند. پدر او صفة بن داهر از حکمای هند و از ندیمان خلفای بنی عباس بود. او در جوانی به همدان رفت و آنجا به زندان افتاد و با پا در میانی ابوعلی سینا از مرگ نجات یافت، ولی دست چپش را قطع کردند. او چند سالی ترک قمار کرد تا این که در یک بازی همه داراییش را باخت و با کمک ابوعلی سینا به شیراز رفت و در گلخن یکی از حمامهای قدیمی ساکن شد.
ازیراست که در زبان کوچه و بازار خراسانی، به ویژه نزد کودکان و نوجوانان، کسی را که در بازیها، چون تیله بازی، لیس پس لیس، گردو بازی، تخم مرغ بازی و مازلاغ بازی و جز آنها چیره دست و فرز باشد، لیلاج یا لجلاج آن کار یا فن گویند.
منابع
[ویرایش]- لیلاج، لغت نامه دهخدا