تخارها
مناطق با جمعیت چشمگیر | |
---|---|
حوزه تاریم، چین، سینکیانگ امروزی، هزارهٔ اول پس از میلاد | |
زبانها | |
زبانهای تخاری | |
دین | |
بودایی و مانوی | |
قومیتهای وابسته | |
هندوایرانیان، آفاناسیو |
تُخار نام قومی هندواروپایی ساکن تُخارستان بود که در سدهٔ سوم پیش از میلاد در نواحی کوچا و تورفان در شمال شرقی سرزمینی که بعدها ترکستان شرقی یا ترکستان چین خوانده شد، به سر میبردند. مردمی قوی و نیرومند بودند و به یکی از زبانهای وابسته به گروه زبانی هندواروپایی سخن میگفتند که به زبان تخاری معروف است. هرچند این زبان شرقیترین زبان شناخته شدهٔ هندواروپایی است، اما از لحاظ بخشبندی ستم-کنتوم، به شاخهٔ غربی یا کنتوم تعلق دارد.[۱][۲]
پیشینه
[ویرایش]تخارها از اقوام آریایی بودند که در سدهٔ سوم پیش از میلاد در نواحی کوچا و تورفان در شمال شرقی سرزمینی که بعدها ترکستان شرقی یا ترکستان چین خوانده شد، به سر میبردند.
در میانههای سدهٔ دوم پیش از میلاد تخارها بر اثر تهاجمات هونها ناگزیر به نواحی غربیتر کوچ کردند. منابع چینی در شرح این رویداد از دو قوم یوئهچی و ووسون نام بردهاند که از برابر هونها گریخته، و به نواحی فرغانه راندهاند و اندکی پس از ۱۶۰ پ. م از سیحون (سیردریا) گذشتند و به قلمرو دولت یونانی باختر سرازیر شدند.[۳][۴] و میان سالهای ۱۴۰ تا ۱۳۰ پ.م. دولت یونانی باختر را برانداختند.[۵] استرابون از مردمی چادرنشین به نام «تخاروی (Tokharoi)» یاد کرده است که در این تهاجم شرکت داشتهاند. با برافتادن دولت یونانی باختر، این قبایل بیابانگرد دولت کوشانیان را بنیاد نهادند و پس از آن، تاریخ تخاریان و زیستگاه جدیدشان، یعنی تخارستان با تاریخ این دولت درآمیخت.[۶]
با انقراض کوشانیان به دست شاپور اول ساسانی (۲۴۰–۲۷۰ میلادی) قلمرو آنان و از آن میان تخارستان بر قلمرو ساسانیان افزوده شد.[۷] بنابر سنگنوشتهٔ شاپور اول ساسانی در کعبهٔ زرتشت، او حکومت تخارستان را به پسرش نرسی سپرد و پس از آن، این سرزمین را استانداران ساسانی ملقب به «کوشانشاه» اداره میکردند،[۸] تا آنکه در ۳۶۰ م. با تهاجمات گروهی از هونها موسوم به هونهای کیداری به نواحی شرقی شاهنشاهی ساسانیان، حکومت ایرانی کوشانشاهان برافتاد و این سرزمین به تصرف آنها درآمد.[۹] اما دیری نپایید که در اواخر سدهٔ چهارم میلادی موج تازهای از مهاجمان هون، معروف به هپتالی از جیحون گذشتند و کیداریها را به نواحی جنوبیتر راندند و نخستین پادشاهی هپتالی را در تخارستان بنیاد نهادند که از تخارستان تا مرو را شامل میشد.[۱۰] تخارستان در دست هپتالیان باقی بود، تا آنکه در حدود سال ۵۵۸ م. خسرو اول انوشیروان با یاری خاقانات غربی ترک آنجا را تصرف کرد و هپتالیان را به اطاعت درآورد. اما چیرگی ساسانیان بر تخارستان چندان نپایید، زیرا با گذر ترکان غربی از جیحون و استقرار در نواحی جنوبی آن، تخارستان به دست آنان افتاد.[۱۱]
تخارستان در سال ۳۲ هجری قمری/۶۵۲ میلادی توسط سپاهیان عبدالله بن عامر بن کریز به جنگ و صلح گشوده، و بر قلمرو مسلمانان عرب افزوده شد.[۱۲] از سدهٔ نهم میلادی به بعد (پس از آمدن قوم ترکتبار اویغور در سدهٔ نهم میلادی) از قوم تُخار و زبان تخاری دیگر اثری پیدا نشده و گمان میرود این زبان با هجوم اقوام ترک به منطقه منقرض شده باشد.[۱۳]
مومیاییشدههای تکلهماکان
[ویرایش]در اواخر دههٔ هشتاد میلادی، اجساد ۳۰۰۰-سالهٔ مومیاییشدهٔ چند تخاری که به خوبی سالم باقی ماندهبودند در صحرای دورافتادهٔ تکلهماکان در چین کشف شد.[۱۴] آنان دارای موی سرخ-طلایی و ویژگیهای اروپایی بودند و به نظر نمیرسید که نیاکان مردمان امروزی چینی باشند.[۱۵]
ژنتیک
[ویرایش]بر اساس پژوهشهای صورت گرفته بر روی مومیاییها یافت شده در صحرای تکله مان، تبار عمده تخارها با فرهنگهای اولیه هندو-اروپایی زبان مانند یمنایا همپوشانی داشت، هاپلوگروپ پدری عمده میان تخارها،R1b و درصدی نیز به C2 تعلق داشت که بیانگر اختلاط اندکی با تبار آسیای شرقی است.[۱۶]
جستارهای وابسته
[ویرایش]پانویس
[ویرایش]- ↑ آناتولی لوین (Anatole V. Lyovin)، درآمدی بر زبانهای دنیا (An Introduction to the Languages of the World)، نیویورک ۱۹۹۷، صفحهٔ ۵۲
- ↑ ریچارد نلسون فرای (Richard Nelson Frye)، ویراستار: احسان یارشاطر، تاریخ ایران کمبریج (The Cambridge History of Iran)، جلد سوم، لندن ۱۹۸۸، صفحهٔ ۲۹
- ↑ بیوار (A. D. H. Bivar)، تاریخ سرزمینهای خاوری ایران (The History of Eastern Iran)، ص. ۱۲۲
- ↑ ریچارد نلسون فرای (Richard Nelson Frye)، ویراستار: احسان یارشاطر، تاریخ ایران کمبریج (The Cambridge History of Iran)، جلد سوم، لندن ۱۹۸۸، ص. ۱۸۱
- ↑ گروسه (R. Grousset)، شاهنشاهی استپها (L’Empire des steppes)، پاریس، ۱۹۴۸
- ↑ رقیه بهزادی، قومهای کهن در آسیای مرکزی و فلات ایران، تهران، ۱۳۷۳ ه. خ، ص. ۹
- ↑ گیرشمن (R. Ghirshman)، ایران (Iran)، لندن، ۱۹۶۱، ص. ۲۹۲
- ↑ بیوار (A. D. H. Bivar)، تاریخ سرزمینهای خاوری ایران (The History of Eastern Iran)، ص. ۲۰۹
- ↑ همو، ص. ۲۱۲
- ↑ همانجا
- ↑ تاریخ طبری، ظهیرالدین نیشابوری، سلجوقنامه، تهران ۱۳۳۲ ش، 7 2/100
- ↑ احمد بلاذری، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، ۱۴۰۷ ه.ق/۱۹۸۷ م.صص. ۵۷۱–۵۷۴
- ↑ [مجموعهٔ یونسکو از تاریخ تمدنها در آسیای میانه، جلد سوم UNESCO Collection of History of Civilizations of Central Asia))]
- ↑ وبگاه شبکهٔ رادیویی و تلویزیونی پیبیاِس، مومیاییشدههای اسرارآمیز چین، بازیابی: ۸ نوامبر ۲۰۰۹
- ↑ وبگاه شبکهٔ رادیویی و تلویزیونی پیبیاِس، مومیاییشدههای تکلهماکان (نگارههای اجساد مومیاییشده)، بازیابی: ۸ نوامبر ۲۰۰۹
- ↑ Kumar, Vikas; Wang, Wenjun; Zhang, Jie; Wang, Yongqiang; Ruan, Qiurong; Yu, Jianjun; Wu, Xiaohong; Hu, Xingjun; Wu, Xinhua (2022-04). "Bronze and Iron Age population movements underlie Xinjiang population history". Science. 376 (6588): 62–69. doi:10.1126/science.abk1534.
{{cite journal}}
: Check date values in:|date=
(help)
منابع
[ویرایش]- دانشنامه ایران (دائرةالمعارف یزرگ اسلامی)، سرواژهٔ «تخارستان»
- آناتولی لوین (Anatole V. Lyovin)، درآمدی بر زبانهای دنیا (An Introduction to the Languages of the World)، نیویورک ۱۹۹۷، صفحهٔ ۵۲
- ↑ ریچارد نلسون فرای (Richard Nelson Frye)، ویراستار: احسان یارشاطر، تاریخ ایران کمبریج (The Cambridge History of Iran)، جلد سوم، لندن ۱۹۸۸، صفحهٔ ۲۹
http://sino-platonic.org/complete/spp259_tocharian_origins.pdf